ارتباط با آموزشکده: @Religion_Lecturer amuzeshkadeh.com amuzeshkadeh.net
روستای ایستای طالقان
"ایستایی - ایستادگی"
تذکری از شرح خاطرات طالقان
اصلاح شعر
دی شیخ با چراغ همی گشت گِرد شهر. کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست. گفتند یافت مینشود جستهایم ما. گفت «آن که یافت مینشود، آنم آرزوست»
@Amuzeshkadeh
اربعین از اقصی نقاط دنیا به کربلا متوجه شده اند و زائر اربعین امام حسین علیه السلام هستند. این گستره مکانی توجه عالم در یک روز خاص، روز اربعین در دنیا مانند ندارد.
چطور خدا را بندگی کرد و کشتی نجات عالم شد برای طالب هدایت
@Amuzeskadeh
🎬 #کلیپ_تصویری|#امام_زمان
🌟 همه اسرار در #سامراء
🌟 چگونه از کریم گدایی کنیم و حاجت بخواهیم؟!
👤 استاد معاونیان
⏱۶:۲۶ دقیقه
✴️ حتما ببینید و نشر دهید
================
آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh
نزدیکی به مزار منسوب به جناب شعیب بن صالح
Читать полностью…دو روز مهمان اهالی روستای ایستای طالقان بودم و حقیر را پذیرفتند ... تا نیمه های شب با آنها گفت و گو داشتم
طالقانی که در روایت آمده است محل بحث است که ممکن است جای دیگری باشد. درباره شعیب بن صالح اصل همراهی او با امام عصر علیه السلام متواتر معنوی یا دستکم مستفیض است. اما مقبره منسوب به ایشان همین باشد هم قطعی نیست
@Amuzeshkadeh
حتی برای شب برق نداشتند ... فانوس استفاده میکردیم .... کلا انگار ۴۰۰ سال قبل داشتیم زندگی میکردیم ... حمامشون ... کوره آهنگریشون ... بخاریهاشون همه دست ساز
@Amuzeshkadeh
عذرخواهی کردند که زنانشون چرا نیامدند به دیدن همسرم ... یکی اینکه زبان فارسی نمی تونستند صحبت کنند دوم اینکه میگفتند نمیخواهیم زنهامون بچه ببینند هوس به دنیا آوردن بچه پیدا کنند .... کلا فقط ۹ مرد بودند کوچکترینشون ۳۱ سال ... اسبهای گران قیمت رو گفتند برای امام عصر علیهالسلام باید بهترین اسب روی کره خاکی باشه ... و اطلاعات زیادی در مورد نجوم داشتند ... قران نحسینی که در کانال آورده بودم رو اینها رصد کرده بودند و منتظر ستاره ub313 بودند برای وقت ظهور
@Amuzeshkadeh
زینهایی که حتی برای چرم و نخ دوخت آن هم رعایتهایی داشتند
@Amuzeshkadeh
/channel/Amuzeshkadeh/4196
-صف بسته هنر با همه پیر و جوانش / تا فَخر کُند بر قلمِ فرشچیانش
-فرق تو و غیر تو -در این مسئله- اینجاست / تو ارث ز خود بردی و او از پدرانش
-با بیهنران، ثروت اگر هست مهم نیست / بگذار بماند هنر و تکّه نانش
-از کُلّ جهان، نصفِ جهان مایهِ فَخر است / از نصفِ جهان، تابلویِ فرشچیانش
دیروز در وبیناری که با عنوان رسالت زندگی داشتم اسلایدی از استاد فرشچیان گذاشتم و پرسیدم اولین کلماتی که به ذهنتان در مورد او به ذهنت میرسد بیان کن. امروز خبر آسمانی شدنش را - با تاخیر شنیدم - دست به قلم شدم از جنس نثر برای صاحب قلمی از جنس هنر
سوگنامهای بر بیکرانگی قلم (در رثای استاد محمود فرشچیان)
ای بسا نقش که بر جان جهان نشست... امروز، آسمان هنر ایرانی، ستارهای از افقِ خاکیان برکَند و به ملکوت پیوست. قلمی که کیمیای رنگ و آب بود، قلمی که آب را در طشتِ دل به خون بدل میکرد و رنگ را بر بومِ بیزمان، جانی جاودانه میدمید، خاموش شد. محمود فرشچیان رفت؛ آن نقاشِ رازها، آن عارفِ قلمزن، آن که رسالت هنر خویش را نه در کوچهپسکوچههای دنیا، که در آستانِ قدسیانِ عالم نهاده بود.
هنر او، گلی از بوستانِ ولایت بود. در هر ضربهی قلمش، ارادتی قدسی نهفته بود؛ گویی انگشتانش با رشتههای نوری نامرئی به حریمِ اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) گره میخورد. او نبود که میکشید؛ گویی دستانِ او پنجرههایی میگشودند به سوی حقیقتی متعالی. هر نگاه خیره به تابلوی او، نه نگاه به یک تصویر، که عبور از پنجرهای بود به عمقِ یک مصیبت، به جلالِ یک قداست، به سکوتِ یک مزار. او شاید تنها نقاش نبود؛ روایتگری بود که با زبانِ رنگ و خط، حماسههای آسمانی را بر پردهی دلِ زمینیان حک میکرد.
درست است که او را صاحبِ آن چهار مولفهی آدمیِ رسالتمند در وبینار معرفی کردم: آن شورِ آتشین (علاقه) که چون خورشید در سینهاش میتافت، آن استعدادی کم نظیر که چون چشمهای جوشان از اعماق وجودش میجوشید، آن ارزشهای استوار که چون کوهی پابرجا، هنرش را از آلایشها مصون میداشت، و آن چشماندازی آسمانی که به زندگیاش معنایی فراتر از روزمرگی میبخشید. این رسالت بود که هنر او را نه به حراجیهای دنیا، که به آستانهای نورانی اهل بیت (علیهم السلام) پیوند زد.
آری، امروز میلیونها زائرِ اربعین، آنگاه که در کربلای معلی، خسته و مشتاق، دستان خود را بر ضریح مطهر سیدالشهدا (علیه السلام) میافکنند، بیخبر نیستند که نقوشِ آن ضریحِ جاننواز، زادهی ذوق و ایمانِ همان استادِ بیبدیل است. هنر فرشچیان در تلاقیِ مقدسِ "زائر" و "مَزور" جا خوش کرده است؛ در آن لحظهی اشک و توسل، در آن تماسِ لرزانِ دستِ مؤمن با فلزِ منقوش، گویی روحِ نقوشِ او نیز حاضر میشود و با زائر همنوا میگردد.
دریافتِ باطنِ کارِ فرشچیان، دیدِ ژرفی میطلبد که از سطحِ رنگ و طرح بگذرد و صبری زمانگیر که با اثر همدم شود. او در گسترهی نقاشی ایرانی، تنها یک نقطهی عطف نبود؛ خود، انقلابی بود شگرف، سنت را چنان در آغوش کشید که به افقهایی نوین پرتابش کرد. آثارش چون آیینههایی هستند که نورِ معصومین را در هزاران هزار شکستِ هنرمندانه منعکس میکنند:
"یتیمنوازی علی (علیه السلام)" (پناه): در سایهسارِ کرامتِ مرتضی (علیه السلام)، یتیمی که گرمای دستِ علی علیه السلام، سردیِ جهان را از یادش میبرد. گویی مهر پدرانهی امیرالمؤمنین علیه السلام، از بوم به جانِ بیننده میتراود.
"عصر عاشورا": آن فریادِ خاموشِ رنگها، آن حماسهی خون و آسمان، که زائری را در حرم تا اشکریزان بر زمین میزند. نقشِ زخمخوردهی تاریخ، بر دلِ زمان.
"ضامن آهو": نجوای رحمتِ امام رضا (علیه السلام) که از نگاهِ آهو و نرمشِ دستِ حضرت، چون نسیمی روحافزا بر جان مینشیند.
"آسمان چهارم" و "شام غریبان": فغانِ بیپناهیِ حرم، آنگاه که ستارگان هم از فرطِ اندوه، اشکهای نورانی بر صحنِ کربلا میبارانند.
"ستایش" و "پنجمین روز آفرینش": سرودِ بیکلامِ تمامی ذراتِ هستی در برابر جمالِ آفریدگار؛ تسبیحی که با قلمِ او بر بوم جاری شد.
"ابراهیم در آتش": آنجا که شعلههای خشم، به دستِ ارادهی الهی، گلستانی از امن و آرامش میشود.
و چه بسیار طرحهای ضریح، از حرمِ سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا تا حرمِ حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) در ری، که چون تارهای نقرهای، پیکرِ قدسیِ این آستانها را در آغوش گرفتهاند، زمزمهکنانِ عظمتِ مدفون در زیرِ گنبدها.
استاد فرشچیان رفت. قلمِ سحرآسایش که میتوانست آب را طلا کند و اشک را روایت، بر زمین ماند. اما او که هنرش را وقفِ جاودانگان کرد، خود نیز در حریمِ هنر، جاودانه شد. بومهایش، پنجرههایی گشوده به ملکوت باقیاند. هر بار که چشمی به عمقِ "عصر عاشورا" فرو رود یا دستی با حرارت بر ضریحِ کربلا بساید، قلمِ محمود فرشچیان، دگربار بر جانِ عالم میزند و یادش، چون نقشهای ماندگارش، بر تارکِ هنرِ متعهدِ ایرانی، تا همیشه میدرخشد. روحش شاد و یادش گرامی، آن که نقاشِ نور بود و روایتگرِ عشق.
یادداشتی از هاشم سرابندی
================
آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh
تا حالا درخواست شخصی نداشتم
عزیزی که مشرف میشی این قدمهایی که تقدیم میکنی به امام عصر علیه السلام یاد گرفتارهایی جامونده مثل حقیر هم باش
مدتهاست بیماری جسمی دارم، پوست و استخوان شدم. گرفتاری روحی و معنوی هم همینطور
ای غبار خاک پایت توتیای چشم من، قدمی اگر برداشتی و خدا خواست که بر خاطر عاطرت گذر کردم دعایم کن
چشم امید به دعایت دارم
اگر خواستی منت بگذاری بر سرم به این دعا، دعایم کن
وفقه الله و اهله و اولاده لمرضاته و هداه الی صراطه و ایّده و سدّده و وهب له رافة ولیّه و حجته فی ارضه صاحب العصر و الزمان -عليه السلام- و رحمته و دعائه و خیره و تحننه و تعطفه ما تنالون به سعة من رحمته و فوزاً عنده و وهَب له العافية من العِلَل و البَلايا، بحق محمد و آله صلوات الله علیهم اجمعینЧитать полностью…
نام قطعه : خاطرات اربعین
اجراء : گزیده ای از نوحههای اربعینی
تنظیم : مهدی شکارچی
«صاحب مشایه»
مجموعهی صوتی ویژهی اربعین ۱۴۴۷
... تهیه شده در عهدما ...
کمتر از دو دقیقه - بسیار زیباست - نشر دهید و محبت مولا رو دقایقی در قلب زنده نگاه دارید
Читать полностью….
صدق در محبت
تذکرات از نفس کسی که فانی در محبت یار است
.
================
آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh
سیدالشهداء علیه السلام فقط امام خوبا نیست!...
================
آموزشکده معارف الهی
@Amuzeshkadeh
در پیاده روی اربعین فکر کنیم ..
===================
آموزشکده معارف الهی
♻️ @Amuzeshkadeh
چیز مهمی نیست ولی بجهت نشر ندادن کذب، متن فرمایشات گهربار این جانور:
Drei oder acht unter einander, der wird gepflegt von ganz bestimmten Interessenten. Es ist eine kleine, wurzellose internationale Clique, die Völker gegeneinander hetzt, die nicht will, dass sie zur Ruhe kommen. Es sind das die Menschen, die überall und nirgends zu Hause sind, die irgendeine Pfote haben, auf dem sie gewachsen sind, sondern die heute in Berlin leben, morgen in Brüssel sein können, übermorgen in Paris oder in Prag oder in Wien und in London, und die sich überall zu Hause fühlen. Es sind die einzigen, die wirklich als internationale Elemente anzusprechen sind, weil sie überall ihre Geschäfte betätigen können. Aber das Volk kann ihnen gar nicht nachfolgen. Das Volk ist ja gekettet an seinen Boden. Sie gelten als eine.
با تشکر از دوست عزیزم نسبت به زحمتی که با هوش مصنوعی برای استخراج متن کشیدند و متذکر این مطلب که زیرنویس فارسی پیازداغ آن را زیاد کرده خصوصا جمله قصار «تعداد کمی از آنها را زنده گذاشتم تا آیندگان خودشان قضاوت کنند که ....» در زیرنویس اضافه شده و حرف او نبوده
روستای ایستای طالقان
۹ خانوار جمعیت. زنهایشان از محدوده روستا خارج نشدهاند. هیچ مرد و زنی را هم به روستا نمیپذیرند. این گزارش کوتاه از پشت دیوارهای این روستا تهیه شده.
سعی کردم فقط همینقدری که در مورد روستا گفته شده و خیلیها در مورد آنجا میدانند را عرض کنم. و به رسم امانت بیش از آن را نگویم
===================
آموزشکده معارف الهی
♻️ @Amuzeshkadeh
جالب بود وقتی از هجرتشون به اینجا سوال پرسیده بودم میگفتند نمیدانستیم که در این نزدیکی زیارتگاه منسوب به شعیب بن صالح (در برخی روایات -خارج از بحث سندی- از یاران رجعت کننده زمان ظهور و فرمانده طالقانیهای زمان ظهور معرفی شدند) در نزدیکی آنجاست
@Amuzeshkadeh
پرسیدند می دونید کدامشان زین اصلی است و کدامشان ساخته ماست ؟ فرق زین اصلی اشتوبید آلمان را با آنچه خودشان ساخته بودند نفهمیدم
@Amuzeshkadeh
مزار منسوب شعیب بن صالح
طالقانی که در روایت آمده است محل بحث است که ممکن است جای دیگری باشد. درباره شعیب بن صالح اصل همراهی او با امام عصر علیه السلام متواتر معنوی یا دستکم مستفیض است. اما مقبره منسوب به ایشان همین باشد هم قطعی نیست
@Amuzeshkadeh
.
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندارم
تو میروی، به سلامت، سلام ما برسانی
.
یادداشتی از جنس سوگنامهای بر بیکرانگی قلم در رثای استاد محمد فرشچیان
Читать полностью…بهترین پلیلیست مداحی برای پیادهروی اربعین (گلچین شده با وسواس توسط یکی از دوستان عزیزم وفقه الله)
مجموعهی صوتی ویژهی اربعین ۱۴۴۷
مداحی ، نوحه ، پیاده روی اربعین ، گلچین مداحی ، توجه به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پیاده روی اربعین
وقت شنیدن بعضی از این صداها خیلی دلم گرفت که روسیاهترینم و جاموندهترینم .... خیلی از شما التماس دعا دارم
نام قطعه : زیارت اربعین
اجراء : مهدی نجفی
تنظیم : مهدی شکارچی
«صاحب مشایه»
مجموعهی صوتی ویژهی اربعین ۱۴۴۷
... تهیه شده در عهدما ...