محلی برای طرح بحث در مورد: 📍 جانمایی جدید ایران در نظم جهان 📍 ایده پردازی در مورد نحوه کنشگری جدید ایران در محیط ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک منطقه و فرامنطقه 📍 رصد رویدادهای حوزه اقتصاد بین الملل و تحلیل دلالت آنها برای اقتصاد ایران
🔆 برای جای خودمان در جهان باید مقاومت کنیم 🔆
یادداشت اختصاصی کانال ابتکار ایران
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔆 در مواجهه با جنگ در خاورمیانه و اوکراین، ایالات متحده ضعیف به نظر میرسد. اما آیا ایالات متحده فقط تظاهر به ضعف میکند؟ 🔆
📝 مقالهای به قلم آدام توز که به تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴ در پایگاه خبری گاردین منتشر شده است.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔆 بخت و اقبال به افراد شجاع رو میکند: ارتقای استراتژی ژئواکونومیک اتحادیه اروپا 🔆
📝 مقالهای به قلم توبایِس گرکه و فیلیپ مِدونیک که به تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۴ در پایگاه خبری شورای روابط خارجی اروپا منتشر شده است.
🔰 بخشهایی از این گزارش
🔹 پایه و اساس رفاه، نفوذ و امنیت اروپا، یک اقتصاد قوی است. اما تنها «رقابتی» کردن اتحادیه اروپا موجب بهبود موقعیت ژئواکونومیک آن نمیشود. یک اتحادیه اروپای واقعاً ژئواکونومیک باید چیزی بیش از ارائه فرصتهای تجاری بهتر برای شرکتهای خود یا کاهش تشریفات اداری و بوروکراسی فراهم آورد.
🔸 رهبران اروپایی بر یک بخش جدید در دستور کار اقتصادی خود برای رسیدگی به چالشهای ژئواکونومیکی متنوع تأیید کردهاند: «ریسک زدایی».
🔹 نتیجه انتخابات آمریکا هر چه که باشد، گزینههای ژئواکونومیک اتحادیه اروپا را تحتتأثیر قرار داده و دستور کار امنیت اقتصادی اتحادیه اروپا برای مقابله با چنین چالشی چندان آماده و مجهز نیست. رویکرد اروپاییها برای دفاع از امنیت اقتصادی، رویکردی تکنوکراتیک و مبتنی بر دادهها است که ریسک زدایی را امری محدود و دقیق برای شناسایی و سپس کاهش خطرات موجود (مانند وابستگیهای تجاری) میداند. درحالیکه ایالات متحده (و همچنین چین) امنیت اقتصادی را از نظر ژئوپلیتیکی چارچوببندی کرده و اجرا خواهند کرد، ایالات متحده این مطلب را درک کرده که رقابت اقتصادی و رهبری فناوری از عوامل اساسی قدرت نسبی ایالات متحده در برابر چین و مسائل مربوط به امنیت ملی است.
🔸 بازدارندگی اقتصادی (که مشخصا توسط ابزار تحریم پیاده سازی می شود) و قدرت اقتصادی دو روی یک سکه هستند. اگر اروپاییها در مورد روی اول سکه جدی هستند باید اطمینان حاصل کنند که استراتژی امنیتی اقتصادی اروپا به آنها این امکان را میدهد تا روی دوم را به دست آورده و حفظ کنند. این استراتژی باید شامل بازداشتن چین از حمایت از روسیه نیز باشد.
🔹 علاوه بر این، دیگر قدرتهای جهانی (از ایالات متحده گرفته تا چین و روسیه) از ابزارهای اقتصادی خود برای برنامههای ژئوپلیتیکی استفاده کرده و خطوط تجارت فنی و نظامی را به نفع خود تغییر شکل میدهند. آنها از این طریق گزینههای پیش روی اتحادیه اروپا را نیز دیکته میکنند. اگر اتحادیه اروپا میخواهد تا با سایر بازیگران ژئواکونومیک همگام شود، باید علاوه بر تاکتیکهای خود، پارامترهای دستور کار اقتصادی خود را نیز مورد بازنگری قرار دهد. این تاکتیکها (محافظت، ارتقا و مشارکت) میتوانند الهامبخش این فرایند باشند.
🔸 برخلاف دوران جنگ سرد که دانش استراتژیک بیشتر بر سیستمهای تسلیحاتی و گردانهای نظامی متکی بود، عصر ژئواکونومیک فعلی نیازمند هوشمندی عمیق در زمینه زنجیرههای تأمین، فناوریها، صنایع و الگوهای تجاری است. جمعآوری و بهاشتراکگذاری اطلاعات حساس بین صنعت و دولت، بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و کمیسیون اروپا و بین اتحادیه اروپا و متحدانش یک قابلیت استراتژیک است که برای رویکردی منسجم و ژئوپلیتیکی اساسی است.
🔹 اروپاییها تمایل دارند تا بین دو نوع تهدید تمایز قائل شوند: تهدیدهای مرتبط با رقابت اقتصادی (مانند استراتژیهای تسلط بر صنایع کلیدی از طریق شیوههای تجاری ناعادلانه) و تهدیدات مربوط به امنیت ملی (مانند فناوری حساسی که به دست ارتش میافتد). این تمایز روزبهروز سختتر میشود؛ زیرا سایر کشورها کل زنجیرههای تأمین صنعتی را مبنا و هدفی برای مزیت نظامی قرار دادهاند ... تنظیم مجدد اصول امنیت اقتصادی مستلزم گسترش حوزه امنیت ملی به ورای تهدیدها و کالاهای نظامی سنتی است.
🔸 اتحادیه اروپا باید شرکای بینالمللی برای هر زنجیره تأمین استراتژیک را شناسایی کند که بتوانند از زنجیره تأمین انعطافپذیرتر حمایت کرده و از اینکه همکاری با اتحادیه اروپا در طول این زنجیرههای تأمین، فرصتهای اقتصادی نیز برای آنها فراهم میکند، مطمئن شوند.
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران؛ جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅کتاب «ایران در موج دوم تحریمهای حداکثری» به صورت دسترسی آزاد بر روی سایت انتشارات مرکز پژوهش های مجلس قرار گرفت.🔅
📍جهت دانلود فایل کامل کتاب به این آدرس مراجعه کنید.
🖋️ با مقدمه استاد گرانقدر آقای دکتر حمیدرضا فرتوک زاده
🔰 این کتاب به عنوان یک راهنمای جامع تحریم ها، محورهایی به شرح زیر را مورد بحث قرار میدهد:
1. معرفی روند زمانی بازوضع تحریمهای ایران
2. ارائه اطلاعات تفصیلی در مورد مهمترین رویدادهای موج دوم تحریمهای حداکثری
3. واکاوی نحوه اثرگذاری تحریم بر بخشهای مختلف اقتصاد ایران
4. تحلیل نحوه مواجهه ایران با تحریمها
5. نقد و بررسی پاسخهای رایج به تحریم
6. و در نهایت، ارائه چارچوب خنثیسازی تحریم
🔹به طور مشخص تمرکز این پژوهش بر روی موج دوم تحریمهای حداکثری ایران است و تلاش دارد خلأ معرفتی و دانشی موجود نسبت به ابعاد پدیده تحریم را پر کند.
🔸 پژوهشگران، اساتید دانشگاه، صاحبنظران و دانشجویان گرامی مهمترین مخاطبان این کتاب هستند و با مطالعه آن میتوانند شناخت کافی در مورد ابعاد پدیده تحریم به دست آورده و بر پایه اطلاعات و تحلیلهای ارائه شده در این پژوهش، مرز دانش اقتصاد ایران در زمینه خنثیسازی تحریم را توسعه دهند.
⏪ به کانال «ابتکار ایران؛ جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا در یک سال: 🔅
🔍 *
هند و خاورمیانه پیشتاز، اروپا نیاز به تعهد مجدد دارد
🔆 محرکهای روابط هند و آمریکا 🔆
📝 مقالهای به قلم پانکاج ساران در سال ۲۰۲۳ در پایگاه خبری NatStrat منتشر شده است.*
🔰 بریده هایی از این مقاله
🔹 از زمان سفر راجیو گاندی به کاخ سفید در زمان زمامداری ریگان در سال ۱۹۸۵ روابط این دو کشور تنشهای فراوانی از صفبندیهای مختلف سیاسی در داخل هر دو کشور را پشت سر گذاشته و همچنین بحرانهای متعددی نیز در سطح جهانی تجربه کرده است. ممکن است هر دو کشور از «تله بیاعتمادی متقابل» بیرونآمده باشند، بااینحال به نظر میرسد که در «تله انتظارات متقابل» افتادهاند.
🔸 باید توجه داشت که از افتادن این رابطه در «تله چین» نیز جلوگیری شود. اولاً، قبل از اینکه تهدید چین بدین وضوح قابلمشاهده باشد، رابطه دو کشور با سرعت بالایی تغییر میکرد.
🔹 ثانیاً، فهم این مطلب دشوار نیست که اگر امروز در چشمانداز ایالات متحده چین برجسته شده در محاسبات استراتژیک هند نیز چین اهمیت بیشتری پیدا میکند. اگر ایالات متحده از همکاری و رقابت با چین و جلوگیری از وقوع یک جنگ سرد جدید صحبت کند، هند هر چه بیشتر به دنبال یافتن روشی برای زندگی با چین است.
🔸 ثالثاً، هر چند باور این مطلب که چین ممکن است عاملی برای استحکام و تقویت روابط هند و ایالات متحده باشد وسوسهانگیز و مصلحتآمیز است، اما چین نمیتواند چسبی باشد که این رابطه را حفظ کند.
🔹 همچنین ارزشهای مشترک ما در مورد دموکراسی، آزادی، کثرتگرایی، تنوع و فردگرایی نیز نمیتواند عامل پیوند رابطه باشد. اگر اینطور بود، سالها پیش دو کشور شرکای متحد یکدیگر میشدند. طبق تجربیات تاریخی این ارزشها برای رشد رابطه نه ضروری هستند و نه کافی. در بهترین حالت محیطی مناسب برای رابطه فراهم میکنند.
🔸 ایالات متحده میبیند که چشمانداز قدرت افسارگسیختهاش به چالش کشیده شده است. هند در حال رشدی که به دنبال بازپسگیری جایگاه خود در جهان است، به طور بالقوه میتواند فرصتهای زیادی برای همکاری با ایالات متحده ارائه دهد. موفقیت این امر به میزان همگرایی استراتژیک و اعتماد متقابل در حین هدایت و رهبری تغییر بستگی دارد. این یک فرایند پویا و حساس به زمان است.
🔹 آنچه تهدیدی برای همدلی گسترده و نزدیکی کشورها است، توانایی دموکراسیهایی مانند دموکراسیهای هند و ایالات متحده برای مقابله با چالشهای داخلی خود و به طور همزمان توانایی آنها در ارائه امید و کمک به کشورهای جهان جنوبی برای محقق ساختن آرمانهای اجتماعی و توسعه آنها است.
#دیدگاه: مقالهای که مطالعه فرمودید نوشته معاون مشاور امنیتی ملی هند(۲۰۱۸-۲۰۲۱) است. در بینسطور متن میتوان جانب احتیاط هند از اینکه تبدیل به ابزاری برای آمریکا به منظور ضربه زدن به چین باشد را مشاهده میکنید. هند مانند هر قدرت دیگری در مرحله رشد علاقهمند است تا وارد شکافهای ژئوپلتیکی نشود. از همین رو رفتار هند را باید بر مبنای شکافها تحلیل نمود؛ از این رو هندیها روابط خود با کشوری مانند ایران را روی شکافهایی نظیر چین-آمریکا، طوفانالاقصی و جنگ اوکراین تنظیم میکنند. سوالاتی که یک دیپلمات ایرانی باید در روابط با هند پاسخ دهد این است که چگونه میتوان همکار راهبردی کریدور آیمک را ذینفع در توسعه مکران دانست؟ آیا این حضور به معنای تلاش هند برای جایگیری کم هزینه در کریدور آیمک نیست؟ اگر چنین باشد روابط ایران و هند در بلندمدت بر روی ریلی قرار گرفته که انتهایش تخاصم میان دو کشور خواهد بود. در واقع قرارداد چابهار مسیری است که انتهایش ما را به مرگ بر هند هم خواهد رساند!
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 جنگ سرد در آسیا؟ 🔅
غوغایی برای کسبوکار و تجارت که در آن همه قانون وضع میکنند.
📝 مقالهای به قلم ایوان فایگنبام که به تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۲۴ در پایگاه خبری Forbes منتشر شده است.
🔰 بریدههایی از این گزارش
🔸 طبق نظر اوباما آسیا فقط سه آینده محتمل دارد … آسیا میتواند بر اساس قوانین فقط «آمریکایی» یا فقط «چینی» اداره شود. یا میتواند دوقطبی شود، بدین صورت که کشورها قوانین موردنظر واشنگتن و یا پکن را اجرا کنند و به بلوکهای متضاد تبدیل شوند؛ نسخهای مشابه جنگ سرد.
🔹 برای مثال، باهدف «مقابله با مرکانتیلیسم پکن» برخی از افراد طبقه استراتژیک آمریکا ایده بازار جهانی یکپارچه را با عنوان یک «رؤیا» رد کرده و یک «زیر سیستم» بلوک مانند را پیشنهاد میدهند که در آن واشنگتن و متحدانش قوانین مشترکی را وضع و اجرا نموده و بیشتر با یکدیگر معامله میکنند.
🔸 اما در دنیای واقعی امروز، این رویکرد «ژئواستراتژیک» به بازارها در برابر سه واقعیت آشکار قرار دارد:
1⃣ در واقعیت نظم اقتصادی آسیا دوقطبی نیست و کشورهای ثالث با هم متحد شده، قوانین مهمی را نوشته و استانداردهای نظارتی، مهندسی و فرایندهای تجاری را تعیین میکنند.
2⃣ دموکراسیهای آسیایی اتفاقنظر ندارند: برخی از دموکراسیها در حوزههایی مانند بومیسازی دادهها رژیمهای نظارتی متفاوتی را بر اساس اصول متفاوت ایجاد کردهاند.
3⃣ در صنایع جدید و نوظهور مانند داراییهای دیجیتال، دیدگاههای پراکنده وجود دارد و مطمئناً نه همجهت با آمریکا است نه چین.
🔹 سیاستمداران و ژئو استراتژیستهایی که در کودکی بازیهای زیادی از ریسک و استراتژی انجام دادهاند، مشتاق قطعیتهای جنگ سرد هستند. اما شرکتها و بازارها باید برای آیندهای متفاوت و متنوعتر آماده شوند. سنگ محک موفقیت آنها انتظار است و باید برای آیندهای بسیار ناپایدار در آسیایی پویا مهیا شوند.
#دیدگاه: نویسنده تحلیل «جنگ سرد در آسیا» دریچه نگاه دقیق و ظریفی را به روی مخاطب باز میکند؛ بصیرتی که این تحلیل به ما میدهد این است که قدرت در جهان را به صورت مسطح و تقسیم شده میان آمریکا و چین نباید دید، حتی در میان کشورهایی که موتلف با آمریکا هستند نیز نباید استقلالهای آن کشورها برای تصمیمگیری را نادیده گرفت. معمولا قدرتهای بزرگ و میانی حدی از بازیسازی را در زمین بازی قدرت در جهان دارند. به عنوان مثال امروز نمیتوان تلاشهای شینزوآبه نخستوزیر ژاپن را در چرخش به آسیای آمریکا نادیده انگاشت. تلاشی که به مرور امروز ثمرات خود را نشان میدهد؛ امروز ژاپن بسیاری از محدودیتهای نظامی بار شده از جنگ جهانی دوم را حذف کرده است و برای نخستین بار ناو هواپیمابرش را تست میکند. همچنین امید ژاپنیها برای تضعیف توافق پلازا بالا رفته است، توافقی که باعث قدرت یافتن ین ژاپن و ورود این کشور به سه دهه درجا زدن شد.
دانش تحلیلی ما نیاز دارد تا به گونهای هم ترتیبات جهانروا مانند ارزها و زنجیرهها را ببیند و هم منافع و اقدامات قدرتهای بزرگ و میانی، آنگاه تحلیل ژئواستراتژیک غنی میتوان داشت. دنیا آنقدرها هم هرم نیست!
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔰 عنوان نشست: «چشم انداز تحریم های ایران از منظر وضع قوانین جدید و تشدید فشارهای تحریمی»
سخنران ها:
۱. دکتر ابوالفضل عمویی
از دقیقه ۲:۳۰ الی ۲۷:۱۰
و از دقیقه ۲:۰۳:۲۶ الی انتها
۲. دکتر مجید شاکری
از دقیقه ۲۷:۳۰ الی ۱:۰۰:۳۰
و از دقیقه ۱:۳۷:۴۱ الی ۱:۴۹:۲۵
و از دقیقه ۱:۵۹:۲۳ الی ۲:۰۳:۱۰
۳. آقای محمد کاظمی
از دقیقه ۱:۰۰:۵۶ الی ۱:۳۷:۳
زمان جلسه: دوشنبه مورخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۳؛ از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در مرکز پژوهش های مجلس
⏪ به کانال «ابتکار ایران، جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 بازگشت حکومتداری همیلتونی؛ یک استراتژی کلان برای جهانی پرتلاطم 🔅
📝 مقالهای به قلم والتر راسل مید که به تاریخ ۲۰ آگوست ۲۰۲۴ در پایگاه خبری Foreign Affairs منتشر شده است.
🔰 بریدههایی از این مقاله
🔸 امروزه امنیت ایالات متحده و متحدانش به طور فزاینده ای در معرض تهدید قرار گرفته است. پایههای نظم جهانی به رهبری ایالات متحده با بحران های عمیق در مرزهای غربی روسیه، در خاورمیانه و در آبهای مورد مناقشه اطراف چین در حال فرسایش است. رسیدن به پاسخهای مؤثر برای اینچنین چالشهای فزاینده ای مستلزم نوعی از اجماع پایدار است که آمریکای امروزی (که در داخل به لحاظ سیاسی چندپاره شده) قادر به دستیابی به آن نیست.
🔹 چرخشهای بسیاری در سیاست خارجی ایالات متحده در ربع قرن گذشته مشاهده شده و رئیسجمهوران ایالات متحده یکی پس از دیگری (بوش، اوباما، ترامپ و جو بایدن) رویکردهای بسیار متفاوتی را در کاخ سفید ارائه کردهاند. پوپولیسم ملی جکسونی و انزواطلبی جفرسونی جایگاه مشروع خود را در مباحث سیاست خارجی آمریکا حفظ کردهاند، اما هیچکدام نمیتوانند به طور کامل به چالشهای امروزی بپردازند. پراگماتیسم همیلتونی یکی دیگر از مکاتب تاریخی سیاست خارجی ایالات متحده است که برای بحرانهای جهان معاصر مناسبتر است ... مکتب همیلتونی در خوشبینی «پایان تاریخ» در اوایل دوران پس از جنگ سرد راه خود را گم کرد، بااینحال فشارهای زمان حال حاضر (دورانی هوشیار از تاریخ جهانی) منجر به مطرحشدن مجدد ایدههای اساسی شد که سنت همیلتونی را به یک امر ضروری در سیاست خارجی موفق آمریکا تبدیل میکند.
🔸 نیروی محرکه احیای نظرات همیلتونی، اهمیت روبهرشد وابستگی متقابل موفقیت شرکت و قدرت دولتی است. ما در جهانی قرار داریم که چین و دیگر رژیمهای غیرلیبرال با استفاده و سوءاستفاده از قدرت دولتی به دنبال ایجاد چالشهای اقتصادی برای شرکتهای فناوری آمریکایی هستند. شرکت هایی مانند آلفابت، اپل و متا با موانع قانونی و نظارتی فزاینده ای از سوی دولت قدرت های تجدیدنظرطلب مواجه هستند. علاوه بر این، روند روبهرشد استفاده از یارانه ها و محدودیت های تجاری برای پیشبرد اهداف اقلیمی، درجه مداخله دولت در تصمیمات سرمایه گذاری بخش خصوصی را افزایش می دهد و بر سودآوری مشاغل در سراسر جهان تأثیر می گذارد. هرگز تا این حد، قدرت دولتی با پویایی دنیای شرکت ها مرتبط نبوده است. این ارتباط در پیشرفتهترین سطوح فناوری و تولید بهشدت عمل میکند: ترکیب «اطلاعات – مالیه - کسبوکار – دولت» هر چه بیشتر برای رفاه و امنیت دولت و مردم آمریکا ضروری می شوند.
🔹 درعینحال، تضاد ژئوپلیتیکی خطرات بالقوه و بالفعلی را برای مدلهای تجاری شرکتهای بخش خصوصی که به زنجیرههای تأمین جهانی متکی هستند، ایجاد میکند. شبهنظامیان راگتاگ میتوانند کشتیرانی تجاری در آبراهی حیاتی مانند دریای سرخ را مختل کنند. یک بحران واقعی در آب های اطراف تایوان می تواند تجارت درون و بیرون از این جزیره را مسدود و دسترسی جهانی به پیشرفته ترین نیمه هادی ها را از بین ببرد. همچنین یک بحران میتواند این آبها را به روی کشتیرانی چین، ژاپن و کره جنوبی ببندد و بزرگترین شوک اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم (و شاید حتی جنگ هستهای) را به همراه داشته باشد. انقلاب اطلاعاتی، هم بخش دولتی و هم بخش شرکتی را با هم بهپیش می برد. جمعآوری، ذخیرهسازی و بهرهبرداری از اطلاعاتِ در حال پیوستن به پول، عنصر حیاتی قدرت دولتها هستند.
🔸 رهبران تجاری و دولتی امروز در حال کشف چیزی هستند که بنا به نظر همیلتون مدت هاست درست است: سیاست اقتصادی یک استراتژی است و بالعکس.
🔹 نقش رقابت اقتصادی و فناوری در رقابت با چین، پیوند بین کاخ سفید و والاستریت را تقویت می کند.
🔸 در عصر رقابت ژئوپلیتیکی کنونی، واشنگتن بیشتر باید نگران این باشد که آیا شرکتهای فناوری پیشرو آن بهاندازه کافی قوی و دارای منابع کافی هستند تا از رقبای چینی خود جلوتر باشند تا اینکه نگران این مطلب باشد که آیا شرکتهای فناوری ایالات متحده بیش از حد معقول در حال بزرگشدن هستند یا خیر. برای دولت ایالات متحده این سؤال مهم تر است که آیا یک شرکت فناوری معین، شریک وفادار و قابلاعتمادی برای واشنگتن است، تا اینکه بخواهد نگران باشد که آیا این شرکت خیلی بزرگ یا خیلی ثروتمند است.
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران، جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
۱۲ میلیارد دلار در یک سال بیشتر است یا ۱۲۰ میلیون دلار در ۱۰ سال؟
قرارداد چابهار در بوته نقد
#دیدگاهی بر مقاله بلاتکلیفی چین بر سر واردات زمینی نفت خاورمیانه از طریق پاکستان:
قطعا واردات زمینی انرژی از مسیر پاکستان و ایران به مقصد چین، یک نقطه عطف در تاریخ روابط ژئوپلیتک و ژئواکونومیک خواهد بود چرا که میتواند معمای تنگه مالاکا را تا حد زیادی برای چین و ایضا ایران (چرا که در حال حاضر، تمام صادرات نفتی ایران نیز از این تنگه مهم عبور میکند) مرتفع کرده و به تبع، آسیبپذیری اقتصاد چین و ایران را رفع کند. در صورت امتداد خط لوله گوره به جاسک به گوادر، ظرفیت قابلتوجه صادرات نفت به مقصد پاکستان (۵۸ میلیون بشکه سالانه برای تصفیه در پالایشگاه گوادر) و میزان بیشتری از آن برای انتقال به چین (سینکیانگ) ایجاد خواهد شد؛ این یعنی جریان مالیِ بیش از ۴ میلیارد دلاری در مسیری تحریمناپذیر و ایمن؛ رقمی که قابلیت اهرمشدن برای جذب سالانه ۱۲ میلیارد دلار فاینانس و سرمایهگذاری را خواهد داشت. ناگفته پیداست که آنگلوساکسونها به عنوان حاکمانِ بر دریا، از هر ابزاری برای مقابله با ابتکار «واردات زمینی انرژی از مسیر پاکستان به مقصد چین» استفاده خواهند کرد؛ این ابزارها می توانند اقتصادی یا امنیتی باشند.
لذا باید گزارش حاضر با دقت خوانده شود و از آن مهمتر آنکه باید بین سطور آن با دقتی مضاعف مورد شکافی قرار گیرد؛ به نقشه اختصاصی ابتدای گزارش (که توسط یک اندیشکده آمریکایی طراحی شده) دقت کنید؛ امتداد خط لوله سیپک به داخل خاک ایران کشیده شدهاست؛ نویسندگان گزارش دو پاکستانی هستند که به بندر گوادر سفر کرده و با تعداد زیادی از صاحبنظران و عاملان اجرایی این پروژه مصاحبه کردهاند؛ اما در نهایت این گزارش به «آیه یاس خواندن درباره پروژه واردات زمینی انرژی از مسیر پاکستان» منتهی شده است که این نتیجهگیری نمی تواند بدون سوگیری باشد؛ نویسنده پاکستانی این متن برای wikistrat کار میکند؛ یک نهاد تحلیلی و پژوهشی متعلق به گروه تروریستی اسرائیل.
از این منظر رمزگشایی از این گزارش اطلاعاتی و امنیتی برای طرف ایرانی باید بسیار مهم باشد؛ برای مثال در متن هم اشاره شده است که ذیل یک دستور کار اقتصادی، عربستان سعودی به دنبال ساخت پالایشگاه در گوادر بوده است که این برنامه، همراستا با سیاستهای ایالات متحده و برای مقابله با ابتکارات چین در این بندر طراحی شده است. اما مهمتر و خطیرتر از دستور کار اقتصادی، دستور کار امنیتی است که از مسیر ناامن سازی مسیر این خط لوله پیگیری خواهد شد. استفاده از گروه های نیابتی مسلح برای ناامنسازی این مسیر کاملا مشهود است. وقتی تیغ تروریسم و تفسیرهای نادرستِ دیپلماتیک در تهران همزمان میبرّد، سعودی (آمریکا) چرا باید پول خرج کند؟
هند، چابهار را برای دسترسی به افغانستان و گسترش تروریسم علیه کمربند و راه چین و عمق راهبردی پاکستان میخواهد. اینکه ایران بخواهد در پازل مهار چین و پاکستان بازی کند حتما از سوی این کشورها بی جواب نخواهد ماند. چه آنکه در هفتههای منتهی به انعقاد قرارداد چابهار با شرکت هندی(ولی در اصل، لندنی)، نیروهای نیابتی پاکستانی در قالب جیش العدل با اسم رمز مقابله با توسعه مکران بزرگترین حمله تروریستی سالهای اخیر را رقم زدند و پیام روشنی را منتقل کردند. ارزیابی طرف پاکستانی این است که مسیرهای تأمین مالی گروههای تروریستی که چینیها را در بلوچستان ترور میکنند از هند نشات میگیرد. مطابق با این تحلیل، قرارداد چابهار این جریانِ پشتیبانی را تسهیل و تشدید میکند؛ مجموع این فرایند طرف پاکستانی را در وضعیت اقدام تلافیجویانه قرار داده و چرخه خشونت را در شرق کشور تشدید میکند.
حال آیا عواید (اعم از اقتصادی، سیاسی و امنیتی) آتیِ حاصل از صادرات زمینی انرژی به پاکستان و چین با عواید ناچیز واگذاری اپراتوری بندری چابهار به شرکت هندی قابل مقایسه است؟ عواید چندین میلیارد دلاری از محل صادرات انرژی (با قابلیت اهرمسازی در قالب مکانیسم یک به سه) به چین و پاکستان از یک مسیر بهینه، ایمن و خارج از دستبرد آنگلوساکسونها را مقایسه کنید با یک قرارداد چند ده میلیون دلاری با یک شرکت هندی! آن هم با کلی اما و اگر که آیا آمریکا بگذارد یا نگذارد! که آیا شرکتهای هندی حاضر میشوند خط ریلی از چابهار تا شمال ایران را تکمیل کنند یا خیر!
امید است در دولت جدید با یک تدبیر عالمانه و مبتنی بر مصلحت، مسیر طی شده اصلاح شود؛ انشاالله.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 بلاتکلیفی چین بر سر واردات زمینی نفت خاورمیانه از طریق پاکستان 🔅
📝 مقالهای به قلم سید فضل حیدر و اکبر نوتزای که در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۳ در پایگاه خبری The China Project منتشر شده است.
🔍 تداوم خشونتها در بلوچستان و اولویتهای در حال تغییر کمربند و جاده شی جینپینگ ممکن است رؤیای پاکستان و چین برای خط لوله را پایان دهد.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 گسست ژئواکونومیک و سرمایهگذاری مستقیم خارجی 🔅
📝 نوشتاری به قلم جابین آن، بنجامین کارتن، عاشیق حبیب، دیوید مَلِکرینو، آندریا پرسبیترو و درک میور که بهعنوان فصل چهارم از گزارش سالانه صندوق بینالمللی پول (IMF) منتشر شده است.
🔰بخش هایی از این گزارش
🔹 اخیراً سرمایهگذاری مستقیم خارجی کاهشیافته و الگوهای متفاوتی در کشورهای میزبان یافته است بدین نحو که جریانهای سرمایهگذاری به طور فزایندهای در میان کشورهای همسو به لحاظ ژئوپلیتیکی (بهویژه در بخشهای استراتژیک) متمرکز شدهاند. باتوجهبه وابستگی آنها به سرمایهگذاری مستقیم خارجی از کشورهایی که اغلب از نظر ژئوپلیتیکی از هم فاصله دارند، بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحالتوسعه در برابر تغییرات سرمایهگذاری مستقیم خارجی بسیار آسیبپذیر هستند.
🔸 تنشهای ژئوپلیتیکی در حال افزایش است و توزیع نابرابر دستاوردهای قبلی حاصل از جهانیشدن به افزایش بدبینی نسبت به چندجانبهگرایی و تمایل فزاینده بهسوی سیاستهای دروننگر کمک کرده است. برگزیت، تنشهای تجاری میان ایالات متحده و چین و حمله روسیه به اوکراین چالشهایی پیش روی روابط بینالملل هستند و میتوانند سیاستهای بر محور یکپارچگی اقتصادی جهانی را معکوس سازند، فرایندی که آن را گسست ژئواکونومیک (GEF) مینامند. این فرایند کانالهای مختلفی از جمله تجارت، سرمایه و جریان مهاجرت را در بر میگیرد.
🔹 شرکتها و سیاستگذاران هر چه بیشتر به Friend-shoring و reshoring روی میآورند. این استراتژیها فرایندهای تولید را به کشورهای مورداعتماد که اولویتهای سیاسی همسو دارند منتقل میکند تا زنجیرههای تأمین را هر چه بیشتر انعطافپذیر ساخته و در برابر تنشهای ژئوپلیتیکی کمتر آسیبپذیر باشند.
🔸 در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته شده که چگونه میتوان تأثیر گسست ژئوپلیتیکی بر اقتصاد جهانی را از طریق دنبال نمودن تغییرات در ردپای سرمایهگذاری مستقیم خارجی جغرافیایی مشاهده کرد.
🔹 جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشتر میان کشورهایی متمرکز و برقرار است که از نظر ژئوپلیتیکی همسو هستند. نقش همسویی ژئوپلیتیکی در هدایت ردپای جغرافیایی سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهویژه برای بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحالتوسعه مهم است و از سال ۲۰۱۸ و تجدید تنشهای تجاری بین ایالات متحده و چین افزایش یافته است.
🔸 به طور متوسط بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحالتوسعه بیشتر از اقتصادهای توسعهیافته آسیبپذیرتر هستند. این امر بیشتر به این دلیل است که بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحالتوسعه به سرمایهگذاری مستقیم خارجی از سوی کشورهایی متکی هستند که از نظر گرایشهای ژئوپلیتیکی از یکدیگر نسبتاً فاصله دارند.
🔹 انقباض بیشتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تغییر توزیع جغرافیایی آن احتمالاً از طریق انباشت سرمایه کمتر و تعمیق کمتر فناوری اثرات منفی بیشتری بر کشورهای میزبان خواهد داشت.
🔸 سناریوهای مبتنی بر مدل نشان میدهند که گسست سرمایهگذاری مستقیم خارجی (بهصورت افزایش دائمی موانع بین بلوکهای ژئوپلیتیکی برای واردات نهادههای سرمایهگذاری مدلسازی شده است) میتواند تولید جهانی را در بلندمدت کاهش دهد. این زیانها به طور نابرابر توزیع شده و بازارهای نوظهور و اقتصادهای درحالتوسعه که دسترسی کمتری به اقتصادهای توسعهیافته دارند هم از طریق تشکیل سرمایه کمتر و هم از طریق کاهش عواید بهرهوری تحتتأثیر قرار میگیرند.
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
#دیدگاه؛ سقوط و زوال پترودلار
عربستان سعودی در تلاش است تا کلانمعامله خود با آمریکا را بازنویسی کند؛ کلانمعاملهای که بر اساس آن، عربستان در ازای تعادلبخشی به بازار جهانی نفت و تأمین نیازهای آمریکا، امنیت را از آن کشور میخرید. اما اکنون شرایط جهانی متحول شدهاست. اینک عربستان خود را در نقطهای می بیند که باید نقش جدیدی برای خود تعریف کند. این کشور از یک سو در بُعد اقتصاد در حال تعامل فزاینده با چین است و از سوی دیگر، نیازمند بازوضع و بازتعریف پیمان امنیتی با آمریکاست.
پیشتر در ابتکار ایران مقاله سفیر سعودی در واشنگتن (ریما بنت بندر بن سلطان) را در این راستا منتشر کردیم. وی در آن مقاله، به صراحت به این موضوع پرداخته بود که آمریکا باید نقش جدیدی برای عربستان سعودی در نظر بگیرد. به نظر میرسد کارپرداز اصلی این تلاش شخص بندر بنسلطان (سفیر سعودی در آمریکا و رئیس سابق استخبارات سعودی) است. این مهم را از این حیث میتوان فهمید که دختر وی در واشنگتن و پسرش در لندن به مقام سفارت رسیدند. برای آنکه اثرات حضور بندر در این روند را متوجه شوید به تغییر رفتار سعودی در سالهای اخیر نسبت به کنشهای رادیکال بنسلمان در سالهای ابتدایی آمدنش نگاه کنید.
متخصصان دانش سیاسی راهبرد امنیتی عربستانِ حال حاضر را استراتژی ریسکزدایی (hedging) تفسیر میکنند؛ یعنی حالتی میان بیطرفی و موازنه. هدف از این استراتژی این نیست که به کلی از آمریکا فاصله بگیرند بلکه هدف این است که شکافهای ژئوپلتیکی میان آمریکا و چین را تبدیل به اهرمی برای بازنویسی معاملات کلان با این قدرتها کنند. نویسنده در این متن به عناوین و سرفصلهای معامله جدید ریاض و واشنگتن اشاره کرده است. این فرمول تا زمانی جوابگو خواهد بود که چین وارد تقابلهای امنیتی صریحتر با آمریکا نشود.
⏪ به کانال «ابتکار ایران؛ جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 سقوط و زوال پترودلار 🔅
📝 مقالهای به قلم کارلا نورلوف که در تاریخ 5 جولای 2024 در پایگاه خبری Project Syndicate منتشر شده است
⏪ به کانال «ابتکار ایران؛ جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔆 در مواجهه با جنگ در خاورمیانه و اوکراین، ایالات متحده ضعیف به نظر میرسد. اما آیا ایالات متحده فقط تظاهر به ضعف میکند؟ 🔆
📝 مقالهای به قلم آدام توز که به تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴ در پایگاه خبری گاردین منتشر شده است.
🔍 نمیتوان این ایده را پذیرفت که آمریکا در میان بحرانهای جهانی سرگردان است. با نگاهی دقیقتر میتوان دریافت که سیاست خارجی هر دو حزب یکسان و رادیکال است.
🔰بریده هایی از این گزارش
🔹 تقاضا برای بازگرداندن مجدد ایالات متحده به قدرت در دوران دونالد ترامپ به معنای واقعی کلمه تجدیدنظرطلبانه بود. او هیچ علاقهای به قوانین فعلی بازی نداشت. معاهدات تجاری را از پنجره بیرون انداخت. بر معاملات با چین تعرفه وضع کرد. سرلوحه کارش «اول آمریکا» بود.
🔸 تیم بایدن در مقایسه با ترامپ، به تعهد خود به نظم مبتنی بر قوانین میبالید. اما وقتی نوبت به اقتصاد جهانی و ظهور چین میرسد، بایدن به همان اندازه (شاید بیشتر از سلف خود) تهاجمی بوده است.
🔹 در دوران بایدن واشنگتن متعهد شد سالها افتی که ظاهراً ناشی از لطف بیش از حد به چین بود را جبران کند. ایالات متحده تلاش کرد تا توسعه فناوری چین را متوقف کند.
🔸 به دلیل تمرکز بر رویارویی با چین، کاخ سفید در سال ۲۰۲۱ به دنبال تنشزدایی با روسیه بود. آنچه باعث بههم خوردن این روند شد، دو اشتباه محاسباتی پوتین بود. اولین مورد این فرض بود که حمله وی به اوکراین یک اتفاق کمارزش تلقی میشود. دوم، دستکمگرفتن تمایل غرب برای استفاده از اوکراین به عنوان نیروی نیابتی علیه روسیه بود.
🔹 در هر سه عرصه (چین، اوکراین و خاورمیانه) ایالات متحده اقدامات خود را پاسخی به تجاوزها خواهد خواند. اما بهجای تلاش مستمر برای بازگشت به وضعیت قبلی، در واقع سطح ریسک را بالا میبرد. درحالیکه اصرار دارد که حامی نظم مبتنی بر قوانین است آنچه شاهد آن هستیم چیزی نزدیک به احیای جاهطلبی ویرانگر نو محافظهکار دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ است.
🔸 استفاده از تهاجم دشمن، استیصال دوستان و بیرحمی متحدان به نفع خود، سیاستی هوشمندانه است. واشنگتن کاملاً بیاعتنا نبوده است.
🔹 در ریاستجمهوری ترامپ و بایدن شاهد مشارکت خودخواسته در تخریب کنترلشده نظم پس از جنگ سرد دهه ۱۹۹۰ هستیم.
دیدگاه: خیلی سادهانگارانه است اگر یک سامانه حکمرانی دارای تاریخ وسیع و قوی مانند دستگاه سیاسی ایالات متحده آمریکا را به اشخاص تقلیل بدهیم. نخبگان آمریکایی امروز شهادت میدهند که رفتار بایدن و ترامپ هیچ تفاوتی با هم نداشته و ندارد، بلکه از یک منطق ثابت پیروی شده است. این منطق از قضا این است که آمریکا خود رأسا به عنوان بازیگر ضدنظمی است که خود ساخته و پرداخته. در واقع وقایعی همچون کرونا، طوفان الاقصی یا جنگ اوکراین تنها نیشتری بر این دُمل بودند و آن را نسبت به برنامهریزیها جلو انداختند. آمریکا از دل این زدوخورد به دنبال شکل دادن به یک جغرافیای جدید جهانی است. جغرافیایی که سر آن قلعهی فراآتلانتیک و دست آن نظم بحری حاشیه اقیانوس آرام و پایش هند و کشورهای عربی و آفریقا است. در چنین فضایی دعوای اصلی برای حفظ بازدارندگی نیست بلکه بر سر روی زمین نشاندن معماری امنیتی مطلوب بازیگران است. از این رو است که رهبر انقلاب کمربند دفاع و استقلالطلبی و عزت را اعلام کردهاند؛ از منظر ژئواستراتژیک، این کمربند دقیقا برای آن است که ارتباط قلمرو ایندوپاسیفیک با فراآتلانتیک ذیل معماری امنیتی مستقل مردم منطقه باشد. مرگ و زندگی ملتهای منطقه دقیقا به تعیین تکلیف این امر مهم وابسته است.
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
#دیدگاه؛ ارتقای استراتژی ژئواکونومیک اتحادیه اروپا
🖋️ پس از بیش از ۲۰ سال بازی حرفهای چینیها، نظر نهاد رسمی اتحادیه اروپا آن است که در تمام این سالها، امنیت، هسته مرکزی توسعه چین بوده است. این گزاره به تنهایی نشاندهندهی تغییرات اساسی در پارادایمهای حکمرانی غربی است. شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در سند رسمی خود اعتراف میکند که آمریکا نیز حداقل یک دهه است منطق جدیدی در حکمرانی خود به کار گرفته و اقتصاد را صرفا برای اقتصاد نمی خواهد بلکه در پرونده های مختلف، اقتصاد را برای استیلای سیاسی به کار گرفته و بالعکس. این همان چیزی است که در ادبیات جدید، تحت عنوان استیت کرفت (Economic Statecraft) نامیده می شود.
در چنین فضایی بسیاری از گزارههای حتی آکادمیک نیز رنگ میبازد. از رقابت و نقش خصوصیسازی در توسعه تا ادبیات تنشزدایی و رفع ادراک تهدید در سیاست. ایران نیز نباید از این تغییر در رویکرد حکمرانی جهانی عقب نماند؛ امنیتیسازی سیاستهای اقتصادی و اقتصادی سازی سیاستهای استراتژیک باید در دستور کار نهادهای عالی امنیتی کشور باشد. این دستورکار بایستی سازوکاری تشکلیافته پیدا کرده و برای آن نهادسازی شود.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔆 بخت و اقبال به افراد شجاع رو میکند: ارتقای استراتژی ژئواکونومیک اتحادیه اروپا 🔆
📝 مقالهای به قلم توبایِس گرکه و فیلیپ مِدونیک که به تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۴ در پایگاه خبری شورای روابط خارجی اروپا منتشر شده است.
⏪ به کانال «ابتکار ایران؛ جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
#دیدگاه:
همانطور که در متن میخوانید منظور از کمربند آیمک بیش از آنکه اتصالات حمل و نقلی باشد، ایجاد یک اقتصاد سیاسی است. اقتصاد سیاسیای که شبکههای قدرت همافزایی میان بازیگران بزرگ مقیاس این کشورها ایجاد کرده و در آینده معماری امنیتی و ژئوپلتیکی منطقه را در راستای منافع این شبکه شکل خواهد داد. خبر بد برای ایران و کشورهای محور مقاومت آن است که حتی با وجود موانعی از جمله طوفان الاقصی برای پیشبرد کمربند آیمک روابط کشورهای درون این کریدور روز به روز در حال جهش است و اقدامات درخشانی نظیر مجاهدتهای رزمندگان مقاومت تنها میتواند زمان را برای ما بخرد. بازیگر پیروز در این جنگ آن بازیگری خواهد بود که بداند حتی ضربات نظامیاش در کجای این ارکستر رقابتش جای دارد. همچنین همانطور که مشخص است استقلال کشورهای محور مقاومت در راستای منافع کشورهای کریدور آیمک باید از بین برود تا این کمربند نه عامل اخلال نداشته باشد و نه رقیب پرقدرت و موازنهساز. راه حفظ این استقلال در نسبت با کشورهای جنوب خلیج فارس و رژیم صهیونیستی نیز تنها ابزار نظامی نیست، بلکه طیف متنوعی از ابزارها نظیر ائتلافسازی با دیگر بازیگران ذیضرر، ایمنسازی زنجیرههای حیاتی، تعریف معماری امنیتی جدید، تغییر در راهبردهای نظامی، سرمایهگذاری بر روی زنجیرههای یکپارچه و متصلکننده، برکشیدن اقتصاد سیاسی پیرو در نقاط هدف، توسعه توان اطلاعاتی، تلاش برای متنوعسازی کریدورهای دیجیتال ورودی به کشور و مواردی از این دست است.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا در یک سال: 🔅
🔍
هند و خاورمیانه پیشتاز، اروپا نیاز به تعهد مجدد دارد
🔆 محرکهای روابط هند و آمریکا 🔆
📝 مقالهای به قلم پانکاج ساران در سال ۲۰۲۳ در پایگاه خبری NatStrat منتشر شده است.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 جنگ سرد در آسیا؟ 🔅
غوغایی برای کسبوکار و تجارت که در آن همه قانون وضع میکنند.
📝 مقالهای به قلم ایوان فایگنبام که به تاریخ 1 سپتامبر 2024 در پایگاه خبری Forbes منتشر شده است.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
#دیدگاه در مورد «بازگشت حکومتداری همیلتونی؛ یک استراتژی کلان برای جهانی پرتلاطم»
نویسنده در این یادداشت بیان میکند امروز آمریکا در نقطهای ایستاده که باید بر اساس دیدگاه همیلتونی (که معتقد بود سیاست اقتصادی یک استراتژی است و بالعکس) یک همبست درهمتنیده از چهار عنصر مهم شامل «اطلاعات – مالیه - کسبوکارهای بزرگ – دولت» ایجاد کند؛ این یعنی حکمرانی در دنیای جدید نیازمند چهار عنصر حیاتی است: ۱. دولت قوی و ماموریتگرا؛ ۲. همکاری و تعامل گسترده با کسبوکارهای بزرگ (نه تلاش برای کوچک کردن آنها)، ۳. جمعآوری، ذخیرهسازی و بهرهبرداری از اطلاعات به عنوان عنصر حیاتی قدرت دولتها و در نهایت همکاری نزدیک دولت با بخش مالی.
به بیان دیگر، نویسنده به طور ضمنی بیان میکند که انگارههای حکمرانی در زمانه رقابت و تخاصمهای ژئوپلیتیک، اساسا با انگارههای دوره جهانیشدن متفاوت هستند. به عنوان مثال نویسنده معتقد است در عصر رقابت ژئوپلیتیکی کنونی، «واشنگتن بیشتر باید نگران این باشد که آیا شرکتهای فناوری پیشرو، بهاندازه کافی قوی و دارای منابع کافی هستند تا از رقبای چینی خود جلوتر باشند تا اینکه نگران این مطلب باشد که آیا شرکتهای فناوری ایالات متحده بیش از حد معقول در حال بزرگشدن هستند یا خیر»
بررسیهای تاریخی نیز نشان میدهد که در دوره تقابلهای ژئوپلیتک، دولتها به شرکتهای بزرگمقیاس و چندبعدی (شرکتهایی که بتوانند به صورت همزمان در حوزههایی نظیر انرژی، صنعت، لجستیک، فناوری، تجارت کامودیتیها با مقیاس بالا و ... کنش کنند) نیاز دارند تا در گام اول نقش بینالمللی خود را تثبیت کرده و در گام دوم، آن را جهش دهند. این گزاره خاصِّ زمانه حاضر نیست بلکه در دورههای تغییر نظم، کشورهای جهان برای تعیین نقش جدید خود و ایضاً برای ارتقای جایگاه خود در هرم قدرت بینالمللی، بازیگران بزرگمقیاسی را تولید میکنند تا بتوانند وارد فضای گفتگو و معامله با سایر کشورها بشوند.
مشخصاً این نهادهای بزرگمقیاس حاکمیتی، بهنوعی درصدد پاسخ به مهمترین سؤال توسعهای و تمدنی کشور میزبان خود بودهاند؛ برای مثال کمپانیهای هند شرقی و یونایتدفروت (United fruit)، به ترتیب وظیفه تمهید کنش فرامرزی بریتانیا و ایالات متحده آمریکا را فراهم میکردهاند؛ دارپا (DARPA) و ناسا (NASA) در تقابل جنگ سردی میان ایالات متحده آمریکا و اتحادیه جماهیر شوروی (که هر کدام در صدد کسب برتری فناورانه و اعتبار سیاسی-نظامی-امنیتی) نقشی اساسی ایفا کرده و زمینه تفوق فناورانه آمریکا بر شوروی را فراهم کردند؛ در حقیقت، در آن دوران، این چالش، مهمترین سؤال توسعهای زمانه بوده است و اساساً جنگ سرد با همین وجه مشخصه شناخته میشود.
جایکا (JICA) اگرچه بهظاهر، نهادِ فنی سرمایهگذاری بینالمللی ژاپن در زیرساختهای خارجی است اما اهداف ژئوپلیتیک در ورای سیاستها و اقدامات این نهاد قابلمشاهده است. دوبیورلد (DP world) توانسته است از همبست حوزههای کارکردی (نظیر حوزه لجستیک، تجارت، روابط مالی و بانکی و...)، قدرت بینالمللیِ مبتنی بر اقتصاد و تجارت برای امارات متحده عربی فراهم کند. سیتیکگروپ (CITIC group) بهعنوان یک شرکت چندبعدی و چندوجهی که در حوزههایی نظیر منابع و انرژی، ساختوساز، پیمانکاری مهندسی، املاک و مستغلات، زیرساخت و... فعالیت دارد توانسته است به اهداف و جاهطلبیهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک چین در عرصه بینالملل جامه عمل بپوشاند.
زایباتسوها (Zaibatsu) و کایرتسوها (Keiretsu) در ژاپن، نقش اساسی پس از بازسازی میجی (۱۸۶۸) یافتند؛ در طول جنگ جهانی اول و در زمان درگیری محدود ژاپن در جنگ، زایباتسوها به آن کشور مزیتهای صنعتی و تجاری بزرگی دادند. همچنین پس از جنگ جهانی دوم، کایرتسوها به عامل اصلی رشد اقتصادی فوقالعاده ژاپن تبدیل شدند؛ زیرا در تجمیع منابع، سرمایهگذاریهای انجام شده توسط این گروهها در صنایعِ درحالتوسعه بهاندازه کافی بزرگ بود و در نهایت توانست این صنایع را در سراسر جهان رقابتی کند. در نهایت چبولها (Chaebol) در کره جنوبی، نقشی جدی در اقتصاد کره ایفا میکنند بهنحویکه در سال ۲۰۲۱، ۱۰ چبول بزرگ کرهای، نزدیک به ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کره را در دست داشتند.
بر این اساس به نظر می رسد در دوره تغییر نظم، بیش از آنکه بر کوچک کردن نهادهای بزرگ مقیاس حاکمیتی تأکید شود باید بر بازتعریف نقش این شرکت ها و نهادها در راستای پاسخ به مهمترین سؤال توسعهای کشور (جانمایی جدید و بازیابی نقش در نظم آینده) تمرکز شود.
⏪ به کانال «ابتکار ایران، جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 بازگشت حکومتداری همیلتونی؛ یک استراتژی کلان برای جهانی پرتلاطم 🔅
📝 مقالهای به قلم والتر راسل مید که به تاریخ ۲۰ آگوست ۲۰۲۴ در پایگاه خبری Foreign Affairs منتشر شده است.
⏪ به کانال «ابتکار ایران، جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 بلاتکلیفی چین بر سر واردات زمینی نفت خاورمیانه از طریق پاکستان 🔅
📝 مقالهای به قلم سید فضل حیدر و اکبر نوتزای که در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۳ در پایگاه خبری The China Project منتشر شده است.
🔍 تداوم خشونتها در بلوچستان و اولویتهای در حال تغییر کمربند و جاده شی جینپینگ ممکن است رؤیای پاکستان و چین برای خط لوله را پایان دهد.
🔰بریدههایی از این مقاله
🔸 اگر چین بخواهد نفت و گاز خاورمیانه را از طریق زمین به سینکیانگ منتقل کند، باید بندر گوادر را لایروبی کرده، یک پالایشگاه در آنجا بسازد و سپس باید یک خط لوله در ارتفاعی بالاتر بسازد که از بیثباتترین منطقه پاکستان میگذرد.
🔹 چین ۷۳ درصد نفت مورد نیاز خود را وارد میکند و ۶۰ درصد از این نفت وارداتی از خاورمیانه است، پس منطقی است که پکن به دنبال یافتن مسیری سریعتر برای بدستآوردن نفت و گاز باشد. در حال حاضر ۸۰ درصد نفت وارداتی این کشور از طریق تنگه مالاکا صورت میگیرد که بین مالزی و اندونزی قرار دارد. بروز درگیری در دریای چین جنوبی بین چین و همسایگانش (تایوان یا فیلیپین) یا گشتزنی نیروی دریایی ایالات متحده در منطقه، ممکن است عرضه نفت چین را مختل کند.
🔸 احداث خط لوله نفتی از خلیجفارس و از طریق پاکستان بر فراز کوههای قراقرم به سمت چین یک چالش مهندسی عظیم خواهد بود. اما مشکل بزرگتر، خشونت جداییطلبان و فرقههایی است که در بسیاری از مناطقی که این خط لوله از آنها عبور خواهد کرد قرار دارند. گوادر، بندری در استان بلوچستان و در جنوب غربی پاکستان جایی است که یک مانع اساسی وجود دارد و خشونت جداییطلبان، توسعه را کند کرده است.
🔹 در طرح جامع بندر گوادر که در سال ۲۰۰۶ تصویب شد چنین وعدهدادهشده بود که از عایدات جریان نفت و سایر فرآوردههای نفتی، مردم بلوچستان نیز منتفع شود … بااینحال بسیاری از مردم محلی گفتهاند که از برنامهریزیهای ارتقای بندر کنار گذاشته شدهاند.
🔸 اما نارضایتی افراد در مقابل احساسات گروههای جداییطلب مانند گروههای شورشی بلوچ اهمیت کمتری دارد. این گروهها گاهبهگاه حملات خشونتآمیزی علیه سرمایهگذاریهای مورد حمایت چین انجام میدهند و مهندسان چینی مایل هستند که پکن از بلوچستان خارج و بندر گوادر را ببندد. گروههای جداییطلب پکن را شریک اسلامآباد در بهرهبرداری از منابع بومی میدانند.
🔹 برخی از مردم محلی برنامههای بعدی عربستان برای ساخت یک پالایشگاه نفت به وسعت 13000 هکتار در گوادر را مانور ایالات متحده میدانند که به دنبال بهدستآوردن جایگاه استراتژیک خود در این منطقه از طریق شریک قابلاعتماد خود در خلیجفارس است. این اقدام برای مقابله با ابتکارات چین در بندر طراحی شده است.
🔸 محمد عامر رعنا مدیر مؤسسه مطالعات صلح پاکستان (اندیشکدهای در اسلامآباد) به The China Project گفت: «سفر سفیر ایالات متحده از گوادر نشاندهنده توسعه روابط استراتژیک ایالات متحده با پاکستان است. این امر در واقع نگرانیهایی را در پکن ایجاد کرده که این سرمایهگذاری هم به لحاظ اقتصادی قابلتوجه است و هم به لحاظ استراتژیکی.»
🔹 حافظ جمالی، نویسنده کتاب بندری در طوفان: پروژههای بزرگ، هویت و سیاست مکان در گوادر پاکستان عقیده دارد: «بسیاری از مردم پاکستان فکر میکنند که پروژه گوادر انگیزهای استراتژیک دارد و بهنوعی بخشی از یک بازی بزرگتر است.»
🔸 پس از این دیدارها، شی اعلام کرد که هر دو کشور به دنبال «نسخه ارتقا یافته [کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC)] هستند که ملاحظات بیشتری در حوزه رشد، معیشت، نوآوری، محیط زیست و آزادی اقتصادی است و این همکاری زمینههایی مانند پارک صنعتی، کشاورزی، معدن و انرژیهای جدید را تقویت کرده و اجرای اولیه پروژههای ارتباطاتی بزرگ و دستیابی به نتایج عملی را نیز بهبود بخشد.» بااینحال شی به پاکستان هشدار داد که باید «امنیت نهادها و پرسنل چینی در پاکستان را تضمین کند.»
🔹 باتوجهبه تداوم خشونتها در این منطقه، برخی در امکان اجرای کامل هر یک از این پروژههای زیرساخت انرژی بزرگ تردید دارند.
🔸 عبدالرحیم ظفر سیاستمدار ارشد مستقر در گوادر به The China Project گفت: «باتوجهبه وخامت اوضاع امنیتی در بلوچستان و سایر نقاط کشور، فکر نمیکنم چین بتواند به راحتی یک پالایشگاه نفت احداث کند.»
🔹 یک مقام چینی نیز در زمینه امنیت در پاکستان به The China Project گفت: «سرمایهگذاران مانند پرندگان روی درخت هستند. اگر گلولهای شلیک شود، همه آنها پرواز میکنند.»
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
#دیدگاه مقاله گسست ژئواکونومیک و سرمایهگذاری مستقیم خارجی:
این گزارش سالیانه که با سربرگ محرمانه در سایت صندوق بینالمللی پول منتشر شده است به صورت عریان واقعیتهای جهانی که در آن زندگی میکنیم را بازگو کرده است. اگر بخواهیم به زبان مثال این مقاله را تشریح کنیم باید به وقایع بنگلادش اشاره کنیم؛ افزایش گسست ژئواکونومیکی باعث شده است تا نرخ بهره بالا برود و این خود از دلایل عمده بحران در بنگلادش شد. کشوری که اقتصادش بستگی بالایی به جریان پول داغ دارد. به طرز مشابه میتوان سرخطهای بحران در کشورهای مشابه نظیر پاکستان و مصر را پیشبینی نمود.
دیگر باید تعارف را کنار گذاشت، نظریه سنتی روابط خارجی ایران مشتمل بر موازنه مثبت/موازنه منفی که از عصر ناصری آغاز شد دیگر جوابگوی نیازهای ایران نیست. ایده حداکثرسازی منافع از مسیر توازن که در برخی پرونده های مهم کشور راهبرد اصلی تصمیم سازان بوده است مربوط به زمانی است که رابطه قدرتها مبتنی بر فرمول رقابت و همکاری قابل تعریف باشد اما وقتی رابطه قدرتها به سطح برگشت ناپذیر رقابت سخت که یک مرحله قبل از جنگ سرد است؛ وارد می شود؛ کشورهایی که بخواهند جایگاه خود را در قالب همان فرمول رقابت و همکاری قدرتها با یکدیگر تعریف نمایند ابتدا در حوزه اقتصادی و بتدریج در سایر حوزه ها عقبگردهای جدی خواهند داشت. به عنوان مثال نتیجه همکاری با هند در چابهار با اتکا به معافیت های صوری آمریکا در عین حفظ تحریمهای فراگیر آمریکایی علیه ایران و در عین حال دعوت از چین برای همکاری در همان منطقه؛ عقب ماندگی و عدم توسعه چابهار است. در حال حاضر فرمول حاکم بر روابط چین و آمریکا رقابت سخت است اما فرمول حاکم بر روابط چین و روسیه رقابت و همکاری است. ایران بین چین و روسیه می تواند با راهبرد توازن رابطه را تنظیم کند اما بین چین و آمریکا اتخاذ چنین راهبردی فقط به عقب ماندگی؛ فرصت سوزی و نهایتا جا ماندن از فرصتهای هر دو سو منجر خواهد شد.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 گسست ژئواکونومیک و سرمایهگذاری مستقیم خارجی 🔅
📝 نوشتاری به قلم جابین آن، بنجامین کارتن، عاشیق حبیب، دیوید مَلِکرینو، آندریا پرسبیترو و درک میور که بهعنوان فصل چهارم از گزارش سالانه صندوق بینالمللی پول (IMF) منتشر شده است.
⏪ به کانال «ابتکار ایران» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
🔅 سقوط و زوال پترودلار 🔅
📝 مقالهای به قلم کارلا نورلوف که در تاریخ 5 جولای 2024 در پایگاه خبری Project Syndicate منتشر شده است
🔍 اگرچه دهههاست که عربستان سعودی قیمتگذاری نفت صادراتی خود را به دلار آمریکا انجام میدهد، اخیراً گمانهزنیهایی مطرح شده مبنی بر اینکه ممکن است رهبران این کشور در حال بررسیِ تغییرِ این فرایند باشند. این مسئله چه معنایی برای هژمونی مالی و پولی ایالات متحده دارد؟
🔰 بریده هایی از این مقاله
🔹 اگرچه «پترو دلارها» صرفاً به قیمتگذاری نفت به دلار اطلاق میشود، اما گاهی این اصطلاح اهمیت گستردهتری پیدا میکند. زیرا درآمد حاصل از مازاد نفت صادراتی نیز به دلار پرداخت، از طریق خرید اوراققرضه خزانهداری ایالات متحده بازیافت شده و در نتیجه به تأمین مالی کسری تجاری ایالات متحده کمک میکند.
🔸 قرارداد 1974 با ایجاد کمیسیونهای مشترک همکاری اقتصادی و نظامی، عصر جدیدی از همکاریهای نزدیک میان این دو کشور را آغاز کرد. متن این قرارداد به تلاش ایالات متحده برای تشویق عربستان سعودی برای تولید نفت در مقادیر مورد نیاز اشاره دارد تا پاسخگوی تقاضای جهانی با قیمتهای پایینتر باشد.
🔹 این امر نیز بر کسی پوشیده نیست که ولیعهد سعودی محمد بن سلمان و مقامات آمریکایی بر سر یک پیمان دفاعی جامعتر با پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهتر مذاکره خواهند داشت. هدف از این توافق جامعتر رسمیت بخشیدن به تعهد دفاعی متقابل، اعطای دسترسی آمریکا به خاک عربستان، ممنوعیت ایجاد پایگاههای نظامی چین در عربستان سعودی، عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و حمایت از برنامه هسته-ای غیرنظامی عربستان است. طرفین قبل از 7 اکتبر 2023 در حال مذاکره بر سر این معاهده بودند، لذا بسیاری از سیاستگذاران ارشد ایالات متحده مفاد مربوط به عادیسازی روابط دیپلماتیک میان عربستان و اسرائیل را انگیزه حمله حماس به اسرائیل میدانند.
🔸 عربستان سعودی ممکن است سعی کند از تهدید صدور صورتحساب نفتی به ارزهای جایگزین بهعنوان اهرمی برای تضمین رسیدن به یک توافق بهتر با ایالات متحده سود جوید یا برای پیشبرد هدف خود مبنی بر راهحل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطین استفاده کند.
حتی اگر پادشاهی سعودی به جای اینکه بیشتر اوراق خزانهداری ایالات متحده را نگهداری کند به «دلارهای یورویی» روی آورد، باز هم وضع تحریمهای ثانویه میتواند متولیان خارجی دلار در خارج از ایالات متحده را مجبور کند تا این داراییها را مسدود یا بهطرز دیگری محدود کنند. بنابراین سعودیها نمیتوانند خطر محدودیتی که دلار آمریکا دارد را به طور کامل نادیده بگیرند.
🔹 اگر چه وابستگی به دلار در حال حاضر برای ثبات و امنیت اقتصادی مفید است، اما عربستان سعودی را بر سر یک دوراهی قرار میدهد؛ جایی که هر تغییر عمده در استراتژی قیمتگذاری نفت میتواند اثرات چشمگیری داشته باشد. اگر عربستان سعودی تصمیم بگیرد تا نفت خود را با ارزهای دیگری غیر از دلار قیمتگذاری کند تأثیر آنی منفی بر هژمونی دلار خواهد داشت که به دلیل تغییر سهم این ارز در بازار جهانی نفت خواهد بود. بااینوجود پیامدها گستردهتر خواهند بود. فاصلهگرفتن از دلار میتواند بر سایر بازارهای کالا، بر ثبات مالی جهانی و همچنین پویاییهای توافقهای تجاری بینالمللی تأثیر بگذارد. اگر روسیه، عربستان سعودی و دیگر تولیدکنندگان بزرگ نفت جهان (بهغیراز ایالات متحده) همگی از پترودلار فاصله گیرند، آنگاه عواقب آن غیرقابلپیشبینی و اجتنابناپذیر خواهد بود.
📌 برای مطالعه نسخه اصلی این گزارش به این آدرس مراجعه نمایید.
◀️ جهت مطالعه نسخه کاملتر از این گزارش به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید.
⏪ به کانال «ابتکار ایران؛ جانمایی جدید» در تلگرام، بله و توییتر بپیوندید 👇
@ebtekareiran
📌 *دولت چهاردهم و سیاست های توسعه مکران*
مَکُایران حسب تجربه کسب شده در دولت سیزدهم و خوانش و تسلط بر سابقه فعالیت ها در دولت های دهم، یازدهم و دوازدهم اقدام به نگارش «خلاصه مدیریتی سیاستهای پیشنهادی توسعه مکران» و ارسال به دکتر مسعود پزشکیان و مؤثران نزدیک به ایشان در قالب یک نامه نموده است.
این متن در فضای عمومی نیز به اشتراک گذاشته میشود تا بتوان همچون دولت سیزدهم پیگیر اقدامات در این مسیر بود.
مکایران در کنار دولت چهاردهم، دیدهبان و تسهیلگر فرآیند توسعه برای آینده ایران خواهد بود.
با به اشتراک گذاشتن این پیام یاریگر ما در عمومیسازی گفتمان توسعه مکران باشید.
#سیاست_نامه_مکران
🆔 @MakoIran_ir
🔅 زمانۀ «تقابل قدرتهای بزرگ» فرارسیده است؛ چرا این موضوع اهمیت دارد؟ مسیرِ پیشِ روی ایران کدام است؟ 🔅
📝 یادداشت اختصاصی ابتکار ایران
🔰 بخش دوم
🔹 کاپلان (۲۰۰۳) به عنوان یک ژئوپلیتیسین معتبر جهانی مینویسد حتی در صورت تغییر نظام در ایران و پاگرفتن یک رژیم نزدیک به آمریکا در ایران (وی در زمان نگارش این کتاب، تحت تأثیر حوادث سال ۱۴۰۱ بوده و تقریباً مطمئن است تغییر نظام در ایران رخ خواهد داد.)، باز هم تجارت و تعامل عمیق بین ایران و چین ادامه خواهد داشت. وی بیان میدارد: «یک ایران دموکراتیک (منظور وی ایران پساجمهوری اسلامی است.)... بهدلیل جغرافیا و ژئوپلیتیک، یک نقطه اتصال حیاتی برای طرح کمربند و جاده چین خواهد بود. چینیها اهمیتی نمیدهند که ایران دموکراتیک باشد؛ رژیم جدید ایران نیز خواهان توسعه بیشتر خطوط حملونقل زمینی - راهآهن، جادهها و خطوط لوله - به چین خواهد بود. یک ایران پساجمهوری اسلامی... در ابتدا بسیار طرفدار غرب خواهد بود؛ اما با گذشت زمان، از آنجایی که این کشور به یک قطعه از پازل بزرگ از یکپارچگی اوراسیا تبدیل خواهد شد ممکن است حتی روابط قویتری با چین برقرار کند؛ روابطی که حتی میتواند عمیقتر از روابط آلمان کنونی با چین باشد.» (Kaplan, The Loom of Time, 2023, ch. 10)
عبارتپردازی کاپلان، یک آشناییزدایی زیربنایی است و وی به صراحت بیان میکند که اکنون، جغرافیای اقتصادی ایران، سویۀ خاصی پیدا کرده است و این سویه، حتی با تغییر نظام و ایدئولوژی هم تغییر نمی کند؛ این موضوع حتما از چشم سیاستگذاران امنیتی آمریکا دور نمیماند.
❗ چرا این موضوع برای ایران اهمیت دارد؟
🔹 پدیده «تقابل قدرتهای بزرگ» باعث شدهاست مختصات رابطه ایران و آمریکا بیش از اینکه ذیل رابطه دو کشور تعیین تکلیف شود ذیل گفتمان تقابل قدرتهای بزرگ صورتبندی شود. تقریباً مشابه زمانی که مناسبات ایران، ذیل کنش روس و انگلیس تعیین تکلیف میشد. تفاوتِ امروز با زمانۀ پهلوی اول آن است که ایران به یک قدرت بزرگ منطقهای تبدیل شده که این «قدرتگرفتن» با موجودیت رژیم صهیونیستی هم در تضاد است. یعنی خودِ ایران هم به جزئی مهم از پدیده «تقابل قدرتهای بزرگ» تبدیل شدهاست.
❗ مسیرِ پیشِ رو
🔸 ایده حداکثرسازی منافع از مسیر توازن (که در برخی پروندههای مهم کشور، راهبرد اصلی تصمیمسازان بودهاست) مربوط به زمانی است که رابطه قدرتها مبتنی بر فرمول رقابت و همکاری قابل تعریف باشد اما وقتی رابطه قدرتها به سطح برگشتناپذیر رقابتِ سخت (که یک مرحله قبل از جنگ سرد است) وارد میشود؛ کشورهایی که بخواهند جایگاه خود را در قالب همان فرمول رقابت و همکاری قدرتها با یکدیگر تعریف نمایند ابتدا در حوزه اقتصادی و بتدریج در سایر حوزهها عقبگردهای جدی خواهند داشت.
🔹به عنوان مثال همکاری با هند در چابهار با اتکا به معافیتهای صوری آمریکا در عین حفظ تحریمهای فراگیر آمریکایی علیه ایران و در عین حال دعوت از چین برای همکاری در همان منطقه، نتیجهای جز عقبماندگی و عدم توسعه چابهار نخواهد داشت.
🔸 در شرایط حاضر، اگر چین در دوره بیتصمیمی ایران، تغییرات و دگردیسیهای مورد نیازش را انجام دهد هزینه استفاده از فرصتهای توسعهای افزایش یافته و قدرت مانور کشور برای استفاده از این فرصتها به حداقل میرسد.
🔹بر اساس آنچه گفته شد در حال حاضر، به دلایل مختلف، گزینۀ «عادی سازی روابط اقتصادی ایران و غرب» در دسترس نیست. تنها گزینه ای که در نسبت با غرب شاید در دسترس باشد یک توافق حداقلی مبتنی بر داده-ستانده مشخص است؛ توافقی که ذیل گفتمان «کنترل سطح تنش» صورت بندی می شود. لذا هر ایده و طرح مذاکراتی که بخواهد کشور را به نقطه «عادی سازی روابط اقتصادی با غرب» برساند لاجرم منجر به معطل نگه داشتن اقتصاد و ایضا از دست رفتن فرصت ها خواهد شد.
⏪ به کانال «ابتکار ایران؛ جانمایی جدید» بپیوندید.
@ebtekareiran