irandel_channel | Unsorted

Telegram-канал irandel_channel - ایران‌دل | IranDel

3437

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

Subscribe to a channel

ایران‌دل | IranDel


🔴 همایش بین‌المللی میراثِ نجومی ایران و تبریز


سخنرانان و موضوع سخنرانی:

● دکتر حسین معصومی همدانی، دانشگاه تهران

موضوع سخنرانی: نجوم در قرن چهار هجری

● دکتر محمد باقری، دانشگاه تهران

موضوع سخنرانی: گسترش عمودی و افقی علم

● دکتر امیرمحمد گمینی، دانشگاه تهران

موضوع سخنرانی: میراثِ نجومی قطب‌الدین شیرازی در تبریز

● دکتر توفیق حیدرزاده، دانشگاه ریو ریساید کالیفرنیای آمریکا

موضوع سخنرانی: از تبریز تا ونیز


دبیر علمی همایش: دکتر سید هادی طباطبایی


■ زمان و محل همایش:
دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی
ساعت ۰۹:۳۰ تا ۱۲
تالار وحدت دانشگاه تبریز


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 روز ملّی خلیج فارس

باشگاه فوتبال فولاد خوزستان با انتشار ویدئوی زیبایی، روز ملی خلیج فارس را گرامی‌ داشت.

تیم فوتبال استقلال اهواز نیز در آگهی بازی خود با تیم فوتبال خیبر خرّم‌آباد، ضمن یادکردی از رخداد دلخراش بندرعباس، روز ملی خلیج فارس را گرامی داشت.


#اطلاع_رسانی | #فرهنگ_ملی | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 داستان آزادسازی هرمز

✍️ رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد،‌ دکترای روابط بین‌الملل

به بهانۀ روز ملی خلیج‌فارس


#توییت_خوانی

🔴 پی‌نوشت:
عکس‌نوشته‌ها از بالا به پایین و از چپ به راست مطالعه شود. (عکس‌نوشته‌ها شماره‌گذاری هم شده است.)


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

‌‌
🔴 آیین رونمایی از پوسترِ اولین جشنوارۀ موسیقی ایرانی (مکتب تبریز)


دبیر جشنواره: قادر رودکیان


زمان: چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۸

مکان:
تبریز، بزرگراه چایکنار (علامه طباطبایی)، کوچۀ پروین اعتصامی‌، خانۀ تاریخی پروین اعتصامی


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 پروتکل‌های صداوسیما کجاست؟

✍️ احسان هوشمند

پخش برنامۀ حاوی توهین به یکی از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) در شبکۀ یک صداوسیما موجب واکنش شمار زیادی از هموطنانِ سنی مذهب، شخصیت‌های فرهنگی و علمی و سیاسی شد. این نخستین باری نیست که در صداوسیمای کشور، شاهد وقوع چنین رویدادهای تحریک‌کننده‌ای در حوزۀ ادیان و مذاهب هستیم. جدای از بازتابِ گستردۀ موضوع در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی، انتقادات زیادی نیز به عملکرد دستگاه صداوسیمای رسمی کشور وارد شد. تمرکز بخش بزرگی از انتقادات هم اثراتِ مخرب ضدِّ انسجامی و وحدت‌شکنانه چنین برنامه‌هایی است که می‌تواند به تحریکِ احساسات گروهی از هموطنان از جمله سنی‌های کشور منجر شود. در این یادداشت ضمن تأکید بر پیامدهای مخرب پخش چنین برنامه‌هایی از منظری دیگر به چنین برنامه‌های فرقه‌گرایانه پرداخته می‌شود.

۱) در اینکه میان پیروان اهل سنت و اهل تشیع دربارۀ رویدادهای صدر اسلامی اختلاف‌نظر وجود دارد، تردیدی نیست. فرقه‌ها و مذاهب متنوع اسلامی هر یک روایت خود را از رویدادهای صدر اسلام بر حق می‌داند و دربارۀ صحابۀ پیامبر اسلام قضاوت‌های مختلفی بر مبنای مذاهب شکل گرفته است. در دورۀ چند صد ساله پس از وفات پیامبر اسلام اختلافات بین فرقه‌های مختلف اسلامی گاه و بی‌گاه به اشکال گوناگون حتی گاه با خشونت ظهور و بروز داشته است. در تاریخِ ایران نیز نمونه‌هایی از برخی رویدادهای تلخ و ناخوشایند در این حوزه، ثبت و ضبط است. هر چند در دورۀ پانصد سال گذشته و پس از گسترش تشیع در ایران و گرویدنِ بخش بیشتری از ایرانیان به مذهبِ شیعۀ اثنی‌عشری موضوع تفاوت‌های میان فرقه‌های اسلامی نمود بیشتری داشت. البته یک موضوع در این‌باره قابل توجه است که شخصیت‌های موجه اهل تشیع از جمله اهل‌بیتِ پیامبر (ص) نزد هموطنانِ اهل سنت نیز دارای احترام و منزلت ویژه‌ای هستند. با احتساب تحولات پس از مشروطه، نظام سیاسی حاکم در ایران بر مبنای روح مشروطه و برابری شهروندان در برابر قانون در سعی و تلاش بوده‌اند که موضوعات فرقه‌ای و مذهبی میان شیعیان و سنی‌ها به مسئله‌ای در میان شهروندانِ ایرانی مبدّل نشود. در یکی از اسناد در‌باره تدوین کتاب‌های درسی تاریخ و دروس دینی در مدارس دورۀ رضاشاه از رشید یاسمی حساسیت‌های در نظر گرفته شده در این‌باره را می‌بینیم که در عین مقیّد بودن نویسنده به روایت شیعی، اما در تلاش بوده تا با احترام از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) یاد شود و بدین ترتیب منابع درسی به زمینه‌ای بر ایجاد اختلاف میان ایرانیان مبدّل نشود.

۲) پس از وقوع انقلاب اسلامی دوگانه‌های ملّت و امّت و نیز دوگانۀ شیعه و سنی در سیاست‌های رسمی نمودهای مشهودی داشت. دوگانه‌هایی که البته حاوی پارادوکس‌های سیاسی و معرفتی در نظامِ حکمرانی کشور هم بود.
حضور محسوس نوع خاصی از تلقی‌های مذهبی در شاکلۀ برنامه‌های سیاسی و فرهنگی کشور به تدریج موجب بروز نارضایتی‌هایی نه تنها در میان برخی از هموطنانِ سنی مذهب حتی برخی از هموطنانِ شیعه مذهب را نیز فراهم کرد. به صورت مشخص نمود این تلقی‌ها ظهور علنی خود را در تولیدات هنری و تلویزیونی و حتی کتاب‌های درسی نشان داد. اتفاق روی داده در هفتۀ گذشته نخستین بار نبود که موجب آزردگی خاطر مؤمنینِ سنی مذهب را فراهم می‌ساخت. اما تندی و بی‌منطقی برنامۀ پخش شده و بازتاب فوری آن چیزی نبود که رئیس صداوسیما بتواند به سادگی از کنار آن گذر کند.

۳) اینکه سطح دریافت از مباحث تاریخی و مذهبی و حتی حکمرانی در کشور در حوزه‌های فرهنگی به چنان درجه‌ای رسیده که شخصی به خود اجازه می‌دهد به صورت علنی در شبکه‌ای پربیننده به چنین توهین‌هایی متوّسل شود و در ادامه گروهی دیگر از مسئولین پخشِ صداوسیما نیز این برنامه را به روی آنتن بُرده و حتی باکی از بازتاب‌های چنین برنامه‌ای و احتمال بروز پیامدهای مخرّب و هرج و مرج در پی آن نداشته باشند، نشان از واقعیتِ تکان‌دهنده‌ای در کشور دارد. در ایرانِ امروز اقلیتی هستند که خود را محق می‌داند تا نسبت به اعتقادات دیگر هموطنان به هر ابزاری متوسل شوند و در برابر اقدام خود و حتی پیامدهای آن هم چندان نگران نیست. آیا برای این گروه مصالح ملّی معنایی دارد؟ این افراد کجا و تحت چه شرایطی آموزش دیده‌اند؟ هستۀ مرکزی اعتقادات آنان چه نسبتی با حکمرانی یک کشور با تنوعی از ادیان و مذاهب و فرقه‌ها دارد؟ چگونه این افراد به فضاهای رسمی نفوذ کرده‌اند؟ در چه نهادهای فرهنگی و سیاسی دیگری ردّی از این دست از جریانات را می‌توان شناسایی کرد؟ پشتیبانان این افراد و جریان چه کسانی هستند؟ آیا این جریان با برنامه، اقدامات خود را سازمان می‌دهد؟


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 ایرانیانِ آذربایجانی به یاری هموطنان‌شان در بندرعباس شتافتند / صفِ اهدای خون در تبریز

ساربانا بار بگشا ز اشتران
شهر تبریزَست و کویِ گلْستان

فر فردوسی‌ست این پالیز را
شعشعهٔ عرشی‌ست این تبریز را

هر زمانی نورِ روح‌انگیزِ جان
از فراز عرش بر تبریزیان

مولانا جلال‌الدین بلخی



🔴 خبر:

در پی وقوع حادثۀ انفجار در بندرعباس، شهروندانِ نوع‌دوست و با احساس استان آذربایجان شرقی، به‌ویژه شهر تبریز، با اقدامی تحسین‌برانگیز به یاری آسیب‌دیدگان این واقعۀ تلخ برخاستند.
به گزارش خبرگزاری مهر، شهروندان تبریزی با حضور پرشور در مراکز انتقال خون، خون خود را به مجروحان این حادثه اهدا کردند تا تسکینی بر آلام آنان باشند.
اسماعیلی، مسئول روابط عمومی انتقال خون استان آذربایجان شرقی، ضمن قدردانی از این حرکت انسان‌دوستانه، از استقبال بی‌نظیر مردم خبر داد و تأکید کرد که این روند نیکوکارانه برای تأمین نیازهای درمانی مصدومان همچنان ادامه خواهد داشت.

#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

⚫️ امروز همۀ ایران، بندرعباس است...



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 نامه‌ای به رستم دستان، پهلوانِ ایران‌زمین

✍️ نفیسه کیانی (سلماسی ساکنِ تبریز)


به نام خداوندِ جان و خرد

نامه‌ای به جناب رستمِ تهمتن، جهان‌پهلوان

فرستنده: نفیسه کیانی از آذرآبادگانِ باختری، سلماس

گیرنده: جناب رستمِ دستان، جهان‌پهلوان در زابلستان

درود و آفرینِ یزدان بر رستمِ دستان! جهان‌پهلوان، پهلوانِ ایران‌زمین، تاج‌بخشِ میهن، پرورندۀ سیاوَخْش و دارندۀ رخش، کُشندۀ دشمنانِ ایران، به‌ویژه تورانیان، زنده‌کنندۀ حکمت و قدرتِ ایرانیان.

جناب رستم! غرض از نگارشِ این نامه و جسارتِ نگارندۀ کم‌ترین به محضرِ پهلوانِ یگانۀ ایران‌زمین این است که یزدانِ پاک، مقرّر فرمود در خوابم سعادتی یافتم و شما را دیدم. هیبت و جلال و شکوهِ بی‌مانندتان در خواب هم چون بیداری، باعث دلگرمی و امید بود و همچنین محرّکِ سرفرازی و افتخار و اعتماد به نفس. اجازه بدهید، بگویم و ناگفته نگذارم که همراهی با شما، راه رفتن پشت سرتان، دیدنِ شکوه بی‌مانندتان، لذّتی ژرف، حسّی بی‌نظیر و گرمایی اطمینان‌بخش به من می‌بخشید. در خوابِ سرشار از غرور و حسِّ خوب بودم. اما در خانِ دوّم بودید. تشنه و خسته. من هم تشنه بودم. پاهایم را روی شن‌های داغ می‌کشیدم. می‌دانستم مرگ، فرا رسیده است. ترسی موهوم، وجودم را احاطه کرده بود. مرگ این‌طور اتفاق می‌افتد؟ زود است برای من، مُردن آن هم در این بیابانِ خشک. سَرم را بلند کردم. نورِ خورشید، تند زد به چشم‌هایم. سرم را که می‌انداختم، پاهای شما را می‌دیدم؛ استوار، بر بیابان چون ستونی آهنین، دلم گرم شد. نورِ امید در دلم روشن شد. بی‌اختیار لبخند زدم. به خودم گفتم: تو در کنار رستمِ دستانی و از مرگ می‌هراسی؟ بگذار مرگ، تو را در کنار جهان‌پهلوان از این جهان بجهاند و چه سعادتی بالاتر از آن. خودم را تسلیم اراده و فرمانِ پروردگار کردم. ناگهان میشی را دیدم. به شما نگاه کردم، شما هم میش را دیده بودید. دنبالش رفتید. من هم به دنبال شما. مریدی بودم در راهی که شما می‌پیمودید. رسیدید به آب. نیایش کردید و سر و تَن شُستید.

از خواب پریدم. رفتم سراغ شاهنامه و شرح‌ها. میش را راهنمای ایزدی دانسته‌اند. خداوند، نگهدارِ شما بود جهان‌پهلوان؛ و شما نگاهبانِ ایران، با رخش و تیغ و ببر بیان. یادِ داستان زال و رودابه افتادم و طالع‌بینی شما. آنجا که به فرمانِ منوچهرشاه، طالعِ شما را ستاره‌شناسان می‌بینند؛ معلوم می‌شود که کارِ ایران به دستِ رستم دستان، راست خواهد شد. چه باشکوه و امیدبخش است.

خورشید‌ طلوع می‌کرد. صدای مردم و خودروها بلند می‌شد. ناگاه اندوهی در دلم، جای امید را گرفت. نگاهبانِ امروزِ ایران کیست؟ رستمِ دستانِ روزگارِ ما کجاست؟ جناب رستم! دلم خالی شد از بی‌رستمی زمانه. رستم در شاهنامه، در ذهن و زبانِ ما، زنده است اما در عمل و واقعیّت کجاست؟

جناب رستم! حالِ شما را در خانِ چهارم به یاد آوردم. دلم می‌خواست بنشینم و سازی در آغوش بگیرم و با تمام وجود بخوانم و بگِریَم و دل را صیقل دهم تا شاید نوری در آن بیفتد و راه چاره را نشانم دهد. به رسمِ شما، نیایش کردم و خوابم را نوشتم. ناگهان اولین تیغ‌های طلایی خورشید، قلبِ افسرده‌ام را شکافت. گویی خونِ تازه از آن جوشید. چون الهامی آرام‌بخش فهمیدم که رستمِ زمانه را باید در بینِ مردمِ زمانه جستجو کنم.
شما رستمِ دستانِ اساطیری، کهن‌الگوی حماسیِ ما و رستم‌های زمانه، هر کدام در جای خود، کارِ خود، به روشِ خود، رستم‌های زمانه هستند. اصلاً چرا نگویم؛ همۀ ما رستمیم، چه زن و چه مرد. همۀ ما تکّه‌هایی از شماییم، تکثیر شده، متنوّع و رنگارنگ. نقشِ شما را همۀ ما بازی می‌کنیم. قدرتِ شما در همۀ ما متکثّر شده است. هر مَرکبی، رخش است و هر سواری رستم، هر تیغی در برابرِ دشمن، تیغِ شماست و هر حفاظی، ببر بیانِ شما.

خدایا، سپاسگزارم از این نورِ آگاهی. سپاسگزارم از خوابِ پهلوان، سپاسگزارم از داشتن و توانایی خواندنِ شاهنامه. خدایا! دلم روشن شد که اَنیرانیان در برابر رستم‌های زمانه یارای ایستادگی ندارند.

جناب رستم! نیروی دفاع از ایران را از شما داریم. نسلِ ما، نیروی خود را نه تنها نخواهد کاست، بلکه با یادآوری مکرّرِ نام شما، پهلوانی‌ها و جانفشانی‌های شما، بر آن خواهد افزود. این پیمانی است نانوشته بین همۀ ایرانیان. از آغازِ تاریخ تا کنون و تا آخر دنیا.

جناب رستم! هستیم با هم، تا هستید. باز هم شما را در خوابم خواهم دید و باز برای‌تان، نامه خواهم نوشت و باز از شما نیرو خواهم گرفت.

«پایان»


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 همایش بزرگداشتِ سعدی شیرازی در دانشگاه تبریز

با حضور و سخنرانی محمود فتوحی رودمعجنی،‌ استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد

سعدی؛ واقع‌گراترین شاعر زبان فارسی



یکشنبه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۰ صبح

تالار خاقانی دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه تبریز


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎥 سخنرانی جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی دربارۀ «خودآگاهی ملّی در شعرِ سعدی»


[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 بزرگداشتِ سعدی شیرازی در شهر خوی استان آذربایجان غربی

نخستین نشست ویژه‌برنامۀ «نبض کتاب شهر» به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی و با همکاری دانشگاه پیام‌نور مرکز خوی، با عنوان «سعدیِ شعر و سخن» در سالن آمفی‌تئاتر این دانشگاه برگزار شد.

در این نشست، شهریار حسن‌زاده با موضوع «شاخصه‌های زندگی در غزلیات سعدی» و فاطمه گلوانی با محور «سعدی و نظریات روان‌شناسی» به ایراد سخن پرداختند. در ابتدای برنامه نیز معاون دانشگاه پیام‌نور مرکز خوی، ضمن خوش‌آمدگویی، بر اهمیتِ پاسداشتِ مفاخر ادبی کشور تأکید کرد.

در ادامه، جمعی از شاعران و هنرمندان شهر خوی از جمله هاشم عابدی، وحید حیاتلو، هانیه چهره‌آرا و هنرمند نونهال، سلینا بیات به اجرای برنامه‌های ادبی و هنری پرداختند⁣.



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 گفتگوی ویژۀ کلاب‌هاوسی دربارۀ بیانیۀ اعتراضِی چهره‌های دانش، فرهنگ و هنرِ ایران به تضعیف ارکانِ هویت ملی و تضعیفِ یکپارچگی ملی


همراهان فرهیخته و دغدغه‌مند

در روزگاری که واژگانِ والایی چون «هویتِ ملّی» ، «وحدت» و «ایران‌دوستی» زیر سایۀ گفتمان‌های واگرایانه و تفاسیر مشوّش از قانون و زبانِ ملّی قرار گرفته‌اند، جمعی از اندیشمندان و کنشگران مدنی، بیانیه‌ای منتشر کرده‌اند که هشداری برای بازگشت به تدبیر و انسجام است.

امّا نظر به اینکه متأسفانه معنای اصلی این بیانیه، در روزهای گذشته، با سوءبرداشت‌ها، کژتابی‌ها و روایت‌هایی نادرست مواجه شده است،  نشستی برخط در کلاب‌هاوس با حضور نویسندگان و امضاکنندگان بیانیه برگزار خواهد شد. نشستی نه فقط برای بازخوانی دقیق و روشنگری دربارۀ بیانیه، بلکه مهمتر از همه برای شنیدنِ پرسش‌های شما.

این نشست، فقط یک گفتگوی یک‌طرفه نیست، فرصتی است برای پرسیدن، به چالش کشیدن، نقد کردن و فهمیدن.

اگر پرسشی دارید، اگر ابهامی دارید، اگر می‌خواهید از زبان نویسندگان بیانیه بشنوید که دقیقاً چه گفته‌اند و چرا گفته‌اند، اینجا، جای شماست؛ آزاد، مستقیم، شفاف.


🔴 زمان:
ساعت ۲۱ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ١۴٠۴ خورشیدی


🔴 برای ورود به این اتاق گفتگوی کلاب هاوسی در تالار گروه «فرِّ ایران» (در ساعت ۲۱ روز پنج‌شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی) به «اینجا»، ضربه بزنید.


🔴 بیانیه را از «اینجا» بخوانید.

🔴 می‌توانید کارزار اینترنتی را در «تارنمای کارزار» امضا کنید.


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 سکوت وزیر کشور دربارۀ رویدادهای ارومیه؟

✍️ احسان هوشمند

ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی، محلِّ سکونتِ هم‌وطنانِ آذری و کُرد و مسیحی آسوری و ارمنی و مسلمانِ شیعه و سنی و حتی گروهی از هم‌وطنانِ یارسان است. ارومیه تنها شهر بزرگِ ایران نیست که در آن گروه‌های متنوعی از هم‌وطنان با ادیان و مذاهب و گونه‌های زبانی متنوع زندگی می‌کنند، در دیگر شهرهای بزرگ کشور چنین تجربه‌ای به درجاتی متفاوت وجود دارد. اما آنچه این شهر را متمایز می‌کند، برخی رویدادهای تاریخی مرتبط با این تنوع و نیز همجواری این شهر با مرز‌های دو کشور عراق و ترکیه و همجواری استان آذربایجان غربی با مرزهای سه کشور همسایه است. با چنین شرایطی طبیعی است که وقوع هر پدیده یا مسئله‌ای باید به جدّ مورد توجه محافل سیاسی و رسانه‌ای قرار گیرد.

به‌ویژه که در فراسوی مرزهای کشور شاهد چالش‌هایی هستیم که در صورت بی‌توجهی یا کم‌توجهی می‌تواند درون کشور را تحت تأثیر قرار دهد. در ماه گذشته، ارومیه به دلیل برگزاری دو مراسمِ جمعی و خیابانی در محافل رسانه‌ای بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. هرچند در دو پدیده‌ای که توجهات رسانه‌ای را به خود جلب کرد اتفاقی روی نداد و افزون بر برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته برای برگزاری آن، بررسی چرایی و ابعاد بروز این پدیده نیازمند بررسی دقیق‌تر منابع و اسناد و نیز بررسی‌های میدانی موضوع است.

وقوع این پدیده به‌ویژه آنچه در دوم فروردین روی داد و با برخی تحرکات افراطی تعدادی از قوم‌گرایان در حضور مقامات استانی همراه بود، منجر به واکنش‌های گسترده‌ای در میان گروهی از شخصیت‌های فرهنگی و علمی و هنری نام‌آور در سطح ملی شد و سخنگوی دولت نیز به این بیانیه واکنش نشان داد.

اما این رویدادها منجر به آن نشد که نمایندگان عالی دولت در سطح استان نسبت به موضوع به‌صورت علنی ورود پیدا کنند یا با افکار عمومی دراین‌باره سخن بگویند. این کم‌توجهی موجب شده تا به شکلی دیگر ارومیه شاهد مسائلی باشد که نگرانی‌زاست. این مسائل البته به‌صورت مزمن در سال‌های گذشته روی داده و همچنان برای آن بر مبنای قوانین و مقررات و ضوابط قانونی چاره‌اندیشی روشنی نشده است.

در آخرین مورد از این دست مسائل‌ تنی چند از اعضای شورای ارومیه خواهان برگزاری جلسات شورای شهر ارومیه به زبان رسمی کشور شدند. نمایندگان مذکور از اینکه جلسات شورا به زبانی برگزار می‌شود که آنان سررشته‌ای در آن ندارند گلایه‌مند هستند و پیش از این نارضایتی خود را دراین‌باره بیان کرده و حتی گاه بر سر موضوع نیز مباحثی در گرفته که فیلم و تصاویر آن رسانه‌ای شده است. این گروه می‌گویند با وجود زبان‌های مختلف در میان اعضای شورای شهر چرا باید جلسات شورای شهر ارومیه تنها به یکی از زبان‌های محلی برگزار شود؟ و با کدام ادلۀ قانونی جلسات شورای شهر به زبان فارسی برگزار نمی‌شود؟

بی‌توجهی استاندار و سایر مسئولان استان و فراتر از آن سکوت عجیب وزارت کشور موجب شده هرازگاهی موضوع به نارضایتی در سطح شورا و در برابر دیدگان حاضران و از جمله اصحاب رسانه منجر شود. در تازه‌ترین اتفاقات دراین‌باره یکی از نمایندگان شورای شهر ارومیه به‌صورت عمومی اعلام کرده «اگر جلسات شورای شهر ارومیه به زبان فارسی برگزار نشود وی نیز به زبان مادری خود در جلسات سخن خواهد گفت و باید مترجم برای وی به شورای شهر آورده شود».

بی‌تفاوتی مسئولان استانی دربارۀ مسائلی از این دست موجب شده موضوع به‌تدریج ابعاد تازه‌ای به خود بگیرد. ضمن آنکه مقاومت دربارۀ به‌کارگیری متوازن هم‌وطنان در ساختار اداری استان (و نه شهرستان‌ها) موجب شده این نگرانی بروز کند که در صورت استمرار بی‌توجهی مسئولان استانی به موضوع، این دست از مباحث به دشواری تازه‌ای برای استان مبدل شود. از این منظر ضروری است تا وزیر کشور هیئتی تخصصی و کارشناسی و باتجربه به استان آذربایجان غربی اعزام کند تا دربارۀ مسائل پیش‌آمده و عدم تحرک مسئولان مربوطه دراین‌باره، گزارش کارشناسی تدوین کنند. هر نوع بی‌تحرکی و بی‌توجهی به موضوع، خسارات خود را بر سرمایۀ اجتماعی در سطح استان و انسجام ملی در سطح کشور باقی خواهد گذاشت. وزیر کشور بیش از دیگر مسئولان کشوری دراین‌باره مسئول است و باید پاسخ‌گوی رویدادهای ارومیه باشد.


🔴 بُن‌مایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 غوغای سعدی

✍️ مصطفی نصیری، پژوهشگرِ تاریخ اندیشۀ سیاسی


شیخ مصلح‌الدین ️سعدی - علیه‌الرحمه - جایگاه برجسته‌ای در فرهنگ و ادب ایرانی دارد. گرچه جایگاه ادبی و فرهنگی سعدی همواره در جامعه ایرانی به صورت خاص، و در جامعه ایران بزرگ فرهنگی و جهان فارسی‌زبان به صورت عام مورد توجه بوده است، اما شوربختانه کارکرد و جایگاه سیاسی وی به همان اندازه، از نظرهای ما دور مانده بود.

اغراق نخواهد بود اگر بگویم که این شادروان دکتر جواد طباطبایی بود که نگاه ما به سعدی و حافظ و فردوسی و برخی منابع شعر و ادب فارسی را تغییر داد، و باز همو بود که نشان داد بسیاری از این منابع، که ما آن‌ها را صرفا در حوزه ادبیات می‌فهمیدیم، به طریق اولی منابع مهم سیاست‌نامه‌ای ایرانی هستند.

سعدی یکی از آن منابع سیاست‌نامه‌ای سترگ بود که شادروان دکتر طباطبایی با مفهوم "جدید در قدیم" اهمیت او را بازشناسی کرد. سعدی هرچند به صورت کلی در دوران قدیم آگاهی ملی ایرانی قرار دارد، اما در عین‌حال، او کسی است که نسبت به دیگر ابناء آن روزگار، بسیار جلوتر از دوره تاریخی خود می‌اندیشید. تاکنون می‌پنداشتیم که سعدی با خلق دو اثر معروف گلستان و بوستان، تنها معیاری برای زبان فارسی رسمی و کلاسیک ایجاد کرد و با این کار - البته بسیار سترگ - این تنها زبان "قدیم‌جدید" دنیا را، تا ورود در دوران جدید و شکل‌گیری نهاد جدید آموزش، از اختلاف گویش مرسوم و معمول در دنیای قدیم رهایی بخشید. هرچند این کار در تاریخ تحول زبان فارسی در حوزه تمدنی ایران بسیار اهمیت دارد، اما همین ارمغان در سنجه با دستاورد این کار، خود بسیار ناچیز می‌نُمایاند، زیرا از نخستین ارمغان‌های تبدیل بوستان و گلستان برای معیارِ حد فصاحت و بلاغتِ زبانِ فارسیِ کلاسیک و رسمی، این بود که این دو اثر به دو مهمترین منبع درسی در همه مکتب‌خانه‌ها در سراسر حوزه تمدنی فلات ایران برگزیده شدند. درواقع با خلق دو اثر بوستان و گلستان سعدی، تو گویی که مکتب‌خانه‌ها در سراسر این فلات پهناور، و حتی در مواردی فراتر از آن، در گستره جهان اسلام، به یک یک سیستم آموزشی روشمند و یکپارچه تبدیل شدند.

تا قبل از سعدی، مکتب‌خانه‌داران در گستره این فلات، هر کدام در کنار "نص" واحد دینی، "نص" مشترک ایرانی و فارسی در اختیار نداشته و هرکدام متناسب با سلیقه خود، کتابی و یا فرازهایی از کتاب‌هایی را به نونهالان آموزش می‌دادند، ولی نفوذ این دو اثر در جهان ایرانی و سپس در دنیای اسلامی چنان گسترده شد که در همه مکتب‌خانه‌ها و مدرسه‌های دینی، به عنوان منابع آموزشی استاندارد برگزیده شدند و با این کار زبان فارسی با گویش و املای یکسان تدریس شد. اما اهمیت این کار تنها به خود زبان فارسی برنمی‌گشت، بلکه بالاتر از آن، این فرصت برای ایرانیان دست داد تا بیش از پیش، همدیگر را با یک زبان معیارشده (چه از حیث لفظ و چه از حیث معنی و مضمون) بفهمند و بدین‌گونه - و به بیان جدید - پارادایم واحدی را ایجاد کنند. این امکان پارادایم واحد درواقع همان مضمون ملت‌شدگی در دنیای قدیم قبل از پیدایش مفهوم ملت در دنیای جدید است که بشاربن‌بُرد و فردوسی و نظامی و خاقانی و سعدی و حافظ و مولوی عطار و خیام و ....، در کنار ابن‌مقفع و فارابی و ابن‌سینا و رازی و ابوریحان و بیهقی و خواجه‌نظام و خواجه‌نصیر و ابن‌مسکویه و ابوحیان توحیدی و ابوسلیمان‌سجستانی و ابوالحسن‌عامری و جوینی و ....، از عناصر مهم آن هستند، که شادروان دکتر طباطبایی به دفعات بر آن‌ها تاکید کرده است.

اگر بخواهم یکی دیگر از ابزارهای مفهومی دکتر طباطبایی را برای بیان منظورم به کار بگیرم، توانم گفت که این آثار ادبی، تاریخی و علمی که در عین‌حال منابع سیاست‌نامه‌ای ایرانشهرانه نیز بودند - و هستند - به روند "وحدت در کثرت" ایرانی، تنظیم دیالکتیکی دادند که نتیجه غایی، رسیدن به (وحدت "وحدت در کثرت") بود. در جاهای دیگر توضیح داده‌ام که در ایران دوره اسلامی، تحولاتی رخ داد که در پیامد آن‌ها، زبان فارسی این بخت و امکان را یافت تا به زبان مشترک ایرانیان، همان اهالی ایرانشهر (اهل فُرس در اصطلاح عرب، و اهل پرس یا پغس در اصطلاح اهل فرنگ) تبدیل شود. ...



🔴 متن کاملِ یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 خودآگاهیِ ملّی در شعرِ سعدی

سخنران:
جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی



سخنرانی در شیراز، آرامگاه سعدی؛
یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 یادکردی از استاد عزیز دولت‌آبادی

✍️ آرسام محمودی (تبریزی)

دهم اردیبهشت سالروز درگذشت شادروان استاد عزیز دولت‌آبادی از ادبا و اهل معارف تبریز است. مرحوم دولت‌آبادی در سال ۱۳۰۱ [خورشیدی] در شهر تبریز به دنیا آمد. در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در تهران و تبریز به تحصیل و تحقیق پرداخت و در این زمینه، تتبعات گرانقدری از خود بر جای گذاشت. شادروان دولت‌آبادی که سال‌ها در تبریز به تدریس اشتغال داشت، از مؤسسین کتابخانۀ ملّی تبریز بود و علاوه بر ریاست بر کتابخانۀ ملّی تبریز، مدتی نیز رییس کتابخانۀ تربیت تبریز بود. اثر دو جلدی «سخنوران آذربایجان» که در سال ۲۵۳۵ [۱۳۵۵ خورشیدی] توسط دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرآبادگان (دانشگاه تبریز قبل از ۵۷) و کتاب «سرایندگان شعر پارسی در قفقاز» که در سال ۱۳۷۰ [خورشیدی] انتشار یافتند، برجسته‌ترین آثار شادروان استاد عزیز دولت‌آبادی به شمار می‌روند. مرحوم دولت‌آبادی چون پیشینیان خود در آذربایجان، همواره توجهی ویژه به زبان و ادبیات فارسی داشت. اهمیتی که ریشه در سنتِ فرهنگی و ادبی آذربایجان دارد. هرچند این موضوع به قدری بدیهی است که نیازی به پرداختن ندارد، اما دو اثر یاد شده از عزیز دولت‌آبادی مؤیّد این است که نه تنها در آذربایجان، بلکه در قفقاز (اران و شروان) نیز، زبان ادبی و فرهنگی، فارسی بوده است. در کتاب مهم «سرایندگان شعر پارسی در قفقاز» دولت‌آبادی از ۲۲۷ شاعر پارسی‌گوی اران و شروان نام برده است که در قرون گذشته به فارسی نوشته و سروده‌اند. شادروان عزیز دولت‌آبادی در دهم اردیبهشت ۱۳۸۸ [خورشیدی] در زادگاهش تبریز، از دنیا رفت و در مقبرة‌الشعرای تبریز در کنار هم‌دیاران پارسی‌گوی و پارسی‌سرای خود به خاک سپرده شد.


چون سالروز درگذشت مرحوم استاد عزیز دولت‌آبادی با سفر [مسعود] پزشکیان به باکو مصادف است، این را هم اجمالاً اضافه می‌کنم. یک مشکل پزشکیان این است که درکی از ایران ندارد. اما مشکل بزرگتر او این است که از سنتِ ادبی و فرهنگی قفقاز و حتی تبریز و آذربایجان هم فهمی ندارد. او نسبت به سنتِ سیاسی، فرهنگی و ادبی تبریز و آذربایجان مطلقاً جاهل است. این جهل البته ویژگی جدایی‌ناپذیر اصحابِ ایدئولوژی است. وگرنه باید می‌فهمید که برای خوشایندِ حکّامِ ضدِّ ایرانی باکو نباید به زبان محلّی مقصد سخن بگوید. بلکه این حکّامِ باکو هستند که در دیدار با مقامات ایرانی باید مطابق سنت ادبی و فرهنگی سرزمین خودشان، باکو و قفقاز به فارسی صحبت کنند. امیدوارم با پایان عصر یورشِ ایدئولوژی‌های ضدِّ ایرانی به ایران و بازگشت ایران و قرار گرفتنش در مسیر تاریخی و طبیعی خود، این حکّامِ باکو باشند که در دیدار با مقاماتِ ایرانی (به پیروی از سنتِ فرهنگی قفقاز) به فارسی صحبت می‌کنند.



@IranDel_Channel


💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 نگاه چریکی به سنّتِ نوروز ایرانی

✍️ حسین نوری‌نیا

نوروز نامی دیرین و آشنای خلوت و جلوت ایرانیان در درازنای قرون بلند تاریخ ایران بوده است. ایرانیان از هر گروه و قوم و تیره و ساکن در هر شهر و روستا و منطقه‌ای در دایرۀ ایران فرهنگی یا در گوشه‌گوشه دنیا، نوروز را با مشترکات و البته همراه با برخی رسوم محلّی گرامی داشته‌اند.

تفاوت در شیوه‌ها و آداب و رسوم مرتبط با نوروز با توجه به تنوع پاره‌فرهنگ‌های ایرانیان، امری طبیعی و عادی است. همان‌گونه که تفاوت‌های جغرافیایی و طبیعی، نقش تعیین‌کننده‌ای بر بخشی از وجوه فرهنگی زندگی ساکنانِ مناطق مختلف ایران داشته و موجب تفاوت‌های بسیاری بین ایرانیان نقاط گوناگون این کشور شده است، در رسوم و آداب برگزاری نوروز نیز می‌توان این تفاوت‌ها را مشاهده کرد. این تفاوت‌ها هیچ رجحانی برای یک منطقه یا شیوه‌ای از برگزاری این سنتِ دیرین ایجاد نمی‌کند؛ مانند معماری، خوراک، پوشاک و حتی چهرۀ افراد که نسبت نزدیکی با طبیعت هر منطقه دارد و برای هیچ فرد و گروهی امتیازی ایجاد نمی‌کند. انسان در ارتباط با محیط زیست خود رشد می‌کند و به نیازهای خود پاسخ می‌گوید.

اگر در شمال ایران، پشت‌بام شیب‌دار شکل می‌گیرد، در مرکز ایران سقف‌های گنبدی و بادگیرها خودنمایی می‌کنند، اما زیر این سقف‌های متفاوت با توجه به هزاران سال مناسبات عمیق اجتماعی و فرهنگی و پیوندهای نسلی و میان‌نسلی میان ساکنان آنها با تنوع تیره‌ها و اقوام، روح ایرانی در جریان است. از این نوع تفاوت‌ها را الی‌ماشاءالله می‌توان برشمرد. اما این تفاوت‌ها، به معنای تفاوتِ فرهنگی ساکنان نقاط مختلف ایران نیست که بخواهد مبنای مرزیابی‌ها و جدایی‌گزینی‌های اتنیکی قرار گیرد تا پس از آن بخواهیم با چسب ناچسب انواع نظریه‌های علوم اجتماعی و سیاسی مانند «نظریۀ چندفرهنگ‌گرایی» آنها را به یکدیگر بچسبانیم.

بلکه این تنوع، پاره‌های تنی واحد از فرهنگی دیرین و پویا هستند که از یک سو ارتباط عمیق اجزا با یکدیگر را در خود دارد و از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ اجزا با کل که در برآمدن و شکل‌گرفتن آن نقش مؤثر داشته‌اند. فرهنگِ ایرانی نیز مانند کلّی ارگانیک از تکامل درونی خودرویی و خودزایی اجزای خود قوام گرفته، استقرار و تداوم یافته است. برای همین است که ایرانیان در هر نقطه‌ای، در مواجهه با تفاوت‌های موجود در بین ساکنان نقاط گوناگون، احساس ناآشنایی و غریبگی و دوری نمی‌کنند و آداب و مناسک و رسومِ محلّی و قومی نقاط گوناگون را جزئی از وجود فرهنگی خود برمی‌شمرند و با آن همراه می‌شوند و به آن احترام می‌گذارند؛ چراکه به خوبی می‌دانند این تفاوت‌ها در کنار یکدیگر طی قرون متمادی و با داشتن خاطره ازلی مشترک که خود را در اساطیر و داستان‌ها و ادبیات و عرفان ایرانی متبلور کرده، کلِّ یگانۀ زیبایی را به نام «ایران» قوام بخشیده است.

ایران، نه‌تنها یک نام که مثلاً گفته شود صدها بار در شاهنامه به کار رفته یا در فلان سنگ‌نوشته عهد ساسانی حک شده ـ که البته بسیار مهم است ـ بلکه به عنوان یک مفهوم، یعنی آنچه در فاهمۀ نسل به نسل ایرانیان ته‌نشست شده و در دل و جان ایرانیان در پیوند بین پشتوانه‌ای دیرین که نمی‌دانیم چه زمانی بوده با آرزوهای بلند پیوند خورده و ماندگار شده است. بیهوده نیست که این بیت از نظامی گنجوی که «عالم همه تَن است و ایران دل / نیست گوینده را زین قیاس خجل» ۸۰۰ سال است چون چشمه‌ای جوشان، خودنمایی می‌کند.

تفاوتی هم ندارد که ساکن کدام نقطه از ایران باشی: مازندران و گیلان، کُردستان و آذربایجان، سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد و فارس، خوزستان و چهار‌محال و... همه و همه، دل بودن ایران را «فهم» می‌کنند. این فهم به معنای نادیده‌گرفتن تفاوت‌های ساکنان نقاط گوناگون نیست که برخی در تلاش برای برساختِ دروغین آن هستند؛ به این معناست که این عناصر متفاوت نه چون موزاییک‌هایی با هویت‌های مستقلِ نشسته کنار یکدیگر برای تشکیل یک کل، بلکه همچون تکه‌های نخ گره‌خورده بر تاروپودی خودنمایی می‌کنند که همه آنها را به هم پیوند داده و با در کنار هم نشستن، نقشی زیبا فراهم ‌آورده‌اند و معنایی واحد تولید کرده‌اند.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 دهم اردیبهشت ماه، سالگرد اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز در دوران شاه عباس بزرگ و روز ملّی خلیج فارس گرامی باد


[ در ویدئو صدای امیردریادار حبیب‌الله سیاری را می‌شنوید. ]



#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 سخنرانی دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»

[ تبریز (بنیاد پژوهشی شهریار)، آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی ]


🔴 محمود فتوحی رودمعجنی: من پروردۀ مکتبِ دستور زبان فارسی آذربایجانم

آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ساعت ۱۶ روز شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی با حضور فرهنگ‌دوستانِ تبریزی در ساختمانِ تاریخیِ بنیاد پژوهشی شهریار شهر تبریز برگزار شد. سخنران این نکوداشت، دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو» سخنرانی کردند.

در ابتدای نشست، استاد حسین مهرنگ، مدرّسِ زبان و ادبیات فارسی، ضمن خوش‌آمدگویی به دکتر محمود فتوحی رودمعجنی و سپاسگزاری بخاطر حضورشان در شهر تبریز، دقایقی دربارۀ جایگاه دانشی ایشان سخن گفتند.

سپس دکتر محمود فتوحی رودمعجنی سخنرانی خود را با اشاره‌ای به استاد حسین مهرنگ، با چند بیت از سعدی شیرازی چنین آغاز کردند:

«معلّمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت

غلامِ آن لبِ ضحّاک و چشمِ فتّانم
که کید سحر به ضحّاک و سامری آموخت

تو بت چرا به معلّم روی؟ که بتگرِ چین
به چین زلف تو آید به بتگری آموخت

هزار بلبلِ دستان‌سرایِ عاشق را
بباید از «تو» سخن گفتنِ «دری» آموخت

عرضِ درود و ارادت دارم خدمتِ همه هموطنانِ عزیزم، تبریزیانِ پر مهر، پر از صفا و اصالت و سپاسگزارم از جناب استاد مهرنگ که من را شرمنده بیان‌شان کردند. خجالت می‌کشیدم وقتی سخنانِ ایشان را [در توصیفِ خودم] می‌شنیدم و ان‌شاالله که مصداقِ آنچه گفتند، باشم و امیدوارم که باشم، البته در آینده.
من پروردۀ مکتبِ دستور [زبان فارسی] آذربایجانم. دو استاد، یکی مستقیماً و يکی غیرمستقیم بر گردنِ من، حق‌های بسیار دارند. نخست استاد [عبدالرسول] خیام‌پور رحمة الله علیه، که با [کتاب] دستور [زبان فارسی] او، نکته‌ها آموختم و همیشه کتابِ بالینی من بوده است و دو دیگر، استاد حسن انوری، که باید به احترامش، در مقابل شما برخیزم. من در دورۀ دانشجویی از مکتبِ حسن انوری، دستور [زبان] فارسی آموختم و نظمِ معلّمی.
امیدوارم در اینجا شایسته باشم که نامِ شاگردی او را بر پیشانیِ خود، می‌نویسم.»



🔴 این سخنرانی را در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»، بطور کامل از «اینجا» بشنوید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سخنرانی کوروش کمالی سروستانی، پژوهشگر و نویسندۀ آثار ادبی‌‌، دربارۀ «سعدی و فردوسی، دوروی سکۀ هویت ایرانی»

[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]

تقارن بزرگداشت سعدی و فردوسی دو شاعر بلند آوازۀ ادب فارسی در اردیبهشت ماه جلالی بهانه‌ای است که در این نشست دل‌انگیز به فردوسی و سعدی بپردازیم از اوج شکوفایی زبان جوشان فردوسی در سال‌های ۳۷۰ تا ۳۹۷ ه.ق تا زمان آفرینش آثار سعدی در سال‌های ۶۵۵ تا ۶۹۱ هـ.ق حدود سه قرن فاصله وجود دارد.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

⚫️ از آذربایجان ایران به بندرعباس ایران با نوای استاد سلیم مؤذن‌زاده اردبیلی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 وقتی به مدد هوش مصنوعی، خیال می‌کنی که اگر دیداری بین حکیم فردوسی و یعقوب لیث صفاری ممکن می‌شد، چه گفتگویی بین‌شان شکل می‌گرفت...


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 شاهنامه از منظر استاد محمّدعلی اسلامی ندوشن

پنجم اردیبهشت‌ماه، سالگرد درگذشت استاد محمدعلی اسلامی ندوشن


#یادها | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 مستندِ "نسل‌کشی ارامنه توسط امپراطوری عثمانی و پیدایش تفکر پانتُرکیسم"


🔴 انتشار یک مستند به معنی تاییدِ محتوای آن نیست و صرفاً بازتاب‌دهنده‌ی دیدگاهِ سازنده‌ی آن مُستند است.



🔴 #مستند را می توانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 نشستِ بزرگداشتِ سعدی شیرازی، در تبریز، کهن‌شهرِ ایران

سعدی:
آموزگار و جادوگر نحو


سخنران:
محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد



زمان:
شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶

محلِّ نشست:
تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، بنیاد پژوهشی شهریار



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سخنرانی استاد علی‌اصغر دادبه، دربارۀ «نگاه سعدی به ایران»

[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]


ایران در آثار سعدی اگرچه با تکرار این نام قید نشده، اما ویژگی‌های این سرزمین پیوسته در نظر و گفته‌های او وجود داشته است. بطور مثال هنگامی که در نظامیۀ بغداد مشغول تحصیل بوده در ابیات مختلف از برپایی آیینی ایرانی یاد می‌کند؛ یعنی نوروز.
خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز
که برکند دل مرد مسافر از وطنش

سعدی هر گاه از کشور و وطن و ویژگی‌های آن یاد می‌کند، در واقع با صدایی بلند، نامِ ایران را ذکر می‌کند.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 استاد حسن انوری، در شب زبان و ادب فارسی:
فارسی مهمترین عنصر فرهنگ ایران‌زمین است


حسن انوری، استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم شب زبان و ادب فارسی گفت: اگر فارسی نبود رابطۀ "اقوام مختلف ایران‌زمین" ناممکن می‌شد و این مهمترین عنصر فرهنگ ایران‌زمین موجب ارتباط و پیوستگی اقوام گوناگون است.


[ یک‌شنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی ]



🔴 گزارش این نشست را از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بخوانید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 گوشه‌ای از قدرتِ ارتشِ ایران

ناخدا هوشنگ صمدی اردبیلی
شرح می‌دهد


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 روز بزرگداشت سعدی و ادب فارسی و اندیشیدن ایرانی

سخنران:
سید جواد طباطبایی تبریزی،‌ فیلسوف سیاسی ایران


یکم اردیبهشت ۱۳۹۵ خورشیدی، در بنیاد سعدی شیراز


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 سعدی و‌ دریافت‌های سهل و ممتنع

✍️
سهند ایرانمهر

تاریخ را می‌خوانیم و بنا به آن قول مشهور: « ز تاریخ می‌آموزیم که از تاریخ نیاموخته‌ایم». «ویل دورانت» در مقدمه « تاریخ تمدن» می‌گوید: «در طبیعت، تنها انسان است که آن چیزی که باید باشد، نیست». جماد ‌و نبات و حیوان در طبیعت همه همانند که باید باشند.حیوان که در حد و‌اندازه درک خود، عاقبت کار را می‌بیند، از تکرار کاری که به زیانش باشد، رویگردان است. حیوان اگر حس کند، کاری به تباهی‌اش می‌انجامد، از آن اجتناب می‌کند اما انسان است که با محاسبات غلط، حد و توان خود را نمی‌شناسد و بجای افزایش عقلانی توان خویش و پایبندی به ملزومات یک هدف پنجه در پنجه چالش‌هایی می‌اندازد که خود را برای آن آماده نکرده است:

ای روبهک چرا ننشینی به جای خویش
با شیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش

حواله کردن دلیل شکست و ناکامی به دشمن و بدخواه، ویژگی چنین انسان‌هایی است اما آنچه خودِ رفتار و افکار اینان بر سرشان می‌آورد، دشمن نمی‌آورد و آنکه سیلی بر گردن‌شان می‌نوازد، ستمکاری خودشان است نه دیگران چنانکه گردن دزد، پیش از شحنه؛ به دست خود، زده خواهد شد:

دشمن به دشمن آن نپسندد که بی‌خرد
با نفس خود کند به مراد و هوای خویش
از دست دیگران چه شکایت کند کسی؟
سیلی به دست خویش زند بر قفای خویش
دزد از جفای شحنه چه فریاد می‌کند
گو گردنت نمی‌زند الا جفای خویش

برای آدمیان یا قدرتمندان یا جامعه‌ای که چنین رفتار می‌کند نه تاریخ، نه علم، نه عبرت - که آفتاب و روشنایی‌های طی طریق زندگی هستند - هیچ‌کدام راهگشا نیست. کوری اینان با بینایی‌شان تفاوتی ندارد و عاقبت چنان بی‌اعتنا به شواهد و دلایل و استدلال‌ها می‌شوند که جز تماشای افتادنشان در چاهی که خود کنده‌اند، چاره‌ای نیست، روایت تاریخ از اینان برای نسل‌های دیگر این است:
ظالمان به چاهی افتادند که خود حفر کردند، مراقب باشید که خود، چاه خویش را حفر نکنید:

گر هر دو دیده هیچ نبیند به اتفاق
بهتر ز دیده‌ای که نبیند خطای خویش
چاه است و راه و دیدهٔ بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیشِ پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراه می‌رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
با دیگران بگوی که ظالم به چَه فتاد
تا چاه دیگران نکنند از برای خویش

« سعدی»


🔴 روز بزرگداشت سعدی شیرین‌سخن

توضیح ویدیو:
یکی دوستی را که زمانها ندیده بود گفت: کجایی که مشتاق بوده‌ام؟
گفت: مشتاقی به که ملولی.

دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند

متن:
گلستان سعدی، باب پنجم «در عشق و جوانی»
آواز: استاد محمدرضا شجریان
کنسرت بزرگداشت سعدی سال ۱۳۸۶ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…
Subscribe to a channel