♦مجموعهای از نایابترین کتابها؛ به همراه جرعهای از تاریخ 🎧 کتابخانه صوتی "کتاب آوا" 🆔 @avabookchannel ارتباط با مدیر کانال @M_Am86
🎧 داستان صوتی " داش آکل "
✒ نوشته صادق هدایت
♦️ با صدای "ح. پرهام"
🎧 عضو کانال کتابخانه صوتی " کتاب آوا " شوید
🆔 @avabookchannel
🆔 @avabookchannel
🔴 داستان " داش آکل "
🔵 نوشته "صادق هدایت"
✍ خلاصه کتاب: محمد امیری، مدیر کانال
◀داستان "داش آکل" نوشته "صادق هدایت"، یکی از ده داستان کوتاه مجموعه سه قطره خون است که اولینبار در سال ۱۳۱۱ منتشر شد. سیمین دانشور که خودش شیرازی بوده، در یکی از مصاحبههایش گفته که، "صادق هدایت برای نوشتن داستان داش آکل، بارها به قهوه خانه سر دو میل شیراز میرفته تا بتواند داستان را در ذهنش قوام بدهد. اصلا بعید نیست که در این رفت و آمدها، داش آکل واقعی را دیده باشد و داستان را براساس تخیل خودش نوشته باشد". روایتی که آگاتا کریستی در مورد هرکول پوآروی واقعی دارد، شبیه به روایت سیمین از هدایت است. آگاتا کریستی در یکی از کافههای پاریس، در حال ساختن داستان هرکول پوآرو بوده و مردی بلژیکی با هیبت چاق و سبیل خاص، وارد میشود. آگاتا از روی این مرد تازه وارد، شخصیت پوآرو را میسازد و با همان تیپ و شمایل، داستان را جلو میبرد....
◀ هدایت در این داستان، زندگی فردی را به تصویر میکشد به نام داش آکل که به ایاشی و خوشگذرانی مشغول است. داش آکل، داستان لوطی مشهور شیرازی است که خصلتهای جوانمردانهاش او را محبوب مردم ضعیف و بیپناه شهر کرده است، اما کاکارستم که گردنکلفتی ناجوانمرد است و به همین سبب، بارها ضرب شست داش آکل را چشیده، به شدت از او نفرت دارد و در پی فرصتی است تا زهرش را به داش آکل بریزد و از او انتقام بگیرد. روزی داش آکل در قهوخانه مشغول چای خوردن بود که کاکا رستم وارد شد. این دو نفر دشمن قدیمی هم بودند و همه شهر این را میدانستند. داش آکل نیز دو بار کاکا رستم را در میدان نبرد زمین زده بود. ناگهان فردی از در وارد شد خبرمرگ حاجی صمد را به داش آکل داد و گفت که حاجی صمد تو را به عنوان وصی خود انتخاب کرده؛ داش آکل نیز چون از قبل حاجی را میشناخت، قبول کرد و به خانه او رفت.
◀ از همان روز اول داش آکل مشغول رسیدگی به کارهای حاجی صمد شد و دارایی او را به گردش انداخت، و مواظب زن و بچه او بود؛ اما داش آکل که تا قبل از این تمام وقت و ثروت مرحوم پدرش را خرج میکرد و عرق دو آتیشه میخورد، دیگر کمتر در کوچه و بازار بود؛ سرش گرم خانه و زندگی حاجی صمد شده بود و با وجود این که تا به حال عاشق نشده بود، عاشق مرجان دختر حاجی صمد شد. اما از این موضوع دم بر نیاورد، به دلیل این که خود را مدیون حاجی صمد میدانست. این مسائل باعث شد که مردم برای او حرف در آوردند، "سر پیری و معرکه گیری! یارو عاشق دختر حاجی صمد شده! گزلیکش را غلاف کرده! خاک تو چشم مردم پاشید، کترهای چو انداخت تا وکیل حاجی شد و همه املاکش را بالا کشید. خدا بخت بدهد". هفت سال به این صورت گذشت و داش آکل فقط به کارهای حاجی صمد رسیدگی میکرد و عشق مرجان در دلش بیشتر میشد تا اینکه برای مرجان خواستگار پیدا شد و....
◀ داش آکل به عنوان آخرین وظیفه خود وسایل ازدواج مرجان را فراهم میکند و او را به خانه بخت میفرستد. در همان شب داش آکل در حالیکه بسیار مست است، کاکارستم سر میرسد. با داش آکل یکی به دو میکند و در نهایت با او گلاویز میشود؛ و سرانجام با قمه زخمیاش میکند. فردای آن روز وقتی پسر بزرگ حاجی صمد، بر بالین داش آکل میآید، او طوطیاش را به وی میسپارد و کمی بعد، میمیرد. عصر همان روز، مرجان قفس طوطی را جلوش گذاشته است، و به آن نگاه میکند، که ناگهان طوطی با لحن داشی خراشیدهای میگوید:
" مرجان… تو مرا کشتی… به کی بگویم… مرجان… عشق تو… مرا کشت ".
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)"
🔵 نوشته "تونی فیتزپتریگ"
⚫ ترجمه هرمز همایون پور
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)"
🔵 نوشته "تونی فیتزپتریگ"
⚫ ترجمه هرمز همایون پور
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " کشتار یک ملت "
♦️کشتار ارمنیان در عثمانی (۱۹۱۵) و بازتاب آن در دنیا
🔵 نوشته "آرنولد توین بی"
⚫ ترجمه محمد فاضل ملک نیا
🔹نسل کشی ارامنه که گاهی با عناوین دیگری چون هولوکاست ارامنه، کشتار ارامنه و نیز توسط خود ارمنیها با عنوان جنایت بزرگ شناخته میشود، به نابودی عمدی و از پیش برنامهریزی شده (نسلکشی) جمعیت ارمنی ساکن سرزمینهای تحت کنترل امپراتوری عثمانی در دوران جنگ جهانی اول (۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ میلادی) توسط دولتمردان عثمانی و رهبران قیام ترکان جوان اطلاق میشود. عملیات در قالب کشتارهای دستهجمعی و نیز تبعیدهای اجباری در شرایطی که موجبات مرگ تبعیدشدگان را فراهم آورد، انجام میپذیرفت. امروزه تعداد کل قربانیان نسلکشی ارمنیان بهطور عام بین یک تا یک و نیم میلیون نفر برآورد شده است. در طی این دوران دیگر گروههای قومی منطقه، از جمله آشوریان، یونانیان و کردها نیز به طریقی مشابه مورد حمله ترکان عثمانی قرار گرفتند، به گونهای که بسیاری از محققان این رویدادها را نیز بخشی از همان سیاست نابودسازی قومی دولتمردان ترک دانستهاند. امروزه این رویداد بهطور گسترده به عنوان یکی از اولین نسلکشیهای سده بیستم شناخته میشود.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " جشن های ایرانی: جشن شب یلدا در ایران "
🔵 نوشته "حمید سفیدگر شهانقی"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
شب یلدا بر همراهان گرامی مبارک 🍉
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🎧 کتاب صوتی " طاعون "
✒ نوشته آلبر کامو
👤 ترجمه پرویز شهدی
🎧 عضو کانال کتابخانه صوتی " کتاب آوا " شوید
🆔 @avabookchannel
🆔 @avabookchannel
🔴 کتاب " قانون جنگل "
🔵 نوشته "آیزاک آسیموف" و "نیکولاس تینبرگن"
⚫ ترجمه محمود بهزاد
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " زیر خاکستر "
🔵 نوشته "سعیدی سیرجانی"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " مبانی ایدئولوژیک، بیولوژیک، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی و آموزش و پرورشی تئوری سیاست جنسی "
🔵 نوشته "کیت میلت"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " بررسی ماده پنجم اعلامیه جهانی رفع تبعیض از زن و مقایسه آن با مقررات قانونی ایران؛ تاثیر زناشویی در تابعیت زنان و آثار آن در حقوق ایران "
🔵 نوشته "فرج الله ناصری"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " طرح قانون خانواده (بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد) "
🔵 نوشته "مهرانگیز منوچهریان"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🛑 ایجاد بهبهان و اختلاف بر سر نامگذاری این شهر
✍ محمد امیری، مدیر کانال
🔹بهبهان، بهشتی کوچک است با آثار تاریخی و طبیعی فراوان. شهری پر گل، که نرگس شهلایش معروف است و در فصل بهار، شقایقها دامنه کوههایش را رنگین میکنند. شهری تاریخی در جنوب غربی ایران است. ارجان، نامی است کهن که به منطقه بهبهان اطلاق میشود. تقریبا در همه نوشتههای تاریخنویسان آنچه مشترک است این است که ارجان در قرن هفتم هجری رو به ویرانی نهاده و این ویرانی و خرابی به تدریج تا به آنجا دامن گسترده که در اواسط قرن هشتم هجری قمری یعنی کمتر از یک قرن هیچ نامی از آن شهر در تاریخ بر جای نمانده است. بهبهان کنونی که ظاهرا اهالی ارجان بدان شهر کوچ کردهاند، جایگزین آن شده است. اولین باری که نام بهبهان در تاریخ آورده میشود، در کتاب تاریخ آل مظفر، در سال ۷۵۷ هجری قمری در ذکر واقعه لشکرکشی پدرشاه شجاع آل مظفر به لرستان است.
◀در روز سیزدهم دسامبر سال ۵۲۵، در نشستی که در کاخ پادشاهی ايران در شهر تيسفون برگزار شده بود، تنی چند از مقامهای کشوری و لشکری که تحت نفوذ افکار مزدک قرار داشتند، با پيشنهاد بزرگ وزير قباد يکم، شاه وقت ايران از دودمان ساسانيان به گذاردن نام قباد بر شهر تازه ساز ميان شوش و استخر (شيراز) مخالفت کردند و گفتند که نبايد نام يک شاه زنده (در طول حيات او) بر يک شهر گذارده شود، که تاريخ از اين عمل، قضاوت تملقگويی خواهد کرد و قباد که خود او هم متمايل به انديشههای مزدک بود، پذيرفت که نام ديگری بر شهر گذارده شود. پيشنهاد شد که نام شهر را ارگان بگذارند و پس از درگذشت قباد، با جلب نظر جانشين او، شهر به اسم وی تجديد نام يابد؛ زيرا که اين شهر تازه به دستور قباد و زير نظر مستقيم او ساخته شده بود و محل آن را نيز خود قباد در کنار رودخانه مارون تعيين کرده بود. رسم شاهان ساسانی بود که هر کدام يکی ـ دو شهر تازه بسازند. شهر ارگان بعدا ویران و متروک شد و احتمالا بر اثر زلزله و عوامل طبيعی ـ و نفوس آن ترجيح دادند که به جای نقل مکان به شهر کوچک "بهانBohan" در همان نزديکی، شهری به فاصلهای نه چندان دور در جنوب ارگان برای خود بسازند، که پس از تکميل بنای اين شهر، نام آن را " #به_بهان، به معنای " #بهتر_از_بهان، گذاردند که این نام تا به امروز باقی مانده است و شهری است قديمی. بايد دانست که مزدک که انديشه های او در زمان حکومت قباد يکم (گواد - کواد) انتشار و ترويج شد، پايه گذار سوسياليسم در جهان بشمار میرود. مزدک یک روحانی زرتشتی بود.(۱)
◀ شرف الدين علی يزدی، در شرح مسير تيمور، از اهواز به شيراز هم نام بهبهان را میبرد، و درباره واژه بهبهان و ايجاد شهر، حسن فسايى شرحى میدهد كه هاینس گاوبه از آن به قصه عاميانه نام میبرد. فسايى شرح میدهد:
" پس از خرابی شهر ارجان (ارگان)، اهالی آن مانند ايلها در چادر منزل نمودند. اهالی كهگيلويه چادر سياه را بهان گويند و چون در زمستان از باران و تابستان از آفتاب آزار میكشيدند، در اين جا چند خانه از خشت و گل ساخته و خود را آسوده ديدند و جمعی ديگر كه هنوز در چادرها توقف داشتند، از خانههای خشتی جويا شدند، در جواب گفتند:
" به از بهان است، پس بهبهان شهرت يافت" "".(۲)
◀ باستانی پاريزى، در كتاب خاتون هفت قلعه، مینويسد:
" اين كلمه ممكن است "بغ بغان" باشد، از نمونه آبادى بغبغو در خراسان، كه منصورالملک برای آستانه خريد و باغ_بغو در كرمان ".(۳)
◀ درباره ساكنين اين شهر، بنابه نوشته وقايع نگاران مسيحی در سال ۱۶۲۵، در نواحی بهبهان، خيرآباد هندیجان و دهدشت ماندائيان (صبیها) میزيستهاند و از سويى ديگر چون ارگان محل زندگی مردمانی با دينهای گوناگون بوده است، پرسش اين است كه پس از ويرانی اين شهر آباد، چه بر سر غير مسلمانان آمد؟ به نقل از گاوبه، مانداييان به زور در سال ۱۶۵۷ میلادی، اسلام آوردند... فرار و مهاجرت از جور اسلاميان و مجبور شدن به پذيرش اسلام، حتا به ظاهر آری ".(۴)
🆔 @ketab_mamnouee
♦️منابع:
۱. تاریخ ایران باستان، جلد اول، حسن پیرنیا؛ و تحقیقات نوشیروان کیهانی زاده؛ شهرهای ايران، نوشته پیگولوسکایا، ترجمه عنايت رضا شركت انتشارات علمی فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۷۲.
۲. کتاب ارجان و کهگیلویه؛ از فتح عرب تا پایان دوره صفوی، نوشته هاینس گاوبه، ترجمه سعید فرهودی، صفحه ۱۰۶؛ خوزستان و كهگيلويه و ممسنی، سلسله انتشارات آثار ملی، ۱۳۵۹تهران، نوشته احمد اقتداری، صفحه ۲۲۷.
۳. خاتون هفت قلعه، نوشته باستانی پاریزی، صفحه ۲۷۸.
۴. کتاب ارجان و کهگیلویه؛ از فتح عرب تا پایان دوره صفوی، نوشته هاینس گاوبه، ترجمه سعید فرهودی، صفحه ۱۴۳.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " محشر و دوزخ (دو داستان عبرت بخش) "
🔵 نوشته "محمد آخوندوف"
⚫ ترجمه محمد بهادر
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 داستان " داش آکل "
🔵 نوشته "صادق هدایت"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 داستان " داش آکل "
🔵 نوشته "صادق هدایت"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " نظریه رفاه (سیاست اجتماعی چیست؟)"
🔵 نوشته "تونی فیتزپتریگ"
⚫ ترجمه هرمز همایون پور
🔹کتاب حاضر با هدف و تشریح خاستگاه تاریخی نظریه رفاه و بازیافت اندیشهها، نیز معرفی متفکرانی که معمولا آنها را به اندیشههای اجتماعی یا سیاسی مصوب محدود میکند، نگارش یافته است. نویسنده همچنین در خصوص، "سیاست اجتماعی"، یعنی تامین رفاه و بهزیستی اعضای جامعه و مقولات پیوسته و وابسته به آن نظیر عدالت اجتماعی، آزادی، برابری و نقش و رسالت دولت و گروهها و طبقات اجتماعی به تفصیل بحث و بررسی مینماید؛ همچنین دیدگاه فیلسوفان باستان نظیر افلاطون و ارسطو را درباره موضوعات یاد شده فراهم میآورد. وی ایده صاحب نظران اجتماعی ادوار بعد هم چون "آدام اسمیت"، "کانت"، "هگل "و "مارکس "و صاحب نظران معاصر نظیر "شومپتر"، "کینز"، "فوکو "و "راولز "را نیز درباره عدالت اجتماعی و نظامهای رفاهی شرح و تبیین میکند. عناوین اصلی کتاب بدین قرارند: "رفاه"، "برابری"، "آزادی"، "شهروندی"، "مفاهیم سیاسی کلیدی"، "ایدئولوژیهای رفاهی"، "تقسیمات جدید اجتماعی"، "تحولات اقتصادی اخیر "و "تحولات نظری اخیر".
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🔴 کتاب " کشتار یک ملت "
♦️کشتار ارمنیان در عثمانی (۱۹۱۵) و بازتاب آن در دنیا
🔵 نوشته "آرنولد توین بی"
⚫ ترجمه محمد فاضل ملک نیا
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " کشتار یک ملت "
♦️کشتار ارمنیان در عثمانی (۱۹۱۵) و بازتاب آن در دنیا
🔵 نوشته "آرنولد توین بی"
⚫ ترجمه محمد فاضل ملک نیا
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " جشن های ایرانی: جشن شب یلدا در ایران "
🔵 نوشته "حمید سفیدگر شهانقی"
🔹اين كتاب در پنج بخش تنظيم شده است، آيين يلدا، فالها، سفره شب يلدا، يلدا و ادبيات شفاهی و يلدا در ادبيات فارسي از جمله فصلهای اين كتاب است. يلدا و ميترائيسم، ريشهشناسی و ايتمولوژی يلدا، اسامی يلدا در مناطق مختلف جهان، خواص طبيعی و درمانی خوراكیهای شب يلدا، افسانههای شب يلدا، چيستانهای يلدا، بازیهای شب يلدا و... از جمله زيربخشهای اين فصولاند.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻
🛑 و به اینسان داستایوفسکی از اعدام نجات پیدا کرد
✍ نوشته محمد امیری، مدیر کانال
🔹نیکلای یکم، امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابهای سال ۱۸۴۸ اروپا را دنبال کرده بود، برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود. داستایوفسکی در ان دوران جوانی بود که به حلقه پتراشفسکی، متشکل از گروهی سوسیالیست و آرمانگرا پیوسته بود؛ گروهی که میخواست نظام ارباب و رعیتی در روسیه تزاری برچیده شود. در واقع داستایوفسکی از دو سال قبل در محفل شامگاهی منزل بوتاشویچ پتراشفسکی شرکت میکرد. شخصی که مجموعهای از کتابهای ممنوعه، خاصه آثار سوسیالیستهای اروپایی را گردآوری کردهبود و از سردمداران و حامیان انتقاد از وضعیت اجتماعی آن روز روسیه به شمار میرفت. علت دستگیری و صدور حکم اعدام برای داستایوفسکی جوان هم قرائت نامهای در همین محفل بود. این نامه از طرف بلیسنکی منتقد خطاب به گوگول نویسنده نوشته شده بود و او را به جهت سرسپردگیاش به کلیسای ارتدوکس نکوهش میکرد. چون کلیسا به زعم وی معاشر حکومت ظالم و سرکوبگر تزار بود. همچنین ماموران حکومتی در جریان تفتیش منزلش دو کتاب ممنوعه یافتند که آنها را به عنوان مدرکی جهت تایید سوظنشان به فتنهانگیزیاش قلمداد کردند. او به همین دلیل، به توطئه علیه تزار، متهم و به اعدام با جوخه آتش محکوم شد. داستایفسکی ۲۸ ساله در آن زمان، به این موارد متهم شد: گوش دادن به داستانهایی که از نیروهای مسلح انتقاد میکردند؛ داشتن یک دستگاه چاپ غیرقانونی برای تبلیغات ضددولتی؛ مشارکت در توطئه علیه تزار و خواندن نامهای غیرقانونی حاوی انتقاداتی علیه کلیسای ارتدکس و دولت تزاری با صدای بلند....
◀ داستایوفسکی هشت ماه تا سحرگاه اجرای حکم در قلعهای نظامی به سر برد و در آنجا داستان "قهرمان کوچک" را نوشت. قهرمان کوچک روایت پسربچهای یازده ساله است که ماجراهای تابستانی را که در عمارت ییلاقی یکی از خویشاوندان گذارندهاست، نقل میکند... این تندورهای سیاسی از سلولهای زندانشان در قلعههای پیتر و پل در سنپترزبورگ در روز ۲۲ دسامبر ۱۸۴۹، جایی که بهمدت هشت ماه تحت بازجویی بودند، بیرون برده شدند. به میدان سمنوفسکی هدایتشان کردند و حکم اعدام به وسیله جوخه آتش را به گوششان رساندند. به آنها نیمتنههای رعیتی و شبکلاه سفید -کفنشان را- دادند و برایشان مناسک لحظه احتضار را اجرا کردند. دستهای سه زندانی اول را گرفته و به چوبه مرگ بستند. یکی از زندانیها از پوشیدن چشمبند امتناع کرد و بیپروا به تفنگهایی خیره شد که بهسوی آنها نشانه رفته بود. در آخرین لحظه ممکن، تفنگها را پایین آوردند، چراکه قاصدی چهار نعل بهسویشان میتاخت و حکمی سلطنتی به همراه داشت که اعدام را به حبس در یکی از اردوگاههای زندانیان در سیبری و پس از آن خدمت در ارتش در مقام سرباز کاهش میداد. او در نامه ای از سال ۱۸۴۹ بعد از لغو حکم اعدامش به برادر خود چنین مینویسد:
" امروز ۲۲ دسامبر مدت بیست دقیقه ما را در سرمای ۲۱ درجه زیر صفر در دو گروه ۳ نفره به جرم قصد راه اندازی یک چاپخانه مخفی زیرزمینی و...، در مرکز شهر برای اعدام به پای چوبه دار نگه داشتند. در حالیکه گوشها و انگشتان پایمان از سرما یخ زده بودند، بیش از ۱۰ کیلو زنجیرآهنین نیز به پاهایمان بسته شده بود. ابتدا حکم اعدام مارا قرائت کردند، سپس کشیشی از کلیسای شهر صلیبی برای زدودن گناهان و بوسیدن جلومان آورد و برای خاکسپاری بعد ازاعدام، لباس سفید کفن مانندی تنمان کردند. یک دقیقه مانده به اعدام گروه اول، من با هم سرنوشتم، رفیق پلاشچو و برادر دورح، که در دوطرف ام در زنجیربودند، روبوسی کردم. در این حین پیام جدیدی از طرف دربار تزاری رسید و حکم اعدام را تبدیل به حبس ابد در سیبری تبدیل گشت... "
◀ آن نجات در آخرین دقیقه در واقع از پیش برنامهریزی شده بود و جزئی از تنبیه بود؛ جنبهای از زندگی اجتماعی که مخصوصا روسها آن را خوب میشناختند. بنا به تصریح گزارشها، از آن مردان جوانی که این آزمون سخت را از سر گذراندند، یکی موهایش سفید شد؛ دومی دیوانه شد و هرگز عقلش را باز نیافت؛ و سومی (داستایوفسکی)، در ادامه زندگی رمان جنایت و مکافات را نوشت. این اعدام ساختگی و سالهای زندانیکشیدن در سیبری -که در رمان خاطرات خانه مردگان (۱۸۶۰) تاحدودی دستمایه داستانپردازی قرار گرفته- داستایوفسکی را برای همیشه عوض کرد. رمانتیسیسم امیدبخش و معصومانهاش ناپدید شد. ایمان مذهبیاش عمیقتر گشت. همچنین مردمآزاری زندانیها و نگهبانها هر دو به او آموخت که آن دیدگاه خوشدلانه از طبیعت آدمی که مفروض فایدهگرایی، لیبرالیسم و سوسیالیسم است نامعقول و مضحک است. انسان واقعی از اساس با آنچه این فلسفهها مسلم میانگاشتند، فرق میکرد.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " قانون جنگل "
🔵 نوشته "آیزاک آسیموف" و "نیکولاس تینبرگن"
⚫ ترجمه محمود بهزاد
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " زیر خاکستر "
🔵 نوشته "سعیدی سیرجانی"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " مبانی ایدئولوژیک، بیولوژیک، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی و آموزش و پرورشی تئوری سیاست جنسی "
🔵 نوشته "کیت میلت"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " بررسی ماده پنجم اعلامیه جهانی رفع تبعیض از زن و مقایسه آن با مقررات قانونی ایران؛ تاثیر زناشویی در تابعیت زنان و آثار آن در حقوق ایران "
🔵 نوشته "فرج الله ناصری"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " طرح قانون خانواده (بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد) "
🔵 نوشته "مهرانگیز منوچهریان"
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🛑 نانجینگ (نانکینگ)، شهری که غم جنایت در سینه دارد
✍ محمد امیری، مدیر کانال
🔹در چین، ۱۳ دسامبر، سالروز قتل عام مردم نانجینگ اعلام شده و هر ساله در این روز این مراسم برپا میشود. ژاپن از سال ۱۸۶۸ و با آغاز عصر میجی، رو به کشوری مدرن قدم گذاشت. ژاپنیها به دلیل ویژگیهای شخصیتیشان که میراثی از عهد شوگانها و رونق فرهنگ سامورایی بود، خیلی سریع توانستند به اهداف مد نظرشان دست یابند. سرعت رشد فناوریها در عصر میجی، شگفتآور بود. ساعات کار روزانه افزایش یافت و جمعیت انبوه ژاپن، تامین نیروی کار مورد نیاز را تسهیل کرد. ژاپنیها در سال ۱۹۰۵ نیروی دریایی روسیه تزاری را شکست دادند. این پیروزی برای آنها به معنای عرض اندام در دنیای استعمارگری بود. با این حال، ژاپنیها هم، مانند آلمانیها، خیلی دیر وارد فعالیتهای استعماری شدند. جزیره ژاپن فاقد ذخایر معدنی مورد نیاز توسعهطلبی بود؛ چیزی که در آن سوی دریای ژاپن و در سرزمین پهناور چین، به وفور یافت میشد. با این دلیل، ژاپنیها توانستند موافقت دولت بحرانزده چین را برای بهرهبرداری از معادن منچوری، منطقهای در شمالشرقی چین، به دست آورند؛ اما این امتیاز برای آنها کافی به نظر نمیرسید. روز ۱۸ سپتامبر سال ۱۹۳۱ (۱۳۱۰ هـ. ش)، خط آهن ژاپنیها در موکدون منچوری، هدف حملهای تروریستی قرار گرفت. آنها مدعی شدند که دولت چین در این قضیه مقصر است و به این ترتیب، ارتش ژاپن در هجومی سراسری به منچوری، این سرزمین را اشغال کرد و نام آن را منچوکوئو گذاشت و "پویی"، معروف به "امپراتور بیاختیار" را به عنوان امپراتور منچوکوئو و البته، تمام چین، به تخت نشاند. درست از همین زمان بود که دستاندازی ژاپن به داخل سرزمین چین آغاز شد؛ موضوعی که سخت مورد علاقه ژنرالهای جنگطلب ژاپنی بود؛ کسانی که قدرت واقعی ژاپن را در اختیار داشتند و "هیروهیتو"، امپراتور این کشور، همه اختیارات را به آنها تفویض کرده بود. ژاپنیها به تدریج تا مناطق جنوبی چین نفوذ کردند و حتی شانگهای را به تصرف درآوردند. این در حالی بود که چین، به دلیل فقدان دولت مرکزی قدرتمند، در آتش تفرقه و جنگهای داخلی میسوخت. ژاپنیها، روز ۱۰ سپتامبر سال ۱۹۳۷، به پشت دروازههای نانجینگ رسیدند.
◀ وحشت سراسر شهر را فرا گرفته بود. نیروهای دشمن، پشت دروازههای نانجینگ بودند و سه روز بود که هواپیماهای ژاپنی، به صورت مداوم، شهر را بمباران میکردند. بیشتر محلهها به تلی از خاکستر تبدیل شده بود. برخی سفیران اروپایی حاضر در نانجینگ، مانند سفیر آلمان نازی که کشورش رابطه خوبی با دولت ژاپن داشت، کوشیدند تا با ایجاد منطقه امن برای مردم شهر، از کشتار بیشتر جلوگیری کنند. ارتش ژاپن روز ۱۳ سپتامبر، از دروازهها گذشت؛ اما روی پل مارکوپولو، یکی از مبادی ورودی به نانجینگ، تعدادی از چینیهای وطنپرست با ژاپنیها درگیر شدند و این، بهانهای شد برای یک هجمه گسترده به شهر. ژنرالهای ژاپنی معتقد بودند که برای پایان دادن به هر نوع مقاومتی، به یک سلاح بسیار موثر نیاز است: وحشت! آنها به سربازانشان دستور دادند، دست به وحشیانهترین رفتارهای ممکن بزنند. نظامیان ژاپنی مجاز بودند هر جنایتی را مرتکب شوند. هیچ کس مانع آنها نمیشد و شش هفته برای این کار وقت داشتند. خاصیت این اقدام جنونآمیز آن بود که گرد وحشت از ارتش ژاپن را همهجا میپاشید و روحیه مقاومت چینیها را در هم میشکست.
◀ ژاپنیها، طی شش هفته، ۳۰۰ هزار نفر از مردم نانجینگ را با روشهای مختلف و به صورت هدفمند، کشتار کردند. تعدادی از چینیها، زندهزنده در آتش سوزانده شدند؛ در میان آنها تعداد زیادی کودک و سالخورده وجود داشت. ژاپنیها ابتدا سرنیزهها را در بدن کودکان فرو میکردند و سپس آنها را درون آتش میانداختند. آنها برای ایجاد سرگرمی، مسابقه آدمکشی به راه میانداختند؛ مسابقهای که در آن، هر کس تعداد سر بیشتری را در واحد زمان قطع میکرد، برنده بود! تعدادی از مردم نانجینگ، زنده به گور شدند و آنهایی که شانس آوردند، سر از رود یانگتسه درآوردند تا طعم خفگی با آب را بچشند. رود یانگتسه، مملو از اجساد قربانیان بود. با گذشت شش هفته از آغاز جنایات ژاپنیها در نانجینگ، شهر به یک گورستان عمومی تبدیل شده بود. حدود دو سال بعد، جنگ جهانی دوم آغاز شد و نانجینگ، تا پایان جنگ در اشغال ژاپنیها ماند. بعدها، دادگاه بینالمللی رسیدگی به جنایات جنگی شرق دور در توکیو، تعدادی از فرماندهان و عاملان این جنایت بزرگ را، به مرگ با طناب دار محکوم کرد؛ اما این کار، مرهمی برای هزاران چینی زخمخورده از جنایات وحشیانه و ضدانسانی ژاپنیها نبود.
🆔 @ketab_mamnouee
♦️برای مطالعه بیشتر به کتاب "نانکینگ، شرح جنایات ژاپن در چین"؛ نوشته آیریس چانگ، ترجمه غلامحسین میرزاصالح مراجعه کنید
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
تمام اشعارم را توقیف کردهاند
و آسمان را مدت هاست
ندیدهام
ترا که میهنم ارزانی داشته است
به خوابهای جهان میبرم
و خاک رخسارش را باز میافشرد
به گونهام، به لبت، بازوانم، انگشتانت.
چه ریشههائی در کشتهای پاییز
در انتظارند.
پرندهای که هفته پیش
پناه روزن تاریک خواند
هوای بارانی را پیغام داد
و پنجههای باران
هنوز بر بام سلول مینوازد.
خیالت از باران نزدیکتر
و ذهنم از پرنده رهاتر
چه شعرهایی خواهم سرود!
محمد مختاری
زندان اوین ۱۳۶۲
۲۶ سال از قتل دگراندیشان در پاییز سال ۱۳۷۷ میگذرد، اما نام و یاد عزیزانمان محمد مختاری و محمد جعفر پوینده همچنان زنده است؛ و قتلشان یادآور ظلم و جنایتی است که جمهوری اسلامی بر مردم بیگناه و مبارزان راه آزادی در کشورمان روا داشته است. ۲۶ سال از آن سال پردرد گذشته است و کم نبودهاند و نیستند آزادیخواهان، نویسندگان، دانشجویان و مبارزین ایرانی که به خاطر عقاید و پافشاری خویش برای آزادی از قید و بندهای انسان ستیز به زندان و تبعید محکوم شدهاند. محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، پیش از هر چیز به خاطر مبارزه پیگیرانه خود برای آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثناء کشته شدهاند. جمهوری اسلامی از آغاز سعی داشته است صدای مخالفین و منتقدین خود را در دورههای مختلف حکومت خود به شیوههای گوناگون ساکت کند، و قتلهای زنجیرهای یکی دیگر از برنامههای مخوف تروریستی جمهوری اسلامی علیه روشنفکران و منتقدین مبارز در ایران بوده است.
✔سالمرگ محمد مختاری و محمد جعفر پوینده؛ نام و یادشان گرامی باد
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🔴 کتاب " محشر و دوزخ (دو داستان عبرت بخش) "
🔵 نوشته "محمد آخوندوف"
⚫ ترجمه محمد بهادر
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻