gazalestan | Unsorted

Telegram-канал gazalestan - شعر گلچین (غزلستان )

453

کانال اشعار ناب @gazalestan مدیریت @behzad_uromia کانال پوشاک مارک معروف👇👇 @markmarof

Subscribe to a channel

شعر گلچین (غزلستان )

مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم، با دل های تنها بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر
بم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر
هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم ولی
بعد حافظ خوانی شب های یلدا بیشتر
رفته ای ، اما گذشت عمر تاثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر
زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ تر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر
هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر
بر بخار پنجره یک شب نوشتی :"عاشقم"
خون انگشتم بر آجر حک کنم : ما بیشتر... 

#حامد_عسگری

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

شعری است چشمت- شعرِ شورانگیزِ نیمایی -
چون شعر حافظ‌وارِ من در اوجِ شیوایی


یک باغِ گُل در آب و رنگ عارضت داری
باغِ گلی در فصلِ رنگینِ شکوفایی


و ان طرّهٔ چتری زده بر رویِ پیشانی
یک خرمنِ گل- خرمنِ گل‌های صحرایی -


آه از دلِ آیینه برمی‌خیزد از حیرت
وقت تماشایِ تو در حالِ خودآرایی


یا مرگ در گرداب‌ها، یا وصل در ساحل
دل می زنم باری بدان چشمانِ دریایی


رازی به من گفته‌است چشمانِ سخنگویت
رازِ بزرگی با اشارت‌های شیدایی


وقتی نگاهم می‌کنی، ناگاه خورشیدی
می‌تابد از آفاقِ آن چشمانِ سودایی


زیباتر از آنی که در شعرت بگنجانم
ای عضو عضوت، واژه‌های بکرِ زیبایی!


با عاشقت پرهیزِ یوسف نیست، چشمت را
منعی کن از آن‌گونه اغوایِ زلیخایی


خوش باد گلگشتِ نگاه بی قرارِ من
در فصلِ دیدارِ تو، ای باغِ تماشایی!


تعبیر کن خوابِ مرا: قفل و درِ بسته
ای تو کلیدِ رمزِ این خوابِ معمایی

#استادحسین_منزوی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

Negam Nakon Ba Negat Ghahram

,قدیمی نیم شاد

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

صبح است و نوای بلبلی می‌آید
زان طُرّه، نسیم سنبلی می‌آید

همچون مُژه در دیده‌ی ما جا دارد
خاری که ازو، بوی گلی می‌آید


#سلیم‌تهرانی

🌹💫🌹💫
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

زندگی گاه به‌کام است ‌وبس است
زندگی گاه به‌نام است وکم است
زندگی گاه به‌دام است وغم است
چه به کام
چه به نام
چه به دام
معرکه همت ماست
زندگی میگذرد
حیف باشدکه به شادی نگذرد

آدینه تون زیبا و پراز حس قشنگ 🙏🌺🌸

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

دلا کم رو سوی کاری که هردم درد سر دارد
که هر کس در هوس گردد مراد دل هدر دارد

درا در کوی دلداری که گردی محرم دلها
دلی کو گرد او گردد همه در و گهر دارد

ُ#مولانا
⚡️🌳⚡️
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

تعریف تو از عقل همان بود که باید،
عقلی که نمی خواست سر عقل بیاید!

یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی
آهی که از آیینه غباری بزداید..

از گریه بر خویشتن و خنده دشمن
جانکاه تر، آهی ست که از دوست برآید..

کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم
در فکر چراغی ست که از من برباید..

با آن که مرا از دل خود راند، بگویید؛
ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید!..


#فاضل_نظری✨🍃
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی
‌‌

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

غصه گاهی شاعر و گه روضه خوانت میکند
درنهایت درد هم ، سیر از جهانت میکند

مهربان باشی اگر بی مهری این روزگار
نازنینم عاقبت ، نا مهربانت می کند

شاخه گلهای شقایق هم دگر دلداده نیست
بی وفایی عزیزان، غم گسارت میکند

درد دلهایت بگو ، با کوهای استوار
گفتگو با بی خرد، بی اعتبارت میکند

بخت بد بین که اجل هم ناز دارد بهر ما
بر سفر ما حاضریم، اما جوابت می کند

گر غزال تیز پای وحشی دوران شوی
تیر صیاد اجل ، آخر شکارت می کند


@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

✍ جواد الماسی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

من از نگاه تو شب و شناختم
غزل دیدم و عاشقانه ساختم
تو هر بیت غزل قصه ی چشمات
دلم قافیه شد قافیه باختم
شب چشم تو قیمتی ترینه
به انگشتر عمر من نگینه
همه دنیای من فقط همین

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

چه حالی میدهد دستت به دستِ یار بگذاری
قراری خیس در بارانِ گندمزار بگذاری

مرا دعوت کنی تا باغِ عطرآگینِ فیروزه

به برگِ هر درختی شعری از عطاربگذاری


بهشت و شُرشُرِ رود و کباب و آتش و دود و
اجاقی چاق و قلیانِ دوسیبی بار بگذاری


نسیمت تخت و ابرت رخت و مویت لخت و رامت بخت
به پایت رقصِ خلخال و به دستت تار بگذاری


پیانو از نسیم و برگ، سنتور از نمِ باران
همآوا با قناری پنجه بر گیتار بگذاری


خیالش هم قشنگ است اینهمه توصیفِ شیدایی
اگر این گونه با من وعده یِ دیدار بگذاری

شود شرمنده یِ زیبایی ات استادِ نستعلیق
در آیینه اگر خطی بر آن رخسار بگذاری

تصور کن چه خاهد شد بگویی "دوستت دارم"
شبی که بر دهانم بوسه با اقرار بگذاری

ستاره در ستاره میشمارم عشق در چشمت
در آغوشت مرا تا صبح اگر بیدار بگذاری


شبِ موهایِ خود را پس زدی از چاکِ پیراهن
که منت بر سرِ خورشیدِ کج رفتار بگذاری


گذشت این خاب و من بی تاب و دل بر آب و در اعجاب
که بر رف قاب و شعری ناب و یک خودکار بگذاری

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

شاعر: یاسر سهرابی
تو ببین، وحشی چشمان توأم دختر خوب
که چنین بی سر و سامان توأم دختر خوب

خوشترین خاطره در خلوت خونین خیال
خواب لبخند و پری خوان توأم دختر خوب

نیستی جوهر ی هستی اسرار من است
خط به خط نسخه ی نسیان توأم دختر خوب

تو که در سمت شبی وسوسه پیدا شده ای
پس چرا در پی کتمان توأم دختر خوب؟!

دست پرورده ی هر پیچک پندار زَدَست
تکیه بر نرده ی ایوان توأم دختر خوب

دل رُبایی تو به زیبایی لبخند خدا
یاد آن چهره ی خندان توأم دختر خوب

نَگشود از سَر گیسوی تو آخر گرهی
بسته بهتر که پریشان توأم دختر خوب

بوی پیراهن یوسف که به کنعان نرسید.
همه ی عمر به زندان توأم دختر خوب

می شد از قصه ی این مهر و وفا درس گرفت
بی سبب یار دبستان توأم دختر خوب.

@gazalestan
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

وقتی به دوش خاطره ها می نشانی ام
تا انزوای تلخ غزل می کشانی ام

خود را به سطر سطر نگاهت سروده ام
حتی اگر مچاله کنی و نخوانی ام

من اهل چشمهای توام ای جهان من
گریه نکن که از وطن خود برانی ام

برگی خزان گرفته و پژمرده ام که تو
با باد بی تفاوتیت می تکانی ام

فرهاد و قیس مردنشان شرط عشق بود
یاری کن ای اجل که به یاران رسانی ام


@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

هر تپش در سینه‌ام اندوه پر تکرار داشت
چشمهای عاشق من سرگذشتی زار داشت

ابروانش چون کمان و من شدم تسلیم او
سر به پای او نهادن لذتی بسیار داشت

روزگارِ ناجوانمردِ پر از زخم و هجوم
چون پلنگ عاشقی بر کُشتنم اصرار داشت

التماسم چاره‌ای بر رفتن از شهرم نبود
پای اصرارم مگر کاری به جز انکار داشت

دربه‌در بودم میان قصه‌های ناتمام
قهرمان داستانم ‌گرمیِ بازار‌ داشت

من فقط قربانی نیش خیانت بوده‌ام
زهرِ زخمش لذتی شیرین‌تر از هر بار داشت

#بهناز_پالیزبان

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

در دلـم دردیسـت اما مرهـمش گم ڪرده ام

هرچہ شعرآمدبہ ذهنم وقف مردم ڪرده ام

بے هدف هرشب تو را ازذهن خود خط میزنم

بے حضورت با دلـی پـر ، زل بہ ساعت میزنم

روزگارے عــهد ڪردے، پای من جان میدهے

چون دروغ محض گفتے جایے تاوان میدهے

غرق در عمق نگاهت بودم و طوفان شدے

پس زدے دریاے عشقم را، خودت، ویران شدے


@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

‌༅࿇༅═════════‎‌‌‌‌‌‌┅─


ازغم و شادی اگر گویم تورا شیدا کنم
محشری ناگفتنی از عشق تو برپا کنم

دست در دستت گذارم ای بت رعنای من
عشق خودرا ماه من در عاشقی پیدا کنم

گر کلید قلب تو باشد شبی دردست من
میگشایم عاشقانه قلب خود را جا کنم

می برم در ماسوا ازبند آزادت کنم
وادی شعر تورا باعشق تو معنا کنم

این دل آرام تو می باشد چه پرجوش وخروش
با دف و تنبورو نی امشب چه شوری پاکنم





#شهريار
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
من آن نگینِ سلیمان به هیچ نَسْتانَم
که گاه گاه بر او دستِ اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریمِ وصال
رقیب محرم و حِرمان نصیبِ من باشد
هُمای گو مَفِکَن سایهٔ شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد
بیانِ شوق چه حاجت؟ که سوز آتش دل
توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
هوایِ کویِ تو از سر نمی‌رود آری
غریب را دلِ سرگشته با وطن باشد
به سانِ سوسن اگر دَه‌زبان شود حافظ
چو غنچه پیشِ تواش مُهر بر دهن باشد
 
#حافظ
#خوش_است_خلوت

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

خرم آن عاشق که آشوب دل و دینش تویی
کار فرمایش محبت، مصلحت بینش تویی

شورش عشاق در عهد لب شیرین لبت
ای خوشا عهدی که شورش عشق و شیرینش تویی

عاشق روی تو می‌نازد به خیل عاشقان
پادشاهی میکند صیدی که صیادش تویی



#فروغی_بسطامی
🥀👌

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

جمشید اگر جام جمش را بفروشد
مجنون لقب محترمش را بفروشد

آدم برود محضر جبریل امین
و تک برگی حق القدمش را بفروشد

بعد از سفری با دم کوتاه خروسش
عباس بیاید قسمش را بفروشد

شاعر بنشیند لب اندوه خیابان
چای و غزل تازه دمش را بفروشد

قابیل برای دیه حضرت هابیل
یک دانگ هوای حرمش را بفروشد

درویش تبرزین بزند بر دل کشکول
در کوچه خیابان کرمش را بفروشد

من میخرم اینها که فروشی است
ولیکن لعنت به کسی که قلمش را بفروشد


خطاب با راسته هایی که وجدان و‌کشورش را میغروشد

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )


صبح تمنا دمید، دل چمنستان ‌کنیم
یوسف ما می‌رسد، آینه سامان ‌کنیم

قابل این آستان جبهه نداریم، حیف
سبزهٔ خاک رهیم، سجده به مژگان کنیم


#بیدل_دهلوی

🌹💫🌹💫
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

می‌رود دستم به کار... امّا دلم آماده نیست
با چنین حال بدی از عشقْ گفتن ساده نیست

حال امروز مرا با خون دل باید نوشت
روزگارِ گفتن از معشوق و زلف و باده نیست

سوختم تا عاقبت این نکته را آموختم
عشق، آن‌چیزی که در ظاهر نشانم داده نیست

تاول پایم به من آموخت از آغاز راه
هیچ امّیدی به پایان خوش این جاده نیست

بر سر بازار، یوسف را به زاری می‌برند
این که رسم دستگیری از به‌‌چاه‌‌افتاده نیست!

دست من کوتاه بود و سقف رؤیاها بلند
عشق در اندازه‌های این رعیّت‌زاده نیست

#سعید_ایران_نژاد


🌷🌷
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

دیوانه نبودم ڪه دل از خلق بریدم



یڪ عمر نفهمید ڪسی حرف دلم را

#احسان_انصاری🎶❤️🥀

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را

بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را

در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی
#امیرخسرو_دهلوی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است
رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است

ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است

سفره‌دار توام ای عشق بفرما بنشین
نان جو زخم و نمک خون جگر بسیار است

هر کجا می‌نگرم مجلس سهراب‌کشی است
آه از این خاک بر آن نعش پسر بسیار است

پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید
پشت دلتنگی‌ام اما و اگر بسیار است

اشک آبادی چشم است بر آن شاکر باش
هرکجا جوی روانی است کپر بسیار است

سال‌ها رفت و نشد موی تو را شانه کنم
چه کنم دوروبرت شانه به سر بسیار است



✍ حامد عسکری
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

((حکایتی از جامی ( هفت اورنگ _سلامان و ابسال))

حکایت مجنون که در بادیه ((  رویه شنهای بیابان ؟
با انگشت خود  ر ی  ریگ  متنی برای عشقش می‌نویسد

یکی  گفت:
این نوشتن چیست و این نوشته برای کیست
گفت این نام لیلی است که به نوشتن آن می نازم
چون او به دست نیست با نام او عشق می بازم
_______
شعر مربوطه👇👇👇👇
درج شده در کانال شعر غزلستان
@gazalestan      کانال اشعار ناب  
@jalebeestan   کانال  جالب و علمی
__________
دید م
جنون را یکی صحرانورد
در میان بادیه بنشسته فرد
ساخته بر ریگ ز انگشتان قلم
می زند حرفی به دست خود رقم


گفت ای مفتونِ شیدا چیست این؟
می‌نویسی نامه؛ سوی کیست این؟
هر چه خواهی در سوادش رنج برد
تیغ صرصر خواهدش حالی سترد
کی به لوح ریگ باقی ماندش؟
تا کسی دیگر پس از تو خواندش؟
گفت شرح حسن لیلی می‌دهم
خاطر خود را تسلی می‌دهم
می‌نویسم نامش اول وز قفا
می‌نگارم نامه عشق و وفا
نیست جز نامی ازو در دست من
زان بلندی یافت قدر پست من
ناچشیده جرعه‌ای از جام او
عشق‌بازی می‌کنم با نام او
 

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

یک شهر را دیوانه با پیراهنت کردی
لیلا چرا پیراهن زیبا تنت کردی ؟!

فرعون شهرم ، دل به دریا زد همان شب که
جادوگری با چشم های روشنت کردی

تو دخت چنگیزی که ما را مثل نیشابور
آواره ی دیوار چین دامنت کردی

من بچه بودم ، خوب و بد قاطی شد از وقتی
شوری به پا آن شب تو با رقصیدنت کردی

ما دست کم ، یک کوچه با هم رد پا داریم
یادی اگر از پرسه های با مَنَت کردی

دریا بیا ، آغوش شهر ساحلی باز است
ساحل نمیداند چه با پاروزنت کردی

بانو ! نمیگویی خدا را خوش نمی آید !؟
یک شهر را دیوانه با پیراهنت کردی

از مجموعه «لیلا دختر چنگیز» از محمد #سعید_مهدوی


@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

تا بیایی دل من آب شده، دیر نکن
بی خودی این ور و آن ور نرو و گیر نکن

در مسیرت نکند عاشق هر کس بشوی
خلق را با دو سه لبخند نمک گیر نکن

با تو بودن غم و شادی، خوشی و ناخوشی است
من جوانم بخدا، زود مرا پیر نکن

نازبانو کمی از ناز بکاه و من را
با جماعت همه جا دست به شمشیر نکن

لحظه ای عاشقی و لحظه ی دیگر فارغ
عشق را عاطفه را این همه تحقیر نکن

من که افتاده ام از چشم همه، پس تو مرا
مثل بیگانه در این محکمه تکفیر نکن

ای که زیبایی تو آفت دین و دنیاست
دست و پاهای مرا در غل و زنجیر نکن

بهتر این است فقط خاطره ای باشم و بس
پس تو و خنجر و این سینه و تأخیر نکن!

شاعر : #محمد_فرخ_طلب

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

گفتم: «بِدَوم تا تو همه فاصله ها را»
تا زودتر از واقعه گویم گِله ها را

چون آینه پیشِ تو نشستم که ببینی
در من اثرِ سخت ترین زلزله ها را

پُر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را

ما تلخیِ نه گفتن مان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بله ها را

بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یک بارِ دگر پر زدن چلچله ها را

یک بار هم ای عشقِ من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را
 
#محمدعلی_بهمنی

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

"عاشق شو"

🎙
#سالار_عقیلی

ملایم

@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

حمیرا _ دل عاشق

🎼🎼☕️☕️
@gazalestan کانال اشعار ناب @jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…

شعر گلچین (غزلستان )

شنبه شد، پنجره از آمدنت وا مانده
دوسه تا دلهره از جمعه، ز تو جا مانده

جمعه و شنبه دگر فرق ندارد بے تو
تا میان من و تو فاصله بر جا مانده

#مسعود_محمدپور
🍃🌸🍃🌸🍃

@gazalestan کانال اشعار ناب
@jalebeestan کانال جالب و علمی

Читать полностью…
Subscribe to a channel