جا برای معاشقه کم بود ما فقط مشاعره کردیم آبا عابدین
بهاری که پر از رگبار باشه
زمستون بدی تو راه داره
باید کشتی بسازن توی تهران
چون اندوهی که دارم مرگباره
دو واحد خون به ابرا هدیه کردم
تا چندین سال بارون داشته باشن
باید اندازهی بغضی که دارم
همیشه کاسهی خون داشته باشن
با دست خالی از بلوا گذشتم
کسی با ساز من اینجا نرقصید
میخوام مدیون بیتابی نباشم
بترسید از منِ تنها بترسید
#آباعابدین
#آدم_ابری
.
آهنگ: آسمان ابری از همایون شجریان
نما از فیلم نیست.
@aba_abedin_channel
از کتاب صدسال تنهایی
گابریل گارسیا مارکز
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
دنیامو دارم مینویسم توی نامه
بارون گرفته بسکه تنهایی نشستم
این پاکت و آروم وا کن! درد داره!
اشکامو دارم واسه شونهت میفرستم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
در واپسین کلمات ما
چرا کسی که اشک میریخت
تمام نمیشد؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
شعر: مارگارت اتوود
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
شبیه یک فیلم
مدام در سرم تکرار میشوی
و دقیقا در آهستهترین صحنهها میخندی
که من فیلم را نگه میدارم
سیگار میکشم
قدم میزنم
و فیلم را به عقب بر میگردانم
نقش اول من!
پایانت را هرگز نباید دید.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
فرض کن
یک صندلی کنارت خالی باشد
ترسناک نیست؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از کتاب سلوک
محمود دولتآبادی
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
روزای تلخی دارم اما
وقتی تو خوبی بسه واسهم
حتی همینم خوبه وقتی
بوی تو رو میده لباسم
بیتو برای کشتنِ من
تهران باهات همدست میشه
از هر خیابونی که میرم
از هرطرف بن بست میشه
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
آیا میان اینهمه رعد
یکی صدای تو نخواهد بود؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از کتاب مشکی برازندهی توست
حلام مستغانمی
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
نامش را از آسمان باریده بودند
که در تمامِ آوندها جریان داشت
میتوانست از آسمان مرا ببیند
و هروقت که دلش را برایم تنگ مییافت
به چشمهایم نفوذ کند
تا بارانِ بعد را
با صدای پلکهایم بِشُرّاند
من تمامِ آنچه او بود بودم
تمامِ آنچه میخواست
او اما
در نامههایمان زیباتر میماند.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
معدنی که فرو میریزد
یا کوهی که توی دلش خالی شده باشد
هرچه غمانگیز را تصور کن
آنگونهام که میروی
با من دو قدم ادامهتر باش
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
بار دیگر شهری که دوست میداشتم
نادر ابراهیمی
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
داشتی میرفتی که باران گرفت
باید بودی
میدیدی
باران چقدر به رفتنت میآمد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
من هشت ریشتر درد همرامه
هفتاد فصل سرد همرامه
انقدر دلتنگم که میتونم
تهرانو با بغضم بلرزونم
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
در سایر گزینهها نشسته بودم
و انتظار انتخاب شدن داشتم
احمقانه بود
انگار که تماشاچی تخته نرد
بخواهد جفت شش بیاورد
دیگری بازی را میبرد
من خوشحال میشوم
از متن پرسشنامه بیرون میزنم
و برای اعتراض
چند نهال میکارم
لطفا از اینها
تنها تبر بسازید
وقف خاص
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
شعر: روبر دسنوس
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
هوایت را
به سرم میزنم
عطرت را به تنم
و تا میتوانم
خودم را بغل میکنم
زیاد پیش آمده
خیابان
مترو
خانه
کافیست چشمهایم را ببندم
چند نفسِ عمیق
و بعد سر از بیمارستان در بیاورم
اما
من مریض نیستم
تنها چند لحظه با تو تنها میشوم
و بعد...
هیچ چیز یادم نمیآید
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
ما در گم شدنهایمان
چیزی را فراموش میکنیم
که تنها دستِ آنکه نیست به او میرسد
و انهدام از اینجا آغاز میشود
در خاطراتی
که هرگز نساختیم
سوختیم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
شعر: رسول یونان
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
تو جهان سوم عاشقت شدم
وقتی سقف خونه کوتاه نبود
توی آسمون صاف کشوری
که کسی شبیه تو ماه نبود
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
حرف کمی نیست
من تورا باندازهی تمام مردها دوست داشتم
یک تنه
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از کتاب مثل کسی که از یادم میرود
سیاوش گلشیری
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
ابری تیره در پناهِ باد میغرد
هیچکس مرا نمیبیند
که در مقابل خاک ایستاده
میبارانم
با سلامی که به دامن خورشید سنجاق کردهام
و بدرودی که سینهام را خراشیده
خون میریزد
از پرندگان تنها پرهایشان باقیست
از من وردهایی
که برای سوگواران شعله را سیاه میآفریند
حالا تو بگو
رفتن چقدر چگالتر از آمدن است؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
تنهاتر از تهرانم
که میتواند تو را
در کافهها در آغوش بگیرد
و با ترس از
مترو
اتوبوس
تاکسی یا هر چیز که تو را از او جدا میکند
هنوز دوستت داشته باشد
هیچکس نمیداند
هوای تهران
آلوده نیست
گرفته است
#آباعابدین
آهنگ: Git از Sezen Aksu
نما: فیلم کوتاه Encounter
@aba_abedin_channel
شعر: منوچهر آتشی
خوانش: #آباعابدین
@aba_abedin_channel
حالا که در معاشرت آسمان
چشمهایش را نمیبینم
غم را چگونه بنویسم
چگونه خواهید خواند
شکیبا! که غربتم به اشک رسیده
حالا به رحمتی
به علاجی
اگر به بامتان رسید
سلامم را برایش بوسه کنید
که آه مرا تنها او میشناخت
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یک روز سر فرصت
برایم خواهی گریست
ابرگونه
بارانسا
با عطری که تنها یکبار بوییدی
من چهل پرندهی غمگینم آنروز
چهار هکتار زمین بایر
که سنگ روی سنگم بند نیست
از حالا برایم بغض کن
من این شعر را در آینده نوشتهام
تو امروز میخوانی
حالت اصلا دیدنی نبود
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
شعر: پابلو نرودا
خوانش: آبا عابدین
@aba_abedin_channel