کتابخانه ادبی 🔰🔰🔰🔰🔰 کانال کتابخانه ادبی دارای متنوع ترین کتاب های #ادبی #رمان #صوتی است. شما می توانید با جستجو کتاب مورد نیازخود را پیدا کنید
جامه دران
نینوا _ حسین علیزاده
@ketabkhaneadabi1398
أَيُّهَا النَّاسُ، لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ.
ای مردم، از خلوتی راه سعادت نهراسید.
📖 نهجالبلاغه | خطبه ۲۰۱
@ketabkhaneadabi1398
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
- شب عاشورا 🖤
@ketabkhaneadabi1398
رفتیم بقیه را بقا باد
لابد برود هر آنک او زاد
پنگان فلک ندید هرگز
طشتی که ز بام درنیفتاد
چندین مدوید کاندر این خاک
شاگرد همان شدست کاستاد
ای خوب مناز کاندر آن گور
بس شیرینست لا چو فرهاد
آخر چه وفا کند بنایی
کاستون ویست پارهای باد
گر بد بودیم بد ببردیم
ور نیک بدیم یادتان باد
✍ #حضرت_مولانا 🍃
۱۴ تیر سالروز درگذشت #عباس_کیارستمی
@ketabkhaneadabi1398
سقای نیکو منظرم
حسین فخری
جانم فدای قلب آگاهت؛
تو قوت قلب حسین بودی ...
@ketabkhaneadabi1398
ما با هم بودیم....بقیهاش یادم نیست.
✍ #والت_ویتمن [ 📓 برگهای علف ]
@ketabkhaneadabi1398
به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامدهست به جز ما کسی به یاری ما
✍ #میلاد_عرفانپور
@ketabkhaneadabi1398
به یاد میآورم یکبار زنِ خلبانی نخواست با من دیدار کند. تلفنی به من گفت: "نمیتونم... دوست ندارم خاطرات رو دوباره زنده کنم. من سهسال جنگیدم...
سهسال خودم رو زن حس نکردم. انگار بدنم مُرده بود. در این مدت عادت ماهانهای در کار نبود و هیچ احساس و میل زنانهای هم نداشتم. و این در حالی بود که خیلی زیبا بودم... وقتی شوهرِ آیندهم بهم پیشنهاد ازدواج داد، تو برلین نزدیک رایشتاگ، بهم گفت:"جنگ تموم شد، ما زنده موندیم. خیلی خوششانسیم که زنده موندیم. با من ازدواج کن."
من میخواستم بزنم زیر گریه، فریاد بکشم، بزنم زیر گوشش! یعنی چی با من ازدواج کن؟ میون این همه کثافت شوهر کنم؟ وسط دودهها و آجرهای سیاه؟ به من نگاه کن ببین من تو چه وضعیتی هستم! تو اول از من یه زن بساز."
✍ #سوتلانا_آلکساندرونا_آلکسیویچ
[ 📓 جنگ_چهره_زنانه_ندارد ]
@ketabkhaneadabi1398
پناه ببر به دلخوشیهای
خیلی کوچک و خیلی سبز
پناه ببر به صبح فردا،
به طلوع،
به آفتاب
پناه ببر به روز جدیدی که شاید با آن،
اتفاق خوبی از راه برسد و
تمام اندوه جهان را از شانههایت بردارد...
پناه ببر به صدای جیرجیرک،
به هوهوی باد،
به ساعت ۵ و نیم صبح،
به گرگ و میش هوا،
به هیاهوی گنجشگها
پناه ببر به خدا،
خدایی که هیچوقت دیر نمیکند...
✍ #نرگس_صرافیان_طوفان
@ketabkhaneadabi1398
🎶 باشکوهترین نوا
حسین علیزاده در آلبوم نینوا اثری ساخته که هر چقدر گوش میدهی بیشتر صیقل میخورد و شفافتر خودش را به تو نشان میدهد. هر چقدر هم که به طور مناسبتی در رادیو و تلویزیون دستمالیاش کرده باشند، از ارزشش کم نشده و نمیشود. کاری بسیار بزرگ و درخشان است. روح همیشه تازهای است که موسیقی میتواند در تن انسان بدمد.
نینوای حسین علیزاده در کنار مثنوی افشاری و ربنای شجریان، باشکوهترین نواهایی است که ایرانیها از تلفیق موسیقی و عناصر الهام گرفتهشده از آیینهای مذهبی ساختهاند و فرهنگ ما را از این بابت غنی کردهاند. همانند شاهکارهای موسیقی کلاسیک غربی که تمام یا اغلب آن تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم کلیسا و موسیقی کلیسایی بوده و لذتبردن از آنها ربطی به مسیحی یا کاتولیک بودن ندارد.
نینوا در مهر ۱۳۶۲ منتشر شد و دومین اثری بود که حسین علیزاده برای ارکستر ساخت. هستهٔ اصلی نینوا مربوط به سال ۱۳۵۶ میشود. علیزاده به دلیل علاقه به دستگاه نوا، از این دستگاه برای نوشتن این قطعه استفاده کرده و بعد روی آن کار کرده و آن را با ارکستر زهی ادغام کرده است. تکنوازی نی در این آلبوم توسط جمشید عندلیبی انجام شده است.
با اینکه برداشتهای مختلفی از نینوا میشود و برخی آن را قطعهٔ مذهبی هم در نظر میگیرند، اما علیزاده تنها آن را نوعی خاطرهنویسی موسیقایی از سالهای آغازین دههٔ ۱۳۶۰ در نظر میگیرد و ساخت قطعهٔ مذهبی را رد میکند، هرچند که آئین مذهبی را در کنار سایر ایدههایی که داشته، در ساختن آلبوم خود الهامبخش میداند.
@ketabkhaneadabi1398
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کآشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
🖋 #محتشم_کاشانی
@ketabkhaneadabi1398
غریب نینوا
حسین کشتکار
عداوتها نمودند به آل مصطفی ...
@ketabkhaneadabi1398
میان خیمهها زینب صدا میزد
حسین فخری
میان، جسم تو را دارند
نه شرمی از خدا دارند
نه خوفی از جزا دارند
برِ قوم دَغا زینب
صدا میزد: حسین جانم
@ketabkhaneadabi1398
از قدیم گفتهاند و خوب هم، که: عظیمترین دروازههای اَبرشهرهای جهان را میتوان بست؛ اما دهان حقیر آن موجودی را که نتوانسته نیروهایش را در راستای تولید مفید یا در خدمت به ملت، میهن، فرهنگ، جامعه و آرمان به کار گیرد، حتی برای لحظهای نمیتوان بست.
آیا میدانی با ساز همگان رقصيدن و آنگونه پای کوبیدن و گلافشاندن که همگان را خوش آید و تحسین همگان را برانگیزد، از ما چه خواهد ساخت؟
عمیقا یک دلقک؛ یک دلقک درباری دردمند دل آزرده، که بر
دار رفتار خویشتن آونگ است_ تا آخرین لحظههای حیات.
بانوی من!
دمی به یاد آن دلاوران خطشکنی باش که در برابر خود، رو در روی خود، فقط چند قدم جلوتر، بدکینهترین دشمنان را دارند. آیا آنها حق است که از قضاوت دشمنان خود بترسند؟
اینجا میمانم و نمیآیم، چرا که سرزمینم زیباست.
وقتی تابستان بر روی جهان میآرمد و در نیمروز طلایی در زیر بام برگهای آرمیده، خواب درختان از راه میرسد؛ وقتی تالارهای سرزمین جنگلی سبزند و خنک و باد از غرب میوزد، به سویم باز آی! باز آی به سویم، بگو سرزمینم بهترین است.
وقتی تابستان میوه آویزان را گرما میبخشد و شاهتوت را سیاه میکند؛ وقتی کاه طلایی میشود و خوشه به سفیدی میزند و محصول به شهر میرسد، وقتی عسل سر میرود و سیب پروار میشود، هرچند که باد از غرب بوزد، اینجا میمانم، زیر آفتاب، چرا که سرزمینم بهترین است.
✍ #جی_آر_آر_تالکین [ 📓 دو برج ]
@ketabkhaneadabi1398
𝐃𝐞𝐞𝐩 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐅𝐨𝐫𝐞𝐬𝐭
𝐏𝐞𝐝𝐚𝐫 𝐁. 𝐇𝐞𝐥𝐥𝐚𝐧𝐝
🎼🤍🍃
این پاسخ ما به خشونت
خواهد بود:
موسیقی را قویتر، زیباتر، و بیش
از پیش از عمقِ جان خواهیم ساخت.
- لئونارد برنستاین
اگر هم دشمن را میشناسی هم خودت را، از نتیجهی صد جنگ هم نباید هراسی داشته باشی. اگر خودت را میشناسی اما دشمن را نه، برای هر پیروزی که به دست میآوری، شکستی نیز خواهی خورد. اگر نه دشمن را میشناسی و نه خودت را، در همهی نبردها شکست خواهی خورد.
✍ #سان_تزو [ 📓 هنر جنگ ]
@ketabkhaneadabi1398
𝐀𝐧𝐝 𝐉𝐮𝐬𝐭 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐓𝐡𝐚𝐭
𝐀𝐛𝐞𝐥 𝐊𝐨𝐫𝐳𝐞𝐧𝐢𝐨𝐰𝐬𝐤𝐢
🎼🎻
ز پشت و روی ورق
هرچه هست باید خواند
کدامعیش و چهکلفت،
زمانه روز و شبیست
- بیدل دهلوی
من زندگی میکنم
در مرکزِ زخمی که تازه است هنوز
✍ #اکتاویو_پاز
@ketabkhaneadabi1398
هوای زیستن، یا رب چنین سنگین چرا باید...!؟
✍ #سیمین_بهبهانی
@ketabkhaneadabi1398
میبینی که هنوز سؤال الیزابتا را فراموش نکردهام. "زندگی یعنی چه؟" و من در طول ماهها جوابی را جستجو میکردم که بهتر از جوابی باشد که قبل از سفرم به ویتنام به او داده بودم.
"زندگی لحظهایست بین زمانی که متولد میشویم و زمانی که میمیریم."
ولی موفق به یافتن جواب دلخواه نشدم. آیا نگرانی و تشویش خود را برای طفلی گفتن کار درستی است؟ سعی داشتم این کار را بکنم ولی بعد فکر کردم "داستان را با قصههائی از خرگوش کوچولوها، پروانهها و فرشتههای نگهبان تمام کنیم. داستان را با گولزدنهای همیشگی تمام کنیم، به او بگوئیم که وقتی به دنیا میآیی، دنیا را مانند معجزهای پر از خوبی و پاکی به تو نشان میدهند و بعد که بزرگتر میشوی میفهمی که پروانهها در ابتدا کرم بودند، که خرگوشها یکدیگر را از هم میدرند، که فرشتههای نگهبان وجود خارجی ندارند؛ و چه میشد اگر حقیقت را از همان ابتدای تولدت برایت میگفتیم؟"
و همه چیز در تابستانی که آمد و سایههائی از وحشیگری و استبداد و بیرحمی به دنبال داشت، گذشت.
✍ #اوریانا_فالاچی
[ 📓 زندگی، جنگ و دیگر هیچ ]
@ketabkhaneadabi1398