کانال رسمی موسی غنینژاد اقتصاددان
🔴 ردپای ایدئولوژي در دولتی شدن اقتصاد ایران
▫️ردپای ایدئولوژي در دولتی شدن اقتصاد ایران
موسی غنینژاد یکی از دلایل دولتی شدن اقتصاد ایران بعد از انقلاب ۵۷ را مسائل ایدئولوژیک میداند.
▫️این اقتصاددان میگوید در زمان وقوع انقلاب اسلامی رشد اقتصادی کشور متوقف شد، اما به دلیل اینکه فروش نفت انجام میشد، افت زیادی تجربه نشد و در نتیجه چندان به چشم نیامد.
@EghtesadNews_com
چرا در ایران «تک شاخ» نداریم؟
🖌 دکتر موسی غنینژاد
🔺 ... حاصل نهایی واگذاری شرکتهای دولتی چیزی جز شکلگیری نوعی نظام سرمایهداری سیاسی و رفاقتی نبوده که در آن بازار آزاد رقابتی البته جایی ندارد.
🔺 در شرایط فعلی که اقتصاد ایران در همه بازارها تحت سیطره دولت است و تقریبا همه قیمتها دستوریاند، چگونه میتوان از رشد و شکوفایی بخش خصوصی سخن گفت؟ شکلگیری برندها در دل بخش خصوصی واقعی و در فضای اقتصادی آزاد و رقابتی قابل تصور است و گرنه در چارچوب سرمایهداری رفاقتی و شرکتهای خصولتی که مدیریت آنها موقتی و ناپایدار بوده و سازوکار حاکم بر آنها در عمل تنه به نوعی «تیولداری» میزند برندسازی ناممکن است.
🔺 بیدلیل نیست که در جامعه ایرانی برخوردار از نیروی انسانی تحصیلکرده و نخبه در سطوح مختلف هنوز استارتآپی که در قامت «تکشاخ» (یونیکورن) در ابعاد جهانی ظاهر شود، نداریم. تا زمانی که اقتصاد دستوری بر کشور حاکم است و فضای کسبوکار بسته داخلی و خارجی اجازه رشد بخش خصوصی واقعی را نمیدهد، انتظار دست یافتن به برندها و استارتآپهای موفق بیهوده خواهد بود؛ حتی اگر بهطور بالقوه واجد تواناییهای لازم و کافی برای این منظور باشیم.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3975915
اطلاعیه عمومی
به آگاهی همگانی میرسانم اینجانب، موسی غنی نژاد، به جز همین کانال تلگرامی و سایت و کانال تلگرامی بومرنگ، در هیچ شبکه اجتماعی دیگری از جمله اینستاگرام و یوتیوب فعالیت ندارم و صفحاتی که احیاناً به نام من در شبکه های اجتماعی ایجاد شده بدون اطلاع من بوده و هیچ مسئولیتی در قبال آنها ندارم.
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
نهادگرایی لباس جدید چپ ایرانی
🎤 موسی غنینژاد
دنیای اقتصاد
مهرماه ۱۳۸۵
نهادگرایی به شکل کلاسیک آن، با نسخه ساختگی و ایرانی آن خیلی تفاوت دارد. تفکر نهادگرایی ایرانی بهرغم اینکه مدعی اصلاحات اقتصادی است، به زبان ساده، اصلاحات اقتصادی را به تعویق میاندازد. اصلاحات اقتصادی را دچار اخلال میکند.
در ایران ما دچار یک سوءتفاهم راجع به بحث نهادگرایی هستیم. بعضی از اقتصاددانهای ما که از در دهه ۷۰، از تفکر چپ بریدهاند، به ایدههای چپ خود پشت کردهاند و در پس نهادگرایی پنهان شدهاند. تصورشان بر این است که نهادگرایی جایگزینی برای اقتصاد آزاد و اقتصاد نئوکلاسیک است. در حالیکه این حالت درست نیست. اینها مکمل یکدیگرند.
«داگلاس نورث»، «رونالد کوز» و «جیمزبوکانان» هیچ کدام درستی اقتصاد آزاد را نفی نمیکنند، فقط بر این نکته تاکید دارند که چه باید بکنیم تا اقتصاد آزاد درست عمل کند و در جامعه مستقر شود. اما عدهای این تصور را در جامعه ما بهوجود آوردهاند که نهادگراها میگویند اقتصاد آزاد به درد نمیخورد یا اقتصاد نئوکلاسیک پاسخگو نیست و باید راه سومی پیدا شود و بر این تاکید میکنند که نقش دولت بسیار مهم است و دولت باید نهادهای مناسب را ایجاد کند در حالیکه بحث عمده نهادگراها به قول «میزس» که عضو مکتب اتریش است که نهادگراها هم تا حدود زیادی وامدار این مکتب هستند و در نوشتههایشان به آنها ارجاع میدهند، این نکته که دولت باید دخالت بکند، نکتهای انحرافی است. دولت اگر هم دخالت میکند باید در جهت نفی خودش باشد یعنی نوعی دخالت سلبی باشد نه ایجابی.
«لودویک فون میزس» نماینده مکتب اتریش میگوید: دولت راهحل نیست، مساله است. مشکل، خود دولت است. نباید در داخل دولت به دنبال راهحل بگردیم. عمده تلاش نهادگراها بر این است که ساختار دولت و ساختار نهادی جامعه را چگونه اصلاح کنند که اقتصاد روانتر عمل کند و تولید ثروت و رفاه را افزایش دهد. ولی این سوءتفاهم در جامعه ما وجود دارد که عدهای میگویند ما نهادگرا هستیم و با اقتصاد نئوکلاسیک مخالفیم. اقتصاد نئوکلاسیک فقط در کتابهای درسی و تئوریک است.
من به اسامی این افراد اشارهای نمیکنم. اما این سوءتفاهم را در جامعه به وجود آوردهاند. انتقاد نهادگراها از اقتصاد آزاد یا نئوکلاسیک در این چارچوب است که اقتصاد نئوکلاسیک به نهادها کم توجهی کرده است، نه این که خود اقتصاد نئوکلاسیک غلط باشد. نهادگراها میگویند چه بکنیم تا این نهادها به گونهای باشند که تئوریهای اقتصاد نئوکلاسیک در آنها صدق کند و آنها نفیکننده اقتصاد آزاد یا نئوکلاسیک نیستند.
چند نفری هستند که مدعی نهادگرایی در ایران هستند نام نبریم بهتر است، اما موضوع خیلی مهم این است که از هر کدام از ایشان که نام بردیم و یا نام برده نشد، بپرسید که به کدام اقتصاددان نهادگرا میتوانید استناد کنید یا بپرسید کدام اقتصاددان نهادگرا را قبول دارید؟ کوز را قبول دارید یا نورث و یا حتی بوکانان را؟
متن کامل را 👈 اینجا بخوانید.
➖➖➖➖➖➖➖🔻
.
💎گزیده مصاحبه؛ خصوصیسازی به شیوه دولتی (بخش دوم)
🎤گفتوگو با موسی غنینژاد، آبان ۸۵
📌اگر این وضعیت تداوم یابد شاهد فرار سرمایه یا گذار سرمایه به بخشهای غیرتولیدی(زمین،مسکن،ارز) خواهیم بود
🔹بسیاری از قوانین؛ زائد، بیفایده و دستوپاگیر هستند این مقررات باید حذف شوند. اگر این وضعیت تداوم یابد شاهد فرار سرمایه یا گذار سرمایه به بخشهای غیرتولیدی(زمین، مسکن، ارز) خواهیم بود.ممکن است تمام داراییهای دولت اسما به نام مردم شود اما هر چیز تحت کنترل و نظارت دولت باشد.مالکیتی که هیچ اختیاری در آن نباشد چه معنایی دارد؟ این گونه خصوصیسازی رشد نخواهد کرد.
🔹عمدتا تنها شیوه واگذاری از طریق بازار سرمایه صورت میگیرد.اما بازار سرمایه رشد مناسبی ندارد و تحت تاثیر مقررات و کنترل دولت است. بازار سرمایه و بورس هم واقعی نمیباشد در آن هم دخالتهای فراوان دولت وجود دارد و قیمتها آزاد نیست.میبینیم به نحوی عمل شده که بانکهای خصوصی هم زمینگیر شوند.مشکل اصلی که دولت پیدا خواهد کرد این است که برای خرید، مشتری پیدا نمیکند.
🖇متن کامل مصاحبه را در تصویر پیوست مطالعه نمایید
🗞کارآفرینان امیرکبیر، شماره ۱۷، آبان ۸۵
@ghaninejad_mousa
🎥 موسی غنینژاد: خصوصیسازی در ایران شانس موفقیت ندارد
▫️تداوم یا عدم تداوم خصوصیسازی و نوع اجرای آن همیشه در کشور محل بحث بوده و انتقادات و راهکارهای زیادی پیرامون آن مطرح شده است.
▫️در این میان نیز موسی غنینژاد، اقتصاددان که مدافع آزاد و رقابتی شدن اقتصاد کشور است به برخی سوالات مخالفین و منتقدین این امر پاسخ میدهد.
▫️غنینژاد در این قسمت از برنامه برداشت آزاد با عنوان خصوصیسازی، آری یا خیر؟ میگوید: «فضیلت انسان به آزادی است، از آزادی کوتاه بیایم که دولت ناراحت نشود؟ خب بشود.» این سخن بخشی از پاسخ موسی غنی نژاد به منتقدان آزادسازی اقتصاد است.
▫️این استاد اقتصاد همچنین معتقد است که فضا برای موفقیت خصوصیسازی در کشور وجود ندارد و هیچ بنگاهی توانایی فروش آزادانه کالای خود را ندارد و نمیتواند از قیمتگذاری دستوری در امان باشد.
▫️این نشست در مهر ۹۸ ضبط و منتشر شده است.
📺 @ecoiran_webtv
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
مناظره موسی غنینژاد و علی علیزاده
برنامه شیوه
شبکهٔ چهار سیما
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
درباره لیبرالیسم اقتصادی
دسترسی به فایلهای تصویری👇
یوتیوب / آپارات
دسترسی به فایلهای صوتی👇
انکر / کستباکس / تلگرام / اسپتیفای
.
دکتر غنینژاد چگونه میاندیشد؟
◻️پس از اولین مناظره دکتر موسی غنینژاد که با مسعود درخشان انجام شد همراه با دو نفر از اعضای شورای سردبیری «فردای اقتصاد» گفتوگوی مفصلی با ایشان درباره چیستی لیبرالیسم و سرمایهداری انجام دادیم. در این گفتوگو به انواع لیبرالیسم و انتقادات وارد بر آن از سوی مارکسیسم، سوسیالیسم، مرکانتیلیسم، فایدهگرایی و مکتب تاریخی آلمان با جزئیات کامل پرداختهایم. همچنین درباره آنچه در اقتصاد ایران میگذرد و راهکار عبور از مشکلات نیز به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. فیلم کامل این گفتوگوی دیدنی را امشب (یکشنبه ۳۱ اردیبهشت) در سایت و تلگرام «فردای اقتصاد» تماشا کنید.
◻️کانال تلگرام «فردای اقتصاد»⬇️
@feghtesad
《مارکس در مقام منتقد نظام اجتماعی مدرن،پاشنه آشیل اقتصادکلاسیک یعنی نظریه ارزش-کار را هدف قرار داد و در صدد برآمد تا با تکیه برآن،تناقض درونی نظام سرمایهداری را نشان داده و خبر از فروپاشی عنقریب آن دهد.مارکس با هشیاری تمام دریافت که علم اقتصاد،علم جامعه بورژوایی یعنی جامعه مبتنی بر ارزشهای فردگرایانه است اما تاکید وی بر مفهوم ذاتگرایانه ارزش-کار برای نقادی اقتصادسیاسی کلاسیک،بخش بزرگی از کار سترگ پژوهشی وی را دچار تناقضوابهام کرد.مارکس مهمترین نقصوخلل در اقتصادسیاسی کلاسیک یعنی نظریه ارزش-کار را قویترین رکن آن تصور کرد و این اشتباه معرفتشناختی بخش بزرگی از برنامه پژوهشی وی را درخصوص علم اقتصاد به بیراهه کشاند.نتیجه منطقی و ناگزیر این اشتباه،نفی رویکرد فرضیهای در پژوهش علمی و روی آوردن بروش عمدتا ذاتگرایانه است.اگرچه مارکس بعلت وسواس علمی بینظیرش هیچگاه بطور کامل به این وادی علمستیزی و بازگشت به تفکر ماقبل علمی سقوط نکرد و تردیدهاو دودلیهای وی از لابلای اندیشههایش مشهود است اما این موضوع درخصوص اکثریت مارکسیستهای معاصر او وبعد از او صدق نمیکند》
□معرفتشناسی علم اقتصاد،نشر مینوی خرد
@ghaninejad_mousa
🔖 پاسخ به یک ادعا
۱. دانش سیاسی:
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در بخش اول صحبتها، در اشاره به گفتگوی موسی غنینژاد با تجارت فردا، میفرمایند:
«اومده میگه که شهید بهشتی تحت تاثیر اندیشههای چپ قرار داشته، بعد دلیلی که میاره چیه؟ دلیلی که میاره اینه که آقای بهشتی کار را مبنای ارزش میدونسته».
در ادامه برای رد این نظر موسی غنینژاد، به دو بحث اقتصادی و سیاسی اشاره میکنند. بحث اقتصادی در قسمت ۲ ذیل با موضوع دانش اقتصادی بررسی شده است. اما ایشان در بحث سیاسی میفرمایند:
«مجاهدین خلق و مارکسیستها حمله میکردن که تو [شهید بهشتی] میخواهی بورژوازی کمپرادور را زیر این لوا حفظ کنی و میگفتند بهشتی آمریکایی است چون قانون حفاظت نوشته».
ایشان با اشاره به حملهی چپها و مارکسیستها به شهید بهشتی در اوایل انقلاب قصد دارند این تصور را القاء نمایند در شرایطی که چپها به شهید بهشتی حمله میکردند و وی را آمریکایی خطاب میکردند، پس شهید بهشتی نمیتوانسته تحت تاثیر اندیشه چپها قرار داشته باشد. در ابتدا ایشان را به مطالعه دقیق این مقاله که در خصوص نفوذ اندیشههای چپ در ساختار سیاسی و در میان روحانیون است، دعوت میکنیم تا توجه داشته باشند که اندیشه اقتصادی، متفاوت از جایگاه حزبی و سیاسی است.
👈 مقاله: سوسیالیسم چگونه به ساختار سیاسی نفوذ کرد؟
از طرفی، در دعواها و رقابتهای سیاسی، بسیار اتفاق میافتد که برای کنار زدن رقیب به هر روشی متوسل میشوند و ممکن است یک گروه سیاسی با اندیشه چپ، به گروه سیاسی دیگری با اندیشه چپ حمله کند تا آنرا تضعیف و حتی حذف کند چه رسد به اینکه گروههایی با اندیشه سیاسی و جایگاه اجتماعی متفاوت با یکدیگر رقابت کنند و سعی در حذف یکدیگر داشته باشند. جهت توجه و اطلاع ایشان، تاکید میکنیم که این مسأله مفهومی در دانش و علم سیاست است و منطق قدرت و سیاست در عالم رقابتهای سیاسی حکم میکند که چنین باشد. رقابت گروههای سیاسی چپ نظیر فدائیان خلق و حزب توده با یکدیگر در سالهای انقلاب و پس از پیروزی انقلاب نیز گواهی بر این مدعاست. چنین رقابتهایی در بسیاری از انقلابهای معاصر روی داده است که یک نمونه مهم انقلاب کمونیستی بلشویکها در اکتبر ۱۹۱۷ در شوروی است. پس از پیروزی انقلاب، بلشویکها بخصوص در زمان رهبری استالین، دست به تسویههای بسیار در میان خودشان زدند در حالیکه همهشان چپ و کمونیست بودند. مجددا از ایشان میخواهیم به فضای سیاسی ۳۰ سال اخیر در ایران توجه فرمایند که رقابتهای سیاسی میان گروهها و جریانات سیاسی پایبند به اسلام سیاسی در جریان بوده در حالیکه بر اساس منطق ایشان ظاهراً گروههایی با اندیشه و اصول یکسان یا مشابه نباید در عرصه سیاسی به یکدیگر حمله یا با یکدیگر رقابت کنند! باز هم تاکید میشود که عرصه رقابتهای سیاسی جای این تعارفات نیست و منطق قدرت بر اساس دانش سیاست، چنین فضایی را در رقابتهای سیاسی به خوبی توضیح میدهد. بنابراین اگر به اندیشه اقتصادی یک روحانی اشاره میشود به معنای آن نیست که جایگاه حزبی و سیاسی ایشان تغییر میکند و ایشان در میان احزاب چپ قرار میگیرند، و به این ترتیب بر اساس استدلال استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی پس اگر شهید بهشتی تحت تأثیر اندیشههای چپ بود نباید گروههای چپ و مارکسیستی به ایشان حمله میکردند! اما توجه نمیکنند در نقد اندیشه شهید بهشتی، در عین اینکه ایشان مدافع و همراه گروههای سیاسی اسلامی بودند، صرفاً به گرایشهای فکری ایشان در عرصه اقتصادی اشاره شده است که چگونه تحت تاثیر اندیشههای چپ قرار داشتند، در حالیکه قطعاً هیچگاه مارکسیست نبودند و به گروههای سیاسی چپ نپیوستند. حمله گروههای چپ به ایشان هم، بدون توجه به اندیشه اقتصادی، فقط به منظور تضعیف جایگاه دکتر بهشتی در میان انقلابیون و حذفشان از عرصه سیاسی بود. علاوه بر شهید بهشتی، چنین رویکرد چپگرایانه در میان بسیاری از انقلابیون سال ۱۳۵۷ وجود داشت، به طوریکه مسیر و ساختار اقتصادی ایران را پس از انقلاب شکل داد. مسیری که بسیاری از معضلات کنونی در اقتصاد ایران، میوه و ثمرهی آن مسیر هستند. ناگفته نماند هنوز هم برخی کارگزاران دولت جمهوری اسلامی، گرایشهای فکری چپگرایانه دارند و سیاستهای اقتصادی کشور را تعیین و اجرا میکنند.
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
موسی غنینژاد: سرمایهداری رفاقتی آفت اقتصاد آزاد است
◻️«سرمایهداری رفاقتی» کم و بیش در همه اقتصادها وجود دارد اما در اقتصادهای غیرآزاد سهم بیشتری از اقتصاد را میبلعد. بر اساس جدیدترین پژوهش اکونومیست، در حالی که سرمایهداران رفاقتی در کشوری مثل آلمان و ژاپن حدود یک درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهند این نسبت در کشوری مثل روسیه به ۱۸ درصد بالغ میشود.
◻️موسی غنینژاد در این بخش از گفتوگوی مفصل خود با «فردای اقتصاد» در خصوص چیستی لیبرالیسم و سرمایهداری به مهمترین آفت اقتصاد آزاد یعنی «سرمایهداری رفاقتی» پرداخته است که با عبارات دیگری چون سرمایهداری دولتی یا سیاسی نیز توصیف میشود و تداوم همان نگرش مرکانتیلیسم در دل اقتصاد آزاد است.
◻️در همین رابطه:
🔗مرز لیبرالیسم کلاسیک با فایدهگرایی
🔗آدام اسمیت چرا علیه مرکانتیلیسم پرچم مخالفت برافراشت؟
🔗نقطه اتصال آزادی با علم اقتصاد کجاست؟
@Feghtesad
مرز لیبرالیسم کلاسیک با فایدهگرایی کجاست؟ /پاسخ موسی غنینژاد
◻️دکتر موسی غنینژاد در این قسمت از گفتوگوی مفصل خود با «فردای اقتصاد» تفاوت نگاه فایدهگرایان و لیبرالهای کلاسیک را توضیح میدهد. تفاوت رویکردی که باعث میشود گروهی نگاه ابزاری به آزادی داشته باشند اما لیبرالهای کلاسیک مثل جان لاک و کانت از آزادی به عنوان ارزشی متعالی یاد کنند.
◻️فیلم کامل این گفتوگو به زودی در سایت و تلگرام «فردای اقتصاد» منتشر خواهد شد. در گفتوگو به تفاوتهای لیبرالیسم کلاسیک و یوتیلیتاریستی و مرکانتیلیسم که اغلب در ایران یکی پنداشته میشوند پاسخ داده شده است.
◻️در همین رابطه:
🔗مناظره موسی غنینژاد و مسعود درخشان/ نسخه صوتی
🔗۱۰ کتاب مهم موسی غنینژاد
#حکمرانی_خوب
@Feghtesad
لیبرالیسم چیست و چه نیست؟
گفتوگو با موسی غنینژاد
◻️مناظره اخیر بین موسی غنینژاد و مسعود درخشان بازتاب فراوانی در محافل اقتصادی و عرصه عمومی داشت. عبارت لیبرالیسم در این مناظره به کرات مورد استفاده مسعود درخشان قرار گرفت با این رویکرد که علتالعلل مشکلات اقتصادی کشور است. اما وی تعریف روشنی از لیبرالیسم و ارتباط مشکلات اقتصادی کشور با این مفهوم ارائه نکرد.
◻️حال سؤال این است که اصلا لیبرالیسم چیست و خاستگاهش کجاست و با کدام بار معنایی متولد شد؟ آیا در جهان معاصر از لیبرایسم مفهوم واحدی مراد میشود؟ اگر اینگونه است چرا هم سوسیالیستها هم یوتیلتاریستها و هم لیبرالهای کلاسیک همگی خود را لیبرال میدانند اما سیاستهای اقتصادی کاملا متفاوتی را پیشنهاد میکنند؟ داستان نئولیبرالیسم چیست؟ مکتب تاریخی آلمان به عنوان منتقد لیبرالیسم چه میگوید و چرا حرف مخالفان اقتصاد آزاد در ایران بسیار شبیه مکتب تاریخی آلمان است؟ سرمایهداری چیست و آیا لیبرالیسم و سرمایهداری و اقتصاد آزاد بر هم منطبق هستند؟ اینها سؤالاتی است که در گفتوگویی متفاوت و دیدنی با موسی غنینژاد در میان گذاشتهایم.
به زودی
#حکمرانی_خوب
@Feghtesad
سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:
خط بیپایان فساد
👤 دکتر موسی غنینژاد
✍️ ... تردید نباید داشت که هرجا فساد روی میدهد، اساسا در مداخلات بیرویه دولت در اقتصاد و بهطور مشخص در قیمتگذاری دستوری ریشه دارد. اگر دولت نهم با سیاستهای نادرست پوپولیستی، بانکداری خصوصی را بلاموضوع نمیکرد و بهجای قیمتگذاری دستوری در نظام بانکی، وظایف سیاستگذاری و نظارتی خود را بهدرستی انجام میداد و مانع رشد قارچگونه موسسات اعتباری خارج از کنترل و نظارت بانکمرکزی میشد، نظام پولی و بانکی کشور به این حال و روز نمیافتاد.
✍️ طنز ماجرا اینجاست که برخی «اقتصاددانان» منتسب به دولت به جای پرداختن به اصل موضوع، مشکل نظام بانکی را در تعداد بیش از حد زیاد بانکها میدانند و پیشنهاد میکنند که همه آنها در یکبانک دولتی ادغام شوند و بانک مرکزی منحل شود!
✍️ معلوم نیست منشأ این پیشنهادهای مشعشع کدام نظریه علمی است؛ اما زمانی که عقل سلیم محلی از اعراب نداشته باشد، چه جای سخن گفتن از علم است؟
🔺 متن کامل را اینجا بخوانید👇
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3965563
➖➖➖➖🔺
⤵️ زمانه مروجان و کاسبان شبهعلم
🎤 موسی غنینژاد
عدم اقبال سیاستمدار به علم اقتصاد به این دلیل است که رعایت اصول این علم قدرت او را محدود میکند. اقتصاد حوزهای است که اگر سیاستمدار بخواهد توصیههای علمی کارشناسان را اجرا کند، باید برخی محدودیتها را بپذیرد چون اقتصاد دست و پای سیاستمدار را میبندد.
مقابله با شبهعلم کار سختی است بهویژه در شرایطی که سطح عمومی دانش اقتصادی در جامعه بالا نیست و رسانههای جمعی غالب هم در اختیار دولتیها و کسانی است که از گسترش شبهعلم نفع میبرند. یعنی شما با نوشتن مار میخواهید با کسی مقابله کنید که عکس مار میکشد. در این شرایط باید ابتدا به مردم خواندن و نوشتن یاد بدهید بعد بنویسید مار.
.
هفتهنامه تجارت فردا
شماره ۴۹۶
۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
.
ناگفتهها از دهه سقوط رشد اقتصادی
👈متعهدین نتوانستند جای متخصصان را پرکنند؛
💠 موسی غنینژاد به بررسی دلایل عقبماندگی اقتصاد کشور در ۱۰ سالاخیر، پرداخت و تحریم را از جمله مهمترین عوامل بروز وضعیت کنونی عنوان کرد؛ اما افزود:
💠 تحریم تنها دلیل وضعیت کنونی کشور به لحاظ اقتصادی نیست، بلکه تنگشدن حلقه سیاستگذاران، رویگردانشدن از اصلاحات اقتصادی برنامه سوم توسعه، کمتوجهی به عقلانیت اقتصادی درمیان سیاستگذاران و افزایش تنش با جوامع بینالمللی از دیگر دلایل درجازدن اقتصاد ایران ظرف ۲دههاخیر است.
💠 امروز عدهای کمر همت بستهاند که بانکهای خصوصی را تعطیل کنند و آخرین دستاوردهای اصلاحات را نیز از میان ببرند.
💠 بخشی از تورم کشور در دهه۹۰ نتیجه گسترش بیبرنامه بانکها و موسسات مالیاعتباری و خلق پول حاصل از فعالیت نادرست در دهه۸۰ بود. با اینوجود در دهه۸۰، درآمدهای نفتی کشور، لنگر ارزی را بهوجود آورد که مانع از آن شد که تورم ناشی از این سیاستهای نادرست، نمایان شود. به محض کاهش درآمد ارزی در سالهای ۹۱ و ۹۲، تورم فرصت بروز یافت و شاهد جهش تورمی بودیم.
💠 اف ای تی اف در مجلس شورایاسلامی به تصویب میرسد و مجلس خبرگان آن را تایید میکند، اما مجمع تشخیص مصلحت آن را رد کرده و به این ترتیب بخش عمدهای از صنایع در واردات و صادرات حتی با کشور چین نیز دچار چالش میشوند.
💠 این وضعیت نتیجه خروج متخصصان از حلقه سیاستگذاران و جایگزینی آنها با متعهدین بعضا کارنابلد است و برای رفع آن لازم است که در ابتدای امر این حلقه مشاوران اصلاح شود.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3978357
سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:
بخش خصوصی واقعی و برندها
دکتر موسی غنینژاد
چرا تقریبا همه بنگاههای اقتصادی موفق و مهم ایرانی که عمدتا طی دهههای 1330 و 1340 خورشیدی شکل گرفته بودند به تدریج کارآیی خود را از دست دادند؛ بهطوریکه یا به بنگاههای زیانده دولتی تبدیل شدند یا ورشکسته شدند و از دور فعالیت اقتصادی بیرون رفتند؟ چرا دیگر بنگاههای بزرگ در بخش خصوصی در ابعاد بنگاههای بزرگ پیش از انقلاب اسلامی عملا شکل نگرفتند؟
پاسخ دقیق به این پرسش مستلزم بررسی همهجانبه نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی استقراریافته در فردای انقلاب در ایران است؛ اما اجمالا میتوان گفت یک عامل نقش تعیینکننده در این میان داشته است و آن ایدئولوژی سیاسی اقتصادی پیشران انقلابیون در آن مقطع تاریخی بود.
تقریبا همه روشنفکران تاثیرگذار در آن زمان، صرفنظر از اینکه دارای گرایشهای اسلامی بودند یا نه، علنا و موکدا با آنچه «سرمایهداری وابسته» مینامیدند، مخالفت میکردند و خواهان ریشهکن کردن آن از جامعه ایران بودند. طبیعی بود که در آن فضای فکری تصمیمات و سیاستگذاریها سویه به اصطلاح «ضدسرمایهداری» و «ضد وابستگی» بگیرد.
نتیجه اینکه در همان فردای پیروزی انقلاب اسلامی اکثریت قریب به اتفاق بنگاههای بزرگ و موفق که بیشترشان شهرتی به هم رسانده و تبدیل به برندهای معروفی شده بودند، مصادره شدند و سرنوشت آنها در دستان مدیران جوان و اغلب کارنابلد دولتی قرار گرفت. مدعیان هر بنگاه بزرگ و موفق را نماد «سرمایهداری» و هر نوع ارتباط با اقتصاد و تکنولوژی جهانی را نشانه «وابستگی» میدانستند و در طرد و نفی آن میکوشیدند...👇
🔗متن کامل
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3975915
دشمنان آزادی
دشمنان آزادی بر دوگونه اند: خودکامگان و فرومایگان. خودکامگان با آزادی دیگران دشمنی می ورزند و مایل اند اراده مختار خود را بر همگان تحمیل کنند. خودکامه خود را برتر از همه می داند، از اینرو آزادی را صرفا برای خود می خواهد و با هرگونه حاکمیت قانون مخالفت می کند چون قانون محدود کننده قدرت نا محدود است. می توان گفت بدترین دشمن آزادی بیشترین تمنای اراده آزاد را برای خود دارد، تمنایی که تحقق آن عملا به بردگی دیگران می انجامد.
گونه دوم دشمنان آزادی سُفله ها یا فرومایگان هستند. بی مایگان، ترسوها و تنبل ها از آزادی بیزارند زیرا در وضعیت آزادی که قانون حکم می راند و قواعد همه شمول بر کردارها و اراده های انسان ها حاکم است، زندگی اجتماعی عرصه رقابت ها و پیکارهای بی پایان با نتایج نامعلوم است. وضعیت مورد پسند بی مایگانِ زبون، وضعیت انحصاری است که در آن دست یافتن به امتیازات و مدارج موفقیت، فارغ از رقابت و بدون شایستگی، به صرف چاپلوسی و اظهار بندگی امکان پذیر است. رقابت وجه مهمی از زندگی اجتماعی انسان ها در وضعیت آزادی است، بنابراین، آنهایی که استعدادی در خود سراغ ندارند تا در میدان رقابت عرضه نمایند از آزادی گریزانند. آنها که از نتیجه نامطمئن رقابت ترس دارند تلاش می کنند از ورود آزادانه دیگران به عرصه فعالیت های اقتصادی و سیاسی جلو گیری کنند و خود یکه تاز میدان باشند. آنها ترجیح می دهند قهرمان مسابقات بدون رقیب و پیکارهای انجام نیافته باشند! فرومایگان همیشه از انحصارهای سیاسی و اقتصادی حمایت می کنند زیرا تنها از این طریق است که می توانند به امتیازاتی که شایستگی آنرا ندارند دست یابند و حفظ کنند. بی دلیل نیست که فرومایگان جذب مغناطیس خودکامگان می شوند و به ناگزیر اینها را از وجود شایستگان محروم می سازند. فرومایگان و خودکامگان مکمل هم اند، هردو گروه با آزادی دشمنی می ورزند اما با دو انگیزه متفاوت.
💎گزیده مصاحبه؛ خصوصیسازی به شیوه دولتی (بخش آخر)
🎤گفتوگو با موسی غنینژاد، آبان ۸۵
📌اگر بتوانیم مدیریت را خصوصی کنیم میتوانیم به اهداف واقعی خصوصیسازی نزدیک شویم
🔹مدیران شرکتهای دولتی کارشکنی میکنند تا خصوصیسازی انجام نشود. اما با این معضل زمانی مواجه خواهیم بود که واگذاری به صورت جدی مطرح و عملی شود. امروز در آن شرایط نیستیم.در این شرایط باید فضا را برای کسبوکار خصوصی مناسب کنیم.مشکل این نیست که مثلا بانک صادرات به بخش خصوصی واگذار شود مشکل این است که بانکهای خصوصی موجود بتوانند آزادانه فعالیت داشته باشند.
🔹دولت تصور چندان روشنی از اینکه در واگذاری سهام عدالت چه خواهد شد، ندارد. مشکل اصلی مدیریت دولتی است. اگر بتوانیم مدیریت را خصوصی کنیم میتوانیم به اهداف واقعی خصوصیسازی نزدیک شویم. باید در یک بازاری شرکت واگذار شود و کسی که قادر است اکثریت سهام را خریداری کند مدیریت را هم بر عهده بگیرد. در کشور ما دولت میخواهد خصوصىسازی را هم به صورت دولتی انجام دهد! طبیعی است در این کار موفق نمیشود.
🖇متن کامل مصاحبه را در تصویر پیوست مطالعه نمایید
🗞کارآفرینان امیرکبیر، شماره ۱۷، آبان ۸۵
@ghaninejad_mousa
💎گزیده مصاحبه؛ خصوصیسازی به شیوه دولتی (بخش اول)
🎤گفتوگو با موسی غنینژاد، آبان ۸۵
📌در فضای موجود خصوصیسازی موفق نخواهد شد
🔹وضعیت بخش خصوصی مطلوب نیست، آنهم بدلیل یکهتازی دولت در عرصه اقتصاد است.در سیاست خارجی نیز با مشکلاتی مواجه هستیم.یعنی یک نوع وضعیت نامطمئن در کشور حاکم است که باعث میشود سرمایهگذاریها در سطح وسیعی صورت نپذیرد.
🔹ابلاغیه اصل۴۴ گام مهم و موثری است، اما فضای کسبوکار مناسب نیست.تعدد قوانین و مقررات اقتصادی و دخالتهای متعدد دولت در بازارها وجود دارد،واگذاریها در این فضا قابل اجرا و موفقیتآمیز نیست.اگر دولت بخواهد امور را به صورت سهام عدالت واگذار یا آنرا به بنیادها بسپارد این واگذاری صوری است نه واقعی.تحت این شرایط چندان خوشبین نیستم.
🔹یکی از ابزارهای مهم خصوصیسازی، بانکهای خصوصی هستند که کمرشان در برابر دخالتهای دولت شکسته است.باید تقدم و اولویت انجام امور به آزادسازی اقتصادی، عدم دخالت دولت در اقتصاد و اصلاح قوانین تعلق گیرد. در فضای موجود خصوصیسازی موفق نخواهد شد.
🖇متن کامل مصاحبه را در تصویر پیوست مطالعه نمایید
🗞کارآفرینان امیرکبیر، شماره ۱۷، آبان ۸۵
@ghaninejad_mousa
لیبرالیسم چیست و چه نیست؟
۱۴۰ دقیقه گفتوگو با موسی غنینژاد
◻️عبارت «لیبرالیسم» در مناظرههای اخیر به کرات مورد استفاده مخالفان این مکتب قرار گرفت با این رویکرد که علتالعلل مشکلات اقتصادی کشور است.
◻️حال سؤال این است که اصلا لیبرالیسم چیست و خاستگاهش کجاست و با کدام بار معنایی متولد شد؟ چرا هم سوسیالیستها هم فایدهگراها و هم کلاسیکها همگی خود را لیبرال میدانند اما سیاستهای اقتصادی کاملا متفاوتی را پیشنهاد میکنند؟
◻️داستان نئولیبرالیسم چیست؟ مکتب تاریخی آلمان به عنوان منتقد لیبرالیسم چه میگوید و چرا حرف مخالفان اقتصاد آزاد در ایران بسیار شبیه مکتب تاریخی آلمان است؟ سرمایهداری چیست و آیا لیبرالیسم و سرمایهداری و اقتصاد آزاد بر هم منطبق هستند؟
◻️اینها سؤالاتی است که «فردای اقتصاد» در گفتوگویی متفاوت و دیدنی با موسی غنینژاد در میان گذاشته است.
در همین رابطه:
🔗مناظره موسی غنینژاد و مسعود درخشان/ نسخه صوتی
🔗نسخه صوتی و نکات مهم مناظره موسی غنینژاد و علی علیزاده
🔗چهرهها/ موسی غنینژاد؛ داستان زندگی سرسختترین حامی اقتصاد آزاد
👈🏼لینک مشاهده گفتگو در فردای اقتصاد
#حکمرانی_خوب
@Feghtesad
🔰 پروندهای برای «تقدم آزادسازی بر خصوصیسازی»
🗨 هدف گمشده: چرا خصوصیسازی به بیراهه رفت / موسی غنینژاد از دلایل ناکامی بخش خصوصی میگوید/ مجله بازار و سرمایه.
/channel/ghaninejad_mousa/472
🗨 قتل آزادی با اسلحه عوامفریبی، مفهوم آزادی انتخاب و محدودیتهای تحمیلی بر آن در گفتوگوی تجارت فردا با موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/372
🗨 «چرا قیمتهای نسبی مهم هستند؟»، دنیای اقتصاد - موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/427
🗨«بیزینس سوختبری» در کارنامه اقتصاد دستوری، روزنامه صمت - شهرام اتفاق
/channel/BoomrangInstitute/482
🗨 قانون کار و حداقل دستمزد - ابراهیم صحافی
/channel/BoomrangInstitute/476
🗨 نوشداروی بیماری فقر و قحطی- موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/36
🗨 آزادسازی اقتصاد بلای جان رانت و فساد خصولتیها میشود- موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/78
🗨 گزیدهای از کتاب اقتصاد و دولت در ایران- موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/82
🗨 فواید آزادی اقتصادی شهروندان- دنیای اقتصاد- ۱۲ تیر ۹۹- محمد ماشینچیان
/channel/ghaninejad_mousa/221
🗨 اول باید بر تحریمهای داخلی غلبه کرد- گفتگو با تجارت فردا- ۱۵ آذر ۹۹- موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/293
🗨 خصوصیسازی، آری یا نه؟ - موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/108
/channel/ghaninejad_mousa/92
/channel/ghaninejad_mousa/93
🗨 خصوصیسازی را متوقف کنید - موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/77
🗨 خصوصیسازی و اقتصادآزاد - موسی غنینژاد
/channel/ghaninejad_mousa/57
🗨 تصویر کامل گفتگوی منتشر شده در مجله ایران فردا در سال ۱۳۷۳ با موضوع: بررسی مبانی نظری خصوصیسازی
/channel/ghaninejad_mousa/94?single
/channel/ghaninejad_mousa/101?single
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
کار مولد و نامولد در اقتصاد؛
👤 سرمقاله ای از دکتر موسی غنی نژاد
✍️ آدام اسمیت صرفا تولید کالاهای مادی ملموس را کار مولد میدانست و کارهای ناظر بر تولید خدمات نظیر تجارت، حمل و نقل، آموزش، خدمات پزشکی و حقوقی و مانند آنها را گرچه مفید میشمرد، اما مولد نمیدانست. اشتباه اسمیت ناشی از رویکرد ماتریالیستی به موضوع تولید بود و ریشه در نظریه ارزش داشت.
✍️ به عقیده اسمیت، ارزش کالاها در بازار به مقدار کار صرف شده برای تولید آنها بستگی دارد. نظریه «ارزش -کار» یا «ارزش- هزینه تولید» پس از اسمیت از طریق ریکاردو و دیگر اقتصاددانان کلاسیک بریتانیایی تداوم یافت و به تعبیری پیشرفت علم اقتصاد را ۱۰۰ سال به تعویق انداخت.
✍️ تا اینکه در دهه ۱۸۷۰ میلادی در اروپا نظریه ارزش ذهنی یا نظریه مارژینالیستی ارزش با رویکردی منطقی، منسجم و علمی، اندیشه اقتصادی را از این بنبست رها ساخت.
✍️ طبق نظریه ارزش مارژینالیستی که علم اقتصاد مدرن بر اساس آن بنا نهاده شده، ارزش هر کالا یا خدمتی بر اساس مطلوبیت تقاضا برای آخرین واحد عرضه آن تعیین میشود و ربطی به کار صرف شده برای تولید آن ندارد. مطلوبیت هم امری ذهنی است که به ارزیابی یا ارزشگذاری بازیگران اقتصادی در بازار بستگی دارد و بنابراین ذاتی خود کالا یا خدمت نیست.
✍️ اخیرا گزارشی «پژوهشی» تحت عنوان «فعالیتهای نامولد رقیب تولید» منتشر شده که مصون از این شبهات نیست و اگر ملاک سیاستگذاری قرار گیرد، ممکن است به جای درمان مشکلات بر دامنه آنها بیفزاید.
✍️ مشکل نظری این گزارش از عنوان آن کاملا پیدا است. هر فعالیت اقتصادی دو طرف دارد: خریدار و فروشنده؛ بنابراین فعالیت یک طرفهای در اقتصاد نداریم که یکی مولد و دیگری رقیب آن، غیرمولد باشد.
✍️ هر فعالیت اقتصادی در نهایت به معنی دقیق کلمه دادوستد یا تجارت است. اگر همه داد و ستدها داوطلبانه (آزادانه) و در چارچوب قانون باشد هر دو طرف معامله نفع میبرند؛ چون در غیر این صورت، به لحاظ منطقی معاملهای صورت نمیگیرد.
✍️ نویسنده سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»، در ادامه به بررسی نقاط ضعف این پژوهش و دلایل آن می پردازد.
کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد
@den_ir
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3567218
📚 پاسخ به یک ادعا
۲. دانش اقتصادی:
یکی از عجیبترین و شگفتانگیزترین، بیانات استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در مصاحبه با نود اقتصادی، بحثی بود که در عرصه علم اقتصاد مطرح کردند و با این اشاره نشان دادند که از مبانی علم اقتصاد مدرن کاملاً بیاطلاع هستند. ایشان در شروع این بحث، گفتند:
«اومده میگه که شهید بهشتی تحت تاثیر اندیشههای چپ قرار داشته، بعد دلیلی که میاره چیه؟ دلیلی که میاره اینه که آقای بهشتی کار را مبنای ارزش میدونسته».
سپس این استاد دانشگاه بلافاصله برای بیان و اثبات دیدگاه خود به نکاتی اشاره میکنند که در اقتصاد سیاسی کلاسیک و نظریه کارل مارکس ارائه شده بود:
«تو [موسی غنینژاد] برو ثروت ملل اسمیت رو بخون، اقتصاد سیاسی مالیاتستانی ریکاردو رو بخون، از اسمیت و ریکاردو و مالتوس تا مارکس همشون اینجوری فکر میکنن و وقتی همه اینجوری فکر میکنن تو که غیر این فکر میکنی، هم فهمت از بازار و هم فهمت از مارکسیسم نیازمند بازنگری جدیه».
اما باید تأکید شود که مبنا و اساس دیدگاه علمی، توجه به تفکر همه نیست، بلکه توجه به اعتبار علمی و منطقی نظریات است. نظریهای که استاد دانشگاه علامه طباطبایی بر آن تکیه دارند، نظریه ارزش-کار است که ستون و رکن اصلی در اقتصاد سیاسی کلاسیک و زیربنای نظریه کارل مارکس بود. اما نظریه ارزش-کار حدود ۱۵۰ سال قبل با نظریه مارژینالیستی ارزش (یا نظریه ارزش ذهنی) که توسط سه اقتصاددان مطرح شد، بی اعتبار شده است. در واقع استاد اقتصاد دانشگاه، با توسل به یک نظریه بیاعتبار که بیش از صد سال پیش رد شده، چنین واکنش غیر منطقی به گفتگوی موسی غنینژاد با تجارت فردا انجام داده است. بخشی از دیدگاههای اقتصاددانان بریتانیایی نظیر اسمیت و ریکاردو با اتکا به نظریه ارزش-کار، ارائه شده و به علت بی اعتبار شدن نظریه ارزش-کار، آن دیدگاهها نیز اکنون رد شده است. از سوی دیگر نظریه ارزش اضافی مارکس هم، با اتکا به نظریه ارزش-کار مطرح شد و اگر کماکان نظریه ارزش-کار معتبر بود، درستی بسیاری از نظریات مارکس و صحت نظریه ارزش اضافی وی هم کماکان قابل اثبات بود. در حالیکه بخش اعظم ساختمان و دستگاه فکری کارل مارکس به دلیل رد شدن نظریه ارزش-کار فرو ریخته و از درجه اعتبار ساقط شده است. در گفتگوی موسی غنینژاد با تجارت فردا هم به همین نکته اشاره شده است به این معنا که شهید بهشتی به دلیل اینکه کار را مبنای ارزش میدانسته و سرمایه را کار متبلور شده تعریف کرده، پس به لحاظ اندیشه اقتصادی تحت تأثیر چپها قرار داشته (نه اینکه چپ یا مارکسیست بوده) زیرا که مارکسیستها و چپها در اندیشه اقتصادی، کار را مبنای ارزش میدانستند و این رویکرد، ناشی از بهرهبرداری مارکس از نظریه ارزش-کار بوده است. به لحاظ رویکرد معرفتشناختی، که توضیح جزئیات آن در اینجا ممکن نیست، چنین برداشت و تعریفی از کار و سرمایه و گرایش به نظریه ارزش-کار، خواه ناخواه اندیشه اقتصادی را به سوی دیدگاههای چپگرایانه و مارکسیستی سوق میدهد. برای آشنایی با نظریه ارزش ذهنی و معرفتشناسی علم اقتصاد میتوانید به مقاله و مجموعه گفتگوهای زیر مراجعه کنید.
👈 مقاله: نظریه ارزش ذهنی
👈 ویدئو: مجموعه گفتگو در باب معرفتشناسی
موسی غنینژاد در کتابها و مقالات مختلفی که نوشته به نظریه ارزش ذهنی و بی اعتبار بودن نظریه ارزش-کار اشاره کرده است. به علت اینکه علم اقتصاد متکی بر نظریه ارزش است اهمیت دارد که متکی بر یک نظریه ارزش معتبر باشد و نه نظریه ارزش-کار که پیش از قرن بیستم به تاریخ پیوسته است. لذا «فهم علمی از بازار و مارکسیسم» با درک منطقی از نظریه ارزش آغاز میشود. چنانچه استاد اقتصاد دانشگاه، در ابتدای صحبتهای خود فرمودند ما مشکلات بسیاری داریم و مردم گرفتار فقر و فلاکت هستند، این تذکر مورد قبول ما نیز هست اما برای حل این مشکلات و عبور از بحرانها نیازمند توجه به اصول و مبانی علمی هستیم در غیر اینصورت و با اتکا بر مفاهیمی که دهها سال قبل، بی اعتبار شده است بر عمق بحرانها و معضلات اقتصادی افزوده خواهد شد.
چهار سال قبل در کانال دکتر موسی غنینژاد، دو مطلب با محوریت توجه به نظریه ارزش-کار و نظریه ارزش ذهنی و بررسی نتایج این دو نظریه منتشر شده است که پاسخی به سخنان استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است. این دو مطلب شامل منتخبی از یک کتاب موسی غنینژاد و یک مقاله ایشان است که جهت اطلاع و مطالعهی مخاطبان گرامی در ادامه بازنشر میشود🔻
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
🌀 پاسخ به یک ادعا
در روزهای اخیر اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، نکاتی را در رسانه نود اقتصادی مطرح کردند که مستلزم بررسیهای بسیار است. ایشان با اشاره به گفتگوی موسی غنینژاد با هفتهنامه تجارت فردا، بدون نام بردن از ایشان، ضمن بیسواد خواندن موسی غنینژاد، به مباحثی که در آن گفتگوی تجارت فردا طرح شده بود، انتقاداتی مطرح کردند.
در این مجال امکان بررسی تمام این موارد و نقدها وجود ندارد. تنها در قالب دو نکتهی ذیل، به بخش اول صحبتهای ایشان پرداخته میشود تا بتوان ارزیابی مشخصی از مبانی دانش و تخصص علمی ایشان به دست آورد. این دو نکته در دو عرصه دانش سیاسی و دانش اقتصادی به شرح زیر خواهد بود:
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
نقطه اتصال آزادی
با علم اقتصاد کجاست؟
◻️ موسی غنینژاد در این بخش از گفتوگوی خود با «فردای اقتصاد» پیامدهای اقتصادی دو نوع نگاه به آزادی را تشریح میکند. جان لاک به عنوان یکی از نخستین فیلسوفان آزادی بر این باور بود که ثروتمند شدن جوامع، پاداش اعتقاد به آزادی است نه نتیجه آزادی. اگرچه در ظاهر این دو نگرش یکسان به نظر میآید اما در نگاه دوم، آزادی در حد یک ابزار فرو کاسته میشود در حالی که جان لاک و بعدا آدام اسمیت معتقد بودند آزادی را باید به عنوان یک ارزش متعالی پاس داشت نه اینکه به آن نگاه ابزاری داشت.
◻️بعدها هایک به طرفداران نگاه ابزاری به آزادی (یوتیلیتاریستها) اخطار داد که این نوع نگاه به آزادی مستعد انحراف به سوسیالیسم است چرا که سوسیالیسم مدعی است حتی با نقض آزادی اقتصادی میتوان رفاه جوامع را افزایش داد؛ اما نتیجه این نگاه، پایمال شدن همزمان رفاه و آزادی خواهد بود.
◻️در همین رابطه:
🔗مناظره موسی غنینژاد و مسعود درخشان/ نسخه صوتی
🔗مرز لیبرالیسم کلاسیک با فایدهگرایی
🔗آدام اسمیت چرا علیه مرکانتیلیسم پرچم مخالفت برافراشت؟
@feghtesad
آدام اسمیت چرا علیه مرکانتیلیسم
پرچم مخالفت برافراشت؟
◻️ لیبرالیسم آدام اسمیت در واقع جنبشی علیه مرکانتیلیسم بود. مرکانتیلیسم اگرچه پاسخی به پرسش مهم جوامع در خصوص شیوه ثروتمند شدن با روشی غیر از جنگ بود اما خود متکی بر غارت و استعمار جوامع دیگر برای انباشت طلا بود. آدام اسمیت به عنوان یک فیلسوف اخلاق نه تنها تعریفی متفاوت از ثروت ارائه کرد بلکه پاسخی بدیع و مسالمتآمیز برای ثروتمند شدن جوامع داشت.
◻️دکتر موسی غنینژاد در این بخش از مصاحبه مفصل خود با «فردای اقتصاد» به این مباحث پرداخته است. فیلم کامل این گفتوگو با محور بحث «لیبرالیسم چیست و چه نیست» هفته آینده در سایت و تلگرام «فردای اقتصاد» منتشر خواهد شد.
◻️در همین رابطه:
🔗مرز لیبرالیسم کلاسیک با فایدهگرایی
🔗مناظره موسی غنینژاد و مسعود درخشان/ نسخه صوتی
🔗۱۰ کتاب مهم موسی غنینژاد
#حکمرانی_خوب
@Feghtesad
➖➖➖➖🔺
🇲🇦 دارودسته اولیانوفسکی، میزگردی برای واکاوی نفوذ اندیشه چپ به سیاستگذاری اقتصادی.
🎤 موسی غنینژاد و علی اصغر سعیدی
غنینژاد:
در زمان تدوین قانون اساسی، بین افرادی که درگیر بودند تقریبا کسی نبود که یک نظریه مشخص غیر از تئوری چپ و مارکسیستی داشته باشد. به همین دلیل است که در جریان تدوین و تصویب قانون اساسی، اصول اقتصادی تحت تاثیر اندیشه چپ و مارکسیستی از نوع «راه رشد غیرسرمایهداری» بود، یعنی همان نظریهای که حزب توده تبلیغ میکرد.
سعیدی:
حبیبالله پیمان که از «جنبش مسلمانان مبارز» بود و میتوانید مجلات امت را به عنوان سند نگاه کنید، در یکی از مقالاتش در مورد اعدامهای بعد از انقلاب مینویسد: این همه آدم را گرفتید اعدام کردید، چرا یک سرمایهدار را اعدام نکردید؟
هفتهنامه تجارت فردا
شماره ۴۹۷
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
.
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
مناظره موسی غنینژاد و مسعود درخشان
مناظره چهارم اردیبهشت ۱۴۰۲، با حضور موسی غنینژاد و مسعود درخشان در برنامه جهانآرا بسیار دیدنی و شنیدنی بود. این مناظره را میتوانید در قالب فایلهای تصویری (در یوتیوب یا آپارات) و فایلهای صوتی (در انکر یا کستباکس یا تلگرام) ببینید یا گوش کنید.
دسترسی به فایلهای تصویری👇
یوتیوب / آپارات
دسترسی به فایلهای صوتی👇
انکر / کستباکس / تلگرام
#مناظره
#اقتصاد_ایران
#قانون