asoupar | Unsorted

Telegram-канал asoupar - کبری آسوپار

2010

هوالحق سلام اگر فکر کردید نکته ای را باید به من بگویید، آدرس ایمیلم در اختیار شماست: Kaaf.alef@gmail.com لینک پیام ناشناس تلگرام: https://t.me/BChatBot?start=sc-117023-mOeF3q8 کبری آسوپار؛ روزنامه‌نگار عضو سرویس سیاسی روزنامه‌ی جوان

Subscribe to a channel

کبری آسوپار

"برجام یعنی فضا و تنفس جدید، یعنی هوای آزاد آمده که باید از آن استفاده کرد..."
حسن روحانی / 23 آبان 95
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

و اینک اینجا آمریکاست؛ مردمی که ته مانده آبروی کذایی کشورشان را حراج زده اند و علیه ترامپی که دیوانه می خوانندش، با دیوانه بازی شورش کرده اند؛ دو روی یک سکه!
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

كلينتون و هم حزبی هایش یک عمر به مردم آمريكا ياد دادند می توانند در رفتارهای جنسی آزاد آزاد باشند؛ حتی هم جنس بازی را هم رسماً مشروع و قانونی اعلام كردند؛ به مردم ياد دادند اين اخلاقيات از امور خصوصی است و كسي حق سرک كشيدن به زندگی خصوصی ديگران را ندارد و ... حالا توقع داشتند همين مردم آمريكا كه پای چنين آموزه هایی رشد كرده اند، با برملا شدن دوتا فيلم و صوت در مورد بی پروايی جنسی و كلامی ترامپ و سرک کشی در زندگی ترامپ، حقایق جامعه آمریکا و فقر و بیکاری و جنگ طلبی کلینتون و ... را یادشان برود و يادشان برود كه آنچه در این فیلم ها افشا شده، در سبک زندگی آمريكايی يعنی مسائل شخصی افراد؛ و نبايد ملاک ارزشگذاری قرار گيرد؟

دمكرات ها می خواستند از مسير (ادعای) اخلاق ترامپ را شكست دهند؛ مسیری که سال هاست در آمریکا مسدود شده است.

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

حسن روحانی فکر می کند اگر بگوید چرا برخی رسانه ها رانت اطلاعاتی دارند و هنوز دستگاه اطلاعاتی ما خبردار نشده، آنها خبردار هستند و...، یعنی علیه رسانه ها موضع گرفته؛ نمی داند که این ضعف دستگاه اطلاعاتی دولت را می رساند که بجای در جریان قرار دادن دیگران، خودش هم در جریان نیست! که اگر بود، یک جاسوس خبرنگار تا اندرونی منزل وزیر راه نمی یافت... که اگر بود، وقت دستگیری آن خانم جاسوس، صدای اعتراض دولت برای حفظ آزادی خبرنگاران بلند نمی شد و تازه یک سال بعد بفهمد چه شده و ناگزیر، وزیرش را استعفا دهد...

برادر بزرگوار! شما جاسوس را در منزل وزیرتان ببینید؛ نمی خواهد دنبال رد اجنه! در رسانه ها باشید.
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

طرف را در مورد کاندیداتوری خودش هم صاحب رأی و قابل سیاست گذاری نمی دانستند و از بالا دستور رسید کنار بکشد؛ صلاح و سیاست جریانش را هم تشخیص نداد و در نهایت با دلخوری انصراف داد؛ حالا گذاشتنش رییس دائمی شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان!
این یعنی که لطفاً یک گوشه ای سرگرم باش؛ آن دائمی اش هم یعنی نه فقط برای این انتخابات 96، بلکه الی الابد یک گوشه ای سرگرم باش دکتر جان... #آب_نبات_چوبی

پی نوشت: محمدرضا عارف رییس دائم شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان شد.

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

بوی تعفن نفاق بالا می زند

منی كه ملاک و ميزان ارزشيابی هايم مواضع ولی فقيه است و جايگاه آيت الله خامنه ای در چارچوب فكری ام برای همه روشن است، طبيعتاً مخالفت با آرای مهم و مبنايی ايشان توسط ديگران برايم خوشايند نيست. اما فكر می كنم آدمی كه رسماً با نظر رهبر مخالفت می كند، بر جماعتی كه همزمان با مخالفت با نظرات علنی و صریح ايشان، رهبر رهبر كردن از دهانشان نمی افتد و خود را حامی نظام و انقلاب و رهبری معرفی می كنند، شرف دارد. مخالف رهبر بودن يک چيز است؛ مخالف رهبر بودن و همزمان دروغ گفتن و رهبر رهبر كردن يك چيز ديگر. می شود خلاف نظر رهبر، از فتنه گران دفاع كرد و برایشان رأی جمع کرد؛ اما نمی شود خلاف نظر رهبر، از فتنه گران دفاع كرد و همزمان مدعی گوش دادن به حرف رهبری و ولايتمداری و ... شد.
نفاق بوی متعفنی دارد...

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

بحران مال‌های حرام

امام حسين عليه‌السلام دليل نشنيده شدن كلامش از سوی كوفيان را مال‌های حرام عنوان می‌كند؛ واقعیت این است حرف حق ولی‌فقيه هم به همين دليل است كه توسط برخی مسئولان شنيده نمی‌شود...
*****
عزل، دستگيری، برخورد قضايی، هجمه‌های رسانه‌ای، افشاگری، باج‌گيری، بازی های انتخاباتی، ابزار از ميدان به در كردن رقبا؛ همه و همه می‌تواند واكنش‌هايی در مقابل اطلاع از فسادهای مالی سازمان‌يافته باشد، اما همه اين واكنش‌ها غفلت از یک فاجعه بزرگ، آن هم در جامعه اسلامی را جبران نمی‌كند، فاجعه مال‌های حرام. تحصيل مال نامشروع فقط خوردن حق‌الناس نيست؛ حتی فقط رعايت نكردن حق‌الله نيست، تحصيل مال نامشروع و لقمه حرام اثرات وضعی بر زندگی فردی و اجتماعی دارد كه به نظر می‌رسد اين مهم نيز، در ازدحام سياست بازی‌های پيرامون مبارزه با فساد گم شده است.

توسعه اقتصادی در ايران هيچ‌گاه با توسعه دستورات اقتصادی اسلام همراه نشد و آنچه به عنوان توسعه اقتصادی مدنظر قرار گرفت، هيچ‌گاه به افزايش حساسيت نسبت به ورود مال حرام در زندگی، افزايش تعهد نسبت به پرداخت خمس و زكات و دورى از ربا و... نينجاميد و برعكس، توسعه اقتصادی با الزام به زندگی اشرافی همراه شد و با افزايش فاصله طبقاتی و تشويق به اشرافيت، از قضا اين ذهنيت را به وجود آورد كه برای رسيدن به قله‌های ثروت می‌توان هر راهی را طی كرد.

در مسابقه اشرافيت، بسياری از مديران ميانی نظام نيز شركت جستند و اخبار اختلاس‌ها و دزدی های سازمانی پراكنده و كم‌تعداد در دهه 70 به تیترهای پشت سر هم اختلاس‌های باندی و گروهی و افشای به‌كار‌گيری راه‌های جديد و حتى قانونى در دهه 90 رسيد؛ قبح مال حرام برای خيلی‌هايی كه حتی به يک ريالش هم حساس بودند، فرو‌ريخت؛ با همين شبه‌استدلال عوامانه كه اين يک ريال من كنار هزاران ميليارد دزدی آقايان يک شوخی است!

مال حرام، اما با كسی شوخی ندارد؛ ذره‌ذره از جيب‌ها به سر سفره‌ها می‌رسد و از سر سفره‌ها به گوشت و پوست‌ها و دل‌ها و مغزها و از همانجاست كه راه به اراده افراد می‌گشايد. يک سو آسيب‌های اجتماعی قد علم می‌كند و افزايش جرم‌ها و جنايت‌ها و... عبادات افراد قبول نمی‌شود، زشتی و گناه در جامعه ريشه می‌دواند و در نهايت، شايد فكر كنيم بدبينی است، اما انباشت مال حرام در درون افراد يعنی آنكه مقابل پسر پيغمبر هم می‌ايستند و رويش شمشير می كشند و حرف حق او را نمی‌شنوند.

به نظر می‌رسد همه اين آثار وحشتناک مال حرام در زندگی فردی و اجتماعی ناديده گرفته شده و امروز در ايران همه می‌خواهند قتل، غارت، دزدی، روابط نامشروع، بی‌حجابی، پارتی‌بازی و ايستادن جلوی حق و زدوبند سياسی، لابی‌های نامشروع و غيرقانونی، امضافروشی و... از بين برود، اما كسی توجه ندارد كه وقتی ربا و اختلاس و دزدی و فساد اقتصادی تيتر همه روزه اخبار شد، يعنی جامعه دارد به سمت و سوی شكل‌گيری با مال حرام می‌رود و اثر وضعی مال حرام را نمی‌شود انكار كرد. حكومت ولايت فقيه كه هيچ، مال حرام باعث می‌شود حتى به حرف امام معصوم عليه‌السلام نيز گوش داده نشود. در كربلای سال 61 هجری، امام حسين عليه‌السلام دليل نشنيده شدن كلامش از سوی كوفيان را همين مال‌های حرام عنوان می‌كند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ؛ شکم‌هايتان از حرام پر شده و بر قلب‌هايتان مُهر خورده است.» حرف حق ولی‌فقيه هم به همين دليل است كه توسط برخی مسئولان شنيده نمی‌شود...

روزنامه جوان / 6 آبان 94
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

آقای روحانی در سخنرانی اراک ( 2 آبان 95 ) فرموده اند که "انسان دروغگو و فحاش و یأس پراکن هرگز یک انقلابی نیست..."

صادقانه اذعان می کنم از اینکه رییس جمهور به بخشی از دلایلی که ایشان را انقلابی نمی دانیم، پی برده اند، خوشحالم. ان شاءالله به زودی باقی دلایل را هم دریابند ☺️

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

نمايش ناشيانه ترميم كابينه

قرار بوده خروج اجباری جنتی از دولت با نمايش ترميم كابينه به شكلی رئال اجرا شود؛ اما واقعيت اين است كه خوب درنيامد. هم سناريوی ضعيفی پياده شد و هم همه‌ی عوامل به خوبی همكاری نكردند. هم ترميم كابينه قرار بود حول مشكلات اصلی كشور يعنی مسائل اقتصادی و معيشتی باشد و ربطی به وزرای ورزش و ارشاد نداشت؛ و هم می‌خواستند وزير آموزش و پرورش هم بخشی از نمايش باشد كه گويا در لحظات آخر از حضور در اين بازی كنار كشيد و خود سناريویی جدا نوشت و به رئيس جمهور نامه زد كه «عليرغم آمادگی كامل برای حضور در جلسه استيضاح، آماده عمل به هرگونه تصميم شما هستم.» يعنی كه نمی خواهد استعفا بدهد... ولی چند دقیقه بعد، خبر می رسد رییس جمهور، معاون وزیر را به سمت سرپرستی وزارت آموزش و پرورش منصوب کرده است.

اين نمايش ضعيف هم شايد به دليل آن بود كه دولت در كار انجام شده خروج وزير ارشاد از کابینه قرار گرفت و تلاش كرد اين خروج را درون سناريوی تقلبی ترميم كابينه بگنجاند؛ ترميمی كه معلوم نيست دولت اصلاً اعتقادی به انجام آن داشت يا نه. دولت يازدهم یک وزير داشت كه به هر دليلی (و در هر حال غيرمرتبط با عملكرد او در وزارت خانه مربوطه) بايد از كابينه بيرون می‌رفت؛ از سویی دولت مدت ها بود كه از سوی جريان‌های مختلف برای ترميم كابينه تحت فشار قرار داشت. یک سو منتقدين دولت به دليل ركود و وضعيت نامناسب معيشتی و عملی نشده وعده‌های اقتصادی روحانى به دولت فشار می‌آوردند كه وزرای اقتصادی تغيير كنند و یک سو اصلاح طلبان به موازات حمايت، تلاش كردند با ايجاد ترديد در حمايت از كانديداتوری حسن روحانی در سال 96، او را به تغيير وزرای غير اصلاح طلب مجبور سازند. اصلاح طلبان در سه سال گذشته معتقد بودند كه سهم خود را به تمامی در كابينه نگرفته‌اند و اگر قرار است سال آينده از روحانی حمايت كنند، از الان ميخشان را محكم بكوبند!

دولت روحانى تحت تاثير اين فشارها قرار نگرفت؛ اما پيش آمدن ماجرای استعفای اجباری وزير ارشاد و ناکام ماندن تلاش های رسانه های دولت برای ربط دادن كذايی اين استعفا به موضوعاتی همچون كنسرت و انتقادات علما باعث شد دولت تلاش كند استعفای يكی دو وزير ديگر را هم همراه استعفای جنتی كند تا هم براى خروج او از كابينه دليل تراشی شود و هم ژست ترميم كابينه برای پاسخگويی به مطالبات عمومی گرفته شود. واقعيت اما اين است كه نمايش ضعيفی اجرا شد كه نه با نوشتن گزارش های «روحانی مچكريم» در رسانه های خودی بوی ترميم كابينه می‌گيرد و نه می‌تواند دلايل اقناعی براى بركناری‌ها ارائه دهد. «ترميم» ناميدن آنچه اين روزها در كابينه تدبير و اميد روى داد، از صدق گفتار و صحت تحليل بدور است؛ چه آنكه گرچه وزرای ورزش و ارشاد مشمول آنچه ترميم ناميده می شود، شدند؛ اما بهبود وضعيت اقتصادی و حل مشكلات معيشتی مردم نه به وزارت ورزش و نه به وزارت ارشاد و نه به وزارت آموزش و پرورش ربطی ندارد. ما مشغول تماشای نمايش ترميم هستيم كه می كوشد از ميزان كاهش آرای حسن روحانی در انتخابات 29 ارديبهشت 96 كم كند.

روزنامه جوان / 29 مهر 95
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

انتخابات زرد؛ یک هاليوود سياسی تمام عيار!

دلباختگان ایرانی توسعه به سبک آمريكايی، با هر احساس كمبودی در فرهنگ ايرانيان، نمونه مثبت همان را در غرب مثال می‌زنند و حتى گاه براى فرهنگ ايرانی كمبود تراشی می‌كنند تا بهانه لازم براي به رخ كشيدن فرهنگ ليبرال آمريكايی فراهم شود. حالا اين جماعت روزهای دشواری دارند؛ توجيه تراشی برای نمايش ابتذالی كه در مناظره‌های انتخاباتی آمريكا عيان شده، كار سختی است. ديروز جهان را در هيجان دموکراسی آمريكایی تيتر می‌كردند؛ امروز همه اين هيجان به نمايش ابتذال فرهنگ آمريكايی بدل شده؛ دفاع از تروريسم، ولنگاری جنسی و افشاگری‌های غيراخلاقی.

هنوز انتخابات آمريكا با هيجان دنبال می‌شود؛ نه به دليل اهميت آنكه چه كسی می‌برد؛ اين دغدغه ديگر كهنه شده و اغلب می‌دانند اينكه سلطه آمريكا بر جهان توسط كلينتون دنبال شود يا ترامپ، تفاوتی ندارد. هيجان اين روزها مثل هيجان دنبال كردن اخبار زرد بازيگران هاليوود شده؛ سياست آمريكايی تحت تاثير فرهنگ مبتذل آمريكا زرد و سخيف پیش می‌رود؛ یک هاليوود سياسى تمام عيار!

روشنفکران ايرانی ترجیح می‌دهند ابتذال نمود يافته در مناظره‌های انتخاباتی آمریکا را متوجه ترامپ كنند و مفری براى كلينتون به عنوان نماينده حزب مورد علاقه شان دست و پا كنند؛ تقسيم آمريكا به آمريكای خوب كلينتون و آمريكای بد ترامپ. در واقعيت اما همه چیز بد است و آمريكای كلينتون و آمريكای ترامپ دو قطب اصلی آمريكای بد هستند؛ ابتذال اخلاقی و ابتذال سیاسی. خوب ها در فرهنگ ليبرالی و سرمايه محور و اومانیستی غرب، حتی اگر باقی بمانند، جايی برای رسيدن به قدرت ندارند.

كلينتون صراحتاً از نقش کشورش در تاسيس داعش می‌‌گويد. اعترافی كه بزرگترين حربه رقيبش براى حمله به اوست. كلينتون در دفاع از خود، سوريه و ايران و روسيه را مسببان شكل گيری داعش معرفي می‌كند. دروغ مضحکی كه تعداد رزمندگان اين سه كشور در مقابله با داعش براى رد آن كفايت می‌كند. اين دروغگو نماينده تمام نمای حزب حاكم آمريكاست؛ دمكرات‌های مودب و باهوش كه حتى جنازه نظاميان سورى و كودكان يمنی هم چيزی از ميزان ادب آنها كم نمی‌كند!

خشونت و دفاع عملی از تروريسم، در متن فرهنگ آمريكا پررنگ است. جامعه‌ای كه ياد گرفته حامی تروريسم صهيونيستی باشد، جامعه‌ای كه هيچ وقت نتوانسته با موضع اكثريت، معترض جنگ‌طلبی‌های حاكمانش در هزاران كيلومتر دورتر از خاک آمريكا باشد، حتماً یکی از نمايندگانش كلينتونی خواهد بود كه فروش اسلحه به داعش و اذعان به تاسيس آن از اعترافات اوست. البته هيلارى اتوكشيده و مودب است؛ اهل پرخاش و خشونت‌های كلامی همچون ترامپ نيست؛ اما آيا اين ظاهر شيک از تعداد قربانيان جنگ افروزی‌های آمريكا می‌كاهد؟

كلينتون نماينده آن بخشی از آمريكاست كه جنتلمنانه رفتار می‌كنند و با پنبه سر می برند. به شما ناسزا نمی‌گويند؛ اما با لبخند شما را له خواهند كرد. آنها همان طور كه دارند در مورد حقوق بشر و مذمت تروریسم سخنرانی می‌كنند، دلارهايشان به نفع تكفيری‌ها و سلاح‌هايشان به نفع آل سعود و سیاست‌شان به نفع اسراييل كار می‌كند. آنها مردان عمل هستند و نه حرف!

و اما آن سوی سكه؛ معجونی از ابتذال به نام دونالد ترامپ؛ او حتی دليلی هم نمی‌بيند مودب و باهوش به نظر برسد. ادبيات ركيكش در مقابل زن‌ها را انكار نمی‌كند؛ حتى اگر آن زن دختر او باشد. به هر حال فرهنگ گاوچرانی هم بايد در انتخابات نماينده داشته باشد دیگر!

جامعه آمريكا می‌خواهد نسبت به رفتار ترامپ معترض باشد؛ اما اينها اداست. فرهنگ آمريكايی بارها فرياد زده كه انسان در انتخاب، آزادی مطلق دارد و در این آزادي می‌تواند برای ارضای غريزه به همجنس هم روی بياورد؛ حال چرا همين نگاه، به محارم هم تسری نيابد؟! آزادی جنسی كه غرب بر آن پا می‌فشارد، آيا می‌تواند مغاير با نگاه جنسی به محارم باشد؟ نگاه جنسی به محارم توسط یک جمهورى‌خواه، همان حق دانستن همجنس گرايی در نگاه دمكرات‌هاست و هر دو، دو روی سكه دفاع از آزادی مطلق انسان در فرهنگ آمريكايی.

ترامپ مبتذل و سخيف است؛ اما جامعه آمريكا نمی‌تواند به او معترض باشد. او نماينده همه تلاش‌های آمريكايی براى رسميت بخشی به آزادی جنسی است. همان چيزی كه جمهوری اسلامی بخاطر جرم دانستنش و اسلام بخاطر گناه دانستنش، سرزنش و حتی متهم به نقض حقوق بشر می‌شود. اين هم تناقض جالبی است كه قوانين ايران متهم به دخالت در امور خصوصی می‌شود، قوانينی كه اجازه افشای این مسائل را نمی‌دهد؛ اما حالا همه دستاويز از ميان بدر كردن رقيب در آمريكا، افشای همين رفتارهای خصوصی است!

مناظره‌های انتخاباتی آمريكا عصاره فرهنگ آمريكاست؛ آينه تمام نمای جامعه‌ای كه قرار است از قيد و بند هر ارزشی آزاد و رها باشد. رويای آمريكایی امروز برابر ماست و می‌شود صادقانه با خود انديشيد آيا اين انتهای توسعه‌ايست كه دلباختگان آمريكا حسرتش را دارند؟
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

سخنی با برادران حاضر در عزاداری بیت رهبری
رهبر با این کارها مخالف است!

بیت رهبر، برای ما حکم خانه مان را دارد؛ مجلس اهلبیت هم که باشد، انگار بیشتر حس نزدیکی و صمیمیت داریم. مجلس هم خودمانی است؛ چای و خرمای اول مراسم و قیمه و قورمه ای در پایان، روی موكت های ساده‌ی حسينيه يا پاركينگ طبقاتی.

آنجا اما فقط برای ما نیست؛ نه حالا که مجلس عزای امام حسین علیه السلام برپاست که هیچگاه بیت رهبری فقط مأمن مایی که فکر می‌کنیم از همه انقلابی‌تر و حزب‌اللهی‌تر و لاجرم به آقایمان نزدیک‌تریم، نبوده و مهم‌تر اینکه، اویی که باید تعیین کند آنجا جای چه کسانی است، ما نیستیم...

در فاطمیه‌ای که چند ماه پیش گذشت و در محرم‌های قبل، آقایان مسئولین که وارد مراسم می‌شدند، برادران حاضر در حسینیه به فراخور موضع سیاسی‌شان در قبال آن فرد، شعارهایی به اعتراض می‌دادند؛ علی لاریجانی آمد، فریاد زدند مرگ بر منافق. رییس مجلس شورای اسلامی را می‌گفتند منافق! محمدرضا عارف آمد، شعار دادند مرگ بر فتنه‌گر؛ حسن روحانی آمد، گفتند مرگ بر ضد ولايت‌فقيه و ... انگار که منزل پدرمان اذن حضور یافته باشیم و بعد به سایر مهمانان حضرت پدر بی احترامی کنیم و معترض باشيم كه آنها را چرا راه داده اند!

اگر اعتراضی هم هست، جای اعتراض ما به مواضع و عملکرد این آقایان مجلس عزای امام حسین علیه‌السلام در بیت رهبری نیست. ما آنجا هر قدر صمیمی باشیم، مهمان هستیم. آن مجلس خودش میزبان دارد و حضرت میزبان اگر اراده کنند، این مقامات اجازه‌ی ورود نخواهند داشت؛ آنچنان که محمد خاتمی هفت سالی می‌شود اجازه‌ی حضور و حتی اجازه‌ي عیادت نیافته است. مجلس اباعبدالله عليه‌السلام و بیت رهبر حتما جای بصیرت افزایی سیاسی است و این مهم در متن مداحی و سخنرانی آقایان دعوت شده به بیت همواره ديده شده، اما جای تسویه حساب و شلوغ بازی نیست. از امروز که اول شب مراسم محرم 95 در حسینیه ی امام خمینی است، رعایت کنیم.

موضع حضرت ولی‌فقیه‌مان هم که اطاعت از او را شرعاً بر خود واجب می‌دانیم، پس از آن ماجرای برهم زدن سخنرانی علی لاریجانی در قم صریح و علنی بیان شد؛ مرور آن بیانات 28 بهمن 91 یحتمل برایمان لازم است:

« این را هم عرض بکنیم؛ این حرفی که من امروز زدم و از بعضی از مسئولان و سران کشور گله‌گزاری کردم، موجب نشود که حالا یک عده‌ای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عده‌ای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهائی که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهائی که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانی که می‌توانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر داده‌ام. آن کسانی که این کارها را می‌کنند، اگر واقعاً حزب‌اللّهی و مؤمنند، خب نکنند. می‌بینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادن‌ها کاری از پیش نمی‌برد. این خشم‌ها را، این احساسات را برای جای لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجی‌ها می‌خواستند همین طور بروند یک جائی، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در می‌آمد. نظمی لازم است، انضباطی لازم است، مراعاتی لازم است. اگر چنانچه به این حرف‌ها اعتنائی ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانی که به این حرف‌ها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند.»

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

جواب نقد، نفرين و فتوای سياسی نيست

حسن روحانی در جلسه شورای اداری قزوين می‌گويد «خدانيامرزد كسانی را كه تزريق يأس و نااميدی در قلوب مردم می‌کنند، يأس کفران حق و نعمت خدا است...» شايد تصور كنيد منظور روحانى از اين نفرين، رسانه‌های بيگانه است كه مدام درباره جمهورى اسلامى سياه‌نمايی می‌كنند، اما او در جمله‌ بعدی تكليف مصداق‌های جمله‌اش را معلوم می‌كند؛ منظور او مشخصاً دولت خودش و منتقدان داخلی‌اش است. روحانی ادامه می‌دهد كه «برخی از روزنامه‌ها به نا اميدی می پردازند، تضعيف و تخريب دولت شرعاً حرام است و براى تخريبگر هم حاصلی ندارد...»

اين البته اولين‌بار نيست كه رئيس‌جمهور در حمله به منتقدين داخلی خود از گزاره‌ها و مؤلفه‌های دينی بهره می‌برد؛ گرچه اين بار كار به نفرين عوامانه و فتوای مجتهدانه‌ توأمان رسيده، اما پيشتر نيز او نقد برجام را كفران نعمت و موجب عذاب الهي دانسته و كوشيده بود برخلاف رويه‌ مبتذل قبلی در ناسزاگویی به منتقدان (كم‌سواد، بي‌شناسنامه، بزدل، تازه به دوران رسيده، عقب‌مانده، بيكار، متوهم، هوچی، كودک و ...) و برخلاف آن باری كه منتقدان را مستقيم به جهنم رهنمون شده بود، اين‌بار براى به جهنم فرستادن آنان، چارچوبی شرعی دست و پا کند.

حاميان حسن روحانى همان‌هايی هستند كه همواره از آنچه سوءاستفاده از گزاره‌های دينى توسط اهل سياست می‌ناميدند، گله‌مند هستند، اما اين روزها تيترهايشان همين گزاره‌های دينى است كه اين‌بار چون از زبان رئيس دولت متبوعشان ايراد شده، نه تنها مورد انتقاد نيست، بلكه استقبال هم می‌كنند. چرا سخنرانی‌های حسن روحانی به‌جای استدلال راه به سمت و سوى ناسزاگویی‌های قبلی و نفرين و فتواهای سياسى كنونی می گشايد؟ کسی که نقد آنچه بداخلاقی های دولت گذشته می نامید، از دهان شعارهایش نمی افتد...

هفته‌نامه‌ آبزرور می‌نويسد: «از زمان امضای توافق هسته‌ای مسائل زيادی در ايران تغيير کرده است. به نظر می‌رسد آنچه به عنوان پيروزی بزرگ ديپلماتيک براى دولت بود، اکنون به مسئوليت و بدهی براى دولت حسن روحانى تبديل شده است... اعمال تحريم‌های جديد کنگره عليه ايران و باقی ماندن تحريم‌های مرتبط با ادعاهای غرب در زمينه حمايت ايران از تروريسم، تحقق وعده‌های توافق هسته‌ای را زير سؤال برده است. موضوعى که خبر خوبی براى روحانى و تيمش نيست.»
اين حرف را فقط هفته‌نامه آبزرور نمی‌گويد، واقعيت اين است كه هرچه زمان از اجرای برجام می‌گذرد، بی‌فرجامی آن عيان‌تر می‌شود و در فضايی كه دست مدافعان برجام از استدلال خالی است و تأثيری از برجام در فضای سياسى و اقتصادی ايران ديده نمی شود، با چه زبانی جز نفرين و ترساندن از عقوبت الهی، می‌توان با منتقدان سخن گفت؟ روحانی و حاميانش آنقدر اقدامات دولت را در نگاه مردم بزرگ كردند كه حال در آخرين سال دولت يازدهم و در اوج تحقق نيافتن شعارهای اصلی دولت در بهبود معيشت مردم و پر بودن چنته‌ منتقدين از استدلال و منطق، ناچار به نفرين روی آورده اند.

طلب عدم آمرزش برای منتقدان دولت و صدور فتوای شرعى حرمت تخريب (بخوانيد انتقاد از) دولت يعنی خالی بودن دستی كه قرار است چند ماه ديگر مردم را دعوت كند كه به او رأی بدهند. وگرنه می‌شود به جای «چرا شكر نمی‌كنيد؟» و «خدا نيامرزد» و «حرام شرعی است» نقاط قوت دولت را بيان كرد؛ همان مسائلی كه روحانى اعتقاد دارد واقعيت‌هايی است كه بزرگان كشور و رسانه‌ها به مردم نمی‌گويند، اما خود نيز به ‌جای آن واقعيت‌های ادعایی، راه نفرين و فتوا را باز كرده است، گزاره‌هايی كه نمی‌تواند جايگزين جواب شود و حتما جزيی از استدلال به شمار نمی رود.

روزنامه ی جوان / 13 مهر 95
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

روزی که روحانی لزوم شکرگزاری برای شیوه اداره کشور در یک سال گذشته را فریاد میزد، مردم قزوین در سکوت، نوشته های قابل تأملی را به استقبال او برده بودند/کارگران قبل از برجام، بیکاران پسابرجام...
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

ولایت مداری

"برای حاج عماد (مغنیه) نیاز نبود که رهبرش حرف بزند؛ میل رهبرش برای حاج عماد فرمان بود. مثلاً اگر آقای سید حسن نصرالله می‌گفت: هیچ زندانی‌ای در زندان‌های اسراییل باقی نخواهد ماند، ان‌‌شاء‌الله؛ حاج عماد، این را یک فرمان تلقی می‌کرد و در واقعیت هم، زندانی لبنانی‌ای در زندان‌های اسراییل باقی نماند."

نماینده فرهنگی حزب الله در ایران
مراسم دومین سالگرد شهید عماد مغنیه / تهران
15 اسفند 88

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

مردی كه قرار بود برای جوانان ايرانی اشتغال ايجاد كند، از لبخند متقابل ديپلماتيک هم دريغ میورزد. شبی که روحانی از قول اولاند برای ایجاد اشتغال در ایران گفت،اگر از حقارت می مردیم هم روا بود..
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا بازنده های زیادی داشت؛ از طرفداران دو آتشه ی برجام در ایران گرفته، تا بی بی سی و سی ان ان و همه رسانه هایی که برای کلینتون تبلیغ می کردند و نظر سنجی هایی منتشر می کردند که ترامپ در آنها هیچ شانسی برای پیروزی نداشت و رسما ادعاهای بی طرفی شان را زیر پا گذاشتند؛ و حتی همین روزنامه های اصلاح طلب داخلی که از چند ماه قبل طوری از پیروزی های هیلاری در مناظره ها و نظرسنجی ها می گفتند که انگار مخاطبان این مطبوعات هم حق رأی دارند. حالا از پیش، صفحه ی پیروزی کلینتون بستن شان، بماند...

از بزرگترین بازنده های این انتخابات، فمینیست ها بودند؛ نه تنها رویاهای رنگی شان برای زن شدن رییس جمهور ایالات متحده، بر باد رفت؛ بلکه یک فرد ضد زن، با نگاه جنسی به زن، و البته با ایده محدود کردن سقط جنین، رییس جمهور آمریکا شد.
فمینیست ها این روزها اگر در خیابان های کالیفرنیا و پنسیلوانیا و آریزونا و ...مشغول آتش زدن پرچم آمریکا و پرتاب کوکتل مولوتف نباشند، لاجرم کنج انزوایشان نشسته اند دو دو تا چهارتا می کنند که شاید متوجه شوند چه شد که نشد!
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

دموکراسی فقط غربی اش قابل احترام است!

بی بی سی فارسی واكنش متفاوت و جالب توجهی به اعتراضات خيابانی طرفداران هيلاري كلينتون به نتيجه انتخابات رياست جمهوری آمريكا نشان داد. روز پنج‌شنبه مطلبی در اين سايت منتشر شد كه به معترضان توصيه‌هايی روانشناسانه و در قالب مصاحبه با روانشناسان برای چگونگی كنار آمدن با نتيجه یک انتخابات دموكراتيك مي‌كرد. در اين مطلب، از معترضان خواسته شده كه «سعی كنيد بخوانيد و بفهميد چرا ديگران جور ديگر رأى داده‌اند - روی روابط نزديک خانوادگی و دوستانه تان متمركز كنيد - بيشتر كار كنيد و سفر برويد - از حلقه‌اي كه با شما موافقند فراتر برويد و با كساني كه نظر مخالف دارند حرف بزنيد - باورهاي خودتان را نقد كنيد - بپذيريد كه ممكن است شما بهتر از بقيه ندانيد - يادتان باشد كه مشكل از دست شما خارج است - به كارهايی كه آرامتان می‌كند، بپردازيد.»

اين راهكارهايی است كه بی بی سی پس از خروج از شوک رأی نياوردن كانديدای مطلوبش در انتخابات به معترضان توصيه می‌كند؛ كسانی كه ترامپ را نمی‌خواهند. در واقع بی‌بی‌سی از مردم امريكا می‌خواهد كه به دموکراسی احترام بگذارند؛ اما آيا هميشه دموکراسی براي بی بی ‌سی همين قدر قابل احترام بوده است؟

اجازه دهيد كمی به عقب برگرديم؛ از جنس همين آشوب‌هايی كه امروز در خيابان‌های شهرهای مختلف امريكا عليه نتيجه انتخابات انجام می‌شود، سال 88 در خيابان‌های تهران در جريان بود. آيا بی بی سی در خرداد 88 هم به معترضان ايرانی توصيه می‌‌كرد كه چگونه با نتايج يک انتخابات دموكراتيک كنار بيايند؟ نه؛ آن روزها بی بی سی به رسانه اصلی فتنه‌گران بدل شده بود. گزارش، تحليل، مصاحبه؛ همه در راستای اثبات تقلب در انتخابات رياست جمهوري ايران بود. بيانيه سران فتنه از بی بی سی خوانده و مردم دعوت به حضور در خيابان‌ها می‌شدند. گزارش‌های مستقيم از شاهدان عينی آشوب‌ها پخش می‌شد و از سویی بی بی سی با انتشار آمارهای غيررسمی از نتيجه انتخابات ايران از همان ساعات مانده به پايان رأی‌گيری، پروژه تقلب را كليد زد و حتی قبل از انتخابات شبهه تقلب را مطرح كرد.

و باز به عقب برگرديم؛ انقلاب اسلامی مردم ايران به ثمر نشسته بود و بی بی سی نمی‌خواست باور كند. اين رسانه تلاش می كرد تصويری غيرواقعی از امام و انقلاب نشان دهد و با پررنگ كردن نقش گروه‌های غيراسلامی در شكل‌گيری و پيروزی انقلاب، پديده مردمی ايران را به انحراف بكشاند.

و باز به عقب‌تر برگرديم؛ مرداد 1332 و «‌حالا دقيقاً نيمه‌شب 24 مرداد 1332 است‌» كه با اضافه شدن كلمه «دقيقاً» به جمله هميشگی مجری راديو بی بی سی، در واقع رمز عمليات آژاكس خطاب به محمدرضا پهلوی اعلام شد كه آغاز عمليات منجر به كودتای 28 مرداد را در ايران كليد ‌زد؛ كودتايی كه به سرنگونی دولت مردمی مصدق منجر شد.

بی بی سی از دموکراسی غربی حمايت می‌كند، حتى اگر نتيجه آن دموکراسی باب ميلش نباشد. اما در مورد دموکراسی اسلامى ماجرا كاملاً متفاوت است. بی بی سی تنها وقتی می‌تواند به دموکراسی اسلامى احترام بگذارد كه نتيجه رجوع به خواست مردم همان چيزی باشد كه او دوست دارد. آنچنان كه بی بی سی در سال‌های اخير نتوانسته به خواست مردم سوريه در انتخاب بشار اسد احترام بگذارد.

بی بی سی، بی بی سی است؛ بنگاه خبرپراكنی بريتانيا. از روباه جز حيله‌گری نمی‌توان متوقع بود. اما با كسانی كه بی بی سی را بی ‌طرف می‌خوانند يا آن سبزهايی كه تصور می‌كنند حمايت بی بی سی از جنبش‌شان فی سبيل‌الله بوده و هست، چه بايد كرد؟

روزنامه جوان / 22 آبان 95
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

تنها یک نفر خلاف تمام نظرسنجی های موجود که کلینتون را پیروز انتخابات می دانستند، اقبال مردم آمریکا به دونالد ترامپ را بیشتر دانست که آن را هم بی بی سی فارسی به پای حمایت او از ترامپ گذشت و نه تحلیل و شناخت او از جامعه آمریکا؛ در حالی که تشخیص جهت توجه مردم آمریکا نشانگر جهت توجه خود گوینده نیست و تحلیل یک امر است و حمایت امری دیگر... او هم کسی نبود جز آیت الله خامنه ای، رهبر ایران. بارها هم تاکید کرده که هیچ کدام از این دو حزب برای ایران فرقی ندارند.


"در این مناظره‌ی دو نامزد [ریاست جمهوری آمریکا] حقایقی که اینها بر زبان راندند را دیدید؟ شنیدید؟ اینها آمریکا را افشا کردند. چند برابر چیزهایی را که ما میگفتیم و بعضی باور نمیکردند و نمیخواستند باور کنند، خود اینها گفتند. و جالب این است که آن که صریح‌تر گفت، بیشتر مورد توجّه مردم قرار گرفت. آن مرد چون واضح‌تر گفت، صریح‌تر گفت، مردم_آمریکا بیشتر به او توجّه کردند. طرف مقابل گفت این پوپولیستی کار میکند؛ عوام‌گرایانه، چرا عوام‌گرایانه؟ برای خاطر اینکه حرفهایش را مردم نگاه میکردند، میدیدند درست است؛ در واقعیّات زندگی خودشان آن را میدیدند. ارزشهای انسانی در آن کشور نابودشده و لگدمال‌شده است؛ تبعیض نژادی وجود دارد. همین چند روز قبل از این آن مرد در تبلیغات انتخاباتی‌اش ایستاد و گفت شما اگر رنگین‌پوست هستید، اگر سیاه‌پوست و سرخ‌پوست هستید، در خیابانهای نیویورک و شیکاگو و واشنگتن و کالیفرنیا و غیرذلک وقتی راه میروید، نمیتوانید مطمئن باشید که تا چند دقیقه‌ی دیگر زنده‌اید. شما ببینید! این حرف را کسی دارد میزند که انتظار دارد چند روز دیگر برود در کاخ سفید، بنشیند آمریکا را اداره کند. نژادپرستی آمریکا یعنی این.
فقر آمریکایی‌ها را [هم گفت]. گفت ۴۴ میلیون نفر در آمریکا گرسنه‌اند. او گفت و دیگران هم گفتند که کمتر از یک درصد مردم آمریکا مالک نود درصد ثروت آمریکا هستند. ارزشهای انسانی در آنجا لگدمال شده است؛ تبعیض، اختلاف، نژادپرستی، لگدمال کردن حقوق بشر..."

آیت الله خامنه ای / 12 ابان 95
@asoupar


Читать полностью…

کبری آسوپار

آيا بايد سخنان دولتمردان را سانسور كرد؟

امنيت و رضايت گزاره هايی است كه روحانی در نمايشگاه مطبوعات از رسانه ها خواسته كه آن را به وجود آورند: «رسانه‌های ما باید رضایت واقعی را به وجود آورند، تروریسم بر اسب نارضایتی سوار می‌شود؛ آنها که جز ایجاد یأس و تشویش اذهان عمومی کار دیگری نمی کنند، چه نتیجه ای از کار خود گرفته اند جز افسردگی؟»

حسن روحانی رسانه ها را به ايجاد آرامش می خواند؛ اما به نظر می رسد یک حلقه اصلی را از ميانه اين زنجير احساس يأس و عدم آرامش حذف كرده؛ و آن اينكه رسانه می تواند «منعكس كننده» يا «برهم زننده آرامش» باشد و اين هر دو يعنی آنكه رضایتی هست و رسانه می تواند در قبال آن نقش آفرينی مثبت يا منفی كند؛ نه آنكه از آرامشی كه نيست، قصه بگويد. اين مقدمه ای بود تا بنويسيم بهتر آن است كه روحانی برای يافتن يكی از منابع اصلی برهم خوردن آرامش، به متون سخنرانی خود و دولتمردانش نگاهی بيندازد. تندی های كلامی، طعنه و زخم زبان، حمله به نهادهای مختلف و قوای ديگر، ايجاد دوقطبی های متعدد، آمارهای غيرواقعی و متناقض عبور از ركود و بهبود اوضاع اقتصادی، همه مواردی است كه به وضوح، آرامش جامعه را بهم می ريزد. فقط یک نمونه از آنها بدهی معوق و فساد كوچک ناميده شدن دزدی 8 هزار ميلياردی از اموال حدود يک ميليون فرهنگی است. وقتی یک ميليون نفر مالباخته، از جانب رييس دولتی که فساد در زیرمجموعه او روی داده، حمايتی دريافت نمی كنند و حتی او را در مقام تقليل سطح فساد روى داده می بينند، آيا رسانه می تواند برای آنان ايجاد امنيت كند؟ وقتی بارها فرزندان مومن و انقلابی اين سرزمين به تندروی، نفهمی، انقلابی نما بودن، دروغگو بودن و ... متهم می شوند، منتقدان به جهنم حواله داده می شوند؛ هر انتقاد علما با جنجال و توهين روبرو می شود؛ معترضين خيالی ساخته و به آنان حمله می شود كه مثلا نمی گذارند اينترنت به روستاها ببريم يا اگر امام نبود، نمی گذاشتند انتخابات برگزار شود و ... آيا رسانه می تواند بگويد مقامات اینگونه نگفته اند و دست به سانسور بزند تا فضای جامعه آرام بماند؟! يعنی بايد دروغ بنويسد؟! وقتی لحن ها و ادبيات ها سخنرانی به سخنرانی تندتر و كنايه آميزتر و دوقطبی سازتر پيش می رود، آيا می توان در رسانه توليد آرامش كرد؟!

از سويی گفتن حقيقت تلخ يقيناً بهتر از واقع نمايی کاذب و اميدسازی واهی است. كار سختی نيست؛ می شود همين فردا همه رسانه ها از بهبود معیشت و خروج از ركود و لغو تحريم ها و نبود بيكاری و فقر و آلودگی های زيست محيطی و بالا رفتن اعتبار پاسپورت و كلی فضاسازی های گل و بلبل ديگر تيترهای درشت بزنند؛ اما مگر مردم متوجه اوضاع اقتصادی خود نيستند و مگر در همين هوا نفس نمی كشند و مگر نمی بينند بيكار هستند، كه فريب تيترهای درشت را بخورند و با حلوا حلوا گفتن دهانشان شيرين شود؟! يا آنكه آنقدر كاناليزه هستند كه فقط از یک رسانه اخبار خود را دريافت كنند؟ از قضا اين خبردهی های غيرواقعی همان اعتماد مانده را هم از بين می برد؛ و اين بی اعتمادی، ناامنی بيشتر و نارضايتی بيشتر فراهم می كند. رسانه ها نمی توانند نارضايتی و گله و شكايت مردم را ببينند و رضايت جعل کنند؛ كه آنان نديم مردم اند و نه نديم دولتمردان!

انتقاد روحانى از رسانه ها و اعتراضش به منتقدان قصه ادامه دار و پرتكراری است كه با هزار بار تاكيد بر آزادی مطبوعات و «پناه می برم به خدا از بستن دهان منتقدان» و «نشکنیم قلم‌ها را به بهانه واهی، نبندیم دهان‌ها را با بهانه‌های غیر اساسی» نمی‌تواند براى او نمايش یک حامی نقادی را ايفا كند. روحانی در همان سخنرانی كه می گويد «اگر خود اصحاب رسانه امنیت نداشته باشند، چگونه می‌توانند امنیت را بیافرینند، با قلم شکسته و دهان بسته؟ نشکنیم قلم‌ها را به بهانه واهی، نبندیم دهان‌ها را با بهانه‌های غیر اساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد.» در همان سخنرانی هم به انتقاد از رسانه ها می پردازد و براي رسانه های منتقد نسخه محتوايی می پيچد كه اين را بنويسيد و آن را ننويسيد و از قضا هرچه را می گويد ننويسيد، همان انتقادات از دولت است و هر چه را می گويد بايد نوشت، همان تمجيد دولت و برجام است. برآيند چنین سخنرانی ای می شود اينكه رسانه ها اگر مدح دولت را می گويند، بايد آزاد باشند، وگرنه یک مشت دروغگوی انقلابی نمای هتاک هستند كه با رانت های اطلاعاتی خبر می گيرند و برای نهادهای خاص ارسال می شوند و دغدغه فروش ندارند.

بله آقای رييس جمهور! رسانه بايد امنيت داشته باشد و مدام مورد حمله نباشد كه در فضايی آرام بنويسد؛ با ايجاد دوقطبی رسانه خوب و رسانه بد و كشاندن پای اجنه به توصيف از رسانه ها، اينكه هنوز منتقدان شما می نويسند و قلم و كيبورد را كنار نگذاشته اند، از سر پوستی است كه در اين سه سال با ايستادگی مقابل انواع توهين ها و تهمت ها بسيار كلفت شده است.

روزنامه جوان / 16 آبان 95
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

تقصير جمهورى اسلامى است!

‌وقتی با يک وزير پيشنهادی به دليل حضورش در تجمعات فتنه 88 مخالفت می‌شود، اصلاح‌طلبان و حاميان دولت يک استدلالی دارند كه می گويند اگر فلانی فعال فتنه بوده، چرا به دادگاه احضار نشده است و عدم محكوميت در دادگاه را دليل بر بی‌گناهی فرد دانسته‌اند. روز سه‌شنبه و در جلسه رأی اعتماد به سه وزير پيشنهادی دولت، غلامعلی جعفرزاده در دفاع از فخرالدين دانش‌آشتيانی همين را گفت كه اگر او فتنه‌گر است، چرا محاكمه نشده است؟ سال 92 و در جريان رأی اعتماد به كابينه حسن روحانی هم همين حرف را می‌زدند (متأسفانه روحانى چه سال 92 و چه امسال گويا چنان با قحط‌الرجال مواجه بوده كه نتوانست همه كابينه‌اش را از افرادی با پرونده سفيد در مورد فتنه 88 انتخاب كند! البته سهم‌خواهی حاميان اصلاح‌طلبش چنين اختياری را هم براى او نمی‌گذاشت).

اين مثلاً استدلال حاميان دولت، پاسخ روشن و البته ساده‌ای دارد. سال 88 گرچه بسياری از فتنه‌گران دستگير و ليدرهای آنان هم محاكمه شدند، اما دستگاه قضايی در برخورد با بسياری ديگر، راه اغماض را در پيش گرفت و آنان احضار و دادگاهی نشدند. حال سؤال ساده‌ای وجود دارد؛ اگر دستگاه قضايی جمهوری اسلامی از بسياری از فتنه‌گران و فعالان فتنه با اغماض گذشت كرده، آيا دليل می‌شود كه سمت و منصب هم به او بدهد؟! مثال ساده‌ای هم می توان زد؛ شما اگر از سر رأفت و گذشت، دزدی را كه در خانه‌تان گرفته‌ايد، به نيروی انتظامی معرفی نكرديد، آيا ديگران بايد متوقع باشند نگهبانی از گاوصندوق منزلتان را هم دست او بسپاريد؟ و اگر گفتيد او به دليل سابقه سرقت، صلاحيت اين كار را ندارد، بگويند اگر دزد بود چرا از او شكايت نكردید؟! اگر شما از كسی كه با ماشين به شما زده، گذشت كرده و او را ببخشيد، آيا دليل می‌شود ديگران متوقع باشند به او اعتماد كنيد و رانندگی سرويس مدرسه فرزندتان را هم دست او بسپاريد؟ و اگر گفتيد سابقه رانندگی خطرناک دارد، بگويند پس چرا از او شكايت نكردید؟! ما بخشيده‌ايم، اما بخشيدن امری است و اعتماد دوباره، امری ديگر.

اصلاح‌طلبان عادت كرده‌اند هميشه از نظام طلبكار باشند؛ خط قرمزها را جابه‌جا كنند و البته همزمان خود را هم به وقت منفعت در درون نظام تعريف كنند. افراد می‌توانند مخالف نظام باشند. اين البته براى ما حاميان نظام خوشايند نيست، اما حتماً اويی كه صراحتاً مخالف نظام است، از اويی كه در اوج مخالفت با مبانی نظام و خط قرمزی همچون فتنه كه ولی فقيه صراحتاً و به دفعات (از جمله تيرماه همين امسال) فرموده‌اند نسبت به آن حساس هستند، ژست ولايتمداری می‌گيرد و همزمان با دفاعش از فتنه‌گران 88، نظام و رهبر از دهانش نمی‌افتد، برتر است؛ حداقل آنكه آن اولی خود را آلوده به دروغ و نفاق نمی‌كند.

جالب آنكه همزمان با نسبت دادن فتنه به افراد ديگر، حتى كلامى هم در تبری از آنچه با هدايت سران فتنه در كف خيابان‌های تهران روی داد، نمی‌گويند و توضيحی در مورد فيلم حضورشان در تجمع فتنه‌گران هم نمی‌دهند.

تلخ است، اما هميشه وقتی كسی در قبال گذشت و خوبی دیگران، نه سپاسگزار كه از قضا جلو می‌افتد كه عقب نماند و اعتماد به نفسش بالاتر می‌رود، آن را كه خوبی كرده، پشيمان می كند و حالا هم شايد بايد بگوييم تقصير جمهوری اسلامی است كه از حق مردم گذشت كرده است. گويا لازم بوده كه حتماً دستگيری های 88 به شيوه اردوغان – الگوی توسعه‌ای اصلاح‌طلبان- بعد از كودتای ارتش تركيه انجام شود و سيل عظيم اخراج‌ها هم اضافه شود تا امروز صدای برخی‌ها بلند نشود كه اگر فتنه‌گر است، پس محكوميت قضايی‌اش كو!

از سویی نمی‌توان اين قصور را هم ناديده گرفت كه از 88 تاكنون بايد خلأ قانونی در مورد به‌كارگيری فعالان فتنه در مناصب حكومتی برطرف می‌شد. بايد اين مورد به شكل قانون درمی‌آمد كه فعالان فتنه 88 نمی‌توانند در رده‌های اول قوای سه‌گانه و مراكز ديگر قرار گيرند. جمهوری اسلامی زياده با برخی‌ها تساهل و تسامح به خرج داده است، چه قوه قضائيه‌اش در برخورد با قانون شکنان؛ و چه شورای نگهبانش در تأييد صلاحيت حاميان فتنه. ما امروز چوب رأفت نظام را می‌خوريم انگار!

روزنامه ی جوان / 13 آبان 95
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

یک فساد کوچک 8000 میلیارد تومانی در یک گوشه ای!

یک فساد کوچک در یک گوشه ای که برخی در بوق و کرنایش می کنند؛ آن هم تازه اشتباه لفظی بوده، اختلاس نیست که؛ وام گرفتند و بدهی معوق است و تازه تر اینکه خب توبه می کنند و تمام!

این خلاصه ی نظر رییس جمهور حقوقدان و مجتهد کشور اسلامی ما در مورد اختلاس 8000 میلیارد تومان پول فرهنگیان این سرزمین در صندوق ذخیره است. (در جلسه علنی مجلس، 11 آبان 95 )

و جالب اینکه در ادامه می گوید برخی می خواهند فساد را عادی کنند. واقعا آن برخی ها دارند فساد را عادی می کنند یا رییس جمهوری که 8000 میلیارد تومان برایش پول خرد و فساد کوچک است و می گوید در موردش حرف نزنیم؟! فقط فسادهای خارج از دولت روحانی فساد است و باید در بوق و کرنا شود؛ اختلاس های دولت روحانی بدهی معوق است و بدهی هم که گفتن ندارد حالا!

از سویی توبه، مگر حق الناس را جبران می کند؟ توبه مگر جای رد مال را می گیرد؟ توبه مگر مجازات دزد را لغو می کند؟ پاسخ به این سوالات را غیر حقوقدان ها و غیر مجتهدها هم بلد هستند...

و سوال دیگر این که آیا از این بدهی های معوق و وام های کوچک! چند صد میلیاردی به مردم هم داده می شود یا خاص مقامات دولت تدبیر و امید است و باقی ملت برای دو میلیون تومان باید کلی سر دوانده شوند؟

سخنان حسن روحانی همین قدر بی پایه و مبتنی بر تعلقات جناحی است. باقی اش هم نه تدبیری دارد و نه امیدی... و نه اعتدالی.
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

ارتقای مقام زن این بود؟!

اینکه در نماز فرادا یا جماعت مکان ایستادن خانم ها و آقایان نسبت به همدیگر چگونه می تواند باشد و نظر فقها چیست و مستحب و مکروه و حرام در این قضیه کدام است، یک بحث است؛ اینکه یک کسی فکر کند این فتواها نشان دهنده توجه و عدم توجه به مقام زن است، یک بحث دیگر. حالا اینکه این "یک کسی" از قضا رییس جمهور مجتهد و حقوقدان جمهوری اسلامی ایران است، دیگر یک بحث نیست؛ یک تأسف است و اینکه این سوءاستفاده از فتوای فقهی امام و شوی ارادت به ایشان، تلاش ناشیانه ای برای جلب آرای زنان در انتخابات آینده است، یک تأسف دیگر...

سخنان امروز (3 آبان 95) حسن روحانی در شهر خمین، زادگاه امام خمینی و مثال او برای اینکه توجه امام به مقام زن را نشان دهد، عجیب، توهین آمیز و سطح پایین است. او برای بیان اینکه امام به مقام والای زن اهمیت داده اند، به اختلاف فتوای امام و برخی علماء در مورد اینکه زن در نماز عقب یا کنار مرد بایستد، اشاره می کند. یعنی حسن روحانی فکر می کند شخصیت قائل شدن برای من به عنوان یک زن این است که بتوانم هنگام نماز در کنار او به عنوان یک مرد بایستم! یعنی مرد، ملاک قرار می گیرد و مقام زن در نسبت موقعیت مکانی اش نسبت به مرد ارزیابی می شود؛ و بدتر اینکه حسن روحانی فکر می کند مبنای فتوای فقیه بزرگی همچون امام خمینی هم بحث مقام زن است و لابد علمای دیگر که می گویند که زنان باید عقب بایستند، مقام والای زن را درک نکرده اند! حال آنکه اساساً مکان ایستادن در نماز ربطی به مقام زن و مرد ندارد...

این سخنان، علاوه بر نشان دادن سطح پایین علمی رییس جمهور مجتهد عضو خبرگان رهبری، نسبت به مقام زن و نیز مقام فقهی امام خمینی و علمای بزرگ دیگر توهین آمیز است.

و آخر اینکه، من در سطحی نیستم که بتوانم در مورد چرایی فتاوای علما نظر بدهم، اما اینکه در سه سال گذشته هیچ طرحی برای زنان سرپرست خانوار ریخته نشده، هیچکس حواسش نبوده برای دستفروش های متروی خانم ها کار پیدا کند، هیچ استادیوم و مکان ورزشی و پارک ویژه ای برای زنان ساخته نشده، حتی طبق شعارهاب خودشان، یک وزیر زن در کابینه نیست و هیچ طرحی برای کم کردن بار اشتغال بانوان متاهل یا مادر ارائه و اجرایی نشده و هیچ برنامه ای برای کم شدن آمار زنان خیابانی و معتاد و کارتن خواب به چشم نمی خورد و خیلی موارد دیگر، و با این همه مشکلات ریز و درشت، معاون امور زنان ریاست جمهوری اوج دغدغه ی زنان این سرزمین را ورود به استادیوم های آقایان می داند، یعنی شعار در مورد مقام والای زن در نگاه اسلام از قد و قامت علم و عمل این دولت خیلی خیلی بزرگتر است...

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

آقای جنتی
یک نكته از اين معنى گفتيم و ... همین باشد؟

رئيس جمهور به دلايل خاص و البته بسيار غيرمرتبط با عملكرد على جنتی در وزارت ارشاد، مجبور شد از ادامه حضور او در كابينه اش چشم پوشی كند. منتقدين دولت درباره علت اصلی بركناری او سكوت كرده‌اند تا در بالاترين سطح، رعايت خط‌قرمزهای اخلاقی را كرده باشند. اما به نظر می‌رسد اين سكوت اخلاق مدارانه با سوءاستفاده طرف مقابل همراه شده است.
علی جنتی در متن استعفای خود مسير مظلوم نمایی را می رود؛ یک گزارش عملكرد رويايی از دوران سه ساله وزارتش می‌دهد و بعد می‌نويسد: «این وزارت از آغاز کار تاکنون بیش از سایر دستگاه های اجرایی مورد هجوم بوده و عموم فعالیت های آن در فضای آلوده به دروغ پراکنی، افترا و اتهامات ناروا مورد تخریب قرار گرفته است... برخی از جریانات سیاسی با زیرپا گذاشتن همه تعهدات اخلاقی، سعی در وارونه جلوه دادن مسائل و بدبین ساختن عالمان و شخصیت های دینی و متدینین نسبت به عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارند...»

روزنامه شرق پا را از این هم فراتر می نهد و در گزارش روز پنجشنبه( 29 مهر) خود اين بركناری را استعفايی به توصيه مقامات عالی رتبه نظام كه از طريق آيت الله جنتی به پسرش منتقل شده، عنوان می كند! #ژورنالیسم_کثیف

شايسته آن بود در مقابل سكوت اخلاقی منتقدين دولت، خود وزير و رفقای هم جناحی اش اگر به قدر یک سپاسگزاری اخلاق مدار نیستند، حداقل به اندازه یک سکوت آزاده باشند؛ نه آنكه سراغ هزينه تراشی های بيشتر برای كل نظام بروند و از اخلاق مداری رسانه‌های منتقد سوءاستفاده كنند.

بديهی و البته طبيعی است كه اگر روند برخورد اصلاح طلبان با بركناری وزير ارشاد در همين مسير دروغ و بی اخلاق پيش رود، اين سو بر مبنای همان اخلاق‌مداری، ناچار به بازگويی حقيقت و دفاع از حيثيت نظام خواهد شد.

درود خدا بر او باد؛ فرموده بود اگر دین ندارید، آزاده باشید...

روزنامه ی جوان / اول آبان 95
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

«صدا»ی انتحاری

گفته‌اند «مردی نبود فتاده را پای زدن» در مشی ما هم پای زدن بر افتاده نيست، اما با كسی كه خودش را به افتادن مي‌زند كه از مجازات بگريزد، چه بايد كرد؟

محمد قوچانی، سردبير هفته‌نامه صدا روز گذشته بابت انتشار يک طنز توهين‌آميز در مورد توصيه رهبر به محمود احمدی‌نژاد از مردم عذرخواهی و اعلام كرد «براي اثبات اينکه سوءنيت نداريم، فعلاً تا اطلاع ثانوی از انتشار نشريه صدا خودداری می‌کنيم، تا زمانی که سازوکاری براى جلوگيری از تکرار اين اتفاقات طراحی کنيم.»

كلمه «عجب» وصف كمی است براى واكنش به اين جملات. محمد ‌قوچانی با سابقه سردبيری بيش از 10 روزنامه و هفته‌نامه و بيش از 20 سال روزنامه‌نگاری، تازه اكنون و پس از توهين هفته‌نامه‌اش به مقامات عالی رتبه نظام به ذهنش رسيده كه سازوكاری برای جلوگيری از تكرار اين اتفاقات طراحی كند! و اين يعنی بی سازوكاری یک هفته‌نامه سياسی برای رصد مطالب قبل از انتشار! اين عذر بدتر از گناه نيست؟

و البته اين موضوع، همه‌ دليل تعجب از سخنان محمد قوچانی نيست. او می‌گويد: «نويسنده اين مطلب آقای آيدين سيارسريع با نشريه صدا تاکنون همکاری هم نداشته است و از اين‌ رو مطلبی نبوده و نيست که بيانگر ديدگاه صدا باشد... ما از آن برائت جسته و ضمن عذرخواهی از مردم اعلام می کنيم که از اين وضع ناراحتيم و با نويسنده مذکور نيز قطع همکاری خواهيم کرد. اين مطلب هم به دفتر مجله ارسال شده بود و همان‌طور که گفتم تحريريه صدا در توليد آن نقش نداشت.»

گويا قوچانی به عنوان یک سردبير كهنه‌كار اول بار بوده كه مطالب سخيف اين نويسنده طنز را – آن هم پس از انتشار – ديده و بي‌اطلاع از ادبيات نوشتاری و نوع طنز هتاكانه او مطلبش را منتشر كرده است؛ يعنی نشريه سياسی تا اين حد بی‌سازوكار؟! ما هم بايد اين اظهارات را باور كنيم؟ از سوی ديگر، قوچانی در حالی مدعی ارسال مطلب به دفتر مجله از خارج تحريريه شده كه چند روز قبل خود پست اينستاگرامي اين نويسنده مبنی بر آغاز همكاری با هفته نامه صدا را لايک زده است. آيا سردبير حتی نخواسته محض تنوع! اولين مطلب نويسنده جديد هفته‌نامه‌اش را قبل از انتشار بخواند؟

آيدين سيارسريع به گلايه از اعلام برائت قوچانی دو توئيت دارد؛ اول يک بيت شعر كه «چون بسی ابليس آدم روى هست/ پس به هر دستی نشايد داد دست» و دوم اينكه «اتفاقات هرچند تلخ در نهايت خيرند. اين ماجرا هم باعث شد اطرافيان را بهتر بشناسم.» همين دو واكنش نويسنده طنز هتاک برای درک آنكه اعلام برائت قوچانی چه نمايش ناشيانه‌ای است، كفايت می‌كند.

و كلام پايانی آنكه محمد قوچانی مرد خود توقيفی رسانه است؛ توقيف همشهری ماه به دليل نداشتن مجوز، توقيف هم‌ميهن به دليل ترويج ابتذال فرهنگی و مصاحبه با بازيگری كه فيلم غيراخلاقی او منتشر شده بود، توقيف آسمان به دليل غيرانسانی خواندن حكم قرآنی قصاص، توقيف مردم امروز به دليل حمايت از نشريه فرانسوی توهين‌كننده به پيامبر اسلام، دو بار توقيف روزنامه شرق و نيز توقيف شهروند امروز، اعتماد ملی و ايراندخت و مجرم شناخته شدن چندی قبل هفته‌نامه صدا به دليل توهين به رئيس‌جمهور در كارنامه سردبيری قوچانی نشان می‌دهد او بی‌تجربه نيست و سازوكار را بلد است؛ برای همين دارد خودزنی می كند تا از قبول مسئوليت و مجازات توهين به رهبری راه فراری بيابد. او خودش را به افتادن زده تا پای نخورد، اما اين همه سبقه و اين همه توقيف می‌گويد كه او آنچنان كه كامبيز نوروزی، كارشناس سياسی اصلاح‌طلب وصفش كرده بود، همچون «راننده‌ای است كه هر چند ماه يكبار تصادف می كند و لابد رانندگی را خوب نياموخته است!» با اين حساب آيا رواست او همچنان پشت فرمان بنشيند؟

روزنامه ی جوان / 26 مهر 95

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

به گرفتن اعتبارهای مادی و معنوی که میرسد، نوه امام هستند؛ به منافع جناحی که میرسد، توهین به پدر و پدربزرگ هم غیرتشان را قلقلک نمی دهد/حسن خمینی در کنار احمد منتظری در دفتر یوسف صانعی/ تاسوعا
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

هوالحق

جناب آقای علی مطهری

با اهدای سلام و تحیت، در خصوص برگزاری مراسم عروسی در ایام محرم و صفر نوشته اید که "...همین نگاه است که باعث شده است در دو ماه محرم و صفر مردم ایران مراسم ازدواج برگزار نکنند حتی به قیمت صدها و هزاران گناهی که به علت تاخیر در ازدواج جوانان رخ می‌دهد و از طرف دیگر تالارهای برگزاری مراسم ازدواج، قبل و بعد از این دو ماه با تراکم مشتری و مشکلات برای مردم مواجه می‌شوند. چه مانعی دارد غیر از چند روز قبل و بعد از عاشورا و اربعین و سه روز آخر صفر مردم عرفا مجاز به برگزاری مراسم ازدواج باشند همان طور که شرعا مجاز هستند. قطعا امام حسین هم به این وضع راضی‌تر است."

جای تعجب است که به عنوان نماینده ی سه دوره مجلس شورای اسلامی، اطلاعی از چند و چون برگزاری مراسم عروسی توسط عامه ی مردم ندارید و می گویید برگزاری مراسم عروسی در این ایام شرعاً مجاز است؛ در حالی که اگر سری به جشن های عروسی بزنید، اگر در خیابان وقتی ماشین عروس از کنارتان رد می شود، نگاهی بیندازید، اگر پشت کاروان های عروسی مانده باشید و نگاه سیاسی تان دخیل نباشد، خواهید دید برگزاری بسیاری از این مجالس در ماه های دیگر سال هم شرعاً مجاز نیست، حال ایام محرم و صفر بماند! من تصور کردم این اختلاط ها، این موسیقی های حرام و رقاصی ها، این اسراف ها و ریخت و پاش ها و سدمعبرها و ... باعث شده پسر شهید مطهری نگران فضای اجتماعی جامعه شود؛ اما تعجب بسیار که نگران شده اید چرا این حجم گناه در ایام محرم و صفر تعطیل می شود و بجای تصحیح این فرهنگ غلط، فکر می کنید اگر این کارناوال گناه و بی فرهنگی، به محرم و صفر هم تسری یابد، مشکل ازدواج جوانان حل خواهد شد... و تازه یقین هم دارید که امام حسین هم به این وضع راضی تر است!

حضرتتان در مقام چند دوره نمایندگی مجلس، یا از قیمت آرایشگاه های زنانه، سالن های عروسی، خرید جهیزیه، تهیه ی مسکن، هزینه های فیلمبرداری و عکاسی و ساخت کلیپ، تزیین ماشین عروس، دعوت خواننده یا مداح و هزار رقم ریز و درشت هزینه ها و اسراف های ناشی از فرهنگ غلط جامعه ای که شما نماینده ی فرهنگی اش بودید و چشم و هم چشمی ها و بالا بردن توقعات مالی زوجین و دردسرهای گرفتن وام ازدواج از دولت مطبوعتان و در کل، سیل مشکلات فرهنگی و اقتصادی ازدواج مطلع نیستید یا اهداف سیاسی و جناحی تان باعث شده چشم به واقعیات ببندید و فکر کنید مشکل، عدم برگزاری مراسم ازدواج در محرم و صفر است و بجای نگرانی از هزینه بالای سالن های ازدواج، فکر کنید تراکم متقاضیان سالن ها در ماه های غیر محرم و صفر مشکل اصلی است. نه بزرگوار! در ماه های دیگر هم نه گرفتن مراسم در چنین فضایی راحت است و نه بی اشکال شرعی. پس بیایید صادق باشیم و آدرس غلط ندهیم.

از سویی عدم برگزاری مراسم ازدواج در ایام محرم و صفر را مرتبط با نگاه آیت الله یزدی دانسته اید. تعجب است احترامی را که مردم برای امام حسین علیه السلام و قیام خونین عاشورا از قرن های دور تاکنون قائل بوده اند، مرتبط با نگاه آیت الله به شادی در شب عاشورا دانسته اید و دخیل در دعوای سیاسی تان کرده اید. حال آنکه مردم خود می دانند خواندن خطبه ی عقد در این ایام بی اشکال است و دفاتر عقد و ازدواج هم تعطیل نیست؛ اما آنچه در سالن جشن روی می دهد، مناسب این ایام نیست و خود اهل مراعات هستند.

دعوت می کنم همراه همدیگر، بعد از ایام محرم و صفر، مثلاً در شب 17 ربیع، به سالن های مراسم ازدواج سر بزنیم و نظر فقهی شما را بدانیم، البته اگر حاضر به نشستن در مجلس باشید! هر وقت مدل برگزاری جشن های عروسی را اصلاح کردید، در محرم و صفر هم مراسم بگیرید. اما بعید می دانم و سابقه ی عملکرد شما هم نشان نمی دهد که بتوانید برای فرهنگ این مملکت کاری فراتر از نمایش تصاویر ساپورت پوشان در صحن علنی مجلس و یک سری داد و فریادهای متناقض با عملکرد سیاسی تان ارائه دهید؛ که دختر ساپورت پوش را بی حرمت کنید، اما کار به کاندیدای هم جناحی تان که می رسد، برای کشف حجابش هم توجیه بیاورید؛ که رییس جمهور سابق را به کنایه متهم به تاسیس کاباره کنید، ولی به رییس جمهور خودتان که می رسد، دغدغه های حجاب و عفاف تان را فراموش کنید...

پس لطفاً به همان دعوای سیاسی تان برسید و نگران عروسی خوشگذران هایی که تعطیلات عاشورایشان در مسیر جاده های شمال یا سواحل کیش و دوبی می گذرد، نباشید. اغلب مردم در این ایام در هیئات هستند و خود می دانند چگونه حرمت عزای اباعبدالله را حفظ کنند؛ اگر واقعاً دغدغه ی ازدواج جوانان برای دوری از گناه را دارید، بسم الله؛ اول مشکلات ازدواج جوانان در آن ده ماه دیگر را حل کنید.

برقرار باشید
@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

اشتباه، شمایید آقای مختاباد!

در گوگل نام فاميلی عبدالحسين مختاباد را جست‌وجو میكنم، صفحه‌ اول تمامی نتايج داده شده، مربوط به دانلود آلبوم‌های موسيقى و تصنيف‌های اوست. فقط در یک مورد مطلبی هست كه حضور خواننده‌ها در شورای شهر پايتخت را به استهزا گرفته است.
****
عبدالحسين مختاباد، عضو شورای شهر تهران به كمک شهرداری تهران به هيئت‌های امام حسين علیه السلام در آستانه ماه محرم معترض است. او در جلسه علنی شورای شهر پايتخت، با اشاره به برگزاری نمايشگاه عطر سيب می گويد: «نهضت امام حسين(ع) را مردم اداره و از امکانات خود براى عزاداری استفاده می کنند. اينکه ميلياردها تومان پول بگذارند برای هيئت‌ها اشتباه است و جلوی اين موضوع بايد گرفته شود. اگر مديريت شهری قصد دارد به هيئت‌ها کمک کند، اعلام می کردند دو روز حقوق مديران شهرداری و اعضای شوراي شهر برای کمک به هيئت‌های عزاداری اختصاص يابد؛ نه اينکه از بيت‌المال هزينه کنند.»

مدلی كه مختاباد براى اداره هيئت‌های مذهبی در ذهن دارد و ارائه می‌كند، بی‌آنكه متوجه باشد، همان مدلی است كه در دوران پهلوی دوم در مورد جلسات مذهبی عمل می شد؛ يعنی دولت مانع برگزاری نيست، ولی كمک هم نمی‌كند و مردم خودشان با هزينه خود جلسات مذهبی را اداره می‌كنند، اما حساب حكومت اسلامی حتماً جداست و اين نكته‌ای است كه عضو شورای اسلامی شهر تهران در ازدحام دغدغه‌های جناحى فراموش كرده است. در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: «رسالت قانون اساسی اين است که زمينه‌های اعتقادی نهضت را عينيت بخشد و شرايطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‌های والا و جهانشمول اسلامی پرورش يابد» و بعد در اصول اول و دوم قانون اساسی، وظيفه حكومت برای تربيت اسلامی آحاد جامعه مشخص می‌شود. با توجه به چنين وظايفی است كه براى نهادهاي مختلف حكومت در جمهورى اسلامی بودجه فرهنگی در نظر گرفته می‌شود و آن بودجه در مسير ترويج فرهنگ اسلامی هزينه می‌شود. معاونت فرهنگی شهرداری تهران نيز در همين چارچوب عمل می‌كند و در واقع برگزاری برنامه‌های فرهنگی از وظايف اين معاونت است.

آنچه هم كه گفته شده برای کمک به هیات ها از حقوق مديران شهرداری كسر شود، يحتمل مزاح بوده؛ چه آنكه مالكيت شخصی در جمهورى اسلامى محترم شمرده می‌شود و نمی توان در حقوق ماهانه افراد تصرف يا آنان را مجبور به كار خير نمود. حقوق افراد براى برگزاری برنامه‌های فرهنگی نيست، بلكه بخش اعظمی از بيت‌المال مسلمين بايد صرف اشاعه فرهنگ اسلامی شود و اين موضوع عجيب و غريبی نيست.

اختلافات سياسى مختاباد با شهردار تهران بر كسی پوشيده نيست، گرچه سالن‌های رايگانی كه از سوی شهرداری برای تمرين هنرمندان در اختيارشان قرار می‌گرفت، به اذعان خود مختاباد، در اختيار او هم قرار گرفته و آنجا نگرانی ای از هزينه شدن بيت‌المال مسلمين نداشته است. اما اختلاف سياسى با شهردار تهران نبايد ما را به ايرادگيری از ريز و درشت اقدامات او برساند، اگر هم به چنين جايی رسيديم، حداقل وقتی نام هيئت عزاداري اباعبدالله (عليه‌السلام) آمد، متوقف شويم و براي زدن مخالف سياسی، جلوی اعتقادات مسلم خودمان نايستيم. انتظار زیادی نیست که بگوییم اگر با محمدباقر قاليباف مشكلی هست، با خود او تسويه كنيد و دامنه دعواهای جناحی‌تان را به هيئت‌های مذهبی نكشيد. اگر هم با مواضع سياسى مداحان مشكل داريد، با همان‌ها مشكل را حل كنيد و ديوار حائل كمک به اشاعه فرهنگ حسينی نشويد كه از قضا وظيفه نهادهای حكومت اسلامی كمک به چنين ترويجی است.

شوراهای اسلامی، تنها انتخابات ایران بدون نظارت استصوابی است كه نتيجه‌اش حضور افراد بدون تخصص اداره شهر در شورای شهر پايتخت است. نتيجه اين حضور غيرتخصصی، ايراد چنين سخنان جناحی و سياسی است. اشتباه، هزينه از بيت‌المال برای ترويج فرهنگ عاشورا نيست؛ اشتباه حضور بدون دارا بودن ‌تخصص مديريت شهری، در بزرگ‌ترين و مهم‌ترين شهر ايران است.
****
بگذریم؛ گفتید اسم آخرین آلبوم موسیقی عضو شورای شهر تهران چه بود؟

روزنامه جوان / 10 مهر 95

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

میانه ی مناظره ی دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مجری برنامه به هیلاری کلینتون گفت که آیا مایل است درباره موضوع ایمیل‌ها که ترامپ مطرح کرد، حرفی بزند. کلینتون گفت: «من اشتباه کردم و مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرم.»

این جمله ای را که کلینتون می گوید، شما هیچ گاه از زبان یک ایرانی نخواهید شنید. در نهایت طرف به شما می گوید دلم خواست، دوست داشتم! احساس پیروزی هم می کند. یا اینکه توجیه می تراشد و ...
این اذعان به اشتباه در کلام و پذیرش مسئولیت در قبال آن، چیزی ست که در فرهنگ ایرانی وجود ندارد؛ چه مردم عادی، چه مسئولین. اصلاً جمله ای که کلینتون می گوید، در فرهنگ ایرانی هیچ کاربردی ندارد و اگر قرار بود در ترجمه، نه کلمه به کلمه، بلکه برای کل عبارت او معادل بیابیم، یحتمل امکان ترجمه اش به فارسی ممکن نبود☺️

پی نوشت: گزاره ها و رفتارهای خوب را از هر کس که می بینیم، یاد بگیریم؛ حتی از خالقان داعش و حتی اگر به صداقت او ایمان نداریم.

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

میدان تره بار تهران یا انبار کارخانه مشروب سازی؟!

میدان میوه و تره بار اصلی تهران در جوار کمربندی آزادگان (جنوب) همانقدر راحت و آزاد که میوه و سبزی و تره بار می فروشد، دبه دبه آب انگور سیاه هم برای تهیه ی مشروبات می فروشد و همانقدر راحت و آزاد که دستگاه های آب لیمو گیری مقابل مغازه هاست، دستگاه های آب انگور گیری هم موجود است. تعداد مغازه ها هم کم نیست؛ قدر همه اقلام عادی دیگر که در میدان به فروش می رسد.

مشتری های جوان و پولدار هم خیلی راحت با مغازه دارها در مورد گرفتن آب انگور و مشروب صحبت می کنند، همان قدر راحت که حضرت والده ی ما با مغازه دار در مورد خرید لیمو و آبگیری آن صحبت می کند! آنقدر این ماجرای گرفتن آب انگور برای تهیه ی مشروبات به روال عادی بازار مرکزی میوه و تره بار تهران تبدیل شده که مغازه دار با تعجب به خواهرم می گوید یک جعبه انگور سیاه برای چه می خواهید؟ آب بگیرم؟! خواهرم می گوید مگر انگور را می برند چه بکنند؟ ما می شوییم و در یخچال می گذاریم، خنک شود، می خوریم؛ همین. آنقدر همه راحت در مورد شراب صحبت می کنند که انگار اینجا انبار کارخانجات مشروب سازی است!

اگر فکر کنم ماموران شهرداری و نیروی انتظامی خبر ندارند در میدان اصلی میوه و تره بار تهران چه می گذرد، حتما احساس بلاهت به من دست می دهد، وقتی هستند و دستگاه آب لیموگیری آن جوان را به دلیل واهی سد معبر جمع می کنند و او می گوید من که دارم کار حلال می کنم، با آنها که مشروب می گیرند، کاری ندارند! سهل انگاری این ماموران چه با رشوه، چه بی رشوه، یعنی مال حرام در زندگی آن میوه فروش ها، آن مأموران، آن جوان ها... آمار تصادفات ناشی از مستی راننده رو به فزونی است؛ بازیگر خانمی که کارگر افغانی را با سرعت بالای ماشینش کشت، مست بود؛ قاتل ستایش هم مست بود؛ راننده ی خانم آن ماشینی هم که چند ماه پیش، به پل صدر کوبیده شد و 3 نفر از 4 سرنشین آن مردند، مست بود و ... با این مال های حرام قرار است جامعه ی دینی ساخته شود؟!

عذر ندانستن وضعیت توسط شهرداری و نیروانتظامی و شورای شهر و سایر مقامات پایتخت جمهوری اسلامی هم، برای این موضوع بدتر از گناه است. حالا آمار قاچاق مشروبات به داخل کشور بماند...

حالا مسئولان نظام می توانند صدها جلسه ی محرمانه برای بررسی معضلات اجتماعی پایتخت بگذارند؛ وقتی اراده ی نظارت و برخورد نیست، کار با جلسه درمانی پیش نمی رود. کلاه هایتان را بگذارید بالاتر!

اگر مقامات جمهوری اسلامی فکر می کنند در مستی امثال قاتل ستایش و جنایات او شریک نیستند، سخت در اشتباه اند... البته می توانند همچنان جانماز خدمت به امت اسلام آب بکشند، اما واقع آن است که بوی شراب می زند، خربزه در دهان مکن!

@asoupar

Читать полностью…

کبری آسوپار

درباره ی واکنش رهبر به یک شعار در مدح ایشان

رهبر با لبخندی می گوید خب شما که می خواهید فدا کنید، چرا فدای اسلام نکنید؟ رهبر مگر کیست؟!

این جواب آقا به شعار مردم است که می گویند "رهبر اگر فرمان دهد، جان را فدایش می کنیم"

مردم شعارشان را تغییر می دهند که "حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست"

یک نفر انگار تذکر آقا را درنیافته، شعارها که تمام می شود، می گوید حزب فقط حزب علی، رهبر فقط سید علی... آقا می خندد و گلایه آمیز می گوید: خب انگار خیلی خسته شده اید... و در حال بلند شدن می گوید خداحافظ! و اینگونه مراسم دیدار روز غدیر تمام می شود.

البته که محبت و ارادت و فرمانپذیری ما از آیت الله سید علی خامنه ای فقط از آن روست که او را در مسیر اسلام یافته ایم؛ اصلش همه ارزش سید علی خامنه ای برای ما همین است که می دانیم و بارها گفته که جانش را در راه اسلام ناقابل می داند و بر کف دست گرفته است... تواضع حضرتشان را و تلاششان برای بخشیدن فهم و درک صحیح تر به دوستدارانشان را هم اجر می نهیم که این یعنی راه بر بودن. درست هم آن است که چون که صد آمد، نود هم پیش ماست. پس جان هایمان در رکاب ولی فقیه، فدای اسلام.

@asoupar

Читать полностью…
Subscribe to a channel