@bazaryabimodern118 صفحه دکترسبک روح مدرس،مشاوراجرایی، بازاریابی وبرندینگ تلفن 09213163749 www.hassansabokroh.blogfa.com Www.hassansabokroh.blogsky.com Www.hassansabokroh.blog.ir Email:mmodernmarket1987@gmail.com www.Instagram.com/Bazaryabimodern1987
💢چگونه با مشتریمان همدلی کنیم؟
@bazaryabimodern1987
👈به نظر من، مهمترین قانون برای موفقیت در فروش، این قانون به ظاهر ساده است: پایتان را در کفش مشتری بکنید تا بفهمید او در چه شرایطی قرار دارد
👈این استراتژی به استراتژی همدلی با مشتری معروف است که متاسفانه بسیاری از فروشندگان از آن غافل هستند و خیلی راحت میگویند: صادقانه بگویم، به من ربطی ندارد که مشتری در چه وضعیتی قرار دارد یا با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند؛ من که فضول نیستم
👈به نظرتان با چنین روحیه و رویکردی میتوان یک رابطه عمیق با مشتری برقرار و او را تشویق کرد که بارها و بارها از ما بخرد؟
👈برای درک بهتر ضرورت همدلی با مشتری، فرض کنید وقتی حالتان اصلا خوب نبوده و حوصله کارهای خودتان را هم نداشتید، یکی از همکارانتان از شما خواسته تا به او کمک کنید کارهایش را زودتر تمام کند تا بتواند سروقت به خانه برود چون میخواسته با همسرش شام را بیرون بخورند
👈بدون شک، در چنین شرایطی پیش خودتان گفتهاید عجب آدم بیملاحظهای است که متوجه نیست من حوصله هیچ کس و هیچ چیزی را ندارم
👈خیلی وقتها، مشتری هم همین فکر را راجع به ما میکند و پیش خودش میگوید: این فروشنده چرا متوجه نیست من نمیدانم این محصول به دردم میخورد یا نه! یا شرایط خریدن آن را دارم یا نه!
👈مثلا فرض کنید پیش یک مشتری شرکتی رفتهاید و متوجه شدهاید که شرکت مشتری در حال ادغام شدن با یک شرکت دیگر است و همه مدیران شرکت نگران جایگاهشان در آینده هستند شما در این شرایط و بدون توجه به نگرانیهای مشتری، شروع به معرفی محصولتان میکنید. به نظر خودتان آیا میتوانید موفق شوید؟
👈در چنین شرایطی، هیچ مدیری حاضر به گوش دادن به حرفهای یک فروشنده نیست. پس تمام انرژی و زمانی که برای معرفی محصول صرف میکنید، قطعا هدر میرود و شما را به نتیجه دلخواهتان نمیرساند
👈پس همیشه قبل از شروع وظایف اصلیتان مثل معرفی محصول یا چانهزنی در مورد قیمت، تلاش کنید از طریق درک شرایط و وضعیت روحی و روانی مشتریتان، به او احترام بگذارید و سپس سراغ وظایفتان بروید
👈فقط یادتان باشد، منظور از همدلی با مشتری، فضولی، دخالت و امر و نهی کردن نیست، بلکه صرفا ابراز احساسات نسبت به وضعیت و شرایط مشتری است
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ارائه متقاعدکننده
@bazaryabimodern1987
⭕️ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی میشود.
@bazaryabimodern1987
✅بهترین روش فروش، نشان دادن، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است؛ برای مثال میگویید: «این یک نرمافزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن میتوانید همه اعداد کسبوکار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»
✅در ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سوالی است که میتواند بدون متوقف کردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار میدهد. برای مثال:
❇️فروشنده: آیا مایلید این نرمافزار را روی کامپیوتر منزل خود نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح میدهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.
❇️فروشنده: مشکلی نیست. این نرمافزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار میکند و هم روی سیستمهای سرور.
↙️در ارائه فروش قوی و حرفهای، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کردهاند اشاره میشود. داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته، محصول یا خدمت شما را خریدهاند و از نتایج آن راضی هستند.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️قطعی کردن فروش
@bazaryabimodern1987
⭕️قدرتمندترین واژه در فرایند فروش «درخواست» است. افراد زیادی از عدم پذیرش یا شنیدن واژه «نه» در مکالمه فروش هراسانند و به همین دلیل، هیچگاه درخواست نمیکنند.
⬅️دعوت به خرید. شاید سادهترین تکنیک قطعی کردن فروش دعوت به خرید است. وقتی محصول را ارائه کردید، بپرسید: «آیا نگرانی یا سوالی دارید که در موردش صحبت نکرده باشیم؟»
وقتی مشتری میگوید: «نه، فکر میکنم در مورد تمام موارد صحبت شد.» با گفتن جمله: «خوب، پس چرا آن را امتحان نمیکنید؟» مشتری را دعوت به خرید میکنید.
⬅️ میتوانید درباره نحوه تحویل محصول یا خدمت صحبت کنید. بسیاری از مشتریان تنها چیزی که احتیاج دارند کمی تشویق و ترغیب است. وقتی از آنها میپرسید: «اگر علاقهمند هستید، چرا آن را امتحان نمیکنید؟» از شنیدن پاسخ: «حتما، چرا که نه؟» شگفتزده خواهید شد.
✅اگر اعتماد و صمیمیت کافی ایجاد کنید، نیازها را به دقت تشخیص دهید، یک ارائه منفعتمحور شفاف تدارک ببینید و به تمامی اعتراضات مشتری احتمالی پاسخ دهید، فروش خودبهخود به سوی قطعی شدن پیش میرود.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️نقاط قوت کسب و کار خود را در ابتدا بیان کنید
@bazaryabimodern1987
⭕️در حالت کلی مشتریان تمایل دارند در ابتدای تماس خود با کسب و کارها در مورد خدمات و نقاط قوت آنها اطلاعاتی به دست آورند.
🌀بنابراین هنگام برقراری ارتباط با مشتری بهتر است پس از آگاهی از نیازها و ارائه یک سری اطلاعات کلی بهتر است سراغ نقاط قوت و ویژگیها و خدمات منحصر به فرد شرکت خود بروید.
☑️ زیرا این مرحله از ارتباط تاثیر بسیاری در شکلگیری ذهن مخاطب نسبت به برند شما دارد. بنابراین به عنوان یک فرد حرفهای بهتر است مشتری را متقاعد کنید که در تماس با شما بهترین گزینه را انتخاب کرده است.
@bazaryabimodern1987
💢اهمیت مشتری در دنیای امروزی
@bazaryabimodern1987
👈یکی از راههای موفقیت هر کسب و کاری، مشتریمداری و توجه کامل به مشتریان شرکت است. با این حال، بسیاری از شرکتها، به معنای واقعی کلمه متوجه اهمیت مشتری نیستند
👈برای همین، میخواهم با کمک جملاتی از بزرگان کسب و کار، شما را با اهمیت روزافزون مشتری بیشتر آشنا کنم:
✅هدف هر شرکتی، جذب و حفظ مشتری است، چون تنها کار سودآور در هر شرکتی همین کار است (پیتر دراکر)
✅مشتری وفادار و مشتری منتقد، بهترین دوستان هر کسب و کاری هستند (استیو لئونارد)
✅قانون اول: همیشه حق با مشتری است. قانون دوم: اگر مشتری اشتباه میکند، قانون اول را بخوانید (استیو لئونارد)
✅مشتری تنها کسی است که میتواند همه ما را با خرید کردن از رقبایمان، از کارمان اخراج کند (سَم والتون)
✅بهترین راه حفظ مشتریانتان این است که همیشه راهی بیابید که بیشترین منافع را در مقابل کمتری هزینهها به آنان بدهید (جَک وِلش)
✅اگر به مشتریانتان فکر نمیکنید، اصلا فکر نمیکنید (ضربالمثل آمریکایی)
✅اگر مشتریمحور نباشیم، بهترین خودروهایمان هم پشیزی نمیارزند (هِنری فورد)
✅به جای فروش بیشتر، مشتریان وفادارتر و سودآورتری پیدا کنید (کاترین بارچِتی)
✅هر چقدر مشتریان بیشتری را حفظ کنید، باز هم کم است (نایجِر ساندِرز)
✅هدف هر کسب و کاری، پیدا کردن مشتریانی است که با خودشان مشتریان جدیدی میآورند (اُسِریو سینگ)
✅خدمات به مشتری خوب، کمهزینهترین راه موفقیت هر کسب و کاری است (سالی گرونو)
✅ارایه خدمات عالی به مشتری، کار یک واحد نیست، وظیفه همه ماست (شعار هِولت پاکارد)
✅سعی کنید بفهمید مشتری به چه چیزی نیاز دارد و فراتر از آن را به او عرضه کنید. همچنین بفهمید مشتری چه چیزهایی دوست ندارد و از آنها دوری کنید (استیو جابز)
✅بهترین شرکتها، مشتری جذب نمیکنند، بلکه مشتریانشان را به طرفداران دو آتشه تبدیل میکنند (کِن بلانچارد)
✅به جای این که مشتری را به عنوان یک کیف پول ببینیم، باید او را به عنوان یک انسان ببینیم (جان کارلسون)
✅همواره سعی کنید سرسختترین مشتریانتان را راضی نگه دارید، چون بعد از آن راضی نگه داشتن بقیه مشتریان برایتان آسان میشود (ضربالمثل مدیریتی)
✅اگر نمیتوانید لبخند بزنید، فروشگاهتان را باز نکنید (ضربالمثل چینی)
@bazaryabimodern1987
💢معایب مصالحهگری
@bazaryabimodern1987
👈وقتی دو نفر نمیتوانند اختلافاتشان را به طور کامل از بین ببرند و یا حداقل، دامنه اختلافاتشان را کم کنند، معمولا به مصالحه روی میآورند
👈برای نمونه، ممکن است کسی بگوید «نه حرف من، نه حرف تو. بیا به یک راهحل میانه فکر کنیم». در این حالت، این فرد تلاش میکند با طرف مقابل مصالحه کند
👈در چنین شرایطی، فرد بر این باور است که منصفانهترین کار را انجام میدهد، زیرا طرفین مذاکره چیزی از دست میدهند و در مقابل، به بخشی از خواستههایشان میرسند
👈اما حقیقت این است که مهم نیست چقدر این کار منصفانه جلوه میکند، مهم آن است که اصولا مصالحه شیوه خوبی برای مذاکره و به خصوص رسیدن به نتیجه برد-برد نیست
👈برای آن که شما را متقاعد کنم، میخواهم به داستانی که در کتاب مقدس هم آمده، اشاره کنم: دو زن ادعا میکنند مادر یک نوزاد هستند. این دو زن برای حل اختلافشان پیش حضرت سلیمان میروند
👈حضرت سلیمان پیشنهاد میکند که این کودک را به دو نیم تقسیم کنند. او میدانست که مادر حقیقی کودک، دوست دارد فرزندش زنده بماند و هرگز حاضر نیست مرگ او را ببیند
👈البته حق با حضرت سلیمان بود، اما فرض کنید که هر دو زن موافقت میکردند کودک را به دو نیم تقسیم کنند. در این صورت نتیجه مذاکرهشان باخت-باخت بود
👈باید به شما بگویم، متاسفانه مصالحه در بیشتر موارد مثل نصف کردن یک کودک است و مذاکره را به نتیجه باخت-باخت میرساند
👈در حقیقت، وقتی ما و طرف مقابلمان از برخی خواستههایمان چشمپوشی میکنیم، در واقع با هم مصالحه میکنیم و به همین دلیل، به همه خواستههای خود دست نمییابیم که در بلندمدت باعث عدم رضایت ما از مذاکره میشود
👈به همین دلیل است که بهتر است به جای مصالحه، گزینههای بیشتری را برای رسیدن به راهحلی که تمام منافع و خواستههای ما و طرف مقابلمان را برآورده میکند، پیدا کنیم
👈البته شکی نیست که این کار نیازمند تلاش بیشتر است، اما این نکته را هم فراموش نکنید که بسیاری از ما در بیشتر موارد خیلی سریع تصمیم میگیریم که مصالحه کنیم، بدون این که حتی اندکی بکوشیم راهحلی برد-برد بیابیم
👈بنابراین، بهتر است مصالحه را به عنوان آخرین گام عملی و آخرین تیر ترکشمان مورد استفاده قرار بدهیم، نه اولین راهکارمان برای به نتیجه رسیدن مذاکره
@bazaryabimodern1987
🔴▪️نکات(تاثیر زبان بدن در مصاحبه شغلی)
@bazaryabimodern1987
⭕️میانگین زمان یک مصاحبه استخدامی حدود 40 دقیقه است، اما 33 درصد از 2000 مدیر شرکتکننده در یک نظرسنجی اظهار کردند که آنان در 90 ثانیه اول مصاحبه خواهند فهمید که آیا داوطلب را استخدام میکنند یا خیر⁉️
〰در همان نظرسنجی، مدیران اشتباهات زیر را به عنوان دلایل اصلی رد داوطلب برشمردند:
1⃣ 70 درصد اعتقاد داشتند داوطلبان استخدام از نظر ظاهر و پوشش بیش از حد غیررسمی در جلسه مصاحبه ظاهر شدند.
2⃣ 67 درصد گفتند متقاضیان استخدام قادر نبودند تماس چشمی برقرار کنند.
3⃣ 55 درصد به خاطر نحوه از در وارد شدن مصاحبهشونده به اتاق مصاحبه.
4⃣ 47 درصد مدیران ابراز میکردند که داوطلبان استخدام هیچ اطلاعاتی درباره شرکتی که برای مصاحبه آمدهاند نداشتند.
5⃣ 38 درصد مدیران به خاطر کیفیت صدا و میزان اعتماد به نفس و همچنین نداشتن لبخند متقاضی را رد کردند.
6⃣ 33 درصد دلیل رد کردن را نوع نشستن متقاضی هنگام مصاحبه بیان کردند.
7⃣ 26 درصد بد دست دادن متقاضی را دلیل رد شدن میدانند.
8⃣ 21 درصد یکی از دلایل رد شدن متقاضی را دست به سینه نشستن او هنگام مصاحبه عنوان کردند.
@bazaryabimodern1987
💢سادهترین راه شناخت فروشنده موفق از ناموفق
@bazaryabimodern1987
👈بدون شک، سادهترین راه برای تشخیص یک فروشنده موفق از یک فروشنده ناموفق، این است که ببینید فروشنده مدنظرتان چگونه با یک مشتری تعامل میکند. آیا مرتب در حال حرف زدن است و اجازه نمیدهد مشتری حرف بزند؟ یا کم حرف میزند و تلاش میکند مشتری را به حرف بیاورد؟
👈اگر فروشنده مدنظرتان از نوع دوم است، میتواند به یک فروشنده بسیار موفق با نتایجی خیرهکننده تبدیل شود، اما اگر از نوع اول است، خیلی روی موفقیت او حساب نکنید
👈در حقیقت، فروشندگانی که بیشتر زمان یک جلسه را خودشان حرف میزنند، تلاش میکنند قدرتشان را به رخ مشتری بکشند. برای همین به این نوع از فروشندگی اصطلاحا «فروش سخت» یا hard sell میگوییم که معمولا به نتیجه مطلوبی ختم نمیشود
👈در مقابل، فروشندگانی که باور دارند فروشندگی با سخنرانی تفاوت دارد، به جای آن که قدرت و تخصصشان را به رخ مشتری بکشند، او را تشویق میکنند که بیشتر درباره خودش حرف بزند و اطلاعات گستردهتری را ارائه کند
👈برای همین به این نوع از فروشندگی اصطلاحا «فروش نرم» یا soft sell میگوییم که معمولا به نتیجه خیرهکنندهای ختم میشود
👈پس اگر میخواهید در فروشندگی موفق شوید، حتما از رویکرد «فروش نرم» استفاده کنید، چون وقتی مشتری را تشویق میکنید بیشتر حرف بزند، از لابهلای حرفهایش، فرصتهایی را برای متقاعد کردن او به دست میآورید که باورتان نمیشود
@bazaryabimodern1987
💢کارمندانی با خودآگاهی بالاتر پیدا کنید
@bazaryabimodern1987
👈همه میدانیم که افراد مختلف، شخصیتهای متفاوتی دارند. بعضیها آرام و مطیع هستند، بعضی دیگر شلوغ و پرهیجان، برخی خونسرد هستند و برخیها زود جوش میآورند
👈تحقیقات مختلفی که در زمینه شخصیت انسانها انجام شده، نشان میدهد که شخصیت یک فرد از این پنج بُعد تشکیل شده است:
1️⃣برونگرا در مقابل درونگرا
2️⃣موافق جمع بودن در مقابل ناسازگار و مخالف بقیه بودن
3️⃣منطقی و منظم در مقابل غیرقابل پیشبینی و نامنظم
4️⃣با آرامش و اعتماد به نفس در مقابل هیجانی و بدون اعتماد به نفس
5️⃣خلاق، مشتاق و پذیرای تغییرات در مقابل سنتی، پیرو راه دیگران و مخالف تغییرات
👈مطالعات زیادی برای یافتن ارتباط بین این پنج خصیصه و کارآیی شغلی افراد انجام شده است. نتایج این مطالعات نشان میدهد که از بین این ویژگیها، ویژگی منطقی و منظم بودن است که بر روی عملکرد شغلی افراد تاثیرگذارست
👈اشخاصی که منطقی و منظم هستند معمولا افرادی مستقل، قابل اعتماد، محتاط، مراقب، برنامهریز، مرتب، سختکوش و هدفمند هم هستند و برای همین در مشاغل مختلف، از مهندسی و قضاوت گرفته تا مشاغل تکراری مثل پلیس، فروشنده و کارگر، موفقترند
👈پس هنگام انتخاب کارمندان جدید، همواره به این موضوع فکر کنید که آیا این فرد، یک فرد منظم و منطقی است یا یک فرد غیرقابل پیشبینی و نامنظم که نمیتواند احساساتش را کنترل کند
@bazaryabimodern1987
👈 ده اشتباه فاحش در بازاریابی
@bazaryabimodern1987
✍ در شرایط تجاری کنونی، بازاریابی امری ضروری است.
🔹 در صورتیکه روش مناسبی برای بازاریابی انتخاب نکنید به جای سودمند بودن، میتواند زیانبار باشد.
🔹 با دوری کردن از این اشتباهات رایج و معمول، از دامهای بزرگ بازاریابی دوری گزینید.
۱ - نه هدفی، نه توقع و انتظاری
بسیاری از شرکتها در واقع نمیدانند که از بازاریابی چه میخواهند یا انتظارشان از تلاشهای شبانهروزی چیست.
▫️ابتدا اهدافتان را مشخص و تنظیم کنید، سپس، بپذیرید که بازاریابی یک مرحله است.
▫️در پایان، همواره از تناسب مراحل با اهدافتان، اطمینان حاصل کنید.
۲ - نداشتن خرید (buy in)
مجریان، مدیران و کارمندانی که بازاریابی را باور ندارند، به طور جدی میتوانند زیانآور باشند و تمامی مراحل را تحتالشعاع قرار دهند.
▫️خرید (buy in) را با روشن کردن اهداف و مراحل عملیات بازاریابیتان به دست آورید.
۳ - ترس
شرکتها در برخورد با بازاریابی بیشتر دچار ترسی مبهم و نامحسوس میشوند.
▫️آنها نه از خود بازاریابی، که از احتمال شکستشان در بازاریابی واهمه دارند.
▫️این ترس حتی میتواند آنان را از آغاز و ادامه کار باز دارد.
▫️هنگامی که عملیات بازاریابیتان را راهاندازی میکنید، از اینکه بارها و بارها زمین بخورید و موفق نشوید، ترسی نداشته باشید.
۴ - بیتوجهی به آموزش
اگر آموزشهای لازم بازاریابی را در اختیار کارمندانتان قرار ندهید، آنها همچنان بدگمان خواهند بود و این مسئله میتواند به از بین رفتن کل مراحل بازاریابی منجر شود.
۵ - هدر رفتن سرمایه
اجرای عملیات ۵۰ دلاری که از اجزای خوبی برخوردار است، میتواند راهگشاتر از عملیات ۵۰هزار دلاری باشد که به صورت ضعیفی طراحی شده است.
▫️بسیاری از فنون بازاریابی «سنتی»، مانند تبلیغات، نمیتوانند در برآورد و ارزیابی هزینهها نتایج قابل قبولی ارائه دهند.
▫️حداقل دو بار در سال سرمایه بازاریابیتان را ارزیابی کنید.
۶ - اتلاف وقت
اگر در رفتوآمد به گروههای شبکهای هیچگونه تجارت و دادوستدی نمیبینید؛ وقت خود را با رفتن به آنها تلف نکنید.
▫️تمام زمان بازاریابیتان را صرف اثبات ارزشمندی آن کنید، در کنار گذاشتن قسمتهایی که درست عمل نمیکند، تردیدی به خود راه ندهید.
۷ - نداشتن ارتباط
اگر درباره برگزاری یک سمینار مهم به کارمندانتان اطلاعاتی ندادهاید، آن را برگزار نکنید.
▫️در تمامی مسائل و جرئیات بازاریابی، سیاست آزادی بیان را به کار گیرید.
۸ - نداشتن حس مسئولیتپذیری
این مسئله بدترین و بزرگترین اشتباهی است که یک شرکت میتواند مرتکب شود.
▫️داشتن اهداف واقعبینانه و عملکرد سریع برای کسانی که در کار بازاریابی هستند، ضروری است؛ در غیر این صورت شما به مرگ «آری» گفتهاید و هیچچیز را عملی نساختهاید.
۹ - نپرداختن پاداش
اگر در شناسایی و ارج نهادن به مهارتها و تخصصهای بازاریابی کارمندانتان سهلانگاری کنید، محرکهایی که باید به کار گرفته شوند، دچار لغزش میشوند و نتیجهای معکوس در پی خواهند داشت.
▫️راههای موفقیت در بازاریابی را که پایههایی ثابت و استوار دارند، بشناسید.
۱۰ - نداشتن دستنوشته و بیتوجهی به مکتوب کردن کارها
گفتهاند: «هنگامی که کاری نوشته شود، انجام میپذیرد».
▫️همیشه اهداف و طرحهایتان را بنویسید و این احتمال را بدهید که هنگام نوشتن، دیدگاه و چشمانداز شما به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
▫️اینها اشتباهات متداولی هستند که بسیاری از کسبوکارها با آن مواجه میشوند.
▫️با پرهیز از تکرار اشتباهات بازاریابی رقبای خود، از آنان پیشی بگیرید.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️برای شاد کردن همکارانتان تلاش کنید.
@bazaryabimodern1987
🔸وجود اطرافیان شاد در محیط کار باعث شادی شما میشود. هر چه شما به افراد شاد نزدیکتر باشید، درصد بالاتری از شادی و انرژی مثبت ناشی از آن نصیبتان میشود و در نتیجه تداوم یافتن این محیط شاد و پرانرژی است که بهرهوری هم به نحو چشمگیری افزایش مییابد. اگر در اطراف ما افراد شاد حضور ندارند بکوشیم با تشویق دیگران به شاد بودن، بر شادی خودمان بیفزاییم.
🔹راههای زیادی برای شادتر کردن دیگران وجود دارد:
1⃣تعریف و تمجید از آنها
2⃣دادن هدیههای کوچک و نهچندان گرانقیمت
3⃣داستان تعریف کردن
4⃣انجام کار گروهی
5⃣پیشنهاد روشهایی برای مقابله با استرس
6⃣گوش فرا دادن به مشکلات دیگران
🔸وقتی دیگران را به خندیدن و شاد شدن وادار میکنید، به طور غیرمستقیم از او میخواهید از نگرانی و ناراحتی درباره کار و زندگیاش خودداری کند. اگر چنین شود، احساس رضایت و شادکامی شما نیز چند برابر خواهد شد.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️هفتههای تفکر
@bazaryabimodern1987
🔅یکی از کارهای مشهور بیل گیتس «هفتههای تفکر» بود که طی آنها از وظایف کاریاش در مایکروسافت دوری میگزید و به همراه چندین کتاب و قلم و کاغذ به یک کلبه پناه میبرد
هدفش از انجام چنین کاری تفکر عمیق پیرامون مسائل بغرنجی بود که فراروی مایکروسافت قرار داشتند. شاید دقیقا همین کار را در مقرّ مرکزی شرکت هم میتوانست انجام دهد اما با پناه بردن به یک کلبه، تمام حواسپرتکنها را منحرف میکرد و برای تمرکز کردن خود را در موقعیت بهتری قرار میداد.
درست مطابق آنچه جی کی رولینگ نویسندۀ مجموعه داستانهای هری پاتر هنگامی که به هتلی پنج ستاره در ادینبورگ رفت تا آخرین جلد از آن مجموعه را تمام کند، بر زبان راند:
«اگر تغییری بنیادین در فضای معمول کاری خود ایجاد کنید، انگیزه و فرصتهای خود را برای درگیر شدن در کار عمیق افزایش دادهاید.»
™@bazaryabimodern1987
👈 ۳ راه برای خلق عناوین و جملات پر منفعت و مزیتی محصولات:
@bazaryabimodern1987
۱ - احساسیاش کنید!
چرا مردم به چیزی که میگویید باید اهمیت دهند؟
▫️توجهشان را با چیزی که به آنها مربوط است بدست آورید.
▪️احساسات ایده را می فروشد، نه واقعیت.
▪️ایده شما برای مشتری چه کاری میکند؟
▫️از این که از احساسات استفاده کنید نترسید، اغلب انگیزه خرید احساسی بسیار بیشتر از انگیزه خرید منطقی است.
▫️کاربرد کلماتی که به احساسات مربوط میشوند، مانند “مجانی”، “باورنکردنی” و “عظیم” را امتحان کنید.
۲ - کوتاهش کنید!
واقعا کوتاه! یعنی بیشتر از ۱۰ یا ۲۰ کلمه نباشد، (کمتر بهتر است).
▫️یادتان باشد,وقت زیادی ندارید، اگر جمله گزارشی شما طولانی است، مردم از آن عبور خواهند کرد، قبل از این که بخواهند ادامه اش را بخوانند یا بشنوند.
▫️از استفاده کمتر از کلمات نترسید و از این که تمام جزییات محصولتان شاملش نشود؛ بسیار بهتر است که ۳ تا از ویژگی های برترش به خوبی شناخته شود تا همه ویژگی هایش به صورت گذرا خوانده شود.
۳ - از اعداد استفاده کنید!
اعداد اختصاصی بودن را القا میکنند.
▫️اطرافتان را نگاه کنید، عنوانهایی با اعداد بر جهانمان حکمفرماست.
▪️محصولات معتبر برای ورزشکاران حرفهای
▪️سریع ترین مرکز فروش کتاب
▪️محصولی برای افزایش ۵۰% حجم اتاقتان
▫️هر جملهای را که میسازید توسط اطرافیانتان تست کنید.
▪️تحقیق کنید کدامشان بیشترین تاثیر را در فروش دارند؟
▪️بازخورد بگیرید و هرکدام بهتر بود آنرا انتخاب کنید.
@bazaryabimodern1987
💢چرا به مشتریانمان گوش نمیدهیم؟
@bazaryabimodern1987
👈گوش دادن و شنیدن دو عمل کاملاً متفاوتاند. شنیدن یک عمل فیزیکی و ناخودآگاه است، اما گوش دادن یک عمل ذهنی و خودآگاه است
👈هنگام شنیدن، گوشهای ما امواج صوتی محیطی که در آن قرار داریم را به صورت خودکار جذب میکنند و به مغزمان میفرستند ولی در اکثر مواقع مغزمان هیچ واکنشی به امواج دریافتی نشان نمیدهد
👈پس نمیتوانیم بگوییم چون گوش و مغزمان توانایی شنیدن دارند، در حال گوش دادن هستیم
👈به همین دلیل است که یکی از شکایتهای رایج بین مشتریان این است که فروشندگان اصلاً به حرفشان گوش نمیدهند و فقط حرفشان را میشنوند
👈اما چرا فروشندگان به حرفهای مشتریان گوش نمیدهند و فقط آن را میشنوند؟ در پاسخ میتوانیم بگوییم:
1️⃣فروشنده هیچ اهمیتی به مشتری نمیدهد و در نتیجه حرفهای او را بیارزش میشمارد
2️⃣فروشنده یک فرد خودخواه است و فقط به نظرات و ایدههای خودش اهمیت میدهد
3️⃣گوش دادن مستلزم تمرکز ذهنی است که متاسفانه اکثر فروشندگان فاقد چنین تمرکزی هستند در نتیجه فقط ادای گوش دادن را در میآورند
4️⃣فروشنده نمیداند که چگونه باید به حرفهای مشتری گوش بدهد
5️⃣فروشنده به دلیل شخصیت سلطهجویی که دارد، فقط میخواهد خودش حرف بزند، نه دیگران
6️⃣فروشنده صرفاً به جملاتی که مشتری میگوید، گوش میدهد و به زبان بدن مشتری اهمیتی نمیدهد
7️⃣فروشنده تصور میکند اطلاعات و دانش بیشتری دربارۀ موضوع مورد بحث دارد و در نتیجه حرفهای مشتری را خستهکننده میداند
8️⃣فروشنده تصور میکند حرفهای این مشتری هم شبیه حرفهای بقیه مشتریان است و در نتیجه همۀ حرفهای مشتری را از قبل میداند
9️⃣فروشنده به جای آن که به حرفهای مشتری گوش کند، در حال آماده کردن پاسخ به او است
👈برای همین، اگر میخواهیم به یک فروشندۀ موفق تبدیل شویم، باید این قبیل رفتارها را کنار بگذاریم و به جای آن بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، سطح تحصیلات، تجربه و سایر ویژگیهای مشتری، با اعماق وجودمان به حرفهای زبان و بدن مشتری گوش بدهیم
@bazaryabimodern1987
🔴▪️برای داشتن فن بیان حرفه ای چه بگوییم؟ چه نگوییم؟
@bazaryabimodern1987
⭕️داشتن فن بیان حرفه ای برای یک کارآفرین مهارت خیلی مهمی است! با فن بیان قوی ، تاثیرگذار و کاریزماتیک باشیم.
1️⃣اگر در اداره باهمکارمان صحبت میکنیم
نگوییم «گزارش رو برام بفرست»، بگوییم «امکانش هست گزارش رو برام بفرستی»
2️⃣اگر نیاز داریم که چند دقیقه تنها باشیم،
به اطرافیان نگوییم « تنهام بذار» بگوییم« میتونم چند دقیقه تنها باشم؟»
3️⃣اگر خواستیم اشتباه کسی را به او یادآور شویم، نگوییم «تو اشتباه میکنی» بگوییم « به نظر میاد اشتباهی پیش اومده»
4️⃣ اگر از کسی درخواست شماره داریم
نگوییم «شمارتو بهم بده » بگوییم « امکانش هست شمارتو داشته باشم»
@bazaryabimodern1987
🔴▪️تشخیص دقیق نیازها
@bazaryabimodern1987
⭕️بسیاری از مشتریان وقتی با شما صحبت میکنند نمیدانند نیازی دارند که برآوردن آن از عهده محصول یا خدمت شما ساخته است.
⬅️وقتی با مشتری صحبت میکنید، ممکن است نیازی داشته باشد که مشخص، نامشخص یا غیرواقعی باشد. اگر نیاز مشخص باشد، ممکن است مشتری روش دقیق برآورده کردن آن را بداند یا نداند. ممکن است نیاز واقعی او با آنچه فکر میکند نیاز دارد، بسیار متفاوت باشد.
⬅️اگر نیاز نامشخص و مبهم باشد، شما و مشتری تنها از طریق معاینه و تشخیص میتوانید نیازهای موجود را به دقت بشناسید و روش برآورده کردن آنها به وسیله محصولات و خدمات خود را مشخص کنید.
⬅️در بسیاری از موارد، مشتری ممکن است فکر کند نیازی دارد، در حالی که شرایط او واقعا رضایتبخش است. او به محصول یا خدمت شما احتیاجی ندارد و کار شما به عنوان فروشنده حرفهای آن است که این موضوع را به او گوشزد کنید.
⬅️پرسیدن سوالات مختلف کلی و جزئی و گوش سپردن به پاسخ آنها، روش دقیق تعیین نیازها است. پر درآمدترین فروشندهها، سوالات خود را از قبل به دقت آماده میکنند، آنها را یاداشت کرده و به ترتیب میپرسند.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️مشتری احتمالی مناسب ویژگیهایی دارد که میتوان آنها را اینگونه طبقهبندی کرد:
@bazaryabimodern1987
🔰 زمانبندی: مشتری احتمالی نیازی واقعی دارد که توسط محصولات و خدمات شما برآورده میشود و هماکنون این نیاز وجود دارد.
🔰مشکل: مشتری احتمالی مشکلی شفاف و مشخص دارد که محصول و خدمت شما آن را حل میکند.
🔰 ارزش: مشتری احتمالی هدف مشخصی دارد که با کمک محصولات و خدمات شما با هزینهای بسیار کمتر از ارزش خود هدف، میتواند به آن دست یابد.
🔰درد: مشتری ناراضی است یا ناخرسندیهایی دارد که برطرف کردن آنها از عهده محصولات و خدمات شما ساخته است.
🔰 نتیجه: مشتری احتمالی نیازی دارد یا میخواهد به نتایج مشخصی دست یابد و محصولات و خدمات شما باعث میشود که سریعتر، بهتر و ارزانتر به آن نتیجه دست یابد و بدون استفاده از این محصولات و خدمات چنین امکانی برایش میسر نمیشد.
↙️شفافیت مهمترین عامل در هر شرایطی است. هم شما و هم مشتری احتمالی باید به وضوح بدانید که چه نیاز، مشکل، هدف، نتیجه یا دردی وجود دارد و چرا محصول یا خدمت شما روشی مقرونبهصرفه برای مواجهه با آنها است.
@bazaryabimodern1987
🔴▪️به پایان مکالمات دقت کنید
@bazaryabimodern1987
⭕️همیشه سعی کنید طوری نیازهای مشتری را برطرف کنید که در پایان مکالمه، جملهی "خب، خیلی ممنونم. من دیگر مشکلی ندارم" را از زبانش بشنوید.
✅ برای مثال میتوانید مکالمه خود با مشتری را به شکل زیر به پایان ببرید:
🔸بسیار عالی. خیلی خوشحالم که توانستم مشکل شما را برطرف کنم. اگر مشکل دیگری وجود دارد خوشحال میشوم که به شما کمک کنم.
❇️شاید باورتان نشود، اما بسیاری از مشتریان تا قبل از اینکه در مورد مشکلات دیگر از آنها سوال نشود، پرسش خود را مطرح نمیکنند. عبارت "خوشحالم میشوم به شما کمک کنم" باعث میشود مشتری احساس بدی بابت سوالهای خود نداشته باشند.™
@bazaryabimodern1987
💢مخاطبانتان را درگیر کنید
@bazaryabimodern1987
👈در روانشناسی اصلی داریم به نام «اصل درگیری» که طبق آن، انسانها وقتی با چیزی عملا درگیر میشوند، به آن بیشتر علاقهمند میشوند و نسبت به آن احساس تعهد بیشتری پیدا میکنند
👈به همین دلیل است که یکی از بهترین راههای متقاعدسازی، درگیر کردن طرف مقابلمان است، حتی اگر این درگیر شدن و مشارکت کردن، بسیار جزیی باشد
👈برای درگیر کردن مخاطبانمان میتوانیم از این پنج استراتژی استفاده کنیم:
1️⃣درگیری شناختی
👈وقتی فرد در مورد موضوعی فکر میکند یا آن را تجزیه و تحلیل میکند، دچار درگیری شناختی میشود و گوشهای از ذهنش را به موضوع مدنظر ما اختصاص میدهد
👈برای مثال، وقتی مدیری از زیردستانش میخواهد راجع به موضوعی فکر کنند و به او مشورت بدهند، از استراتژی درگیری شناختی کمک گرفته است
2️⃣درگیری عاطفی
👈وقتی موضوعی برای فرد جالب توجه باشد، به آن علاقهمند میشود و درگیری عاطفی با آن پیدا میکند. این نوع درگیری باعث نوعی دلبستگی و وابستگی فرد به موضوع میشود
👈برای مثال، مدیری که تلاش میکند اهمیت یک موضوع و تاثیر آن بر آینده شغلی و زندگی شخصی کارمندان را توضیح بدهد، تلاش میکند آنها را از نظر عاطفی درگیر کند
3️⃣درگیری اجتماعی
👈درگیری اجتماعی در اثر ارتباط با افراد پیرامون یک موضوع مشخص به وجود میآید. برای این نوع درگیری، فرد باید با افراد دیگری، فعالیتهای مشترکی مثل همفکری، ایدهیابی و غیره را انجام بدهد
👈مثلا وقتی مدیر یک واحد از کارمندانش میخواهد یک گروه داخلی برای یافتن ایدههای جدید تشکیل بدهند و هر هفته حداقل دو ساعت با هم راجع به موضوع فکر کنند، کارمندانش را از انظر اجتماعی درگیر کرده است
4️⃣درگیری فرآیندی
👈وقتی که فرد در انجام کاری مشارکت میکند، درگیری فرایندی رخ میدهد
👈برای مثال، مدیری که افراد مخالف یک محصول یا کمپین جدید را در عرضه آن محصول جدید به بازار یا اجرای آن کمپین جدید درگیر میکند و به آنها مسئولیت میدهد، در حال اجرای استراتژی درگیری فرآیندی است
5️⃣درگیری در تغییر
👈همیشه افراد زیادی در مقابل تغییر و اصلاح مقاومت میکنند. یکی از بهترین راهها برای کاهش مقاومت آنها، درگیر کردن ایشان در فرایند تغییر و تحول است
👈برای مثال، مدیری که از مخالفان یک طرح نظرخواهی میکند و یا از آنها میخواهد معایب طرح را پیدا کنند، در حال درگیر کردن آنها در تغییر است
@bazaryabimodern1987
💢در کارهای خیریه شریک شوید
@bazaryabimodern1987
👈بازاریابی و فروش اغلب اوقات با فریبکاری مردم برای پول گرفتن از آنها شناخته میشود. این در حالی است که بازاریابها خودشان را کسانی میدانند که محصولات مورد نیاز مردم را به آنها معرفی و ارائه میکنند
👈اگر چه بازاریابها و فروشندگان مدام ادعا میکنند که خواستهها و نیازهای مشتریان را بر هر چیزی اولویت میدهند، اما این بدان معنا نیست که مادر تِرِزا هستند
👈به بیان دیگر، در جهانی که هر کسی به فکر منافع خودش است، ما بازاریابها و فروشندگان هم باید به این موضوع فکر کنیم که چگونه میتوانیم مشتریانمان را تشویق کنیم پولشان را به ما بدهند، نه به رقبایمان؟
👈یکی از بهترین راهها برای آن که هم خودمان را از اتهام فریبکاری مبرّا کنیم و هم مشتریانمان را تشویق کنیم به جای رقبا از ما بخرند، بازاریابی خیریهای است. یعنی محصول و برندمان را به یک فعالیت خیریهای متصل کنیم
👈فروشگاههای زنجیرهای تِسکو نمونه خوبی در این زمینه هستند. این شرکت از سال 1992 از استراتژی بازاریابی خیریهای استفاده میکند و در آن به ازای هر 10 دلاری که مشتریان از فروشگاههای شرکت خرید میکنند، یک کوپن ویژه میدهد
👈مشتریان میتوانند این کوپنها را به هر مدرسهای که دلشان میخواهد، بدهند تا آن مدرسه، با مراجعه به یکی از فروشگاههای تِسکو، لوازم مورد نیازش را بخرد
👈تِسکو با اجرای این استراتژی، تا کنون بیش از 100 میلیون دلار به مدارسی که خود مشتریان آنها را انتخاب کردهاند، کمک کرده است
👈این استراتژی، مزیتهای فراوانی برای تِسکو به دنبال داشته که مهمترینشان عبارتند از:
1️⃣مشتریان بیشتری را جذب تِسکو کرده است، به خصوص مشتریانی که انسانهای شریفی هستند و شرکت میتواند روی آنها حساب کند
2️⃣تِسکو منافع زیادی را برای جامعهای که در آن حضور دارد، خلق کرده است
3️⃣تِسکو یک چهره انسانی و مثبت از خود به نمایش گذاشته است
4️⃣چون این مشتریان هستند که مدارس را انتخاب میکنند، تِسکو تقریبا مطمئن است که پول به نیازمندترین مدارس میرسد
5️⃣مشتریان تشویق میشوند با خریدن بیشتر و مستمر از تِسکو، به مدرسه مدنظرشان بیشتر کمک کنند. این کار هم به نفع تِسکو است و هم به نفع مدارس محروم
6️⃣تِسکو به کارمندانش هم روحیه و انگیزه میدهد که در یک شرکت خیریهای کار میکنید که میخواهد مدارس محروم را توسعه بدهد
@bazaryabimodern1987
🔴▪️سعی کنید بفهمید چرا بعضی از مشتریها شرکت شما را رها میکنند
@bazaryabimodern1987
⭕️مشتریها بدون دلیل نمیروند، پس به دنبال یافتنِ دلیل اصلی این مسئله باشید که چرا مشتری خاصی شرکت شما را رها کرده است. با خودتان صادق باشید. تحلیل قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها (SWOT) را انجام بدهید و بررسی کنید:
🌀چرا محصول یا خدمات شما دیگر برای آن مشتری، بالاترین ارزش را ندارد؟
🌀ضعفهای شرکت، بهویژه با توجه به تغییرات بالقوهی ایجاد شده در بازار، چیست؟
🌀آیا شما در قیمتگذاری و سطح خدمات، بهروز ماندهاید؟
🌀آیا بازار فراتر از ظرفیت شما برای رقابتی ماندن، حرکت کرده است؟
🌀رابطهی شما با مشتری چگونه بوده است؟
🔰برای یافتن پاسخهای اساسی، به دقت وضعیت شرکت خود را بررسی کنید. اگر نمیتوانید بیطرفانه پاسخ بدهید، از کسی بپرسید که در تیم کاری مربوط به آن نبوده است. این کار نه تنها نخستین گامِ مهم، برای بازگرداندن مشتریهایتان است، بلکه برای اطمینان یافتن از اینکه مشتریان
@bazaryabimodern1987
💢جوسازی در بازاریابی
@bazaryabimodern1987
👈جوسازی (Atmospherics)، عبارت است از بکارگیری عوامل محیطی مثل چیدمان، رنگبندی، عطر، صدا و غیره برای تشویق و تحریک مشتریان به خرید محصول مورد نظر در یک فروشگاه
👈برای مثال، چیدن محصول در قفسهای مجزا و متفاوت، نصب تابلوی قیمت متفاوت از بقیه تابلوهای قیمت، پخش بوی محصول در داخل فروشگاه، پخش موسیقی مرتبط با نوع محصول و غیره، جزئی از تکنیکهای جوسازی به حساب میآیند
👈مثلا یکی از شرکتهای تولیدکننده غذای آماده در آمریکا توانست با کمک یک تکنیک بسیار ساده جوسازی، میزان فروشش را بیش از دو برابر کند
👈این شرکت تنها کاری که کرد این بود که تابلوی قیمت محصولاتش را بر اساس رنگبندی مورد علاقه اسپانیاییتبارها و با زبان اسپانیولی طراحی کرد و در تمام فروشگاههای واقع در محلههای اسپانیاییتبارها نصب کرد
@bazaryabimodern1987
💢دایره لغاتتان را افزایش بدهید
@bazaryabimodern1987
👈کلمات، مهمترین ابزارهای یک فروشندۀ حرفهای هستند. ما به عنوان فروشنده باید بتوانیم با کمک کلمات:
🔹تصاویری را برای مشتری توصیف کنیم
🔹برای مشتری داستانسرایی کنیم
🔹منافع و مزایای محصولمان را بدون آن که مشتری خسته شود، توصیف کنیم
🔹روی مشتری اثر بگذاریم
🔹مشتری را به وجد بیاوریم
🔹مشتری را متقاعد کنیم که خریدن محصولمان به نفع او است
👈برای انجام تمام این کارها به لغات و کلمات اثرگذار نیاز داریم. با این حال، بسیاری از فروشندگان، دایرۀ لغات بسیار محدود و ضعیفی دارند و در نتیجه نمیتوانند برای موقعیتی که در آن قرار دارند، یک واژۀ مناسب پیدا کنند
👈در مقابل، فروشندگان موفق، به دلیل مطالعات گسترده و مستمری که دارند، به خوبی میتوانند برای هر موقعیت، در هر زمان و برای گفتگو با هر فردی، واژگان مناسب و اثرگذاری را بکار بگیرند
👈فروشندگان موفق هنگام استفاده از واژگان مورد نظرشان به این نکتۀ بسیار مهم هم دقت میکنند که آیا طرف مقابل ما میتواند مفهوم این واژه را درک کند؟
👈به بیان دیگر، منظور از دایرۀ واژگانی قوی و گسترده، استفاده از کلمات پیچیده و فنی نیست، بلکه به معنای استفاده از کلمهای جذاب، مودبانه، موقر و اثرگذاری است که آن را با توجه به موقعیت، زمان، موضوع مورد بحث و فرد مقابلمان انتخاب میکنیم و با کمک آن کلمه، احساسات، نگرش، ایده و نظرمان را به صورت کاملاً شفاف برای طرف مقابلمان بازگو میکنیم
👈دایرۀ لغات شما چگونه است؟ آیا میتوانید برای توصیف یک موضوع، از کلمات گوناگونی استفاده کنید یا مرتب از یک سری واژگان یکسان و مشابه استفاده میکنید و با این کارتان، مشتری را خسته میکنید؟ اگر پاسختان مثبت است، پس باید با کمک این قبیل روشها، دایرۀ لغاتتان را گسترش بدهید:
1️⃣جدول حل کنید
2️⃣تا میتوانید مقالات مرتبط با کسب و کارتان را بخوانید
3️⃣از خواندن داستان و رمان غافل نشوید
4️⃣هر روز یک واژۀ تخصصی جدید یا یک واژۀ ادبی جدید یاد بگیرید
5️⃣دفترچهای درست کنید و در آن اشعار، ضربالمثل، داستان و جملات کوتاه جالبی که میشنوید یا میخوانید را بنویسید و آنها را مرتب مرور کنید
@bazaryabimodern1987
🔴▪️مثبت سخن بگوییم...
@bazaryabimodern1987
1⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که درخواست کمک میکنم بگویید متشکرم که کمکم میکنید.
2⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که دیر پاسخ شما را میدهم، بگویید متشکرم از اینکه برای پاسخ من شکیبا بودید.
3⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که پرحرفی میکنم بگویید که متشکرم از اينکه به حرفهای من گوش دادید.
4⃣به جای اینکه بگویید ببخشید که بد خلق بودم، بگویید متشکرم که با من وقت گذراندید.
@bazaryabimodern1987
💢از رهبران ایده کمک بگیرید
@bazaryabimodern1987
👈بازاریابی و معرفی یک محصول جدید، همیشه مشکل بوده و هست چون بیشتر مردم هنگام مواجهه با یک محصول جدید، وقت و انرژی زیادی برای ارزیابی آن اختصاص نمیدهند و در نتیجه، در اغلب مواقع، محصول جدید بدون این که بتواند توجه مردم را جلب کند، فراموش میشود
👈به همین دلیل است که جلب توجه مشتریان به محصول جدید، سختترین بخش از یک پروژه معرفی محصول جدید به بازار است
👈برای این منظور یا باید کاری کنیم که مشتریانمان محصول جدید را برای یک بار امتحان کنند، که خود این کار، یک کار سخت و پرهزینه است. یا باید از رهبران ایده یا همان اینفلوئنسرها کمک بگیریم
👈برای مثال، تولیدکنندگان نوشیدنی نمونه جدید نوشیدنیهایشان را به گارسونهای رستورانها میدهند، چون مشتریان فکر میکنند که گارسونها بهتر میدانند که کدام نوشیدنی بهتر است
👈به همین دلیل، تشویق گارسونها به نوشیدن یک نوشیدنی جدید و پیشنهاد آن به مشتریان رستورانهایشان، یکی از بهترین استراتژیهای بازاریابی برای عرضه آن نوشیدنی جدید به بازار است
👈بهترین مثال در این زمینه، شرکت هاگن-دازِس، محبوبترین تولیدکننده بستنی در دنیاست که از ابتدا روی عرضه بستنیهای لوکس و گران قیمت تمرکز کرده است
👈هاگن-دازِس برای جا انداختن برندش در بازار، از هر دو مسیر برندسازی یعنی «تجربه کردن مشتریان» و «استفاده از اینفلوئنسرها» استفاده کرد
👈برای مثال، شرکت نمونههای رایگان بستنی را در رویدادهایی مثل مسابقات تنیس ویمبلدون توزیع میکرد تا ثروتمندان به عنوان مشتریان هدف اصلی شرکت، بتوانند محصولات آن را امتحان کنند
👈از سوی دیگر، وقتی میلیونها نفر از طریق تلویزیونهایشان میدیدند افراد ثروتمند در حال خوردن بستنیهایی به نام هاگن-دازِس هستند، اندک اندک به آن بستنی علاقهمند میشدند و از آنها الگو میگرفتند
@bazaryabimodern1987
💢کانال ارتباطی طرف مقابلتان را کشف کنید
@bazaryabimodern1987
👈همه ما برای درک محیط اطرافمان از ترکیب سه حس بینایی، شنوایی و لامسه کمک میگیریم، ولی معمولا برای هر فرد، یک حس غالب وجود دارد که از آن، بیشتر از سایر حواس استفاده میکند
👈برای مثال، گروهی را در نظر بگیرید که به همراه هم یک فیلم را تماشا کردهاند. بعد از تماشای فیلم، برخی از این گروه، موسیقی فیلم را به خوبی به یاد میآورند، برخی دیگر، صحنههای مختلف فیلم و جلوههای ویژه آن را به خاطر میآورند و بعضی دیگر هم بیشتر تحت تاثیر حال و هوای عمومی فیلم قرار گرفتهاند
👈دسته اول را اصطلاحا افراد شنیداری، دسته دوم را افراد دیداری و دسته سوم را افراد لمسی مینامیم و برای تاثیرگذاری روی آنها باید از حواس غالبشان کمک بگیریم
👈به همین دلیل، اگر در ارتباط با هر فرد، از کانال حسِ غالب او استفاده کنید، ارتباطتان با او موثرتر خواهد بود و بیشتر میتوانید روی او اثر بگذارید
👈اما چگونه میتوانید تشخیص دهید که مخاطب شما به کدام یک از این سه دسته تعلق دارد؟ برای این منظور میتوانید از این سه روش استفاده کنید:
1️⃣لحن کلام و ظاهر طرف مقابل:
👈افراد دیداری معمولا با قامت راست راه میروند، سرشان را بالا نگه میدارند، نفسهای عمیق میکشند، با سرعت صحبت میکنند و در انتخاب کلماتشان دقت چندانی به خرج نمیدهند
👈افراد شنیداری معمولا سرشان را به یک طرف کج میکنند، هنگام نشستن به یک طرف لم میدهند، آرام، آهنگین و حساب شده حرف میزنند و در انتخاب کلماتشان دقت میکنند
👈افراد لمسی صدای عمیقی دارند، بین گفتارشان مکثهای طولانی میکنند، بدن آنها به جلو خم شده و وقتی در ذهنشان به دنبال مطلبی هستند، به زمین نگاه میکنند
2️⃣جهت حرکت چشمهای طرف مقابل
👈در این روش ابتدا سوالی در مورد یکی از تجربیات طرف مقابل میپرسیم. مثلا میپرسیم: آخرین بار تعطیلات به کجا سفر کردید؟
👈قبل از این که فرد به سوال ما پاسخ بدهد، به خاطراتش رجوع میکند و در این هنگام، چشمان وی به سمت خاصی منحرف میشود
👈اگر چشمان طرف مقابل به سمات بالا حرکت کرد، به احتمال زیاد یک فرد دیداری است. اگر چشمان او به طرفین حرکت کرد، به احتمال زیاد یک فرد شنیداری است. و اگر به سمت پایین حرکت کرد، به احتمال زیاد یک فرد لمسی است
3️⃣تکه کلامهای طرف مقابل
👈افراد دیداری معمولا از این تکه کلامها استفاده میکنند: به وضوح دیده میشود؛ تمرکز کردن؛ روشن شدن؛ تصور کردن؛ نمایش دادن؛ مبهم بودن. مثلا میگویند: من به راحتی تصور میکنم که شما در چه موقعیتی هستید
👈افراد شنیداری معمولا از این تکه کلامها استفاده میکنند: گوش دادن؛ فریاد زدن؛ صحبت کردن؛ گفتن؛ بحث کردن؛ هم صدا. مثلا میگویند: من سراپا گوش هستم
👈افراد لمسی هم معمولا از این تکه کلامها استفاده میکنند: در تماس بودن؛ احساس کردن؛ فشار آوردن؛ تحت فشار بودن. مثلا میگویند: من کاملا احساسات شما را درک میکنم
@bazaryabimodern1987
👈 از تبلیغات نترسید!
@bazaryabimodern1987
✍ از این بترسید که دیده نشوید و رفته رفته فراموش شوید همه چیز تبلیغات نیست ولی بدون تبلیغات دیده نخواهید شد.
🔹 به مرور زمان کسانی که عملا در مقابل شما حرفی برای گفتن ندارند، جای شما را خواهند گرفت.
🔹 تبلیغات اگر هدفمند و هوشمند انجام شود، هزینه نیست بلکه نوعی سرمایه گذاری است.
🔹 هنری فورد می گوید:
وقتی برای صرفه جویی در پول، تبلیغات را متوقف کنید مانند این میماند که برای صرفه جویی در وقت و زمان، ساعت تان را از کار بیاندازید.
🔹 از تبلیغات غافل نشوید.
@bazaryabimodern1987
👈 ١٢ گام بازاریابی و فروش
@bazaryabimodern1987
١ - برنامه ريزى وآمادگى جهت فروش
٢ - ورود به فروشگاه
٣ - معرفى خود و شركت
٤ - برقرارى ارتباط با مشترى
٥ - بررسى مشكلات احتمالى مشترى
٦ - بازرسى چشمى وگرفتن موجودى
٧ - بررسى كالاى رقبا
٨ - سفارش گيرى
٩ - ويزيت مجدد
١٠ - قطعى كردن سفارش
١١ - استفاده از ابزار تبليغاتى و چيدمان
١٢ - ارتباط مجدد با مشترى( خروج از فروشگاه)
@bazaryabimodern1987
🔴▪️ترفندهاى جذب مشترى
@bazaryabimodern1987
1⃣برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید. اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد.
2⃣پس از بروز مساله (از نظر ارتباط با مشتری) هر چه سریع تر آن را حل کنید.
3⃣همیشه حالت برد برد را با مشتری به وجود بیاورید.
4⃣همیشه حق با مشتری نیست ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است.
5⃣مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت.
6⃣فراموش نکنیدکه مشتری حق انتخاب دارد.
7⃣برای پی بردن به خواست مشتری به حرفهای او گوش فرا دهید.
8⃣درباره خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید.
9⃣خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید.
@bazaryabimodern1987
💢تبلیغات بازی
@bazaryabimodern1987
👈تبلیغات بازی (Advergaming)، یک بازی کامپیوتری، موبایلی یا اینترنتی است که توسط یک برند مشخص طراحی و عرضه شده یا در آن، از محصولات یک برند مشخص استفاده شده است
👈برای مثال، بازی کامپیوتری پپسی مَن، یکی از نخستین تبلیغات بازیهای جهان بود که توسط پپسی طراحی و به بازار عرضه شد و تاثیر بهسزایی روی افزایش شهرت و محبوبیت برند پپسی گذاشت
👈یا به عنوان مثالی دیگر، شرکت فولکس واگن برای تبلیغ خودروی Polo خود تبلیغات بازی مشهوری به نام Polowers را طراحی و به بازار عرضه کرد
👈تبلیغات بازیها وقتی موثرترند که مشتریان هدفمان نوجوانان یا جوانان باشند. در این صورت میتوانیم با یک تبلیغات بازی خوب، تعامل میان برند و مشتریان هدف را افزایش بدهیم
@bazaryabimodern1987