می نویسم از تو وتو چه خوب مرا می خوانی .. #الهام_پورعبدالله دلچینِ کوتاهی از شعرو موسیقی ودلنوشته .. #کپی آزاد؛ مشروط به اینکه با اسم و آیدی کپی کنید .. اینستاگراممون Instagram.com/Lahze.prem_2904
میخواستی همه چیز را فردا بسازی؛ اما نمیدانستی در خاورمیانه
کسی برای فرداهایش نمیتواند با قاطعیت تصمیمی بگیرد ..
«اين آفتاب كه بر بالاى آسمان است، اگر زير باشد همان آفتاب است، الّا عالم تاريك ماند. پس او بالا براى خود نيست، براى ديگران است.»
- فیه مافیه؛ مولانا.
چشمان قهوه ای تو چه کسی را خمار می کند؟
که هر وقت فنجان قهوه ای را می نوشم
دهانم را تلخ می کند ..
#الهام_پورعبدالله
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت ..
-هوشنگ ابتهاج
•من نگران خیلی از آدم های دور بَرم هستم اما برای آنهایی که دورند و اجتناب ناپذیرند می خواهم از پشت گوشی دست هایشان را بگیرم و در خانه قلبم دعوت کنم بمانند و نروند ..
#الهام_پورعبدالله
همه چیز در مورد روح تو، جان مرا تازه میکند و بعد خواهد کشت ..
#الهام_پورعبدالله
@Lahzelove
راستی خانه تو
در روشنایی کجاست؟
و دوستت دارم در نوازش لمس یمنِ انگشتانم
می شود چشمان تو را خواب می بَرد ..
#الهام_پورعبدالله
خدایا همهی دخترخانمهای ناز رو از
شر مردهای بیذوق و بلا تکلیف حفظ کن ..
من آدمی نبوده ام که روبروی تو بنشینم
به تو بگویم چقدر حالم خوب نیست،
درهای پشت سَرم را می بندم و می روم
و تو خیال میکنی چقدر شبیه ابری سّر به هوا آرامم ..
#الهام_پورعبدالله
بگذار نقشهایمان را عوض کنیم، تو چشم به راه بمانی و من بازنگردم ..
محمود درویش
@Lahzelove
این متن خوندم دیدم برام جالب بود و دیدم متن بجایی هست بخاطر همین نمیشه هر انسانی از دیدگاه که ما اونو می بینم قضاوت کنیم ..
Читать полностью…میل به تنهایی اش را بیشتر دوست می دارم می دانم وقتی در کنار من تنهاست؛ بیشتر از قبل او را کشف میکنم.
جزیره دور افتاده ای می شود که جز من او را ندیده و ناشناخته است ..
#الهام_پورعبدالله
تمام نوشته های من عطر تو را دارد
بی گمان نمی دانی وطن تویی
که من از تو ریشه ای در چاک سینه تو دارم ..
آبادی من آنجاست
که از گوشه شرقی چشم هایت هر روز
خورشید صبح طلوع می کند ..
#الهام_پورعبدالله
خسته،خودخواه،بی شکیب،
از این جهان فقط همین ها را برایم باقی گذاشته اند،
با من مدارا کن،
بعدها دلت برایم تنگ خواهد شد ..
وطن من خنده کودکی ست
که بادبادکیِ به قصد بازیگوشی زیر آسمان شهر می رقصاند ..
#الهام_پورعبدالله
@Lahzelove
منتظر جرعه ای از عطش تو بودم هنگامی که همه برای من اقیانوس بودند.
من می خواستم چشمه ای باشم که در بیابان تو را سیراب کند ..
عشق خودخواهی نمی شناسد من در خودخواهی ام؛ در میان این همه جمعیت
تو را می دیدم و نگاه میکردم ..
#الهام_پورعبدالله
تو فقط خوب باش و خوب باقی بمان ..
اگر به جای محبتی که به کسی کردی، از او بی مهری دیدی، مایوس نشو!
چون برگشت آن محبت را از شخص دیگری در زمان دیگری در رابطه با موضوع دیگری خواهی گرفت.
شک نکن ..
بعضی چیزها
هیچوقت سر جای اولشان برنمیگردند؛
مرگ،
اعتماد
و اولین احساسات آدمی ..
• کنار درخت زیتون؛ #سیامک_تقی_زاده
نشست کنارم و گفت:
کسی را یافتم که بیش اینکه روح مرا بشناسد با چشم هایم آشنا بود ..
#الهام_پورعبدالله
@Lahzelove
شاهرخ مسکوب در کتاب حال و هوای جوانی نوشته بود؛
هیچ کاری نمیکنم، خستگیِ کارهای نکرده را در میکنم؛ کارشناسِ برجستۀ اتلاف وقت ..
طریق درستِ عشقورزیدن همین بود؛
بیهراس، بیحد و مرز، بیاندیشهی فردا، و سپس بیپشیمانی ..
در دنیایی زندگی میکنیم که حتی ظاهر اعداد، همیشه با معناشون یکی نیست. برای خیلیها عدد ۱۰۰۰، یعنی هزار؛ اما برای ما بچههای کامپیوتر که با صفر و یک سرکار داریم، ۱۰۰۰ یعنی هشت. وقتی ما از ۱۰۰۰، یک واحد کم کنیم، میرسیم به هفت. ولی برای دیگران همون یک کم، میشه ۹۹۹. هنوز همونقدر بزرگ!
این فقط بازی با اعداد نیست؛ روایت تفاوت دیدگاههاست. ما یاد گرفتیم دنیا رو با الگوریتم نگاه کنیم، با منطق، با پشت پردهی ظاهر. دیدن«هشت» به جای «هزار»، یعنی درک لایههای پنهان واقعیت. یعنی فهمیدن اینکه هر چیزی، فقط اون چیزی نیست که توی نگاه اول دیده میشه. همونطور که هر آدمی بیشتر از چهرهش؛ حرفها، مشکلات، رویاها، شکستها و حتی ناگفتههاشه. و این چیزی از ارزش هیچکدوم کم نمیکنه. فقط یادمون میده که دنیا، برای هرکس یجور ترجمه میشه. یکی ۱۰۰۰ رو هزار میبینه، یکی هشت. و هردو، از دریچه دنیای خودشون حق دارند ..