بخش اول شعر”عقاب”:
گشت غمناک دل و جان عقاب
چو ازو دور شد ایام شباب
دید کش دور به انجام رسید
آفتابش به لب بام رسید
باید از هستی دل بر گیرد
ره سوی کشور دیگر گیرد
خواست تا چاره ی نا چار کند
دارویی جوید و در کار کند
صبحگاهی ز پی چاره ی کار
گشت برباد سبک سیر سوار
گله کاهنگ چرا داشت به دشت
ناگه ا ز وحشت پر و لوله گشت
وان شبان ، بیم زده ، دل نگران
شد پی بره ی نوزاد دوان
کبک ، در دامن خار ی آویخت
مار پیچید و به سوراخ گریخت
آهو استاد و نگه کرد و رمید
دشت را خط غباری بکشید
لیک صیاد سر دیگر داشت
صید را فارغ و آزاد گذاشت
چاره مرگ ، نه کاریست حقیر
زنده را دل نشود ازجان سیر
صید هر روزه به چنگ آمد زود
مگر آن روز که صیاد نبود
آشیان داشت بر آن دامن دشت
زاغکی زشت و بد اندام و پلشت
سنگ ها از کف طفلان خورده
جان ز صد گونه بلا در برده
سا ل ها زیسته افزون ز شمار
شکم آکنده ز گند و مردار
بر سر شاخ ورا دید عقاب
ز آسمان سوی زمین شد به شتاب
گفت که : ‹‹ ای دیده ز ما بس بیداد
با تو امروز مرا کار افتاد
مشکلی دارم اگر بگشایی
بکنم آن چه تو می فرمایی ››
ادامه دارد...
#پرویز_خانلری
مده ای حکیم پندم که نظر بر او فکندم
تو میان ما ندانی که چه میرود نهانی..
آواز: استادمحمدرضا شجریان
سهتار: رضا قاسمی
کمانچه:محمود تبریزیزاده
تنبک:مجید خلج
🎥 ما سرود رودکی و شعر مولاناستیم
🇦🇫 سرود شماری از دختران و پسران افغانستانی در مراسم فارغ التحصیلیشان در شهر کابل را می بینید؛ را درونمایه ی همدلی و دوستی بین ایران و افغانستان.
🕊 نجیب بارور شاعر جوان افغانستانی در این شعر زیبا اشتراکات ایران و افغانستان را یادآوری کرده است:
ما سرود رودکی و شعر مولاناستیم
همصدای شاملو همسنگر نیماستیم
پا فشاری برجدای مرزبندی ابلهی است
حافظیم و لایقیم و بوعلی سیناستیم
اصلمان شهنامه و هویتمان پارسیست
رستم فرهنگ در کاخ بلندیهاستیم
هیچ درزی هیچ مرزی نیست دیگر میرویم
تا رسیدن جادهایم و منزلیم و پاستیم
موج این دریا پر از گوهر پر از فرزانگیست
بیدل و اقبال و غالب یکدل و یکجاستیم
بین ما از چه به نام تو و او خط میکشی
با وجود این که میدانی من و او ماستیم
#بین_الملل #افغانستان
#ایران #فرهنگی #پرورشی
منبع:
https://shahraranews.ir/fa/news/65237/
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
بی کار سفره نیست و بی سفره، عشق.
بی عشق، سخن نیست و سخن که نباشد فریاد و دعوا نیست، خنده و شوخی نیست .
زبان و دل کهنه میشود
و روح در چهره
و نگاه در چشمها میخشکد ...
📗 جای خالی سلوچ
✍ محمود دولت آبادی
خیال روی توام دوش در نظر می گشت
وجود خسته ام از عشق بی خبر می گشت
همای شخص من از آشیان شادی دور
چو مرغ حلق بریده به خاک بر می گشت
دل ضعیفم از آن کرد آه خون آلود
که در میانه خونابه جگر می گشت
چنان غریو برآورده بودم از غم عشق
که بر موافقتم زهره نوحه گر می گشت
ز آب دیده من فرش خاک تر می شد
ز بانگ ناله من گوش چرخ کر می گشت
قیاس کن که دلم را چه تیر عشق رسید
که پیش ناوک هجر تو جان سپر می گشت
صبور باش و بدین روز دل بنه سعدی
که روز اولم این روز در نظر می گشت
👤 سعدی
⁉️چرا از عبادت کردن، لذت نمیبریم‼️
✅حضرت عیسی مسیح علیهالسلام:
همان گونه که شخص بیمار، از غذای خوشمزه، به خاطر درد شدیدی که دارد، لذت نمیبرد؛
انسان دنیاپرست نیز به دلیل مالدوستی، از عبادت لذّت نمیبرد و طعم شیرین آن را نمیچشد.
📚تحف العقول ، صفحه ۵۰۷
#حضرت_عیسی #عبادت
@saqaleyn
کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد
#نهج_البلاغه
حکمت ۱۷
@chaame 🖋
تکنوازی فوق العاده زیبا
سەتار : استاد جلال #ذوالفنون
کانال اختصاصی تار و سه تار 👇
🎶 @tar_3tar 🎶
📌 امام خمینی و نهی از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه
دو سه سال پس از پیروزی انقلاب به اتفاق اعضای جامعه مدرسین خدمت ایشان رسیدیم. من عرض کردم شما از مشکلات اقتصادی طلاب اطلاع دارید. اکنون که انقلاب پیروز شده و منابع طبیعی مانند معادن و نفت در اختیار دولت اسلامی است، و بر طبق مبانی شیعه خمس آنها باید در اختیار مراجع تقلید و حوزههای علمیه قرار گیرد تا در راه ترویج اسلام به مصرف برسد، دستور فرمایید از این طریق مبلغی در اختیار حوزههای علمیه قرار گیرد تا سر و سامانی پیدا کنند. امام در پاسخ فرمود: حوزههای علمیه و روحانیت باید همانند سابق مستقل باقی بمانند و از طریق وجوهات شرعیه اداره شوند تا در مواقع مشاهدهی انحراف بتوانند حرفشان را بزنند.
📚 خاطرات آیتالله ابراهیم امینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه 179
/channel/horalhistory/314
@Howzehoralhistory
خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند، تا آنکه از دانایان عهد گرفت که آموزش دهند.
#حکمت_۴۷۸
@zhikangraphic 🍀| #نهج_البلاغه
و اگر خداوند اراده ی خیر درباره تو داشته باشد؛ هیچکس قادر نیست مانع فضل او گردد!
@zhikangraphic 🍀| یونس_۱۰۷
⁉️چگونه احادیث جعلی را بشناسیم‼️
✅امام رضا علیه السلام درباره احادیث جعلی که به پدرانشان منسوب میکردند فرمودند:
مخالفان ما احادیثی درباره ما از پیش خود ساخته و به ما نسبت میدهند، و این احادیث به سه دسته تقسیم میشوند:
الف: روایات غلوآمیز که ما را بالاتر از آنچه هستیم نشان میدهد.
ب: روایاتی که ما را پایینتر از آنچه هستیم نشان میدهد.
ج: روایاتی که در آن به عیوب دشمنان ما تصریح شده است.
مردم وقتی روایات غلوآمیز را میبینند، شیعیان ما را تکفیر میکنند
وقتی روایات دسته دوم را میبینند، به ما در حد همانها اعتقاد پیدا میکنند
وقتی عیوب دشمنان ما را میشنوند به ما هم، همان نسبتها را میدهند.
📚عیون اخبار الرضا ، صفحه ۱۶۷
📚بحارالانوار ، جلد ۲۶ ، صفحه ۲۳۹
#امام_رضا
@saqaleyn
عشق شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوته سودا نهاد
گفتگویی در زبان ما فکند
جستجویی در درون ما نهاد
داستان دلبران آغاز کرد
آرزویی در دل شیدا نهاد
رمزی از اسرار باده کشف کرد
راز مستان جمله بر صحرا نهاد
قصه خوبان به نوعی باز گفت
کاتشی در پیر و در برنا نهاد
از خمستان جرعهای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
عقل مجنون در کف لیلی سپرد
جان وامق در لب عذرا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
چون نبود او را معین خانهای
هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد
بر مثال خویشتن حرفی نوشت
نام آن حرف آدم و حوا نهاد
حسن را بر دیده خود جلوه داد
منتی بر عاشق شیدا نهاد
هم به چشم خود جمال خود بدید
تهمتی بر چشم نابینا نهاد
یک کرشمه کرد با خود، آنچنانک:
فتنهای در پیر و در برنا نهاد
کام فرهاد و مراد ما همه
در لب شیرین شکرخا نهاد
بهر آشوب دل سوداییان
خال فتنه بر رخ زیبا نهاد
وز پی برک و نوای بلبلان
رنگ و بویی در گل رعنا نهاد
تا تماشای وصال خود کند
نور خود در دیده بینا نهاد
تا کمال علم او ظاهر شود
این همه اسرار بر صحرا نهاد
شور و غوغایی برآمد از جهان
حسن او چون دست در یغما نهاد
چون در آن غوغا عراقی را بدید
نام او سر دفتر غوغا نهاد...
#عراقی
📝 محمد بیک زاده تهیه کننده سریال امام علی(ع): سه قسمت از سریال را بخاطر شخصیت عدالتخواه ابوذر حذف کردند!
+سریال امام علی(ع) در دوران پخش خود دچار سانسور یا حذف شد؟
عمده بخش های مربوط به ابوذر در سریال امام علی حذف شد.
ابوذر در زمان حیات خود طاقت این را نداشت کسی کوچکترین تخطی از طریق عدالت کند. گفتند برخی حرفهای ابوذر به برخی دوستان برمیخورد؛ درنتیجه حذف کردندتقریبا بین 180 تا 200 دقیقه حذف شده است.
قسمت ابوذر 4 اپیزود بود و این بخش را الان در سریال نداریم. چند صحنه جزئی از بخش ابوذر را داریم چون دیالوگهای ابوذر دیالوگهای تندی بود. شاید امروز به من هم برمیخورد.
+این بخشها را نمیتوانید منتشر کنید؟
اینها در بخش پوزتیوهای سازمان صداوسیماست.
+این میزان حذفیات خودش 3-2 قسمت میشود. میتوان گفت سه قسمت از سریال حذف شد؟
بله، درست است.قطعا میتوان گفت سه قسمت وحتی بیشتر از سه قسمت حذف شده است.
+بعد از تغییر مدیریت امکان نداشت این بخشها به سریال امام علی(ع) اضافه شود؟
خیر،هرچه زمان پیشتر رفت آدمهای ما نزدیک به شخصیتهای دوره بنیعباس و بنیامیه شدند وبیشتر به آنها برمیخورد/فرهیختگان
@maktubaat
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری! افطار رطب در رمضان مستحب است
روز ماه رمضان، زلف میفشان که فقیه
بخورد روزهٔ خود را به گمانش که شب است
زیر لب، وقت نوشتن همه کس نقطه نهد
این عجب! نقطه خال تو به بالای لب است
یا رب! این نقطهٔ لب را که به بالا بنهاد؟
نقطه هر جا غلط افتاد، مکیدن ادب است
شحنه اندر عقب است و، من از آن میترسم
که لب لعل تو، آلوده به ماء العنب است
پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ
که دمادم لب من بر لب بنت العنب است
منعم از عشق کند زاهد و، آگه نبود
شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است
گفتمش ای بت من، بوسه بده جان بستان
گفت: رو کاین سخن تو، نه بشرط ادب است
عشق آنست که از روی حقیقت باشد
هر که را عشق مجازیست حمال الحطب است
گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد
سودن چهره به خاک سر کویش سبب است
#شاطر_عباس_صبوحی
⚡️ خاطرهی جناب #داریوش_ارجمند از استاد شجریان
قسمت ۲۰ام برنامهی «همرفیق» با اجرای #شهاب_حسینی
♦️ آوازی که در انتهای ویدئو میشنوید بخشی از یک اجرای خصوصی استاد #شجریان به همراه دوتار عثمان محمدپرست میباشد.
📥 نسخهی کامل این اجرا را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
/channel/shajarian_home/2045
🌸 «خانهی شجریان»
🆔 @Shajarian_Home
🔸اى معلّم، اى مربّى، اى عالم دینى، اى روحانى، اى مدیر مدرسه، اى مدیر مؤسّسه، اى مدیر جامعه! مبادا براى پوشاندن نقائص خویشتن به اِعمال خشونت و دیکتاتورى متوسّل شوى و از آزادى طبیعى دیگران جلوگیرى نمایى!
🔸آقای عزیز و خانم محترم و معلّم عزیز! بچه آزاد تربیت کردن دردسر و زحمت دارد و کاری دشوار است. اینکه آدم بچه را طوری بار بیاورد که با یک تشر، با یک «گمشو!» حساب خودش را بکند، خیلی مشکل نیست؛ ولی اینکه انسان بخواهد بچه را طوری بار بیاورد که «گمشو» در او خیلی اثر نکند اما محاسبةالنفس در او اثر بکند و از بچگی شروع به حسابکشی از خویشتن کند، خیلی دشوار است؛ خیلی صرف وقت میخواهد؛ خیلی مهارت میخواهد. ممکن است کسانی بگویند: کو وقت این حرفها؟ کو حوصلهی این حرفها؟. درست میفرمایید، ولی اگر چنین نکنیم بعد باید بپرسیم: کو آن جوانان رشید آزاد و آزاده که بتوانند پاسدار حق و حقیقت باشند؟
(نقش آزادی در تربیت کودکان، شهید بهشتی)
@bazmeghodsian
گفتم آهن دلی کنم چندی
ندهم دل به هیچ دلبندی
وان که را دیده در جمال تو رفت
هرگزش گوش نشنود پندی
به سرت ، کز دلم به در نکنم
سخت تر زین مخواه سوگندی
یک دم آخر حجاب یک سو نه
تا بر آساید آرزومندی
سعدیا دور نیکنامی رفت
نوبت عاشقی ست یک چندی
اول ماه اردیبهشت
روز گرامی داشت شیخ شیرین سخن شیرازی
پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمیشد.
مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه میگویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.
گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز
تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد
گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد
کاو دل آزرده شد از من غم آنم باشد
#گلستان_سعدی
#حکایت
@chaame ⛱
⚠️صبور باشیم⚠️
✅گاهی مردم، دچار گرفتاری کوچکی هستند، ولی به دلیل نداشتن صبر و بردباری، خود را در مشقت و خواری بزرگتری میاندازند.
📚روضه کافی ، صفحه ۸۷
#امام_صادق
@saqaleyn
⁉️راه حل دفع نحسی‼️
✅امام جعفر صادق علیهالسلام با مردی که در "ستارهشناسی" مهارتی داشت، یک قطعه زمین مشترک داشتند. آنها تصمیم گرفتند زمین را تقسیم کنند تا سهم هر کدام مجزّا شود.
ولی شریک امام صادق، مدام امروز و فردا میکرد و برای تقسیم زمین حاضر نمیشد.
سرانجام، شریک امام صادق، روزی را تعییین کرد و زمین را تقسیم کردند.
ولی شریک با ناراحتی گفت:
((روزی بدتر از امروز ندیدم! من در احوال ستارگان دقت کردم و درساعتی مسعود، بیرون آمدم ولی اکنون میبینم که بهترین قسمت زمین، نصیب شما شده است.))
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
((بگذار حدیثی از حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله برایت بگویم:
"هر کسی که میخواهد خداوند، نحس بودن روز او را برطرف کند، صدقه بدهد."
من نیز قبل از اینکه برای تقسیم زمین بیایم، قدم اول را، با دادن صدقه شروع کردم و اگر تو نیز به دستور رسولالله عمل کنی، برایت از ستارهشناسی بهتر است))
📚النوادر (راوندی) – روایت ۴۶۴
📚کافی – جلد ۴ – صفحه ۶
📚بحارالانوار- جلد ۴۷ - صفحه ۵۲
#امام_صادق #انفاق #صدقه
@saqaleyn
" جزیره سبز "
بی گمان باید
که در دریای ژرف و پهناور رنج و محنت
جزایری بر سر راه باشند تا ملاحان خسته در آنجا بیاسایند
وگرنه دریانورد فرسوده و رنگپریده
کجا می توانست
از صبح تا شب و از شام تا صبح
در این سیر ملالتبار به راه خود ادامه دهد.
پِرسی شِلی
" Green Isle "
Many a green isle needs must be
In the deep wide sea of Misery,
Or the mariner, worn and wan,
Never thus could voyage on
Day and night, and night and day,
Drifting on his dreary way.
Percy Shelley
□ این جزیره ها، در واقع، دوستیها، موسیقیها، نقاشیها و شعرهای خوب و سایر هنرهاست که مایهٔ تفرج همّ و غم و رفع خستگی و ملال است.
□ گر شدی عطشانِ بحرِ معنوی
فرجه ای کن در جزیرهٔ مثنوی
مولانا
□ در میان اینگونه جزیره ها
شاید بهترین پناهگاه
یافتن یاری آشنا و دوستی فرهیخته و فرخنده فال است
که در صحبت او
خار و خس جهان
به حریر و پرنیان
و دریای متلاطم
به آبگیری خیالانگیز و مهتابی
برای قصه گفتن و قصه شنیدن
بدل می شود.
□ به یمن همت حافظ امید هست که باز
اری اسامر لیلای لیلة القمرِ
حافظ
یعنی ببینم که با لیلای محبوب خود
در یک شب مهتابی برای هم قصه می گوییم.
برگرفته از کتاب " در قلمرو زرین "
ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشه ای
ناشر: انتشارات سخن
همهی ما فکر میکنیم هنوز به اندازهی کافی زمان داریم تا با دیگران یک سری کارها را انجام دهیم و به آنها چیزهایی را که میخواهیم و باید، بگوییم و بعد ناگهان اتفاقی میافتد که باعث میشود بایستیم و به کلماتی مثل "اگر" و "ای کاش" فکر کنیم ...
📚 از #کتاب مردی به نام اوه | نوشتهی فردریک بکمن
@chaame 📖
"پرنده ها دیرشان نمی شود.
هیچ سگی ساعتش را نگاه نمی کند.
گوزن ها دلواپس فراموش کردن تولد ها نیستند.
فقط انسان زمان را اندازه می گیرد،
فقط انسان ساعت را اعلام می کند،
و به همین دلیل انسان از ترسی فلج کننده رنج می برد که هیچ موجود دیگری تحمل نمی کند؛
ترس تمام شدن وقت"
@zhikangraphic 🍀| میچ آلبوم
همانا بهایی برای جان شما جز بهشت نیست، پس خود را به کمتر از آن نفروشید.
#حکمت_۴۵۶
@zhikangraphic 🍀| #نهج_البلاغه
پیرمرد ثروتمندی در بستر مرگ بود.
تمام زندگی او بر محور پول چرخیده بود و حالا که عمرش به پایان میرسید با خود فکر کرد، بد نیست در آن دنیا چند روبل (روبل واحد پول روسیه) در دست داشته باشد.
بنابراین از پسران خود خواست که یک کیسه روبل در تابوتش قرار دهند.
فرزندانش هم این درخواست او را برآورده کردند.
وقتی به آن دنیا رسید، میزی بزرگ دید که انواع نوشیدنیها و خوردنیها مانند کوپه درجه یک قطار روی آن چیده شده بود.
با خوشحالی به کیسۀ پول خود نگاه کرد و به میز نزدیک شد.
هر چیز که در آنجا بود، فقط یک کوپک (پول خرد روسیه) قیمت داشت.
از رولت خوشمزه تا ماهیهای ساردین تازه و نوشیدنیهای متنوع…!
مرد با خود فکر کرد: چه ارزان. اینجا همه چیز بسیار ارزان است.
بعد میخواست یک بشقاب پر از غذاهای عالی سفارش دهد.
هنگامی که مرد پشت پیشخوان از او پرسید آیا پول دارد، یک سکۀ پنج روبلی را بالا گرفت.
ولی مرد با ترشرویی گفت: متأسفم! ما در اینجا فقط کوپک قبول میکنیم!
همان طور که میتوان پیشبینی کرد، مرد ثروتمند در این بین بسیار گرسنه و تشنه شده بود، پس به خواب پسرانش رفت و به آنها دستور داد جای روبل، مقدار کوپک در گور او قرار دهند.
همین اتفاق هم افتاد و مرد با خوشحالی به سوی پیشخوان رفت، اما وقتی میخواست یک مشت کوپک به فروشنده بدهد، وی خندان و در عین حال با قاطعیت گفت: این طور که متوجه میشوم، شما آن پایین چیز زیادی یاد نگرفتهاید.
ما در اینجا کوپکهایی را قبول نمیکنیم که درآمد شما بوده است، بلکه فقط کوپکهایی را میپذیریم که شما هدیه کردهاید…
#تولستوی