کسی که به ضمیر ناخودآگاه قائل است چگونه با مسئله ضرورت و آزادی کنار میآید؟ آیا وضعیت چنین نیست: ناخودآگاه گناه میکند و نه من اما این منم که باید بکوشم با راهنمایی روانکاو بر عقده هایم غلبه کنم. ناخودآگاه جایگزینی برای شیطان و خدایان در دنیای مدرن است. فروید سوژه خودآگاهی را که اندیشه مدرن به آن مباهی و مفتخر است سوراخ می کند و از طریق آن به عالمی نقب میزند که چیزی به نام سوژه خود بنیاد را برجای نمی گذارد. اگر به ناخودآگاه قائل باشیم پس می توانیم بگوییم: سوژه هست و سوژه نیست، سوژه می اندیشد و سوژه نمی اندیشد، سوژه کاری میکند و سوژه کاری نمی کند. به کارگیری مفهوم ناخودآگاه چیزی از به شطحیات عارفانه کم ندارد. مدرن شدن مفاهیم تناقضات را برطرف نمی کند بلکه تناقضات را دیریاب تر میسازد.
کتاب: آزادی و ضرورت:زیستن در ناسازه
#علی_زاهد
#کانال_هیچیسم @jj63m
#اولدوز_وکلاغها
""""""""
کلاغ ها،
آمده بودند!
آماده!
برای بردن اولدوز،
ننه بابا،
زودتر فهمید،
چشمان کلاغها را،
با تفنگ ساچمه ای،
زد!
اولدوز مانده است،
داخل
تور،
لاشخور ها،
دارند،
چشمان اولدوز را،
میخورند.
""""""
#داود_فروغی
#کانال_هیچیسم @jj63m
زندان آلترناتيوِ مرگ نيست: بلكه مرگ را دوشادوش خود حمل میكند. خط قرمز يكسانی در سرتاسر آن نهاد كيفری حاضر است؛ نهادی كه قرار است قانون را اعمال كند، اما در واقع آن را به تعليق درمیآورد: فرد بهمحض رد شدن از دروازههای زندان در قلمروی امر دلبخواهی، تهديدها، باجگيریها و صدمات مختلف است. محكومين در برابر خشونت اعمالی از سوی پرسنل زندانها چيزی ندارند مگر بدنهايشان؛ بدنهايشان بهمنزله ابزاری برای دفاع از خويش و بدنهايشان بهمنزله چيزی برای دفاع از آن. زندانها نه در رابطه با «اصلاح»، كه اساساً مربوط به «مرگ يا زندگی» هستند... زندان ماشین مرگ است...
#میشل_فوکو
#کانال_هیچیسم @jj63m
پیج دوم کانال هیچیسم :
فروش کتاب (فلسفه،علومسیاسی،سینما،ادبیات)
👇
@forushe_ketab
@forushe_ketab
تردید آفرینی دیکتاتوری
انسان در جامعهی دیکتاتوری، مدام بین انتخاب "درست" و "نادرست" در کشاکش و تردید است؛ از یک سو با عملی که میداند درست است جان خود را به خطر میاندازد و از سوی دیگر با سکوت در برابر استبداد آرمانهایش را میبازد.
میتوان پرسش را اینگونه نیز مطرح کرد که "بهتر است فریاد برآوریم و مرگ خود را جلو بیندازیم یا سکوت کنیم و جاندادن تدریجی خود را طولانی سازیم?
#میلان_کوندرا
#بار_هستی
#کانال_هیچیسم @jj63m
برای آلمان نقد بر مذهب عمدتا بسر رسیده است و نقد بر مذهب پیش شرط همه نقدهاست.
موجودیت دنیوی خطا- بس از انکه نیایش اسمانیش بر مبعد و محراب مردود گردید- برملا شده است.انسانی که در واقعیت افسانه ایی اسمانها ٬ موجودی مافوق بشری را جستجو میکرده و فقط بازتابی از خویشتن را یافته است٬ دیگر به آن تن در نخواهد داد که فقط تصویر بدلی خودش٬ فقط یک « موجود» غیر انسانی را بیابد.او واقعیت حقیقی را جستجو میکرد و باید جستجو کند.
شالوده نقد غیر مذهبی عبارت ازینست که : این انسان است که مذهب را می آفریند و مذهب نیست که انسان را می آفریند.و در واقع مذهب خودآگاهی و عاطفه انسانیست که یا هنوز خود را نیافته و یا انکه تاکنون خود را دوباره گم کرده است.البته انسان ٬ موجودی انتزاعی نیست که خارج از جهان لمیده باشد.انسان در رابطه با جهان بشر ٬ حکومت و جامعه است.این حکومت و این جامعه است که مذهب( یعنی) جهان اگاهی وارونه را می سازد.زیرا که جهان وارونه است و مذهب٬ تئوری عمومی این جهان است٬ خلاصه ایی از دائرةالمعارف انست٬ شکل عامه پسند منطق آنست٬ جوهر شرف معنوی آنست٬ شور و حرارت آنست٬ تأیید اخلاقی آنست٬ مکمل تشریفاتی آنست٬ بنیان کلی تسلی و توجیه آنست.
مذهب تحقق افسانه ایی ذات انسانیست٬ زیرا سرشت بشری دارای واقعیت حقیقی نیست.بنابر این مبارزه علیه مذهب٬ مبارزه مستقیم علیه آن جهانیست که عطر معنوی آن٬ مذهب میباشد.
فقر مذهب ضمن آنکه بیان فقر واقعیست٬ در عین حال اعتراض علیه فقر واقعی نیز میباشد.
مذهب آه و فغان مخلوق در تنگنا افتاده است٬ احساس به یک جهان بی احساس است٬ همانطور که روح یک کیفیت بی روح است.مذهب تریاک مردم است.
نقد بر مذهب٬ انسان را از اشتباه بیرون می آورد تا به این ترتیب فکر کند٬ عمل نماید٬ واقعیت خود را همچون انسان از اشتباه بیرون آمده و بر سر عقل آمده ایی ترسیم نماید و به این ترتیب به گرد خود و به گرد خورشید واقعی خویش بچرخد.تا زمانی که انسان به گرد خود بچرخد٬ مذهب فقط خورشید تخیلی ایست که به گرد انسان میچرخد.
بنابرین وظیفه تاریخ است که بعد از آنکه حقیقت آخرت از میان رفت٬ حقیقت دنیا را مطرح سازد.
وظیفه فلسفه- که در خدمت تاریخ قرار دارد- این است که بعد از برملا شدن اشکال مقدس از خود بیگانگی انسان٬ در وهله اول از خود بیگانگی را در اشکال نا مقدس آن افشا نماید.به این ترتیب نقد بر آسمان مبدل به نقد زمین٬ نقد مذهب تبدیل به نقد بر حقوق و نقد الهیات مبدل به نقد بر سیاست میگردد.
مقدمه نقد بر فلسفه حقوق #هگل
مذهب از دید #کارل_مارکس
#کانال_هیچیسم @jj63m
توتالیتاریسم آزادی اندیشه را تا حدی که در هیچ عصری سابقه نداشته، از بین برده است. و مهم است که درک کنیم کنترل آن بر اندیشه پیامدهایی منحصربهفرد و کاملن از پیش تعیین شده دارد.
نهتنها شما را از بیان،حتی فکر کردن به افکار خاص منع میکند بلکه به شما دیکته میکند به چه چیز باید فکر کنید، ایدئولوژیای برای شما خلق میکند و میکوشد علاوه بر کنترل زندگی عاطفی شما، منشوری اخلاقی نیز مستقر کند. و تا جایی که شدنی باشد، شما را از دنیای بیرون جدا و در دنیایی ساختگی محصور میکند که در آن هیچ معیاری برای مقایسه نداشته باشید. حکومت استبدادی میکوشد به هر قیمتی افکار و عواطف شهروندانش را حداقل به همان شدتی که رفتار و اعمال آنها را کنترل میکند، تحتنظر بگیرد و مهار کند.
فاشیسم و دموکراسی
#جورج_اورول
#کانال_هیچیسم @jj63m
پیج دوم کانال هیچیسم :
فروش کتاب (فلسفه،علومسیاسی،سینما،ادبیات)
👇
@forushe_ketab
@forushe_ketab
در لطیفه ای از جمهوری دمکراتیک آلمان سابق یک کارگر آلمانی کاری در سیبری پیدا میکند. او میداند که سانسور چی ها همه نامه ها را میخوانند. به دوستانش میگوید: بیایید یک رمز تعیین کنیم؛ اگر نامه ای که از طرف من دریافت میکنید با مرکب آبی معمولی نوشته شده باشد, بدانید که هرچه نوشته ام درست است, اگر با مرکب قرمز نوشته شده باشد, سراپا دروغ است. یک ماه بعد دوستاتش اولین نامه را که با خودکار آبی نوشته شده بود دریافت میکنند: اینجا همه چیز عالی است, مغازه ها پر, غذا فراوان, آپارتمانهای بزرگ و گرم و نرم, سینماها فیلم های غربی نمایش می دهند و تا بخواهی دختران زیبای مشتاق دوستی, تنها چیزی که نمیتوان پیدا کرد مرکب قرمز است...!
به برهوت حقیقت خوش آمدید
#اسلاوی_ژیژک
#کانال_هیچیسم @jj63m
#فلسفه
به نظر دانشمندان علوم طبیعیِ قرنهای هفدهم و هجدهم،و نیز برخی از فیلسوف مآبان سده هجدهم(که معتقد بودند انسان نیز مانند هر شیئی در طبیعت صرفا مجموعه ای از مولکولها و تابع قوانین حاکم بر مولکولهاست)اعتراض به طبیعت نادانی محض بود،زیرا می گفتند هر قدر هم قوانین مادی و فیزیکی عالم را ظالمانه بدانیم،قادر به تغییر آن نیستیم،و خلاصه راهی به بیرون وجود ندارد. بنابراین،من باید از دو دشمن بگریزم:یکی قوانین حتمی و دگرگونی ناپذیر مادی حاکم بر ماده،و دیگری اراده افراد بدسرشت و فراز و نشیب روزگار و شرایط نامیمون.گریز از اینها به یاری این آموزه والا و باشکوه امکان می پذیرد که از آنچه دست نیافتنی است با مناعت طبع و بزرگواری تظاهر به بیزاری کنم.آنچه را نمی توانم به دست آورم باید بگویم که نمیخواهم.اگر اشتیاقی را در خود بکُشم،برآورده نشدن آن دردناک نخواهد بود.مختصر آنکه بر طبق آموزه ی یاد شده،حاصل کامیابی و ناکامی در رسیدن به آرزو،یکی است.اما از این فکر پارادکسهای مختلف نتیجه می شوند.فرض کنید کسی چهل آرزو دارد و فقط به ده آرزو می رسد،و دیگری دو آرزو دارد و به هر دو می رسد.کدامیک از آنان شادتر و خوشبخت تر است؟ اگر آزادی بدین معنا باشد که من قادر به هر کاری باشم که دلخواه من است،آیا کسی که کمتر میخواهد و،بنابراین،باید کارهای کمتری بکند شادتر و خوشبخت تر از کسی نیست که بیشتر می خواهد ولی قادر به کارهایی است بسیار کمتر از آنچه دلخواه اوست؟
#آیزایا_برلین
ترجمه:عزت الله فولادوند
کتاب:آزادی و خیانت به آزادی
نشر:ماهی
#کانال_هیچیسم @jj63m
داریوش شایگان بعد از مدت ها که در بستر بیماری بود امروز دوم فروردین نود و هفت، دار فانی را وداع گفت...
یادش گرامیباد
#کانال_هیچیسم @jj63m
🆔 @sheromusigi 🕯
انسان مراسم دینی را به خصایل اخلاقی ترجیح می دهد زیرا خصایل اخلاقی دشوار و پر زحمت اند و انسان پیوسته و هر لحظه باید مراقب آنها باشد، به این جهت انسان در زندگی خود نظامی از مراسم به وجود می آورد. تاثیر این مراسم این است که انسان از دین به عنوان تسکین دهنده ی احساسات خود استفاده می کند یعنی این مراسم را جبران گناهانی تلقی می کندکه در مقابل خداوند مرتکب شده است. پس مراسم دینی از ابداعات انسان است. انسان هر قدر از لحاظ اخلاق فاقد دقت است در عوض در اجرای مراسم دینی دقیق است زیرا می خواهد از طریق این مراسم، اخلاق خود را تثبیت کند.
#امانوئل_کانت
دو نوع هیولا در این دنیا وجود دارد:آنهایی که فقط به فکر خودشان هستند،و آنهایی که فقط به فکر دیگران هستند.به عبارتی،آدمهای شرور خودخواه و آدمهای شرور فداکار.
گروه اول به لذت و موفقیت خودش بیش از هر چیز بها میدهد.البته با تمام این اوصاف،در بدی به گرد پای گروه دوم هم نمیرسد.
شرورهای فداکار
باعث بزرگترین ویرانیها میشوند،چون هیچ چیز جلودارشان نیست،نه لذت و نه شکم سیری،نه پول و نه شهرت.
چرا؟ چون شرورهای فداکار فقط به فکر دیگران هستند.آنها از دایرهی شرارت فردی پا را فراتر میگذارند، به مقامهای بالای دولتی میرسند. موسولینی، فرانکو یا استالین سرشار از احساس رسالتاند. از نظر خودشان آنها به چیزی جز مصالح مردم فکر نمیکنند. آنها یقین دارند که کار خوبی میکنند،وقتی آزادیها را سلب میکنند،وقتی مخالفانشان را به زندان میاندازند،یا حتی وقتی آنها را اعدام میکنند.
آنها سهم دیگران را نادیده میگیرند.آنها سر در آرمانهایشان دارند و پا در خون ...
آدولفه دو زندگی
#اریک_امانوئل_اشمیت
برگردان: #محمد_همتی
#کانال_هیچیسم @jj63m
#معرفی_کتاب
◻️ متن کامل مطلب رضاطالب در صفحه اینستاگرام شخصی اش در خصوص معرفی کتاب «نه مقاله و شرح و تفسیر دربارهی حزب کمونیست »
وقتی از چین حرف می زنیم باید در نظر داشته باشیم در حقیقت داریم در رابطه با حزب کمونیست چین حرف میزنیم چون کشور چین تمام و کمال در سیطره حزب کمونیست چین است . پس باید بدانیم آدم هایی که پولیتبورو را اداره می کنند چطور فکر می کنند ؟ وقتی رأس هرم قدرت در چین دفتر سیاسی حزب کمونیست (پولیتبورو ) قرار دارد؛ مرکز قدرتی که تضمین کننده خط مشی حزب کمونیست چین و کنترل نهاد های بسیار مهمی مانند ِ شورای دولتی ، کمیسیون مرکزی نظامی و کنگره ملی خلق یا پارلمان چین است ... همچنین باید حواسمان باشد حزب کمونیست چین بزرگترین و ثروتمندترین قدرتی است که با وجود یک جامعهای دموکراتیک ، اصل ِ دموکراسی ، آزادی اندیشه و بیان همیشه سرتیز داشته و دارد . این روزها که " شی جین پینگ " در بیانیه مشترک با عربستان علیه تمامیت ارضی کشورمان موضع گرفته باید این آدم را بهتر بشناسیم . چون بالاخره این شخص به شکل ِخیلی عجیبی برای سومین دوره پنج ساله به رهبری حزب و ریاست جمهوری کشور برگزیده شده ؛ یادمان نرود که این انتخاب خیلی غیرمعمول بود زیرا تاکنون روسای جمهور چین تنها برای دو دوره در این سمت حضور داشتند ! و این نکته بسیار مهمی هست که شی اعضای کمیته دائمی پولیت بوروی حزب را از طرفداران خود انتخاب کرده ؛ این یعنی شروع یک استبداد که بحث خیلی مهمی است و نباید مغفول بماند ... به هر حال باز هم تاکید می کنم ما باید در سیاست خارجیمان به روشی از تفکر دست پیدا کنیم که به امر واقعی توجه داشته باشد تا واقعیتها جانشین آرمانها شود ما باید درک کنیم در حوزه سیاست خارجی هیچ فضیلتی مهم تر از منفعت ملی کشورمان نداریم و نخواهیم داشت و هیچ آرمان ، ایدئولوژی و تفکری مهم تر از منافع مردم ایران نیست .
در پایان کتاب ِ «نه مقاله و شرح و تفسیر دربارهی حزب کمونیست » که شامل نه مقاله بسیار جالب درباره حزب کمونیست چین از سوی نشریه "اپک تایمز" فراهم آمده را معرفی کنم . اینکتاب درک بسیار خوبی جهت شناخت حزب کمونیست چین را پیش رویمان می گذارد .
منبع :
http://instagram.com/rezataleb_official
" برای محمد مختاری "
چشم هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری
باغ هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری
این کویر زن آن کویر مرد این کویر کودک آن کویر آهو
این کویر طاووس آن کویر کفتر
همه می گویند مختاری مختاری مختاری
های هایا هایا هایا ها ها
های هایا مختاری مختاری مختاری
مرد می گوید ما اینجوری هستیم اینجوری اینجوری
مرد می گوید دریا را ما خالی می خواهیم خالی خالی خالی
مرد می گوید دریا را بی ماهی می خواهیم
جنگل را بی چلچله بی کفتر بی آهو می خواهیم
و خشن میگوید یک یک می گوید میخواهیم می خواهیم
و تماشا را بی طاووس
اما های هایا هایا هایا ها ها های هایا مختاری مختاری مختاری
باد می آید دریا می آید ماهی ها می آیند رؤیاها می آیند اما اما اما
اشک ها می آیند چشم های عاشق ها می آیند و زنی می گوید اما اما اما
آب می آید بابا می آید مادر می آید
و نفس میآید و صدا می آید عشق می آید
زن زن زن زن زن آن فتنۀ زیبا می آید
های هایا هایا هایا ها ها های هایا مختاری مختاری مختاری
داغ می خواند سینه داغ میخواند زانو داغ می خواند خواهر داغ می خواند مادر
و کفن ها و پرچم ها و دکان ها و خیابان ها و دهان ها و دندان ها
هرچه هرچا و هرکه هرجا و حتی خود قاتل ها خود آمرها خود عامل ها
حتی خود او که آن بالاست بالای بالای بالای بالای بالای ما می گوید:ه
های هایا هایا ها یا ها ها های هایا هایا هایا مختاری مختاری مختاری
ممد مختاری ممد مختاری ممد مختاری مختاری مختاری مختاری
#رضا_براهنی
#کانال_هیچیسم @jj63m
جنگ است اسماعیل، جنگ است،
و اسماعیلها بهراستی ذبح میشوند
و ستارهای در آسمان زمین ما نیست که نیفتاده باشد.
چه جوانانی! اسماعیل، میبینی؟ چه جوانانی!
بسیاریشان هنوز صورت عشق را بر سینه نفشردهاند...
و موهای صورت پسرها هنوز درنیامده. و دخترها را میبینی؟
چه پاهای لطیفی دارند!
جنگ است، اینجا هم جنگ است
اسماعیل!
گریه نکن! فریاد نکن! دهنش را ببندید، قوانین را به هم زده است!
گریه نکن اسماعیل، جنگ است!
و بعضی از جسدها را بینام و نشان دفن میکنند
و بعضیها را با نام و نشان
و موش و موریانه چه میدانند که مردگان شناسنامهی تاریخی دارند یا نه
آفتاب بر گورستان و گلستان یکسان میتابد
و باران خادم و خائن نمیشناسد
#رضا_براهنی
#کانال_هیچیسم @jj63m
دولتی که سطح شخصیت افراد را عمداً به این منظور تقلیل دهد که از آنها ابزارهای مطیعتری حتی برای انجام هدفهای سودمند درست کند، چنین دولتی سرانجام به کشف این حقیقت تلخ نائل خواهد شد که با مردان کوچک و بیاراده حقیقتاً هیچ کار بزرگ انجامشدنی نیست و آن دستگاه مطیع اجتماعی که دولت همه چیز را در راه ساختن آن فدا کرده است به علت فقدان نیروی محرک در مغز ماشینهای دستگاه نیرویی که دولت آن را عمداً برای راحت شدن از غرش و سروصدای طبیعی ماشینها از بین برده است سرانجام بیآنکه امتیاز یا بهرهای نصیب سازندگان خود کرده باشد از کار و حرکت باز میماند.
#درباره_آزادی_جان #جان_استوارت_میل
#کانال_هیچیسم @jj63m
«نوسخن»
ژان-لوئی کورتی* از میان انواع طنزهای سیاه از زمان سورئالیسم بهاینسو طنز کلاسیکِ «سویفت» را از قویترین و کاراترینِ آنها میداند. طنزی که به تحریفِ واقعیت میپردازد و عادیترینِ چیزها را غیرعادیترینِ چیزها میداند. تو گویی عدالت همان جرم است و فرد سالم همانا فردِ بیمار است. این تحریفِ واقعیت که با فریب در پیوند است از شگردهایِ استبداد است؛ چراکه شالودۀ استبداد بنا بر فریب است تا قدرت. استبداد با فریب و تحریفِ واقعیت، زبان را به فساد میکشاند و فسادِ زبان یعنی فسادِ اندیشه. استبداد خوب میداند اندیشه دشمنِ بُرّانِ اوست. ازینرو اندیشه در جهانِ او جرم پنداشته میشود و تنها جهلْ و لفاظانِ جاهلی که به دور از واقعیت «سخن» میگویند ارزشمند تلقی میشوند؛ و اینگونه سخنْ میبازد و «نوسخن»* میتازد. نوسخن واژهها را به سلاح بدل میکند، سلاحی خونآلود در خدمت قدرتِ استبداد و بنابرگفتۀ تاسیت* اینگونه استبداد «بیرحمی را قاطعیت، آز را اقتصاد و اعدام و اهانتی را که بر مردم تحمیل میکند بهعنوانِ درسی برای انضباط مینامد». بر گفتۀ تاسیت باید بیفزایم استبداد حتی «آواز» را «آوار» و «وطن» را «عَتَن»* میپندارد. بدینسبب استبداد به پندارِ خود، پیروزیِ مردمان را امیدِ واهی به پاییدن یک رویا میداند و بدان ایمان دارد. البته نمیداند ایمانِ او آرزویی است که تظاهر به باور بودن میکند.
آری، تصویرِ استبداد بوسۀ مرگ است که نهتنها تظاهر به باور بودن میکند که تظاهر به تغییرناپذیر بودن هم میکند.
افروز هوشنگ
* رماننویس فرانسوی
* از اصطلاحاتِ جرج اورول
* مورخ شهیر رومی
* عتن: خوابگاه شتران و آغل گوسفندان
@anabyss #مغاک
چراغي و كبوتري
چراغي در انتهاي خيابان خاموش شد
ابري چرخيد و
در ابتداي خيابان ذوب شد
كبوتري
در پيچِ خيابان پر زد و مرد
چه كسي آنجاست؟
مثلِ نخي لرزيديم و
مثلِ شاخه اي شكستيم
چه كسي آنجاست؟
خزيديم و
پا به ديواري گذاشتيم و
در حفره اي مخفي شديم
گفتي؟
نگفتم
بگيريدش
بودي؟
نبودم
دنبالِ رد پايش بگرديد
بگيريدش
شهر خوابيد و
دروازه ها را بستند و
خوابيديم
كجا؟
نه كليدي كه دري را باز كند
نه چراغي كه روشنش كند
اين سرزمينِ من است
#آدونیس
ترجمه:محسن آزرم
#کانال_هیچیسم @jj63m
هنگامی که جامعهای به دروغ گوییِ سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند؛
"صداقت" به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوینده حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد، یک «کنشگر سیاسی» محسوب می شود!
در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید. شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید:
یا به تشکیلات دروغ می پیوندید
یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید!
#هانا_آرنت
#کانال_هیچیسم @jj63m
«برای دختران ایران»
اشتیاقِ درونی یا همان شوق، در پیوند با ذوق در تکاپویی سرنوشتساز به سرشتِ اخلاقیای منتهی میشود که نوعی شادیِ زیباشناختی در آن وجود دارد و تمام شادیهای دیگر را پیشپاافتاده جلوه میدهد. تو گویی این تقلا و شادیِ زیبایِ کوچک بسان رقصِ گیسوانِ سیاه با پیوندهایِ قرمزگونِ بهجا مانده از «دختر قرمزپوشِ»* استیون اسپیلبرگ نمادِ آزادی تمام انسانها بهشمار میرود، حتی اگر در انتها با نغمهای غمگین سوار بر ارابۀ مرگ از تقلا باز افتاده باشد؛ اما بهیقین ما را به قلۀ بصیرت رهنمون میشود و دیگربار یادآوری میکند که مرزهایِ بین ما نامشخص است. بیگمان جدالِ ما در شبکهای از دلبستگیها و همبستگیها بهپیش میرود و ما به «اطلسِ»* تنهایی تبدیل نخواهیم شد و هر دختری برای ما گردآفرید را یادآور است، نخستین زنِ جنگجو در حماسۀ ملی ایران. گردآفریدِ پرشور، پُردل و زیرک؛ همو که گفت:
کنون من گشایم چنین روی و موی
سپاه تو گردد پر از گفتوگوی
که با دختری او به دشت نبرد
بدینسان به ابر اندر آورد گرد
افروز هوشنگ
۲۳ مهرماه ۱۴۰۱
*دختری است که با یک کُت قرمز در میان جهانِ سیاهوسفید و سرشار از پلیدیِ فیلمِ «فهرست شیندلر» اثر استیون اسپیلبرگ، رنگی باقی ماندهاست.
*اطلس در اسطورههای یونان یکی از خدایان تایتان است که محکوم شد تا ابد، بارِ ملکوتِ آسمان را بر دوش نگه دارد.
@anabyss #مغاک
#کانال_هیچیسم @jj63m
من وقتی از زیستن در دایرهٔ حقیقت سخن میگویم، طبيعتاً فقط فراوردههای فکری مفهومی را در نظر ندارم، چیزهایی نظیر اعتراض یا نامهنگاریهای گروهی از روشنفکران. هر شخص یا گروهی که به هر طریقی در برابر ملعبه شدن سر به شورش بردارد در واقع پا در دایرهٔ زندگی در حقیقت گذاشته است: از نامهٔ روشنفکران گرفته تا اعتصاب کارگران، از کنسرت یک گروه راک گرفته تا تظاهرات دانشجویی، از رأی ندادن در انتخابات نمایشی گرفته تا نطقی علنی در کنگرهای رسمی، یا حتی اعتصاب غذا. اگر سرکوب اهداف زندگی فرایندی پیچیده است، و اگر این سرکوب مبتنی بر انواع گوناگون کنترل بر همه جلوههای زندگی است، پس با این حساب هر نوع به جلوه درآوردن آزادانهٔ زندگی نظام پساتالیتر را بهشکلی غیرمستقیم از نظر سیاسی به خطر میاندازد. حتی جلوههایی از زندگی که در جوامع دیگر هیچ اهمیت سیاسی بالقوهای ندارد، چه رسد به قدرت انفجاری.
قدرت بی قدرتان
#واتسلاف_هاول
ترجمهٔ #احسان_کیانی_خواه
#کانال_هیچیسم @jj63m
از زندگی و دنیا طلبکارند. از آن کینه دارند و دلخورند. این بیماری در روشنفکران زیاد است، اما من خوشبختانه به آن مبتلا نیستم...
پرونده بسته می شود و تمام
گفت و گویی با #داریوش_شایگان و #بهمن_فرمان_آرا
منبع:ماهنامه اندیشه پویا
شماره 17
هیچیسم
/channel/jj63m