@Parsi_anjoman پارسیانجمن در پاسداری و پالایش زبان پارسی: https://t.me/parsi_anjoman/3109
🔻هنگامی که تاریخدزدی و تاریختراشی پانترکیستها، داد عربها را هم درمیآورد!
🗒 زیرنویس: سیامک رستمی
پارسیانجمن 🔻
✅ @Parsi_anjoman
🔷 سخنِ روز (۵۹) از استادِ زندهیاد مرتضی ثاقبفر
👈 برایِ آگاهیِ بیشتر در این باره درنگرید به: «علمِ یونانی، جهلِ ایرانی و عدلِ عباسی».
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین به این نشانی در تارنمای «پارسیانجمن» بنگرید.
#سخن_روز
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 سخنِ روز (۱۶۹) از زندهیاد ارسلانِ پوریا
🔎 برگرفته از: «گزیدهای از دیباچهای بر فلسفهی تاریخِ ایران»
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین بدین نشانی در تارنمای «پارسیانجمن» درنگرید.
#سخن_روز
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 پندِ پارسی (۳۰) نمونهای از ریشهداری اندیشه و فرهنگ والای ایرانی، از نگاهِ چهار ستونِ استوارِ ایرانشهر
👈 برایِ دیدنِ پندهای پارسیِ پیشین به این نشانی در تارنمای «پارسیانجمن» درنگرید.
#پند_پارسی
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🎥 از زیباییها و شگفتیهای ایرانیان که در هیچ رسانهای خبری از آن نیست و آرام در هر گوشه از این خاک میدود و ریشه میگیرد و میروید: دختری نازنین از آذربایجان زیبا که ترکزبان و زادۀ تبریز است، بخشی از سنگنوشتۀ بیستون را به پارسی باستان از بر میخواند ...
📄 توژ از امین از هموندانِ گپستان پارسیانجمن
پارسی انجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻۷. واپسین سخن هم که باید جدا از پژوهشِ مکنزی پیش نهاد، و بر دروغی که چند دهه است گریبانگیرِ ایران شده پرتوی از دانش افگند، این است که از دریچهی نژادی، ایرانیان را گوناگونیِ «قومی» (ethnic) نیست که آن چه هست گوناگونیِ زبانی است. به دیگر سخن، زبانِ دیگرسان پدیدآورندهی «قومیت»ِ دیگرسان نیست و گوناگونیِ زبانها در ایران نشانگرِ گوناگونیِ «قومی» یا نژادیِ ایرانیان نباشد.[۲] واژههایی چونان «قومِ کرد»، «قومِ لر»، «قومِ ترک»، «قومِ بلوچ»، «قومِ عرب» و قومهای ساختگیِ دیگر برساختههایی تازه و بیپایهاند. آن چه هست کردزبان است و لرزبان و ترکزبان و بلوچزبان و عربزبان و پارسیزبان و …زبان.
همهی گویشورانِ زبانهای گوناگون در ایران (دستِ کم از روزگارِ هخامنشیان، از ۲۶۰۰ سالِ پیش، تا به امروز) نیز «پارسی» را چونان زبانِ میانجی (lingua franca) و انبازینِ (koine) خویش به کار بردهاند و میبرند. با از میان رفتنِ دو بنِ دین و شهریاریِ ایرانی در پس از تازش، به جایِ این دو، زبانِ پارسی همهی آنان را زیرِ درفشِ شهرآیینی و فرهنگِ ایران گرد آورده و یکپارچگیشان را نگه داشته است، چه زبانِ پارسی همهی آگاهیِ تاریخی و فرهنگی و دانشیِ ایرانیان را ـ چه آنانی که برون از مرزهای ایرانِ کنونی زیند و چه آنانی که در گهوارهْ زبانی دیگر آموزند ـ در خویشتنِ خویش پرورده و درتنیده است، تا آن جای که ناآگاهی از این سرچشمهی خرد و گسستن از این خاستگاهِ دانایی بریدن از کیستی و چیستیِ ایرانی به شمار رَوَد.
از دیگر سو، پارسی چونان پهلوانی یکتنه در برابرِ تازشها سینه سپر کرده؛ هر جا که سپر انداخته، چونان آذربایگان، همهی زبانها و گویشهای ایرانی آن بوم نیز به همراهش از میان رفتهاند و هر جای که مانده، گَشَنتنهاش سایهسارِ دیگر زبانها و گویشهای ایرانی گردیده و واژگونهی دیگر زبانهای چیره در جهان، چون زبانِ فرانسه در فرانسه، با آغوشِ مادرانهاش گذاشته است که دیگر زبانها و گویشها در سایهی ایزدیاش نه تنها تا به امروز بمانند که ببالند و ادبِ بومیِ خویش را نیز بیافرینند.
♦️پانوشتهای سرسخن
[۱] . برایِ آگاهیِ بیشتر درنگرید به:
Garnik Asatrian, “Prolegomena to the Study of the Kurds”, Iran and the Caucasus, 13, 2009, pp. 1-58.
پارسیِ این نیز به دست است: گارنیک آساطوریان، کردها و خاستگاهِ آنها: روششناسیِ مطالعاتِ کردی، ترجمهی صنعانِ صدیقی، ویراستار پیمانِ متین، فرهامه، ۱۳۹۷.
[۲] . بیشینهی نزدیک به همهی ایرانیان یک نژاد یا یک «قومیت» یا یک «اتنیک» دارند و آن هم ایرانی است و تنها چند گروه از شهروندانِ ایران را «قومیتـ»ـی دیگر باشد: یهودیان و منداییان از تبارِ سامی، براهوییهای براهوییزبان از تبارِ دراویدی، ترکمنانِ ترکمنزبان از تبارِ ترکی و هزارههای پارسیزبان از تبارِ مغولی.
ترکزبانانِ و عربزبانان در ایران نیز از بومیانِ این سرزمیناند، تنها زبانشان دیگر شده است و دیگرسانیِ «قومی» با دیگر ایرانیان ندارند.
همچنین، «آشوری» نامیدنِ گروهی از ترسایانِ (مسیحیانِ) ایرانشهر و آنان را از تبارِ «قومـ»ـی باستانی دانستن نیز برساختهای تازه و دروغین است. چه دانیم ترسایانی که امروزه خود را آشوری دانند، هیچ پیوندی با مردمانِ آشورِ باستان ندارند که بازماندگانِ ترسایانِ نستوریِ شاهنشاهیِ ساسانیاند که چون بیشتر در سرزمینِ آشوریانِ باستان میزیستهاند، باستانشناسانِ سدهی نوزدهم که در آن پهنه کاوش میکردند، این ترسایانِ نستوری را بدین نام خواندند و نستوریان نیز از پایانِ سدهی نوزدهم بدین سو، برایِ جداسانیشان از کاتولیکها که آنان نیز به همین روال کلدانی خوانده شده بودند، این نام را به خود پذیرفتند و به کار بردند. برایِ آگاهیِ بیشتر در این زمینه درنگرید به: استفان پانوسی، گرایشهای علمی و فرهنگی در ایران از هخامنشیان تا پایانِ صفویه، بلخ، ۱۳۸۳، رویهی ۱۰۲. نیز:
Adam H. Becker, Revival and Awakening: American Evangelical Missionaries in Iran and the Origins of Assyrian Nationalism, University of Chicago Press, 2015.
👈 ریشههای زبانِ کردی را «بدین جای» بخوانید.
پارسی انجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻کاربرانِ Premium تلگرام میتوانند با بهره از رایاپیوندِ (لینک) زیر از دهلیزِ تلگرامی «پارسیانجمن» پشتیبانی کنند:
👉 /channel/parsi_anjoman?boost
🔻این پشتیبانی هیچ گونه هزینهای ندارد، لیک ما را یاری میدهد تا از ابزارهای تلگرامیِ گستردهتری، در راستای پاسداری و پالایشِ زبانِ پارسی، بهرهمند شویم.
🔻سپاس فراوان.
پارسی انجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻تقی ارانی تبریزی: «آذربایجان … از ازمنهی قدیمه مسکنِ اقوامِ آریاننژاد و یکی از مهمترین مهدهای تمدنِ ایرانی بوده … بدبختانه پس از حملهی وحشیانِ مشرق … در قسمتِ عمدهی آذربایجان اهالی زبانِ خود را فراموش نموده به زبانِ ترکی متکلم شدهاند. ترکیزبان بودنِ بعضی از قسمتهای ایران باعثِ اشتباهِ برخی مردمانِ بیاطلاع (پانترکیستها) شده بدون اینکه این قبیل اشخاص قدری صفحاتِ تاریخ را ورق زده از حقیقت مطلع شوند فورا ادعا میکنند که این قوم ترک هستند … گویا نمیدانند که یک نفر آذربایجانی ترکشدن را برای خود ننگ میداند. … اگر چه امروز از آتشکدههای قدیمِ ایران در آذربایجان و قفقاز جز آثاری بیش باقی نمانده، ولی هنوز قلب هر آذربایجانی در محبتِ ایران آتشکدهی مشتعل و سوزانی است. گویا نمیدانند که یک نفر آذربایجانی ترکشدن را برای خود ننگ میداند. … گویا نمیدانند کلمهی «آذری» که به آذربایجانیها خطاب میکنند به معنیِ آتشی است که نیاکانشان در روحِ آنها به ودیعه گذاشته ... .»
👈 «زبانِ پارسی و آذربایجان دو جُستار از دکتر تقی ارانی» را در «این جای» بخوانید.
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 سخنِ روز (۱۶۸) از مصطفی نصیری
👈 برگرفته از: «دهقانِ فصیحِ پارسیزاد» (بخشِ نخست در «اینجا» و بخشِ پایانی در «اینجا»)
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین به این نشانی در تارنمای «پارسیانجمن» بنگرید.
#سخن_روز
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻وَسیدن: تکثیر کردن
🔻وَسش: تکثیر
🔻وَسیده: تکثیرشده
🔻وَسنده: تکثیرشونده
🔻وَسان: در حال تکثیر
🔻کرانواژه: قید
🔻زاب: صفت
🔻لَخت: مصراع
پارسی انجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻سوگواژ/ همسوگی: تسلیت
🔻دلآرامی/ آرامشباد: تسلیت
#ازدانگاره
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻واژهگزینی
🔻فرهنگستان نخست
#ازدانگاره
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 به فرخندگیِ چهارمِ خردادماه، جشنِ خردادگان/ خردادگان؛ جشنِ ستایشِ رسایی و پاسداشتِ آب و آبادانی
🔻در گاهشماریِ کهنِ ایرانی، روز ششمِ هر ماه «خرداد» نام دارد و از آن جا که هر گاه نامِ روز با نامِ ماه برابر شود آن روز را جشن میگیرند و شادمانی میکنند، از همین رو، ششمِ خرداد به گاهشماریِ کهن، چهارمِ خرداد به گاهشماریِ کنونی، «جشن خردادگان» است که ایرانیان در این روز جشنی باشکوه برپا میکردند.
🔻در نِبیگِ پارسیگ بُندهش (آغاز آفرینش) دربارهی خرداد آمده است: «ششم از مینویان «خرداد» است. او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت. به یاری و همکاری وی، تیر و باد و فروردین داده شدند که تیر، تیشتر است که در دوران اهریمنی، آن آب را به یاری فروردین که فَرَوَهْرِ پرهیزگاران است، ستاند، به مینویی به باد بسپارد. باد آن آب را به نیکویی به کشورها راهبر شود، بگذراند، به افزار ابر با همکاران بباراند.»
👈 دربارهی جشن خردادگان در «این جای» بخوانید.
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 سخنِ روز (۵۷) از استاد زندهیاد محمدامین ریاحی خویی
👈 برگرفته از: «سخنی چند دربارهی زبان کهن آذربایجان»
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین به این نشانی در تارنمای «پارسیانجمن» بنگرید.
#سخن_روز
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻واژهگزینی
🔻دگرگشتهای واژگانی
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻اندام: عضو
🔻نای: قصبالریه
🔻نایژه: بُرنش
🔻نایژک: بُرنش کوچک
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻ایران
🔻زبان پارسی
🔻آذربایجان
🔻ترکیه
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻زورواژه
🔻تتندو، تارتنک: عنکبوت
🔻هستومند، زیستمند: موجود زنده
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
⭕️ ریشههای زبانِ کردی ⭕️
📝 نویسنده: دیوید نیل مکنزی
📝گزارش و گردانش: بزرگمهرِ لقمان
🔷 سرسخنِ گردانشگر
🔻دیوید نیل مکنزی، استادِ نامیِ زبانهای ایرانی، بدین جای، با روشی دانشی، نه تنها بر چند و چونِ زبانهای کردی و جایگاه و پیوندشان با دیگر زبانهای ایرانی پرتو افگنَد که ساختههای دروغین دربارهی تبار و زبانِ کردان را هم برنماید. گفتارِ او را چنین توان گزین کردن:
🔻۱. مکنزی از رویکردهای کردگرایانه به تاریخ، به ویژه ازآنِ خویش کردنِ مادها، خرده گیرد و نویسد: «رویکردِ کردهای امروزی به تاریخ انگیزهای ساده دارد و آن نیاز به نیاکانی قهرمان است، و گویا چون پادشاهیِ ماد بی کسوکار است ایشان پنهان نمیدارند که برآناند تا مادها را در این بازی به کار گیرند.» او، همچنین، بر پایهی گواههای زبانی، ریشهی مادی داشتنِ کردها را به پرسش گیرد و چند دگرسانیِ بنیادینِ زبانِ مادی با زبانهای کردی را نیز برنماید.
به هر روی، کردها را تبار از مادها نباشد.[۱] ولادیمیر مینورسکی تنها دانشمندی بود که گفت تبارِ کردها تواند به مادها رسد. این دانشور نیز سپستر از این رایِ خود پا پس کشید.
🔻۲. نامِ کرد همچندِ چادرنشین بوده و به آن دسته از ایرانیانی گفته میشده است که نه شهرنشین که کوهنشین بودهاند و پیشهشان نیز بیشتر رمهداری میبوده است. کرد نه نشانگرِ «قوم» بوده، نه زبان، نه سرزمین، که نمایانگرِ شیوهی زیستِ گروهی از ایرانیان میبوده است. گواهها هم در نوشتههای کهن (چونان کارنامهی اردشیرِ بابکان و شاهنامه) و هم در گفتههای امروز (چونان مردمانِ مازندران و گیلان و تالش و سنگسر و دیگر جاهای ایران که شبان را کرد گویند) بس فراواناند.
🔻۳. چونان که مکنزی هم برنموده است، در دوشَسْتَرِ (غربِ) ایرانِ بزرگ، هر کس را که پارسیزبان، عربزبان و ترکزبان نیست، کرد نامیدهاند که این نه با دادههای تاریخی همخوان است، نه با دادههای زبانی. با چنین پندارِ پریشی، چه بسا که گر گیلکها یا تالشها یا بلوچها یا دیگر گویشورانِ زبانهای ایرانی نیز در این پهنه جای گرفته بودند، ایشان را هم کرد میخواندند، همان گونه که اینک به ناروا لرها، لکها، گورانیها، دیملیها و دیگر گویشورانِ زبانهای ایرانی در دوشسترِ ایرانِ بزرگ را کرد میخوانند.
🔻۴. کردی نه یک زبان که دستِ کم سه زبانِ جداگانه است: ۱. کردیِ اباختری (شمالی) یا کُرمانجی که هم نابتر و سرهتر از دیگر زبانهای کردی است، هم بیشینهی گویشورانِ کردی (= دوسوم) بدان سخن گویند، و هم پیشینهی نوشتاریاش که از سدهی هفدهم بدین سو است کهنتر از دیگر زبانهای کردی است؛ ۲. کردیِ میانی، با دو زیرگروهِ مُکری و سورانی؛ ۳. کردیِ نیمروزی (جنوبی).
گویشورانِ این زبانهای کردی سخنِ یکدیگر را اندرنیابند و نیاز به زبانِ میانجی، چونان پارسی، برایِ گفتوگو یا اندریافتِ سخنِ یکدیگر دارند. در این میان، هر یک از این سه زبانِ جداسانِ کردی هم خود دارای دهها گویش باشد.
🔻۵. بر پایهی ویژگیهای زبانی که مکنزی نشان داده است، زبانهای کردی (واژگونهی زبانِ مادی که در دستهی زبانهای ایرانیِ اباخترِ دوشستری (شمالِ غربی) جای دارد) تواند در شاخهی زبانهای ایرانیِ نیمروزِ دوشستری (جنوبِ غربی) جای گیرد -در بنیاد، جایی میانِ پارسی و بلوچی. دیگر این که «زبانِ دیملی» یا زازاکی که ریشه در دیلمان دارد، و نیز «زبانِ گورانی» در شمارِ زبانهای کردی نیستند و این دو زبانِ ایرانی در دستهی اباخترِ دوشستری جای دارند. همچنین، گویشهای لری، مانندِ بختیاری، چونان که مکنزی نشان دهد، «بدان اندازه به پارسیِ نو مانَنَد که توان با هم در شمار آوردشان».
🔻۶. گواههای زبانشناختی نشان از آن دارند که روزگاری (تا چند سده پس از تازشِ تازیان) کردان بیشتر در نیمروزِ ایرانشهر میزیستهاند که اندکاندک روی به اباخترِ ایرانشهر، به سویِ ارمنستان، آوردهاند.
🔻اُستامِش: اعتماد
🔻اُستامیدن: اعتناد کردن
🔻اُستام: معتمد
پارسی انجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 اگر ترفندِ انگلستان نبود، از اوشَسْتَر (شرق) تا دوشَسْتَرِ (غربِ) آسیا به پارسی سخن میرفت!
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 سخنِ روز (۱۶۷) از زندهیاد جواد طباطبایی
👈 برگرفته از: گفتوگو با جواد طباطبایی دربارهی آذربایجان و پانترکیسم (بخش ۲): پانترکیسم ملغمهای از بیسوادی و بیشعوری است
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین به این نشانی در تارنمای «پارسیانجمن» بنگرید.
#سخن_روز
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻«و چون با من دلیلی (راهنما) نبود که آن راه داند متحیر بودم. ناگاه از فضل باری، تبارک و تعالی، همان روز مردی عجمی (ایرانی) با من پیوست که او از آذربایجان بود، و یک بار دیگر آن مزارات (زیارتگاهها) متبرکه را دریافته بود، دو کَرَّت (باره) بدان عزیمت روی بدان جانب آورده بود. بدان موهبت، شکر باری را، تبارک و تعالی، دو رکعت نماز بگزاردم و سجدۀ شکر کردم که مرا رفیق راه بداد تا بر عزمی که کرده بودم وفا بکردم.»
🔻این متن را ناصر خسرو قُبادیانی هزار سال پیش نوشته است. بنگرید این مرد خراسانی، در سرزمینی غریب، چه اندازه از دیدن و همراه شدن با هممیهن آذربایجانی خود خوشحال شده که نماز شکر گزارده است. استوار بودن پیوندهای تاریخی، عاطفی، فرهنگی و زبانی مردمان جای جای ایرانشهر پدیدهای یکتا و بیمانند است. ریشهدار بودن این پیوند به اندازهای است که هزار سال پیش ناصر خسرو قبادیانی شخصی را در شهر آذربایجان که هزاران فرسنگ دورتر از قبادیان است همتبار و هممیهن خود میداند.
👈 «هویت ایرانی و دیرینگی و ریشهداری آن» نوشتهی کورش جنتی را در «این جا» بخوانید.
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻پارسیانجمن: «فرهنگِ ایرانِ باستان» گردآوردی از جستارهای گرانسنگِ استادِ زندهیاد ابراهیمِ پورداود –ایرانشناس، اوستاشناس و استاد فرهنگ و زبانهای کهنِ ایرانی- است که همان گونه که از نامِ نبیگ برمیآید، روشنگریای است دانشی در زمینهی واژههای پیونددار با فرهنگِ ایرانِ کهن. استاد خود در این باره نوشتهاند: «در این نامه کوششی شده که برخی از آثارِ فرهنگ یا تمدنِ ایرانِ باستان نموده شود. دورهی این فرهنگ از آغازِ تاریخِ ایران تا پایانِ پادشاهیِ خاندانِ ساسانیان است.»
🔻فرهنگِ ایرانِ باستان دربردارندهی یک دیباجه، ۱۱ جستار و پیوستها است. در دیباجه، گزارشی دربارهی فرهنگِ ایرانِ باستان و گزیدهای از کوششهای دانشیِ نویسنده در این زمینه داده شده. در سه جستارِ نخست، استاد پورداود به واژههای میهن، دساتیر و همچنین نامهای ۱۲ ماهِ سال بر پایهی نوشتههای کهنِ ایرانی و برخیِ نوشتههای دیگر پرداخته. بررسیِ واژگانِ فرهنگستان، رادی و دبیری = خط برنامِ سه جستارِ دیگرِ استاد است. در دیگر جستارهای این نبیگ جایگاهِ برخی جانداران بررسی شده است.
👈 «فرهنگِ ایرانِ باستان» را از «این جای» بارگیرید.
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔻پنداشتن: فرض کردن
🔻پنداشت: فرض
🔻پنداره: فرضیه
🔻نگر: نظر
🔻نگره: فرضیه
#ازدانگاره
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman
🔷 سخنِ روز (۵۶) از چنگیز پهلوان
👈 برای آگاهی بیشتر درنگرید به: «زبان فارسی و توسعهی ملی»
👈 برایِ دیدنِ سخنهای روزِ پیشین به این نشانی در تارنمای «پارسیانجمن» بنگرید.
#سخن_روز
پارسیانجمن 🔻
@Parsi_anjoman