کتابخانه اصلی: https://t.me/ketabkhaFFRF
آشنايي با شهر باستانى سيراف
بندري كه به مدت ٧٠٠ سال از مراكز دريايي داد و ستد در جهان باستان بوده
#اشکانیان
#ساسانیان
/channel/ketabkhaFFRF
درباره معجزه معماری ایران باستان ، زیگورات چغازنبیل
چغازنبيل يكي از زيباترين آثار باستاني ايران است. اين زيگورات پرستشگاهي است كه ايلاميها براي خدايان خود ساخته بودند. اين بناي مربعي صدوپنج متر طول و عرض و 52 متر ارتفاع داشته است. اونتاش ناپيريشا شاه ايلام در قرن سيزده پيش از ميلاد آنرا ساخته است. بنا از آجر ساخته شده است و بر روي آجرهاي آن نوشته هاي زيادي به خط ايلامي ديده ميشود كه بر روي آنها مطالبي تقريبا يكسان نوشته شده است. زيگورات چغازنبيل پنج طبقه بوده و در طبقه بالا معبد اينشوشيناك قرار داشته است. او خداي ايلامي است كه حافظ شوش پايتخت ايلاميان بوده است. مردم شوش باستان عقيده داشتند اين خدا از اين مكان به آسمان ميرود و سپس به زمين باز ميگردد. در تمام طول بنا آبراههايي ديده ميشود ،شايد دليل آنها حفاظت از بنا در مقابل بارانهاي سيل آساي محل است. دورتادور بنا سنگفرش است و در بعضي از سنگفرشها آثار جاي پاي بچه ديده ميشود. دليل آن تا كنون نا معلوم است. در شمال غربي بنا پناهگاههاي كوچكي ديده ميشوند كه مربوط به خداي ايلامي ايشنيكراب است. .درون محوطه يك ساعت خورشيدي بزرگ نيز ديده ميشود
(تصفيه خانه آب رودخانه)
آبرساني به چغازنبيل يكي از شگفتيهاي اين معبد است. رود دز از نزديكي چغازنبيل ميگذرد ولي به دليل اينكه اين رود سطح دشت را فرسايش داده و بستر رودخانه در سطح پايينتري از سطح دشت است - در برخي مكانها 60 متر پايين تر - امكان استفاده از آب اين رود براي اهالي منطقه نبوده است. بنابراين شاه ايلامي اونتاش ناپيريشا دستور به ساخت كانالي به طول 45 كيلومتر ميدهد تا آب رود كرخه را كه هم سطح زمين چغازنبيل بوده، به چغازنبيل برسانند. اين آب پس از اينكه از هفت تپه عبور ميكند به چغازنبيل ميرسد ولي به دليل اينكه آب كرخه پس از گذر از دشت خوزستان گل آلود است آب را در حوضچه هاي ته نشيني بزرگ و كوچكي ميريخته اند و با گذر از تنبوشه ها و استفاده از قوانين منسوب به فيثاغورث ، تصفيه كرده و گل آنرا جدا ميكردند! شايد اين يكي از قديمي ترين تصفيه خانه هاي آب جهان باشد
شهر دور- اونتاش
زيگورات چغازنبيل نمونه اي از هنر ايلامي است .اين بنا در سال 1933 توسط براون افسر زلاندي كشف شد و توسط هيات گيرشمن در سالهاي 1951 تا 1962 به طور كامل از زير خاك بيرون آمد. زيگورات در مركز شهر دور-اونتاش قرار داشت كه در سال 640 پ ميلاد به فرمانآشور باني پال در جنگ با هومبان هالتاش آخرين شاه ايلام ويران شد. اين شهرداراي دو حصاربوده كه درون حصار داخلي بخش آييني قرار داشته وداراي هفت دروازه بوده است. جلوي پلكان جنوب شرقي هم هفت رديف قربانگاه قرار دارد و احتمالا عدد 7 مقدس بوده است . دروازه جنوب شرقي با قير بندكشي شده است و بر آن به وضوح رد ارابه ديده ميشود. اين دروازه محل عبور ارابه ها بوده.6 دروازه ديگر از راههاي سنگفرشي به زيگورات ميرسيده اند
معماري زيگورات
چهار گوشه اين بناي عظيم درست در جهت يكي از جهات چهارگانه جغرافيايي بنا شده اند و اين نشان ميدهد آنها شمال جنوب شرق و غرب را به خوبي ميشناخته اند. طبقه اول 105 متر در 105 متر است و يك متر از سطح زمين بالاتر است و ديوارهايش سه متر عرض دارد. طبقه دوم 8متر ارتفاع ودر حدود 16 متر عرض دارد. در نماي شمال شرقي و شمال غربي وروديهايي بوده است كه با پله به آنها راه داشته است .اين طبقه اتاقهايي داشته كه در ارتفاع 6 متري آنها ، طاقهايي به عرض 2.10 و طول حدودي 8 تا 10 متر روي آنها را پوشيده بودند. اتاقهاي طبقه اول با ورودي هاي طاق داري به ارتفاع 4 متر به هم راه داشته اند ولي اتاقهاي طبقه دوم از هم مستقل هستند و هر اتاق تنها از طريق پلكان خود قابل دسترسي است. اين بنا توسط ميليونها خشت و هزاران آجر ساخته شده است كه حدود 5000 آجر آن نوشته دارد. اكثر آنها متن واحدي دارند. آجرها توسط مهر مكتوب نشده اند و هركدام جداگانه با دست نوشته شده اند و اين نشان ميدهد ايلاميها از خط براي تزيين استفاده كرده اند. از اينگونه آجرها در بوشهر نيز ديده ايم . در سال 1876 صدها آجر مكتوب توسط هيات حفار پروسي از دل خاك بيرون آمده است و اكنون در موزه هاي مختلف جهان قرار دارد
در شمال غربي سه معبد ديگر به نامهاي معبد ايشمكرب ،اوبان و الهه كيريرشا وجود دارد كه هر كدام حياط ،نيايشگاه،اتاق وانبار دارند. همه اين معابد از خشت خام ساخته شده اند و قسمتهايي از آنها آجركاري شده است و اين آجرها نيز نوشته.
بن مایه ها:
هزاره هاي گمشده - دكتر پرويز رجبي
چغازنبيل - پروفسور گيرشمن
#ایلام
#عیلام
#زیگورات
/channel/ketabkhaFFRF
مستند بی نظیر تمدن با شکوه ایلام
بیاییم به گذشته پیشینیانمان بازگردیم و باری دیگر فرهنگ، تاریخ و شکوه عظمت خود را به یاداوریم
(دوبله پارسی)
#ایلام
#عیلام
/channel/ketabkhaFFRF
🔺ایرانشهری در مقایسه با مدنیت اسلامی و مدنیت یونانی رومی
🎙خسرو فروهر
#ایرانشهر
/channel/ketabkhaFFRF
جوانمردان و عیاران که بودند و کجا رفتند؟
عیاران و جوانمردان و فتیان،
جنبشی که داری پیشینه ای است که ریشه در ایران باستان دارد...
تاریخی با افتخار در مبارزه با ظلم و ستم که حکومت ها و سلسله هایی را هم درست کرده و داستان های آن وارد ادبیات عامیانه شده است.
عیاران گروهی بودند که طرفدار جوانمردی و بخشش و کمک به ضعیفان بودند و افرادی را که ظالم تشخیص میداند را بدون اعتنا به قوانین حاکم مجازات میکردند و اموال آنان را بین مردم بذل و بخشش مینمودند.
عیار به معنای زیرک، چالاک. حیله باز، مکار، و جوانمرد آمدهاست.
عیاران اصول و روشهای مخصوصی در زندگانی داشتهاند که بهتدریج با تصوف آمیخت به صورت فتوت درآمد.
پیشینه تاریخیِ عیاران را باید در ایران پیش از اسلام جستجو کرد.
آنچه مسلم است مکتب عیاری همانند مکتب فتوّت یا جوانمردی ریشه در آیینهای پهلوانی در ایران پیشا اسلامی دارند.
آئین عیاری و جوانمردی شامل مرّوت، ایثار، فداکاری، یاری مظلومان و بی پناهان، شفقت به خلق، وفای به عهد ..
/channel/ketabkhaFFRF
ظهر شاهنامه میخوندم. یک بخشیش واقعا مو به تنم راست کرد. تمامش واقعا شاهکاره. صحنهپردازیهاش. تشبیههاش. گفتگوهاش و...
یک جاییش رستم داره آماده میشه برای رفتن به اولین جنگهاش.
ایرانزمین تحت تجاوز دشمنه و امید مردم به رستم.
جهانپهلوان نیاز به اسب داره.
یک اسبفروش چندین گلهی اسب براش میاره. یکی یکی اسبها رو امتحان میکنه و هیچکدوم به دردش نمیخورن. چشمش به رخش میوفته. چندین بیت توصیف رخشه و مادرش. در نهایت رخش رو انتخاب میکنه و میگه همین رو میخوان. از چوپانِ اسبفروش قیمت رخش رو میپرسه و میگه "پولش رو باید به کی بدم؟"
و فقط جوابی که چوپان بهش میده>>>
۱۰۰۰سال پیش این کتاب نوشته شده.
نقل داستانهاییست از شاهنامهی اصلی که مربوط به هزار سال قبلشه. زمانی که مفهومی بهعنوان کشور چندان در دنیا معنی نداشت. ببینید چی گفته:
از چوپان میپرسه که "این اژدها" (منظورش رخشه)...
ز چوپان بپرسید کاین اژدها
به چندست و این را که خواهد بها؟
چنین داد پاسخ که "گر رستمی
برو راست کن روی ایران زمین
مر این را بر و بوم ایران بهاست
بدین بر تو خواهی جهان کرد راست"
بهش میگه تو رستم هستی و با این اسب میخوای بری مشکل "ایران" رو حل کنی. لازم نیست پولی بدی. "مر این را بر و بوم ایران بهاست". قیمت این اسب همون بر و بوم ایرانه که داری میری حفظش کنی.
میهنپرستی در جایجای شاهنامه موج میزنه. قهرمانانش میهندوستاند. مردم عادی و چوپانانش هم میهندوستاند. پای ایران که وسط میاد، همه منافع فردی و حتی جانشون رو کنار میگذارن و "به ایران میاندیشند".
شاهنامه بخونید. برای خانوادهتون، برای فرزندانتون، برای خودتون.
#شاهنامه_فردوسی
/channel/ketabkhaFFRF
صدای زبان اوستایی - روخوانی کتاب وندیداد: زمین
#متون_پهلوی
/channel/ketabkhaFFRF
فیلمی دیده نشده از آرامگاه فردوسی پاکزاد
در سالهای نخستین دههی ۱۳۲۰
(از آرشیو فیلم روسیه)
#شاهنامه_فردوسی
/channel/ketabkhaFFRF
🔹 روستای ۱۲ هزاساله ایران؟ مگه داریم؟ مگه میشه؟
#ایران_ما
/channel/ketabkhaFFRF
🔸شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره خسرو انوشیروان ساسانی [4]
✍🏻خسرو انوشیروان همواره با فلاسفه و موبدان گفتوگو و مناظره داشت؛ از این رو در فلسفه آزموده شده بود و در پارهای منابع از او به عنوان خردمندترین و دادگرترین و آگاهترین فرد در شناخت اسرار و رموز دلها یاد شده است.
علاقه مندی خسرو انوشیروان به علم و فلسفه چنان بود که حتی یونانیان وی را شاگرد افلاطون می انگاشتند.
دانش دوستی خسرو انوشیروان سبب شد که در گسترهی شاهنشاهی او، روز به روز علم و دانش اهمیت بیشتری پیدا کند.
📚خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان، شهرام جلیلیان - نجم الدین گیلانی، برگه ۳ پیدیاف#ساسانیان
🔸شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره خسرو انوشیروان ساسانی [3]
✍🏻دوره پادشاهی خسرو انوشیروان در تاریخ ساسانیان، روزگار درخشان فرهنگ و تمدن ایران و دورهی شکوفایی نهضت تمدنی و فرهنگی ایرانیان بود.
با پشتیبانی و علاقهمندی این شهریار بود که متن های گوناگون علمی در زمینه های پزشکی، فلسفه، نجوم و ریاضیات از زبانهای یونانی، سریانی و هندی به فارسی میانه ترجمه شدند.
حتی گفته می شود خسرو انوشیروان آموزش فلسفه و نجوم را در جندیشاپور الزامی کرده بود، و گذشته از مطالعه کتابهای علمی و فلسفی، خود در انجمنهای مناظره و مباحثهی علمی حضور مییافت و با دانشمندان گفتوگو میکرد.
📚خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان، شهرام جلیلیان - نجم الدین گیلانی، برگه ۳ پیدیاف#ساسانیان
میرحسین موسوی، آذر ۱۳۶۱: «خرابههای تخت جمشید را از خاک بیرون کشیدند و تاریخ ساختند تا ملت اجبارا به تاریخ بیگانه از اسلام افتخار کند. میگفتند شما داریوشها و کوروشها را دارید، تا کشور را اسلامزدایی کنند. پلیدها برای ترویج حس ناسیونالیستی هزاره فردوسی را در زمان رضاشاه مطرح کردند.»
#حکومت_اسلامی_دشمن_ایرانی
/channel/ketabkhaFFRF
مقاله
خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان
دکتر شهرام جلیلیان
#ساسانیان
#خسرو_انوشیروان
#کتاب
#مقاله
/channel/ketabkhaFFRF
پیشینه درفش کاویانی، درفش باستانی و میهنی ایران
@Kheradgan_Official
درفش کاویانی به عنوان درفشی که از دل مردم آزاده و شیردل ایران زمین برخاسته تا نمادی باشد از قیام و ایستادگی مردم (به رهبری کاوه) در برابر فرمانروایان بیدادگر (ضحاک تازی) ...
نمادهای مردمی در درفش کاویانی کم نظیر است چراکه در طول تاریخ بیشتر نمادها در درفش تمدنها، صرفا نماد پادشاهان بوده است ولی درفش کاویانی، آشکارا نمادهای مردمی را در دل خود جای داده است.
پژوهشها نشان میدهد که این درفش تحت تاثیر هنرهای تمدنهای بسیار کهن در ایران است. به طوری که در آثار شهر سوخته و شوش آثاری بسیار شبیه به این درفش به چشم میخورد.
پس از آن در دوره هخامنشیان هم شمایلی مشابه در آثار دیده میشود. نهایتا در آثار دوران ساسانیان هم همان نشان باستانی دیده میشود.
در سکههای به جا مانده از ایران باستان درفشی دیده میشود که شباهت آشکاری به درفش کاویانی در داستانهای شاهنامه دارد. پس از هخامنشیان در سکههای حاکمان محلی پارس در دوران سلوکیان و اشکانیان (فرترکهها یا پرَترَکَهها) این نشان دیده میشود.
درفش کاویانی یعنی ایستادگی و دادخواهی در برابر بیدادگری، یعنی بیرون راندن دشمن بیگانه و غارتگر از میهن، یعنی زدودن نیروهای دروغ و اهریمنی از جامعه.
اگر هنوز مردمی باشند که درفش دادخواهی کاویانی را در دل خود افراشته بدارند و آتش عشق به ایران را دل خود جاودانه، فروزان بدارند، این درفش با سوزاندن آن چرم آهنگری از بین نمیرود. که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست…»
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/12088
🔹نجوم و ستارهشناسی در دوره خسرو انوشیروان ساسانی [2]
✍🏻چنان که گفتیم خود انوشیروان هم باور داشت آنچه که از دانش هندیها گرفته است با داشته های پیشینیان خود پیوند داده است.
به ویژه بزرگمهر، وزیر خردمند انوشیروان، خود در دانش نجوم چیره و نامآور بود و کتابی در زمینهی نجوم نوشته بود که بعدها از پهلوی به عربی ترجمه شده است.
از این رو، می توان گفت که برزویه پزشک در کنار کتابهای پزشکی، کلیله و دمنه و حکمت هندیان و.... کتابهایی در زمینهی نجوم نیز ترجمه و به دربار خسرو آورده است.
📚خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان، شهرام جلیلیان - نجم الدین گیلانی، برگه ۷ پیدیاف
جنگ های پلوپونز( داخلی یونان)
این سری جنگ های بین دولت شهر های یونانی شکل گرفت و ایران در آن مستقیما شرکت نداشت اما تاثیر زیادی در نفوذ ایران بر غرب داشت. پادشاهان ایران بخصوص داریوش دوم دریافتن ک با سیاست کنترل یونانیان راحت تر از جنگ مستقیم است
جنگ پلوپونز یا جنگ پلوپونزوس، به مجموعه جنگهای تاریخی و مهمی اطلاق میشود که در فاصلهٔ سالهای ۴۳۱ تا ۴۰۴ قبل ازمیلاد میان اسپارت و آتن ادامه داشت و به تخریب آتن و انحطاط تمدن آن منتهی گردید. البته جنگ این دو گروه یونانی با یکدیگر، محدود به خاک یونان نشد. بلکه به تمام صفحات یونانی نشین آن روزگار، یعنی از سواحل آسیای صغیر و تراکیه (ترکیه) گرفته تا قبرس و ایتالیا و ... سرایت کرد و در سرتاسر شهرهای یونانی، مردم به دو بخش تقسیم شدند و در سلسله جنگهایی دامنه دار چنان به جان یکدیگر افتادند که تاریخ کمتر نظائر آن را نشان میدهد.
زمینههای شروع جنگ
بعد از سال ۴۴۵ بعد از میلاد، آتن بسیار قدرتمند شده بود، به خصوص که پایان نبردهای یونان و ایران سبب فراغ بال آتن شده و زمامداران آن را به فکر توسعهٔ عرصهٔ قدرت خویش افکنده بود.
پریکلس پس از بدست گرفتن زمام امور در آتن، تصمیم داشت که با تصرف مگارا و کورنت تجارت یونان را به طور کامل در اختیار آتن قرار دهد و بر اژه تسلط بدون قید و شرط پیدا کند. امّا اسپارت از بیم قدرت روزافزون آتن، با این رویه مخالف بود و در همین راستا، دست یاری به سمت شاه بزرگ (پادشاه ایران) دراز کرد.
در مقابل اقدامات آتن، هم اسپارت و هم دیگر اقوامی که از قدرت یافتن آتن احساس خطر میکردند، به فکر تشکیل اتحادی در مقابل آن افتادند.بدین ترتیب برخی از شهرها(کشورها)ی اتحادیهٔ شهرهای آزاد از بیم توسعه طلبی آتن، یکی پس از دیگری به دامان اسپارت پناه بردند. بدین منوال رفته رفته تمام یونان به دو قسمت تقسیم شد:
تمام شبه جزایر پلوپونز با یونان مرکزی، اتحادیه پلوپونز را تشکیل داده و تحت ریاست اسپارت درآمدند.
جزایر دریای اِژه (بحرالجزائر) همراه با سواحل این دریا به سمت آتن رفتند و تحت فرماندهی آتن قرار گرفتند.
اما برای شروع این جنگها بهانهای لازم بود که این بهانه به زودی ایجاد شد:
در سال ۴۳۵ ق.م، کورکورا (کورسیر) که مستعمرهٔ کورنت بود، خود را مستقل اعلام کرد و بی درنگ برای حمایت به اتحادیهٔ آتن پیوست. در نتیجه کورنت که جدایی کورکورا برایش قابل تحمل نبود، ناوگانی برای تسخیر کورکورا، به این جزیره فرستاد.
نبرد بین دو شهر کورکورا و کورنت سبب ورود آتن به نفع کورکورا شد و کورنت نیز متقابلاً از برادر بزرگتر خود اسپارت کمک خواست. بدین ترتیب چند درگیری غیرمستقیم میان قوای آتن و اسپارت در فاصله سالهای ۴۳۵ تا ۴۳۱ ق.م بروز کرد.
از طرفی برخی اختلافات بر سر مسایل تجاری و بازرگانی نیز، میان پریکلس (زمامدار آتن) با اسپارتیها در گرفت و اسپارت اعلام کرد که آتن باید برای حفظ صلح تمام شهرهای یونان را آزاد و مستقل بداند. پریکلس از اهالی آتن خواست که بر این گفته که معنایش استقلال شهرهای گوناگون یونان بود، اعترض کنند و اسپارت در مقابل جنگ را آغاز کرد.
دوره نخست جنگها
این دوره از سال ۴۳۱ تا ۴۲۱ قبل از میلاد به طول انجامید. در این دوره جنگجویان آتنی و اسپارتی، متقابلاً سرزمینهای طرف مقابل را خراب کردند بدون آنکه به نتیجه ٔ قطعی برسند. از یک سو نیروی دریایی آتن، شهرهای ساحلی پلوپونز را ویران ساخت و از طرف دیگر، سپاه اسپارت وارد خاک آتیک شده، محصولات آن را در اختیار گرفت و زمینهای کشاورزی را ضایع و تخریب نمود.
دورهٔ دوّم جنگهای پلوپونز در فاصله سالهای ۴۱۶ تا ۴۱۳ قبل از میلاد اتفاق افتاد که به جنگ سیسیل مشهور است. در این جنگ نیروی دریایی آتن به جزیره سیسیل حمله کرد، امّا اسپارتیان نیز که از پشتیبانی و اتحاد شاه بزرگ (داریوش دوم هخامنشی) برخوردار بودند نیز، متقابلاً به صقلیه (سیسیل) حمله بردند و تجهیزات بحری و سپاهیان آتنی را در مقابل سیراکوز (واقع در جنوب شرقی سیسیل) شکست سختی دادند و منهدم ساختند.
دورهٔ سوم جنگهای پلوپونز، از سال ۴۱۲ق.م آغاز شد و بالاخره با شکست و تصرف آتن توسط اسپارتیان (که با وجوه و کمکهای دولت ایران تقویت میشدند) در سال ۴۰۴ ق.م خاتمه یافت.
نتایجش برای ایران این بود که قدرتش را در اسیای صغیر بار دیگر بر شهر های یونانی نشین تحکیم کرد.برای یونان این جنگ ها بسیار زیانبار بود به گونه ای که دوره طلایی یونان با این جنگ به پایان رسید و آتن دیگر هیچ گاه نتوانست ان قدرت سیاسی نظامی خود را بازپس گیرد. با اینکه میتوانست مرکز یک امپراطوری بزرگ باشد، برخی معتقدند بیکاری ارتش ایران در این سال ها باعث سستی ان شد و از دلایل شکست در برابر مقدونیان در زمان داریوش سوم بود
/channel/ketabkhaFFRF
اندکی درباره معجزه معماری ایران باستان ، زیگورات چغازنبیل
👇
زیباییهای توربینهای بادی هزار ساله ایرانی.
#دانش_ایران_باستان
/channel/ketabkhaFFRF
آیا در شاهنامه، سیستان جدا از ایران بوده است؟
@Kheradgan_Official
در داستانهای شاهنامه، با توجه به آنکه هم جنبه اساطیری دارند و هم با زبان شعر بیان شدند، ابهاماتی درباره برخی از مکانها و جایگاه سیاسی و نظامی آنها به وجود آمده است.
برای نمونه داستان نبرد رستم و اسفندیار این سوال را برای برخی از پژوهشگران به وجود آورده است که آیا سیستان یا زابلستان جدا از ایران بوده است؟! این در حالی است که در سراسر شاهنامه پهلوانان سیستان مانند زال و رستم نگهبان ایران بودهاند و بیشترین خدمات را به کشور کردند.
متاسفانه طرح چنین سوالاتی باعث سوء استفاده جریان ایرانستیز شده است. بارها از طرف کسانی که چندان خواهان همبستگی ایرانیان نبودند، این موضوع را شنیدهایم که در شاهنامه اصلا سیستان بخشی از ایران نیست!! یا میگویند ایران اصلی در شاهنامه هیچ ربطی به ایران کنونی ندارد!
در شاهنامه واژه ایران علاوه بر اشاره به جهان ایرانی و کشور ایران، گاهی برای اشاره به پایتخت کشور و جایگاه شاهی استفاده میشده است. یعنی ایرانیان برای اشاره به سپاهیان یا پهلوانانی که به فرمان شاه از درگاه شاهنشاهی آمدهاند، به کار میرفته است.
برای اثبات اینکه گاهی ایران برای اشاره به جایگاه پادشاهی و پایتخت به کار می رفته است کافی است به بخشهای مختلف شاهنامه توجه کنیم.
علاوه بر داستان رستم و اسفندیار در بخشهایی که از ناراحتی ساسان از شاهنشاه بهمن سخن گفته میشود، این موضوع کاملا آشکار است.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23533
جام زرین عمارلو که مربوط به نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد است، دارای نقوشی از جمله سواستیکا و صحنهای از حمله شیر به گوزن است. این اثر به عنوان یکی از نمادهای قوم آمارد در گیلان شناخته میشود
این جام طلا در یکی از تپه های معروف شهرستان رودبار که به تپه عمارلو معروف است کشف شد.
قدمت این جام بیش از سه هزار سال است و به عصر آهن بر میگردد.
#جام_عمارلو
/channel/ketabkhaFFRF
📓 بررسی رابطۀ مادها و پارسها پیش از ظهور امپراتوری هخامنشیان
✍🏻 محمدتقی ایمانپور و راضیه قصابزاده
۱۴ص
#مقاله
#پیشنهاد_ادمین
#مادها
#هخامنشیان
/channel/ketabkhaFFRF
سرزمینهای جدا شده از ایران در 500 سال گذشته
جنگ چالدران 1514 جدایی کردستان
پیمان ذهاب (قصر شیرین) 1639 جدایی میان رودان
اشغال بحرین و قطر و امارات و شرق عربستان بدست انگلیسی ها 1747
پیمان گلستان 1813 جدایی آران و گرجستان و داغستان
پیمان ترکمانچای 1828 جدایی تالش و ارمنستان و نخجوان
پیمان ارزروم 1847 جدایی سلیمانیه
پیمان پاریس 1857 جدایی هرات
پیمان گلداسمیت اول 1863 جدایی بلوچستان
پیمان گلداسمیت دوم 1872 جدایی سیستان
پیمان آخال 1881 جدایی مرو
/channel/ketabkhaFFRF
یک جفت گوشواره طلا از دوره هخامنشی
این اثر در پاسارگاد کشف شده و در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
#هنر_معماری_ایران_باستان
#موزه_ایران_جهان
#هخامنشیان
/channel/ketabkhaFFRF
موزه لوور فرانسه سالانه چیزی حدود هشت میلیون بازدید کننده دارد. حدود دو هزاروپانصد اثر تاریخی از ایران در بزرگترین موزه دنیا یعنی لوور نگهداری میشود.
#موزه_ایران_جهان
#تاریخ_ایران_باستان
/channel/ketabkhaFFRF
📌 کنفرانس:
«مسیر توسعهی ایران در نظام پساجمهوریِ اسلامی» – هادس
➕ به همراه پرسشوپاسخ، در:
«دروغها و خرافات اسلام!»
🗓 یکشنبه، ۲۲ تیر
🕙 ساعت ۲۲:۰۰
#PhilConf | #Hades
@islie | @islie_group
🔸شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره خسرو انوشیروان ساسانی [2]
✍🏻خسرو انوشیروان که شیفتهی دانش و فلسفه بود و همیشه با فیلسوفان و اندیشمندان گفتوگوها و هم اندیشی داشت،
تلاش زیادی هم برای گردآوری کتابهای علمی هندی و یونانی و ترجمهی آنها به زبان پهلوی (فارسی میانه) انجام داد.
همچنین خسرو انوشیروان برای گستراندن امنیت در ایران، نهادینه کردن فرهنگ کار و کوشش و ایجاد همدلی و و یکپارچگی در کشور، که همگی از زمینه های پیدایش و شکوفایی فرهنگ و تمدنها بوده اند، فعالیت های زیادی کرد.
📚خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان، شهرام جلیلیان - نجم الدین گیلانی، برگه ۱ پیدیاف#ساسانیان
🔸شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره خسرو انوشیروان ساسانی [1]
✍🏻شکوفایی فرهنگ و تمدن یک سرزمین پیوند تنگاتنگی با خردمندی و فرهیختگی فرمانروایان آن دارد و اگر این ویژگیها با بردباری و آزاداندیشی یک فرمانروا همراه شود، نخبگان و اندیشمندان به سوی او روی خواهند آورد.
خسرو انوشیروان پادشاه فرهیخته و خردمند ساسانیان، چنان که منابع تاریخی ایرانی و ناایرانی گواهاند، هم دانش دوست بود و هم آکنده از بردباری دینی و آزاداندیشی.
از این رو، در دوره فرمانروایی او دانشمندانی از دیگر سرزمین ها به ایران آمدند که یک نمونه آن، ورود فیلسوفان و پزشکان بیگانه به شهر جندی شاپور در خوزستان بود.
📚خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان، شهرام جلیلیان - نجم الدین گیلانی، برگه ۱ پیدیاف
در نقش برجستههای سربازان هخامنشی نشانی مانند آنچه با عنوان اختر کاویان میشناسیم، دیده میشود.
@Kheradgan_Official
📜توجه به دانش و دانش پروری پادشاهان ساسانی
✍🏻عهد انوشیروان را باید عصر نهضت فرهنگی ایران شمرد، این نهضت را از نظر تاریخ ایران بیشتر از اینجهت قابل ملاحظه میدانند که کاملا جنبه ملی داشته است.
در این دوره ایرانیان گذشته از آثار علمی و فرهنگی خود به دانشهایی هم که در هند و یونان رواج داشته نیز اهمیت بسیاری میداده و برای بدست آوردن کتابهای ایشان و ترجمه آنها به زبان پهلوی از کوشش فرو گذار نمیکرده اند.
پادشاه ایران میخواست تا تیسفون پایتخت ایرانشهر را که در جهان سیاست مهمترین مرکز شرق شده بود در جهان دانش و فرهنگ به پایگاهی بالاتر از آن برساند، پایگاهی که دو قرن بعد در همین محل نصیب شهر نوساز بغداد گردید.
روزگار این شاه بدانجا نکشید تا کوشش خود را چنانکه چشم میداشت به نتیجه رساند لیکن شعله ای که افروخته بود خاموش نگردید و دانشمندان ایرانی همچنان کار خود را در نشر علم و ادب دنبال کردند و آنرا به نتایج نیکو رسانیدند با این فرق که پس از سپری شدن روزگار ساسانیان کوششهای آنان بنام اسلام و آثار فکری ایشان به زبان عربی بود
📚فرهنگ ایرانی و تاثیر آن در تمدن اسلام و عرب، محمد محمدی، برگه ۱۱
🔹نجوم و ستارهشناسی در دوره خسرو انوشیروان ساسانی [1]
✍🏻در دورهی خسرو انوشیروان، نجوم ایرانی هم مشمول نهضت علمی و فرهنگی شد و ایرانیان با نجوم هندی و یونانی آشنا شدند.
هر چند که ایرانیان از دیرباز با نجوم آشنا بودند و این آشنایی و آگاهی را در خورشید یشت، ماه یشت و تیر یشت اوستا آشکارا می توان دید.
اما خود این آشنایی میتوانست عامل مهمی برای شناخت و آشنایی بیشتر با تجربههای مردمان دیگر در زمینهی نجوم باشد.
📚خسرو انوشیروان و شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان، شهرام جلیلیان - نجم الدین گیلانی، برگه ۷ پیدیاف