🌸رمان ایرانی / رمان خارجی 🌸کتابهای ما را از کتابفروشیها و شهرکتابهای معتبر سراسر ایران بخواهید 🌸سایت فروش آنلاین http://aamout.ir واتساپ کتابفروشی آموت ۰۹۳۶۸۸۲۸۱۸۰ ☎️021 44232075 ☎️021 66499105 🌸کتابنامهی نشر آموت https://t.me/aamout/13191
از «مخاطب جیمز» میخواهید به چه نکاتی در خواندن این اثر توجه کند.
در بازخوردهایی که از مخاطبان جیمز گرفتهام، کمتر دیدهام طنز تلخ اما دلنشین پرسیوال اورت در این رمان مورد تأکید قرار گرفته باشد. اورت نویسندهای است که در استفاده از طنز مهارت خاصی دارد و در جیمز هم از این مهارت خودش به خوبی و به زیبایی بهره برده است. طنز جذاب این رمان تا حد زیادی زهر تلخیهای آن را میگیرد و تجربه خواندن آن را دلپذیرتر میکند.
برای ترجمه جیمز چه تجربهای از سر گذراندید؟
اگر متن انگلیسی جیمز را بخوانید، خواهید دید نویسنده در نوشتن این رمان از زبانی دوگانه استفاده کرده است. داستان از زبان جیم و به زبان انگلیسی معیار روایت میشود اما بسیاری از دیالوگها با لهجه اهالی جنوب آمریکا و یا به زبان بردگان نوشته شدهاند. این زبان دوگانه برای ایجاد تمایزی به کار گرفته شده که همان تمایز هویتی جیم- جیمز است. در واقع هر جا بردهها حرف میزنند، زبان از انگلیسی معیار فاصله میگیرد. چون معتقدم لهجه ترجمهپذیر نیست، نشان دادن این تمایز چالش بزرگ ترجمه این رمان بود. بنابراین هر جا تأکید بر این تمایز ضروری بود، سعی کردم به نوعی آن را به خواننده گوشزد کنم.
ادبیات جهان چقدر توانسته به مسئله مبارزه با تبعیض نژادی ادای دین کند و چرا همچنان باید به این نوع آثار در بستر داستان و ناداستان پرداخت؟
بردهداری در ادبیات به توصیف و بررسی نهاد بردهداری و تأثیرات عمیق آن بر افراد و جوامع پرداخته است. آثار مهم ادبی در این زمینه هم پیش و هم پس از جنگ داخلی آمریکا نوشته شدند. آثار اولیه در این حوزه عمدتاً در قالب خطابهها و زندگینامههای خودنوشتِ آمریکاییهای آفریقایی تبار ارائه شدند اما رمانهای مهمی که ضد بردهداری نوشته شدند، مثل کلبه «عمو تم» هریت بیچراستو بر القای نهاد بردهداری تأکید داشتند.
در آثار ادبی پس از جنگ داخلی مثل «ماجراهای هاکلبری فین» همچنان بر پیچیدگیهای هویت نژادی تأکید و این آثار اغلب دیدگاههای متناقضی را شامل میشدند. در طول قرنهای بیستم و بیست و یکم، نویسندگانی چون تونی موریسون و کولسون وایتهد در آثار خودشان به بررسی تأثیرات بر جای مانده از دوران بردهداری بر هویت، خانواده و اجتماع پرداختهاند. هویت نژادی و تلاش برای رسیدن به تعریفی از خود از جمله مضامین غالب چنین آثاری محسوب میشوند.
چرا این رمان این همه خوانده شده و مورد اقبال مخاطب جهانی قرار گرفته است؟
رمان جیمز یکی از پرجایزهترین رمانهای سالهای اخیر است. این رمان نامزد جوایز زیادی شده و جوایز بسیار معتبری همچون جایزه پولیتزر و جایزه ملی کتاب آمریکا را تصاحب کرده است. همچنین بسیاری از نشریهها و سایتهای معتبر در حوزه کتاب و کتابخوانی همچون نیویورکتایمز، تایم، آمازون و گودریدز این رمان را به عنوان بهترین یا یکی از بهترین رمانهای سال ۲۰۲۴ معرفی کردهاند، اما جیمز، رمان بسیار پرفروشی هم بوده است.
این رمان هفتههای متوالی در فهرست پرفروشترین کتابهای آمازون قرار داشته و اقبال مخاطب عام نیز به آن چشمگیر بوده است. اما متأسفانه ترجمه این رمان در ایران با استقبال خوبی مواجه نشده و از این رمان در مدت حدود ۹ماه کمتر از هزار نسخه به فروش رفته است. شاید فهرست بلندبالای جوایز ادبی این رمان مخاطب عام را فراری میدهد اما جیمز رمانی است که قطعاً مخاطب عام هم از خواندنش لذت خواهد برد، چون علاوه بر اینکه رمانی آگاهیبخش است، بسیار جذاب و سرگرمکننده نیز هست و همان طور که گفتم طنز بسیار دلنشینی در بسیاری از فصلهای کتاب وجود دارد که لذت خواندنش را به تجربهای به یاد ماندنی بدل خواهد کرد.
@aamout
گفتوگو با سیدرضا حسینی مترجم «جیمز»؛ پرفروشترین رمان ماههای اخیر اروپا و آمریکا
«جیمز»؛ داستانی آگاهیبخش، جذاب و سرگرمکننده
رضا حسینی، مترجم «جیمز» میگوید:جیمز رمانی است که مخاطب عام هم از خواندنش لذت خواهد برد، چون علاوه بر اینکه رمانی آگاهیبخش است، جذاب و سرگرمکننده است و طنز دلنشینی در فصلهای کتاب وجود دارد که لذت خواندنش را به تجربهای به یادماندنی بدل خواهد کرد.
خدیجه زمانیان یزدی
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
«جیمز» نوشته «پرسیوال اورت» بازخوانی درخشان شاهکار کلاسیک ادبیات آمریکا یعنی «ماجراهای هاکلبریفین» بوده که این بار داستان از زاویه دید برده سیاهپوست این کتاب یعنی جیم روایت شده است.
نویسنده در «جیمز» به مسئله هویت میپردازد، هویت بردههای سیاهپوستی که از آنها دزدیده میشد.
جیم در چنین فضایی به راحتی به یک نفر دیگر فروخته میشود و میبیند مجبور است زن و دختر خودش را برای همیشه ترک کند و به مزرعه مالک جدید خودش برود، اما او تسلیم شرایط نمیشود و فرار میکند و در سفری پرفراز و نشیب که هاکلبریفین در بخش زیادی از آن با او همراه است، به هویت جدیدی دست مییابد.
در روزگاری که تبعیض و زورگویی، جهان و به خصوص خاورمیانه را در بر گرفته و همچون چرک و عفونتی در زیر پوست جوامع جریان دارد خواندن «جیمز» خالی از لطف نیست؛ مردی که سیاه است اما ذاتاً برده نیست چون میخواند، مینویسد و مانند بردگان صحبت نمیکند. او مقابل اسلحه سفیدپوستان همیشه مدادی در جیب دارد تا از مردمانش بنویسد و رنج آنها را ثبت کند.
درباره «جیمز»؛ شاهکار خواندنی پرسیوال اورت که برای آثارش جوایز زیادی گرفته با مترجم این اثر سیدرضا حسینی به گفتوگو نشستیم؛ مترجمی که از پس ترجمه این اثر مانند رمان خواندنی «خاک آمریکا» به خوبی برآمده و داستانی خواندنی را به علاقهمندان به داستان تقدیم کرده است.
هر دو این آثار توسط نشر آموت منتشر شدهاند.
چه شد به سراغ ترجمه «جیمز» رفتید؟
پرسیوال اورت، نویسنده بزرگ و سرشناسی است که آثارش تاکنون نامزد جوایز مهم و متعددی شده و بعضی از آنها را نیز تصاحب کرده است. حتی از روی یکی از آثار این نویسنده فیلمی ساخته شده که برنده جایزه اسکار نیز شده است. اما آنچه موجب شد تازهترین رمان آقای اورت نظرم را جلب کند، نه شهرت نویسنده، بلکه شهرت رمانی بود که آن را بازگویی کرده بود. تقریباً همه ما «ماجراهای هاکلبری فین» را در نوجوانی خودمان خواندهایم و خاطرات ماجراجوییهای هاک در ذهنمان حک شده است. به سراغ «جیمز» رفتم تا ببینم این ماجراها از زاویه دید جیم چگونه روایت شدهاند و با خواندن آن متوجه شدم با رمانی کاملاً مستقل و متفاوت روبهرو هستیم که حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و دیدم حیف است این حرفها به گوش خواننده فارسیزبان نرسد.
چه تفاوت عمدهای در روایت داستان و نگاه پرسیوال اورت به عنوان نویسنده «جیمز» و مارک تواین در «هاکلبری فین» وجود دارد؟
«ماجراهای تام سایر» و «ماجراهای هاکلبری فین» داستان ماجراجوییهای دو نوجوان سفیدپوست نواحی روستایی جنوبغربی آمریکا در نیمه قرن نوزدهم هستند. این دو نوجوان در موقعیتهای مختلف تجربههای ارزشمندی کسب میکنند و به نوعی بلوغ شخصیتی میرسند. جیم در «ماجراهای هاکلبری فین» یک شخصیت متین و محترم و البته خرافاتی است که در کنار هاک نقشی فرعی ایفا میکند. اما در رمان «جیمز»، جیم شخصیت اصلی بوده، روشنفکر است و اهل خطر کردن و بسیار عصیانگر. «جیمز» دیگر یک رمان ویژه نوجوانان نیست، بلکه یک رمان تاریخی خونبار است که با نگاهی کاملاً انتقادی به یکی از سیاهترین دورههای تاریخ آمریکا و جهان میپردازد.
چرا پرسیوال اورت در این روزگار باید باز هم از تبعیض نژادی بنویسد؟
شاید تصور کنیم آن جنایتهایی که در گذشته به بهانه برتری نژادی در حق سیاهپوستان روا داشته میشد، تنها سوژه فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی است، اما واقعیت تلخ این است که انسانها هنوز هم همان جنایتها و چه بسا بدتر از آنها را به بهانههای مختلف علیه یکدیگر روا میدارند و فقط سعی میکنند انگیزه اصلی خودشان را که همان ادعای برتری نژادی، قومی و جنسیتی است، علنی و آشکار نکنند.
پرسیوال اورت در یکی از مصاحبههایش میگوید چند سال پیش کتاب «درختها» را درباره به دار آویخته شدن سیاهپوستها نوشته است. او بیان میکند: این رمان را نوشتم، چون ما طوری درباره به دار آویخته شدن سیاهپوستها حرف میزنیم، انگار رویهای بوده که در فرهنگ گذشته ما رواج داشته، اما واقعیت این است که این رویه امروزه بیش از هر زمان دیگری در گذشته رواج دارد و ما تنها از آن با نامهای متفاوتی یاد میکنیم. این روزها به جای بر دار کردن میگوییم «تیراندازی پلیس» یا «تیراندازی تصادفی».
دعوتاید به رونمایی و بررسی مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی شیرازه
با حضور نویسنده «یوسف علیخانی»
و همراهی «محمد کشاورز» و «سندی مومنی»
🕕زمان:
یکشنبه ۵ مردادماه ۱۴۰۴
ساعت هجده
🔸مکان:
شیراز، پل معالیآباد، ساختمان الف، طبقهی دوم، کتابفروشی شیرازه
@aamout
روزگاری خودم را محروم کرده بودم از خواندن و دیدن رمانهایی که بعد که خواندمشان، فراوان گریه کردم پابهپای شخصیتهایشان؛ مثل #بامداد_خمار و #دالان_بهشت و #سهم_من و #افسون_سبز و ...
من هم مثل خیلی از شما، کتابخوانیام در نوجوانی با کتابهایی مثل #گلی_در_شوره_زار جدی شد اما چون خیلی زود وارد گروههای #تئاتر و #سینمای_جوان و #داستان شدم ، هشدار گرفتم که «وقتی این همه ادبیات جدی هست، وقت تلف کردن است خواندن عامهپسندها.»
و نخواندم.
نخواندم که هیچ، نخوانده، گارد هم داشتم.
تا سال ۱۳۸۷ و در فاصلهی پساخداحافظیام با روزنامهنگاری تا فعال شدن #نشر_آموت، مجالی پیش آمد و یکی از این کتابها را در خلوت و دور از چشم اغیار خواندم. گریه کردم. از خودم خجالت کشیدم و به نویسندهاش زنگ زدم. زنگ زده بودم فقط برای یک عذرخواهی که رسید به گفتگو.
و این گفتگوها ادامه پیدا کرد.
جز نویسندهی بامداد خمار و چراغها را من خاموش میکنم و یکی دو نفر دیگر که به گمانم باید در این دسته قرار بگیرند و خودشان، معتقدند بر برج دیگری نشستهاند، الباقی نشستند به گفتگو.
از آن جمع حالا سه نفرشان نیستند: #ر_اعتمادی و #امیر_عشیری و #فهیمه_رحیمی.
وقتی گفتگوها به سرانجام رسیدند و کتاب شدند، فراوان کتک خوردم از همانها که منعام کرده بودند اما #معجون_عشق منبع خیلی از پایاننامهها شد.
گمانم این بود این کتاب هم مثل کتابهای نویسندههایشان، پرفروش میشود که نشد و ماند در انبار.
دیروز دیدم خانم مسروری عزیز، جلد این کتاب را استوری کرده. گفتم «لابد حکمتی است. من هم مروری میکنم.»
در آن سالهای دور، جدا از نویسندگان نسل سوم، با نویسندگان عامهپسند گفتگو کردم و بعد با نویسندگان مهاجر و بعد با نویسندگان فارسینویس افغان و بعد با نویسندگان نسل چهارم که در سایتها و روزنامهها منتشر شدند و هرگز وسوسه نشدم به شکل کتاب منتشرشان کنم.
و همهی این کنجکاویها برایم کلاس درس داستان بوده.
پنجشنبه #انزلی هستم؛ در #کافه_کتاب_بوکا
برای #خاموشان
/channel/aamout/16804
@aamout
چاپ شصتوسوم رسید؛
پس از تو
(ادامه رمان من پیش از تو)
(رمان خارجی)
نوشتهی جوجو مویز
با ترجمهی مریم مفتاحی
نشر آموت / چاپ ۶۳ / ۵۴۴ صفحه / ۵۹۹۰۰۰ تومان
✅ از پرفروشترینهای نیویورک تایمز
🌿 لوییزا کلارک، دختر پرستاری که درِ دنیای بزرگتری به رویش گشوده شده است، میرود تا زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودنِ خویش بنوازد. لوییزا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است، با تجربهی جدیدی روبهرو میشود و شرایط به گونهای رقم میخورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت میکند و بر سر دوراهی میایستد. در نهایت مجبور میشود انتخابش را بکند و شاید این بزرگترین تصمیم تمام زندگیاش باشد...
@aamout
تاریخ رونماییهای مجموعهداستان «خاموشان»:
▪️اهواز
کتابفروشی محام اهواز
۲۵ و ۲۶ تیرماه
چهارشنبه جشن امضا و رونمایی
پنجشنبه دیدار و گفتگو
ساعت نوزده
نشانی: اهواز. کیانپارس. بازار امام رضا. کتاب محام
▪️بندر انزلی
کافه کتاب بوکا
پنجشنبه دوم مردادماه
ساعت هجده
نشانی: بندرانزلی. خیابان میرزاکوچکخان (شنبه بازار). فروشگاه بوکا
▪️بوشهر
خانهی کتاب بوشهر
چهارم مردادماه
▪️ شیراز
کتاب شیرازه
پنجم مردادماه
▪️کرمان
هفدهم مردادماه
▪️اراک
سیزدهم شهریورماه
@aamout
و حالا که این کلمهها را پرواز میدهم، خودم در میان ابرها، کیلومترها دارم از دوستانی دور میشوم که در روز گذشته، با جان و دلم، نوشیدمشان.
فکرم پیش آقا #حامد_مدنیان مانده که این جوان چقدر باشکوه است و این شکوه در زیرمجموعههایش در #کتاب_محام و کافه و ... جلوه کرده.
دلم پیش آقا #کریم_فریسات مانده که وجودش شعر مجسم است.
#حسین_مهاوی که جان است و پروانهای عاشق. از لحظهی ورودم به #اهواز مراقبم بود تا همین حالا که پروازم داد.
#وحید_قربانی جانم که ایلیاتی است و کتابخوان و رفیق. در دنیای اکنون، مثل وحید ماندن، خیلی سخت است.
#احمد_عبدالحسینیان جان که اینبار جور دیگری دیدمش، بسیار بزرگ و باسواد و بیدریغ و جاری.
#حسین_ساکی جان که دیشب برایش نوشتم «عجیب نیست اینطور عاشقات شدم؟»
دو روز کنار کسانی راه رفتم و زندگی کردم که گویی خلاصهی یک زندگی چنددهساله است.
دیشب مهربانجان که خودش #خوزستانی است، برایم نوشت «هیچ دقت کردی نیمی از کسانی که در دو روز رونمایی و دیدار و گفتگو #خاموشان آمده بودند، آقایان بودند؟»
دیشب به احترام #ادبیات_جنوب یادی کردم از #احمد_محمود و #بهرام_حیدری و #محمد_ایوبی و #عدنان_غریفی و و #قاضی_ربیحاوی و #ابراهیم_دمشناس و #مهدی_ربی و #آرش_آذرپناه و ... و صدالبته #صادق_چوبک و #محمدرضا_صفدری و #منیرو_روانی_پور و #علی_صالحی و ...
وقتی خواستم که اولین رونمایی #خاموشان در #اهواز برگزار شود، همه گفتند «دیوانه شدی؟ آدم عاقل در تیرماه و در این گرمای نفسگیر که کسی از خانهاش بیرون نمیآید، به اهواز میرود؟»
گفتم میروم. باید بروم.
و در این گرما از چهلپنجاهنفری که آمدند و #خاموشان را به خلوت بردند، تشکر میکنم. و خوشحالم کنار خاموشان، #زاهو و #خاما و #بیوه_کشی و #سه_گانه_یوسف_علیخانی هم دوباره زنده شدند.
به نظر شما چرا باید عاشق نخل ماند؟ تا همیشه
/channel/aamout/16771
@aamout
گزارش تصویری گفتگو با یوسف علیخانی به بهانهی انتشار تازهترین اثر نویسنده، مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز (۶)
پنجشنبه، ۲۵ تیرماه
@aamout
کوتاه از مراسم رونمایی مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز چهارشنبه، ۲۵ تیرماه
@aamout
گزارش تصویری مراسم رونمایی مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز (۳)
چهارشنبه، ۲۵ تیرماه
عکاس: فرشاد سروریان
@aamout
گزارش تصویری مراسم رونمایی مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز (۱)
چهارشنبه، ۲۵ تیرماه
عکاس: فرشاد سروریان
@aamout
نشر آموت منتشر کرد؛
#خاموشان
(مجموعهداستان کوتاه)
#یوسف_علیخانی
نشر آموت/ چاپ اول / ۴۰۰ صفحه/ ۴۵۵۰۰۰ تومان
یک کلمه فقط چند حرف نیست.
یک باغ فقط چند درخت تنها نیست.
یک درخت خشکیده، فقط یک درخت نیست.
چشمهها بر سینهٔ رودخانهها آرام میگیرند.
جای هزاران پا بر جاده مانده است.
کوهها، ایستاده تماشا میکنند.
سنگها غمگین میشوند.
بادها رازها دارند.
درخت تادانه، اسب میشود.
و
در دنیای خاموشان، افسانهها، قصه میزایند و قصهها، داستان میشوند.
«خاموشان» قصهٔ آدمهاییست که بودهاند، اما دیگر نیستند؛ شاید هم هنوز در سایهها، در زمزمههای باد، در چشمان بستهٔ خوابزدگان، زندهاند.
این داستانها از دلِ زندگیهای خاموششده برآمدهاند؛ قصههایی که گاهی به نجوایی در باد، گاهی به سایهای لرزان پشت پنجره، و گاهی به ردِ پایی در مه میمانند.
مرگ در این قصهها پایان نیست؛ حضوری است گرم و نزدیک، آنچنان که انگار در کنارمان نفس میکشد. شاید خاموش شده باشند، اما هنوز شنیده میشوند، هنوز دیده میشوند، هنوز در تاریکیِ شب، درست پیش از آنکه پلکها بسته شوند، از گوشهٔ چشم پیدا هستند
و اما: دنیای پساخاموشان، دنیایی دیگر خواهد بود؛ دنیایی پر از عشق و اسطوره، نفرت و افسانه و رودها و سفالینهها و غارها و البته استخوانهای قصهگوی آدمها.
/channel/aamout/16544
@aamout
گزارش تصویری چهلویکمین «نوشتِ تازهی آموت»(۴)
نقد و بررسی رمان «قلب دوخته» نوشتهی کارول مارتینز با حضور منتقدان گروه کتابخوانی آموتنوشت، و آقای کامران حسینی؛ مترجم اثر
دوازدهم تیرماه ۱۴۰۴
@aamout
@aamoutbookstore
گزارش تصویری چهلویکمین «نوشتِ تازهی آموت»(۲)
نقد و بررسی رمان «قلب دوخته» نوشتهی کارول مارتینز با حضور منتقدان گروه کتابخوانی آموتنوشت، و آقای کامران حسینی؛ مترجم اثر
دوازدهم تیرماه ۱۴۰۴
@aamout
@aamoutbookstore
چاپ سوم رسید؛
#هرگز_دروغ_نگو
(رمان خارجی)
فریدا مکفادن
رضا اسکندریآذر
نشر آموت/ چاپ سوم / ۳۰۸ صفحه / ۳۳۵۰۰۰ تومان
تازهعروس و دامادی به نامهای تریشا و ایثن، به دنبال خرید خانۀ رؤیاییشان هستند. اما وقتی برای بازدید از عمارت دورافتادهای میروند که زمانی به دکتر آدرین هیل، روانشناس نامداری که چهار سال قبل مفقود شده، تعلق داشته، به دلیل بارش برف و بوران در عمارت گیر میافتند و حالا باید تا پایان بوران در این خانۀ مرموز سر کنند. اما دیری نمیگذرد که اتفاقات عجیبی شروع به رخ دادن میکنند.
نظرات منتقدان و خوانندگان:
هرگز دروغ نگو نمونۀ بارز یک رمان تریلر گیراست. شخصاً از همان ابتدای داستان جذب آن شده و تا آخر ادامه دادم. این یکی از آن رمانهایی است که خواننده در یک نشست تمامش میکند. (کارن مککوآسشِن، نویسندۀ رمان پرفروش فرزند مهتاب)
مکفادن بار دیگر تریلری لذتبخش با رازگشاییهای عجیب نوشته است. جایی را محکم بگیرید، چون قرار است فرش را از زیر پایتان بکشد! (وبلاگ کافئین، خوانش، تکرار)
@aamout
اثر در ستایش آرمانخواهی و آزاداندیشی سیاهپوستان است اما در واقع میتوان این نگاه را تعمیم داد و آن را شامل زیست هر انسان با هر نژاد و ملیتی عنوان کرد.
مسلماً میتوان چنین نگاهی به این رمان داشت. من معتقدم دایره این بردگی ممکن است بسیار وسیعتر هم باشد. انسان حتی اگر در اسارت یک تفکر غلط یا امیال و آرزوهای واهی هم قرار داشته باشد، برده است و باید تلاش کند خود را از قید این بردگی برهاند.
پرسیوال اورت در این اثر نگاه تند و منتقدانهای به همرنگان خود دارد. او گاهی نوک پیکان انتقاد را از سفیدپوستان به سمت سیاهان میگیرد و یکی از دلایل تولد و رشد پدیده بردگی را بردهپذیر بودن سیاهان میداند. در جاهایی از داستان میبینیم سیاهانی که بردگی را به عنوان یک قانون انسانی و زیستی خود پذیرفتهاند که اگر برده نباشند پس قرار است چگونه زندگی کنند. این نگاه پرسیوال اورت از کجا آمده است؟ او مانند شرمن الکسی در کتاب «خاطرات یک سرخپوست واقعی» که انتقادهای تند و تیزی به زیست سرخپوستان و همرنگانش دارد در این اثر نگاه منتقدانهای به سیاهان دارد.
بسیاری از بردگان به خصوص از نسلهای دوم به بعد، برده به دنیا میآمدند. آنها به دلایل فردی و اجتماعی در برابر ستم آسیبپذیر بودند. این بردگان اساساً تصوری از آزادی نداشتند و وضعیت خودشان را به عنوان سرنوشتی محتوم پذیرفته بودند. مهمترین عاملی هم که ثبات چنین وضعیتی را سبب میشد و به آن دامن میزد، ناآگاهی بردگان بود. عامل دیگر هم عدم انسجام اجتماعی سیاهان بود و جالب است که بردهها با بهرهگیری از دو ابزار موسیقی و رقص در تمام دوران بردهداری سعی میکردند این انسجام، همدلی و همراهی را در میان خودشان به وجود بیاورند و تقویت کنند.
یکی از دلایلی که جیمز آزاد است و ذاتاً برده نیست و بر ضد بردهداری طغیان میکند این است که او میتواند بخواند و بنویسد حتی مثل بردهها صحبت نمیکند. گویا پرسیوال اورت برای خواندن و آگاهی جایگاه و احترام ویژهای قائل است.
دقیقاً. یکی از نمادهای بسیار مهم در این رمان «مداد» است. مدادی که یک برده دیگر با فدا کردن جان خودش آن را به جیم هدیه میدهد. مداد نماد آگاهی است و نخستین کلماتی که جیم با این مداد مینویسد از اهمیت حیاتی و تعیینکننده آگاهی حکایت دارند. جیم چند جملهای درباره خودش مینویسد و در پایان تأکید میکند: «اگر این خطوط بتوانند معنا داشته باشند، آن گاه زندگی نیز میتواند معنا داشته باشد و من میتوانم معنا داشته باشم».
مخاطب در این اثر با رمانی مواجه است که در آن رشد شخصیت جیمز را میبیند. همان طور که اسم او اول داستان، جیم است و در آخر داستان خودش را جیمز معرفی میکند. در حین سفر اجباری و تجربههایی که از سر گذرانده شخصیت او هم تغییر میکند و مخاطب رشد و کمال را در شخصیت او میبیند. او برای یک انگیزه شخصی دست به فرار میزند اما در جریان سفر و آنچه از دنیای کثیف بردهداری میبیند، رشد او هم آغاز میشود...
کاملاً درست است. سفر پرماجرای جیم و هاک در رودخانه میسیسیپی در واقع برای جیمز نوعی سفر درونی است.
جیم در این سفر به تدریج از هویت خود به عنوان یک برده فاصله میگیرد و با پشت سر گذاشتن ماجراهای گوناگون دیدگاه جدیدی به زندگی پیدا کرده و هویت خودش را به عنوان یک انسان آزاد باور میکند. جایی نزدیک به پایان رمان، جیم به بردهای که دارد همراه با او فرار میکند، میگوید: «این رو از من داشته باش. من دیگه هیچ وقت برده کسی نمیشم».
در کتاب بارها به جیمز از سوی نزدیکان او مثل هاکلبری فین و دشمنانش مثل قاضی تچر گفته میشود «تو چرا مثل بردهها حرف نمیزنی؟». ادبیات بردگان چگونه ادبیاتی بوده است؟
بردههای سیاهپوست وقتی به آمریکا وارد شدند، با تلفیق زبانهای بومی خودشان و زبان انگلیسی یا دیگر زبانهای اروپایی زبانهای مختلفی را به وجود آوردند که به اسامی گوناگونی معروف شدهاند. به مرور زمان، از تعامل این زبانها با یکدیگر، زبان جدیدی به وجود آمد که در واقع یکی از لهجههای زبان انگلیسی است و به «گویش انگلیسی سیاهپوستان آمریکا» یا AAVE معروف است. این زبان یا گویش ویژگیهای واژگانی، دستوری و تلفظی خاص خودش را دارد که آن را از انگلیسی معیار متمایز میکند.
میسیسیپی بر این داستان سایه انداخته است. پرسیوال اورت چه کاربرد نمادگرایانهای از آن داشته است؟
رودخانه میسیسیپی در سرتاسر این رمان نماد آزادی و مخاطراتی است که جیم و هاک با آن روبهرو هستند. میسیسیپی علاوه بر اینکه امکان گریز و دستیابی به یک زندگی جدید را برای آنها فراهم میکند، راهنمای این دو در طول سفرشان نیز هست.
جشن امضای کتاب "خاموشان"، تازهترین اثرِ «یوسف علیخانی» به اهتمام نشر «آموت» برگزار میگردد.
دیدار و گفتگو با «یوسف علیخانی»، نویسندهٔ کتاب و مدیر نشر آموت
🕕زمان:
شنبه، ۴ مرداد ۱۴۰۴
ساعت ۶ عصر
🔸مکان:
بوشهر، خیابان عاشوری، نبش بهارستان ۳۳
خانهکتاب بوشهر
🔹حضور برای همگان آزاد و رایگان است🔹
#یوسف_علیخانی #خاموشان
#داستان_ایرانی #داستان_کوتاه
@aamout
بخشی از داستان «عیوجر» از مجموعهی «خاموشان» با خوانش نویسنده
@aamout
معجون عشق
گفتگوی یوسف علیخانی
با نویسندگان عامهپسند
نشر آموت
نایاب
@aamout
مجموعه بوکا برگزار میکند:
مجموعهداستان «خاموشان» نوشتهی #یوسف_علیخانی در سومین هفتهی انتشار خود در #بندرانزلی و کافه کتاب بوکا رونمایی میشود.
▪️بندر انزلی
کافه کتاب بوکا
پنجشنبه دوم مردادماه ۱۴۰۴
ساعت هجده
نشانی: بندرانزلی. خیابان میرزاکوچکخان (شنبه بازار). فروشگاه بوکا (اسبلانی). کافهکتاب بوکا
@aamout
در آیین رونمایی از مجموعه داستان خاموشان مطرح شد؛
ساکنان جنوب باید ادبیات منطقه خود را ترویج کنند/ باورهای محلی و قصههای عامیانه در «خاموشان»
خوزستان - یوسف علیخانی نویسنده کتاب خاموشان گفت: یکی از بزرگترین حسرت ما شمالیها نداشتن ادبیاتی مثل ادبیات جنوب است و ضروری است که ساکنان جنوب قدردان این ادبیات باشند و تلاش کنند آن را پرورش داده و ترویج کنند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، یوسف علیخانی شامگاه پنجشنبه در آیین رونمایی از «مجموعه داستان خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز، ضمن ابراز خرسندی از اولین رونمایی مجموعه داستان خاموشان در شهر اهواز؛ اظهار کرد: کتاب «خاموشان» ۳۲ مجموعه داستان کوتاه را دربرمیگیرد که موضوع، حضور پنهان انسانهایی خاموش است که یا از دنیا رفتهاند و یا اینکه به دلایل مختلف از جریان زندگی کنار رفتند و این خاموشی همیشه با مرگ همراه نیست.
علیخانی با اشاره به شخصیتهای کتاب خاموشان، افزود: شخصیتهای داستان افرادی هستند که با بیماری کرونا فوت کردند و افراد خاموشی هستند که قصه آنها در این مجموعه آمده است.
وی با بیان اینکه مهمترین مزیت کتاب جلد آن است، گفت: جلد کتاب درخت هزارسالهای است که با بردن شخصیت داستان زیر آن مخاطب را مجذوب خواندن داستان کرده تا بتواند عمق مطلب را درک کند. و قسمتی که در جلد کتاب برای من تعجب برانگیز بود، همان اسب درحال پرواز بر روی درخت است که جذابیت جلد را دو برابر میکرد.
نویسنده «رمان خاما» گفت: کتاب خاموشان نشان دهنده ارتباط عمیق مردم با همدیگر و تصور ما از جهان پیرامون است.
لغتهای محلی با داستانهای واقعی در کتاب خاموشان
وی ادامه داد: کتاب خاموشان شامل لغات گمشدهی زبان فارسی است که نویسنده با یک تعدادی کلمه توانسته داستانهایی واقعی بنویسد تا برای مخاطب جذابیت فوق العادهای ایجاد کند. در نقد این کتاب آمده است: یکی از ویژگیهای «مجموعه داستان خاموشان» استفاده از زبان بومی و واژگان محلی منطقه رودباروالموت است که نویسنده تلاش کرده بدون توضیحات اضافی یا توجیه، زبان و تصویرهای خاص آن اقلیم را وارد متن کندکه برای مخاطب قابل هضم نیست، زیرا کتاب برای همه مخاطبان است و قابلیت استفاده فراوانی دارد.
نویسنده «کتاب زاهو» تصریح کرد: روایتها حول رابطه آدمها با گذشته، سنتها، طبیعت و با چیزی نادیدنی شکل میگیرد. باورهای محلی و قصههای عامیانه به شکلی غیرمستقیم در روایتها حضور دارد و جهان داستانی کتاب را می سازند.
وی ادامه داد: همه اشیا و افرادی که در اطراف ما هستند مانند معصومه و یحیی در داستان خاموشان میتوانند آغاز یک داستان باشند.
داستان کوتاه در لحظه به وقوع میرسد
علیخانی بیان کرد: داستان کوتاه با یک اشاره و در لحظه میتواند به وقوع برسد. یعنی زمانی که فرد تصمیم به نوشتن میگیرد تمامی کائنات دست به دست هم میدهند تا شرایط مناسب برای نوشتن را فراهم کنند.
وی گفت: هر قصه و داستانی که در این کتاب روایت شده در واقعیت نیز وجود دارد.
علیخانی درخصوص استفاده از لغات بومی و محلی در کتاب گفت: این کلمات کلمات خارجی نیستند بلکه فارسی هستند و محجور، ولی با به کاربردن این کلمات، داستان نوشتم.
وی در بخش دیگر سخنانش با تأکید بر ادبیات جنوب اذعان کرد: یکی از بزرگترین حسرتهای ما این است که چرا ما شمالیها مانند شما جنوبیها ادبیات جنوب نداریم به همین خاطر ضروری است که ساکنان جنوب قدردان این ادبیات باشند و در پرورش و ترویج این مکتب بکوشند.
رسالت نویسنده حفظ زبان است
وی ادامه داد: زبان و فرهنگ را باید نگه دارید بهخصوص در کتابفروشیها باید افراد مستعد و باعلاقه به عنوان کتابفروش انتخاب شوند و وظیفه نویسنده حفظ زبان است زیرا ما آخرین نسلی هستیم که با سنتها مرتبط هستیم و به تعدادی از کلمات مشخص عادت کردهایم که برای کشوری با قومیتهای متنوع نقطه ضعف بهشمار میآید.
وی اضافه: کرد: از نظر سبک، داستانهای کوتاه بیشتر مینمال هستند و گاهی فقط با چند پارگراف یا صحنه ساخته میشوند و معمولاً پایان قطعی ندارند اما در قالب داستان باقی میمانند.
علیخانی که تجربه انتشار کتابهای «زاهو»، «خاما»، «بیوهکشی» و «اژدهاکشان» و «عروس بید» و «قدمبخیر مادربزرگ من بود» را دارد با توصیه به علاقهمندان کتاب بیان کرد؛ هرچهقدر میتوانید کتاب بخوانید و کودکان و نوجوانان را به خواندن کتاب تشویق کنید. زیرا فرهنگ جامعه با کتابخوانی به رشد و تعالی میرسد.
وی اضافه کرد: استان خوزستان خوشبختانه دارای نویسندگان معروف و مشهوری است و برهمین اساس باید آمار مطالعه کتاب چه داستان و غیر داستانی باید افزایش پیدا کند.
@aamout
جای پای تادانه
از خاما تا خاموشان
سایهای از زمان
@aamout
گزارش تصویری گفتگو با یوسف علیخانی به بهانهی انتشار تازهترین اثر نویسنده، مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز (۵)
پنجشنبه، ۲۵ تیرماه
@aamout
گزارش تصویری مراسم رونمایی مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز (۴)
چهارشنبه، ۲۵ تیرماه
عکاس: فرشاد سروریان
@aamout
گزارش تصویری مراسم رونمایی مجموعهداستان «خاموشان» در کتابفروشی محام اهواز (۲)
چهارشنبه، ۲۵ تیرماه
عکاس: فرشاد سروریان
@aamout
سنگها در بستر آرام آب
قصهها میگویند از
خاموشان
کتابفروشی محام اهواز
۲۶ تیرماه
پنجشنبه دیدار و گفتگو
ساعت نوزده
نشانی: اهواز. کیانپارس. بازار امام رضا. کتاب محام
@aamout
نشر آموت منتشر کرد؛
#خاموشان
(مجموعهداستان کوتاه)
#یوسف_علیخانی
نشر آموت/ چاپ اول / ۴۰۰ صفحه/ ۴۵۵۰۰۰ تومان
@aamout
گزارش تصویری چهلویکمین «نوشتِ تازهی آموت»(۳)
نقد و بررسی رمان «قلب دوخته» نوشتهی کارول مارتینز با حضور منتقدان گروه کتابخوانی آموتنوشت، و آقای کامران حسینی؛ مترجم اثر
دوازدهم تیرماه ۱۴۰۴
@aamout
@aamoutbookstore
گزارش تصویری چهلویکمین «نوشتِ تازهی آموت»(۱)
نقد و بررسی رمان «قلب دوخته» نوشتهی کارول مارتینز با حضور منتقدان گروه کتابخوانی آموتنوشت، و آقای کامران حسینی؛ مترجم اثر
دوازدهم تیرماه ۱۴۰۴
@aamout
@aamoutbookstore
چاپ سوم رسید؛
«ما همیشه جاهای دور دنبال خوشبختی میگردیم»
#ستارهساز
(رمان خارجی)
نوشتهی مِلیسا دهکوستا
ترجمهی آریا نوری
نشر آموت/ چاپ سوم / ۱۸۰ صفحه / ۱۹۹۰۰۰ تومان
«امروز یک درس اساسی به من آموختی. فکر میکردم کارِ درست را انجام میدهم؛ ولی تو حق داشتی. انسان همیشه به دنبال خوشبختی در جایی دور از خودش میگردد. ما فکر میکنیم که خوشبختی در دوردستها، در مناظر مختلف، در عطرهای جدید و در بناهای قابلتوجه یافت میشود. ولی همیشه اینطور نیست. نه؟ یکوقتهایی هم خوشبختی یعنی اینکه سهنفره روی یک نیمکت بنشینیم»
آرتور پنج ساله است. روزی مادرش به او میگوید که باید برای انجام یک ماموریت مخفی راهی اورانوس شود. مادر آرتور قرار است دنیاها را نقاشی کند؛ قرار است سفری بینظیر باشد. مادر آرتور پیش از رفتن در مورد اورانوس، جادوی آن و زیبایی بینظیرش به فرزندش آرتور توضیح میدهد.
«#ستاره_ساز» داستان مادری است که مرزهای تخیل را درمینوردد. مادری که برای درمان عمیقترین زخمها، حقیقتی تلخ را به داستانی زیبا تبدیل میکند و...
#پیشنهاد_ویژه به طرفداران کتابهای شازدهکوچولو / رز گمشده / زندگی اسرارآمیز و...
@aamout