67397
♦مجموعه‌ای از نایاب‌ترین کتاب‌ها؛ به همراه جرعه‌ای از تاریخ 🎧 کتابخانه صوتی "کتاب آوا" 🆔 @avabookchannel ارتباط با مدیر کانال @M_Am86
🔴 کتاب " حکایت بلوچ "
🔵 نوشته "محمود زندمقدم"
♦️ جلد چهارم
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " حکایت بلوچ "
🔵 نوشته "محمود زندمقدم"
♦️ جلد دوم
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " حکایت بلوچ "
🔵 نوشته "محمود زندمقدم"
♦️ چهار جلد
🔹زند مقدم نویسنده کتاب "حکایت بلوچ" در سال ۱۳۱۷ متولد شد. مادر او دبیر و فرانسه‌دان و دانش آموخته دارالمعلمات بود. دوره لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه تهران و دکتری در برنامه‌ریزی منطقه‌ای را در دانشگاه دورهام انگلیس گذراند. اولین بار در سال ۱۳۴۲ از طرف مرکز آمار ایران وابسته به سازمان برنامه وبودجه برای بررسی وضع درآمد و هزینه خانوار بلوچ به منطقه سفر می‌کند. به بلوچستان و مردم‌اش علاقه‌مند می‌گردد و آنها را به عنوان موضوع اصلی کار و تحقیق‌اش بر می‌گزیند. تا سال ۱۳۵۰ چند سفر دیگر به منطقه می‌نماید. از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به عنوان کارشناس سازمان برنامه و بودجه، همکار وزارت نیرو در مطالعه طرح‌های آبی، ریس دفتر برنامه و بودجه در زاهدان و مسئول مرکز مطالعات و پژوهش‌های خلیج فارس و دریای عمان در استان سیستان و بلوچستان مشغول بوده‌است مهمترین کار او در این مجموعه چند جلدی حکایت بلوچ است که اقلیم و زندگی بلوچ را با لحنی خاص به تصویر کشیده است. در این کتاب هفت، سیر تا پیاز زندگی بلوچان روایت شده است. در شرح پشت جلد این کتاب آمده است: حکایت بلوچ، داستان زندگی است. در باب نام مردم است و نان آنها. درباره آب است و باد و خاک و آتش. واگویی افسانه‌ها و واقعیت‌ها، اسطوره‌ها و تاریخ‌ها، شادی‌ها و غم‌ها. اجاق‌های گرم زیر آسمان پرستاره. ترمه و پرند زندگانی است گفتار و کردار بلوچان در این دفتر. داستان پندارها و گفتارها و کردارهاست: راست‌گویی‌ها و درست‌کرداری‌ها، و البته گاه هم رجزهای شیرین راستکارانی که در پس گفته‌هاشان نیرنگی نیست. می‌گویند که گفته باشند، که ماندگی به در کرده باشند از تن‌های خستة روزگار. داستان سفر دراز مولف است از نیم قرن پیش تا همین اواخر. ده به ده، خانه به خانه، آدم به آدم، با بلوچان. در هیچ ورقش غریبه‌ای نیست. همه خویشاوندند و چه زود با خواننده خویشاوند می‌شوند آدم‌های این حکایت شگفت‌انگیز: حکایت بلوچ.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🛑 روایت عباس رمزی عطایی از نقش و مسئولیت شاه در انقلاب ۱۳۵۷
س- شما گفتید که [در دیداری که پس از انقلاب با شاه در مکزیک داشتید] شاه هیچ صحبتی از اینکه نقش خود را در این انقلاب چه جور می‌دید، به شما نداد. ولی مشاهدات شما از اینکه خودش، شخص شاه، خودش را چگونه مسئول یا غیرمسئول در این انقلاب می‌دید، چگونه است؟ مشاهدات شما در موقع آن مصاحبهای که با هم داشتید، آن برخوردی که با هم داشتید؟
ج- والله، من اینطور که تشخیص دادم، اعلیحضرت خودش را مسئول نمی‌دانست. در حالی‌که این اشتباه است. همینطور که آدم خوبی‌های یک فرد را می‌گوید، نقاط ضعفش را هم بگوید. این اشتباه است. خودش می‌دانست که مسئول همه‌چیز خودش بود. من فکر می‌کنم ایشان مسئول، خیلی مسئول بزرگی هم بودند در مورد این انقلاب. اعلیحضرت یک کتاب خدمات دارد به این مملکت، واقعا یک کتاب خدمات دارد. ولی حقش نبود مملکت را ول کند. ایشان می‌دانستند فقط خودشان هستند که تصمیم می‌گیرند. ایشان می‌دانند هرکی کاری داشته به خودشان مراجعه می‌کند. هیچوقت در ایران سلسله مراتب رعایت نشده. نباید ول می‌کرد. یعنی میدانید، یک دفعه رفتند. ۲۸ مرداد. اعلیحضرت دیگر در حدود شصت‌سالش بود. دیگر توی آن سیر، می‌گویند مریض هم بوده. خودش هم می‌دانسته مریض است. من عرض‌شان رساندم. گفتم: “می‌ماندید کشته می‌شدید.”
س- همینطور به ایشان گفتید؟
ج- بله. من همیشه به اعلیحضرت صریح صحبت کردم. فوقش می‌گفتند آخرین پادشاه ایران برای حفظ تاج و تختش کشته شد. یا ولیعهد را جای خودش می‌گذاشت، قدرت را می‌داد دست یک نظامی، ولیعهد را جای خودش می‌گذاشت.
منتها به دلایلی که نکرد، چرا نکرد؟ من اصلا نمی‌دانم. برای اینکه من در ایران نبودم. نزدیک هم نبودم. نمی‌دانم. من معتقدم در این مورد در یک همچین موردی که مملکت ما ازآنجا به اینجا رسیده، هرکسی هرچه می‌داند، چه خوب چه بد، شما هم خوب نمی‌توانید بگویید یک نفر پرفکت است که. یک نفر صددرصد نمی‌تواند خوب باشد. از صددرصد ۹۹٪ خوب است، ۱٪ بدی‌هایش است.
من فکر می‌کنم هرکس هرچه می‌داند باید خیلی‌خیلی باوجدان بدون رودربایستی بگوید. برای اینکه ما فردا جوابگوی تاریخ به بچههایمان هستیم. هر نقطه‌ای از تاریخ تجربه است. یکی در گذشته چه شده و چه کرده شده؟ چه بر مملکت ما گذشته؟ و یکی هم ما از گذشته درس بگیریم. کجا اشتباه شد دیگر آن اشتباه تکرار نشود. اگر آنهایی که واقعا حقایق را می‌دانند، در آن لحظاتی که لحظات بسیار مشکل و دشواری برای مملکت ما بوده و احتیاج به تصمیم‌گیری خیلی خیلی جدی بوده و می‌دانند چه جوری تصمیم گرفته می‌شد و نگویند، واقعا به عقیده‌ی من خیانتی است که به تاریخ مملکت می‌کنند. باید بگویند آنهایی که نزدیک بودند، صرفنظر از “آقا به من چه؟ حالا که خب، خدابیامرز مرده، من دیگر چرا بگویم؟“ نه. این برای آتیه است.
س- خوب. بنا بر این برداشت شما، شما فکر می‌کنید که چرا شاه پس نه مسئولیت قبول می‌کند و نه آن کاری را کرد که فکر می‌کرد برایش رسالت دارد؟
ج- والاّ من فکر می‌کنم اعلیحضرت لحظات آخر وحشت کرده بود. یعنی فکر کرد هم انگلیسی‌ها به جانش افتادند هم آمریکایی‌ها. من فکر می‌کنم. در حالی‌که این فکر اشتباهی بود. هیچ‌کدام قدرت نداشتند کاری به او بکنند. من به این ایمان دارم که می‌‌گویم. هیچ‌کدام قدرت این کار را نداشتند که بتوانند به او کوچک‌ترین صدمه‌ای بزنند. اعلیحضرت حتی خودش کودتا باید می‌کرد. اگر اطمینان نمی‌کرد به یک امیر، خودش باید می‌کرد. ببینید، شما در مورد یک تاریخ دوهزاروپانصد ساله دارید صحبت می‌کنید. در مورد بقای یک مملکت دارید صحبت می‌کنید. برای یک مملکت سی‌وپنج سی‌وشش میلیونی، فدا کردن یک‌میلیون‌ونیم هیچ اشکالی ندارد. شما دارید یک مملکت را survive می‌کنید. ممکن است توی یک مملکت توی جنگ، روسیه بیست میلیون نفر کشته داد، بیست میلیون نفر، یعنی ده درصد از جمعیت روسیه‌ی آن‌موقع، دویست ومثلا سی‌میلیون نفر بوده زمان جنگ دوم، ده درصدش کشته شد. ما می‌گوییم یک‌درصد ولی شما یک تاریخ را حفظ کردید. یک مملکت را حفظ کردید. شما سی‌وپنج‌میلیون بقیه را حفظ کردید و من مطمئنم که اعلیحضرت بعدها خودش فهمیده که بایستی این کار را می‌کرد.
♦️مصاحبه با عباس رمزی عطایی با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار سوم
کانال تاریخ شفاهی و خاطرات
🆔 @Oral_history_and_memories
🔴 کتاب " شرکت سهامی خودکامگی، انترناسیونال دزدسالاری ها "
♦️ دیکتاتورهایی که می خواهند جهان را اداره کنند
🔵 نوشته "آن اپلبام"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " پنهانکاری، پنهان پژوهی و براندازی "
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " ظهور و سقوط آدولف هیتلر "
🔵 نوشته "ویلیام شایرر"
⚫ ترجمه کاوه دهگان
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🛑 كشتار بیماری تيفوس در تهران اشغال شده، و تاریخچه آن
✍ نوشته محمد امیری، مدیر کانال
🔹يازدهم اسفند ۱۳۲۱، رسما اعلام شد كه در تهران بيماری تيفوس شيوع يافته است... زمانی که هیتلر زمام حکمرانی کشور آلمان را در دی‌ماه ۱۳۱۱ شمسی (ژانویه ۱۹۳۳م) در دست گرفت، و رایش سوم را به وجود آورد، برنامه وسیع و دقیقی را برای تجدید نیروی نظامی آن کشور در پیش گرفت. او بسیاری از محدودیت‌های صلح ورسای را از بین برد... پس از آن، درصدد حمله به لهستان برآمد و در دهم شهریور ۱۳۱۸ (اول سپتامبر ۱۹۳۹م)، به این کشور حمله نمود.(هوشنگ مهدوی، ۱۳۸۳: ص۳۹۸-۳۹۹)؛ در ۱۲ شهریور ۱۳۱۸ خورشیدی (سوم سپتامبر ۱۹۳۹م)، فرانسه و انگلیس، برای جلوگیری از قدرت روزافزون آلمان، با عنوان دفاع از لهستان، به آلمان اعلان جنگ دادند... (همان: ص۳۹۹)
◀ لهستانی‌ها بعد از تقسیم کشورشان، بین آلمان و شوروی، به عنوان اسرای جنگی به سیبری فرستاده شدند. همزمان با پیوستن روسیه به متفقین، پیمان اتحاد مشترکی در ۹ تیر ۱۳۲۰ خورشیدی (۳۰ ژوئیه ۱۹۴۱م) در لندن منعقد شد، که براساس آن اسرای لهستانی حاضر در روسیه آزاد می‌شدند تا به کشورهای مشترک‌المنافع انگلیس فرستاده شوند و زیر نظر دولت انگلیس نگهداری شوند.(مهدی نیا،۱۳۷۱: ص۵۲۶/بولارد، ۱۳۶۳: ص۹۶)
◀ ورود اسرای آواره لهستانی به ایران، به موجب پیمانی بود که بین اتحاد جماهیر شوروی و ژنرال ولادیلاوسیکورسکی لهستانی، در شهر مسکو به امضاء رسید، و بر اساس آن، اسرای لهستانی می‌بایست از خاک شوروی بیرون رفته و برای پیکار بر ضد دشمن مشترک در سایر جبهه‌ها به متفقین ملحق شوند. از این زمان، کاروان اسرای لهستانی روانه بندر انزلی شده، و از این شهر با کامیون به تهران منتقل می‌شدند. اولین گروه آنها در ۲۱ مرداد ۱۳۲۰ (۱۲ اوت ۱۹۴۱م) به خاک ایران رسیدند، که در بین آنها انواع بیماری‌های مسری به حد وفور وجود داشت، و روزانه صدنفر به مرض تیفوس مبتلا می‌شدند.(مهدی نیا، ۱۳۷۱: ص۵۲۶)
◀ از پنیسیلین که به تازگی توسط الکساندر فلمینگ کشف شده بود، برای درمان تیفوس استفاده می‌شد، اما هزینه تهیه آن بسیار بالا بود؛ به طوری که قیمت هر عدد آن ۱۲۰ تومان می‌شد؛ در حالی که مخارج روزانه هر خانوار به دو تومان هم نمی‌رسید، اما مردم چاره‌ای نداشتند، جز اینکه برای نجات جان خود و فرزندانشان به هر طریقی که امکان داشت، این داروی معجزه آسا را به دست آورند.(تبرائیان، ۱۳۷۱: ص۵۰۴)؛ در این دوران، از د.د.ت، به عنوان داروی ضد شپش استفاده می‌شد، که برای جلوگیری از انتقال شپش تیفوس، طبق فرمان حکمت - وزیر بهداشت وقت ایران - مردم موظف بودند، لباس‌ها و رختخواب خود را با این ماده، ضدعفونی نمایند، و به همین دلیل، د.د.ت کمیاب و گران قیمت شد.(فریدون سنجر، ۱۳۷۰: ص۹۳)
◀ دلیل این امر، چیزی نبود، جز وجود افراد سودجو و منفعت طلب، که با احتکار و گران نمودن مایحتاج ضروری مردم، به فکر سودجویی خود بودند. درباره گرانی دارو در ایران، هژیر، وزیر کشور، در نامه‌ای به آنتونی ایدن ـ وزیر امور خارجه انگلیس ـ چنین می‌نویسد:
" کار نایابی و گرانی دوا به جایی رسیده که نه تنها مردم بی‌بضاعت نمی‌توانند بخرند، و اغلب از مرض می‌میرند، بلکه مردم صاحب سرمایه نیز، از خرید آن عاجز مانده‌اند. مثلا قیمت یکدانه آمپول که سابقا یک شیلینگ بود، به یک لیره و نیم رسیده است ".(تبرائیان، ۱۳۷۱: ص۵۰۴)
◀ بیماری تیفوس روز به روز گسترش می‌یافت. بر این اساس، دولت اقداماتی انجام داد. از جمله اینکه مدارس را برای مدتی تعطیل اعلام کرد... مکان‌های عمومی مانند سینماها، اتوبوس‌ها و قطارهای راه آهن ضدعفونی گردید... از آنجایی که در جنوب تهران بیمار تیفوسی زیادی وجود داشت، چند رختشوی خانه برپا شد، تا لباس بیماران را کاملا شسته و ضدعفونی نمایند یا آتش بزنند.(ناصرنجمی، ۱۳۷۰: ص۵۵۲)؛ از آغاز شیوع تیفوس، دو بیمارستان رازی و بیمارستان فارابی در تهران به این بیماران اختصاص داده شد. علاوه بر این، زایشگاه بنگاه حمایت از مادران، برای معالجه بیماران مبتلا به تیفوس به وزارت بهداری واگذار گردید و... (اطلاعات هفتگی، ۱۳۲۲،ش۹۹، ص۳)
🆔 @ketab_mamnouee
♦️منابع:
۱. تاریخ روابط خارجی ایران (از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی)، نوشته عبدالرضا هوشنگ مهدوی، چاپ نهم، ۱۳۸۳، تهران: امیرکبیر.
۲. زندگی سیاسی محمدعلی فروغی، نوشته جعفر مهدی نیا، چاپ اول، ۱۳۷۱، تهران: پانوس.
۳. شترها باید بروند، نوشته ریدر بولارد، ترجمه حسین ابوترابیان، چاپ دوم، تهران: نو.
۴. ایران در اشغال متفقین، نوشته صفاءالدین تبرائیان، چاپ اول، ۱۳۷۱، تهران: رسا.
۵. از سید ضیا تا بازرگان، نوشته ناصر نجمی، چاپ اول، تهران.
۶. حاصل چهل سال خدمت، نوشته فریدون سنجر، چاپ اول، تهران.
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " طلوع آزادی "
🔵 نوشته "ویلیام ادوارد برهارت دوبوا "
⚫ ترجمه رضا قبادی
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " طلوع آزادی "
🔵 نوشته "ویلیام ادوارد برهارت دوبوا "
⚫ ترجمه رضا قبادی
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
◀ کتاب "دموکراسی‌ها چگونه می‌میرند؟ آنچه تاریخ در مورد آینده می‌گوید" بررسی ساده و سریعی از سیاست‌های اقتدارگرایانه با ظاهر و پوشش دموکراتیک در سراسر جهان ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه رژیم‌های ترکیبی با در هم آمیختن نوع رقیقی از یک سطح مشارکت سیاسی مردم با ایدئولوژی‌های ثابت، همان الگوی اقتدارگرایی خود را برای تمرکز یا توزیع قدرت و ثروت، با اندک تفاوت‌هایی در همه جای دنیا تکرار می‌کنند. حاکمان کشورهای با مشروعیت توخالی، در قرن بیست‌ویکم قانون اساسی را با کلمات زیبا و اقتباسی آراسته و هرگز آن را حذف یا تعلیق نمی‌کنند، با نظامیان به میان مردم نمی‌روند. از احترام به قانون اساسی حرف می‌زنند. به قانون اساسی گوش فرا می‌دهند. در حالی که طوری رفتار می‌کنند که انگار قانون اساسی وجود ندارد.
اگر چه زمینه هنوز هم بسیار مهم است و غالب مثال‌های این کتاب در مورد بحران دموکراسی در آمریکا و کشورهای نیمه دموکراتیک است، ولی در نخستین مواجهه با متن کتاب می‌توان دریافت که چه نقاط عطف مشترکی تعیین‌کننده سرنوشت کشورها با هرمیزان فاصله‌ای از آرمان دموکراسی‌خواهی هستند.
♦️در بخشی از کتاب دموکراسی‌ها چگونه می‌میرند می‌خوانیم:
" در پرو، آلبرتو فوجیموری قصد دیکتاتور شدن نداشت، حتی قصد نداشت رئیس‌جمهور شود. فوجیموری ژاپنی‌الاصل که ریاست دانشگاهی گمنام را برعهده داشت در سال ۱۹۹۰ امیدوار بود بتواند یکی از کرسی‌های مجلس سنا را از آن خود کند. هنگامی که هیچ‌یک از احزاب، او را به عنوان نامزد خود در انتخابات سنا معرفی نکرد، خود حزبی تشکیل داد و نامزد انتخابات شد. فوجیموری که با کمبود منابع مالی مواجه بود قدم به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری گذاشت تا نظر مردم را به کارزار انتخاباتی خود برای ورود به مجلس سنا جلب کند. در سال ۱۹۹۰ بحرانی شدید در جریان بودجه و اقتصاد پرو با ابر تورم دست و پنجه نرم می‌کرد. گروهی از چریک‌های مائوئیست موسوم به "راه درخشان" در حال پیشروی به سمت لیما پایتخت این کشور بودند. از زمان آغاز به فعالیت این گروه چریکی در سال ۱۹۸۰، ده‌ها هزار نفر در جریان قیام خونین مائوئیست‌ها کشته شده بودند. مردم پرو از دست احزاب تثبیت شده به تنگ آمده بودند. بسیاری از آنها به نشانه اعتراض به فردی روی آوردند که در عرصه سیاست گمنام و شعار کارزار انتخاباتی‌اش این بود: "رئیس‌جمهوری از جنس شما". درنتیجه، موقعیت فوجیموری به طور غیرمنتظره‌ای در نظرسنجی‌ها ارتقا پیدا کرد. او در انتخابات دوم شد و به همراه ماریو بارگاس یوسا مشهورترین رمان‌نویس پرو، به دور دوم راه یافت. عملکرد وی در انتخابات، عرصه سیاسی پرو را منقلب کرد. مردم پرو دوست‌دار بارگاس یوسا بودند که بعدها جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرد. تقریبا تمام ارکان نظام حاکم، از جمله سیاست‌مداران، رسانه‌ها و صاحبان مشاغل، از یوسا حمایت می‌کردند ولی از دید مردم عادی او بیش از اندازه با نخبگان صمیمی بود؛ نخبگانی که اهمیتی به نگرانی‌های مردم عادی نمی‌دادند. از دید بسیاری، فوجیموری که گفتمان پوپولیستی کارزار انتخاباتی‌اش بر اساس خشم مردم بنا شده بود، تنها گزینه واقعی برای اعمال تغییر در کشور بود. به همین سبب در انتخابات پیروز شد ".
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " دموکراسی ها چگونه می میرند؟ "
♦️ آنچه تاریخ در مورد آینده می‌گوید
🔵 نوشته "استیون لویتسکی" و "دانیل زیبلات"
⚫ ترجمه "سیامک دل آرا" و "اعظم ورشوچی فرد"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " قدرت، گفتمان و زبان "
♦️ ساز و کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران
🔵 نوشته "علی اصغر سلطانی
🔹محتوای این نوشتار در قالب دو بخش و هفت فصل سازماندهی شده است. در بخش اول، که به مباحث نظری اختصاص دارد، ابتدا در فصول یک تا سه، رویکردهای مختلف تحلیل گفتمانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این راستا، دو گروه از نظریات مرور خواهد شد. نظریاتی که از حوزه فلسفه سیاسی نشات گرفته‌اند. در نهایت، در فصل چهارم بخش اول، بعد از ذکر نقایص رویکردهای مطرح شده، تلاش خواهد شد بر اساس برداشتی متفاوت از برجسته‌سازی و حاشیه رانی، چارچوب نظری مناسبی برای بررسی مورد مطالعاتی تحقیق به دست داده شود. بخش دوم این کتاب تلاشی است برای بررسی تحولات سیاسی اجتماعی ایران در قالب نظریه گفتمان آن گونه که در فصل چهارم شکل می‌گیرد. اگر چه کانون توجه این تحقیق بررسی منازعات معنایی اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ و بازنمایی آن در مطبوعات است، ولی پیش از آن لازم است تحولات گفتمان کلان انقلاب اسلامی از ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ بر اساس نظریه لاکلاوموف و بدون ارائه تحلیل‌های متنی بررسی شود تا در سایه آن بتوان تبیین بهتری از چگونگی شکل‌گیری گفتمان‌های اصلاح‌طلب و محافظه‌کار ارائه کرد. از این رو، در فصل پنجم تحلیل گفتمان کلانی از شکل‌گیری و انشقاق‌های گفتمان انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد تا زمینه پیدایش گفتمان‌های اصلاح‌طلب و محافظه‌کار تا حدودی روشن شود. سپس فصل ششم به طور کلی دو انتخابات، انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ و انتخابات مجلس هفتم در سال ۱۳۸۲، را به عنوان زمان ظهور و افول گفتمان اصلاحات در نظر می‌گیرد و سعی می‌کند نشان دهد این گفتمان چگونه و در چه شرایطی در سال ۱۳۷۶ شکل گرفت و به گفتمان مسلط تبدیل شد، واکنش گفتمان رقیب محافظه‌کار چه بود و با چه ساز و کارهایی با آن به مقابله برخاست، و در نهایت چگونه در انتخابات مجلس هفتم گفتمان اصلاح‌طلب به حوزه مقاومت رانده شد. برای پاسخ دادن به سوالات فوق هم از تحلیل‌های کلان نشانه شناختی بر اساس نظریه گفتمان لاکلاوموف استفاده خواهد شد و هم از تحلیل‌های خرد متنی مبتنی بر متون مطبوعاتی، و سرانجام در فصل آخر این تحقیق، ابتدا خلاصه‌ای از مطالب فصول پیشین ارائه می‌شود و سپس تلاش خواهد شد فرضیه اصلی ادعا شده در مقدمه با نتایج به دست آمده از بررسی مورد مطالعاتی تطبیق داده شود.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " روش شناسی علم اقتصاد "
🔵 نوشته "مارک بلاگ"
⚫ ترجمه غلامرضا آزاد ارمکی
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " روش شناسی علم اقتصاد "
🔵 نوشته "مارک بلاگ"
⚫ ترجمه غلامرضا آزاد ارمکی
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " حکایت بلوچ "
🔵 نوشته "محمود زندمقدم"
♦️ جلد سوم
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " حکایت بلوچ "
🔵 نوشته "محمود زندمقدم"
♦️ جلد اول
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " حکایت بلوچ "
🔵 نوشته "محمود زندمقدم"
♦️ چهار جلد
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " شرکت سهامی خودکامگی، انترناسیونال دزدسالاری ها "
♦️ دیکتاتورهایی که می خواهند جهان را اداره کنند
🔵 نوشته "آن اپلبام"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " پنهانکاری، پنهان پژوهی و براندازی "
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " ظهور و سقوط آدولف هیتلر "
🔵 نوشته "ویلیام شایرر"
⚫ ترجمه کاوه دهگان
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🛑 واقعه روز نهم اسفند ۱۳۳۱ و آیت‌الله کاشانی
✍ نوشته محمد امیری، مدیر کانال
🔹واقعه‌ای که در چنین روزی اتفاق افتاد، موجب گردید که کاشانی و تعداد زیادی از روحانیت شیعه رابطه نزدیکتری با محمدرضا شاه برقرار سازند. مصدق برای ملی کردن صنعت نفت، نیاز به حمایت یکپارچه کلیه ارگان‌های کشور داشت. با این همه گروهی از رجال مملکت سنگ لای چرخ دولت قرار می‌دادند؛ از جمله کسانی که با دولت مصدق مخالفت می‌کردند، اطرافیان شاه و گروه کثیری از روحانیت طرفدار شاه به پیشوائی کاشانی و سیدمحمد بهبهانی بودند. همچنین تعدادی از اعضای جبهه ملی که به تازگی راهشان را از مصدق جدا کرده بودند. از آن جمله بودند؛ ابوالقاسم کاشانی، حسین مکی، بقائی، حائری زاده و غیره مصدق مرکز کلیه این کارشکنی ها را در دربار می دانست. بنا به روایت محمدعلی موحد به نقل از مهندس حسیبی تحریکات ناشایسته‌ای از جانب دربار در مورد پیشرفت کارهای دولت مصدق انجام می‌گرفته است:
" تحریکات ناشایسته دربار این است که تمام ناراضی‌ها از سناتورها و ارتشی‌های اخراجی و مامورین نظمیه و دادگستری و غیره که بازنشسته و یا از کار برکنار شده‌اند، تشویق به ناراحتی می‌نمایند و با داشتن پول زیادی که ۶ میلیون تومان از بودجه کشور و ۱۲ میلیون تومان املاک واگذاری و چندین میلیون عواید قدس رضوی به مصرف مجهولی می‌رسد ".(خواب آشفته نفت، محمدعلی موحد، ج ۲، ص ۶۸۱)
◀ در مقابل چنین وضعی مصدق در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۳۱، نماینده دربار را به دیدار خویش فراخوانده و با حضور سه تن از نمایندگان مجلس پیامی به شرح زیر برای شاه فرستاد:
" بیش از این نمی‌تواند روش خصمانه شاه و دربار را تحمل کند و می خواهد روز ۲۴ فوریه (پنجم اسفند) استعفا دهد و به مردم خواهد گفت که در برابر تحریکات شاه و دربار از آدای وظایف خود بازمانده است ".(خواب آشفته نفت، موحد، ج۲، ص۶۸۶)
◀ مصدق شاه را عامل ناآرامی‌ها می‌دانست. شاه که از محبوبیت مصدق در بین مردم آگاه بود و می‌دانست که پیام مصدق به مردم در مورد علت استعفایش و مقصر شمردن دربار ممکن است به بهای سلطنت وی تمام شود، دو روز بعد، یعنی هفتم اسفند، علا را به دیدار وی فرستاد تا او را از این امر منصرف سازد. مصدق در این ملاقات با علاء "... فهرستی از مداخلات شاه را برشمرده و از جمله به نقش او در حوادث سی تیر گذشته و روی کار آوردن قوام اشاره کرده بود. مصدق همچنین از خانواده سلطنتی به ویژه برادر شاه و خواهر او اشرف شکایت داشت که از توطئه و تحریک بر ضد دولت باز نمی‌ایستند...".
◀ مصدق افزوده بود نمی‌تواند از استعفا صرفنظر نماید.(خواب آشفته نفت، موحد، ج۲، ص۶۸۷)؛ شاه پس از دریافت گزارش علا در مورد این ملاقات و آگاهی از اصرار مصدق جهت استعفا به علا گفت که برای راحتی خاطر مصدق حاضر است که از کشور خارج گردد و تا زمانی که مصدق لازم می‌داند در آنجا بماند.(بازیگران عصر پهلوی، محمود طلوعی، ج۱، ص۲۹۴)؛ دو روز بعد، بدنبال ملاقاتی که بین شاه و مصدق به عمل آمد، مصدق از پیشنهاد شاه در مورد خروج وی از کشور استقبال نمود و از شاه خواست که تا زمانی که وضع آشفته کشور تثبیت نشده است در خارج باقی بماند. قرار بر این گذاشتند که روز نهم اسفند این مسافرت انجام گیرد. در آن روز آیت‌الله کاشانی پس از آگاهی از مسافرت شاه ابتدا پیکی به دیدار ثریا اسفندیاری، همسر شاه فرستاد و از او خواست که از مسافرت شاه جلوگیری کند. آنگاه به عنوان رئیس مجلس یک نامه رسمی به شاه فرستاد و طی آن رسما از وی درخواست کرد که از این مسافرت صرفنظر نماید. وی در همان روز همراه با سید محمد بهبهانی تمام امکاناتش را در به خیابان کشانیدن مردم به کاربرد. ثریا اسفندیاری در خاطراتش می‌نویسد:
" روز پیش از عزیمت‌مان یک مستخدم مخصوص اطلاع داد که یکی از اشخاص محرم آیت‌الله کاشانی، خواهان دیدار من است. فوری او را پذیرفتم، وارد شد وگفت:
" علياحضرتا، شنیده‌ایم که شما قصد عزیمت از کشور را دارید. حضرت آیت‌الله آرزومنداند که شما تمام نفوذتان را در شاه به کار برید و او را از این قصد منصرف سازید..." ".(کاخ تنهایی، ثریا اسفندیاری بختیاری، ص۲۰۳)
" وقتی خبر خروج شاه از ایران در شهر شایع گردید، عده‌ای از بازاریان عقیده داشتند باید بازار را بست. در نتیجه قسمت عمده بازار تهران به حال تعطیل درآمد و عده‌ای داخل بازار به راه افتاده و فریاد می‌زدند: " ببندید، ببندید، شاه استعفا داده است " ".(زندگی سیاسی سپهبد زاهدی، جعفر مهدی‌نیا، ص۱۹۳)
◀ آیت‌الله کاشانی که عمامه‌اش را نیز در گرو ثبات حکومت محمدرضا شاه می‌دانست، حتی دست به دامن اراذل اوباش شد. شعبان جعفری در گفتگویی گفته است:
" کاشانی به او گفته بود که اعلیحضرت داره از مملکت میره؛ بیرون برین نذارین بره بیرون؛ اگر اعلیحضرت بره، عمامه مام رفته...".(خاطرات شعبان جعفری، هما سرشار، ص۸۲)
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🛑 کانال‌های زیرمجموعه کانال کتابهای ممنوعه
📘کانال تلگرام " کتابهای ممنوعه "
🎧 کانال کتابخانه صوتی " کتاب آوا "
📚 لیست کتابهای کانال " کتابهای ممنوعه "
🎧 لیست کتابهای صوتی کانال " کتاب آوا "
♦️کانال تاریخ شفاهی و خاطرات
🔴 کتاب " طلوع آزادی "
🔵 نوشته "ویلیام ادوارد برهارت دوبوا "
⚫ ترجمه رضا قبادی
🔹تبعیض نژادی یکی از بغرنج‌ترین مسائل بشری و در عین حال تاثیرگذارترین آنها به حساب می‌آید، که نقش بسیار مهمی در تکامل برخی از مفاهیم از جمله مفهوم آزادی ایفا کرده است. ویلیام ادوارد برهارت دوبوا در کتاب طلوع آزادی، در پی یافتن پاسخ این سوال‌ها، در پی شناختن نسل خود و بازنگری جامعه آمریکا، این بار از این نگاه، است. او بسیار دقیق و با شواهد کاملا عینی و ملموس به بررسی معضل سیاه‌پوستان می‌پردازد و به قضاوت‌های کلی پشت میزی اصلاً اعتقادی ندارد. مبارزاتی که برای احراز آزادی و رهایی از تبعیض و عواقب اجتماعی آن شکل گرفت تاثیر شگرفی نیز بر زندگی و نوع نگرش تبعیض شوندگان گذاشت. طبعا درک چنین نگرشی برای آنهایی که خارج از این دایره قرار دارند متفاوت خواهد بود. ما در این باره کمابیش مطالبی خوانده‌ایم؛ راجع به رنج‌ها و دردها و حسرت‌شان برای آزادی بسیار شنیده‌ایم و در بهترین حالت، آرزویمان رسیدن آنها به حق و حقوق اجتماعی و در نهایت آزادی انسانی بوده است. اما نفس آزادی؛ آیا به آن فکر کرده‌ایم؟ اینکه آزادی برای یک برده، این پست‌ترین انسان، چه معنا و چه نتیجه‌ای می‌تواند داشته باشد؟ واقعا آزادی در بدو ورود به سده بیستم تاریخ تمدن بشری یعنی برده نبودن! چگونه این برده می‌خواهد در کنار کسی که تا دیروز ارباب او بوده و امروز نیست زندگی کند؟ و از طرفی با آثار و سنت‌های چندین نسل بردگی چگونه کنار خواهد آمد؟ دوبوا در کتاب طلوع آزادی برای قضاوت عادلانه، اعضای این جامعه بزرگ را که همگی انسان هستند، از نزدیک ملاقات کرده و جز آنچه با چشم خود دیده و از زبان آنها شنیده چیزی را ملاک قرار نداده است.
♦️ویلیام ادوارد برهارت (دابلیو، ای، بی) دوبوآ در سال ۱۸۶۸ در گریت برینگتون ماساچوست به دنیا آمد. شاید نام او به شهرت نام‌هایی چون مارتین لوترکینگ و فردریک داگلاس نباشد، اما بی‌شک از شاخص‌ترین رهبران تاریخ سیاه‌پوستان و جنبش‌های مدنی آمریکا است. دغدغه اصلی او رفع تبعیض از سیاه‌پوستان و احراز حق تحصیل برای آنها بود. همچنین نوشته‌هایی در قدرشناسی از فرهنگ و سنن سیاه‌پوستان دارد. در تمام طول تاریخ بعضی از کتاب‌ها جهان را تغییر دادند و شیوه نگاه ما به خودمان و دیگران را دگرگون کردند. آنها به مباحث، اختلافات عقاید، جنگ‌ها و انقلاب‌ها الهام بخشیده‌‌‌اند. آنها زندگی‌های بسیاری را ساخته‌اند و یا تباه کرده‌اند. حالا نشر روزگار نو برای شما کارهای متفکران بزرگ، پیشگامان، اصلاح طلبان و طالع بینان را فراهم آورده است. ایده‌هایی که مدنیت را تکان داد و به ما کمک کرد تا آن چه که اکنون هستیم باشیم. (ایده‌های بزرگ)
♦️در بخشی از طلوع آزادی می‌خوانیم:
" مشکل قرن بیستم مشکل رنگ است، همین درجه‌بندی انسان از سیاه تا سفید در آفریقا، آسیا و هر جزیره دورافتاده‌ای که دست این رنگ‌بندی به آن می‌رسد. جنگ جهانی هم از نتایج رنگین همین رنگ‌بندی بود، البته تا آنجا که ما می‌دانیم و خیلی‌های دیگر هم می‌دانند، اکثر آنهایی که در سال ۱۸۶۱ به بهانه خودمختاری یا حفظ اتحادیه از جنوب به شمال یا از شمال به جنوب قشون می‌کشیدند، درد اصلی‌شان همین رنگ و رنگ‌بندی بود و مسئله بردگی سیاه و سروری سفید ".
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " دموکراسی ها چگونه می میرند؟ "
♦️ آنچه تاریخ در مورد آینده می‌گوید
🔵 نوشته "استیون لویتسکی" و "دانیل زیبلات"
⚫ ترجمه "سیامک دل آرا" و "اعظم ورشوچی فرد"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " دموکراسی ها چگونه می میرند؟ "
♦️ آنچه تاریخ در مورد آینده می‌گوید
🔵 نوشته "استیون لویتسکی" و "دانیل زیبلات"
⚫ ترجمه "سیامک دل آرا" و "اعظم ورشوچی فرد"
🔹سال‌هاست که دیکتاتوری آشکار از اکثر نقاط جهان رخت بربسته است. اغلب سیاست‌مداران با تلاش فراوان قصد دارند به مردم بقبولانند که لایق دموکراسی و انتخاب آزادانه برای نوع اداره کشورشان هستند و مکرر به شیوه‌های مختلف در گوش مردم می‌خوانند که باید حاکمان‌شان را خود انتخاب کنند و از این فرصت سخاوت‌مندانه که توسط آنها در اختیارشان گذاشته شده است، استفاده کنند و تعیین کنند چه کسانی کشور را چگونه اداره کنند؟ در گفتمان سیاست به عنوان یک روش رسیدن به خیر جمعی، سطوح مشارکت سیاسی و روش‌های حضور دموکراتیک مردم و نهادهای مدنی در صحنه اداره کشور حداقل در نُه سطح مختلف تعریف شده است. با این همه سیاست‌مدارانی که در عمل بیشترین علاقه را به حفظ جایگاه خود دارند و تمایلی به واگذار کردن قدرت فعلی‌شان ندارند، تاکید منحصربه‌فردی روی ابتدایی‌ترین و نخستین سطح مشارکت سیاسی یعنی انتخابات می‌کنند. در حقیقت گونه‌ای از سیاست‌مداران بی‌باور به ارزش‌های بنیادین دموکراسی که ناچار شده‌اند با گفتمان روز جهان در مورد دموکراسی کنار بیایند، ترجیح می‌دهند با نشان دادن تصویری ناقص و صندوق‌محور از دموکراسی، آن را از درون دچار استحاله کرده و راه رسیدن به اهداف خود را با آن هموار کنند. در واقع عوام‌فریبان بالقوه‌ای هستند که نظیرشان در تمام دموکراسی‌ها دیده می‌شود. در این حالت معمول است که انتخابات یا به شکلی انجام می‌شود که مردم حق انتخاب بین "آری" و "آری" را دارند و فقط نمایندگی‌شان را واگذار می‌کنند یا صحنه به صورتی چینش و برنامه‌ریزی می‌شود که مردم هر انتخابی داشته باشند، نتیجه مورد نظر قدرتمندان توسط حاکمیت تعیین و اعلام می‌گردد. در این مواقع اگر چه غالب مردم فرارسیدن انتخابات را وسیله‌ای برای طنازی و تمسخر سیاست‌پیشگان و فرصتی برای تنفس خود می‌یابند؛ ولی در هرصورت همیشه قبل و بعد از آن می‌دانند و یا مدتی طول می‌کشد بفهمند که بازنده‌اند. مثال جالبی از تعابیر مردم در این کشورها "انتخابات حنایی" است. یعنی مردمی که دعوت به رای دادن و شرکت در سرنوشت خود می‌شوند، انتخابات کشورشان را انتخابات حنایی نامیده‌اند؛ زیرا حنا در شکل خامش سبز رنگ است؛ ولی وقتی توسط مردم انتخاب و استفاده می‌شود، نتیجه نهایی قرمز رنگ خواهد بود. این نوع استفاده از نهادهای دموکراتیک به عنوان ابزاری برای کسب قدرت و اعمال قدرت سیاسی در جهان امروز که ارزش‌های دموکراسی بدیل دیگری ندارند، بسیار متداول است. در چنین سیستمی با این که دائما از تصمیم‌ها و انتخاب‌های مردم و حضور آنان حرف زده می‌شود و حتی در میزان قدرت مردم برای تعیین نوع حکومت در کشورشان اغراق می‌شود؛ ولی استانداردهای مشارکت دموکراتیک به راحتی نادیده گرفته می‌شود. خبری از سطوح دیگر مشارکت مردم نیست. نهادهای سیاسی ضعیف و غیر رسمی می‌شوند. گاهی با یک رأی‌گیری مقامات فعلی جابجا می‌شوند؛ ولی تقریبا همان‌ها دوباره و همیشه قدرت را به اشکال دیگری حفظ می‌کنند. از منابع انحصاری حاکمیت برای کنترل پوشش رسانه‌ای، به کنار راندن و در حاشیه نگه داشتن مخالفان و دست‌کاری در ساز و کارهای اقتصادی و منابع انسانی استفاده می‌شود.
🔴 کتاب " قدرت، گفتمان و زبان "
♦️ ساز و کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران
🔵 نوشته "علی اصغر سلطانی
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " قدرت، گفتمان و زبان "
♦️ ساز و کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران
🔵 نوشته "علی اصغر سلطانی
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " روش شناسی علم اقتصاد "
🔵 نوشته "مارک بلاگ"
⚫ ترجمه غلامرضا آزاد ارمکی
🔹نگارنده در چهار بخش اصلی کتاب روش‌شناسی علم اقتصاد را بررسی کرده است. نگارنده تصریح می کند: "روش شناسی شاخه‌ای از علم اقتصاد است که به بررسی نحوه توجیه و اثبات نظریه های اقتصادی و دلایل ارجحیت آنها بر یک دیگر از جانب اقتصاددانان می‌پردازد ". مارک بلاگ"، دراین کتاب تاکید می کند: "روش شناسی‌ای که به بهترین نحو موید کوشش اقتصاددانان برای کسب معرفت اساسی در مورد روابط اقتصادی باشد، همان فلسفه علمی است که با نام هایی چون "کارل پوپر" و "ایمره لاکاتوش" همراه است. بلاگ این اظهارنظر لاکاتوش در این باره که "تاریخ علم، تاریخ برنامه‌های پژوهشی و نه نظریه هاست"، سر لوحه رهیافت‌های خود در روش شناسی علم اقتصاد قرار داده و مانند او معتقد است: "تمام برنامه‌های پژوهش علمی را می‌توان با ارجاع به هسته سخت آن مشخص نمود که با کمربندی حفاظتی از فرضیه‌های کمکی احاطه شده است و شدت آزمون‌های انجام شده نیز متوجه این قسمت است". بلاگ ضمن تاکید بر روش ابطال پذیری پوپر، اذعان می دارد: "تمایز تاییدگرایی و ابطال گرایی تا حدودی به میزان تحت فشار قرار گرفتن یک نظریه به منظور ارائه نتایج منطقی خطرپذیر و ابطال پذیر مربوط است و تا حدودی نیز به این موضوع بستگی دارد که آیا ابطال های نظریه‌های نظریه مذکور ناظر بر خطایی بنیادین در آن است یا نه". عناوین بخش‌های کتاب عبارت اند از" :فلسفه علم "(از دیدگاه متعارف تا دیدگاه‌های پوپر، از پوپر تا بدعت نو)؛ "تاریخ و روش شناسی اقتصادی" (اثبات گرایی، ابطال گرایی و تمایز میان علم اقتصاد اثباتی و هنجاری)؛ "ارزیابی روش شناختی برنامه پژوهش نو کلاسیکی "و "علم اقتصاد معاصر".
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🛑 پرونده قتل دکتر سلیمان برجیس، ننگ دادگستری ایران در دوره پهلوی دوم
✍ نوشته محمد امیری، مدیر کانال
🔹چهار سال بعد از قتل احمد کسروی به دست فداییان اسلام، همان فدائیان اسلام، دستور قتل سلیمان برجیس را (به خاطر تبلیغ بهائیت) می‌گیرند و در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۲۸، وی را در خانه‌ای در شهر کاشان تکه تکه می‌کنند، و سپس چند ماه بعد تبرئه می‌شوند. محمدتقى دامغانى (۱۳۷۷ -۱۳۰۴ خورشیدی)، قاضى شهر به هنگام اين آدمکشى هولناک در بيابان‌هاى اطراف کاشان مشغول شکار بود. چهل و پنج سال پس از آن فاجعه هولناک می‌نويسد:
""... يک روز جمعه، با هواى ملايم و مطبوع... حوالى ظهر بود. از دور متوجه شدم که دو تا پاسبان می‌آيند و با حرکت سر و دست و داد و هوار می‌خواهند مرا متوجه خود کنند... جناب قاضی:
" دکتر برجيس را کشته‌اند؛ در شهر نه بازپرس است و نه دادستان. جناب رئيس دادگسترى فرموده‌اند که در غياب آنان، تنها قاضى صالح براى رسيدگى به اين واقعه شما هستيد "
- چه کسانى او را کشته اند؛ از قاتلين کسی هم دستگير شده است؟
- بله: " جناب قاضى، از فدائيان اسلام هستند. چهار نفر هستند. خودشان را معرفى کرده‌اند و الان در شهربانى نشسته‌اند و منتظرند که شما بيائيد و تحقيقات را شروع بفرمائيد. جنازه دکتر برجيس هم در همان محل وقوع قتل افتاده است. پزشک قانونى هم منتظر شما براى صدور اجازه دفن است "
... فاصله کوتاه بود. نيم ساعت گذشت به شهربانى رسيديم. سردسته قاتلان رسول‌زاده؛ نام مردى که در بازار به شغل رنگ و خامه فروشى اشتغال داشت، با چانه‌اى باريک و ريشى خضاب بسته به همراه سه تن از همدستانش، سه تا جوان که تازه ريش درآورده بودند و موهاى نرم به صورت آنها اندک سايه می‌داد، در اتاق رئيس شهربانى آرام و خونسرد نشسته بودند و زير لب آهسته دعا می‌خواندند يا صلوات می‌فرستادند.... آنها بدون هيچ ترديدى صريحا به ارتکاب قتل اعتراف کردند. هر يک از آنها مدعى بود که اولين ضربه را او نزده، بلکه هر چهار نفر الله اکبر گويان با هم ضربه وارد کرده‌اند. معلوم بود که دقيقا کوشش می‌کنند که به اين قتل جنبه لوث بدهند. در اين کار به آنها آموزش داده شده بود... اقرار صريح متهمان، معاينه جسد، گزارش پزشک قانونى و وجود چاقوهاى خون آلود، جاى هيچ‌گونه ترديدى نمی‌گذاشت ... قرار بازداشت هر چهار نفر را صادر کردم "".(۱)
◀ پس از قتل دکتر سلیمان برجیس، طبیب خوشنام و نیکوکار بهائی در سال ۱۳۲۸ در کاشان با ۸۱ ضربه چاقو که با نقشه‌ای حیله‌گرانه از قبل طراحی و توسط هشت نفر از اعضای فدائیان اسلام به اجرا گذاشته شد، و دادگاه حکومت محمدرضاشاه تحت فشار شدید سه آیت‌الله با نفوذ آن زمان (بروجردی، کاشانی، و بهبهانی) رای به آزادی مجرمینی داد که خود به صورت گروهی به آن قتل اعتراف کرده بودند.... قتل دکتر برجیس به قدری ظالمانه و وحشتناک بود که برخی مطبوعات آنرا ننگ دادگستری ایران نامیدند.
◀ کانون پزشکان ایران، نیز نامه سرگشاده‌ای به شاه نوشتند و در آن شدیدا به این عمل وحشیانه اعتراض نمودند و از سلیمان برجیس به عنوان پزشک باسواد و حاذقی نام بردند که سالها در کاشان صادقانه خدمت کرده بود و فقرا را رایگان معالجه می‌کرد و به نیکنامی مشهور بود. روزنامه نیسان، چاپ ۲۰ بهمن ۱۳۲۸، در اعتراض به این قتل وحشتناک نوشت:
" چنین صفحات شرم آور را که حاکی از کشتار انسانها با بهانه‌های مذهبی باشد فقط می‌توان در دوره بربریت و دوره تاریک قرون وسطائی جستجو کرد، و در دوره کنونی، بشریت مترقی از این گونه عملیات ننگ دارد. راه انداختن نزاع و کشتارهای مذهبی در مملکت‌های مستعمره و نیم مستعمره فقط برای تامین تسلط مستعمره طلبان عملی می‌شود ".
◀ قاتلان دکتر برجیس، پس از تبرئه و خروج از دادگستری تهران با استقبال گروه کثیری از شیعیان مواجه می‌شوند، که آنها را با سلام و صلوات و چراغانی و نقل و نبات و قربانی کردن گاو و گوسفند در جلوی قدومشان، فاتحانه در شهر می‌گردانند، و ابتدا به منزل آیت‌الله بهبهانی و سپس برای صرف شام به خانه آیت‌الله کاشانی می‌برند.... پس از تهران نیز آنها رهسپار کاشان می‌شوند و توسط جمعیتی که از ۳۰ کیلومتری کاشان به استقبال قهرمانان آدمکش خود آمده بودند، واقع می‌شوند. سالها بعد در سال ۱۳۶۷، به مناسبت چهلمین روز درگذشت محمد رسول‌زاده، یکی از قاتلان دکتربرجیس، روزنامه دولتی کیهان به تجلیل از وی او را "مرد ایمان و عمل" می‌خواند. (۲)
🆔 @ketab_mamnouee
♦️منابع:
۱. جامه آلوده به آفتاب، خاطرات و نوشته های محمدتقی دامغانی، با ویراستاری باقر مومنی.
۲. سرکوب و کشتار دگر اندیشان مذهبی در ایران: جلد نخست-از صفویه تا انقلاب اسلامی، سهراب نیکوصفت، انتشارات پیام، ۱۳۳۸، ص۴۱۱.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
_8l4o.jpeg){kind=link}
_e24.jpeg){kind=link}
_el95.jpeg){kind=link}