iranban_kord | Unsorted

Telegram-канал iranban_kord - ایرانبان کُرد

1716

مبارزه با پانکردیسم ستیز با کُرد نیست بلکه عین کُرد بودن است. هیچ ملاحظه ای بالاتر از ایران نیست. ارتباط با ما @iranban_kordbot

Subscribe to a channel

ایرانبان کُرد

📝خشونت، قبیله، و سلسله‌مراتب احترام: تحلیل جامعه‌شناختی رابطه کردها با ترک‌ها، عرب‌ها و فارسی‌زبانان


حمله افسران پلیس به خانواده کرد صرفاً به دلیل پخش موسیقی کردی، بازتابی روشن از استمرار منطق خشونت قومی و نزاع‌های ریشه‌دار در خاورمیانه است. این رویداد، ورای جنبه‌های سیاسی یا حقوق بشری آن، بار دیگر ساختار روان‌شناختی و فرهنگی جوامع قبیله‌ای را به‌میان می‌کشد: جایی که خشونت نه صرفاً امری انحرافی، بلکه جزئی نهادینه از نظم اجتماعی، منزلت و بازدارندگی متقابل است.
در چارچوب نظریات متفکرانی چون فیلیپ کارل سالزمان (Philip Carl Salzman)، رابرت دی. کاپلان (Robert D. Kaplan) و آزار گت (Azar Gat)، می‌توان تبیینی مردم‌نگارانه و ژئوپلیتیکی از این الگوهای خشونت و روابط بین‌قومی ارائه کرد که فراتر از داوری‌های اخلاقی و در جهت فهم دینامیک واقعی جوامع قبیله‌ای باشد.

〽️قبیله و خشونت: خشونت به‌مثابه زبان مشروعیت

در تحلیل سالزمان از قبایل خاورمیانه، جامعه قبیله‌ای مبتنی بر سه اصل است:
۱. خویشاوندی به‌مثابه بنیان سازمان اجتماعی،
۲. قدرت غیرمتمرکز و رقابتی،
۳. خشونت به‌مثابه زبان اقتدار و احترام.

در چنین جوامعی، هیچ نهاد مرکزی ضامن عدالت یا نظم نیست؛ بنابراین هر قبیله، هر مرد، و هر خانواده‌ای خود مسئول دفاع از حیثیت و حقوق خود است. در این ساختار، اگر کسی خشونت نکند یا پاسخ خشونت را با خشونت ندهد، ضعیف شمرده می‌شود و بی‌احترامی به او مشروعیت می‌یابد.

رابرت دی. کاپلان نیز در آثار خود، به‌ویژه در «انتقام جغرافیا» (The Revenge of Geography)، نشان می‌دهد که در جوامعی چون کردستان، جغرافیای کوهستانی و انزوای جغرافیایی سبب شده که دولت مرکزی هرگز اقتدار کامل نداشته باشد و بنابراین، منطق قبیله‌ای مبتنی بر زور، انتقام و روابط موازنه‌ای استمرار یابد.
آزار گت در اثر برجسته خود «جنگ در تمدن انسانی» (War in Human Civilization)، خشونت را نه امری استثنایی، بلکه قاعده‌ای طبیعی در سازمان اجتماعی پیشامدرن می‌داند؛ خشونت در نظر او، بخشی از سازوکارهای زیست‌شناختی-فرهنگی برای بقا، بازدارندگی و حفظ منزلت است.

〽️چرا کردها به ترک‌ها و عرب‌ها بیشتر از فارسی‌زبانان احترام می‌گذارند؟

از منظر این چارچوب نظری، مشاهده‌ی روابط بین‌قومی میان کردها و گروه‌های دیگر، به‌ویژه ترک‌ها، عرب‌ها و فارس‌ی زبانان، واجد معنای خاصی است.
کردهای ایرانی، به‌رغم اشتراک فرهنگی و زبانی با جامعه‌ی ایرانی، اغلب در فضای مجازی و حتی واقعی، نوعی زبان خشن و تحقیرآمیز نسبت به فارسی‌زبانان اتخاذ می‌کنند. در حالی‌که همین رفتار را نسبت به ترک‌ها و عرب‌های عراق مشاهده نمی‌کنیم، یا اگر هست، در سطحی بسیار محدودتر.

این تفاوت ریشه در واقعیتی جامعه‌شناختی دارد:

> در جامعه قبیله‌ای، تنها ابراز خشونت ، قدرت و بازدارندگی تولید احترام می‌کند؛ نه مهر، عطوفت یا مدارا.

ترک‌ها و عرب‌ها، با تجربه‌ی تاریخی مستمر خشونت با کردها، نوعی روان‌شناسی بازدارنده در ذهن کردها شکل داده‌اند. کردها می‌دانند که عرب یا ترک، در برابر کوچک‌ترین اهانت، به شدیدترین پاسخ ممکن متوسل می‌شود و اعراب و ترک‌ها با یادآوری انچه در طول تاریخ با کردها کرده‌اند می‌توانند آنها را تحقیر کرده و شرمنده سازند و غرور آنها را خرد کنند ؛ بنابراین از منظر منطق قبیله‌ای، خشونت متقابل، تولید احترام و موازنه می‌کند.
اما در برابر فارسی‌زبانان، که در گفتمان رسمی و سیاست‌گذاری تمایل به مدارا، تساهل، و تسامح دارند و اغلب از خشونت مستقیم پرهیز می‌کنند، چنین بازدارندگی روان‌شناختی شکل نگرفته است. به‌عبارت دیگر، کردها در ایران، از عدم پاسخ متقابل بهره می‌برند و آن را نه به عنوان فضیلت، بلکه به مثابه ضعف تفسیر می‌کنند — برداشتی که کاملاً منطبق بر منطق فرهنگی جوامع قبیله‌ای است.

〽️طنز تراژیک احترام برآمده از خشونت

اینجاست که جامعه‌ای مانند کردها، که خود قربانی ساختاری از خشونت دولتی و قومی بوده است، احترام را نه از طریق عدالت یا قانون، بلکه از مسیر خشونت متقابل تعریف می‌کند. در این چارچوب، عرب‌هایی که آنها را بمباران شیمایی و ترکهایی که آنها را کشتار و به زنان انان تجاوز کرده‌اند واجد احترام هستند ولی فارسی زبانان نه .
در شبکه‌های مجازی ،اعراب اصطلاحاتی چون قردستان (به معنای سرزمین میمون‌ها )یا حُلمستان(سرزمینی که در خواب و خیال وجود دارد) را درباره کردستان به کار می‌برند، اما کردها توان و جرئت توهین به آنان را ندارند حال آنکه رکیک‌ترین دشنام‌ها را به فارسی‌زبانان اطلاق می‌کنند .
بنابراین می‌بینیم که کردها در برابر آنان از ادب زبانی بیشتری استفاده می‌کنند — چرا که آگاهند پاسخ عرب‌ها و ترک ها ، قبیله‌وار و بی‌امان و با خشونت خواهد بود حال آنکه فارسی زبانان صفاتی مانند اصیل و نجیب و با اصالت به انان اطلاق می‌کنند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

دونالد ترامپ در کنفرانس خبری سال ۲۰۱۹ درباره جنگ سوریه : کردها فرشته نیستند،داعش در برابر پ‌ک‌ک از ترس با احترام رفتار می‌کند زیرا آنها خشن‌تر و جانی‌تر رفتار میکنند، خیلی‌چیزها باید گفته شود ولی به دلایلی گفته نمی‌شود ما کاری می‌کنیم که کردها فرشته جلوه داده شوند ما به آنها پول‌های هنگفت دادیم ،آنها برای ما جنگیدند ولی ما به آنها پول دادیم تا بجنگند .

در کتاب خاطرات بولتون ،ترامپ درباره جنگ با داعش در سوریه می‌گوید :از كردها خوشم نمی آید؛ همیشه در حال فرار هستند ، از عراقی ها فرار کردند، از تركها فرار کردند، تنها وقتی كه نمی گریزند آن زمانی است كه دور تا دورشان را با F-18 بمباران می كنيم.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎باراک تا اقلیم: سیاست، قبیله و فدرالیسم ناکام در خاورمیانه

جایگاه تام باراک به‌عنوان چهره‌ای آگاه به مسائل ژئوپولیتیک و نیز مطلع از دیدگاه‌های نهادهای حاکمه در ایالات متحده، واکنش‌های خشم‌آلود و توهین‌آمیز برخی از کردهای ایرانی به اظهارات او—که امکان تحقق فدرالیسم و خودمختاری برای کردهای سوریه را منتفی دانسته بود—نشان‌دهنده‌ی عمق نگرش قبیله‌محور و هویت‌گرایانه موجود در بخشی از فضای فکری کردهاست.
اینکه برخی کردها مخالفت تام باراک با خودمختاری کردهای سوریه را ناشی از ارمنی‌تبار بودن او می‌دانند، خود مصداقی از تفکر تبارمحور و برخوردی غیرمدرن با سیاست است. چنین رویکردی نشان می‌دهد که هنوز نگرش‌های مبتنی بر هم‌خونی و وابستگی‌های قومی بر عقلانیت مدرن سیاسی در بسیاری از سطوح گفتمان کردی غلبه دارد.
تام باراک، به‌عنوان نماینده‌ای نزدیک به نهادهای تصمیم‌ساز آمریکایی، بیانگر بازتابی از مواضع رسمی یا نیمه‌رسمی واشنگتن است. در نتیجه، واکنش‌های هیجانی و مبتنی بر تئوری‌های توطئه، نه تنها موجب تحلیل‌رفتگی درک سیاسی می‌شود، بلکه مانع از شکل‌گیری راهبردی واقع‌بینانه نزد کردهاست.
در نگاهی تاریخی، کردها بارها به‌مثابه ابزار فشار (pressure instruments) در رقابت‌های ژئوپولیتیکی مورد استفاده قرار گرفته و سپس کنار نهاده شده‌اند. در چنین شرایطی، رجوع به حقوق بین‌الملل—که بر اصل حاکمیت دولت‌ها (state sovereignty) و تمامیت ارضی (territorial integrity) تأکید دارد—ضروری است. همچنین، باید به الزامات اقتصادی کشورها توجه داشت، چرا که در ترازوی منافع، گروه‌هایی چون کردها که فاقد قدرت دولت‌سازی واقعی و منافع ژئو‌اقتصادی‌اند، برای بازیگران بزرگ جهانی اولویتی ندارند.
از سوی دیگر، دولت مرکزی سوریه، به واسطه‌ی میانجی‌گری‌های ترکیه، عربستان سعودی، و قطر، در مسیر خروج از تحریم‌ها، بازسازی اقتصادی، و بخشودگی بدهی‌ها، نقش فعالی ایفا کرده است؛ و همین امر سبب گردیده تا حمایت از یکپارچگی سوریه، به‌ویژه از منظر بازیگران منطقه‌ای، به‌عنوان یک ضرورت استراتژیک مطرح شود. ترامپ نیز پیش‌تر اذعان کرده بود که رجب طیب اردوغان درک دقیقی از چگونگی مدیریت بحران سوریه دارد تمام این همکاری‌ها و بازگشت سوریه جولانی به آغوش جامعه جهانی در حالی است که طی روزهای اخیر، درگیری‌های مسلحانه میان نیروهای دروزیِ حامی دولت بشار اسد و «ارتش تازه سوریه» ادامه داشته است؛ درگیری‌هایی که به کشته‌شدن شماری از دروزی‌هایی انجامیده که تحت حمایت غیررسمی یا ضمنی اسرائیل قرار داشته‌اند، بی‌آنکه واکنشی جدی از جانب قدرت‌های موسوم به «جهان آزاد» مشاهده شود.
این وضعیت بار دیگر ماهیت واقع‌گرایانه و در عین حال بی‌رحمانه‌ی عرصه سیاست بین‌الملل و توازن قوا را یادآور می‌شود—عرصه‌ای که در آن جایی برای احساس‌گرایی سیاسی و توهمات آرمان‌گرایانه باقی نمی‌ماند. کسانی که از درک این منطق بنیادین ناتوان بمانند، دیر یا زود، در مواجهه با پیامدهای ناگزیر آن، دچار سرگشتگی و شکست راهبردی خواهند شد.
در همین چارچوب، ترکیه و کشورهای عربی مانع از آن خواهند شد که یک کشور عربی دستخوش تجزیه شود؛ این امر نه صرفاً برخاسته از منافع ملی آنان، بلکه مبتنی بر توازن قوای منطقه‌ای و ملاحظات امنیت جمعی است.
در نهایت، اقلیم کردستان عراق را می‌توان آینه‌ی تمام‌نمای ناکامی پروژه‌ی دولت-ملت‌سازی کردها دانست؛ جایی که هنوز ساختارهای قبیله‌ای و عشیره‌ای بر مناسبات حکمرانی غلبه دارد، نه دولتی به‌معنای دقیق کلمه شکل گرفته و نه ملتی مدرن. گستردگی فساد سیستماتیک و غارت منابع عمومی در این منطقه، تجربه‌ای تلخ و آموزنده برای سیاست‌گذاران آمریکایی بوده است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝تام باراک:ما آموخته‌ایم که فدرالیسم جواب نمی‌دهد
📎فدرالیسم شکست‌خورده: اقلیم کردستان به‌مثابه نمونه‌ای هشدارآمیز

تام باراک: نمی‌توان در دل یک کشور مستقل ساختاری جداگانه یا غیرملّی داشت سفیر آمریکا در ترکیه و سفیر فوق‌العاده در سوریه در ۲۰ تیرماه طی اظهاراتی نسخه حکمرانی فدرال برای سوریه را رد کرد و آن را مغایر سیاست آمریکا دانست. این اظهارات همزمان با خلع سلاح خوخخواسته پ. ک. ک و اعلام شکست فدرالیسم قومی و هرنوع خودمختاری قومی– فرهنگی از سوی اوجالان، مطرح شده است. تام باراک در این زمینه گفت:«وقتی وزیر روبیو درباره خودمختاری و حاکمیت صحبت می‌کند، منظورش این است که عراق یک کشور واحد است، سوریه هم یک کشور واحد. کردها یک جامعه منحصربه‌فرد، ارزشمند و پایدار در درون این کشورها هستند. من فکر نمی‌کنم که منظور او ایجاد یک کردستان مستقل باشد. ما آموخته‌ایم که فدرالیسم جواب نمی‌دهد. شما نمی‌توانید در دل یک کشور مستقل، یک ساختار جداگانه یا غیرملّی داشته باشید. ما همه باید از بخشی از خواسته‌های خود بگذریم تا به نتیجه نهایی برسیم: یک ملت، یک مردم، یک ارتش و یک سوریه.»

باید پرسید آمریکایی‌ها از روی کدام سرمشق فهمیدند فدرالیسم جواب نمی‌دهد؟

تحولات دو دهه‌ی گذشته در اقلیم کردستان عراق نشان داده‌اند که فدرالیسم، به‌ویژه در قالب قومی و بدون پشتوانه‌ی نهادی و هویتی منسجم، نه تنها به انسجام ملی و توسعه منتهی نمی‌شود، بلکه بستر‌ساز فروپاشی تدریجی نظام حکمرانی، فساد سیستماتیک، و زوال انسجام اجتماعی و تبدیل این اقلیم‌ها به حیات خلوت بیگانگان می‌گردد. اقلیم کردستان، که به‌عنوان یکی از نخستین پروژه‌های فدرالیستی قومی در خاورمیانه پس از سقوط رژیم بعثی در عراق معرفی شد، امروز در میانه‌ی بحران‌های چندوجهی از جمله فروپاشی خدمات عمومی، تنش‌های قبیله‌ای، حملاتزمینی و هوایی ارتش ترکیه و احداث ده‌ها پایگاه ارتش این کشور در خاک اقلیم و ناکارآمدی نهادهای رسمی گرفتار آمده است.
در این ساختار نیمه‌خودمختار، تقسیم قدرت میان دو حزب عشیره‌محور اصلی ـ یعنی حزب دموکرات کردستان (KDP) و اتحادیه میهنی کردستان (PUK) ـ به جای آن‌که به تعدد دیدگاه‌ها و مشارکت دموکراتیک بینجامد، به نوعی رقابت فرسایشی درون‌قومی بدل شده که پیامد آن، فلج‌شدگی سیاست‌گذاری کلان، زوال برنامه‌ریزی زیرساختی، و استقرار یک نظم پاتریمونیالیستی ـ رانتی (patrimonial-rentier order) بوده است.
اقلیم نه بر پایه‌ی دولت‌سازی، بلکه بر مبنای وفاداری‌های قبیله‌ای و مناسبات خویشاوندسالارانه اداره می‌شود. مناسبات قدرت نه از دل نهادهای عقلانی ـ قانونی، بلکه از مسیر شبکه‌های غیررسمی شکل گرفته و بازتولید می‌شود. این امر، در اصطلاح جامعه‌شناسی سیاسی، شکل‌گیری یک «دولت خویشاوندی» یا kinship state را به نمایش می‌گذارد؛ جایی که خطوط فاصل میان دولت و طایفه، میان خدمت عمومی و معامله‌گری شخصی، به‌کلی فروریخته‌اند.
بحران انرژی در اقلیم، تنها نمودی از این فروپاشی نهادی است: خاموشی ۲۰ ساعته ، وابستگی به واردات انرژی از ایران، و ناتوانی نیروگاه‌های داخلی در پاسخگویی به تقاضا، نشانگر انجماد سرمایه‌گذاری و فقر برنامه‌ریزی فناورانه در یک منطقه‌ای است که سالانه میلیاردها دلار از محل صادرات نفت و بودجه‌ تخصیص‌یافته از بغداد درآمد دارد. بحران انرژی، نه به‌سبب کمبود منابع، بلکه در نتیجه‌ مستقیم الگوی حکمرانی رانتی ـ قبیله‌ای شکل گرفته است.
بدین‌ترتیب، اقلیم کردستان را باید نمونه‌ی شکست خورده‌ای از تلفیق فدرالیسم با ساختارهای سنتی قدرت دانست؛ مدلی که به‌جای استقرار عقلانیت نهادی، زمینه‌ساز بازتولید شبکه‌های پدرسالارانه، فساد فراگیر، و ناکارآمدی ساختاری شده است. در این شرایط، اظهارات اخیر مقامات آمریکایی ـ مبنی بر این‌که «فدرالیسم جواب نمی‌دهد» ـ بیش از آن‌که ناظر به آینده باشد، بازتابی است از درسی تلخ از گذشته.
در نهایت، می‌توان گفت:
اقلیم کردستان، برای آمریکا به یک تجربه عبرت‌آموز بدل شده است؛ الگویی که نشان داد کردها، دست‌کم در قالب موجود، فاقد قابلیت دولت ـ ملت‌سازی (nation-state capacity) پایدار هستند، و فدرالیسم قومی، در عمل، به فروپاشی حکمرانی و واگرایی نهادی می‌انجامد.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

ویدئویی که برخی پیج‌های طرفدار طالبانی‌ها از درگیری شب گذشته پیشمرگه‌های کرد با مردم اقلیم و مقایسه آن با زندگی خانواده بارزانی منتشر کرده‌اند .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

جای آن است که سخنان هم‌میهن تبریزی را درباره ممنوعیت ورود اتباع بشنویم.
آیا تبریز، به‌عنوان دومین کلان‌شهر ایران، با آسمان‌خراش ها و به‌عنوان یکی از پرجمعیت‌ترین، توسعه‌یافته‌ترین و صنعتی‌ترین مراکز کشور، لنگ حضور اتباع افغان بوده است؟ در حالی که در شهرهایی چون یزد، اصفهان، تهران و خراسان، به‌ بهانه‌ی تأمین نیاز بازار کار، فرصت‌های شغلی کارگران ایرانی به مهاجران افغان واگذار شده است؟
در سرتاسر جهان، مشاغل سخت عمدتاً بر دوش کارگران مهاجر استوار است، کارگران ایرانی در معادن به خاطر دستمزدی ناچیز جان می‌دهند — البته جان هر کارگر، چه ایرانی و چه خارجی، عزیز است و ایمنی محیط کار حق بنیادین همه‌ی آنان است اما با این وجود، ایرانیان در مشاغل دشوار با مزدهای اندک به کار گمارده می‌شوند و نه افغان‌ها ، گواهی تلخ بر نابرابری و بی‌عدالتی ساختاری در بازار کار کشور.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎 تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه این ایالات متحده در امور سوریه:ما بدهکار ساختن کشور و یا اداره‌ای خودمختار برای کردها نیستیم .
تام باراک اعلام کرد که واشینگتن قصد ندارد برای همیشه حضور نظامی خود را در سوریه حفظ کند و همبستگی با قسد به معنای تأسیس یک کردستان آزاد در سوریه نیست، و همچنین به معنای تأسیس یک کشور جداگانه یا یک کشور مستقل علوی یا دروزی نیست. همه در چارچوب سوریه خواهند بود که قانون اساسی و پارلمان خود را خواهد داشت.»او همچنین اشاره کرد که آغاز روند کنار گذاشتن سلاح از سوی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) «تحولی بسیار مهم برای ترکیه به‌شمار می‌رود».باراک توضیح داد که ایالات متحده در گذشته با «قسد» برای مبارزه با گروه تروریستی داعش متحد شد و افزود: «به همین دلیل، این احساس رایج وجود دارد که ما شریک آن‌ها بودیم و به آن‌ها بدهکاریم، اما پرسش مهم‌تر این است: ما دقیقا چه دِینی به آن‌ها داریم؟ ما بدهکار ایجاد یک اداره مستقل درون یک کشور نیستیم.»
آیا ایرانشهری‌ها که از بازتاب پاورقی های جروزالم‌پست(چه نام سختی‌ام داره!) برای تلقین تجزیه ایران نمی‌گذرند این سخنان را بازتاب می‌دهند؟
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

کردهای ترکیه: «بژی شریعت!»

مذهب در میان کردها همچنان جایگاه بسیار قدرتمندی دارد . نیمی از جامعه ترکیه، علی‌رغم تجربه طولانی لائیسیته و چندین کودتای نظامی که به‌منظور حفاظت از ارزش‌های کمال آتاتورک صورت گرفت، همچنان از رجب طیب اردوغان، خلیفه‌گونه، حمایت می‌کنند. بنابراین اهمیت مذهب در میان جوامع سنتی‌تر و حاشیه‌ای‌تر کرد ترکیه، به مراتب قوی‌تر و نفوذپذیرتر است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

یک روز پس از آنکه پ‌ک‌ک مراسم نمادین خلع سلاح برگزار کرد، توپخانه ارتش ترکیه مواضع آن‌ها در اقلیم کردستان را هدف قرار داد. این رویداد نشان‌دهنده واقعیت تلخ فدرالیسم قومی است: اقلیم‌هایی بی‌دفاع و فاقد حاکمیت مؤثر که به‌جای استقلال، به عمق استراتژیک دولت‌های مداخله‌گر بدل می‌شوند. فرجام رؤیای کردستان بزرگ، حیاط خلوت شدن برای آنکاراست و به همین دلیل حلقه کرد ایرانی وابسته به اربیل از تغییر در ترکیه می‌گوید!
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝اعلام تسلیم و خلع سلاح پ‌ک‌ک ، شجاعت اخلاقی عبدالله اوجالان در بازنگری باورها و یا تنگنای استراتژیک


دگرگونی ایدئولوژیک نزد چهره‌ای چون عبدالله اوجالان، که هویت و مشروعیت سیاسی‌اش را بر پایه‌ی مارکسیسم-لنینیسم، ملت‌سازی انقلابی، و ایدئولوژی «رهایی ملی» (national liberation) استوار کرده بود، به‌راستی نیازمند سطحی از "دگرگونی هستی‌شناختی" است که در حوزه روان‌شناسی «گسست هویتی» (identity discontinuity) محسوب می‌شود.
با این حال، پرسش بنیادین آن است که چرا عبدالله اوجالان به‌سوی این دگرگونی تن داد، در حالی که بسیاری از رهبران احزاب کرد ایرانی و چپ‌های مارکسیست ایرانی همچنان به مواضع خود در دهه‌های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ وفادار مانده‌اند؟ آیا اوجالان دارای سطحی از شجاعت اخلاقی در بازنگری باورها بود که دیگر چپ‌گرایان از آن محروم‌اند؟ یا باید این تغییر را به‌مثابه واکنش ناگزیر به شکست ساختاری پروژه‌ی ملت‌سازی درک کرد، نه کنشی از سر فضیلت اخلاقی؟
رفتار او نوعی «بازنگری هویتی» را نشان می‌دهد که می‌تواند محصول شکست‌های عینی، فرسودگی و سرخوردگی تاریخی، و درونی‌سازی ناتوانی سیاسی و ژئوپلیتیکی دارد.
با این حال، تغییر موضع اوجالان را نباید به‌سادگی نوعی "شجاعت اخلاقی" دانست، بلکه می‌توان آن را واکنشی تاکتیکی به شکست ساختاری پروژه‌ ملت‌سازی دانست که پ‌ک‌ک در پی برآورده کردن آن بود‌.زمانی که یک ایدئولوژی ملی‌گرا دیگر قادر به ترجمه‌ی مفاهیم خود به سطحی از نهادسازی مؤثر نیست، رهبران آن ناچار به بازتعریف اهداف، نشانه‌ها، و زبان خود می‌شوند. این همان چیزی‌ است که در بیانیه‌های اخیر اوجالان قابل مشاهده است.


〽️ نقد ادعای «پیروزی تاریخی» پ‌ک‌ک و تأویل نادرست از «به رسمیت‌شناسی کردها»

در پیام اوجالان نوعی «بازنویسی واقعیت تاریخی» (historical revisionism) مشهود است. وی از آنچه "دستاورد به رسمیت شناخته شدن کردها" می‌نامد، به مثابه تحقق هدف نهایی جنبش پ‌ک‌ک یاد می‌کند. این امر از نظر مفهومی، دچار خلطی بنیادین است میان:

_هدف نخستین و بنیادین پ‌ک‌ک: تشکیل یک دولت–ملت کردی مستقل در چارچوب الگوی کلاسیک مارکسیستی؛

_واقعیت فعلی: شکل محدودی از همزیستی فرهنگی در چارچوب دولت-ملت ترکیه، بدون تحقق هیچ‌گونه ساختار دولت‌سازی کردی یا حتی فدرالیسم قومی.
چرخش ایدئولوژیک پ‌ک‌ک و فاصله‌گیری از اهداف اصلی، بیش از آن‌که ناشی از تحقق تدریجی اهداف بوده باشد، نتیجه‌ی فشارهای امنیتی، بن‌بست ژئوپلیتیکی، و فروپاشی پایگاه اجتماعی است.
برخلاف ادعای اوجالان، آنچه امروز در مورد نسبی‌ترین به رسمیت‌شناسی فرهنگی و زبانی کردها در ترکیه مشاهده می‌شود، حاصل عملکرد پ‌ک‌ک نیست، بلکه بیش از هر چیز متأثر از راهبردهای ریال‌پولیتیکی (Realpolitik) دولت اردوغان است.
اردوغان به‌جای امتیازدهی به ساختارهای قومی یا فدرالی، با سرمایه‌گذاری روی حافظه‌ی خلافت عثمانی و نقش تاریخی کردها به‌مثابه «ملت وفادار» (loyal millet)، پروژه‌ای از ادغام نرم قومی را به‌پیش برد.
تجربه‌ی تاریخی کردها در امپراتوری عثمانی ـ به‌ویژه در قالب امارات نیمه‌مستقل مانند بدرخان‌ها ـ پایه‌ی فکری چنین راهبردی است. اردوغان با احیای سنت «همزیستی عمودی» (vertical incorporation) عثمانی، نوعی مشارکت محدود را پیشنهاد کرد که در عین حال هرگونه ادعای ملت‌سازی کردی را حذف می‌کرد.
در نتیجه، پیشرفت‌هایی مانند آموزش زبان کردی، فعالیت رسانه‌ای، یا حضور نمایندگان کردی در نهادهای دولتی، نه حاصل مبارزات نظامی پ‌ک‌ک بلکه نتیجه‌ی موازنه‌سازی دقیق اردوغان در میان سکولاریسم کمالیستی و همگرایی اسلامی با کردها است و همین یکی از پایه‌ای از بین رفتن مشروعیت پ‌ک‌ک در میان کردها شد .
اردوغان در امتداد این سنت، با برقراری پروژه «گفتگوی ملی» (2013–2015) و اعطای آزادی‌های محدود فرهنگی، نه از سر «امتیاز به پ‌ک‌ک»، بلکه برعکس ، به‌منظور تضعیف پ‌ک‌ک و جذب کردها درون گفتمان اسلامی حکومت خود عمل کرد.

〽️شکست گفتمان چپ‌گرا در میان کردهای ترکیه

با افول تجربه‌های آرمان‌گرایانه، اکنون بخش قابل توجهی از جامعه‌ی کرد ترکیه ـ به‌ویژه در کلان‌شهرهایی مانند دیاربکر، وان، ماردین ـ خواهان ثبات سیاسی، مشارکت در سازوکار دموکراتیک، و توسعه‌ی اقتصادی هستند.
ارنست گلنر این وضعیت را مرحله‌ی گذار از «آرمان‌گرایی قومی» به «عقلانیت مدنی مدرن» می‌نامد. به‌عبارتی، خواسته‌های کردها از ادعای ملت‌سازی به مطالبات شهروندی درون چارچوب دولت مدرن انتقال یافته است.
بخش گسترده‌ای از جامعه کرد ترکیه، به‌ویژه پس از دهه‌ها خون‌ریزی، اکنون خواهان ثبات، مشارکت سیاسی، و توسعه اقتصادی است. خستگی اجتماعی از پروژه‌ چریکی، و ناکامی در تحقق وعده‌های تاریخی، باعث شد که بخش قابل توجهی از کردها دیگر حاضر به سرمایه‌گذاری روانی و سیاسی روی پ‌ک‌ک نباشند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

〽️پیام عبدالله اوجالان مبنی بر تسلیم پ‌ک‌ک:جنبش پ‌ک‌ک و استراتژی رهایی ملی آن که به عنوان واکنشی به رد وجود کردها پدید مد و هدف آن ایجاد دولتی مستقل بود منحل شده است و کردها به رسمیت شناخته شده‌اند و بنابراین هدف اصلی ما محقق شده است .به عنوان بخشی از این روند لازم است به طور داوطلبانه سلاح‌ها کنار گذاشته شود تا راه برای فعالیت جامع کمیسیون ویژه‌ای در پارلمان ترکیه با اختیارات کامل قانونی هموار شود .
نتیجه‌ای که از این گفتگوها می‌گیریم این است که پ‌ک‌ک اهداف ملت_دولت گرایانه خود را کنار گذاشته است .کنار گذاشتن این اهداف بنیادی به معنای کنار گذاشتن استراتژی های نظامی و در نتیجه به معنای انحلال این گروه است .
اتفاقی که در اینجا می‌افتد گذار داوطلبانه از مبارزه مسلحانه به سیاست دموکراتیک و قانون است این یک شکست نیست بلکه باید به عنوان یک پیروزی تاریخی نگریسته شود .

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝بلوچ‌ها و هویت ملی : پیوندی که زمان و تبعیض و محرومیت را تاب می‌آورد تا به آینده‌ای روشن برسد

وفاداری به سرزمین، پیوندی است ژرف و کهن که فراتر از زبان، مذهب، و نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. این پیوند، در اعماق حافظه‌ی تاریخی و نمادین یک قوم ریشه می‌دواند، در جایی که هویت ملی نه صرفاً یک قرارداد سیاسی، بلکه میراثی فرهنگی، اخلاقی و اسطوره‌ای است. مرد بلوچ، در متن شعری که با غرور می‌سراید:
«من بلوچم رادمهری از نژاد آریا
میدهم جان بهر خاکم، باشرافت بی ریا»

نمادی است از این میراث پرشکوه و وفاداری غیرقابل انکار به ایران.
آنتونی دی اسمیت با نقد نظریه‌های صرفاً مدرن‌انگارانه ملیت، نشان می‌دهد که هویت ملی محصول پیوندهای اسطوره‌ای، تاریخی، و فرهنگی است که در لایه‌های حافظه جمعی مردم تعبیه شده‌اند. تیره ایرانی بلوچ، هرچند زبانی متفاوت از فارسی و مذهبی متفاوت از بیشینه ایرانیان دارند، اما بخشی جدایی‌ناپذیر از «ایران» تاریخی و فرهنگی‌اند. آنها در ژرفای اسطوره‌ی آریایی خود، از پیشینیان‌شان میراث افتخار، شجاعت و فداکاری را به ارث برده‌اند.
این میراث، که با عناصر سمبلیک و روایتی تقویت شده، نیرویی مستحکم است که حتی محرومیت‌های معاصر نتوانسته است آن را فرسایش دهد. از این منظر، وفاداری بلوچ‌ها نه امری موقتی، بلکه تجلی هویت تاریخی و فرهنگی عمیق است که در برابر گذر زمان و مشکلات پابرجا مانده است.
این مقاومت و ایثار، با تأکید بر «جان دادن برای خاک» و «فداکاری زنان و کودکان»، داستانی است از وفاداری اخلاقی که نه فقط به عنوان یک حس تعلق، بلکه به مثابه یک وظیفه اخلاقی و تاریخی در برابر ایران شناخته می‌شود. این روایت‌ها، اساس مشروعیت فرهنگی و سیاسی ملت است و فراموشی آن خیانتی به تاریخ جمعی محسوب می‌شود.
ادموند برک، به عنوان یکی از پدران فلسفه سیاسی لیبرال-محافظه‌کار، بر اهمیت میراث فرهنگی، احترام به سنت‌ها و نظم اخلاقی جامعه تأکید می‌کرد. وفاداری بلوچ‌ها به ایران، حتی در شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی، تجلی این ارزش‌هاست. این وفاداری نمایانگر آن است که تیره بلوچ به رغم تفاوت‌ها و محرومیت‌ها، خود را بخشی از ساختار عظیم تاریخی و اخلاقی ایران می‌داند و نسبت به حفظ این میراث مسئول است.
از دیدگاه برک، ملت چیزی بیش از یک قرارداد سیاسی است؛ ملت مجموعه‌ای از سنت‌ها، روابط اخلاقی، و خاطرات جمعی است که به تدریج شکل می‌گیرد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. مرد بلوچ، با شعری که می‌سراید، به این سنت پایبند است و این پایبندی نه تنها نشانه وفاداری، بلکه نمادی از شجاعت، صداقت و شرافت است که با ارزش‌های لیبرال-محافظه‌کارانه همخوانی دارد.
وفاداری بلوچ‌ها به ایران، امری است که نمی‌توان صرفاً با عینک نفع‌گرایی سیاسی یا اقتصادی تحلیل کرد. این وفاداری، در لایه‌های عمیق حافظه تاریخی، روایت‌های اسطوره‌ای و فرهنگ اخلاقی ایرانی-آریایی ریشه دارد، و به عنوان یک پیوند مقدس میان قوم و سرزمین عمل می‌کند.
در بستر محرومیت‌ها و چالش‌های معاصر، این وفاداری همچنان پابرجاست و نشان از شرافت، کرامت و دلبستگی راسخ به ایران دارد؛ شرافتی
که همچون آنچه در شعر مرد بلوچ می‌بینیم، فراموش‌ناشدنی و آینده‌ساز است. این شرافت و وفاداری، برای ایران معاصر و آینده‌اش سرمایه‌ای است بی‌بدیل که باید با سیاست‌های منصفانه، توسعه متوازن و احترام به تنوع فرهنگی، پاس داشته شود.

📎سرمایه‌داران ایران؛ مسئولیت تاریخی در برابر وفاداری و سازندگی ملی

در این مقطع سرنوشت‌ساز تاریخ ایران، ضروری است که صاحبان ثروت و تأثیرگذارترین نیروهای اقتصادی با دقت و خرد تصمیم‌گیری کنند که کدام مناطق بیشترین وفاداری به ایران را حفظ کرده‌اند و سزاوار اعتماد و سرمایه‌گذاری‌اند.
جامعه، زنجیره‌ای از نسل‌هاست و باید در برابر کسانی که وفاداری خود را نشان داده‌اند، مسئول باشیم. این مسئولیت اخلاقی، الزام می‌آورد که سرمایه‌ها و امکانات کشور، در خدمت مردمانی قرار گیرد که در روزگار سخت، میهن‌دوستی خود را به اثبات رسانده‌اند.
سرمایه‌داران ایرانی موظف‌اند با انتخاب هوشمندانه و متهورانه، سرمایه‌های خود را به سوی مناطقی سوق دهند که وفاداری و پایداری خود را در برابر ایران به اثبات رسانده‌اند.
مناطق محروم سیستان و بلوچستان، و مردمانی که در سخت‌ترین شرایط، وفاداری به ایران را بر زبان و عمل جاری ساخته‌اند، نمونه‌ای برجسته از میهن‌دوستی و ناسیونالیسم اصیل‌اند. در حالی که برخی در روزگار دشوار تاریخی، با تفرقه و تجزیه‌طلبی، ریشه‌های وحدت ملی را تهدید کردند، بلوچ‌ها به ایثار، وفاداری و جانفشانی برای ایران ادامه دادند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

ناصر رزازی :ماموسا عارف گفت سالروز تولد پسر شاه ایران بود ،همین کسی که الان هست و می‌خواهد رئیس‌جمهور ایران شود و البته در خواب هم نخواهد دید.
مجری به طعنه :نیم پهلوی
می‌خندند و در ادامه می‌گوید: اصالتا هم کرد هستند ، از کردهای حرامزاده مازندران و این در تاریخ آمده است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

چه با افتخار می‌گن ترکیه گفته شورش هرکی‌ها رو سرکوب می‌کنه !
در هر صورت حمایت ترکیه از حکومت بارزانی—از طریق تأکید بر همکاری امنیتی و تماس‌های دیپلماتیک منظم—نشان‌دهنده آن است که ترکیه در تحلیل نهایی، با هر گونه شورش داخلی که مشروعیت حکومت بارزانی را تهدید کند، همراهی نمی‌کند چرا که به لطف بارزانی این اقلیم تبدیل به حیاط خلوت ترکیه شده است .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

صحنه ای از درگیری های گسترده در اقلیم کردستان میان عشایر ایل هرکی و بارزانی .
کردهای ایرانی چنین وضعی را یک درگیری قبیله‌ای ساده می‌خوانند که مساله‌ مهمی نبوده است !
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎حمله پلیس ترکیه به خانواده کرد به دلیل گوش‌دادن به موسیقی کردی !

گروهی از افسران پلیس، ظاهراً خارج از زمان اداری ، یک خانواده را هنگام گوش دادن به موسیقی کردی در ماشین، بازداشت نموده و مورد ضرب و شتم قرار دادند .
در میان بازداشت‌شدگان، یک زن هفت‌ماهه باردار بود که گفته می‌شود پس از لگد خوردن در ناحیه شکم توسط افسران، دچار جدا شدن جفت گردیده و به زایمان اضطراری نیاز پیدا کرده است و مادر و نوزاد هم‌اکنون در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند .
برای سه مرد از خانواده درخواست قرار بازداشت موقت شده و سایر اعضا (از جمله دختر ۱۴ ساله، زن باردار و مادر بزرگ) آزاد شده‌اند .
یکی از بستگان گفت: «تنها جرم‌مان این بود که موسیقی کردی گوش می‌دادیم. اگر ترک بودیم یا موسیقی ترکی می‌گوش‌دادیم، چنین اتفاقی نمی‌افتاد.» .
پلیس استانبول اعلام کرده که این اقدام برای مقابله با «صدای بلند و رفتار پرخاشگرانه» بوده و افراد، افسران را مورد توهین قرار داده و دست به مقاومت زده‌اند.
کردهای ایرانی پس از اعلام خلع سلاح پ‌ک‌ک و اعتراف اردوغان به سرکوب کردها و ممنوعیت زبان کردی در ترکیه ، این اعتراف را پیروزی تلقی کردند !
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

نسل پدر و مادرهای مارو سازمانی‌ها خوشبخت کردن نسل مارو هم پدر سازمانی‌ها می‌خوان خوشبخت‌تر کنن
#توماچ

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

خشم‌ پانکردهای ایران نسبت به تام باراک و توهین به او پس از آنکه فدرالیسم و خودمختاری برای کردهای سوریه را ناممکن دانست .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝فدرالیسم در بحران،۲۰ ساعت بی‌برقی، یک آینده تاریک

اقلیم کردستان دارای ساختاری سیاسی نیمه‌خودمختار است که با چالش‌های جدی در زمینه مدیریت منابع، شفافیت، پاسخگویی و فساد اداری مواجه است. با وجود اختصاص بودجه‌های کلان حکومت مرکزی عراق برای اقلیم و فروش نفت توسط حکام ، تقسیم قدرت میان احزاب عشیره‌ای اصلی مانند حزب دموکرات کردستان (KDP) بارزانی‌ها و اتحادیه میهنی کردستان (PUK)طالبانی‌ها منجر به رقابت‌های فرسایشی و ناکارآمدی در اتخاذ سیاست‌های کلان زیرساختی شده است. این رقابت‌های عشیره‌ای و ناتوانی در ایجاد یک مدیریت یکپارچه و هماهنگ، به توزیع ناکارآمد منابع مالی و انسانی منجر می‌شود.
برخلاف انچه بلاگر‌های ایرانی و کرد ایرانی می‌کوشند برای جذب سرمایه ایرانیان اربیل را هم‌تراز دبی نشان دهند ،شبکه برق‌رسانی در کردستان عراق، بر خلاف استان‌های دیگر عراق، به شدت آسیب‌دیده و فرسوده است.
البته مشکل کمبود برق در عراق یک مشکل کشوری است اما وضع اقلیم از مناطق حوزه حکومت مرکزی وخیم‌تر است .
بخشی از برق این منطقه با واردات از ایران تأمین می‌شود که به‌علت مسائل سیاسی، تحریم‌ها، و بدهی‌های معوقه، اغلب با قطعی‌های مکرر مواجه است. همچنین نیروگاه‌های برق داخلی به دلیل کمبود سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های نوین، نوسازی تجهیزات، و توسعه ظرفیت تولید، توان پاسخگویی به تقاضای رو به رشد جمعیت را ندارند.
همچنین ساختار عشیره‌ای (Tribalism) که در جامعه کردستان عراق عمیقاً ریشه دارد، یکی از عوامل تعیین‌کننده شکل‌گیری مناسبات قدرت و توزیع منابع در اقلیم محسوب می‌شود:
قدرت در اقلیم کردستان نه تنها از مسیر نهادهای رسمی، بلکه به شدت از طریق شبکه‌های خانوادگی و عشیره‌ای توزیع می‌شود. این وضعیت، بر اساس تحقیقات جامعه‌شناسی سیاسی (Ernest Gellner, Nations and Nationalism, 1983)، منجر به ظهور نوعی «حکومت مبتنی بر وفاداری‌های قبیله‌ای» (tribal patronage system) می‌شود که در آن منابع مالی و پروژه‌ها به‌طور غیررسمی میان اعضای این شبکه‌ها تقسیم می‌شود.
همچنین ساختار عشیره‌ای به گسترش فساد و رفاقت‌سالاری دامن می‌زند و توزیع منابع را نه بر اساس شایستگی و نیاز، بلکه بر اساس روابط خویشاوندی و سیاسی سازماندهی می‌کند. این امر موجب ناکارآمدی شدید در اجرای پروژه‌های عمومی و کاهش کیفیت خدماتی مانند برق می‌گردد.
پاشنه آشیل اقلیم کردستان اقلیم نه صرفاً ناشی از ضعف مدیریتی، بلکه حاصل پیوندی خطرناک میان ساختار رانتی ـ سوسیالیستی، ناکارآمدی بوروکراتیک، و ایدئولوژی‌گرایی سیاسی است. در حالی که مردم اقلیم با قطعی برق روزانه تا ۲۰ ساعت، بحران آب، بیکاری، و تعویق ماه‌ها دستمزد مواجه‌اند، اولویت‌های مالی و ایدئولوژیک نخبگان حاکم، در مسیری معکوس از منافع عمومی سامان یافته‌اند.
اقتصاد اقلیم، که ساختاری شبه‌سوسیالیستی دارد، با ده‌ها هزار کارمند دولتیِ بدون عملکرد واقعی، صرفاً به ابزاری برای خرید وفاداری سیاسی بدل شده است. این جمعیت کارمندی متورم نه‌تنها بودجه عمومی را می‌بلعد، بلکه مانعی اساسی بر سر راه هرگونه اصلاح ساختاری و گذار به اقتصاد تولیدمحور محسوب می‌شود.

در بُعد ایدئولوژیک، منابع عمومی اقلیم در خدمت پروژه‌ای پان‌کردیستی قرار گرفته که در تلاش برای صدور هویت سیاسی ـ فرهنگی خاصی به دیگر مناطق کردنشین منطقه است. اختصاص بودجه‌ برای «کردیاتی» ـ فرآیند کردسازی نرم در میان تیره‌های لر، بختیاری‌، و حتی گسترش افکار واگرا در میان کردهای خراسان ـ بخشی از این سیاست هژمون‌طلبانه است. پشتیبانی مالی از ده‌ها شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته آن هم در حالی که خود مردم اقلیم روزی چهار ساعت برق دارند ، تأمین هزینه‌های احزاب کردی ایرانیِ اپوزیسیون ایران، و پمپاژ یک ایدئولوژی قوم‌محور فرامرزی، همگی برآمده از همین منطق‌اند.
نتیجه، وضعیتی است که در آن مردم اقلیم زیر بار بحران معیشتی و خدماتی خرد می‌شوند، در حالی که طبقه حاکم، درگیر رویاهای هویتی و بازی‌های ژئوپولیتیکی است.
ین فضا، تجلی آشکار یک فروپاشی تدریجی است: فروریختن فاصله میان شبه‌دولت عشیره‌ای و شبه ملت عشیره‌ای ، و ازهم‌گسیختگی انسجام اجتماعی در پی سلطه ایدئولوژی بر واقعیت.

__در نهایت، ترکیب دو عامل فدرالیسم و ساختار عشیره‌ای در اقلیم کردستان، یک نظام حکمرانی «غیرمتمرکز ـ غیررسمی» را شکل داده که در آن:
تصمیم‌گیری‌ها به شکل پراکنده و مبتنی بر توافق‌های قدرت‌های محلی صورت می‌گیرد.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

▪️کشته شدن یک مرد کرد اهل اقلیم کردی عراق در اعتراض به خاموشی ۲۰ ساعته برق در این اقلیم

تظاهرات گسترده مردم اقلیم کردستان در اعتراض به قطعی برق حدود ۲۰ ساعت در شبانه‌روز بیانگر نارضایتی عمیق از ناکارآمدی سیستم برق‌رسانی و مدیریت منابع مالی و انرژی در اقلیم کردی عراق است، متأسفانه با کشته شدن مردی میانسال به دست نیروهای پیشمرگه کرد همراه گردید. پیشمرگه‌ها که خود ماه‌هاست دستمزد دریافت نکرده‌اند اکنون آماج نقد مردمی شده‌اند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

چند سال پیش چند تا پسر ایرانی توی تولد یه شوخی خرکی کردن و همون موقع هم پخش شد الان اینترنشنال فیلم همون شوخی خرکی رو به اسم رفتار فاشیستی با افغان‌ها پخش کرده و قشر روشنفکر عموما خانم طبقه متوسطی میگن اینجا آشویتس نیست ایرانه!
طنز روزگار اینجاست که من نمیدونم الان دارم از ایرانی رفع اتهام می‌کنم یا برعکس آشویتس رو به متن زندگی عموم ایرانیان می‌برم!
ولی به هر حال اون فیلم به عنوان «شوخی خرکی تولدی» پخش شد نه « آشویتس»! :))

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

۱۰ سال پیش امینه اردوغان پس از کنفرانس خلع سلاح پ‌ک‌ک در آغوش همسرش گریه کرد ،هر چند آن مذاکرات به بن‌بست رسید و پس از شکست روند صلح موسوم به Çözüm Süreci در سال ۲۰۱۵، دولت رجب طیب اردوغان نه‌تنها به مذاکرات بازنگشت، بلکه وارد مرحله‌ای تمام‌عیار از جنگ نظامی و امنیتی با پ.ک.ک شد.
سلسله‌ای از درگیری‌ها که با تخریب کامل محله‌ها، آوارگی صدها هزار نفر، و کشته شدن صدها شبه‌نظامی و نظامی به پایان رسید. برخی ناظران این دوره را با جنگ‌های داخلی شهری مقایسه کرده‌اند.
این دوره اوج فعالیت جریان پانترکیسم در ایران و به طبع ایرانشهری‌ها و سوار شدن کردها بر موج ملی‌گرایی نوین برای مشروعیت بخشیدن به جریان پانکردیسم بود که با برآمدن داعش تکمیل شد ‌.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

اگه شانس ماست که کردهای‌ پ‌ک‌ک به جای اینکه از کوه بیان پایین و به آغوش تمدن برگردن به پژاک و بقیه احزاب کردی ایران می‌پیوندن تا سربزنگاه بریزن تو مملکت و ترکیه هم دنبالشون بیاد ¯\_(¬‿¬)_/¯

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

〽️افول نظامی و ایدئولوژیک پ‌ک‌ک: شکست یک پروژه دولت‌ملت‌ساز چپ‌گرایانه

از دهه ۱۹۸۰، پ‌ک‌ک با الگوگیری از سنت‌های چریکی مارکسیستی (به‌ویژه مدل چگوارایی) و ائتلاف با قدرت‌های منطقه‌ای نظیر سوریه حافظ اسد، وارد جنگی مسلحانه شد. اما در دهه‌های بعد با فروپاشی مشروعیت:

از منظر اجتماعی، به‌سبب خشونت‌ورزی و قربانی‌سازی جامعه‌ی کرد؛

از منظر ایدئولوژیک، به‌سبب سقوط اردوگاه سوسیالیسم و افول روایت‌های انقلابی؛

و از منظر ژئوپلیتیکی، به‌سبب صعود پروژه‌های محافظه‌کار اسلامی مانند AKP، که توانست با واقع‌گرایی ژئوپلیتیکی مناطق کرد را درون ساختارهای قدرت جذب کند؛

سازمان پ‌ک‌ک به‌مرور از یک بازیگر تاریخی-انقلابی به یک بازیگر حاشیه‌ای و گفتمانی تقلیل یافت.


〽️خستگی اجتماعی کردهای ترکیه و گرایش به عقلانیت توسعه‌گرا

بسیاری از کردهای ترکیه، به‌ویژه در شهرهای شرقی مانند دیاربکر و وان، در دهه‌های اخیر به جای آرمان‌های انقلابی چپ‌گرایانه، خواهان ثبات، توسعه اقتصادی، فرصت‌های شغلی، و مشارکت در ساختار ملی هستند. این خود نشان‌دهنده تغییر گفتمان از «قوم‌گرایی سوسیالیستی» به «مطالبات شهروندی در چارچوب مدرن» است.
پ‌ک‌ک در مواجهه با این تحول، دچار بحران بازنمایی (representation crisis) شد؛ بدین معنا که دیگر نمی‌توانست خود را نماینده انحصاری کردها معرفی کند.

〽️ادعای عبدالله اوجالان مبنی بر تحقق اهداف پ‌ک‌ک و تلقی تغییر استراتژی این سازمان به مثابه «پیروزی»
به تعبیر ریموند آرون زمانی که انقلاب‌گرایان آرمان‌گرا ناگزیر به پذیرش واقعیت سیاسی می‌شوند، گاه ناچارند با زبان پیروزی، شکست را بیان کنند تا پرستیژ رهبری حفظ شود.
در چنین زمینه‌ای، عبارت «گذار داوطلبانه از مبارزه مسلحانه به سیاست دموکراتیک» را نمی‌توان «پیروزی» نامید، بلکه باید آن را نوعی تسلیم ناگزیر ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی تلقی کرد که پ‌ک‌ک را از یک سازمان انقلابی-ملت‌ساز به نهادی نیمه‌سیاسی و گفتمانی کاهش داده است.
واقعیت تاریخی نشان می‌دهد که:
پروژه دولت‌-ملت کردی در ترکیه به شکست انجامیده است؛
به رسمیت‌شناسی نسبی کردها مدیون تحولات دولت مرکزی ترکیه به رهبری اردوغان است، نه پ‌ک‌ک؛
گذار از مبارزه مسلحانه، نه انتخابی استراتژیک، بلکه نوعی عقب‌نشینی اجباری است در برابر تغییرات اجتماعی و سیاسی.
ادعای کنونی عبدالله اوجالان که "هدف اصلی ما (به رسمیت شناخته شدن کردها) محقق شده است"، تلاشی برای بازنویسی گذشته به نفع روایت امروز است. در واقع، او با ابهام‌افکنی مفهومی (semantic obfuscation)، شکست استراتژیک پروژه‌ دولت‌سازی را به‌صورت موفقیت بازنمایی می‌کند.

📎دوگانه‌ی کمالیسم/نوعثمانی‌گرایی و حذف ملت‌سازی کردی

در مسیر سرکوب یا جذب هویت کردی، دو جناح اصلی در سیاست ترکیه، یعنی کمالیسم سکولار و نوعثمانی‌گرایی اسلامی، نقش مکمل ایفا کرده‌اند:
کمالیسم، با حذف فرهنگی و انکار وجودی کردها، پروژه‌ی پاکسازی نمادین (symbolic erasure) را پیش برد؛
نوعثمانی‌گرایی، با همگرایی دینی، پروژه‌ی جذب فرهنگی در امت اسلامی را سامان داد.
در این میان، نه‌تنها هیچ جایگاهی برای ملت کردی تعریف نشد، بلکه خود مفهوم ملت کردی به سطحی از ابژه‌ی طنز و بی‌معنایی سیاسی تقلیل یافت. اردوغان که در آغاز به‌عنوان نماد آشتی ملی ظاهر شده بود، در نهایت، سبد رأی کردها را به اردوگاه کمالیست‌ها تحویل داد و ساختار قومی را باز به سازوکار دولت–ملت تک‌ملیتی بازگرداند.
تسلیم پ‌ک‌ک یک شکست تمام عیار برای کردهاست که قدرتمندترین حزب مسلح کرد را تشکیل دادند و به جنگ قدرتمندین دولت_ملت منطقه رفتند و پایان این جدال یک هیچ بزرگ و ۴۰ هزار کشته برای کردها بود .

📎همدلی رسانه‌های اقلیم کردی عراق و وابستگان پان‌کرد ایرانی با دولت ترکیه

بخش قابل توجهی از رسانه‌های کردی وابسته به اقلیم کردستان عراق و حلقه‌های پان‌کرد ایرانی، در اقدامی هماهنگ، می‌کوشند این شکست تاریخی را به‌مثابه دستاورد سیاسی جلوه دهند. آنان با تحریف واقعیت، اردوغان را "باهوش"، "عمل‌گرا" و "حامی کردها" معرفی می‌کنند، گویی ترکیه به‌ناگاه به یک جمهوری فدرال قومی بدل شده است.
این رویکرد، بیش از آن‌که تحلیلی سیاسی باشد، بازتاب نوعی پیوند ژئوپلیتیکی-رسانه‌ای میان اقلیم کردستان و دولت اردوغان است. در این میان، بسیاری از پان‌کردهای ایرانی، با بی‌اعتنایی کامل به تاریخ یاری ایرانیان به کردها، رژیمی را تحسین می‌کنند که سهمی بی‌بدیل در سرکوب کردها داشته است که البته اتفاق مبارکی‌ست و بار دیگر ثابت شد بر خلاف توهمات ایرانشهری‌ها ،هم‌تباران پانکرد ایشان ترک‌ها را به ایرانیان ترجیح می‌دهند و در این میان باید به پانکردهای غیر سنی تبریک ویژه گفت .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

〽️مراسم نمادین نابودی سلاح‌های جنگجویان پ.ک.ک
این مراسم که در ۱۰ تا ۱۲ ژوئیه در سلیمانیه، عراق برگزار شد، بخشی از فرایندی نمادین و گام اولیه‌ای در مسیر خلع سلاح رسمی محسوب می‌شود.این اقدام صرفاً یک اعلامیه تبلیغاتی نبوده، بلکه یک عمل عینی و ساختاریافته است که زیر نظارت سازمان‌های مدنی و ناظران محلی به اجرا درآمده است.
بر اساس اظهارات مقامات ترکیه‌ای و مسئولان پ.ک.ک، روند کامل خلع سلاح، شامل تحویل نهایی تسلیحات و تعیین بازه زمانی نهایی، احتمالاً چند ماه دیگر ادامه خواهد داشت.
حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) از سال ۱۹۸۴ وارد فاز مبارزه مسلحانه شد و تا سال ۲۰۲۵، حدود ۴۱ سال درگیر این مبارزه بوده است؛ به گفته منابع مختلف، در این مسیر نزدیک به ۴۰ هزار تن از کردها جان خود را از دست داده‌اند.
پ.ک.ک در آغاز فعالیت‌هایش خواهان تأسیس کشوری مستقل برای کردها بود، در سال‌های اخیر به سمت مطالبه خودمختاری منطقه‌ای و حقوق فرهنگی و سیاسی گرایش یافته است. اما اکنون این خواسته‌ها نیز به طور رسمی کنار گذاشته شده است؛ تحولی که می‌توان آن را در چارچوب فشارهای سیاسی، نظامی و تغییرات استراتژیک در منطقه فهمید.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

شعر مرد بلوچ که می‌گوید:
«مادر من هم هزاران شیر غران زاده است
پیر و کودک را برای خاک ایران داده است»

بیانگر این شرافت و وفاداری سترگ است که نباید فراموش شود و در آینده‌ای نه چندان دور، بی‌تردید جبران خواهد شد.
نمونه‌ی تاریخی ایالت کبک کانادا، که به دلیل برگزاری انتخابات تجزیه‌طلبانه، سرمایه‌داران را فراری داد، درسی عبرت‌آموز است. بی‌اعتمادی به وفاداری و ثبات سیاسی، موجب خروج منابع حیاتی و رکود اقتصادی می‌شود.
در مقابل، استان سیستان و بلوچستان با داشتن مردمانی وفادار، استراتژیکی‌ترین موقعیت جغرافیایی به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران در خلیج فارس، و ظرفیت‌های بالقوه‌ی فراوان، می‌تواند کانونی برای درخشش و غرور ایرانیان باشد؛ کانونی که سرمایه‌داران هوشمند می‌توانند با سرمایه‌گذاری در آن، نه تنها سود اقتصادی بلکه سرمایه اجتماعی عظیمی کسب کنند.

〽️سخن پایانی


سرمایه‌داران ایران امروز باید همچون پاسداران میهن، در انتخاب مناطق سرمایه‌گذاری، وفاداری و تاریخ را معیار قرار دهند. هر سرمایه‌گذاری در مناطقی که به ایران وفادار مانده‌اند، به معنای حفظ وحدت، تقویت هویت ملی و گامی بلند به سوی آینده‌ای شکوفاتر است. سرزمین و مردمی که وفاداری و شرافت خود را در روزگار سخت نشان داده‌اند، سزاوار بهترین فرصت‌ها و بیشترین توجه‌اند. به این ترتیب، سزای وفاداری و خیانت، نه به دست سیاست‌های سلیقه‌ای، بلکه در متن عادلانه سرمایه‌گذاری و توسعه پایدار رقم خواهد خورد. از سویی دولت می‌تواند با معافیت‌های مالیاتی ، در اختیار گذاشتن برق و آب ارزان و یا حتی رایگان به سرمایه‌داران میهن‌دوست ایرانی آنان را در سرمایه‌گذاری در سرزمین فرزندان رستم دستان تشویق کند .
ایران، این کهن‌سرزمینِ خاطره و خرد، روزگاری در تنگنای محنت و سیاه‌روزی، روح پایداری و شور مقاومت را در جانِ فرزانه‌ترین فرزند خویش، فردوسی بزرگ، دمید؛ تا از دل آن تاریکی، فروغی برخیزد و حماسه‌ی جاویدانِ فرزندان زابلستان را بسراید—آنانی که نه‌فقط از مرزهای خاک، که از مرزهای معنا و شرافت پاسداری کردند.
اکنون نیز، اگرچه غبارِ رنج بر چهره‌اش نشسته است، ایران بار دیگر، به سنت دیرینه‌اش، از دل ویرانی بر خواهد خاست بر دوش آنان که هرگز به میهن پشت نکردند؛ زیرا روح این ملت، پیوسته در حافظه‌ی اسطوره، وفاداری، و شرافت نسل‌هایی نهفته است که اراده کرده‌اند تاریخ را پاس دارند، نه آنکه آن را از نو اختراع کنند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

🔗شعر شیرمرد بلوچ برای ایران :
من بلوچم رادمهری از نژاد آریا
می‌دهم جان بهر خاکم،باشرافت بی ریا

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

ای فارس‌های بدبخت،اینجا کوردستانه! اینجا خبری از کودتا نیست ،ما اینجا قبیله داریم و با سلاح نیمه سنگین به جان هم می‌افتیم:)
ذهن قبیله‌محور (tribal mentality) چنان بر ساختار فکری کردها سلطه دارد که نبردهای طایفه‌ای با سلاح‌های مرگبار، نه تنها امری عجیب یا ناپذیرفتنی شمرده نمی‌شود، بلکه در افقِ فهمِ سیاسی‌شان کاملاً طبیعی جلوه می‌کند.
رسانه‌ها و صفحات محلی با تأکید می‌گویند: "فقط جنگ طایفه‌ای بود!"—، گویی آن‌چه رخ داده چیزی شبیه مراسم عروسی است.

این واکنش، در خود حامل دو نشانه‌ی معرفتی‌ست: نخست، انکار امکان رخداد مفاهیمی چون "کودتا" (coup d'état) که مشخصه‌ی جوامع دارای ساختار سیاسی مدرن است؛ دوم، زیستن در ساحتی که خشونت قبیله‌ای پیشامدرن (pre-modern tribal violence) همچنان بخشی از نظم عادی حیات جمعی است. آن‌که جنگ قبیله‌ای را "فقط" می‌نامد، نه تنها آن را مسئله‌ای کم‌اهمیت می‌داند، بلکه از سطح تمدن خود—در همین وضعیت واپس‌مانده—احتمالاً احساس رضایت هم می‌کند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝یک دعوای قبیله‌ای ساده !
درباره شورش هرکی‌ها علیه حکومت اربیل



درگیری مسلحانه اخیر میان نیروهای امنیتی وابسته به حزب دموکرات کردستان عراق، تحت رهبری خاندان بارزانی، و اعضای طایفه قدرتمند «هرکی»، بار دیگر نشان داد که ساختار سیاسی–امنیتی اقلیم کردستان، نه بر اساس نظم حقوقی و عقلانیت مدرن، بلکه بر بنیان‌های عشیره‌ای و منطق سنتی قدرت بنا شده است.

ماجرا از جایی آغاز شد که نیروهای امنیتی کوشیدند خورشید هرکی، یکی از رهبران بانفوذ طایفه هرکی را، به‌دلیل اختلافات حقوقی درباره مالکیت زمین و منابع آبی، بازداشت کنند؛ اختلافاتی که سابقه‌ای دیرینه در میان عشایر منطقه دارد. اما با نادیده گرفتن حساسیت‌های ایلیاتی، این اقدام به بروز خشونتی شدید انجامید که در آن تبادل آتش سنگینی میان دو طرف صورت گرفت. متعاقب آن، خورشید هرکی نه تنها از دفاع قبیله‌ای سخن گفت، بلکه از طوایف دیگر و جریان‌های مردمی خواست برای آنچه "براندازی حکومت بارزانی" نامید، به او بپیوندند.
نکته تأمل‌برانگیز، سکوت نسبی رسانه‌های رسمی اقلیم در قبال این بحران بود؛ همان رسانه‌هایی که در تحریک احساسات کردهای ایرانی علیه فارسی‌زبانان یا سرمایه‌گذاران آذری فعال‌اند، در برابر این بحران عمیق ایلیاتی، واکنشی حداقلی نشان دادند. این خود حاکی از تمایل دستگاه تبلیغاتی حاکم به پنهان‌سازی شکاف‌های درونی و بازتولید یک تصویر یک‌دست و دروغین از اقتدار.

با وجود آن‌که خورشید هرکی بر اساس رأی دادگاه اربیل، به تصرف غیرقانونی زمین متهم شده بود، نه تنها بازداشت نشد، بلکه پس از یک شورش مسلحانه خونین که به کشته شدن دست‌کم دو نیروی امنیتی انجامید، بدون مجازات به زندگی عادی بازگشت. مهم‌تر آن‌که خورشید هرکی که در آغاز شورش، بارزانی‌ها را «خائن به کردها» و «دیکتاتور» می‌خواند، پس از مصالحه‌ای پنهان، خود را «فرزند بارزانی» معرفی کرد. این چرخش کلامی و سیاسی، بیانگر ساختار بی‌قاعده‌ای‌ست که قانون در آن تابع قدرت قبیله است، نه بالعکس.

در واقع، آنچه در خبات روی داد، نه صرفاً نزاعی محلی، بلکه نماد شکاف درونی در رأس ساختار قدرت اقلیم کردستان است. خورشید هرکی نه اپوزیسیونی خارجی بود، نه دست‌نشانده ترکیه یا ایران. او برآمده از درون سیستم بود؛ فرمانده‌ای که سال‌ها در صفوف حزب دموکرات خدمت کرده، و خانه‌اش با تصاویر رهبران خاندان بارزانی آذین شده است. تقابل مسلحانه او با دستور دستگاه امنیتی، بیش از آن‌که یک شورش فردی باشد، نشان‌دهنده‌ی گسست در وفاداری‌ها و ترک برداشتن هژمونی قبیله حاکم است.

در حاشیه این درگیری‌ها، اعتراضاتی نیز در اربیل شکل گرفت. در عین حال، پهپادها و جنگنده‌های ترکیه بر فراز آسمان اقلیم به پرواز درآمدند؛ تا در صورت لزوم شورشیان را سرکوب و از خاندان بارزانی دفاع کنند. چرا که در صورت فروپاشی آن، اقلیم کردستان دیگر نمی‌تواند حیات خلوت استراتژیک ترکیه با ده‌ها پایگاه نظامی باقی بماند. این حضور نظامی، نشانه‌ای گویا از وابستگی ژئوپلیتیکی ساختار حاکم به آنکاراست.

برای ما ایرانیان نکته جالب‌ آن‌ بود که برخی کانال‌های فارسی‌زبان با پیش‌فرض‌های اغراق‌آمیز، از «نقشه هرکی‌ها برای کودتا علیه بارزانی و تجزیه ایران» سخن گفتند!
این تحلیل‌های سست، بیش از آن‌که بازتاب واقعیت باشد، نشانگر ترسی ساختگی از فروپاشی ملی و سرمایه‌گذاری عظیم رسانه‌ای بر اضطراب تجزیه و ترساندن ملت ایران است.
در نهایت، این حادثه نشان داد که در اقلیم کردستان، قانون در برابر قدرت عشیره معنایی ندارد. در این ساختار، قدرت قبیله نه تنها برتر از نظم حقوقی است، بلکه اساس تعیین‌کننده مشروعیت سیاسی و امنیتی به‌شمار می‌رود. شورش خورشید هرکی، اگرچه ممکن است با مصالحه یا حذف فیزیکی خاتمه یابد، اما نشانه‌ای آشکار از شکنندگی درونی قدرت در اقلیم و فقدان هرگونه نهاد قانونی مستقل و قابل اتکا است.
در پایان باید گفت مردم اقلیم کردستان که سه ماه است حقوق خود را نگرفته‌اند و در طول شبانه‌روز چهار ساعت برق دارند و گاه از خانواده‌ای سه فرزند پسر در راه مهاجرت قاچاقی در دریا غرق شده‌اند روز‌له روز بیشتر به حکومت مرکزی عراق مایل می‌شوند اما حتی با خواست مردمی نیز تا وقتی منافع آنکارا تامین شود فروپاشی حکومت حاکم بر اقلیم کردستان به سادگی شدنی نیست ‌.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

حتی فریدریش فون هایک می‌نویسد:
> «در جهانی آرمانی من به آزادی کامل جابجایی معتقدم. اما در جهان واقعی، این جابجایی می‌تواند به بی‌ثباتی فرهنگی، فشار بر منابع و تهدید نظم اجتماعی بیانجامد. بنابراین دولت‌ها حق دارند برای حفظ ساختار خود، مهاجرت را محدود کنند.»


پس این‌که امروز لیبرتارین‌های ایرانی، تحت عنوان آزادی، عملاً در کنار چپ رادیکال ایستاده‌اند، نه از سر وفاداری به لیبرالیسم است، بلکه از روی غفلت فلسفی، بی‌ریشگی ملی، و ساده‌انگاری نظری‌ست.
و ما، به‌عنوان مدافعان آزادی، مسئولیت داریم پیش از هرچیز، از ملت دفاع کنیم—زیرا تنها ملت است که آزادی را می‌زاید، و تنها فرهنگ ملی است که انسان‌گرایی را معنا می‌بخشد.
@iranban_kord

Читать полностью…
Subscribe to a channel