ketab_mamnouee | Unsorted

Telegram-канал ketab_mamnouee - کتابهای ممنوعه

67397

♦مجموعه‌ای از نایاب‌ترین کتاب‌ها؛ به همراه جرعه‌ای از تاریخ 🎧 کتابخانه صوتی "کتاب آوا" 🆔 @avabookchannel ارتباط با مدیر کانال @M_Am86

Subscribe to a channel

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " قرن دیکتاتورها "
🔵 نوشته "اولیویه گز"
⚫ ترجمه ابوالفضل الله‌دادی

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🎧 کتاب صوتی " کلیدر "
✒ نوشته محمود دولت آبادی
🎙 خوانش: " آرمان سلطان‌زاده و گروهی از گویندگان "
✔ ده جلد کتاب کلیدر در پنج فایل صوتی

🎧 عضو کانال کتابخانه صوتی " کتاب آوا " شوید

🆔 @
avabookchannel
🆔 @avabookchannel

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " علی قتال العرب "
🔵 نوشته "قاسم قره‌داغی"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " علی قتال العرب "
🔵 نوشته "قاسم قره‌داغی"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " نامه به پدر "
🔵 نوشته "فرانتس کافکا"
⚫ ترجمه فرامرز بهزاد

🔹کتاب نامه به پدر، اثری نوشته فرانتس کافکا است که نخستین بار در سال ۱۹۵۲ منتشر شد. نزاع میان پدر و پسر، یکی از کهن‌ترین موضوعات مورد استفاده در ادبیات به حساب می‌آید. کافکا در این نامه سرگشاده به پدرش (نامه‌ای که هیچوقت به دست پدر نرسید)، تلاش می‌کند تا با یکی از عمیق‌ترین مشکلات روح زخم خورده خود رو به رو شود. این اثر در قالب اعترافی بلند، پراضطراب و پراحساس نوشته شده که در آن، جنبه انسانی و هنرمندانه مردی در برابر نمادی از قدرت قرار می‌گیرد. کتاب نامه به پدر، تلاش کافکا برای بازشناسیِ خاستگاه رابطه‌ای پرتلاطم و آسیب‌زا میان کودکی بسیار حساس و پدری تندخو است.

◀ این کتاب در واقع نامه‌ نسبتا طولانی فرانتس کافکا به پدرش، هرمان کافکا، است. آن‌طور که در قسمت ابتدایی کتاب ذکر شده، کافکا نامه را به مادرش می‌دهد و از او می‌‌خواهد که آن را به دست پدر برساند، اما مادر از این کار امتناع کرده و نامه هیچ‌گاه به دست هرمان کافکا نمی‌رسد. با خواندن جملات ابتدایی، خواننده متوجه موضوع اصلی کتاب می‌شود. کافکا از همان ابتدا، درباره‌ ترس از پدرش و پیامد صحبت‌هایش با او می‌گوید. اگر با دید روان‌شناسانه بخواهیم به شخصیت‌ها نگاهی بیاندازیم، کافکا از دیدگاه فرویدی دچار مشکلات شخصیتی‌‌ای است که ریشه در کودکی‌ او دارند و پدرش نیز شخصیت خودشیفته‌ای دارد که دیگران در نظرش اهمیت خاصی ندارند و از ارتباط با آنان تنها در جهت دستیابی به خواسته‌های درونی خود استفاده می‌کند‌. او با تحقیر، توهین و تمسخر سعی در کوچک کردن دیگران و ایجاد حس خودبرتری دارد و نیازها، خواسته‌ها و عواطف دیگران –به‌خصوص فرزندش– برای او اهمیتی ندارد.

◀ هرمان کافکا، پدری است که مسئولیت‌های سنگینی بر دوش اوست و عمیقا بر این باور است که تمام زندگی‌اش را وقف فرزندانش کرده و همیشه با تمام توان برای فراهم کردن یک زندگی خوب و بدون هرگونه کاستی تلاش کرده است. او از قدرنشناسی پسرش و سردی ارتباط بین خود و فرزندش همیشه گله‌مند بوده و در فاصله‌ای که بین‌شان به وجود آمده، فقط پسرش را مقصر می‌داند، اما کافکا هم می‌گوید تقصیر چندانی نداشته و فقط کودکی بوده که در مقابل پدر قوی و کمال‌گرای خود احساس ضعف می‌کرده است. کافکا همیشه از پدرش ترس داشته و این ترس و اضطراب به گونه‌ای بوده است که هنگام صحبت با پدر، جزئیات را فراموش می‌کرده. او در هر فکری که در سر داشته، فشاری سنگین از شخصیت پدرش را حس می‌کرده و به نوعی این اضطراب و ترس در تمام زندگی همراه او بوده که در قسمت‌های مختلف نوشته‌ خود به این موضوع اشاره می‌‌کند. کافکا از تاثیرات منفی رفتارهای پدرش در کودکی که تا بزرگسالی همراهش بوده حرف می‌زند و خاطره‌ای از دوران کودکی‌اش که در ذهنش ماندگار شده را بازگو می‌کند:

" شاید تو هم آن شبی را بخاطر داشته باشی که آب می‌خواستم و دست از گریه و زاری بر نمی‌داشتم، قطعا نه به این دلیل که تشنه بودم، بلکه می‌خواستم شما را بیازارم و کمی هم خودم را سرگرم کنم. تهدید‌های خشنی که بارها تکرار شد بی‌نتیجه ماند. مرا از تخت خواب پایین آوردی، به بالکن بردی و مرا با پیراهن خواب، لحظه‌ای پشت در بسته نگه داشتی. نمی‌خواهم بگویم که این کار اشتباه بزرگی بود، شاید برایت غیرممکن بود آرامش شبانه‌ات را به روش دیگری بازیابی. با یادآوری این خاطره فقط می‌خواهم روش‌های تربیتی و‌ تأثیری را که بر من داشتی یادآوری کنم ".

◀ کافکا بیان می‌کند زمانی ‌‌که با پدر شروع به صحبت می‌کرده و با واکنش "دیگر نمی‌خواهم چیزی بشنوم" روبه‌رو می‌شده، زبانش می‌گرفته و البته که این کار پدر به گفته‌ کافکا اعتمادبه‌نفس او را له کرده و باعث شده او در بزرگسالی با مشکل مواجه شود... پدر کافکا فرد خودشیفته و کمال‌گرایی بود که خود را _به‌خصوص نسبت به پسرش_ در موقعیت فَرادست می‌دید. او از موضع اقتدار با دیگران برخورد کرده و آنان را وادار به اطاعت از خود می‌کرد. او همواره گمان می‌کرد هرآنچه می‌گوید حقیقت مطلق است و هیچ اشتباهی ندارد. پدر همیشه قدرت، هیبت وبرتری خودش را به رخ پسرش می‌کشید  و او را مورد تمسخر قرار می‌داد...

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🛑 اعطای مصونیت سیاسی به مستشاران نظامی آمریکا در ایران

✍ محمد امیری، مدیر کانال

🔹در دوره زمامداری علی امینی سفارت آمریکا در تهران طی یادداشتی در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۴۰، شرط موافقت با درخواست شاه (در مورد تمدید ادامه خدمت مستشاران نظامی آن کشور در ایران) را منوط به اعطاء مصونیت سیاسی به کلیه نظامیان آمریکایی مشغول خدمت در ایران کرده بود. این درخواست در ظاهر با استناد به کنوانسیون بین‌المللی وین انجام شده بود، ولی در عمل از چهار چوب آن کنوانسیون فراتر می‌رفت. به دلیل غیرقانونی بودن چنین تقاضایی دکتر امینی ترتیب اثری بدان نداد؛ یک سال بعد علم طی یادداشتی به سفارت آمریکا اطلاع داد که دولت ایران حاضر است به رئیس و اعضای بلند پایه و حتی اعضاء جزء هیئت مستشاری مزایا و مصونیت‌های مربوط به کارمندان اداری و فنی را که ضمیمه کنوانسیون وین مندرج است، اعطا کند. دولت آمریکا این پیشنهاد را پذیرفت؛ مشروط بر این که این مصونیت شامل کلیه کارمندان وزارت دفاع آمریکا اعم از نظامی و غیر نظامی که در خدمت دولت ایران هستند بشود.(نخست وزیران ایران، باقر عاقلی، ص۹۶۸)؛ این امر بدین معنی که هر نظامی آمریکایی که به ایران می‌آمد، از مصونیت دیپلماتیک مذکور برخودار می‌شد و چتر حمایت این مصونیت خانواده آنان را نیز در بر می‌گرفت.(نگاهی به شاه، عباس میلانی، ص۳۸۲)؛ اعطای چنین مصونیتی به مستشاران خارجی در حقیقت در بین مردم یادآور حق قضاوت کنسولی کشور روسیه تزاری بود که در تاریخ ۱۸۲۸ م / ۱۲۰۷ ش پس از شکست ایران در عهدنامه ترکمانچای به ایران تحمیل شده بود و به همین دلیل گروهی از رجال آمریکایی با تحمیل چنین قراردادی مخالف بودند و معتقد بودند که به لحاظ سوابق کاپیتولاسیون در ایران تصویب چنین لایحه‌ای به احساسات ضد استعمار دامن خواهد زد و غرور ایرانیان را خدشه‌دار خواهد کرد.(نگاهی به شاه، میلانی، ص۳۸۲)

با این همه لازم بود که آن لایحه ولو این که خیانت به کشور محسوب می‌شد، به تصویب مجلسین برسد. زیرا که شاه چنین میخواست؛ اما مجلس با طرح این لایحه مخالفت کرده بود؛ علم مصوبه‌ای در خارج از هیئت دولت نوشت و به امضای برخی از وزرا نیز رسید تا همراه با قرارداد وین - که هنوز در مجلس مجلس تصویب نشده بود - تصویب و صورت قانونی به خود گیرد. چون علم از عدم تصویب این لایحه جعلی بوسیله مجلس شورا بیم داشت، آن دو لایحه را (بر خلاف سنت معمول)، ابتدا در جلسه ۲۱ بهمن ۱۳۴۲ مجلس سنا مطرح کرد، بدین امید که اعضاء سالمندتر آن مجلس، راحت‌تر تن به تصویب لایحه خواهند داد. تصویب این دولایحه به علت سقوط دولت علم عملی نگردید و منصور جانشین او شد. با این همه شاه چنین می‌خواست و منصور علی‌رغم ملی باطنی‌اش، گزیری نداشت. وی پس از چند ماه پا به پا کردن، بالاخره آن لایحه را با نیرنگ و دسیسه‌ای که از قبل چیده شده بود، به تصویب مجلس سنا رسانید.

◀ منصور که در مجلس حاضر شده بود، برای به تصویب رسانیدن لایحه به هر وسیله‌ای متشبث می‌شد. وی گفت که این قرارداد ویژه ایران نیست و دولت آمریکا همکاری‌های نظامی خویش را با کشورهای دیگر نیز به شرط تصویب و اجرای کنوانسیون وین قرار داده است. وی به عنوان نمونه کشورهای یونان و ترکیه را پیش کشید و گفت که آن دو کشور نیز به خاطر همکاری با نظامیان آمریکایی چنین قراردادی را با آن کشور کرده‌اند...  وی در جواب پرسش برخی از نمایندگان که، "آیا این درست است که محتوای این قرارداد با قراردادهای مشابهی که بوسیله کشورهای دیگر امضاء شده است، متفاوت است؟"، منصور در ساحت قاعدتا مقدس مجلس به دروغ متوسل شد و جواب آری داد! در صورتی که ایران در قراردادش - همانطوری که گذشت - به فراتر از شرایط دو کشور فوق تن در داده بود. آن دو کشور در چهارچوب کنوانسیون وین قرارداد بسته بودند، در صورتی که دولت منصور به فرمان شاه به تصویب لایحه‌ای می‌کوشید که نتیجه آن شکست غرور کلیه مردم کشور بود؛ جالب است که رئیس دولت خود به وضوح به دروغگوئی‌اش در مقابل سفیر آمریکا اقرار نمود. دکتر میلانی آورده است:

" سفارت آمریکا بعد از شنیدن سخنان نخست‌وزیر خواستار دیدار فوری با او شد. به او گفته شد که مضمون سخنانش در مجلس با نص قرارداد و روح توافقی که صورت گرفته بود، تعارض دارد؛ منصور هم با صداقتی شرم آور گفت که مطالب مجلس را برای تسریع کار تصویب لایحه و ساکت کردن مخالفان زده است. موضع رسمی دولت او کماکان اجرای نص قرارداد است، به دیگر سخن، دروغ مصلحتی گفته...".(نگاهی به شاه، میلانی، ص۳۸۲)

◀ به هر حال لایحه در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. هلاکو رامبد (نماینده مجلس) در اعتراض به اصرار در تصویب لایحه خطاب به منصور فریاد سرداد و گفت:

مکن کاری که بر پا سنگت آید
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند
جهان با این فراخی تنگت آید
تو نام خود ببینی ننگت آید


🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

◀ در ۱۱۳۶ ملک محمود، امیر سیستان که مدعی بود نسبش به یعقوب لیث می‌رسد، آشکارا از اطاعت دربار صفوی سرپیچید و اعلام استقلال کرد و در پی این اعلام مشهد و نواحی پیرامون آن را در خراسان نیز به تسخیر خود درآورد. در چنین شرایط بحران آمیزی بود که ایل نیرومند و چادرنشین افغانی غلجه زایی که مرکز آن نزدیک قندهار بود قیام فاجعه‌زای خود را علیه دولت مرکزی که منجر به سقوط حکومت دویست ساله صفوی شد آغاز کرد. این ایل، بازمانده‌ای از قبیله چادرنشین ترک خلج بود که در قرون اولیه اسلامی در افغانستان مستقر شده بود. در سال ۱۱۲۰ هجری غلجه زایی‌ها قیام غارتگرانه و کشورگشایانه خود را با توجه به ضعف دولت مرکزی آغاز کردند. اتکاء این قیام به فتوایی بود که میرویس رئیس این ایل در سفر خود به مکه برای انجام مراسم حج از فقهای سنی مکه گرفته بود، مبنی بر اینکه خروج غلجه زائیان که اهل تسنن بودند علیه سلطان رافضی شیعه مورد رضایت خداوند است. قیام کنندگان قندهار را تصرف کردند و افراد پادگان شاهی را کشتند و تجزیه خویش را از قلمرو دولت صفوی اعلام داشتند و بعدا نیز دو لشکر شاهی را که علیه آنها گسیل شدند، منهزم ساختند. .. میرویس تا هنگام مرگ خود در سال ۱۱۲۷ مستقلا در قندهار سلطنت کرد و بعد از درگذشت او محمود نوزده ساله به سلطنت رسید و برای نخستین بار به داخل ایران لشکرکشی کرد. درست در این موقع مشاوران بزرگوار شاه در اصفهان توانستند سردار سابقه دار و مقتدر ارتش لطفعلی خان را که در مبارزه با اعراب مسقط و سایر شورشیان همواره پیروز شده بود به اتهام اینکه با کردان سنی دوستی دارد توسط شاه از فرماندهی برکنار کنند و همین موضوع به محمود افغان فرصت آن را داد که با بیش از ۲۰هزار جنگنده افغانی از راه سیستان و کرمان به خود اصفهان لشکر کشی کند. اصفهان هفت ماه در محاصره افغانان بود. در تمام این مدت شاه سلطان حسین و مشاوران او کوشیدند تا از راه نذر و نیاز و دعاهای صغیر و کبیر برای دفع بلایا و فتنه‌ها و بیماری‌های مختلف که در کتاب‌های حدیث گردآوری شده بود، و خواندن روضه صاحب الزمان و یا از طریق طلسم و جادو و احضار زعفرجنی، پادشاه اجنه، برای به میدان آمدن سپاه جنیان و یا از راه فرستادن اجل معلق برای بزرگان افغان از راه کرامات ملاباشی، کفار ملعون را از ادامه محاصره اصفهان بازدارند؛ سرانجام شاه سلطان حسین پس از تلاش ناموفقی که برای فرار از پایتخت بکار برد، همراه با امرای خویش به اردوگاه محمود رفت و به عنوان اینکه خداوند اراده فرموده است که از این پس تاج سلطنت بر سر محمود افغان باشد، تاج را از سر خود برداشت و بر سر او گذاشت، و در پی آن محمود با سپاه خویش وارد اصفهان شد و بر تخت پادشاهی ایران نشست. بسیاری از امیران و سران سپاه و مقامات بلندپایه دربار صفوی نیز با محمود بیعت کردند و عده زیادی از آنان در مقامات خود باقی ماندند، ولی مقام مهم قاضی القضاه اصفهان به یک شیخ الاسلام سنی افغان داده شد. از آن پس شاه سلطان حسین شش سال در اقامتگاهی در اصفهان بصورت تحت نظر باقی ماند و بعد از آن او و همه خاندان سلطنتی در کشتار فجیعی به قتل رسیدند.(پس از ۱۴۰۰ سال، دکتر شجاع‌الدین شفا، ص ۷۵۳ تا ۷۶۰)

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🛑 سالروز حمله محمود افغان (جد جنایتکار طالبان) به ایران

✍ محمد امیری، مدیر کانال

🔹سقوط شاه سلطان حسین بدست محمود افغان یک شورش داخلی بود که آن را باید در بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی شاه در اداره امور داخلی کشور و سیاست اقتصادی و مذهبی و قومی آن دید. ابن خلدون، فیلسوف و دانشمند قرن هشتم هجری که او را از پیشگامان جامعه شناسی می‌دانند از نخستین کسانی است که به دلایل قوام و دوام و سقوط حکومت‌ها اندیشیده است. وی در "مقدمه" معروف خود که چند صد سال پیش از سقوط شاه سلطان حسین نوشته شده تحول سلسله‌ها را به پنج دوره تقسیم می‌کند. مرحله پنجم دوران سقوط یا همان دوران شاه سلطان حسینی است. مرتضی راوندی در "تاریخی اجتماعی ایران" بخش‌هایی ار مقدمه ابن خلدون را در این مورد نقل کرده است (جلد چهارم - ص ۱۷۶ به بعد) که چکیده آن را در اینجا می‌آوریم. ابن خلدون در مورد دوران سقوط می‌گوید:

" مرحله پنجم دوران اسراف و تبذیر است و رئیس دولت در این مرحله آنچه را پیشینیان او گرد آورده‌‌اند، در راه شهوت رانی‌ها و بذل و بخشش‌ها بر خواص و ندیمان خویش می‌بخشد و یاران و همراهان بد و نابکار بر می‌گزیند و کارهای بزرگ و مهمی را که از عهده انجام دادن آنها بر نمی‌آید به ایشان می‌سپارد. چنان که به هیچ روی از نتایج امر و نهی و حل و عقد امور آگاه نیستند. در حالی که بزرگان و عناصر شایسته قوم خویش را فرو می‌گذارد و با آنان بی مهری و جفا کاری رفتار می‌کند. چنانکه کینه وی را در دل می‌گیرند و یاری و همراهی خود را بوی دریغ می‌دارند و به نافرمانی و طغیان می‌گرایند و به سبب مال پرستی وضع سپاه و لشکر تباه می‌شود. در نتیجه اساسی را که پیشینیان وی برای نگهبانی کشور بنیان نهاده بودند، واژگون می‌سازد. در این مرحله پیری و فرسودگی به دولت راه می‌یابد ".

◀ ابن خلدون در ادامه تحلیل دقیق خود که با دوران شاه سلطان حسینی تطبیق دارد، می‌گوید:

" خشونت و شدت عمل موجب سقوط حکومت‌هاست و رفق و مدارا با مردم، سبب دوام و استقرار فرمانروایی سلطان است. اگر وضع کشور قرین آرامش و آسایش باشد، آنوقت مصلحت رعیت تامین خواهد گردید. بهبود اوضاع کشور وابسته به همراهی و مساعدت سلطان نسبت به رعیت است. چنانکه اگر سلطان در کیفر دادن مردم سخت‌گیر و کینه توز باشد و در صدد تجسس نوامیس ایشان برآید و گناهان ایشان را بزرگ جلوه دهد، آنوقت بیم و خواری مردم را فرا می‌گیرد و سرانجام به دورغ و مکر و فریب پناه می‌برند و بدان خو می‌گیرند و فساد و تباهی به فضایل اخلاقی آنان راه می‌یابد و چه بسا که در نبردگاه‌ها و هنگام مدافعه، از یاری سلطان دست می‌کشند و در نتیجه بددلی و کینه درونی مردم به امر مهم نگهبانی کشور لطمه و آسیب می‌رسد و گاهی ممکن است به سبب این وضع غوغا کنند و سلطان را به قتل برسانند ".(همانجا)

◀ بنابراین حاکم ضعیف دقیقا همان حاکم خشونت طلب است، که آسایش را از مردم می‌گیرد و نوامیس آنان را تعقیب می‌کند و مدام دنبال جرم تراشی و گناه سازی برای مردم است و آنها را به دروغ و مکر و فریب می‌کشاند؛ چنانکه با خود او هم مکر می‌کنند. ضمن اینکه کینه درونی که نسبت به حکومت و سلطان دارند موجب می‌شود که حاضر به نگهبانی و دفاع از کشور به سود حاکم جابر نباشند و آرزو كنند بیگانه‌ای بیاید و آنان را نجات هد و یا آنکه مردم خود دست به انقلاب می‌زنند؛

◀ شاه سلیمان بر اثر افراط در باده نوشی و شهوترانی در سال ۴۷ سالگی درگذشت؛ شاه سلطان حسین، فرزند شاه سلیمان، که می‌بایست سلسله پرآوازه پسر صفوی عملا با او به پایان برسد، در ۲۶ سالگی به سلطنت رسید. طبق سنتی که از دوران شاه عباس اول برقرار شده بود، وی نیز مانند چهار پادشاه پیش از خود دوران ولایتعهدی را تماما در حرمسرا گذرانیده بود؛ ولی شخصا ساده لوح و خرافاتی بود و به علت خشکه مقدسی او نامش را به مطایبه ملاحسین گذاشته بودند. .. در عین حال به نوشته مجمع التواریخ چون هر پیشنهادی را که بدو می‌شد، به آسانی قبول می‌کرد و با گفتن "یاخچی دیر" (خوب است) بر آن صحه می‌گذاشت... اولین پیشنهادی که وی بدین ترتیب مورد قبول قرار داد، پیشنهاد ملا محمد باقر مجلسی، شیخ الاسلام اصفهان بود؛ که از او خواسته بود نوشیدن مسکرات و کبوتربازی را ممنوع کند. با این همه شش سال پس از سلطنت شاه سلطان حسین زهد روزهای نخستین را کنار گذاشت و باده نوش قهاری شد، چنانکه می‌توانست چند روز پیاپی باده گساری کند؛ او نسبت به امور حرمسرای خود نیز سخت علاقه پیدا کرد، بطوری که خواجه سرایانش در کوچه‌های جلفا می‌گشتند و هر جا دختر یا زن خوشرویی می‌دیدند، او را برای شاه می‌ربودند. ولخرجی‌های بی‌حساب این پادشاه پارسا که چند هزار حدیث از بر داشت و در کمترین کار بدون استخاره تصمیمی نمی‌گرفت، در شرایط بحرانی مملکت به همین کاخ سازی و حرمسرا بازی محدود نمی‌شد.

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " ایران؛ هویت، ملیت، قومیت "
🔵 به کوشش دکتر حمید احمدی

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " ایران؛ هویت، ملیت، قومیت "
🔵 به کوشش دکتر حمید احمدی

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " کالبدشناسی مرگ"
🔵 نوشته "سون دلبلانک"
⚫ ترجمه اسد رخساریان و ناصر زراعتی

🔹کتاب "کالبد شکافی مرگ" واپسین نوشته‌های ”سون دبلانک” نویسنده سوئدی  رو در رویی اوست با مرگ در روزهایی که سایه مرگ پس از سال‌های پیگرد طعمه‌اش، او را ناتوان بر تخت بیمارستان می‌نشاند و آنگاه از سایه می‌جهد و بی هیچ پوششی، برهنه بر طعمه خود ظاهر می‌شود. طعمه اما یک نویسنده است و مفت نمی‌خواهد واپسین بازی زندگی را ببازد. می‌نویسد تا افشاء کند چهره و جوهر مرگ را؛ اما چگونه ممکن است جوهر هیچ را افشا کرد؟!

زندگی این جهانی
 در بدترین و ملال آورترین حالت 
با پیری، رنج، فقر، حتا در محبس
در سرشت خود، بهشت 
در قیاس با هراس مرگ
(صفحه ۴۱ همین کتاب، گفتاری از شکسپیر)

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " زندگی و افکار قائم مقام فراهانی "
🔵 نوشته "مجتبی برزآبادی فراهانی"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " زندگی و افکار امیرکبیر "
🔵 نوشته "مجتبی برزآبادی فراهانی"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " زایش تاریخ؛ تحلیل وقایع انقلاب مشروطیت "
🔵 نوشته "حسن اصغری"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🛑 سالروز درگذشت سردار اسعد بختياری مشروطه طلب معروف

✍ محمد امیری، مدیر کانال

🔹سردار اسعد بختیاری (۱۲۹۶- ۱۲۳۶ ه.ش) از بزرگترین چهره‌های مشهور سیاسی اجتماعی تاریخ معاصر ایران و از مفاخر ملی ایران است. دوم آبان سال ۱۲۹۶ سردار اسعد بختياری (عليقلی‌خان) كه كمک‌های موثر او، به دوره استبداد صغير پايان داده بود درگذشت و در اصفهان مدفون شد. در کتاب تاریخ بختیاری در شرح احوالات وی چنین آمده است: " …علیقلی خان سردار اسعد، چهارمین فرزند حسینقلی خان ایلخانی کل بختیاری است… در سال ۱۲۷۴ ق، در قشلاق بختیاری متولد شد ".(سردار اسعد بختیاری، تاریخ بختیاری تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۶، ص۴۲۷)؛ پدر سردار اسعد "حسینقلی خان ایلخانی" از رجال متنفذ دوران قاجاریه و ایلخانی بزرگ بختیاری بود که توانست با متحد کردن طوایف مختلف بختیاری به قدرت و موقعیت بزرگی در آن روزگار دست یابد. مادر سردار اسعد، نیز "بی بی مهری جان" (نوه الیاس خان بختیاری و دختر نجف خان از طایفه خوانین دشتک بختیاری) بود. قدرت روز افزون حسینقلی خان ایلخانی موجب هراس حکام قاجاریه گردید که در صدد نابودی وی برآمدند و نهایتا به فرمان ناصرالدین‌شاه و توسط ظل السلطان حاکم اصفهان به قتل رسید. (۲۷ رجب ۱۲۹۹ ق) پس از قتل حسینقلی خان ایلخانی بلافاصله اسفندیارخان (سردار اسعد اول) و علیقلی‌خان سردار اسعد (دوم) که دو تن از پسران ارشد وی بودند، دستگیرشده و زندانی می‌شوند. سردار اسعد پس از یکسال با وساطت امین‌السلطان صدراعظم که روابط نزدیکی با بختیاری داشت، از زندان آزاد می‌گردد و پس از مدتی به ریاست جمعی از سواران بختیاری که عهده‌دار امور نظم و امنیت پایتخت بودند برگزیده شد.(حکومت گران بختیاری، مهراب امیری، چاپ اول ، تهران، نشر پازی تیگر و آنزان، ۱۳۸۵، ص ۱۸۱

◀ سردار اسعد چهره‌ای روشنفکر، اهل مطالعه و تحقیق بود و قبل از مشروطه نیز افکار آزادی‌خواهانه و مترقیانه داشت و حامی پیشرفت فرهنگ و تمدن بود.  وی در سال ۱۳۱۸ ق، از راه هندوستان به مسافرت اروپا رفت و مدت دو سال در آن دیار اقامت داشت. در این مدت زبان فرانسه را فرا گرفت و علاوه بر سیر و سیاحت، به مطالعه تاریخ و فرهنگ و قوانین اروپا یرداخت و در محافل رسمی و پارلمان‌های کشورهای اروپایی حضور یافت و به عنوان یکی از رجال سیاسی اجتماعی اشتهار یافت. بار دیگر در سال ۱۳۲۴ق به منظور معالجه چشم به اروپا سفر کرد و در همین سفر بود که با مشروطه‌خواهان آشنا شد و در محافل آنها راه یافت.(تاریخ بختیاری، پیشین، ص۱۷۲)؛ مشروطه طلبان از وی برای پیروزی نهضت مشروطیت کمک خواستند. سردار اسعد که روحیه آزادیخواهی و عدالت‌طلبی داشت، برای حمایت از مشروطه راسخ‌تر گردد. دکتر مهدی ملک زاده مورخ و از رجال مشروطیت در کتاب خود "انقلاب مشروطیت ایران" در خصوص شخصیت وی می‌نویسد:

" سردار اسعد به اروپا مسافرت کرد و در پاریس پایتخت فرانسه که در آن موقع مهد تمدن و آزادی و اندیشه‌های تازه و نوین بود اقامت گزید و در اندک مدتی جذب افکار مترقی و آزادیخواهانه اطرافیان خود شد. چرا که از تجربه تلخی که از دوران استبداد به خاطر داشت، از صمیم قلب آرزو می‌کرد که روزی ایران از زیر یوغ استبداد رها شده و بتواند به یک آزادی واقعی و عدالت اجتماعی دست یابد ".(تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملک زاده، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۶۳، ص۲۵۶)

◀ پس از این وقایع سردار اسعد تلگراف‌هایی به برادر خود صمصام‌السلطنه می‌نماید و از وی می‌خواهد با متحد نمودن بختیاری و گردآوری سواران برای حمایت از مشروطه عازم فتح اصفهان و تهران شوند، و خود نیز راهی ایران شد. او از راه هندوستان وارد خوزستان گردید و سپس به بختیاری عزیمت نمود. فتح اصفهان به درخواست بزرگان و روحانیون اصفهان صورت گرفت. سردار اسعد و بختیاری‌ها روابط نزدیکی با روحانی بزرگ اصفهان حاج آقا نوراله نجفی اصفهانی داشتند.(تاریخ مشروطه ایران و جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری، نورالله دانشور علوی، تهران، کتابخانه دانش، ۱۳۳۵، ص۲۰ و ۲۱)؛ در این حال صمصام‌السلطنه و ابراهیم خان ضرغام السلطنه (از رجال نامدارمشروطه) به اتفاق سواران بختیاری، اصفهان را ۱۵دی ۱۲۸۷ خورشیدی فتح کردند. بعد از فتح اصفهان، سردار اسعد، رهبری سپاه بختیاری را برای فتح تهران به عهده گرفت. در اواخر بهار ۱۲۸۸ بختیاری‌ها با چند هزار سوار به فرماندهی سردار اسعد بختیاری به سمت تهران حرکت کردند. سردار اسعد هدف خود را برپایی آزادی و دموکراسی اعلام کرد.

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

#قرن_دیکتاتورها
#اولیویه_گز

🔴 کتاب " قرن دیکتاتورها "
🔵 نوشته "اولیویه گز"
⚫ ترجمه ابوالفضل الله‌دادی

🔹قرن ديکتاتورها کتابی است با موضوع ديکتاتورهای قرن بيستم. در اين کتاب از بيست ديکتاتور نام برده می‌شود و با قلمی تند و تيز و بيانی صريح به موشکافی اقدامات سياسی و بازبينی زندگی شخصی آن‌ها می‌پردازد. اين کتاب که زير نظر اوليويه گز، نويسنده و برنده جوايز متعدد ادبی ، و با مشارکت جمعی از نويسندگان و پژوهشگران تاريخ نوشته شده از منظری به حيات سياسی قرن بيستم و کماکان نام‌آشنای آن می‌پردازد که نمونه آن را در ساير کتب تاريخی نديده‌ايم. در اينجا نويسنده به درون زيست شخصی ، کودکی و تجربيات فردی تا ظهور شخص در عرصه قدرت نفوذ می‌کند ، گویی که هم‌اکنون در حال ثبت وقايع در شرف رخ دادن است.
قرن ديکتاتورها کتابی است خواندنی و جذاب ، به خصوص برای افرادی که روايت‌های عام تاريخ عطش کنجکاويی شان را فرو می‌نشاند.

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🎧 کتاب صوتی " علی قتال العرب "
✒ نوشته قاسم قره‌داغی
🎙 خوانش: بانو " مهسا بدیعی "

🎧 عضو کانال کتابخانه صوتی " کتاب آوا " شوید

🆔 @
avabookchannel
🆔 @avabookchannel

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " علی قتال العرب "
🔵 نوشته "قاسم قره‌داغی"

🔹کتاب علی قتال العرب ، که به دور از تعصبات دینی و خرافه‌های مذهبی نگارش یافته و در آن خواننده با انسانی آشنا می‌شود که فاصله بسیاری از آن تصویر خدا گونه‌ای که طی قرون متمادی علمای شیعه به علی داده‌اند ، دارد. در این کتاب تحقیقی ، با شخصیتی از علی روبرو می‌شوید که مکار است و در عین حال ساده لوح ، از سیاست چیزی نمی‌فهمد و متعصبی است آدمکش که برای حفظ دین به بیشرمانه ترین اعمال دست می‌زند و از کشتن و آتش زدن انسان‌ها ابایی ندارد.
کتاب ، چالشی است برای علمای دین که مستنداتشان از علی بر پایه جعلیاتی از شیخ مفید و علامه مجلسی است.
۱۴۰۰ سال است که با چوب تکفیر دهان مخالفان را بسته و یک تنه معرکه گردان علم و تاریخ گشته‌اند و هر ذهن روشن و پرسشگر را با انگ‌های کافر و زندیق و بی‌دین و بابی سرکوب می‌نمایند ، از ابن مقفع تا سهروردی ، از رازی تا حلاج و کسروی همه را به جرم مخالف‌گویی و آرای مخالف کشتند و آتش زدند و دهان دوختنه و جعلیات و خرافات بی‌پایه و داستان گونه خود را در بین مردم رواج دادند. از علی انسانی خداگونه و به دور از هر لغزش و نقطه ضعفی ساخته‌اند.
کتاب حاضر علی را آنگونه که بوده به عنوان یک رجل سیاسی و یک انسان زمینی با سیاهی‌ها و سفیدی هایش مورد بررسی قرار میدهد و تابو شکنی کرده و با عبور از خط قرمز متعصبین دینی آنان را به تفکر و پاسخ گویی وادار میسازد.
به چالش کشیدن این سیاهی پرستان ودد منشان همتی بزرگ می‌طلبد.

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " نامه به پدر "
🔵 نوشته "فرانتس کافکا"
⚫ ترجمه فرامرز بهزاد

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " نامه به پدر "
🔵 نوشته "فرانتس کافکا"
⚫ ترجمه فرامرز بهزاد

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🛑 کانال‌های زیرمجموعه کانال کتابهای ممنوعه

📘کانال تلگرام " کتابهای ممنوعه "


🎧 کانال کتابخانه صوتی " کتاب آوا "


📚 لیست کتاب‌های کانال " کتابهای ممنوعه "


🎧 لیست کتابهای صوتی کانال " کتاب آوا "


♦️کانال تاریخ شفاهی و خاطرات


♦️گروه گفتمان؛ گروهی برای تبادل‌نظر پیرامون مسائل مختلف

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

◀ به گزارش رئیس کلیسای کرملی اصفهان وقتی که شاه سلطان حسین در اوت ۱۷۰٦ با حرمسرا و اعیان و اشراف و نگهبانان خود از اصفهان به قم رفت، شماره ملتزمان رکابش در حدود ۶۰هزار نفر بود و خیمه و خرگاه آنان در منازل توقف چند فرسنگ را اشغال می‌کرد. پس از زیارت قم، این عده عازم مشهد شدند. هزینه این زیارت به اندازه‌ای بود که نه فقط خزانه را خالی کرد، بلکه ایالات مسیر شاه را نیز به کلی خراب کرد؛ در صورتیکه نصف مخارج این سفر برای لشکرکشی علیه یاغیان قندهار که بعدا به ایران تاختند، کفایت می‌کرد. شاه و ملتزمان او قریب یکسال در مشهد ماندند و در این ضمن قحطی بزرگی در اصفهان بروز کرد که احتمالا مصنوعی بود تا مالکان بزرگ گندم خود را گران‌تر بفروشند. بدستور شاه، شاهزاده گرجی کیخسروخان مامور فرونشاندن انقلاب شد. Paul Lucas، جهانگرد فرانسوی که در سال‌های ۱۷۰۰ و ۱۷۰۱ در ایران بود، می‌نویسد که " شاه عده‌ای را در خدمت خود داشت که به قلع و قمع دزدان و راهزنان بپردازند و این اشخاص بعد از قتل دزدان سرهای آنان را به پایتخت می‌بردند تا بر حسب تعداد آنها پاداش بگیرند، ولی برای بدست آوردن انعام مردگانی را که به تازه دفن شده بودند از گور بیرون می‌کشیدند، تا سرشان را ببرند و به عنوان دزد به دربار ببرند. وقتی که اتفاقا سر غلام یک نفر فرانسوی بنام ژرود جواهرساز پادشاه به نزد او برده شد، این حیله کشف شد و کسی که این سر را برده بود به چوب فلک بسته شد..."

◀ محمد باقر مجلسی و دار و دسته او نسبت به زرتشتیان ایران با خشونت بسیار رفتار می‌کردند. شاه سلطان حسین بعد از جلوس به سلطنت به تحریک او فرمانی به منظور مسلمان کردن اجباری زرتشتیان صادر کرد، بطوریکه عده زیادی از آنها اجبارا اسلام آوردند. آتشکده‌های آنان ویران و تبدیل به مسجد شد و فقط موفق شدند برای جلوگیری از بی‌احترامی به آتش مقدس آن را به کرمان ببرند، ولی در کرمان نیز با این عده چنان بد رفتار شد که وقتیکه سنی‌های غلجائی به رهبری محمود کرمان را گرفتند، زرتشتیان به استقبال آنها رفتند. کلیمی‌ها نیز مانند زرتشتیان زجر و آزار فراوان دیدند. در زمان شاه سلطان حسین بسیاری از آنها اجبارا اسلام پذیرفتند. این عده گاهی متهم به جادوگری می‌شدند و همچنین ضرر مادی می‌دیدند، زیرا قانونی وضع شده بود که اگر یک کلیمی یا عیسوی اسلام می‌آورد، حق داشت اموال خویشان غیر مسلمان خود را بعد از مرگشان تصاحب کند. این قانون نخست بوسیله شاه عباس اول اجرا شد و بعدا شاه عباس دوم آنرا معمول داشت.

◀ پادشاهان صفوی با قدرت استبدادی فراوان خود، وجود صدر اعظم‌ها یا رجال کارآمد را در کنار خویش تحمل نمی‌کردند، و در مواردی هم که چنین کسانی پیدا می‌شدند، دیر یا زود فرمان به کشتن‌شان می‌دادند تا زمانی که شاه کاردانی چون شاه عباس بر روی کار بود، این وضع مشکلی پدید نمی‌آورد؛ ولی از بعد از او، بخصوص در زمان شاه سلطان حسین فاجعه بار شد. گزارش‌های سیاحان یا سفرای بیگانه در این سال‌ها به کرات بر این واقعیت انگشت نهاده‌اند...

◀ قیام افغانان علیه دولت مرکزی دوران شاه سلطان حسین، تنها قیام این دوران نبود، بلکه حلقه آخرین از زنجیره‌ای از شورش‌های متعدد دیگر در گوشه و کنار کشور بزرگ صفوی بود که هر چند انگیزه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی و سیاسی داشتند، ولی سخت‌گیری‌های مذهبی روحانیت شیعه که شاه در این دوره بطور دربست در اختیار آن بود، و فشارهایی که به اقلیت‌های مذهبی دیگر وارد می‌شد، باعث می‌شد که در درجه اول به همه این شورش‌ها رنگ مذهبی
زده شود. در طول پانزده سال بدین ترتیب دست کم ده شورش پیاپی در کشور از نفس افتاده صفوی روی داد که مسئولیت همه آنها در درجه اول با کارگردانان روحانیت بود که طبق معمول جز مصالح کوتاه مدت خودشان، به هیچ چیز دیگر نمی‌اندیشیدند. در سال ۱۱۲۱ در تبریز قیام بزرگی داد؛ در ۱۱۲۳ لزگیان و قبایل دیگری از داغستان به رهبری نماینده روحانیون سنی دست به عصیان زدند، و در سال بعد از آن شماخی را مسخر و غارت کردند و چهار میلیون روبل کالای بازرگانان را که ۳۰۰ تن از آنان بدست شورشیان کشته شده بودند به غنیمت گرفتند و با اینکه این بار ارتش مرکزی موفق به فرونشاندن قیام لزگیان شد، همان شورشیان در سال ۱۱۳۴ مجددا شماخی را تسخیر کردند و شیعیان را از دم تیغ گذراندند. در سال ۱۱۲۷ هجری کردان سنی دست به قیام بزرگی زدند که چندین سال ادامه یافت و چند بار پایتخت صفوی از جانب آنان مورد تهدید قرار گرفت. در همین سال امیر عرب مسقط چندین جزیره ایرانی خلیج فارس را تصرف کرد. در سال ۱۱۳۰ ایلات شاهسون در دشت مغان قیام کردند و در سال ۱۱۳۵ ارمنیان قفقاز دست به شورشی زدند که تا سال ۱۱۴۴ ادامه یافت. در همان سال مردم گرجستان شرقی اعلام شورش کردند؛ در سال ۱۱۳۳ لرها و در سال بعد بلوچ‌ها شورش کردند.

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🛑 سالروز حمله محمود افغان (جد جنایتکار طالبان) به ایران

✍ محمد امیری، مدیر کانال

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " ایران؛ هویت، ملیت، قومیت "
🔵 به کوشش دکتر حمید احمدی

🔹در بخشی از پیش‌گفتار کتاب آمده است: "... دل‌مشغولی دست‌اندرکاران نظام سیاسی به موضوعات عمدتا مذهبی و کشمکش‌های درونی بر سر قدرت و موقعیت، باعث شده است تا چالش قوم گرایانه به درستی موضوع شناخته نشود و سیاست‌گذاری مناسبی نیز در جهت تقویت همبستگی و هویت ملی ایران صورت نگیرد. هدف از انتشار مجموعه در دسترس این بوده است تا با ارائه آثار برجسته‌ترین پژوهشگران بحث‌های هویت ملی، ملیت و قومیت در ایران، چالش‌های مذکور را مورد بررسی قرار داده و در پرتو نظریه‌های مدرن و پژوهش‌های واقع‌گرایانه تاریخی و جامعه شناسی درک بهتری از مسائل فوق به دست دهد". در کتاب ذیل دو بخش "پژوهش‌های نظری" و "پژوهش‌های موردی" سیزده مقاله با عناوینی از این دست جمع آمده است: "هویت، تاریخ و روایت در ایران/ دکتر جهانگیر معینی علمداری"، "ایدئولوژی سیاسی و هویت اجتماعی در ایران/ حسین بشیریه"، "بحران هویت ملی و قومی در ایران/ احمد اشرف"، "بلوچستان ایران: هویت، تاریخ و دگرگونی/ مصاحبه با دکتر محمود زند مقدم"، "آشنایی با پان ترکیسم و تاثیر ماجرای روشنی بیگ بر آن/ کاوه بیات" و "خوزستان و چالش‌های قوم گرایانه/ سید عبدالمیر نبوی". کتاب با نمایه به پایان می‌رسد.

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee 🔻🔻🔻

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " کالبدشناسی مرگ"
🔵 نوشته "سون دلبلانک"
⚫ ترجمه اسد رخساریان و ناصر زراعتی

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " زندگی و افکار قائم مقام فراهانی "
🔵 نوشته "مجتبی برزآبادی فراهانی"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " زندگی و افکار امیرکبیر "
🔵 نوشته "مجتبی برزآبادی فراهانی"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🔴 کتاب " زایش تاریخ؛ تحلیل وقایع انقلاب مشروطیت "
🔵 نوشته "حسن اصغری"

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

◀ در کتاب تاریخ ایران نوشته حسن پیرنیا در مورد فتح اصفهان و تهران به دست بختیاری ها آمده است:

" علیقلی خان سردار اسعد، از روسای روشنفکر این طایفه[بختیاری] که در فرنگستان بود به اصفهان آمد و به دستیاری صمصام السلطنه، اصفهان را از دست قوای دولتی گرفت و ملیون از چند طرف به عزم فتح تهران و برانداختن شاه عازم پایتخت شدند؛ و در جنگ مختصری که در قریه بادامک نزدیک کرج اتفاق افتاد، قوای قزاق و سیلاخوری حامیان شاه را شکست دادند و در صبح جمادی الاخری ۱۳۲۷ [قمری و ۲۳ تیرماه ۱۲۸۸] وارد تهران شدند ".(تاریخ ایران، حسن پیرنیا، تهران، چاپ دهم، نشر نامک، ۱۳۷۹، ص ۷۳۵)؛ سرانجام قشون بختیاری با همراهی نیروهای شمال تهران را تصرف کردند و حکومت استبدادی قاجار را سرنگون کردند و در ۲۵ تیرماه ۱۲۸۸ انقلاب مشروطیت به پیروزی نهایی رسید. محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و حکومت مشروطه با خواست مردم اسقرار یافت. پروفسور گارثویت نیز در همین زمینه می‌نویسد: " بختیاری‌ها در خلال سال‌های ۱۹۱۱ـ۱۹۰۵ در یک مسیر مهم و پر تشنج گام نهادند و رهبری جنبش مشروطیت ایران را به عهده گرفتند ".(تاریخ سیاسی اجتماعی بختیاری، جن راف. گارثویت، ترجمه مهراب امیری، تهران، آنزان، ۱۳۷۳ ص۲۵۲)؛ و در جای دیگر ضمن اشاره به ویژگی های برجسته شخصیت سردار اسعد می‌گوید: " پر واضح است سردار اسعد می‌توانست که نقش والا و برجسته ای در جنبش مشروطیت ایفا کند ".(همان، ص۲۴۹)؛ سردار اسعد در کابینه اول مشروطه وزیر داخله بود و در آن شرایط بحرانی به شایستگی کشور را اداره کرد. مدتی نیز در دوره مشروطیت عضو مجلس شورای ملی گردید.. در کابینه های بعد مشروطه، صمصام‌السلطنه (برادر سردار اسعد) با رای مجلس شورای ملی دو دوره رئیس الوزرا‌ (نخست وزیر) حکومت مشروطه گردید. بختیاری‌ها در جنگ‌های پس از استقرار مشروطه نیز برای دفاع از حکومت نوپای مشروطه رشادت‌های فراوانی نشان دادند. مجلس شورای ملی دوران مشروطه به پاس خدمات سردار اسعد به کشور از او تجلیل و سپاس نامه ویژه‌ای به وی اهدا کردند. به روایت تاریخ سردار اسعد که بیشترین نقش را در پیروزی مشروطیت داشت و از نفوذ زیادی برخوردار بود در اوایل حکومت مشروطه این قدرت را دارا بود که خود شاه ایران شود و بسیاری از رجال مشروطه نیز این پیشنهاد را به وی ارائه نمودند، اما به دلیل روحیه آزادی خواهی، پرهیز از اختلاف و پایبندی به اصول مشروطه و دموکراسی سردار اسعد با این پیشنهاد مخالفت نمود و از این قدرت به نفع خود استفاده نکرد. بعدها به دلیل بروز اختلافات فراوان میان مشروطه خواهان، ظهور چهره‌های جدید و دخالت‌های بیگانه، بختیاری‌ها به تدریج از حکومت مشروطه کنار زده شدند و سردار اسعد با اعتراض به روند نامطلوب سیاسی از حکومت کنار رفت و از آن پس از پذیرفتن هرگونه مقام رسمی خودداری نمود. چندی بعد نیز وی گرفتار بیماری طولانی گردید و بدای معالجه مدتی به اروپا سفر نمود و پس از بازگشت به دلیل بیماری خانه نشین شده و در امور مملکت دخالتی نداشت. سردار اسعد در  دوم آبان ۱۲۹۶ هـ.ش در حالی که از هر دو چشم نابینا و به دلیل بیماری زمین‌گیر شده بود درگذشت.

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…

کتابهای ممنوعه

🛑 سالروز درگذشت سردار اسعد بختياری مشروطه طلب معروف

✍ محمد امیری، مدیر کانال

🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee

Читать полностью…
Subscribe to a channel