iranban_kord | Unsorted

Telegram-канал iranban_kord - ایرانبان کُرد

1716

مبارزه با پانکردیسم ستیز با کُرد نیست بلکه عین کُرد بودن است. هیچ ملاحظه ای بالاتر از ایران نیست. ارتباط با ما @iranban_kordbot

Subscribe to a channel

ایرانبان کُرد

ائتلاف مضحک: هنگامی که لیبرتارین و چپ رادیکال، در ماجرای اخراج افغانی‌ها دست در دست علیه ملت می‌ایستند

ماجرای دفاع مشترک چپ ایرانی و لیبرتارین‌های وطنی از حضور میلیونی مهاجران افغانستانی در ایران، نه صرفاً تناقض، بلکه نمایشی است از یک هجو سیاسی تمام‌عیار. در ظاهر، این دو جریان هیچ نقطه‌ی اشتراکی ندارند: یکی بازار را طرد می‌کند، دیگریتقدیس ؛ یکی عدالت را محور می‌داند، آن‌یکی آزادی فردی را؛ یکی از دخالت دولت در اقتصاد دفاع می‌کند، دیگری خواهان انحلال دولت است. اما به‌وقت عمل، همچون دو بال یک پیکر بی‌ریشه، به جان اقتدار ملی و بنیان دولت‌ـ‌ملت می‌افتند.

چپ ایرانی سال‌هاست هر امر فراملی، ضدملی، ضدسنت و ضداقتدار را با آغوش باز می‌پذیرد—چه در قالب فمینیسم انتزاعی، چه قوم‌گرایی بی‌ریشه، یا مهاجرگرایی افسارگسیخته. در سوی دیگر، لیبرتارین ایرانی اکنون در کنار همان چپ ضدسرمایه‌داری، زیر پرچم «حقوق مهاجر افغان» ایستاده است.
اما چه اشتراکی میان این دو جریان وجود دارد؟ نه درک‌شان از عدالت یکی‌ست، نه تلقی‌شان از آزادی. تنها اشتراک‌شان در تحقیر ملت، تحقیر نظم سیاسی، و تحقیر هویت فرهنگی ایران خلاصه می‌شود.
لیبرتارین ایرانی، با توسل به منطق بازار آزاد، از «کارگر ارزان» افغان دفاع می‌کند—بی‌آنکه بگوید این کارگر، نه مالیات می‌پردازد، نه بیمه دارد، نه تابع نظم شهری است و نه مقید به قانون.
چپ ایرانی نیز، هم‌زمان که از «ستم» به مهاجر می‌گوید، درباره اشغال زایشگاه‌ها، مصرف بی‌ضابطه خدمات درمانی، فشار بی‌سابقه بر نظام سلامت، و زایش جمعیتی افسارگسیخته‌ای که ترکیب جمعیتی کشور را دستخوش تغییر کرده است سکوت می‌کند!

این دو جریان، چنان درگیر توهمات انتزاعی شده‌اند که فراموش کرده‌اند لیبرالیسم—دست‌کم در سنت هایکی—پیش و بیش از آن‌که با جهان‌وطنی تعریف شود، با نظم، مرز، قرارداد اجتماعی و حاکمیت قانون پیوند دارد.
آیا این است آزادی؟ که جمعیتی بیگانه، بی‌هیچ پیوند فرهنگی و نهادی، در مناطق فارسی‌زبان ساکن شود و بر زبان، درمان، آموزش و هویت ملی فشار وارد کند؟
آیا این است عدالت؟ که ایرانیِ بومی هزینه بدهد و مهاجر، بی‌هیچ مشارکتی، از منافع ملی بهره‌مند شود؟
آیا این است وطن‌دوستی؟ که ترکیب جمعیتی کشور به‌سوی نابسامانی سوق داده شود و هیچ صدای اعتراضی برنخیزد؟
نه. این نه آزادی است و نه عدالت. بلکه توهم روشنفکری است، با عمیق‌ترین بی‌اعتنایی به واقعیت جامعهٔ ایرانی.
و در پایان، این پرسش بنیادین باقی می‌ماند:
چگونه ممکن است دو جریان به‌ظاهر متضاد، در عمل هدفی یکسان را نشانه بگیرند—تضعیف اقتدار ملی، واپاشی دولت‌ملت، و تضعیف فرهنگ سیاسی ایران؟
پاسخ روشن است: آنجا که ریشه‌ای در تاریخ، فرهنگ و ملت وجود نداشته باشد، همه‌چیز ممکن است.
آری، می‌توان لیبرال بود، اما ملت‌مدار.
می‌توان آزادی‌خواه بود، اما مدافع مرز.
می‌توان انسان‌دوست بود، اما نخست حافظ جمعیت، هویت، و فرهنگ خود.
جالب آن‌که برخی از همین لیبرتارین‌ها، دلبستهٔ دوران قاجار‌اند—دوره‌ای از انحطاط، بی‌دولتی، واگذاری سرزمین، و سیطرهٔ روابط قبیله‌ای. چرا؟ چون در آن عصر، نه دولت ملی وجود داشت، نه ساختار مدرن، و نه همبستگی فرهنگی؛ تنها چیزی که بود، روابط طایفه‌ای و ساختارهای پیشا‌مدرن بود. این ستایش از فروپاشیدگی، چیزی نیست جز تمایل رادیکال به نفی مشروعیت ایران مدرن.
اگر کسی حقیقتاً به آزادی، کرامت انسانی، بازار و عدالت باور دارد، باید نخست از نهاد ملت، از زبان ملی، از حافظهٔ تمدنی، و از مرزهای فرهنگی صیانت کند.
زیرا بدون مرز و ملت، آزادی به اسارت قبیله و هرج‌ومرج در‌می‌آید؛ و بدون همبستگی فرهنگی، کرامت انسانی چیزی جز یک شعار توخالی نیست.
لیبرتارین‌ها اغلب بر آزادی‌های اقتصادی چون «عرضهٔ نیروی کار ارزان» تأکید می‌ورزند. اما این نگاه، انسان را به کالا تقلیل می‌دهد، و جامعه را به بازار صرف، که از بنیان‌های فرهنگی و هویتی تهی شده است. حال آن‌که اقتصاد آزاد بدون زیرساخت‌های نظم، اعتماد اجتماعی و قانون پایدار نمی‌ماند. مهاجرت بی‌قاعدهٔ جمعیت‌هایی با فرهنگ طایفه‌ای و نرخ زاد و ولد بالا، این زیرساخت‌ها را فرسوده می‌سازد.
موضع لیبرتارین‌ها در دفاع از «آزادی مهاجرت» بر مفهوم freedom of movement بنا شده است. اما این آزادی در خلأ معنا ندارد. ورود جمعیتی عظیم که فاقد التزام فرهنگی، نهادی و قانونی به کشور میزبان‌اند، نه‌تنها ظرفیت دولت برای ارائهٔ خدمات عمومی را تضعیف می‌کند، بلکه بنیاد لیبرالیسم را از درون متلاشی می‌سازد.
زیرا لیبرالیسم—دست‌کم در سنت هایکی—نه آشوب، که نظم خودجوش بر پایهٔ سنت‌ها و نهادهای پایدار است. مرزهای جغرافیایی و فرهنگی، برای لیبرالیسم ملت‌مدار، ابزار صیانت از خودمختاری مدنی و انسجام اجتماعی‌اند.
@Iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

احیانا بی‌بی‌ اصلاحات و اینترکومله
نمی‌خوان به درگیری‌های مسلحانه ایل هرکی و بارزانی واکنشی نشون بدن ؟
مگه این دموکراسی قبیله‌ای که تبلیغش رو میکنن نیست ؟!

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

پانترک‌ها در جنگ ۱۲ روزه (¬‿¬)

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

من همیشه فکر می‌کردم سرویس دادن یک طرفه ایرانشهری‌ها به کردها رابطه سمیه تا اینکه رابطه ایلان ماسک و ترامپ رو دیدم :)

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

واقعیت آن است که پانکردهای ایرانی، از یک‌سو ناسیونالیست‌ترین و ایران‌ستیزترین طیف ناسیونالیسم کردی محسوب می‌شوند و از سوی دیگر، به دلیل آنکه تاکنون تجربه حکومت قومی مستقل را نداشته‌اند، هنوز در فضای آرمان‌گرایانه و ذهنی به‌سر می‌برند. این پدیده را می‌توان در کردهای خانقین و بدره عراق نیز مشاهده کرد؛ شهرهایی مانند خانقین، که خارج از مرزهای رسمی اقلیم قرار دارند، به‌دلیل مجاورت جغرافیایی، تعلق خاطر زیادی به ساختار قدرت اقلیم دارند، در حالی که ساکنان خود اقلیم، با مشاهده فساد ساختاری، تبعیض و سلطه خاندان‌های مافیایی، روزبه‌روز از حاکمیت اقلیم بیزارتر می‌شوند.
در نهایت، آنچه در بطن تحولات کنونی مناطق نفت‌خیز کردنشین جریان دارد، صرفاً تقابل هویت‌های قومی و مذهبی نیست، بلکه رقابت ژئوپلیتیکی بر سر منابع انرژی، که شریان حیاتی قدرت سیاسی در منطقه است، تعیین‌کننده اصلی معادلات خواهد بود.

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

تحقیرو فحاشی کردهای اهل سنت به اجرای مراسم عاشورای کردهای خانقین با پرچم کردستان.
نکته :این کامنت‌ها موجه‌ترین کامنت‌هایی هستند که امکان نمایش آنها وجود دارد .

@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎قوم‌گرایی کردها و یهودستیزی سازمان‌یافته: نگاهی به افسانه انتساب فارس‌ها و شیعه‌ها به یهودیت

اینکه بخشی از کردها به‌جد بر این باورند که فارس‌ها و شیعه‌ها، یهودی یا وابسته به یهودیت هستند، ریشه در نوعی یهودستیزیِ سازمان‌یافته دارد؛ ستیزی که هم منشأ مذهبی دارد و هم حاصل خوانش نو و گزینشیِ آن‌ها از تاریخ است. در واقع، این گفتمان، بازتاب نوعی بازسازی هویت قومی بر مبنای دشمن‌سازی و تمایزگذاری با دیگریِ مفروض است.
برای کردها، به ویژه آن دسته که در چارچوب ذهنیت سنتی و قبیله‌ای می‌اندیشند، عبور از افتخار تاریخی به صلاح‌الدین ایوبی، به‌عنوان دشمن صلیبیان و نماد ستیز با غرب مسیحی، به پذیرش سکولاریسم (sécularisme) و ارزش‌های مدرن، امری بسیار دشوار است. از سوی دیگر، در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود که کردها در ستیز با تاریخ ایران، به پیروی از پان‌ترک‌ها روی آورده‌اند؛ که تاریخ ایران، کوروش بزرگ و شاهنامه فردوسی را ساخته و پرداختۀ یهودیان می‌دانند!
تلاش این روزهای کردها برای چسباندن خود به اسرائیل، ناشی و برخاسته از منطق انعطاف‌پذیری قبیله‌ای (tribal pragmatism)، تمایل به خدمت در برابر قدرت‌های برتر و نیز آنارشیسم ذاتی ساختار اجتماعی آنان است. وگرنه واقعیت آن است که جامعۀ کرد، در بُعد سنتی و قومی خود، جامعه‌ای بسیار متعصب و مذهبی ، یهودستیز و تاریخ‌ستیز باقی مانده است تا بدانجا که نسبت محیرالعقول یهودی را به فارسی زبانان و شیعیان می‌دهد!
چرا که در ذهن دین‌خو و متعصب او شیعه ،زردشتی ،یهودی و مسیحی و ...همگی از دین خارج و مطرود هستند چنانچه افاغنه در مصاحبه‌های خود به روشنی می‌گفتند ایرانیان از دین خارج هستند و باید برای جهاد به آنجا رفت و نه اسراییل و اینگونه بود که بخشی از این برادران مسلمان در جنگ ۱۲ روزه ستون پنجم اسرائیل شدند و نتیجه آن اخراج چند هزار تن از جمعیت ۱۵ میلیونی ایشان است که امیدواریم روند این اخراج ادامه داشته باشد .
این مسئله باید مورد توجه کردهای شیعه و اهل حق ایرانی باشد به ویژه با رفتاری که در اقلیم کردی عراق با ایزدی‌ها در دوران حمله داعش و در تمام تاریخ کردهای عثمانی با غیر سنی‌ها ولو کردهای ایزدی و علوی انجام شده است .
ایشان برای جناح سنی سوران و کرمانج نقش گوشت دم توپ را بازی می‌کنند چنانچه کلیت مبارزات کردی برای اسرائیل همان نقشی را ایفا می‌کند که پیش‌تر برای ایالات متحده آمریکا و چهار کشور ایران ،ترکیه ،عراق و سوریه داشته‌اند: یک کارت بازی (bargaining chip) و ابزار فشار منطقه‌ای بر کشورهایی که میزبان جمعیت کرد هستند و هربار که دیگر نیازی به آنها نبوده دور انداخته شده‌اند .
نکتۀ اساسی اینجاست که اگر کردها واقعاً اسرائیل را بپذیرند، این پذیرش به‌طور منطقی به معنای پذیرش تاریخ ایران نیز خواهد بود؛ چراکه بسیاری از ادعاهایی که در تقلید از پان‌ترک‌ها مطرح کرده‌اند، مبتنی بر نفی این تاریخ و انتساب آن به یهودیان است. اما ساختار قبیله‌ای و ذهنیت فرصت‌طلبانه، بسیار وقیح‌تر و انعطاف‌پذیرتر از آن است که اسیر این تناقضات شود یا از آن شرم کند. این ذهنیت به‌خوبی با تحلیل‌های لوسین لوی-برول (Lucien Lévy-Bruhl) دربارۀ ذهنیت پیش‌منطقی و اسطوره‌پردازی‌های قوم‌محور قابل توضیح است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎رَپ جوان کرد پاسخی رعدآسا به تحریف نام خلیج فارس

گاهی باید حقیقت را همان‌طور که هست، خشن، زمخت و بی‌واسطه به زبان آورد، درست مثل بیت‌های یک آهنگ رَپ که نه دنبال مجاز است، نه دنبال پوشاندن واقعیت با لفافه واژگان لطیف و شاعرانه. رَپ، زبان حاشیه‌هاست؛ زبان شکاف‌ها، اعتراض‌ها، و آن جایی که تاریخ، مثل زخم، باز مانده است.

وقتی یک پسر کرد از ارومیه، با واژه‌هایی که مثل سیلی فرود می‌آید، از نام «خلیج فارس» دفاع می‌کند، آنچه اتفاق می‌افتد فقط یک انتخاب موسیقایی یا ملی‌گرایانه نیست؛ این یک گسست و یک پیوند هم‌زمان است. گسست از تحریفی که کشورهای مرفه حاشیه خلیج فارس و قبیله‌گرایان انیرانی سال‌هاست می‌کارند، و پیوندی تلخ اما ریشه‌دار با آن بخش از تاریخ که کردها را، چه بخواهند و چه نخواهند، با مفهوم ایرانیت گره زده است.
هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که سیاست‌های صفویه، شکافی عمیق میان کردها و ایرانیت ایجاد کرد؛ شکافی که از دل صفوف قزلباش سر برآورد، جایی که هم مذهب و هم قدرت، مرزکشی‌های تازه‌ای تعریف کردند و بخشی از کردها، ناچار، اردوگاه عثمانی را برگزیدند.
اما تاریخ هرگز خطی پیش نمی‌رود. همان شکاف، بستر رادیکالیسم، خروش و ساختارشکنی شد؛ چیزی که در فرهنگ کردی، طبیعی است .
کردهای میهن‌پرست ، وقتی از ایران حرف می‌زنند، اغلب آن را با مهربانی شاعرانه بلوچ‌ها، یا حساب‌ و کتاب و دین‌مدارای آذری‌ها، یا حماسه‌پردازی‌های لطیف لر و بختیاری‌ها نمی‌آمیزند. این میهن‌دوستی، زخمی، خشمگین و رادیکال است. مثل خود رَپ؛ بی‌پرده، خشن و بی‌تعارف. از همین روست که دفاع از خلیج فارس، آن‌هم در قالب موسیقی رَپ، برای یک جوان کرد نه یک ژست فرهنگی، که امتداد همان سنت طغیان، همان شکافِ به جا مانده از قرون، و همان میل دیرینه به ساختارشکنی است.
نگاهی به تاریخ کافی‌ست تا ببینیم کردها، در مقام میهن‌دوستان رادیکال، کم نبوده‌اند. کسانی چون قرنی آقای مامش، که آن‌قدر در این طغیان ریشه دواند که روزی به قازی محمد گفت: «اصلا من کرد نیستم!» نه از سر انکار، بلکه از سر یک اعتراض تاریخی و هویتی پیچیده که فقط می‌شود در متن همان شکاف فهمید، شکافی که صفویه کاشت و تا امروز ادامه دارد.
در این میان، پروژه ایرانشهری، هرچند در کل منطقه شکست‌ها و ناکامی‌هایش را دید، اما در ارومیه، همین شهر مرزی، جایی که هویت‌ها بر لبه‌ی تیغ راه می‌روند، توانست تا حدودی، بخشی از این شکاف را پر کند. پر کردنِ کاملش شاید خیال‌انگیز باشد، اما شکستن انحصار گفتمان پان‌ترکیسم، و بیرون کشیدن جوانان کرد از انفعال، آن‌هم با سپر زبان فارسی و ایرانیت، اتفاقی کوچک نیست.
رَپِ این پسر کرد، بیش از آن‌که شعار باشد، بازتاب یک واقعیت تلخ تاریخی است. صدایی که با تمام خشم، ناهنجاری و خشونتش، نشان می‌دهد هنوز، در دل همان شکاف‌های تاریخی، میل به بازتعریف و بازگشت وجود دارد. نه بازگشتی آرمان‌گرایانه و زیباشناسانه، بلکه بازگشتی زخمی، خشم‌آلود و صریح؛ همان‌طور که زبان رَپ اقتضا می‌کند، و همان‌طور که تاریخ کردها در این سرزمین شکل گرفته است.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

کار شایسته و ستودنی راننده آذربایجانی، با دیدن نام ایران بر تابلو راهنمایی در جاده ترکیه، نمودی آشکار از پیوند عمیق آذربایجانی‌ها با هویت و وطن خویش است. این رفتار نه صرفاً یک کنش فردی، بلکه تجلی ملموس روح میهن‌دوستی و حفظ شأن و حرمت نام ایران در عرصه بین‌المللی است. چنین کردارهایی، گرچه کوچک و بی‌ادعا به نظر می‌رسند، در حقیقت پژواکی بزرگ از کرامت فرهنگی، حس تعلق ملی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی است که در جان ایرانیان ریشه دارد.
آفرین بر غیرتت مرد✌️
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

اعتراض آشوریان عراق به حمله کردها به آشوریان اقلیم کردی عراق و غصب زمین‌های آشوریان توسط ایشان.
عجب آنکه کردهایی که به صورت سیستماتیک آثار باستانی آشوریان را از بین می‌برند، زمین های ایشان را غصب می‌کنند مدعی کرد بودن ایشان نیز هستند حال آنکه نسل‌کشی آشوریان و محو آنان از سرزمین باستانی خود توسط کردها در پایان دوره عثمانی انجام شد .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

دختری کرد از ایران می‌گوید: کردهای باشور (اقلیم کردستان عراق) برایم می‌نویسند که نگو «ایرانی» هستی، بگو «کرد» هستی. اما واقعیت این است که کرد و ایرانی تفاوتی ندارند. جالب آن‌که، این بار ماجرا معکوس شده است. معمولاً کردهای ایران همواره از کردهای عراقی گلایه می‌کنند که چرا آن‌ها، کردهای ایران را صرفاً «ایرانی» خطاب می‌کنند و نه «کرد»؛ اما این‌بار، همان کردهای عراق از او می‌خواهند ایرانی بودنش را انکار کند و فقط بر کرد بودنش تأکید کند! 😁
با توجه به لهجه و گویش این فرد، مشخص است که از کردهای سورانی و اهل‌ سنت است.
هر کسی که اندکی با فضای مجازی در میان کردها آشنا باشد، می‌داند که کردهای ایران‌گرا تا چه اندازه هدف دشنام، فحاشی و حملات هماهنگ قرار می‌گیرند. بیان چنین دیدگاهی که بر هم‌سویی هویت کردی و ایرانی تأکید می‌کند، در این فضا، نیازمند شهامت و جسارت بسیار است و چند روزی است که ویدئوی این بانو در صفحات مجازی بازنشر شده و سیل توهین‌ها روانه او می‌شود.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

دیگه به گمانم کوس رسوایی پانترکیسم و ایرانشهری به زمین افتاده و اینکه هنوز این حضرات ، نیم میلیون فالوئر دارن از همون فرمول ۲۵ میلیون فالوئر BBC فارسی پیروی می‌کنه و امروز اگه کسی نفهمه این میزان تمرکز و تبلیغ تجزیه‌طلبی و گوشزد کردن خطر باکو و ترکیه از سمت این جماعت فاندی که اساسا با غولسازی از پانترکها ،وطن‌پرست شدن مشکل از هوش و بی‌تجربگی خودشه .
این حضرات طوری بر طبل تجزیه ایران می‌زنن که خود تجزیه‌طلبها اینطور نیستند حتی بسیاری از کردها با تجربه جنگ ۱۲ روزه و ترس از هدف قرار گرفتن منابع نفتی و گازی جنوب (البته جنوب ایران رو هم کردستان میدونن)و در نتیجه بی‌برقی و بی‌آبی و بی‌گازی از تجزیه‌طلبی به فدرالیسم شیفت کردن تا از دولت مرکزی بودجه مفت بگیرن و ضمن داشتن یک اقلیم با منابع ایران حال کنن.
ایرانشهری اگر مختصر صداقتی داشت از اون همه پرچم و شعار تجزیه‌طلبانه کردها در نوروز یک خبر کار می‌کرد تا آذری‌ها رو به آغوش باکو و ترکیه هول نده ، نه اینکه ماله بکشه و الان یادش افتاده که کردها چند تا حزب مسلح دارن تازه با این حال هنوز هم به اندازه چند تا پانترک معلوم الحال به اونها نمی‌پردازه‌.
این جنگ هر بدی داشت ولی مردم ایران ذات آذری‌ها رو شناختن که به کشور خیانت نمی‌کنن.
هیچ باکویی و ترکیه‌ای احمقی هم دنبال دردسر نمی‌گرده جایی از ایران رو الحاق کنه.
همه اینها به کنار باید شرم کنید کارتون به جایی رسیده به بلوچ‌ها تهمت تجزیه‌طلبی می‌زنید ،بلوچ خون ایرانه، نود درصد اکانت‌های تجزیه‌طلب بلوچ ،کردها هستند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎پس از ۳۲ سال خودمختاری اقلیم کردی عراق ،فریاد پیشمرگه کرد اقلیم کردی عراق از اینکه نمی‌تواند هزینه درمان فرزندانش را بپردازد ولی فرزندان مسئولان در ترکیه و آمریکا و دبی تفریح می‌کنند.
بی‌جهت نیست که امروزه کردهای عراقی به دولت مرکزی عراق تمایل دارند و حتی با وجود تجربه بمباران شیمایی و نسلکشی توسط صدام به او درود و رحمت می‌فرستند!
متن روی فیلم: اگر یک دختر مدل بود به او ماشین و خانه و دلار می‌دادند‌،طعنه این پیج کرد به دختران مدل و خوانندگان زن به ویژه کردهای ایران است که در اقلیم کردستان تبلیغ پانکردیسم می‌کنند و پشتیبانی مالی دولت اقلیم را دارند .
کردهای ایرانی، به سبب تجربه زیست مشترک با فارسی‌زبانان، در مقایسه با کردهای عراق و ترکیه سکولارتر بوده و در عرصه ناسیونالیسم رادیکال‌تر و تندروترند. از همین رو، در عراق بسیاری از آنان به چشم عناصر فاسد و سربار نگریسته می‌شوند و کردهای عراقی آنان را تحقیر می‌کنند. این در حالی است که کارگران کرد ایرانی، با وجود فقدان حقوق شهروندی برابر، بسیاری از مشاغل سخت در اقلیم کردستان عراق را بر عهده دارند. اما خود کردهای عراقی، که هنوز خاطره رفاه دوران حکومت صدام را به یاد دارند، حاضر به انجام مشاغل سخت نیستند و بسیاری از آنان در مسیر مهاجرت غیرقانونی به اروپا جان خود را از دست داده‌اند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

〽️دستگیری دو زن کرد عراقی توسط نظامیان ترک در اقلیم کردی عراق
ویدئو از پیج‌های کردی هوادار پ‌ک‌ک
ترکیه حضور نظامی خود در اقلیم کردی را سرکوب گریلای پ.ک.ک عنوان می‌کند و با پخش فیلم‌هایی مانند شرکت سربازان ترک در جشن‌های کردی و همسفره بودن سربازان با کردهای اقلیم کردستان و رقصیدن کردها در برابر کاروان زرهی ترک می‌کوشد چهره‌ای مسالمت آمیز و محبوب و عثمانی‌وار در میان کردهای عراقی از خود نمایش دهد اما در عمل گشت‌های بازرسی ترکیه از شهروندان کرد عراقی و مزاحمت برای زنان کرد موجبات خشم مردم از رابطه حزب عشیره بارزانی با اردوغان را فراهم کرده است .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

فمینیست کرد: فارس‌ها را به کردستان راه ندهید، به آن‌ها پناه ندهید!

پرسشی که ذهن این فمینیست کرد را به خود مشغول کرده، این است که چرا پس از حمله اسرائیل، برخی از کردها به مردم ایران (فارس‌ها) پیشنهاد داده‌اند که به دلیل آرامش نسبی مناطق کردنشین، به این مناطق بیایند.

واقعیت آن است که چنین تعارف‌هایی صرفاً از سوی یکی دو اینفلوئنسر کرد ـ که آنان نیز همچون اغلب همکارانشان در چارچوب قبیله‌گرایی می‌اندیشند ـ مطرح شد، تا به‌اصطلاح جوانمردی و مهمان‌نوازی کردها را به رخ بکشند که این پست‌ها با موجی از فحاشی و هتاکی کردها مواجه شد و منتشرکنندگان ناچار به حذف آن شدند.

در کنار این ماجرا، برخی صفحات مجازی محلی در استان کردستان، صرفاً در حد یک پرسش از مخاطبان خود سؤال کردند که آیا حاضرند به ایرانیان (فارس‌ها) پناه دهند یا نه؟ همین پرسش ساده نیز با موج سنگین مخالفت، فحاشی و توهین به فارسی‌زبانان روبه‌رو شد. متأسفانه به دلیل سرعت پایین اینترنت یا حذف این پست‌ها، امکان ثبت و ضبط مستندات تصویری دقیق از کامنت‌ها فراهم نیست.
کردها مدعی‌اند که فارس‌ها در جریان خیزش ژینا، تنها از پنجره‌ها شعار داده‌اند و هیچ هزینه‌ای پرداخت نکرده‌اند! و هم‌زمان می‌کوشند با چپاندن بلوچ‌ها در کنار خود متحدی برای خود بیابند.
پرسش اصلی اینجاست که چرا بخش قابل توجهی از فمینیست‌های فارسی‌زبان، همواره در حالی که با تیشه به ریشه هر امر ملی و ایرانی می‌زنند، پشت نقاب‌هایی همچون «انسانیت» و «جهان بدون مرز» پنهان می‌شوند، اما در عمل دقیقاً در زمین افغان‌ها و تجزیه‌طلبانی بازی می‌کنند که هدفشان تجزیه ایران و ساخت مرزهای تازه است؟ این در حالی است که همین افراد حتی حاضر نیستند از زنان و کودکانی که توسط مهاجران غیرقانونی مورد تعرض قرار گرفته‌اند، دفاع کنند.
در نقطه مقابل، چپ‌گرایان کرد، فمینیست‌های کرد و طیف موسوم به روشنفکران کرد، به‌طور مداوم در گفتمان قبیله‌محور نقش‌آفرینی می‌کنند. البته، پس از تجربه جنگ ۱۲ روزه، بخش قابل توجهی از کردها به جای تجزیه‌طلبی به سمت ایده فدرالیسم و خودمختاری متمایل شده‌اند. احتمالاً چنین می‌پندارند که چون در قالب فدرالیسم، همچنان در چارچوب ایران باقی می‌مانند، باید گاز و نفت پارس جنوبی نیز خرج اقلیم عشیره‌ای آنان شود و تصور می‌کنند که در این صورت، شدت جنگ‌ها کمتر خواهد بود؛ غافل از آن‌که جنگ‌های قبیله‌ای بر سر مرزهای فدرالی، دیر یا زود به درون خانه و کاشانه همه کشیده خواهد شد.
در همین جنگ اخیر هیچ فارسی‌زبانی برای پناه گرفتن به مناطق کردنشین نرفت. با این حال فمینیست‌ها، اینفلوئنسرها و تجزیه‌طلبان کرد، چنان گارد گرفته‌اند که گویی موج مهاجرت فارس‌ها به این مناطق شکل گرفته است. در حالی‌که در عمل، تنها برخی کردهای شهرهای درگیر احتمالاً مجبور به بازگشت یا جابه‌جایی داخلی شدند و هیچ فارسی‌زبانی به خانه «اصیل‌ترین هم‌میهنان» خود پناه نبرده است.
فاشیسم قومی و قبیله‌گرایی، که با افسانه‌سازی‌های کودکانه و روایات رمانتیک تغذیه می‌شود، نه‌تنها جایی برای دلسوزی، همزیستی یا حتی پناه دادن به کودکی گرسنه و بی‌پناه باقی نمی‌گذارد، بلکه عملاً هرگونه همبستگی ملی را از ریشه می‌زند.
اما سوی دیگر ماجرا روشن و امیدوار کننده است، میلیون‌ها نفر از اهالی تهران در دوران بحران به آغوش خطه شمال کشور پناه بردند؛ تهرانی که خود ترکیبی است از بیش از یک میلیون کرد، میلیون‌ها آذری و میلیون ها نفر دیگر از تیره‌های ایرانی.
این واقعیت، علیرغم تمام بحران‌ها و مشکلات، بار دیگر نشان داد که ایران، همچنان ظرفیت واقعی برای همزیستی دارد.
به‌ویژه، نگرانی و اعلام آمادگی صمیمانه هم‌میهنان سیستان و بلوچستان در شبکه‌های مجازی برای میزبانی از آسیب‌دیدگان و جنگ‌زدگان، صحنه‌ای دلگرم‌کننده و سزاوار قدردانی است؛ شرافت و وفاداری‌ای که شایسته که روزی جبران شود و این جبران چیزی نیست جز ساخت و فراهم کردن بهترین‌ها برای سیستان و بلوچستان.
در بزنگاه‌های سخت و بحران‌های ملی است که می‌توان چهره واقعی انسان‌ها و جریان‌ها را شناخت. بحران‌ها، بهترین میدان برای کنار رفتن نقاب‌ها و روشن شدن مرز میان حقیقت و افسانه‌اند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

با اخراج بخشی از جمعیت میلیونی افغان‌ها از ایران برخی از مردم افغانستان به استقبال هم‌میهنان خود رفتند .
به نظر می‌رسد ۲۰ سال اشغال افغانستان با هزینه بیش از دو تریلیون دلار این خوبی را داشته که افغانستان را از کشوری که تنها یک میلیون دانش‌آموز(پسر) داشت به امروز که ۱۰ میلیون دانش‌آموز دارد برساند و تا حدودی روحیات دگر ستیزی اقوام افغانستان را کمرنگ کند.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

ابراز خوشحالی پیج پانکردی از انفجار تجریش .

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

یک اشتباهی من در این پست داشتم که به تازگی متوجه شدم که کردها مسبب مرگ خانم رسولی رو هم حکومتی معرفی کردند که من نمی‌دونستم و به این معناست که حتی تجمع کردها در اعتراض به مرگ این خانم هم با این تصور بود که مسبب این اتفاق، فردی خارج از قبیله‌ست.
چند هفته پیش مردی که قصد تجاوز به شلیر رسولی رو داشت اعدام شد.
به عبارتی کردها تا به امروز حتی یک‌بار هم از زنان و دختران خود در برابر خشونت سازمان یافته و مردسالاری در جامعه کرد دفاع نکردند و زنان این جامعه هم مبتلا به سندرم استکلهم برای قبیله تبلیغ می‌کنند.

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎ناامیدی، سرخوردگی و پوچی حاصل عمر کهنه پیشمرگه اقلیم کردی عراق
کهنه پیشمرگه اقلیم کردی عراق :شش سال پیشمرگه بودم و اکنون جوان‌ها از حکومت می‌پرسند برای ما جوانان چه کرده‌اید ،ما می‌پرسیم حکومت برای ما پیرها چه کرده است که انقلاب کردی را پایه‌گذاری کردیم ؟!
در جوامعی که فاقد تجربه تاریخی شهرنشینی پایدار، نهادهای مدنی مستقل و فرهنگ قانون‌گرایی هستند، تقسیم قدرت در قالب فدرالیسم نه تنها به تحقق دموکراسی و عدالت اجتماعی نمی‌انجامد، بلکه ساختارهای قبیله‌ای و شبکه‌های مافیایی را به سطح رسمی و نهادمند ارتقاء می‌دهد. آنچه که در اقلیم کردستان عراق به چشم می‌خورد، دقیقاً مصداق این مسئله است؛ قدرت نه در نهادهای منتخب دموکراتیک، بلکه در خاندان‌های مافیایی و شبه‌دولتی ریشه دارد که بر پایه‌ی وفاداری‌های قبیله‌ای و روابط خانوادگی عمل می‌کنند.
نکته این پست که از رسانه‌های اقلیم منتشر شده ، دشنام‌های کردهای ایرانی به این پیرمرد و جاش و خائن و مزدور صدام نامیدن او بود .
کردها خود باید همه چیز را تجربه کنند .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝پرچم کردستان بر دوش کردهای خانقین؛ تلاقی ناسیونالیسم، مذهب و ژئوپلیتیک انرژی

در عاشورای سال گذشته، برخی از کردهای مرکز عراق، به‌ویژه در مناطق خانقین، بدره که اهل تشیع بوده و گویشور زبان‌های کردی جنوبی هستند ، مراسم عزاداری عاشورا را با حمل پرچم اقلیم کردستان برگزار کردند. این اقدام، که گمان می‌رود با حمایت مالی و تبلیغاتی ساختارهای رسمی اقلیم کردستان صورت گرفته باشد، بلافاصله واکنش‌های تند و بعضاً توهین‌آمیز کردهای اهل سنت عراقی را در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به همراه داشت.کامنت‌های منتشرشده در فضای مجازی، به‌ویژه در روزهای نخست، چنان حاوی توهین و خشونت زبانی بود که قابل نمایش عمومی نبود، خصوصاً با توجه به آنکه بخش قابل توجهی از آن، متوجه باورها و مقدسات دینی گروهی از مردم ایران بود. با این حال، چند روز بعد، با مرور مجدد این فضا، روند متفاوتی مشاهده شد؛ این بار موجی از کامنت‌های تحسین و همبستگی قومی غالب شده بود که با دقت در هویت کاربران، مشخص می‌شد اکثریت مطلق آن‌ها از کردهای ایرانی و عمدتاً از شاخه جنوبی کردی بودند، که با رویکردی گروهی و هماهنگ، در منتهای حقارت کوشیده بودند با انبوه‌سازی نظرات مثبت، کامنت‌های توهین‌آمیز اولیه را به حاشیه ببرند.واقعیت این است که در ایران، بخش عمده‌ای از جمعیت کردها، برخلاف عراق و ترکیه و سوریه ، شیعه‌مذهب هستند و کردهای اهل سنت ایرانی نیز، به‌دلیل نیازهای سیاسی و اجتماعی خود، ناگزیر به نوعی همزیستی و مدارا با شیعیان هم‌قوم خود تن داده‌اند. از این رو، هرچند در لایه‌های زیرین ذهنی، باورهای سنتی آنان همچنان پابرجاست، اما در عرصه عمومی می‌کوشند با تأکید بر هویت قومی و نادیده‌گرفتن تفاوت‌های مذهبی، انسجام قومی را برجسته سازند و ساخت کردستان مستقل را یک آرمان سکولار و فاقد اهمیت در هویت دینی جا بزنند.
این رخداد، علاوه بر بروز شکاف‌های درونی در جامعه کردها، نشانگر تضادهای عمیق میان هویت مذهبی و هویت قومی در مناطق کردنشین است.
شایان ذکر است که در صورت شکل‌گیری یک واحد سیاسی مستقل کُردی، شکاف‌های زبانی، مذهبی و قبیله‌ای میان کردهای سورانی، کرمانجی،، و سایر گویشوران، به‌ویژه اختلافات میان سُنی‌ها، شیعیان و پیروان اهل حق (یاری‌ها) به‌عنوان شکاف‌های بنیادین ظهور خواهد کرد. تجربه کنونی اقلیم کردستان عراق، به‌وضوح نشان می‌دهد که هژمونی زبان سورانی و سلطه سیاسی خاندان‌های مافیایی، فضا را برای مشارکت برابر سایر مردم که خاندان قدرتمندی ندارند محدود ساخته است چه برسد به گویشوران دیگر زبان‌های کردی و اقلیت‌های دینی تا بدانجا که ایزدی‌ها بدون دفاع و پناه در برابر داعش تنها گذاشته شدند .
مناطق استراتژیک نظیر خانقین و کرکوک، که از ذخایر عظیم نفت و گاز برخوردارند، در کانون نزاع‌های ژئوپلیتیکی قرار دارند. تسلط بر این منابع، نه‌تنها قدرت چانه‌زنی اقلیم کردستان در برابر بغداد و بازیگران منطقه‌ای را تقویت می‌کند، بلکه در پروژه‌های ناسیونالیستی و استقلال‌طلبانه کردها، عنصری حیاتی و تعیین‌کننده محسوب می‌شود. واقعیت این است که انگیزه اصلی اقلیم در الحاق مناطق مورد مناقشه‌ای همچون خانقین، کرکوک، جلولا و کفری، بیش از آنکه ناشی از دغدغه‌های فرهنگی یا هویتی باشد، معطوف به منافع اقتصادی و تسلط بر منابع انرژی این مناطق است.
رفتار مشابهی نیز در سیاست‌های کردیزه‌سازی مناطق لرنشین بختیاری و لک‌ها در غرب و جنوب غرب ایران مشاهده می‌شود، که در پس ظاهر قوم‌گرایانه آن، تلاش برای گسترش نفوذ جغرافیایی به سمت منابع نفت، گاز و حتی دسترسی به خلیج فارس نهفته است.
افزون بر آن، ادبیات رایج در برخی از رسانه‌های کردی، به‌ویژه کانال‌های تلگرامی و شبکه‌های اجتماعی، که در آن واژه‌هایی نظیر «رافضی» (توصیف تحقیرآمیز برای شیعیان)، «صیغه‌ای» و «عجم» (اشاره تحقیرآمیز به ایرانیان) به کار می‌رود، گویای شکاف‌های ایدئولوژیک و قومی عمیق در میان جامعه کردهاست. این در حالی است که اکثریت کردهای ایران، شیعه‌مذهب‌اند و در نتیجه، رویکردهای تندروانه اهل سنت کرد، حتی در قالب ناسیونالیسم کردی، با محدودیت‌های درون‌ساختاری مواجه است و از سویی عمق خودباختگی و عدم اعتماد بنفس پانکردهای اهل تشیع را نشان می‌دهد .
باری ،کردهای ایرانی به دلیل همنشینی با فارسی‌زبانان و دمخور بودن با فرهنگ ایرانی اگر چه هنوز بسیارمتعصب هستند اما نسبت به کردهای عراقی سکولارتر محسوب می‌شوند مسئله دیگر این است که به دلیل بیشتر بودن جمعیت کردهای شیعه در ایران ، پانکردیست اهل سنت برای پیشبرد برنامه‌های خود به ایشان نه تنها نیاز دارند بلکه حتی برای رسیدن به آب‌های آزاد و منابع نفتی و گازی باید لرها و لک‌ها را نیز آسمیلیه و کردیسازی کنند .
@Iranian_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

در اینجا می‌بینید که پانکرد هم‌نوا با پانترک، هخامنشیان را «خاخامنشی» و کوروش را یهودی می‌نامد، و تنها نقطه جدایی پانکرد از پانترک، در جایی است که پانترک ملکه تومریس سکایی را ــ که بنا بر ادعای هرودوت، کوروش را کشته است ــ ترک معرفی می‌کند، و آنجا دیگر پانکرد می‌گوید: «ترک است دیگر!»
ناگفته نماند که برخی کردها نیز مدعی شده‌اند که ملکه تومریس کرد بوده و نام او را به شکل «دالگه تهمریش» بازسازی کرده‌اند.
ظاهراً رقابتی شدید بر سر انتساب قتل کوروش میان دو تیره ایرانی شکل گرفته است که در آن زمان اساساً موجودیت مشخص یا هویت قومی تعریف‌شده‌ای نداشتند.
تقریباً تمام آنچه صفحات مجازی کردی در ستیز با زبان فارسی، تاریخ و اساطیر ایران مطرح می‌کنند، بازنشر و رونوشت از مطالب پانترک‌هاست.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

ادعای برگه پان‌کردی :فارس‌ها و شیعیان یهودی و مسلمان تقلبی هستند .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📎آهنگ رپ این پسر کرد در دفاع از نام خلیج فارس .
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

📝فاشیسم سورانی، مهندسی حافظه و ذهنیت قبیله‌ای: آسیب‌شناسی تاریخی حذف آشوریان در کردستان عراق

در تحلیل تاریخی مدرن، فاشیسم صرفاً یک ایدئولوژی سیاسی محدود به نمادها و ساختارهای آشکار قدرت نیست، بلکه فرآیندی عمیق‌تر، خزنده و نظام‌مند است که در بطن خود، هدفی فراتر از کنترل سیاسی را تعقیب می‌کند: مهندسی حافظه (Memory Engineering)، دگرگون‌سازی جمعیت (Demographic Reconfiguration) و زدودن تاریخ (Historical Eradication).
اقلیم کردی عراق، مصداقی تمام‌عیار از این نوع فاشیسم است .
نابودی سیستماتیک و عامدانه آثار باستانی آشوریان — که شامل تخریب سنگ‌نبشته‌های باستانی آشوری، کلیساهای کهن، غارت یا نادیده‌گرفتن بقایای باستان‌شناختی، تحریف و کردی خواندن نام‌های اصیل آشوری شهرهای اقلیم مانند کرکوک دهوک اربیل زاخو و تصرف زمین‌های کشاورزی آشوریان — نه امری تصادفی، بلکه تجلی روشن پروژه‌ای آگاهانه برای مهندسی حافظه جمعی است.
این اقدام، دقیقا معرف فاشیسم است: وقتی یک نظام یا جریان سیاسی برای تثبیت هژمونی خود، تاریخ را به ابزار بدل می‌سازد، حافظه عمومی را مطابق ایدئولوژی مسلط بازسازی می‌کند و اقوام بومی را در زنجیره‌ای از انکار، تحقیر و حذف گرفتار می‌سازد.
در این بستر، فاشیسم سورانی، مفهومی فراتر از سیاست محلی است. این نوع فاشیسم، با تأکید بر انحصار قومی، می‌کوشد نه‌تنها واقعیت‌های سیاسی، بلکه بنیان‌های معرفتی و تاریخی منطقه را دستخوش تحریف سازد. محو ردپای تمدن آشور، به‌عنوان ریشه‌دارترین نشانه هویت این سرزمین، از منظر نظریه تاریخ، خط مقدم همان جنگ خاموش علیه حقیقت تاریخی است.
فاشیسم، تلاشی برای بستن پرونده گذشته است، اما نه با مواجهه نقادانه، بلکه با تخریب و انکار.
در اقلیم کردی عراق یا آنچنان که در تواریخ از آن یادشده :آسورستان یا آشورستان ، آنچه بر سر میراث آشوریان می‌آید، مصداق عینی این گزاره است.
پروژه‌ای که با غصب زمین‌های آشوریان، تخریب آثار باستانی، سلب مالکیت فرهنگی و سیاسی، و تحریف نام‌های اصیل منطقه همراه است، نه صرفاً یک نزاع محلی، بلکه حلقه‌ای از زنجیره جهانی تاریخ‌ستیزی ایدئولوژیک است.
در نهایت، هر جا مهندسی حافظه، جمعیت و تاریخ به ابزاری برای تثبیت قدرت بدل شود، فاشیسم، اگرچه در لباسی متفاوت، اما با همان ذات سرکوبگر و تاریخ‌زدای خود بازمی‌گردد. آنچه امروز در سایه فاشیسم سورانی بر آشوریان ،ارامنه و ایزدیها و گوران‌ها می‌رود، نه یک رخداد تصادفی، بلکه بخشی از چرخه خطرناکی است که تاریخ، بارها و بارها، فرجام ویرانگر آن را به جهان نشان داده است.
در تاریخ اندیشه سیاسی معاصر، پیرامون ریشه‌های فاشیسم و توتالیتاریسم ، یک مؤلفه روان‌شناختی و اجتماعی همواره نقش محوری ایفا می‌کند: تفکر گله‌ای (Herd Mentality) و ذهنیت قبیله‌ای (Tribal Consciousness). این نوع ذهنیت، که مبتنی بر وفاداری کورکورانه به جماعت بسته، نفی دیگری و انحصارگرایی هویتی است، بستر ذهنی و اجتماعی لازم برای بروز پروژه‌های حذف، تاریخ‌زدایی و سرکوب را فراهم می‌آورد.
در اقلیم کردی عراق، آن‌چنان‌که شواهد میدانی و تحلیلی نشان می‌دهد، پیوند این ذهنیت قبیله‌ای با فاشیسم مدرن، در قالب آنچه می‌توان فاشیسم سورانی نامید، به روشنی قابل ردیابی است. در این ساختار، قوم‌گرایی سورانی نه صرفاً یک گفتمان سیاسی، بلکه بازتولید همان ذهنیت ابتدایی قبیله‌ای است که تاریخ را بر اساس تعلق قومی بازنویسی می‌کند و حضور
اقوام تاریخی چون ارمنی و آشوری که به دلیل نسلکشی شدن توسط کردها در پایان دوره عثمانی امروزه اقلیت هستند را، نه به‌عنوان بخشی از بافت هویتی منطقه، بلکه به‌مثابه تهدیدی برای انسجام قبیله‌ای خود درک می‌کند.
این ذهنیت، ریشه در منطق تاریخی جوامع مبتنی بر ساختارهای ایلی، عشیره‌ای و بسته دارد؛ جوامعی که در آن‌ها، تعلق به گروه قومی ـ قبیله‌ای، برتر از مفهوم شهروندی قرار می‌گیرد. نتیجه چنین تفکری، همواره حذف و انکار دیگری است؛ و در این میان، آشوریان، به‌عنوان کهن‌ترین صاحبان این سرزمین، قربانی نخست این پروژه حذف‌اند.
فاشیسم، برخلاف آنچه صرفاً در ظاهر نظامی یا سیاسی آن دیده می‌شود، پیش و بیش از هر چیز، یک بحران روان‌شناختی و اجتماعی است؛ بحرانی که از دل ترس قبیله، از مواجهه با گذشته، از نداشتن تاریخ و ریشه در سرزمین و پذیرش تکثر نشأت می‌گیرد.
وقتی ذهنیت قبیله‌ای و انسجام قومی، مبنای بازتعریف مرزها و تاریخ قرار گیرد، حذف نظام‌مند اقوام بومی همچون آشوریان، یک ضرورت ایدئولوژیک جلوه می‌کند.و آن‌گاه که تخریب کلیساها، غصب اراضی تاریخی، تحریف اسامی کهن و سرکوب فرهنگی به امری رایج بدل شود، می‌توان با وضوح علمی اعلام داشت که با فاشیسم حافظه (Fascism of Memory) مواجهیم؛ فاشیسمی که همانند نمونه‌های تاریخی‌اش در اروپا، بر بستر ذهنیت بسته، ترس از دیگری و سرکوب تاریخ شکل می‌گیرد.
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

یه عده دوزاری هم میگن دیدین جنگ شد ولی ایران تجزیه نشد؟
اولا که مشخصه دم پانترکها به کجا وصله
دوما کردها تنها در دو صورت وارد فاز مسلحانه و تلاش برای کسب خودمختاری می‌کنن
۱_فروپاشی حکومت مرکزی و خلأ قدرت مرکزی
۲_از بین رفتن تمام توان نظامی به گونه‌ای که کردها آسوده خاطر بشن که توان هماوردی با نظامیان باقی مانده در مناطق کردنشین رو دارن
وقتی فهم و سواد چیزی رو ندارید نظر ندین و با شلیک گلوله‌های مشقی به پانترک‌های سایبری میهن‌پرستی کن.

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

فکر نمی‌کنم بعید بودن وارد کردن پهباد توسط کولبرها و سوخت‌برها به دلیل ریسک بالای کشف اون نیاز چندانی به توضیح داشته باشه .
ورود پهبادها از آسمان جمهوری باکو تازگی نداره و حتی صدای پانترک‌ها رو هم درآورده این تهمت‌ها از سوی برخی پیج‌های لر و آذری تکرار میشه که هر دو گروه به دلیل کردیسازی آذربایجان و تیره‌های لر و بختیاری و لک نسبت به کردها خشمگین هستن و دنبال مختصر بهانه و تحرکی می‌گردن تا تلافی این سالها رو در بیارن .
اینکه لرها و آذری‌ها خندق‌های جلوگیری از تجزیه‌طلبی هستن درست ولی جمع بستن کولبرها ،کردها و هر گروه دیگه نه تنها یک نگاه قبیله‌ساز بلکه نادیده گرفتن کردهای ایران‌دوسته .

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

دهم تیرماه ‏فرا رسیدن جشن تیرگان
سالروز پرتاب نیرومندانه تیر از سوی آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران زمین و روز پیروزی ایزد تیر ، نگهدارنده باران و باروری بر خشکسالی بر همه ایرانیان همایون باد🌷

گر از تخم کي آرش و کي پشين
بخواهد به شادي کند آفرين
بدو گفت اين خود بکام منست
بزرگي به فرجام نام منست
«فردوسی بزرگ»
فیلم از برگه اینستاگرامی امرداد نیوز
(رسانه زردشتیان ایران)
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

اثرات جنگ بر کردهای تجزیه‌طلب 😞💔

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

گویا جنگ ۱۲ روزه باعث شده چپ ایرانی پتانسیل وطن‌پرستی رو درون خودش کشف کنه و لیلا حسن‌زاده هم یادش افتاده وطن داره.
می‌خوام بگم وطن‌پرستی ۱۲ روزه این لکاته‌های چپ تعجبی نداره، چرا که اسرائیل متعلق به اردوگاه آمریکا و کاپیتالیسمه و گرنه اگر شوروی به ایران حمله کرده بود همین حسن‌زاده و سایر اوباش چپ پیش از حملات پهبادی به تک تک پدافندها حمله می‌کردن و جوانان وطن رو به خاک و خون می‌کشیدن تا کار برادر بزرگشون آسون‌تر باشه.
چنانچه این حسن‌زاده سه سال پیش، پایان نامه‌ش رو به نوکران شوروی یعنی قازی‌محمد و پیشه‌وری، که درصدد تجزیه ایران بودن پیشکش کرد و احساسات عالیه وطن‌پرستی بهش دست نداد!
در واقع اگه متجاوز و خائن از جنس خودشون باشه پشتیبانی هم می‌کنن.
اما با اینکه همه اینا رو میدونم به قدری نجیب و کیوت و دل نازک‌ام و اردوگاه مقابل وقیح و حرام لقمه‌ست باز هم نمی‌تونم نگم: عجب! عجب! عجب!
@iranban_kord

Читать полностью…

ایرانبان کُرد

فمینیست کرد: فارس‌ها را به کردستان راه ندهید، به آن‌ها پناه ندهید!
@iranban_kord

Читать полностью…
Subscribe to a channel