4235
می نویسم از تو وتو چه خوب مرا می خوانی .. #الهام_پورعبدالله دل‌چینِ کوتاهی از شعرو موسیقی ودلنوشته .. #کپی آزاد؛ مشروط به اینکه با اسم و آیدی کپی کنید .. اینستاگراممون Instagram.com/Lahze.prem_2904
مقابله ی آدم با آدم همیشه فاجعه‌ست
من نخواهم ایستاد روبروی تو
جز برای بوسه دادن ..
#هوشنگ_ابتهاج
@Lahzelove
دلم میخواست خانه‌ات باشم،که از خستگی‌هایت به من برگردی ..
حمید سلیمی
تو آن پنجره ای که روی بهار را بوسیده است
و من آن بودم که از تو رفته است ..
#الهام_پورعبدالله
ازين که چنين نورانی ياد منی بايد بر خود می‌باليدم؛
اما، عزيز من، من برای تو چه کردم؟
هيچ
من تنها نگاهت میکردم، چرا که خود نگاه‌کردنی بودی.
اين تو بودی تو
که از نگاه من بوی دريا گرفتی ..
بیژن الهی
چشم‌های تو که مثل خون در رگ‌های من دوید، یک بار دیگر مرا به زندگی بازگرداند ..
شاملو
@Lahzelove
همه ما دروغ میگوییم،فقط شکل دروغ‌‌هایمان فرق دارد ..
صادق هدایت
فرقی نداره بهار باشه یا زمستون،
همه‌چیز به حال و هوای قلبت بستگی داره ..
امیدوارم هر چیزی هم که بشه بازم بتونی شوق و ذوق رو توی وجودت حفظ کنی و از چیزای ساده و کوچیک لذت ببری ..
Читать полностью…
آقای کامو معتقد بودن که تنهایی، از تجملات ثروتمندانه
پس ما آدم‌های بسیار ثروتمندی هستیم که این‌چنین تنهاییم ..
دست‌هایت، شبیه دست‌های عیسی‌ست،
مرا از اندوه های پیاپی؛ برمی گرداند ..
#الهام_پورعبدالله
@Lahzelov
انگار من در تمام جزئیات او چنان زندگی میکردم گویا به جای او که در آینه می نگریست، من بودم ..
#الهام_پورعبدالله
من پشت تمام زخم‌های عمیق و دردناک که داشتم دلم گرم وچود مادرم بود؛ مادرم سخت کوش پای تمام زنانگی اش، مردانه پای به پای جای خالی پدرم وفادار مونده بود ..
#الهام_پورعبدالله
می دانی عزیز من؛
خانه برایم همیشه گریزگاهی امن بوده است و تو خانه ام بودی ..
#الهام_پورعبدالله
@Lahzelove
یه روز یکی میاد که درِ گوشش بگی:
در من ترانه‌ای نبود،تو خواندی
در من آیینه‌ای نبود،تو دیدی ..
@Lahzelove
چشم هایش اینقدر زیبا بود که حتی اندوه از شَرم و معصومیت که در نگاهش موج می زد، طفره می رفت تا او آسیب نبیند ..
#الهام_پورعبدالله
عزیز من؛ حالا من تمام پنجره های روشن این شهر؛ جوری دوست دارم که هر وقت تو به آسمان از پنجره نگاه می‌کنی من ماه را بوسیدم ..
#الهام_پورعبدالله
دستاوردهای زیادی ندارم اما وقتی دست هایت را گرفتم فهمیدم جهانی را فتح کردم که هیچ کسی شایستگی فتح او را نداشت جز من که بدست آوردم ..
#الهام_پورعبدالله
برایم نوشته بود:
من ترسم همین غم های ساده و. پیش و پا افتاده تو را از من بگیرند،
بخند که شکوه و عظمت صدای شادی تو دنیا را به اهتزلز در بیاورد ..
#الهام_پورعبدالله
@Lahzelove
انسانی که خودش را فقط به وقت ضرورت بروز می‌دهد، قدرت بیشتری دارد. من از تنهایی رنج برده‌ام، اما چون توانسته‌ام رازم را حفظ کنم، بر رنج تنهایی فایق آمده‌ام.
تا به آن آخر خط رفتن این معنا را در بر دارد که بدانیم چگونه رازمان را حفظ کنیم. امروز بزرگترین شادی‌ام تنها و گمنام زیستن است. عمیق‌ترین شادی من نوشتن است ..
کامو
یادداشت‌ها
آدم به چیزی که بخواد نمیرسه،
به چیزی میرسه که براش بجنگه ..
و هر بار برای دیدن تو به خورشید وعده می دادم که اگر هوا ابری نشود برایش از گل های آفتابگردان تعریف میکردم که چگونه در نگاه های تو چقدر جسورتر می شوند که اینقدر خیره به زمین نمی شوند
و من در همین حوالی تو شکار می شوم به دست های تو؛ چون بچه بازیگوشی مچِ مرا گرفته باشی به من می خندیدی و من اسیر دست هایت شدم که فراموش کنم که دیگر مهم نیست کجای این جهان ایستادم، نگاه کردن به تو اجابت خواسته شدن هست، نگاه به تو کردن مقدس و معصومیت است ..
#الهام_پورعبدالله
من در چشم هایش؛ معصومیت یک کودک و خستگی ناتمامی می دیدم که هر گاه از دلتنگی به سوی او هجوم می آورد به شانه های من که خانه او بود تکیه می کرد ..
#الهام_پورعبدالله
@Lahzelove
از آن روز که منبع استرس و عذابت را رها می‌کنی بیشتر خودت را دوست داری و به ارزش های خودت پی می‌بری ..
Читать полностью…