اقتصاد مدیریت رسانه، تاثیر رسانه بر اقتصاد، آنچه خوب است اصحاب رسانه از اقتصاد بدانند ارتباط با ادمین: @Drfarshadparvizian
مجموعه نشستهای گفتوگوی توسعه اقتصادی ایران
جلسه دوم بررسی موقعیتهای اقتصادی پیشروی دولت چهاردهم
موضوع این جلسه: قصه بی قصگی اقتصاد ایران
سخنران: دکتر محسن رنانی
تاریخ برگزاری: ۱۴۰۳/۰۸/۱۰
⚪علم اقتصاد دارای چهار اصل است، که اگر این اصلها محقق نشوند، علم اقتصاد باطل میشود و دیگر نمیتوان براساس آن عمل کرد.
⚪️یکی از این چهار اصل عقلانیت است، که بازیگران باید در چارچوب عقل ابزاری عرفی عمل کنند، اما من معتقدم در ایران، بازیگران در چارچوب عقل ابزاری عمل نمیکنند.
⚪️هزینه مبادله باید یا صفر و یا ناچیز باشد اما هزینه مبادله اقتصادی در ایران بالای ۴۰ درصد است.
شما میتوانید نسخه کامل این مصاحبه را از طریق لینک زیر تماشا کنید.
https://youtu.be/eAKJXddQ2tM?si=z5AjA0QQD04IBCnF
🔷 آرژانتین: خاور میلی ثابت کرد تورم در همه زمانها و مکانها یک پدیده پولی است
🔹 هنگامی که خاویر میلی، دولت را در آرژانتین تحویل گرفت تورم ماهانه ۲۵.۵ درصد بود و امروز تورم ماهانه آرژانتین ۲.۷ درصد رسیده است.
#تاریخ_اقتصاد
@tarikh_eghtesaad1
🔵 دکتر تیمور رحمانی: دیدگاه اقتصادی نداریم بلکه مدل اقتصادی داریم.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🟠منتخبی از #بهترین کانالهای آموزشی تلگرام را برای شما عزیزان جمع آوری کردیم
🔵این پست موقته و به زودی پاک می شود
کافیه از طریق لینک زیر گزینه ADD رو بزنید و عضو بشید
/channel/addlist/gRd2IayOk0MyZGM0
/channel/addlist/gRd2IayOk0MyZGM0
🌟کانال منتخب امشب👇👇
بیا اینجا هر روز تست انگلیسی بزن🌟
/channel/QuizEnglishClub
🔷 سرانۀ درآمد ناخالص ملی (GNI)، شاخصی است که نشان میدهد اگر کل درآمد یک کشور بین جمعیت آن تقسیم شود، سهم هر شهروند چقدر خواهد بود. این شاخص معیار ارزیابی رفاه اقتصادی و استاندارد زندگی در یک کشور محسوب میشود. بانک جهانی با روش اطلس و با میانگین نرخ ارز و تعدیل تورم، این شاخص کشورها را به دلار آمریکا تبدیل و بیان میکند.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
🔴 تحریمها شکاف درآمد سرانه ایران با کشورهای همسایه را به شدت افزایش داده است
🔹یافتههای یک گزارش نشان میدهد که درآمد سرانه اقتصاد ایران در مقایسه با همسایگان فاصله قابل توجهی یافته است.
🔹به عنوان مثال در حالیکه در سال 2011 میلادی درآمد سرانه ایران و ترکیه با هم برابر بوده، در سال ۲۰۲۲، درآمد سرانه ترکیه تقریبا دو برابر درآمد سرانه ایران بوده است.
🔹کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز فاصله قابل توجهی با اقتصاد ایران گرفتهاند. به طوری که با رشد اقتصادی 5.5 درصدی پایدار، حدود ۳۳ سال طول خواهد کشید تا درآمد سرانه ایران به سطح کنونی درآمد سرانه قطر برسد.
مطلب مرتبط: چگونه ترکیه از ایران پیشی گرفت؟
💠 گفتار اقتصادی
🔴 تخفیف خیلی ویژه شروع سال تحصیلی داریم
⌛️ فقط تا امشب
🪙اگر میخوای انگلیسی رو شروع کنی و 6️⃣ ماهه پروندهاش رو ببندی عدد⬇️
http://T.me/Reza_Arashnia_admin
🔷 دکتر علی چشمی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد: کیفیت پایین سیاستگذاری اقتصادی را در سه رقم ببینید!
🔹 از انقلاب ۱۳۵۷ تا به امروز دلار ۱۰ هزار برابر، نقدینگی ۳۵ هزار برابر، سطح عمومی قیمت کالا و خدمات مصرفی ۷ هزار برابر شده است.
💠 گفتار اقتصادی
📺 فیلم/ بودجه بدی برای سال آینده نوشتند؛ پزشکیان لایحه بودجه را غیرشفاف، شدیدا ناتراز و با کسری به مجلس تحویل داد
👤دکتر مرتضی عزتی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس : عاملان بودجههای ناتراز سالهای گذشته، بودجه ۱۴۰۴ را نوشتهاند، این افراد به دولت توصیه کردهاند که قیمت ارز را بالا ببر.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔴 افزایش تقاضای لیتیوم و رقابت جهانی
👈 انتظار میرود که افزایش تقاضا برای باتریها، رقابتی جهانی را برای کنترل زنجیره تامین لیتیوم ایجاد کند و ایالاتمتحده در رقابت شدید با چین و برای مالکیت بازار خودروهای برقی میباشد.
زنجیره تامین مواد حیاتی مانند لیتیوم و کبالت، تعیین خواهد کرد که در این رقابت کدامیک برنده هستند و اگر قرار باشد هر کشور تا سال 2050 به یک اقتصاد 100 درصد بدون کربن دست یابد، باید به منابع خود از این مواد استراتژیک، دسترسی بیشتری پیدا کند.
#معدن
#آینده
@industromy
🔵 کارآیی بیشتر یا قدرت ناعادلانه؟
مزیت مقیاس از دیدگاه #مدرسه_اقتصاد_UCLA
◽️هنگامی که در یک صنعت، یک شرکت سود بسیاری کسب میکند بسیاری آن را ناعادلانه میدانند و به دنبال مداخله دولت هستند. اقتصاددانان دانشگاه UCLA رویکرد متفاوتی داشتند و اعتقاد داشتند دلیل این سودآوری مزیت مقیاس است.
◽️در این ویدئو از موسسه فریزر به ایده مزیت مقیاس از مدرسه اقتصاد UCLA میپردازیم.
#زندگی_بزرگان_اقتصاد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
/channel/feghtesad/33403
🔵 اقتصاد مختلط اقتصاد بازار را مختل میکند
✍🏻 جان کندی
فرآیندهای بازار متّکی بر قیمتهاست؛ قیمتهایی که با فرمان دولتی یا احتمالات ذهن انسان تعیین نمیشوند، بلکه از طریق عرضه و تقاضا تعیین میگردند. خواستهها و نیازهای مصرفکننده از طریق قیمتها نمایان میشود؛ نیازهایی که بهنوبهی خود توسّط تولیدکنندگان که میخواهند به سود برسند، برآورده میشوند. با وجود موفّقیّتآمیز بودن این فرآیند، بسیاری هنوز معتقدند که مداخلهی حکومت برای کمک به فقیران و ارائهی خدماتی، که ممکن است در بازار موجود نباشد، ضروری است.
بنابراین، در سراسر جهان، بسیاری از کشورها الگوی اقتصاد مختلط را در پیش گرفتهاند: در عین حال که دارایی و مالکیّت خصوصی وجود دارد، مداخلهی حکومت در اقتصاد همچنان برای دستیابی به اهداف اجتماعی مانند ارائهی خدمات به فقرا و بیکاران و مداخله در صنعت، که با پول مالیاتدهندگان تأمین میشود، ضروری است. ولی لودویگ فون میزس در کتاب «حکومت قادرمطلق» بر این خیالبافیها خط بطلان میکشد:
ترکیب اصول سرمایهداری و سوسیالیستی امکانپذیر نیست. اگر در یک جامعهی مبتنی بر مالکیّت خصوصیِ ابزار تولید، برخی از این ابزارها تحت مالکیّت و بهرهبرداری عمومی قرار داشته باشند، این سبب ایجاد نظامی مختلط، که سوسیالیسم و سرمایهداری را با هم ترکیب کند، نمیشود. بنگاههایی که تحت مالکیّت و ادارهی دولت یا شهرداریها هستند، ویژگیهای اساسی اقتصاد بازار را تغییر نمیدهند. آنها باید خود را بهعنوان خریدار موادّ خام، تجهیزات و نیروی کار، و نیز فروشنده کالا و خدمات، در چارچوب اقتصاد بازار در نظر بگیرند. آنها تابع قوانینی هستند که تولید را در مسیر ارضای نیازهای مصرفکنندگان قرار میدهد. باید برای کسب سود، یا حدّاقل برای جلوگیری از زیان، تلاش کنند. زمانیکه حکومت میکوشد با پوشش خسارات و زیانهای کارخانهها و مغازههای تحت مالکیّت خود با استفاده از بودجهی عمومی، این وابستگی را از بین ببرد یا کم کند، تنها نتیجه این است که این وابستگی به حوزهی دیگری انتقال مییابد. ابزار پوشش زیان باید با ستاندن مالیات بهدست آید. ولی این مالیات تأثیر خود را بر بازار میگذارد.مداخلهای که حکومتها، چه به امید پیروزی دوباره در انتخابات یا صرفاً بهدلیل ماهیّت خوب آنها، برای ارائهی خدمات اجتماعی و تولید انجام میدهند، عواقب زیانباری برای مردم عادی به همراه دارد...
مرکز پژوهشهای مجلس:
🔷🔸انتشار فایل پاورپوینت بررسی کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۴
✅ انجمن اقتصاد ایران
@IR_Economists_A
چه نسبتی بین افکار نهادگراهای ایرانی و اندیشه نوبلیستهای علم اقتصاد وجود دارد؟
✍️ موسی غنینژاد/ اقتصاددان و عضو شورای سیاستگذاری هفتهنامه تجارتفردا
▫️نهادگرایی را باید به نهادگرایی قدیم و جدید تفکیک کرد. نهادگرایی قدیم که به اوایل قرن بیستم برمیگردد اساساً در چهارچوب جریان اصلی علم اقتصاد قرار نداشت اما نهادگرایان جدید دقیقاً جریان اصلی علم اقتصاد را نمایندگی میکنند و اعتقادشان بر این است که فرضیهها و تئوریهای اقتصاد نئوکلاسیک یا همان اقتصاد جریان اصلی، درست است اما کمبودهایی دارد که ناشی از عدم توجه کافی به نهادها (Institution) است. بنابراین تفاوت عمده نهادگراهای جدید که نوبلیستهای 2024 اقتصاد جزو آنها محسوب میشوند، در این است که در چهارچوب علم اقتصاد مدرن حرف میزنند. این نکتهای است که نهادگراهای وطنی ما فراموش کرده و فکر میکنند که نهادگراهای جدید جریانی متفاوت از علم اقتصاد متعارف هستند؛ در حالی که اینگونه نیست و این اقتصاددانان در چهارچوب جریان اصلی علم اقتصاد کار میکنند اما تاکید بیشتری روی نهادها و کارکرد آنها دارند.
▫️در علم اقتصاد، کلاً به چهارچوب یا قواعد بازی اقتصادی «نهاد» گفته میشود. البته این چهارچوب یا قواعد بازی هم به دو دسته نهادهای رسمی و نهادهای غیررسمی تقسیم میشود که حتی شاید نهادهای غیررسمی نقش مهمتر و پررنگتری داشته باشند. منظور از نهادهای رسمی، چهارچوب حقوقی روشن و شفافی است که در همه جوامع وجود دارد و در آن چهارچوب عمل میشود. نهادهای غیررسمی اما نهادهایی هستند که به صورت قانونی و حقوقی تعریف نشده اما عملاً در جامعه به خاطر عرف و فرهنگ، بازی در آن چهارچوب صورت میگیرد. آنچه در کشور ما به عنوان نهادگرایی تعریف و مطرح شده، کمترین ارتباطی به این اصول و قواعد تعریفنشده ندارد؛ بلکه یکسری ایدههای مندرآوردیِ التقاطی با اندیشههای چپ سوسیالیستی مارکسیستی مطرح شده که به آن نهادگرایی میگویند و مطرحکنندگان این ایدهها و مدعیان نهادگرایی هم دستاوردهای علم اقتصاد جدید را اصلاً قبول ندارند و مباحث دیگری مطرح میکنند.
▫️در نوشتههای نهادگراهای داخلی یک ارجاع درست و دقیق آثار و یافتههای نهادگرایی در دنیا نمیبینید. چون بخش بزرگی از آنچه در داخل به عنوان نهادگرایی مطرح میشود ملهم از ایدههای مندرآوردی است و اگر در گفتههایشان هم ارجاع میدهند، نمیگویند که در کدام مقاله و کتاب چنین گزارهای آمده و نهایتاً میگویند فلان اقتصاددان نهادگرا، که چهره شاخصی است، هم برای مثال گفته است که بازار را نمیتوان به حال خودش رها کرد و بازار باید در یک چهارچوب باشد و منظورشان هم چهارچوبی است که دولت یا سیاستمدارها تعیین میکنند. یعنی حرفهایی میزنند که اساساً هیچ ربطی به نهادگرایی ندارد. هنر نهادگرایی ایرانی در اسمش خلاصه شده وگرنه کمترین ارتباط را با مکتب نهادگرایی رایج در دنیا دارد.
گروهی از آنها ایدهای تحت عنوان «راه نهادگرایی» جا انداختند و برخی از جدیدها و متاخرهای آنها هم که لازم نیست اسمشان را بیاوریم، مدعی شدند آنچه میگویند اصلاً در کتابهای درسی و علمی نیست. یعنی خودشان یک اقتصاد جدید اختراع کردهاند.
▫️سالها قبل گفتم که نهادگراها در ایران همان چپهای سابق هستند با لباس جدید، اما امروز میگویم وضع از آن هم بدتر است. امروز افرادی از نهادها حرف میزنند که حتی چپ هم نیستند و بهطور کل ایدههای مندرآوردی دارند و مثلاً میگویند تورم ربطی به نقدینگی ندارد. از طرفی هم یاد گرفتهاند که با ابزار جدید مقداری از داده استفاده کنند در حالی که اساساً نمیدانند داده چیست و آمار را با هم قاطی میکنند و نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی را نشان میدهند و نتیجه میگیرند که در اقتصاد ایران نقدینگی کم است. یعنی مغالطه میکنند و اگرچه روشن کردن این مغالطه برای افکار عمومی کار آسانی است اما خودشان را نمیتوان از اشتباه درآورد.
▫️ البته اینها افرادی هستند که در حوزه علم اقتصاد نباید آنها را جدی گرفت، چون برای پست و مقام این حرفها را میزنند و چون مغالطههایشان خوشایند سیاستمداران است، در کارشان موفق هم میشوند. تعدادی از آنها در دولت سیزدهم پست و مقام گرفتند و در دولت آقای پزشکیان هم تغییر نکردند و جابهجا نشدند. با همین مغالطهها و حرفهایی که راجع به نهادها و اقتصاد جدید زدند که هیچ جایگاهی در علم اقتصاد ندارد، پستهایی گرفتند که شایستگی و دانش آن را ندارند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✅گرجستان تو ۱۷ سال با کوچک کردن دولت، واگذاری شرکتهای دولتی، شفافسازی فساد سیاسی، کاهش تصدی دولت در رسانهها، اصلاح نظام بانکی، حذف سیاست چند نرخی، اصلاح نظام مالیاتی، بهبود فضای کسبوکار، اصلاح سیستم قضایی، از رتبه ۱۸۵ فساد در جهان به ۴۴ رسید.
نتیجه؛ افزایش رفاه و درآمد مردم
@Sahamnewsorg
گذار از دشمنی
*بررسی مقایسهای مسیر توسعه ویتنام و ایران*
حسین عباسی
ویتنام و آمریکا سالهای زیادی درگیر یک جنگ فرسایشی با هزینه مالی و جانی بسیار بودند که در پایان 58 هزار کشته برای آمریکا و یک میلیون و 100 هزار کشته برای ویتنام دربر داشت. اما حدود دو دهه بعد از جنگ، روابط دو کشور عادی شد و از سال 2013 دو کشور به شرکای تجاری هم تبدیل شدند تا جایی که امروز آمریکا مقصد اول صادرات ویتنام است، بهطوری که در سال 2021 نزدیک به 28 درصد از صادرات 356میلیارددلاری این کشور به آمریکا رفته است.
حسین عباسی، اقتصاددان و استاد دانشگاه مریلند، با اشاره به بررسی روند اجرای اصلاحات اقتصادی در ویتنام و تغییر سیاست خارجی این کشور، معتقد است که امکان ایجاد منافع مشترک و سود متقابل میتواند باعث شکلگیری روابط تجاری میان کشورها شود، بدون اینکه الزاماً آنها را از نظر سیاسی تابع و پیرو یکدیگر کند.
او میگوید اگر دشمنی ابزار حکمرانی نباشد، میتواند با بقیه کشورها راهی برای برقراری مراوده اقتصادی با سود دوجانبه پیدا کند.
📌متن کامل گفت وگو
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-45492
📸 ۵۴۰۰ مدیر شرکتهای دولتی را همتی، میدری، پاکنژاد، علیآبادی و اتابک انتخاب میکنند
🔸 براساس گزارش دیوان محاسبات، در سال ۱۴۰۲ این نهاد اقدام به احصاء تعداد ۲۸۵۶ شرکت دولتی و شبهدولتی کرده که از این تعداد، ۲۳۳۴ شرکت دولتی و شرکتهای زیرمجموعه آنها تحت کنترل دولت بوده و تعداد ۵۲۲ شرکت نیز زیرمجموعه نهادهای عمومی غیردولتی است.
🔸براساس گزارش دیوان محاسبات در حال حاضر دولت از طریق وزراء و روسای دستگاههای اجرایی ذیربط بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در انتصاب تعداد ۶۴۳۱ نفر از اعضای هیأت مدیره شرکتهای دولتی و شبه دولتی اثرگذار است.
🔸عبدالناصر همتی در وزارت اقتصاد با قدرت انتخاب ۱۹۷۶ مدیر شرکتهای دولتی و عمومی در رتبه اول قرار دارد. وزیر نفت با ۱۰۲۷ مدیر، وزیر نیرو با ۶۵۵ مدیر، وزیر صمت با ۵۶۳ مدیر و وزیر جهادکشاورزی با ۵۶۲ انتخاب مدیر، در رتبههای دوم تا پنجم قرار دارند.
https://whatsapp.com/channel/0029Vaut1IHFSAt66eXqTm3f
‼️ این فرصت طلایی رو از دست ندید. لیست به زودی حذف میشه❌
Читать полностью…👈👈 8سیاست که مانع رشد اقتصاد ایران شد
✍️ دکتر مسعود نیلی
✳️ رشد اقتصادی سالانه ایران از سال ۱۳۶۰ تا الان به طور متوسط حدود ۳٫۱٪ و تولید ناخالص سرانه حدود ۲٪ میشود. تورم مزمن بالا، بیکاری، فقر، توزیع نابرابر درآمد و مشکلات محیط زیستی در این کارنامه قرار گرفتهاند. در واقع میتوان گفت فارغ از نوسانات کوتاهمدت، عملکرد بلندمدت راضیکننده نیست. عملکرد بلندمدت را اصولاً سیاستهای بلندمدت میسازند، نه منابع طبیعی یا شوکهای مقطعی یا موضوعات دیگر. در اقتصاد ایران هم سیاستهای بلندمدتی مقصر اصلی هستند که از هویت نظام حکمرانی نشأت میگیرند. این هشت سیاست عبارتند از:
1️⃣ درگیری با تنشهای خارجی است که طی دهههای گذشته تبدیل شده به جزء پایداری از زندگی اقتصادی و سیاسی ایرانیان.
2️⃣ کسری بودجه مزمن و پایدار دولت بوده که از دهه چهل برقرار بوده. این کسری بودجه هم با روش اشتباه پولی کردن کسری بودجه تأمین میشود.
3️⃣ تعیین دستوری نرخ بهره بانکی (معمولاً پایینتر از تورم) که از برداشت اشتباه سیاستگذاران از اقتصاد اسلامی تأثیر گرفته.
4️⃣ نظام ارزی چند نرخی است. در واقع در ۴۵ سال اخیر، در ۳۵ سال نظام چندنرخی ارز برقرار بوده و اکثر سالهای نظام تکنرخی هم صرفاً تحت تأثیر وفور ارز نفتی در دست دولت بوده است.
5️⃣ قیمتگذاری دستوری دولت. در ایران اگر دولتی دست به قیمتگذاری قاطعانه نزند، بیعرضه تلقی میشود و این نگاه اشتباه وجود دارد که دولت برای مقابله با افزایش قیمتها باید به مقابله با کسبه «متخلف» و قیمتها بپردازد.
6️⃣ نظام تعرفهای خاص اقتصاد ایران. در واقع واردات کالا به ایران با تعرفههای بالا و بسیار پیچیده همراه است. علاوه بر این، موانع غیرتعرفهای هم زیاد است (مثل ممنوعیت کلی واردات لوازم خانگی).
7️⃣ عرضه ارزان قیمت انرژی که جزو خاصیت حکمرانی اقتصادی ایران این بوده و هست.
8️⃣ نظام بنگاهداری عظیم غیرخصوصی و غیررقابتی در ایران است. غیر از بخش خصوصی، انواع مالکیتهای حاکمیتی، بخش عمومی، بخش نظامی و بخش دولتی وجود دارند.
چرا این سیاست ها با آنکه غلط هستند دوام می آورند؟
نشان پایدار و بلندمدت بودن این موارد این است که سیاستهای اصلاحی گاه به گاه در این موارد نتوانسته آنها را به کلی از اقتصاد ایران حذف کند. مثلاً اصلاحاتی مانند حذف موانع غیرتعرفهای تجارت یا اصلاح قیمت حاملهای انرژی مدنظر بوده، اما این اقدامات کوتاهمدت نتوانسته به موفقیت برسد. این موارد نشاندهنده ریشه داری این هشت سیاست و گره خوردن آنها به ماهیت نظام حکمرانی کشور است.
سیاستهای مخرب هشتگانه از چه طریقی به نظام حکمرانی ما راه پیدا کرد؟
ریشه برخی از این سیاستها، به باورهای ایدئولوژیک ابتدای انقلاب برمی گردد. برای نمونه، فهم سیاستگذاران اولیه از شعار استقلال، تقابل با غرب بوده. این موضوع باعث شده دولت به نقش مسلط در روابط خارجه اقتصاد و «خودکفایی» به عنوان شعاری راهبردی تبدیل شود.
شعار عدالت هم تحت تأثیر یک برداشت خاص قرار داشته که از دهه چهل از مارکسیسم تأثیر پذیرفته؛ این نگاه عدالت را عرضه ارزان کالا و خدمات به مردم میداند. بنابراین در تعیین نقش دولت، حرف از تأمین کالای عمومی نبوده بلکه عملاً دولت ورود خود به تأمین کالاهای خصوصی (که از آن به عنوان «سفره مردم» یاد میشود») را مسلم میدانسته. این باور عملاً سازوکار بازار را ضد ارزشهای انقلاب فرض میکرده. این وضعیت باعث شده دولت مالکیت واحدهای تولیدی را برعهده بگیرد و منابع طبیعی و مالی و انرژی را ارزان عرضه کند. [ریشه های دیگر هم وجود دارد]
☑️هشت سیاست غلط چگونه به هم پاس می دهند؟
[این هشت سیاست تبعات جدی دارند. به عنوان نمونه به هم افزایی سه سیاست اول می پردازیم] وقتی همزمان تنش در روابط خارجی و کسری بودجه دولت وجود دارد و نظام بانکی هم به دلیل نرخ بهره دستوری دچار ناترازی است، عوامل دوم و سوم باعث رشد نقدینگی میشود و عامل اول منجر به افزایش هزینه مبادله با خارج و در نتیجه فشار به بازار ارز میشود. همزمانی اینها با تحت فشار قرار گرفتن منابع ارزی کشور باعث میشود نقدینگی به سمت بازار ارز حرکت کند و باعث افزایش نرخ شود. چون سیاستگذار نمیخواهد به عامل تنش خارجی دست بزند، به تعیین نرخهای اداری متفاوت با نرخ بازار دست میزند و واردات انواع کالاها را به نرخهای متفاوت ارز گره میزند. در این زمان، استمرار کسری بودجه و تنشهای خارجی باعث افزایش فاصله نرخ ارز بازار و نرخ اداری میشود و به انوع فساد دامن میزند.
ترکیب این هشت سیاست منجر به فساد ارزی، قاچاق کالا، تضعیف تجارت خارجی، بی عدالتی، بحران آب و برق و گاز و ... می شود. (تلخیص و بازنویسی از سخنرانی دکتر نیلی). اقتصاد ایران گروگان این هشت سیاست است.
#مدیریت_روش_حل_مساله
http://T.me/eatlaatekarshnaci
🔵 وفاق هشداردهنده در بودجه
🔵 دکتر یعقوب اندایش
🔵 رئیس انجمن اقتصاد ایران
روزنامه شرق ۱۴ آبان ۱۴۰۳
بودجه سال آینده در حالی تقدیم مجلس شده که کوچکترین تعرضی به منافع صاحبان قدرت و صاحبان ردیفهای بودجه نشده است بدین معنی که قدرت همه صاحبان ردیفها به رسمیت شناخته شده و وفاق صورت گرفته است. هنر دولت شفاف کردن استقراض و آوردن ارقام و محل استقراض در لایحه است که ستودنی است اما ادامه روند بودجه ریزی به شکل کنونی یعنی یک سند رسمی توزیع رانت و وفاق قدرتهایی که خود از گذشته ساختار معیوب و حیف و میل کننده منابع بودجه را تشکیل دادهاند.
اقتصاد ایران دیگر بعد از یک و نیم دهه فرصت دیگری برای اصلاح جسورانه ندارد. شکل توزیع رانت باید کلا تغییر کند. صندلیها، امضاها و ردیفهایی که طی چند دهه تصاحب شده باید در هم شکسته شود و گرنه با وفاق کردن این صندلیها روند فعلی ادامه می یابد و محصولش سرکوب تولید، زیرساختها، کسری های فراگیر در دولت، خانوار و بخش خصوصی و تجارت خارجی و تورم فزاینده و توزیع نابرابر و انواع و اقسام عوارض دیگر خواهد بود.
ایران سخت نیازمند اصلاحات مالی فراگیر است. نتیجه سهم گیری از بودجه و بودجه پنهان دولت و آنچه که فراتر از بودجه است و در بودجه نمیآید مثل انواع مجوزها، واگذاری های زمین، برخورداری از تسهیلات و انواع امتیازات و کلا اتصال به بدنه توزیع رانت، فشار بر اقتصاد و مردم است. بدون اصلاح و تغییر اساسی این رویه وضعیت اقتصادی تغییر نخواهد یافت.
اگر معنای وفاق ملی در دولت چهاردهم این باشد که به هیچکدام از این صاحبان قدرت رو ترش نشود و گفته شود برای اینکه دعوا نکنیم، سنگاندازی نشود و همدل باشیم باید آنچه برای خود تصاحب کرده و حق میدانند را رسمیت شماریم و به آنها تقدیم کنیم، هیچ وقت ساختار موجود رانتی اصلاح نخواهد شد.
ایران نیازمند رییس جمهور ساختار شکن است تا ساختار شکل گرفته تو در توی رانتی فعلی را در هم شکند و اصلاح کند. به جای اصلاح این ساختار اگر سهم بودجهای داده شود و همچنان در بر همان پاشنه بچرخد، اوضاع اقتصادی اصلاح نخواهد شد.
چپ و راست سیاسی غیر از بحثهای ایدئولوژیک، عمده دعوا و یا پس دعوایشان همین توزیع رانت به نفع خود در کشور است. ساختار سیاسی از همین اقتصادی سیاسی رانتی شکل گرفته و نمیتواند کارا باشد که خود قوانین، روابط اقتصادی، حقوق مالکیت، وضعیت دموکراسی، حاکمیت قانون، حکمرانی و وضعیت اقتصاد کشور را متاثر ساخته است.
متاسفانه تنها برداشت یا توان دولت از اصلاح بودجه، افزایش قیمت است در حالیکه بهای تمام شده ارایه کالا و خدمات عمومی در کشور به دلیل ناکارایی و وجود فساد و حیف و میل، بالاست و باید با اصلاح ساختار، بهای تمام شده را کاهش داد نه اینکه هزینه ها و بهای این ساختار معیوب را بر دوش بودجه دولت و ملت گذاشت.
وفاق درست انجام شود تا بهای تمام شده کاهش یابد، تا بهره وری بودجه افزایش یابد، ردیفها متعلقه به نهادها و سازمانهای غیر بهرهور حذف شود، سهمخواهی ها بر چیده شود، بودجه ایجاد تولید کند نه تورم را بر دوش مردم بگذارد.
برای چنین هدفی نیازمند وفاق در مورد حذف عدهای از قدرت است که باری بر دوش مردم و بودجه هستند، البته نه تنها بودجه بلکه این امتیازات فراتر و در خارج از بودجه هم کم نیستند که باید برچیده شوند.
لذا اگر وفاق اینگونه معنی شود که برای اینکه دعوا نکنیم، سهم افراد و نهادهایی که خود را قبلا هر طور بوده در قدرت و رانت گیری جا دادهاند را بدهیم نه تنها انتظار به بهبود وضعیت فعلی نیست بلکه به رسمیت شناختن ساختار شکل گرفته موجود است که پیامدهای بدتر از این نیز به همراه خواهد داشت.
جسورانه باید تصمیم گرفت و وفاق را به گونهای دیگر در همدلی و اجماع برای در هم شکستن این ساختار معنی کرد و ائتلاف فراگیر در مسیر منافع عموم شکل داد و رانت را برای تولید بکار گرفت نه اینکه روی توزیع آن ائتلاف شود و نام آن را وفاق گذاشت.
لینک در روزنامه شرق
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🍁 لیست حرفه ای ترین کانال های تلگرام تقدیم شما
👌🏻 این فرصت طلایی رو از دست ندید. لیست به زودی حذف میشه
✈️هر دوره یا کلاسی شرکت میکنی دست نگه دار!!!
⬅️دیگه لازم نیس پولی به کلاس های آموزشی بدی اینجا کاملا رایگان همه چی برات گذاشتن ⬇️⬇️
/channel/addlist/pKSe96f868RjOTE0
/channel/addlist/pKSe96f868RjOTE0
🟠یه مجموعهی کامل از تموم کانالها و گروههای علمی،علوم انسانی⬆️⬆️⬆️
🔵 تولید زیر فشار مالیات
دکتر مرتضی افقه: «من سال گذشته، زمانی که دولت مالیاتها را 50 درصد افزایش داد، گفتم که این ته ظرفیت مالیاتی مؤدیان است. باز هم تأکید میکنم مؤدیان یعنی کسانی که برای مالیاتدادن در دسترس دولت هستند. ما در بخشهای غیرمولد فرار مالیاتی داریم و این بخشها ظرفیت دارند، اما دولت توان اینکه این افراد را شناسایی کند ندارد. برخی بخشها هم هستند که طبق قوانین معاف از مالیات هستند، این بخشها هم ظرفیت خوبی دارند و قابل توجیه است که مالیاتستانی به آن سو برود اما مؤدیان دیگر نه».
او ادامه میدهد: «سال گذشته هم تولیدکننده و مصرفکنندگان توان آن میزان پرداخت مالیات را نداشتند، اما متأسفانه دولت قبلی ادعا داشت که بدون حل مشکل تحریمها میتواند اقتصاد را پیش ببرد. در عمل نتیجهای نداشت جز اینکه سراغ جیب مردم برود. پس در سال 1401 ارز را گران کرد و قدرت خرید مردم کم شد، در سال 1402 هم مالیاتها را بیشتر کرد و حالا هم هفت سال از تحریم گذشته و دولت دیگر منبع درآمدی دیگری در دست ندارد. داراییهایش هم یا تمام شده یا آنچه مانده خواهانی ندارد. به همین دلیل این دولت هم در غیاب اقدام برای رفع مشکل تحریمها، به سمت افزایش مالیاتها رفته است. از همین حالا من میگویم که بعید است ظرفیت اقتصاد ما بتواند 40 درصد افزایش مالیات را دوام بیاورد و تولید بهشدت آسیب میبیند، مگر اینکه تصمیم بگیرند معافیت برخی بخشها را حذف کنند؛ ازجمله مراکز فرهنگی-مذهبی که به بهانه فعالیت فرهنگی معاف هستند درحالیکه فعالیتهای اقتصادی دارند. برای مثل، بنیاد مستضعفان دارای درآمدهای بالا ولی همچنان معاف از مالیات است. ادامه معافیت مالیاتی این بخشها اجحاف به مردم است».
به باور افقه، بخش تولید کشور آنقدر تحت فشارهای متعدد بوروکراسی، ناکارآمدیهای دولتی و هزینههای تحمیلی است که دیگر نای افزایش مالیات را ندارد و اگر اصابت مالیات به تولید بهویژه بنگاههای کوچک و متوسط باشد باید فاتحه بخش قابل توجهی از بخش تولید را خواند و مسئله خروج سرمایه که از چندین سال قبل به دلیل مزاحمتهای بیش از اندازه دولت آغاز شده بود، تسریع میشود. این اقتصاددان هشدار میدهد: «بسیاری از شرکتهای دانشبنیان بهسرعت در حال خروج از کشور هستند و کوچکترین فشار، این خروج سرمایه و نهایتا بیکاری و رکود را شدت میبخشد»./شرق
مطلب مرتبط: مالیات های ابتر و ضد عدالت
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🟣 روندهای بهبود اقتصاد ایران از سال ۹۶ به بعد نزولی شده است
🟣 دکتر محسن رنانی: به من میگویند چرا حرف اقتصادی نمیزنی؟ واقعیت این است که علم اقتصاد در شرایط کنونی برای مسائل اقتصادی کشور، پاسخ اقتصادی ندارد!
🟣 اقتصاد ما بعد از شکست برجام وارد عدم اطمینان پیچیده شد.
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
🔷 برندگان و بازندگان تورم در جامعه
🟣 دکتر محمدرضا منجذب
دولت چگونه ميتواند تورم را مهار كند و تبعات تورم بالا در فضاي عمومي جامعه چگونه است؟ اين پرسش طي سالهاي اخير به كرات در فضاي اقتصادي كشورمان مطرح شده است. هر بودجهاي كه راهي بهارستان ميشود و هر تصميمي كه دولت و ساير نهادهاي سياستگذار در ايران اتخاذ ميكنند نهايتا بايد منجر به بهبود شاخصهاي اقتصادي از جمله تورم به عنوان مهمترين شاخص شود. اما راهبرد مهار تورم در اقتصاد ايران طي سالهاي اخير همواره با شكست مواجه بوده است. طي پنج دهه اخير تورم دو رقمي مهمان اقتصاد ايران است. دلايلي چون ساختار غلط اقتصاد ايران، كسري بودجه مستمر، رشد بيش از حد و نامتناسب نقدينگي، تكمحصولي و... براي تورم ايران ذكر ميشود. اما تورم آثاري مخرب زيادي دارد، از جمله:
۱- بيثباتي در اقتصاد ملي و بروز نوسان مستمر در آن: يكي از خروجيهاي مهم تورم بيثباتي و بالا بودن ريسك در اقتصاد است. تورمهاي مستمر و پياپي با اعداد و ارقام بالا، به اندازهاي اقتصاد ايران را نوساني كرده كه امكان پيشبيني را از اقتصاد ايران سلب كرده است. اين روند در بخشهايي چون سرمايهگذاري و رويكردهاي مولد و... اثر منفي به جاي ميگذارد.
۲- كاهش ارزش پول ملي و در نتيجه كاهش قدرت خريد حقوقها و دستمزدهاي ثابت: پول ملي كشورها، توانایي و ظرفيت كشورها در مواجهه با ساير اقتصادها را نمايان ميكند. از سوي ديگر كاهش ارزش پول ملي بهطور مستقيم در كاهش قدرت خريد خانوارهاي ايراني اثرگذار است. بنابراين يكي از تبعات مخرب تورم، كاهش قدرت خريد كشورهاست.
۳- كاهش قدرت دولتها: تورم قدرت كشورها را كاهش ميدهد و زمينه اثرگذاري آنها را كاهش ميدهد.دولت متضرر ميشود، چون در تورم شديد رشد قيمتها بيشتر از رشد درآمدهاي بودجه است. لذا دولت يا متوسل به كسري بودجه بيشتر ميشود كه تورمي بيشتر را به دنبال دارد يا قدرت خريدش كمتر ميشود يا هردو. كه معمولا آخري اتفاق ميافتد.
۴- درآمدها دچار كاهش ميشوند: در اثر تورم هم قدرت خريد درآمدهاي ثابت كاهش مييابد و هم قدرت خريد درآمدهاي متغير تطابق مييابد. در نتيجه شكاف طبقاتي افزايش مييابد و خط فقر افزايش مييابد. در اين صورت تورم موجب افزايش نارضايتي در جامعه ميشود.
۵- وامگيرندهها منتفع ميشوند: افزايش تورم همانطور كه بازندگاني دارد، برندگاني هم دارد. يكي از برندگان افزايش تورم سوداگران و سودجويان هستند. اين دسته و اين طيف منتفع ميشوند زيرا ارزش وجوه قرض داده شده به دليل تورم كاهش مييابد. وامدهندهها متضرر ميشوند، زيرا پولي را كه الان وام ميدهند قدرت خريدش بيشتر است تا زماني كه اصل و فرع وام را پس ميگيرند.
۶- تورم علامتدهندگي قيمتها را به هم ميزند: در شرايط تورم كم، قيمتها نوعي عنصر علامتدهنده براي تخصيص منابع هستند. قيمت بالاتر در كالاي مشابه نشاندهنده كيفيت برتر است و بالعكس. اما در تورم شديد تناسب قيمتها به هم ميخورد.
۷- افزايش بياعتمادي عمومي: يكي از مهمترين سرمايههاي هر دولتي افزايش اعتماد عمومي است. تورم اما ميزان اعتماد عمومي به دولتها را تا حد زيادي كاهش ميدهد. بنابراين بياعتمادي مردم در فضاي تورمي شديد به سياستگذار و نظام اقتصادي كشور افزايش مييابد.
۸- اخلاقمداري در جامعه تضعيف ميشود: در شرايط تورمي مردم سعي ميكنند به صورت بيرحمانهاي اگر بتوانند از يكديگر چيزي بكنند تا بتوانند تبعات منفي تورم را جبران كنند. لذا اخلاق و روحيات انساني تضعيف ميشود. بنابراين تبعات و اثرات تورم در نظام اقتصادي، اجتماعي و اخلاقي جامعه به عينه هويداست و باعث بروز ناهنجاريهاي فراوان در عرصههاي گوناگون ميشود. /تعادل
مطلب مرتبط: کنترل تورم بعهده همه است
🌐 کانال دکتر منجذب
🔵 تفاوت قد مردم کره جنوبی و شمالی
یکی از بازدیدکنندگان از کرهشمالی هنگام بازدید از کتابخانه مرمرین باشکوه ملی در پیونگ یانگ نوشته بود: «در اینجا هیچ چیز کوچکی وجود ندارد جز خود مردم کرهشمالی که به قطع ۳ اینچ کوتاهتر از عموزادههای جنوبیشان هستند.»
سالها حکومت مستبدانه کمونیستها در کرهشمالی، حتی روی قد مردم این گوشه از دنیا هم اثر خود را به جا گذاشته است. طبیعت رازآلود بیمارگونهای که بر کرهشمالی حاکم است، به دست آوردن مقدار بالای دیتای قابل استناد در مورد تفاوت قد، وزن و تغذیه درست مردم را به کاری تقریبا غیرممکن تبدیل کرده است، اما نه کاملا ناممکن. پناهندگان و فراریانی که از کرهشمالی بیرون آمدهاند مورد مناسبی برای به دست آوردن دیتای مورد نیاز هستند.
بر اساس مطالعاتی که دنیل شوکندیک Daniel Schwekendiek پروفسوری از دانشگاه سونگ کیونکوان Sungkyunkwan سئول در طول سالها انجام داده است، مردان کرهشمالی به طور میانگین ۳ تا ۸ سانتیمتر از کرهجنوبیها کوتاهتر هستند. تفاوت میان کودکانی که در دو سوی مرز به دنیا آمدهاند هم کاملا واضح است. بر این اساس، کودکان پیش دبستانی (پسر) که در کره شمالی به دنیا آمده و رشد کردهاند حدودا ۴ سانتیمتر و کودکان پیش دبستانی (دختر) حدودا ۳ سانتیمتر کوتاهتر از کودکان کره جنوبی هستند.
برخی آمار دیگر حتی عددها را از این هم بالاتر میبرند و اختلاف قد مردم دو کره را به ۱۰ تا ۱۳ سانتیمتر میرسانند. چرا مهم است؟ باید دانست که این مردم تفاوت ژنتیکی خاصی با یکدیگر ندارند که چنین فاصلهای را توجیه کند. در یک سو ما با یک کشوری رو به رو هستیم که در طول سالهای متمادی به لطف سیاستهای کمونیستی حاکم با کمبود مواد غذایی و قحطیهای پی در پی دست به گریبان بوده است، همان کشوری که به گفته یکی از فراریانش زمانی که مردم در دهه ۹۰ نان برای خوردن نداشتند، رهبر کبیر از شیرین نبودن سیبهایش گله داشت و سربازان پای درختها شکر میریختند؛
و از سوی دیگر کره جنوبی قرار دارد که پیشرفت اقتصادیاش در طول دهههای گذشته (حال به هر لطفی که میخواهید اسمش را بگذارید) عملا آن را از یک کشور دست سوم با سطح رفاه پایین برای شهروندانش به یکی از ابر قدرتهای اقتصادی در قاره تبدیل کرده است.
در یک سو شعار و آرمانگرایی محض قرار دارد و در سوی دیگر واقعیات مسلم جهانی. در یک سو کشوری قرار دارد که میپندارد با داشتن کلاهکهای هستهای به قلههای جهانی رسیده است و در سوی دیگر کشوری که یاد گرفته است با جهان دوست باشد. هر دو با مردمی یکسان اما حکومتهای متفاوت.
همان بازدیدکنندهای که جملهی نخست رشته را با او شروع کردم در پایان سفرش نوشته بود «به سربازانی نگاه کردم که مسئول نگهبانی از مرز DMZ (منطقه غیرنظامی، مرز بین دو کره) بودند. رو به روی هم ایستاده بودند و به هم نگاه میکردند تا مبادا آن یکی به فکر فرار بیافتد. یکی از آن افسران با افتخار به من میگفت که هیچ رهبر جهانیای سالهاست که جرات ندارد -با توجه به قدرت کره شمالی- از کره جنوبی دیدن کند! این حرف را درست همان روزی که پرزیدنت اوباما به کره جنوبی آمده بود گفت...»
🔸 منبع : توییتر دانشگاه تهرانی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
🔵 کدام کشورها بیشترین بهره وری نیروی کار را دارند؟
مفهوم بهره وری نیروی کار
بهره وری نیروی کار، میزان خروجی (تولید ناخالص داخلی) تولید شده به ازای هر واحد کار (ساعات کاری) در یک دوره زمانی مشخص را اندازهگیری میکند.
این شاخص با واحد دلار بینالمللی (Int$) سنجیده میشود که یک واحد پولی فرضی است و برای مقایسه قدرت خرید کشورهای مختلف با تعدیل تفاوتهای قیمتی استفاده میشود.
این معیار به ارزیابی تولید ناخالص داخلی نسبت به نیروی کار کمک میکند و بینشی درباره کارایی سرمایه انسانی و کیفیت تولید ارائه میدهد. در بلندمدت، افزایش بهرهوری کلید رشد اقتصادی است.
🔻متن کامل را در سایت روزیاتو بخوانید
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@econviews
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
میگویند حجم قاچاق به 31 میلیارد دلار رسیده (مرکز پژوهشهای مجلس)
اصولا این قاچاق با ارز بازار انجام شده. پس با محاسبه نرخ ارز 56 هزار تومنی و تقسیم عدد به دست آمده به جمعیت کشور، به ازای هر شهروند حدود 20 میلیون تومان یا به ازای هر خانوار بیش از 60 میلیون تومان! اگر متوسط مخارج خانوار را 20 میلیون در ماه در نظر بگیریم، یعنی معادل هزینه 3 ماه خانوار از قاچاق تأمین میشود. (میدانم بخشی از این قاچاق، کالاهای واسطه و یا مواد اولیه است!)
حال سوال این است، آیا شما اشتباهی نیستید؟ واقعا میتوان قانونی وضع کرد که همه ملت ایران در آن متهم باشند؟ در کدام خانه اثری از این کالاهای قاچاق وجود ندارد؟ این چه قانونی است که کل یک ملت مجرم هستند؟
Http://t.me/maolad
🎥 ضرورت انتخابهای تعادلساز
▫️تصور عموم از حضور آمریکا در منطقه، به عنوان یک قدرت اقتصادی بزرگ در جستجوی منابع انرژی غنی، ریشه دوانده است. اما دکتر امیر کرمانی، استاد اقتصاد و مالی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، با این دیدگاه مخالف است و معتقد است که آمریکا مدتهاست به یک صادرکننده انرژی تبدیل شده است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
♦️ تفاوت بودجه توسعه ای با بودجه پوپولیستی
✍🏻 دکتر محمدرضا منجذب
❄️ در بودجه توسعه ای گفته میشود این یک برنامه کوتاه مدت یک ساله در راستای برنامه میان مدت 5 ساله و در راستای برنامه توسعه بلندمدت 50 ساله است. در بودجه پوپولیستی گفته میشود در این بودجه یارانه سال بعد در نظر گرفته شده است. در این مسیر مجلس و دولت از یکدیگر هم گوی سبقت را می گیرند.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم رشد اقتصادی سال بعد این عدد است و در راستای برنامه بلند مدت توسعه است. در بودجه پوپولیستی میگوییم امسال تمامی دستگاه های معاف از مالیات معرفی شده اند (و نگاهی کوتاه مدت داریم).
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم نفت یک ثروت بین نسلی است و باید به آن بلندمدت نگاه کنیم و برای نسلهای بعد هم (یا ذخیره کنیم و یا) از جنبه ثروت ملی نگاه کنیم. در بودجه پوپولیستی میگوییم: دولت نفت و گاز را هر سال می فروشد تا منابعی به دست بیاورد.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم بر اساس تعاملی که با جهان و بویژه کشورهای توسعه یافته داریم امسال مرحله تغییر در تکنولوژی صنایع زنجیر برای توسعه را طی میکنیم. در بودجه پوپولیستی میگوییم: تحریم های ظالمانه آمریکا و محدودیت ها بر کشور وجود دارد و همچنین نوسانات بازار پول و ارز نیز در کشور ایجاد شده بود که طبیعتا بودجه ریزی در چنین شرایطی سخت و پیچیده است.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم با توجه به رشد اقتصادی معقول طی 5 سال آینده نظام مالیاتی جامع و شفاف اجرایی میشود و نیز نظام تامین اجتماعی جامع اجرا میشود. در بودجه پوپولیستی میگوییم: حمایت از معیشت عمومی و سلامت مردم از مباحث مهم بودجه است تا بخش تولید با رکود مواجه نشود.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم تعداد دانشگاهها با توجه به نیاز بازار کار و صنعت ... درصد تقلیل مییابد و نظام آموزش عالی بر مبنای نیاز صنعت و بازار سیلابس درسی را آزادانه و مطابق نیاز تدوین کرده و در مسیر توسعه به تولید و صنعت کمک میکند. در بودجه پوپولیستی میگوییم: دانشگاه ها برای نوسازی دانشگاه ها حمایت مالی می شوند و موضوع دیگر اینکه برای کسانی که در مراحل پایان تحصیل هستند در بخش دکتری حمایت می شوند.
❄️ در بودجه توسعه شاخص های اقتصادی منجمله نرخ ارز، تورم، رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، رشد حمعیت، رشد تکنولوژی، رشد بهروری، نرخ بهره و ... طی برنامه ای بلندمدت تعریف می شود و مورد هدف قرار میگیرد. بودجه پوپولیستی نگاه روزمرگی دارد و اهدافی خاص را دنبال نمی کند.
❄️ بودجه توسعه ای به اقتصاد و بودجه بعنوان کلی یکپارچه و هدفمند نگاه می کند. در بودجه پوپولیستی نگاهی بخشی حاکم هست، و هر بخشی یا استانی یا افرادی زور بیشتری داشتند پول بیشتری تخصیص می دهند و دریافت می کنند.
🌐 کانال دکتر منجذب