MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
🔵🔴استاد #سجاد_آیدنلو جوانترین شاهنامه شناس جهان و استاد برجسته در حوزه شاهنامه پژوهی:
یک ملت یک هویت و یک فرهنگ بنام #ایران و #ایرانی داریم تمام شد و رفت
@bestdiplomacy
در زمان شتاب فزاینده قیمتها از دلار و طلا گرفته تا موارد مهم تری چون افرایش قیمت کالاهای ضروری و دارو و....
اتفاقات رخ داده در #ارومیه تامل برانگیز است.
موضوع برخی اختلافات در ارومیه پیش از این گاهی وجود داشت اما نه در این سطح!
چرا این اختلاف در سالهای قبل گسترده نبود!
چرا استاندار ارومیه چماق بدستان را براحتی تماشا میکند و مقامات دیگر استان حاضرند و تذکری داده نمیشود!
تغییر زمین بازی از اقتصاد به مباحث قومی خط غلطیست که برخی به مقامات حکومتی می دهند
پس از تعطیلات عید، هم کردهای عاشق ایران و هم اذریهای ترک زبانمان در ارومیه که عشق به مام میهن دارند باز به مسائل و دردهای کشوری خواهند نگریست و این بازیها جواب نخواهد داد
صبر میکنیم!
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴ترامپیسم بی ریشه
✍ پروفسوراستفان والت/نظریه پرداز واقع گرایی تدافعی
🔦 فارنپالیسی
بخش اول
اگر از شما خواسته میشد که یک «رهبر انقلابی» را تصور کنید، احتمالاً چهرهای ریشدار با لباس نظامی مانند فیدل کاسترو یا چه گوارا، یا یک سخنران پرشور و انقلابی مثل لئون تروتسکی یا ماکسیمیلیان روبسپیر به ذهنتان میآمد. اما بعید بود به یک وارث چاق ۷۸ سالهٔ آمریکایی در حوزهٔ املاک، با موی شانهشده به یکسو، کت و شلوار تیره و کراوات قرمز بلند فکر کنید. همانطور که میگویند، ظاهر میتواند گمراهکننده باشد.
تعریف کلاسیک انقلاب
در کتابی که حدود ۳۰ سال پیش نوشتم، انقلاب را چنین تعریف کردم: «نابودی یک دولت موجود به دست اعضای همان جامعه، و سپس ایجاد نظمی سیاسی جدید.» هرچند تأثیر نهایی ترامپیسم هنوز مشخص نیست، اما در نگاه نخست، خواستههای دونالد ترامپ و هوادارانش با این تعریف همخوانی دارد. همانطور که دو ماه گذشته بهوضوح نشان داده است، رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، صرفاً در پی اصلاح یا بازگرداندن سیاستهای پیشینیانش نیست — کاری که تقریباً همهٔ رؤسایجمهور تا حدی انجام میدهند.
ترامپ در حال تغییر ساختار قدرت در آمریکا
ترامپ و حامیانش در تلاشاند برخی از نهادهای اساسیای را که طی دههها آمریکا را اداره کردهاند، از بنیاد نابود یا دگرگون کنند؛ حتی معنای قانون اساسی را نیز. آنها همچنین میکوشند تغییراتی گسترده — و واقعاً انقلابی — در ابعاد کلیدی سیاست خارجی آمریکا ایجاد کنند؛ تغییراتی که از نزدیک شدن ریچارد نیکسون به چین یا تلاش نافرجام جورج دبلیو بوش برای تغییر خاورمیانه بسیار بنیادیتر به نظر میرسند.
تعریف انقلاب تودهای
در همان کتاب استدلال کرده بودم که انقلابهای تودهای — یعنی انقلابهایی که از بسیج مردم علیه نخبگان آغاز میشوند و رهبری آنها را مخالفان دیرپایی مانند مائو زدونگ یا ولادیمیر لنین بر عهده دارند — تقریباً همیشه به جنگ منتهی میشوند. دلیل این امر، ترکیب خطرناک ترس و اعتماد به نفس بیش از حد انقلابیون است. براندازی یک رژیم مستقر کاری پرریسک است و انقلابیون با مشکلات بزرگی در زمینهٔ جلب حمایت عمومی مواجه هستند. رهبران یک جنبش انقلابی باید مردم را قانع کنند که با وجود تمام موانع، این قیام به پیروزی خواهد رسید. برای این کار، آنها ایدئولوژیهایی را ترویج میدهند که نظم موجود را شرور، اصلاحناپذیر و محکوم به سقوط نشان میدهند — و از همینرو، باید سرنگون شود.
خطر سرایت؛ وقتی انقلابها جهانی میشوند
جنبشهای انقلابی متنوعی مانند رادیکالهای فرانسه، بنیانگذاران ایالات متحده، و بلشویکها، خود را پیامآوران الگویی نو برای جامعه — چه در داخل و چه در سطح جهانی — میدانستند. به همین دلیل، آنها اغلب باور دارند که پیروزیشان الهامبخش دیگران خواهد بود و الگویی ایجاد میکند که بهتدریج در نقاط دیگر نیز گسترش مییابد.
ترامپیسم، انقلاب تودهای نیست
خبر خوب این است که ترامپیسم جنبشی تودهای مانند انقلابهایی که خاندان بوربون، رومانوف یا پهلوی را سرنگون کردند، نیست؛ و ترامپ هم از آن دست رهبران انقلابی نیست. ترامپیسم بیشتر نوعی «انقلاب از بالا» است — جایی که اعضای ناراضی نخبگان (اغلب از میان نظامیان) به قدرت میرسند و عناصر اصلی نظم پیشین را با ساختارهای جدید جایگزین میکنند. از این منظر، ترامپیسم شباهت بیشتری به انقلاب ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاتورک، انقلاب مصر به رهبری جمال عبدالناصر و «افسران آزاد»، یا اصلاحات میجی در ژاپن دارد. چنین انقلابهایی نیز میتوانند به درگیری و جنگ منتهی شوند، اما معمولاً نسبت به انقلابهای تودهای «از پایین» کمهزینهتر و کمتر ویرانگرند.
ائتلاف با راستگرایان اقتدارگرا
بهاحتمال زیاد، ترامپیسم به جنبشهای دیگر سرایت نخواهد کرد. ترامپ و متحدانش مانند استیو بنن، با چهرههایی نظیر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان و ژایر بولسونارو، رئیسجمهور پیشین برزیل همپیمان شدهاند. همچنین دولت او به راستگرایان افراطی مانند حزب آلترناتیو برای آلمان و جبهه ملی در فرانسه گرایش نشان داده است. اما این جنبشها پیش از ظهور ترامپیسم وجود داشتهاند و از آن الهام نگرفتهاند.
ترامپ هیچ مدل انقلابی کاملاً جدیدی خلق نکرده است؛ او صرفاً از همان الگوهای عقبگرد دموکراتیک و سودجویی شخصی پیروی کرده که پیش از او، رهبرانی مانند اوربان یا رجب طیب اردوغان در ترکیه بهکار گرفتهاند. هرچند حضور قویترین کشور جهان در کنار چنین رهبرانی مهم است، اما این روند پیش از ترامپ نیز بارها دیده شده بود.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 زبان فارسی، رضاشاه، میرزا حسن رشدیه
✍️ مهدی تدینی
شاید کمی عجیب باشد که در قرن پانزدهم خورشیدی لازم باشد سر آموزشـ«ــِ» زبان مادری و آموزش «به» زبان مادری در ایران بحث کنیم. کسی که تبلیغات قومگرایانه را نمیبیند، یا ته قلب با آن همدل است یا به هر دلیلی خود را به خواب زده است. به هر حال، لازم نیست حتماً ایراندوست باشیم تا هر یک از ما از دمیدن در واگرایی قومی اجتناب کنیم و به مقابله با آن برخیزیم، بلکه کافی است قدری به عواقب این دست واگراییها فکر کنیم.
در تفکرات قومی ــ که البته خودشان بیتعارف به آن میگویند «ملّی» ــ نفرت شدیدی علیه رضاشاه وجود دارد. این نفرت و پروپاگاندا دلایل زیادی دارد و بنیادش بر تصوراتی است که هیچ ربطی به واقعیتهای تاریخی ندارد. نه لازم است پهلویگرا باشیم، نه لازم است ملیگرا باشیم و نه حتی لازم است توسعهگرا باشیم تا با درک حال و روز ایران در آن سالها بپذیریم ظهور پدیدۀ رضاشاه و به همراهش «الیتی» (نخبگانی) که زیر حمایت حکومت او ایدههایشان را پیش میبردند، در نهایت به نفع ما و ایران بوده است. بخشی از نفرتی که در ادبیاتِ قومی علیه رضاشاه مطرح میشود، سر مسئلۀ گسترش مدارس و آموزش یکدست است. مسئله به نحوی روایت میشود که انگار پیش از آن مجموعۀ متنوعی از نظامهای آموزشیِ تکاملیافته، متنوع و چندزبانی در ایران وجود داشته، و حالا کسی آمده و با زور سرنیزه همۀ آنها را تعطیل کرده و یک نظام آموزش واحد با زبان واحد ایجاد کرده است.
از بدیهیاتی که باید توضیح دهیم، این است که چرا «فارسی» زبانِ آموزش در ایران شده است. زبان اصلاً ابزار ارتباطی است و اگر قرار باشد این ماهیت زبان در یک جا نمودی تمامعیار یافته باشد، همین زبان فارسی است. پدر من، در روستایی در فاصلۀ دویستکیلومتری تهران، در گوشۀ شرقی استان «مرکزی» و نزدیک قم متولد شده، اما اگر به زبان مادریاش صحبت کند، من متوجه نمیشوم چه میگوید. اگر فارسی وجود نداشت، اکثر مردم ایران حرف همدیگر را نمیفهمیدند. زبان فارسی را عقل سلیم در قلمرو ایران نگه داشته است. مسئله ربطی به رضاشاه و پهلوی ندارد. بهترین مثالی که برای این واقعیت میتوان آورد میرزاحسن رشدیه (تبریزی) و مدارس اوست که قریب چهل سال پیش از رضاشاه، در دوران ناصرالدینشاه اولین نمونۀ آن در ایروان تأسیس شد.
تردیدی ندارم که میرزاحسن رشدیه را باید یکی از ستارههای تابناک دو قرن اخیر ایران دانست. این مرد اهل قلم و آموزگار بود، اما از هر شوالیهای جنگجوتر بود! در پانزده سال آخر سلطنت ناصرالدینشاه بارها در تبریز مدرسه ساخت و مدرسهاش را ویران کردند. بارها خود او را تکفیر کردند و مجبور میشد شبانه به مشهد بگریزد. این راد مرد، پنج یا شش بار در عرض چند سال از تبریز به مشهد گریخت و سرانجام در مشهد هم ضربات چماق بر سرش بارید استخوان دستش را شکست. فقط یک جنگجوی بزرگ پس از بارها شکست، باز میتواند قامت راست کند و راهش را ادامه دهد. در اینجا قصد ندارم داستان میرزاحسن را روایت کنم (پیشتر در پستی دربارهاش نوشتهام). اما این فراز را میگویم تا درسی برای همۀ آرزومندان باشد: برای بار چندم حمله کردند تا مدرسهاش را در تبریز خراب کنند. پس از غارت مدرسه، نارنجکی در مدرسه منفجر کردند که بخشی از بنا تخریب شد. رشدیه میخندید. کسی به او گفت: «خانه خراب! همه به حال تو میگریند، تو میخندی؟» رشدیه جواب داد: «هر پارهآجری مدرسهای خواهد شد! آن روز را میبینم و میخندم. کاش زنده باشم و ببینم.»
«مردمیترین» مدرسهای که در ایران ساخته شد، بدون کمک علمای دین و نهادهای دولتی، مدرسۀ رشدیه بود. پرسشم این است که رشدیه در مدرسههایی که در ایروان و تبریز ساخت، «به» چه زبانی تدریس میکرد؟ روزی که رشدیه مدرسهاش را در ایروان تأسیس کرد، آن کسی که قرار بود نیمقرن بعد رضاشاه شود، طفلی چهار پنج ساله بود. آیا رشدیه دچار شووینیسم بود؟ ایرانشهری و ناسیونالیست بود؟ شاید هم زندهیاد رشدیه چهل سال قبل از موسولینی فاشیست بوده! چنین حرفهایی حتی در قالب طنز هم شرمآور است. رشدیه همان کاری را کرد که از گذشتههای دور در ایران میشد. برای او بدیهی بود که در مدرسه «گلستان» درس دهد. اما در این میان، شاید غمانگیزترین وجه مسئله این باشد که در پروپاگاندای قومیتی، قدر این شخصیتهای بزرگ پایمال میشود؛ مثل اینکه عکس و یادگارهای پدارنمان را در آتش اندازیم و بر خاکسترش پایکوبی کنیم.
(خاطرۀ نقلشده از کتاب سوانح عمر، اثر شمسالدین رشدیه، پسر میرزا حسن، ص ۲۹.)
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴بحث فدرالیسم برای ایران موضوعیت ندارد
● گفتگو با ناصر کرمی، اقلیمشناس و کارشناس محیط زیست
● شمارهیِ ششم، بهار ۱۴۰۱
فدرالیسم پیشنهادی است به نقاطی منفصل برای اتحاد و اتصال، نه تحمیل یک وضعیت به یک سرزمین همبسته و متحد. طرح مسئلهیِ فدرالیسم بخشی از پروپاگاندای تجزیهپذیری ایران است. اینکه اگر حکومت مقتدر مرکزی نباشد، ایران دریای خون میشود و جنگ اقوام به راه میافتد، پس باید با حکومت کنونی مدارا کرد و به جای برانداختن آن باید به آن کمک کرد تا اصلاح شود!
نمیشود کسی را به زور وادار کرد چیزی را بگوید یا نه. فدرالیسم که هیچ، حتی تجزیهطلبی هم به عنوان یک حق انسانی قابل طرح است. اما ما هم این حق را داریم پیش از ورود به یک بحث زمینهیِ آن را بشناسیم.
شرایط خاص کشور ایران مدیریت جامع محیطی را ایجاب میکند. مگر میشود در برنامهریزی محیطی اصفهان را جدا از بختیاری دید یا دریاچهیِ ارومیه را جدا از کردستان؟ چطور میشود بوشهر و فارس را جدا از هم دید و فارس و اصفهان را جدا از هم و اصفهان و یزد را جدا از هم؟ از جهت برنامهریزی محیطی و جغرافیایی میگویم.
سیستم فدرال باعث واگرایی خوزستان از ایران میشود یا باعث همگرایی؟
خوزستان یکی از سنگ شالودههای ایران است. تأکید میکنم سنگ شالوده. کدام دوره خوزستان جدا از ایران بوده؟ خوزستان پارسوماش است و زادگاه اصلی حکومت هخامنشی. از باب مدیریت محیطی هم مگر میشود بدون آبهای زاگرس خوزستان را مدیریت کرد؟ دوسوم شرقی استان عمدتاً بختیارینشین است و یکسوم شمالی آن عمدتاً لرنشین. مگر میشود این ترکیب جمعیتی را جدا از استانهای همجوار دید؟ نباید فریفتهیِ چند روزنامهنگار لندننشین که مشخصاً کارمند پروپاگاندا هستند بشوید. قطعاً نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی پشت ایدهیِ فدرالیسم هستند. با هدف القای آسیبپذیری ایران در برابر جنگهای قومی. وقتی شما با یک سیستم توتالیتر طرف هستید، مشکل اصلی رهاندن مردم از ایدئولوژیسم مسلط است. من تصور میکنم مردم ایران از این مرحله عبور کرده اند. الان بدنهیِ جامعهیِ ایران سکولار است و دموکراسی و آزادی میخواهد.
فدرالیسم مسئلهیِ مردم نیست و مورد توجه مردم هم نیست و الان هم مطرح شدن آن هیچ کمکی به همگرایی نیروهای آزادیخواه نمیکند.
بازی نکردن در زمین پروپاگاندا شرط احتیاط است. پس باید حتیالامکان آنها را نادیده گرفت. احتیاج نیست که نیروهای مستقل و آزادیخواه نیز خامدستانه به آنها کمک کنند.
📌 متن کامل را اینجا بخوانید.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴خوانشی مهرانه از نوروز و سفر
✍بهنازِ پورخداداد
مدیر گروه محیط زیست و گردشگری انجمن علمی مطالعات صلح ایران
نوروز از دیرباز همواره زمانی بوده برای گشت و گذار و آسودن در دیگرمکانها؛ آنهنگام که فراغت از کار و روزمره حاصل میشود، نوبت به سیر و مسیر، قصد و مقصد می گردد در بسترِ جغرافیا. نوروز اصولا فارغ از مولفههای مکان و زمان است؛ نوروز یک حس است، روزی ست نو، سالی ست نو، حالیست نو، لیک سفر مکان محور است و ممزوج است با جغرافیا و این تضاد است که این دو را به زیبایی کنارِ هم جای میدهد وبه مددِ وجودِ هم به مرتبهی کمال میرسانداشان و عجین اشان میکند باهم و از طرفی هردو با مفهومی مشترک به نامِ "حرکت" است که هویت مییابند و جان میگیرند؛
سفر با حرکت آغاز میشود؛ از مبدا پای مینهی در مسیر تا برسی به مقصد
نوروز نیز هماره حرکتیست از کهنهسال به نوسال.
نوروز یک شهر است که هزاربار به آن سفر کردهای ولی بازهم سودایش از دل برون نمیرود و هرسال با فرارسیدنش، درآغاز حس و حالِ درون را نو میکند و بعد مبارکسایهاش را میاندازد به جهانِ بیرون. در این بین آنچه این رسم را، این آئین را دوچندان دلربا و خواستنیتر میکند، پیوند است، وصل است، اینکه همان هنگام که در جغرافیای درون و بیرونِ تو همه چیز در حالِ نو شدن است، کمی آنطرفتر در افغانستان و پاکستان و تاجیکستان و ... هم آدمیان همان حس و حالِ تو را دارند؛ اما به رسمِ خود، به کیشِ خود، به فهمِ تاریخ بلندِ خود، جشن میگیرند این روز را، اینحال را...
فکر میکنم این همپیوندیِ ما با کشورهای حوزهی نوروز ضرورتِ ارتباط و اتصالِ بیشتر را بخصوص در ایامِ نوروز دوچندان میکند و میبایست از این ظرفیت برای ایجادِ سفرهای بیشتر و آشناییِ بیشتر با فرهنگها، آداب و رسوم استفاده کرد که سفر همان است که خام را پخته و عاقل را عاشق میکند و درنهایت شناختِ بیشتر را سبب میشود و میگردد زمینهسازِ آشتی و صلح. آنهنگام که به جغرافیایی غیر از محلِ زیستِ خود سفر میکنی و آدمیانی را با ظاهر، اخلاق یا رفتاری متفاوت از خود میبینی اما درعینِ حال یک جشن، یک آیین، یک فرهنگ به زیباییِ هرچهتمام تر میشود وصلکننده و پیونددهنده، آنهنگام است که معجزهی سفر رخ مینماید که ربط میدهد جغرافیاهای گونهگون را باهم و موجباتِ صلح و اتحادِ بیشترِ اقوام، مذاهب و ملیتها را مهیا میکند که در دنیایِ گسستهی امروز، هرآنچه ربط دهنده باشد، متحدکننده باشد و جمعکننده ی آدمیان به دورِ هم، مغتنم است، گران است و نوروز و سفر از دیرباز تاکنون این گراننقش را در دنیا در کنارِ هم بازی میکرده اند و کدام آمیختنی ست که اینقدر دقیق و بجا بتواند موجبِ نزدیکی شود؟
ضمنِ شادباشِ نوسال، امید که خوانشی نو از سفر و آنهم در نوروز در اندیشه، ساز کنیم؛ خوانشی برپایهی وصل، اتحاد، همدلی که در نهایت باز برسیم به این مفهوم که همه یکی هستیم...
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 کاروان: او بهظاهر کوشید اندر جاه و حکم....
✍ مالک رضایی
▪️باز بیستویکم رمضانی دیگر از راه رسید. اما یک قصه، بیش نیست غم عشق آن، لیک سخن آن را از هر زبان که میشنویم، نامکرر است. شهیدی که در چنین روزی به خون خود آغشت، ۱۴قرن است که برای تاریخ و ابنای بشر، درس عدالت میدهد.
▪️مقولهی علی، چنان مقوله پیچیدهای است که شاید در طول تاریخ بشر کسی را نتوان یافت که به اندازه وی در طول حیات و حتی بعد از حیات خود، جاذبه و دافعه داشته باشد.
▪️طوری که به قول شهید استاد مطهری، چنان دشمنان سرسختی داشته باشد که تا پای جان درصدد حذفش بر آیند. و چنان دوستان شیفتهای داشته باشد که تا پای جان در صدد حفظش برآیند
▪️او مختصات خود را چنان تنظیم کرده است که یا بهشدت دفع میکند و یا بهشدت جذب میکند. راه سومی برای کسی باقی نمیگذارد. نمیشود هم در نماز علی ایستاد و هم در سفره معاویه نشست. فریب دادن چنین شخصیتی هم خیلی مشکل است.
▪️من هر موقع به یاد علی میافتم، ناخودآگاه این غزل مولانا هم در ذهنم نقش میبندد که گفت:
عقل گوید که من او را به زبان بفریبم،
عشق گوید تو خمش باش به جان بفریبم.
جان، به دل گوید رو بر من و بر خویش مخند،
چیست کو را نبود تاش بدان بفریبم؟
نیست غمگین و پراندیشه و بیهوشی جوی،
تا من او را به می و رطل گران بفریبم.
نیست محبوس جهان، بستهی این عالم خاک
تا من او را به زر و ملک جهان بفریبم.
او فرشتهست اگرچه، به صورت بشر است
شهوتی نیست که او را به زنان بفریبم...
نیست او تاجر و سوداگر بازار جهان
تا به افسونش به هر سود و زیان بفریبم....
🔵🔴شخصیت برگزیده سال ، در۱۴۰۳ از نگاه کانال دیپلماسی
#پهلوان_رسول_خادم
@bestdiplomacy
حتّى نظر #فردوسی بر آن است که در این روز باید نه تنها «تن از رنج» بلکه "دل از کین" زدوده شود؛ دشمنیها فراموش گردد.
ویژگی دیگر نوروز آن است که روزِ اعتدال است. در «نوروز نامهٔ» منسوب به خیّام بر این اعتدال تکیه شده است و زیباییِ انسانی را هم از برکتِ اعتدال میداند:
«پس چون بنگرید، صورت به اعتدال خوبتر بُوَد، که خویشتن را به ترکیب مینماید، و این عالَم که برپا بُوَد به اعتدال بر پای بُوَد، و به وی آبادان باشد.» (نوروزنامه، به تصحیح مجتبی مینوی، کتابخانهی کاوه).
درسِ اعتدال را از طبیعتِ نوروزی بیاموزیم؛ اعتدال در همهی شئون، بهخصوص در این دنیای مشوّش که از هر سو در آن گرایش به افراط دیده میشود. در آستانهی سال نو بهترین توصیه آن است که به کشورِ خود اعتماد ورزیم. آنگونه که در صلاحِ اوست او را آرزو کنیم، نه به گونهای که او را از نظرِ صلاحِ شخصیِ خود بخواهیم.
#گفتن_نتوانیم_نگفتن_نتوانیم
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 ۴ پیشنهاد غم انگیز برای سال ۱۴۰۴
بدون هر گونه مقدمه ای برويم سراغ ۴ پیشنهاد برای سال پیش رو. فقط قبلش این را بگویم که ببخشید که کمی تلخ است، ترجیح می دهم به جای آنکه امید واهی ایجاد کنم، نگرانی معقول ایجاد کنم و از تکنیک بدبینی سازنده استفاده کنم. بدبینی سازنده! پارادکسیکال به نظر می رسد اما در حقیقت معنی اش این است که حقایق تلخ را باید گفت. نباید به بهانه امیدوار نگه داشتن خود و دیگران حقایق را کتمان کرد.
اما بدبینی نباید منجر به فلج شدن شود بلکه باید منجر به کنش، ابتکار و خلاقیت شود. اما چهار پیشنهاد غمناک (که ایکاش کار به چنین توصیه هایی نمی کشید)؛
۱) تاب آوری روانی خود و دیگران را افزایش دهید!
سال آینده سالی سختی است (البته امیدوارم که پیش بینی ام خطا باشد). و اگر چنین باشد همه ما نیاز داریم که تاب آوری روانی خود را افزایش دهیم. تاب آوری روانی ظرفیتی است که به ما آدم ها کمک میکند تا در مواجهه با بحران ها، چالشها و استرسها، پایدار بمانیم و به حالت تعادل روانی بازگردیم. آموزههایی از روانشناسی، دین و فلسفه می تواند به ما کمک کند. خود من از پناهگاه دین استفاده میکنم، برای آنکه شکنندگی روانی خود را کاهش دهم. داشتن شبکه حمایتی برای دریافت پشتیبانی روانی و عاطفی نیز می تواند در تاب آوری روانی ما موثر باشد. در ضمن هوای دیگران را داشته باشید. بیشتر از سال پیش! به ويژه هوای آنهایی که می دانید آسیبپذیرتر، تنهاتر و شکستهترند تا جایی که می شود و توانید! حتی شده با یک آغوش، با یک نان سنگگ با یک پیامک!
۲) تاب آوری مالی خود را تضمین کنید!
سال آینده سال سختی برای کسب وکارها نیز خواهد بود (مجددا امیدوارم که پیشبینیام از خطا از آب در بیاید) و اگر چنین باشد با تورم، رکود، اخراج، بیکاری و عدم پرداخت منظم حقوق ها روبرو خواهیم بود لازم داریم که تاب آوری اقتصادی خود را تقویت کنیم. دو پیشنهاد برای شروع:
🔦۱) یک حساب ذخیره استراتژیک داشته باشید، اول پس انداز کنید (البته اگر می توانید) و سپس باقی مانده را خرج کنید (می دانم که برای خیلی از خانواده ها امکان پس انداز وجود ندارد) این حساب ذخیره استراتژیک می تواند شما را در برابر حوادث غیرقابل پیش بینی در حاشیه امن نگاه دارد.
🔦۲) مهارتهای سرمایه گذاری خود را تقویت کنید. آموزش ببینید (به اندازه کافی آموزش های رایگان در دسترس ما و در اینترنت هست) و هوش و دانش مالی خود را تقویت کنید. از همین اندک پولی که در اختیارمان هست باید محافظت کنیم.
🔦۳) دگردوستی اقتصادی را جدی بگیرید!
میلیون ها نفر در ایران زیر خط فقر زندگی می کنند و ممکن است که سال بعد بیشتر هم شود. اکنون زمان آزمون انسانیت ماست. چگونه؟ آزمون دگردوستی. اما این دگردوستی باید موثر باشد. پیتر سینگر فیلسوف اخلاقگرای استرالیایی، نظریه ای دارد به نام #دگردوستی مؤثر و تأکید دارد که کمک به دیگران باید به شیوهای انجام شود که بیشترین تأثیر مثبت را داشته باشد. یعنی باید بین «مهربانی اخلاقی» و «محاسبات ریاضی» ترکیب کرد وگرنه ممکن است در دام احساسات، عواطف، کوتاه مدت نگری و سوگیری اطلاعات در دسترس بیفتیم. باید برای انجام کار خیر و تخصیص منابع محدودمان عاقلانه، دقیق و اقتصادی عمل کنیم. کمک به دیگران باید بر اساس دادهها و تحلیل باشد، نه صرفاً بر اساس احساسات یا سنتها و عادت ها! فقط پول دادن مهم نیست بلکه باید اطمینان حاصل کنیم که منابع را به بهترین و مطمئن ترین شیوه ممکن تخصیص می دهیم خود من مدت هاست که دیگر مستقیم به کسی کمک نمی کنم چرا که فکر می کنم نهادهای تخصصی (خیریه ها و موسسات نیکوکاری) تخصص، تجربه بیشتر و سوگیری و تصمیم گیری هیجانی کمتری دارند. چند موسسه خیریه مطمئن را یافته ام و کمک های خود را به آنان تخصیص می دهم.
🔦۴) توسعه مهارتی رو فراموش نکنید!
دنیا آشوبناک است. اگر بخواهید فقط اخبار را بخوانید، در مورد اخبار و تحولات و تغییرات و سخنرانی این و نامه آن فکر کنید سال می آید و می رود. برای خود برنامه بگذارید لابه لای همه رخدادها، بحران ها، شلیک موشک ها و هجوم بی امان اخبار منفی و ناامیدکننده، چند مهارت کلیدی خود را توسعه دهید. به عنوان مثال ممکن است برای خود هدف گذاری کنید که تا آخر امسال دانش تان را نسبت به هوش مصنوعی افزایش دهید و از ابزارهای هوش مصنوعی در حوزه تخصصی تان استفاده کنید و مهارت تصمیم گیری و حل مساله تان را بهبود دهید. روزها می آیند و می روند و ما نباید در روزمرگی ها غرق شویم.
👈باید امیدوار، تاب آور، کنشگر، دگردوست، خلاق، توسعه آفرین (به جای توسعهخواه) و توانمند بشویم، باشیم و بمانیم تا خداوند سال های بهتری را برای ما رقم بزند؛ یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال
✍ دکتر مجتبی لشکربلوکی
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴در خیابان می مانیم!
🔹اوزگور اوزل رهبر اپوزیسیون در تجمع دهها هزار نفر از هواداران امام اوغلو که امشب در برابر شهرداری استانبول تجمع کرده بودند: کسی نباید توقع حضور ما در سالن های اجلاس را داشته باشد از این پس در خیابان می مانیم.
🔸هی اردوغان!تو از خیابان ها می ترسی!بترس!خیابان ها مال ماست که بدون خشونت حق مان را بگیریم.یکشنبه روز بزرگی برای استانبول است که زانوی دیکتاتورها خواهد لرزید.
@TurkiyeHaber24
🔦خطای محاسباتی رییس جمهوری که روزگاری با رای مردم انتخاب شد از همه نیروهای شایسته استفاده کرد
اقتصاد #ترکیه را سروسامان داد
تا روزیکه تفکرات نوعثمانی گری و احساس بی نیازی از همراهان شایسته او را ترغیب به تغییر قانون اساسی کرد
حالا با خطای محاسباتی بزرگش دولتش را در خطر سقوط قرار داده است
رابطه او با ترامپ خوب بود
اما نفوذ در سوریه برخی دولتها از جمله اسراییل را از نظر امنیتی نگران کرد
اگر اردوغان به هردلیلی سقوط کند بهای رفتن بیشتر بسمت دیکتاتوری در داخل و توسعه طلبی مرزی را میپردازد و خواهد پرداخت
✍ دیپلماسی در یک نگاه
@bestdiplomacy
🔵🔴گزارش اکسیوس: آمریکا و اسرائیل هفته آینده مشاورههای سطح بالا درباره ایران برگزار میکنند
یک هیئت عالیرتبه اسرائیلی اوایل هفته آینده برای مشاورههای راهبردی درباره ایران به کاخ سفید سفر خواهد کرد. این خبر را دو مقام اسرائیلی و یک مقام آمریکایی به Axios اعلام کردهاند.
چرا این موضوع مهم است؟
رئیسجمهور ترامپ به تهران یک مهلت دوماهه داده تا درباره توافق جدید هستهای مذاکره کند. همانطور که Axios گزارش داده، ترامپ تهدید کرده است که در صورت عدم توافق، حملات نظامی علیه برنامه هستهای ایران را بررسی خواهد کرد.
• بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و تیم او احتمال دستیابی به توافق را پایین میدانند و قصد دارند در صورت تشدید تنشها و توسل به نیروی نظامی، سیاستهای مشترکی را با آمریکا هماهنگ کنند.
جزئیات نشست
این اولین نشست گروه مشورتی راهبردی آمریکا-اسرائیل (SCG) از زمان روی کار آمدن ترامپ است. این گروه عالیرتبهترین محفل برای بحث درباره برنامه هستهای ایران میان آمریکا و اسرائیل محسوب میشود.
بر اساس اطلاعات مقامات اسرائیلی، این هیئت به سرپرستی ران درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل، و تساحی هنگبی، مشاور امنیت ملی نتانیاهو، به واشنگتن سفر خواهد کرد.
• این هیئت همچنین شامل نمایندگانی از شورای امنیت ملی، ارتش، موساد، وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و کمیسیون انرژی اتمی اسرائیل خواهد بود.
• در مقابل، تیم آمریکایی را مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، و نمایندگانی از وزارت خارجه، پنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا هدایت خواهند کرد.
محورهای گفتوگو
یک مقام ارشد آمریکایی اعلام کرد که مذاکرات عمدتاً بر موضوع هستهای ایران و احتمال مذاکرات میان ایران و آمریکا متمرکز خواهد بود.
همچنین، دو موضوع دیگر نیز در دستور کار این نشست قرار دارند:
• جنگ غزه
• مذاکرات اسرائیل و لبنان درباره مرزهای مورد مناقشه
سوابق این گروه مشورتی
• گروه مشورتی راهبردی آمریکا-اسرائیل در سال ۲۰۰۹، در دوران دولت اوباما تشکیل شد و نام رمزی “Opal” به آن اختصاص یافت.
• این گروه برای هماهنگی استراتژیهای آمریکا و اسرائیل درباره برنامه هستهای ایران و فعالیتهای منطقهای این کشور، تبادل ارزیابیهای اطلاعاتی و هماهنگی سیاستها و عملیاتها تأسیس شد.
• پس از حملات ۷ اکتبر، دامنه فعالیتهای این گروه گستردهتر شد و در دوران بایدن به محور اصلی هماهنگی جنگهای غزه و لبنان تبدیل شد.
دفتر نخستوزیری اسرائیل از اظهار نظر در این باره خودداری کرد. کاخ سفید نیز هنوز واکنشی نشان نداده است.
Barak Ravid
U.S. and Israel to hold high-level Iran consultations next week
Axios
Thursday, March 20, 2025
https://www.axios.com/2025/03/20/us-israel-meetings-iran-nuclear-program?utm
@abdollahshahbazi
@bestdiplomacy
🔵🔴 مذاکره نرمال
✍ فردین قریشی
استاد دانشگاه تهران
بحران در روابط ایران و آمریکا در حال تصاعد است. برای کاهش شدت بحران «مذاکره نرمال» راهکار مناسبی به نظر میرسد. مقصود از مذاکره نرمال، مذاکرهای است که طرفین خواستههایی دارند و برای رسیدن به خواستههای خود راه مناسبی جز توافق مرضیالطرفین نمیبینند. در چنین مذاکرهای هیچکدام از طرفهای گفتگو در موقعیتی نیستند که بخواهند خواسته خود را به طرف مقابل دیکته کنند.
هرچند پذیرش مذاکره از سر اجبار، پیشاپیش قبول برد حریف است، اما گریز از مذاکره نیز حاکی از عدم اعتماد به نفس بوده و نتیجه آن از دست دادن امتیازاتی است که میتواند رهاورد یک دیپلماسی کارآمد باشد. از این حیث ایران باید با جدیت اعلام نماید که بدنبال انجام مذاکرهای نرمال با آمریکاست.
در این چارچوب مناسب است دولت به نامه ترامپ پاسخ دهد و در آن مواضع خود را برای انجام یک مذاکره نرمال اعلام نماید. اما پشتوانه واداشتن حریف به پذیرش این نوع مذاکره اقدامات بازدارندهای است که آمریکا را از امکان دستیابی به اهدافش از طریق جنگ ناامید سازد.
هدف ایران در مذاکرات احتمالی باید دستیابی به توافقی باشد که بیش از برجام منافع ایران را تامین کند. همانطور که آمریکا در صدد توافقی بهتر از برجام است ما نیز باید بدنبال توافقی بهتر از برجام باشیم. باید به آمریکا در برابر افکار عمومی جهان خاطرنشان کرد که اگر قرار باشد ایران در سیاستهای خود تجدیدنظر کند، این موضوع باید با پذیرش حقوق ایران در زمینه برخورداری از توانمندی هستهای، حفاظت از توانمندی دفاعی کشور در زمینه تسلیحات موشکی و به رسمیت شناختن وزن سیاسی متحدان ایران در منطقه همراه باشد.
مذاکره نرمال صرفا در زمینه متفرعات موضوعات فوقالذکر و نحوه تعامل طرفین در حوزههای مورد مذاکره امکانپذیر است. از جمله اینکه ایران میتواند در ازای رفع تحریمها و جبران خسارات وارده از طریق سرمایهگذاریهای انبوه، در خصوص کم و کیف مباحث مورد منازعه به رفع نگرانیهای طرف مقابل اقدام نماید.....
T.me/bestdiplomacy
♦️یک سوال ساده!
میگویند تحت فشار حداکثری وارد مذاکرهی مستقیم با آمریکا نمیشویم؛ در دورهی بایدن که تحت فشار حداکثری نبودیم وارد مذاکرهی مستقیم شدید؟!
🆔️@tahkimmelat
🔵🔴ترامپیسم بی ریشه
✍ پروفسوراستفان والت/نظریه پرداز واقع گرایی تدافعی
🔦 فارنپالیسی
بخش دوم و پایانی
ترجمه: محمد حسین باقی
جالب اینکه، برخی از اقدامات اولیه ترامپ حتی باعث تقویت احزاب جریان اصلی در کشورهایی مانند کانادا، آلمان و بریتانیا شده است؛ و این اصلاً به چیزی شبیه انقلاب فرانسه شباهت ندارد.
آمریکا در مسیر سقوط دموکراتیک
برای درک درست ترامپ، بهتر است او را نه یک رهبر انقلابی با الگویی نوین و فراگیر برای آیندهٔ جهان، بلکه یک رهبر واپسگرا ببینیم که هدفش بازگرداندن گذشته است. شعار «عظمت را به آمریکا بازگردانیم» (MAGA) خود گویای همهچیز است: اگر ادعا میکنی کشور را باید دوباره بزرگ کرد، یعنی نگاهت به آینهٔ عقب است، نه به پیش رو. او بهجای تجارت آزاد مدیریتشدهای که بیش از هفت دهه رشد اقتصادی جهانی را ممکن کرد، خواهان وضع تعرفههایی مشابه آن چیزی است که بیش از صد سال پیش رئیسجمهور ویلیام مککینلی اجرا کرد.
بهجای برابری نژادی و جنسیتی و پذیرش اقلیتها، بهدنبال بازگشت به سلطهٔ سفیدپوستان و نقشهای سنتی جنسیتی است. بهجای تعامل فعال جهانی بر پایهٔ قوانین بینالمللی و نهادهای چندجانبه به رهبری واشنگتن، در پی انزوا و کنارهگیری از صحنهٔ جهانی است.
بهجای رقابت قدرتهای بزرگ در چارچوب هنجارها و قواعد بینالمللی، خواهان بازگشت به دورهای است که قدرتها هرچه میتوانستند را با زور بهدست میآوردند — درست مانند یک قرن پیش. بهجای آزادی بیان و مخالفت میهنپرستانه، او رسانههای سرکوبشده و دانشگاههای مطیع میخواهد و میخواهد افراد قانونی را صرفاً به دلیل عقاید سیاسیشان اخراج کند. بهجای مدیریت کشوری متنوع که انرژیاش از مهاجران بلندپرواز تأمین میشود، بهدنبال آمریکایی محصور در دیوارهاست؛ جایی که تنها برخی از متولدان آن، شهروند واقعی محسوب میشوند.
بهجای سیاستگذاری بر پایهٔ علم و شواهد، «واقعیت» را همان چیزی میداند که او و رابرت اف. کندی جونیور تعریف میکنند.
جز نقش خاص و مخرب ایلان ماسک در این روند، هیچ چیز تازه یا انقلابی در این ماجرا وجود ندارد. این همان نسخهٔ آشنا و امتحانشدهٔ خودکامگی است که در بسیاری از نقاط جهان اجرا شده — و اغلب نیز به زیان آن کشورها تمام شده — هرچند تا امروز نه در ایالات متحده.
در آستانه ۲۵۰امین سالگرد استقلال...
نباید فراموش کرد که ایالات متحده در اعتراض به همین نوع حکمرانی شکل گرفت و طی زمان، گامبهگام به آرمانهای والای آن انقلاب نزدیکتر شد — تا امروز. اما اکنون، در آستانه دویستوپنجاهمین سالگرد اعلامیه استقلال، این احتمال دردناک وجود دارد که بهجای تجلیل از اصول انقلابی این سند تاریخی، شاهد افول آنها باشیم.
T.me/bestdiplomacy
چرا باید تهدید آمریکای ترامپ را جدی گرفت!
نواندیش - اکبر مختاری: ژانویه سال 2002 وقتی جورج دبلیو بوش در سخنرانی سالانه اش در کنگره آمریکا از سه کشور عراق، ایران و کره شمالی بعنوان محور شرارت نام برد ج.ا.ایران تهدید را بسیار جدی تلقی کرد طوریکه حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت بیان کرد هیچ گاه از اول انقلاب تاکنون آمریکا چنین تهدیدی را مستقیم علیه ایران ابراز نکرده است.
نکاهی به پیامدهای فاجعه بار یازده سپتامبر و حمله کوبنده آمریکا به افغانستان طالبان با عنوان پایگاهی برای القاعده این نگاه را در میان مقامات ایران آشکار ساخت که نومحافظه کاران حاکم در ایالات متحده هیچ هراسی از حمله به کشوری دیگر ندارند همانی که سرانجام در عید سال 1383 خورشیدی در حمله به عراق عملی شد.
آمریکا در حمله ای پیشدستانه و به بهانه داشتن سلاح کشتارجمعی عراق صدام، توانست طی 21 روز عراق صدام حسین را اشغال نماید.
فضای جنگ طلبانه پسایازده سپتامبر و بودن نیروهایی چون بانوی جنگ کاندولیزا رایس بعنوان مشاور امنیت ملی و دونالد رامسفلد بعنوان فرد حاکم در پنتاگون خبر از جنگ های ادامه دار داشت بنابراین با افشای تحرکات مربوط به برنامه هسته ای، ایران تصمیم گرفت به ریاست شیخ دیپلمات حسن روحانی مذاکراتی را با وزرای خارجه کشورهای اروپایی از جمله انگلستان ،آلمان و فرانسه را به سرانجام برساند و پیمان سعدآباد شکل گرفت.
ایران در پیمان سعدآباد تصمیم گرفت تا غنی سازی را بصورت داوطلبانه بطور کامل تعلیق کند و بطور موقت بر نگرانی از حمله نظامی فائق آید.
سخنان مایکل والتز در مصاحبه با شبکه CBS NEWS متفاوت ترین سخنانی است که یک مقام ارشد آمریکایی در مورد برنامه هسته ای ایران به زبان رانده است.
وی علنا خواستار نابودی کامل برنامه هسته ای ایران شد و بیان کرد آمریکا حاضر است برای این اقدام از تمام گزینه ها استفاده کند.
اگر این سخنان را در کنارنامه دونالد ترامپ قرار دهیم که از توافق یا جنگ سخن میگوید نشان میدهد که تا چه حدی باید تهدید مایکل والتز را جدی گرفت.
مایکل والتز بعنوان افسری که در جنگ افغانستان حاضر بوده و مدت زیادی نیست که نماینده مجلس نمایندگان آمریکا از فلوریدا بود و دفاع جانانه او از مواضع ترامپ باید ج.ا.ایران را به این فکر وادارد که چنین تهدیدی را جدی تلقی کند.
اگرچه تیم ترامپ با نومحافظه کاران تفاوت های ارزشی جدی دارند و اگرچه دکترین دموکراسی بی پایان جورج دبلیو بوش سعی داشت از طریق جنگ عملیاتی گردد دونالد ترامپ بعنوان یک ملی گرای اقتصادی کمتر سخن از جنگ در کلام او دیده می شود.
اما یک حادثه در خاورمیانه رخ داده است که با زمان نومحافظه کاران تقاوت جدی دارد و آنهم اتفاقات مربوط به هفتم اکتبر است و باید خاورمیانه را به دوبخش پیشاهفتم اکتبر و پساهفتم اکتبر تقسیم کرد.
درجهان پساهقتم اکتبر درخاورمیانه اسراییل دست بازتری برای ترور و جنگ های هدفمند دارد.
با توجه به اینکه مهم ترین خطر و تهدید از برنامه هسته ای ایران را اسراییل بخصوص اسراییل نتانیاهو دارد و بی بی نیز رابطه نزدیکی با دونالد ترامپ و تیم همراهش دارد و با توجه به سخنان نزدیکان امنیتی ترامپ از جمله مایکل والتز باید بسیار بیش از گذشته خطر حمله به تاسیسات هسته ای ایران را جدی گرفت و برای جلوگیری از آن راهکاری یافت.
https://noandish.com/fa/news/195155
@Noandishnews
🔵🔴تصویر دختر ترک و کُرد در ارومیه
از مجموعه آرشیو #کاخ_گلستان
#نه به اختلاف افکنان
🔦برگرفته از پیج یاشار سلطانی
@bestdiplomacy
🔵🔴این سخنان اسطوره فوتبال ایران
و تاریخ ساز در ورزش ایران در پاسخ به جریانهای قوم گرا که بنام دفاع از تیم خاص فوتبالی کار خویش میکنند هیچ گاه فراموش نمی شود
پاینده ایران
پاینده #علی_دایی
یاشاسین علی دایی
بژی علی دایی
#ایران_را_از_یاد_نبریم
@bestdiplomacy
🔵🔴این نحوه بودجه ریزی کشور را به ورطه سقوط اقتصادی می کشاند
کسبه و صنعتگران دیگر توان افزایش مالیات برای افزایش بودجه نهادهای خاص را ندارند!
@bestdiplomacy
🔵🔴چی شد ما ایرانی شدیم
مهر یادگار هخامنشیان برای #ایران
🗣شروین وکیلی اسطوره شناس در این مورد سخن میگوید
@bestdiplomacy
🔵🔴بنام بزرگداشت امام جمعه در گذشته #ارومیه آقای #حسنی پیام های جمع شدن مردم را دادند اما در ابتدای نوروز شعارهای قومگرایانه خطرناک و آنهم چوب بدست دادند!
👈آقای پزشکیان
خانم سخنگوی دولت
آهای مدیران نزدیک به جریان خطرناک پان ترکیسم
اگر این روند ادامه یابد مهم ترین جایی که در زمان شلوغ شدن مام میهن ظرفیت درگیری داخلی دارد ارومیه است
شادی کردها برای نوروز بود
اما جریان پان ترک به هراس افتاد
اگر این بساط جمع نشود خطر خونریزی در آینده هست
این بساط رو جمع کنید
هرچند مقامات استانی و حتی بالاتر هدفمند از چنین اقداماتی استقبال میکنند!
از طرف عاشقان مام میهن گفتن بود
امروز هم برای تصمیم گیری دیر است چه آنکه فردا رسد!
@bestdiplomacy
🔵🔴ادعای استاد علوم سیاسی دانشگاه امارات و از نزدیکان مقامات دولت امارات
ترامپ از رهبر ایران خواسته:
1. برنامه هستهای را برچیند
2. غنی سازی اورانیوم متوقف شود.
3 ارسال سلاح به حوثی ها را متوقف کنید.
4 حمایت مالی از حزب الله را متوقف کنید.
5. انحلال جناحهای نیروهای حشد الشعبی عراق
به ایران دو ماه فرصت داده شده تا این خواسته ها را اجرا کند و آنوقت آمریکا تحریم ها را بردارد و انزوای ایران را پایان دهد.
6_جایگزین یک عملیات نظامی گسترده است.
@bestdiplomacy
یادداشت نوروزی
نوروز؛ معادل اخلاقی جنگ
جواد رنجبر درخشیلر
نایب رییس انجمن علمی مطالعات صلح ایران
ویلیام جیمز روان شناس امریکایی در سال ۱۹۰۶م. در دانشگاه استانفورد سخن راند و از ضرورت معادل های اخلاقی جنگ گفت. خلاصه ی سخن جیمز این بود که جنگ و جنگاوری فضیلت تلقی می شود؛ همچون شجاعت و شهادت و قدرت تنی و شکوه سلاح ها و کاربرد آنها، اما صلح نه تنها فضیلت به شمار نمی رود، بلکه سازش و ضعف و بی شکوهی پنداشته می شود. بنابراین برای ترویج صلح نخست باید معادل های اخلاقی صلح آمیز را با هدف ساختن صلح یافت.
فضیلت پنداشتن صلح آسان نیست. در طول تاریخ در بیشتر جامعه ها کشتن، مبارزه، حق خواهی، قلدری و تنومندی ارزش بوده اند، نه صلح و سازش و نادیده گرفتن حق و فراموش کردن و بخشیدن. اگر این استدلال را بپذیریم راه فضیلت پنداشتن صلح بسته می شود، مگر آنکه در هر جامعه ای مولفه های فرهنگیی شناسایی شود که صلح را فضیلت شمارد.
در جلوه ای از فرهنگ ایرانشهری بخشش ارزشی ذاتی است. پهلوانان و عیاران با بخشیدن، و نه قلدری اعتبار می یافتند. برعکس، قلدرها معمولا بی اعتبار می شدند. دو واژه ی عامیانه این ارزش گذاری ذاتی را نمایان می کند: لات کسی است که قلدری می کند و آدم بی ارزشی است، اما لوطی آدم قوی و اخلاق گرایی است که بیش از زدن و کشتن می بخشد.
فرهنگ ایرانشهری با معادگرایی و توسل به بزرگان مذهبی نیز به بخشش و صلح اعتبار می بخشد. بسیاری از نزاع ها را می توان با نام بردن از شخصیت های بزرگ به مصالحه تبدیل کرد.
درخشان ترین عنصر اعتبار بخشنده به فضیلت صلح در فرهنگ ایرانی نوروز است. نوروز جشنی ملی و عمومی است؛ تقریبا هیچ فردی از دایره جذابیت آن خارج نیست و تقریبا هر کاری در ایران چه در حوزه ی عمومی و چه در حوزه ی خصوصی با نوروز سنجیده و برنامه ریزی می شود. به این ترتیب که برخی کارها حتما باید قبل از نوروز انجام شود و برخی به بعد از نوروز محول می شود.
آیین های نوروزی در حدود ۱۳ روز آن از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر چون درنگی شیرین بین قبل و بعد از نوروز است. صلح به مثابه فضیلت در آیین های نوروزی، در آن درنگ شیرین، پدیدار شدنی است. در نوروز حل منازعه فرصتی طلایی می یابد و گویا تمام فضیلت های قدرت و حق خواهی و سختی و سخت گیری رنگ می بازد و جا برای فضیلت های صلح باز می شود.
جزییات آیین نوروزی در این جابجایی به طوری شگفت انگیز موثر است. حتی جامه ها و کفش های جدید، خریدن و خوردن شیرینی، همراهی با خانواده و بزرگان در فضیلت صلح موثر است.
صلح در ذات نوروز وجود دارد و بی آنکه به آن اندیشه شود پدیدار می شود.
هستی و معرفت و روش در روزمره ی زندگی انسان و پدیداری آن چون روحی پیش رونده در تاریخ، بی اغراق و تعارف و پرده پوشی های شاعرانه، هستیی منازعه آلوده است. دست کم تاکنون، بشر همه ی حوزه های زندگی خود را در جنگ به سر برده؛ حتی عشق را؛ داستان های عاشقانه جزو خونین ترین داستان ها هستند. صلح خواهی تلاشی برای توقف منازعه هاست. امید به صلح در آینده ای نه چندان دور امیدی واهی نیست. صلح خواهی واقع گرایانه است، اما آسان نیست. نوروز در کنار سایر مولفه های فضیلت بخش به صلح جزو مهم ترین پایه های تحقق آن در آینده است. بنابراین نوروز فرصتی طلایی برای صلح است.
در نوروز بخشیدن، از حق خود گذشتن، بوسیدن و دست فشردن، به خانه طرف نزاع رفتن و نمونه های مشابه باعث سرافکندگی نمی شود. شاید نیاکان حکیم ما نیک می دانستند که هستی درنگی می خواهد و بشر باید جایی بایستد؛ هم خانه را بتکاند و هم دل را؛ و همه اینها در این بیت خردمندانه حضرت فردوسی آمده است:
سر سال نو هرمز فوردین
برآسوده از رنج تن دل ز کین
/channel/ipsan
این بخش از صحبتهای عمو رجب رو بخونید. اسم «ایران» از دهن ما درمیاد، داخل خود ایران بهمون میگن «ایرانشهری»! حالا ایرانشهری یعنی چی؟ اصلاً حالا مگه چی گفتیم؟ گفتیم میخواییم ایران دوران ساسانی برقرار شه؟ نه والا! گفتیم کشورهای همسایه برای ماست؟ نه والا! گفتیم میخواییم در کشورهای همسایه نفوذ فرهنگی کنیم؟ نه والاً! گفتیم میخواییم تنوع قومی و زبانی رو از بین ببریم؟ نه والاً! این فقره که دیگه شوخیش هم بده! اصلاً حرفی دربارۀ کسی نزدیم! فقط گفتیم «ایران وجود داشته و وجود خواهد داشت!» همین! به این میگن «ایرانشهرگرایی» و بعد هم اون رو معادل «فاشیسم» میگیرند و صد قصۀ ایدئولوژیک میسازند و سمت ما پرتاب میکنند! والا همۀ اون چیزهایی که به ما نسبت میدن و اصلاً در مخیلۀ ما نیست، دقیقاً و به صراحت از دهان عمو رجب بیان میشه. خودتون بخونید:
"Türk Dünyası'nın merkezinde yer aldığı yeni bir küresel sistemi birlikte inşa edeceğiz"
Cumhurbaşkanı Erdoğan, "Önce böyle bir Türk dünyası, ardından da tüm dünyada barışın ve adaletin hakim olması için gönül ve fikir birliği içinde çalışıyoruz. Türk birliğinin simgesi olan Türk Devletleri Teşkilatı aslında yüzlerce şairin, sanatçının, edebiyatçının, filozof ve devlet adamının binlerce yıldır öğütleriyle, seslenmeleriyle ve gayretleriyle renk kattığı bir tablodur. İnşallah el ele, gönül gönüle vererek Türk Dünyasının merkezinde yer aldığı yeni bir küresel sistemi de birlikte inşa edeceğiz." ifadelerini kullandı.
«سیستم جهانی جدیدی را با محوریت دنیای ترک با هم بنا خواهیم کرد»
اردوغان اظهار داشت:
«نخست، چنین دنیای ترکی را بنا میکنیم، سپس برای تسلط صلح و عدالت در سراسر جهان، با وحدت قلبی و فکری تلاش خواهیم کرد. سازمان کشورهای ترک که نماد اتحاد ترکهاست، در واقع تابلویی است که صدها شاعر، هنرمند، نویسنده، فیلسوف و دولتمرد در طول هزاران سال با توصیهها، پیامها و تلاشهایشان به آن رنگ بخشیدهاند. انشاءالله دست در دست و دل به دل، سیستم جهانی جدیدی را با محوریت دنیای ترک بنا خواهیم کرد.»
♦️مسئولیت این فلاکت و نابودی ایران با کیست؟
طبق سند چشمانداز بیست ساله، ایران چند روز دیگر باید در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده در روابط بینالملل باشد.
امروز #ریال ایران جزو کمارزشترین واحد پولی جهان است و از همه مناسبات جهان هم به کل حذف شده.
مسئولیت این فلاکت و نابودی ایران با کیست؟
🖊 یاشار سلطانی
🆔️@tahkimmelat
🔵🔴دگراندیشی که نه علما تحملش کردند و نه حکام
✍️ رضا احمدی
🔻 دین و قدرت
از گذشته جایگاه نهاد دین در بین مسلمانان و اروپایی ها متفاوت بود. این تفاوت به جایگاه نهادی آن ها برمی گشت. نهاد دین مستقل از نهاد قدرت بود و در عرض نهاد سیاست و اقتصاد قرار داشت. در قرون وسطی سه قدرت هم عرض بودند؛ امپراتور، پاپ و فئودال.
در بین مسلمانان نهاد دین در طول نهاد قدرت است. از عصر قاجار در ایران شاهد تحولاتی هستیم که مجتهدین سعی داشتند از نهاد قدرت مستقل شوند.
🔻 رونق علوم دینی
صفویه در سال 907 ق در ایران به قدرت رسید و دولتی شیعی را بنیان نهادند. در قرن دهم علمای شیعه در ایران ضعیف و فاقد توان علمی بودند، زیرا حوزه های علوم دینی شیعه در ایران قرار نداشت.
صفویان در یک بازده زمانی یک قرنه توانستند، با استفاده از قدرت علمی و آموزشی علمای جبل عامل و نجف، نهاد های آموزشی مذهبی قوی را در ایران بنیان نهند.
در عصر شاه عباس کبیر در اصفهان بزرگترین کانون علمی آموزشی دینی بوجود آمد و علمای بزرگ در رشته های مختلف حضور داشتند که هریک از آنها سرآمد علم و دانش بودند. ، ملاصدرای شیرازی فیلسوف بزرگ در این عصر پرورش یافت و بعد از او تا به امروز دیگر فیلسوفی صاحب مکتب در بین مسلمانان بوجود نیامده است و نوعی توقف و در جا زدن را در علوم عقلی را تجربه می کنیم.
🔻 شاه عباس و علما
در عصر صفویه علمای شیعه در مناصب مختلف تشکیلات اداری، نظامی و قضایی، امامت جمعه و جماعت حضور داشتند. شاه عباس کبیر به علمای پرهیزکار و دانشمند احترام می کرد. برخی از علمای معروف زمان او عبارتند از شیخ بهائی، میر داماد، ملا عبدالحسین کاشی، ملا محسن فیض کاشانی، عبد الله شوشتری، شیخ لطف الله میسی عاملی و... اینها معمولاً در سفر و حضر همراه و همنشین شاه بودند. در ماه رمضان غالباً مجالس مباحثه و مناظرۀ دینی ترتیب می داد و از نظرات آنها استفاده می کرد و همچنین در ماه رمضان عده ای از علما و طلاب را برای افطاری دعوت و سپس هدیه ای می داد.
🔻 ملای دگر اندیش
ملاصدرا از خانواده های ایرانی بود که چند نسل آنها در قدرت حضور داشتند. او از اساتید معروفی همچون شیخ بهایی، میرداماد و میرفندرسکی و... بهره جست. او پس از کسب درجهٔ اجتهاد، به تدریس در مدرسهٔ خواجه پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی و... با علمای اخبار و قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعتگذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و اشد مجازات شدند.
گرچه پدرش با ارباب قدرت پیوند داشت، اما ملا هیچ وابستگی به حکومت نداشت.
با وجود جوسازی و فشارها با ارباب قدرت کنار نیامد و بلکه از شرایط فرهنگی جامعۀ انتقاد می کرد. همچنین از رفتار بعضی علما و خصوصاً کسانی که به نوعی به حکومت وابسته بودند و دل و مال و منال حکومتی دل خوش داشتند، معترض بود
🔻نجات از مرگ
ملاصدرا بسیار تحت فشار آخوندهای درباری و افراد سطحی نگر و فرصت طلب زمان بود که عرصه را بر او تنگ کردند، جوسازی ها در جامعه، بر زندگی شخصی و فعالیت علمی، آموزشی و پژوهشی او مؤثر افتاد و زندگی او را مختل کرد. علی رغم حمایت های شیخ بهائئ و میر داماد، شاه عباس در مقابل فشارهای فرصت طلبان تمکین کرد و به محکمه ای در حضور خودش تن در داد، محاکمه با تخفیف از حکم کفر، ارتداد که بعضی برای ملاصدرا خواب دیده بودند، با تخفیف به تبعید به دشت و بیابان اکتفا شد و او حق نداشت به شهری وارد شود. اگر شاه عباس در این مسأله دخالت نمی کرد سرنوشت نامعلومی در انتظار ملاصدرا بود. این حکم برای ملاصدرا خیر شد و الا او به سرنوشت شیخ اشراق محکوم می شد.
او ناچار شد مدتی در کهک روستایی در حاشیه شهر قم مستقر شود. ملاصدرا از این فرصت طلایی استفاده و به جمع بندی های جدیدی رسید، که آثار و برکات فراوانی برای مسلمان داشت.
آنچه مایه تأسف است، توقف مسلمانان پس از مکتب صدرایی است.
#ملا_صدرا
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴آیا موفقیت های طبقات برخوردار لزوما برآمده از تلاش فردی آنهاست!
🔦 آیا همه شکست های طبقات ضعیف اقتصادی بدلیل ضعف خود آنهاست
👈این ویدئو پاسخ جالبی می دهد
#آموزنده
#دیدنی
@bestdiplomacy
حمایت شهردار آنکارا از شهردار بازداشت شده استانبول
تظاهرات در شهرهای ترکیه ادامه دارد
🔹«منصور یاواش» شهردار آنکارا حمایت خود را از «اکرم امام اوغلو» شهردار استانبول که مقامات ترکیه او را با ادعای دریافت رشوه و مشارکت در حمایت از سازمان های تروریستی بازداشت کرده اند اعلام کرد و تصمیم خود را برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری به حالت تعلیق در آورد.
🔹بر اساس اعلام رسانههای ترکیه به رغم ممنوع شدن هرگونه برپایی تجمع و برگزاری تظاهرات در شهرهای این کشور در حمایت از شهردار دستگیر شده استانبول، تظاهرات گسترده در مناطق مختلف ترکیه جریان دارد.
@Noandishnews