مکتبی که بشر را به نهفته ترین رازهای خلقت و ملکوتی ترین فضائل ومکارم اخلاقی آشنامی سازد و نهال عشق ومحبت را در قلوب دلدادگانش چنان بارور می سازد که به همگان عشق ورزند وسراسر عشق شوند. چشم(💎)سوم پیج اینستا گرام https://instagram.com/parvazrooh110
تسلیم هر چه شوی مانند آن می شوی
زیرا از آن برخوردار می شوی و در تصرف آن قرار می گیری.
تسلیم، راه یگانگی است و انسان، تسلیم هر چه شود با آن به یگانگی می رسد.
پس اگر تسلیم خدا شوی وجود تو خدایی خواهد شد و برخورداری از حضور الهی محقق خواهد گشت.
تسلیم شدگان الهی رستگارانند، زیرا حقیقت خوشبختی و نجات و رهایی در خداوند است.
آرامش و شادی و سرور تنها در حضور الهیست و فقط کسی می تواند آن را تجربه کند که خود را به حضور الهی تسلیم کرده باشد.
واقعیت بهشت همین است و جهنم واقعی هنگامیست که انسان از حضور خداوند محروم شود.
#ایلیا_ما
@haghightx
عرفان و عزلت ؛
عزلت به دو نوع عزلت جسمی و عزلت قلبی تقسیم میشود:
انواع انگیزه سالک از عزلت
انگیزه سالک از عزلت نیز میتواند سهگونه باشد:
اول: حفظ خود از شر مردم؛
دوم: حفظ خود از گناه و از شر رساندن به مردم. نیت دوم از اول بالاتر است؛ چون حسن ظن به مردم و سوء ظن به نفس خود دارد؛
سوم: عزلت گزیدن به نیت ابقای صحبت مولی در قلب . این عزلت قلبی حاصلشدنی نیست؛ مگر بعد از مقدماتی عرفانی که سالک بعد از انس با خدا، از غیر خدا گریزان شده و مسافر طریق الی الله میشود تا پس از رسیدن به خدا بار دیگر بهسوی مردم بازگردد.
← سخنانی از حضرت ابراهیم درباره عزلت
همچون ابراهیم ـ علیهالسلام ـ که فرمود:« »؛ من از شما و آنچه که میپرستید دوری و عزلت گزیده و پروردگار خود را میخوانم و امیدوارم که خداوند مرا شقی و بدعاقبت نفرموده و از لطف خود محروم ننماید.
همچنین فرمود:« »؛ (ابراهیم پس از نجات از آتش) گفت: من بهسوی پروردگارم خواهم رفت و او بهزودی مرا راهنمایی میکند.
معنای خلوت :
این عزلت و کنارهگیری (عزلت قلبی) در ظاهر و باطن مرتبه شدیدتری نیز دارد که از آن تعبیر به خلوت شده است که در واقع عزلتی بر عزلتی دیگر است و اهل خلوت و وحدت در این مقام به اسرار عرفانی زیادی دست مییابند که در وصف آن بسیار سخن گفته شده است.
اهمیت عزلت و خلوت قلبی
لازم به ذکر است که اصل در عزلت و خلوت بر عزلت و خلوت قلبی است و عزلت و خلوت ظاهری جز در مواردی خاص به دستور استاد عرفان توصیه نمیشده و نمیشود، آن هم برای مدت زمانی محدود؛ همچنانکه پیامبر اسلام در غار حرا برای مدتی عزلت اختیار مینمود.
@haghightx
بجای تماشای پنجره زندگی دیگران...
از کتاب عمرت لذت ببر
داشتههایت را جلوی چشمانت قاب بگیر
و برای نداشتههایت تلاش کن
حسرت باغچه دیگران را نخور
درعوض باغبان دنیای خودت باش.
صبح بخیر
@haghightx
هیچکس نمیتواند معنای زندگی را برای دیگری بیابد، هرکس باید معنای زندگیِ خود را خود پیدا کند و مسئولیت آنرا نیز پذیرا باشد. اگر موفق شود، با وجود همهٔ تحقیرها به زندگی خویش ادامه میدهد. کسی که چرایی برای زندگی کردن بیابد با هر چگونهای خواهد ساخت.
انسان در جستجوی معنا
#ویکتور_فرانکل
@haghightx
مقصد سفر در سلوک
از مقصد و منزل نهایی سلوک، تعبیرات مختلفی شده است که به تعدادی از آنها اشاره می شود :
۱. مقصد سفر: تكميل اسفار اربعه است .
۲. مقصد سفر: رسيدن به مقام خليفه اللهی است.
۳. مقصد سفر: انسان كامل شدن است
۴. مقصد سفر: رسيدن به مقام توحيد و موحّد واقعي شدن است
۵. مقصد سفر: رسيدن به مقام «ولايت» و «ولي الله» شدن است
۶. مقصد سفر: رسيدن به مقام فعليت تامّه است.
۷. مقصد سفر: كون جامع شدن است.
۸. مقصد سفر: «انسان» شدن و رسيدن به مقام «انسانيّت» است
۹. مقصد سفر: معرفة الله و رسيدن به مقام خداشناسي است.
۱۰. مقصد سفر: معرفة النفس و رسيدن به مقام خودشناسي است.
۱۱. مقصد سفر: «جنة الذات» است.
۱۲. مقصد سفر: رسيدن به مقام فناي تامّ در ذات الله است.
۱۳. مقصد سفر: لقاء الله است.
۱۴. مقصد سفر: «تصحيح خيال» است
۱۵. مقصد سفر: عجز از معرفت الله است
۱۶. مقصد سفر: رسيدن به مقام «جواز وصف كردن الله» است
۱۷. مقصد سفر: رسيدن به تجلّيات ذاتية ربانيّه ـ و نه روحانيّه ـ است
۱۸. مقصد سفر: رسيدن به مقام «حق اليقين» است.
۱۹. مقصد سفر: رسيدن به «وطن اصلي» است.
۲۰. مقصد سفر: رسيدن به مقام «مخلَصين» است .
۲۱. مقصد سفر: رسيدن به مقام «صُلوح» است .
۲۲. مقصد سفر: رسيدن به مقام «احديت ذاتيه» است.
۲۳. مقصد سفر: رسيدن به حرم امن الهي است.
۲۴. مقصد سفر: رسيدن به مقام عبوديت محضة الهيه است.
۲۵. مقصد سفر: رسيدن به مقام بقاء بالله است.
۲۶. مقصد سفر: رسيدن به مقام أخفي است.
۲۷. مقصد سفر: رسيدن به مقام ترک اراده است.
۲۸. مقصد سفر: رسيدن به مقام قرب فرائض است.
۲۹. مقصد سفر: رسيدن به مقام فاعل كلّ است .
۳۰. مقصد سفر: رسيدن به عالم ظهور ينابيع الحكمه (چشمههاي حكمت) است .
رساله سیر و سلوک
@haghightx
به اندازه قلبتان به همديگر محبت كنيد.
هر كه قلبش بزرگتر و محبتش بيشتر است
حضور خداوند در او افزونتر است.
ایلیا_ما
@haghightx
پاکسازی ذهن
بدنتان را آگاهانه احساس کنید
وقتی شما نسبت به بدن خودآگاه باشید میدانید که چگونه میتوانید بدنتان را آرام کنید و همچنین این کار نیز جنبه درمانی دارد.
@haghightx
مشاعره بوعلي
با ابو سعيد نيشابوري
از ابوسعید پرسيدند: تصوف چيست؟
گفت: «تصوف آن است كه آنچه در سر داري بنهي و آنچه در دست داري بدهي و از آنچه بر تو آيد بجهي»
روزي بوعلي در مجلس وعظ ابوسعيد شركت كرد. ابوسعيد درباره ضرورت عمل و آثار طاعت و معصيت سخن ميگفت
بوعلي اين رباعي را به عنوان اينكه ما تكيه بر رحمت حق داريم نه بر عمل خويشتن، انشا كرد:
ماييم به عفو تو تولّا كرده
وز طاعت و معصيت تبرّا كرده
آنجا كه عنايت تو باشد، باشد
ناكرده چو كرده، كرده چون ناكرده
ابوسعيد في الفور گفت:
اي نيك نكرده و بديها كرده
وانگه به خلاص خود تمنا كرده
بر عفو مكن تكيه كه هرگز نبود
ناكرده چو كرده، كرده چون ناكرده
@haghightx
اگر صبح از خواب بیدار شدید و احساس کردید ناخشنود و ناراحتید، مطمئن باشید یک یا چند نیاز از نیازهای پنجگانه شما در حد موردنظرتان رفع نشده است.
برای مثال وقتی صبح با حالت سرماخوردگی بیدار شوید، درد ناشی از آن به شما می گوید که نیازتان به بقا و زنده ماندن از سوی یک عامل عفونی تهدید میشود.
وقتی صبح با احساس تنهایی بیدار میشوید در واقع نیاز به عشق و احساس تعلق دارید
هنگامی که نیازهای خود را بشناسید، معمولاً میتوانید تشخیص دهید وقتی احساس ناخشنودی و ناراحتی دارید، کدام نیازها ارضا نشده است و وقتی احساس خوب و خشنودی میکنید کدام نیازها رفع شده.
#تئوری_انتخاب
#ویلیام_گلاسر
@haghightx
کتاب خواندن خوب است
آشنایی با اندیشه های مختلف خوب است
اما باید در موقفی تمام خوانده ها و اندیشه ها را رها کنی
تا ببینی چه از وجودِ خودت می جوشد
زیرا آنچه از درونت حاصل می شود،
از آنِ توست
@haghightx
در سکوت و آرامش بنشین.
تو در تمام مدت زندگی ات به بیرون نگاه کرده ای و چیزی جز بی معنی بودن و کسالت نیافته ای. اینک به دنیای درون فرصتی بده، درون را بنگر، و به تو قول میدهم که همان چشمانی که در بیرون هیچ چیز نیافته است، در درون گنجی پایان ناپذیر بیابد.
@haghightx
اگر انرژی خوبی به سمت دنیا بفرستیم ، دنیا هم انرژی خوب را به سمت ما برمیگرداند و این یعنی با تغییر افکارمان میتوانیم آن زندگی جادویی را که میخواهیم داشته باشیم.
فقط کافیست که از احساسمان درست استفاده کنیم و افکاری را به سمت دنیا و کائنات بفرستیم که حس خوبی را ایجاد کند و کائنات با برگرداندن این حس به ما این حس خوب را تشدید میکند.
@haghightx
عشق را از کس مپرس از عشق پرس
عشق ابر درفشانست ای پسر
#مولانای_جان
@haghightx
#گلاسر
در کتاب "ازدواج بدون شکست" میگوید:
تاثیر عرفان عملی و نظری بر یکدیگر
در بارۀ تاثیر عرفان عملی بر عرفان نظری گفته می شود : هر چه سلوک، دقیقتر صورت گیرد و به هر اندازه منازل و مقامات در عرفان عملی بهتر پیموده شود، مشاهدات، زلال تر و معارف، بهتر به دست میآید و هر چه مشاهدات، زلال تر و معارف، شفاف تر باشد، و قدرت علمی، قلمی و بیانی عارف واصل، بهتر باشد عرفان نظری بهتر تنظیم شده، و تبیین مشاهدات دقیق تر صورت می گیرد.
در یک کلام، هر چه عرفان عملی بهتر صورت گیرد و قدرت علمی و بیان و قلم عارف واصل بهتر باشد عرفان نظری بهتر تنظیم می شود. لذا محیی الدین ابن عربی چون در عرفان عملی بسیار اوج گرفت و قدرت علمی اش و بیان و قلمش فوق العاده قوی بود، بهترین نقش را در شکل گیری عرفان نظری داشت.
و اما تاثیر عرفان نظری بر عرفان عملی این است که آشنایی با عرفان نظری موجب می شود که شخص، بهتر بتواند در عمل، گام برداشته و بیشتر موفق شود. چون سالک می تواند آن را میزانی برای سلوک خود در نظر بگیرد و اشتباهات سلوکی خود را با آن بر طرف کند.
در مجموع میتوان گفت در زمان حاضر و بعد از عصر شیخ اکبر تا کنون، استاد عرفان و سلوک، باید مسلط به عرفان نظری هم باشد وگرنه استاد کامل و جامع نیست و نمی توان در همه مسائل عرفانی به او تکیه کرد. بله کسانی که در عرفان عملی (بدون عرفان نظری) بهره های زیادی دارند تنها در برخی امور، می شود از آنها استفاده کرد.
به بیان روشنتر:
1. عده ای هستند که نه به عرفان نظری مسلط اند و نه قدم در عرفان عملی گذاشته اند. این افراد، قطعا نمی توانند استاد عرفان باشند گرچه انسانهای خوبی باشند.
2. عده ای هستند که فقط به عرفان نظری مسلط اند ولی قدمی در عرفان عملی برنداشته اند. این افراد در علم عرفان، می توانند استاد باشند و ما باید از علم و تحقیقات مفیدشان استفاده کنیم ولی در عرفان عملی نمی توانند استاد باشند.
3. عده ای هستند که فقط در وادی عرفان عملی قدم زده اند ولی یا عرفان نظری نمی دانند و یا مسلط نیستند. از این افراد نمی شود به عنوان استاد کامل عرفان نام برد. در برخی از امور می توان از آنها بهره گرفت. پر واضح است که حرفهایشان در علم عرفان نظری حجیت ندارد. البته این شماره، استثناهایی دارد مثل آخوند مولی حسینقلی همدانی. ولی دقت شود که استثنا، اصل نیست. اصل همان است که عرض شد اگر استادی در حد آخوند، پیدا شد تسلط بر عرفان نظری نیاز نیست.
4. عده ای هستند که هم مسلط به عرفان نظری اند و هم به عرفان عملی اهتمام داشته اند.
@haghightx
از رگ گردن به شما نزدیکترم .
دنبال چه میگردیم؟
@haghightx
شروع به آرام شدن کن....
از سطح شروع کن
ما در سطح هستیم، و تنها از جایی
که هستیم میتوانیم شروع کنیم.
سطح وجودت را آرام کن
بدنت را آرام کن
رفتارت را آرام کن
اعمالت را آ رام کن
با آرامش راه برو
با آرامش غذا بخور
با آرامش صحبت کن و گوش کن
سرعت تمام کارهایت را کم کن
در عجله و شتاب نباش
طوری حرکت کن که گویی تمام ابدیت
در دسترس توست، و در واقع آن در دسترس توست.
@haghightx
https://www.instagram.com/_leili.food_?igsh=MWMzajk3cmFod284cw==
Читать полностью…این ذهن است ... که مفهوم زیبایی و زشتی را آفریده است ... ولی در جهان هستی ، اگر برای یک لحظه ذهن های انسانی از روی زمین محو شود ، آیا فکر می کنید ... که زیبایی در چیزی وجود داشته باشد؟ ... زشتی وجود داشته باشد؟ ... آیا گل سرخ هنوز زیبا است؟ ... نه ، چون که ذهنی وجود ندارد ... کسی نیست که داوری کند ... زیبایی و زشتی داوری های ذهنی هستند ... گل سرخ وجود خواهد داشت ، درست همانطور که خار وجود خواهد داشت ... ولی ارزیابی وجود نخواهد داشت ، زیرا که ارزیاب وجود ندارد ... این هر دو وجود خواهند داشت ، بدون سلسله مراتب ... گل سرخ والاتر از خار نخواهد بود ... مریم گلی گیاهی فقیر نخواهد بود و گل سرخ ارزشمند نخواهد بود ، هر دو در یک سطح قرار دارند ... به نوعی دیگر بیندیش : برای یک لحظه ، بگذار ذهن باشد ولی داوری کردن را رها کن ... که قدری دشوار تر است ... می توانی حالتی را تصور کنی که تمام ذهن ها از بین رفته است و به یقین می توانی ببینی ... که امکانی وجود ندارد که چیزی زشت باشد و یا زیبا ... چیزها سرجای خودشان خواهند بود ، بدون مقایسه ، بدون داوری کردن ، بدون برچسب نهادن .
@haghightx
اگر کسی آگاهمان کند که لازم است خودبزرگ بینی را کاهش دهیم، آنگاه چنین کمکی واقعی است.
📗کتاب قدرت سکوت
@haghightx
و گفت
هرچیزی را زکاتی است
و زکات عقل
اندوهی است طویل
#عطار
📕 تذکر الاولیاء
@haghightx
سلوک ،خروج از عالم طبیعت و ورود به عالم روح :
پس از آن که سالک به مقابله با جنود شیطان برخاست و به تسلط آنها بر جان و روان خود پایان داد در زمرۀ جنود عقل و رحمان جای می گیرد. سالک در این مرحله از عالم طبيعت خارج و به عالم عقل و روح وارد شده است. قبل از وصول به این مرحله بنده اسير جنود وهم و غضب و شهوت و مغلوب آمال و امانى و گرفتار هموم و غموم است؛ ولی با پیروزی جنود عقل، علايق عالم طبيعت را رها کرده و از درياى وهم و امل نجات یافته است. او در این حال در خود صفائى و بهائى و نورى می بیند كه فوق ادراك عالم طبيعت است؛ خود را گوهرى يكتا و بىهمتا مىبيند که از موت و فنا و احتیاج و غم رهاو بر عالم طبيعت محيط است. این همان مرحلۀ موت نفس امّاره و عبور از قيامت انفسيّۀ صغرى و ورود به قيامت انفسيّۀ وسطى است؛ مرحله ای که سالک به زندگی تازه ای رسیده و بسیاری از امور مخفی برایش ظاهر شده و به مشاهدات معنويّه ملكوتيّه نایل شده است.
طالب سالك با فراغ از این مرحله و با شکست حزب شيطان و جهل به عالم فتح و ظفر که عالم روح است داخل شده و زمان سفر اعظم او از عالم روح به مملكت جبروت و لاهوت و غيره فرا رسیده است.
@haghjghtx
پاکسازی ذهن
احساساتان را آگاهانه ببینید
آگاهی نسبت به احساس، به شما کمک میکند تا افکار احساسی یا به عبات دیگر افکاری که احساسات را در بدن شما تولید میکنند، را به راحتی درک کنید.
این به شما کمک میکند تا تمام احساسات منفی را در خود کاهش دهید.
@haghightx
حقیقت ِ سفر الی الله :
سفر الی الله با به خود آمدن آغاز میشود. آدمی میفهمد که از کجا آمده است و آمدنش بهر چه بوده است و آخر به کجا میرود. او میفهمد که جانی دارد و این جان جایی دارد که از آنجا آمده و باید بدانجا بازگردد و میفهمد که اگر نرود، او را خواهند برد، ولی اگر خود با شور و عشق برود، کجا و اگر او را به زور و قهر ببرند کجا؟! لذا تصمیم میگیرد که كمرِ همّت بر بندد و به راه بیفتد. تا قدم صدق در راه مینهد، مشکلات آغاز میشود.
الا یا ایها السّاقی أدر کاساً و ناولها
که عشقآسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
او که پس از مدتها حِرمان، راه را پیدا کرده است و خود را هدایت یافته میبیند، کجا از مشکلات میهراسد؟ میایستد و میرزمد تا عاشق میشود و عشق یعنی جنون مقدّس و این بار او که مجنون است در دل مشکلات فرو میرود و میگوید:
در رهِ منزلِ لیلی که در او صد خطر است
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
و لذا با جان و دل میسراید:
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید
این سفر الهی و روحانی و انسانی که با «به خود آمدن» آغاز شده است با «در خود فرورفتن» ادامه مییابد و با «از خود بیرون آمدن» پایان میپذیرد.
آدمی آن گاه که به خود میآید، تازه عمق غفلت پیشین خود را درک میکند که چگونه کودکصفت با بازیچهای به نام دنیا دلخوش بود و آنگاه که در خود فرو میرود، تازه میفهمد که در درون او چه خبرهاست و آشکارا مییابد که:
«معرفۀ النَّفسِ أنفعُ المعارف»
«سودمندترین شناختها، شناخت خود است».
و لمس میکند که:
«مَنْ لَم یصلِحْ نَفْسه لَم یصْلِح غَیره»
«هرکس خود را نساخته باشد، توان ساختن دیگری را ندارد».
چرا؟ زیرا اولا :
«مَنْ جَهِل نَفْسه كان بغیرِ نَفْسِه أَجْهَل»
«هرکس به خویش جاهل باشد به دیگران جاهلتر است».
و ثانیاً:
مگر فقیر میتواند بینیاز کند؟ مگر نجس میتواند پاک کند؟ مگر آلوده میتواند پالایش کند؟
آدمی آنگاه که از خود بیرون میآید، معرفتی نوین پیدا میکند که این معرفت هرگز قابل توصیف لفظی نیست و به تعبیر عارف کامل مرحوم سید احمد کربلایی خطاب به علامۀ کتابشناس مرحوم آقابزرگ تهرانی:
«حلوای تَنْتَنانی تا نچشی ندانی»
فقط این قدر میدانیم که صاحب این معرفت لیاقت پیدا میکند که خدای را وصف کند.
«سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یصِفُونَ * إِلا عِبَادَ اللَّهِ ا
از این سفر تعابیر مختلفی شده است که هر یک ناظر به وجهی از این سفر روحانی است :
سفر الی الله سفری است در خود و به سوی حقیقت خود؛
سفر الی الله سفری است به سوی خدا؛
سفر الی الله سفر خودشناسی است؛
سفر الی الله سفر خداشناسی است؛
سفر الی الله سفر هستیشناسی است؛
سفر الی الله سفر در گسترۀ هستی است؛
سفر الی الله سفر انسان شدن است؛
سفر الی الله سفر خدایی شدن است؛
سفر الی الله سفر به سوی نیستی و فناست؛
سفر الی الله سفر به سوی هستی مطلق و بقاست؛
سفر الی الله سفر به سوی نامتناهی است؛
سفر الی الله سفر در مراتب فضائل و ارزشهاست؛
سفر الی الله سفر در درجات قرب به خداست؛
سفر الی الله سفر معرفت است؛
سفر الی الله سفر عشق است؛
سفر الی الله سفر به سوی ولایت است؛
سفر الی الله سفر به سوی توحید است؛
سفر الی الله سفر از تعین به اطلاق است؛
سفر الی الله سفر در راه لقاست؛
سفر الی الله کار همۀ انبیا و اولیاست و همۀ کار انبیا و اولیاست؛
سفر الی الله سفر در مراتب اخلاص و خلوص است؛
سفر الی الله سفر سوختن است و فنا؛
سفر الی الله سفر ساختن است و بقا؛
سفر الی الله سفر آب شدن و ناب شدن است؛
سفر الی الله سفر به سوی وطن است؛
منبع :
رساله سیر و سلوک
@haghightx
باشد آنچه ما را از روح دور کرده از میان برداشته شود و اراده ی ما چنان فعال شود که با انضباطی آهنین، مرزهای ادراک را پی در پی، در نوردیم
امید است که بسان سالکان مبارز، خودبینی را کاهش دهیم، در سکوت به صبر و اراده دست یابیم و با اقتدار خادمان روح بزرگ باشیم.
@haghightx
🖍پاکسازی ذهن
افکار منفی ناخودآگاهتان را بازنویسی کنید
ذهن شما مانند هارد کامپیوتر است. ما میتوانیم نرم افزار جدید را وارد یا از آن پاک کنیم، ما نیز خیلی خوب میتوانیم دادههایی که به ذهنمان میدهیم را بازنویسی کنیم
@haghightx
مدیتیشن فقط زمانی می آید که تو به تمام انگیزه ها و محرکها نگاه کرده ای و همه را بی فایده یافته ای
اشو
@haghightx
@haghightx
شکوه سکوت را
به ارزانیِ کلام مفروش
#شیخ_بهایی
۷ فلسفه و تکنیک ژاپنی
که در زندگی و کار
میتونه به کمکمون بیاد
۱- تکنیک Ikigai:
پیداکردن شادی و هدف زندگی از طریق مسیری که هم به آن علاقهداریم، هم مهارت داریم، هم درآمد داریم و هم به جهان پیرامون خود کمک میکنیم
۲- تکنیک kaizen:
پیشرفت تدریجی و قدم به قدم و تمرکز بر بهبود پیوسته
۳- تکنیک Pomodoro:
تکنیک ۲۵ دقیقهای برای افزایش تمرکز و بهرهوری کاری
۴- تکنیک Hara Hachi Bu:
افزایش شادابی و بهبود عملکرد فردی با خوردن آهسته و اتمام غذا بعد از حس ۸۰درصد سیری
۵- تکنیک Shoshin:
داشتن شوق آموختن همیشگی و دیدن دنیا به چشم یک نوآموز.
۶- تکنیک Wabi-Sabi:
پذیرش دنیا و زندگی به معنی موجودیتی ناکامل و ناپایدار. دیدن زیبایی در نقصها و ستایش سادگی و پذیرش تغییر
۷- تکنیکkakibo:
ترک عادت خرجکردن بی هدف و غیرضروری و رسیدن به هدفهای مالی
@haghightx