irandel_channel | Unsorted

Telegram-канал irandel_channel - ایران‌دل | IranDel

3437

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

Subscribe to a channel

ایران‌دل | IranDel


🔴 شبی که پرچم ایران دوباره بر فراز باکو افراشته شد

✍ حجت یحیی‌پور، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان

در پی انقلاب فوریه ۱۹۱۷ میلادی سراسر متصرفات روسیه تزاری غرق در آشوب و ناامنی شد. در این میان قفقاز جنوبی که تا پیش از آن نیز میدان هماوردی نیروها بود، به صحنۀ ظهور و سقوط دولت‌های خودخوانده و جنگ‌های خونین داخلی و لشکرکشی دولت‌های خارجی تبدیل شد.
از دلخراش‌ترین جلوه‌های این نابسامانی، کشتار گستردۀ مسلمانان و مسیحیان باکو در مارس ۱۹۱۸ میلادی بود که در جریان آن رویداد، طی چندین روز کشتارِ بی‌رحمانه، هزاران تن از مردم بی‌گناه به خاک و خون کشیده شدند. در همین هنگام بود که گروهی از ماجراجویان قفقازی - در اندیشۀ آن که طرحی تازه و تُرکانه در اندازند - در شهر گنجه جمهوری جعلی و برساخته‌ای برپا کردند و خواهان حمایت تُرکان جوان و حرکت ستون‌های نظامی تُرکان به سوی باکو شدند. در این زمان حکومت کمونیستی به رهبری استپان شاهومیان در باکو زمام امور را در اختیار داشت و به دشواری در برابر ارتش تُرکان ایستادگی می‌کرد. به زودی مخالفان ضمن کودتایی شاهومیان و یارانش را دستگیر نموده و باکو را در اختیار گرفتند و از ارتش انگلستان که در ایران مستقر بود در خواست کمک کردند.
کمی بعد ارتش انگلستان از طریق دریای کاسپین خود را به باکو رساند و جنگ تمام عیار با سپاه تُرکان ادامه یافت. ارتش انگلستان و متحدان محلی‌اش هرچند در ابتدا پیروزی‌های چشمگیری به دست آوردند اما سرانجام جبهه‌های نبرد را یکی پس از دیگری به تُرکان واگذاشته و به پشت دروازه‌های باکو عقب نشستند و حتی از مسیر دریا آمادۀ تخلیۀ شهر شدند.
در چنین شرایطی فرماندهان نظامی روس برای خروج از بن‌بست و جلوگیری از نابودی باکو و کشتار گستردۀ مردم توسط تُرکان، چارۀ کار را در واگذاری باکو به ایران دیدند. در سیزده سپتامبر ۱۹۱۸ میلادی محمد ساعد مراغه‌ای، کنسول ایران در باکو، به ستاد ارتش دعوت شد و روس‌ها ضمن تعارفات و بیان انتظارات خود، اختیار و ادارۀ شهر باکو را به او سپردند. ساعد مراغه‌ای در بیان خاطرات خود از آن شب می‌نویسد: «ژنرال روسی در خاتمه افزود، از این ساعت اختیار شهر بادکوبه با شماست و این شما هستید که می‌توانید هرطور مصلحت بدانید تا ورود قوای عثمانی به شهر، آن را اداره کنید و ما هم الساعه مرکز فرماندهی را تَرک و سوار کشتی می‌شویم و می‌رویم و برای اینکه شما را به رسمیت بشناسند به تمام جبهه‌های جنگ فرمان صادر نمودیم دستورات شما را از هر حیث اطاعت نمایند و به طور خلاصه شما را به عنوان زمامدار شهر بادکوبه بشناسند».
به این ترتیب باکو پس از یک سده دوباره در آغوش ایران آرام گرفت. ساعد مراغه‌ای در نخستین اقدام فرمان داد پرچم ایران را به سرعت بر فراز ساختمان‌های مهم دولتی و شهری به اهتزاز در آورند و اتباع ایرانی در آن پناه بگیرند. به زودی محل کنسولگری ایران در باکو به ستاد فرماندهی ارتش تبدیل شد و ساعد مراغه‌ای دستوراتی برای حفظ شهر صادر کرد. ساعد صبح روز چهارده سپتامبر سوار بر خودرویی مزین به پرچم ایران به سوی جبهه‌های نبرد حرکت کرد و خود را به مرکز فرماندهی کل لشکر عثمانی رساند و برای تسلیم مسالمت‌آمیز شهر به گفتگو پرداخت.
هرچند در روزگار تاریک و بلازدۀ قاجاری، دولت ایران هرگز توانی برای نقش‌آفرینی در رویدادهای مهم قفقاز نداشت و این تصمیمِ روس‌ها تنها برای مدیریت روند تسلیم باکو به بیگانه‌ای دیگر بود، اما واگذاری نمادین باکو به دولت ایران و افراشته شدن دوبارۀ پرچم ایران بر فراز ساختمان‌های دولتی در سال ۱۹۱۸ میلادی یادآور این حقیقت است که شاید بتوان با زور و ستم و گاهی نیرنگ و فریب فرزندی را از خانواده دور کرد، اما فرزند در ناگوارترین روزگار سرانجام به آغوش پدر و مادر بازخواهد گشت.

بُن‌مایه:
محمد ساعد مراغه‌ای، خاطرات سیاسی محمد ساعد مراغه‌ای، به کوشش باقر عاقلی، تهران: نامک، ۱۳۷۳،صفحات ۴۷ تا ۵۳.


🔴 پی‌نوشت:
تصویر مربوط به صفحۀ نخست روزنامۀ «زنگان امروز»، شمارۀ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ خورشیدی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار می‌کنند:

«کلاس‌های شاهنامه‌خوانی»


آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی


زمان:
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰

جایگاه:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 «اسطورۀ عالیخانی»

✍️ مهدی تدینی

در طول دو دهۀ اخیر یک نام از گمنامی محض به اوج شهرت و اعتبار رسید... چه نامی؟ علینقی عالیخانی.

عالیخانی در رسانه‌های اصلاح‌طلبان به قهرمان و معمار توسعۀ ایران بدل شد. عالیخانی تبدیل شد به اسطوره‌ای که توسعۀ صنعتی ایران همه‌ش به دفتر کار او می‌رسید.

برای اینکه توضیح دهم این افسانه‌ای که از عالیخانی ساخته‌ند چقدر گمراه‌کننده‌ست و چه اهدافی در اصل داره، و از این مهمتر، برای اینکه نشون بدم اصلاً این اسطوره واقعیت نداره، لازمه گفتاری طولانی انجام بدم و مسئله رو مفصل شرح بدم.

اما بذارید اصل قضیه رو اینجا مختصراً بنویسم:

عالیخانی یک اسم رمزه برای بازنگری در دوران پهلوی، بدون اینکه لازم باشه همزمان در نقش و تصویر محمدرضاشاه هم بازنگری صورت بگیره. در واقع مشکل از اینجا پیش اومد که دیگه نمی‌شد توسعۀ ایران در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی رو انکار کرد. از طرفی وقتی شاه عامل همۀ نارسایی‌ها معرفی شده بود، اگر الان از توسعۀ اون دوران صحبت می‌شد، یعنی باید در نقش شاه هم بازنگری صورت می‌گرفت.

در اینجا عالیخانی ناگهان مثل اسم رمز کشف شد! چطوری؟ اینطوری که می‌شد همۀ توسعه رو به عالیخانی و درایت شخصی او (و نه به هیچ کس دیگه، و نه به کلیت حاکمیت) نسبت داد. یعنی الان کس دیگه‌ای عامل توسعۀ ایران معرفی می‌شد ــ لازم هم نبود از شاه نامی برده شود. تازه! یک امتیاز دیگه هم کشف کردند! گفتند اگر عالیخانی موفق نشد، تقصیر شاه بود! بنابراین، پکیجِ توجیهیِ کاملی ایجاد شد: چرا ایران توسعه پیدا کرد؟ چون عالیخانی در رأس امور بود؛ چی شد که همه چی خوب پیش نرفت؟ چون شاه نذاشت عالیخانی(ها) کار کنند.

صفر تا صد این روایت افسانه‌ست؛ راستِ کار رسانه‌های اصلاح‌طلب تا مجبور به بازنگری تاریخی نشن؛ منتها در عین حال یه پدیدۀ موهوم و نامشخصی به اسم «تکنوکراسی» رو هم اختراع کنند تا بگن با «تکنوکراسی» می‌شه کشور رو جلو بود. نمایندگان این تکنوکراسی چه کسانی‌اند؟ اینکه دیگه سوال نداره! خودشون دیگه! نتیجه‌گیریِ سیاسی چی بود؟ این بود: پس آقای جمهوری اسلامی ما تکنوکراتیم! اجازه بدید همه چی رو مثل عالیخانی می‌سازیم! عنان امور رو بده دست ما، ببین چه گلی می‌کاریم!

عالیخانی پس از انقلاب مصاحبه‌های زیادی کرد. عالیخانیِ واقعی رو باید در مصاحبه با تاریخ شفاهی هاروارد پیدا کنید ــ که در دهۀ شصت انجام داده. اونجا هنوز فروتنی رو کامل کنار نگذاشته و دچار خودبزرگ‌بینی نشده. در همون مصاحبۀ هاروارد می‌شه فهمید عالیخانی تا روز آخر سکانداری‌ش از حمایت صددرصدی شاه برخوردار بود. اصلاً اومدن عالیخانی به دولت، موندنش در دولت‌های عَلم، منصور و هویدا با فشار و اصرار شاه بود، موفقیت‌هاش هم همگی با حمایت مطلق شاه محقق شده بود ــ این چیزیه که خود عالیخانی به صراحت بیان می‌کنه.

مشکل عالیخانی این بود که وزارت دلش رو زده بود، دچار تکبر شده بود و دیگه وزرات رو برای خودش کم می‌دونست (از عوارض موفقیت در سنین جوانی!). به همین دلیل دولت هویدا دیگه براش تنگ بود و به دلیل اختلافاتی که با اعضای دولت هویدا داشت، خودش از دولت رفت ــ و البته شاه او رو در بهترین جای ممکن منصوب کرد: ریاست دانشگاه تهران که اون زمان یکی از سکوهای پرتاب به نخست‌وزیری بود.

بقیۀ ماجرا، قبل و بعدش، بماند... مسئله خیلی مفصل‌تر از این حرفاست. اما اگر قرار باشه در مورد عالیخانی ایرادی از شاه بگیریم، این نیست که چرا از عالیخانی حمایت نکرد یا چرا در کارش دخالت کرد، بلکه اینه که چرا این‌همه از چنین فردی حمایت کرد؟! عالیخانی در اون سن پایین و با اون سطح تجربه شایستۀ وزارت نبود! با چند سال کار در ساواک و یکی دو سال کار پاره‌وقت در اتاق بازرگانی و سازمان برنامه کسی شایستۀ وزارت نمی‌شه ــ و البته شاه احتمالاً تصورش این بود که این جوانِ بلندپرواز و جویای نام سیاست‌های مطلوب خود او رو پیاده می‌کنه ــ و این جوان چنین هم کرد!


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 نسل‌کُشی از نوع دیگر

✍ حکمت‌الله ملاصالحی،‌ استاد دانشگاه تهران

تجاوز و تعرّض و تخریب گسترده و افسارگسیختۀ محوطه‌های باستانی و غارت آثار این یا آن تپه و تل و مکان باستانی و بناها و بافت‌های تاریخیِ ملت‌ها نیز نوعی نسل‌کشی‌ست. نسل‌کشی از نوع دیگر است و زدن تیشه به ریشۀ ملت‌های تاریخی و افکندن درختِ تناورِ میراثِ تاریخ و فرهنگ آن‌ها، گاه با دست‌های خیانت و تعرض فرزندانِ خفته و خواب‌گرفته و خواب‌گرد همان ملت، همان سرزمین، همان جامعه؛ معضلی که دهه‌هاست جامعۀ ایرانی ما با آن دست درگریبان است و دست و پنجه می‌فشارد. مجلسیانش خفته و دولتیانش در خواب و قضائیان و غزائیانش شریکان دزد و رفیقان قافله و غافله!

« کُنارصندلِ جیرف» در استان کهن و فرهنگ‌خیزِ کرمانِ تاریخ و فرهنگ و تمدن ما، تنها و یگانه محوطۀ باستانی نیست که آثارش دهه‌هاست در معرض تجاوز و تعرض و تخریب و غارت و تاراج بوده است. چه بسا اگر همت و هوشمندی و تدبیر سرکار معزز خانم دکتر حمیده چوبک نبود و راه جراحی‌های حاذقانه استاد مسلم باستان‌شناسی مهین ما، آقای دکتر یوسف مجید‌زاده عزیز را در یکی از زخم‌خورده و آسیب‌دیده و غنی و مهم و کلیدی‌ترین محوطه‌های باستانی هموار نکرده بود؛ حتی غباری هم از محوطۀ باستانی و تپه کنارصندل جیرفت، باندهای تبهکار و قاچاقچیان حرفه‌ای به‌جای نگذاشته بودند و به‌جای نمانده بود.

متوقف کردن نابخردانه کاوش‌های آقای دکتر مجید‌زاده خیانتی بود بس عظیم و پیامدش بس خسارتبار و بس سنگین و سهمگین و جبران‌ناپذیر که اینک شاهدش هستیم. همت آقای دکتر منصور سید سجادی، باستان‌شناس کارآزموده و توانای مهین ما که گام در میانه میدان نهاده و طومار درهم پیچیده کاوش‌ها را بار دیگر با دستان توانایشان گشوده‌اند؛ بی‌تردید بدون پشتیبانی همه‌سویه و بدون کوتاه کردن دست‌های خیانت و خباثت باندهای تبهکار و قاچاقچی‌های حرفه‌ای که کارگزاران نهادهای رسمی پشت‌پرده هستند و در امنیت کامل موزه‌های خصوصی بنیاد می‌نهند و از ناموس میراث مُلک و ملت خراج می‌ستانند و در بازار مکارۀ سود و سودا میراث‌فروشی می‌کنند و میراث تاریخ و فرهنگ میهن را ارزان به بیگانه می‌فروشند؛ دست‌یابی به نتایج مطلوب بسیار دشوار و چه بسا ناشدنی‌ست.

دیروز امام جمعۀ تعطیل اصفهان خطبۀ برچیدن و «فتوای» تخریب بناها و بافت‌های یک جهان تاریخ و فرهنگ غنی «اصفهانشهر» تاریخ و فرهنگ و تمدن مُلک و ملت و میهن ما را در گوش باندهای تبهکار برج‌ساز می‌خواند و می‌داد، و اینک بار دیگر کُنارصندل و تعرض و تخریب و غارت آثار یکی از کلیدی و مهم و ستبرترین حلقه‌ها از زنجیره جامعه‌ها و کانون جمعیت‌های شهری حوزۀ هلیل‌رود! تاریخ دیرینه و دیرپای ملت ما. و این‌ها در سکوت سکانداران میراث تاریخ و فرهنگ کشور!

تیشه به ریشۀ تاریخ و فرهنگ ملت‌ها زدن و تجاوز و تعرض و تخریب و نابود کردن میراث تاریخ و فرهنگ ملت‌ها نیز نوعی قتل عام و نسل‌کشی‌ست. قتل عام و نسل‌کشی که جان ملت‌ها را نشانه گرفته است. از درون می‌خشکاندنشان. کنار صندل و شوش و ازبکی در روزگاران گذشته تپه و تل و محوطه و لایه باستانی نبوده‌اند. تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان زندۀ مردمانی بوده‌اند که جامعه و جهان ایرانی ما را پی‌افکنده و بنیاد نهاده‌اند. جامعه و جهان ملتی که در ذیل مفهوم ایران و ملت ایران می‌شناسیمش؛ می‌توانیم با یک جهان مواریث مشترک، سرگذشت مشترک، تاریخ مشترک، مواریث فرهنگی و مدنی و معنوی مشترک و در یک کلام مصادیق مشترک تعریفش کنیم. هربار با دستی پر به بازخوانی فرایش بخوانیم. به بازخوانی فرایش بخوانیم و بیاموزیم. بیاموزیم تاریخ اکنون ما، جامعه و جهان اکنون ما، پیامد کدام گذشته و رخدادها و تحولاتی‌ست که از سرگذرانده‌ایم؟ بیاموزیم اینک در کجای تاریخ ایستاده‌ایم؟ بیاموزیم و بدانیم و بشناسیم و بفهمیم ایرانی بودن محمل چه معنایی‌ست؟ ایران چگونه اقلیم و عالمی‌ست؟ در کجای تاریخ ایستاده است؟

آن‌ها که مواریث مُلک و ملت ما را نشانه گرفته‌اند؛ محوطه‌های باستانی کشور را تخریب و تسطیح می‌کنند؛ به بناها و بافت‌های تاریخی آسیب می‌رسانند و یا به هر بهانه‌ای تخریب می‌کنند، تردید نداشته باشید از دشمن‌ترینان مُلک و ملت هستند و دست به ارتکاب خیانتی زده‌اند که بخشودنی نیستند.
ایران و ایرانی بودن آسان به‌کف نیامده است که آسان از کف برود.

گمان نمی‌برم تاریخ مردمان هیچ سرزمین دیگری آنگونه که تاریخ و فرهنگ دیرپای جامعه و جهان ایرانی ما، درازآهنگ، خونبار و حادثه‌خیز به‌سر شده باشد. رومیان خون‌های بسیار در یونان ریختند، لیکن رومیان از مغول‌ها خون‌ریزتر نبودند. راه‌های فراز آمدن بر مهاجمان و متجاوزان و دشمنانی که در میانۀ آوردگاه رویاروی تو صف آراسته‌اند، همیشه دشوار نیست. کار، هنگامی دشوار می‌شود و عرصه بر تو تنگ می‌آید که دشمن در خانه است و خودی‌ست و از پشت به تو خنجر و نیشتر می‌زند.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 روایتِ یک دستبُردِ ناشیانه

پنجه به خالی زده‌‌اید!

✍️ نیما عظیمی

گویا برخی‌ها گرایش شدیدی به رسواشدن دارند، وگرنه برای هر عقل سلیمی قابل حدس و تشخیص است که برملا کردنِ شگردهای عوام‌فریبانۀ آن‌ها هرگز کار دشواری نیست.

دیروز ویدئویی تدوین و تقطیع شده از بخشی از دقایق نشستِ بنیادپژوهشی شهریار (۱٠ خرداد ۱۴٠۴) به دستم رسید که مصداق بارزی از رذالتِ عریانِ صاحب و سازنده‌ی آن است.

در این کلیپ مجهول، ریخت‌هایی گوناگون از سانسور، تقطیع، جعل، دروغ، تحریف و دستبردهای مکرر و فرار از حقیقت موج می‌زند! این دستبُردِ خنده‌دار اگر در ذکر نامش اشتباه نکنم، از سوی بقالْ‌نامی صورت گرفته؛ بقال، حرکتی بسیار ساده‌لوحانه و عوام‌فریبانه انجام داده است.

بقالِ کم‌هوش و کم‌فروش که ظاهراً مخاطب خود را احمق فرض کرده است با دستکاریِ دقایقِ پرسش و پاسخ‌ها و تحریف درون‌مایۀ اصلی و همچنین سانسورِ جملات استاد مهرنگ، به خیال خودش کاری کرده کارستان!

بقال فیلمی از یک مردِ ساده‌لوح و جوگیر را گذاشته که در آن نشست، پرسش‌هایی پانترک‌مآبانه را از استادان دارد.

البته لازم به ذکر است که آن مرد ساده‌لوحِ پانترک‌مآب، با بی‌ادبیِ محض، وسط سخنانِ استاد مهرنگ پرید. مردِ ساده‌لوح هرچند که غیرمتمدنانه و ناگهانی به صحنه ورود کرد، اما در آغاز سخنش، مصرعِ «چو ایران نباشد تن من مباد» را با صدایی بلند خواند؛ اما بقال در کلیپ تدوین و تقطیع‌شدۀ خود، آن شعرخوانی را سانسور کرده تا مبادا مخاطبانی را که احتمالا نفهم فرض کرده، نتواند مجاب کند.

بقال همچنین جملۀ محترمانۀ استاد مهرنگ به آن مرد ساده‌لوح و غیرمتمدن را نیز سانسور کرده است. استاد مهرنگ وسط ژانگولربازی‌های آن مرد، خیلی مؤدبانه فرمود: «پرسش خودت را بنویس تا پاسخ دهیم» (روال نشست). بقال در ادامۀ شعبده‌بازی‌هایش، این جملۀ کلیدی استاد مهرنگ را نیز سانسور کرده است، تامبادا مخاطبانی را که احتمالا بی‌سواد و بی‌شعور فرض‌شان کرده، نتواند مجاب کند.

به هر روی، آن مرد آمد و رفت؛ و حضار در آغاز برای آن مصرع تشویقش کردند و در پایان با خنده‌ای بر سخنان و ادعاهای پوچش بدرقه‌اش کردند. بقال اما این ابزارِ ساده‌لوح را برای چیدمان شگردهای عوام‌فریبانۀ خود لازم داشت.

پیش از ورود به بخش دیگر این یادداشت، لازم به ذکر است که به عنوان نگارندۀ این سطور، از آغاز تا پایانِ آن نشستِ پربار حاضر بودم.
اما بقال دقایق و مباحثی از فیلم آن نشست را طبقِ امیال قلبی و اغراض روحی و اهداف شخصی خود، بسیار ظریف اما ناشیانه به هم چسبانده و خواسته ربط دهد که اصلاً ارتباطی به هم ندارند!

توضیح این‌که: آن مردِ ساده‌لوح در دقیقۀ ۶۷ از نشست ("۱۴/'۱/۶) وارد صحنه شد و پرسشی بسیار سطح پایین به سبک پانترک‌ها مربوط به زبان‌شناسی مطرح کرد. اما بقال در آن فیلمِ ساختگی خودش در جعلی آشکار با درجِ نوشتاری روی فیلمش تلاش دارد ذهن مخاطب ساده‌لوح را منحرف کرده و جملاتِ پانترک‌پسندِ مرد ساده‌لوح را اشاره و پاسخی به جملاتِ حسن انوری در مورد زبان آذری عنوان کرده و به خورد مخاطبانش بدهد! و بلافاصله جملاتی از استاد حسین مهرنگ را به پایان سخنان آن مرد چسبانده که نه تنها به لحاظ زمانی هیچ همخوانی‌ای با هم ندارند، بلکه آن پاسخ، پاسخِ استاد مهرنگ به یکی از دیگر حاضران در نشست بود، نه به آن مرد ساده‌لوح!

توضیح این که: حرفهای آن مرد در دقیقۀ ۶۹ ("۱/٠۸/٠۸) به پایان رسید؛ و آن پاسخ استاد مهرنگ به یکی از دیگرحاضران با موضوعی کاملاً متفاوت، در دقیقه ۸۱ ("۱/۲۱/۲٠) داده شده است. اما بقال مثلاً خواسته زرنگی کند! و فاصله‌ای نزدیک به ۱۲ دقیقه را قطع کرده و معلوم نیست کجا پنهان کرده!

به هر روی، نامِ این نشستِ پربار «دیدارِ ماه» بود؛ و باری دیگر، به سوی ماه پریدن، حسرت و خیالِ خامِ کوته قامتانی شد که همیشه در تقلای به روی خاک کشیدنِ ماه، «پنجه به خالی» زده‌اند!

کوتاه‌سخن این‌که ما در فرهنگ گُهربارِ ایرانی - پارسی خود، زبانزدِ «مشت نمونۀ خروار است» را داریم که بیان می‌کند اندازۀ اندکی از هرچیز، روشن‌گرِ چگونگی و ویژگیِ تمام آن چیز است. بنابراین وقت ما بسیار باارزش‌تر از آن است که بخواهیم به تک‌تک لاطائلات این فرد پاسخ بنویسیم؛ تشت رسوایی این فرد مدتهاست از بام افتاده است.

از همین تک موردی که - صرفاً به احترامِ استاد حسین مهرنگ‌ - به آن پرداختیم، باید پیِ به پرشمار رفتار و گفتارِ نادرست و پوشالیِ دیگری ببریم که آلوده به همین دست از دست‌بُردهای کثیف شده‌اند.

پاینده ایران


🔴 پی‌نوشت:
فیلم کامل/اصلی نشست، پیوستِ یادداشت، شده است.

پاسخ دکتر چنگیز مولایی را از «اینجا» ببینید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 همایش ملّی آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران

بزرگداشت میرزا محبعلی‌خان ناظم‌الملک مرندی یکانلو

محورهای همایش:
۱) پنج دهه تلاش دیپلماتیک میرزا محبعلی‌خان برای حفظ تمامیّت ارضی ایران در مرزهای غربی و شرقی
۲) خاندان و تبار میرزا محبعلی‌خان
۳) نقد و بررسی آثار میرزا محبعلی‌خان
۴) تاریخ‌شناسی مرز و دیپلماسی
۵) دیپلمات‌های ایران دورهٔ قاجار، نظریه‌پردازی در عرصهٔ سیاست خارجی و حقوق بین‌الملل
۶) دولت قاجار و مسئلهٔ تمامیّت ارضی ایران و نقش دیپلمات‌های آذربایجانی وزرات امور خارجه ایران
۷) تحدید حدود مرزهای ایران و عثمانی از میرزا جعفرخان مشیرالدوله تبریزی تا میرزا محبعلی‌خان ناظم‌الملک مرندی
۸) نقد و بررسی معاهدات ایران و عثمانی از صفویه تا قاجاریه
۹) جایگاه اسناد در مطالعات مرزی در دورهٔ قاجاریه
۱۰) آذربایجانی‌های استانبول و پاسداشت هویّت ایرانی

ارسال چکیدهٔ مقالات: تا ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
ارسال اصل مقالات: تا ۱ شهریور ۱۴۰۴

نشانی دبیرخانه:
mirasmaktoob.com/hamayeshha

M.yekanloo@mirasmaktoob.com

تلفن: ۶۶۴۹۰۶۱۲-۰۲۱
دورنگار: ۶۶۴۰۶۲۵۸-۰۲۱

۲۳ و ۲۴ مهر ۱۴۰۴
دانشگاه تبریز


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 پاسخِ «چنگیز مولایی»، استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تبریز و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی به شبهه‌افکنی قوم‌گرایان و پانترکان دربارۀ جایگاه تاریخیِ زبان ملی فارسی


[ بنیاد پژوهشی شهریار تبریز
دهم خرداد ماه ۱۴٠۴ خورشیدی ]


● چنگیز مولایی (زادۀ مشگین‌شهر استان اردبیل):

زبان فارسی، هیچ تضاد و تقابلی با هیچ زبان رایج در ایران ندارد و به قوم خاصی تعلق ندارد.

زبان فارسی حاصل و دستاورد تمام، "اقوام ایرانی‌" است.

عده‌ای گاهی نمی‌توانند به مسئله‌ای پاسخ دهند، بنابراین، بلافاصله آن را متوجه یکی از سلسله‌ها می‌کنند.
اگر به تاریخ نگاه کنیم، مسائل و اختلافات قومیتی را در دورۀ رضاشاه، همسایگان ایران به وجود آورده‌اند! همان همسایه بود که برای ما فتنۀ آذربایجان را به وجود آورد. بعدها هم که هیچ طَرفی - از فتنه انداختن و تفرقه انداختن بین ملت ایران - نبست، شروع کرد به ایجاد تقابل و تفرقۀ زبانی و دَم زدن از زبان مادری و از این قبیل مسائل!

برای اینکه از این نفاق‌ها به دور باشیم، بهتر است که هویت و ملیّت خودمان را بشناسیم.

زبان فارسی، زبان مشترک همۀ ما ایرانیان است.



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

📷 استاد حسن انوری در مجاورتِ فرِّ کیانی در سفر به تبریزِ باشکوه


۱۴۰۴/۰۳/۱۰


پژوهندهٔ نامهٔ باستان
که از پهلوانان زند داستان
...
به گیتی نبودش کسی دُشمنا
مگر بدکُنش ریمن‌آهرمَنا

(شاهنامه فردوسی - داستان گیومرت)


فرتورنگار: جمشید نیازی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 سخنرانی استاد حسن انوری؛
در آئین بزرگداشت خود در بنیاد پژوهشی شهریار تبریز

[ تاریخ سخنرانی: ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ خورشیدی ]


حسن‌ انوری، (زادهٔ ۱۰ اسفند ۱۳۱۲ خورشیدی در تکاب) استاد برجستۀ زبان و ادبیات فارسی و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی:

- من جهان را با زبانِ تُرکی [آذربایجانی] شناخته‌ام / لالایی‌های مادرم به زبان تُرکی [آذربایجانی] در کودکی، هنوز در گوشم طنین‌انداز است / متل‌های تُرکی [آذربایجانی] که در ۵ - ۶ سالگی یاد گرفته‌ام در خاطرم خلجان می‌کند

- سرنوشت چنان بود که معلم و مؤلفِ زبان فارسی باشم؛ به مدت بیش از ۶۰ سال، زبان و ادبیات فارسی را در مقاطع مختلف تحصیلی، تدریس کرده‌ام

- در کنار کتاب‌های درسی مدرسه، اولین کتاب غیردرسی که نوشته‌ام دربارۀ آذربایجان بود. آذربایجان - یا به تلفظ پهلوی، آتورپاتکان - در زمانِ ساسانیان یکی از مراکز عمدۀ دینی بود. پادشاهانِ ساسانی از تیسفون با پای پیاده برای زیارتِ آتشکدۀ آذرگُشسب به آذربایجان می‌آمدند. همانطور که شاه عباس صفوی با پای پیاده، به زیارتِ مشهد می‌رفت.

- محلّی که امروزه در جوار شهر تکاب [استان آذربایجان‌غربی] به تخت سلیمان معروف است، همان آتشکدۀ آذرگشسب است

- در اثر ممارست به زبان فارسی - چه تدریس آن و چه تألیف کتاب‌های درسی و غیردرسی و چه تأليفِ فرهنگ فارسی - زبان فارسی را زبانی شایا و سزاوار یافتم

- ما ایرانیان از جهاتِ مختلف باید به زبان فارسی اهمیت دهیم؛ یکی این‌که زبانی‌ست که "اقوام مختلف ایرانی" را بهم نزدیک می‌کند؛ وسیله تفهیم و تفاهم و تخاطبِ "اقوام مختلف ایرانی" است. یک بلوچ با یک گیلگی، یک آذربایجانی با یک کُردستانی به زبان فارسی سخن می‌گویند. این در واقع، هویتِ قومِ ایرانی را نشان می‌دهد

- زبان فارسی یکی از زبان‌های مهمِ جهان است. در این زبان، آثاری بوجود آمده که در جهان، یگانه‌ست. شما چند زبان می‌شناسید که در آنها آثاری چون شاهنامه، آثار مولوی، کلیات سعدی و دیوان حافظ بوجود آمده باشد؟ از بین شش‌هزار زبانی که می‌گویند در جهان وجود دارد، تعداد چنین زبان‌هایی [با غنای ادبی] به بیست زبان هم نمی‌رسد. از این جهت نیز زبان فارسی، زبانی‌ست که در دنیا، یگانگی و بارزیت منحصربفرد دارد و ما [ایرانی‌ها] بابد به این زبان، افتخار کنیم

- من خوشحالم که توانسته‌ام، فرهنگِ زبانِ فارسی (فرهنگ بزرگ سخن - هشت جلدی) را در عصر حاضر بنویسم

- به پیشنهاد مدیر انتشارات سخن، فرهنگ‌هایی برای زبان فارسی نوشتم و آنها را به ملت ایران و روح ایران تقدیم کنم.



■ بُن‌مایۀ پوشۀ شنیداری:
درگاه مجلۀ سفینۀ تبریز


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 دیدار ماه (۱)

بنیاد پژوهشی شهریار تبریز
با همکاری
مجموعۀ فرهنگی هنگام برگزار می‌کند:

دیدار با
دکتر
حسن انوری
دکتر توفیق هاشم‌پور سبحانی
دکتر محمدرضا نصیری


● زمان:
شنبه دهم خرداد ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۹

● مکان:
تبریز،‌ خیابان ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، مجموعۀ فرهنگی هنگام، تالار هنگام


■ شرکت برای علاقمندان آزاد و رایگان است.



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎥 آبراهه‌های دیده نشدۀ زیرزمینی سازه‌های آبی شوشتر در استان خوزستان

در جشنِ خردادگان (جشن آب، ششمین روز خرداد ماه - روزِ خُرداد از ماه خرداد) آبراهه‌هاى دست‌كَندِ زيرزمينى و غيرقابلِ بازديدِ سازه‌هاى آبى شوشتر را با قدمت هزاران سال - كه نمايانگر هنر باستانى ايرانيان در بهره‌بردارى از آب هستند، - به نظاره بنشينيم.

اين آبراهه‌ها توسط انسان و با كمک ابزار اوليه به نيتِ حركت درآوردن آسياب‌هاى آبىِ حدِّ فاصلِ بخشِ فوقانى و رود گرگر كَنده شده‌اند و در معرضِ ديدِ عموم قرار ندارند.

جشن خردادگان به پاسداشتِ آب و آبادانى در ششمين روز از ماه خرداد برگزار مى‌شود.

در آموزه‌هاى زرتشتی، به شادمانى دل و پاكيزگى تن در اين روز تأكيد مى‌شود و از مردم خواسته مى‌شود كه گيتى را با چشم نيكو بنگرند، سپاسگزار اهورامزدا باشند و آب را كه سرچشمۀ آبادانى است، همواره پاک نگه دارند.


■ ویدئو از خشایار لهراسبی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 در حاشیۀ اعدام عاملِ حمله به سفارتِ باکو

✍️ احسان هوشمند

سحرگاه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی حکم اعدام یاسین حسین‌زاده، عامل حملۀ مسلحانۀ هفتم بهمن ۱۴۰۱ خورشیدی به سفارتِ جمهوری باکو اجرا شد. سخنگوی وزارت امور خارجۀ باکو در‌این‌باره گزارش داد که روند اعدام توسط «دو کارمند سفارت ما و یک وکیل منصوب‌شده توسط "جمهوری آذربایجان" در طول محاکمه مشاهده شد».

پس از وقوع حادثه، اگر‌چه باکو این حمله را اقدامی تروریستی خواند، اما مسئولان سیاسی و قضائی کشور تأکید کردند‌ این فرد با انگیزۀ شخصی و خانوادگی به سفارتِ جمهوری باکو در تهران حمله کرده است. حملۀ مرگبار حسین‌زاده به سفارتِ باکو در تهران منجر به کشته‌شدن مسئولِ امنیتی سفارت و زخمی‌شدن دو نفر دیگر از کارکنان سفارت شد. به دنبال این رویداد، روابط تهران و باکو به‌شدت تحت تأثیر قرار گرفت.

دو روز پس از حمله به سفارت باکو در تهران، این کشور اقدام به بستن سفارت خود در تهران کرد و کارکنان سفارت و خانواده‌هایشان تهران را ترک کردند. پس از اتمام دورۀ سفیر ایران در باکو، این کشور از پذیرفتنِ سفیر پیشنهادی سر باز زد و در نتیجه در ‌سال گذشته نیز سفارتِ ایران در باکو بدون حضور سفیر بود.

۱- عامل حمله به سفارتِ باکو در تهران به اشد مجازات رسید. تهران در این دورۀ سه‌ساله تلاش کرد‌ ثابت کند که حمله به سفارت سازمان‌یافته نبود و در نهایت هم حکم اعدامِ عاملِ حمله به سفارت اجرا شد و به این ترتیب، یکی از عواملِ ایجاد مسئله بین تهران و باکو،‌ بر‌طرف شد. دولت جمهوری باکو ضمن پیگیری اجرای حکم اعدام حسین‌زاده، اینک خرسندی خود را از اجرای این حکم اعلام کرده است.

۲- در دو سال و چند ماه گذشته، اطلاع‌رسانی شفاف، روشن، جامع و کاملی دربارۀ انگیزه‌های عامل حمله به سفارت باکو در تهران در اختیار افکار عمومی قرار داده نشد. اگر عاملِ حمله به سفارت مدعی بود ‌همسر وی در سفارت نگهداری می‌شد، آیا این موضوع صحت داشت یا خیر؟ اینکه همسر عاملِ حمله به سفارت بدون اجازۀ همسر از ایران خارج شده نیز مشخص نشد که درست است یا خیر؟ و اگر همسرِ نام‌برده، بدون مدارک قانونی از ایران خارج شده‌، آیا مشخص شد که نقش سفارتِ جمهوری باکو در خروج غیرقانونی او از ایران چه بوده است؟ ‌اگر سفارتِ باکو در تهران نقشی داشته آیا این اقدام غیر‌قانونی مورد اعتراض ایران قرار گرفته است یا خیر؟

همچنین برخی گزارش‌ها حاکی از سوابق قوم‌گرایی عامل حمله به سفارت و نیز وابستگان او است. برخی رسانه‌های خارجی مدعی هستند در نتیجۀ هک یکی از سایت‌های مراکز مهم دولتی ایران، به اسنادی دست یافته‌اند که نشان می‌دهد عامل حمله به سفارت پیش از این در باکو حضور داشته و دوره‌ای نیز در باکو به تحصیل اشتغال داشته‌ و در باکو با یکی از شهروندان این کشور ازدواج کرده است. بنا بر این گزارش، عامل حمله به سفارت در دورۀ حضور در این کشور با سرویس اطلاعاتی جمهوری باکو نیز در ارتباط بوده و پس از بازگشت به ایران نیز در همین زمینه مورد بازخواست قرار گرفته است. همچنین در ‌گزارش منتشرشده آمده است که همسر فراری حسین‌زاده در باکو دارای بستگانی در مشاغلِ حساس در دستگاه امنیتی‌ بوده است. اگر چنین گزارشی صحیح باشد، متأسفانه مسئولانِ ایرانی پرونده به‌صورت رسمی و شفاف اطلاعات زیادی دربارۀ انگیزه‌های عامل حمله به سفارت و ابعاد موضوع تاکنون منتشر نکرده‌اند.

۳- یکی از پرونده‌های حساسِ مرتبط با مناسبات ایران و جمهوری باکو در دو سال گذشته با اعدامِ عاملِ حمله به سفارتِ باکو به نتیجه رسید، اما همچنان موارد چالش‌برانگیز دیگری بر مناسبات دو کشور، سایه افکنده است. افزون بر ارتباط گستردۀ این کشور با تل‌آویو و حملات سازمان‌یافته رسانه‌های این کشور به ایران، همچنان ادعای نابخردانه علیه تمامیت ارضی ایران و محتوای الحاق‌گرایانه و ضدِّ ایرانی منابع آموزشی و درسی در دوره‌های مختلف آموزش و پرورش عمومی و آموزش‌ عالی این کشور که با بی‌تفاوتی نسبی مسئولان ایرانی روبه‌رو بوده، از‌جمله مسائلی است که در افکار عمومی ایرانیان با حساسیتِ فراوان مورد توجه قرار دارد. اگر طرف ایرانی با تاریخ چند‌هزار‌ساله و اسناد صریح و روشن مبنی بر تجزیۀ ایران در جریان جنگ‌های ایران و روس در قرن نوزدهم چنین می‌کرد، گفته می‌شد که کشور در پی رؤیای بازگشت به دورانِ باشکوه و تاریخی خود است، اما جعل تاریخ و تاریخ‌سازی توسط مسئولانِ کشوری که عمر ظهورشان در جغرافیای سیاسی جهان، تنها سه دهه است و اینکه چنین بی‌محابا در متونِ رسمی تاریخ‌سازی کنند و جعلیات تاریخی را به‌عنوان حقایقِ تاریخی به روح و روان نسل جدید منتقل کنند، خود پرسش مهمی است که به‌طور مستقل باید بررسی شود.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 شکوه ایران و ایران‌دوستی در ترانه‌ای با آوای یک بانوی ایرانی قشقایی


خواننده: سویل نجفی
تنظیم‌کنندۀ آهنگ: احسان جعفری
ترانه‌سرا: منصور شامحمدی



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 روزنامۀ «زنگان امروز»،‌ شمارۀ سوم خرداد ماه ۱۴۰۴ خورشیدی


عشق‌بازی با بوی خرّمشهر در ارومیه

(به قلمِ نیما عظیمی)

ایستاده بر مدارِ ایران‌اندیشی

( یادداشتی در بزرگداشتِ استاد حمید احمدی به قلمِ بهزاد عطارزاده )



روزنامۀ زنگان امروز، روزنامۀ فرهنگی و مردمیِ صبحِ استانِ زنجان


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر
خرم‌شهر، نام دیگر ایران‌شهر

روایت تیمسار دریادار داریوش ضرغامی
فرمانده تکاوران دریایی در جنگ و فرمانده مدافع خرمشهر، از جان‌فشانی‌های همرزمان میهن‌پرستش

از آرش‌های زمان:

من آرش‌ها دیدم آقا! مهناوی صفری در شلمچه، به تنهایی در سنگر خود، آنقدر مقاومت می‌کند که پیاده‌نظام عراق نمی‌تواند حریفش بشود. با تانک می‌زنندش.


از خلیج فارس:
آنهایی که فکر می‌کنند بر روی خلیج فارس اسم دیگری بگذارند، [باید بدانند] بچه‌های ما در خلیج فارس دفن هستند. می‌خواهید از خلیج فارس دست برداریم؟ امکان ندارد. تاریخ ایران را بخوانند!


او سالها در خوزستان جنگید و تا پایان عمر در اندیشه خرمشهر بود. خرمشهر را شهر خود می‌دانست و خرمشهریان را همشهری:

همشهری‌های خرمشهری ما، وقتی از [خیابان] چهل‌متری رد می‌شوید، یاد مزینانی و شعبانی [تکاوران خرمشهر] باشید. ...


ضرغامی سرانجام، اندکی پس سخنرانی خود در خرمشهر، در ۹ دی ۱۳۹۷ در اثر سکته قلبی درگذشت.

آخرین وصیت سرباز میهن این بود:
شما را به خدا می‌سپارم، ایران را به این جوانان می‌سپارم. ما نگه داشتیم، تحویل اینها دادیم. باید ایران ما را حفظ بکنند.



@NPPERSIA

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 در حاشیۀ سفر غیررسمی آقای پزشکیان به ارومیه

✍️ احسان هوشمند

در این روزها که کشور در شرایط حساسی قرار دارد و افزون بر چالشهای سهمناک اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و محیط‌زیستی در عرصۀ بین‌المللی نیز کشور درگیر مذاکرات حساسی با آمریکا است و در نتیجه برآیند این شرایط حساس موجب التهاب روزافزون در سطح ملی شده است، بیش از هر زمان دیگری حکمرانی کشور نیازمند تدبیر،‌ عقلانیت، مصلحت‌سنجی، دوراندیشی و ملی‌اندیشی و در نظر گرفتن مصالح جمعی و منافع ملی است. هر نوع اقدامی که در این شرایط حساس بتواند انسجام کشور یا بخشهایی از کشور را تحت‌تأثیر خود قرار دهد یا حتی بر نگرانیهای موجود بیافزاید نه تنها در خدمت منافع ملی نیست بلکه می‌تواند پیامدهای اعتمادسوز یا فرسایش سرمایۀ اجتماعی را به دنبال داشته باشد و حتی به نتایج پیش‌بینی ناشده‌ای نیز منجر شود. این مهم به ویژه دربارۀ برخی مناطق کشور بیش از هر زمان دیگر مهم است که دولت و حاکمیت در برنامه‌ها، اقدامات و رویکردهای خود بیش از پیش باید مراقب باشد که به عاملی برای تحت‌تأثیر قرار دادن انسجام و همگرایی مبدل نشود.
آذربایجان غربی یکی از راهبردی‌ترین استانهای کشور است که در ۲ دهۀ گذشته شاهد رویدادهای حساسیت برانگیزی در حوزه‌های هویتی بوده است. البته این نکته قابل توجه است که در تاریخ معاصر در این استان وقوع برخی رویدادهای حساس و گاه تنش‌آلود موجب شده تا رقابتهای محلی پیچیده‌ای شکل گیرد. ورود جیلوهای آسوری به ایران در سالهای نخستین سدۀ مسیحی پیش و شورشها و هرج‌ومرج‌های ناشی از آنکه به دلیل دخالت عثمانی و روسیه تزاری به قحطی و خونریزی گسترده در این منطقه انجامید. اشغال شمال ایران توسط شوروی سابق و سپس هرج‌ومرج عشایری سالهای نخست دهۀ ۲۰ خورشیدی در ارومیه و پس از آن تشکیل فرقۀ دمکرات آذربایجان و جمهوری مهاباد طبق دستورالعمل استالین رهبر شوروی سابق و با کمک عوامل وابستۀ داخلی و نیز حملات گروهی از اهالی به آسوریها به بهانۀ حمایت و همراهی آسوریها با فرقۀ دمکرات آذربایجان و پیشه‌وری و نیز رویدادهای غم‌انگیز سالهای نخست انقلاب در این منطقه که به‌جان باختن شمار قابل توجهی از هموطنان منجر شد گوشه‌ای از تجارب این بخش از ایران ما است. حضور شخص آقای پزشکیان در سالهای نخست پس از انقلاب در مهاباد و همراهی وی با تشکیل و سازماندهی گروهی از جوانان مهابادی برای مواجهه با این شرایط دشوار نیز گویای تجارب وی در این‌باره است. در دهه‌های بعد به ویژه پس از دورۀ اصلاحات فعال شدن برخی تحرکات افراطی قومگرایانه به ویژه در زیر چتر برخی نهادهای حاکمیتی و دولتی و عمومی بر حساسیتهای سیاسی افزود. رویدادهای چند سال اخیر شورای شهر ارومیه و مقاومت برخی اعضای افراطی در برابر برگزاری جلسات به زبان تمدنی، تاریخی و رسمی کشور و ایجاد بگومگوهای عجیب متعاقب آن و در نهایت رویدادهای روز دوم نوروز امسال همگی گواهی بر حساسیتهای پیچیدۀ این استان است که بعید است از دید مسئولان امر و دستگاههای ذیربط سیاسی و مشاوران دولت دور مانده باشد. در چنین شرایط اعلام سفر غیررسمی آقای پزشکیان به ارومیه می‌توانست فرصتی برای حل‌وفصل ریشه‌ای این چالش و مسائل باشد تا توزان به فضای استان باز گردد. آنهم در شرایطی که تعدادی از مسئولان سیاسی و امنیتی عالی استان به محض انتصاب و آغاز به کار از سمتهای خود استعفا داده و ساختار اداری استان دچار بحران کم سابقه‌ای شد. اما بر خلاف انتظار نه تنها اتفاقات روی داده امیدبخش نبود بلکه انتشار عکسها و تصاویری از دیدار برخی چهره‌های افراطی قومگرا با آقای پزشکیان بازتاب بسیار منفی و گسترده‌ای در سطح استان و منطقه برجای گذارد. مشخص نیست نقش مشاوران دولت و نهادهای ذیربط در تنظیم برنامه‌های سفر آقای پزشکیان به‌ویژه در میان حساسیتهای موجود در ارومیه چیست و این بخش از نهادهای دولتی که با بودجۀ کشور وظیفۀ سامان‌دهی به برنامه‌های دولت را دارند به چه کاری مشغول هستند؟ اما دلیل این دیدارها هر چه باشد کمکی به بهبود اوضاع در این استان راهبردی نمی‌کند و بر پیچیدگیهای موجود اضافه می‌کند. پیش از این نیز مشفقانه نسبت به نوع تعامل مقامات ارشد اجرایی متذکر حساسیتهای پیش‌روی شده و گمان بر این بود این دست از تذکرهای مشفقانه و دلسوزانه منشأ اثری است. اما گویی چنین نیست و مشاوران دولتی از حساسیتهای موجود بی‌خبرند یا اینکه اهداف دیگری را در این دست از برنامه‌ها تعقیب می‌کنند. اهدافی که ابعاد ان برای نویسنده این یادداشت و بخش بزرگی از افکار عمومی کماکان ناپیدا و مبهم است. اما افکار عمومی به خوبی آگاه است که افزون بر افراطیهای داخلی برخی رقبای منطقه‌ای ایران نیز آماده‌اند تا از این شرایط به نفع خود استفاده نمایند و بر مسائل قومی بیافزایند. آیا برای مواجهه با این وضعیت در میانه این همه ابرچالش و چالش پیچیده نباید تدبیری اندیشید؟

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 سبلانِ باشکوه ما


قبلهٔ ابدال قلهٔ سبلان دان
کو زِ شرف، کعبه‌وار، قطبِ کمال است

کعبه بُود سبزپوش، او زِ چه پوشد
جامهٔ احرامیان که کعبهٔ حال است

خاقانی شروانی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 «کورتکس مغزی و توسعه‌نیافتگی!»

✍️ احمد بستانی، عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی

به‌تازگی سخنان تأسف‌آوری از محسن رنانی شنیدم درباره مقایسهٔ اندازهٔ ضخامت کورتکس مغزی ایرانیان و اروپایی‌ها و تبیین توسعه‌نیافتگی ایرانیان بر اساس این معیار.

به‌راستی برای من شگفتی‌آور بود که هنوز کسانی هستند که بر مبنای تئوری‌های قرن نوزدهمی مسئلهٔ توسعه را تبیین می‌کنند. سخنان رنانی شباهتی غریب دارد با آن چیزی که به نژادپرستی زیستی یا راسیسم بیولوژیک مشهور است، یعنی توضیح تکامل ذهنی و فرهنگی گروه‌های قومی و نژادی بر اساس ویژگی‌های زیست‌شناسانه مثل اندازهٔ مغز و حجم جمجمه و مانند آن. راسیسم بیولوژیک حتی در بین دانشمندان نازی هم مخالفانی جدی داشت؛ چون بر برداشتی سطحی و خطی از زیست‌شناسی تکاملی و انواع دیگری از شبه‌علم مبتنی بود.

عجیب‌تر این‌که چنین سخنان مضحکی از دهان یک «متخصص» توسعه صادر می‌شود. هرکس دو واحد درسی دربارهٔ توسعه گذرانده باشد می‌داند توسعه‌نیافتگی اصلاً بحثی مربوط به ویژگی‌های فردی نیست که بتوان با توسل به مثلاً زیست‌شناسی، ژنتیک، علوم شناختی و روان‌شناسی آن را توضیح داد. مسئلهٔ توسعه (که خود این مفهوم امروزه دچار تحول جدی شده است و رویکردهای خطی به آن تا حد زیادی مورد تردید جدی قرار گرفته‌اند) مبتنی بر مجموعه‌ای از فاکتورهای تاریخی، سیاسی، جغرافیایی، و بین‌المللی است که از قضا بخش مهمی از آن‌ها ساختاری و ناظر به تحولات کلان‌اند و نه اراده‌ها و تصمیم‌گیری‌های فردی شهروندان.

وانگهی، افکار و گفتمان‌های سیاسی بر اساس مفید و مؤثر بودنشان برای خیر جمعی اهمیت دارند نه لزوماً انطباقشان بر حقیقت‌های علمی و انتزاعی. این درسی است که از فیلسوف سیاسی بزرگی چون هانا آرنت (و بسیاری اندیشمندان بزرگ دیگر) آموخته‌ایم. به بیان دیگر، حتی بر فرض اینکه «علمی‌بودن» یک گزاره را بپذیریم، باید پیوند و ارتباط آن با خیر جمعی و نقش آن را در ایجاد تحولی سازنده در حوزهٔ سیاسی و اجتماعی بسنجیم و سپس آن را بر زبان جاری کنیم.

بر این اساس، باید از این دوست «متخصص» توسعه پرسید ایراد این سخنان چه فایده‌ای برای خیر عمومی دارد؟ آیا هدف از بیان چنین سخنان غیرسازنده‌ای تحقیر مردم ایران و منحرف‌ساختن اذهان عمومی از مسببان واقعی توسعه‌نیافتگی ایران نیست؟


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 اجرای علی قمصری در آرامگاه حکیم فردوسی توسی


کجا خفته‌ای، ای بلند آفتاب
ز جا خیز و برفرقِ گردون بتاب

تو در جام‌جمشید کردی شراب
تو بر تختِ کاووس بستی عقاب

تهمتن نمک‌خوارِ خوانِ تو بود
به هر هفت‌خوان، میهمانِ تو بود

اگر کاوه ز آهن یکی توده بود
جهانش به سوهانِ خود سوده بود

تو آب ابد دادی آن نام را
زدودی از او زنگِ ایام را

تویی دودمانِ هنر را پدر
به تو باز گردد نژاد هنر

حسین مسرور


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 بزرگداشت ایران‌دوستی از خطۀ آذربایجان

✍️ اکبر ایرانی، مدیر مؤسسۀ پژوهشی «میراث مکتوب»

وقتی کتاب ملاحظات و محاکمات میرزا محبعلی‌خان ناظم‌الملک مرندی یکانلو، تصحیح نصرالله صالحی را خواندم، با مردی عاشق ایران، شجاع و وطن‌پرست مواجه شدم که برای دفاع از تمامیت ارضی کشورش، با تسلط به دانش تاریخ و جغرافیا و با قدرت و اعتماد به نفس بالا، در کمیسیون لوایح تحدید حدود غربی ایران، در مقابل گروه حقوقی حاکمان عثمانی می‌ایستد و از رقیب نمی‌اندیشد، مذاکره می‌کند و حقانیت ایران را ثابت می‌کند، به‌طوری‌که در برخی نقاط مرزی تا ۵۰ کیلومتر به مساحت سرزمین خاک پاک ایران می‌افزاید. امیرکبیر که خود اسطورۀ آزادمردی ایران است، او را ستایش می‌کند تا جایی که بعدها برخی او را «امیرکبیر ثانی» نام می‌برند. خطۀ آذربایجان شیرمردانی چون میرزا محبعلی‌خان ناظم‌الملک را در دامن خود پرورش داده است. وقتی کتاب حقوق ملل ترجمۀ یکانلو را با مقدمۀ استاد محمدعلی موحد منتشر کردیم، بیشتر با شخصیت او آشنا شدم. به پیشنهاد دکتر نصرالله صالحی، پژوهشگر کوشا و عثمانی‌پژوه فاضل، و با همکاری مرکز مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه، پیش‌همایش بزرگداشت این غیورمرد آذربایجانی با ده سخنرانی در آن مرکز برگزار شد. سپس کتاب روزنامۀ مأموریت اسلامبول به کوشش دکتر صالحی تصحیح و آمادۀ نشر گردید و زمینۀ برپایی همایش ملی بزرگداشت یکانلو با مشارکت مراکز متعدد دولتی و غیردولتی در نیمۀ دوم مهرماه فراهم شد.‌

مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب مفتخر است که پیشگام این همایش بوده است. قرار است در آغاز این همایش، از سه کتاب ناظم‌الملک رونمایی شود. احتمالأ حدود ۳۰ سخنران از سراسر کشور شرکت خواهند کرد و سیمای تبریز به حضور تاریخ‌پژوهانِ معاصر کشور، مزیّن می‌شود و به قولِ کمال خجندی که در این شهر آرمیده، بار دیگر تبریز با حضور قدرشناسانِ خدماتِ ناظم‌الملک، راحت جان خواهد شد.

تبریز مرا راحت جان خواهد بود
پیوسته مرا ورد زبان خواهد بود

بزرگداشت میرزا محبعلی‌خان گامی است برای پاسداشت یکی از دیپلمات‌های عهد قاجار که با استناد به منابع تاریخی، اسناد آرشیو عثمانی و مذاکرات منطقی و نفس‌گیر، بار دیگر وجب به وجب خاک ایران، تعیین و تثبیت شد و از غصب و تجزیه رهید. امروز ایران به غیور مردانی چون ناظم‌الملک مرندی یکانلو سخت نیازمند است.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴‌ چرخش ایدئولوژیک حزب دموکرات کردستان ایران؟

✍️ احسان هوشمند

درست سه ماه پیش و ۳۴ سال پس از فروپاشی کشور سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی سابق، رهبر پ‌ک‌ک، عبدالله اوجالان اعلام کرد که سازمان کارگران کُردستان ترکیه که بنیان خود را بر سوسیالیسمِ واقع‌گرا گذاشته بود، دچار بُن‌بستِ نظری و تئوریک شده و بر این اساس‌، انحلال و خلع سلاح سازمان مذکور را اعلام کرد. اوجالان گفت سازمان کارگران کُردستان ترکیه که از نظر تئوری، برنامه، استراتژی و تاکتیک، به شدت تحت تأثیر تئوری واقع‌گرای سوسیالیستی قرار داشت، اینک دچار بحران معنا و تکرار مفرط شده است. به این ترتیب اوجالان با تأکید بر بُن‌بست نظری و تئوریکِ سازمانی که رهبری آن را بر عهده داشت، خلع سلاح و انحلال سازمان پ‌ک‌ک را اعلام کرد. این مهم‌ترین چرخش نظری و سیاسی عبدالله اوجالان در پی چهار دهه، شورش مسلحانه و پس از کشته‌شدن ده‌ها هزار نفر از نیروهای نظامی ترکیه و اعضای پ‌ک‌ک و شهروندان عادی است. جدای از نتیجۀ احتمالی پیام اوجالان و اینکه آیا پ‌ک‌ک در نهایت خلع سلاح و منحل می‌شود یا خیر، این نکته بسیار مهم است که اوجالان هرچند دیرهنگام، اما بالاخره بن‌بست نظری مبارزۀ مسلحانه و سیاسی بر مبنای سوسیالیسم را پذیرفت.

این تنها سازمان کارگران کُردستان ترکیه نبود که بنیان ایدئولوژیک خود را‌ روی سوسیالیسم بنا کرده بود بلکه سازمان‌های مشابه در عراق و حتی ایران نیز سوسیالیسم را اساس ایدئولوژیک سازمانی خود قرار داده بودند. اتحادیۀ میهنی کسردستان عراق به رهبری جلال طالبانی که خود متشکل از چند سازمان کوچک‌تر بود نیز اساس ساختار خود را بر ‌ ایدئولوژی مارکسیستی استوار کرده بود. حزب دموکرات کُردستان ایران و سازمان کومله زحمتکشان نیز دو سازمان مسلّحِ ایرانی هستند که بنیان مرام خود را بر اساس سوسیالیسم و مارکسیسم قرار دادند و هر یک به درجاتی تحت‌تأثیر سوسیالیسم قرار داشتند. هرچند این سازمان‌ها با شعبه‌های مختلف در دورۀ ۳۴ ساله پس از فروپاشی شوروی سوسیالیستی سابق هیچ‌گاه به بازنگری و بازبینی تجارب نظامی و سیاسی و رویکرد ایدئولوژیک و نیز پیامدهای این تجارب خود نپرداختند و همچنان در چارچوب ایدئولوژی چپ به فعالیت خود ادامه دادند! حتی در دوره‌ای که حزب مادر یعنی حزب کمونیست شوروی سابق از هم پاشید! اما در هفته گذشته در پی بالاگرفتن بحث دربارۀ انحلال پ‌ک‌ک، خالد عزیزی، سخنگوی حزب دموکرات کردستان ایران در یک گفت‌وگوی تلویزیونی اعلام کرد که حزب دموکرات کُردستان ایران هویت ایدئولوژیک به خود نگرفته است. او در ادامه گفت تجربۀ کمونیسم و سوسیالیسم و چپ در دنیا، ضررهای زیادی در پی داشت و همه کشورهایی که آن را تجربه کردند، عقب افتادند.

او در ادامه با اشاره به نفوذ ایدئولوژی چپ در میان احزاب کُردی در عراق، ترکیه، سوریه و ایران گفت نفوذ ایدئولوژی چپ ما را از دنیای دموکراسی دور کرد. هرچند خالد عزیزی دربارۀ این بخش اخیر از سخنان خود و ابعاد آن توضیح زیادی ارائه نکرد. سخنان خالد عزیزی در مخالفت با نفوذ ایدئولوژی چپ و کمونیستی و سوسیالیستی در میان سازمان‌ها و احزاب کُردی منطقه موجب واکنش‌های تند تعداد زیادی از اعضای گروه‌های چپ و مارکسیست کُردی و دیگران شد. اما تمام این انتقادات علیه خالد عزیزی حاوی دفاع علنی یا در لفافه از ایدئولوژی مارکسیستی و سوسیالیستی در میان سازمان‌های کُردی بود.

۱- خالد عزیزی ضمن مخالفت با نفوذ ایدئولوژی چپ در میان احزاب رقیب در کُردستان ایران، اشاره می‌کند که سازمان متبوع او یعنی حزب دموکرات کردستان ایران از ایراد مبراست و حزب دموکرات هویت ایدئولوژیک به خود نگرفته است. این ادعا با واقعیات تاریخی سازگار نیست. به عنوان نمونه حزب دموکرات کُردستان تحت دبیرکلی عبدالرحمن قاسملو در نشریۀ کُردستان در سال ۱۳۵۴ [خورشیدی] با انتقاد از روش همین حزب در دورۀ احمد توفیق، دبیرکل پیشین حزب دموکرات کُردستان ایران که موجب اخراج قاسملو از حزب شده بود، ادعا کرد: حزب در دورۀ احمد توفیق از خط مشی مترقیانه منحرف و رهبران اصلی حزب از راه اصلی و صحیح حزب منحرف شده و در منجلاب ناسیونالیسم غلتیده بودند و آرمان نهایی حزب تحت رهبری عبدالرحمن قاسملو را ساختن جامعۀ عادلانه سوسیالیستی در کُردستان اعلام کرد.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


دو یار زیرک و از باده کهن دو مَنی
فراغتی و کتابی و گوشه چمنی

من این مقام به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پی‌ام افتند هر دَم انجمنی

هر آن که کُنج قناعت به گنجِ دنیا داد
فروخت، یوسف مصری به کمترین ثمنی

بیا که رونق این کارخانه کم نشود
به زهد همچو تویی یا به فسقِ همچو منی

ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن
در این چمن که گلی بوده است یا سمنی

ببین در آینه جام، نقش بندی غیب
که کَس به یاد ندارد چنین عجب زمنی

از این سموم که بر طرْفِ بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی


به صبر کوش، تو ای دل که حق رها نکند
چنین "عزیز نگینی" به دست اهرمنی

مزاجِ دهر تَبَه شد در این بلا حافظ
کجاست فکرِ حکیمی و رای برهمنی؟

حافظ شیرازی


🔴 عزیز نگینی

✍️ محمد امین ریاحی خویی

این غزل حافظ مجموعاً تصویر غم‌انگیزی است از یک دورهٔ هراس و وحشت و مرگ و ویرانی و تباهی که تندباد حوادث امن و آسایش و آبادانی را ریشه‌کن کرده، سموم بلا بر شهر و دیار شاعر وزیده، مزاج دهر تباه شده، نگین مُلک به دست اهرمنی افتاده است. مرحوم دکتر غنی به قرائنی اهرمن را کنایه از تیمور لنگ، و این غزل را یادگار ایام تاخت تیمور به شیراز و شکست و مرگ شاه منصور دانسته است. چه می‌دانیم شاید هم از عصر امیرمبارز معروف به محتسب باشد که دورهٔ رواج زهدفروشی و ظاهرپرستی و فریبکاری بود، و روزگار خواری اهل ذوق و اندیشه و آزادگان و آزاداندیشان.

هرچه باشد شعری از روزهای آرامش و آسایش و رفاه و شادمانی و شادخواری که مطلوب حافظ بود (مثلاً دورهٔ شیخ ابواسحاق یا شاه شجاع یا شاه منصور) نیست، از آن روزها که شاعر می‌گفت:

ای دل بشارتی دهمت محتسب نماند
وز می جهان پر است و بت میگسار هم
*
سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش
که دور شاه‌شجاع است، می دلیر بنوش

چنان دوره‌ای است که شاعر از اجتماع می‌گریزد، و حال و حوصله‌ای ندارد. نه برای قیل‌وقال مدرسه، نه برای جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله. خلوتی می‌خواهد دور از بانگ نوشانوش و خروش و ولوله، که فقط دو یار زیرک باشند و دو منی بادهٔ کهن باشد، تا بنشینند و درد دلی بکنند، و دور از چشم و گوش اغیار با فکر حکیمانه در آن تندباد حوادث برای خود چاده‌ای اندیشند. اینجا دیگر شاعر توقع زیادی ندارد، و به هر حال به چیزی اندک خرسند است.


🔴 منبع:
گلگشت در شعر و اندیشهٔ حافظ، نوشتهٔ محمد امین ریاحی، صفحه ۵۳۲.


🔴 موسیقی پیوست:

آواز: محمدرضا شجریان
تار: حسین علیزاده
کمانچه: کیهان کلهر
شعر: حافظ



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 علی دهباشی: مقاومت فرهنگی راه نجات ایران است

علی دهباشی می‌گوید: مقاومت در ایران، همواره مقاومت فرهنگی بوده است. ما همواره در تاریخ‌مان یک جنگ نظامی داشتیم و یک جنگ فرهنگی که دومی بزرگ‌تر بوده است. هرگاه صحبت از ایران می‌شود، آقایان تصور می‌کنند حرف از سلطنت یا پادشاهی است درحالی که چنین نیست. حرف، تاریخ مردم ایران است.

رویکرد آموزش و پرورش و کتاب‌های درسی ما فاقد آموزش‌های میهنی است. در سال‌های اخیر تمام شعرها با مضامین میهن‌پرستی از کتاب‌های درسی حذف شده است. بارها بچه‌ها پیش من آمده‌اند و گفته‌اند «این ایران ایرانی که می‌گویی مال تو، ویزای هلند برای ما درست کن». چرا فرزندان ما چنین می‌گویند، چون در دبستان علاقه به وطن را نمی‌‌آموزند.


■ علی دهباشی در گفت‌وگو با هفت‌صبح از ایران‌دوستی و مقاومت فرهنگی می‌گوید؛ این مصاحبه را از «اینجا» بخوانید.


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ردیه بر نقد «فاشیسم یا لیبرالیسم، مسئله این است»

[ ردیه‌ای بر مطلب فرامرز تقی‌لو ]

✍️ ایران آذری‌مهر

نقدِ فرامرز تقی‌لو بر سخنان موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان ایرانی در مورد سازگاری ایران‌شهری و لیبرالیسم، با این فرض که نویسنده، خود تعریف دقیقی از «ایران‌شهر» در ذهن ندارد و آن را صرفاً در چارچوب یک ایدئولوژی نژادی و فاشیستی تقلیل داده، قابل تأمل است. به نظر می‌رسد که این نقد، بیش از آنکه به تحلیل عمیق مفهوم ایران‌شهر بپردازد، بر پیش‌داوری‌های خاصی استوار است و به جای بررسی ابعاد پیچیده و گاه متناقض این ایده، آن را در قالبی ساده و یک‌بعدی از «فاشیسم نژادپرستانه» جای می‌دهد.

● تقلیل مفهوم ایران‌شهر به ناسیونالیسم نژادی

یکی از نقاط ضعف اصلی نقد تقی‌لو، تقلیل دادن مفهوم ایران‌شهر به صرف ناسیونالیسم نژادی تبارگرایانه است. در حالی که ایران‌شهر به عنوان یک مفهوم تاریخی و فرهنگی، ریشه‌های بسیار عمیق‌تری در تمدن ایران دارد که فراتر از قرن بیستم و جریانات فاشیستی اروپایی است. ایران‌شهر ایده‌ای است که به مفهوم سرزمین، تمدن و یکپارچگی فرهنگی ایران می‌پردازد، و نه صرفاً به برتری نژادی یا تباری خاص. منتقد با تمرکز صرف بر جنبه‌هایی که به زعم او با فاشیسم همخوانی دارند، از جنبه‌های دیگر این مفهوم، از جمله تأکید بر داد، شهریاری نیک، نظم اجتماعی و میراث فرهنگی مشترک که از دوران باستان در این اندیشه وجود داشته، غفلت کرده است.

● نادیده گرفتن تاریخ و تکامل مفهوم ایران‌شهر

نویسنده نقد، ایران‌شهر را «یک ایدئولوژی قرن بیستمی و متأثر از تاثیرات فکری - سیاسی جریان عمومی فاشیسم اروپایی» معرفی می‌کند. این ادعا نشان‌دهندۀ عدم شناخت کافی از سیر تکامل و ریشه‌های تاریخی مفهوم ایران‌شهر است.
ایران‌شهر یک مفهوم باستانی است که از دوران ساسانیان و حتی پیش از آن در تفکر سیاسی و فرهنگی ایران وجود داشته و با مفاهیمی چون «ايران‌زمین» یا «سرزمینِ آریاییان» گره خورده است. این مفهوم در طول تاریخ دستخوش تغییرات و تفسیرهای گوناگون شده و نمی‌توان آن را صرفاً به یک جریان فکری مشخص در قرن بیستم محدود کرد. آیا این مفهوم هزاران ساله صرفاً یک «فاشیسم داعشی» است که «زنده یک تن نگذارد؟» این نوع قضاوت افراطی، بیش از آنکه تحلیل باشد، به تخریب می‌ماند.

● تفسیر نادرست از سازگاری ایران‌شهری با لیبرالیسم

ادعای موسی غنی‌نژاد مبنی بر سازگاری ایران‌شهری با لیبرالیسم، لزوماً به معنای یکسان بودن این دو مفهوم نیست. بلکه ممکن است به معنای عدم تضاد بنیادی و قابلیت همزیستی و تکمیل یکدیگر باشد. همانطور که میهن‌پرستیِ مدنی لزوماً یک ایدئولوژی فاشیستی نیست، ممکن است مفهوم ایران‌شهر نیز در تفسیری مدرن و لیبرال، بر هویت مشترک فرهنگی و تاریخی تأکید کند که با آزادی‌های فردی و برابری شهروندی در تضاد نباشد، بلکه بستری برای آن فراهم آورد. تأکید بر زبان فارسی یا میراث آریایی، در صورتی که به نفی حقوق دیگر اقوام و زبان‌ها منجر نشود، لزوماً به معنای فاشیسم نیست، بلکه می‌تواند بخشی از هویت ملی و فرهنگی باشد که در یک جامعه لیبرال نیز قابل احترام و حمایت است. نقد تقی‌لو، این امکان را در نظر نمی‌گیرد که بازتعریف و بازخوانی مفاهیم سنتی در چارچوب مدرن می‌تواند منجر به سازگاری‌های جدیدی شود.

● خطا در مغالطۀ «مردِ پوشالی»

به نظر می‌رسد نویسندۀ نقد، با ساختن یک «مردِ پوشالی» از ایران‌شهر (یعنی یک تعریف افراطی و منفی از آن)، سپس به راحتی آن را مورد حمله قرار می‌دهد. این مغالطه به منتقد اجازه می‌دهد که بدون درگیر شدن با پیچیدگی‌های مفهوم ایران‌شهر، آن را به فاشیسم تقلیل دهد و در نتیجه، هرگونه سازگاری آن با لیبرالیسم را نفی کند. این رویکرد، نه تنها به درک عمیق‌تر موضوع کمک نمی‌کند، بلکه مسیر هرگونه گفت‌وگوی سازنده را نیز مسدود می‌سازد.

در نهایت، نقد تقی‌لو، هرچند ظاهراً از آزادی و برابری دفاع می‌کند، اما با تقلیل‌گرایی و عدم شناخت کافی از مفهوم مورد نقد، خود به نوعی نگاه متعصبانه و یک‌سویه می‌گراید. برای نقد دقیق‌تر دیدگاه موسی غنی‌نژاد، لازم بود که نویسنده ابتدا درک جامع‌تری از مفهوم ایران‌شهر و ابعاد مختلف آن، به‌ویژه در بستر تاریخی و فرهنگی، داشته باشد، و سپس به بررسی سازگاری یا عدم سازگاری آن با اصول لیبرالیسم بپردازد.



🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 گارنیک آساطریان:
وقتی من دربارۀ ایران فکر می‌کنم درخت تنومندی در ذهنم مجسم می‌شود که تنۀ ستبری دارد و از آن شاخه‌های متعددی منشعب شده‌اند و این شاخه‌ها نه‌تنها به تنه، بلکه به یکدیگر نیز متصل‌اند



گارنیک آساطریان،‌ ایران‌شناس، مردم‌شناس و استاد دانشگاه دولتی ایروان در پیام تصویری ارسالی به «شبِ حمید احمدی؛ از مجموعه شب‌های بخارا» گفت:

- ایران همواره در شمار کشورهایی بوده که از انسجام جمعیتی کم‌نظیری برخوردار بوده است.

- در طول چندهزارسال در این کشورِ پهناور، هویتی واحد و فرهنگی ریشه‌دار و اصیل حکمفرما بوده است. اما تصوّری که در حال حاضر از پدیدۀ «قومیت» در ایران وجود دارد، تحت تأثیر القائات خارجی است.

- صادقانه عرض کنم، صحبت دربارۀ قومیت و قوم در ایرانِ امروز، آن‌چنان رواج یافته که از نگاه یک ناظر خارجی و کسی که از ایران و تاریخِ آن بی‌اطلاع است، ایران مانند «لحاف چهل‌تیکه‌ای» است که صدها قبیله و عشیره ناهمگون در آن زندگی می‌کنند!

- در هیچ کشوری به اندازۀ ایران بحث دربارۀ اقوام اینقدر داغ نیست. در حالی که هیچ پایه و اساسی برای وجود چنین گفتمانِ جعلی در ایران وجود ندارد!


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 استاد علی‌اشرف صادقی: اهالی غیور آذربایجان، با رشادت، عثمانی‌ها را بارها از ایران بیرون کردند

[ نشستِ بزرگداشتِ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - از مجموعه شب‌های بخارا - یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ خورشیدی - تهران، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی ]


● محورهای سخنرانی علی‌اشرف صادقی، زبان‌شناس، استاد بازنشستهٔ دانشگاه تهران و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی:

- نگاهی به مقوله «اقوام» در ایرانِ پیش از اسلام و سده‌های نخست پس از اسلام، از منظر تاریخی و زبان‌شناختی

- همزیستی گویشوران زبان‌های مختلف در ایران در دوره‌های مختلف و پرداختن به تنوع زبانی ایران

- اشاره به زبانِ تاریخی خطۀ آذربایجان و شمال رود ارس و تغییرات زبانی آن مناطق

- اشاره به جنایت‌های عثمانی‌ها در آذربایجانِ ایران و خساراتِ فرهنگی آنان

- بزرگداشتِ رشادت‌های غیورانۀ آذربایجانی‌های ایران در مقابل عثمانی‌ها از قرن ۱۶ میلادی تا جنگ نخستِ جهانی

- اشاره به سواستفاده از مشکلات کنونی کشور برای فتنه‌انگیزی‌ قومی در شمالغرب ایران و کوتاهی و ضعف‌های حکومت در این‌باره


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎥 حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
امروزه ایران‌دوستی در مفهوم عُقلایی خود، بسیار گسترش پیدا کرده و تبدیل به اندیشۀ مسلط جامعۀ ایرانی در داخل و خارج شده است / امروزه جهلِ داخلی، علتِ اصلی سختی‌هاست / سیاستِ ایران را خوب درک نخواهیم کرد، مگر آن‌که تاریخ، فرهنگ و تمدنِ ایران و میراثِ زبان فارسی را خوب بشناسیم



شب بزرگداشتِ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، روز یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ خورشیدی در تهران و خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در این نشست که به همتِ مجلۀ بخارا و در سلسله شب‌های بخارا برگزار شده بود، سخنران پایانی، دکتر حمید احمدی بود که ضمن سپاس از دیگر سخنرانانِ این نشست، گفت:

- می‌خواستم به علی دهباشی، مجاهد بگویم، ولی دیدم در ادبیاتِ مزدیسنا، واژۀ بهتری داریم. آقای دهباشی از "مردانِ اَشَوَن" هستند. ایشان "مردِ اَشَوَن" تاریخ و فرهنگ و تمدّن ایران هستند.

- چهار دهه‌ست که مسئلۀ ایران به حاشیه رفته است.

- اسلام‌گرایی و جنبش‌های اسلامی‌، از جریاناتِ مسلط منطقۀ ما هستند باید آن جریانات و تأثیرش بر ایران را بشناسیم.

- در حیاتِ روشنفکری ما دو جریان روشنفکری مسلّط بودند: چپ مارکسیستی و اسلامِ سیاسی. هر دو جریان هم مروّج فراملّی‌گرایی بودند و هیچ‌کدام به ایران فکر نمی‌کردند. در انقلاب ۵۷ تقریباً یکی از این دو (یعنی اسلام سیاسی) مسلط شد.

- در نیمۀ دوم دهۀ ۱۳۷۰ و دهۀ ۱۳۸۰ به دموکراسی و جامعۀ مدنی نگاه سطحی می‌شد.

- امروزه خوشبختانه، ایران‌دوستی در مفهومِ عُقلایی خود، بسیار گسترش پیدا کرده و تبدیل به اندیشۀ مسلط جامعۀ ایرانی در داخل و خارج شده است. امیدوارم جنبه‌های احساساتی آن به حاشیه رفته و آن عقلانیّتی که در میهن‌پرستی ایرانی‌ست، برای آینده کارساز شود.

- وقتی می‌خواهیم علوم سیاسی را مطالعه کنیم، سیاستِ ایران را خوب درک نخواهیم کرد، مگر آن‌که تاریخ، فرهنگ و تمدنِ ایران و میراثِ زبان فارسی را خوب بشناسیم.

- در گذشته هم در ایران، دورانِ سخت داشته‌ایم که بیشتر ناشی از تهاجمِ خارجی بوده، ولی امروزه جهل داخلی، علتِ اصلی سختی‌هاست.

- میهن‌پرستی ایرانی، در مجموع جریانی معتدل و معقول است.

- ایران، سرزمین اهورایی و خدایی‌ست.


شعری از نصرت‌الله کاسمی:

بَلادیده بسیار ایرانِ ما
نگه داشتَش، فرِّ یزدانِ ما


بر این شمع بس بادِ صَرصَر گُذشت
چراغِ خدا بود، خامُش نگَشت





@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 ارومیه برای خرّمشهر می‌نوازد...

سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی تعدادی از جوانانِ شهر ارومیه به عشقِ حماسۀ آزادسازی خرمشهر، شبانه، هدیه‌ای را بار کامیون کردند و به خرّمشهر رساندند و ارومیه به عنوان اولین شهرِ ایران شناخته شد که برای آزادسازی خرمشهر، هدیه فرستاد.

در آن روز بزرگ و تاریخی، جوانان اُرموی برای خرمشهر، هدیه‌ای فرستادند و امروز درست ۴۳ سال بعد، در سال ۱۴۰۴ خورشیدی در ارومیه برای خرمشهر و به عشق خرمشهر و برای گرامی‌داشتِ آن حماسۀ ملّی، نواختند!

اجرای ترانۀ مشهور «آزادی خرمشهر» توسط جوانانِ گروه موسیقی پژواکِ ارومیه در برنامۀ مردمی گرامی‌داشتِ آزادسازی خونین‌شهر، هدیه‌ای دیگر از نگینِ ایرانشهر به خرّمشهرِ نازنین...


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 سوم خرداد، روزِ ملّی آزادسازی خرمشهر و روز دفاع از تمامیت ارضی ایران گرامی باد.

یاد دلاوران آزادسازی خرمشهر عزیز و قهرمانان بی‌ادعای دفاع مقدس میهنی، گرامی و سبز


🔴 پی‌نوشت:
ویدئو برشی از سمفونی حماسه خرمشهر اثری از استاد مجید انتظامی


#مناسبتها


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎥 کودکانِ تبریزی از ایران می‌گویند..

تبریز، مرکز همایش‌های خاوران




@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…
Subscribe to a channel