ادمین، درخواست تبلیغات و فیلم : @g_rahimimanesh @cafe_honar_ads : تعرفه تبلیغات آدرس فیلم های ارائه شده: @List_Adres 🎞️ سفارش و درخواست فیلم پذیرفته می شود. اینستاگرام : instagram.com/_u/honar7modiran
🎬 گروه دورهمی سینمایی 🎬
🎥《دوست داران سینما 》🎥
✅ کسانی که به بحثهای جدی سینمایی علاقه دارند این گروه را از دست ندهند ✅
🔘 آلیشیا میپذیرد تا به حلقهای از کلهگندههای آلمانی که در ریودوژانیروی برزیل دور هم گرد آمدهاند، نفوذ کند و پرده از اعمال خرابکارانهشان بردارد. کلید ورود به این جمع خطرناک، جلب دوبارهی محبت الکساندر سباستین (با بازی کلود رینز) دلدادهی سابق آلیشیاست؛ آلمانی جاافتاده و متنفذی که جلسات محرمانهی نازیها در عمارت او برگزار میشود...»"
دِولین تدبیری میاندیشد تا آلیسیا و سباستین در یک باشگاه اسبدوانی همدیگر را ببینند.
دولين ترتیب ملاقات آلیشیا را با سباستین در کلوپ اسبسواری میدهد، کاری میکند تا اسب آلیشیا رم کند و به سباستین اجازه میدهد تا او را نجات دهد. آزمونهای اولیه برای آلیشیا به راحتی طی میشود. آلیشیا شروع به چربزبانی میکند و بهسرعت دل سباستین را به دست میآورد. حالا سباستین نه فقط یک نگهبان آستانه برای رازهایی است که آلیشیا برای پی بردن به آنها استخدام شده، بلکه به رقیبی برای عشق آلیشیا هم تبدیل شده است.
سباستین او را برای شام به خانهٔ خود دعوت میکند. استادان آلیشیا، پریسکات و دولین، او را برای دشوارترین آزمون آماده میکنند و آداب جاسوسی را به او میآموزند. آلیشیا باید اسم مهمانان را به خاطر بسپارد و هیچ سوالی نپرسد. در مهمانی شام، مادر سباستین به آلیشیا خوشامد میگوید. این ملوّن و رقیب برای دل سباستین، از وفاداری آلیشیا نسبت به پدرش جویا میشود. سباستین او را از «بازجویی» نجات میدهد و به او خوشامد میگوید. آلیشیا از راهنماییهای استادانش پیروی میکند.
🔘 در مهمانی شام، آلیسیا متوجه میشود که حال یکی از مهمانان با دیدن یک شیشهٔ شراب خاص بد میشود و فوراً او را از اتاق بیرون میبرند. در پایان شب، هنگامی که مهمانها تنها میشوند، آن مهمانی که بدحال شده بود عذرخواهی میکند و میخواهد به خانهاش برود اما یکی دیگر از اعضای گروه نازی اصرار میکند که او را میرساند، و بهصورت ضمنی مشخص میشود که قرار است این فرد را به قتل برسانند.
در میدان اسبدوانی، محل ملاقات آلیشیا و دولین، آلیشیا این اطلاعات به علاوه نام مهمانان را به دولین میدهد. به علاوه، اعتراف میکند که سباستین را هم میتوان به فهرست معشوقههای او اضافه کرد. دولین، به عنوان رقیب، با این خبر برخوردی تند و مغرضانه دارد و تمایلی به پذیرش نقش خود به عنوان استاد در این سفر خطرناک نشان نمیدهد. سباستین مچ آنها را میگیرد و آلیشیا اعتراف میکند که دولین یک رقیب طردشده است. اما سباستین دلیل محکمی میخواهد که ثابت کند دولین خیالی در سر ندارد.
🔘 دولين علي رغم ظاهر خود آنقدر از جريان ازدواج عصباني است كه بطري شرابي را كه
براي آليشيا خريده است در محل سفارت فراموش مي كند و به اتاق خود بر مي گردد.
با زوم دوربين بر روي بطري متوجه مي شويم كه او واقعا عاشق آليشياست اما در برابر وظيفه اي كه روسا به او گفته اند سكوت كرده است.
✍ #زهرا_طبسی
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
آلفرد هیچکاک و کری گرنت در پشت صحنه ی فیلم بدنام
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
من ادای کسی رو میخواستم بشم در میاوردم, آخر دست شدم همونی که میخواستم یا شایدم اون شد من! همه دلشون میخواد کری گرنت باشن حتی خودم هم دلم میخواد کری گرنت باشم.
"کری گرنت"
Join 👉 @honar7modiran
🎞📺
سکانس کوتاه از فیلم بدنام.
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
گذشتهات را به فراموشی بسپار، من آینده را با تو میجویم...
Notorious (1946)
Join 👉 @honar7modiran
🔰 همکاری های هیچکاک و اینگرید برگمن:
▪️طلسمشده ۱۹۴۵
▪️بدنام ۱۹۴۶
▪️در برج جدی ۱۹۴۹
Join 👉 @honar7modiran
لحظه اروتیک بزرگ در “سرگیجه” همان لحظه ای است که مرد زن خیالی خود را می بوسد، در حالی که اتاق به دور او می چرخد.
در ” فیلم بدنام ” یک صحنه موازی وجود دارد و در آن زمان به عنوان “طولانی ترین بوسه در تاریخ فیلم ها” معروف بود. همانطور که تیم دیرکس در مقاله خود در مورد فیلم بدنام اشاره کرد، این یک بوسه نبود.
هیچکاک در طول دورهٔ کاری خود داستانهایی را ساخت که در آن زنان زیبا، معمولا مو بور، به موقعیتهای بسیار خطرناک کشیده میشوند. هیچکاک عروسکگردانی بود که از هنرپیشههای مرد خود به عنوان عروسکهای جانشین استفاده میکرد. سرگیجه (Vertigo) (۱۹۵۸) چنان مستقیم به این درونمایه میپردازد که موضوع اصلی تقریبا برملا میشود. ولی ببینید که این چگونه در بدنام نشان داده میشود، دولین (مانند شخصیت جیمز استوارت در فیلم سرگیجه) یک زن بیگناه را برای انجام کار موردنظرش آماده میکند.
احساسیترین لحظه در سرگیجه زمانی است که مرد، زنِ آرزوهای خود را در حالیکه اتاق، دورش میچرخد، ملاقات میکند. در بدنام هم صحنهای برابر با آن وجود دارد و در زمان خود به عنوان طولانیترین صحنهٔ اینچنینی در تاریخ سینما شناخته شد. این سکانس در بالکن مشرف به چشمانداز شهر ریو شروع میشود، با یک تماس تلفنی و صحبت دربارهٔ خوراک شام ادامه پیدا میکند، و با جدایی آن دو در کنار درگاه آپارتمان به پایان میرسد. تمام آنها در طول سه دقیقه اتفاق میافتد. قانون سه ثانیه باعث به وجود آمدن صحنهٔ بهتری در فیلم شد؛ یک دیدار ۱۸۰ ثانیهای ممکن است بیشازاندازه به نظر برسد، ولی ترکیب آن با دیالوگها و نگاهها، نمای جالبتری را به وجود میآورد.
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
آلیشیا : این یک رابطه عاشقانه عجیب هست
دولین : چرا ؟
آلیشیا : شاید به خاطر اینکه تو عاشق من نیستی.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
بازیگری خوش چهره برای شخصیت های عاشق پیشه
گری گرانت از مهمترین بازیگران عصر طلایی هالیوود در دهههای ۱۹۳۰، ۱۹۴۰، ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی است. ظهور صدا در سینما باعث شد تا بسیاری از بازیگران طراز اول دوران صامت سینما خانهنشین شوند و افرادی که کنترل خوبی روی فن بیان خود دارند، جایگزین آنها شوند و کری گرانت علاوه بر برخورداری از این توانایی، از فیزیک و چهرهی خوبی هم بهره میبرد. البته این تمام دلایل شهرت او در عالم سینما نیست. کری گرانت بدون شک یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما است، پس قطعا جلوههای درخشانی از هنر بازیگری در کارنامهی او هویدا است.
✍ #رضا_زمانی
@woocc6
Join 👉 @honar7modiran
آلیشیا به همراه دولین به سمت برزیلیا (محل انجام ماموریت) پرواز میکند و در این راه علاقهای بین آنها پررنگتر میشود. او به آرمانهای ناسیونالیستی افراطی پدرش پشت میکند، فقط یک دلیل برای این کار دارد و آن عشق است.
🔘 طی پرواز به ریو (یک آستانهٔ فیزیکی) دولین به آلیشیا اطلاع میدهد که پدرش در زندان خودکشی کرده. مرگ این سایه یک آستانهٔ عاطفی است که به آلیشیا فرصت میدهد سرانجام راه و روش خود را تغییر دهد (مسئلهٔ درونی او). چند روز بعد، در کافهای در ریو، آلیشیا از نخوردن مشروب ابراز رضایت میکند، اما دولین از پذیرش هرگونه دگرگونی طولانیمدت امتناع میورزد. حالا آلیشیا با گذاشتن نقاب منادی، دولین را دعوت به عشق میکند. اما دولین از پذیرفتن او به هر عنوانی غیر از یک زن هرجایی امتناع میورزد. طرد شدن از طرف دولین باعث میشود آلیشیا دوباره به عادت سابق پناه ببرد؛ اما آلیشیا مقاومت دولین را در هم میشکند و به ترس او از علاقهمند شدن به یک دختر بیارزش اشاره میکند. دولین مانع از حرف زدن او میشود و آن دو از آستانه عبور میکنند. حالا، در حالیکه سفر عاطفی آنها شکوفا میشود، سفر رستگاری میهنپرستانهٔ آلیشیا آغاز میگردد. اما این آرمان شریف دیگر آنقدرها هم شریف نیست. دولین از استاد خود، پریسکات، دستورهای مربوط به آلیشیا را دریافت میکند.
✍ #زهرا_طبسی
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
❗️در فیلم بدنام سكانس معروفی است كه مربوط به بوسه طولانی كری گرانت و اینگرید برگمن است و به طولانی ترین سكانس بوسه تاریخ سینما مشهور است.
اما طبق قوانین اداره سانسور آمریكا در آن زمان مدت بوسه نمی بایست از ٣ ثانیه بیشتر باشد.
در حالی که صحنهی بوسهی معروف اینگرید برگمن و کری گرانت در فیلم «بدنام» 1946، این بوسه سه دقیقه طول میکشد. اما در واقع این بوسه هر بار ٣ ثانیه ای با دیالوگی یا تلفنی یا ... قطع میشد. برای این موضوع اینگرید برگمان در حال بوسیدن تا ٣ میشمرد و بوسه را قطع میکرد و بعداز گفتن چیزی دوباره به بوسیدن ادامه میداد. این قطع و وصل شدن بوسهها مدام تکرار میشود. در نهایت هم هیچکدامش بیشتر از سه ثانیه طول نمیکشد. در حالی که هرگز بازوهای یکدیگر را ترک نمی کنند. سکانس در بالکن مشرف به ریو آغاز می شود ، شامل یک تماس تلفنی و بحث در مورد منوی شام است و با فراق درب آپارتمان و در مجموع سه دقیقه طول می کشد. قانون سه ثانیه ای باعث صحنه بهتری شد؛ بوسه واقعی ۱۸۰ ثانیه ای ممکن است شبیه تمرین لوس شدن باشد.
این ایده شکستی برای سیستم سانسور بود و جنجالی در هالیوود آن دوره به پا کرد.
حركت و جابجایی دوربین هم اداره سانسور و هم تماشاگر را فریب می دهد و این طور به نظر می رسد كه برگمن و گرانت ٣ ثانیه در حال معاشقه اند.
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
در بحث وطنپرستي آليسيا با بيحوصلگي میگويد: «بنده گول اين حرفها رو نميخورم... حالم از وطنپرستي و وطنپرست به هم میخوره...» و در پاسخ به اعتراض دولين میگويد: «با يه دست پرچم رو تكون بده، با دست ديگه جيب مردم رو خالي كن. وطنپرستي شماها اينه. مال خودتون!»
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
🎬 گروه دورهمی سینمایی 🎬
🎥《دوست داران سینما 》🎥
✅ کسانی که به بحثهای جدی سینمایی علاقه دارند این گروه را از دست ندهند ✅
#Gif
ترکیب برنده فقط: کری گرانت و اینگرید برگمن.
🎥 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
انجمن آرمان دانشجویان با همکاری نشریه فرهنگی سرو برگزار میکنند/
🎬نشست نقد و بررسی «سینمای امروز ایران»
📌 محورهای اصلی بحث در این نشست نیز موارد زیر است:
• جایگاه سینما و «سینما رفتن» در جامعه
• تاثیر متقابل سینما و جامعه (آیا بدنهی مبتذل سینمای سالهای اخیر پاسخی به نیازی اجتماعیاست؟)
• نقش ارگانهای نظارتی دولتی و نهادهای خصوصی در رابطه سینما و مخاطب
• همهگیری ژانر فقر یا ثروت افراطی در سینمای سالهای اخیر
• زن در سینمای امروز
مطالعه متن سینمای امروز ایران از اینجا
🎬 تصویری از اینگرید برگمن در کنار آلفرد هیچکاک در پشت صحنه فیلم بدنام
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
فروش روزهای جدید آغاز شد.
بونکر دوم/شکارچی و قطار
کاری از جلال تهرانی
با بازی گلچهره سجادیه، بهنوش طباطبایی، مهدی نصرتی
دی ۱۴۰۳ - تئاتر شهر - سالن قشقایی
بلیط فروشی از تیوال https://tiw.al/oV3X
#تئاتر #بونکردوم #جلالتهرانی #تئاترشهر #گلچهرهسجادیه #بهنوشطباطبایی #مهدینصرتی #تیوال #نمايش #درام
هیچکاک شاعر بود و مردم زیرِ نفوذ و کنترلِ شعرش بودند. شاعری جهانی بود. تنها شاعرِ نفرینشدهای که موفّقیت زیادی نصیبش شد.
ریلکه و رمبو در زمانِ حیاتشان نه مشهور بودند و نه محبوب. شاید قصّهی بدنام را فراموش میکنید، یا فراموش کنید چرا جَنت لی در روانی به آن مُتل میرود، ولی درعوض چیزی که میلیونها تماشاگر یادشان مانده، یک عینک یا آسیابِ بادیست.
وقتی به بدنام فکر میکنید چهچیزی یادتان میآید؟ شیشههای شراب. یادِ اینگرید برگمان نمیافتید.
ولی وقتی به فیلمهای گریفیث، ولز، آیزنشتاین و خودِ من فکر میکنید چیزهایی پیشپاافتاده و معمولی یادتان نمیآید.
فقط هیچکاک چنین قابلیتی داشت.
👤 ژان لوک گدار
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
دستور برقراري رابطه عاشقانه آليسيا با الكس است، روبهرو شود. دولين چنان جا میخورد كه بطري شامپايني را كه به درخواست آليسيا براي جشن دونفرهشان خريده، در دفتر پرسكات جا میگذارد؛ يعني عشقي كه قرار بود شكل بگيرد، بايد مثل همان بطري شامپاين به فراموشي سپرده شود، يا فداي وظيفهای شود كه سازمان به عهده او و آليسيا گذاشته. تضاد شخصيتها در اينجا نيز سرنوشتساز است، به اين ترتيب كه آليسياي احساساتي منتظر شنيدن يك نه از طرف دولين است تا مأموريت محوله را نپذيرد، اما دولين با وجود عصبيتي كه از اين مأموريت دارد، قبول يا رد مأموريت را به خود آليسيا وامیگذارد؛ آن هم در جايي كه آليسيا میگويد: «اقلاً چيزي رو كه به اونها نگفتي، به من بگو. كه قبول داري من دختر خوبي هستم، كه عاشق توام و ديگه به گذشته برنميگردم...» و پاسخ دولين چنين است: «تو مسئول خودت هستي.» يا «بستگي به خودت داره.» و آليسيا نااميدانه میگويد: «گور باباي آليسيا هم كرده... بره به جهنم...» آنچه دولين را وا نميدارد تا بهصراحت بگويد قبول نكن، بيشتر از آنكه تعهد سازماني و احساس انجام وظيفه در قبال وطن باشد، ناشي از نياز او به شنيدن كلمه نه از سوي آليسياست، تا از اين طريق به عشق زني اعتماد كند كه تاكنون ماجراهاي عشقي بسياري را از سر گذرانده و برايش رابطه برقرار كردن و رابطه را به هم زدن كاري عادي است، چنانكه آليسيا در حضور دولين در خانهاش از كمودور میپرسد: «دوستم داري؟» و پاسخ میشنود: «تو زن زيبايي هستي...»
نياز دولين به شنيدن كلمه نه از سوي آليسيا در حكم باور عشقي است كه آليسيا به او ابراز میدارد، و نيز ارضاي اين حس مردانه كه او در نظر آليسيا در مرتبهای بهتر و بالاتر از مردان ديگري است كه تاكنون با آنها رابطه داشته است. دولين میخواهد به اين اطمينان از سوي آليسيا برسد كه مرد دلخواهش را يافته و حاضر است براي او تن به هر مضيقهای بدهد، اما از اين سو آليسيا كه واقعاً به چنين احساسي رسيده، به عنوان يك زن منتظر دستور دولين است تا به اين باور برسد كه دولين برخلاف روزهاي پيشين او را عاشقانه پذيرفته، و چون نيازش پاسخ داده نميشود، نااميدانه مأموريت را میپذيرد. بنابراين آنچه از اين تضاد برمیآيد، ناشي از تفاوت عميق دو شخصيت است كه ايجاد بحران میكند. از اينجا به بعد است كه تضاد اين دو به مرحله تقابل میرسد و هر بار كه يكديگر را میبينند، به يكديگر زخم زبان میزنند، مخصوصاً دولين كه هر چند دوست ندارد فكر كند آليسيا زني هرزه است، اما هر بار كه او را میبيند، از لجي كه دارد، همين تصور را ابراز میكند تا آليسيا را شريك رنج خود كند.
اما پيام به عنوان حرف اصلي موضوع. وقتي فكر اصلي عشق است و كشمكش ميان عشق فردي و وظيفه جمعي، پيام يا حرف اصليای كه از اين ميان برمیآيد، چيست؟
✍ #علی_موذنی
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
#فراخوان_بازیگری
کودک پسر و دختر ٧ تا ١٢ سال
بازیگر خانم زیر پنجاه سال
اطلاعات برای ارسال موارد داخل پوستر است
@SurrealSundayS
▪️در میان فیلمهای کلاسیک هالیوود طولانیترین بوسه، ازآن اینگرید برگمان و کری گرانت در فیلم بدنام ساختهی آلفرد هیچکاک است.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
دومین همکاری هیچکاک با اینگرید برگمن، داستانی ست عاشقانه از تکامل، پختگی و غلبه ی شهامت عشق بر لغزش های تردید.
برگمن به همراه کری گرانت یکی از درخشان ترین بازی های دوران کاری شان را ارائه میدهند و سیری که از قوس شخصتی شان به نمایش میگذارند، هنوز هم میتواند کلاس درس بازیگری باشد.
حال و هوای جاسوسی بدنام این فرصت را به هیچکاک میدهد تا بار دیگر مهارتش را در خلق تعلیق و استرس به نمایش بگذارد.
🎬 Notorious 1946
Join 👉 @honar7modiran
ثبتنام کلاسهای "جمعبندی" کنکور ارشد هنر آغاز شد.
📍 حضوری و آنلاین
🔹 پوشش مهمترین مباحث و تستهای کنکوری
🔹 بالاترین کیفیت
🔹 بهترین اساتید
🔹تخفیفهای ویژه
📌 بیش از ۲۵ سال تجربه
شمارهی تماس و آیدی تلگرام:
☎️ ۰۹۳۷۴۱۵۱۸۱۵
@Ali_Hoseinpour
#ارشد #کنکور_ارشد #کنکور_ارشد_هنر #کنکور #کنکور_هنر #ارشد_هنر #ارشد_سینما #ارشد_ادبیات_نمایشی #ارشد_کارگردانی #ارشد_بازیگری #ارشد_پژوهش_هنر #ارشد_گرافیک #ارشد_ارتباط_تصویری #ارشد_تصویرسازی #ارشد_نقاشی #ارشد_تصویر_متحرک #ارشد_انیمیشن #ارشد_عکاسی #دانشجو #دانشگاه #دانشگاه_هنر #دانشگاه_تهران #دانشگاه_تربیت_مدرس #دانشگاه_الزهرا #هنرهای_زیبا #باغ_ملی #هنر #هنرمند #آزمون #آزمونهای_آزمایشی #مشاوره #مشاوره_تحصیلی #مشاور_کنکور #مشاور_کنکور_هنر #سیرنگ #سی_رنگ
۲۵ فیلم تاریخ سینما در گونه نوآر
در یک کلیپ.
@LezzateNaghdeFilm
Join 👉 @honar7modiran
#Gif
#بوسه_روز 💋💋
اینگرید برگمن و کری گرانت در "بدنام" (آلفرد هیچکاک، ۱۹۴۶).
بوسه رازیست که به جای گوشها به لبها گفته میشه ؛ رازی که درباره عشق و احساسات است.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
🎬لحظاتی از فیلم بدنام
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
الفرد هیچکاک درپشت صحنه فیلم " بدنام (محصول 1946)" درحال میزانسن صحنه برای اینکریدبرکمن و کری گرانت.
Join 👉 @honar7modiran
برشی کوتاه از فیلم بدنام.
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran
نبود رابطه محبتآميز دختر با پدر و ساير معضلات، ناسازگاري رفتاري و روحي براي دختر به وجود ميآورند و هيچكاك با تمام هنرمندي توانسته است سرخوردگي و عدم استقلال او و لرزيدن اين بيد در برابر بادهاي خشن روزگار را برايمان نقل كند. تنش و رويدادهاي وسوسهبرانگيز در برابر زن معصوم و دور از دغل و جنايت از كجا آغاز ميشود؟ از همان لحظهاي كه پدرش به او پيشنهاد جاسوسي براي آلمان ميدهد اما جواب دختر اين است كه نميخواهد وارد معركه نامردي و جاسوسي عليه كشورش بشود. اما اين تمام ماجرا نيست و بلكه سنگيني ماجرا از آنجا آغاز ميشود كه ماموران امنيتي به ضبط صدا در خانهاش اقدام ميكنند كه زن در مقابل اين عمل ميگويد: «نميخواهم آلت دست گروهي باشم كه در دستي پرچم كشوري را دارند و دست ديگرشان در جيببري و خيانتكاري است» عشق او را وارد شبكه جاسوسي ميكند كه كل ماجرا از اين رويداد شكل ميگيرد. يعني از يك طرف در برابر پيشنهاد پدرش نه ميگويد و ازقضا همين نه گفتنش كه امري خير است ولي او را وارد يك بازي و پيشنهادي ديگر ميكند كه آن هم منفور است و سياه. او به تنهايي (همانطور كه گفته شد همين، تنهايي شاخص بيشتر زندگي زنان مدرن است) بايد يك تنه در برابر اين وسوسهها تاب بياورد اما موج با ارتفاع نيرنگ ماموران امنيتي سرانجام در لفافه يك عشق او را مزدور خود ميكند. شايد بدنام را بتوان از اين زاويه نگاه كرد جايي كه در آن زني ساده و بيآلايش كه نميخواست وارد هيچگونه فعاليت و همكاري جاسوسي شود از جانب ماموران دو دولت امريكا و آلمان به همكاري در جاسوسي، آن هم در ابزار و كالبد عشق و محبت دعوت ميشود. اما آنچه كه كمدي و در عين حال غمانگيز بودن قضيه را برجستهتر ميسازد همان كشمكش و رقابت تنگاتنگ دو طرف جريان است كه هر كدام مدعي نوعي محبت و عشق است.
✍ #کامل_حسینی
🎬 Notorious | 1946
Join 👉 @honar7modiran