جهت سوال، انتقاد و پیشنهاد👇🏼 https://t.me/joinchat/tHLNWwBQh1hiZGU0 گروه بحث تاریخ و فرهنگ بلوچستان👆🏻
🔹 ساز قیچک بلوچی
🔹 #موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 کوچهباغی در ناهوگ
🔹 سراوان
#طبیعت
🔸@balochs_history
🔹 دهل و سرنا
🔹 همراه با رقص سهچاپی بلوچی
🔸@balochs_history
🔹 نقاشیهای زیبا و مفهومی با مضمون زنان و دختران بلوچ؛
🔹 هنرمند: خانم سیما سردارزهی
🔸 @balochs_history
🔹 تصویری قدیمی از بنای پیشین مسجد مکی
🔸 @balochs_history
🔹 شکوفهٔ درخت موز
🔹 موزستان زرآباد
#طبیعت
🔸 @balochs_history
🔹 تک درخت نخل ساحل درک
🔹#طبیعت زرآباد
🔸 @balochs_history
🔹 چاپ بلوچی
🔹 روستای دَریدَر سراوان
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 دُهل رحمانی
🔹 در یکی از انواع موسیقیهای رایج رقص در مناطق ساحلی بلوچستان که آن را «لیوا» میگویند، دهل رحمانی نقش اساسی را ایفا می کند. به همین جهت دهل رحمانی را «لیوا» نیز میگویند.
🔹 دهل رحمانی در مناطق سواحلی بلوچستان از جمله باهوکلات و دشتیاری رواج دارد. ملودی و ریتم دهل رحمانی بلوچستان شباهت بسیاری با دهلهای چهارپایهای جنگلنشینان آفریقا دارد. از این جهت میتوان گفت این ساز کوبهای، بر اثر مراودات و روابط دیرینهای که بین سواحل شرق آفریقا و سواحل بلوچستان وجود داشته است، وارد این منطقه شده است. احتمالاً نامهای کهن این ساز که در گذشته به آن «شئی پرجا» و «مگرمان» یا «مگلمان» میگفتهاند نیز ریشه در زبان سواحلی (زبان شرق آفریقا) دارد.
🔹 در مناطق «باهوكلات» و «دشتیاری» که در ساحل دریای مکران واقع شدهاند، پوست شتر به اندازه کافی به دست میآید زیرا مردم این مناطق اكثراً «جَتّ» یعنی ساربان و شترچران هستند که گلههای شتر دارند.
🔹 از روزگاران باستان ساحلنشینان و دریانوردان بلوچستان از یک طرف تا «مالابار» و «سراندیپ (سریلانکا)» و از طرفی دیگر، تا سواحل قاره آفریقا و به ویژه «زنگبار» مهاجرت نمودهاند. بلوچها از قرنها پیش به عنوان تاجر و بازرگان، کشتیران و دریانوردان، سرباز و حتی فرمانروا در زنگبار حضور یافتهاند و امروزه نیز در تانزانیا و بسیاری از کشورهای شرق آفریقا خانوادههای بلوچ بسیاری حضور دارند. از طرفی دیگر آفریقاییها نیز به عنوان غلام و کنیز از دورانهای قدیم وارد سواحل بلوچستان شده و جذب جامعهٔ آنجا شدهاند.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 دُهل
🔹 دهل، طبل بزرگی است که در روستاها برای همراهی با خوانندگان و نوازندگان بهکار میرود. «دهل» استوانهای است کوتاه و چوبی که از تنهٔ درختان قطور ساخته میشود.
🔹 اندازهٔ طول «دهل» حدود ۴۰ سانتیمتر است که قطر هر دو طرف آن نیز به طور یکسان ۴۰ سانتیمتر است. هر دو طرف «دهل» را با پوست میپوشانند و برخلاف «درکر» و «تیمبک» با طناب و حلقه های طنابی پوست سرپوش آن را سفت و محکم میکنند، در حالی که «درکر» و «تیمبک» با طناب و حلقههای طنابی، پوست سرپوش آن را سفت و محکم میکنند. در حالی که «درکر» و «تیمبک» را با حلقههای فلزی که در طناب هستند سفت و شل میکنند. به دو سر دهل، بندی از ریسمان یا طناب یا نواری نسبتاً پهن و پوستی میبندند و «دهلنواز» آن بند را به یکی از شانههای خود میآویزد. موقع به صدا در آوردن دهل، در مچ دست راست نوازنده، چوبی صاف و سر خمیده قرار دارد که درازی آن ۴۵ سانتیمتر و کلفتی آن ۱.۵ الی ۲ سانتیمتر است.
🔹 دُهلی (دهلنواز) که چوب را در دست راست خود دارد، طرف راست دهل را با چوب و طرف چپ آن را با چهار انگشتان دست چپ بر لبههای دهل، مینوازد. البته برای نوازندگانی که چپدست هستند شیوهٔ این اجرا برعکس است. صدای «دهل» بم و بلند است. در بعضی از مناطق دورافتادهٔ بلوچستان جنس استوانهٔ «دهل» حلبی است.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 مورلی
🔹 مورلی هم مانند دونلی، از دو نی تشکیل میشود. یکی از این دو نی اجرای ملودی و دیگری وظیفهٔ واخوان را بر عهده دارد.
🔹 روی نی مخصوص اجرای ملودی ۸ سوراخ و نی واخوان دو سوراخ صوتی وجود دارد. سوراخهای صوتی حدود ۱۵ میلیمتر از هم فاصله دارند. این دو نی با استفاده از موم به یک کدوی غلیانیِ بیضی شکل وصلاند. لولهای که انتهای آن محل دمیدن را تشکیل میدهد در قسمت فوقانی کدوی غلیانی نصب شده است. این لوله ۱۸۰ میلیمتر درازا دارد و روی آن از چرم پوشیده است. قمیش هر یک از دو نی که به کدوی غلیانی متصلاند داخل لولههای صوتی مستقر است. سوراخ محل دمیدن مانند فلوت، باز است.
🔹 مورلی عنوان بلوچیِ مورالی است. مورالی عمدتاً در بنگال متداول است. به عقیده شیرمحمد اسپندار، مورلی واژهای انگلیسی است. نوازندگان مورلی معمولاً اهل پاکستان یا هندوستاناند. این نوازندگان از طریق اجرای مورلی و رام کردن یا به رقص درآوردن مار در میادین و در جمع حضار یا در منازل امرار معاش میکنند. به آنها لانگو گفته میشود. لانگو از مناطق شرق بلوچستان، حتی از هندوستان، تا چابهار در بلوچستان ایران به صورت نوازندهٔ دورهگرد در رفتوآمد است.
🔹 مورلی در پارجاتک، از اهوبل، بالنسبه به طور دقیق تشریح میشود. در نسخه خطی بینام مؤلف و بیعنوان، که در آن سازها گروهبندی میشوند مورلی این گونه معرفی شده است: «قسم دوم از چهار قسم ساز سِکهر است که ذواتالنفح باشد یعنی آنچه به دم بنوازند و قدیمترین آن در هند مُرْلی است که فارسیان نای کامل گویند و فرنگیان فلوت نامند...».
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 نَل یا کَلَم (نِی)
🔹 كلم یا نل، همان نِی چوپانی است که از ساقه خیزران که یک قسم نی مغزدار است درست میکنند. نَل در سه اندازه متفاوت تهیه و نواخته میشود. کوتاهترین نوع آن ۳۰ تا ۳۵ سانتیمتر، نوع متوسط آن، ۵۰ تا ۵۷ سانتیمتر و درازترین آن، ۷۷ تا ۸۵ سانتیمتر طول دارد. طول نل، بستگی به فاصلهٔ بندهای بین ساقه دارد که آن را «بوگ» به معنی بند یا مفصل مینامند.
🔹 همهٔ انواع نَل در بلوچستان فقط شش تا بوگ (بَند) دارند. در صورتی که نی در دیگر مناطق ایران هفت بند دارد. نل دارای چهار سوراخ صوتی است. سوراخها در قسمت بالای لوله صوتی قرار دارند. طول لوله صوتی ۵۴ سانتیمتر است. هر دو طرف لوله صوتی باز است.
🔹 نل، موقع نوازندگی به طور عمودی اما قدری کج نگه داشته میشود. نل متوسط که «زِرگْواتی» (باد دریایی) نام دارد اکثراً در مراسم ویژهای مانند «گْوات» (موسیقیدرمانی) به همراه سازهای دیگر مانند «سْرود» و «تمبورگ» و غیره نیز نواخته میشود.
🔹 شیوهٔ نوازندگی دیگری که فقط بین چوپانان بلوچ رواج دارد «نل و گت» یا «گت و کلم» نامیده میشود که در این شیوه درازترین نل مورد استفاده قرار میگیرد. این شیوهٔ نوازندگی به این صورت است که نوازنده آهنگی را در مکام (مقام) بام و قطعات و ریتم یکنواخت آغاز نموده با ته صدای کلفت «هوم هوم» که به صورت همنوایی ارائه میگردد، تا پایان اجرای همان ریتم صدا را ادامه میدهد. اما نفر دوم که خوانندگی را به عهده دارد با صدایی کلفت که از حنجره و نفسهای طولانی درمیآورد و مسلماً صدای ساختگی است و صدای طبیعی نیست، ترانهای را با ملودی یکنواخت میخواند که بیشتر محتوای آواز آن، اشعار داستانی حماسی یا عشقی است. از ویژگیهای این نحوهٔ اجرا در آوردن صدای غیرعادی و کلفت از حنجره و نفس ممتد و طولانی خواننده و نیز در آوردن صدای کلفت «هوم هوم» نوازنده در حین نوازندگی «کلم» است.
🔹 صدای ساز کلم یا نَل، کم و ملایم است و به همین جهت در مراسم همگانی و مجامع و تشریفات محلی از آن استفاده نمیشود. این ساز را «شپانکی» به معنی شبانی نیز میگویند زیرا چوپانان در مواقع فراغت یا استراحت خود را با آن سرگرم میکنند.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 تصویری از دُهلنوازان جشنی در سیستان و بلوچستان
🔹 جشن نوروز در کوه خواجه
#فرهنگ_و_رسوم
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
🔹 ساز: دونَلی (متشکل از دو نِی) در دستان استاد شیرمحمد اسپندار
🔹 دونلی، همانگونه که از عنوان آن برمیآید، از دو نی مجزا تشکیل میشود. یکی از این دو نی مونث و دیگری مذکر است. نی مذکر یازده سوراخ صوتی و نی مؤنث هشت سوراخ صوتی دارد. فاصله هر سوراخ با دیگری معمولاً ۲۵، ۳۰ و ۳۵ میلیمتر است. زیر آنها فاقد سوراخ صوتی است.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 دَپچَنگ (چنگ دهنی)
🔹 دپچنگ (چنگ دهنی) نام سازی است آهنین که آن را به دهان گذاشته و با انگشت مینوازند. این ساز اصالتاً چوپانی است.
🔹 طول این ساز دوازده سانتیمتر و ساختمان آن شامل دایرهنمای کوچکی به قطر ۳ سانتیمتر است. از دو سر قطعهنمای ۸ میلیمتری این دایره، دستهٔ این ساز به طول ۹ سانتیمتر امتداد پیدا نموده با نوار آهنی دیگری به پهنای ۳ میلیمتر به طرف قطعه دایره جوش داده میشود. در انتهای دسته که فاصلهٔ آن از قطعه دایره به تدریج کوتاهتر میشود، این نوار نازک مانند انتهای دستهٔ قیچک، تابی خمیده دارد.
🔹 شیوه نوازندگی دپچنگ به این صورت است که قسمت دایرهنمای جوشخورده با نوار را با دست چپ و بین لبها قرار میدهند و سر خمیده در انتهای دسته را با انگشت سبابه و بهطور حسابشده مینوازند که باعث ارتعاش نوار نازک آهنی و در نتیجه تولید صدا و آهنگ میشود. دهن نوازنده کار کاسه طنین را انجام میدهد.
🔹 قابل ذكر است که این ساز به تنهایی و در تنهایی توسط چوپانان نواخته میشود. به ندرت دیده شده است که دپچنگ به همراه فقط ڈُکُر یا تیمبَک و آن هم با صدای پایین ساز دوم نواخته شود. به علت پایین بودن صدای دپچنگ، این ساز در گروه نوازی مورد استفاده نمیباشد.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 صدای دلنواز ساز دونَلی
🔹 استاد شیرمحمد اسپندار
🔸 @balochs_history
🔹 فرهنگ نامگذاری مردم بلوچ
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹تاثیرپذیری از فرهنگهای دیگر
🔹 فرهنگهای مختلف همواره با هم در تماس و داد و ستد هستند. یک وجه از دادوستدهای فرهنگی را میتوان در فرهنگ نامگذاری هر جامعهای دید. مردم بلوچ به دلایل سیاسی و تاریخی و همچنین همجواری با جوامع مختلف تا کنون توانستهاند از فرهنگهای مختلفی تأثیر بپذیرند. از طرفی دیگر قرارگیری بلوچها در کشورهای مختلف آنان را تحت تأثیر سیاستهای آن کشورها قرار داده است که شامل نامگذاری هم میشود. مثلاً در کشورهای عربی نام بلوچ به البلوشی تغییر یافته و نام برخی از طوایف بلوچ نیز به عربی تغییر یافته است برای مثال هوتها، المازمی و گرگیجها، الجنیبی نامیده شدند. نامهای عربی رایج در این کشورها که قبلاً سابقهای در فرهنگ نامگذاری بلوچی نداشتهاند نیز وارد فرهنگ نامگذاری بلوچهای کشورهای عربی شده است. در ایران نیز نامهای رایج در سایر مناطق این کشور به مرور زمان توسط بلوچها پذیرفته شدهاند به عنوان مثال نامهای فارسی و کُردی را میتوان در نسلهای جدید کودکان و نوجوانان بلوچ مشاهده کرد. همچنین تغییر عمدی یا سهوی نامهای بلوچی در ثبت احوال نیز قابل توجه است مثلا نام بلوچی سۆبان به سبحان تغییر داده میشود.
🔹 برخی از نامها از ادوار کهنتر و به دلایل تاریخی یا به علت همجواری اخذ شدهاند مانند نامهای هندیِ «نَتّو» و «گَنگو» که طوایفی به این نام نیز وجود دارد.
🔹 پس از نامهای اسلامی و عربی، بخش عمدهای از نامهای متأثر از فرهنگهای دیگر را نامهای برگرفته از فرهنگ نامگذاری حکومتهای ترکتبار است. دودمانهای ترکتبار نامهای ترکی، مغولی، عربی، فارسی و سغدی (خاتون) را بر خود میگذاشتند. جهانزیب و جهانگیر و شاهجهان از جمله نامهای فارسی رایج در میان ترکها است که بلوچها آن را وام گرفتهاند. خاتون کلمهای سغدی است که ترکها آن را از ایرانیان گرفته و سپس در آسیای میانه تا هند و ایران بسط دادهاند، که این نام در فرهنگ نامگذاری بلوچ حضور پررنگی دارد. بلوچها نامهای ترکی-مغولیِ ارسلان، چنگیز (جَنگێز)، تیمور، بائی، بهادر، بیک (مانند علمبیک یا بیکمحمد)، بیبی، بیگم، شاآغاسی (شاگاسی)، بایندر (بایاندر)، گاجی، توتا و بلگاک را بر خود میگذارند.
پایان مطالب «فرهنگ نامگذاری مردم بلوچ».
📚 سرچشمههای مورد استفاده:#فرهنگ_و_رسوم
📖 ۱- دولتی بخشان، عبدالعزیز (۱۳۴۱): «نام و نیمنام؛ فرهنگ نامهای بلوچی». چاپ اول: ۱۳۸۸، تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی پازینه.
📖 ۲- العامری، سعید محمد: «بلوچها در کشورهای عربی خلیج فارس»، ترجمهٔ امیر قربانپور، انتشاریافته در مجموعه مقالات «بلوچ و دیگران؛ بلوچ و همسایگان»، مؤسسه آبی پارسی.
📖 ۳- بدلخان، صابر: «ارتباط زبانی در بلوچستان و تأثیر آن بر اسامی فردی بلوچی»، ترجمهٔ سلمان رئیسی انتشاریافته در مجموعه مقالات «بلوچ و دیگران؛ بلوچ و همسایگان»، مؤسسه آبی پارسی.
📖 ۴- عبدالغفور جهاندیده (۱۳۴۷): «فرهنگ بلوچی-فارسی». تهران: معین. جلد اول و دوم.
🔹 فرهنگ نامگذاری مردم بلوچ
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹نیمنامها
🔹 در فرهنگ نامگذاری بلوچ، تمایل زیادی به کوتاهسازی نامها وجود دارد. در روند کوتاهسازی نامها، بخش پایانی نام حذف شده و جای آن را پسوند سادهای میگیرد. مثال: در نام «رُکَیّه» بخش پایانی حذف شده و به آن پسوند «ـُل» افزوده میشود و «رُکُّل» تلفظ میشود.
🔹 در نامهای ترکیبی بلوچی، یک بخش از نام حذف شده و بخش دیگر آن همراه با پسوند خوانده میشود. این دسته از نیمنامها میتوانند چون بهتنهایی دارای معنا هستند، میتوانند یک نام کامل هم باشند. مانند: نامهای ترکیبی با «شاه» همچون «شاهمحمد» به «شاهَل» کوتاه میشوند و خود «شاهَل» چون دارای معنا است، میتواند به عنوان یک نام مستقل هم استفاده شود.
🔹 برخی از پسوندها در نیمنامهای بلوچی صرفاً جهت کوتاهسازی نام کاربرد دارند اما برخی دیگر کاربردها و معناهای دیگری هم دارند مانند پسوند «ـُک» که دارای معنای «کوچک» است و میتواند نامها را هم تحقیر و هم تحبیب کند که از لحن گوینده قابل تشخیص است.
━━━━━━≼🌙≽━━━━━━
🔹 پسوندهای نامساز در نام و نیمنامهای بلوچی
🔹 ۱- «ـَل»: پسوند نسبت؛ برای نمونه: «ماهل - Māh-al»: بهمعنیِ همچون ماه.
🔹 ۲- «ـُل»: پسوند کوتاهساز؛ برای نمونه: «آشُل - Āš-ol» کوتاهشدهٔ «آشَه» یا همان عایشه.
🔹 ۳- «ـَک»: پسوند کوتاهساز؛ برای نمونه: «پیرَک - pir-akk» کوتاهشدهٔ نامهایی است که «پیر» جزئی از آنها است، همچون «پیرمحمد».
🔹 ۴- «ـُک»: پسوند کوچکساز که هم برای تحقیر (بیشتر برای بزرگسالان) و هم برای تحبیب (بیشتر برای کودکان) به کار میرود؛ برای نمونه: «نازُک - Nāz-okk» کوچکشدهٔ نامهای دارای «ناز» همچون «نازبیبی» است.
🔹 ۵- «ـو» یا «ـۆ» (یک پسوند با دو تلفظ در گویشهای مختلف بلوچی): پسوند کوتاهساز؛ برای نمونه: «ماهو Māh-ū» برای نامهای دارای «ماه» همچون «ماهگَنج» یا «Šāh-ō» برای نامهای دارای «شاه» همچون «شاهدۆست».
همچنین به عنوان پسوند نسبت؛ برای نمونه: «آسْکۆ - Āsk-ō» به معنی همانند «آسْک» یعنی آهو.
🔹 ۶- «ـان»: پسوند نسبت؛ برای نمونه: «شاهان Šāh-ān» به معنی همانند «شاه».
🔹 ۷- «ـین» یا «ـێں» (یک پسوند با دو تلفظ در گویشهای مختلف بلوچی): پسوند نسبت؛ برای نمونه: «دۆستێن - Dōst-ēŋ» به معنی گرامی و دوستداشتنی یا «ماهین - Māh-in» به معنی منسوب به ماه، همچون ماه.
🔹 ۸- «ـی»: پسوند بیان نسبت؛ برای نمونه: «سنجی - Sanj-i» به معنی منسوب به «سنج» که یعنی رنگینکمان و هرنوع زیورآلات رنگارنگ و زیبا، بنابراین معنای «سنجی» میشود زن آراسته به زیورآلات زیبا، شاهبانو. «گُلی» سادهشدهٔ نام «گُلبیبی».
همچنین این پسوند در کوتاهسازی نامها نیز به کار میرود. مانند «نازی» که کوتاهشدهٔ نامهای دارای ناز همچون «نازگُل» است.
#فرهنگ_و_رسوم
🔸 @balochs_history
🔹 فرهنگ نامگذاری مردم بلوچ
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹نامهای بلوچی
🔹 اسم هر فرد سادهترین، واقعیترین و عیانترین نماد هویت است. اسم اگرچه بر شخص گذاشته میشود امّا تا حدّ زیادی بیانگر هویت اجتماعی آن فرد هم است که مجموعهای از ارزشها و باورهای تاریخی و فرهنگی و مذهبی را یادآور است. بنابراین هر فرد با کسب یک اسم، اصلیت گروهی که در آن به دنیا آمده است را به دست میآورد. گذشتهٔ فرهنگی گروه خودبهخود به فرد چیزهای دیگری چون ملیت و یا دیگر وابستگیهای ملی، سرزمینی، قومی یا قبیلهای، زبان، دین و نظام ارزشی اعطا میکند؛ یعنی مجموعهای از آداب و رسوم، اخلاقیات، زیباییشناسی و خصایص دیگری که نشئتگرفته از جغرافیا و ویژگیهای فرهنگی و جغرافیایی محل تولد فرد هستند. نامها به ما چیزهای بسیاری درباره هویت یک جامعه میگویند و بررسی فرهنگ نامگذاری در جامعه میتواند چیزهای بسیاری را فاش کند.
🔹 نامهای بلوچی را میتوان بازتابی از خلق و خوی اجتماعی مردم بلوچ و ریشههای تاریخی و فرهنگی آنان دانست. دین و مذهب مردم بلوچ نقش ویژهای در فرهنگ نامگذاری بلوچی دارند. چون اسامی نمادی از عزت و افتخار و حس تعلق نسبت به گذشتگان است و از آنجا که مسائل مربوط به تبار، ملیت، قومیت و قبیله نیز به آن مربوط هستند، تلاش میشود که نامها را به گونهای انتخاب کنند که یادآور و یادگاری از آن باشد. بنابراین میتوان گفت نامهای مردم بلوچ، تاریخ بلوچ هم میباشد. از سویی دیگر بسیاری از نامها با نگاه به زیباییها و موارد پسندیده و گرامیِ جهان اطراف انتخاب میشوند که نمایانگر چیزهای مقدس و ارزشمند برای هر جامعه است. اخلاقیات و منشهای نیکو نیز از مواردی هستند که در نامگذاری مورد توجه قرار میگیرند.
🔹 بخش عمدهای از نامهای بلوچی برگرفته از جهان اطراف آنان از جمله آفریدههای آسمانی همچون خورشید و ماه و ستاره و ابر و رنگینکمان، گیاهان و درختان و بوتهها و گلها و مواد خوشبو، جانورانی همچون آهو و خرگوش و بلبل و کبوتر و پلنگ و شیر، فلزاتی همچون فولاد و طلا و مس، گوهرهایی همچون لعل و مروارید و یاقوت و فیروزه هستند. نام رنگها برای توصیف ویژگیهای ظاهری همچون نام بورو برای افراد بور. نام روزهای هفته مانند آدێنَگ یا جُمّا (جمعه) و نام ماههای قمری مانند شابان (شعبان) نیز کاربرد دارند.
🔹 بخش دیگری از نامهای بلوچی را صفاتِ پسندیده شکل میدهند. اگر این صفات پسندیده را در کنار هم بگذاریم و آنها را به عنوان یک شخص درنظر بگیریم، بیانگر یک شخصیت کامل و پسندیده در جامعهٔ بلوچ خواهد بود. مهربانی، دلاوری، پناهندهپذیری، سخاوتمندی و... از منشهای نیک در فرهنگ بلوچ هستند. برخی از نامهای بلوچی در واقع آرزوی خیر است برای فردی که نامگذاری میشود؛ که سربلندی، موفقیت، شادابی، تندرستی و پیروزمندی از آن جملهاند.
#فرهنگ_و_رسوم
🔸 @balochs_history
🔹 فرهنگ نامگذاری مردم بلوچ
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹نامهای ایرانی
🔹 بخشی از فرهنگ نامگذاری هر قومی ریشه در تاریخ و فرهنگ آن قوم دارد. انسان همواره در تلاش بوده است با نگاهی به گذشتهٔ خود، آیندهٔ خود را بسازد. این نگاه در فرهنگ نامگذاری هم ملموس است. به طوریکه در هر جامعهای بخش قابل توجهای از نامهای افراد جامعه برگرفته از بزرگان و اساطیر آن جامعه است.
🔹 برای حفظ یاد و خاطرهٔ بزرگان و نامآوران قومی و ملّی، پدران و مادران نام آنان را بر کودکان خود میگذاشتند. اسطورهها و بزرگان ایرانی همچون رستم و سهراب و بهمن، و اسطورههای بلوچ همچون بالاچ و دوستین و گْوَهرام از نامهای مورد پسند بلوچان هستند.
🔹 نامهای نامآوران و اساطیر بلوچ:
🔹زنان: بانَلی یا بانَری یا بانَڑی، هانی، شاری، بانَل.
🔹مردان: هَمَّل، گْوَهرام، دوستین، میران، جیهَل، جیهَند، آدینگ، بِجّار.
🔹 نامهای نامآوران و اساطیر ایرانی:
🔹زنان: پریزات، شیرین، شَهناز، پوران.
🔹مردان: مهراب، کیّا، پروێز، بهزات، بهمن، پرامرز، پَرزات، نوشَروان، گوَهرام (بهرام).
🔹 به دلیل همخانوادگیِ زبانیِ زبان بلوچی با دیگر زبانهای ایرانی از جمله فارسی، بخشی از نامهای بلوچی با دیگر نامهای ایرانی دارای اشتراک هستند. برخی از ایننامهای مشترک ایرانی در فرهنگ نامگذاری مردم بلوچ:
🔹نامهای زنانه: پَری و برخی نامهای ترکیبی با پری، شاهپری، پروین، شهربانو، شهرناز، شهبانو، سمنبر، بختبلند، دلارام، ستاره، ماه و برخی نامهای ترکیبی با ماه، مهجبین، ماهمنیر، ماهنور.
🔹نامهای مردانه: سالار، سردار، سربلند، شاه و برخی نامهای ترکیبی با شاه، نبرۆز (نوروز)، بزرگ، سرور، پهلوان.
#فرهنگ_و_رسوم
🔸 @balochs_history
🔹 فرهنگ نامگذاری مردم بلوچ
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 نامهای اسلامی و عربی
🔹 فرهنگ نامگذاری هر قومی متأثر از دین، فرهنگ و تاریخ آن است. دین و مذهب از مؤلفههای مهم و تأثیرگذار بر فرهنگ نامگذاری است. مردم بلوچ با توجه به اینکه اکثریت مسلمان هستند، علاقهٔ بسیاری به نامهای اسلامی دارند. این نامها اغلب برگرفته از نامهای خداوند، پیامبران، حضرت محمد (ص)، صحابه و اهلبیت و دیگر بزرگان دین هستند.
🔹 واژههای عربی همچون «نور»، «خیر» یا «هِیر»، «میر» برگرفته از «امیر»، «فیض» در کنار نامواژههای بلوچی همچون «بَندَگ» یا «بَندَه» یا «بَندَوْ»، «داد» یا «دات»، «بَکْش» یا «بَخش»، «شَه» یا «شاه»، «رَسان»، «دوست»، «یار» از واژههایی هستند که با نامهای اسلامی ترکیب میشوند و نامهای ترکیبی میسازند.
🔹 نام «الله» و دیگر نامهای خداوند و همچنین نام بلوچیِ «هُدا» یا «خدا»، نامهای حضرت محمد (ص) یعنی «محمد» و «احمد» و «رسول» «نبی» از نامهایی هستند که بیشترین ترکیب را با واژههای دیگر دارند که بالاتر ذکر شد.
🔹 از جمله این نامهای ترکیبیِ اسلامی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
اللهبَکش، خدابَکش (خدابخش، هُدابَکش)، خداداد (خدادات، هُدادات، هُداداد)، الهداد، شَهداد (هممعنی با اللهداد و خداداد)، خدانور، هیرالله (خیرالله)، دوستمحمد، یارمحمد، یاراحمد، شاهمحمد، نورمحمد، نظرمحمد، اللهنظر، دادرحمان، کریمبکش (کریمبخش)، اللهیار، نبیبَکش (نبیبخش)، جانمحمد، لالمحمد (لعلمحمد)، گلمحمد.
🔹 نام بزرگان دین از جمله پیامبران، همسران و فرزندان پیامبران، صحابه، خلفا و اهلبیت نیز بین مردم بلوچ محبوب هستند:
بْراهیم [ابراهیم]، سُمال [اسماعیل]، آلی [علی]، حسن، حسین، بیبکر [ابوبکر] (همچنین بیبگر، بیبرگ، بوبکر، ابابکر، ابابگر)، اُسْمان (همچنین اُزْمان و وَسمان) [عثمان]، مِیْرَم (مریم)، سارَه، آشَه [عایشه].
🔹 بخشی از نامهای اسلامی ریشه در افکار صوفیانه و نحلههای تصوف رایج در جامعهٔ بلوچ دارند، همچون: گوسبَکش (غوثبخش)، بَلانۆش، پیرداد، پیربَکش، شیهَک (نیمنام شیخ).
#فرهنگ_و_رسوم
🔸 @balochs_history
🔹 زَهم چاپی یا رقص شمشیر بلوچی
🔹 نقاشی قدیمی مربوط به ۱۹۳۶ میلادی
🔸 @balochs_history
🍁 بهترینهای علمی و ادبی و هنری و تاریخی در تلگرام!
🌇 روی لینک زیر بزنید و عضو کانالهای دلخواه خود شوید! 👇
🍂 /channel/addlist/WOKFwytUybBjNTY8
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 دُهل رحمانی
🔹 رحمانی دهلی است بزرگ و مستحکم به اندازه و شبیه بشکه نفت که دارای چهارپایهای برای محکم نگه داشتن آن روی زمین است و آن را به حالت ایستاده و با انگشتان دست مینوازند. دورتادور بدنهٔ رحمانی را با تخته چوبهایی از درخت «چش» یا «کهور» یا «کُنَر» و به شکل استوانهای و با قطری بزرگ میسازند. بلندی دهل رحمانی حدود یک متر است که ۳۰سانتیمتر آن مربوط به پایههایش میشود.
🔹 این دهل بزرگ از زیر، کاملاً خالی است اما سطح آن در بالا با پوست شتر که کلفت و نسبتاً از محکمترین پوستها است، پوشانده میشود.
🔹 پیش از نواختن سازهای کوبهای از جمله دهل و دف، نیاز است پوست آنها تافته و گرم شود تا صدای خوشنوا و دوررس و دیرپایی داشته باشند. دهل رحمانی چون سنگین است و بدنهای چوبی دارد، تافتن آن روی آتش مقدور نیست و از این جهت، پوست آن را با چیزی شبیه مشعل گرم میکنند. این مشعل دستهٔ بلند فلزی دارد که بالای آن کاسهای پر از هیزم افروخته و بدون شعله میگذارند.
🔹 در روزگاران گذشته معمولاً هر آبادی در وسط خود یک میدان کوچک و در وسط میدان یک دهل رحمانی داشته است و زمانی که از آن استفاده نمیشد، برای حفاظت و نگهداری دهل رحمانی از عوامل طبیعی، آن را خوب میپوشانیدند.
🔹 دهل رحمانی در بخشهای مختلفی از زندگی اجتماعی مردم نقش داشته است. این ساز چون دارای صدای بلند و دوررسی است، بیشتر کاربردهای آن از نوع خبررسانی و جارزنی بوده و برای در جریان گذاشتن مردمان روستا و حتی روستاهای اطراف، استفاده میشده است. خبررسانیِ جنگ، مراسم شادی و عروسی، مراسم هَشَر (نیکوکاریها و کمکرسانیهای دستهجمعی)، وقت سحری و افطار، رؤیت هلال ماه و غیره از مواردی بودهاند که از طریق دهل رحمانی اعلام میشدند.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 تیمبُک
🔹 تیمبک، در مجموع به دهلک شباهت دارد. بدنه استوانهای تیمیک به رنگهای زرد، قرمز و مشکی تزیین یافته است. دو پوست تیمبک بر دو حلقهٔ چوب باریک روی بدنه استوانهای محکم نصباند. ریسمانهای نخی از درون این حلقه چوبها عبور میکند و بر بدنهٔ ساز به طور منکسر قرار میگیرد. این ریسمانها نیز مثل ریسمانهای دهلک کشیدگی یا کوک دو پوست را تنظیم میکنند.
🔹 طول بدنه ۳۹۰ میلیمتر، درازای پوستِ بزرگتر ۲۸۰ میلیمتر، پوست کوچکتر ۲۵۰ میلیمتر و مضراب چوبی ۳۴۰ میلیمتر است.
🔹 بدنهٔ ساز از چوب گز ساخته میشود. پوست بزرگتر از پوست گوسفند نر، و کوچکتر از پوست گوسفند ماده تهیه میشود.
🔹 نوازنده، تیمبک را موقع اجرا به وسیله دو تسمه چرمی که روی بدنهٔ ساز نصباند، بر شانه چپ نگه میدارد، پوست بزرگتر در جهت راست او با مضراب چوبی و پوست کوچکتر با دست چپ نواخته میشود. انتهای مضراب مختصری قوس دارد. به مضراب لَتّ میگویند.
🔹 تیمبک مانند دهل، به همراهی سورنا در اعیاد و مراسم عروسی اجرا میشود. نوع بزرگتر تیمبک دُرُکُّر نام دارد. به دُرُکُّر گاهی دُکُّر یا دُکُّل میگویند. دُرُکُّر مذکر و تیمبک مؤنث است.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 تصویری از نوازندگان موسیقی بلوچی
🔹 سازهای در تصویر:
بینجو، تمبیرک، رباب، قیچک، دهلک
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 تصویری از نوازندگان موسیقی سیستان و بلوچستان در جشنواره فجر
🔹 سازهای در تصویر: قیچک، دُهل و سرنا
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
•─🙁☹️😤😝🙁🤔─•
🔹 دونَلی
🔹 اختراع دونلی را که «الگوزا» و «الغوزه» نیز نامیده میشود به بلوچهای سرزمین «سِند» نسبت میدهند.
🔹 دونلی از چوب بَبُر تهیه میگردد. به قمیش سادهٔ ساز چوب کَلِه میگویند. نوازنده، موقع اجرا، محل دمیدن هر دو نی را در دهان خود قرار میدهد و نی مؤنث را قدری پایینتر از نی مذکر نگه میدارد. فقط شش سوراخ نی مذکر از محل دمیدن مورد استفاده قرار میگیرند. نی مؤنث در اصل وظیفه و اخوان را به عهده دارد. گاهی نیز سه سوراخ صوتی نی مونث از محل دمیدن ساز نواخته میشوند.
🔹 سوراخهای صوتی نی مذکر از محل دمیدن به دو گروه شش و پنج، و سوراخهای نی مؤنث به دو گروه سه و پنج تجزیه میشوند. فقط شش گروه اول سوراخهای صوتی نی مذکر مخصوص نواختناند و سایر سوراخها، موقع اجرا، مورد استفاده قرار نمیگیرند. هر دو نی، چه مذکر و چه مؤنث، قمیش ساده دارند. انتهای هر دو نی باز است.
🔹 بهترین نوازنده در تاریخ دونلی مِسری خان بلوچ از طایفهٔ جمالی و از اهالی خانگر بوده است که که از زمان انگلیس به جیکبآباد تغییر نام پیدا کرد و امروز به همین نام شناخته میشود. چند دهه پیش نیز بهترین نوازنده دونلی در جهان خمسیوخان جمالی بوده که در جهان و به خصوص در اروپا و آمریکا شهرت زیادی کسب کرد. عیسیخان و موسیخان از دیگر نوازندگان این ساز هستند. نوازندهٔ برجستهٔ این ساز در استان سیستان و بلوچستان، استاد شیرمحمد اسپندار است.
#موسیقی
🔸 @balochs_history
🔹 «رقص آزادی» خدانور بلوچ
🔹 امروز هشتم مهر، دومین سالگرد قتلعام #جمعه_خونین بلوچستان است.
🔸@balochs_history
🔹 سازهای موسیقی بلوچی
🔹 ساز: دَپچَنگ (چنگ دهنی)
🔹 چَنگ یا دَپچنگ، نوعی ساز دهنی است در بیشتر نقاط جهان در نمونههای مختلفی رایج است. در سایر نواحی ایران به آن قاوز یا زنبورک گفته میشود.
#موسیقی
🔸 @balochs_history