20298
MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
نمیدانیم که از چه زمانی نوروز به عنوانِ آغازِ سالِ نو، آئین‌گذاری شده است، تعیین زمان اسطوره‌ها ناممکن است. ولی به نظر می‌رسد که عمرِ آن به درازی عمرِ ایران باشد، زیرا طبیعتِ ایران اقتضای آن را داشته.
روزِ اوّلِ فروردین روزی است که روز و شب برابر می‌شوند، پس اوّلین پیامِ آن «اعتدال» و «توازن» است.
می‌توان گفت که نوروزی که ایران دارد هیچ کشوری ندارد، هم ایرانِ امروز و هم ایرانِ بزرگِ گذشته. با آمدن این روز، زایشِ دوباره‌ای در طبیعت روی می‌دهد؛ آمادگی به شکفتن، جنبش، اهتزاز... آوای مرغ شنیده می‌شود و همراه با آن، «امید».
از رودکی تا حافظ هیچ شاعری از ستایشِ آن باز نایستاده است:
رودکی:
آمد بهارِ خرّم با رنگ و بوی طیب
با صد هزار نزهت و آرایش عجیب
شاید که مردِ پیر بدین گه شود جوان
گیتی بدیل یافت شباب از پیِ مشیب.
و منوچهری:
نوبهار آمد و آورد گل یاسمنا
باغِ همچون تبت و راغ بسانِ عدنا.
سعدی:
درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
جهان، جوان شد و یاران به عیش بنشستند.
تا برسد به حافظ که بهار را «توبه‌شکن» می‌خواند:
بهارِ توبه‌شکن می‌رسد چه چاره کنم؟
و می‌گوید:
گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز
که خیمه سایه‌ی ابر است و بزمگه لبِ کِشت.
در ادب فارسی «بهار» و «بهره‌وری» از زندگی به هم وابسته‌اند. بقیّه‌ی سال چندان به حساب نمی‌آیند، حتّی حافظ پیشنهاد معامله‌ای در این‌باره دارد، می‌گوید:
سه ماه مِی خور و نُه ماه پارسای باش!
گمان نمی‌کنم که در ادبِ هیچ کشوری وصفِ گل و سبزه و آب و بهار به اندازه‌ای که در ادبِ فارسی شده است، شده باشد؛ و این به سبب طبیعتِ خاصّ ایران است، و همه‌ی این‌ها هم همراه است با توصیه به گشایشِ روح و برافروختگیِ امید. در شاهنامه پایه‌گذاریِ نوروز به "جمشید" نسبت داده شده است:
سرِ سالِ نو هرمزِ فرودین
برآسوده از رنجِ تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند
مِی و جام و رامشگران خواستند
چنین جشنِ فرّخ از آن روزگار
به جا مانده از خسروان یادگار
«شاهنامه»
#گفتن_نتوانیم_نگفتن_نتوانیم
💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴دلیل دوام ایران چیست؟
سخنی از روانشاد استاد پرویز ناتل خانلری
@bestdiplomacy
حسن روحانی رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم در گفتگو با روزنامه ایران به وقایعی در فاصله توافق تا اجرایی شدن برجام اشاره کرده و یکی از آنها را (بدون ذکر نام و جزئیات) دستگیری فردی خوانده که ۱۹ سال در ایران پنهان بود.
احتمالا منظور او ابراهیم المغسل است و در ص ۲۹۴ كتاب «جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی؛ سیاست خارجی؛ روابط دوجانبه و نظم منطقه ای» این اتفاق بدین شکل (تصویر) توضیح داده شده است.
البته این موضوع از جمله در فصل چهار و در توضیح آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره مذاکراتش با ولیعهد عربستان در فروردین ۷۶ که برای این کتاب روایت شده، دارای زمینه است.
@mahdialikhaniir
🔵🔴درنگی بر بیانیه کاخ سفید درباره توافق ترامپ و پوتین
کاخ سفید اعلان کرد که دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در گفت‌وگویی تلفنی توافق کرده‌اند که «ایران نباید در موقعیتی قرار گیرد که اسرائیل را نابود کند.»
گزارهٔ «ایران نباید در موقعیتی قرار گیرد که...» از نظر دیپلماتیک مبهم، خطرناک و تفسیرپذیر است. از یک‌سو، ایران را به داشتن اراده برای نابودی اسرائیل متهم می‌کند، و از سوی دیگر، از توافق برای جلوگیری از دستیابی ایران به چنین موقعیتی سخن می‌گوید.
«موقعیت» مورد بحث احتمالاً همان دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است. اگر این توافق بخشی از یک معامله بزرگ‌تر باشد، نشان‌دهنده مرحله جدیدی از محدودسازی قدرت ایران است—مرحله‌ای که دربرگیرندهٔ تحریم‌های سخت‌تر، فشارهای دیپلماتیک و حتی تهدیدات نظامی مستقیم باشد.
تحلیل در چارچوب تئوری«باقلای شکسته»:
اگر این توافق را از منظر نظریه «باقلای شکسته» بررسی کنیم، ایران به‌عنوان بوته باقلایی در نظر گرفته می‌شود که تحت ضربات توپ تحریم‌ها و تهدیدات خارجی قرار دارد.
این توافق نشان می‌دهد که ماهِیت توپ تغییر کرده است. اگر در گذشته توپ صرفاً تحریم‌های اقتصادی بود، اکنون ابعاد ژئوپلیتیکی و نظامی آن پررنگ‌تر شده است.
محدودسازی برنامه هسته‌ای ایران از سوی آمریکا و روسیه قابل پیش‌بینی است. در صورتی که این توافق نشانه‌ای از کاهش حمایت روسیه تلقی شود، اسرائیل و آمریکا ممکن است آن را فرصتی برای افزایش فشار بر ایران ببینند و احتمال تحرکات نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران بیشتر شود.
از سوی دیگر، ممکن است این توافق به‌عنوان راهی برای کاهش تنش‌ها در نظر گرفته شود. در این صورت، مسیر مذاکرات جدیدی باز خواهد شد که شاید بتواند از تشدید بحران جلوگیری کند.
این بیانیه می‌تواند آغاز یک مسیر جدید در سیاست مهار ایران باشد. اگر این مسیر به سمت فشارهای جدید پیش برود، ایران باید برای دور نگه داشتن خود از مسیر ضربات بعدی توپ، استراتژی‌های جدیدی در سیاست خارجی و داخلی در پیش بگیرد.
✍قائم موسوی
@mousavi2025
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴مردمی که زنده اند عاقبت پیروزند.....
پاینده باد ایران
@bestdiplomacy
🔵🔴حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس اسبق کمیسیون سیاست خارجی مجلس در گفت و گو با «انتخاب»:
🔹اگر ایران و آمریکا یک میز قرمز بین خود ایجاد نکنند، امکان اینکه این دو طرف به جنگی کشانده شوند که هیچ ربطی به آنها ندارد، وجود دارد
🔹 تا وقتی گفت‌و‌گو‌هایی برای حل مشکل صورت نگیرد، تهران و واشنگتن در پرتگاه جنگ به سر می‌برند
🔹 اختلافات امروز به جایی رسیده که حتی واسطه‌ها هم نمی‌توانند مشکل را حل کنند
@bestdiplomacy
🔵🔴 جشنِ سوری:
آتشی که نمیرد همیشه در دلِ ماست
جشنِ «چهارشنبه‌سوری» یا «سوری» از جشن‌های باستانیِ ایرانیان و یکی از جشن‌های نویددهنده‌ی پایان‌گرفتنِ زمستان و فرارسیدنِ نوروز است.
جشنِ سوری بیشتر به هنگامِ گاهان‌بارِ «هَمَسْپَت مَدَم» (۲۵ تا ۲۹ اسفندماه) ـ در اوستایی «هَمَسْپَث مَیئدَیَه» به چمِ «برابریِ شب و روز» یا «برابریِ سرما و گرما» ـ برگزار می‌شود. گفتنی است که گاهان‌بار به چمِ گاه و زمانِ به بار نشستن و برپاییِ بارِ همگانی و میهمانی و نیز داد و دهش است. به باورِ ایرانیانِ باستان آفرینشِ ایزدی در شش چهره‌ی گاهان‌بار انجام شده، و این گاهان‌بارِ «هَمَسْپَت مَدَم» که واپسین گاهان‌بار است گاهِ آفرینشِ «مردم» بوده و نیز هنگامی است که «فروهرِ» درگذشتگان برای سرکشیِ بازماندگانِ خود فرود می‌آیند و از همین رو است که ایرانیان گَرد از خانه و کاشانه‌ی خویش می‌گیرند و آن را پاکیزه می‌دارند و آتش می‌افروزند تا درگذشتگان به راهنماییِ آتشِ فروزان از دیدنِ پاکیزگیِ خانه و خوشیِ بازماندگان شادمان به جهانِ مینوی بازگردند.
در گذشته، جشنِ سوری چنین برگزار می‌شد که ایرانیان در واپسین شبِ سال چراغی به لبه‌ی بامِ خویش می‌نهادند. بامداد نیز رویِ بام می‌رفتند و آتش می‌افروختند و سرودهای دینی می‌خواندند. هنگامِ سرودخوانی و آتش‌افروزی بر بام، آجیل و میوه‌ی تازه می‌خوردند و همزمان نیز اسفند و کُندر دود می‌کردند. در پایان نیز از پشتِ بام پایین می‌آمدند و آیینهای سالِ نو را برپا می‌داشتند.
چنین، دیده می‌شود که آیینِ آتش‌افروزیِ ایرانیان در شبِ چهارشنبه‌سوری همان آیینِ آتش‌افروزیِ نیاکانشان در واپسین شبِ سال است.
شمارِ کپه‌های آتشها باید به شمارِ «هفت» به نشانِ هرمزد و شش اَمشاسپند (اردیبهشت، خرداد، اَمرداد، شهریور، بهمن و اسفند) یا «سه» به نشانِ اندیشه‌ی نیک، گفتارِ نیک و کردارِ نیک باشد.
جشنِ چهارشنبه‌سوری از دو روی «سوری» خوانده می‌شود: یکی از آن روی که در آن آتشِ سرخ برمی‌افروزند و سوری نیز به چمِ «سرخ» است. دیگری از آن روی که جشن می‌گرفتند، چه سور در پارسی به چمِ«جشن» نیز است. گفتنی است که نیاکان ما نیز به این جشن نه «چهارشنبه‌سوری» که «سوری» می‌گفتند. برای نمونه در «تاریخِ بخارا»ی نرشخی آمده است: «که چون شبِ سوری، چنانکه عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند، پاره‌ای آتش بجست و سقفِ سرای درگرفت» (رویه‌ی ۳۲).
استادِ زنده‌یاد سعید نفیسی درباره‌ی «چارشنبه‌سوری» در پژوهشِ دانشورانه‌اش از این جشن نوشته است: «چهارشنبه‌سوری، یعنی چهارشنبه‌ی عیش و عشرت و می‌رساند که این شب را برای جشن و سرور بنیاد گذاشته‌اند. این جشنِ ملی از قدیم‌ترین زمانهای تاریخ در میانِ ایرانیان بوده است… شبِ چهارشنبه‌سوری در ایران آیینِ خاص و تشریفاتِ گوناگون دارد که هر یک از آنها را در ناحیه‌ی دیگر می‌توان یافت. آیینِ چهارشنبه‌سوری یا شبِ چهارشنبه‌ی آخرِ سال بر دو قسم است: یک قسمت از آن عمومی و مشترک میانِ تمامِ مردمِ ایران است که حتی بعضی از آنها را در مللِ دیگر نژادِ آریا می‌توان یافت و قسمتِ دیگر آیینِ خصوصی است که مردمِ تهران بدعت گذاشته‌اند و از اینجا، کم و بیش، به شهرهای دیگر ایران رفته است. آن قسمت از آیینِ این شب که در تمامِ ایران معمول است، از کرمان گرفته تا آذربایجان و از خراسان تا خوزستان و از گیلان تا فارس یعنی تمام این دشتِ وسیع که ایرانِ امروز را فراهم ساخته است و زیباترین بقایای ایرانِ باستانی است، در هر شبِ چهارشنبه‌ی آخرِ سال با شور و دلبستگیِ خاصی آشکار می‌شود. تمامِ مردمِ آذربایجان، چه در شهر و چه در ده‌ها، در آن شرکت دارند و حتی هنوز در میانِ مردمِ قفقاز معمول است. ایرانیانی که از دیار خود دور افتاده‌اند نیز آن را فراموش نمی‌کنند» (مجله‌ی مهر، سالِ نخست شماره‌ی ۱۱ و سالِ دوم شماره‌ی ۱).
از آیینهای جشنِ سوری می‌توان آتش افروختن و جَستن از آن و شادی کردن در کنارِ آتش و با هر جَستی خواندن «زردیِ من از تو، سرخیِ تو از من» بدین چم که: ای آتش! زردیِ بیماری و رنجوری را از من بستان و سرخی و شادابیِ خود را به من ببخش، کوزه شکستن به نشانه‌ی شکستنِ دردها و از میان رفتنِ نومیدیها، خوردنِ آجیلِ چهارشنبه‌سوری و آجیلِ مشکل‌گشا، فالگوش ایستادن و نخستین سخنی را که شنیدن به فالِ نیک یا بد گرفتن، گره‌گشایی، بخت‌گشایی و … را می‌توان نام برد.
🔴 بُن‌مایه: انجمن پارسی
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 صداوسیما، درآمد اختصاصی خود را ۵۰ میلیارد ریال اعلام کرده!/ من تبلیغات صدا و سیما را ۱۰ هزار میلیارد تومان می‌خرم!
بودجه جامعه‌المصطفی برای سال آینده ۱۷۲۷ میلیارد تومان است، بودجه دانشگاه شریف؛ ۱۲۰۰ میلیارد!
البته ما هم در جنگ اقتصادی هستیم!
مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه ضمن اشاره به لایحه بودجه ۱۴۰۴ کشور و نسبت آن با ادعای وضعیت ایران در جنگ اقتصادی از افزایش پرشتاب بودجه برخی نهادها در وضعیت کنونی، اظهار داشت: اقتصاد ایران به شدت از بی‌ثباتی اقتصادی رنج می‌برد و این، اصلی‌ترین مشکل اقتصاد ماست.
مهم‌ترین شاخص بی‌ثباتی، نرخ فزاینده تورم بوده که یکی از علل آن، انتظارات تورمی است که باید کاهش پیدا کند. برای پایین آوردن انتظارات تورمی، لازمه اصلی آن است که سیاست خارجی ایران را در راستای منافع ملی کشور اصلاح کنیم.
کما اینکه در برجام، شاهد آن بودیم که وقتی مردم با یک امیدواری در بدو انعقاد این توافق روبرو شدند، تورم کشور، تک رقمی شد. در همه جای دنیا، سیاست در خدمت اقتصاد بوده و در ایران، متاسفانه، اقتصاد، گروگان سیاست است.
نکته مهم دوم به اصلاح سیاست داخلی برمی‌گردد. در این راستا باید در قدم نخست به اصلاح بودجه کشور توجه کرد. وقتی عدم توازن، میان درآمدها و مخارج دولت رخ می‌دهد، این مساله به کسری بودجه منتج می‌شود. اگر برخی عنوان می‌شود که در یک جنگ اقتصادی هستیم، باید هزینه‌های غیرضروری را کاهش دهیم.
در سه سال دولت رئیسی، بودجه دولت به شدت متورم شد. مثلا بودجه مجلس شورای اسلامی در سال ۱۴۰۱ بالغ بر هزار و ششصد میلیاردتومان بوده و این رقم در سال جاری به چهار هزار و ششصد میلیاردتومان رسیده است. در حالی که حقوق کارکنان دولت، هر ساله ۲۰ درصد افزایش داشته است. به عنوان نمونه، شورای نگهبان که در حال حاضر، اقدامات موازی با دستگاه‌های اطلاعاتی انجام می‌دهد و در سی و یک استان، سی و یک دفتر تشکیل داده است.
اعتبار این نهاد که در سال ۱۳۶۴، بالغ بر ۵ میلیون تومان بوده که رقم اعتبار آن در سال ۱۴۰۲ به ۴۲۴ میلیاردتومان رسیده، سال ۱۴۰۳ به ۶۳۰ میلیارد و در لایحه بودجه ۱۴۰۴ به ۸۱۹ میلیاردتومان افزایش یافته است.
کجای این بودجه با جنگ اقتصادی مطابقت دارد؟ این آقایان، جمعا ۱۲ نفر هستند که اکثر آنها نیز از دانشگاه حقوق می‌گیرند. این هم وضعیت مجلس چهار درصدی و خروجی عملکرد این شوراست.
یا به عنوان مثال؛ صدا و سیما در سال ۱۴۰۲ در دولت رئیسی، ۷ هزار و سیصد و پنج میلیارد تومان بودجه جاری داشته که این رقم در سال جاری-که باز مربوط به لایحه دولت سیزدهم است-به ۲۰ هزار و پانصد و هفده میلیارد رسیده و در لایحه دولت پزشکیان برای سال آینده، بالغ بر ۲۹ هزار و ششصد و ۳۳ میلیارد تومان بودجه خواهد داشت.
جالب اینکه، صدا و سیما درآمد اختصاصی خود را-در صفحه ۲۷۱ لایحه بودجه دولت- ۵۰ میلیارد ریال اعلام کرده! من-که خودم این کاره نیستم-تبلیغات صدا و سیما را ۱۰ هزار میلیارد تومان می‌خرم! در بین کدام یک از ۲۰۵ کشور دنیا، صدا و سیمای یک کشور روزنامه چاپ می‌کند؟ اگر آقایان پول ندارند، غلط می‌کنند روزنامه چاپ کنند!
بودجه جامعه‌المصطفی‌للعالمیه در لایحه بودجه امسال؛ هزار و هفتصد و ۲۷ میلیارد تومان آمده و این در حالی که است که بودجه دانشگاهی مثل دانشگاه صنعتی شریف؛ تنها هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان است!
خروجی شریف چه بوده و خروجی این نهاد چیست؟ وقتی مدارس این مملکت، تخته سیاه ندارد، چرا باید این همه هزینه گزاف اینچنینی، آن هم در وضعیت به رغم آقایان؛ جنگ اقتصادی صورت بگیرد؟
سازمان تبلیغات اسلامی چندین و چند پژوهشگاه دارد که همگی پول می‌گیرند. مثلا زیر مجموعه این سازمان، موسسه‌ای به نام موسسه پژوهشی و فرهنگ انقلاب اسلامی داریم که اعتبار آن در سال ۱۴۰۲، بالغ بر ۱۶۷ میلیارد تومان بوده و این رقم در لایحه بودجه سال آینده به ۲۹۲ میلیاردتومان رسیده است.
همچنین، موسسه دیگری به نام موسسه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، زیر مجموعه دیگر سازمان تبلیغات است که مستقلا ۱۱۳ میلیاردتومان بودجه می‌گیرد.
خود سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان مثال در سال ۱۴۰۲، بالغ بر هزار و پانصد و ۱۰ میلیاردتومان بودجه داشته که در لایحه بودجه جدید برای سال آینده، دو هزار و سیصد و ۹۵ میلیاردتومان بودجه برای آن پیش‌بینی شده است.
همه این موارد در حالی است که ستاد برگزاری نماز جمعه، سازمان رسیدگی به امور مساجد و نهادهای متعددی از این دست، بودجه‌های جداگانه دارند و لابد، ما هم در جنگ اقتصادی هستیم./امتداد
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 علی قلهکی:
تهدیدِ (امشب) #ترامپ دقیقا شبیه تهدیدش قبل از ترور حاج قاسم بود!
@bestdiplomacy
میراث چوئن لای(وزیر خارجه و نخست وزیر چین در دوران جنگ سرد)
شاید شاهدِ دیگری بر این ضرب المثل اروپایی است که: شخصیت سرنوشت ساز است (Character is destiny).
بدون شخصیتِ آرام و غیر عصبانی و سنجیده نمی توان افکار خوب و منطقی را بکار بست. چوئن لای یک دشمن را متعادل کرد (شوروی)، با دیگری دوست شد تا از آن بهره گیرد (آمریکا). سومی در همسایگی را هم سرجای خودش نشاند (ژاپن). دعوا کردن هم با اصول باشد بهتراست.
یک ضرب المثل چینی می گوید: به دنبال انتقام گیری از دشمن نباشید. کنار رودخانه بنشینید. آب، جسد او را می آورد
✍دکتر محمود سریع القلم/استاد برجسته
علوم سیاسی و روابط بین الملل
@bestdiplomacy
🔵🔴آیا دغدغه‌های شما از جنس دغدغه‌های مردم است؟
✍مالک رضایی
در آستانه شروع سال جدید که هنوز نیامده، وحشت بر جانها انداخته است، قیمت سکه امامی به ۸۳,۵۰۰,۰۰۰ تومان رسید و در طول فقط چند ساعت، افزایشی معادل ۴ درصد را روی تابلوی قیمت خود تجربه کرد، نرخ برابری دلار هم از مرز ۹۴ هزار تومان گذشت.... و رئیس سازمان اورژانس کشور در گفتگویی عنوان کرد :
"ما در بازار تهران، نیروهای اورژانس، مستقر کرده‌ایم که چنانچه کسی با دیدن قیمتهای شب عید اجناس، سکته کرد، آن فرد را قبل از تسلیم شدن به مرگ، احیا کنیم."
🔵🔴سخنان حسن روحانی درباره مسائل کشور
🔹حسن روحانی: هر کس از بیرون به داخل کشور نگاه کنه و ببیند که هنوز بحث می‌کنیم که ۵شنبه تعطیل باشد یا شنبه می‌فهمد در کشور چه خبر است
🔹کسانی که تغییر ساعت را به هم زدند، باعث ایجاد قطع برق شدند
🔹تندروهای داخلی در سطوح عالی نظامی می‌گفتند خرید اس ۳۰۰ خیانت به کشور است!
🔹در جنگ با اسرائیل، آمریکا با همه توان حضور پیدا خواهد کرد.
🔹فتحی شقاقی - دبیر کل اسبق جهاد اسلامی - به من گفت اول باید خودتان مستحکم شوید و بعدا به فلسطین کمک کنید؛ ایران اولویت اول باید باشد/نواندیش
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴بازی گرگ و شیر؛ تنش میان ترکیه و ایران
روابط ایران و ترکیه به عنوان دو همسایەی دیرین مانند ازدواجی کاتولیکی است که گسست کامل در آن وجود ندارد.
شرح این رابطەی دیرپا و اجباری مانند نوول های کلاسیک قرن نوزده سرشار از فراز و نشیب و خیانت و گسست های خاموش است.
دلخوری دو طرف در روزهای اخیر از معدود مواردی است که علیرغم میل آنها به سطوح علنی در رسانه ها و کنش و واکنش های دیپلماتیک کشیده شده است.
واکاوی کوتاه موضوع نشان می دهد که تحولات سوریه اصلی ترین عامل این تلاطم است.
پنج سال قبل ایران از مداخلەی فعالانەی ترکیە در کنار اسرائیل به سود آذربایجان در مناقشەی قره باغ عمیقا سرخورده شد.
اما تلاشی وافر به عمل آمد که موضوع به تنزل روابط طرفین نینجامد. حتی ایران در تحولات بعدی، هنگام تلاش آنکارا و باکو جهت احداث دالان زنگزور که به خفگی ژئوپولتیک آن می انجامید، علیرغم مخالفت فعالانه، جانب احتیاط دیپلماتیک را به هیچ وجه از کف نداد.
موضوع سوریه اما داغی التیام ناپذیر باقی گذاشت. سوریەی خاندان اسد یکی از ستون های ژئوپولتیک خاورمیانه و به نوعی مانند برادر دوقلوی ایران بود.
از دست دادن اصلی ترین متحد بر اثر تبعات عملیات نظامی اسرائیل در لبنان و فرصت طلبی ترکیه، ایران را از موقعیت تهاجمی خود در خاورمیانه به لاک دفاعی فرو برد.
پیداست که ایران احساس کند از پشت خنجر خورده و زخم آن از به اصطلاح " خیانت قفقاز " کاری و مهلک تر است.
بدتر از این، ایران نبرد بر سر تاج و تخت در دمشق را حبثیتی نموده و به آن رنگ و لعابی دینی بخشیده بود.
برای هیات حاکمەی کنونی سوریە و متحد اصلی آنها یعنی ترکیه هم این عرصه، نبرد خیر و شر با صبغەهای تاریخی و مذهبی معین است.
در شرایطی که تهران به دنبال حفظ برخی اهرم های نفوذ در شام از رهگذر برخی اقلیت های قومی و دینی است، ترکیه در حال یکسره کردن کار آن و برنامه ریزی برای مقابله با چالش اسرائیل، دیگر قدرت مسلط در سوریه است.
اصطکاک ایران و ترکیه که فغان هاکان فیدان را در آورد، یحتمل به تنش در بخش کردنشین سوریه باز می گردد.
پاشنەی آشیل ترکیه در تک خور کردن کامل سوریه، کردها هستند که تاکنون از حمایت آمریکا بهره مند بودەاند.
آنکارا در تلاش است از طریق یک ابتکار صلح که چند و چون آن هنوز نامعلوم است و با فراخوان ترک سلاح عبدالله اوجالان رهبر زندانی پ.ک.ک آغاز شد، مدیریت مسالەی کرد را بر عهده گیرد.
این فرایند در صورت به نتیجه رسیدن می تواند به بسط نفوذ ترکیه در کردستان های سوریه و عراق بینجامد و نگرانی های امنیتی آن را رفع کند.
همزمان به صورت بالقوه قادر خواهد بود تنش های امنیتی و سیاسی در کردستان ترکیه را به حداقل رسانده و رقبای منطقەای را از یک اهرم فشار مهم محروم سازد.
رقابت بر سر کردستان پیشینەای پانصد ساله میان ترکیه و ایران دارد و باخت در آن، عملا ایران صفوی را از گسترش امپراتوری خود در مرزهای غربی ناتوان ساخت.
اکنون ظاهرا چنگ و نشان دادن فیدان بیشتر بابت نگرانی از سنگ اندازی احتمالی ایران در این روند است.
صد البته ترکیه با آمدن ترامپ که روابط شخصی نزدیکی با اردوغان دارد و از همان اوان به ایران اعلام جنگ داده است، دست خود را در این منازعه پرتر می بیند.
✍صلاح الدین خدیو
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴چرا روابط ترامپ و پوتین تا این اندازه نزدیک است؟
🔻بنظر می‌رسد که ترامپ و پوتین رابطه نزدیک و صمیمانه‌ای با یکدیگر دارند. در خصوص این رابطه از سال 2016 و از دور اول ریاست‌جمهوری او شایعات فراوانی هست. این شایعات در ماه‌های اخیر و پس از حمایت آشکار ترامپ از روسیه در جنگ روسیه و اوکراین تا آنجا پیش رفته که برخی ترامپ را جاسوس KGB در دوران شوروی دانسته‌اند. در همین خصوص، مانوئل کاستلز، نظریه‌پرداز معروف «جامعه شبکه‌ای» در آخرین اثر خود که در سال 2017 منتشر شده نکاتی را بیان کرده است که بخش‌هایی از آن در ادامه می‌آید:
اولین تماس در دیدار ترامپ از مسکو در سال 2013 بود که ظاهراً برای شرکت در مسابقه‌ی زن جهان شرکت کرده بود. این سفر به او اجازه داد تا ارتباط مستقیم با اولیگارشی‌های سطح بالای روسیه برقرار کند، از‌جمله با الگاراموف ، که شخص متنفذ مورد علاقه‌ی ترامپ بود و ارتباط شخصی با پوتین داشت. مطابق با این پرونده، FSB (سرویس امنیت فدرال روسیه) از ترامپ در ریتز کارلتون و در همان اتاقی که اوباما قبلاً در آن بود، درحالیکه در یک عیاشی با روسپیان مشغول بود فیلم گرفتند. به نظر می‌رسید که پوتین بعداً دستوراتی را صادر کرد که مانع از استفاده از این فیلم شد و کسانی را که پشت این کار بودند اخراج کرد، اما همچنان فیلم ضبط‌شده برای استفاده احتمالی در زمان مورد‌نیاز، باقی ماند.🔻در صفحه پنجاه این کتاب (که بخشی از تصویر آن در تصویر زیر آمده است)، کاستلز می‌گوید:
اما مهم‌ترین مدرک ارتباط با روسیه به دیداری برمی‌گردد که در اتاق برج ترامپ در 9 ژوئن سال 2016، به ابتکار ناتالیا وسلنیتسکایای وکیلی که بعدها اعتراف کرد جاسوس کرملین است، برگزار شد. او اطلاعاتی را که به‌طور بالقوه برای هیلاری مضر بود به پسر ترامپ ارائه کرد و در ازای آن قول رفع تحریم‌ها را علیه تعدادی از رهبران روسیه، در صورتی که ترامپ رئیس‌جمهور شود، گرفت. پسر ترامپ پاسخ داد که او این ایده را می‌پسندد اما بستگی به ارزش آن اطلاعات دارد.🔻این کتاب که توسط انتشارات اگر و با ترجمه محمد رهبری منتشر شده است، نشانه‌ها و روندهای تغییر نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم را به‌خوبی توضیح داده است.
🔵🔴جامعه ایران در مسیر راست‌گرایی؟
🔦 گفتگوی شروین وکیلی/تاریخ نگار و اسطوره پژوه ایرانی و عباس کاظمی
شروین وکیلی: نظام پادشاهی در ایران مبتنی بر سلطنت نبوده است. با مطالعه تاریخ می‌بینیم که در سنت ایرانی اینگونه نبوده که پادشاهی مثل نظام‌های سلطنتی اروپا به فرزند ارشد واگذار شود، بلکه براساس نوعی شایسته‌سالاری بوده است. حتی صدر اعظم نیز از پایین به بالا انتخاب می‌شد. ایرانیان به چنین نظم سیاسی‌ای گرایش دارند. در تمام دوره‌های مدرن، نوعی سیاست فراموشی و عدم توجه به گذشته دنبال می‌شود که باعث هویت‌زدایی خواهد شد.
عباس کاظمی: صورت‌بندی آقای وکیلی گذشته‌نگر است و در نهایت به ساختار اقتدارگرایی‌ای که در حال ظهور است، تن خواهد داد. در نبود اپوزیسیون کارآمد، جامعه با پشتوانه ملی‌گرایی به سمت راست‌گرایی افراطی و سلطنت‌طلبی می‌رود. متاسفانه عده زیادی از مردم نیز به دلیل ناامیدی‌ای که دارند، حاضرند با جریان سلطنت‌طلب همراهی کنند. اینکه جامعه دوباره به عقب برگردد و بخواهد نظام اقتدارگرایی‌ای را در شکل دیگری ایجاد کند، یک خطر است.
🎞 فیلم این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/uKnY5em5fnI
@bestdiplomacy
یکسال دیگر را با مخاطبان فرهیخته کانال دیپلماسی به پایان رساندیم
به همه مخاطبان کانال در سرتاسر ایران زمین درود می فرستیم
و برایشان سالی پراز برکت و شادی ارزومندیم
سال سختی سپری شد
و سال آتی نمیدانیم چگونه خواهد بود!
همه ما باید برای سرنوشت نیک خودمان و ملت نجیب ایران و مام میهن در سال جدید دعا کنیم
✍دیپلماسی در یک نگاه
T.me/bestdiplomacy
درباره‌ی #مصدّق اظهار نظرهای گوناگون شده است؛ و هر گروه بر حسبِ مصالحِ خود موضوع را به استدلال یا احتجاج کشانده. بدیهی است که این مرد نیز خالی از اشتباه نبوده است، همان‌گونه که هیچ بشری مصون از خطا نیست. مصدّق کرد آنچه را که مردم ایران می‌خواستند بشود، و آن رهایی از تحقیر و عجز و تحمیل بود...
یکی از خیزش‌هایی بود که ملّت ایران چندین بار نظیرش را در تاریخ داشته، و ولو به شکست انجامیده باشد، نشان داده است که تحمل‌پذیرِ ابدی نیست. نهضت ملّی ایران کوششی بود که به شکست انجامید، ولی نفْسِ عمل از نظر اعتبار تاریخ ایران ارزش داشت، زیرا نشان داد که نیروی مرموزِ ایرانی هر چندگاه یک‌بار می‌تواند از نو به بروز آید.
#بازتاب‌ها
💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
@bestdiplomacy
🔵🔴چگونه #برجام را تندروها به شکست کشاندند
از حمله به سفارت عربستان تا.....
@bestdiplomacy
ترامپ بودجه صدای آمریکا با ۷۰ سال سابقه را برای صرفه‌جویی قطع کرد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هرساله علاوه بر بودجه کلان ریالی، صدها میلیون یورو برخلاف قانون از صندوق توسعه ملی، که طبق اساسنامه اش مخصوص تأمین مالی بخش خصوصی است، برداشت و بدون هیچ نظارتی هزینه می‌کند!
صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران دو برابر کهن‌ترین شرکت رسانه‌ای جهان (بی‌بی‌سی) و چهارده برابر بزرگترین شرکت رسانه‌ای عرب (الجزیره) کارمند دارد. طبق اعلام خود سازمان، پربیننده‌ترین برنامۀ محبوب‌ترین شبکۀ‌اش (حسینیه معلی، شبکه ۳) در بهترین حالت ۳۰.۶ درصد مخاطب دارد.
✍محمود صادقی
🔦نواندیش
@bestdiplomacy
🔵🔴ریال بی جان
✍حسین سلاح‌ورزی/رییس سابق اتاق بازرگانی
تصور می‌کردید روزی که ارزش هر دلار آمریکا به یک میلیون ریال ایران برسد؟
این اتفاق نه تنها یک شوک ارزی، بلکه اتفاقی کم سابفه در ساختار اقتصادی، اجتماعی و روانی جامعه ایران خواهد بود.
کاهش شدید ارزش پول ملی، که در اینجا به معنای افت ارزش هر ریال به یک میلیون‌ام دلار (یعنی حدود ۰.۰۰۰۰۰۱ دلار) است، پیامدهایی عمیق و چندلایه به همراه دارد.
نخستین اثر، تورم افسارگسیخته یا ابرتورم است.
وقتی ارزش پول ملی تا این حد سقوط کند، قیمت کالاها و خدمات به‌صورت نجومی افزایش می‌یابد.
نمونه تاریخی آن را می‌توان در زیمبابوه (۲۰۰۸) دید، جایی که نرخ تورم به ۷۹.۶ میلیارد درصد در ماه رسید و پول ملی عملاً بی‌ارزش شد. در ایران، با دلار یک میلیون ریالی، هزینه واردات کالاهای اساسی مانند گندم، دارو و سوخت سر به فلک می‌کشد( توجه کنید منابع دولت در تامین ارز ۲۸۵۰۰ تومانی برای واردت به شدت محدود است)، زیرا اقتصاد ایران به شدت به واردات وابسته است. این امر عرضه را کاهش داده و قیمتها را به‌گونه‌ای بالا می‌برد که حتی اقشار متوسط نیز توان خرید مایحتاج اولیه را از دست می‌دهند.
دومین پیامد، فروپاشی قدرت خرید و فقر فراگیر است.
در ونزوئلا (۲۰۱۶-۲۰۱۹)، کاهش ارزش بولیوار به دلیل سیاست‌های ناکارآمد و تحریم‌ها باعث شد که دستمزدها عملاً بی‌معنی شوند. در ایران، اگر حداقل دستمزد ماهانه کارگران را حدود ۱۰۰ میلیون ریال فرض کنیم، با دلار یک میلیون ریالی، این مبلغ معادل ۱۰۰ دلار در ماه می‌شود—کمتر از سطح فقر مطلق جهانی (۱.۹ دلار در روز). این وضعیت نه تنها به بیکاری گسترده منجر می‌شود، بلکه نابرابری را تشدید می‌کند، زیرا کسانی که به دارایی‌های ارزی یا فیزیکی (مانند طلا وسکه) دسترسی دارند، ثروت نسبی خود را حفظ می‌کنند، اما اکثریت جامعه به ورطه فقر سقوط می‌کنند.
سومین اثر، بی‌ثباتی اجتماعی و سیاسی است.
تاریخ نشان می‌دهد که بحران‌های ارزی شدید اغلب جرقه ناآرامی‌های اجتماعی هستند. در آرژانتین (۲۰۰۱)، پس از سقوط ارزش پزو و اعلام ورشکستگی دولت، اعتراضات خیابانی و غارت فروشگاه‌ها فراگیر شد. در ایران، دلار یک میلیون ریالی می‌تواند اعتماد عمومی به نظام اقتصادی و حاکمیت را به‌طور کامل از بین ببرد. کاهش ارزش پول، احساس ناامنی و سرخوردگی را در میان مردم دامن می‌زند و ممکن است به مهاجرت گسترده، افزایش جرم و جنایت، و حتی شورش‌های اجتماعی منجر شود.
از منظر اقتصادی کلان، این سناریو به انقباض شدید تولید ناخالص داخلی (GDP) می‌انجامد
. وابستگی ایران به درآمدهای نفتی که با دلار تسویه می‌شود، در چنین شرایطی به یک شمشیر دو لبه بدل می‌شود. گرچه دولت ممکن است در کوتاه‌مدت از افزایش ریالی درآمدهای ارزی سود ببرد، اما هزینه‌های سرسام‌آور واردات و کاهش تقاضای داخلی، بخش تولید و خدمات را فلج می‌کند.
تجربه آلمان در دوره وایمار (۱۹۲۳) نشان می‌دهد که ابرتورم چگونه می‌تواند چرخ‌های اقتصاد را از حرکت بازدارد: در آن زمان، ارزش مارک به حدی سقوط کرد که مردم برای خرید نان، سبدهای پر از پول نقد حمل می‌کردند.
در نهایت، این وضعیت به بحران بدهی و ورشکستگی نهادها دامن می‌زند. بانکها و شرکتهایی که وام‌های ارزی دارند، با افزایش نجومی تعهدات خود مواجه می‌شوند و قادر به بازپرداخت نخواهند بود. این زنجیره می‌تواند به فروپاشی سیستم بانکی منجر شود، همان‌طور که در یونان (۲۰۱۰-۲۰۱۵) شاهد بودیم، جایی که بحران بدهی، اقتصاد را سال‌ها به رکود کشاند.
دلار یک میلیون ریالی، فراتر از یک عدد، نماد فروپاشی اعتماد، انسجام اجتماعی و توان اقتصادی است. تاریخ به ما می‌آموزد که چنین بحران‌هایی قابل مدیریت نیستند، مگر با اصلاحات ساختاری عمیق، شفافیت، و بازسازی اعتماد عمومی—اموری که در کوتاه‌مدت بعید به نظر می‌رسند. این سناریو، هشداری است برای امروز: اگر روندهای کنونی مهار نشوند، شاید این کابوس دور از واقعیت نباشد.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 دکتر حسن حضرتی استاد تاریخ دانشگاه تهران: در زمینه قومگرایی تعمد وجود دارد
▫️پ‌ن: قبلا عرض کرده بودم که با نوعی پانترکیسم دستوری و بخشنامه‌ای طرف هستیم. به عنوان کسی که جامعه آذربایجان را بخوبی می‌شناسد، کاملا واضح عرض می‌کنم که پانترکیسم یک مسئله مردمی نیست، یک مسئله #دولتی است.
▫️در آذربایجان مسئولان پانترک هستند نه مردم و شبکه شناخته شده پانترک‌ها، علاوه بر مسئولان ترکیه و باکو، مورد حمایت مسئولان محلی و بعضا ملی ما هم هستند.
واضح است یا بیشتر توضیح بدهم؟
@Ir_Azariha
T.me/bestdiplomacy
💥ضربه ای که اصلاح طلبان حکومتی و صندوق محور با حمایت از مسعود پزشکیان به خودشان زدند
هیچ جریان دیگری به آنها نزد
دولت پزشکیان درحال شکستن تمام قله هاست!
از طلا
و دلار تا قیمت های سرسام اور خوراکیها و داروها و.....
#وفاق!!!
@bestdiplomacy
🔵🔴کلاغ کمبود با رنگ قناری «ناترازی» فروخته می‌شود
🔦گیوتین شعارزدگی بر گردن واژه‌ها
✍هاتف فرج‌اللهی روزنامهنگار اقتصادی
دولت ایران، این شعبده‌باز ماهر واژه‌ها، در سال‌های اخیر با چنان مهارتی واژه‌ها را به مسلخ برده که کلمات دیگر نه معنا، که نقابی برای پنهان کردن حقیقت شده‌اند. این فرم فرهنگی جدید، که چیزی جز تحریف و تزویر نیست، واژه‌ها را از درون خالی کرده و پوسته‌ای رنگین بر تنشان کشیده تا ناکارآمدی‌ها را پشت پرده‌ای از لفاظی‌های خوش‌ریخت پنهان کند. ناترازی، خود یکی از ماهرانه‌ترین واژه‌هاییست که در این جریان به صدر آمده و جامه‌ای رنگین بر عملکردی که خود می‌دانید پوشانده است.
نمونه‌اش را در “صیانت از فضای مجازی” ببینید. وقتی این عبارت از دهان مقامات بیرون می‌آید، گوش‌ها منتظر شنیدن طرحی برای حفاظت و پیشرفت‌اند، اما حقیقت؟ حقیقت چیزی نیست جز قفل و زنجیر تازه بر دست‌وپای اینترنت و تشدید فیلترینگ. صیانت؟ این واژه‌ی شریف که باید نگهبان حقوق و آزادی‌ها باشد، حالا به چماقی بدل شده که بر سر اینترنت می‌کوبد و معنای اصلی‌اش در گورستان سانسور دفن شده است. این نه صیانت، که اسارت است؛ اسارتی که با روکش فرهنگی و ادبی به خورد ملت داده می‌شود.
در حوزه‌ی انرژی هم همین بساط پهن است. “ناترازی در سوخت” را می‌شنوید و فکر می‌کنید لابد بحث بر سر یک تفاوت کوچک میان عرضه و تقاضا است، یک نوسان گذرا که با کمی مدیریت حل می‌شود. اما نه! این ناترازی، همان بحران تمام‌عیار کمبود است که به خط قرمز فاجعه رسیده. بنزین نیست، گازوئیل نیست، گاز قطع می‌شود و برق می‌رود، اما مقامات، با اعتماد به نفس تمام، به جای گفتن “کمبود” یا “بحران”، واژه‌ی ناترازی را مثل عطرهای فیک که این روزها بازار را پر کرده‌اند، روی این مفهوم ترسناک می‌پاشند. چرا؟ چون “کمبود” یعنی اعتراف به ناکارآمدی، یعنی قبول اینکه کشتی مدیریت سوراخ است و دارد غرق می‌شود. ناترازی اما نرم‌تر است، شیک‌تر است، به تریج قبای حضرات برنمی‌خورد و مردم را هم حساس نمی‌کند که نکند این کمبود، همان قحطی باشد که در راه است. اینگونه است که کلاغ سیاه کمبود را رنگ می‌کنند و جای قناری خوش‌خوان ناترازی به خلق‌الله قالب می‌زنند.
در صنعت انرژی، این تحریف‌ها مثل خوره به جان واقعیت افتاده‌اند. ناترازی، بحران است، کمبود است، ناتوانی است، اما با این بزک زبانی، نه‌تنها مشکلی حل نمی‌شود، که انگار قرار است مردم در این توهم بمانند که همه‌چیز تحت کنترل است. تحت کنترل؟ وقتی پالایشگاه‌ها نفسشان بند آمده، وقتی تولید سوخت لنگ می‌زند و وقتی زیرساخت‌ها مثل بیمار رو به موت به خود می‌پیچند، این کنترل کجاست؟
این آشغال‌ها را زیر فرش پنهان کردن، دیگر چاره‌ساز نیست. هرچه بیشتر روی بازی با واژه‌ها وقت بگذاریم و فرصت را برای عمل از دست دهیم و واقعیت را با رنگ‌های به ظاهر زیبا بپوشانیم، بوی این زباله‌ها تندتر می‌شود و ترک‌های این دیوار نمایشی عیان‌تر. کمبود انرژی با این شعبده‌بازی‌ها برطرف نمی‌شود و این صنعت رو به موت، با این فریب‌ها جان نمی‌گیرد. هر روز که می‌گذرد، این وضعیت وخیم‌تر می‌شود؛ مردم با جیب خالی، خانه‌های سرد و هوایی پر از دود، تاوان این این خیمه‌شب‌بازی واژه‌ها را می‌دهند.
وقت آن رسیده که این بازی را کنار بگذاریم و به جای این لفاظی‌های بی‌پایان و نقاب زدن به حقیقت، برای یک بار هم که شده، شجاعت به خرج دهیم و صادق باشیم. به جای این جریان باید آستین بالا بزنیم و چاره‌ای جدی بیندیشیم. گام‌های عملی برداریم، پالایشگاه‌ها را نوسازی کنیم، تولید را بالا ببریم، خودروها را به روز کنیم، واردات را با شفافیت بپذیریم و زیرساخت‌ها را از مرگ تدریجی نجات دهیم. تنها در این صورت است که می‌توان به رفع این کمبود امیدوار بود و در غیر این صورت، احتمالا باید یک کمیته ویژه تشکیل دهیم تا برای یکی دو سال آینده به فکر یک واژه جدید به جای قحطی باشند.
T.me/bestdiplomacy
🎥 بی‌احترامی و جسارت به شأن یک نشست رسمی و دولتی و عدم رعایت چارچوب‌ها برای صحبت به زبانِ ملّی فارسی توسط رئیس شورای شهر ارومیه! / محمد خلیل‌پور همچنان علیه زبانِ ملّی فارسی!
🔴 جنجال در شورای شهر ارومیه:
چرا زبان فارسی سنگر است؟
✍️ روزنامۀ اینترنتی فراز
آنچه روز یکشنبه (۲۶ اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی) در جلسۀ تودیع و معارفه شهردار ارومیه رخ داد، جلوۀ کوچکی از خواب شومی است که قوم‌گرایان برای آیندۀ ایران دیده‌اند: طردِ زبان ملّی و رسمی از مناسبات اجتماعی و فرهنگی ایران، تعمیق شکاف موجود بین قومیت‌ها با حذف حلقۀ وصل بین آنها و خودی - غیرخودی کردن فضا است.
نمایندۀ مجلس و برخی اعضای شورای شهر ارومیه، جلسۀ تودیع ومعارفه شهردار ارومیه را به نشان اعتراض، تَرک کردند؛ اما نه در اعتراض به مدیریت شهری یا یک تصمیم اقتصادی مجموعۀ شهرداری، بلکه در اعتراض به آذری صحبت‌کردن رییس شورای شهر در یک جلسه رسمی...
در مراسم تودیع و معارفه شهردار ارومیه، «محمد خلیل‌پور»، رییس شورای شهر ارومیه در برابر درخواست سخنرانی به زبان فارسی مقاومت کرد و در نتیجه، «حاکم ممکان»، نمایندۀ ارومیه در مجلس و «صادق توکلی‌مهر» و «ساسان ابراهیم‌زاده»، دو عضو شورای شهر ارومیه این مراسم را به نشانۀ اعتراض تَرک کردند. رسانه‌های محلّی نوشته‌اند وقتی از رییس شورای شهر ارومیه درخواست شده تا به زبان فارسی سخنرانی کند، گفته: «من تُرکم. روزه هستم و نمی‌توانم فارسی صحبت کنم».
مسئولان، آتش‌بیارِ معرکه!
این نخستین بار نبود که چهره‌های سیاسی و مقامات رسمی ارومیه، بر سر زبانی که در یک جلسۀ رسمی به آن صحبت می‌کنند، به اختلاف برمی‌خورند. البته مقاومت این چهره‌ها در برابر به رسمیت شناختن زبان رسمی ایران آنقدر دامنه‌دار بوده که صدای رسانه‌های محلی ارومیه را نیز درآورده است. ریشه این اختلافات، اما با نگاهی به بافت اجتماعی و قومیتی استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه قابل بررسی است. این استان متشکل از "اکثریت آذری‌زبان و اقلیتی بزرگ از کُردزبانان" است. دو گروهی که طی دهه‌های گذشته، به هم‌زیستی اجتماعی مسالمت‌آمیز رسیده‌اند.
سطح تنش‌های قومیتی سال‌های گذشته نگران‌کننده نبوده، اما نشان‌دهندۀ خوابی است که جریان «پان» به نام هویت‌طلبی و به کام تجزیه‌طلبی، برای آیندۀ واحد سیاسی و اجتماعی ایران دیده است. با وجود ایستادگی غالب مردم این منطقه در برابر تلاش جریان‌های پان‌کُرد و پان‌تُرک، مقامات سیاسی استان شمال‌غرب کشور گاه و بی‌گاه، در نقش آتش‌بیار معرکه ظاهر می‌شوند.
سال ۹۸ نیز اتفاقی مشابه با اتفاق اخیر بین یکی از اعضای شورای شهر ارومیه و شهردار وقت رخ داده بود. «خالد حاتمی»، عضو کُردزبان شورای شهر ارومیه از «محمد حضرت‌پور»، شهردار وقت درخواست می‌کند که در جلسۀ رسمی، برابر قانون به جای زبان محلی به زبان فارسی سخنرانی کند. اما حضرت‌پور در پاسخ می‌گوید تسلط کافی برای انتقال مفهوم به زبان فارسی ندارد. او خطاب به عضو وقت شورای شهر می‌گوید: «اگر نمی‌توانی تُرکی حرف بزنی، برو بیرون.» حاتمی نیز در نتیجه به نشانۀ اعتراض جلسه را ترک می‌کند.
در تلۀ این «به» نیفتید!
تأکید بر حق «آموزش زبان مادری»، مطالبه‌ای است که گاه با استناد به اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در فضای رسانه مطرح می‌شود. با این حال جریان قوم‌گرا در تلاش بوده تا با برداشت نادرست از نصِّ صریح قانون، «آموزش به زبان مادری» را به عنوان خواسته‌ای جمعی مطرح کند. این اشتباه پس از سال‌ها تأکید و تصحیح کارشناسان، چنان به کلیشه بدل شده که اخیراً سخنگوی دولت را نیز به دام انداخت.
مطالبۀ «آموزش به زبان مادری» در ظاهر به عنوان یک حق طبیعی و قانونی مطرح می‌شود، اما در واقعیت، در یک بسته‌بندی روشنفکرگونه آموزش زبان ترکی استانبولی به زاده‌های آذربایجان را متصوّر است. نکتۀ قابل توجه دیگری که بار‌ها مورد تأکید کارشناسان و پژوهشگران قرار گرفته این است که اجرای این مطالبه، فرای تن دادن یا ندادن نظام حکرانی به آن، از اساس و در عمل قابلیت اجرا ندارد.
تصور کنید در ارومیه، که مدارس در تمام مقاطع متشکل از دانش‌آموزان آذری‌زبان و کردزبان است، «آموزشِ زبان مادری» و یا حتی «آموزش به زبان مادری» اجرا شود. مطالبۀ این طرح، هدفی جز آن دارد که در نهایت به تفکیک قومیتی مدارس در یک واحد یکپارچه سیاسی بینجامد؟ به زبان ساده‌تر، آنچه روز گذشته در جلسۀ تودیع و معارفه شهردار ارومیه رخ داد، خوابی است که قوم‌گرایان برای آینده ایران دیده‌اند. طرد زبان ملی و رسمی از مناسبات اجتماعی و فرهنگی ایران، تعمیق شکاف موجود بین قومیت‌ها با حذف حلقۀ وصل بین آنها و خودی - غیرخودی کردن فضا است.
به نظر می‌رسد که سطح تنش‌های قومیتی، به ویژه در زمان بی‌ثباتی اقتصادی و سیاسی در کشور، در حال افزایش است و باید در انتظار واکنشِ قاطعِ مقامات و سیاست‌گذاران نشست./ایران دل
🔵🔴 رئیس جمهور یقه چه کسی را بگیرد؟
✍حامد پاک طینت
دیروز در جلسه هیئت دولت طی بحثی که بین رئیس جمهور و وزیر کشاورزی رخ داد موضوع به اینجا ختم شد که ایشان برغم همه تدبیرهایی که قبلا شده برای گرانی های عجیب و غریب پدید آمده این پرسش پرمحتوا را مطرح کرد که "باید یقه چه کسی را بگیرد؟" این نوشته متمرکز بر پیدا کردن عامل اصلی گرانی و ایضا کمک به رئیس جمهور برای پیدا کردن یقه فرد مورد نظر است:
فردی با نام مستعار "د.ف" بر اساس آخرین آمار رسمی از اول امسال تا کنون با ۲۴۹۳ هزار میلیارد تومان درآمد، ۲۶۱۳ هزار میلیارد تومان هزینه کرده است. این فرد با قدرتی لایتناهی اقدام به چاپ ۱۲۰ هزار میلیارد تومان پول نقد از طریق چاپخانه های معتبر کشور برای تامین این کسری نموده است. فرد نامبرده با افتادن روی تمام اقتصاد مملکت همچون یک خرچنگ، اقدام به تاسیس و گرداندن هزاران شرکت اقتصادی در بخشهای مختلف کرده که با بکار گماردن مدیرانی کم بهره از هوش مدیریت و ناآشنا با امور ابتدایی شرکت داری از خاندان دور و نزدیک خود آنها را به زیان دهی به جمع ۱۲۰ هزار میلیارد تومان رسانده که آنرا نیز به روش قبل حل و فصل نموده است.
این فرد اکنون با داشتن ۲۵ میلیون نفر بازنشسته و مستمری بگیر از شرکتهایی که بدلیل ناکارآمدی و نالایقی،ناتوان از پرداخت حقوق به این جمعیت فرهیخته و زحمتکش هستند مجبور به پرداخت دو برابر بودجه خودش و به میزان ۴۸۰ هزار میلیارد تومان از محل جیب مبارک نموده و کل مجموعه را با بحران روزافزون و عمیق مواجه کرده است.
فرد سمی مذکور با نفوذی که در تمام بخشهای پولی و مالی کشور دارد نرخ بهره بانکی را بسیار کمتر از میزان تورم منظور کرده تا از این طریق به خاندان دور و نزدیک خود عنایت و ارادت لازم و کافی برساند، از آن سو با به صرفه نبودن بازگشت اصل و فرع وامها، بانکها را با ۷۰۰ هزار میلیارد تومان کسری مواجه نموده که البته آنرا نیز به روش سنتی حل و فصل نموده است. ناگفته نماند از آنجا که گردانندگان بانکها نیز مورد عنایت و ارادت هستند چندان هم با این میزان کسری مشکلی ندارند چون خود از بهره مندان چنین وامهایی اند تا جایی که حتی بانکداری به پرمنفعت ترین کار کشور تبدیل شده است!
نامبرده با اعمال نفوذ بر قیمت گذاری بنزین، گازوئیل، برق، آب، نان، گاز،... و حتی دلار این عوامل اصلی زندگی و کار را به قیمتهای بسیار نازل تر از واقعی عرضه می کند تا به ظاهر، انسان دوست، مهربان، عاطفی، مردمی و مکتبی به نظر آید و از این طریق شرایط را برای بزرگترین حجم قاچاق کره زمین و به مقصد کشورهای همسایه و غیرهمسایه توسط افرادی که سود واقعی را از این تصمیم می گیرند مساعد نموده است. از سویی کشور را به فقر روزافزون و بحرانی که تمدن ایرانی را تهدید می کند کشانده است. این فرد امسال برای انجام این کار ۷۵۰ هزار میلیارد تومان از منابع کشور را آتش زد که تاکنون ۵۵۰ هزار میلیارد تومان آن پرداخت و مابقی معلوم نیست باید از کجا پرداخت شود.
"د.ف" برای حل و فصل تمام شرایط وخیمی که خلق کرده، اکنون نیاز به چاپ روزانه ۷ هزار میلیارد تومان دارد تا به ظاهر آب از آب تکان نخورد. غافل از اینکه اقدامات او هر دقیقه ۵ میلیارد تومان از ارزش کل پول ملی کاسته و به همین دلیل ساده و مبرهن قیمتها افزایش و منجر به گرانی شده است.
یقه او را محکم بگیرید آقای رئیس جمهور
"د.ف" دولت فخیمه است.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴ساسی و مربیان تربیتی!
✍احمد زیدآبادی
🔹غلامعلی حدادعادل در بارهٔ حاشیه‌های آهنگ سخیف تازهٔ ساسی مانکن گفته است: "زمانی که معاونت پرورشی را منحل کردند، زمینه‌ساز چنین مشکلاتی شدیم. باید ارزش‌های تربیتی و فرهنگی را به مدارس بازگردانیم."
🔹به نظرم آقای حدادعادل معادله را معکوس می‌بیند. این در واقع بسیاری از مربیان تربیتی مدارس بودند که با نوع نگاه خرافی و سطحی خود، بچه‌های ما را بی‌دین و دین‌گریز کردند و زمینه‌ساز گرایش به آثار کسانی چون تتلو و ساسی‌مانکن شدند.
🔹کار بسیاری از این مربیان، ایجاد ترس و وحشت از دنیای پس از مرگ بین بچه‌های بی‌گناه این مملکت و ایجاد مشکلات روانی برای آنها بود.
🔹بخش زیادی از وقت خود من، صرف زدودن خرافات و ترس‌های موهوم از خداوند در ذهن بچه‌هایم شد، یعنی همهٔ آنچه مربیان تربیتی مدارس‌شان با انواع ترفندهای وحشت‌آفرین به آنها القا کرده بودند.
🔹بنابراین، بسیاری از مربیان تربیتی سهمی بزرگ در بی‌اعتبار کردن آموزش‌های اخلاقی و فرهنگی اصیل برای چند نسل این کشور به خود اختصاص داده‌اند و نتیجهٔ کارشان رواج آثاری در حد ساسی و تتلو در بین بخشی از جامعه است.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴اروپا مانند ناپلئون و سلسله مینگ بهای غفلت استراتژیک در برابر روسیه را می‌پردازد؛
🔦تاوان جهل ژئوپلیتیک
شماره روزنامه:۶۲۵۲
تاریخ چاپ:۱۴۰۳/۱۲/۲۶
شماره خبر:۴۱۶۴۰۳۴
✍جو این بِکوُلد/ محقق ارشد مسائل چین
ترجمه: محمدحسین باقی
دنیای‌اقتصاد: اروپا خود را در بزرگترین خطر از دهه۱۹۴۰ به این‌سو می‌بیند. درحالیکه جنگ خون‌بار روسیه در اوکراین وارد چهارمین سال خود می‌شود، تغییر جهت سیاست‌های دولت ترامپ به این معنی است که اروپا ناگهان با احتمال جنگ با روسیه بدون حمایت کامل ایالات‌متحده مواجه می‌شود. واشنگتن اکنون در حال مذاکره مستقیم با مسکو و کی‌یف و بدون مشارکت سایر اروپایی‌ها برای صلح احتمالی است.
همچنین به نظر می‌رسد که واشنگتن مایل به دستیابی به توافقی عمدتا بر اساس شرایط روسیه است. «جو این بِکوُلد»، محقق ارشد مسائل چین در موسسه نروژی مطالعات دفاعی، در مقاله‌ای در «فارن پالیسی» نوشت، علاوه بر این، دولت ترامپ خواستار این است که هرگونه ضمانت امنیتی به اوکراین از سوی کشورهای اروپایی بدون حمایت ایالات‌متحده ارائه شود و این نشان‌دهنده عدم اطمینان درباره تمایل این کشور [ایالات‌متحده] برای پایبندی به تعهدات ماده۵ ناتو برای کمک به دفاع از اروپا در صورت حمله است. این وضعیتی است که نیروهای مسلح اروپا برای پرداختن به آن آمادگی لازم را ندارند. البته اروپایی‌ها می‌توانند این اتفاق را به‌طور کامل به گردن ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بیندازند و بسیاری هم چنین می‌کنند.
اما در آخر، اروپایی‌ها باید بپذیرند که اکنون بهای جهل ژئوپلیتیک خود را می‌پردازند. تاریخ مملو از نمونه‌هایی از چشم‌پوشی و غفلت رهبران از ژئوپلیتیک است که کشورهایشان در نهایت بهای سنگینی برای آن پرداختند. ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه، هنگام حمله به روسیه در سال۱۸۱۲، چالش‌های جغرافیا را نادیده گرفت و تلفات ویرانگر ارتش او در آنجا به شکست نهایی‌اش در نبرد واترلو در سه‌سال بعد کمک کرد. آلمان نازی هم اشتباه مشابهی را مرتکب شد و با حمله به اتحاد جماهیر شوروی در سال۱۹۴۱، سقوط خود را آغاز کرد و خود را در معرض یک جنگ دوطرفه قرار داد.
در سطح استراتژی کلان، سلسله مینگ در چین یکی از مهم‌ترین اشتباهات ژئوپلیتیک تاریخ را هنگامی‌که دریانوردی را در اواسط قرن پانزدهم رها کرد، مرتکب شد. در قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم، چین قدرتمندترین و باشکوه‌ترین ناوگانی را که جهان تا آن زمان به خود دیده بود، به دریا انداخت و کاملا بر مسیرهای تجاری در اقیانوس هند و اقیانوس آرام غربی تسلط داشت. با این حال، از دهه۱۴۳۰ به بعد، درست زمانی که مهارت‌های کشتی‌سازی و ناوبری اروپایی در حال افزایش بود، امپراتوران چین حمایت خود را از کارخانه‌های کشتی‌سازی کاهش دادند و بیشتر تجارت اقیانوسی را ممنوع کردند. در نتیجه، نیروی دریایی اروپا تا پنج قرن آینده بر آب‌های آسیا تسلط یافت.
#آگاهی_بخش
تاوان جهل ژئوپلیتیک
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-5/4164034-%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%87%D9%84-%DA%98%D8%A6%D9%88%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%AA%DB%8C%DA%A9
@bestdiplomacy
🔵🔴 آقا مهدیِ ایران
✍️ دکتر آرش رئیسی‌نژاد
چهل سال پیش در چنین روزی، سردار ایران، مهدی باکری رفت تا سربازانِ وطن را در عملیات بدر نجات دهد. رفت ولی بازنگشت، همچو برادرش، حمید باکری.
رفتند که پیکرش را بیابند، آنان نیز برنگشتند.
دو برادر، دو سردارِ بی‌پیکر؛ همه رفتند و بازنگشتند تا ایران بماند؛ و ایران ماند!
#یاشاسین_ایران
همت باکری و اسکندری که در برابر عراق ایستادند؛
برادران بایندر که در برابر بریتانیا و روس ایستادند؛
خان محمد استاجلو که در برابر عثمانی ایستاد؛
رستم فرخزاد که در برابر اعراب ایستاد؛
آریوبرزن که در برابر اسکندر ایستاد؛
میانشان تفاوتی است؟ خیر؛
چرا که دفاع از #ایران و ایرانیان، اوجب واجبات است!/ایران دل
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴لاوروف بخشی از نامه ترامپ به رهبری را فاش کرد!
وزیر امور خارجه روسیه گفت نشانه‌ها درباره اینکه آمریکا خواستار توافق جدید درباره برنامه هسته‌ای ایران همراه با شروط سیاسی است، نگران‌کننده است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۱ - ۲۳ اسفند ۱۴۰۳
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه در مصاحبه‌ای گفت: «روسیه و شرکایش در مورد برنامه اقدام جامع مشترک درباره موضوع هسته‌ای ایران گفت‌و‌گو کردیم. ما طرفدار بازگرداندن برنامه اولیه‌ای هستیم که آمریکایی‌ها در دوره اول دولت ترامپ از آن خارج شدند. برخی از تماس‌ها در طرف اروپایی وجود دارد.»
به گزارش ایسنا، لاوروف افزود: «ما طرفدار از سرگیری قالبی خواهیم بود که توافق اولیه مورد تایید شورای امنیت که شامل فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایالات متحده، روسیه، چین و ایران است را توسعه داد. خواهیم دید که چطور پیش می رود
وزیر خارجه روسیه تاکید کرد: «اما آنچه نگران‌کننده است این است که نشانه‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه آمریکایی‌ها دوست دارند این توافق جدید با شرط و شروط سیاسی همراه باشد و اصرار دارند که باید ترتیبی قابل راستی‌آزمایی برای ایران وجود داشته باشد که از گروه‌هایی در عراق، لبنان، سوریه و هر جایی حمایت نکند، که فکر نمی‌کنم راه به جایی ببرد.»
لاوروف در مصاحبه‌ای با وبلاگ‌نویسان آمریکایی اندرو ناپولیتانو، لری جانسون و ماریو نوفل افزود: «فکر نمی‌کنم این واقع‌بینانه باشد.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا ایران در مذاکرات صلح اوکراین نقشی دارد یا خیر گفت: «نگاه کنید، همه کشورهای خلیج‌فارس نفوذی فراتر از مرزهای پادشاهی، امارات و شمال آفریقا دارند. آنها تعداد زیادی از برنامه‌های بشردوستانه و اقتصادی را انجام می‌دهند. خیلی واسطه می‌شوند. برای مثال سودان. بحران داخلی سودان به نوعی توسط برخی از بازیگران خلیج‌فارس مدیریت می‌شود؛ بنابراین اینکه بگوییم، همه به جز ایران، این حق را دارند که نفوذ کنند، به نظر من واقع‌بینانه نیست.»/فرارو
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴«آموزش به زبان مادری» کلیدواژه تجزیه است
مجید تفرشی: آموزش زبان مادری در دنیا یک امر کاملا بدیهی و ملی است اما آموزش به زبان مادری یک امر ضدملی، شکست‌خورده و زمینه‌ساز تجزیه است.
برای تماشای فیلم کامل مصاحبه اینجا کلیک کنید
@bestdiplomacy
