جامعهشناسی زن روز
07 July 2025 12:10
❤️ جامعهشناسی زنان در دنیای توییتر (شبکه اجتماعی ایکس)
کانال توییتر زن روز، بازتاب صدای زنان در شبکه اجتماعی ایکس، اینستاگرام و رسانههای اجتماعی است.
شما همراهان عزیز در صورت تمایل میتوانید توییتها و مطالب مرتبط با حوزه زنان در شبکههای اجتماعی را به ما ارسال کرده و ما را در اداره این کانال یاری کنید.
📨 @
😀مطالب تحلیلی/جامعهشناختی حوزه زنان را در کانال جامعهشناسی زن روز دنبال کنید.
✈️ @
💬 ما را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید.http://t.me/Zane_Ruz_Twitter
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
05 July 2025 19:33
✉️ #گزیده
✒️ من میان آزادی زن و وطن، جدایی قائل نمیشوم.
🖋#نوال_السعداوی
🗂 منبع گزیدههای فمینیستی:
🔮 lnstagram.com/excerpt_from_feminism
❤️ @
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
03 July 2025 19:07
📹 A Woman in Berlin
📹 زنی در برلین
🔗طاهره جورکش
🎥جنگ، چهرهی زنانه ندارد
جنگ براي همهی ملتهای جهان موضوعی آشناست، همواره در گوشهای از دنیا شاهد جنگ هستیم. اغلب مردم جنگ را عملی مردانه میدانند، اما آنچه از جنگ در ذهن و یاد زنان به جا مانده درد و سکوتی عميق است. زنانی برآمده از احساسات که فشار زیادی را تحمل کردند.
✅در دنيای مبتنی بر نظام مردسالارانه که بدن زن به پديدهی سياسی و اجتماعی تبديل شده است و در زمانی که قدرتطلبان مرد بر سر قدرت با یکدیگر میجنگند، بدن زنان به میدان نبردی تبدیل میشود که آلت مردانهی دشمن مانند تیغ شمشیر به جسم و بدن زنان فرو میرود.
بدن زنان در جنگ جزوی از داراییهایی مردان آن کشور به حساب میآید و کشور مقابل تمام تلاشش را میکند که با تجاوز و تصاحب بدن زنان کشور دشمن بدون هیچ گونه سلاح گرم و سرد تیر خلاص را بزند. سربازان کشور مقابل با افتخار خودشان را در معرض فريادهای زنان کشور دشمن قرار میدهند اما این فریادها عزم او را براي خدمت به وطنش بیشتر میکند و با ارادهی قویتر هدفش را نشانه میگیرد.
⬅️در واقع در جنگها تجاوز به زنان جنگ ضربی است و هیچ چیزی بیشتر از تجاوز به زنان نمیتواند چنین تاثیری به دشمن وارد کند و آن را متزلزل کند.
در زمان جنگ تمامی تبعیضها، خشونتها و حق مالکیت به زنان بیشتر از قبل میشود؛ زیرا در زمانی که جنگی وجود ندارد، آنها از این حقوق برخوردار نیستند و حق مالکیت بر بدن خود را ندارند و در هنگام جنگ بستر کامل برای تصاحب و تجاوز به زنان فراهم است.
🎥 فيلم زنی در برلین با جسارت هرچه تمامتر به خشونتها و تجاوزهای ارتش روسیه به زنان آلمان در زمان فتح برلین پرداخته است.
مردان روسی که علاوه بر فتح کشور برلین، بدن زنان برلین را هم فتح میکنند و آن را حق خود میدانند و در زمانی که برلین به شکارگاه زنان آلمانی توسط ارتش سرخ شوروي تبديل شده است، زني روزنامهنگار سعی میکند توجه افسرس روسی را به خود جلب کند تا بتواند زندگیاش را به دست بگیرد و بتواند برای خود و نزدیکانش آذوقه فراهم کند و تا حدی امنیت را برقرار کند.
این فیلم به خوبی نشان میدهد که چگونه زنان آلمانی، حقارتی عظيم را تجربه میکنند و تاوان جنگی مردانه را میدهند.
✒️شهر برلین به شهری از زنان بدون همسر و مکانث براي برآورده شدن نيازهای جنسی سربازان و فرماندهان مرد روسی تبدیل شده است. بعد از پایان جنگ، زنان آلمانی سکوت اختیار کردند چون میدانستند با بازگو کردن حقیقت، شوهران و خانوادههایشان آنها را طرد خواهند کرد.
#زنان_جنگ
#تحلیل_فیلم
#فیلم_فمینیستی
➡️فیلم A Woman in Berlin را اینجا تماشا کنید
✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
11 June 2025 10:13
❤️ هرزه؛ کلیدواژه انضباطبخشی، سرکوب و انسانیتزدایی
🖍برگردان: ساناز عظیمیپور
✍️مقدمه مترجم: در ویدیویی از فردی که متهم به قتل الهه است، میگوید: «انگیزهام سرقت نبود. او را کشتم چون بیحیا بود، چون خراب بود.» اینفلوئنسر ایرانی با ۱۴ میلیون دنبالکننده، در دفاع از تجاوز بازیکنان تیم ملی به دختری در کره، میگوید: «او دختر پولی بوده است.» در یک رئالیتیشوی با بیش از پنج میلیون بیننده، زنی را در یک دادگاه صحرایی به «هرزگی» محکوم میکنند؛ برای کتکخوردن و خشونتدیدنش مجوز صادر میشود. مسخرهاش میکنند، از گروه طردش میکنند و او را تا مرز فروپاشی روانی پیش میبرند.
🌸«فاحشه» خواندن زنان، نه توهینی ساده و نه پدیدهای نوظهور؛ بلکه کلیدواژهای است که در سراسر تاریخ مردسالاری، برای انضباطبخشی، سرکوب، طرد و نهایتاً انسانیتزدایی از زنان به کار رفته، نه فقط توسط مردان، بلکه توسط همه.
جامعه ما، انسانبودن را اساساً معادل مردبودن تعریف و زنان را بهعنوان «دیگری» در نظر میگیرد. در نتیجه، زنان تنها زمانی بهعنوان انسان پذیرفته میشوند که بتوانند از طریق ارتباط با یک مرد، هویت خود را اثبات کنند. زنها فقط در صورتی اجازه زیستن پیدا میکنند که بپذیرند باید به مردی خدمت کنند، به او احترام بگذارند و از او اطاعت کنند. تنها در این صورت است که –در خوشبینانهترین حالت– مجوز چیزی شبیه به زندگی به آنها داده میشود؛ زندگی در سایه.
⬅️اما هرزهگان از بندگی سر باز میزنند. آنان خواهان زیستنی بهمثابه انساناند، نه سایهای از آن. میخواهند همزمان هم زن باشند و هم انسان شمرده شوند؛ و همین خواست، آنها را به یک تناقض اجتماعی بدل میکند. چرا که وجودشان، عملاً ناقض این قانون است که، زنان باید لزوما از طریق پیوند با مردی تعریف شوند. هرزهگان ساختاری را به چالش میکشند که زنان را کودکانی همیشگی میپندارد، موجوداتی نیازمند نظارت و هدایت.
به همین دلیل، هرزهگان تهدیدی بزرگ به حساب میآیند: چه برای تمام ساختارهایی که زنان را در بند نگاه داشتهاند و چه برای ارزشهایی که این بندگی را مشروع و طبیعی جلوه میدهند.
هرزهگان گواهانی زندهاند که شهادت میدهند، ستم علیه زنان نه طبیعی است و نه ضروری.
اما چون تهدیدی برای نظم موجود بهشمار میآیند، نادیده گرفته میشوند، منحرف خوانده میشوند، بیاعتبار جلوه داده میشوند، و سرانجام طرد و منزوی میگردند. ریشه ستم علیه هرزهگان، جنسیت آنها است؛ آنها از یکسو بهخاطر زنبودن، و از سوی دیگر بهدلیل «بهقدر کافی زننبودن»، مورد ستم قرار میگیرند. زیرا پیش از آنکه مونث باشند، بر انسانبودن خود پافشاری کردهاند؛ و بیآنکه تسلیم فشارهای اجتماعی شوند، با خویش صادق ماندهاند. و همین، آنان را به بیگانه بدل کرده است.
🌸هرزهگان، نمونههایی هستند که نشان میدهند چگونه میتوان -حتی در دل جامعهای سختگیر و تنبیهگر- ایستاد دوام آورد. هرزهگان به خود تکیه میکنند، از پذیرش فرودستی ابدی در برابر مردان –جز در مقام مادر یا مددکار– سر باز میزدند و از پذیرفتن نقش «زنانه» مطیع و فرمانبردار، امتناع میکنند. برخی به فشارهای اجتماعی بیاعتنا میمانند، و بعضی دیگر با سرسختی در برابر آن مقاومت میکنند. این مقاومت خشم جامعه را برمیانگیزد. در نتیجه آنها را تحقیر میکند و نادیده میگیرد. گاه آنها را به سخره گرفته و گاه به آنها می خندد.
هدف به انزوا کشیدن آنها است. اما در دل این تنهاییها، نیرویی نهفته است. از دل این انزوا و تلخی، پدیدهای بهوجود میآید که دیگران توانایی خلق آن را ندارند.
هرزهگان، قهرمانان گمنام این جامعهاند؛ گمنامترینِ گمنامان.
آنان پیشگامند، صفشکنند، نوک نیزه. چه بخواهند و چه نخواهند، «هرزهبودن» آنها را در این جایگاه قرار داده است. بسیاری از هرزهها هرگز هرزهبودن را داوطلبانه انتخاب نکردند، بهویژه آنکه اغلب حتی از زنان دیگر هم همدلی یا خواهرانگی دریافت نمیکنند. اما گریزی نیست؛ چرا که آنان که از مرزها عبور میکنند، یا مرزها را گسترش میدهند و یا کاملا آنها را نابود میکنند.
#هرزه
#سلیطه
#زبان_جنسیت_زده
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
09 June 2025 10:24
❤️ زنان سرپرست خانوار چرا محتاج کمک هستند؟
🖍فاطمه موسوی ویایه
در گذشته و جامعه کشاورزی سنتی، زنان به ندرت سرپرست خانواده بودند، مردان در عرصه عمومی حضور و وظیفه تأمین معاش را به عهده داشتند و زنان به امور خانه میرسیدند. خانواده گسترده در روستا و ایل، واحد تولیدی بود، همه اعضا در آن وظایفی داشتند و در مقابل درباره حوادث بد روزگار حمایت میشدند. اگر نانآور خانواده به دلیلی چون حادثه، بیماری یا جنگ از دست میرفت، عیال و فرزندانش تحت تکفل برادر بزرگش قرار میگرفتند، اگر زن طلاق میگرفت بدون فرزندانش به خانه پدر برمیگشت و دوباره ازدواج میکرد. کودک یتیم به خانه بستگانش میرفت، سالمندان با عزت و احترام در خانه پسر بزرگشان زندگی میکردند.
✅با تغییر ساختار اقتصادی، شیوه تولید و مهاجرت به شهرها در عصر پهلوی، خانواده گسترده تضعیف شد، خانواده هستهای امروزی مصرفکننده است و دیگر نمیتواند از اعضای خویشاوند بیرون دایره خانواده کوچکش حمایت چندانی داشته باشد.
الان در بیشتر مناطق، وقتی مردی عیالوار فوت میکنه، این انتظار وجود ندارد که زن متوفی با برادرشوهرش ازدواج کند اگر مرد هم ناراضی نباشد همسرش اجازه نمیدهد، زنی که طلاق میگیرد تلاش میکند حضانت بچههایش را داشته باشد حتی اگر از سوی خانواده چندان حمایت نشود، زن سالمند شوهر از دست داده تنها زندگی میکند و اگر مستمری بازنشستگی شوهرش نباشد تأمین مخارجش توسط پسرانش موضوع مجادله با عروسها میشود. پسرها با کسی که دوست داشتند ازدواج کردند و در خانه جداگانهای زندگی میکنند؛ وقت و پولشان را برای زنشان هزینه میکنند و گاهی به خانه مادر سری میزنند. در اطرافیانتان میبینید که پسرها مادر سالمند را تنها گذاشتند و گاه آخرین دختر خانواده است که مجرد مانده و از مادر سالمند مراقبت میکند.
اکنون ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار زن سرپرست خانوار داریم که بیش از۵۰ درصد همسر فوت شده، ۲۳ درصد مطلقه و بقیه بدسرپرست هستند یعنی شوهر به دلایلی چون اعتیاد، ازکارافتادگی و زندان توانایی تأمین معاش خانواده را ندارد. ("طبق اصطلاحات جنسیتزده تعریف شده": توضیح کانال جامعهشناسی زن روز)
در همه دولتها بخشی از سیاست خانواده معطوف به حمایت از خانوادههای تک والد یا در معرض آسیب است.
در ایران نیز سال ۱۳۷۱ قانون حمایت از زنان و کودکان بدسرپرست به تصویب رسید و وظایفی برای سازمان بهزیستی مشخص شد از جمله دو راهکار فراهم کردن شرایط ازدواج یا سرپرستی جدید این افراد و توانمندسازی برای رسیدن به استقلال مالی.
🔴اکنون ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر زن سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد هستند و ۳۰۰ هزار نفر در سازمان بهزیستی مستمری میگیرند. طبق قانون بهزیستی برای سه سال و شش ماه مستمری داده میشود که اکنون سال ۱۴۰۴ برای یک خانواده پنجنفره مبلغ ماهانه ۳ میلیون و ۲۰۰ هزارتومن است،
⚠️
یعنی پول مصرف نان خانواده هم نیست!وامهای خوداشتغالی و کارآفرینی محدود و کوچک هستند و سالانه کمتر از صدهزار مورد اعطا شده و مشکل باقی است.
😀چرا سیاستهای حمایتی موفق نیست، به دو دلیل: اول اینکه رویکرد سنتی تشویق و تسهیل ازدواج زنان سرپرست خانوار که در بند ۱۴ سیاستهای کلی خانواده (ابلاغی رهبری ۱۳۹۵) هم آمده متناسب با جامعه هدف نیست، تعدادی از زنان مطلقه یا همسر فوت کرده زیر ۴۵ سال شانس ازدواج مجدد را دارند اما اینها ۲۶ درصد جمعیت زنان سرپرست خانوار هستند و ۷۴ درصد باقی در سن و شرایطی هستند که شانس ازدواج کمی دارند بهخصوص اگر بچه هم داشته باشند.
کارآفرینی برای افراد بالای ۶۰ سال مفید نیست و درصد بزرگی نیز بیسواد و کمسواد هستند و به مشاغل کوچک خانگی مثل خیاطی، تهیه غذا و صنایع دستی میپردازند که کمدرآمد است و همچنان مشکل نگهداری از فرزندان خودشان باقی است.
🌸اما مشکل اصلی جای دیگری است، سیاست خانواده در ایران بازتولید خانواده مردسالار است و زنان از کودکی برای امور خانهداری تربیت میشوند، با وجود درصد بالای زنان تحصیلکرده نرخ اشتغال زنان در ایران بسیار پایین است زیرا ساختار اجتماعی سیاسی فعلی فرصت اشتغال زنان را فراهم نمیکند، میخواهد آنها از نظر مالی به مردان وابسته بمانند و برایش مهم نیست که اگر از بد روزگار نانآوری نداشتند آسیبپذیر میشوند.⬅️مهمترین کار این است که قوانین نابرابر در خانواده از مهریه، نفقه و ارث تا ساختارهای تبعیضآمیز در بازار کار حل شود تا زنان مانند مردان این مهارت را پیدا کنند که زندگی خود را مدیریت و معاش خود را تأمین کنند و به وقت حادثه نیازمند حمایت دولت نباشند.
#زنان_فقر
#استقلال_مالی
#زنان_سرپرست_خانوار
▫️womensocialproblemsofIran
✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
08 June 2025 10:40
❤️ بازنمایی بحران زنکشی: تحلیلی آماری و روانشناسی اجتماعی از قتلهای «ناموسی» ثبتشده در اردیبهشت ۱۴۰۴
🖍رضوان مقدم
در بازه زمانی یکماهه، از ۲۲ آوریل تا ۲۲ مه ۲۰۲۵ (اردیبهشت ۱۴۰۴)، کمپین «توقف قتلهای ناموسی» موفق به ثبت ۲۷ مورد قتل زنان در ایران شده است، مواردی که با ویژگیهای قتلهای ناموسی و زنکشی همپوشانی دارند. این آمار، که تنها گوشهای از واقعیت خشونتهای جنسیتی آشکارشده را نمایندگی میکند، حاکی از شدت و گستردگی پدیدهای است که باید آن را نه صرفاً مجموعهای از جرائم فردی، بلکه تجلی یک بحران ساختاری در سطح جامعه تلقی کرد.
چنین حجمی از خشونت در بازهای کوتاه، گویای بازتولید مکرر هنجارهایی است که در آن، بدن و زندگی زنان در تملک خانواده، جامعه و بهویژه مردان تعریف میشود.
نظریه «وابستگی نقشهای جنسیتی» در روانشناسی اجتماعی، نشان میدهد که چگونه در جوامع با ساختار سلسلهمراتبی، مردان برای حفظ موقعیت مسلط خود از ابزارهایی چون خشونت استفاده میکنند. همچنین نظریه «کنترل اجتماعی غیررسمی» بر این نکته تأکید دارد که ابزارهایی مانند شرم، بیآبرویی، و فشار خویشاوندی نقش مهمی در مشروعیتبخشی به قتلهای ناموسی دارند.
🌸مطالعات تطبیقی نیز نشان دادهاند که در جوامعی با قانونگذاری ناکافی، ضعف در آموزش عمومی و تابوی جنسیت، نرخ قتلهای ناموسی به مراتب بالاتر است.از منظر روانشناسی اجتماعی، تداوم و مشروعیتبخشی به قتلهای ناموسی نشاندهنده تثبیت نوعی هویت گروهی و کنترل اجتماعی از طریق خشونت است.
در این چارچوب، مفهوم «ناموس» بهمثابه بخشی از سرمایه اجتماعی مردانه، به یک نظام پاداش و تنبیه در درون گروه خانواده و خویشاوندی تبدیل میشود که با استفاده از ابزارهایی چون شرم، طرد، و در نهایت خشونت فیزیکی، زنان را تحت کنترل نگه میدارد. این نظام کنش جمعی در جهت حفظ انسجام گروهی مردمحور، توجیهگر اعمال خشونت حتی در شدیدترین شکل آن یعنی قتل است.
از منظر جامعهشناختی، قتلهای ناموسی را میتوان نماد افراطی سلطه پدرسالارانه در جوامعی دانست که در آنها زنان نه بهعنوان افراد مستقل، بلکه بهمثابه حاملان «شرف جمعی» خانواده و جامعه تعریف میشوند.
⬅️در چنین ساختارهایی، قتل زن به دست پدر، برادر یا شوهر نه تنها از سوی محیط اجتماعی تقبیح نمیشود، بلکه گاه بهطور ضمنی یا آشکار مورد حمایت فرهنگی، عرفی و حتی حقوقی قرار میگیرد. در قوانین کیفری بسیاری از کشورهای منطقه، از جمله ایران، هنوز خلأهای قانونی و رویههای قضایی وجود دارد که بهجای بازدارندگی، موجب تداوم این چرخه خشونت میشوند. مصونیت نسبی عاملان این قتلها، بهویژه در صورت پیوند خانوادگی با قربانی، یکی از عوامل کلیدی در بازتولید اجتماعی این پدیده است.
⚠️از نظر آماری، ثبت ۲۷ مورد زنکشی در عرض تنها یک ماه آن هم در شرایطی که بسیاری از موارد اصلاً رسانهای یا گزارش نمیشوند نشاندهنده آن است که آمار واقعی احتمالاً بسیار بیشتر از این تعداد است. لازم یاد آوری کنیم که در فروردین ماه نیز ۲۵ مورد قتل «ناموسی» ثبت شده یعنی طی دوماه ۵۲ مورد قتل !
این سطح از خشونت سیستماتیک علیه زنان، بهویژه در مناطق با بافت فرهنگی سنتی و مردسالار، به الگویی نگرانکننده از «عادیسازی خشونت» منجر شده است. در این شرایط، قتلهای ناموسی نه بهعنوان یک فاجعه اجتماعی، بلکه بهمثابه یک واکنش قابل درک یا حتی مشروع در گفتمان عمومی برخی از جوامع محلی جلوه داده میشود. همین امر نشان میدهد که مقابله با این بحران، تنها از طریق اصلاح قوانین کافی نیست، بلکه نیازمند دگرگونی عمیق فرهنگی، آموزشی و رسانهای در سطح ملی است.
#زن_کشی
#قتل_ناموسی
✅ادامه مطلب✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
07 June 2025 10:06
❤️ زنکشی و بحران مسئولیتگریزی؛ از حلقههای اندیشه تا صحنه جنایت
🖍نویسنده: صاد
این یادداشت را در اوج عصبانیت مینویسم. زمانی که پشتبند رسوایی تجاوز جنسی در کره جنوبی و تلاش عدهای برای تلطیفسازی آن یا جلوهدادن آن به عنوان غرور ملی توسط آیسان اسلامی، خبر قتل الهه حسیننژاد آمده است. با ضربات چاقو جانش را گرفته و بدنش را در حاشیه شهر رها کردهاند.
اینفلوئنسرها و...در حال بازنشر کردن راهکارها و توصیههایی برای امن ماندن و کشته نشدن زنان هستند؛ لوکیشن بفرستید، سوار ماشین غریبه نشوید، و...
اگرچه با حسن نیت، اما مسئولیت زنده ماندن همچنان با ماست.
باید مراقب خود باشیم و برای حفظ جانمان محدود و محدودتر شویم. مسئولیت دور هم جمع شدن، تعریف برنامههای آموزشی، کنشگری و...بار اعتراض، بازداشت و ... بهدلیل کنشگری هم روی دوش ماست.
🌸اما مسئولیت مردان چیست؟ هر روز خبر زنکشی پشت زنکشی میآید و مردان و تریبونهایشان همچنان در انحصار مسائل «مهم» و «کلان» است. دریغ از یک پرسش که سهم یا وظیفه ما در میانه اینهمه خون و جنایت چیست؟
زنان روزانه بهدست مردان کشته میشوند، چطور بهعنوان یک مرد پرسشی برایتان شکل نمیگیرد؟ ✅چطور از زنان اطرافتان نمیپرسید که چه کاری از شما برمیآید؟ در بین اینهمه جستار و ترجمه و تولید دانش توسط مردان، چطور ردی از به پرسشکشیدن مردانگی و تعمق در بحران زنکشی و مسئولیتپذیری مردان نیست؟ چطور در حد ترجمه متون کاربردی و عملی برای آموزش مردان هم وارد عمل نمیشوید؟ چطور به ذهنتان نمیرسد با رفقا و همقلمان و همپیالهایهایتان جمع شوید و قدمی بردارید.
چطور داوطلب نمیشوید برای کمک به گروههای فمینیستی دستکم در تولید محتوا؟ از این همه درسگفتار و کارگاه و نشست، چرا دقیقهای به مردانگی و آموزش مردان و مقابله با خشونت اختصاص پیدا نمیکند؟ این آموزشها هم باری بوده است که جریان فمینیستی باید به دوش میکشیده چون در شان مردان هگلخوان و فوکو ترجمهکن و آدورنو درسبده نبوده است.
✅زنکشی و خشونت علیه زنان، یک بحران اضطراری است. اینکه «مرد خوب» باشید و خشونت نکنید و نکشید کافی نیست. باید جلوی مردان خشونتگر دربیایید. دست از همپیمانیها و «برادری»های سمی بردارید. از آن انبوه حلقههای مطالعاتی، زمانی را به چگونگی مداخله (فروتنانه و نه سردمدارانه) در این وضعیت اختصاص دهید. در جلسههایتان از اینهمه خون و خشونت بگویید و قدمی بردارید.
این یک وضعیت اضطراری همگانی است. به این مبارزه بپیوندید.
#زن_کشی
#الهه_حسیننژاد
▫️دیدبان آزار
✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
01 June 2025 10:00
❤️تابوی پریود
🖍 آیدا ابروفراخ
صحبت کردن از اندام های زنانه و عوامل بیولوژیک وابسته به اندام های جنسی زنانه همواره از مواردی بوده که نه فقط در جامعه سنتی و مردسالار ایران، بلکه شاید بتوان آن را در تمام کرهی خاکی با درجهی اهمیت متفاوت به صورت خط قرمزی در نظر گرفت.
🌸در جامعهی ما، شرم زنانه با تفکر سنتی و سرکوب جامعه تشدید میشود و حتی کار به انکار زنانهها میرسد.
✅بسیاری از دختران قبل از این که با تجربهی قاعدگی روبهرو شوند، نسبت به آن بیاطلاع هستند. شبی در خواب، هنگام بازیهای کودکانه، در مدرسه، پارک و یا هر مکان و زمانی این تجربه ی زنانه به سراغشان میآید. ترس از اشتباه و خطا، ترس از تنبیه، تعجب و یا ترس از این ناشناخته، از عکسالعملهایی هستند که در مقابل این بیاطلاعی بروز میکنند.
در جامعهی سنتی و مذهبی ایران به دلیل فرهنگ مسلط مردسالار، خانوادهها، مدارس، جامعه و غیره از آموزش مستقیم و صریح به دختران خودداری میکنند. این عدم آگاهی فقط دامنگیر زنان جامعه نمیشود، بلکه مردان نیز از دسترسی به آموزش بدون تعصب و تبعیض محروم هستند. این محرومیت از آموزش برای کودکان و نوجوانان میتواند عواقب جبرانناپذیر روحی و یا جسمی به همراه داشته باشد.
شاید یکی از عوامل سکوت و یا تن دادن به تجاوز های جنسی در سنین کودکی عدم آموزش صحیح و تابوی سخن گفتن از اندامهای جنسی باشد.
⬅️بعد از شروع قاعدگی، بیشتر مادران به توضیح کوتاهی بسنده میکنند و در اکثر مواقع تاکید بر پنهان ماندن این امر از چشم مردان خانواده و دیگر افراد بیش از پاسخ به سوالهایی است که در ذهن دختران شکل میگیرد.
آنقدر این پنهان کاری و پر رنگ کردن تابوها مهم جلوه می کند که این امر به یک راز زنانه بدل میشود.
رفع مشکلات زنان طبقهی کمدرآمد، زنان زندانی و غیره در ارتباط با موضوع بهداشت قاعدگی نیاز به مطرح کردن و از بین بردن تابوها دارد. اگر صحبت از این مسئله به صورت امری طبیعی تبدیل شود، در مرحلهی بعد میتوان به فکر راهحلهایی برای حل این معضل و یا اعتراض های سازماندهی شده برای رفع این مشکلات بود. اما به دلیل محدودیتها و خط قرمزهای جامعهی مردسالار، بیشتر زنان از بیان نیازها و مشکلات خود امتناع میکنند و این عاملی است بر پایدار ماندن مشکلات زنان و پررنگ شدن تبعیضها.
🌸شاید اولین قدم را باید از خانوادهها شروع کرد، با عدم انکار زنانهها و از بین بردن شرم زنانه.#پریود
#قاعدگی
#بدن_زن
#پریود_تابو_نیست
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
28 May 2025 10:15
❤️ خانهتکانی
دیدگاههای جدید حول خانوارها و توسعهی اقتصادی
🖍نانسی فلوبر
✍️مترجم نسترن غنمی
این مقاله مروری انتقادی بر ادبیات اخیر حول خانوارها و توسعهی اقتصادی ارائه میکند. سه نکتهی مرتبط در این جا بسط یافته که عبارتند از: 1. فعالیتهای خانگی میتوانند از جنبههای اقتصادی مورد تحلیل قرار بگیرند، بویژه اگر این جنبهها به گونهای گسترده تعریف شوند تا عواملی مانند خطر و عدم قطعیت را نیز دربرگیرند؛ 2. وجود تفاوتهای چشمگیر بین جایگاه اقتصادی زنان، مردان و کودکان در خانوادهی پدرسالار به این معناست که نمیتوان آن را به عنوان یک واحد تجزیه و تحلیل همگون درنظر گرفت؛ 3. تحلیل خانوار که بر مبنای اقتصاد خرد صورت میگیرد باید در تناسب با تحلیل ساختاری بزرگتری باشد که بر نابرابریهای جنسیتی و سنی، و برهمکنش آنها با ساختار طبقه و موقعیت ملی در نظام سرمایهداری جهانی مبتنی است.
برنامههای سرشماری و نظرسنجیها اغلب از ثبت یا دستکم جدی گرفتن مشارکت زنان و کودکان در تولید کشاورزی ناتوان هستند.
به عنوان مثال، تحلیل دیر از نظرسنجی دهقانان پرو در سال 1976 نشان میدهد که 86 درصد زنان، به جای 38 درصدی که در ابتدا اندازهگیری شده بود، در تولید کشاورزی مشغول بودند [راجرز (1979، ص 165)].
🌸یک ناسازگاری تعریفی در تمایز تقریباً همهجانبه بین «فعالیت اقتصادی» و «کار خانگی» نهفته است که اگرچه کمتر مورد توجه قرار گرفته ولی به همان اندازه جدی است. تولید کالاها در خانوار بسیار بیشتر از خدمات خانگی به عنوان فعالیت اقتصادی ثبت میشود، در حالی که بخش عمدهای از کار زنان در خانوارها شامل خدمات است.
به عنوان مثال، در دور 32ام نظرسنجی نمونهای ملی هند فعالیتهای زیر را تحت عنوان «تمام زنانی که کار معمول آنها خانهداری است» گنجانده شد: فقط به وظایف خانگی رسیدگی میکردند، به وظایف خانگی رسیدگی میکردند و همچنین در جمعآوری رایگان کالاها (ماهی، شکار کوچک، میوههای وحشی، هیزم، کود گاوی، خوراک دام و غیره) برای مصرف خانوار، نگهداری از باغچههای آشپزخانه، باغهای میوه و غیره، کار در مرغداریهای خانگی، لبنیات و غیره، خیاطی، دوختودوز، بافندگی و غیره برای استفاده خانوار، آموزش کودکان یا آوردن آب از روستاهای دیگر مشغول بودند [سن و سن (1984، ص 4)].
اگر این فعالیتهای دیگر (بدون ذکر دستهبندیِ «فقط وظایف خانگی») به جای خانگی، اقتصادی در نظر گرفته میشدند، نرخ مشارکت نیروی کار برای زنان روستایی بالای پنج سال از 30.5 درصد به 52.3 درصد افزایش مییافت، که بسیار نزدیکتر به نرخ مردان یعنی 63.7 درصد میشد، و ضریب تغییرات در نرخ مشارکت نیروی کار زنان در بین ایالتها از 0.452 به 0.124 کاهش مییافت [سن و سن (1984، ص 10)].
🌸به عبارت دیگر، بخش عمدهای از تغییرات مشاهدهشده در مشارکت نیروی کار زنان در داخل و همچنین بین کشورها، تا حد زیادی ناشی از تعاریف دلخواه از فعالیت اقتصادی است که به طور قابلتوجهی مشارکت زنان را دستکم میگیرند [دیکسون (1982)، رچینی د لاتس و واینرمن (1982)].
حتی تمایز بین وظایف خانگی و سایر خدمات نیز مورد تردید است. این تمایز بازتاب این فرض ضمنی است که وظایف خانگی غیراقتصادی یا غیرمولد هستند. این فرض یادآور توصیف اقتصاددانان کلاسیک سیاسی از خدمات است که آن را به طور کلی کار غیرمولد میدانند. رویکردهای مربوط به تولید خانوار که در بالا مورد بحث قرار گرفتند، چنین فرضیاتی را زیر سوال میبرند.
چرا پختوپز و سرو غذا باید کمتر از کشت و جمعآوری غذا اقتصادی در نظر گرفته شود؟ چرا مراقبت از کودکان باید کمتر از مراقبت از دام مولد در نظر گرفته شود؟
⬅️به نظر میرسد فعالیتها زمانی «اقتصادی» تلقی میشوند که کالایی شدهاند. در حالی که پختوپز غذا و مراقبت از کودکان به ندرت توسط نیروی کار دستمزدی در کشورهای در حال توسعه انجام میشود، تجربهی توسعه اقتصادی نشان میدهد که آنها کاملاً مستعد کالاییشدن هستند.
#کار_خانگی
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
26 May 2025 10:07
❤️ How Earnings Influence a Woman’s Decision to Wed
🖍By Gillian B. White
❤️میزان درآمد بر تصمیم زنان دربارۀ ازدواج تأثیر میگذارد
🖍جیلیان بی.وایت
✍️مترجم: سوده هرمزان
پژوهشهای جدید حاکی از نسبت معکوس دستمزد زنان و تمایلشان به ازدواج است
بین سالهای ۱۹۸۰تا۲۰۱۰ نسبت زنان امریکاییِ ازدواجکرده از ۷۴درصد به ۵۶درصد کاهش یافته است. در طی این دورۀ سیساله روندهایی به وجود آمده که میتواند تغییر دیدگاه زنان را در تصمیمگیری برای ازدواجکردن یا نکردن روشن کند: مثلاً افزایش حضور در دانشگاهها، حضور فزاینده در لباس نیروی کار، افزایش نرخِ الزام به درخانهماندن و تغییر هنجارهای فرهنگی.
پژوهشی جدید میگوید وقتی دستمزد کارکنانِ زن متناسب با مردان افزایش مییابد، تمایلشان به ازدواج کاهش مییابد.
پژوهش اخیر از منظر انگیزههای اقتصادی به این مسئله مینگرد و درمییابد عواملی مثل افزایش گزینههای استخدام و امکانِ روزافزون زنان در انتخاب بچهدارشدن یا نشدن و نیز زمان آن، قطعاً بر انتخاب ازدواج اثر میگذارد. باوجوداین «تغییر در دستمزد زنان» شاید در میان عوامل بسیار مهمی باشد که در تصمیم بر صرفنظرکردن از ازدواج اثر میگذارد.
✅در مقالۀ اخیر، نائاما شنهاو دانشجوی دکتری در دانشگاه یو.سی.دِیویس، تخمینزدهاست که ۲۰درصد از کاهش میزان ازدواج طی سی سال گذشته ناشی از دستمزدهای روبهرشد زنان بوده است. بهبیان دقیقتر آنچه در تصمیم زنان برای بهتعویقانداختن یا صرفنظرکردن از ازدواج نقش داشته، افزایش دستمزد زنان متناسب با همسران بالقوهشان و نیز اهمیت فزایندۀ دستمزد زنان در درآمد کل خانواده است.
⬅️لبّ این دیدگاه این است که درآمدِ بیشتر برای بسیاری از زنان، بهخصوص از طبقات پایین اقتصادی، این امکان را ایجاد میکند که از نظر مالی کمتر به دیگران وابسته باشند؛ مثلاً در مسائلی مثل کرایهخانه، هزینۀ خواربار، خدمات عمومی یا دیگر نیازهای ابتدایی. این یعنی تصمیم به ازدواج برای این گروه، کمتر برای برطرفکردن نیاز مالی است و بیشتر به دلایل دیگری مثل عشق، هنجارهای اجتماعی، دین یا تمایل به تشکیل خانواده صورت میگیرد.
چرا نسبت به گذشته زنانِ بیشتری از ازدواج سر بازمیزنند؟ امروزه آنها انگیزۀ اقتصادیِ کمتری دارند: افزایش درآمدهای آنها، متناسب با مردان، به این معنی است که ازدواجکردن دیگر بهاندازۀ سابق فرصتی برای بهبود وضع اقتصادی نیست. شنهاو دریافت که بهازای ۱۰درصد افزایش دستمزد زنان، متناسب با مردان، احتمال ازدواج هر کدام از زنان مذکور ۵.۳درصد کاهش مییابد. افزایش دستمزدها به این معنی است که زنان، مشتاق میشوند ساعات بیشتری کار کنند؛ چراکه هر ساعت کار نسبت به قبل سودآورتر میشود و بدینترتیب از نظر مالی مستقل شوند.
افزایش دستمزدها حتی محاسبات زنان مایل به ازدواج را نیز تغییر داده است و چنانکه این پژوهش مطرح میکند، آنان را از ازدواج با «مردانی که کمتر دلخواهشان است» منصرف کرده است.
⬅️یک چیز تقریباً مسلم به نظر میرسد: فرصتهای شغلیِ بیشتر برای زنان و پرداخت منصفانۀ دستمزدشان، امکانهایی را در اختیار آنان میگذارد که نسلهای گذشتۀ زنان هرگز از آنها بهرهمند نبودهاند.
#ازدواج
#اشتغال_زنان
#استقلال_مالی
https://www.theatlantic.com/business/archive/2016/03/earnings-women-weddings/474924/✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
24 May 2025 10:42
❤️دو مرگ، دو خاکسپاری، دو زن
🖍 شیرین کریمی
✍️در این جستار، پس از روایت سه صحنه از تاریخ معاصر ایران، به اهمیت «زندگی» و «حفظ نیروی زندگی» در کنار دیگران و در دل روابط با دیگران میپردازم. صحنههایی از زندگی قمرالملوک وزیری و فروغ فرخزاد روایت میشود تا ببینیم که زیستن در میان دیگران چقدر بر نیروی زندگی انسان تأثیر میگذارد و در زندگی و در آخرین لحظههای حضور جسمانی زنانی مثل قمرالملوک وزیری و فروغ فرخزاد چه چیزی از دست میرود و چه چیزی باقی میماند که تعیینکنندۀ حضور و غیاب دیگران، یا حفظ و گسستن روابط با دیگران میشود.
قمرالملوک وزیری، خوانندۀ پیشکسوت آوازهای ایرانی، در ۵۴ سالگی بر اثر بیماری از دنیا رفته است. زبیده جهانگیری، دخترخواندۀ قمرالملوک، میگوید: «به هنرمندان خبر بدهیم. استادان، نوازندگان معروف و خوانندگان.» خبر میدهند، اما حضرات یا نیستند یا در سفرند یا بیمار و بستری و خواباند…
😀مردان سرشناسی که قمرالملوک را میشناختند یا بیمارند یا مردهاند و برخی در ظهیرالدوله در خاک خفتهاند، مثل ایرجمیرزا، ملکالشعرای بهار، حبیب سماعی، درویش خان، و برخی در گورستانهای دیگر. پیکر قمرالملوک در آمبولانس با مشایعتکنندگانی کمشمار به ورودی باغ ظهیرالدوله میرسد.
فروغ فرخزاد، شاعر و مستندساز ایرانی، در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل از دنیا رفته است؛ «در اوج جوانی و هنر». جنازۀ فروغ در آمبولانسی سفید غرق در گل وارد ظهیرالدوله میشود. هوا سرد است و برفِ ریزی میبارد. ظهیرالدوله از مردان پر شده است: شاعران، فیلمسازان، روزنامهنگاران و روشنفکران — احمد شاملو، جلال آلاحمد، صادق چوبک، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، نجف دریابندری، احمدرضا احمدی، ابوالقاسم انجوی شیرازی، و دیگران. همۀ مردانی که فروغ را میشناختند آمدهاند.
🌸در هر دو صحنه میتوانیم ببینیم که کلید گورستان در دست مردی ممتاز است، و مجوز دفن در مکانی ممتاز را مردان ممتاز صادر میکنند، مردانی که اجتماع به آنان امتیازهایی داده است که میتوانند مجوز تدفین بدن دیگران را در مکانی مشخص صادر کنند. تفاوتی ندارد بدنِ رنجور و بیمار قمرالملوک در ۵۴ سالگی باشد یا بدنِ جوان فروغ در ۳۲ سالگی. تفاوت سن جسمانی این دو زن در لحظۀ مرگ ۲۲ سال است.
به این دو بدنِ مرده در باغ ظهیرالدوله نگاه کنید: یکی تنها و دیگری در احاطۀ «انبوه بیتحرک روشنفکران». در فاصلۀ بین آمدنِ این دو بدنِ مرده به این باغ چه اتفاقی رخ داده است؟
✅قمرالملوک و فروغ از مرزهای سنتی جامعه رد شده بودند، و از نظر «دیگران» هر دو زنانی دردسرساز یا برهمزنندۀ آرامش به شمار میرفتند و ازهمینرو، ازدواج با آنان امری عادی تلقی نمیشد و برقراری هر نوع رابطهای با این دو زن با قضاوتها، حرفها و دخالتهای دیگران همراه بود. دیگران همواره با ذهنیت جهتدار، فرضیههای ریشهدار و تصورات ساختگیشان به این زنان مینگریستند، و طبق قراردادی نانوشته میان «دیگران» از جایی به بعد باید چیزی از آنان گرفته میشد تا نظم سنتی را برهم نزنند. قرار بود زندگی و هنرشان، قدرتشان، و توانایی خلقِ زیبایی از آنها گرفته شود. درواقع، قرار بود آن نیروی روحافزای زندگیبخش از آنها گرفته شود تا جایی که از نظر دیگران حتی ذرهای از آن باقی نمانَد که به یمن برکتش بالای جنازۀ این زنان حاضر شوند.
آن نیرو در قمرالملوک درطی ۲۲ سال زندگی در میان «دیگران» تحلیل رفت، اما در فروغ در لحظۀ مرگ نابهنگامش هنوز به قوت خود باقی بود. فروغ آن ۲۲ سال را زندگی نکرد و مرگ «در اوج جوانی و هنرش» سبب شد مشایعتکنندگان بتوانند در هوای برفریزِ آن روز در ظهیرالدوله ذرهای از آن نیرو را تنفس کنند و جانی بگیرند تا بتوانند سالهای سال دربارهاش سخن برانند و ادبیات تولید کنند.
🌸 پدید آمدن این دو صحنۀ خاکسپاری و برخورد دیگران با این دو زن برآمده از فرضیههای ریشهدارِ غالباً نادرستی در جامعه است، فرضیههایی مثل اینکه در «جوانی» نیرویی جادویی برای «زندگی» و «خلق» وجود دارد که در «میانسالی و پیری» یافت نمیشود یا «زن میانسال و سالمندِ سنتشکن» راهی جز انزوا و تنهایی ندارد یا بدتر، زن هنرمند سرشناس زنی امن و ماندگار نیست، و مانند آن.✒️آیا ریشهدارترین فرضیههای جامعه دربارۀ زنان هنوز تغییر نکرده است؟ آیا نگاه امروز جامعه به زنان نسبت به دهۀ سی و چهل خورشیدی تغییر نکرده است؟ امروز جامعه از هنر و استعداد زنان چقدر حمایت میکند؟ آیا همان میزان حرمت و اعتباری که برای مردان مسنِ سرشناسِ هنرمند و دانشمند قائل است، برای زنان مستعد هم قائل است؟ آیا مناسبات و روابط در جامعه به زنان فرصت میدهد تا در مراحل مختلف عمرشان، بهخصوص میانسالی و سالمندی، استعدادهایشان را به منصۀ ظهور برسانند؟
#ایجیسم
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
20 May 2025 10:18
❤️ از حاشیه به مرکز: خودنگاره به مثابه ابزاری برای رهایی زنان هنرمند
🖍نادر افراسیابی
از بوم تا زندگی: چگونه زنان نقاش در قرن بیستم با خودنگاره، کلیشههای جنسیتی را به چالش کشیدند؟ در آغاز قرن بیستم، زنان هنرمند در اروپا با نگاهی نو به خود و تجربههای منحصربهفردشان - از مادری و خواهری گرفته تا مفهوم جدید زنانگی - ژانر خودنگاره را متحول کردند. این دگرگونیها، که ریشه در مدرنیته داشتند، بعدها الهامبخش جنبشهای فمینیستی در هنر شدند و راه را برای بیان دیدگاههای متفاوت و رهایی از حاشیهنشینی تاریخی هموار کردند.
✅خودنگاره بهعنوان یک ژانر مستقل در سده شانزدهم میلادی شکل گرفت و این تحول مرهون سه روند اساسی بود: افزایش محبوبیت آینهها، رشد اجتماعیِ آگاهی نوین از «خود»، و دگرگونی جایگاه هنرمندان از پیشهور به آفرینشگر. در سدههای پس از آن، مفاهیم «نبوغ»، «قدرت» و «مردانگی» بهشکلی بیپایان، افسانهی هنری را تغذیه میکردند که از انرژیِ مردانه و جنسیتی نیرو میگرفتند.
🌸خودنگاره مردانه، خودنگاره زنانه
از دوران رنسانس، زنان به «خودنگاره در مقام هنرمند» روی آوردند با این هدف که توانایی هنری خود را اثبات کنند. برای نمونه، سوفونیسبا آنگوییسولا (حدود ۱۵۳۵–۱۶۲۵) خود را در حال نقاشیِ «مریم با کودک» (۱۵۵۶) به تصویر کشید.
بااینحال، تا پایان دورهی کلاسیک، منتقدان بیش از هر چیز بر زیباییِ زنانه بهعنوان مهمترین ویژگی تأکید داشتند و مجموعهداران و حامیان هنر نیز، با شیفتگی نسبت به خودنگارههای زنانه، او را «شگفتی طبیعت» میخواندند.
🌸در حالی که مردان هنرمندِ حاشیهنشین، نظیر ون گوگ و رودن که با وجود زندگیهای دشوار به عنوان «نوابغ رنجکشیده» مورد ستایش قرار میگرفتند و حاشیهنشینی آنها اغلب اختیاری و رمانتیک تلقی میشد، زنان هنرمند اساساً از سیستم هنر حذف شده و از حقوق اولیهای چون تحصیل در آکادمیها محروم بودند و موضوعات هنری محدودی داشتند؛ حتی در صورت موفقیت، توجه بیشتر به ظاهر یا جنسیت آنها معطوف میشد تا به هنرشان.✅این حاشیهنشینی اجباری منجر به خلق زبان بصری نوینی توسط زنان هنرمند شد، به طوری که خود را در حال خلق اثر هنری به تصویر میکشیدند و از نمادهای مرتبط با تجربیات زنانه بهره میبردند.
تفاوت اساسی در این بود که حاشیهنشینی مردان هنرمند آنها را از مرکز تاریخ هنر دور نمیکرد، بلکه به اسطورهسازی از آنها کمک میکرد، در حالی که زنان هنرمند به ندرت به حساب میآمدند و خودنگارههایشان نه بیان فردیت، بلکه اعتراضی به نادیده گرفته شدن بود.درست پس از جنگ جهانی اول، زمانی که میلیونها کشته در جبهههای نبرد، زنان را ناگزیر به عهدهگیری نقشهایی کرد که پیش از این مختص مردان بود، تصویر «زن جدید» در رمانها، روی صحنهی تئاتر و صفحات مجلات ظاهر شد - زنانی ورزشکار، آزاده و میانجنسیتی که موهای کوتاهشان به نمادِ هویتشان بدل شده بود. هرچند بازنمایی زن مستقل در قالب «گارسون» (زن پسرگونه) تا حد زیادی متأثر از شرایط زمانه بود (چرا که واقعیت این آزادیها همچنان شکننده و محدود باقی ماند)، اما این سبک به شدت مورد اقتباس هنرمندان مدرن قرار گرفت. این رویکرد، هم روشی برای بازاندیشی کلیشههای زنانگی بود و هم راهی برای گریز از هنجارهای اجتماعی و طلب آزادی جسم و ذهن.
#زنان_هنر
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
18 May 2025 10:17
❤️ عروس فرنگی یا زوجۀ ایرانی
بازخوانی مجادلۀ روشنفکران
🖍ساناز حمزهعلی
زوجیت یا اختلاط دانشجویان مرد ایرانی اعزامشده به فرنگ با زنان خارجی یکی از موضوعات نادر در آغاز عصر پهلوی اول بود که به چالشی بین نخبگان آن عصر تبدیل شد. این ایده همان زمان مخالفانی سینهچاک داشت اما به طرح بحثهایی دربارۀ شرایط زنان فرنگی و مقایسۀ آن با وضعیت زنان ایرانی آن دوره انجامید.
✅شیوه و سبک زندگی مردم فرنگ، آزادیها و استقلال رأی آنها، مخصوصاً امتیازات و مزیتهای اجتماعی که زنان از آن برخوردار بودند، باعث پرورش و رشدیافتگی شخصیت آنان شده بود که با شرایط زنان در جوامع شرقی متفاوت مینمود. همین ویژگیهای ممتاز برای روشنفکران ایرانی جذبهای ایجاد کرد و بسیاری در وصف آنها نوشتند و ازجمله بحث بسیار مهم آزادیهای اجتماعی برای زنان در ایران را مطرح کردند که برخی روشنفکران زن و مرد آن را دنبال میکردند.
در مقایسه با بحثهای دیگر در مجلۀ ایرانشهر، موضوع ازدواج مردان ایرانی با زنان فرنگی بالاترین تعداد شرکتکننده را دارد. در فاصلۀ انتشار شمارۀ چهارم سال دوم (۲۶ آذر ۱۳۰۲) و شمارۀ چهارم سال سوم (۲۶ بهمن ۱۳۰۳)، درمجموع، ۱۳ مقاله از ۱۱ نویسنده منتشر میشود که دو نفر از آنها زن هستند. از آن میان، ۸ مقاله در شمارۀ ۱۱-۱۲ سال دوم چاپ میشود. این شمارهها ویژهنامۀ مجلۀ ایرانشهر دربارۀ موضوعهای مربوط به مسائل زنان است.
✅درحالیکه مردان بیش از هر چیز برای ترقی کشور و نیز از روی علایق شخصی خودشان خواهان بهبود وضع زنان هستند، دو نویسندۀ زن، علاوه بر پیشبرد امر ملی، سعادت خود زنان را نیز میبینند. این نشانۀ وجود عناصر جنبش زنان مستقل از جنبش ناسیونالیستی در ایران در اوایل سدۀ قبل خورشیدی است.
بدرالملوک صبا و صدیقه دولتآبادی هر دو بر این باور هستند که مردانی که همۀ زنان ایرانی را نادان میخوانند شناختی از جامعۀ زنان ایران ندارند. صبا به انتقاد از قدرتطلبی مردان میپردازد و مردان را خواهان جهل، ضعف و اسارت زنان میداند.
او به مردان تحصیلکرده انتقاد میکند که با وجود در اختیار داشتن برخی مشاغل کلیدی ازجمله در وزارت معارف، اقدامی برای تأسیس مدارس دخترانه ازطریق دولت نمیکنند.
همچنین سکوت این مردان را در برابر حمله به مدارس، مجلات و انجمنهای تأسیسشده به دست خود زنان محکوم میکند. صبا بیعلاقه بودن مردان تحصیلکرده نسبت به آموزش زنان ایرانی و ازدواج آنها با فرنگیان به بهانۀ تقویت نسل را موجب تحقیر زنان ایرانی و اختلاط نژاد میداند و اینهمه را خیانت به وطن میخواند.
🌸در نوشتۀ بدرالملوک صبا به جامعۀ پدرسالار ایران اشاره میشود که کلید درک بحث ازدواج مردان ایرانی با زنان فرنگی است. همانگونه که صبا توضیح میدهد، مردان آن زمان که تخریب ساخت سنتی جامعه مبتنی بر تحمیل قدرت مردان بر زنان را پیشبینی میکنند، چشم بر سرکوب زنان میبندند. این ایده افق جدیدی میگشاید که باید از زاویۀ آن به انتقاد نسبت به زناشویی مردان ایرانی با زنان فرنگی نگریست.
در اینجا زناشویی با زنانی صورت میگیرد که به آنان به چشم خودآگاه و مستقل نگریسته میشود، زنانی که درست بدین جهت که خودآگاه و مستقل هستند میتوانند ساخت سنتی قدرت را در درون خانوادۀ ایرانی به خطر بیفکنند، چون در اینجا صحبت بر سر انتقال سنت است، آن هم سنتی که مردان تعیین و تصویب کردهاند.
🌸در ورای موافقان و مخالفان اختلاط نژاد یا زوجیت مردان ایرانی با زنان فرنگی، کسانی معتقدند چنانچه بستر مناسبی برای ارتقا و رشد فرهنگی زنان در جامعه ایجاد شود نامحتمل نیست که علقههای زنان ایرانی نیز دچار تغییرات تحولآفرین شود. آنان میگویند زنانِ گرفتار در حصار تنگنظری مردانه چگونه میتوانند آداب و منشی از خود نشان دهند که الگو و سرمشق جامعه باشد.
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
14 May 2025 08:48
❤️ فمینیسمهراسی
🖍سیمین کاظمی
بسیاری افراد هستند که با وجود اعتقاد به برابری زن و مرد از مفهومی که این باور را توصیف میکند یعنی «فمینیسم» هراس دارند. پدیده هراس از فمینیسم ارتباط چندانی به میزان سواد، جنس و طبقه اجتماعی ندارد و حتی در میان بخشهای مترقی جامعه از جمله تحصیلکردگان، روشنفکران مستقل و دانشگاهیان نیز دیده میشود و همین به مانعی برای بحثوگفتگو در این مورد تبدیل شده است.
✅به نظر میرسد ریشه این هراس برخی باورهای نادرستی است که در طی سالیان در جامعه پراکنده شده و فمینیسم به همان بلایی گرفتار شده که روزگاری دامنگیر کمونیسم و آنارشیسم شده بود و همچنان هم هست. در فهم عامیانه کمونیست (کمونیسم) به عنوان خدانیست و مرام اشتراکی شدن زنها جا افتاده بود و آنارشیسم به عنوان هرجومرجطلبی. به این ترتیب هراسی در جامعه ایجاد شده بود که هنوز هم آثار آن هست و حالا نوبت فمینیسم است.
در روزگار ما فمینیسم به عنوان تهدید نظم اجتماعی معرفی میشود، فمینیستها به مثابه شیاطین شهر برساخته و از آنها اهریمنسازی میشود.
بسیاری از مشکلات اجتماعی به فمینیسم و فمینیستها نسبت داده میشود و به این ترتیب زمینه برای طرد و به حاشیه راندن و مجازات آنها فراهم میشود.
🌸فمینیسم هراسی در ایران در وهله اول از ناشناخته بودن مفهوم فمینیسم نشأت میگیرد. هر امر ناشناخته برای انسان تولید اضطراب می کند و این اضطراب منجر به واکنش منفی و دفاعی می شود.اما فراتر از این فمینیسمهراسی، پروژهای است که با ممنوعیت و جرمانگاری نانوشته فمینیسم آغاز شده است. در حالی که مدافعان فمینیسم اجازه ندارند آزادانه درباره افکار و دیدگاههایشان سخن بگویند، گفتمان رسمی و مسلط، خود مدیریت تولید و انتشار اطلاعات در این موضوع را به دست گرفته و به این ترتیب مطالبی نادرست و تحریف شده به اسم فمینیسم در عرصه عمومی پراکنده میشود.
تبلیغات منفی که در رسانههای رسمی و توسط برخی مسؤولان از جمله مسوولان زن درباره فمینیسم و محتوای آن صورت میگیرد، به هراس اجتماعی از این مکتب رهاییبخش دامن زده است.
🌸پروژه فمینیسمهراسی و اهریمنسازی از فمینیستها تا حدی پیش رفته که اکنون از فمینیسم/فمینیست به عنوان برچسب یا انگی استفاده میشود که طرد و قطع ارتباط با مدافعان فمینیسم را به دنبال میآورد. ⬅️در جامعه ایران، چهره ای که از فمینیستها ارائه میشود، در بهترین حالت یک بنیادگرای مردستیز عصبانی و خطرناک است که هر آن آماده چنگ انداختن به صورت طرف مقابل است و اصلاً نباید او را به عنوان کسی که درباره یکی از نابرابریهای اجتماعی تفکر و بحث میکند به حساب آورد.
⬅️در تفسیر عامیانه هم فمینیست زنی است که زنانگی را امتیاز خود میداند و غیر از تنآسانی و تلکه کردن مردان فکر دیگری ندارد.
در این تفسیرها عقلانیت، انسانیت و باورهای متعالی همچون برابری و رهایی جمعی از فمینیسم زدوده میشود و به عنوان یک هیستری و بیماری زنانه صورتبندی میشود.
#فمینیسم
#فمینیست
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
12 May 2025 14:02
❤️ بمناسبت #روز_جهانی_زنان_در_ریاضیات
🎬 مستند زندگی مریم میرزاخانی
🎬 محصول : آمریکا
🎬زبان: دوبله فارسی
🗓 سال انتشار : ۲۰۲۰
#مریم_میرزاخانی
#مستند_فمینیستی
🔮@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
07 July 2025 10:20
❤️ نقد فمینیستی بر اصطلاح «قتل ناموسی»: از تقلیلگرایی و مشروعیتبخشی تا رویکردی شرقگرایانه
🖍فاطمه کریمی
اصطلاح «قتل ناموسی» خشونتهای ساختاری علیه زنان را بعضاً به مسائل فردی و خانوادگی تقلیل میدهد، بهطور ناخواسته زنکشی را توجیه یا مشروع میسازد، و کلیشههای نژادپرستانه و شرقگرایانه را بازتولید میکند. در حالی که زنکشی پدیده جهانی و ساختاری است، گفتار «قتل ناموسی» خشونت علیه زنان را بهغلط ذاتی «فرهنگ» اقلیتهای اتنیکی و مهاجران نسبت میدهد.
زنکشی را میتوان آشکارترین تجلی اراده برای کنترل زنان دانست؛ ارادهای که بهمحض احساس تهدید نسبت به جایگاه قدرت مردانه، به حذف فیزیکی زنان میانجامد.
✒️بر اساس گزارش سازمان ملل متحد که در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ منتشر شد، تنها در سال ۲۰۲۳، نزدیک به ۸۵ هزار زن و دختر بهطور عمدی و به دلایلی مبتنی بر جنسیت به قتل رسیدهاند.
قتل زنان ممکن است دلایل متنوعی داشته باشد، اما یکی از رایجترین اشکال آن، در ادبیات فمنیستی رسانهای و حقوقی، غالباً با عنوان «قتل ناموسی» شناخته میشود، که توسط لیلا ابولُغود، انسانشناس فلسطینی-آمریکایی، چنین تعریف شده است: «قتل زنی بهدست نزدیکانش به دلیل نقض یک کُد جنسی و به نام بازگرداندن حیثیت خانوادگی». این اقدام معمولاً بر پایه رفتاری واقعی یا فرضی صورت میگیرد که بهعنوان نقض هنجارهای جنسی یا اخلاقی تلقی میشود؛ مانند برقراری روابط جنسی یا بارداری خارج از چارچوب ازدواج، رد کردن ازدواجی از پیش ترتیب داده شده، پوشیدن لباسهایی که «نامناسب» دانسته میشود، یا مشارکت در فعالیتهایی که «غیراخلاقی» تلقی میگردند.
این جنایت با هدف «بازگرداندن» ناموس خانوادگی و اجتماعی انجام میشود و افراطیترین شکل خشونت جنسیتی علیه زنان را نمایندگی میکند.
فمینیستهای پسااستعماری، ضدنژادپرستی و ضداستعماری معتقدند که مفهوم «قتل ناموسی» از نظر مفهومی تقلیلگراست و به کارکرد تحلیلی آن مشکوکاند، و همزمان نسبت به بهرهبرداری سیاسی و رسانهای از آن نیز هشدار میدهند. در ادامه، به سه دلیل اصلی این مخالفتها پرداخته خواهد شد.
✅تقلیل زنکشیها به امر فردی و خانوادگی: نادیدهگرفتن ساختارهای پدرسالارانهدر تحلیلهای فمینیستی و جامعهشناختی، اصطلاح متداول «قتلهای ناموسی» بهعنوان تعبیری سطحی و ناقص شناخته میشود که خشونتهای جنسیتی مرتبط با «ناموس» را صرفاً به کنشهای فردی یا خانوادگی محدود میکند و بدین ترتیب، ابعاد عمیق ساختاری، ایدئولوژیک و نهادی این خشونتها را در پس پرده فرو میبرد.
این رویکرد تقلیلگرایانه، قتل زنان را تنها به واکنشهایی احساسی و شخصی نسبت میدهد که در چارچوب تعارضات خانوادگی یا دفاع از مفاهیم «شرافت» تفسیر میشود؛ حال آنکه واقعیت اجتماعی بسیار گستردهتر و پیچیدهتر است و چنین خشونتهایی در واقع تجلی یک نظام منسجم سلطه جنسیتی هستند که در بستر نظم پدرسالارانه نهادینه شدهاند.
✅از منظر فمینیسم رادیکال و نظریههای انتقادی جنسیت، مفهوم «ناموس» ساختاری اجتماعی است که به واسطه آن بدن زنان موضوع کنترل، تملک و انضباط قرار میگیرد. خشونت علیه زنان در این چارچوب، ابزاری است که نظم جنسیتی را تنظیم و تثبیت میکند و قتل زنان بهعنوان کنشی «تنظیمگر» هژمونی مردسالارانه عمل میکند. از این رو، بسیاری از فمینیستها بر ضرورت استفاده از اصطلاحاتی دقیقتر و مفهومیتر چون «فمیساید» (زنکشی بهخاطر زن بودن)، «خشونت ساختاری جنسیتی» یا «جنایت پدرسالارانه» تأکید دارند؛ مفاهیمی که این خشونتها را نه صرفاً بهعنوان کنشهای فردی، بلکه در دل ساختارهای گستردهتر قدرت و نابرابری جنسیتی تحلیل میکنند.
زبان در این میان نقش تعیینکنندهای ایفا میکند؛ نامگذاری خشونتها علیه زنان نه فقط انتخابی زبانی، بلکه بازنمایی یا پنهانسازی روابط قدرت است. بازنگری انتقادی در زبان و روایتهای مسلط، گامی ضروری برای آشکارسازی و تحلیل بنیانهای ایدئولوژیک نظم مردسالارانه به شمار میآید.
#زن_کشی
#قتل_ناموسی
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
03 July 2025 19:07
🎬A Woman in Berlin
🎬زنی در برلین
🎞محصول کشور آلمان
➡️ژانر زندگینامه درام تاریخی جنگی
🎬کارگردان
🎬Max Farberbock
🎬سال ۲۰۰۸
⬅️همراه با زیرنویس فارسی چسبیده (سافتساب)
#زنان_جنگ
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی
🗂تحلیل فیلم A Woman in Berlin را اینجا بخوانید.
✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
02 July 2025 09:03
❤️خشونت خانگی حین جنگ افزایش مییابد
🔊راهکارهای نجاتبخش برای شهروندان
جنگْ خشونت در فضاهای خصوصی را شدت میبخشد، دینامیک روابط در خانواده را تغییر میدهد، ریشههای خشونت خانگی و علتهای منجر به آن را تشدید میکند و همزمان سازوکارهای بازدارنده در برابر خشونت خانگی را سُست میکند.
احساس ناامنی جسمی و روانی، از دست رفتن منابع مالی و ناامنی اقتصادی، ترک خانه و جستوجوی سرپناه و کاهش یا برچیده شدن انواع حمایتهای اجتماعی ساختارهای سطح تنش در خانواده را بالا میبرد و زنان را محیط خانواده بیشازپیش آسیبپذیر میکند.
مردان با تجربههای خشم، استیصال و ناتوانی، ممکن است بیشتر از قبل به اعمال سلطه یا خشونت رو بیاورند.
✒️بر اساس پژوهشی در سال ۲۰۱۳ دربارهی ارتباط میان خشونت خانگی با شرایط جنگی در میانمار، احتمال خشونت خانگی برای زنانی که در مناطق تحت درگیری هستند حدود شِش برابر بیشتر از زنان در مناطق فارغ از درگیری نظامی است.
در شرایط جنگی، محدودیت در دسترسی به منابع حمایتی مانند پلیس، پناهگاه، مشاور یا شبکههای حمایتی موجب میشود زنانِ تحت خشونت راهی برای خروج از چرخهی خشونت نداشته باشند.
افزون بر این، هیبت خوفناک جنگ و تمرکز نهادهای امدادرسان بر نجات افراد در برابر خطر مرگ، نجات زنان از انواع شکلهای خشونت را از اولویت خارج و به امری کماهمیتتر از معمول تبدیل میکند. این نادیدهانگاری، سلامت روانی و جسمی و حتی حیات زنان نجاتیافته از جنگ را تهدید میکند و پس از پایان درگیری به بحرانی دامنهدار تبدیل میشود.
بررسی پژوهشهای معدودی که پدیدهی خشونت خانگی در جغرافیای تحت درگیری نظامی را بررسی کرده است نشان میدهد که تغییرات اجتماعی و پیامدهای روانی ناشی از درگیری و جنگ به عادیسازی و تداوم خشونت خانگی منجر میشوند.
🌸نقش تکتک ما در پیشگیری از خشونت خانگی یا کاهش آن هنگام درگیریهای نظامی
🌸نسبت به خشونت خانگی هوشیار باشید و نشانهها را نادیده نگیریدنسبت به نشانههای آزار جسمی و روانی در زنان اطرافتان هوشیار باشید. نشانههایی از جمله رفتار و گفتار سرکوبگرانه، تحقیرآمیز یا کنترلگرانه؛ حسادت و اتهامزنیهای بیاساس؛ سرزنش قربانی و ایجاد فضایی که گویی عملکرد قربانی عامل وقوع خشونت است؛ توهین و تهدید؛ دستکاری عاطفی و تهدید به ترک کردن فرد؛ خودزنی یا آسیب رساندن به اشیا و محیط پیرامون؛ محدود کردنِ روابط اجتماعی فرد به بهانهی وجود خطر؛ وجود زخم و کبودی بدون دلیل مشخص؛ اصرار فرد به پوشاندن بخشهایی از بدن؛ اضطراب و بیقراری فرد در حضور همسر یا شریک عاطفیاش؛ همراهی و حضور دائم مرد در کنار زن؛ غیبت ناگهانی از جمع؛ تلاش برای عادی جلوه دادن یا مخفی کردن رفتارهای خشونتبار همسر یا شریک عاطفی.
🌸مانع انزوای زنان شوید
یکی از پیامدهای رایج جنگ افزایش فشار مردان برای هرچه بیشتر منزوی کردن زنان است. تماس منظم با زنانی را که احتمال میدهید تحت خشونت یا آزار باشند، حفظ کنید و در انجام وظایف و مسئولیتهایی مانند مراقبت از کودکان یا پخت و پز به آنها کمک کنید. این کمکها فشار و اضطراب آنها را کاهش میدهند و بهترین روش برای جلوگیری از هرچه منزویتر شدن آنهاست.
#زنان_جنگ
#خشونت_خانگی
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
10 June 2025 10:09
❤️ از قتل الهه تا قتل هانیه
🖍حسین نوشآذر
هنوز افکار عمومی با قتل فجیع الهه حسیننژاد درگیر است که خبر یک زنکشی دیگر در فضای رسانهای بازتاب یافت:
هانیه بهبودی، قهرمان ۲۲ ساله مچاندازی و مادر یک دختر ۴ ساله از فریمان خراسان رضوی، در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ به دست همسرش به طرز فجیعی به قتل رسید. همسر هانیه که به دلیل حسادت به بنرهای تبریک قهرمانی او خشمگین بود، ابتدا با همسرش درگیر شد، سپس با چاقوی قصابی مچهای او را قطع کرد و با آسیب شدید به سر و صورتش او را کشت. قاتل تلاش کرد با بریدن رگهای هانیه صحنه را خودکشی جلوه دهد، اما پلیس به این صحنهسازی پی برد. دوستان و همسایهها تأیید کردند که خبر قهرمانی هانیه، همسرش را به خشم آورده بود.
⬅️قتل هانیه بهبودی توسط همسرش حاکی از بحران هویت مردانه در مواجهه با موفقیت زنانه است. قطع کردن مچهای قهرمان مچاندازی با چاقوی قصابی، نشانه نابودی نمادینِ منبع قدرت و استقلال هانیه است؛ گویی قاتل نه فقط بدن او، بلکه عاملیت و دستاوردهایش را نابود کرده است.
صحنهسازی خودکشی نیز نشان میدهد قاتل میخواهد روایتی مردسالارانه تحمیل کند: زنِ «ضعیف» که در برابر فشار زندگی تسلیم میشود، نه زنی که قربانی خشم مردِ تحقیرشده است.
این تقابل میان بنرهای عمومیِ تبریک (نماد اعلان اجتماعیِ ارزش زن) و چاقوی قصابی (نماد خشونت خانگیِ پنهان)، تضادِ عمیقِ جامعه ایران با زنانِ فراتر از نقشهای سنتی را آشکار میکند.
قتل همچنین حسادت را به مثابه ابزار کنترل جنسیتی فاش میکند: خشم همسر نه از یک تهدید واقعی، بلکه از بهچالشکشیدن انحصار مرد بر «افتخار» نشأت میگیرد. استفاده از چاقوی قصابی (ابزاری مرتبط با سلاخی و سلب حیات) در مقابل دستهای ورزشکار هانیه (نماد زندهبودن و مهارت)، تقابل نمادینِ مردِ ویرانگر با زنِ آفریننده است. حتی محل جنایت (خیابان امام خمینی) به عنوان فضای عمومی، شکستن مرزهای امنیت زنان حتی در عرصههای اجتماعی را یادآوری میکند.
این نشانهها در مجموع، ترسِ ساختار مردسالار از زنِ خودمختار را به تصویر میکشند؛ زنی که قابلیتهایش او را از قربانیبودن معمول فراتر برده بود.
📰 هر دو قتل بازتابی از خشونت مردانه علیه زنان در فضای عمومی و خصوصی هستند که ریشه در حسادت، تحقیر، و تلاش برای کنترل بدن و عاملیت زنانه دارد. در هر دو مورد، قاتلان ابتدا سعی کردند با صحنهسازی (خودکشی/سرقت) واقعیت را تحریف کنند، که نشاندهندهی آگاهی آنها از غیرقابلدفاع بودن عملشان است. همچنین، هر دو پرونده واکنش گستردهی رسانهای و افکار عمومی را برانگیختند و به نمادهایی از ناامنی سیستماتیک زنان در ایران تبدیل شدند.
الهه حسیننژاد به عنوان قربانی نبود امنیت در حملونقل عمومی و هانیه بهبودی به عنوان قربانی مردانگیِ شکننده در برابر زنان موفق بازنمایی شدهاند.
📰این تفاوت، دو وجه مکمل از خشونت ساختاری را برجسته میکند: یکی تهدید بیرونیِ زنان در عرصهی اجتماعی و دیگری تهدید درونی در خانواده. با این حال، هر دو روایت، حذف فیزیکی زنانِ خارج از چارچوبهای سنتی را به عنوان پیام مشترک دارند.#هانیه_بهبودی
#الهه_حسیننژاد
#زن_کشی
#امنیت_زنان
#خشونت_علیه_زنان
#خشونت_مردان_علیه_زنان
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
08 June 2025 16:20
▫️ نطقیات برگزار میکند:
📢 دورهٔ مقدمهای بر متون آخرالزمانی- دانیال، خنوخ و مکاشفهٔ یوحنا
👤 استاد سامان مهدور
🗓 یکشنبهها از ساعت ۱۹:۳۰ به وقت تهران (پنج جلسه )
👤 آشنایی با استاد:
- دانشجوی دکتری فلسفهٔ دین دانشگاه گوته فرانکفورت
- عضو مرکز پژوهشی تکثر دینی دانشگاه فریدریش الکساندر ارلانگن
✍️ مقالات منتشرشده مرتبط با دوره:
- ارزیابی فرجام شناسی رودلف بولتمان در الاهیات مسیحی
- ارزیابی فرجام شناسی یورگن مولتمان در الهیات مسیحی
- Das Trauma getöteter Kinder und die Suche nach heiliger Ordnung (2023)
- Between the Two Worlds (2024)
🔴 معرفی اجمالی دوره:
⭕ آخرالزمان یک نماد مبهم است، اگرچه اضطراب آخرالزمانی همچنان گریبانگیر عصر ماست. ادبیات آخرالزمان در مطالعات امروز کتب مقدس یک «ژانر» مشخص با چارچوب نظری مختص خود است که نویسندگان و پژوهشگران دورهٔ دوم معبد یهودی و مسیحیت نخستین مثل جان کالینز بسیار دربارهٔ آن قلم فرسودهاند. خوانش این متون نهتنها ما را با تخیلات دینی و اسطورهای دربارهٔ پایان جهان آشنا میکند، بلکه پنجرهای است به ذهنیت گروههایی که در بحران سیاسی، تبعید، سرکوب یا انتظار بهسر میبردهاند. البته نباید ایدهٔ آخرالزمان را با مفاهیم مشابهی مثل آخرت، موعودگرایی و فرجامشناسی اشتباه گرفت. در این متون، تاریخ به صحنهٔ نبردی کیهانی تبدیل میشود و زمان خطی-تقویمی در لحظهای رهاییبخش گسسته میشود. بسیاری از مفاهیم مرکزی در ادیان متأخر، عرفان، فلسفهٔ تاریخ، الهیات سیاسی و حتی نظریهٔ انقلاب، ریشههایی در همین متون دارند.
⭕ در این چند جلسه نه به نظریات معاصر آخرالزمان میپردازیم، نه به الهیات و فرجامشناسی، و نه به مطالعهٔ تاریخی-انتقادی متون؛ بلکه به ریشهها برمیگردیم و در مطالعهٔ بنیادیترین متون آخرالزمانی با نمادها و اسطورههایی آشنا میشویم که در طی قرنها میان ادیان و فرقههای مختلف -و البته مسلمانان نخستین- دستبهدست شدهاند: تمرکز اصلی بر بخشهایی از کتابهای دانیال، اول خنوخ و مکاشفهٔ یوحنا است و در طول مطالعه به چهارم عزرا، اشعیای اول، ایوب و افسانهٔ [سریانی] الکساندر هم مراجعه میکنیم.
بهتر است شرکتکنندگان قبل از شروع جلسات کتاب پیدایش را مطالعه کرده باشند.
💳 هزینهٔ پنج جلسه با تخفیف ویژه: صد هزار تومان
🗓 شروع دوره: یکشنبه ۱۸ خرداد (❌ امروز)
📞 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
❇️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 t.me/nutqiyyat_classes
🔮 Instagram.com/nutqiyyat
🔮 nutqiyyat" rel="nofollow">https://youtube.com/@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
07 June 2025 21:09
✉️ #گزیده
✒️اگر هر هفته، یک مرد توسط کوسهای کشته میشد، احتمالاً ترتیبی داده میشد تا آب اقیانوسها تخلیه و خشکانده شود.
👤Michelle Redfern
👤#میچل_ردفورن
❌ پ.ن: ۲۷ مورد قتل زنان به دست مردان تنها در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در کمپین توقف قتلهای «ناموسی» ثبت شده است.
#زن_کشی
#امنیت_زنان
#الهه_حسیننژاد
🗂 منبع گزیدههای فمینیستی:🔮 lnstagram.com/excerpt_from_feminism ❤️ @
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
02 June 2025 10:12
❤️ Not all men commit abuse against women. But all must condemn it
🖍Owen Jones
❤️ همه مردان مرتکب خشونت علیه زنان نمیشوند، اما همه آنها باید آن را محکوم کنند
🖍اوون جونز
✍️برگردان مرمر مشفقی
✒️خشونت مردان نسبت به زنان بسیار شایع است، و حتی بدتر هم شده. ما به یک ساختار جدید از مردانگی نیاز داریم تا این خشونت را متوقف کند.
تخمین زده شده بود که در سال۲۰۱۴ یک و چهاردهم میلیون زن در انگلیس و ولز، از خشونت خانگی رنج میبرند. هر ساله حدود چهارصدهزار زن مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند، تقریبا ۸۵۰۰۰ زن مورد تجاوز قرار گرفتهاند. اما شمار اندکی از خشونت گران محکوم شده اند.
بیاییم روراست باشیم: مردانی که مرتکب خشونت میشوند فکر میکنند میتوانند به آن ادامه بدهند، و متاسفانه این صحت دارد!
دو نقد بالقوه برای واکنش مردان نسبت به این موج خشونت وجود دارد: یکی این که واکنشهای آنان چیزی بیش از “ژست مجازی” نیست، که مردهایی که خود را معترضان چپگرا معرفی میکنند و ادعا دارند که درباره سیاستهای موجود درست میگویند. بله چنین مردانی وجود دارند، خودشان را در پروفایل شبکههای اجتماعی فمینیست مینامند درست مانند نوجوانهایی که برچسبهای مختلف روی کیف مدرسهشان نصب میکنند.
دیگر این که ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردان تمام ابزارهای قدرت٬ از مجلس تا اقتصاد تا رسانه را در دست دارند. مردان به صورت سیستماتیک صدایشان را بلندتر از صدای زنان میکنند حتی در مسائلی که مختص زنان است و بر سرنوشت زنان تاثیر مستقیم دارد. این درست نیست که خود زنان راهبری و هدایت کمپینهای علیه خشونت را٬ که غالبا توسط مردان علیه آنها صورت میگیرند، بر عهده نداشته باشند.
🌸چطور مردان خود را در این اعتراض جا بدهند؟مردان از سنین کم در شرایطی قرار میگیرند که احساس میکنند نسبت به زنان برتری دارند و میتوانند زنان را تحت کنترل و سلطه خود داشته باشند. خشونت علیه زنان شدیدترین نتیجه این باور است، که ریشه در هزاران سال دارد، باور به این که زنان مطیع و تسلیم هستند و برای لذت و رضایت مردان به وجود آمدهاند. تجاوز، آزار جنسی و قتل بخشی از زنجیرهای است که با جوکهای تحقیرآمیز و کامنتها، متلکهای خیابانی، تصاویری که زنان را به یک ابژه جنسی تبدیل میکند، سرکوب کردن زنان برای اظهارنظر که معمولا همراه است با توهین نسب به ظاهر فیزیکی آنها در شبکههای اجتماعی، آغاز میشود.
🌸” پسران در سرتاسر جهان این گونه تربیت و رشد یافتهاند که خشونت مورد قبول است، همینطور آنها احساس میکنند به گونهای این بخشی از “مرد بودن” است.”مردان باید نسبت به نقششان حساس باشند. روش کار نباید این باشد که : “از آنجایی که زنان دربارهاش زیاد سخن نگفتهاند یا از آنجایی که مردان حرفهای جدیدی برای گفتن در این باره دارند” بلکه باید بحث اینگونه پیش برود :“متحد با زنان و طبق خواست و شروط زنان”
🌸برای مردان آسان است که خود را کنار بکشند با این ادعا که ” من مرتکب خشونت نمیشوم، من مجرم نیستم، پس برای چه باید اهمیت بدهم؟ چرا تقصیر یک اقلیت خطاکار را به گردن همه بیندازیم؟” اما این نمیتواند خوداندیشی باشد که بپذیریم فرهنگ مردانهای – فرهنگی که از بدو تولد با آن تربیت شده و رشد یافتهایم- حس و باور برتری و غالب بودن به ما بدهد.
ما اختراعش نکردیم، اما ما آن را به ارث بردهایم و تا زمانی که این فرهنگ بر تمام دیگر اشکال مردانگی غالب باشد، خشونت مردان علیه زنان مشروعیت خواهد داشت.اگر خشونت مردان در حال افزایش است، این وظیفه مردان است که به زنان گوش بدهند و اعتراض کنند.
#مردان_فمینیست
#مردان_کنار_زنان
#خشونت_علیه_زنان
▫️فمینیسم روزمره
✅ادامه مطلب https://www.theguardian.com/commentisfree/2016/sep/08/men-abuse-women-condemn-male-violence-masculine✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
31 May 2025 10:24
❤️ من معشوقه نیستم
🖍 سمیه آقاجانی
هیفاء بیطار، نویسندۀ سوری، از برجستهترین نویسندگان عرصۀ ادبیات عرب در دوران معاصر است. بیطار درزمرۀ نویسندگان زنانهنویس عرب به شمار میآید، نویسندهای که آرمان خود را در شکستن سکوت زنان و تبیین جایگاه آنان در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی تعریف کرده است. او نه با نیت برانگیختن احساسات و نه با هدف برملا کردن واقعیتهای تلخ جامعه، بلکه با رویکردی حقیقتجویانه و رئالیستی، زنان را با تمام پیچیدگیهای ذهنی و درونیشان بازنمایی میکند.
به باور او، زنانی که لب فروبستهاند در تاریکی فراموشی دفن خواهند شد: «زنان در سکوت دفن خواهند شد» (بیطار، ۲۰۱۵).
او در مقام زنی نویسنده در جهان عرب، همواره در تلاش است تا وضعیت زنان را در جامعهای سنتزده و مردسالار بررسی کند. ازهمینرو، آثار او بیش از آنکه آثاری عاشقانه یا اجتماعی محض باشند، نوعی بیانیۀ فمینیستی علیه قوانین نانوشتۀ جامعۀ عرب به شمار میآیند. او بیپروا زندگی زنان طبقۀ متوسط را به تصویر میکشد و از ناگفتههای جامعۀ سنتی عرب پرده برمیدارد.
🌸لوس ایریگاری در نقد خود بر زبان و ساختارهای گفتمانی مردسالار نشان میدهد که چگونه زنان همواره از منظر دیگری تعریف شدهاند. در رمان کامِآخر، بیطار با شکستن این زبان روایی سلطهگر، برخلاف بسیاری از آثار پیشین ادبیات عرب که زنان را از دیدگاه مردان توصیف کردهاند، روایت را به زنان میسپارد و به آنان این امکان را میدهد که از جایگاه خود بهعنوان یک زن سخن بگویند.
باورهای سنتی و نگاه جامعۀ مردسالار به زن مجال انتخابهای شایسته و مناسب را از او میگیرند و او را در تقابل با ارزشهای خود قرار میدهند: «هیچگاه در زندگیاش انتظار نداشت به این سادگی خود را به مردی بسپارد. هرگز دوستیهای هوسآلود را توجیه نکرده بود و دم به تلۀ چنین روابطی نداده بود، حتی آنگاه که در اوج ناامیدی و محرومیت و جوانی بود. پس چرا اکنون بی هیچ ایستادگی درخوری تسلیم شده بود؟» (همان: ۱۴۲).
هیام به رابطه با مردی متأهل تن درمیدهد، مردی که بهانهها میتراشد و وانمود میکند که از ازدواج خود پشیمان است: «ازدواج گوری واقعی است… اما من آنقدر فرزندانم را دوست دارم که بهخاطر آنها مادرشان را تحمل میکنم» (همان: ۷۱).
✅هیفاء بیطار، ازطریق کاویدن روان هیام، انگیزههای پذیرش چنین رابطهای را در زنی مستقل و خودکفا بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه زنان، در جامعهای که آنان را در تنگنای قوانین سختگیرانه گرفتار کرده است، ناگزیر از خود بیگانه میشوند. آنگونه که هیام، زنی آزاد و مستقل، درگیر رابطهای میشود که جایگاه او را بهشدت فرومیکاهد. او چگونه میتواند این سقوط را تاب بیاورد؟
به نظر میرسد که این رابطۀ عاشقانه، بیش از آنکه تسلیبخش باشد، سرآغاز جدالی درونی برای هیام است؛ معشوقهای در سایه که باید در خفا عشق بورزد و در لحظات پنهانی زندگی کند، نه زنی که میتواند جایگاه مستقلی در جامعه داشته باشد.
گویی زن، در نگاه فرهنگ مردسالار، نه سوژہای فعال بلکه ابژہای منفعل است که هویتش از منظر دیگران تعریف میشود.
🌸از دیدگاه بل هوکس، ساختارهای مردسالارانه نهتنها در بستر خانواده بلکه در روابط عاشقانه نیز بازتولید میشوند. رابطۀ هیام با مردی متأهل نمونهای بارز از بازتولید سلطه است، سلطۀ مردی که بدون پرداخت هیچ هزینهای خانواده و همسر خود را حفظ میکند و از حضور معشوقهای پنهانی نیز بهره میبرد.
#عشق
#زنان_نویسنده
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
27 May 2025 10:22
❤️ پایان دادن به فقر پریود
🖍لائبه آرام
در ایران، مشکلات اقتصادی و آموزشی عوامل اصلی فقر قاعدگی هستند. تهیهی محصولات بهداشتی مانند نواربهداشتی، پد و تامپون به دلیل قیمتهای نسبتاً بالا برای خانوادههای بسیاری سخت یا غیرممکن است. با توجه به چالشهای اقتصادی، زنان و دختران مناطق کمبرخوردار مجبورند از وسایل غیربهداشتی مانند پارچه استفاده کنند.
🌸ترکیب این وضعیت با شکاف قابل توجه در آموزش بهداشت قاعدگی وضعیت را بغرنجتر میکند، زیرا بسیاری از دختران بدون درک درست از چیستی قاعدگی یا نحوهی مدیریت بهداشتی آن به سن قاعدگی میرسند.
اگر چه تابوهای مربوط به قاعدگی جهانی هستند اما در بسیاری از جوامع، پررنگتر هستند. قاعدگی اغلب یک موضوع خصوصی و تابو به شمار میآید و مانعی جدی برای بحث و آموزش آزاد دربارهی آن است.
این سکوت فرهنگی به ترویج اطلاعات نادرست دربارهی موضوع و تقویت حس شرمساری در زنان منجر میشود و چرخهی فقر پریود را استمرار میبخشد.
در بسیاری جوامع، شروع قاعدگی از نظر فرهنگی نشانهای از گذار دختر به زنانگی تعبیر میشود. دختربچهای که پریود شده، زن به شمار میرود و این سرآغازیست بر توجیه کودکهمسری. ریشه را میتوان در باورهای سنتی جُست که ارزش زن را به توانایی باروری خلاصه میکند. در واقع، زیر سایهی تابوهای برآمده از مذهب و سنت، دختربچهها به دلیل پریود شدن ناخواسته به راهی هُل داده میشوند که پیامدهای ناگوار و رنجباری برایشان دارد؛ از تحصیل باز میمانند، سلامتشان تهدید و حقوقشان نادیده گرفته میشود و این همه، دستشان را از فرصتهای اقتصادی و اجتماعی کوتاه میکند.
🌸همهی اینها نابرابریهای جنسیتی را با محدود کردن دختران به نقشهای سنتی و تشدید آسیبپذیری در برابر خشونت خانگی و تجاوز زناشویی تقویت و آنها را در چرخهی فقر ماندگار میکند.
فقر پریود میتواند توانایی زنان برای کار و حضور اجتماعی را مختل کند، بهویژه در محیطهایی که فاقد امکانات بهداشتی مناسب هستند و به کاهش دستمزد و بهرهوری اقتصادی بیانجامد.
قاعدگی نباید مانع حضور زنان در اماکن عمومی شود یا اخلالی در زندگی روزمرهی آنها ایجاد کند.
مدیریت ناکارآمد بهداشت قاعدگی نابرابری جنسیتی را تداوم میبخشد و زنان و دختران را در مقایسه با مردان و پسران در وضعیت نامناسبی قرار میدهد.
▫️مدرسه فروغ
#پریود
#قاعدگی
#بدن_زن
#پریود_تابو_نیست
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
25 May 2025 10:15
❤️ چگونه با رفتارهای جنسی ناخواسته در محیط کار مواجه شویم؟
🖍 نیکوله تی.بوچانان و زیج.ای.هرل
✍️ترجمه: محبوبه حسینزاده
بیشتر زنان با فکر کردن به زندگیشان میتوانند حداقل یک از اتفاق را به خاطر بیاورند که آزار و اذیت جنسی محسوب میشود. برای بسیاری، چنین اتفاقاتی در دوره دبیرستان و حتی قبل از آن اتفاق افتاده است، و وقتی در راهروهای مدرسه راه میرفتند، اظهارنظرهایی درباره بدنهایشان شنیدهاند، از آنها درخواستهایی شده است تا یک رفتار جنسی انجام دهند، و یا یک پسر و یا گروهی از پسران دانشآموز دستمالیشان کردهاند.
🌸یک زن جوان میتواند به خاطر بیاورد که در دوران دانشگاه یکی از اساتید درباره بدنش نظر داده و یا در لفافه گفته است که اگر با او قرار بگذارد نمرۀ بیشتری میگیرد. در نهایت، وقتی زن وارد محیط کار میشود، ممکن است چندین و چند بار آزار را تجربه کرده باشد و این موضوع به قدری تکراری و عادی شده باشد که تعداد کمی از زنان آن را به عنوان رفتار آزارگرانه بشناسند.
وقتی یک زن استخدام و در جایی مشغول به کار میشود، ممکن است با همکاران، رئیسها و کارفرماهایی مواجه شود که بهدفعات دربارۀ بدنش نظر میدهند، و میگویند که دوست دارند او را در حال انجام کدام فعالیت جنسی ببینند، و یا مستقیما از او میخواهند که خواستههای جنسیشان را برآورده کند و در صورت پذیرش این خواسته به او وعدۀ ارتقا میدهند و در صورت رد این خواسته به تنزل مقام تهدیدش میکنند.
چنین تجربیاتی برای بخش عظیمی از زنان و دختران غیرعادی نیست، و آزار جنسی تبدیل به یکی از شایعترین و عادیترین مخاطرات تحصیلی و حرفهای شده است که زنان و دختران با آن مواجه میشوند.
⚠️
بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که تقریبا نیمی از تمام زنان شاغل در طول دوره کاریشان حداقل یک بار آزار جنسی در محل کار را تجربه کردهاند.
کناپ و همکارانش، چهار استراتژی مواجهه و رویارویی با آزار جنسی را پیشنهاد میدهند: طفرهروی-نادیدهانگاری(اجتناب از نزدیکی فیزیکی با فرد آزارگر یا عقب راندن افکار درباره آزار)؛ حمایت اجتماعی(دریافت حمایت احساسی و توصیه و مشاوره از سمت دیگران)، مقابله-مذاکره(گفتوگوی مستقیم با فرد آزارگر در مورد اینکه باید آزار خاتمه یابد)، و پیگیری حمایت حقوقی(شکایت از رفتار فرد آزارگر به مقامات شایسته داخل سازمان).
شیوه مواجهه و رویارویی که یک فرد آزاردیده در پیش میگیرد، به ویژگیهای شخصیتی خودش و فرد آزارگر، نوع آزار، و هنجارهای فرهنگی فرد آزاردیده بستگی دارد. به عنوان مثال تلاش برای توقف آزارهای تکرارشوندهتر، ناراحتکنندهتر، و پیدرپی، به استفاده از استراتژیهای مختلف منجر میشود و اتکای صِرف به نادیدهانگاری رفتار فرد مرتکب کاهش مییابد.
🌸با اینحال، در مجموع میزان گزارشدهی آزار جنسی بسیار پایین مانده است، زنانی از فرهنگهای پدرسالار جمعگرا احتمال مقابلهشان با فرد آزارگر کمتر از این است که تلاش کنند تا از فرد آزارگر دوری کنند. در یک نمونه آماری از زنان سیاهپوست، استراتژی مشترکشان طفرهروی و نادیدهانگاری بود، ولی وقتی تکرارشوندگی و شدت آزار بیشتر میشد، آنها هم از استراتژیهای بیشتری از جمله مقابله استفاده میکردند.
این یافتهها نشان میدهد که مواجهه با آزار جنسی فرایندی دینامیک است و افراد آزاردیده در تلاش برای پایان دادن به آزار استراتژیهای مختلفی را اتخاذ میکنند.
▫️کار بدون آزار
✅ادامه مطلب #تجاوز
#آزار_جنسی
#اشتغال_زنان
#خشونت_در_محل_کار
✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
21 May 2025 10:28
❤️ رهایی از شیفت دوم
📰انقلاب ناتمام زنان
🖍جنیفر سی. پن
😀برگردان: رضا فانی یزدی
آمارهای رسمی نشان میدهند که شکاف جنسیتی در تقسیم کارهای خانه در طول زمان بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. اما پرسش این است که پس چرا هنوز هم بسیاری از زنان احساس نارضایتی میکنند؟
✒️امروزه یک حوزه کوچک اما فعال از فعالیتهای پژوهشی و رسانهای شکل گرفته که هدفش افشای شکلی گسترده و ظاهراً حلنشدنی از نابرابری جنسیتی است؛ نابرابریای که گفته میشود تقریباً در هر رابطهی دگرجنسگرایانهای وجود دارد:
تقسیم نابرابر کارهای خانه.
✅به گفتهی نویسنده و کارآفرین، ایو رودسکی Eve Rodsky، زنان همچنان «دو سوم یا بیشتر از کارهای بدون دستمزد خانگی و مراقبت از کودکان را در خانهها و خانوادههایشان بر عهده دارند». نهتنها زنان بیشتر از مردان پختوپز، نظافت و مراقبت از کودکان را انجام میدهند، بلکه با فشارهای مضاعفی نیز مواجهاند؛ از جمله چیزی به نام «بار ذهنی» یا کار فکری نامرئیای که صرف مدیریت امور خانه میشود، مانند اینکه چه خوراکیهایی مورد پسند بچههاست، تنظیم وقت ملاقاتهای پزشکی، به خاطر سپردن تاریخ تولد اقوام و خرید هدیههای مناسب برایشان.
با این حال، رودسکی راهحلی ارائه کرده است. او در سال ۲۰۱۹ ابزاری به نام بازی منصفانه (Fair Play) طراحی کرد تا به زوجها در تقسیم عادلانه مسئولیتهای خانگی کمک کند. این ابزار، که بر اساس کتاب پرفروش او با همین عنوان ساخته شده، مجموعهای از کارتهاست که شامل صد وظیفه رایج در خانه میشود. هر کارت نه تنها نشان دهنده یک وظیفهی فیزیکی مانند تهیه شامهای وسط هفته است، بلکه شامل مراحل تفکر و برنامهریزی این امور نیز میشود، مثلاً تصمیمگیری درباره لیست غذاها و تهیه مواد اولیه برای همان شامها.
بازی منصفانه که حالا از سوی شرکت رسانهای «هلو سانشاین Hello Sunshine» متعلق به ریس ویترسپون حمایت میشود، گسترش یافته و شامل یک مستند و حتی یک مؤسسه به نام مؤسسه سیاستگذاری بازی منصفانه نیز شده است؛ مؤسسهای که تحقیقات و کنشگری در زمینه مراقبت را تأمین مالی میکند و همچنین به مربیانی که روش بازی منصفانه را آموزش میدهند، گواهینامه رسمی اعطا میکند تا به زوجها یاد دهند که چگونه کارهای خانه را بهطور عادلانه تقسیم کنند.
🌸توزیع کار بدون دستمزد در خانه همچنین موضوع چندین کتاب پرفروش و پر سروصدا در سالهای اخیر بوده است، از جمله: • خشم تمامعیارAll the Rage: مادران، پدران و افسانهی زندگی مشترک عادلانه اثر دارسی لاکمن، • خسته و بریده Fed Up: کار احساسی، زنان، و مسیر پیشرو نوشته جما هارتلی، • کار زنان Women’s Work: بازنگری شخصی دربارهی کار، مادری و امتیاز از مگان کی. استک، • و فریاد از درون Screaming on the Inside: ناپایداری مادری آمریکایی نوشته جسیکا گروز.جدیدترین آنها، کتاب پرفروش روزنامهنگار لایز لنز با عنوان این همسر سابق آمریکایی This American Ex-Wife: چگونه ازدواجم را پایان دادم و زندگیام را آغاز کردم، طلاق را بهعنوان راهحلی رهاییبخش و منطقی برای حجم بیپایان کار بدون دستمزدی که به زنان تحمیل میشود، مطرح میکند.
🌸او در کتاب خود نوشته: «به زنان آموزش داده میشود که فدا شدن در ازدواج یک فضیلت است؛ اینکه همه چیز را برای خانه و فرزندان رها کنند، حتی خودشان را.» لنز مینویسد: «اغلب با خودم فکر میکنم چند داستان، چند کشف علمی، چند نمایشنامه، قطعه موسیقی و نوآوری، در آتش ازدواج انسانی سوخته و نابود شدهاند؟»
علاوه بر اینها، پادکستها و سلبریتی های شبکههای اجتماعی نیز به این بحث دامن زدهاند. پادکستی با عنوان The Mom Room به موضوعاتی مانند «احساس گناه مادران»، کمخوابی، و دلایل اینکه چرا مادران اغلب به عنوان «والد پیشفرض default parent» شناخته میشوند، میپردازد. تولید کنندگانی مانند پیج کانل Paige Connell و لیبی وارد Libby Ward، با صدها هزار دنبالکننده در اینستاگرام و تیکتاک، از تجربیات شخصی خود در تحمل «بار ذهنی» و فرسودگی روانی مینویسند. پروژههایی مانند BillthePatriarchy.com و «محاسبهگر کار نامرئی» ساختهی روزنامهنگار ایمی وسترولت نیز به شما نشان میدهند که زنان حتی در دو دههی ابتدایی قرن بیستویکم، چقدر از نظر مالی در انجام این کارها مورد اجحاف قرار میگیرند.
به عبارت دیگر، عرضهی مستمر و تقاضای آشکار برای نوعی آگاهیبخشی فمینیستی قرن بیستویکمی درباره نابرابریهای جنسیتی در خانه وجود دارد.
▫️کانون زنان ایرانی
#کارخانگی
#کارخانگی_زنانه_نیست
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
19 May 2025 09:44
❤️ جنبش زنان خانهنشین سنتگرا؛تقاطع استعمار جنسیت و نژادپرستی در دوره ترامپ
🖍 سالومه رحیمی
گفتمان جنبش «زنان خانهنشین سنتگرا» در تضاد کامل با فمینیسم سیاه و نظریههای انتقادی فمنیست ضداستعماری قرار دارد. برای نمونه، نویسندگانی چون آدری لرد، بل هوکس، و پاتریشیا هیل کالینز بارها بر این نکته تأکید کردهاند که زن بودن بهتنهایی نمیتواند بنیانی برای همبستگی باشد؛ بلکه تجربۀ مشترکِ سلطۀ جنسیتی، نژادی و اقتصادی است که خواهرانگی را معنا میبخشد.
در گفتمان زنان خانهنشین سنتگرا، این واقعیت بهکلی نادیده گرفته میشود و زن «آرمانی» بهمثابۀ زن سفید، مطیع، غیرشاغل، و دگرجنسگرا تصویر میشود. به بیان دیگر، گفتمان آنان تصویری تکبعدی و حذفگرایانه از زنانگی ارائه میدهد که نهتنها با واقعیتهای زیستی زنان در تقاطع هویت بیگانه است، بلکه به بازتولید خشونت علیه زنان کوییر، دگرباش، رنگینپوست و طبقهکارگر دامن میزند.
✅در نظریۀ کوییر ضداستعماری، مفهوم «استعمار جنسیت» که توسط فیلسوف فمینیست آرژانتینی ماریا لوگونس معرفی شده نقشی کلیدی در درک چگونگی آغاز استعمار از طریق بهرهکشی از بدن زنان ایفا میکند. لوگونس با گسترش نظریۀ «استعمار قدرت» نشان میدهد که استعمار اروپایی نهتنها ساختارهای نژادی و اقتصادی را تحمیل کرد، بلکه نظامهای جنسیتی دگرجنسگرایانه و مردسالارانه را نیز به جوامع بومی تحمیل نمود.
⬅️لوگونس استدلال میکند که پیش از استعمار، بسیاری از جوامع بومی ساختارهای جنسیتی سیالتری داشتند و نقشهای جنسیتی متنوعتری را به رسمیت میشناختند. اما استعمارگران اروپایی با تحمیل دوگانۀ جنسیتی زن/مرد و نهادینهسازی دگرجنسگرایی اجباری، بدن زنان را بهعنوان منابعی برای تولید مثل، کار خانگی و ارضای جنسی مردان استعمارگر مورد بهرهکشی قرار دادند. این فرآیند نهتنها به سرکوب زنان انجامید، بلکه ساختارهای اجتماعی بومی را نیز دگرگون کرد.
به گفتۀ لوگونس: «استعمار، نظام جنسیتی مدرن/استعماری را تحمیل کرد که در آن زنان رنگینپوست بهعنوان موجوداتی غیرانسانی، جنسی و فاقد شأن انسانی تلقی میشدند.»
او این نظام را به دو بخش تقسیم میکند: «سوی روشن» که در آن زنان سفیدپوست در چارچوب دگرجنسگرایی و مردسالاری قرار میگیرند، و «سوی تاریک» که در آن زنان بومی و آفریقاییتبار با خشونت، بهرهکشی و غیرانسانسازی قرار مواجه میشوند.
📋 گلویا آنزالدوآ، نویسنده و نظریهپرداز کوییر فمنیست پسااستعماری در کتاب «مرزها/سرزمین مرزی
: مستیزای جدید» به تحلیل وضعیت زنان بومی و مستیزا در دوران استعمار و تاثیرات آن بر هویت و جنسیت آنان میپردازد. او بیان میکند که زنان بومی و مستیزا در طول تاریخ استعمار، بهعنوان نیروی کار ارزان و برده، مورد استثمار قرار گرفتهاند. در این شرایط، آنها از سوی استعمارگران اسپانیایی و انگلیسیها، و حتی از سوی جوامع خودشان، تحت فشار بودهاند.
آنزالدوآ از این استعمار فرهنگی و جنسی بهعنوان ابزاری برای تثبیت و تحمیل هویتهای هژمونیک و مردسالارانه یاد میکند که به زنان هیچ فضای خودمختاری و عاملیت نمیدهد. او با تحلیل مفهوم «آگاهی مستیزا» تلاش میکند تا هویت و تجربیات پیچیده و چندوجهی افرادی را که در مرزهای فرهنگی، جنسیتی و نژادی زندگی میکنند درک و تبیین کند. برای بررسی انتقادی واژۀ نوظهور «زنان خانهنشین سنتگرا» ضروری است سه مفهوم کلیدی در نظریۀ فمینیسم تقاطعی تعریف شوند: سلطۀ فرهنگی، ساختارهای اجتماعی، و عاملیت فردی.
این تحلیل با اتکا بر این مفاهیم، نشان میدهد که چگونه گفتمان زنان خانهنشین سنتگرا بهگونهای بلاغتی و ایدئولوژیک، سلطۀ مردسالارانه را مشروعیت میبخشد.
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
17 May 2025 08:52
❤️ تاریخنگاری فمینیستی
🖍استفانی رئول و کیتلین سی. هامل
😀برگردان: آزاده بیزارگیتی
تاریخنگاری فمینیستی روشی است برای گردآوری انواع مختلف فمینیسم (از جمله لیبرال، رادیکال، پسااستعماری) همراه با روشهایی برای بازگویی تجربیات زنان سیسجندر و افرادی با هویتهای جنسیتی متنوع که در گذشته زندگی کردهاند. بسیاری از اطلاعاتی که ما دربارۀ گذشته میدانیم، در اسناد رسمی مانند نامهها، سخنرانیها، ضبطهای دادگاهها و بهویژه روزنامهها و جزوهها و اخیراً اسناد دیجیتال شده یافت میشود.
این نوع آرشیوهای «رسمی» عمدتاً بر بازگویی «داستان مردان سیسجندر» متمرکز هستند.
هدف از به اشتراکگذاری تاریخهایی با دیدگاههای متنوع و فراگیرتر، مقابله با تبعیضها در زمان حال و آینده است. با این حال، موانع ساختاری، مانند بوروکراسیهای دولتی یا نهادی که بر تعیین «مهم» و «غیرمهم» بودن اطلاعات تأثیر میگذارند، دستیابی به این هدف را دشوار میسازد.
✅پژوهشگران فمینیست در تاریخ زنان و جنسیت، بهعنوان نمونهای از کسانی که از تاریخنگاری فمینیستی استفاده میکنند، تلاش میکنند فرآیندهای اجتماعی فراگیرتری را در خوانش تاریخ بهکار ببرند.تاریخنگاران فمینیست تلاش میکنند تا داستانهای زنان و افراد با تنوع جنسیتی را کشف کرده و این داستانها را در نشریات، کنفرانسها یا از طریق کارگاهها و رویدادها در موزهها و سایر فضاهای عمومی با دیگران به اشتراک بگذارند.
هدف از این کار تغییر نابرابریهای اجتماعی است، بهویژه با نمایاندن تجربیاتی که قبلاً از آرشیوهای رسمی حذف شدهاند.
تاریخ زنان و جنسیت، حوزهای گسترده است که برخی ممکن است آن را مطالعه رویدادهای پراکنده و «واقعی» در گذشته بدانند، در حالی که دیگران آن را اقدامی مقاومتی و تغییرگرایانه میپندارند.
تاریخ نگاران فمینیست همچنین به زمینههای اجتماعی نگاه میکنند که دارای قواعد و فراقوانینی هستند که برای تحمیل نظم وجود دارند. این قوانین و فراقوانین میتوانند مکتوب یا نانوشته، رسمی یا غیررسمی باشند و میتوانند بر نحوۀ عملکرد افراد تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، در دهه ۱۹۵۰، زمانی که یک زن از آمریکای شمالی ازدواج میکرد، انتظار میرفت که بلافاصله کار را متوقف کند.
🌸مورخان فمینیست تلاش میکنند تا چنین قوانین غیررسمی را به گونهای آشکار کنند که پویایی قدرت را در بین افراد آشکار کند.
یک مثال مربوط به دوریس جلی (۱۹۳۲-۲۰۲۱)، فیزیکدان، ریاضیدان، جهانگرد آموزش دیده، و زنی است که در Alouette I، نخستین ماهواره کانادایی که در سال ۱۹۶۲ به فضا پرتاب شد، کار میکرد.
جلی در اوایل کار خود متوجه شد که اگر او میخواهد در فضا کار کند، نمیتواند ازدواج کند، و بنابراین تصمیم گرفت تنها، شریکهای زندگیای در دورههای مختلف زیستناش داشته باشد. در دوران پس از جنگ جهانی دوم که جلی در آن دوران کار میکرده است، داشتنِ شریک غیرزناشویی به اندازۀ امروز رایج نبود. وجود این مناسبات قدرت، انتخابهای شجاعانۀ جلی را در مواجه با چنین اقدامات تبعیض آمیزی نشان میدهد.
🌸قابلتوجه است، در حالی که بسیاری از زنان غربی تحت فشار فوقالعادهای برای انطباق با یک فراقاعده انتخاب ازدواج به جای شغل/کار بودند، دیگران مجبور بودند مانند جلی به شیوهای «پنهان» زندگی کنند.
این از سوییست که مردان هیچوقت مجبور به چنین انتخاب هایی نبودهاند.
#تاریخ_زنان
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
13 May 2025 09:33
❤️ سقوط آزاد زنان از نردبان اقتصاد
درآمدی بر تاریخ حضور زنان در بازار کار ایران
🖍فاطمه موسویویایه
در ایران عصر قاجار، مانند سایر جوامع کشاورز، زنان در جایگاه فرودست مردان قرار داشتند. همۀ مشاغل مهم در اختیار مردان بود. هیچ شغل رسمی درباری به زنان اختصاص نداشت. زنان در میان مقامات دیوانی و لشکری نیز جایی نداشتند و مقامهای دینی در سطوح بالا و متوسط نیز در انحصار مردان بود. در شیوۀ تولید کشاورزی نیز تنوع مشاغل اندک بود و قدرت بدنی برای کار و جنگاوری مزیت مهمی به حساب میآمد.
زنان بهدلیل قدرت بدنی کمتر، دوران بارداری و شیردهی، و خشونت و ناامنی فضای عمومی، فرصتهای محدودی برای اشتغال و استقلال مالی داشتند. مشاغل خانگی و صنایع دستی کمدرآمد بودند و ازدواج بهترین راه تأمین معاش برای زنان بود. زنانی که شوهری نداشتند و بهدلایل مختلف از حمایت خانوادۀ خود (پدر، برادر و پسر) نیز محروم بودند، یا باید در فقر و گدایی میماندند یا تنفروشی میکردند.
✅تجربۀ زیستۀ همۀ زنان یکسان نبود. به گفتۀ اغلب جهانگردان و شاهدان خارجی، زنان روستایی در برداشت محصول مزرعه و باغ به مردان کمک میکردند و در عین حال وظایفی همچون تهیۀ مواد غذایی (پخت نان یا گرفتن ماست و پنیر و کره از شیر گاو و گوسفند)، تهیۀ پوشاک (خیاطی، نخریسی، بافندگی و…)، بافت زیرانداز (قالی، گلیم) و تبدیل تپاله به سوخت را هم به عهده داشتند. تعدادی از زنان در قالب مهریه، جهیزیه یا ارث، دارای حق آب، زمین، باغ، احشام و غیره بودند. بنا بر فقه اسلامی، اموال زنان متأهل به خود آنها تعلق داشت و به زنان امکان تأثیرگذاری بر حیات اجتماعی و اقتصادی خود و دیگران را میبخشید.
با این حال، دارایی زنان بخشی از داراییهای خانواده محسوب میشد و تحت نظارت مردان مورد بهرهبرداری قرار میگرفت و بعدتر به فرزندان ارث میرسید.
زنان شهری گاه از مزایای تحصیل و خواندن و نوشتن برخوردار میشدند، مراسم مذهبی خود را انجام میدادند و در مواردی بلوای نان در شهرها را رهبری میکردند؛ البته تجربۀ زیستۀ همۀ زنان شهری یکسان نبود. جایگاه اجتماعی زنان بهشدت به پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانوادۀ محل تولد آنها و بعدتر خانوادۀ شوهر بستگی داشت. تعدادی از زنان که به خانوادۀ اعیان و اشراف تعلق داشتند خود نیز متمول بودند. در کتاب آمار دارالخلافۀ تهران آمده که شهر تهران در سال ۱۲۶۹ هجری قمری ۷۸۷۴ باب خانه و ۴۲۲۰ باب دکان داشت. این آمار حاوی اطلاعات بسیار دقیقی از مالکان خانهها براساس طبقات اجتماعی و انواع دکانها و تعداد اجارهنشینها و صاحبان خانه است.
شمار زنانی که در این آمار از آنها با عنوان صاحبخانه نام برده شده اندک است و از یک درصد تجاوز نمیکند.
تعداد دکانهای متعلق به زنان از این مقدار هم کمتر است. املاک شهری در قالب ارثیه یا مهریه به زنان میرسید و تعداد اندکی نیز در املاک شهری سرمایهگذاری میکردند (اتحادیه، ۱۳۷۷: ۲۶۱، ۲۶۴). به گفتۀ کدی، اینکه زنان ارث میبردهاند و زن متأهل میتوانسته اموال خود را برای خویش نگه دارد، زن ایرانی را تا قبل از قرن مزبور (دوران مدرن) در وضعیتی بهتر از زنان غرب قرار میداده است (فوران، ۱۳۷۷: ۶۵).
🌸برمبنای دادههای تاریخی عصر قاجار، زنان از فعالیت در عرصۀ فرهنگ و دسترسی به آموزش و حضور در قلمرو سیاست و قدرت محروم بودند و بهلحاظ تقسیم کار نیز بیشتر به مشاغل خانگی مشغول بودند و در واحد اقتصادی خانوادۀ گسترده فعالیت میکردند. استقلال مالی آنها بسیار محدود بود چون در جامعۀ سنتی، تعداد مشاغل اندک و انجام بیشتر آنها مستلزم توان جسمانی بالا یا حضور در مکانهای عمومی و اختلاط با مردان است که از نظر اجتماعی پذیرفته نبود.
انقلاب مشروطه و تغییر سلطنت و استقرار دولت مدرن که توسعۀ آمرانه را در دستور کار قرار داده بود صورتبندی اجتماعی ایران را تغییر داد.
#تاریخ_زنان
#زنان_اقتصاد
✅ادامه مطلب ✈️@
Читать полностью…
جامعهشناسی زن روز
12 May 2025 14:02
❤️ بمناسبت #روز_جهانی_زنان_در_ریاضیات
🎬 مستند دختر جبر: زندگی مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی
🎬 محصول: بیبیسی فارسی
🎬زبان: فارسی
#مریم_میرزاخانی
#مستند_فمینیستی
🔮@
Читать полностью…