📚داستان موفقیت و الگوی فکری کارآفرینان و بزرگان در ©ایستارتاپس (استارتاپهای شرق) eastartups= East Startups زیرنظر دکتر حسین مرادی؛ موسس استارتآپ یواسپیس (پلتفرم خدمات بوم گردی) www.Uspace.ir تبلیغات @eastartup
💥 دور چهارم و انتقال تجربه بین نسلی!
ایده طرح شده در کتاب The Fourth Turning (دور چهارم) به انحاء مختلف مطرح شده؛ و هر کسی نسخه خودش از آن را دارد. اصل ایده، هرچند بطور تقریبی، قابل توجه است:
1️⃣ نسل اولی که با فقر آشنا است، و این را دریافته که برای نجات خود و اطرافیانش باید تلاش خارقالعاده کند، به تدریج بنیانهای موفقیت را با سختی میسازد. این نسل ممکن است برای رفتن سر کار وسیله نقلیه و یا حتی کفش درستی نداشته باشد.
2️⃣ نسل دوم، که زحمات نسل قبلی را دیده و قدردان آنها است، کار ساخت روی همان پایههای بنا شده توسط نسل قبل را ادامه داده؛ و هوس تلف کردن آنها را ندارد. مثلاً این نسل توان خرید وسیله نقلیه را دارد؛ و سختی کار نسل قبلی را تحمل نمیکند.
3️⃣ نسل سوم، از زحمات نسلهای قبل دیگر اطلاع ندارد؛ از روزی که چشم باز کرده رفاه و آسایش دیده؛ و دیگر نیازی به ساختن ندارد. دوره او فقط به لذت بردن از آسایش ایجاد شده می گذرد. اما هنوز تحت تاثیر اخلاقیات نسلهای گذشته هست. وسیله نقلیه این نسل دیگر یک خودروی ساده و حداقلی نیست.
4️⃣ نسل چهارم دیگر هیچ درکی از اخلاقیات و روحیاتی که موفقیت خانواده بر اساس آن بنا شده ندارد؛ هرچه دیده لذتطلبی و رفاه بوده؛ و هیچ تعهدی به حفظ میرات گذشتگان ندارد. لذا همه میراث را به باد داده؛ و به تدریج به فقر و فلاکت میافتد. این نسل خودروی لاکچری خود را برای کوبیدن به در و دیوار و دود کردن لاستیک آن مصرف میکند.
5️⃣ نسل پنجم دوباره خود را در موقعیت نسل اول مییابد؛ دیگر سرمایهای برای بازسازی ندارد. او در موقعیتی قرار میگیرد که باید برای مرگ و زندگی بجنگد؛ و دیگر فرصت غفلت و بازی ندارد. لذا یا مبارزه را یاد میگیرد و یا نابود میشود.
بعضی وقتها در عمل ممکن است این سیکل بجای ۴ نسل، در ۳ یا ۵ نسل به سر جای قبلی خود برگردد؛ اما اصل تکرار ثابت است.
در امور کلان اجتماعی هم تکرار این سیکل را میتوان مشاهده کرد: یک نسل مجبور به انقلاب و جنگ و ایجاد ساختارهای جدید اجتماعی میشود. نسل بعدی همان ساختارها را تکمیل کرده، و درختهای کاشته در نسل قبل در این دوره به ثمر میرسند. در نسل سوم فساد شروع به رسوخ در همه ارکان میکند. اما نسل چهارم دیگر نمیتواند هیچ ارزشی برای آن ساختارهای اجتماعی فاسد شده قائل باشد؛ به رفتارهای ضد ساختاری دست زده؛ و همه چیز در آن نسل فروپاشی میکند. نسل بعد از آن دوباره با فروپاشی ساختارها روبرو شده، و باید ساختارهای جدیدی بسازد. جنگ و انقلاب دوباره در چنین شرایطی رخ میدهند...
/زادالمسافر
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 می گویند اگه از جایی که ایستادی راضی نیستی، جاتو عوض کن، تو درخت نیستی!
اما این درخت، آموزه فوق را به چالش کشیده است. درختی که آهسته و پیوسته و در طی چند دهه تغییر کرده است و بقای خود را تضمین کرده است...
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 فکر نکنید که شما متوقف نشدنی هستید،
فکر نکنید که از شکست و خطا و نقص در امان هستید،
فکر نکنید کسب و کار تنها از طریق کمال و بی عیب بودن به موفقیت می رسد،
هدف شما رسیدن به کمال مطلق نیست
بلکه هدف تان موفقیت است.
ایکی باتیستا
ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 آیا کوزه گر هم آخر در کوزه می افتد؟!
مدیرعامل انتروپیک: هوش مصنوعی تا یک سال دیگر کاملاً جایگزین برنامهنویسان میشود
«دارو آمودی»، مدیرعامل شرکت انتروپیک (Anthropic) و خالق چتبات Claude، پیشبینی جسورانهای درباره آینده دنیای مهندسی ارائه کرده است. او معتقد است که هوش مصنوعی تا ۶ ماه آینده قادر خواهد بود ۹۰ درصد از تمام کدهای برنامهنویسی را بنویسد و تا یک سال آینده ۱۰۰ درصد کدها توسط این فناوری نوشته خواهد شد.
آمودی با اشاره به پیشرفت سریع ابزارهایی مانند GitHub Copilot و Claude Code (محصول خود شرکت Anthropic)، ادعا کرده که این فناوریها به سرعت در حال پیشرفت هستند و به زودی قادر خواهند بود تا ۱۰۰ درصد کدنویسی را انجام دهند.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 سندرم استارتاپ: استرس، امید، تکرار!
این صحبتهای برایان چسکی فاندر AirBnB وضعیت خیلی از فاندرهای استارتاپ برای یکی دو سال اول هست، برای دو سال اول، برایان چسکی هر روز با وحشت از خواب بیدار میشد. هیچ پولی نداشت، هیچ حمایتی نبود، همه فکر میکردند ایدهاش مسخره است. حتی 10 کیلو از سطح این استرس وزن کم کرد که به قول خودش بهترین برنامه کاهش وزنی بود که داشته! یه جایی میگه:
هر روز سعی میکردم خودم را قانع کنم که اوضاع بهتر میشه. شبها به خودم انگیزه میدادم با امید میخوابیدم، اما صبح دوباره همهچیز از اول شروع میشد—با استرس، با قلبی که تند میزد، با این سوال: "دارم چی کار میکنم؟ اصلاً چرا این مسیر رو شروع کردم؟"حالا Airbnb یک شرکت ۸۴ میلیارد دلاری است، اما آن موقع فقط بقا مهم بود.
💥متخصصان چه پیشبینیهایی برای وضعیت بازار کار دارند؟
چالشهای مدیران در سال جدید
آیا هوش مصنوعی مولد فقط یک ابزار است یا آیندهی کسبوکارها را متحول میکند؟ آیا مدیران و رهبران سازمانها برای این تغییرات آمادهاند؟ کارشناسان حوزه بازار کار، دنیا دربارهی چالشها و فرصتهای سال جدید در این عرصه، نکات جالبی بیان کرده اند.
عظیم اظهر، بنیانگذار خبرنامه Exponential View :
تنها نیروی کار متخصص در هوش مصنوعی برنده نیست؛ بلکه مدیرانی که بتوانند هوش مصنوعی را هدایت کنند، رهبران آینده خواهند بود.
لوئیز بالارد، از بنیانگذاران شرکت مشاوره Atheni.ai
استفاده از چتجیپیتی برای نوشتن یک ایمیل کافی نیست! برندگان، رهبران کسب و کاری خواهند بود که سازمانهای خود را در مسیری هدایت میکنند که ثابت کنند تحول واقعی زمانی میتواند اتفاق بیفتد که تمام نقشها به صورت روزانه با هوش مصنوعی مولد در تعامل باشند.
اریکا بورن، مدیر منابع انسانی گروه بورس لندن:
ایجاد فضای باز و ارزش قائل شدن برای دیدگاههای گوناگون برای تشویق همکاری و نوآوری حیاتی است. با تحول پیوسته محلهای کار، ابزارهای هوش مصنوعی وظیفه پشتیبانی از تیمها را برعهده میگیرند، وظایف روتین را انجام میدهند و بینشهای عملی ارائه میکنند تا همه بتوانیم روی کارهای تاثیرگذارتر و خلاقانهتر تمرکز کنیم.
کوین دیلینی، مدیرعامل و سردبیر شرکت پژوهشی در حوزه آینده کار و رسانه «چارتر»:
مطالعات دیگری نشان داده که هنگام استفاده از هوش مصنوعی، بهرغم افزایش بهرهوری و نوآوری در آزمایشگاههای صنعتی، ۸۲درصد از دانشمندان به دلیل کاهش خلاقیت و استفاده ناکافی از مهارتهایشان، از شغل خود احساس رضایت کمتری دارند.
اِما جیکوبز، نویسنده فایننشال تایمز:
مدیران باید به جای جذب نیروی کار خارجی، به شیوههای خلاقانهتری برای آموزش مجدد کارکنان یا جابهجاییشان فکر کنند. یکی از نقاط ضعف بزرگ نیروی کار، فقدان تفکر ابتکاری درباره رشد و حفظ کارکنان مسنتر است.
منبع: Financial Times
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
⭕️⭕️منابع انسانی دیجیتال و دادهمحور بدون ابزار یکپارچه غیرممکنه
تحول دیجیتال منابع انسانی فقط به معنی استفاده از فناوری نیست؛ بلکه نیازمند یکپارچگی دادهها، فرآیندها و تصمیمگیریهاست. در دنیایی که سرعت و دقت در مدیریت سرمایه انسانی تعیینکننده است، سیستمهای جزیرهای و دادههای پراکنده دیگر جایی ندارند.
🖥 بدون ابزار یکپارچه:
🟢 تصمیمگیریهای مبتنی بر داده، ناقص و غیردقیق خواهد بود.
🟢اتلاف زمان و منابع در مدیریت فرآیندهای HR اجتنابناپذیر است.
🟢 تجربه کارکنان و مدیران دچار ناهماهنگی و چالش میشود.
🖥 با ابزار یکپارچه:
✅ اطلاعات منابع انسانی در یک اکوسیستم یکپارچه پردازش و تحلیل میشود.
✅ فرآیندهای کلیدی بهینهسازی شده و بهرهوری سازمانی افزایش مییابد.
✅ تصمیمگیریهای مبتنی بر داده، دقیقتر و سریعتر خواهد بود.
بدون یکپارچگی، مدیریت منابع انسانی دیجیتال فقط یک رؤیاست!
با HRBOX سال ۴۰۴ بدون ارور 404⚠️
📱جهت درخواست دموی رایگان به لینک زیر مراجعه نمایید
https://b2n.ir/hrboxshojayip2r2
💥دنیایی که میشناختیم به پایان رسیده!
لینک ذیل مقاله مفصلی است با عنوان «دنیایی که میشناختیم به پایان رسیده». خواندن کامل آن را توصیه میکنم، چون نکات قابل توجهی در ان هست. چند نکته مهم آن را در ذیل بطور خلاصه عرض می کنم.
1️⃣در انقلابهای صنعتی و تکنولوژیک قبلی فرصتهای بسیاری، بخاطر نگاه غلط برنامهریزان دولتی به مسائل، از دست رفت؛ و در مواردی تحولات به فقر جامعه و از دست رفتن مشاغل منجر شد. برنامهریزان دولتی (گلوبالیست) دنبال حفظ کنترل خود بر همه امور هستند؛ نه ایجاد فرصت برای مردم.
🔹لذا در انقلاب هوش مصنوعی پیش رو هم، اگر با همین طرز فکر برخورد شود، مردم فرصتهای زیادی را از دست خواهند داد.
2️⃣انتظار این که چهرههای شهیر صنعت و اقتصاد بتوانند درست سیر تحولات را پیشبینی کنند، را نباید داشت. امثال بیل گیتس حتی نتوانستند ظهور «موتورهای جستجو» و یا «شبکههای اجتماعی» را پیشبینی کنند. آنها فقط پس از این که دیگران در این زمینهها موفق شدند به اهمیت موضوع پی بردند.
3️⃣برنده اصلی «مسابقه در هوش مصنوعی و روباتیک» کشوری است که بتواند بیشتر برق تولید کند. درنهایت توان تولید برق است که همه چیز را محدود میکند.
🔹هر قفسه سرور هوش مصنوعی، با چیپهای Nvidia، بطور متوسط ۸۰ کیلووات ساعت برق مصرف میکند. پیشرفت چیپها و بهینه شدن مصرف برق آنها هم فقط به افزایش تعداد سرورها و مصرف بیشتر برق منتهی میشود.
4️⃣آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر فقط قادر به رشد سالانه ۳٪ ظرفیت تولید برق هستند. اما فراگیر شدن هوش مصنوعی باعث میشود رشد مصرف برق ده برابر رشد تولید باشد.
🔹بنابراین هر کشوری که بخواهد در دور رقابت باقی بماند باید روی افزایش سریع و بالای تولید برق کار کند.
/زادالمسافر
🔗https://www.theburningplatform.com/2025/02/16/the-world-as-you-know-it-is-about-to-end/
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥عاقبت ترس از اشتباه
به بیان هنری فورد
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 داستان موفقیت بنیانگذار کارخانههای خودکار بیک و مداد سوسمار در ایران!
راه رسیدن به موفقیت برای هرکسی متفاوته، اما آشنایی با مسیرهای مختلف باعث میشه بتونیم راحتتر و سریعتر به هدف برسیم...
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 برنامهریزی، مدیریت و حکمرانی سه مفهوم است که معمولاً با هم خلط میشود، ولی باید، علیرغم ارتباط و گاه اشتراکاتشان، بین آنها تمیز گذاشت.
با چند مثال ساده به موضوع میپردازیم.
مدیریت و اداره کردن:
یک مرد خانوادهاش را اداره میکند. مثلاً تصمیم میگیرد که کجا خانه اجاره کنند، فرزندانشان را کجا به مدرسه بفرستند، درآمدش را چگونه هزینه کند... به همین ترتیب، مدیر یک شرکت نیز اداره شرکت را بر عهده دارد: استخدامها، روال امور مالی شرکت، قراردادهای شرکت.... چیزهای مشابهی در مورد چرخاندن یک مسجد توسط آخوند محل هم صادق است! اینها مواردی از مدیریت یا اداره کردن است.
برنامهریزی و کنترل:
برنامهریزی مقولهای جداست. مثلاً پدر خانواده برنامه میریزد که در طول دو سال آینده، با وام گرفتن و با صرفهجویی و پسانداز، خانهای بخرند و از اجارهنشینی برهند. یا توجه کند که پسرش استعداد موسیقی دارد و برنامهای ده ساله بریزد که در آن پسرش مدارج موسیقی را پلهپله طی کند و بعد از ده سال یک رهبر ارکستر شود..... مدیر شرکت برنامهای تدوین میکند که مثلاً در سال بعد، علاوه بر تولید پوشک بچه، پوشک بزرگسالان هم تولید کنند. یا ممکن است برنامهریزی دقیق برای ورود به صنعت خودرو طی پنج سال آینده را کند، و برای این کار تمام مراحل و مسائل مالی و اجرائی را هم به دقت محاسبه و برنامهریزی کنند...
مسلماً هرچه دامنه برنامهریزی محدودتر و برای زمان کوتاهتری باشد، امکان موفقیتش بیشتر است. خرید خانه در دو سال محتملتر است، گرچه تورمهای ناگهانی یا سیاستهای جدید وام بانکی ممکن است آن را هم دچار اختلال کند. ولی این که با برنامهریزی، طی ۱۰ سال آینده فرزندش رهبر ارکستر شود، به احتمال زیاد شکست خواهد خورد. حتی محتمل است که آن پسر از فشارهای پدرش دچار سرخوردگی و بیماریهای روحی-روانی شود. مشابهش برای یک شرکت! در حقیقت، این که شرکتی خیلی آنی و ناگهانی و حتی شانسی تصمیم بگیرد که همین فردا وارد یک پروژه جدید شود، احتمال انجامش و موفقیتش خیلی بیشتر از وقتی است که برنامه پنجساله برای همان پروژه بریزد!
حکمرانی:
حالا کمی مقیاس کار را بزرگتر کنید. کدخدایی را در نظر بگیرید که بزرگ و ریش سفید روستا و مرجع روستاییان برای امور است، یا آخوندی در محلهای قدیمی که مردم محل قبولش دارند، یا مدیر یک مجتمع آپارتمانی که توسط ساکنین انتخاب شده.
اینها در محدوده عمل خود (روستا، محله، مجتمع آپارتمانی)، بیشتر از آنکه کارشان اداره باشد، کارشان «حکمرانی» است. اولین مقوله حکمرانی «داوری» است (حکم در اصل معنی داوری میدهد). دو دهاتی که سر آب با هم به اختلاف خوردهاند داوری نهایی را پیش کدخدا میبرند. مقوله دیگر حکمرانی وضع مقرراتی است که روابط بین افراد را شکل میدهد. ممکن است کدخدا مشاهده کند که روستای تمیزتر توریستهای بیشتری جذب میکند، و بنابراین مقرراتی وضع کند که هر شخصی موظف است بخشی از کوچه که جلوی خانهاش است را تمیز نگاه دارد. مسلماً این مقررات نمیتواند با عرف جامعهی مربوطه در تضاد باشد: مردمی که جمعا عادت به پاکیزگی ندارند را نمیشود به زور مقررات به پاکیزگی مجبور کرد، با اگر اکثر ساکنان یک مجتمع آپارتمانی با نگهداری سگ در آن مجتمع توسط همسایگانشان مشکلی نداشته باشند، مدیر مجموعه نمیتواند نگهداری سگ را ممنوع کند.
روشن است که در این موارد «برنامهریزی» برای آینده هم چنان محلی از اِعراب ندارد. کدخدا نمیتواند برنامهریزی کند که روستا در پنج سال آینده به چه تبدیل شود.
خیلی کلی بخواهیم صحبت کنیم، مدیریت بیشتر کاری اجرایی است، ولی حکمرانی بیشتر مربوط به داوری است. در حکمرانی، حتی وقتی مقررات (یا قوانین) وضع میشوند، این مقررات هم بیشتر ناظر به نوعی داوری است که بنا بر عرف جامعهی هدف وضع میشود.
💡هرچقدر از مقیاس کوچک و زمان کوتاه دور میشویم، برنامهریزی ناممکنتر و اداره به سبک مدیریتی سختتر میشود. در سطح یک کشور، مسوولیت حکومت در مورد جامعه و امور مربوط به اجتماع (مثل اقتصاد) باید حکمرانی باشد، و نه برنامهریزی یا مدیریت. البته حکمرانی به آن معنا که گفتیم، و نه به معنای سیطره و فرماندهی! البته بلاشک یک حکومت باید در مورد کارها و سازمانهای درون حکومتی مدیریت به خرج دهد و حتی در مواردی برنامهریزی هم کند! ولی نه در مورد آنچه به جامعه، فرهنگ و اقتصاد مربوط است. به علاوه، اگرحکومت محدود به حکمرانی باشد (و نه کنترلگری، برنامهریزی و مدیریت)، اندازه و تعداد سازمانها و نهادهای حکومتی بسیار محدود خواهند شد.
به همین قیاس میشود گفت که هر چه از مقیاس کوچک دولت دور و به مقیاس بزرگ نزدیک میشویم، وظیفه دولت کمتر و کمتر باید از نوع اجرایی (یا پروژهای یا مدیریتی) باشد. یک شهرداری خیلی خیلی بیشتر باید با امور اجرایی سروکار داشته باشد تا حکومت مرکزی.
منبع
🆔 @eastartups 🎯
🎞 آیا پول شما رو گستاخ میکنه؟
شگفت آوره که یک بازی روپولی دستکاری شده چه چیزهایی رو ثابت میکنه. در این سخنرانی سرگرم کننده اما هوشمندانه تد، جامعه شناس پائول پیف نتایج تحقیق خود در مورد چگونگی رفتار مردم وقتی که احساس ثروتمندی دارند رو به اشتراک میگذاره. (راهنمایی: رفتار بد.)
اما در حالیکه مسئله ی شکاف طبقاتی چالش بزرگ و پیچیده است، خبرهای خوب هم وجود داره.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 در ستایش بطالت!
میلاد نوری
لینک نسخه کامل ویدیو
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 یک دقیقه، همراه با ایلان ماسک، پولدار ترین فرد دنیا
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 بیل گیتس میگوید تنها این سه شغل از دست هوش مصنوعی جان سالم به در میبرند
بیل گیتس پیشبینی کرده است که هفته کاری سه روزه میشود، هوش مصنوعی اتوماسیون را وارد بسیاری از مشاغل میکند و احتمالا دیگر خبری از ۴۰ ساعت کار در هفته نیست. چنین آیندهای وسوسه انگیز است اما تعداد زیادی از مردم در این روند شغل خود را از دست میدهند.
اما بیل گیتس میگوید سه حرفه باید در برابر اتوماسیون مقاومت کنند. بنابراین اگر شما در یکی از این زمینهها کار میکنید میتوانید نفس راحتی بکشید، البته فعلا!
سه شغل که از هوش مصنوعی جان سالم به در خواهند برد
1️⃣کدنویسان: هوش مصنوعی همچنان به سازندگانش نیاز دارد
شاید فکر کنید برنامه نویسان در صدر فهرست مشاغل در معرض خطر قرار دارند. اما این اشتباه است. اگرچه هوش مصنوعی اکنون میتواند کد تولید کند اما هنوز کامل نیست و کسانی باید باشند که بر آن نظارت کنند، اشتباهات آن را رفع کنند. از همه مهمتر هم این است که طراحی سیستمهای پیشرفتهتر همچنان به انسانها نیاز خواهد داشت.
بنابراین اگر بخواهیم به طور خلاصه بگوییم، هوش مصنوعی برای ایجاد هوش مصنوعی همچنان به انسان نیاز دارد.
2️⃣کارشناسان انرژی: زمینهای بیش از حد پیچیده برای هوش مصنوعی
نفت، انرژی هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر حوزههای بسیار استراتژیک و پیچیده هستند و نمیتوان آنها را به طور کامل به ماشین آلات واگذار کرد. حتی در این حوزه هم همچنان به مهندسان، محققان و تکنسینها نیاز خواهیم داشت تا زیرساختها را مدیریت کنند، چالشهای صنایع و نوآوری را درک کنند و مشکلات را برطرف کنند.
باید با خود صادق باشیم، هیچ کدام از ما نمیخواهیم هوش مصنوعی بدون نظارت انسان برای انرژی تصمیمات مهم بگیرد.
3️⃣زیست شناسان (اما یک گرفتاری وجود دارد...)
چرا در حالی که هوش مصنوعی میتواند بیماریها را حتی بهتر از پزشکان تشخیص دهد و توالیهای DNA را تجزیه و تحلیل کند، بیل گیتس میگوید زیستشناسی از هوش مصنوعی جان سالم به در خواهد برد؟ در واقع در این یک مورد، مشکل اصلی هوش مصنوعی نیست، بلکه کمبود تقاضا است. سرمایهگذاری کمتر، فرصتهای کمتری به وجود میآورد. البته باز هم برای پیشبرد تحقیقات ژنتیکی و بیوتکنولوژی همچنان به انسانها نیاز است.
/مجله هوش مصنوعی
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥موفقیت معمولا مسئلهای است مربوط به بعد از چهل سالگی!
در فرهنگ امروزی جاافتاده است که آدمهای فوقالعاده موفق، از همان جوانی راهشان از بقیۀ معمولیها جداست. بسیاری از مشهورترین الگوهای موفقیت در دوران ما، کسانی مثل بیل گیتس، مارک زاکربرگ، ایلان ماسک یا تیلور سوئیفت، چنیناند. اما اگر دایرۀ دیدمان را بالاتر ببریم، تصویر دیگری میبینیم. واقعیت این است که نهتنها موفقیت، بلکه حتی نوآوری و نبوغ نیز چیزهایی هست که «عموماً» در سنین بالا به دست میآید.
پژوهشگران دانمارکی در مطالعهای در سال ۲۰۱۹ نشان دادند که اکتشافات مهم برندگان جایزۀ نوبل، بهطور متوسط، در ۴۴سالگیشان رخ داده است. به عبارت دیگر، حتی تیزهوشترین افراد هم باید چند دهه تلاش کنند تا به سطحی از خبرگی برسند که بتوانند اکتشافات مهم انجام دهند.
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که موفقیتهای بزرگ، عموماً بعد از چهل سالگی رخ میدهند. هرجا که سر بچرخانید میتوانید نمونههایش را ببینید: کوپرنیک نظریۀ حرکت سیارات را در دهۀ ۶۰ حیات خود مطرح کرد؛ پل سزان اولین نقاشیهایش را وقتی فروخت که از پنجاهسالگی گذشته بود؛ ساموئل جانسون، یکی از بزرگترین نثرنویسان انگلیسی، قبل از چهلسالگی هیچ چیز مهمی ننوشته بود. این مثالها در دنیای کسبوکار چندین برابر است. ریچ کالگارد، نویسندۀ کتاب موفقیت دیرهنگام میگوید: گاهی برای رسیدن به خلاقیت باید راهی طولانی طی کنید.
آرتور بروکس میگوید در طول تاریخ سه نوع موفقیت وجود دارد:
1⃣ ژانر «کودکان نابغه» که از سنین پایین به موفقیتهای بزرگ میرسند، کسانی مثل پیکاسو یا فیتزجرالد.
2⃣ نوع دوم، ژانر «اهداف دوگانه» است. کسانی که در زمینهای متخصص میشوند، اما ناگهان همهچیز را رها میکنند و مسیر کاملاً متفاوتی را میآزمایند. کسی مثل آلبرت شوایتزر از این دست است. او که فیلسوف و موسیقیدان و پزشک بزرگی بود، ناگهان تصمیم گرفت زندگیاش در اروپا را رها کند و بقیۀ عمرش را صرفِ مداوای مردم در فقیرترین مناطق آفریقا کند.
3⃣ دستۀ سوم «استادان» هستند.
دیوید گالنسن، استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو، در کتاب خود با عنوان استادان پیر و نوابغ جوان مینویسد: استادان کسانی هستند مثل چارلز داروین، یا آلفرد هیچکاک که در ایام جوانی چندان موفق نیستند، اما خصوصیتی غریب دارند: هر چیزی را میآزمایند و میآموزند، سپس چیزی دیگر را مورد آزمایش قرار میدهند و نکات بیشتری میآموزند. آنها تمرکز اصلیشان بر خودِ روند یادگیری است.
💡بسیاری از کسانی که دیر به موفقیت میرسند در میانسالی از زمین بلند میشوند و کمکم لذت کار متمرکز را میچشند. ولی چون گرفتار بندها و پیوندهای کسانی که زود به موفقیت میرسند نیستند، میتوانند نظرشان را تغییر دهند و دست به آزمایش مدلهای خودشان بزنند. آنها فرزانههای جستجوگری هستند که تا پایان عمر آرام نمینشینند.
/ترجمان
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 ما میمانیم
✍ محمدرضا شعبانعلی
آئینها عجیبند. معجزه میکنند.
آنها عرض جغرافیا و طول تاریخ را به هم پیوند میدهند. چنانکه ما هر جای کره خاکی که باشیم، مانند نیاکان نادیدهمان، سبزه بر سفره میگذاریم و نخستین روزهای بهار را به یکدیگر تبریک میگوییم.
نخی که تاریخ و جغرافیای ما را به هم میدوزد، به اندازهٔ ساقهٔ سبزه نازک است، اما هزاران سال، از سنگینترین زنجیرهای زور، محکمتر بوده است.
آیینها اغلب در توافقی ناگفته، نادیده و نانوشته، شکل میگیرند: یا برای حفظ داشتههای دوستداشتنی یک جمع، یا به امید دستیافتن به آرزوهای ارزشمندشان.
همین ناگفته و نانوشته بودن باعث میشود که شکلگیری بسیاری از آیینها، خصوصاً آنها که از عمق تاریخ میآیند، با خیالپردازی و گمانهزنی همراه باشد.
اما اینها اصلاً مهم نیست. چون آیینها، اگر واقعاً بخشی از فرهنگ جاری باشند، ریشه در خاک آیندهاند و نه گذشته. و از امیدی که اقوام و ملتها به آینده دارند، تغذیه میشوند.
از این منظر کاملاً واضح است که چرا ما ایرانیان، چنین شوق نوروز داریم و آن را، حتی در سختترین و تاریکترین سالهای تاریخمان، به هر شیوهٔ ممکن، گرامی داشتهایم.
💡ما میمانیم. و هزاران سال بعد هم سبزههایمان را گره خواهیم زد. تا فرزندانمان هم در سختیهایشان، مثل امروز ما، با غرور بگویند که ما بر خلاف زنجیرهایی که گاه به پایمان بوده، هرگز سست نبودهایم، ما مثل سبزه، استوار ماندهایم.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥هنر تصمیمگیری سریع!
گاهی اوقات تصمیمگیری میتواند سخت و وقتگیر باشد، به ویژه وقتی با گزینههای زیادی روبرو هستیم. اما با چند راهکار ساده میتوان این فرآیند را سریعتر و مؤثرتر کرد. در اینجا به بررسی چند نکته کاربردی برای تصمیمگیری سریعتر میپردازیم و با مثالهای عملی این نکات را بیشتر توضیح میدهیم.
۱. گزینههای خود را محدود کنید:
وقتی میخواهید فیلمی را انتخاب کنید، ساعتها وقت خود را صرف مرور نکنید. مثلا از بین سه فیلم اول که به نظرتان جالب میآید، یکی را انتخاب کنید. در سایر موارد هم میتوان به جای وقتگذرانی زیاد در انتخابها، فقط سه گزینه اولی که جلب توجه میکنند را در نظر بگیرید. این روش به شما کمک میکند تا وقت خود را بیهوده تلف نکنید و سریعتر تصمیم بگیرید.
۲. مرز بین انتخابهای خوب و بد را مشخص کنید:
هنگام انتخاب میانوعده، بدانید که میوهها انتخاب خوبی هستند و غذاهای ناسالم نیستند. با تعیین معیارهای مشخص برای خود، میتوانید تصمیمات سریعتری بگیرید.
۳. به احساس درونی خود گوش دهید:
اگر یک پیشنهاد شغلی احساس بدی به شما میدهد، به آن احساس اعتماد کنید. گاهی اوقات، تصمیمگیری براساس احساس درونی میتواند بهترین راه باشد، چون احتمالاً این احساسات دلیلی دارند. اعتماد به احساس درونی میتواند شما را از تصمیمات نادرست نجات دهد و به شما کمک کند که سریعتر تصمیم بگیرید.
۴. زمان خود را به مانند پول در نظر بگیرید:
همانطور که پول خود را هدر نمیدهید، زمان خود را نیز هدر ندهید. سریع تصمیم بگیرید. وقت شما ارزشمند است و نباید آن را بیرویه هدر دهید.
۵. بدانید که تصمیمگیری با تمرین بهتر میشود:
هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر میشوید. تصمیمگیری یک مهارت است که با تمرین و تکرار بهبود مییابد. هر بار که تصمیمی میگیرید، تجربه شما افزایش مییابد و در تصمیمگیریهای بعدی بهتر عمل خواهید کرد.
۶. به خود یادآوری کنید که تردید، سرعت پیشرفت را کاهش میدهد:
به فکر فرو رفتن و بیش از حد فکر کردن، پیشرفت را متوقف میکند. تصمیم بگیرید و پیش بروید. تردید و بیش از حد فکر کردن میتواند باعث توقف پیشرفت شود. با هر تصمیمی که میگیرید، یک قدم به جلو میروید و به هدف خود نزدیکتر میشوید.
۷. از تجربههای گذشته درس بگیرید:
از تجربیات قبلی خود استفاده کنید تا در تصمیمگیریهای آینده بهتر عمل کنید. تجربههای قبلی میتوانند راهنمای خوبی برای تصمیمگیریهای آینده باشند. مثلاً، اگر در گذشته تصمیمی گرفتهاید که نتیجه خوبی داشته است، میتوانید از همان روش برای تصمیمات مشابه استفاده کنید.
۸. از دیگران نظر بخواهید:
گاهی اوقات مشورت با دیگران میتواند به شما کمک کند تا سریعتر تصمیم بگیرید. برای مثال، اگر در مورد انتخاب یک دوره آموزشی شک دارید، از کسانی که آن دوره را گذراندهاند نظر بخواهید.
۹. تصمیمات خود را اولویتبندی کنید:
تصمیماتی که اهمیت بیشتری دارند را در اولویت قرار دهید. همه تصمیمات به یک اندازه مهم نیستند. با اولویتبندی تصمیمات میتوانید روی موارد مهمتر تمرکز کنید و سریعتر به نتیجه برسید.
۱۰. خود را برای اشتباهات آماده کنید:
همه ما ممکن است اشتباه کنیم و این بخشی از فرآیند یادگیری است. اشتباهات میتوانند به شما کمک کنند که در آینده تصمیمات بهتری بگیرید و از تجربیات خود بهره ببرید.
/هنر مدیریت
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 با حرف گوش نکردن بچه ها چیکار کنیم؟ چرا هر چی میگم، فرزندم گوش نمیده؟
استاد فردوسی
پینوشت ایستارتاپس: اگه کار مدیریتی یا تدریس نیز انجام می دهید، به این نکته تربیتی توجه ویژه داشته باشید تا بین شما و همکاران یا دانشجویان تان شکاف ایجاد نشود...
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 این گزارش توزیع اکانتهای اینستاگرام بر اساس فالوئرها رو ببینید.
این رو mention منتشر کرده. ولی منابع دیگه هم شبیه همین توزیع رو گزارش میدن.
کاملاً شبیه توزیع ثروت در آمریکاست.
اینکه عدهای درآمد چند اینفلوئنسر برتر رو میبینن و هوس میکنن اینفلوئنسر بشن، یا درآمد چند چنل یوتیوب رو میبینن و فکر میکنن ممکنه راحت به اون درآمدهای بالا برسن، ناشی از بیتوجهی به توزیع توانیه.
یعنی بسیاری از ما، احتمال رسیدنمون به اون چند درصد بالا رو، بیشتر از چیزی که واقعاً هست برآورد میکنیم.
منبع: بامتمم
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 خانمی به این آقا تذکر میدهد که «وزن تریلی بیشتر از آن است که بتوانی تاثیری بگذاری؛ و کمکی نمیتوانی بکنی»
اما با ول کردن او معلوم میشود که همان نیرو برای حفظ تعادل کافی بود.
💡مردم را نباید بیدلیل ناامید کرد.
پینوشت: ما نمیتوانیم واقعی یا ساختگی بودن این ویدیو را تایید یا رد کنیم. اما از این جهت، بازنشر شد که به این بهانه، میتوان یک ایده درست را منتقل کرد...
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 همایش ملی کلاهبرداران موفق
✍️ احمد محمدغریبان
بدون کمترین تردید میتوان گفت جای برگزاری سلسه «همایشهای ملی کلاهبرداران موفق» در کشور به شدت خالیست. شاید در نگاه نخست بگویید مگر میشود اصولا همایشی با این عنوان هم برگزار کرد؟
اگرچه هنوز کسی برای برگزاری این همایشها آستین بالا نزده، اما پاسخ پرسش فوق مثبت است. پول که بدهید از برخی کانالهای صدا و سیما گرفته تا بیلبوردهای شهری و قسمت آسانتر ماجرا شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها پر میشود از تبلیغات و مصاحبه برای دعوت به این همایشها.
البته سالن اجلاس نهادهای دولتی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و به راحتی میتوانید روی آنها هم حساب کنید. از برگزاری همایش کلاهبرداران شبکهای گرفته تا همین روزهای اخیر که سالن اجلاس کتابخانه ملی کشور در اختیار یکی از عجیبترین و هنجارشکنترین بلاگرهای کشور قرار گرفت و پس از کسب درآمد از حضار، هیچ برخورد و واکنشی نیز در پی نداشت. به همین سادگی!
به عبارت دیگر شما میتوانید در همان سالن و پشت همان تریبونی قرار بگیرید و همایش برگزار کنید که روزی مسوولان، بزرگان و نخبگان علمی و فرهنگی کشور ایستاده بودند.
اما برای پرهیز از این عنوان ضد تبلیغ، راهکارهای بهتری وجود دارد و آن تغییر عنوان همایشها به اجلاس ملی مدیران موفق، نشست قهرمانان علم مدیریت و امثالهم است.
نکته عجیبتر آنکه با وجود سالها اطلاعرسانی از پوچی این رویدادها و خالی کردن جیب افراد عمدتا جوان که به دنبال یافتن رازهای موفقیت هستند، بساط همایشهای مذکور همچنان پررونق است.
مساله اما نبوغ این کلاهبرداران در طرح ادعاهای بزرگ و واهی در جلب توجهات نیست، کمااینکه این افراد به جد نیازمند کمکهای روانشناسی و رواندرمانی هستند. بلکه مساله به خلاءهای قانونی، ضعفهای نظارتی، جهل مخاطبان و از همه مهمتر منفعت طلبی و کسب سود رسانهها و فعالان شبکههای اجتماعی در تبلیغ سفرههای پهن شده باز میگردد.
از سوی دیگر متاسفانه کم نیستند مدیران و شرکتهایی که برای خرید تریبون سخنرانی و لوح تقدیر حاضر به پرداخت انواع هزینهها هستند.
در نتیجه این مشکلات نیز متعاقبا زمینهساز رشد و نمو بیشتر پدیدههای کاذب در کشور شده و افراد بیشتری را به کسب درآمد از این راهها تشویق میکند.
این در حالیست که مصادیق کجرویهای مذکور در حوزههای فردی نیز بسیار متعدد است. فردی که مدعی ساخت ماشین زمان به قیمت 500هزار تومان شده بود، فردی که مدعی دریافت جایره نوبل دانشمند مدیریت اقتصادی شده بود، فردی که ادعای ساخت خودروی آبسوز را کرده بود، فردی که مدعی یافتن موجودات فضایی شده بود و انواع ادعاها مبنی بر یافتن درمان ریزش مو، لاغری و ....
همه این موارد در ایران رخ داده و نکته عجیبتر آنکه برای نخستین بار این ادعاها در برخی شبکههای صداوسیما، خبرگزاریها و رسانههای رسمی منتشر شده است. لذا مساله صرفا به شبکههای اجتماعی و طرح دروغها از سوی افراد و صفحات پرمخاطب باز نمیگردد.
همایشهای پولداری یکشبه و رازهای موفقیت نیز در همین رده قرار میگیرند و کماکان نیز به دلیل ضعفهایی که ذکر شد موفق هستند!
شاید برخی بگویند باید قربانیان این کلاهبرداران آگاه باشند تا به راحتی در این دامها نیفتند. اما قبل از انداختن تمام تقصیر به گردن این افراد بیایید موضوع را از بالا نگاه کنیم.
وقتی تبلیغات رسمی همچون دوران ظهور انواع و اقسام موسسات مالی اعتباری سراسر شهر و رسانههای رسمی کشور اعم از تصویری و مکتوب را فرا میگیرد، وقتی ممانعتی از برگزاری کار و همایشها به عمل نمیآید، وقتی آدرس محل نهادی رسمی و معتبر در تبلیغات ارایه میشود، وقتی با وجود گزارش برخی رسانهها مشکلی برای برگزارکنندگان پیش نمیآید، وقتی مدعیان پس از بر ملاشدن دروغهایشان آزادانه به زندگی و کسبوکارشان مشغول هستند، وقتی این رویدادها از مراجع ذیصلاح مجوز برگزاری دارند و ...، شاید باید کمی به قربانیان این کلاهبرداریها نیز حق داد که لحظهای تردید کرده و با خود بگویند وقتی همه چیز مورد تایید است، پس حتما ماجرا حقیقت دارد و برای خرید بلیطها دست به جیب شوند.
لذا در حالیکه ما نیز نمیدانیم چرا نهادی برای جمع کردن این بساطها پا پیش نمیگذارد، خطاب به مردم باید بگوییم: داشتن مجوز فعالیت، تبلیغات گسترده در رسانههای رسمی و ارایه آدرس معتبر از محل برگزاری هیچ کدام دلیلی بر صحت و درستی محتوای این همایشها نیست و راز موفقیت در هیچ کجای دنیا و به هیچ وجه در یک همایش فروخته نمیشود.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
☯️ دوره آموزشی «هوش تجاری (Business Intelligence)
🟢 مناسب کلیه رشتهها و استخدام در #ایران
🟢 مناسب برای مهاجرت شغلی یا تحصیلی به #آمریکا، #اروپا و #استرالیا
👈 آموزش #آنلاین و با موردکاویهای واقعی و پروژه
⭐️ مخاطبان:
⏺️ دانشجویان کلیه رشتههای تحصیلی
⏺️ علاقمندان به تحلیلگری داده و کسب و کار
⏺️ مدیران و کارشناسان شرکتها در تمامی لایه ها
🏛 موسسه آموزش عالی آزاد توسعه
✅ با گواهینامه مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
🔔 مشاوره رایگان و مشاهده جزئیات دوره از لینک زیر👇
➕ httb.ir/ZXntU
➕ httb.ir/ZXntU
➕ httb.ir/ZXntU
➖➖➖➖
🎞 به لطف هوش مصنوعی، جوانان دیگر به سخنرانی ها گوش نمی دهند !
سرویس Unstuck AI یادداشت برداری می کند و همه چیز را به زبان انسان توضیح می دهد.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
📣 پکیج سیستمسازی مدیر منابع انسانی
بیش از 300 راهنمای اجرایی، دستورالعمل، نمونه پروژه، فایل اکسل و 600 فرم اجرایی در حوزههای زیر:
🟣 تحلیل و گریدینگ شغل
🟡 کارسنجی و زمانسنجی
🟢 جذب، استخدام و جامعهپذیری
🟣 برنامهریزی نیروی کار
🟡 آموزش، توسعه و مدیریت دانش
🟢 مدل شایستگی و کانون ارزیابی
🟣مدیریت عملکرد و پاداش
🟡 عارضهیابی و تحول سازمانی
🟢 جانشینپروری و مدیریت استعداد
🟣 پیادهسازی استراتژی
🟡 طراحی سیستم حقوق و مزایا
🟢 طبقهبندی شاغلین
🟣کارآموزی منابع انسانی
🟡طراحی نظام پیشنهادات
🟢مدیریت ریسک، ایمنی و بهداشت
🟣نگهداشت و خروج
🟡مدیریت سرمایه فکری
🥇همراه با مشاوره و برنامهریزی اجرا
✅ برای دریافت نمونه و تهیه با شماره یا آیدی زیر ارتباط بگیرید:
📞09128436563
📡@alamdarihr
🔗 Harmonyhr.ir
🔗 /channel/harmonyhr1
🎞 متفاوت نیندیش!
اگر متفاوت بودن در راستای ارزش آفرینی بیشتر برای مشتری نیست، متفاوت اندیشیدن افتخار نیست.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥 ظرف ترشی و مدیریت زمان!
تکنیک ظرف ترشی یکی از تکنیکهای مدیریت زمان است. تصور کنید که قصد دارید یک ظرف ترشی را با چند قلوهسنگ، مقداری ماسه و شن پر کنید. بهترین حالت چیست؟
اگر ظرف را در ابتدا با شن و ماسه پر کنید، دیگر قلوهسنگها در ظرف جا نمیشوند. بهترین کار این است که قلوهسنگها را در ظرف قرار داده، ماسهها را روی آن بریزید و در انتها هم شنها را اضافه کنید.
در این مثال ظرف ترشی استعاره از زمان، قلوه سنگها استعاره از کارهای اصلی و مهم، ماسهها همان کارهای کوچک و شن هم تفریحات ما است. حالا این تکنیک معنای بیشتری پیدا میکند.
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎞 تصمیم با شماست!
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
🎧 چگونه انگیزه میسازیم
و از امور جهان لذت میبریم؟
دکتر آذرخش مکری
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯
💥"اگر نمیتوانید مسئلهای را حل کنید، حتماً مسئلهٔ سادهتری وجود دارد که میتوانید آن را حل کنید. آن مسئله را بیابید."
(دنبال سادهترین مسئلهای باشید که امید دارید بتوانید حل کنید).
توصیهٔ خردمندانهٔ پولیا
این جمله، شاید در نگاه اول بیش از حد ساده به نظر برسد. اما تأثیر آن بر دنیای تفکر و حل مسئله عمیقتر از چیزی است که در ابتدا تصور میشود.
سادگی یا پیچیدگی؟
در دنیای امروز، بسیاری از ما پیچیدگی را با عمق اشتباه میگیریم. گمان میکنیم اگر چیزی ساده باشد، سطحی است؛ و اگر چیزی عمیق باشد، باید پیچیده باشد. به همین دلیل، وقتی توصیهای مانند نقلقول پولیا را میشنویم، شاید واکنش اولیهمان این باشد: "همین؟" انتظار داریم که نابغهای مانند پولیا چیزی بگوید که فهمیدنش دشوار باشد، چیزی که ذهنمان را به چالش بکشد و مدتی درگیر فهم آن شویم. اما او به ما توصیهای کاملاً ساده میکند:
"مسئلهای را که نمیتوانی حل کنی، به مسئلهای سادهتر تبدیل کن."
چنین توصیههایی در گذشته بسیار مورد توجه بودند. افراد برای شنیدن یک جملهٔ حکیمانه، هزاران کیلومتر سفر میکردند، با سختیهای راه مواجه میشدند، و سرانجام، با یک جملهٔ بهظاهر ساده، زندگیشان متحول میشد. اما در دنیای امروز، به دلیل بمباران اطلاعات، چنین جملاتی تأثیرگذاری خود را از دست دادهاند. ما به دنبال چیزی عجیب، پیچیده و دشوار هستیم و نمیتوانیم باور کنیم که پاسخ مشکلاتمان میتواند در یک جملهٔ ساده باشد.
گیم آو لایف: یک مثال از سادگیِ عمیق
در دهه ۷۰، جان کانوی ایدهای ساده را مطرح کرد: بازی زندگی (Game of Life). او بهجای پرداختن مستقیم به مفاهیم پیچیدهٔ حیات و هوش، یک مسئلهٔ ساده را طراحی کرد: سلولهایی که بر اساس چند قانون ساده در یک جدول زنده یا مرده میشوند. اما همین مدل ساده، در ادامه به نظریهٔ سیستمهای پیچیده و ظهور (Emergence) منجر شد و تأثیری عمیق در علوم کامپیوتر، زیستشناسی و حتی فلسفه گذاشت.
کانوی دقیقاً همان مسیری را رفت که پولیا توصیه میکند: بهجای تلاش برای حل یک مسئلهٔ بزرگ، مسئلهای کوچک و قابلحل پیدا کرد و روی آن کار کرد. این روش، پایه و اساس بسیاری از پیشرفتهای علمی و فکری است.
چرا خلاصه کردن یادگیری را تضعیف میکند؟
در دنیای مدرن، بسیاری از ما به دنبال یادگیری سریع هستیم. میخواهیم خلاصهٔ کتابها را بخوانیم، در کمترین زمان بیشترین اطلاعات را دریافت کنیم، و فکر میکنیم این روش ما را به فهم عمیقتر میرساند. اما واقعیت این است که یادگیری عمیق، نیاز به زمان و درگیری ذهنی دارد.
وقتی یک کتاب ۲۰۰ صفحهای را میخوانید، ممکن است نویسنده بتواند همان ایدهها را در ۲۰ صفحه بیان کند. اما اگر این کار را بکند، ایدههایش تأثیر خود را از دست میدهند، چون برای درک یک مفهوم، باید فرآیند مواجهه با آن را طی کنیم، نه فقط نتیجهٔ نهایی را بدانیم.
به همین دلیل، خلاصه کردن کتابهای غیرداستانی (Non-Fiction) همانقدر مخرب است که لو دادن (Spoiler) داستان یک فیلم. اگر کسی فیلمی را برایتان خلاصه کند، دیگر تجربهٔ دیدن آن فیلم برایتان همان تأثیر را نخواهد داشت. یادگیری هم همینطور است؛ خلاصهخوانی میتواند شانس شما را برای یادگیری عمیق از بین ببرد.
محمدرضا شعبانعلی
💖 ایستارتاپس 👇
🆔 @eastartups 🎯