♻️ جريانى براى گسترش آگاهى، مسئولیت، همبستگی و شادى همگانی با هدف مراقبت از ایرانزمین، ایرانیان و فارسیزبانان در پیوند با زمین و دیگرمردمان ♻️ جریانـ | رسانهٔ فرهنگ و جامعه در «جريانـ» باشيد! جریان در اینستاگرام: https://instagram.com/jaryaann_
▫ #ایرج_شهبازی از منشها و ویژگیهای دوست داشتنی نزد #حافظ میگوید.
🔗 جرعه
#آزادگی #وارستگی #عشق #یکرنگی #سادهزیستی
@Jaryaann
🔘 بازاندیشی مفاهیم فرهنگی
جشنهای ایرانی - یک
کریسمس یا عید سنوالنتین (یکی از قدیسین مسیحی) ذاتاً هیچ فرقی با مبعث رسول اکرم یا تولد امام محمد باقر ندارد. اما تاریخ طولانی و پیوستهی سکولاریزاسیون (عرفی شدن) در غرب، باعث شده که این مناسبتها از معنای دینی خود تهی شوند ولی همچنان باقی بمانند. این جشنها به هیچ ملت و قومیت و جغرافیای خاصی تعلق ندارند. اما علت این امر جنبهی جهانوطنی و انسانگرایانه و معنوی آنها نیست، پیشینهی دینی آنهاست. عید قربان هم به هیچ ملت و قوم و جغرافیای خاصی تعلق ندارد. عیدی است برای مسلمانان، هر جا که باشند، چنانکه کریسمس عید مسیحیان است، اگر در آفریقا باشند یا اروپا. تفاوت در اینجاست که فرآیند سکولاریزاسیونی که در مسیحیت کریسمس را به جشن خالی -یعنی صرفاً بهانهای برای تعطیلی و خوشگذرانی- تبدیل کرده، در اسلام انجام نشده است. عید قربان را کسی یا جشن میگیرد چون مسلمانی معتقد و ملتزم است، یا اگر معتقد و ملتزم نیست، اصلاً جشن نمیگیرد.
در ایران قضیه مشکلتر هم میشود. هویت اروپایی چندان تنافری با مسیحیت ندارد. البته مسیحیت کمابیش با خشونت و هر جا لازم بوده به ضرب و زور در آنجا مسلط شده. در تاریخ کهن اقوام شمال اروپا خاطرهی مسیحیت اجباری هنوز منعکس است و یونانی و رومی هنوز میتواند بگوید من پیش از مسیحیت خودم متمدن بودم. اما مسیحیت دیگر عامل مهمی نیست که کسی بخواهد در مقابلش چنان موضعی بگیرد. لزومی ندارد ایسلندی، آلمانی، یونانی یا ایتالیایی بودن خود را علیه مسیحیت برجسته کنی. حتی در بعضی جاها هویت ملی همان هویت دینی است، مثلاً در روسیه که روس بودن تقریباً همان مسیحی ارتدکس بودن است. اما در ایران شکاف هویتی عمیقی وجود دارد. اسلامی شدن ایرانی بودن را دفع میکند و ایرانی بودن اسلامی شدن را. در عرصهی سیاست رژیمهای سیاسی پهلوی و جمهوری اسلامی که سراپای وجودشان نفی دیگری است، دستگاه تبلیغات خود را به نوبت بر ایران و اسلام نهادهاند. در هر دو مورد یکی از این دو (ایران یا اسلام) اصل است و دیگری را تنها به اکراه تایید میکنند. اما بر خلاف سیاست، در خود جامعه صلح میان ایران و اسلام برای گروه بزرگی اتفاق افتاده است. زیرا اگر هیچ هویتی نداشته باشی، در هیچ طرف دعوای ایران و اسلام هم طبعاً نیستی و غالب جامعهی ما خصوصاً در نسل جوان هیچ هویتی ندارد. یعنی نه ایرانی است، نه اسلامی، نه چیز دیگر. البته عید سنوالنتین یا هالووین یا کریسمس یا هر چه را دم تیغشان بیاید جشن میگیرند. اما از آن هویت نمیگیرند. زیرا متعلق به آنها نیست. پدران و مادرانشان این کار را نمیکردهاند و خودشان هم از آنجا که تابع چیزی جد مد نیستند، اگر فردا هالووین از مد بیفتد، دیگر در آن شرکت نخواهند کرد. این نقطهی مقابل آن فرآیند پیوسته است که در آن اروپایی بیش از یک و نیم هزاره کریسمس را جشن گرفته، هرقدر هم که عقایدش دگرگون شده باشد.
کهنترین ارجاع به عید سنوالنتین در مقام جشن عاشقان در کتاب مجلس مرغان جفری چاوسر آمده، یعنی اواخر قرون وسطا. سپندارمذگانی که بعضی خواستند در ایران علمش کنند، البته از اینها بسیار کهنتر است و به دوران ساسانی میرسد. اما میان ما و دوران ساسانی نزدیک یک و نیم هزاره تاریخ اسلامی است. سپندارمذگان حتی اگر زیباتر و برازندهتر باشد، نیازمند احیا است، حال آنکه ایرانی امروز دوست دارد مصرف کند، نه احیا. ارثیهای را دوست دارد که به او برسد و خرجش کند. چه میراث فرهنگی، چه نظام سیاسی. برای همین مدام درصدد است خودش را سر سفرهی اروپاییها جا بدهد که هم جشن عاشقانش از پیش موجود است، هم دموکراسیش.
چه عجب اگر بعضی در اروپا احساس میکنند از ما برترند؟ آنها اگر هم وارث هستند، لااقل وارث چیزی هستند که خودشان یا اجدادشان ایجاد کردهاند. ما معتقدیم چون ارثیهی اجدادی نیمهویران افتاده، بهتر است شناسنامهای برای خود جعل کنیم که از اموال کس دیگری به ما به ارث برسد.
✍🏼 #سپاس_ریوندی
#بازاندیشی_مفاهیم_فرهنگی
#شرقزدگی #جشنهای_ایرانی
🔗 آذر بُرزینمهر
#ولنتاین #مناسبت_وارداتی #جشن_ایرانی
@Jaryaann
🔎 فلسفهی درگیر و چراییِ گسترش آن؟
بهخلاف فلسفهی محض یا نظری که به مفاهیم انتزاعی پیرامون ساختارهای بنیادین، اصول کلی حاکم بر جهان، انسان، و اجتماع، و معرفت به خاطر خود معرفت میپردازد، فلسفهی کاربردی (applied philosophy) و فلسفهی درگیر (engaged philosophy) میکوشند فلسفه را از دانشگاه بیرون آورده و به مسائل و مشکلات واقعی جامعه پیوند زنند. هر دو رویکرد معتقدند که فلسفه صرفاً نباید به مباحث انتزاعی محدود شود، بلکه باید در زندگی روزمرهی مردم و تصمیمگیریهای مهم اجتماعی نقش ایفا کند. با این حال، تفاوتهایی بین این دو رویکرد وجود دارد.
فلسفهی کاربردی:
فلسفهی کاربردی بر بهکارگیری نظریهها، مفاهیم و روشهای فلسفی شناختهشده در حوزههای مختلف زندگی تأکید دارد. هدف این رویکرد، حل مسائل و معضلات خاص در زمینههایی مانند پزشکی، حقوق، کسبوکار، مهندسی و غیره است. فیلسوفان کاربردی معمولاً با استفاده از چارچوبهای فلسفی که در فلسفهی محض در پذیرش و رد آن بحثهای مفصلی شده (مانند پیامدگرایی، وظیفهگرایی، فضیلتگرایی در فلسفهی اخلاق) به تحلیل یک مسئلهی عملی میپردازند و استدلالهایی در جهت تصمیمگیری بهتر عرضه میکنند. این رویکرد غالباً «بالا به پایین» است؛ یعنی از نظریههای از پیش تعیینشدهی فلسفی برای حل مسائل عملی استفاده میکند. هدف اصلی فلسفهی کاربردی، روشن کردن ابعاد اخلاقی و مفهومی یک مسئله، ارائهی استدلالهای مستدل برای تصمیمگیری، و بهبود رویهها و دستورالعملها در آن حوزهی خاص است.
وقتی متخصص اخلاق زیستی با استفاده از اصول پیامدگرایی به ارزیابی میزانِ عادلانه بودن یک سیاست در خدمات بهداشتی میپردازد فعالیتی در حوزهی فلسفهی کاربردی انجام میدهد.
فلسفهی درگیر:
فلسفهی درگیر، بر مشارکت فعال با جوامع، ذینفعان و واقعیتهای عملیِ مسئلهی مورد بررسی تأکید دارد. این رویکرد کمتر به دنبال بهکارگیری نظریههای از پیش تعیینشده، و بیشتر به دنبال حل مسائل جزئیتر و رایج در جامعه از طریق همکاری و مشارکت فعال با غیرفیلسوفان درگیر در آن مسئله است. فیلسوفان درگیر معمولاً با رویکرد «پایین به بالا» کار خود را آغاز میکنند؛ یعنی با تجربیات و دیدگاههای افرادی که تحت تأثیر مسئلهای در جامعه قرار دارند، شروع و سپس از ابزارهای فلسفی برای عرضهی راهحلهایی استفاده میکنند.
فیلسوف درگیر، مثلاً با شورای شهر یا مجلس قانونگذاری همکاری میکند تا دستورالعملهای اخلاقی برای توسعهی شهری وضع شوند، یا پایداری محیطزیست و برابری اجتماعی ترویج شود. یا با یک فیلمنامهنویس همکاری میکند تا مثلاً عدالت اجتماعی گسترش یابد یا حقوق اقلیتها آسیبی نبیند.
چراییِ گسترش فلسفهی درگیر:
١. از منظر تکاملی در برخی فعالیتهای زیستی به تخصصِ بدون انعطاف نیاز داریم و در برخی فعالیتهای دیگر نیازمند انعطاف بیشتر هستیم. در سطح اجتماعی نیز گاه نیازمند فیلسوفانی متخصص با رویکردهایی ثابتتر و کلاننگرتر هستیم و در برخی موارد نیازمند نگرشهای فلسفی منعطفتر. مثلاً وقتی قرار است قانونی وضع شود در بررسی وضعیت اخلاقی آن قانون نیازمند نگرشهای تخصصیتر هستیم. اما وقتی قانون وضع شده و در اجرا مشکلاتی ایجاد کرده در تحلیل مسائل مرتبط با کاربست آن در جامعه نیازمند نوعی فلسفهورزی منعطفتر و عملگرایانهتر هستیم. به این ترتیب فلسفهی درگیر، در محیطهای متغیر، و فلسفه کاربردی، در محیطهای نسبتاً پایدار، مؤثرتراند. به این ترتیب با توجه به اینکه وارد جهانی متغییرتر میشویم فلسفههای درگیر روز به روز بیشتر گسترش خواهند یافت.
٢. در حال حاضر هوش مصنوعی بیشتر بر مبنای الگوریتمها، دادهها و استدلال منطقی عمل میکند. این قابلیتها برای فلسفهی کاربردی بسیار مفید هستند و بنابراین بخش مهمی از وظایف فلسفهی کاربردی را هوش مصنوعی بر عهده خواهد گرفت. اما چنین قابلیتهایی هرچند برای فلسفهی درگیر لازماند، اما کافی نیستند. فلسفهی درگیر، نیازمند ترکیبی از عقلانیت، احساسات، تجربه، و تحلیل نوع تعاملات انسان با زمینهی اجتماعی، و همچنین برخورداری از فرونسیس ارسطویی (خرد و فرزانگی عملی) است که هوش مصنوعی در حال حاضر فاقد آن است. در آینده چطور؟ در آینده، با پیشرفت هوش مصنوعی در زمینههایی مانند پردازش زبان طبیعی، یادگیری عمیق، و هوش هیجانی، ممکن است شاهد بهبود عملکرد هوش مصنوعی در فلسفهی درگیر نیز باشیم. فلسفهی درگیر، نیازمند خلاقیت، ابتکار، و قضاوت اخلاقی است که به نظر میرسد فعلاً عموماً ویژگیهایی انسانیاند.
✍🏼 #هادی_صمدی
🔗 تکامل و فلسفه
#فلسفه #هوش_مصنوعی
@Jaryaann
یافته های پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان نشان میدهد همه قشرهای جامعه ناراضی و نگران هستند
نارضایتی عمیق مردم از وضعیت سیاسی
یافته های موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان که با مشارکت ۱۵ هزار و ۸۷۸ نفر از افراد ۱۵ سال به بالا در ۳۱ استان کشور به دست آمده است،
▫️وضعیت بدتر سیاسی از نگاه زنان
جنسیت شرکتکنندگان در این پژوهش حاکی از نارضایتی بیشتر زنان از وضعیت سیاسی کشور نسبت به مردان است. براساس جنسیت افراد شرکتکننده در این پژوهش ۶۲/۳ درصد از زنان شرکتکننده در این پژوهش معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است. ۱۸/۹ درصد زنان معتقدند که وضعیت فرقی نکرده و ۱۸/۸ درصد معتقد هستند که وضعیت سیاسی کشور نسبت به ۵ سال گذشته بهتر شده است.
▫️درآمد بیشتر؛ نارضایتی بیشتر
نگرش افراد شرکتکننده در این پژوهش براساس میزان درآمد نیز متفاوت بوده است، درحالیکه ۷۱/۲ درصد از افراد با درآمد بالای ۱۸ میلیون تومان معتقد بودند که وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد با درآمد بین ۹ تا ۱۸ میلیون تومان ۶۱/۹ درصد و برای افراد بین ۳ تا کمتر از ۹ میلیون تومان ۵۴/۸ درصد بوده است.
▫️نارضایتی ۶۰ درصدی جوانان و نوجوانان
میزان رضایت از وضعیت سیاسی براساس سن نیز نتایج جالبی به دست میدهد؛ بیشترین نارضایتی در بین افراد در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال است. براساس این گزارش ۶۲/۴ درصد شرکتکنندگان در این بازه سنی معتقدند وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال گذشته بدتر شده است، این درصد برای افراد بین ۳۰ تا ۴۹ سال با کاهش اندکی ۶۱/۴ درصد و در بین افراد بالای ۵۰ سال با اختلاف معناداری ۵۳/۵ درصد عنوان شده است.
▫️وضعیت بدتر سیاسی از نگاه دانشگاهیان
بیشترین نارضایتی (۶۴/۲ درصد معتقدند وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته بدترشده است) در بین کسانی است که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند، پس از آن افراد با تحصیلات متوسطه و دیپلم (۵۹/۹ درصد)، سپس افراد با تحصیلات ابتدایی (۵۲/۱ درصد) و در انتها بیسوادها (۳۰/۵ درصد) بوده است.
▫️گسترش نارضایتی به شهرهای کوچک
دادههای این پژوهش براساس محل سکونت، در سه دسته مرکز استان، شهرهای غیر مرکز استان و روستاها انجام شده است و براساس آن افراد در شهرهای غیرمرکز استان با اختلافی اندک (۶۲/۱ درصد)، بیشترین اعتقاد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور در پنج سال گذشته را دارند. پس از آن افراد در مرکز استان با (۶۱/۶ درصد) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی هستند و این درصد در بین ساکنین روستاها ۵۵/۴ درصد است.
▫️ناراضیترین استانها
براساس این گزارش البرز(۷۴/۵ درصد)، آذربایجان غربی(۷۲/۳ درصد)، همدان (۶۶/۸ درصد)، کردستان (۶۵/۶درصد) و تهران (۶۳/۸ درصد) ۵ استان با بیشترین درصد نارضایتی از وضعیت سیاسی کشور هستند. میزان نارضایتی تنها در دو استان خراسان جنوبی (۴۵/۲ درصد) و قم (۴۶/۴ درصد) از میانگین ۵۰ درصد پایینتر است و در ۲۹ استان میزان نارضایتی بیش از ۵۰ درصد به دست آمده است.
▫️۶۰ درصدِ قابل ملاحظه
یافتههای این پژوهش نشاندهنده افزایش قابل ملاحظه نارضایتی عمومی از وضعیت سیاسی کشور طی ۲۰ سال گذشته است و در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد جامعه از وضعیت سیاسی کشور ناراضی هستند. درحالیکه میزان نارضایتی در سال ۱۳۸۲ معادل ۴۱/۹ درصد بوده است و در سال ۱۳۹۴ نیز با یک کاهش محسوس به ۲۲/۲درصد رسیده بود، اما این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۶۰/۲ درصد رسیده است
▫️وضعیت سیاسی کشور در ۵ سال آینده
درحالیکه همچنان زنان(۵۶ درصد) بیش از مردان(۵۵/۱) معتقد به بدتر شدن وضعیت سیاسی کشور هستند، اما پیشبینی آنها نسبت به آینده در مقایسه با نظراتشان نسبت به گذشته تعدیل شده است. مردان(۲۹/۵ درصد) خوشبینتر از زنان (۲۷/۵ درصد) درباره بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند و زنان (۱۶/۵ درصد) نسبت به مردان(۱۵/۶ درصد) معتقدند شرایط هیچ فرقی نخواهد کرد.
▫️میانسالانِ ناامید
پیشبینی نارضایتی در آینده در بین افراد ۳۰ تا ۵۰ ساله (۵۸/۷ درصد) بیشتر شده است و همچنان گروه سنی ۵۰ به بالا کمترین نارضایتی را از آینده سیاسی کشور خواهند داشت (۴۹/۹ درصد). میانسالها با ۳۴/۹ درصد بیش از همه خوشبین به بهبود وضعیت سیاسی کشور هستند درحالیکه این خوشبینی در جایگاه دوم به ۱۵ تا ۳۰ سالهها میرسد(۲۸/۸ درصد) و سپس ۳۰ تا ۵۰ سالهها در جایگاه بعدی قرار میگیرند(۲۸/۷ درصد).
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-15684
@hammihanonline
🎶 «آهای خبردار»
#موسیقی: #سهراب_پورناظری
خواننده: #همایون_شجریان
شاعر: #حسین_منزوی
@Jaryaann
🌀 کارگاه مدیریت خویش در بحران
🎙#ساسان_حبیبوند
🗓 ۵ آذر ۱۴۰۱ - جلسه اول
این روزها هموطنان ما درگیر خبرهای ناگوار و اتفاقات بد مکررند و غم و اضطراب وجودشان را آزرده کردهاست. در چنین شرایطی چگونه میتوان به خود و دیگران کمک کرد؟
🔹 در این کارگاه دو جلسهای، در همین راستا، مفاهیمی کلیدی در سلامت روان از جمله شناختگرایی و ذهنآگاهی (#حالآگاهی) و مهارتهایی از جمله #تابآوری و #خودمراقبتی معرفی میشوند.
🔹 هدف از برگزاری این وبینار، کمک به آرامش و سلامت روان هموطنان در شرایط سخت و پراسترس کنونی بوده است.
📌 منابع و مطالب مرتبط:
🔹شناختگرایی: لایو رواندرمانی مولوی
🔹ذهن تو ابزار توست نه ارباب تو
🔹خطاهای شناختی: کتاب "شعبدههای ذهن"
🔹زنوفان و آسیبهای شناخت
🔹مبحث ذهنآگاهی: کتاب "بیگانه درون"
🔹خود والد
🔹 وبینار "خودباوری و تابآوری"
🔹مواجهه با ترس و اضطراب: کتاب "از رنج تا رهایی"
🔗 منبع: کانال ساسان حبیبوند
⬅ شنیدن جلسۀ دوم کارگاه
#خبر #تابآوری #بحران
@Jaryaann
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
«سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو»
ای بیبصر! من میروم؟ او میکشد قلاب را
غزل از #سعدی
🎵 تصنیف قلاب از آلبوم «ایران من»
🎤 خواننده: #همایون_شجریان
🎶 #موسیقی: #سهراب_پورناظری
⬅ شنیدن نسخۀ کامل آهنگ
🔗 منبع ویدئو
@Jaryaann
▪️۱۱ اردیبهشت، سالروز مرگ محمّد بهمنبیگی
بخارای من، ایل من مجموعۀ نوزده تا از نوشتههای قصّهای، گزارشی، دیداری #محمد_بهمنبیگی است، همه شیرین و دلپذیر و خوشزبان و نمونۀ نثرنویسی ساده و زیبا و استوار است. در نوشتۀ بهمنبیگی سه خصوصیت ناب است: یکی آنکه گاهی «رمانتیک» است، اما نه مهوّع. کلمات سوزناک و عاشقانه، از آنها که برای دوستان دورۀ نوجوانی از قلمش ریخته میشد، در همین نوشتهها هست اما زننده نیست. خوشایند است. دیگر آنکه طبیعتشناس است. بهخوبی توانسته است با کلمات ساده و بیپیرایه مرغزارها، کوهسارها، لالهزارها، گوسفندسراها، آوای پرندگان را به خواننده بشناساند که چه حالتی و صورتی داشتهاند.
سومین خصوصیت بهمنبیگی در قدرت بیان مفاهیمی است که در ذهن دارد و میتواند آنچه را که میداند و دیده است بهروشنی و پاکیزگی به صورت کلمات بیجان عرضه کند.
نوشتههای بهمنبیگی شاهنامۀ منثور ایل قشقایی و بویراحمدی و ممسنی و کهگیلویه است. هرکس بخواند میخواهد ایلی بشود و از زندگی سرسامآور شهری ببرّد و در دامان آن محیط سرشار از طبیعت (همه گونه) آرام بگیرد و لذت سادگی و بیپیرایگی را دریابد، بخارای بهمنبیگی چنان هوایی دارد.
اما افسوس که بهمنبیگی خود «اسکان یافته» و دیگر ایلی نیست، سالهاست که نیست. آن بخت بلند امیر سامانی را ندارد که به بخارای خود بازگردد. از وقتی که پایش به دانشکدۀ حقوق رسید و اداری شد و ریاست یافت معلوم بود که دیگر به ایل بازنمیگردد.
آفرین باد بر چنین قلمها و فراموش مبادا همت بلند بهمنبیگی برای آنچه در راه آموزش فرزندان عشایر ایران انجام داد.
✍🏼 #ایرج_افشار
نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، انتشارات دکتر محمود افشار
🔗 منبع: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
@Jaryaann
▪️خون در زمین فرو نرفت. روی زمین پخش شد. از زیر هر سنگ جوشید و جوشید و به راه افتاد. هرکس آن را میدید میفهمید جایی بیگناهی را کشتهاند.
✍🏼 #شاهرخ_مسکوب
📖 سوگ سیاوش
#سیاوش
@Jaryaann
📜 نگارۀ بالا را استخری، گیتیشناس ایرانی نامدار سدۀ دهم میلادی (چهارم هجری) در «صور الاقالیم» کشیده و در آن نام شاخاب پارس، «بحرِ فارس» نوشته شده است؛ هزار سال پیش از هستییافتن دولتهای چندده سالۀ پیرامون این دریا که اکنون میخواهند با دلارهای نفتی تاریخ را بخرند و جغرافیا را جعل کنند.
🔘 روز #خلیج_فارس گرامی باد!
🔗 منبع: پارسیانجمن
#سند_تاریخی
@Jaryaann
📖 تامس نیگل تقریر درخشانی از مسألۀ اصلی سیاست دارد: «در حالی که منافع و ارزشها ما را به تعارض با یکدیگر سوق میدهند، چگونه میتوانیم با ضوابط اخلاقی در جهانی مشترک زندگی کنیم؟» او، در کتاب برابری و جانبداری دو نوع اصلی سیاستورزی را مطرح میکند: اولی، سیاست برابریطلبانه و دیگرگزینانه است که معطوف به کاهش درد و رنج انسانهاست و علیالخصوص میخواهد فوری و فوتیترین نیازهای محرومترین افراد جامعه را برآورده کند. مدافعان چنین سیاستی میگویند که دولت باید میان ارزشهای گوناگون و تصورات مختلف از زندگی خوب بیطرف باشد. دومی، سیاستورزی جانبدارانه و خودخواهانه است که معطوف به افزایش قدرت برای تأمین منافع شخصی یا گروهی است و آنچه اصالت دارد افزایش قدرت و برآوردن نفع شخصی است. مدافعان چنین سیاستی میگویند که دولت باید از ارزشهای شخصی و گروهی آنها با توسل به قدرت عریان دفاع کند. نیگل میگوید سیاست نوع اول، یعنی برابری، سیاست آرمانی است که غالباً در عالم سیاست غایب اما همیشه اخلاقی بوده است. سیاست نوع دوم، یعنی جانبداری، سیاستی واقعانگارانه است که همیشه در عالم سیاست حاکم است اما همیشه غیراخلاقی بوده است. نیگل میگوید مارکسیسم بر سیاست نوع اول، یعنی سیاست مبتنی بر برابری، تأکید داشت که به خاطر غفلت از قوت و قدرت نفع شخصی به شکست انجامید. سرمایهداری بر سیاست نوع دوم، یعنی سیاست مبتنی بر نفع شخصی، تأکید دارد که به خاطر غفلت از اعتبار و نفوذ اخلاقی نفع غیرشخصی و نابرابری چندان مشروعیتی ندارد. بااینوصف، دغدغۀ اصلی نیگل این است که آیا میتوان جانبداری معقول را که غیراخلاقی نباشد با برابریطلبی معقول که ناکجاآبادگرایانه نباشد، جمع کرد؟ به باور منتقدان «برابری و جانبداری» یکی از عمیقترین و مهمترین کتابهایی است که تاکنون در زمینۀ نظریههای سیاسی منتشر شده است.
□ برابری و جانبداری | #تامس_نیگل | ترجمۀ #جواد_حیدری | نشرنو، چاپ دوم ۱۴۰۳
🔗 منبع: کانال نشر نو
#کتاب #اندیشه #آرمان #عدالت
@Jaryaann
📖 پیمودن صفحات مجازی و خواندن سرسری:
دوران خواندن عمیق به پایان رسیده است!
🔴 کاتبی که پس از اختراع ماشین چاپ، هنوز مشغول خطاطی بوده احتمالاً با خودش فکر میکرده «مشغول چه کار بیهودهای هستم!» امروزه نیز خیلی از آدمها وقتی مجبور میشوند متنی بنویسند که طولانیتر از سی کلمه است، چنین حسی پیدا میکنند. به خود میگویند: چه کسی متنی چنین طولانی را خواهد خواند؟ نکتۀ تلخ ماجرا این است که چندان اشتباه هم گمان نمیکنند. انسانها در خواندن متنهای طولانی به مشکل خوردهاند.
🔴 مجموعهای از ناشران، محققان، کتابداران و نویسندگان کشورهای گوناگون، چندی پیش، با انتشار «مانیفست خواندنِ لیوبلینا» اعلام کردند: خواندنِ دیجیتال در حال تخریب عادت «خواندن عمیق» در میان ماست. دستگاههای دیجیتال باعث شدهاند انسانهای امروزی، «بیشتر» از هر دورۀ دیگری در تاریخ بشریت بخوانند. اما آنها دیگر مانند قبل نمیخوانند. خواندن دیجیتال، به شکلی روزافزون، به تجربهای تکهتکه، کوتاهمدت، سطحی و گذرا تبدیل شده است. بنابراین شاید تعداد کلمات خیلی زیادی در روز بخوانیم، ولی همۀ آنها در قالب متنهای چند کلمهای یا نهایتاً چند خطی است. حال اگر بخواهیم همان تعداد کلمه را در قالب یک متن واحد بخوانیم، با دشواری بسیاری مواجه میشویم. زیرا درک متنی طولانی نیازمند مهارتهای «خواندن عمیق» است.
🔴 خواندن عمیق نقشی حیاتی در تمدن بشری داشته است. استیون پینگر، روانشناس و نویسندۀ آمریکایی، با رواج خواندن متنهای طولانی در بین عموم مردم از اواخر قرن هفدهم، توانایی «همدردی کردن» با دیگران افزایش یافت. مردم با خواندن متنهای مفصل دربارۀ زندگی دیگر انسانها، توانستند دنیا را از چشم آنها ببینند و این توانایی تأثیر بسیار مهمی در نگرش آنها دربارۀ موضوعاتی مثل بردهداری، شکنجه، ساحرهسوزی، استبداد و دیگر چیزها گذاشت. از نظر استیون پینکر، خواندنِ عمیق باعث «انقلاب نوعدوستانه»ای شد که بعدتر به رویدادهای دورانسازی مثل انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه منتهی گردید. آنچه خواندنِ متنهای تکهپاره و کوتاه دیجیتال ما را از آن محروم میکند، دقیقاً همین توانایی دیدن دنیا از چشم دیگران است.
🔴 ماریان وولف، پژوهشگر آمریکایی، مینویسد: ما در دنیای آنلاین دائماً در حال پیمودن صفحات مجازی (اسکرولکردن)، نصفهنیمه خواندن یا ذخیرهکردن متنهاییم تا در آیندهای نامعلوم آنها را بخوانیم، چون این رسانه برای خواندن عمیق طراحی نشده است. خواندن دیجیتال از دلایل مهم رواج «سادهگرایی» در دنیای امروز است. سادهگرایی یعنی تمایل به سادهکردن هر چیز پیچیده. اظهارنظرها و موضعگیریهای یکخطی، شفاف و سرراست و فرارکردن از درک عمیق و چندوجهی مسائل. سایمون کوپر میگوید: استادِ سادهگراهای جهان، دونالد ترامپ است؛ کسی که هیچکس حتی توقع «همدلی» کردن را از او ندارد. اما ظهور این نوع سیاستمداران زنگ خطری برای جهان است. پینکر میگوید: «هر وقت سیاستمداران شروع میکنند به ساده حرف زدن، منتظر جنگ باشید».
🔺این نوشته مروری بود بر یادداشت سایمون کوپر با عنوان
Skimming, scanning, scrolling — the age of deep reading is over
که در تاریخ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳ در فایننشال تایمز منتشر شده است.
⬅ خواندن اصل مقاله در فایننشال تایمز
🔗 منبع
#اندیشه #مطالعه
#رسانههای_اجتماعی #دیجیتال_فرهنگی
@Jaryaann
🔺 امید را در معنای زندگی جستوجو کنیم.
در جامعهٔ ما اگر به پیرامون نگاه کنید، واقعیتی که میبینید، ناامیدی است. این ناامیدی را در همکاران هیئت علمی و فارغالتحصیلان هم میبینیم که بخشی از آنها مهاجرت میکنند. اما جامعهٔ ایرانی در عمل تا حدی امیدوار است.
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق - بخش سوم
🔗 منبع: شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید #مهاجرت #معنا
@Jaryaann
⭕️ هزینه مرگبار مد
❗️برخی لحظات فیلم حاوی صحنههای دلخراش است.
در ۲۴ آوریل ۲۰۱۳ ساختمان ۸ طبقه «رانا پلازا» (کارخانه تولید پوشاک برندهای معروفی چون بنتون، مَنگو، ورساچه، جو فرش، گوچی و پرادا) در داکای بنگلادش فروریخت؛ ۱۱۳۴ نفر جان باختند و حدود ۲۵۰۰ نفر زخمیشدند. نیمی از قربانیان زنان کارگری بودند که فرزندانشان نیز در طول روز در همان ساختمان نگهداری میشدند.
احتمال ریزش ساختمان یک روز قبل با توجه به ترکهای روی دیوار اعلامشده بود و در حالیکه بانک و فروشگاههای طبقه اول بلافاصله بسته شده بودند اما صاحبان کارگاهها هشدارها را نادیده گرفتند و کارگران تولیدیها را مجبور به حضور در ساختمان در روز بعد و کار در آن شرایط کردند تا مرگبارترین حادثه در صنعت پوشاک و همینطور ریزش ساختمان رخ دهد.
🔺پس از این فاجعه موجی از اعتراض نسبت به صنعت مد برخاست و پویشهایی با ایده #انقلاب_مد و با هدف #مدپایدار در سراسر جهان اجرا شد. هرسال نیز در اواخر آوریل به یاد جانباختگان رانا پلازا در #هفته_انقلاب_مد با تمرکز بیشتری به این موضوع پرداخته میشود.
منبع ویدئو: نیویورکتایمز
#مصرفگرایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
✨ نمای زیبا و باشکوهی از قلۀ دماوند
«میان ری و آمل کوه دماوند است مانند گنبدی که آن را لواسان گویند و گویند بر سر آن چاهی است که نوشادر از آنجا حاصل میشود و گویند کبریت نیز.»
«علی بن رزین گوید با بعضی اتفاق نموده،عازم صعود قلهی دماوند شدیم و از زیر قله، نهر آبی زرد دیدیم که بیرون میآید و بوی کبریت میدهد. در پنج شبانهروز، بهزحمت تمام، بالا رفتیم و به قلهی کوه رسیدیم. قلهی کوه صد جریب مساحت داشت و ریگزار بود که قدم فرو رفتی و مرغ به قلهی او نرسیدی. و سرما در آنجا شدید بود. و هفتاد روزنه در قلهی کوه شمرده بودند که دود و کبریت از آنجا بیرون میآمده است و کبریت زرد مانند طلا در کنار این روزنهها دیده بودند، قدری هم از آن کبریت همراه داشته بودند. علی بن رزین گفته بود که از قلهی دماوند دریای خزر را مانند نهری دیدم و کوههای بلند را مانند تلی. و میان دماوند و دریای خزر بیست فرسنگ راه است.»
⚫️ تا وارد بقالی در سهروردی شدم، زنی مسن نیز با کاپشنی سبزرنگ، کفش ورزشی و ظاهری موقر و آبرومند با یک چرخ خرید دستی کوچک وارد شد و بلافاصله از فروشنده پرسید: آقا تخممرغ دانهای چند است؟ فروشنده گفت: پنج و پونصد. زن پرسید: ۵ تومن میدی من دو تا بردارم؟
فروشنده با کمی حیرت و تأخیر سرش را به نشانۀ تایید کج کرد و گفت بله. زن در حالیکه دست در جیب لباس خود میکرد و کیسهای را که درونش فقط یک ۱۰ هزار تومانی بود در میآورد گفت: ببخشیدا قبلش فلان چیز [متوجه نشدم چه گفت] را خریدم، پولم تمام شده.
#وضعیت #فقر
#خردهروایتهای_مردم_ایران
@Jaryaann
▫️بیست و ششم بهمنماه
زادروز #محمد_بهمنبیگی (۱۲۹۸ – ۱۳۸۹)
انسانی که در #ساختن مصداق شعر مولانا بود:
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
🔗 منبع
@Jaryaann
❌ اینکه یک زن جوان با وجود تمام محدودیتهایی که میدانیم مدیر یک شرکت سرشناس بینالمللی در ایران شود حتماً ستودنی و نشانگر توانایی اوست، اینکه او مهارت مکالمه به زبان انگلیسی داشته باشد هم قطعاً ضروری و ارزشمند است. اما بهکارگیری اینمیزان واژۀ انگلیسی هنگام سخن گفتن به فارسی، بیش از آنکه نشانۀ خبرگی و اتصال به جریان روز دنیا باشد نمایانگر بیگانگی با فرهنگ ایرانی و گسست از ریشههای خود است.
❗️شوربختانه در برخی حیطهها مانند بازاریابی و تبلیغات بهویژه در شرکتهای نوپا نه تنها هیچ تلاشی برای #پاس_پارسی نمیبینیم که بهکارگیری واژههای انگلیسی ارزش نیز بهشمار میرود. در حالیکه در «بسیاری موارد» (و البته نه همیشه) این کار روشی برای پنهان کردن دست خالی گوینده و عدم تسلطش به بحث و چه بسا فریب مخاطب است.
➖ پیشنهاد میکنیم در رابطه با این موضوع این یادداشت از #یوسف_سعادت را نیز بخوانید.
@Jaryaann
⭕️ #دیدن_دیگری
پرواز ۱۰ ساعته؛ از سئول، کره به سانفرانسیسکو، آمریکا
یک زن جوان و زنی مسن همراه یک نوزاد چهار ماهه وارد هواپیما شدند. آنها با احترام یک کیسه پلاستیکی کوچکِ پر از آبنبات همراه یک گوشگیر به تمام ۲۰۰ مسافر هواپیما دادند. همه در نگاه نخست با تعجب و تردید به کیسهها نگریستند و متوجه منظور آنها نشدند. برخی بدون اهمیتی به ماجرا کیسه را کنار گذاشتند ولی آنهایی که کنجکاو بودند، متوجه شدند یک یادداشت نیز درون کیسه قرار دارد که در آن نوشته شده است:
«امروز، من با مادر و مادربزرگم برای دیدن عمهام به آمریکا میروم. کمی مضطربم و میترسم چون این اولین پرواز من است، ممکن است گریه کنم یا صدای زیادی داشته باشم. سعی میکنم بی سر و صدا باشم اما نمیتوانم هیچ قولی بدهم ... لطفاً ببخشید.» در واقع گوشگیرها در هر کیسه برای این بود که اگر صدای گریه نوزاد زیاد بود مسافرانی که اذیت میشوند بتوانند از آن استفاده کنند.
❗️این حق مادر و پدران است که با نوزادان و کودکان خود سفر کنند و طبیعی است که کودکان کم سن و سال در طول پرواز بگریند و سر و صدا کنند و این صدای بلند برای سایر مسافران چندان خوشایند نباشد. اینکه یک مادر ضمن استفاده از این حق طبیعی خود به فکر آرامش دیگر مسافران باشد یا دست کم بکوشد با آنها رابطهای دوستانه و پرمهر برقرار کند و موقعیت را برای آنان توصیف، و از آنها دلجویی کند، نمونهای مناسب از #اخلاق_مراقبت و احترام مضاعف به حقوق دیگران است جایی که غیر از «خود» و خواستهها و حقوق خود، «دیگران» و خواستهها و حقوق آنها را نیز ببینیم و پاس بداریم.
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
▪️#حسین_منزوی بلند قامت و تنومند بود با موهایی تا روی شانههایاش. و چه صدای گرمی داشت. سالها پیش، وقتی پدر جلال ناگهان درگذشت، برای مراسم سوگواریاش رفتم زنجان. در مسجد نشسته بودیم که منزوی هم آمد. جلال ما را به هم معرفی کرد. بعد از آن که حرفهای تکراری، تهی، و ملالانگیزِ آخوندِ مجلس تمام شد، زدیم بیرون. با همان صدای گرم، که از تنی خسته از ناسازگاریهای زمانه در میآمد، چند تا از آن غزلهای سلیمانیاش را برای ما خواند. روح ویران، عاشقپیشه و معاصرش را چه خوب در تنِ رنجور و کهنسالِ غزل میریخت. شاعر، چقدر دلخور بود که قدرش را ندانستهاند. راست میگفت. در میان غزلسرایانِ درجه یکِ معاصر، شاید معاصرترین آنها بود. زباناش صلابتِ زبان یک ادیبِ باستانی را داشت، اما از زبانِ رایج در غزلسراییِ سنتی ما حسابی فاصله داشت. از گل و بلبلهای قدیمی در غزلهایش نشانی نیست. آن روز، سر مزار پدر جلال، این غزلش را هم برای ما خواند:
اینک این من: سر به سودای پریشانی نهاده
داغ نامت را نشان کرده، به پیشانی نهاده
گریه ام را میخورم زیرا که میترسم ز باران
مثل برجی خسته، برجی رو به ویرانی نهاده
شاعرم من یا تو؟ ای چشمان تو امضای خود را
پای هر یک زین غزلهای سلیمانی نهاده
حسین منزوی ( ۱ مهر ۱۳۲۵ – ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳)
✍🏼#ابراهیم_سلطانی
🔗 منبع: کانال لذت متن
#شعر
@Jaryaann
🥗 نویسنده در این مقاله، ضمن پاسخ به انتقادها در مورد #گیاهخواری میکوشد نشان دهد که در روزگار ما توجه جدی به مقولۀ رژیم غذایی، بهویژه با توجه به شرایط اقلیمی، بخشی از مسئولیت شهروندی ماست، و بر این اساس، خامگیاهخواری یا نهایتاً گیاهخواریِ حسابشده، در شرایط زمانی و مکانی ما، نهفقط یک انتخاب یا فضیلت، بلکه یک ضرورت اخلاقی اجتنابناپذیر است. او گیاهخواری را از شش منظر گوناگون با همهچیزخواری مقایسه میکند و نشان میدهد که بر اساس آخرین یافتههای علمی در همۀ این زمینهها گیاهخواری روشی قابل دفاعتر است. آن شش منظر عبارتند از:
۱. اجماع علمی دربارۀ رژیم غذایی مناسب
۲. #سلامتی
۳. حفظ یا تخریب #محیط_زیست
۴. بحران #آب
۵. تأثیر بر خلقوخو
۶. #اخلاق
⬅ خواندن مقاله
✍🏻 محمدعلی طباطبایی
🔻پینوشت جریان:
در اینکه مصرف بیرویۀ گوشت سفید و قرمز آثار نامناسبی برای انسان و زمین دارد تردیدی نیست و چنین مقالاتی میتوانند پشتوانههای محکمتر فکری و اخلاقی برای کاهش مصرف گوشت ایجاد کنند. اما در عین حال باید هوشیار بود که رویکرد ایدئولوژیک و باور متعصبانه به گیاهخواری نیز آفات خود را دارد؛ هنگامی که به افراد غیرگیاهخوار برچسب اخلاقی زده شود یا پافشاری فرد بر این شیوهٔ تغذیه بدون در نظر گرفتن تمام جوانب آن، در تندرستی یا روابط اجتماعی او ایجاد اخلال کند.
@Jaryaann
▫ تفکر مادرانه
چند روز پیش نوشتۀ زن جوانی در توئیتر مورد توجه کاربران فارسیزبان قرار گرفت. او نوشته بود از مادری خود بسیار شاد است و از زنان دعوت کرده بود بیتوجه به حرفهای «فمینیستها» مادر شوند. کاربران متخصص زیادی به او تذکر داده بودند که فمینیسم و فمینیستها مشکلی با مادری ندارند و مخالفان نپذیرفته بودند و بحث تا خسته شدن طرفین و توجه به موضوعی جدید ادامه یافت_ چنانکه رسم توئیتر است.
بهانهای شد به اندیشههای یکی از فلاسفه برجسته زنانهنگر در حوزه مادری اشاره کنم: سارا رادیک(۱۹۳۵ تا ۲۰۱۱)؛ که نویسنده کتاب ارزشمند تفکر مادرانه؛ به سوی سیاستهای صلح (۱۹۸۹) است. او به عنوان فیلسوفی که همسری فیلسوف هم داشته به غافلگیریاش از تجربه مادری اشاره میکند. به اینکه گرچه از کودکی و پیش از آشنایی با فلسفه، به دلیل داشتن پدری حقوقدان، همواره با ارزش بیبدیل عقلانیت و استدلال آشنا بوده است، ولی تجربه مادر شدن او را در موقعیت ناآشنا و متناقضی قرار داد: فوران شور، غلیان احساسات متناقض، بدنمندی و روابط پیچیده با بدن خودش و دیگر بدنها... «دشواری بیپناهِ عشق شورمندانه به مخلوقی شکننده در جهانی رقابتی، بیپروا، خشن و پرمخاطره»
رادیک تلاش میکند از منظر فیلسوف به «ورزۀ مادری» نزدیک شود. به نظر رادیک مادری شامل سه فعالیت اساسی است: محافظت از حیات فرزند، پرورش فرزند و تربیت او. این فرایند ارزشهای اخلاقی خاص خود را دارد که همگی در خدمت این سه هدف شکل گرفتهاند. اخلاقیاتی که «اندیشیدن به شیوه مادران» تدارک میبیند در خدمت حفظ حیات است، پس نسبتی ندارد با اندیشههایی که مرگ را تقدیس میکنند. در خدمت پرورش است، پس از متفاوت بودن و تغییر نمیترسد و آن را تقبیح نمیکند، بلکه دربرابر آن فروتن و گشوده است. به دنبال تربیت است، پس خشونت را نفی میکند و اولین برخوردش دربرابر اشتباه خشونت و طرد نیست؛ بلکه انعطاف و تأمل و آزمودن شیوههای گوناگون است.
به نظر او فقط زنان به شیوه مادران نمیاندیشند و این رویکرد اخلاقی محدود به والدینِ زیستی نیست. انسانها اعم از زن و مرد، در هر موقعیتی، میتوانند تفکر مادرانه و ارزشهای آن را سرلوحه عمل و تصمیم خود قراردهند_چنانکه بسیاری هماکنون چنین هستند.
رادیک این رویکرد را الگوی خوبی برای دستیابی به #صلح و سیاستهای صلح در جهان میداند. درعین حال، از نظر دور ندارد که همه مادران زیستی نیز به ارزشهای تفکر مادرانه پایبند نیستند و در بسیاری مواقع علیه آن رفتار میکنند. به عقیده او بخشی از آن به دلیل بیقدرتی مادران است. مادر، مهمترین و قدرتمندترین موجودی که ادامه نسل بشر به او وابسته است، بیقدرت است. او دربرابر پدر، جامعه، قانون، ارزشهای فکری و فرهنگی مسلط بیقدرت و بیصدا است. «خوب» در تفکر او در بسیاری موارد با «خوب» در تفکر مسلط در تعارض است. ارزشهای اجتماعی مانند رقابتطلبی، رتبه بندی، کلیشههای جنسیتی، تبعیض جنسی، ریاکاری، اجبار به شرکت در جنگ و... ضد تفکر مادرانه است. برای مادر مشخص است تشویق به پذیرفتن این باورها به جسم و روح فرزندان آسیب میرساند؛ اما چه کند؟ او همواره با پذیرش ارزشهایی که آشکارا معارض با «ارزشهای تفکر مادرانه» است، مدال مادر نمونه بر سینه آویخته. با این وصف، مادران بسیاری هم وجود دارند که «بازنده و بیافتخارند»، یعنی بر ارزشهای خود پافشاری میکنند و چشمشان را بر پیامدهای ارزشهای مسلط برای زندگی فرزندانشان نمیبندند.
✍🏼 #مریم_نصر_اصفهانی
🔗 منبع
#زنانهنگری #مادر
@Jaryaann
⭕️ آلبومی برای روز کارگر
#روز_جهانی_کارگر یا روز بینالمللی کارگر (International Workers' Day) یادبودیست که هر ساله در اول ماه مه برگزار میشود تا تلاش شود شرایط کاری کارگران بهبود یابد و حقوق انسانی و کاری آنها رعایت شود.
منشاء این مناسبت، اعتصاب و تجمع کارگران در شیکاگوی آمریکا در مه سال ۱۸۸۶ است؛ کارگرانی که خواستار تعدیل شرایط کار و کاهش ساعات روزانه کار از ۱۰ به ۸ ساعت بودند و در چهارمین روز اعتصاب توسط نیروهای پلیس سرکوب شدند.
به مناسبت این روز، ۹ تابلوی مشهور نقاشی با مضمون کارگر و جنبش کارگری ارائه میشود.
مشخصات تابلوها به ترتیب:
۱. طبقۀ چهارم|جوزپه پلیتزا دا ولپدو | ۱۹۰۱
۲. بینالملل | اُتو گریبل | ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۰
۳. ظهر لانگشورمن | جان جورج براون | ۱۸۷۹
۴. رندهکاران | گوستاو کایِبوت | ۱۸۷۵
۵. اعتصاب | روبرت کوهلر | ۱۸۸۶
۶. کارگران | تارسیلا دو آمارال | ۱۹۳۳
۷. ریسندگی گلاسکو |سیلویا پنکهرست | ۱۹۰۷
۸. اعتصاب | استانیسلاو لِنتس | ۱۹۱۰
۹. سوخترسان کشتی |اُتو گریبل | ۱۹۲۰
#هنرکارگر
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
سوگ جمعی
چگونه میتوان زیر سایهٔ جنگ زیست و از خود محافظت کرد؟
👥 گفتوگوی اینستاگرامی دکتر #مرتضی_کریمی انسانشناس و تسهیلگر سوگ و علی آردم، پژوهشگر سیاسی
🔗 منبع
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
#جنگ #خبر #احساس_ناامنی #سوگ #خودمراقبتی
@Jaryaann
🔺 جامعه ما نیاز به داستان امید و کنش موفق دارد.
«تحقیقات نشان میدهد، مردم ما در سطح فردی، با وجود تمام ناامیدیها (در سطح اجتماعی)، در عمل با امید زندگی میکنند؛ همان اسطورهٔ ایرانی
در ناامیدی بسی امید است.
🔊 بزرگداشت سعدی
00:00 مقدمهای از کاوه بهبهانی
03:34 سخنرانی #ضیاء_موحد
32:57 سخنرانی #محمد_دهقانی
1:15:11 بحث و گفتوگو
🗓 سهشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
📍رویداد (مجازی) آزاد مدرسۀ تردید
🔺 به مناسبت روز #سعدی
🔗 منبع: کانال مدرسهٔ تردید
@Jaryaann
🎧 نشست «جامعه مدنی، دولت و زندگی روزمره»
🎙 #محمدجواد_کاشی
📆 ۳ اردیبهشت ۰۳
📍موسسۀ رحمان
🔗 منبع
#زندگی_روزمره #جامعه_مدنی
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #آرمان
@Jaryaann
✨ایرانیان سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند!
«خیزشی که این سالها درباره #فردوسی و #شاهنامه آغاز شده است خود نشانه آن است که هرگاه ایرانی در بزنگاهی قرار میگرفته دست توسل به این کتاب دراز میکرده. اکنون در برابر برخورد با تمدن صنعتی، ما در چنین وضعی هستیم. چنانکه میدانیم محتوای شاهنامه نبرد نیکی با بدی است و "ایرانیان" سرانجام نیکی را بر بدی پیروز میکنند. میگوید: «مرا دین و دانش رهاند درست» شاهنامه نمیگذارد ایرانی در خواب غفلت باقی بماند.»
🗓 پنجم اردیبهشتماه، سالروز درگذشت استاد #محمدعلی_اسلامی_ندوشن
🔗 منبع: کانال دکتر اسلامی نُدوشن
#ایده_ایران
@Jaryaann
💠 ستون اصلی، ایران است!
«انسانورزی، حضور و بازیگری» و بعد سازوکار تحقق آنها که «حضور و ادب، اسلوب و آداب، و ساحت و عرصه» است مقولاتی انسانیاند و شرق و غرب و ملیت ندارد. هیچ آدمیزادهای از عرفان خالی نیست، فقط شرطش، فهم و تحویل گرفتن آن است. پیام کتاب این است که حکمت وجودی انسان روی زمین انسانورزی است. برای بازیگر شدن هم اول باید آدمهای باحضوری داشته باشید، البته به این معنی نیست که صد درصد جامعه باحضور باشد. ۵۱ درصد افراد جامعه باید برای خودشان حضور قائل باشند، چون آن ۵۱ درصد قاعده بازی را میریزند. کشور ما الان آدمهای باحضور دارد، اما متأسفانه به ۵۱ نمیرسد و به همین دلیل قاعده بازی را آنها نمینویسند.
🎙#فرهنگ_رجایی
در گفتوگو با احمد غلامی به مناسبت انتشار کتاب تازهاش: «حضور و بازیگری در امر سیاسی»
⬅ دیدن ویدیوی کامل گفتوگو
🔗 منبع: کانال شرق
#ایده_ایران #حضور #ایراندوستی
@Jaryaann
🔘 «فرزانگی سعدی» و «چرا سعدی؟»
🎙 #مصطفی_ملکیان و دکتر بهرام پروین گنابادی
🗓 ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
📍بوکلند شیرازمال
➰هر کس به تماشایی: آیین بزرگداشت روز #سعدی
🔗 منبع
@Jaryaann