http://sharenovate.com/posts/511
بودجه، خون دولت، خون ملت ...!
امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
زمانی که صنیعالدوله هدایت، در بهمن ۱۲۸۹ داشت نخستین لایحهی کامل بودجه دولت را به مجلس میبرد، توسط یک تبعهی گرجی ترور شد تا نخستین بودجه در ایران با خون آغاز شود! هرچند آن لایحه در مجلس تصویب شد تا دولت ایران در سال ۱۲۹۰ بودجه رسمی پیدا کند.
بودجهریزی مدرن در ایران با نهضت مشروطه آغاز شد. تا پیش از مشروطه نظام بودجهریزی چیزی فراتر از خزانهداری نبود.
اما در سال ۱۲۸۵ با تصویب قانون اساسی مشروطه بود که دولت بنا به بندهای ۱۸ و ۲۰ قانون اساسی تن به نظارت نمایندگان مردم داد. اگرچه در سال ۱۲۸۶ اولین بودجه تنظیم شد، و در مقدمه آن آمده بود: «مالیه مملکت به منزله خون است در بدن»؛ اما تا پس از بازگشایی مجلس بودجهای تنظیم و تصویب نشد.
پایبندی ضعیف نظام اداری به بودجه تا همین سالها نیز ادامه دارد و نظام بودجهریزی علیرغم پیشرفتهایی که داشته، اما در یک اصل مشترک بوده است: «عدم جذب مشارکت و نظارت عمومی»!
به عبارت دیگر دولتها توسعهخواه بوده باشند یا نه؛ توسعه، برنامهریزی و بودجهریزی را بدون همراهی مردم امکانپذیر میدانسته است. در ذهن سیاستورزان ایرانی، هنوز نه مشارکت مردمی و نه کسب مشروعیت عمومی هیچیک جایگاهی ندارند.
📈گذار بودجهریزی از دولتی به ملی
بودجه ۹۷ را میتوان گذار به نسل جدیدی از بودجهریزی دانست. برای نخستین بار است که حساسیت عمومی نسبت به بودجه را جامعهی ایرانی درک میکند.
رشد فناوری اطلاعات و شبکههای اجتماعی اصلیترین عامل این گذار است. به این ترتیب است که تقاضای عمومی بر عرضه دولتی پیشی گرفته است. تقاضا و انتظارات جامعهی ایرانی از بودجهریزی دولتمردان جلوتر رفته است و نظام اداری نتوانسته است که پابهپای این انتظارات رشد کند.
به نظر میرسد این حساسیت عمومی بالا به همراه زیرساخت فناوری اطلاعات نویدبخش ورود جامعهی ایرانی به دورهی جدیدی از بودجهریزی است، که آن را میتوان «بودجهریزی ملی» در مقابل «بودجهریزی دولتی» نامید.
📈چالش اصلی بودجه ۹۷
اعتراضات به بودجه ۹۷ حول سه محور عمده است:
۱)موضوعاتی اجتماعی مانند عوارض خروج
۲)نسبت بودجه پایین موضوعات مهمی مانند محیطزیست در مقایسه با موضوعات کماهمیتتر ولی با بودجه بیشتر
۳)بودجه نهادهای خاص (خصوصا فرهنگی) که اغلب هم در سرفصل آموزش و پژوهش قرار دارند و به این ترتیب نهاد علم، فناوری و نوآوری خواسته یا ناخواسته اصلیترین بخش اعتراضات مردمی است، هرچند معترضین آگاه به این ارتباط نباشند.
اعتراضات در خصوص تخصیص بودجه به نهادهای غیردولتی و عموما وابسته به سیاستمداران قدیمی و وابستگان آنها بخش عمدهای از پیامهای دستبهدست شده در شبکههای اجتماعی بوده است.
با توجه به این واقعیت که تخصیص بودجه به نهادهای غیردولتی خصوصا در سه حوزهی رفاه اجتماعی، فرهنگی و آموزش-پژوهش در همهی دنیا امری متداول است؛ به نظر میرسد اعتراض اصلی عمومی نسبت به گیرندگان و نحوهی هزینهکرد این بودجهها است. به عبارت دیگر به نظر میرسد مردم اعتماد ندارند که این بودجهها واقعا در مسیر درست و در جهت نیازهای واقعی آنان هزینه خواهد شد.
📈دعوت به چالش ملی #شفاف_شو
در کشورهای توسعهیافته، هم سازمانهای دولتی و هم نهادهای غیردولتی دریافتکننده بودجه ملزم به رعایت الزاماتی از جمله موارد زیر هستند:
۱-شفافیت هزینهکرد: این نهادها موظف هستند تا هرسال نحوه تخصیص بودجه خود را به صورت عمومی و قابل دسترس برای تمامی شهروندان منتشر نمایند. این شفافیت نه تنها در خصوص هزینهها، بلکه در خصوص حقوق مدیران ارشد خود و همچنین نحوه واگذاری پروژهها به پیمانکاران نیز هست.
۲-دسترسی به خروجیها: پروژهها، از جمله پروژههای مطالعاتی که با هزینه بودجه دولتی انجام میشود، باید قابل دسترس برای تمامی شهروندان باشد، و حتی بالاتر از آن مالکیت فکری خروجیها (مثلا اگر اختراعی از آن ایجاد شود) به صورت غالب به مالکیت دولتی درآمده، هر چند بخشی از آن به عنوان پاداش به مخترع داده میشود (مانند قانون بای-دل در آمریکا).
به این ترتیب برای پاسخ به این تردید عمومی و اعتراضات مردمی یک راه آن است که نهادهای مورد اعتراض به صورت داوطلبانه وارد چالش #شفاف_شو شوند. در فقدان قوانین مناسب شفافیت در کشور، این نهادها میتوانند داوطلبانه به عضویت چالش #شفاف_شو درآمده و تعهدات زیر را بپذیرند:
الف-انتشار داوطلبانه و با حق دسترسی عمومی به ۱)هزینهها، ۲)پیمانکاران، ۳)حقوق و درآمد مدیران ارشد
ب-انتشار آزاد هر گونه فعالیتی که بر پایهی بودجه ملی به دست آمده است؛ اعم از گزارش پروژههای تحقیقاتی و فناورانه
اگر این محتوا را میپسندید برای تبدیل این خواسته به یک مطالبهی ملی آن را برای دیگران فوروارد کنید.
@ShareNovate
🔴 آلودگی هوا، دگرگونیهای اقلیمی و آینده پرمخاطرهی ایران
🖋عباس آخوندی - ۲۷ آذر ۹۶
🔻قسمت دوم
🔹قطعا این یادداشت در پی آن نیست که به دلیل بزرگ بودن صورت مساله آن را حذف کند. لیکن در پی طرح سؤال «سودمندی نهایی» این راهکارها و رفع ریشهی اصلی مشکل و بهوجود آورنده وضع موجود است. تا کنون در مجموعهی مطالب طرح شده در اینباره کمتر با مفهوم ضرورت رعایت توان و ظرفیت اقلیمی مناطق و خردهاقلیمها مواجه می شویم. مشکل اصلی این است که تمنای توسعهی اقتصادی و امکان انتقال آب در مسافتهای طولانی پذیرش محدودیت توان اقلیمی را از فرهنگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ما زدوده است. آیا وقتی اصفهانیها با ذوق و شوق از ذوبآهن اصفهان و انتقال فولاد کاوه از بندرعباس به اصفهان تحت نام فولاد مبارکه و گسترش صدها صنایع آببر در اقلیم نیمهبیابانی و خشک اصفهان استقبال کردند، فکر میکردند که عاقبت این کار خشک شدن زایندهرود و تشنگی مفرط شرق اصفهان خواهد شد؟ آیا وقتی تهرانیها از رشد سریع تهران و افزایش روزانه قیمت املاک، استقرار انواع صنایع و خدمات و فزایندگی سهم تهران از تولید ناخالص داخلی سود میبردند و جمعیت این منطقه به بیش از سیزده میلیون نفر رسید میتوانستند فکر کنند که روزی با وضعیتی مواجه خواهند شد که اگر تمام آبهای روددرهها و حوزهی آبریز تهران، كرج و طالقان را هم به تهران بیاورند باز امکان رفع عطش تهران را ندارند؟ آیا اکنون که کرمانیها و یزدیها در صدد انتقال آب از مسافتهای دور؛ از خلیج فارس به این خطهها هستند و باز درصدد استقرار صنایع آببر فولاد و معدنی در این مناطق هستتند، کوچکترین اندیشهای به پیآمدهای تغییر اقلیم در این مناطق میکنند؟ آدمی باید در عجب باشد که کرمانیها اثار توسعهی بیش از حد باغهای پسته در رفسنجان و فرونشست زمین را میبینند و باز به مخاطرهی تغییر اقلیم نمیاندیشند. هنوز تمنای اتصال دریای خزر به خلیج فارس در سر عدهای زندهاست. هنوز گروهی در صدد انتقال آب دریای مازندران به سمنان هستند. گروهی راهکار دریاچه ارومیه را انتقال آب خزر به ارومیه میدانند. جمعی پیشنهاد انتقال آب دریای عمان به زاهدان و مشهد را دارند. گناهِ این وضعیت و رواج این خواستهها و اندیشهها، به گردن هیچ کس انداخته نشود. این معدل خرد عمومی غالب در ایران در سدهی گذشتهی است. و تا جهت بازاندیشی در مبانی آن تلاشی نشود، و خرد عمومی متوجه ناکارآمدی ادامهی وضع موجود نگردد این تکرارها تداوم خواهند داشت.
🔸از آن گذشته فرض شود که با انتقال آب، مشکل کمبود آب مرتفع شد که تا کنون حتی یک نمونهی موفق هم وجود نداشتهاست؛ آیا تمام مشکلات زیستی کلانشهرها مرتفع خواهند شد؟ مگر اقلیم فقط دسترسی به آب است؟ گرم شدن و آلودگی هوا، فرونشست زمین و آلودگی خاک را چه باید کرد؟ درست است که با فناوریهای نوین امکان تامین آب، برق و سایر خدمات در هر نقطه از کره زمین به شرط پرداخت قیمت آن وجود دارد لیکن، آیا تصور میشود که بشر میتواند به جنگ محیط زیست و تغییرات اقلیمی برود؟
🔹چرا یکبار برای همیشه پذیرفته نمیشود که در تمام کلانشهرهای کشور بیش از توان اقلیمیشان بارگذاری شده و باید بار آنها سبک شود. نویسنده که خود در سطح سیاستگذاری و مقامهای بالای اجرایی حضور داشته و دارد کمتر با مفهوم محدودیت اقلیمی و سبک کردن بار کلانشهرها در نظام برنامهریزی در مجامع تصمیمگیری اصلی کشور مواجه بودهاست. از آمایش سرزمین زیاد گفته میشود لیکن، نه به مفهوم اعمال محدودیتهای اقلیمی و جلوگیری از بارگذایهای سنگین و سپس انتقال آب در مسافتهای طولانی بلکه، بالعکس از این مفهوم به منظور اثبات ضرورت تامین آب، برق و خدمات برای همین توسعههای ناموزون وحل مسائل آنها مراد میشود. آیا صنعتی در ایران بودهاست که برنامه انتقال ۲۰ سالهی خود را از کلانشهرها به مناطق اقلیمی مساعد برنامهریزی کردهباشد؟ هیچبار شنیده شدهاست که حداقل ادامه توسعهی صنایع فولادی فعال در اصفهان به بندرعباس که جایگاه اصلی آن بودهاست انتقال یابد؟ و یا برنامه انتقال صنایع خودرو از منطقهی کلانشهری تهران به کنار دریای عمان مورد بحث بودهاست؟ در برابر آن، هنوز تمناها و وعدههای بزرگ انتقال آب در مسافتهای طولانی جذابترین و پرطرفدارترین سخنی است که از زبان سیاستمداران شنیده میشود.
🔻پایان قسمت دوم - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
سهم خواهی رادیدم.نعل وارونه بخش سیاسی شده صدا و سیما در دامن زدن به پویش سفارشی پشیمانی خوب از کار درنیامده است.شما که امکانات دارید! پس بیشتر تلاش کنید،بیشتر از بی بی سی و من و تو استفاده کنید، فیلم های آرشیو محرمانه را بیرون بکشید، از نویسندگان خلاق تری استفاده کنید؛ شاید بشود.
Читать полностью…🚰طرح ساخت 50 سد در ایران به دلیل کمآبی لغو شد.
در دوماهه اخیر، میزان بارشها در 17 استان ایران تنها 40 درصد میزان معمول بوده است.
🌐International Rivers
@safhehavval
http://www.mporg.ir/Portal/View/Page.aspx?PageId=83ae0858-8663-4357-b43d-311f50b801d3&t=18
Читать полностью…برای ارائه پیشنهادهای خود نسبت به بودجه پیشنهادی دولت در سال 1397 از لینک زیر استفاده کنید.
http://bpms.mporg.ir/budget97
http://sharenovate.com/posts/508
پژوهش تلخی دارد!
امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
«ملکالشعرا» عنوانی بود حکومتی برای شاعر بزرگ دوران. اما رقابت برای کسب عنوان «ملکالشعرا»، منجر به آن شد که شعرای ایران به مدیحهسرایان حاکمان تبدیل شوند. قاآنی ملکالشعرای ایران از دوران محمدشاه بود. زمانی که ناصرالدین شاه به تخت نشست و امیرکبیر را به صدراعظمی ایران منصوب کرد؛ قاآنی به روال معمول قصیدهای در مدح صدراعظم جدید سرود.
قاآنی که خود پیشتر مدیحهگوی صدراعظم قبلی بود، در مدحش رسید به مصرعِ «به جای ظالمی شقی، نشسته عادلی تقی» که امیرکبیر با خشم شعر را قطع کرد تا سرودن مدح حاکمان را متوقف کند؛ و در ادامه نیز مقرری (حقوق) وی را قطع کرد.
قاآنی که درآمدش از مدح میگذشت، اعتضادالسلطنه را واسطه کرد. امیرکبیر از قاآنی که به زبان فرانسه و علم جدید نیز آشنا بود، خواست تا در خصوص کشاورزی (که فعالیت اصلی ایرانیان بود) کتاب ترجمه کند؛ تا حقوقش را مجدد برقرار کند.
به نظر میرسد این حادثه در هفته آخر مهرماه سال ۱۲۷۷ روی داده باشد؛ و به نظرم اگر قرار است در ایران «هفته پژوهش» وجود داشته باشد، چنین هفتهای شایسته نامیدن «هفته پژوهش» است، نه هفته آخر آذرماه که بیشتر پیشواز شب یلداست!
۵ درس از مواجهه امیرکبیر با قاآنی
۱.عنوان و لقب اگر بدون ضابطه و تنها به اختیار حاکم باشد، زمانی طولانی نمیگذرد که ابزارِ تبدیل تولید مدیحهگویی میشود. شاعر حکیمی که صدای مردم و اخلاق عمومی است، به شوق کسب عنوان «ملکالشعرا» به راحتی تبدیل به مدیحهسرای حاکمیت میشود. این لقب چه شاعر باشد، چه استاد دانشگاه، چه نخبه! درآمد راحتی که از مدیحهگویی ایجاد میشود، قاآنی باسوادی که «رساله هندسهی جدید» نوشته و فرانسه میداند، را تبدیل به مدیحهسرا میکند.
۲.پژوهش از خواندن و یادگرفتن تجربیات دیگران آغاز میشود. ترجمه همان خواندن تجربیات دیگران است. پژوهش بدون اتکاء به دانستههای دیگران هماناندازهای بیمعناست، که دیوار ساختن بدون پی! امیرکبیر خوب میدانست که باید از ترجمه آغاز کرد.
۳.امیر موضوع ترجمه را کشاورزی میگذارد؛ یعنی تقاضای اصلی جامعهی آن دوران. امیر به عنوان مظهر حکمرانی قاآنی را به سمت تقاضا جهت میدهد.
۴.سیاستگذاری یعنی جهتدهی به فعالیت شهروندان. نمیشود تنها با قطع مقرری قاآنی، اصلاح نظام حکمرانی را تمام شده دانست؛ همانگونه که با کاهش بودجهی دانشگاهها، احتمالا فعالیت و عملکرد دانشگاهها بهبود نمییابد! بلکه گذاردن گزینههای جدید فعالیت پیشِ رویِ کنشگران است که انتخاب را از گزینهی نادرست به گزینهی درست هدایت میکند.
۵.رفتار امیر نمادین بود. از روز نخستین امیر بود که میان خودش با دیگر صدراعظمها فاصله گذاشت؛ این فاصلهگذاری به قیمت ناراحتی قاآنی و قاآنیهایی تمام شد؛ شاید به قیمت جانش. اما قاآنی که پیشتر مدح میرزا آقاسی (صدراعظم محمدشاه) میگفت، روز انتصاب امیر او را عادل خواند و میرزاآقاسی را شقی! فاصلهی میان مدح و ذم مدیحهسرا تنها یک شب است؛ اما پژوهشگر راوی نتایج پژوهش است، نه بندهی خوشنودی حاکم!
برای همین است که پژوهشگری که مدیحهسرا نیست، گاه تلخی دارد؛ اما ملکالپژوهشگران یکسر شیرینیاند! و ما سخت نیازمند گذار از دوران مدیحهسرایی به دورهی پژوهش هستیم!
برای تحلیلهای حوزهی علم، فناوری و نوآوری به گروه @ShareNovate بپیوندید.
✔️«سند منتشرنشدهای از امام» به روایت سید حسن خمینی
▪️عصبانیت شدید امام از یک قاضی که شنود کار گذاشته بود | نقاط درخشان زندگی امام
@KhabarOnline_IR
طوفان 8 دقیقهای نمایندۀ مجلس تونس علیه جلسۀ اخیر اتحادیۀ کشورهای عرب و رفتار وزارت خارجۀ تونس در این جلسه
📃 خانم مبارکة عواينة، نمایندۀ مجلس کشور تونس به نمایندگی از فراکسیونی متشکل از 45 نمایندۀ مجلس در سخنرانی امروز خود به تاریخ 24-11-2017 رفتار استعمارزدۀ وزارت امور خارجۀ کشور خود را مورد انتقاد قرار میدهد. آنچه که در پی میآید ترجمۀ کامل نطق 8 دقیقهای اوست:
📋 با سلام به آقای وزیر و معاونینش، امیدوارم در خصوص آنچه که خواهم گفت خویشتندار باشند. من بدون هر مقدمهای عرض میکنم که این وزارت، برای مجموعۀ کشورمان بار سنگینی شده است. و معتقدم بودجهای که برای آن صرف میشود لازم است مورد بحث علمی قرار گیرد تا اگر لازم باشد این بودجه برای اصلاح سایر کمبودها یا رشد و نمو کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
به صراحت باید گفت تعیین کنندۀ سیاست خارجی کشور ما شده است آقای وزیر خارجۀ سعودی و شما یا مشغول حمایت و تبریک هستید یا اینکه پشت او حرکت میکنید و این بسیار تاسفبار است و تونس مستحق چنین چیزی از جانب شما نیست.
در دوران افتخارآمیز شما، به اعتقاد سیاسی ما تعرض شد و تحت نفوذ ائتلاف سعودی و اسرائیل قرار گفتیم بدون اینکه بدانیم، قبلا هم در دورۀ پیش از شما، تحت نفوذ ائتلاف ترکیه و قطر قرار گرفته بودیم، همچنان که این هم باطلاع ما نرسید. بدین ترتیب، خود شما هم نمیتوانید این ضمیمه شدن به ائتلاف را تائید یا رد کنید، زیرا به دلایلی که خواهم گفت، وزارت خارجۀ ما هم چیزی از آن نمیداند!
تصمیم ملی ما، به جائی رسید که «حزب الله» بعنوان سازمانی تروریستی از سوی وزیر کشور سعودی در خاکمان و وطنمان معرفی میشود و حضرت وزیر خارجۀ ما هم تنها سر تکان میدهد!
موساد اسرائیل بر کشور ما تعرض میکند و یک شهروند تونسی را جلوی درب منزلش با تیراندازی ترور مینماید، او شهید «محمّد الزويري» است، نه از شما و نه از ریاست جمهوری هیچ صدائی نشنیدیم.
آنقدر که گفتید ما شاگردان رئیس جمهور راحل «حبیب بورقیبة» هستید سر و گوش ما را بردید! اما آقای وزیر، حبیب بورقیبة هنگامی که اسرائیل به «سازمان آزادی بخش فلسطین» در «حمام شط» تجاوز کرد، آمریکا را در صورت استفاده از وتو علیه قطعنامۀ ضد اسرائیلی تهدید به قطع رابطه کرد. اما اکنون شما هیچ حرف و موضعی ندارید!
همچنین میتوان شرکت مفتضح شما در چیزی که بدان «اتحادیۀ کشورهای عرب» گفته میشود را در بدترین درجات مسخرگی دانست. برای محکوم کردن موشکی یمنی جمع شدید که در بیابان سقوط کرد. و در مقابل در خصوص کشتار و آواره کردن همۀ مردم یمن ساکت شدید و از تکهپارههای اجساد کودکان یمنی خجالت نکشیدید که با حکومت متجاوز همراهی کردید!
شما و اتحادیۀ عربتان، در محکوم کردن حزب الله سرافراز سرعت گرفتید، گروهی که تنها سلاح مقاومت را علیه رژیم صهیونیستی بلند کرده است، در حالی که این اتحادیه، هنگامی که موضوع گروههای تروریستی دیگر است دمی هم بر نمیآورد، گروههای تروریستیای که در خونریزی مسلمین غوطهورند، طالبان، داعش، جبهة النصرة، جندي الشام و ارتش آزاد و گروههای بسیار دیگر!
اضافه بر این، به شکست شما در بحران لیبی و ناتوانی شما در بازگرداندن رابطه با سوریه اشاره میکنم، در حالی که نظام سعودی و آمریکا و اسرائیل شما را از این تصمیم منع میکنند.
آقای وزیر! آنچه که به دروغ «ائتلاف اسلامی»خوانده میشود، ائتلاف «بغداد جدید» است، و دبیرکل آن خود «بنیامین نتانیاهو» است و فرماندۀ ارتش آن «آیزنکوت» همان فرماندۀ آنچه که «ارتش دفاع از اسرائیل» خوانده میشود است. و ملت تونس که در تمام کارزارهای عربی شهید داده است، در ائتلاف ارتجاعی صهیونیستی-آمریکائی، شرکت نخواهد کرد، زیرا که این ائتلاف شکستخوردگان است، و آنکه بدان تکیه کند، سرنوشتی جز سقوط و شکست نخواهد داشت. این ملت 17 دسامبر است، ملتی که شعار داد: «ملت آزادی فلسطین را میخواهد» و شعار داد: «ملت، محکوم کردن عادی سازی رابطه با اسرائیل را میخواهد». وزارت خارجه به این ملت توهین میکند!
در خصوص تروریستی خواندن حزبالله، شکی نیست که این کار و نشست سران اتحادیۀ عرب، چیزی جز خدمت به منافع رژیم صهونیستی نیست، که این رژیم تنها بازندۀ رشد و ادامۀ مقاومت عربی و پیروزیهای مقاومت است.
آقای وزیر! تو و دوستانت در «اتحادیۀ کشورهای عربی» خودتان را خسته نکنید، روشن است کاری که اسرائیل و داعش نتوانستند موفق به انجامش شوند، جمع شما نخواهند توانست صورت دهد! و سال قبل گفتم، پیش از ماجرای حلب، با پس از آن فرق میکند، اکنون سوریه است که پیروزی آشکار و نزدیکی کسب میکند! برای مدت طولانی در صف خواهید ایستاد! اینجا یکی از همکاران پرسید، چه زمان روابط با سوریه را بازسازی خواهید کرد، به این دوست عزیز میگویم: هر وقت رژیم سعودی به شما اشاره کند!
نوشته مرتبط با این ویدئو را در آدرسهای زیر بخوانید:/channel/sharenovate/53
https://goo.gl/d1BNXo
⁉️ شما دیگه چرا آقای آشنا باور میکنید؟! آگهی میزنند اما آنی که میخواهند را استخدام میکنند و این آگهی بیشتر برای درگیر کردن و رویا پروری عدهای جوان تا تاریخ برگزاری آزمون است!
Читать полностью…🔴 آلودگی هوا، دگرگونیهای اقلیمی و آینده پرمخاطرهی ایران
🖋عباس آخوندی - ۲۷ آذر ۹۶
🔻قسمت سوم (آخر)
💢سخن این یادداشت این است که یکی از رازهای ماندگاری تمدن ایران سازگاری آن با شرایط اقلیمی آن بودهاست. تمام فنون بکار رفته توسط ایرانیان اعم از قناتها، بادگیرها، و زیرزمینها و ساختمانهای مطابق با شرایط اقلیمی و جهت تابش و وزش باد بودهاست. همچنین سنت کشاورزی سازگار با اقلیم و مابقی پیشههای رایج. لیکن، اینک قدرت اغواگرانه فناوریهای جدید ضرورت سازگاری با اقلیم را از یاد همه بردهاست. همه از بالا بودن شدت مصرف انرژی سخن میگویند لیکن، به سرعت به بهبود موتور وسایط نقلیه و یا عایق کردن ساختمانها و سایر اقدامات لازم برای بهبود عملکرد زیست محیطی تولید صنعتی و کشاورزی موجود میرسند. همه از ضرورت مدیریت آب میگویند لیکن، هنوز کشتهای آببر و مکیدن آب از اعماق زمین رایج است. ولی، هیچگاه ضرورت سازگاری با شرایط اقلیمی مورد تاکید و توجه قرار نمیگیرد.
💢این یادداشت در پی جلب تمام نخبگان اعم از دانشگاهیان، حرفهورزان و سیاستورزان و قانونگذاران به این واقعیت است؛ آیندهی ایران در مخاطره است. همه این سرزمین که خاستگاه ماست دوست داریم و آن را آباد برای نسل بعدی خود میخواهیم. خود را فریب ندهیم. این راهی که در پیش گرفته شدهاست به بیراهه است. باید اصل سازگاری با اقلیم سیاست حاکم شود و با نقل و انتقالهای آب در مسافتهای طولانی مخالفت شود. باید برنامههای طولانی مدت برای انتقال صنایع سنگین و آببر از محیطهای کویری به ساحل را در دستور کار قرار دهیم و از تمام صنایع برنامه زمانی مشخص دریافت شود. باید دربارهی خودکفایی کشاورزی بازاندیشی کنیم. باید برنامه سبک کردن جمعیتی کلانشهرها در دستور کار قرار گیرد و با صراحت و راستی با مردم صحبت شود تا اجماع بهدست آید.
وگرنه، ایرانی که به نسل بعدی تحویل خواهد شد، دارای قابلیت سکونت بسیار محدودی خواهد بود و فقر و خشکی صفت غالب آن خواهد شد. به یقین فرزندان ما، ما را نخواهند بخشید.
▪️پایان
@AbbasAkhoundi
🔴 آلودگی هوا، دگرگونیهای اقلیمی و آینده پرمخاطرهی ایران
🖋عباس آخوندی - ۲۷ آذر ۹۶
🔻قسمت اول
🔸گزاش تغییر اقلیم کاملا تکان دهنده است. وضعیت نه تنها نشان از تهدید ایران مرکزی توسط خشکسالی و بیابانزایی دارد بلکه تمام حوزهی تمدن #ایرانشهری و غرب آسیا در معرض تهدید است. آهسته و آرام بودن تغییرات سبب شده که کمتر این تهدید حس شود مگر در روزهایی این چنینی که شهرها و مردمانش با تنگی نفسِ کُشنده مواجه میشوند. لیکن چنانچه به موضوع در یک بازهی پنجاه ساله نگاه شود، معلوم خواهد گشت که چه اتفاق سهمگینی رخ داده و چه اتفاقهای سهمگینتری در صورت بیتوجهی نسلِ ما برای نسل بعدی در پیشِ رو است.
🔹گزارش این است، در سال ۲۰۱۴ دمای جو زمین به اندازهی تقریبا یک درجه سلسیوس نسبت به صد سال گذشته گرمتر شدهاست. بهظاهر خبر بیاهمیتی است. لیکن، همین اتفاق بهظاهر ساده، زندگی بشر را در جهان و بهویژه در منطقه ما تهدید میکند. شدت این تغییرات در ایران بیشتر بودهاست. دادههای تاریخی سازمان هواشناسی کشور حاکی از گرمایش بیش از یکونیم درجهای دما در ایران است. همچنین بارش میانگین سالانه ایران طی پنجاه سال اخیر سرجمع بیش از ۵۰ میلیمتر کاهش یافتهاست. میدانیم که ما در یک منطقه نیمهخشک و خشک قرار داریم و ۵۰ میلیمتر کاهش بارش یعنی حدود ۲۰ درصد کاهش نزولات جوی. لیکن مشکل وقتی جدیتر میشود که دانستهشود ترکیب کاهش نزولات جوی و افزایش ۱/۵ درجه دمای هوا یعنی رشد سالانه ۵/۴ ميليمتري تبخیر و تعرق همین مقدار کم نزولات و اثرات تخریبی زیست محیطی سهمگینتر. به گزارش نمایندهی وزارت نیرو در شورایعالی معماری و شهرسازی سال ۱۳۷۶ نقطه عطفی در تحول رژیم نزولات آسمانی در ایران بوده كه از آن به شكست هيدرولوژيكي در كشور تعبير ميشود . میانگین درازمدت آب قابل استحصال در ایران تا تاریخ فوق معادل ۱۳۵ میلیارد مترمکعب بود. این میانگین به ۱۱۶ میلیارد مترمکعب کاهش یافته و در برخی سالها حتی به ۸۰ میلیارد متر مکعب نیز رسیدهاست.
🔸وقتی چنین اتفاقی در اقلیم رخ میدهد، اثرهای تشدیدکنندهای بر زیستبوم و زندگی ایرانیان خواهد داشت. افزايش غلظت گازهای گلخانهای به عنوان یک دلیل شناختهشده و مورد پذیرش جهانی براي گرمايش جهاني است. این گازها بر اثر سوخت کارخانهها، صنایع، نیروگاهها، پالایشگاهها، حملونقل، توسعهی کلانشهرها، خانهها و سایر لوزام مصرف کنندهی سوختها فسیلی توليد میشود. کلانشهرها اثرات تشدید کنندهی جزایر گرمايي را بههمراه دارند. خوب است توجه شود که در ایران سالیانه بيش از ۵۰۰ میلیون تن دیاکسید کربن تولید میشود و ایران در رتبه هشتم جهان قرار دارد. آنچه که در طبیعت به عنوان چاهههای دیاکسیدکربن عمل میکند و میتواند آن را جذب کند، جنگلها و اقیانوسها هستند. لیکن، نکته مهم این است که عبور از حد این غلظت میتواند عملکرد طبیعی آنها را نیز مختل سازد. روند تخریب جنگلها و مراتع برای تمام مردم شناخته شدهاست. لیکن روند تغییرات کیفیت آب اقیانوسها شاید کمتر شنیده شده باشد. غلظت بیش از حد دیاکسید کربن مایهی اسیدی شدن آب اقیانوسها و تهدید حیات آبزیان میشود. دریا به عنوان یک منبع اصلی تامین غذای جهان بدینوسیله مورد تهدید جدی است. افزون بر این، معیشت ساحلنشینان نیز مود تهدید قرار میگیرد.
🔹این روزها همه به دنبال یک راه تکنیکی برای بهبود هوا هستند. ولی به نظر میرسد که آمادگی پرداختن به علت اصلی در هیچ سطحی وجود ندارد. قطعا هیچ انسان خردمندی با آن مخالف نیست. لیکن سؤال بنیادین این است تا چه حد این تدبیر قابلیت اجرایی دارد؟ چه میزان هزینه دارد؟ چه میزان منابع میخواهد؟ چند سال بهطول میانجامد؟ آیا با این سطح درآمدی امکان تحول اساسی در سیستم ملی حملونقل و گسترش حملونقل عمومی در درون و بیرون شهر وجود دارد؟ آیا هیچ فکر کردهایم که خارج کردن ۱،۲۵۰،۰۰۰ وسیله نقلیه اعم از خودرو سواری تا تریلر ۱۴ چرخ؛ که چنانچه همهی آنها با خودرو سواری معادلسازی شود برابر با ۳،۵۰۰،۰۰۰ خواهد شد، صرفا برای اسقاط آنها نیاز به حدود ۸،۷۰۰ میلیارد تومان میباشد. این جدا از قیمت خودرو میباشد. میتوان تصور کرد این رقم حداقل معادل ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری توسط خانوارها در سطح ملی خواهد بود. و یا اجرای حملونقل ریلی حومهای بيش از ۷،۰۰۰ میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد؟ و دهها مثال دیگر در مورد بهبود سوخت و یا ارتقای کیفیت موتورخانهها و یا فیلتر کردن کارخانجات و سایر مثالها و اقدامات.
🔻پایان قسمت اول - ادامه در پیام بعد
@AbbasAkhoundi
✅ گزیده سخنرانی دکتر حسامالدین آشنا با عنوان:
⭕️ آیندههای محتمل در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا
1⃣ حکمرانی در سرآغاز قرن بیستم درست مانند سدههای قبل از اصول ساده سرکوب مخالفان توسط حاکمان و به زنجیر کشیدن ضعفا توسط اقویا پیروی میکرد؛ امروز برخلاف سدههای قبل، دوران حکمرانیهای ساده به پایان رسیدهاست. پیشرفت در فناوری ارتباطات انسانهای بیشتری را به پیوند با یکدیگر فرامیخواند؛ فلسفه حقوق، رعایا را دعوت میکند تا به شهروندانی صاحب رای و قدرت و البته مسئولیت تبدیل شوند؛ توزیع عادلانهتر ثروت در جهان، مردم و کشورها را تا حدی به دانش و قدرت مجهز کردهاست و خودآگاهی سیاسی خواستار پیوند دادن همه این دستاوردها با کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت، امنیت و بهروزی برای همه ملت هاست.
2⃣ منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (وانا: WANA) حداقل در یک دهه گذشته تجربیات دردناکی را به بهای جان میلیون ها نفر پشت سرگذاشته و احتمالا تجربههای به مراتب بدتری را انتظار میکشد.خیزش افراطگرایی، تضعیف مردمسالاری و بحران هویت ملی در بسیاری از کشورهای این منطقه شایع است. مشروعیت بسیاری از حکومتهای این منطقه به طرز بیسابقهای کاهش یافته است. فضای مجازی نقش تعیین کنندهای در جهتگیری انتظارات قشر جوانان و طبقه متوسط ایفا میکند. منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا پیشتاز رشد مصرف کنندگان شبکههای اجتماعی در جهان هستند. با توسعه دسترسیهای مخاطبان به مسیرهای ارتباطی متنوع در شبکهسازیهای اجتماعی، فرآیندهای ارتباطی یک سویه تبلیغات سیاسی دولتها امکان تاثیرگذاری گسترده خود را از دست داده است. شبکهسازی در بستر رسانههای اجتماعی قدرتی به کاربران داده است که میتوانند اطلاعات را از طریق مسیرهای گوناگون به دست بیاورند و در برابر تبلیغات سیاسی پرحجم ایمن شوند.
3⃣ انتظار میرود محیطزیست تدریجاً به منزله موضوع امنیتی غالب کشورها در غرب آسیا درآید.
4⃣ تشدید رقابتها و به ویژه نبردهای نیابتی بهگونهای که امکان شکلگیری یک موازنه قدرت اطمینان بخش و پایدار را منتفی کند، احتمال دارد که برخی از مهمترین کشورهای منطقه را به سمت تولید و یا خرید تسلیحات بیشتر یا حتی تسلیحات هستهای سوق دهد. در خوشبینانهترین سناریو، ادامه انبار کردن تسلیحات، علاوه بر آنکه خطرات ناشی از بدست گرفتن کنترل کشورهای منطقه از سوی گروههای افراطی را تشدید میسازد، با دامن زدن به جنگ سرد جدیدی در این منطقه، باعث اتلاف سرمایههایی می شود که برای اداره مشکلات رو به تزاید این جوامع ضروری است. نهایتاً ممکن است این احتمال که غرب آسیا و شمال آفریقا در آیندهای نزدیک به پناهگاه گروههای تبهکار تبدیل شود، مبالغه آمیز نباشد. این منطقه با تهدید فروپاشی از درون در آیندهای نزدیک روبرو است مگر آنکه راه حلی پیدا شود که حکومتها، مرزها و جوامع را یکبار دیگر مستقر و پابرجا کند.
5⃣ هیچکدام از این دشواریها، راه حلهای سادهای ندارد. کشورهای این منطقه در اقدامات یکجانبه تنها قادر به دستیابی به شمار اندکی از اهداف خود خواهند بود؛ در حالیکه رسیدن به اهداف بزرگتر صلح و ثبات بینالمللی و اداره مشترکات منطقهای، نیازمند همکاریهای بیشتری است.
6⃣ وقتی از بی معنا بودن بازی برد-باخت در دنیای امروز سخن میگوییم باید در نظر داشته باشیم که این اصل در مورد تعدد و تکثر هویتهای مذهبی و فرهنگی و قومی نیز صدق میکند. بازی برد-برد بین هویتها بدین معناست که چیرگی و اقتدار هویت و وحدت ملی به معنای تضعیف و حذف هویتهای متکثر مذهبی، قومیتی، فرهنگی و زبانی نیست؛ بلکه در تلاقی و تعاطی فرهنگها وهویتهای متکثری است که آموختهاند در کنار یکدیگر مسالمت آمیز زندگی کنند. کمک به بهبود حکمرانی بدون نیاز به براندازی آن دسته از نظامهای سیاسی که هنوز میتوانند با اصلاح رویههای ناکارآمد، خود را با دنیای جدید تطبیق بدهند و تقویت زمینههای همکاریهای مشترک منطقهای در مقابله با مشکلاتی که بنا به سرشت خود مستلزم خویشتنداری و چندجانبهگرایی هستند، باید ستونهای راهبرد منطقهای در این آینده نامطمئن باشند. تنها از این طریق است که میتوانیم بجای نابود کردن زیستگاه و فرصتهای مشترکمان ، یک نظم منطقهای پایدار و مستقل را ایجاد کنیم و منطقه قویتری را برای فرزاندنمان برجا بگذاریم.
🔻برای دریافت و مطالعه متن کامل این سخنرانی از لینک زیر استفاده کنید:
🔗 yon.ir/mKfmv
🆔 @centerforstrategicstudies
🌐 css.ir
آقای احمدینژاد، کار ۷۰ ساله را ظرف ۸ سال انجام داد 🌟
✔️ از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 تا پایان دوره اصلاحات که 71 سال طول میکشد، مجموعاً چیزی نزدیک به 65 دانشگاه داریم. اما در بازه 84 تا 92 یعنی 8 سال دوره آقای احمدینژاد، ما کار 70 ساله را ظرف 8 سال انجام دادیم؛ یعنی تعداد دانشگاهمان 140 تا شد؛ یعنی یکدفعه با یک گسترش نجومی مواجه شدیم.
✔️ بدون اینکه توجه کنیم این دانشگاهها نیاز به زیرساخت دارند، نیاز به عضو هیئتعلمی مجرب دارند، نیاز به تجهیزات دارند، و اینکه اصلاً تأسیس این دانشگاهها نیاز بهنوعی آمایش سرزمین داشتند.
✔️ مثلاً در شهر بجنورد الآن چیزی حدود 28 دانشگاه داریم! آیا این جامعه کشش این تعداد دانشگاه را دارند؟ این رقم که عرض کردم تنها در عرصه دانشگاههای دولتی بود.
✔️ ما تا پایان سال 84 حدود 75 دانشگاه غیرانتفاعی داریم که در پایان سال 92 این رقم به 350 میرسد، یعنی 5 برابر گسترش پیدا کرد، بدون هیچ برآورد دقیق که ما اصلاً اینهمه دانشگاه برای چه میخواهیم؟
✔️ درعینحال که خیلی از استادها اخراج میشدند و یا بازنشسته، تعداد دانشجویان دکتری را بهیکباره چند برابر کردیم و تعداد دانشجویان دکتری را به رقم 150 هزار نفر رساندیم؛ یعنی دقیقاً 5/2 برابر تعداد دانشجویان دکتری ژاپن! درحالیکه ما استاد لازم برای تقویت اینها نداشتیم. چون استادی میتواند در این مقطع تدریس کند که 20 سال سابقه داشته باشد.
✔️ وقتی 70 درصد، 80 درصد دوره دکتری تحقیق است، برای گسترش دکتری باید یک نسبتی منطقی باشد بین تولید ناخالص ملی و سهم پژوهش؛ در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه مانند کره، ترکیه و برزیل این نسبت چیزی بین 1.7 تا 2.5 درصد GDP یا تولید ناخالص ملی است. در کشورهای توسعهیافته به سمت 3 و 4 درصد میرود؛ یعنی 4 درصد تولید ناخالص ملی سهم پژوهش است، اما در ایران این رقم کمتر از زیر 1 درصد است. این در حالی است که بخشی از آن هم صرف پژوهش نمیشود و صرف حواشی پژوهش میشود.
✔️ ما دو برابر ژاپن دانشجوی دکتری تولید میکنیم درصورتیکه اعتبار پژوهش ما یکششم یا یکهفتم ژاپن است. نتیجه میشود، بحران کیفیت؛ انبوه افراد مدرکداری که از کیفیت لازم برخوردار نیستند. ما بهیکباره 600 هزار دانشجوی کارشناسی ارشد پیدا کردیم. نتیجه همه اینها این شده است که شما از خیابان 16 آذر تا سر وصال اگر بروید، حدود 600 – 700 متر است، حدود 20 نفر تابلو بلند کردند که پایاننامه مینویسیم.
http://yon.ir/xyFz8
✍️ بخشی از گفتوگو با دکتر غلامرضا ظریفیان، چشمانداز ایران، شماره ۱۰۶.
گزارش عملکرد مرکز بررسی های استراتژیک از نیمه 1392 تا نیمه 1396
http://css.ir/fa/Pages/show/2328/3
پویش فرمایشی پشیمانی با پشتیبانی کسانی شکل گرفت که باید در مورد کارهای کرده و نکرده خود به تک تک مردم ما پاسخگو باشند.آنها ثروت و سعادت ملت را به تاراج دادند
چه سدهاىي ساختند که پشتش آبى نيست،
چه فرودگاههايي که ساختند و پروازى به انجا نيست،
به دست هرنماينده يك مجوز پالايشگاه و پتروشيمى دادند،
به اسم خصوصى سازى پتروشيمى را به وزارت رفاه،
پالايشگاه را به وزارت دفاع ،
روغن كشى رابه بنياد شهيد،
نيروگاه سازى را به استان قدس رضوى،
مخابرات را به سپاه و ستاد،
پيمانكاری را به قرارگاه خاتم الانبياء،
بندر را به قرارگاه خاتم الاوصياء و ...
🎙روایت "کارن الیوت هاوس" از اوضاع داخلی عربستان
⚠️ چالشهای متعدد پیش روی آل سعود
📌ترجمهشده به سفارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری
✅ کارن الیوت هاوس روزنامهنگار و تحلیلگر آمریکایی سابقه زیادی در بررسی مسائل استراتژیک داشته و سالها در اندیشکدههای آمریکایی کار کرده است. مدیریت در والاستریت ژورنال، برنده جایزه پولیتزر برای پوشش اخبار خاورمیانه، عضویت هیئت امنای شورای روابط خارجی آمریکا و دانشگاه بوستون و هیئت مدیره "مؤسسه رند" از سوابق اوست. وی همچنین نویسنده کتاب «درباره عربستان سعودی: مردم، گذشته، دین، اشتباهات و آینده» نیز هست. الیوت هاوس در متنی که پیش روست به پشتوانه سالها تجربه در امور عربستان سعودی، چالشهای پیش روی این کشور را برشمرده است. وی در مقدمه گزارش خود میگوید:
⭕️ «این گزارش بیشتر بر مبنای سفری یک ماهه به عربستان سعودی در ماه ژانویه و آخرین مطالعات و گفتوگوهای (محرمانه و غیرمحرمانه) من در طول چهار دهه گذشته با طیف وسیعی از شهروندان عربستان سعودی، وزرای دولت و اعضای ارشد خاندان سلطنتی آلسعود، به رشته تحریر درآمده است. قاعدتاً از آخرین سفر من به عربستان سعودی در سال گذشته، تغییرات زیادی به وقوع پیوسته است، از جمله انتصاب یکی از رهبران نسل جوان آلسعود با پتانسیل ایجاد تغییرات قابل توجه در سیاستهای داخلی و حتی بروز بیاعتمادی بیشتر میان عربستان سعودی و محافظ دیرینهاش ایالاتمتحده آمریکا.
⭕️ در این سفری که به عربستان داشتم، تعداد پرشماری از شاهزادگان ارشد سعودی میپرسیدند: «آیا آمریکا برای همیشه از رهبری خاورمیانه کنارهگیری کرده است یا رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده، رهبری سنتی آمریکا بر خاورمیانه را احیا خواهد کرد؟
⭕️ مدتهاست که دفاع از نفت عربستان و دموکراسی اسرائیل، اصلیترین منافع آمریکا در منطقه بودهاند و در این اولویتها نباید تغییری صورت گیرد. در گزارش پیشرو به بررسی تغییرات نسلی قابل توجه در خاندان سلطنتی آلسعود، چالشهای داخلی پیشروی ثبات عربستان، تهدیدات منطقهای متوجه پادشاهی سعودی و آینده روابط خدشهدار شده فعلیاش با محافظ سنتی این کشور یعنی آمریکا میپردازم».
✅ گزارش الیوتهاوس به لحاظ برشمردن مشکلات عربستان سعودی حاوی نکات راهبردی قابل توجهی است. هاوس در انتهای این گزارش نتیجه میگیرد که پادشاهی عربستان سعودی با مجموعهای از مشکلات و چالشها مواجه است:
1⃣ کاهش پایدار قیمت نفت که اقتصاد و قرارداد اجتماعی سعودیها با مردم عربستان را تهدید میکند.
2⃣ افزایش آشوب منطقهای و توسعهطلبی ایران.
3⃣ روابط عمیقاً فرسایشیافته عربستان و ایالاتمتحده آمریکا در دولت اوباما و تردید درباره سیاستهای دولت بعدی.
4⃣ تغییر نسلی در خاندان سلطنتی حاکم که مملو از رقابت قدرت بین شاهزادگان مختلف است.
✅ الیوت هاوس معتقد است مشکلات داخلی عربستان سعودی عمیقتر از مشکلات خارجی آن هستند و برای مثال در حالیکه یافتن شغل برای نسل جدید جوانان بیکار سعودی در غیاب درآمدهای سرشار نفتی به مشکل بزرگ تبدیل شده است، بهترین کاری که رژیم سعودی در اینباره میتواند انجام دهد این است که در چشم مردمان خود آشوب منطقهای را به حدی بزرگ جلوه دهد که سعودیها ثبات نسبی این کشور تحت حکومت خاندان آلسعود را بهتر از هر چیز دیگری تلقی کنند.
✅ گزارش حاوی این نتیجهگیری تلویحی نیز هست که کاهش سطح تنش در منطقه، امکان فرافکنی را از حکومت عربستان سلب کرده و آنرا بیشتر رو در روی مسائل داخلی قرار خواهد داد. تنشهای خارجی همچنین موجد انسجام در ساختار خاندان سلطنتی نیز خواهد بود که در یکی از پرتنشترین دورانهای عمر خانواده سلطنتی قرار گرفته است.
✅ گزارش کارن الیوت هاوس که از پشتوانه چند دهه فعالیت و شناخت عربستان سعودی و منطقه خاورمیانه برخوردار است، الزاماتی برای تفکر راهبردی درباره روابط ایران و عربستان نیز دارد و به همین دلیل توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری ترجمه شدهاست.
🔻برای دریافت و مطالعه متن کامل گزارش از لینک زیر استفاده کنید و یا فایل پیدیاف ذیل این پُست را دانلود کنید:
🔗 yon.ir/bJhE1
🆔 @centerforstrategicstudies
🌐 css.ir
خدا را شکر که حاج حسین یکتا برای مردم ما محترم و معتبر باقی ماند تا بتواند با آن بیان مردمی و گرمش از آن سر پل ذهاب تا این سرپل ذهاب را برایمان روایت کند. الان او و علی ضیاء در شبکه یک کمک می کنند تا هموطنان زلزله زده فراموش نشوند. ممنونیم.
Читать полностью…همین الان برنامه متفاوت سختانه در شبکه سه؛ گفتگوی بسیار چالشی و بدون ترحم میان میلاد دخانچی و محمد قوچانی. نمونه ای از آنچه در دانشگاه صدا و سیما گفتم. امیدوارم تحمل شود.
Читать полностью…آقای وزیر! تمام پروندههای تروریسم و تکفیریسم، آنجاست، در سوریه، اگر منظور شما مقاومت علیه تروریسم هست و اگر به دنبال اقتصاد هستید، بازسازی آنجا موضوعیت دارد. و آنجا در شام، دنیای جدید ساخته میشود، اگر دنبال این هستید. و آنجا افتخارعربی از نو متولد میشود، علیرغم میل «اتحادیۀ کشورهای عربی» خوار و مزدور.
آقای وزیر! لیبی عمق ماست و لیبی قضیۀ اقتصادی و امنیتی و انسانی تونس است. اگر بخواهید آن را اولویت خود قرار دهید. از تعامل با شبهنظامیان و تجار مواد مخدر بپرهیزید و گفتگوی خود را با ملت لیبی روبرو کنید! و راه حل مشکل مهاجرت مخفی و تروریسم و بهبود وضع اقتصادی به یقین از مسیر یک سیاست خارجی قدرتمند و شجاع ... و شجاع برای حل بحران لیبی میگذرد.
و اگر در تضمین آیندۀ منطقه جدی هستید، بر شماست بازسازی طرح «غرب عربی بزرگ»، که این آرزوی برجای ماندۀ منطقۀ ماست.
آقای وزیر، آفریقا اکنون میدان رقابت اقتصادی است، و در آیندۀ دنیا مؤثر است.
و خواهشمندم کمی بازبینی و تجدید نظر کنیم در خدمت به نظامهائی که در واقع خادم صهیونیستها هستند. و همه هشیار باشیم مصلحت و منافع کشورمان و منطقۀ ما و امت عربی و انسانی با کسی است که علیه اشغالگری و ظلم و سوءاستفاده «مقاومت» میکند. و ما بخشی از ملتهای سرکوبشده و مستضعف هستیم و آینده از آن مقاومت کنندگان است. و مطمئن باشیم که ضریب رویاروئی قدرتمندتر، عواقب و ضررهای کمتری دارد تا ضریب عواقب ذلت و دنبالهروی.
متشكرم
https://www.facebook.com/100009726156216/videos/532857103715157/
http://sharenovate.com/posts/501
پدیدهی نوشیروانی
امیر ناظمی (هیئت علمی مركز تحقیقات سیاست علمی كشور)
در ربتهبندیهای امسال «دانشگاه صنعتی نوشیروانی» بابل بیتردید دانشگاه اول ایران بود. در ردهبندی دانشگاههای جهان موسسهی تایمز برای نخستین بار یک دانشگاه ایرانی در رده ۳۰۱ تا۳۵۰ جهانی قرار گرفت. این دانشگاه نه صنعتی شریف بود، نه تهران و سایر دانشگاههای شناختهشده کشور، بلکه «دانشگاه صنعتی نوشیروانی» با بیش از ۱۵۰ رتبه فاصله با سایر دانشگاههای ایران، توانست نخستین دانشگاه ایرانی باشد.
موفقیت نوشیروانی یک جرقه نبود، در همین سال سایر افتخارات را کسب کرده بود:
در رتبه بندی U.S.New در حوزه مهندسی، (رتبه 309 جهان)،
بر اساس رتبهبندی «Clarivate Analytics» برپایهی «پژوهشگران پراستناد» جهان (دانشگاه اول ایران که ۳ نفر از ۸ نفر پژوهشگر پر استناد کشور)،
در رتبهبندی موضوعی شانگهای در رشته مهندسی مکانیک (سوم ایران و ۱۵۰–۱۰۱ جهان) و مهندسی شیمی (پنجم ایران و ۳۰۰–۲۰۱ جهان)، در رتبهبندی ISC (یکی از سه دانشگاه برتر با بیشترین استناد) و ... نمونههایی از موفقیت این دانشگاه است.
نوشیروانی اما نام یک خیر و نیکوکار بابلی است؛ کسی که دانشکده فنی نوشیروانی دانشگاه مازندران را احداث کرد و از سال ۱۳۵۲ اقدام به جذب دانشجو کرد. دانشگاه نوشیروانی از سه تفاوت عمده با سایر دانشگاههای ایران برخوردار است:
۱-این دانشگاه بر اساس وقف و کمکهای مردمی شکل گرفته است؛ نه با پول دولت. به همین دلیل از سرمایه اجتماعی بالا و حساسیت عمومی برخوردار است. نوشیروانی یک پدیدهی خارج از زیست مردم نیست.
۲-به دلیل سرمایه اجتماعی و حساسیت عمومی، همچنان بخشی از درآمد خود را از طریق خیریه به دست میآورد. توسعهی مجتمعهای این دانشگاه همچنان نیز بر پایه مشارکت عمومی و صندوق قرضالحسنه (مانند حضرت ولي عصر (عج) بابل) انجام میشود.
۳-دانشگاه نوشیروانی، در تاریخ خود رشد را از یک دانشکده فنی تا تبدیل به یک دانشگاه طی کرده است؛ فرآیند رشد یعنی بر اساس تقاضا رشد یافتن. اغلب دانشگاههای دولتی رشدشان بر اساس عرضهی دولتی بوده است که همسطح تقاضای عمومی و علمی نبوده است.
سنت هارواردی
سنت دانشگاهی در کشورهای توسعهیافته بیشتر مشابه با دانشگاههایی از نوع نوشیروانی است. به عنوان نمونه دانشگاه هاروراد (یکی از برترین دانشگاههای جهان) بر اساس اهدا مجموعهای از خیرین در سال ۱۶۳۶ شکل گرفت. به دلیل آنکه «جان هاروارد» یکی از خیرین اصلی بود، دانشگاه به افتخار او به هاروارد نامگذاری شد. هاروارد نیز ابتدا کالج بود و در یک مسیر رشد طبیعی به دانشگاه هاروارد تبدیل شد. نکته دیگر آن که مروری بر درآمدهای دانشگاه نشان میدهد که همچنان بخش عمدهای از درآمد دانشگاه از طریق وقف و خیریه است.
دانشگاه استنفورد نیز در سال ۱۸۸۵ توسط «للاند و جین استنفورد» برای یادبود تنها فرزند درگذشتهشان ایجاد شد. استفورد در همان سالهای اول عمرِ خود به دلیل زلزلهی سن خوزه (۱۹۰۶) آسیبهایی جدی دید، اما همین فرهنگ وقف منجر به بازسازی و احیاء آن شد. اصلیترین درآمد استنفورد در زمان حاضر نیز از داراییهایش است (۲۱ ٪) که منشاء خیریهای دارد و سالیانه حدود ۶٪ از درآمد را نیز از طریق هدیهها و خیریههای مستقیم کسب میکند.
نوشیروانی و وقف علمی
سید حسین فلاح معروف به نوشیروانی بازرگان و نیکوکار ایرانی بود؛ که بنا به قولی چهار پنجم از ثروت خود را در جهت امور خیریه و ارتقاء سطح بهداشت، رفاه، آموزش و امور مذهبی مردم هزینه نموده است. در فهرست طولانی موقوفات او از دبستان تا پرورشگاه، آموزشگاه فنی، انستیتو تکنولوژی و بیمارستان وجود دارد. او حتی زمین اداره آموزش و پرورش وقت بابل را نیز هدیه داده است.
وقف علمی تنها اهداء پول نیست، بلکه به همراه خود اجتماعی شدن، بومیسازی و تعمیق توسعه علم و فناوری را در جامعهی میزبان به همراه دارد. نیکوکاران علمی و فناوری بیش از آنکه با پول و دارایی زمینههای توسعه را ایجاد کنند، به اتکاء سرمایه اجتماعی خود، حساسیت اجتماعی نسبت به موضوع ایجاد کرده، زمینهسازیهای لازم برای حفظ و مراقبت پیوستهی اجتماعی از میراث خود را فراهم میآورند.
شاید دیگر زمان آن رسیده است که وقف و نیکوکاری به سمت ایجاد نهادهای مولد علم و فناوری تغییر مسیر یابد و شاید بیش از «مصلینژاد»ها و «افشار»ها برای تغییرات جدی و عمیق مورد نیاز باشد.
پ.ن.: ایده اصلی این نوشته در خلال صحبت با دوست عزیزم مهدی الیاسی که خود نیز از خطهی مازندران هست، شکل گرفت؛ که از این بابت از او متشکرم.
فیلم کوتاهی در خصوص زندگی نوشیروانی در آدرس زیر قابل مشاهده است:
https://goo.gl/PxshVu
/channel/sharenovate/52
برای تحلیلهای حوزهی علم، فناوری و نوآوری به گروه @ShareNovate بپیوندید.
@npps_ir
🔵چالشهای مسکن در ایران
🖊بهاره فلاحی (دکترای سیاستگذاری مسکن)
@npps_ir
دولتها در ژاپن، کره جنوبی و مالزی با بهکارگیری مدل بهینه سیاستگذاری مسکن شامل «افزایش عرضه، مقابله مالیاتی با سوداگری و تأمین مسکن کمدرآمدها»، وضعیت «بدمسکنی» را تحت کنترل درآوردهاند. بهکارگیری سه سیاست افزایش عرضه، مقابله با سوداگری مسکن و همچنین تمرکز بر تأمین مسکن خانوارهای کمدرآمد، میتواند مدل بهینه ساماندهی بازار املاک در ایران باشد. راهکار اساسی حل مشکل مسکن در ایران، ساخت خانه توسط دولت نیست بلکه دولت باید هزینه اجاره اقشار فقیر را بدهد. در این صورت، خود پیمانکاران به سمت اجارهداری سوق مییابند و از این طریق میتوان مشکل مسکن برای دهکهای کمدرآمد را حل نمود لذا دولت نباید به ساخت مسکن ورود پیدا کند.
@npps_ir
عمر مفید مسکن در کشور حدود 30 سال است. این در حالی است که این رقم در کشورهای توسعهیافته بالغبر 100 سال است. اهم عوامل تأثیرگذار بر عمر پایین مسکن شامل نظارت غیرموثر، حضور سازندگان غیرحرفهای، استفاده از مصالح ساختمانی غیراستاندارد در مصالحی چون آجر، شن و ماسه، پایین بودن تکنولوژی ساخت و تخریب بسیاری از مسکنهای بادوام جهت افزایش تراکم است.
@npps_ir
یکی از عواملی که تهیه مسکن را مشکل میکند استفاده از مسکن بهعنوان وسیلهای برای بورسبازی و خریدوفروش توسط سرمایهداران است چراکه بسازوبفروشها سود کلانی از این راه به دست میآورند و مسکن بهعنوان یک پسانداز سودده مورد استفاده سرمایهداران قرار میگیرد و سبب تعدد تملک واحدهای مسکونی در میان این گروه میگردد.
@npps_ir
متن کامل این مقاله در لینک زیر👇👇👇
http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=151991
یکی از تفاوت های «ما» و »آنها» در این است که برخی از «ما» ، «او» را در 82، بسیاری در 84 و همه در 88 شناختیم و نفی کردیم ، ولی هیچ یک از «آنها» ، «او» را در 84، 86، 88 نشناختند یا نفی نکردند؛ بسیاری از «آنها» از 92 نقد «او» را قدح نظام و برخی هم تا 96 «او» را ابزاری برای ایجاد توازن می دانستند.
Читать полностью…