✍تصاویر گلها، گیاهان، ستارگان، ابزار جنگی، شخصیتهای ادبی و ... همرا با توضیحات و نمونههای از شعر و نثر. ✍فیلمها و کلیپهای ادبی https://t.me/joinchat/AAAAAE_PKsBjBFtvmZ9XNg ارتباط با ادمین جهت ارسال تصاویر: @MaryamBehvandi
گریه های بعدِ تو
استادحسین زمان
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
**یادی از
#استادپرویزمشکاتیان
به مناسبت زاد روزش
و آلبوم «وطن من»
«وطن من» آلبومی با آهنگسازی پرویز مشکاتیان و خوانندگی زندهیاد ایرج بسطامی است که در سال ۱۳۷۳ منتشر شد. سبک این آلبوم سنتی و دارای ۵ قطعه است. «وطن من» چهارمین آلبوم مشترک مشکاتیان و بسطامی است. این آلبوم به همراه «افشاری مرکب» معروفترین آلبومهای حاصل همکاری آن دو هستند.
نخستین قطعه آلبوم «وطن من»، تصنیفی است همنام آلبوم، با شعری از ملکالشعرای بهار. بسطامی دو بیت آغازین این تصنیف را ابتدا پایین و غمآلود میخواند و بعد دوباره همان ابیات را در اوجی سوزناک اجرا میکند. مشکاتیان درباره آواز بسطامی در این قطعه گفته است: «ایرج قطعه وطن من را به بهترین شکل خواند که از آن زیباتر نمیشد. چیزی که در نهانخانه هر ایرانی است، ایران است که برایش اشک میریزیم، شعر میگوییم، آهنگ میسازیم و ... درک عظمت و شکوه یک مقوله است و اجرای آن مقولهای دیگر و ایرج این قدرت را داشت.»
یاد و خاطره هر دو استاد گرامی باد.
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
به احترام استاد حبیب یغمایی ( ۱۲۸۰ درخور-۲۴ اردیبشت۱۳۶۳ش)موَسس ومدیر مجله یغما. شاعری رند و ظریف گو، نویسنده ای بی پروا و ایجاز پیشه ،دوستی شیرین سخن، پُر از خاطره های تازه ونشنیده از بزرگان زمانه.
قبلا عرض کردم در سال۱۳۵۲ ،دوران دانشجویی ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان به پایمردی و راهنمایی استادی عزیز-که تربت اوباد عنبرین- دکترفرهاد آبادانی، مشترک سه مجله معتبر روز شدم، راهنمای کتاب، یغما و سخن، هرسه را با تخفیف ۵۰٪ دانشجویی ( آن زمان رتبه استادی و دانشجویی و معلمی، درهرساحتش فرّوشکوهی داشت) - هر سه مجله معتبر را تا آخرین شماره انتشار، به گونه مجلّد،الان درکتابخانه ام دارم.
مجله یغما را بسیاردوست می داشتم به احترام نویسندگان بزرگی چون مجتبی مینوی،اسلامی ندوشن، ایرج افشار، باستانی پاریزی، سعیدی سیرجانی،غلامحسین یوسفی و... واشعاری که حبیب یغمایی برمی گزید ومی دانستم رازی در این انتخاب است، خواه آن شعر از ،حسن وثوق یاوثوق الدوله یدالله بهزاد ،حمیدی شیرازی، امیری فیروزکوهی و سعیدی سیرجانی باشد.یا دیگری.
جاذبه دیگر، نمک پاشی شاعرانه استادحبیب یغمایی بود،موجز امایک جهان معنی ونکته رندانه یا به قول امیری فیروزکوهی " تک مضراب حبیب" باخود داشت، درست برهدف می زد هم شیرین هم نمکین. چنانکه روزی مقاله ای از امیری فیروز کوهی را ، که حبیب باچهارپنج کلمه دوستانه نواخت اما کفر امیری را در آورد، ومقاله آتشینی زیر " امان از تک مضراب های حبیب" دریغما نوشت وحبیب هم بدون حذفی، آن را چاپ کرده بود بدون این هیچکدام ره کینه ودشمنی وقهری پیشه کرده باشند
حبیب یغمایی درشاعری هم به فتوای استاد یوسفی و اخوان ثالث از استادان گزیده گو بود که درتصحیح کلیات سعدی مخصوصاً غزلیات وقصاید سعدی یار توانای ذکاء الملک محمدعلی فروغی بود. کتاب گرشاسب نامه اسدی که درسال ۱۳۱۵ تصحیح وچاپ کرد هنوز چاپ معتبر زمانه است و ایضاً منتخب شاهنامه اش.
شعر روباه وکلاغ او در کتاب های دبستان که هنوز کسی با دید نقد ننگریسته که بگوید یک واژه اضافی یاحشو در آن مثنوی راهی ندارد
حبیب ۳۱ سال مجله یغمارا باایثار جوانی وتندرستی خویش منتشر کرد، اما سرمقاله آخرین شماره مجله که وداع باخوانندگان ومجله اش بود و چشمانش و پاهایش به قول فردوسی " آهو گرفته بود" اشک هر خواننده وداننده اهل ادبی را در می آورد.
چند شعر او سرمشق دیگر شاعران قرار گرفت از جمله:
تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را...
که
استاد شهریار و رعدی آدرخشی را برانگیخت به نظیره گویی با او روی آورند
غزل زیبا وشیوای دیگر او:
نه نماز بامدادی، نه دعای شامگاهی
نه زچشم توبه اشکی، نه زسوز سینه آهی
وصیت نامه منظوم وطنز آمیز او با مطلع:
من نمی خواهم که بعد ازمرگ من افغان کنند
دوستان گریان شوند ودیگران گریان کنند...
قطعه ای سوزناک که برای نابینایی آخر عمر سرود بامطع:
نازنین چشم من،کجا رفتی
بی وفا بی وفا،چرا رفتی
محرم آشنای من بودی
از چه ای محرم آشنا رفتی...؟
روانش شاد باد که از خدمتگزاران صدِّیق روزگار مابود.
#استادمسعودتاکی
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
اا.═.🌸.═════════╔
همیشه خِرَد پاسبانِ تو باد
همه نیکی اندر گمانِ تو باد
اا.═════════.🌸.═╚
🔶 دکتر علیرضا قیامتی
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
.
طالبان، جلال آلاحمد را هم ممنوع کرد
فهرست نویسندههای ممنوعه جدید در حکومت طالبان؛ از جلال آلاحمد تا غلامحسین ساعدی هم ممنوع شد
لیست کتب و نویسندههای ایرانی ممنوعه در حکومت طالبان طولانیتر شده است. براساس اطلاعات رسیده به «فرهیختگان»، در لیست جدید نام نویسندگانی مانند جبران خلیل جبران، علی صفایی حائری، علامه طباطبایی، محمدعلی جمالزاده، جلال آل احمد، غلامحسین ساعدی و هوشنگ گلشیری به چشم میخورد که کتابهایشان در افغانستان ممنوع شده. البته به گفته کتابفروشان هنوز لیست رسمی به آنها اعلام نشده اما کتابهای این نویسندگان در بازدیدهای مکرر از کتابفروشیها جمعآوری میشود.
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
سالروز درگذشت عینالقضات همدانی
#دکترسلمانساکت
دربارهٔ زادروز عینالقضات همدانی اطلاع اندکی داریم و تنها میدانیم که در سال ۴۹۰ ق. دیده به جهان گشوده است. بهعکس، به گزارش عمادالدّین کاتب اصفهانی در خریدةالقصر (ج ۳، ص ۱۳۸) میدانیم که قاضی همدانی «در شبِ چهارشنبه، هفتم جمادیالاخری سال ۵۲۵ ق. در همدان به دار آویخته شد.»
این تاریخ به تحقیق دوست ارجمند و فاضلم، دکتر یونس کرامتی برابر است با ۲۲ یا ۲۳ اردیبهشتماه ۵۱۰ ملکشاهی، با احتمال بیشتر ۲۲ اردیبهشتماه.
بنابراین پیشنهاد میکنم این روز، یعنی ۲۲ اردیبهشتماه در تقویم رسمی کشور به نام عینالقضات همدانی نامگذاری شود تا بهانهای باشد برای بزرگداشت سالانهٔ این متفکر بزرگ و ارزندهٔ ایرانی در این روز.
***
عینالقضات در تمهیدات (ص ۲۳۶) نوشته است:
بار خدایا محبّان خود را تا چند کُشی؟
گفت: چندانکه دیت یابم.
گفتم: دیت ایشان چه میباشد؟
گفت: جمال لقای من دیت ایشان باشد.
ما کلید سرّ اسرار بدو دادیم، او سرّ ما آشکارا کرد، ما بلا در راه او نهادیم تا دیگران سرّ ما نگاه دارند.
ای دوست هان سرِ چه داری؟ سرِ آن داری که سر دربازی تا او سرّ تو شود؟ دریغا هر کسی سرِ این ندارد.
فردا باشد روزی چند عینالقضات را بینی که این توفیق چون یافته باشد که سرِ خود را فدا کند تا سروری یابد!
۲۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
(یادی از استاد محمدرضا باطنی)
[دنبالهٔ مطلب]
#دکتراحمدرضابهرامپورعمران
مولر در این اثر به کارکردِ سیاسیِ تبلیغات در جنگ آمریکاییها علیهِ ویتنامیها و نیز سرکوبِ یهودیان ازسوی نازیها اشاراتیدارد. نویسنده همچنین به نامگذاریهای فریبکارانهٔ حکومتها میپردازد که روایتِ طنزآمیزش در رمانِ «۱۹۸۴» اثرِ جورج اورول ترسیمشدهاست. در اثرِ اورول، ازجمله «وزارتِ جنگ»، «وزارتِ صلح» و «وزارتِ تفتیشِ عقاید»، «وزارتِ حقیقت» خواندهشدهاست! فراوردهها نیز در نظامهای تمامیتخواه چنین نامگذاریمیشوند: «جینِ پیروزی»، «سیگارِ پیروزی» و «قهوهٔ پیروزی»!
نویسنده همچنین به بررسیِ جزوهای میپردازد که «وزارتِ مطبوعاتِ» نازیها در آن، شایستها و ناشایستها را فهرستکردهبودند:
بهجای «روزِ عزای ملی»: «روزِ یادبودِ قهرمان»
بهجای «دولتِ فرانکو»: «دولتِ ملی فرانکو»
بهجای «سربازِ شوروی»: «عضوِ ارتشِ شوروی»
(دربارهٔ زبان: مجموعه مقالات، محمدرضا باطنی، انتشاراتِ آگاه، چ سوم، ۱۳۷۴، صص ۱۸_۹).
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
۲۱اردی بهشت، یادی از غزاله علیزاده
نویسندهی ایرانی که رمان دوجلدی «خانهی ادریسیها» از آثار اوست.
او کار ادبی خود را از دههی ۱۳۴۰ و با انتشار داستانهای کوتاه در مشهد آغاز کرد.
***
همهچیزمان را با خیالمان میسازیم؛ تا هست نمیبینیمش، وقتی از دست رفت، خاطرهاش را ستارهباران میکنیم.
***
«ما همیشه دیر میرسیم؛ رسم داریم که دیر برسیم. ملتی دیریایم. به ضیافت ِ فرشتگان نیز اگر دعوت شویم، زمانی میرسیم که بقایای سُرور را، بادهای مسموم ِ شیاطین به اینسو و آنسو میبرند.»
#غزالهعلیزاده
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
#سعدی
ماهور
آواز و عود : #عبدالوهابشهیدی
سنتور : #فرامرزپاپور
تار : #جلیلشهناز
کمانچه : #علیاصغربهاری
نی : #حسنناهید
تنبک : #حسینتهرانی
بیستم اردیبهشت سالگرد خاموشی نوازنده و خواننده نامدار و ارزنده گلها، استاد #عبدالوهابشهیدی
یادش گرامی باد.
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
بهمناسبت نوزدهم اردیبهشت، زاد روز #جبارباغچهبان
«تلفن گُنگ» یا «گوشی استخوانی» را زندهیاد جبار باغچهبان اختراع کرد. شاگردان کرولال، با گرفتن میلهٔ آن به دندان، میتوانند ازطریق استخوان فک، ارتعاشات صوتی را دریابند. باغچهبان دربارهٔ اختراع دستگاه گفتهاست: «در پانزدهسالگی گوش راستم در تصادفی کر شد… مرا پیش سیدی بردند… سید عالیجناب پانزده روز دواهایی در گوشم میریخت و دعاهایی میخواند… یکی از این دواها نفت بود! سید یک ساعت را نزدیک گوشم میگرفت، نمیشنیدم؛ ولی وقتی آن را به گوشم میچسباندم، احساس میکردم میشنوم. روزی کنجکاو شدم و ساعت را با دندان گرفتم و احساس کردم میشنوم… عذر سید خواسته شد! بعدها، هنگامی که به تعلیم کرولالها مشغول بودم، این موضوع یادم آمد و آنها را با گرفتن ساعت در دهان امتحان کردم و چون نتیجه مثبت بود، به فکر ساختن گوشی استخوانی افتادم…» مشابه این دستگاه حدود ۳۸ سال بعد توسط دو مخترع آمریکایی کاملتر ساخته شد و ناشنوایان از آن همچون سمعک استفاده میکنند.
(برگرفته از وبگاه بنیاد پژوهشهای ناشنوایان، زندگینامهٔ جبار باغچهبان)
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
🎧 کلاس حافظشناسی
🎤 دکتر محمدجعفر محجوب
👈 دانشگاه کالیفرنیا - برکلی
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
حریم ِ حُرمت ِ امید، تبریک
درخشان گوهرِ توحید، تبریک
ز گلزار ِ سحرگاه ِ امامت
طلوع هشتمین خورشید، تبریک
#دکترنصرتاللهصادقلو
میلاد با سعادت امام رضا (ع)مبارک
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
#استادرشیدیاسمی
نویسنده، مورخ، مترجم، شاعر
کُرد؛
پیوستگی نژادی و تاریخی او
کُرد یکی از شاخههای درخت کهنسال برومند نژاد ایرانی است که همواره در نقاط مختلف ایران با عزت و احترام زیسته و پیوندهای محکم، او را به سایر شاخههای این درخت مربوط ساخته است و یک قسم سرگذشت تاریخی آنها را به هم اتصال بخشیده است.
مکرر اتفاق افتاده که ایران، یعنی کانون نژادی کُرد دستخوش تطاول بیگانگان یا ضعف و هرجومرج داخلی شده است. در این فواصل امرای کُرد اطاعت نکردن از آن زمامداران را فریضۀ خود شناخته سر به طغیان برداشتهاند، ولی طغیان آنان محدود به حدود معین و برای مقصود و وقت معین بوده است.
هرگز عصیان آنها نسبت به قوم و نژاد خود نبوده که بتوان آن را دلیل افتراق شمرد. بهعکس اسناد تاریخی ثابت میکند که وفاداری طوایف کُرد، چه آنها که در کوهستان زاگرس و ماورای آن بودهاند، چه آنها که در پارس و سایر بلاد ایران مسکن داشتهاند نسبت به ایران خیلی بیشتر از سایر طوایف ایرانینژاد بوده است.
کُردستان را میتوان میدانی دانست که خون ایرانیان قدیم و جدید در آنجا و برای آنجا ریخته شده است. از روزی که آمادا (ماد قدیم) در برابر تیکلات پیلستر و سارگن و آشوربانیپال ایستادگی کرد و عاقبت ساکنان غرب ایران بر نینوا دست یافتند و آشور را برانداختند کوشش و مجاهدۀ ساکنان این قطعۀ ایران در تواریخ ثبت است تا برسد به روزگار هخامنشی و عهد اشکانی و ساسانی و دورۀ اسلامی. هر ورقی را که از تاریخ برمیگردانیم میبینیم صفوف نیروی ایران دوشبهدوش ساکنان کُردستان کنونی در برابر خصم صفآرایی کردهاند و این اعدا که گاهی به نام آشوری و گاهی به اسم یونانی و رومی و مغول و غیره پیش میآمدهاند اکثر متوجه این قطعه از ایران بودهاند و سلاطین آشوری و رومی و غیره هر وقت خواستهاند به قلب ایران ضربتی جانگزای وارد آورند کُردستان را مَطمح نظر خود قرار دادهاند. چنانکه حملۀ آنتوان سردار روم به تخت سلیمان و هراکلیوس (هرقل) به شیز که همان تخت سلیمان است نشانۀ اهمیت و اعتبار این قطعۀ ایران در اقطار داخلی و خارجی تواند بود. درواقع جنگهای ایران و روم غالباً میدانش حدود کُردستان است.
کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او
استاد غلامرضا رشید یاسمی، صص ۸–۷
#ایران
#کردستان
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
آسوده خاطرم
که تو در خاطر منی
#سعدی
یاد عزیزان رفته به خیر🖤
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
زبان خوزی زبانی ۳۰۰۰ ساله
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
"حسین زمان"
#دکتراحمدرضابهرامپورعمران
موسیقی و ترانه و آواز همیشه در حاشیهی زندگیام حضوردارد. اگرچه هیچگاه اهلِ مجموعهکردنِ نوار و سی دی و فلش نبودم و نیستم و اغلب سعیمیکنم از فرصتهای پیشآمده درویشانه بهرهببرم. در خودرو، خیابان یا خانه، همواره گوشبهزنگ شنیدن ام.
ازهمان خردسالی در شنیدنِ صداها و نواهای تازه گوشِ حساسی داشتم و دارم.
یادممیآید چهارپنج ساله بودم و عمهام که چندماهی بود مادرشدهبود میخواست جایی برود. به من گفت بنشینم و پاهایم را درازکنم. و بچه را خواباند روی پایم. برای آنکه حوصلهام سرنرود نواری را گذاشت و رفت: "اگه عشق همینه اگه زندگی اینه ...".
چندسال بعد داشتم با روسریِ مادرم در جوی پشتِ خانهمان ماهی میگرفتم که کاسِتی پیداکردم. گفتم حتماً آب خرابشکرده. بردم با ضبطِ همسایه و بچهاش گوشدادیم: "آمِنه! آمِنه! عشقِ تو ...".
بعدها اغلبِ آهنگهای غیرِ مجازِ قبل و بعد انقلاب را از رادیو کویت میشنیدم.
اما دانشجو که شدم درست در سالهای پایانی دورهی کارشناسی اینجا و آنجا صداهای تازه بهگوشمیرسید. تا آنجا که بهیاددارم اغلب خودِ صداوسیما آنها را پخشمیکرد. و ناگفته نماند اینها چندان هم "صِدا"های تازهای نبودند. بیشترشان "صَدا"های "صِدا"های آنور آب بودند.
هرچه بود در "آن کویرِ وحشت" غنیمتی بود؛ و ما هم نسلی، اگرچه کمتر خوشحال، اما بسیار "خرسند" بودیم.
دههی هفتاد، دههی انفجارِ صداها بود؛ صداهایی که بعدها به فریادها هم کشیدهشد. قاسمِ افشار، محمد اصفهانی، ناصر عبداالهی، خشایارِ اعتمادی و دیگران. اما من قبل از همهی اینها سالِ هفتاد و دو، در حیاطِ دانشکدهی ادبیاتِ حصارکِ کرج، طیّ مراسمی صدایی تازه شنیدم که آن سالها این آهنگش مشهور بود: گل میروید ز باغ گل میروید ... .
همزمان بهویژه در برنامههایی نظیرِ "ساعت خوش" خاوری و گودرزی و دیگرانی هم آمدند و تابوها ترکبرداشت.
حسین زمان حنجرهای زخمی و صدایی شکسته داشت. آهنگِ "مسافر"ش نمونهوار این حالات را در خود دارد. در فضای دوم خردادی گلکرد و در انتخاب شعرهایش هم گرایشی به شاعران و ترانهسرایانِ میانهرو داشت. اعتراضهایش همچون شعرهای قیصر بیشتر گلهگزارانه و ازسرِ خیرخواهی بود.
بعدها که درها بسته و دریچهها تنگتر شد، کنارگذاشتهشد. و سالها خبری و صدایی از او نمیشنیدم تا یکیدو ماه پیش که جایی گفتهبود دخترم که بازداشتاشکردهاند از من پرستاریمیکرد. پس بیمار بود. و دیروز هم، چه زود رفت. یادش گرامی!
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
مجمع خوبان دو عالم:
ایستاده از چپ:
شفیعی کدکنی، جلال خالقی مطلق، ایرج افشار، بهرام بیضایی
نشسته از چپ: سایه، پرویز مشکاتیان
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
اا═.🌸.═════════╔
باز باران با ترانه ...
اا═════════.🌸.═╚
🔶 شعری به یادماندنی از گلچینِ گیلانی
🔶 دکتر رشید کاکاوند
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
✨هو✨
واعظ كه مواعظش به جز نيش نبود
صوفي كه دمي به حالت خويش نبود
افسوس كه مردان قلندر رفتند
گشتيم بسي اثر ز درويش نبود...
🍃جناب صفی علیشاه اصفهانی🍃
رسم درویشان بر این است که اگر به تشنه رسند آب دهند و سر به زیر دارند و نظاره میکنند، پس ازین طایفه هر که خود را انگشت نمای خلق میکند بیقين بدان که نه ولى و نه عارف است، مالدوست و یا جاه دوست است و به دنبال دنیاست، درویش نه همچون اهل دنیا باشد از آن جهت که اهل دنیا به ضرورت دنیا، دنیا را حاصل میکنند و درویش نه در دنیاست بلکه در عقباست.
🍃انسان کامل
عزیز الدین نسفی🍃
سفرگاه عرفان شرق
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
مرثیه
مرگِ او، زندگیِ دوّم او بود،
که گردید آغاز.
شیشهٔ عطری،
سربسته،
سرانجام شکست.
همگان بو بُردند،
که چه چیزی را دادند از دست.
#دکترمحمدرضاشفیعیکدکنی
#مریممیرزاخانی
[۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ – ۲۳ تیر ۱۳۹۶]
به مینو روانش همی شاد باد🖤
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
مامان به من یاد داد: «تو نمیتوانی کسی را که دوست داری رنج بدهی».
او هرگز کسی را که دوست داشت رنج نداد. این تعریف او بود، «معصومیت» او.
رولان بارت، ترجمه محمد حسین واقف
موسیقی فوق العاده زیبا و آرامش بخش "Felitsa" اثری ماندگار از یانی ..
یانی در یکی از کنسرت های خود این موسیقی زیبا را به مادرش هدیه کرد.
روز جهانی مادر مبارک باد
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
(یادی از استاد محمدرضا باطنی)
[بخشِ نخست]
#دکتراحمدرضابهرامپورعمران
صادقِ هدایت، ملکالشعراء بهار و ابراهیمِ پورداوود از پیشاهنگانِ توجه به زبانهای باستانی در سدهٔ بیستم بودند. این بزرگان و دانشورانِ خودساخته درکنارِ برگردانِ برخی متون به فارسی گاه به مباحثِ زبانشناختی (بهویژه مباحثِ دستوری و واژهشناختی نیز میپرداختند). حسّ میهندوستی این چهرهها پررنگ بود اما نه بهمیزانِ میهنپرستیِ سرهگرایانِ سرسختی همچون احمدِ کسروی، محمدِ مقدم و صادقِ کیا. اینان برای رسیدن به زبانی پاک، بر احیاء واژههای کهن (هرچند مهجور و کمکاربرد) و نیز برساختنِ واژههایی بهجای کلماتِ جاافتادهی عربی اصرارداشتند.
نسلِ بعدی اما بیشازآنکه گرایشهای سرسختانهی ملی داشتهباشد، تربیتیافتگانِ مکاتبِ زبانشناسیِ نوین در فرنگ بودند. دانشورانی که زیرِ نظر زبانشناسانی برجسته دانشآموختند و ازهمینرو به بررسیِ فارسیِ معاصر علاقمند بودند. در این زمرهاند استادانی همچون یداللهِ ثمره، ابوالحسنِ نجفی، علیمحمدِ حقشناس و علیاشرفِ صادقی. برخی از این چهرهها به زبانشناسیِ تاریخی گرایشداشتند؛ گروهی به زبانشناسی و آواشناسی و فرهنگنویسی؛ و برخی نیز همزمان به چند حیطه از این دانشها. دراینمیان استادان نجفی و حقشناس بیشتر به مطالعاتِ ادبی و بلاغی توجهداشتند. ناگفتهنمانَد، تأکید برخی از استادانِ نواندیشِ ادبیات (استادان شفیعیِ کدکنی و پورنامداریان) بر بایستگیِ پیوندِ بینارشتهای میانِ مطالعاتِ زبانشناختی و ادبی، موجبِ تقویت و گسترشِ این نگاه درمیانِ دانشجویان نیز شد. این گرایشِ زبانشناسانِ ایرانی به مطالعاتِ ادبی، امروز بیشاز هرکسی در آثارِ دکتر کوروشِ صفوی نمایان است.
استاد باطنی آنگونه که نوشتههایشان گواهیمیدهد کمتر به ادبیاتِ فارسی و مطالعاتِ ادبی پرداختهاند. حتی درمیانِ منابعِ اثرِ شاخصِ ایشان («توصیفِ ساختمانِ دستوریِ زبانِ فارسیِ») بهخلاف آثارِ مشابه هیچ اثری از ادبیاتِ کهن یا مکتوبِ ایران دیدهنمیشود. البته میدانیم که نویسنده به توصیفِ دستورِ فارسیِ معاصر توجهداشته و خود نیز در مقدمه یادآورشده تحلیلهایش بر یازدههزار عبارتِ فارسی و نیز شمّ زبانیِ خودِ نویسنده (بهعنوانِ گویشورِ این زبان) استوار است.
استاد باطنی که خود فرهنگنویسی بزرگ بودند، بهخلافِ ادیبان و زبانشناسانِ محافظهکار در بحثِ از درستنویسی نیز شیوهٔ توصیفی را میپسندیدند و مردم را صاحبانِ زبان و متولیانِ اصلیِ تشخیصِ درستیها یا نادرستیهای آن میدانستند. ایشان مواجههٔ تجویزی و آمرانه در این حیطه را مخالف با ماهیتِ زنده و پویای زبان، و درنتیجه بیتوجهی به واقعیتهای علمی میدانستند. این نگرشِ ایشان، در چندین مقاله که در نقدِ «غلط ننویسیمِ» استاد نجفی نوشتهاند، آشکار است.
از میانِ انگشتشمار مقالاتی که استاد باطنی دربارهٔ مباحثِ ادبی یا درپیوندبا ادبیات نوشتهاند، مقالهای دیدهمیشود با عنوانِ «کلماتِ تیره و شفّاف: بحثی در معناشناسی». این مقاله، درکنارِ کتابِ «معنیشناسی» اثرِ دکتر منصورِ اختیار، از نخستین مطالبی است که زبانشناسی خبره نوشته و بهکار ادیبان نیز میآید. این مقاله نخست در مجلهٔ «سخن» (۱۳۵۶) منتشرشد. پساز نزدیک به پنجاهسال، همچنان خواندنی و آموزنده است.
اما استاد مقالهای مهم نیز دارند باعنوانِ «زبان در خدمتِ باطل». این مقاله که نخستینبار («نقدِ آگاه» ش ۳، بهارِ ۱۳۶۳) مدتی پساز «بازنشتگی اجباریِ» (بخوانید «اخراج» و «پاکسازی») استاد منتشرشد، پاسخی فرهنگی بوده ازجانبِ دانشوری که سلاحی جز قلم دردستنداشته به رفتارِ جزماندیشانهٔ کسانی که آن روزها سریپرشورداشتند.
مقالهٔ «زبان در خدمتِ باطل» باتوجه به وضعیتِ آن روزهای نویسنده، نه مقالهای صرف که نوشتهای وجودی بوده و کارکردی افشاگرانه داشتهاست. این نوشته، معرفیِ فصلی («ارتباطِ تحریفشده») است از کتابِ «نقشِ سیاست در ارتباط» (۱۹۷۶) اثرِ کلوس مولر. نویسنده در این اثر، به «دستکاریِ زبان» و «سوءاستفاده» از آن ازسوی نظامهای تمامیتخواه اشارهمیکند. شیوههایی که برای «فریبکاری» و «دروغگفتن» به مردم، و «تهمتبستن» و «دشنامدادن» به مخالفان بهکارگرفتهمیشود. به باورِ مولر، از این منظر کارکردِ زبان نه «ایجادِ ارتباط» که درحقیقت «استتارِ اندیشه» است.
(ادامه در ص بعد)
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
امّا دلیل تهران
تهرانی از دلایل پنهان است:
مجموعههای تنهایی
تاریخ این دیارند؛
پستویی از حقیقت تاریکخانهها
انبیقی از عصارهٔ جمعیت
-گنجینهٔ چهارنژاد زمان ما-
زنبیلی از جدیدترین میوههای فکر
ارکستری از ترّنم قحطی و آرزو
تحریر زخمههای هزاران سیم
با پنجهٔ عصبها؛
برج مراقبتی
با چار چشم
در هشت سوی آفاق
که دیدهبان دورترین قریههای ماست؛
از ارتفاع بلند البرز -زندان اژدها-
تا احتمال زلزله -اندیشههای دیو-
هر روز خاطرات زمین در خیال اوست
پیغام هفت رنگ فضا را
گیرندههای اوست که میگیرد
چون پلک میزند
از برق بیست میلیون چشم
آیینهای برایر خورشید مینهد:
«هر فرد -فرد تنها_
زیر هوای آلوده
آواز عشق گمشده میخواند
ای آسمان به دوشِ خوشاخلاق
این جا بهشت باختگان است…»
خورشید پلک میزند:
«عجبا!
تهرانی از دلایل انکارناپذیر»
بنیاد شادمانهٔ این شهر
مخلوق یک ارادهٔ جمعی است.
بیست و یکم اردیبهشت، سالمرگ #محمدعلیسپانلو (۱۳۱۹-۱۳۹۴)
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
سلام و احوال پرسی تار و نی...
#استادحسینعلیزاده
#استادحسینعمومی
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
اا.═.🌸.═════════╔
همیشه خِرَد پاسبانِ تو باد
همه نیکی اندر گمانِ تو باد
اا.═════════.🌸.═╚
🔶 دکتر علیرضا قیامتی
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
چشمه های خروشان ترا می شناسند
موجهای پریشان ترا می شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی جوابی
ریگ های بیابان ترا می شناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران ترا می شناسند
هم تو گلهای این باغ را می شناسی
هم تمام شهیدان ترا می شناسند
از نشابور با موجی از لا گذشتی
ای که امواج طوفان ترا می شناسند
بوی توحید مشروط بر بودن توست
ای که آیات قرآن ترا می شناسند
گر چه روی از همه خلق پوشیده داری
آی پیدای پنهان ترا می شناسند
اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان ترا می شناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچه های خراسان تو را می شناسند
#دکترقیصرامینپور
میلاد با سعادت امام رضا (ع)مبارک
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
✅دانلود رایگان فایل کارگاه های روانشناسی
💠 /channel/+TL8apz1L5Qs5NjY0
🐲🐲🐲🐲🐲🐲🐲🐲
⭐️این فولدر کلی ویدئو و فایلهای آموزشی در حوزههای مختلف روانشناسی؛ادبیات و زبان داره و کلی اطلاعات مفید و فرصتهای شغلی رو #رایگان بهتون میده :
/channel/addlist/Moq1ps8LA-kyYTc0
➖➖➖➖➖➖➖
👌فقط کافیه دکمهی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنی
#عضویت_محدود
** هجدهم اردیبهشتماه سالگرد درگذشت غلامرضا رشید یاسمی
ادبیات ملی
جمعی کثیر یک قطعه خاک را دوست دارند برای آنکه اجداد آنها در این سرزمین نشانههایی از حزن و شادی، از آرزو و نومیدی گذاشتهاند:
از نقش و نگار در و دیوار شکسته
آثار پدید است صنادید عجم را
در حقیقت این آثار نه فقط از در و دیوار شکسته نمایان است بلکه در چشم شعور باطنی که در این موارد بیناتر از دیدۀ عقل است، از سرتاسر خاک وطن همین آثار پیداست و افراد ملت را هرچند التفات هم نداشته باشند باز مثل عمارت تخت جمشید به یاد افتخارات تاریخی میاندازد. در میان این آثار ادبیات مخصوصاً قسمت شعری آن مقامی بلند دارد؛ زیرا که بهتر از هر چیز حکایت میکند از آرزوها و عواطف گذشتگان و در واقع آیینه است که روح پیشینیان در آن منعکس میشود و به مردم جان میدهد.
در دل هر کسی نسبت به وطن یعنی خاک شرکای او در احساس و عاطفه و آرزو و امید محبتی عمیق و ریشهدار موجود است، محبتی که هرچند در ظاهر نمایش ندارد یا وقتی شخصی در وطن است آن را درست احساس نمیکند اما چون از وطن خارج شد بهشدت هرچه تمامتر به جوش میآید و هر روز یاد مملکت در قلبش مشتعلتر و زندهتر میگردد. درد غربتی که این همه از آن نالیدهاند نمونهای از این یادآوری طبیعی است. شعر زبان این عواطفی است که در دلها پنهان مانده افکار و عواطف پدران ما را نشان میدهد یعنی عمیقترین آثار روح و قلب آنها را، آثاری که از سنگ و خاک و دیوار و در بیشتر با آنها علاقه و رابطه داشته است و در نتیجه ما را بیشتر به آنان مربوط میکند. شعر حافظ ما را به سر حد یک عالم وسیعی میکشد که نهتنها آن شاعر بزرگ بلکه جمع کثیری از دانشمندان و متفکرین ایران در قرنهای مختلف به آرزوی آن و در پی ورود به آن سعی کردهاند و امید داشتهاند.
پس شعر حافظ آیینۀ آرزوهای جمعی کثیر بلکه اکثر اهل این کشور است. همچنین شعر مولوی و سعدی و سایر شعرا که در عشق مجازی و عرفانی، در بیان رموز عشرت و کامرانی، در شرح فتوحات سلاطین و وصف مناظر طبیعی معروف ایران داد سخن داده و مترجم احساس و عاطفۀ هموطنان خود شدهاند. از این لحاظ تمام آثار نویسندگان ادبیات ملی به معنی اعم محسوب میشود.
غلامرضا رشید یاسمی
[آینده: سال دوم (دی ۱۳۰۵ - اسفند ۱۳۰۶)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۶۳۰ - ۶۳۱ (دیماه ۱۳۰۶)]
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
من در هیچ مجلسی با عنوان شاعر شرکت نکرده ونمی کنم اما گاهی سرایش شعر" بهترین پناهگاه بودنم" بوده است.
یعنی آنچه که باید بگویم اگر نگویم روحم به آتش می نشیند. مثل احساس دَین به والدین، به وطنم و...
شعر خلیج فارس، یادگار اردیبهشت ۱۳۸۷ هست که حالی داشتم که باید می گفتم.
***
شعری برای خلیج فارس
ای مرز آبی میهن، خلیج فارس
قامت کشیده، موج تو تا دامن فلک
هرصبح
هرسحر
همواره هرنفس
فریاد می کشی با موج موجِ خروشانِ پر شرر
کای آسمان ببین
این جا خلیج فارس
آیینه خداست
مکتوب غیرت است
منشور همت است
تاریخ روشنِ اقوام آریاست
این موج نیست که دربارش شفق
گل رنگ می شود
این خون غیرتِ جانباز میهن است
کاین گونه با غرور
درجنگ می شود
اِستاده همچو کوه
رزمیده پر شکوه
بارهزنان غرب،حرّامیانِ دهر
دزدانِ گوهر وشرف و نفت و افتخار
نقش است برکتیبه تاریخ یادگار.
مردان میهنم
با آب تلخ و شور تو
زلال تر،ازهرچه بود وهست
گویی وضو،
"وضوی عشق" کرده اند
تا با نمازِ سرخ،
-مستان وبی قرار-
جان را به ساحَت معشوق برده اند
ای پاره، پاره های گرم جنوبی
" جزیره ها "
دُردانه هایِ عِقد وطن،
برشما سلام
پیوند مستدام
چون اختران، که درسیاهیِ اندوهناک شب
چشم انتظارِ جلوهِ طاووس خاورند
از نیلیِ افق
تا بیکران آب
این کودکانِ مهر
- با منتهای شوق-
چشمی به بی کرانهء ایران گشوده اند
مفتونِ مادرند
این پاره پاره های گرمِ جنوبی،
جزیره ها
دشمن کمان کشیده
به تزویر و فتنه ها
" نام تو" را به رنگِ ننگ،
بازیچه ء مطامعِ خود کرده است و... آه
غافل که آن که در رگ وخونش ،سرشته است
جان آفرین پاک
ایمان و عشق را
جان می دهد ولیک
سر را به تازیانه او
خم نمی کند
( اردیبهشت ۱۳۸۷)
#استادمسعودتاکی
🪷🪷
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧
اا═.🌸.═════════╔
گزارشِ شاهنامۀ فردوسی
اا═════════.🌸.═╚
بخش شصت و پنجم:
💢 صلح قباد با پشنگ از سَرِ قدرت
💠گوینده: آرش نعلچگر
💠کانالِیوتوپ: persian poetry
♧▬▬▬❄️
• @GaleryeTasavireAdabi
♧▬▬▬❄️❤️❄️▬▬▬♧