جا برای معاشقه کم بود ما فقط مشاعره کردیم آبا عابدین
سر موهاتو با شونه گرم کن
آرزوهاتو بچین رو تختخواب
خاطرههاتو رها کن رو ورق
بذا زندگی کنی توی کتاب
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
از کتاب مد و مه
ابراهیم گلستان
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
نبضها
همیشه آشوبند
شبیه بغضهایی
که رعدوبرقشان تیر میشود به سینهی آسمان
امشب باران میبارد
و هیچکس نخواهد فهمید
چرا ابرها پس از باران
میمیرند!
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
درد را با عدد تلخ نبودن بشمار
درد را از وسط سینهی ساعت بردار
گرچه بیفایده است آمدنت باز اینبار
دست در دست مراعات نظیرت بگذار
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
گلویم را گرفتهای
که حرف بزن
حرف!
زبانم را میچرخانم
که بگویمت
که نامت را صدا بزنم
طعمِ تو را به یاد میآورم
گلویم را بیشتر فشار میدهی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من این روزها
بیدلیل گریه میکنم
لباسهای بیرون را میپوشم و میخوابم
در را پشت سرم نمیبندم
و به عکسی نگاه میکنم که نمیشناسم
یک روز
یک جا
در همهمهی خالی جهان
آنچه را که میخواستم به یاد میآورم
میخندم و میفهمم چیز مهمی نبود
دوباره فراموش میکنم
من هرروز بیدلیل گریه میکنم
هرشب لباسهای بیرون را میپوشم و میخوابم
و به عکسی نگاه میکنم که نمیشناسم
من فراموش کردهام که چیزی را فراموش کردهام
و حواسم را برای پرت کردن پیدا نمیکنم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من شکلِ دیگرِ فاصلهام
گونهای برای یافت نشدن
که از تاریکی نمیگریخت
اما میترسید
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یه شب دریا به خوابم موج میداد
یه شب طوفان زد و رویامو آشفت
یه شب جادوگرا برگشته بودن
یه شب بیداری با من شعر میگفت
درختا پشت هم با پچ پچاشون
سکوت برهها رو میشکستن
به لولاها صداتو یاد دادم
درا همصحبتای خوبی هستن
صدام از پنجره بیرون نمیرفت
لبم گرم الفبایی نمیشد
معمامو کسی پاسخ نمیداد
کسی پاپیچِ تنهایی نمیشد
نرفتم تا تنم از هم بپاشه
کسی از حالِ من چیزی نفهمید
همونجوری که باید...سعی کردم
زمین جوری که میخواستم نچرخید
#آباعابدین
#آدم_ابری
.
اهنگ: Adio Kerida از Farhad Göçer
نما از فیلم نیست.
@aba_abedin_channel
شعر: مارین سورسکو
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
با اینکه رفتم و نرسیدم
با دودکش قرار گرفتم
هی رفتم و کشیدم و انگار
بیماری قطار گرفتم
من خونهای بدون حیاطم
ییلاقی بدون بخاری
دیوونهای که گریه نمیکرد
دیوونهای که دوست نداری
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
این فصل که میبینم
دلت را سنگ میکند
گدازه جان
این دوستت دارم را بردار و فرار کن
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از کتاب سو و شون
سیمین دانشور
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
تو برای رفتن آمده بودی
که شب را از شانهی ماه برنمیداشتی
تو خانه را از من گرفتی
تا به خانهات برگردی
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
در صورت یک پرنده آیا
رنج پرواز را دیدهای؟
در شیون مغروق یک ماهی چه؟
آن زمان که پنجره را نمیبیند
آنحال که از دست فرو میریزد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
با آن شتاب که دور میشد
آرزو کردم
کاش پلهای پشت سرش را خراب میکرد
این سفر با بازگشت
مرا پیر خواهد کرد
و آیا آن روز
برفهای روی موهایم را
میتوانم پارو کنم؟
میتوانم صدایم را بتکانم؟
و بگویم دوستش دارم؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
ابتدای عشق چنان بوَد که عاشق معشوق را از بهر خود خواهد. و این کس عاشقِ خود است بواسطهی معشوق ولیکن نداند، که میخواهد که او را در راهِ ارادتِ خود بکار برد.
کمال عشق چون بتابد کمترینش آن بوَد که خود را برای او خواهد و در راهِ رضای او جان دادن بازی داند.
عشق این بوَد، باقی هذیان بوَد و علت.
از کتاب رسالهی سوانح العشاق
امام احمد غزالی
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
بطن راست
خون را دیرتر بیرون میریخت
درد هیخته بود توی اندامم
که سنگ خوابیده بودم
قبله به من نگاه میکرد
من به قبله
هیچکدام اما
توان صدا نداشتیم
که وای بر ماندگان
وای بر بازماندگان
رنج از همین آیه آکنده مینوشت
که بطن راست
هیچ خونی را
بیرون نمیریخت
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یهروز که خشک شدم و دیگه صدامو نشنیدی
برای گرم کردنم آتیش میآری
یهروز که تمام کلماتمو ازم گرفتی
برای حرف زدن
به شاخههای شکستهم نگاه میکنی
کاش اونروز
زبون اشارهی درختا رو یاد گرفته باشی
تا بفهمی دارم به کجای قلبم اشاره میکنم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
شعر: نیکی جیووانی
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
من آغازِ خاکستر و درد بودم
پر از انعکاس صداهای مرده
یه آتشفشانِ پر از خشم و نفرت
که از هیچ دریاچهای دل نبرده
به آتیشِ من کلِ دنیا بسوزه
جهنم همین جا تو قلبِ منه
باید عقدههامو کجا وا کنم؟
به جنگِ کی باید برم یک تنه؟
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
و من تلخ دستهایم را میشستم
که از تو تنها چند عکس برای گم کردن
باقی داشتم
که کاشتم
حالا چیزی وراتر از گم شدنی
حالا که غروب غمانگیز داری
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
شعر: یانیس ریتسوس
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
یکی هست اینجا رو این صندلی
که برعکسِ تو اهلِ رفتن نبود
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
تو معادل پاییزی
اگر فصل میپذیرفتی
مشابه شب
اگر گاه میگرفتی
تو شیوع شعری
که در تنهایی غمگینی
در جمع عاشقانه
حالا عجیب نیست اگر
دلم برای اشکهایت تنگ باشد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
و شود كه آدمی گويد كاشكی پوستم نبود و پوستينی بود تا بر خود دريدمی تا نفسی بركشم و كاشكی عالمی كه در درون دارم، بيرون شدی يا خود از خويشتن رها كردمی تا يک دم بياسايم!
از کتاب رساله قشيريه/
عبدالکریم بن هوازن قشیری
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
میروم
آنگونه که در مزید نگاشته
سخت، آرام، تلخ
و در ادامهی نور منزل خواهم تابید
در ایمان چراغی
که تنها با چشمهای مسلح
به جنگ بر میبینید
در خیزش صبح میخرامم
و در انتهای خواب
از پلکهایتان فرو میگریم
گلوله، گداخته، آه
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یک قسمت از سکوت همیشه
در تکه پارههای تنم بود
تنها کسی که مرا فهمید
هر شب درونِ پیرهنم بود
ماندن همیشه قسمت من بود
لعنت بیاورید بیاشامم
در گورِ دسته جمعیِ اشعار
دفتر بیاورید بیارامم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
از نمایشنامهی تاببازی روی عرشه
نویسنده: آبا عابدین
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel