اگه کتابی رو که میخوای توی قفسه نمیبینی، بنویسش!📝 گنجینهی توصیههای نویسندگی، ایده، اصطلاحات داستاننویسی، فراخوان ادبی، نقد و... برای نویسندهها.📚 ✒| تبلیغات: @benevis_s_ads ✒| درباره بنویس:️ @benevis_s_in ✒| ارتباط: @TheAdmin_Here
#کتاب 📚
🌀 نام: عروض و قافیه
🌀 نویسنده: سیروش شمیسا
شعر فارسی کلامی آهنگین است و عروض علمی است که از آهنگهای متنوع شعر فارسی بحث میکند. کسی که عروض میداند، شعر فارسی را با آگاهی کامل و به درستی میخواند. ساختار درونی موسیقیایی شعر را به وضوح میبیند. و اگر احیانا خود ذوق شاعری داشته باشد، در ساختن شعر كه يك قطعه کاملا موسیقیاییست دانش و بینشی فراتر خواهد یافت.
در این کتاب علم عروض با شیوهای جدید ارائه شده است.
✏️ @benevis_s
۱✨ توی اتاق بازجویی نشستی. مردی میاد تو و یک مشت عکس قدیمی روی میز میندازه که هرکدوم در مقطع خاصی از تاریخ گرفته شدن. تو توی همهی عکسهایی و بازجو میخواد بدونه کی هستی.
۲✨ به همهی انسانها هنگام تولد فرشتهی نگهبانی منصوب شده، اما بهخاطر مشکلی اداری به تو یک شیطان دادند.
۳✨ وقتی قلب کسی میشکنه توی دنیای واقعی هم ترک و شکافهایی ایجاد میشه. داستان درهی گرند کنیون رو بنویس.
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° دیهیم طلایی
° مردم خوابند
° قلب پنهان
° هوسهای نیمهشبی
✏️ @benevis_s
🖋با چالش تاساندازی داستانی معمایی بنویس!✒️
🎲|• تاس اول شرور داستان رو تعیین میکنه:
۱. شریک
۲. یکی از والدین
۳. مرشد
۴. معشوق
۵. کارآگاه
۶. شخصیت گمنام
🪙|• سکه بنداز:
شیر: یکی میمیره.
خط: تو داستان روح داریم.
✏️ @benevis_s
•[🖋]• سویِ تاریکِ نوشتن!
•[🩸]• در چند پستِ دنبالهدار، از نویسندگانی حرف میزنیم که #خودکشی کردند.
•[📚]• یوکیو میشیما (Mishima Yukio)
🪨• یوکیو میشیما یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم ژاپن بود که سه بار کاندیدای جایزه نوبل شد. نویسندهی آثاری مثل «دریانوردی که از چشم دریا افتاد»، «معبد طلایی»، «برف بهاری» و «آوای امواج» و... بود.
💊• اون به خاطر خودکشی به روش هاراکیری هم شناخته میشه. نقشه خودکشیش رو دستکم از یکسال پیش به دقت آماده کرده بود.
💉• میشیما در دهه ۱۹۶۰ وارد فاز سیاسی زندگیش شد. اون و چهار نفر دیگر فرماندهی رو به صندلی بستند و خواستههاشون رو گفتند. میشیما تلاش کرد سربازها رو به کودتا تشویق کنه، اما مورد تمسخرشون واقع شد.
🥀• او پس از چند دقیقه سخنرانی رو رها کرد و به دفتر فرمانده برگشت و گفت: «فکر نمیکنم حرف مرا درست شنیده باشند». سپس زانو زد و هاراکیری کرد.
📝|• هیچ نویسندهای الگوی دیگران نیست. اگه افکار خودکشی دارین با کسی صحبت کنین، بهویژه روانشناس. ضمناً، هیچچیز درباره نیاز داشتن به توجه، اشتباه نیست.💙💖
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: گوژپشت نتردام
🌀 نویسنده: ویکتور هوگو
داستان گوژپشت نتردام دربارهی عشق و زندگی گوژپشتی به نام کازیمودو و دختر کولی جوانی به نام اسمرالدا است.
ویکتور هوگو در کتاب گوژپشت نتردام، کلیسای نتردام را قهرمان اصلی میداند. زمانی که کتابش انتشار یافت، کلیسا در مرز تخریب شدن بود. بعد از انتشار کتاب، کار مرمت و بازسازی آن به دست دو معمار نامآشنا آغاز شد. بیست و چهار سال بعد، زیبایی نوتردام دوباره به آن برگردانده شده بود.
✏️ @benevis_s
📝|• #پرسش_شما
سلام
من دارم یه داستان مینویسم که هنگام جنگ روایت میشه ؛ بنظرتون چطور میتونم جنگ و تاثیرات مختلفی که روی مردم و کشور و ابعاد گوناگون زندگی میزاره رو به تصویر بکشم؟
🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاهها بنویسید. اگه میخواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
موسیقی شنیدنی فیلم The Godfather، گوشنواز و خاطرهانگیز.🫴🕯
✏️ @benevis_s
◇ چرا آنتاگونیست داستانت اونقدرا ترسناک نیست؟
◇ بخش دوم، پست پایین👇
✏️ @benevis_s
•[📚]• امروز ۲۵ ژانویه، #زادروز رماننویس، مقالهنویس و فمینیست مهم انگلیسیست: «ویرجینیا وولف».
•[📘]• وولف در خانوادهای مرفه متولد شد، در خانه تحصیل کرد، از کتابخانه غنی پدر بهره برد و در سال ۱۹۰۰ نوشتن را بهصورت حرفهای شروع کرد.
•[📒]• او در سالهای بین جنگ جهانی اول و دوم، یکی از چهرههای مهم محافل ادبی لندن محسوب میشد. او با همسرش انتشاراتی به نام هوگارت تاسیس کرد.
•[📙]• وولف در مورد مشکل عدم امکان کارکردن برای زنان بسیار نگاشت، مشکلی که در آن زمان به دلیل عدم پذیرش زنان در آکسفورد و کمبریج شدت یافته بود. او همچنین در رمان به سوی فانوس دریایی به نابرابری موجود در ازدواج والدین خود اشاره میکند. نظرات فمینیستی وی در دهه ۶۰ تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد.
•[📕]• او یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات نوگرا در قرن بیستم و از پیشگامان کاربرد جریان سیال ذهن به عنوان یک ابزار روایی محسوب میشود.
💠• کتاب خانم دلووی
💠• کتاب ارلاندو
💠• کتاب اتاقی از آن خود
💠• خودکشی وولف
💠• نوبل وولف
✏️ @benevis_s
💠چرا آنتاگونیست داستانت اونقدرا ترسناک نیست؟💠
[آنتاگونیست داستان، همون حریفِ شخصیت اصلیه. توضیح کامل در این پست]
💥• آنتاگونیست پیشبینیپذیره.
💥• شرورهای قابل پیشبینی به ندرت ترسناکند. اگر خواننده بتونه هر حرکت و غافلگیری رو حدس بزنه، تنش از بین میره. بهجاش بذارید رفتارهای آنتاگونیست پیشبینیناپذیر و از لحاظ اخلاقی خاکستری باشه. بذارید خوانندخ شک کنه که واقعاً چی میدونه، چقدر میدونه؟
🌵• آنتاگونیست به اندازه کافی در داستان حضور نداره.
🌵• اگر آنتاگونیست فقط گهگاه ظاهر بشه و بیشتر مواقع حضور نداشته باشه، شاید خواننده حس نکنه اون یه خطر واقعیه. آنتاگونیست رو توی داستان حاضر کنید، حتی اگر فقط با شایعه و فلشبک و روایت کارهاش باشه. هرچی بیشتر شخصیت اصلی - و خواننده - حضور و تاثیر آنتاگونیست رو حس کنه، ترسناکتر میشه.
🩸• آنتاگونیست از لحاظ اخلاقی یکدست و بدون ابهامه.
🩸• با آنتاگونیستهایی که شیطان خالصاند و هیچ ویژگی خوبی ندارند، هم سختتر میشه ارتباط گرفت و هم از ترسناک بودنشون کم میشه. معمولاً شروری که برای کارهاش انگیزههای توجیهپذیر و هدفهای قابلدرک داره یا میتونه مهربون باشه، خواننده رو پریشان میکنه، چون مجبور میشه تصورش از خوب و بد رو زیر سوال ببره.
🕯• بهای شکست خاصی وجود نداره.
🕯• اگر آنتاگونیست شما مستقیماً قهرمان داستان یا چیزی که براش ارزشمنده رو تهدید نمیکنه، تأثیرش کم میشه. وقتی آنتاگونیست میتونه شخصاً به پروتاگونیست، عزیزانش یا رویاهاش آسیب بزنه، اوضاع ترسناکتر میشه. بذارید یک درگیری عمیقاً شخصی بین آنتاگونیست و شخصیت اصلی به وجود بیاد تا تهدیدآمیزتر بشه.
•[📚]• ادامه دارد...
✏️ @benevis_s
به این فکر کردم که آنها با اینکه بزرگ شدهاند، انگار در جایی گیر افتادهاند و بعد از آن دیگر به معنای زندگی فکر نکردهاند و وارد روزمرگی شدهاند.
📚| از ترس تنهایی
👤| امیلی گیفین
🔥| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
📝|• #پرسش_شما
من خشکی قلم گرفتم
از اعماق وجودم میخوام که بنویسم اما نمیتونم پاشم برم و بنویسم حتی زمانی که میخوام بنویسم هم بیشتز از سه چهار خط نمیتونم
باید چه غلطی بکنم
🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاهها بنویسید. اگه میخواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
یادآورِ حرفهای ناگفته و خاطرههای دور و محوشده.
موسیقیای آرام و سرد و تنها.
✏️ @benevis_s
چند چالش و #تمرین نویسندگی🌚🌟
🍊• یکی از داستانهای کلاسیک محبوبت رو انتخاب کن و نسخهی امروزیش رو بنویس.
🍏• داستانی که قبلاً نوشتی و زیاد دوست نداشتی رو انتخاب کن، حالا از اول با ژانر دیگهای بنویسش.
✏️ @benevis_s
•[📚]• امروز ۱۳ بهمن، #زادروز «بزرگ علوی» است؛ یکی از پدران داستاننویسی نوین ایران (در کنار صادق هدایت و صادق چوبک).
•[📘]• پدر و مادر علوی از آزادیخواهان دورانِ مشروطه بودند و به دلیلِ فشارهای سیاسی، مجبور شدند خانوادگی به برلین مهاجرت کنند. او نیز در آلمان تحصیل کرد و سپس به ایران بازگشت و در تهران و شیراز تدریس کرد. در کنارِ تدریس به نویسندگی هم میپرداخت.
•[📗]• بسیاری میگویند که شوقِ نویسندگی را صادق هدایت در بزرگ علوی ایجاد کرد. علوی به صادق هدایت نزدیک بود و هردو عضو گروه ربعه بودند.
•[📒]• در اردیبهشت ۱۳۱۶ دستگیر، محاکمه و به جرم پیروی از کمونیسم به هفت سال زندان محکوم شد. دوران زندان تأثیری آشکار بر بخشی از آثارش بهجای گذاشت و او را مبدع ادبیات مدرن داستانی زندان در ایران میدانند.
•[📙]• او پس از آزادی از زندان و انتشار کتابهایش، دوباره به آلمان بازگشت. در سال ۱۳۷۵ در برلین به دلیل سکتهی قلبی درگذشت.
•[📕]• بسیاری بزرگ علوی را در کنارِ نامِ رمانِ «چشمهایش» به خاطر میآورند. این رمان، دربارهٔ رهبر یک تشکیلات زیرزمینی انقلابی و زنی از طبقه مرفه است که به او عشق میورزد.
✏️ @benevis_s
چیزهای جالبی مثل تولد گرفتن، وقتی زمان میگذرد و به سی سالگی نزدیک میشویم، میتوانند اهمیتشان را از دست بدهند.
📚| از ترس تنهایی
👤| امیلی گیفین
🔥| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا
تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا
ایا شاهنشه قاهر چه قحط رحمتست آخر
دمی که تو نهای حاضر گرفت آتش چنین بالا
اگر آتش تو را بیند چنان در گوشه بنشیند
کز آتش هر که گل چیند دهد آتش گل رعنا
عذابست این جهان بیتو مبادا یک زمان بیتو
به جان تو که جان بیتو شکنجهست و بلا بر ما
مولانا🌱
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
آهنگی با رنگوبوی اساطیر مصر🇪🇬
آمنت یا زن پنهان، خدای محافظ و بنیادین جهان در اساطیر مصر است.
✏️ @benevis_s
11🥀| «همیشه تو فکر بودم که چیزایی مثل تو خونریزی میکنن یا نه.»
~•~•~•~•~•~•~•~•~•
2🥀| «من نمیتونم کلمههای خوشگل بگم. امیدوارم بلد باشی چشمهام رو بخونی.»
📚 #Writing_Prompt
✏️ @benevis_s
💠چرا آنتاگونیست داستانت اونقدرا ترسناک نیست؟💠
🐚• آنتاگونیست هیچ قدرت یا تاثیری نداره.
🐚• آنتاگونیستی که نمیتونه بهطرزی واقعگرایانه شخصیت اصلی رو تهدید کنه یا روی اوضاع تاثیر منفی بذاره، به اندازه کافی خطرناک نیست. بذارید آنتاگونیست داستانتون قدرتمند و باهوش باشه تا تهدیدی واقعی محسوب بشه. میتونید بهش قدرت فیزیکی، هوش یا ارتباطاتی بدید که اون رو یک قدم جلوتر میندازن.
🐾• کلیشهها در داستان پرتکرارن.
🐾• آنتاگونیستهایی که کاملاً با کلیشهها تطابق دارن (مثلاً دانشمند دیوانه یا رئیس بیرحم)، ممکنه سطحی و توخالی به نظر برسن. به کلیشههای تکراری تکیه نکنید. ویژگیهای منحصر به فردی به آنتاگونیست بدید که باعث بشن خواننده نتونه رفتارش رو پیشبینی کنه، دربارهش کنجکاو بشه و بیشتر ازش بترسه.
🎭• آنتاگونیست عمیق نیست.
🎭• شخصیتی تکبعدی که هیچ دلیلی برای شرور بودنش نداره، به ندرت حسی در خواننده برمیانگیزه. برای اینکه آنتاگونیست ترسناک بشه، انگیزهها و گذشته و روانش رو بکاوید. خوانندهها از چیزی که میتونن درک کنن اما نمیتونن توجیه کنن، میترسن. چنین شروری احوال خواننده رو آشفته میکنه.
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: اتاقی از آن خود
🌀 نویسنده: ویرجینیا وولف
علاوه بر اهمیت شیوهی نگارشی، این کتاب ویژگیهای منحصربهفردی در نثر مقالهنویسی وارد کرد و خيلیها اين كتاب را شکلدهندهی جریان نظری فمینیستی و به طور خاص نقد ادبی فمینیستی میدانند.
وولف در دفتر خاطراتش دربارهي نوشتن اين كتاب مينويسد: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم، مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع. حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی عمل میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.»
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: خانم دالووی
🌀 نویسنده: ویرجینیا وولف
رمان با ماجرای خانم دالاوی از یک صبح تا شب در لندن شروع شده و در ادامهی داستان با افکار و شخصیتهای دیگر رمان آشنا میشویم. دغدغهی اصلی نویسنده در این کتاب زندگی روزمرهی زنان و مردانی است که در طبقهی اشراف و میتوان گفت قشر مرفه جامعه انگلستان بعد از جنگ جهانی هستند. ویرجینیا وولف این کتاب را با سبک ویژهای نوشته و به موشکافی خیلی دقیق دغدغهی افراد و البته روابط آنها در لندن پرداخته است.
✏️ @benevis_s
◇ چرا آنتاگونیست داستانت اونقدرا ترسناک نیست؟
◇ بخش اول، پست پایین👇
✏️ @benevis_s
۱✨ مرگ توی مراسم خاکسپاری برادر دوقلوت پیداش میشه و میگه: اشتباهی پیش اومد. قرار بود جون تو رو بگیرم.
۲✨ تازه بچهات رو فرستادی مدرسه که یکی در خونه رو باز میکنه. مرد جوانی در زره آهنی با توشهای که روی شونه انداخته روبهروی تو در آشپزخونه زانو میزنه و با اشک در چشمهاش میگه: من برگشتم خونه.
۳✨ اون تصمیم گرفت جروبحثش با همسرش رو ضبط کنه، اما تهش صدای قتل خودش رو ضبط کرد...
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° ای یاسمینبر
° فغانِ بلبلان
° منِ حسرتنصیب
° نیلِ غم
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: آشغالدونی
🌀 نویسنده: غلامحسین ساعدی
در کتاب آشغالدونی داستان جوانی شهرستانی روایت میشود که با پدرش گدایی میکند. راوی و پدرش حین پرسهزدن در اطراف شهر به یک بیمارستان میرسند و آنجا می مانند. پسر وارد محیط بیمارستان می شود و با کارکنان بیمارستان دوست شده و از این راه برای خودش کارهایی پیدا میکند. او بهتدریج بیشتر و بیشتر آلوده میشود و از نوجوانی فقیر به یک تبهکار مبدل میشود...
✏️ @benevis_s
بارنی معمولاً میگفت: «نمیدانیم کجا داریم میرویم، ولی خود رفتن مزه میدهد، مگر نه؟»
📚| قصر آبی
👤| ال. ام. مونتگمری
🔥| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
#تقدیم_نامه های زیبای چند کتاب!🥹
(بخش هشتم)🌿
۵۰-
تقدیم به جنگیدن برای کسی که عاشقشی - از جمله خودت.
۵۱-
تقدیم به همهی زنهایی که بهشون گفتن استانداردهاشون رو پایین بیارن.
امیدوارم این کار رو نکنین.
۵۲-
تقدیم به هرکسی که وقتی اسمش رو توی مایکروسافت وُرد تایپ میکنه یه خط قرمز میاد زیرش.
۵۳-
این کتاب تقدیم میشه به بوسیدن.
۵۴-
تقدیم به هرکسی که زمانی وارد جایی شده و احساس کرده که به اونجا تعلق نداره.
۵۵-
برای هر روح گمگشتهای که فقط یک گوش شنوا نیاز داره.
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
ملایم و آرامشبخش، مناسب استراحت و مطالعه و نوشتن✍🕯✨
✏️ @benevis_s