🌐 mentalskills.ir ارتباط با ادمین👇👇👇 @Majidkeramatimoghadam پیج اینستاگرام👇👇👇 Majid.keramatimoghadam سایت های مرتبط https://sportssciencejournal.ir https://cognitivesportsjournal.ir https://drmajidkeramati.ir
این اصل اساسی را شروع کنید که شما نیازی به تایید کسی ندارید. درست است؟ بله، اگر کسی شما را دوست ندارد، زندگی شما نابود نمیشود. شما میتوانید شادمانه قدم بزنید، کتاب بخوانید، رمان بنویسید، ورزش کنید، روی چمنها دراز بکشید، غروب را تماشا کنید، میتوانید با شخص خودتان شاد باشید.
زمانی که به این درک برسید، از نگرانی اینکه دیگران در مورد شما چه فکر میکنند رها میشوید. زمانی که احساسهای بد به سراغتان میآیند (خارج از کنترل ما)، درک کنید که اینها بوی خواستن تایید دیگران را میدهند و به یاد بیاورید که شما نیازی به تایید دیگران ندارید. بدون آن هم انسان خوبی هستید. در شوق تایید دیگران، زندگی ما رنج آور میشود و ما نیازی به این رنج نداریم.
📕 کتاب کوچک رضایت
👤 #لئو_بابوتا
@mentalskills
انسان همیشه فراموش میکند، چیزی که یکبار خوب بود همواره خوب نیست و نخواهد بود. او به ادامه راههای قدیمی که در گذشته خوب بودند میپردازد، حتی زمانی دراز پس از آنکه این راهها بد شدند، و فقط به قیمت فداکاریهای بزرگ و تحمل رنجهای بیسابقه است که وی میتواند خود را از این پندار رها کند و بفهمد آنچه که پیشتر خوب بود میتواند کهنه شود و دیگر خوب نباشد. این موضوع در مورد مسائل کوچک هم، مانند مسائل بزرگ صدق میکند.
کارل گوستاو یونگ👤
@mentalskills
سرکوب احساسات در بلندمدت به آسیبهای روانتنی منجر میشود
بدن و ذهن ارتباطی تنگاتنگ دارند
و آنچه سرکوب میشود، جایی بروز میکند.
پژوهشها نشان دادهاند که سرکوب مداوم احساسات میتواند باعث بروز مشکلات جسمانی شود.
دردهای مزمن، اختلالات گوارشی، تنش عضلانی و حتی برخی بیماریهای خودایمنی با سرکوب احساسی مرتبط دانسته شدهاند.
این پدیده با نام
«روانتنی» (Psychosomatic) در پزشکی شناخته میشود.
وقتی احساسات بیان نمیشوند، بدن آنها را
به زبان خود بازگو میکند.
بسیاری از افراد بدون اینکه دلیل پزشکی مشخصی برای دردهایشان پیدا شود، رنج میبرند و علت، یک زخم احساسی قدیمی است.
حتی برخی رواندرمانگران از اصطلاح «جسمی شدن اندوه» استفاده میکنند.
افرادی که احساساتشان را بروز نمیدهند، اغلب خواب نامنظم، اضطراب مزمن یا بیحوصلگی دائمی را تجربه میکنند.
این آسیبها اگر نادیده گرفته شوند، بهمرور زمان باعث فرسودگی روحی و جسمی میشوند. درمان این حالت نیاز به کار همزمان بر ذهن و بدن دارد.
سرکوب احساسات فقط یک رفتار ذهنی نیست؛ پیامی از سوی بدن نیز در آن نهفته است.
وقتی احساسات بیان نشوند، انرژی آنها در روان انباشته شده و گاهی در قالب رفتارهایی غیرمستقیم بروز میکند.
این رفتارها میتوانند شکلهایی از پرخاشگری منفعل (Passive Aggression)، وسواس، پرخوری عصبی یا حتی مصرف مواد باشند.
روانشناسی این الگو را «جابجایی روانی» مینامد، یعنی انرژی سرکوبشده به جای بروز طبیعی، راهی انحرافی پیدا میکند.
بسیاری از افرادی که احساساتشان را ابراز نمیکنند، در موقعیتهای غیرمنتظره از کوره در میروند یا بهطور غیرعادی حساس عمل میکنند.
چون احساسات بهجای پردازش، درون بدن و ذهن حبس شدهاند و منتظر لحظهای برای رهاییاند.
این لحظه معمولاً غیرقابلپیشبینی است و باعث سردرگمی فرد و اطرافیان میشود.
رفتارهای جبرانی ممکن است در ابتدا «بیخطر» بهنظر برسند، اما در بلندمدت تبدیل به الگوهای آسیبزننده میشوند.
برای درمان این وضعیت، باید ابتدا منشأ احساس سرکوبشده را شناسایی کرد و سپس بهجای انکار، آن را با مهارت ابراز کرد.
کسانی که در گذشته تجربه تروما داشتهاند، معمولاً برای بقا و حفاظت روانی، احساسات خود را خاموش میکنند.
این نوع سرکوب گاه از نوع «منجمد شدن هیجانی» است که فرد در آن نه فقط احساسات منفی، بلکه مثبت را هم تجربه نمیکند.
مغز، برای جلوگیری از فروپاشی روانی، واکنشهای عاطفی را سرکوب میکند تا فرد بتواند ادامه دهد.
این واکنش مفید کوتاهمدت، در بلندمدت به قطع ارتباط با خود و دیگران میانجامد.
افراد تروما دیده معمولاً از احساساتی چون ترس، خشم یا اندوه اجتناب میکنند، چون هر بار احساس کردن، خاطره دردناک را زنده میکند.
این اجتناب مزمن میتواند به انزوای عاطفی، بیخوابی، بیحسی روانی یا افسردگی شدید منجر شود. در رواندرمانی تروما، بازسازی این احساسات در محیطی امن، از نخستین گامهاست.
اما این روند زمانبر و دردناک است، زیرا لایههای دفاعی سالها برای محافظت از ذهن ساخته شدهاند. درمان موفق نیازمند صبر، حمایت و ابزارهای مناسب بازگشایی عاطفه است.
روانشناسی امروز تأکید دارد که «بیان سالم احساسات» مهارتی اکتسابی است.
این یعنی هیچکس ذاتاً بلد نیست چگونه احساساتش را بهدرستی نشان دهد؛ باید آن را یاد گرفت.
آموزش این مهارت میتواند از طریق مشاوره، گروهدرمانی، نوشتن، هنر، یا تمرینهای خودآگاهی انجام شود.
بازگشت به بدن و تجربه احساسی در لحظه حال، یکی از ابزارهای مهم این بازآموزی است.
کسانی که یاد میگیرند احساساتشان را بدون قضاوت بپذیرند و بیان کنند، رابطهای صادقانهتر با خود و دیگران خواهند داشت.
این افراد در برابر استرس، تابآوری بیشتری دارند و کمتر دچار بحرانهای روانی میشوند. اگرچه این روند ممکن است زمانبر باشد، اما نتیجه آن، رهایی روانی و رشد فردی است. از همین رو، بیان احساسات نه یک ضعف، که یک قدرت انسانی مهم بهشمار میآید.
@mentalskills
استراحت های ذهنی و بدنی که بهتره انجام بدیم
🔹یوگا و خواب کافی
🔹وقت گذارندن در طبیعت
🔹انجام فعالیت مورد علاقه
🔹خواندن کتاب و دیدن فیلم
🔹گوش دادن به موسیقی آرام
🔹انجام حرکات کششی و نفس عمیق
@mentalskills
رفتار والدین تاثیر مهمی در شخصیت کودک دارد
وقتی کودکی میبیند که والدینش با صدایی ملایم و کلمات حساب شده با او صحبت میکنند یاد میگیرد که زبان کودکانه اش با احترام همراه باشد او واژه ها حتی لحن صحبت پدر و مادرش را می آموزد و بارها از آنها استفاده خواهد کرد.
با این وجود برخی از والدین به هر شکلی که دلشان میخواهد صحبت میکنند و بدون رعایت احترام مقابل کودکشان رفتار میکنند و در عین حال انتظار دارند که کودکشان هر آنچه را که گفته میشود بی چون و چرا اطاعت کند.
این دسته از والدین تاثیر رفتار و گفتار خودشان را در تربیت کودک به کلی فراموش کرده اند.
@mentalskills
🔴 کایل چایکا، روزنامهنگار نیویورکر، میگوید: محبوبیت cozygaming نشاندهندۀ آرمان جدید خودآرامشبخشی ازطریق فناوری است، چه روی نمایشگر و چه بیرون از آن. این راحتجوییِ خستهآلود به بازیهای ویدیویی محدود نمانده و به انواع دیگری از ابزارها و سرگرمیها نیز سرایت کرده است، طوریکه هر ویدئو و وسیلۀ جدیدی بهمنظور ایجاد محیط حسی سرشار از هماهنگی همهجانبه طراحی میشود. هرچه دنیای فیزیکیْ ما را بیشتر با خودش بیگانه میکند، ما عوضش جهانهای موازی خوشایندی میسازیم تا در آنها فرورویم.
🔴 در دورانِ اوجگرفتنِ فلسفههایی مثل هوگه که نوعی تجربۀ گرمونرم و راحت با حالوهوای اسکاندیناوی برای مبارزه با دورههای تلخ بودند، و شمعهای لوکس و پتوهای سنگین را برای نسل هزاره به نماد منزلت و جایگاه تبدیل کردند، دستگاههای فناوری نیز چیزهای آرامشبخش و ارگانیک را تداعی میکنند. مثلا پیش از این، شاخصۀ طراحیهای اپل یکجور سادگی مینیمال و شیکوپیک بود، اما این طراحیها اخیراً پرانحناتر و صمیمیتر شدهاند و حالتی گرفتهاند که فقط برای نگهداشتن در دست نباشند، بلکه بخشی از بدنمان شوند.
🔴 هوش مصنوعیهای مولد، که تازهترین همراهان تکنولوژیک ما هستند، در این روند گوی سبقت را از بقیه ربودهاند. علیرغم انتقاداتی که برخی از متخصصان به رفتار بیشازحد انسانانگارانۀ چت جیپیتی یا دیگر هوشهای مصنوعی دارند، این فناوریها هر روز با ما صمیمیتر میشوند و با شوخیها و ایموجیهای خوشایند، حس نزدیکی و راحتی به کاربرانشان را منتقل میکنند. دستگاههای هوشمند جدید نیز از همین روند پیروی میکنند. آنها ظاهری صمیمی و بازیگوشانه دارند و با تعبیراتی مثل «صمیمیترین دوست شما که هیچ وقت قضاوتتان نمیکند» تبلیغ میشوند.
🔴 فناوری گرمونرم مروج نوعی انزوای فانتزی است. اگر جهان بیرون بیشازحد آشوبناک به نظر میرسد، به اتاق خوابتان پناه ببرید، درها را ببندید و در رنگ و نور و داستان غرق شوید. گیمر در پیلهاش، با هدفون و چای ماچا، آرامش مییابد، اما این آرامش خیالی است، چایکا میگوید فناوری گرمونرم «اوج تجلیِ بیگانگی است؛ اوج دنیاهایی ناواقعی که فناوری استاد تأمینشان است.»
@mentalskills
پیشفرض مغز:
یکی از سیستمهای اصلی مغز؛ «شبکه حالت پیشفرض» است. همانطور که از اسمش مشخص است انسانها در حالت پیشفرض و معمول در این حالت قرار دارند. این شبکه عمدتاً زمانی فعال میشود که در تنهایی فکر میکنیم. گذشته را به یاد میآوریم، آینده را تصور کرده و نظرات دیگران را لحاظ میکنیم.
یکی از کلیدی ترین کارهای این شبکه، تمرکز بر خطرات و تهدیداتی است که ممکن است برای فرد اتفاق بیافتد. در واقع، هرگاه که ما در فراغت هستیم، ذهن ما به دنبال خطرات میگردد.
پژوهشهای فراوانی وجود دارند حاکی از اینکه وقتی با افکارمان تنها هستیم، شروع به نشخوار فکری و تمرکز بر نقایصمان میکنیم. به قول آنه لامت: ذهنم؛ محلهٔ خطرناکی است که سعی میکنم تنها به آنجا نروم.
بهنظر میرسد ما انسانها را برای بقا ساختهاند نه برای شادی!
خوشبختانه لازم نیست بیهیچ حفاظی در برابر افکارمان قرار بگیریم. مراقبه و ذهنآگاهی ابزاری است برای اینکه با امنیت و شادمانی بیشتری در ذهن استقرار یابیم.
@mentalskills
هر وقت اعصابت خورده، صورتتو بشور !
نفستون رو نگه دارید و به یکباره آب سرد روی صورتتون بریزید. این روش بدن رو فریب میده! «تصور میکنید در حال شیرجه زدن هستید» و عمیقتر نفس میکشید و سیستم عصبی آروم میشود.
@mentalskills
اگر بین برنده شدن و شاد بودن
مجبور به انتخاب شدی ،
همیشه شادی را انتخاب کن
چون شاد بودن به صورت خودکار
از تو یک برنده میسازد!
@mentalskills
فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشتهای؟ کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد. مرد پرسید: پس ذرت کاشتهای؟ کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرتها را آفت بزند. مرد پرسید: پس چه چیزی کاشتهای؟! کشاورز گفت: هیچچيز، خیالم راحت است!
همیشه بازندهترین افراد در زندگی، کسانی هستند که از ترس هرگز به هیچ کاری دست نمیزنند.
@mentalskills
کدام یک از ارزش ها، رفتارهای زیر در سیستم آموزشی ما نمره و ارزش دارد؟ درس و کتاب دارد؟
مهربانی، کمک کردن به همنوع، شادی،
اخلاق محیط زیستی، رفاقت، بخشش،
انعطاف، خلاقیت، پرسشگری، کنجکاوی، تعامل و ارتباط، فن بیان، نوع دوستی، احترام به پدر و مادر، احترام به سالمندان، وفاداری، همکاری.
تا ما در نوع طرزفکر و نگرش خودمون تغییر ایجاد نکنیم اعمال هر راهکاری منجر به شکست است.
وقتی معلم یا والدین ما این باور رو دارند که من نمی تونم، نمی ذارن، مگه میشه، این جا ایرانه، مگه به من چند میدن بیام تغییر کنم، والدین قبول نمی کنند، مدیر قبول نمی کنه، به اداره چی بگم، کی قدر منو میدونه، انجام دادم نشد، من یک نفرم، حمایتم نمی کنند، کسی نمی خواد، کم مونده بازنشست بشم راحت بشم، ول کن بابا دلت خوشه، دلار گرون شده تو هنوز به فکر دانش آموز و کیفیت آموزشی، و ...
مدارس باید بعد از آموزش خواندن و نوشتن به سمت مهارت آموزی بیاند.
خوب کسی که ارزش و اهمیت خلاقیت، تفکرخلاق، مهارت های زندگی رو درک نکنه هیچ وقت به سمت و سوی این آموزش ها نخواهد آمد و براش ادامه همین مسیر تعریفی ویرانگر راحت و بی دردسر است.
@mentalskills
گردو سرشار از اسیدهای چرب امگا ۳، آنتیاکسیدانها و ویتامین E، گردو به بهبود حافظه، تمرکز و کاهش التهابات مغزی کمک میکند.
مطالعات نشان دادهاند مصرف منظم گردو میتواند خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش داده و روند پیری مغز را کندتر کند.
@mentalskills
مطالعات نشان میدهد که مداخلات درمانی مبتنی بر موسیقی احتمالاً در کاهش علائم افسردگی و بهبود مشکلات رفتاری در کوتاهمدت مؤثر هستند.
- همچنین، ممکن است تأثیر مثبتی بر رفتارهای اجتماعی داشته باشند. - - اما شواهدی مبنی بر تأثیر موسیقی بر اضطراب، توانایی شناختی و بهزیستی عاطفی در دست نیست.
- علاوه بر این، اثرات طولانیمدت این روش نیاز به بررسیهای بیشتری دارد.
- بنابراین، میتوان گفت که موسیقی بهعنوان یک مداخله مکمل ممکن است در بهبود برخی جنبههای زوال عقل مفید باشد، اما بهعنوان یک درمان قطعی توصیه نمیشود و نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
@mentalskills
کریم_فکور
روزها گذشت
چشمِ من بُود بهراهِ تو هنوز
روزها گذشت
میکُشَد مرا نگاهِ تو هنوز
میکُشَد مرا نگاهِ تو هنوز
به دل گفتم، دلا زنهار
عنانِ خود به کس مَسپار
ولی افتاد به دامِ یار
شد از حسرت غمین و بیقرار
دلا تویی گنهکار
بسوز، بسوز، بسوز ای دل
مشو دگر به کس مایل
به جز بلا از این سودا
دگر چه شد تو را حاصل
عنانِ خود از کف دادی
به پایِ آن ماه افتادی
ندانستی وفا کردی، خطا کردی
مرا آخر گرفتار بلا کردی
بسوز، بسوز، بسوز ای دل
مشو دگر به کس مایل
به جز بلا از این سودا
دگر چه شد تو را حاصل
@mentalskills
بچههای کوچک از بیان احساسات واقعی خود نمیترسند. آنها به قدری مهرباناند که اگر عشق
ببینند در آن ذوب میشوند آنها اصلا از دوست داشتن نمیترسند.
این توصیف یک انسان طبیعیست. ما در کودکی از آینده نمیترسیم و از گذشته شرم نداریم. تمایل انسانی و طبیعی ما این است که از زندگی لذت
ببریم. بازی کنیم، کشف کنیم، شاد باشیم و دوست بداریم.
📕 چهار میثاق
👤 #دون_میگوئل_روئیز
@mentalskills
ما با دونستن رشد نمیکنیم
ما با دانشی که بتونیم خودمون بهش عمل کنیم رشد میکنیم
@mentalskills
🔵 مقابله با افسردگی
🔵 فعالیتهای بدنی و ورزش به عنوان یک روش تقویت کننده روحیه و کاهش استرس و افسردگی مورد توصیه است
🔵 مشاوره و رواندرمانی: مراجعه به روانشناس یا روانپزشک برای مشاوره و درمان افسردگی
🔵 استفاده از تکنیکهای آرامش بخش مانند مدیتیشن و یوگا: تمرین تکنیکهای آرامش بخش میتواند به کاهش استرس و افسردگی کمک کند
🔵 مراقبت از سلامت روان و جسم: مراقبت از خود و سلامت روان و جسم، شامل خواب کافی، تغذیه مناسب
@mentalskills
یکی از موانع اصلی در مسیر رشد روانی، این باور ناهشیار است که «من مشکلی ندارم، مشکل از دیگران است». این طرز فکر، اگرچه ممکن است آگاهانه به زبان نیاید، اما در رفتار بسیاری از افراد دیده میشود؛ بهخصوص در واکنش به مفاهیمی مثل مهربانی، هوش هیجانی یا مسئولیتپذیری.
وقتی در فضای عمومی از آسیبهای مهربانی بیش از حد حرف میزنیم، بسیاری خود را در جایگاه "مهربانِ آسیبدیده" میبینند، نه فردی که گاهی با همین مهربانی، از مرز دیگران عبور کرده یا از ترس طرد شدن بوده که سکوت کرده نه مهربانی.
وقتی از هوش هیجانی میگوییم، اکثر افراد مطمئناند که خودشان هوش و شرافت بالایی دارن و مشکل از کسانیست که "نمیفهمند".
اما در رواندرمانی، سؤالها از جنس دیگریست.
روان درمانگر نمیپرسد: «چه کسی مقصر است؟»
میپرسد: «آیا احتمال میدهی بخشی از آنچه تکرار میشود، به زخمی درون تو مربوط باشد؟»
میپرسد: «آیا حاضر هستی بدون اطمینان و قطعیت، به درونت نگاه کنی و ببینی کجای راه نیاز به ترمیم دارد؟»
خودشیفتگی همیشه پر سر و صدا نیست.
گاهی فقط به شکل قطعیتِ بیوقفه در ذهن ماست؛ جایی که دیگر هیچ چیز خود را زیر سؤال نمیبریم. جایی که فرد هیچ نیازی به ترمیم احساس نمیکند، چون دیگران را عامل تمام رنجها میبیند.
تعادل یعنی بپذیریم که نه همیشه قربانیایم، نه همیشه نجاتدهنده.
بلکه انسانی هستیم با زخمهایی که ممکن است هنوز شفا نیافته باشند.
و تا زمانی که این زخمها را نبینیم، توان حضور واقعی در لحظهی حال را هم نخواهیم داشت.
حضور در لحظه، از دل شفاست، نه انکار.
و مسیرِ شفا، با جسارتِ نگاه به درون آغاز میشود.
متن از رواندرمانگر نغمه امین
@mentalskills
🔴 داستان کوتاه آموزنده
"كمانگير پير و عاقلي" در "مرغزاري" در حال آموزش تيراندازي به دو "جنگجوي جوان" بود.
در آن سوي مرغزار "نشانه ي كوچكي" كه از درختي آويزان شده بود به چشم مي خورد.
جنگجوي اولي "تيري را از تركش" بيرون مي كشد.
آن را در كمانش مي گذارد و نشانه میرود.
كماندار پير از او مي خواهد آنچه را میبیند "شرح دهد."
مي گويد: «آسمان را مي بينم. ابرها را، درختان را، شاخه هاي درختان و هدف را.»
كمانگير پير مي گويد:
«كمانت را بگذار زمين تو "آماده" نيستي.»
"جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد."
كمانگير پير مي گويد: «آنچه را مي بيني شرح بده.»
جنگجو مي گويد: « "فقط هدف" را مي بينم.»
پيرمرد فرمان مي دهد: «پس تيرت را بينداز، "تير بر نشان" مي نشيند.»
پيرمرد مي گويد:
«عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد "نشانه گيريتان" درست خواهد بود و تيرتان بر "طبق ميلتان" به پرواز در خواهد آمد.»
"بر اهداف خود متمركز شويد."
* تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نمي شود، اما "مهارتي" است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است.
@mentalskills
🎯 ترند جدید«کوزی تکنولوژی» چیست؟
— آیا تقتق کیبوردهای پاستلی آرامش را به ما باز خواهد گرداند؟
🔴 پشت میزی پهن در اتاقخوابی زیبا، فردی پشت به دوربین روی صندلی ارگونومیک نشسته، هدفون ضدنویز بزرگی روی گوش گذاشته، مچ دستش روی ابر فومی است و مشغول بازی ویدئویی است. دورتادورش را نمایشگرها فرا گرفتهاند. روی دیوار، چراغهایی با شکلهای هندسیْ نوری ملایم میدهند که رنگش با توجه به محتوای نمایشگر تغییر میکند. روی قفسههای بالای سرش گلدانهای کوچکی چیده شدهاند و صفحهکلید او کلیدهایی به رنگهای پاستلی دارد که مانند ماشینتحریر تقتق میکنند. این فضا برایتان آشنا نیست؟
🔴 ویدئوهایی از این قبیل در تیکتاک و اینستاگرام با هشتگ cozygaming (گیمینگ گرمونرم) بیشتر و بیشتر میشود. این نوع فضای فناورانه امروز به نوعی سبک زندگی تبدیل شده است. گیمر در پیلهای دیجیتال و فیزیکی از دنیای بیرون جدا میشود. لوازم، دکوراسیون و حتی لباسها، مکمل بازیهای او هستند. یکی از تولیدکنندگان محتوای گیمینگ گرم و نرم میگوید: «ما هم، مثل کسی که با شمع و لیوانی نوشیدنی وارد وان حباب میشود، فعالیتی کاملاً معمولی را به چیزی آرامشبخش تبدیل میکنیم».
🔴 ریشه این ترند به دوران همهگیری کرونا بازمیگردد. در مارس ۲۰۲۰، کمپانی بازیسازیِ نینتندو بازی «انیمال کراسینگ» را منتشر کرد. گیمرهای قرنطینهشده در جزایر کارتونی و فانتزی خود غرق شدند و جهانی موازی ساختند. این بازی با فروش ۵۰ میلیون نسخه، نماد فرار از واقعیت شد. کِنِدی، دانشجوی حقوقی که با نام کاربریcozy. games در تیکتاک، این بازی و بازیهای مشابه آن را انجام میداد و از خودش ویدئو به اشتراک گذاشت، در مدت کوتاهی ۶۰۰ هزار دنبالکننده پیدا کرد و بعد، هزاران نفر از سبک او پیروی کردند.
🔴 کندی، معروف به Cozy K، گاهی از پشت صندلی ارگونومیک خود بلند میشود و روی یک مبل راحتی، مجهز به بالش بدن و پتوی بافتنی ضخیمی که گربهاش روی آن خوابیده، بازی میکند یا کتاب میخواند. او میگوید: سبک زندگی گرمونرم از «نور گرم، مواد طبیعی، بافتهای نرم و مهمتر از همه خرتوپرتهایی که به آدم حس خوب میدهد» تشکیل شده است. حتی حالا که خطر کرونا فروکش کرده محبوبیت این نوع محتوا همچنان رو به افزایش است و باعث شده، در بحبوحۀ اینهمه بیثباتی و آشوبِ سیاسی، بخشی از خانه در قالب پناهگاهی امن جلوه کند.
@mentalskills
نوشیدن آب داغ میتواند راهحل بسیاری از مشکلات باشد مانند سینوزیت، استرس و کاهش وزن. بسیاری از کسانی که به سلامتشان اهمیت میدهند، عادت دارند هر روز صبح یا قبل از خواب آب گرم بنوشند.
@mentalskills
🎯 آیا زندگی در جهانی بدون «سرزنش» خوشایندتر است؟
🔴 سی سال گذشته را دوران شکوفایی «فرهنگ سرزنش» میدانند. رسانهها و مطبوعات ما پر از سرزنش است. به هر قشری که نگاه میکنید، از سیاستمداران و فعالان اقتصادی، تا معلمان و پدر و مادرها، همه در حال سرزنشکردناند. چرا ما اینقدر مصرانه به سرزنشکردن ادامه میدهیم؟ آیا سرزنش اخلاقی است؟
🔴 از نظر باربارا فرید، استاد حقوق دانشگاه استنفورد، یکی از مهمترین دلایل افزایش سرزنش در جامعه امروز فراگیرشدن ایدۀ «مسئولیت فردی» در افکار عمومی بوده است.
🔴 ایدۀ مسئولیت فردی میگوید هر فرد مسئول اتفاقاتی است که برای او میافتد، چرا که انسانها اراده و اختیار و آزادی دارند، پس وقتی تصمیمی میگیرند باید مسئولیتِ پیامدهای آن تصمیم را هم بپذیرند. بر این اساس، اگر تصادف کنید، ورشکست شوید، یا ازدواجتان به بنبست برسد، در درجۀ اول، تقصیرِ خودتان است و میشود سرزنشتان کرد که چرا مواظب نبودهاید یا بهتر عمل نکردهاید.
🔴 اکثر فلاسفۀ اخلاق طرفدار سرزنشاند. آنها سرزنش را نشانۀ «احترام بنیادین» به فرد مقابل میدانند و میگویند نوعی «برتریطلبی» ناروا در سرزنشنکردن وجود دارد. چرا که فقط بچههای خیلی کوچک را سرزنش نمیکنیم، و دیوانگان را.
🔴 اما مسئله اینجاست در زندگی واقعی تا کجا آزاد و مختار هستیم؟ به تعبیر فرید ما «عاملان محدودشده»ای هستیم که ژنها، خانواده، مدرسه، شرایط اقتصادی و دهها مسئلۀ دیگر، اثراتی تعیینکننده بر تصمیمات ما میگذارد. در نتیجه، هر چه دانش ما دربارۀ تصمیمات انسانی افزایش مییابد، باور قدیمیمان به آزادیِ اراده با چالشهای جدیتری روبهرو میشود.
🔴 آدمی که در خانوادهای فقیر به دنیا آمده و در محلهای فقرزده بزرگ شده، احتمال زیادی دارد که در آینده فقیر شود. اما آیا این فقر «صرفاً» انتخاب شخصی او بوده است؟
🔴 باربارا فرید میگوید علیرغم استدلالهایی که در دفاع از اخلاقیبودن سرزنش وجود دارد، در عمل، سرزنشکردن جامعۀ بدتری برای ما خواهد ساخت. از نظر او میشود به اختیارِ نسبی آدمها معتقد بود، اما در عین حال، به جای سرزنش، با آنها همدلی کرد. سرزنش نه واکنش طبیعی و غریزی ما، بلکه انتخابی فرهنگی است که جامعه به ما آموخته است و میتوانیم شدت آن را کاهش دهیم.
@mentalskills
تمام سفرهای پختگی و بالغ شدن از یک جدا شدن شروع میشود.
جدا شدن از حس امنیت، جدا شدن از حس قدرت، جدا شدن از یک حس وابستگی و جدا شدن از هر چیزی که فکر می کنیم بدون آن هیچ خواهیم شد.
@mentalskills
برترین خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترین هدف زندگی قرار دهیم زیرا این تنها واقعیتی ست که وجود دارد و مابقی چیزی نیست جز بازیهای فکر.
اروین_د_یالوم
@mentalskills
هر اندازه آدمی بهتر بتواند به وقت شادمانی بخندد، به وقت اندوه بگرید،
برای تعیین حد و مرزها ابراز خشم کند،
با شور و اشتیاق به معاشقه بپردازد و محبت را با گشودگی و بیقید و شرط ببخشد و بپذیرد، به همان اندازه از رنج به دور خواهد بود
و هر چه آدمی بیشتر با لذت هستی درآمیزد، نسبت به خود و دیگران بخشندهتر خواهد شد.
هیجانها به ما کمک میکنند تا رفتارمان را تنظیم کنیم؛ حالات درونی و وضعیت روابطمان را زیر نظر بگیریم؛ یادگیریمان را بهتر کنیم؛ تصمیمگیریهایمان را آسانتر کنیم و به زندگیمان معنا بخشیم!
@mentalskills
ویلیام جیمز باور داشت که آموزش، فقط انتقال اطلاعات و حفظ کردن فرمول و تاریخ نیست. از نظر او، کار یک معلم واقعی خیلی فراتر از آموزش کتابی است. معلمی که فقط دانش میدهد، شبیه ظرفیست که آب را خالی میکند؛ اما معلمی که شخصیت میسازد، مثل چشمهایست که زندگی میبخشد.
او میگفت هر انسان، دنیای منحصربهفردی است، و معلم باید این دنیای درونی را ببیند، بفهمد، و کمک کند تا رشد کند. دانشآموزان فقط با اطلاعات تغییر نمیکنند؛ بلکه با الهام، اعتماد، انگیزه، و ارزشهایی که معلم در دلشان میکارد، شکوفا میشوند.
جیمز تأکید میکرد که عادتها، اراده، و انگیزش درونی بخش بزرگی از موفقیت انسان هستند. اگر معلم فقط بر نمره و محفوظات تمرکز کند، ممکن است یک ذهن را پر کند، اما یک روح را پرورش ندهد.
از دید او، بهترین معلم کسی است که به شاگردش کمک میکند خودش را بشناسد، هدفش را پیدا کند، و باور کند که میتواند تأثیر مثبتی در دنیا بگذارد. چنین آموزشی، نه فقط برای مدرسه، بلکه برای زندگی است.
او میگفت: ما فقط با مغزها سروکار نداریم؛ بلکه با قلبها، شخصیتها، و آینده انسانها روبرو هستیم. اگر معلمی فقط آموزش دهد ولی انگیزه، اخلاق، و امید را منتقل نکند، کارش ناقص است.
⸻
از دید ویلیام جیمز، آموزشِ واقعی یعنی ترکیب علم با عشق. یعنی معلمی که ذهن را تغذیه میکند، و دل را روشن. چون در نهایت، شخصیت انسان است که مسیر زندگیاش را میسازد، نه فقط دانستههایش.
@mentalskills
جادهای هموار، نور و دفترچهی راهنما؛ اینها مال من است یا او؟
نمیدانم، فقط میروم.
همچون یک تبلیغ تلویزیونی برای رسیدنِ به خوشبختی. مسیری که در آن همه چیز از پیش تعیین شده است: انتظارات جامعه، خانواده، یا فرهنگی که در آن بزرگ شدهام. در این مسیر، نیازی به جستوجو نیست، نیازی به پرسش نیست؛ همه چیز مشخص است. پس خود واقعیمان چه؟ اهمیتی ندارد؛ بازی آنها را بازی میکنم و قوانین را دنبال خواهم کرد.
آیا جراتش را دارم از این اتاقِ آشنا و روشن خارج شوم؟
رها شدن از الگوهای موجود؟ نمیدانم، فقط میروم...
✍🏻مهدی رشیدی
@mentalskills
بعضی آدمها فقط میان که یادت بدن فرق بین «داشتن» و «قدر داشتن» چیه...
@mentalskills
پشه ای در استکان آمد فرود
تا بنوشد آنچه وا پس مانده بود
کودکی -از شیطنت- بازی کنان
بست با دستش دهان استکان!
پشه دیگر طعمه اش را لب نزد
جست تا از دام کودک وا رهد
خشک لب، میگشت، حیران، راه جو
زیر و بالا ، بسته هر سو راه او
روزنی میجست در دیوار و در
تا به آزادی رسد بار دگر
هر چه بر جست تکاپو می فزود
راه بیرون رفتن از چاهش نبود
آنقدر کوبید بر دیوار سر
تا فرو افتاد خونین بال و پر
جان گرامی بود و آن نعمت لذیذ
لیک آزادی گرامی تر ، عزیز
#فریدون_مشیری
@mentalskills