کانال رسمی موسی غنینژاد اقتصاددان
بخشی از پیشگفتار فصل آخر:
پیشگفتار فصل یازدهم
در ستایشِ آرمانگرائی – تأملی بر اقتصاد و منتقدان آن
در آستانهٔ بررسی سنتهای فکری گوناگونی که در مقاطعی، در حاشیه یا در تقابل با جریان اصلی علم اقتصاد قرار داشتهاند، لازم میدانم که اندکی درنگ کنم؛ نه برای داوری، بلکه برای تأمل. اقتصاد بهراستی چه معنا و کارکردی داشته است؟ و منتقدان آن، چه چیزی را میخواستند بازگردانند یا احیا کنند؟
در طی نگارش این کتاب، بهتدریج و با وضوحی فزاینده دریافتهام که اقتصاد، با وجود پیچیدگیهای فنی، انتزاع تحلیلی و گاه لحن سرد و خشک آن، همواره از انگیزهای اخلاقی سرچشمه گرفته است. آن نیز تلاش عقلائی برای تمهید شیوههای بهبود شرایط زندگی انسان است. چه در مدلسازی دقیق تخصیص منابع، چه در تلاش برای درک تعادل در معارضه، چه در تحلیل ناکامیهای بازار، و چه در طراحی کالاهای عمومی و نهادها، این رشته همواره در تلاش بوده تا با مسألهای بنیادین در جامعهٔ انسانی روبرو شود: چگونه میتوانیم با وجود محدودیتها، بهتر در کنار یکدیگر زندگی کنیم واز ثمرات استعداد و تخصص متنوع یکدیگر بهرهمند شویم؟
ابزارهایی که اقتصاددانان توسعه دادهاند، مانند بیشینهسازی مطلوبیت، استدلال تعادلی، نظریه بازیها و تحلیل رفاه، ممکن است خشک و انتزاعی به نظر برسند، چنانکه توماس کارلایل نویسنده قرن نوزدهم به روال طنز، اقتصاد را علم خفتبار خواند که در فارسی علم ملال آور بهکار میرود. اما در پسِ این فنون و پیچیدگیهای نظری، دغدغهای پایدار برای کرامت انسان، همکاری متقابل و نظم اجتماعی صلحآمیز وجود دارد. این مطلب در جلد اول مورد توجه قرار گرفت. بیتردید، کمتر دانشی به اندازهٔ اقتصاد در بهبود مادی زندگی بشر، فهم همبستگیهای اجتماعی و طراحی نهادهایی که تضادها را تعدیل و تلاشها را سامان میدهند، مؤثر بوده است.
اما هیچ ابزاری خنثی نیست و هیچ دانشی خودبسنده. در همین زمینه، سنتهای فکری بدیل یا سنتهائی که برای جایگزین شدن با علم اقتصاد متعارف مطرح شدند، نقش حیاتی خود را ایفا میکنند. آنان با رویکردی نقادانه، گاه دقیق و بیشتر مواقع پراکنده، محدودهها و کاستیهای بینش اقتصادی رایج را به چالش کشیدهاند. این سنتهای فکری بدیل یادآوری کردهاند که اقتصاد نمیتواند از تاریخ، فرهنگ، ساختار قدرت، اخلاق و عدم قطعیت جدا باشد. بارها این پرسش را پیش کشیدهاند: رجحانهای چه کسانی مهماند؟ این ترجیحات چگونه شکل میگیرند؟ چه نهادهایی انتخابها را شکل میدهند؟ معقول بودن به چه معناست و برای که؟ شکلهای مختلف معارضه در نظام اقتصادی کدامند و تعادل و حل آنان چگونه است؟…
رد این سنتهای بدیل بهبهانه تلقی کردن آنان به عنوان این که واکنشهایی هستند علیه صورتگرایی، کمدقتی است. درست است که برخی از این جریانها از نظریههای انتزاعی بیزار هستند و در دستیابی به انسجام تحلیلی دشواری داشتهاند، اما بیشتر آنها کوشیدهاند تا نه اینکه بنای اقتصاد را ویران، بلکه در مورد جهتها روشنگری کرده و شاید راه دیگری را بنمایند، و از نظر خود دوباره به زندگی واقعی متصل سازند. از این منظر اندیشههای نقاد، نه دشمنان اقتصاد، بلکه وجدان بیدار آن بهشمار میروند.
این اندیشه ورزی بدیل بسیار متنوع است و فرصت مرور همه زوایا در صفحات معدود مقدور نیست. از این روی در صفحات پیش رو، به بررسی مواردی از این مکاتب خواهیم پرداخت شامل مکتب تاریخی آلمان، نقداتریشی، نهادگرایی آمریکایی و دیدگاههای نئومارکسیستی. هدف داوری با ملاکهای نظریهٔ رایج نیست، بلکه درک انگیزهها، پیگیری دستاوردها و سنجش آموزههای مفید این مکاتب است. اگر اقتصاد بخواهد در برابر پیچیدگیهای جهان قرن بیستویکم همچنان کارآمد و زنده باقی بماند، باید پیوسته پذیرای بازاندیشی باشد و همچنان بپرسد: نه فقط چگونه تخصیص دهیم، بلکه بهچه منظور و برای چه کسی؟…
نیشتر در زخم
پیامدهای تجمیعی جنگ و تحریم بر اقتصاد ایران در میزگرد موسی غنینژاد و محسن جلالپور
گفتگو با مجله تجارت فردا
۲۸ تیر ۱۴۰۴
مقاله جالب و تامل برانگیز دوست عزیز و دانشمندم مانی بشرزاد
Читать полностью…سخنرانی در نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران به دعوت دوست ارجمند جناب هرویک یاریجانیان، اردیبهشت ۱۴۰۴
Читать полностью…نوشته روشنگر دوست ارجمند و فرهیخته جناب استاد طبیبیان
Читать полностью…در فضیلت اصل بنیادین آزادی
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
۸ تیرماه ۱۴۰۴
ضرورت یکپارچگی ملی و الزامات آن
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
۲ تیرماه ۱۴۰۴
📹 توهم رهایی وطن با تجاوز خارجی
▫️منافع ملی ایران در شرایط کنونی چیست؟
▫️پشت کردن به وطن یا چیزی که تحت عنوان خیانت به وطن مطرح شده، بهویژه در زمان بحران، میتواند تحت تأثیر انگیزههای مختلفی رخ دهد.
▫️برخی افراد انگیزههای سیاسی دارند و رفتار نظام حکمرانی در سالهای گذشته شمار زیادی از نیروهای سیاسی، روزنامهنگاران و روشنفکران منتقد را به مخالفان سرسخت و دشمنان این ساختار تبدیل کرده است.
▫️شمار زیادی از این افراد مهاجرت کرده و جذب رسانههایی شدهاند که مأموریتشان به ظاهر فروپاشی نظام سیاسی اما در اصل تجزیه ایران است.
▫️موسی غنینژاد اقتصاددان در سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد (26 خرداد) به برخی «روشنفکران» اشاره کرد که در توهم رهایی ایران به دست نیروهای خارجی به سر میبرند.
▫️محمد طاهری در این برنامه اکوایران، از غنینژاد پرسیده است چرا برخی روشنفکران و روزنامه نگاران مهاجر، «رهایی ایران» را در تجاوز نظامی کشورهای خارجی دنبال میکنند و آیا این مسیر به سود موجودیت ایران ختم میشود؟
📺 @ecoiran_webtv
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4188588
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
https://www.irna.ir/news/85854423/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%B3%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF
گفتگو با ایرنا در باره کنسرت «ایرانم» علیرضا قربانی
از گذشته به آینده
بازخوانی تجربه تاریخی همکاریهای ایران و آمریکا در میزگرد فریدون مجلسی و موسی غنینژاد
مذاکرات ایران و آمریکا به مرحلهای رسیده است که ناظران احتمال شکلگیری یک توافق اولیه را بالا میدانند؛ توافقی که میتواند با تساهل و تسامح طرفین به دست آید و راه را برای یک توافق جامع و پایدار آماده کند. در این میان به نظر میرسد ایران و آمریکا بیش از هر زمان دیگری در چهار دهه گذشته به برقراری ارتباطات دوجانبه نزدیک هستند. فریدون مجلسی و موسی غنینژاد با بررسی روابط گذشته ایران و آمریکا و تشریح ریشههای تخاصم دو طرف، عنوان میکنند که دشمنی بین دو کشور ناشی از استعمارگری آمریکا یا تهاجم ایالات متحده به منافع ایران نیست، بلکه ریشه در پروپاگاندای حزب توده و شوروی در دوران جنگ سرد دارد. این دو صاحبنظر تاکید دارند که ایران میتواند با عادیسازی روابطش با جامعه بینالملل، با آمریکا نیز به تدریج روابطی مبتنی بر منفعت دوجانبه ایجاد کند و اگرچه بازگشت به سطح روابط گذشته زمانبر است اما در کوتاهمدت نیز میتوان منافع اقتصادی قابلتوجهی برای دو طرف تعریف کرد.
🎥 ملیگرایی چگونه تعبیر و تفسیر میشود؟
نسخه صوتی
▫️میهندوستی یا ناسیونالیسم؟
▫️جدیدترین نشست «گفتوشنود اقتصادی» با میزبانی مرتضی کاظمی در گروه رسانهای دنیایاقتصاد برگزار و پس از ارائه موسی غنینژاد و شروین وکیلی دیدگاههای تعدادی از پژوهشگران و علاقهمندان به اشتراک گذاشته شد.
▫️ پرسش محوری در این نشست این بود که: ملیگرایی چگونه تعبیر و تفسیر شده و کدام رویکرد مفید و کدام تعبیر زیانبار بوده است؟
▫️موسی غنینژاد معتقد است: ملیگرایی به معنای ناسیونالیسم مفهوم و ایدئولوژی وارداتی است و بار منفی از منظر آزادیخواهی دارد. آنچه امروز باید از آن دفاع کنیم میهندوستی و به طور مشخص ایراندوستی در مقابل انترناسیونالیسم، چه از نوع چپ و چه از نوع اسلامی و حتی لیبرتاریانیسم سادهلوحانه است. ملیگرایی مصدقی هنوز تهدید است.
▫️همچنین شروین وکیلی مخالف ناسیونالیسم و مدافع ملیگرایی میباشد. شروین وکیلی، اقتصاد برنامهریزیشده یا دولتی را فقط در حوزهی منابع ملی که به لحاظ حقوقی مالکیت شخصی در آن ممکن نیست مجاز میداند و معتقد است دولت باید به عنوان نمایندهی مالک (شهروندان) عمل بکند.
📺 @ecoiran_webtv
📹 زبان فارسی ملی است، نه تحمیلی
▫️در ایران افرادی وجود دارند که با نام قومگرایی، به ایران ستیزی میپردازند و زبان فارسی را زبانی تحمیلی میدانند.
▫️موسی غنینژاد، اقتصاددان، در گفتوگویی با اکوایران بر این نکته تأکید کرده است که زبان فارسی یک زبان ملی محسوب میشود.
▫️او اشاره میکند که حتی در زمانی که قوم ترک به قدرت رسید، مجبور بودند در فضاهای عمومی و سیاسی به زبان فارسی صحبت کنند.
▫️همچنین او توضیح میدهد که تصور اینکه از زمان رضاشاه سرکوب قومیتها آغاز شده ، کاملاً نادرست است.
▫️غنینژاد تصریح میکند که کسانی که به این نظریه اعتقاد دارند، باید به این سؤال پاسخ دهند که زبان فارسی متعلق به کدام قومیت است؟
نسخه کامل در تلگرام
نسخه کامل در سایت
📺 @ecoiran_webtv
کتاب جدید، ارزشمند و تاملبرانگیز دوست گرامی جناب استاد طبیبیان
Читать полностью…بازار آزاد درباره راحتیهای زنگی روزمره است!
✏️مقاله اخیرم برای Centre for Policy Studies (Capx)
وقتی بسیاری از بازار آزاد دفاع میکنند، اغلب به رشد تولید ناخالص داخلی، عملکرد شاخص سهام یا مقایسههای دوران جنگ سرد مانند آمریکا در برابر اتحاد جماهیر شوروی اشاره میکنند. اما این موارد انسانی ترین دلیل برای دفاع بازار آزاد را نادیده میگیرند: بازار آزاد زندگی روزمره را آسانتر میکند.
آلن گرینسپن در کتاب سرمایهداری در آمریکا بهخوبی این موضوع را بیان کرده است: «مهمترین بهبودها را باید در سهولت زندگی روزمره جست، نه در بخشهای مجزای اقتصادی مانند صنعت یا کشاورزی.» ثمرات واقعی سرمایهداری در خانهها احساس شد، نه کارخانهها؛ جایی که نوآوری، کارهای منزل را از ۵۸ ساعت در هفته در سال ۱۹۰۰ به ۱۸ ساعت تا سال ۱۹۷۵ کاهش دادند.
مثال دیگر برق است که به انسانهای عادی، امکاناتی را داد که پادشاهان و امپراتوران هزاران سال از آن بیبهره بودند. هردوت، مورخ یونانی، از پادشاهی مصری مینویسد که تنها شش سال از عمرش باقی مانده بود. «او که سرنوشت خود را قطعی میدید، هر شب چراغها را روشن میکرد و شب را چون روز میزیست تا در واقع دوازده سال زندگی کند در شش سال.» گسترش برق پس از سال ۱۹۰۰ نیز تأثیری دگرگونکننده بر کل جمعیت آمریکا داشت.
اما سیاست مداران با این توهم زندگی میکنند که انگار چیزی ارزشمندتر از راحتی های زنگی روزمره پیدا کردهاند که ما باید برای آن هدف جمع گرایانه، راحتیهای زندگی روزمره را فدا کنیم.
مقاله کامل:
https://capx.co/too-hot-this-summer-the-state-is-to-blame
🔴رنج رانتجویی
جنگ در کنار همه پیامدهای منفی که دارد، یک وجه رنجآور و تاسفبرانگیز دیگر هم دارد؛ اینکه در دوران جنگ و با بهانه «شرایط اضطراری» هم مداخله دولت در اقتصاد بسیار تشدید میشود و هم مطالبهگری بخش خصوصی به راحتی به «رانتخواهی» تبدیل میشود.
ضربالمثلی است که میگوید راههای جهنم با نیتهای خوب سنگفرش شده است. فرض را بر این میگذارم که همه نیتشان کمک به اقتصاد کشور است. از مداخلهجویی دولت هم میگذرم که جدید نیست اما اینکه بخش خصوصی در راستای مطالبهگری به ورطه رانتخواهی بیفتد، درد بزرگتری است؛ مثل درخواست اینترنت اضطراری که نام محترمانه اینترنت طبقاتی است. بدتر اینکه کسانی در نهادهای بخش خصوصی به دنبال اجابت چنین خواستههایی میدوند.
حدود یکماه قبل از جنگ، در نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران، از دکتر موسی غنینژاد دعوت کردیم تا در مورد چندوچون مطالبهگری از ایشان بشنویم و چه کنیم که گرفتار رانتخواهی به اسم مطالبهگری نشویم. شاید بد نباشد همه ما دوباره به این سخنان گوش کنیم. به قول دکتر غنینژاد مطالبه ما باید آزادی و کاستن از مداخلهگری باشد.
✍هرویک یاریجانیان
@HERVIKYARIJANIAN
ماشین تبلیغ و ارعاب
پس از صدور بیانیه اقتصاددانان و دانشگاهیان، سروصدای تبلیغات متعارف و لجن پاشی مرسوم بر علیه آن شروع شد؛ به این مضمون که اینها عامل شرایط موجود هستند!!! این پرخاشگران عاری از اخلاق حاضر نیستند به سابقه نگاه کنند و توجه دهند که برخی از این امضاء کنندگان افرادی هستند که از میدان کار و حرفه و تخصص بیرون رانده شده اند، برای چند ده سال اعتقاد به همین مبانی و مخالفت کارشناسی و مدنی با آنچه کشور را در مسیر این گرفتاریهای موجود قرار داده است.
چون این شیوه تبلیغات و تهدید و متهم کردن منتقدین به عنوان مسئول آنچه از آن انتقاد میکنند شیوه کهنه و میراث اربابان کمونیست است مواردی را در پایین مطرح میکنم:
بین سال های ۱۹۲۸-۱۹۳۲ استالین که سیاستهای تعاونی سازی کشاورزی او منجر به کاهش تولید و قحطی شده بود کشاورزان خرده مالک را مسئول شرایط موجود معرفی کرد و سرکوب کرد. قحطی تشدید شد و بین ۳ تا ۷ میلیون تلفات این سرکوب و قحطی بود.
مجدداً در سالهای ۱۹۳۶-۱۹۳۸ که سر و صدای مخالفت با سیاستهای زیانبار او بلند شد در برنامه ‘پاک سازی بزرگ’ رقبای سیاسی خود را مسئول شرایطی معرفی کرد که حاصل تصمیمهای خود او بود. در نتیجه محاکمه پر سر وصدا و زندانی و اعدام کردن حدود یک میلیون نفر یا زندانی یا اعدام شدند.
بار آخر نیز در سال ۱۹۳۹ یک برنامه سرکوب دیگر را پیاده کرد و باز هم با تبلیغات وسیع منتقدان خود را مسئول سیاستهایی معرفی کرد که از آن انتقاد میکردند.
حیله مشابهی توسط مائو در چین پیگیری شد. در سالهای ۱۹۶۶-۱۹۷۶در یک حرکت وسیع با بسیج عوام تحت عنوان انقلاب فرهنگی تمام منتقدان واقعی و خیالی خودرا حذف کرد و به مردم چنین نمایاند که اینها، به عنون عناصر بورژوا و برخی اعضاء حزب کمونیست، دلیل رکود اقتصاد هستند و مانع بهبود شرایط زندگی مردم میشوند. سرکوب و زندانی و تبعید کردن دهها میلیون انجام شد و متعاقب آن وضع زندگی عموم بدتر گردید. همین بازی کثیف در سالهای ۱۹۶۷-۱۹۶۸و پس از آن ۱۹۷۱ ادامه یافت. تنزل ادامه داشت تا یکی از همان زندانیان سال ۱۹۶۸ به نام دنگ شیائوپنگ بعد از مرگ مائو، با کمک یک بخش از حزب کمونیست و ارتش، قدرت را بدست گرفت و برنامه اصلاحات اقتصادی پیاده کرد که موجب نجات اقتصاد چین و تداوم رشد آن شد.
دیگر مستبدان حقیر هم همین شیوه را پیاده کردند. در سالهای ۱۹۷۵-۱۹۷۹ پال پوت رهبر انقلابی کامبوج، روشنفکران و شهرنشینان را عامل تنزل اجتماعی معرفی کرد، و اجامر عوام را بسیج نمود. برنامه سرکوب و اخراج از شهر به روستاها را در حد وسیع اجرا کرد، عوامل بسیج شده را هدایت کرد تا به منازل شهر نشینان هجوم ببرند و آنچه وسائل رفاه و به زعم آنها فساد بود را نابود کنند اعضای خانوادهها را از هم جدا و با اعمال خشونت مردان و زنان و کودکانِ از هم جدا شده را به روستاها برای کار کشاورزی بکشانند. وسائل متعارف زندگی مردم مانند وسائل آشپزخانه و خواب نابود شد و فقر و فلاکت سبب شد که دو میلیون از جمعیت پنج میلیونی کامبوج کشته یا به دلیل قحطی تلف شوند.
در کره شمالی نیز شیوه متعارف از زمان برسرکار آمدن نظام کمونیستی همین بوده، سرزنش منتقدان برای مشکلات و دست یازیدن به خشونت و سر کوب.
خبر خوب این که هیچ مورد از این موارد به جز بدنامی تاریخی برای کسانی که این خشونتها را برنامه ریزی و اجرا کردند و حتی عاقبت تلخ برایشان چیزی در برنداشت. بسیاری از یاران و فرمانبران استالین و مائو و پال پوت و دیگران طعم تلغ میوه کِشته خود را چشیدند، علاوه بر لعنت جاویدان تاریخ که نصیبشان شد.
این شیوهها نخ نما و مفتضح تاریخ است.
بازگشت به ملت
گفتگوی مجله تجارت فردا با فریدون خاوند و موسی غنینژاد
۷ تیر ۱۴۰۴
🔹 سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:
در فضیلت اصل بنیادین آزادی
👤 موسی غنی نژاد؛ اقتصاددان
✍️ جنگ تحمیلی ۱۲روزه علیه ایران یک بار دیگر اهمیت اصل بنیادین آزادی را به نمایش گذاشت.
✍️ زمانی که جنگ آغاز شد، برخی از شهروندان به طور کاملا طبیعی و عاقلانه، تهران را به مقصد شهرهای دیگر ترک کردند؛ و البته اکثریت بسیار بزرگی به هر دلیل ترجیح دادند در تهران بمانند.
✍️ در این میان نهتنها هیچ مقام حکومتی دستوری مبنی بر ماندن یا رفتن شهروندان صادر نکرد بلکه مسوولان پلیس راهور تا حد امکان در تسهیل این جابهجایی کمسابقه کوشیدند.
✍️ هموطنان شهرهای مقصد نیز با مهربانی و همدلی با مسافران روبهرو شدند. با برقراری آتشبس بهسرعت جابهجایی معکوس صورت گرفت و شرایط زندگی به حالت عادی برگشت.
✍️ حال تصور کنید اگر در کشور ما، مانند کشورهای کمونیستی سابق یا کرهشمالی امروزی، آزادی مسافرت بینشهری وجود نداشت و هر جابهجایی مستلزم مجوز خاصی بود چه فاجعه انسانی عظیم و غیرقابلکنترلی اتفاق میافتاد.
✍️ عدهای که دچار ترس ناگهانی (پانیک) میشدند، بهرغم ممنوعیت اقدام به سفر میکردند و عملا با ماموران حکومتی درمیافتادند و آشوبی خطرناک پدید میآمد.
✍️ «آزادی» سفر موجب فروکش کردن ترس ناگهانی و آرامش نسبی در جامعه شد.
✍️ این آزادی و پیامدهای بعدی آن نشان داد که فراتر و مهمتر از دستورات حکومتی، قواعد و نظمهای خودجوشی در جامعه وجود دارند که گرچه به چشم ظاهربین دیده نمیشوند اما در باطن و واقعِ امر بسیار کارآمدتر و مفیدتر عمل میکنند.
✍️ عملکرد چنین نظمها و قواعد خودجوش مستلزم رعایت اصل بنیادین آزادی است.
✍️ دولتمردان و صاحبان قدرت سیاسی که به زندگی با دستور عادت کردهاند اغلب درک درستی از نظمها و قواعد مبتنی بر اصل بنیادین آزادی ندارند و تنها در شرایط ناگزیری به آن تن میدهند.
✍️ اقتصاد دستوری و فرهنگ دستوری که مردم ایران نزدیک به نیم قرن مواجه با هزینههای آن هستند، ناشی از درک نادرست و صرفا ایدئولوژیک تصمیمگیران ما از روابط اجتماعی و انسانی است.
✍️ پارادایم اصلی علم اقتصاد به عنوان گل سرسبد علوم اجتماعی مدرن اساسا مبتنی بر نظمهای خودجوش ناشی از اصل بنیادین آزادی است.
✍️ سخن گفتن از اقتصاد آزاد یا اصل بنیادین آزادی بیان یک واقعیت علمی انکارناپذیر است.
#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #آزادی #اصل_بنیادین_آزادی
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4190379
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد
۲ تیرماه ۱۴۰۴
افتخار آنرا داشتم روز جمعه ۹ خرداد مهمان ویژه هنرمند محبوب ایران علیرضا قربانی در کنسرت «ایرانم» باشم.
Читать полностью…کانالی سودمند و گرانقدر برای علاقهمندان به مباحث نظری در باره ایران.
Читать полностью…▫️در بیستوسومین نشست کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران مطرح شد
▪️نه به مداخلهگری نهاد دولت در بازار
🔺نشست بیستوسوم کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران با حضور دکتر موسی غنینژاد، اقتصاددان، و با محوریت راهبردهای مطالبهگری بخش خصوصی و مواجهه با مداخلهگری فزاینده نهاد دولت برگزار شد. در این نشست که دکتر بهمن عشقی، مشاور عالی رئیس اتاق تهران، نیز حضور داشت، این مساله مطرح شد که بخش خصوصی نباید در مطالبهگری از دولت در تله رانتخواهی و رانتجویی گرفتار شود و خواستهاش از دولت باید بر محوریت خروج دولت از مداخلهگری در بازار باشد که سازوکار فعالیتهای بخش خصوصی را منحرف میکند.
👈گزارش کامل این نشست را در سایت اتاق تهران بخوانید:
https://news.tccim.ir/story?nid=79365
چرا باید کتاب «اخلاق آزادی» را خواند؟
آزادی ارزشی بنیادین است که از نگاه اندیشمندانی چون مورای روتبارد، ریشه در حقوق طبیعی، مالکیت خصوصی و اصل عدم تجاوز دارد. روتبارد ضمن ستایش آزادی بهعنوان حق ذاتی انسان، هرگونه مداخله قهری دولت را رد میکند و بازار آزاد را مظهر خودمختاری و همکاری داوطلبانه میداند.
روتبارد با نقد سوسیالیسم، برابریطلبی اجباری و انحصار دولتی، جامعهای بدون دولت را پیشنهاد میکند که در آن افراد آزادانه و بر اساس ارزشهای خود عمل کنند. این دیدگاه، که در آثاری چون «اخلاق آزادی» و «قدرت و بازار» بهطور منسجم ارائه شده، نهتنها دفاع فلسفی از آزادی است، بلکه دعوتی به بازاندیشی در نقش دولت و توانمندیهای فرد در ساختن جامعهای عادلانه و پویا بهشمار میرود.
کتاب «اخلاق آزادی» که اثری مهم در مجموعه آثار مرتبط با آزادی و آزادیخواهی به شمار میرود را را انتشارات دنیای اقتصاد منتشر کرده است.
اطلاعات بیشتر
@eco_philo_book
📹 ملیگرایی چگونه تعبیر و تفسیر میشود؟
▫️میهندوستی یا ناسیونالیسم؟
▫️جدیدترین نشست «گفتوشنود اقتصادی» با میزبانی مرتضی کاظمی برای چهارمین بار با موضوع «ایران» در گروه رسانهای دنیایاقتصاد برگزار و پس از ارائه موسی غنینژاد و شروین وکیلی دیدگاههای تعدادی از پژوهشگران و علاقهمندان به اشتراک گذاشته شد.
▫️پرسش محوری در این نشست این بود که: ملیگرایی چگونه تعبیر و تفسیر شده و کدام رویکرد مفید و کدام تعبیر زیانبار بوده است؟
▫️ویدیوی کامل را به زودی در وبسایت و شبکههای اجتماعی اکوایران مشاهده کنید.
📺 @ecoiran_webtv
تا آنجا که اهل تفنن متوهمی، با سادهلوحیای که تنه به سفاهت میزند، بخواهد با کنار هم نشاندن چپها، راستها، اصولگرایان و اصلاحطلبان اسلامگرا و … پویش فکری ایجاد کند و جامعه را به سوی توسعه هل دهد ربطی به من ندارد، اما زمانیکه من را هم میخواهد شریک خیالبافیهای خود جلوه دهد دیگر پا از گلیم خود بیرون نهاده و بدون اذن پا در حریم دیگری گذاشته و مرتکب نقض حقوق و اصول اولیه اخلاقی شده است. از همین جا از نظریهپرداز «تکینگی و کورتکس مغز»موکداً میخواهم نام و تصویر من را از کشکول کاسبی خود بیرون گذارد و برود کشک خود را بسابد. با آشفتهذهن میانمایهای که ملت ایران را کم عقل توصیف میکند و بدون درک ظرائف و عظمت زبان فارسی آنرا اسباب عقبماندگی میشمارد تا حکمرانی جاهلانه را توجیه کند سخن از خرد گفتن آب در هاون کوبیدن است.
Читать полностью…