عروسکی که دنیا را سرکار گذاشت!
🔹دغدغۀ این روزهای دنیا یک عروسک است. عروسکی کوچک و ساده که هزاران نفر ساعتها در صف میایستند و میلیونها تومان خرج میکنند تا فقط یکی از آنها را داشته باشند.
🔹لبوبو اولینبار توسط کِیسینگ لانگ هنرمند هنگ کنگی طراحی شد و یک عروسک معمولی بود که اقبال خاصی نداشت تا اینکه لالیسا خواننده مشهور کیپاپ تصویری از لبوبو متصل به کیفش را منتشر کرد.
🔹قیمت رسمی هر جعبه لبوبو در فروشگاههای Pop Mart معمولاً بین ۲۸ تا ۴۰ دلار است. اما در پلتفرمهای خرید و فروش دستدوم نسخههایی که باز شدهاند با قیمتهایی چندین برابر به فروش میرسند. بعضی از نسخههای دست دوم ۳۰۰ یا حتی ۴۰۰ دلار قیمتگذاری شدهاند یعنی بیش از ۱۰ برابر قیمت اولیه یک جعبهی شانسی!
🔹در ایران، لبوبو هنوز تبدیل به یک ترند ویروسی مثل آنچه در آمریکا، اروپا یا چین رخ داده، نشده، اما با یک سرچ ساده میتوانید شاهد آغاز موج کوچکی از محبوبیت آن باشید به طوری که احتمالا تا ماههای آینده استقبالی بیشتر از سایر کشورها را ببینیم!
@fars_zendegi _link
فرمول «سن + ۲ دقیقه»
آیا شما هم در رابطه زناشویی تان هر بار گفتوگو به دعوا ختم میشود؟
شاید مشکل از «گوش ندادن» باشد، نه از «فهم نداشتن»!
یاد بگیریم به جای آمادهکردن جواب، واقعاً گوش بدهیم!
با فرمول «سن +۲ دقیقه» میفهمیم چقدر میتوانیم مؤثر گوش کنیم.
گفتوگو یعنی درک متقابل، نه تحمیل نظر.
یعنی بدون ذهنخوانی، بدون دعوا، بدون خستگی...
اگر دنبال روابط سالمتر و مؤثرتر هستید، این نکات طلایی را از دست ندهید!
#گفتگو
#رابطه_سالم
#گوش_دادن
@fars_zendegi _Link
کمتر از ۲۴ ساعت تا غزه؛ روایت مسافر کشتی «مادلین»!
پیدا کردن اعضای کشتی مادلین کار چندان سختی نبود.مگر چند نفر از آن جمعیت ۸ میلیاردی جهان، جانشان را کف دست گرفتهبودند؟ چند نفر دل و کشتیشان را باهم به دریا زده بودند تا محاصره غزه را بشکنند؟ شعیب اردو یکی از همان دوازده نفر بود. وقتی برایش پیام فرستادم، میدانستم در حساسترین روزهای زندگیاش آنقدر گرفتار است که اصلاً پیغامم را نبیند.
چند ساعت بیشتر نگذشت که سمیرا، همسرش، با کلمات استانبولی به استقبالم آمد و نوشت: «فردا برایت یک مصاحبه با همسرم ترتیب میدهم. البته کشتی تا ۴۸ ساعت دیگر میرسد و فرصت چندانی نداریم!»اما من تا فردا نمیتوانستم صبر کنم مخصوصا که با سمیرا آشنا شدم.
زن جوانی که شوهرش را تا غزه بدرقه کرده بود، با اینکه میدانست هر لحظه ممکن است اسرائیل با یکی از موشکهایش کشتی و تمام سرنشینانش را دود کند. بساط مصاحبهام را همانجا پهن کردم و سمیرا از ناگفتههای کشتیای برایم گفت که عازم غزه است.
گفتوگو با این بانوی ترکیهای را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
با همسرت دعوا کن اما استوری نکن!
تعارض، بخشی طبیعی از زندگی مشترک است اما مهم، شیوه مواجهه با آن است. گاهی اختلافنظرها، اگر در حریم خصوصی رابطه باقی بمانند، قابلحلترند. اما وقتی پای اطرافیان یا فضای مجازی به ماجرا باز میشود، داوریهای ناآگاهانه و دلسوزیهای بیجا، مسیر گفتوگو را مختل میکنند.
اما چطور باید این اختلافنظرها را به صلح و آشتی رساند؟! «۳صاد» قانون طلایی است برای حل تعارضات خانوادگی. قانونی که یک روانشناس خانواده پیشنهاد میکند و و میتواند افراد را از دل تعارضات عبور دهد. آن هم فقط با یک فرمول ساده از صداقت، صمیمی، صراحت!
وقتی هر دو طرف صادق باشند، فضای رابطه امن میشود و شما آرامش دارید که هیچچیز پنهانی وجود ندارد. صمیمت بینتان کمک میکند برای حل مشکل تلاش کنید و صراحت سوتفاهمها را از بینتان ریشهکن میکند.
اگر میخواهید بدانید چطور طوفان اختلافهایتان را به آرامش همیشگی بدل کنید گزارش امروز صفحه فارسزندگی مخصوص شماست!
@fars_zendegi _link
بگذار با کفن صورتی بمیریم!
دیما حرف که میزند، چشمهایش دو دو میزنند، آماده برای ترکاندن بغض. دستهایش آنقدر پینه بستهاند که در نخهای نخنمای بلوزهایش گیر میکنند؛ از بس که هر روز بشکه آب را توی کوچههای شیطانزده غزه دنبال خودش میکشد. دردی عمیق توی قلب دوازدهسالهاش ریشه دوانده و در رگهایش شاخههای کشیده زیتون شده. تنش فلسطین است. از وقتی پدر و مادرش شهید شدند، تبدیل شده به اسکلتی از غم.
کسی نمیداند از کی، اما دیما مرد شده است؛ مردی که یک تنه پای سیر کردن شکم تمام هشت دختر خانهشان ایستاده و با هقهق، اما با افتخار میگوید:«هیچکس بهمون کمک نمیکنه. برادری نداریم. هفت تا خواهریم. خواهر بزرگهام ازدواج کرد، اما شوهرش شهید شد. اونم دو تا دختر داره. من کوچیکترینشونم. اما میرم براشون آب پر میکنم و غذا میارم.»
روایت دیما دخترک تنهای غزه را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
این عشق ممنوعه نیست!
اگر کسی بخواهد با دختری بزرگتر از خودش ازدواج کند، عروسی به عزا تبدیل میشود و بساط مخالفت دسته جمعی خانواده به راه میافتد. از آن بدتر حرف و نگاههای مردم است که فکر میکنند دختر یا پسری که چنین انتخابی داشته باشد حتما مشکلی دارد. اما آیا واقعا اختلاف سنی معکوس میتواند یک عامل شکست در ازدواج باشد؟
به گفته الهام امینی روانشناس و مشاور خانواده اگر قرار باشد سن را معیار تصمیمگیری بدانیم، باید اول مشخص کنیم دربارهی کدام سن حرف میزنیم. سن شناسنامهای یا سن عقلی؟ او توضیح میدهد:« سن شناسنامه ای افراد برای ما ملاک نیست. بلکه سن عقلی آنها مهم هست. برای مثال ممکن است اقاپسر سی سال داشته باشد اما سن عقلی او بیست و پنج سال باشد.
سن عقلی سنی است که رشد عقلانی فرد را نشان میدهد و تحت تاثیر فرهنگ،تربیت،ژن،تغذیه و نظام آموزشی است که فرد در ان بزرگ شده است. پیشنهاد من برای جوانها این هست که اگر با چنین تفاوت سنی با یکدیگر آشنا شدند صرفا به دلیل اختلاف سنی معکوس انتخاب خودشان را نادیده نگیرند .»
نکات طلایی ازدواج با سن معکوس را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
نماینده مجلس: «لایحه تأمین امنیت بانوان استرداد نشده».
@fars_zendegi_ link
🎥 مصیبتهای مادر نورالهدی در غزه
🔹نورالهدی بیماری پروانهای دارد. اگر چه قبل از جنگ او هم مثل پروانههای ایران در آتش پانسمانهایی که رویشان مهر تحریم خورده، میسوخت اما جنگ همهچیز را بدتر کرد. دختری که حتی طاقت نوازشهای مادر را نداشت، آن لطافت محض وسط زمختی جنگ گرفتار شد.
🔹کاری از دست مادرش، ولا بر نمیآمد، هر چه میکرد باز زورش به جنگ نمیرسید. باید مثل هر روز زخمهای نورالهدی را میشست اما آبشور دریا تا مغز استخوان دخترک را میسوزاند. چارهای نداشت هر بار که مجبور میشد نورالهدی را حمام کند از خودش بدش میآمد کدام مادری حاضر میشد اینطور نمک به زخم دخترش بپاشد؟! تقصیر او نبود تقصیر جنگ بود.
🔹نورالهدی باید مایعات میخورد، غذاهای نرم و مقوی. آن کنسروهای پر ادویه و نانهای خشک نه قوتی داشت برای تن بیمار او و نه با رژیم غذایی خاصش سازگار بود. عاقبت زخمهای عفونی راه دهان نورالهدی را پیدا کردند و دست از غذاخوردن هم کشید. نورالهدی سوءتغذیه گرفت، روزبهروز تحلیل رفت و موهای سرش ریخت. دوباره آواره شدند و این بار جنگ بیرحمتر از همیشه به جان او افتاد!
🔗 سرگذشت تلخ نورالهدی را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
لاکچریبازی تا پای گور!
«خیالتان راحت! خوانندۀ ما فقط آهنگهای درخواستی شما را اجرا میکند. اصلاً کلامی مداحی، ذکر صلوات و ... نداریم. اما اگر دوست دارید فضا عرفانی باشد، میتوانیم پکیج رقص سماع را جایگزین کنیم. چند خانم آموزشدیده این رقص را برایتان اجرا میکنند.» این بخشی از پیشنهادات یک گروه تشریفات برای برگزاری مراسم ختم است.
مراسم ترحیم و خاکسپاری این روزها به جای بدرقۀ متوفی و مجلس فاتحهخوانی به یک شوی تمام عیار برای خودنمایی تبدیل شده. مراسمی که خبری از تلاوت قرآن، سوگواری و ...در آن نیست و احتمالا هر چقدر لاکچریتر برگزار شود روح مرحوم شادتر است.
البته ماجرا به همینجا ختم نمیشود. فیلمبرداری از لحظۀ تشییع تا شام ختم، گلآرایی و شمعآرایی باغتالار، میوههای استوایی و منوی دریایی بخش دیگری از پیشنهادات رایجی بود که بهعنوان یک متقاضی برگزاری ختم از مؤسسههای تشریفات مجالس شنیدیم.
واقعیتهای پشتپرده را اینجا بخوانید
@fars_zendegi
تجارت سیاه در کانالهای صیغهیابی
🔹کلاهبرداری تحتپوشش گروهها و کانالهای صیغهیابی، شاید در نگاه اول موضوعی ساده و کماهمیت بهنظر برسد. چیزی که احتمالاً کمتر کسی قربانیاش میشود. اما کافیست همین عبارت را در گوگل جستوجو کنید تا با موجی از آمارهای عجیب و غریب مواجه شوید. فقط در یکی از موارد، یک باند سازمانیافته در مشهد طی چند ماه، بیش از ۴ میلیارد تومان از این طریق به جیب زده است.
🔹البته کلاهبرداری میلیاردی فقط بخشی از این تجارت سیاه است، این باندها بسیاری از دختران جویای کار را با عنوان بازاریاب قربانی این مسیر میکنند. اینبار و طی روند تحقیقاتمان، به یکی از اعضای جداشده از یک باند صیغهیابی رسیدیم.
🔹الهام میگوید: به من گفته بودند که کارم فقط دلبریست. باید با پیام و تماس، دلِ آقایونی که به پیویام میاومدن رو به دست بیارم. میگفتند من فقط بازاریاب هستم و رابطه جنسی را کس دیگری انجام میدهد اما بعد فهمید اصلا صیغهای در کار نیست و تمام گروه کلاهبرداری است.
👈 اگر میخواهید درباره این تجارت سیاه بیشتر بدانید ادامه گفتوگو را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
کارگاههای «تولید و تجربه روایت» در جشنوارهی آقارضای معصومه برگزار شد و استقبال مخاطبان بینظیر بود!
به همین دلیل، فرصت ارسال آثار تا ۲۴ اردیبهشت تمدید شده اما این آخرینباره!
منتظر چی هستی؟ همین الان به سایت جشنواره سر بزن و ببین چه خبره! فرصتی که نباید از دست بدی!
@fars_zendegi Link
من اسباببازی نیستم!
«اون روز داشتم دیوونه میشدم. همهاش با خودم میگفتم ای کاش بلاکم میکرد، بعد خبر دومادیشو میذاشت؛ اما با کمال وقاحت و بعد از سه سال پارتنری، بدون اینکه حتی بهم بگه، با یه دختر دیگه که اتفاقاً دوست مشترکمون بود ازدواج کرد. تازه من استوریشو هم دیدم. میتونی حالم رو تصور کنی؟ سرخورده و تحقیر شده بودم و تصمیم به خودکشی گرفتم.»
این فقط یک روایت از دهها گفتوگویی است که با دختران و پسران ۱۸ تا ۲۵ ساله داشتهایم؛ جوانهایی که با رویای عشق وارد رابطههای پارتنری شده بودند اما پایان داستانشان چیزی نبود جز سردرگمی، بیاعتمادی و آشفتگی روانی.
پارتنر، شریک زندگی نیست؛ شریک لحظههاست و این تفاوت، دقیقاً همان چیزی است که در پایان، بسیاری را با حس فریبخوردگی، تنهایی و پشیمانی تنها میگذارد.
@fars_zendegi_ link
هنوز روایتت رو ننوشتی؟!
فقط تا فردا شب فرصت داری که تو صفحهی فارس،
قصهی دل خودت یا آدمهای دور و برت رو
سوژهی روایت خواهر و برادری کنی و برای ما بفرستی.
حتی اگه خواهر یا برادر نداری، همین جای خالی، یا آدمهایی که برات خواهری یا برادری کردن،خودشون یه بهونه خوبن برای نوشتن...
اگر دقیق اطرافت رو نگاه کنی حتما هستند آدمهایی که رابطه خواهر و برادریشون زبانزده و فقط مانده که دست به قلم بشی و یکی از این روایتها را ثبت کنی!
منتظر یه متن ادبی بینقص نیستیم...منتظر قصه دلی توییــم، همون قصه سادهای که یه جایی
با یه دعوای کودکانه، یه آغوش وقت دلتنگی، یا حتی
با یه سکوت پر از مهر، پر شده از معنای خواهر و برادری...
بنویس، بفرست، ثبت کن!
شاید روایت تو، همانی باشد که نظر داورها رو جلب میکنه!
#جشنواره_آقارضای_معصومه
@fsrs_zendegi
🎥 مردانی که هوای خانواده را در خط مقدم جنگ و کار داشتند
@Farsna - Link
پشت پردۀ کانالهای صیغهیابی چه میگذرد
🔹اگر عضو تلگرام باشید، احتمالاً ناخواسته وارد چند گروه با عناوینی مثل «صیغهیابی حلال»، «ازدواج موقت» یا «همسریابی شرعی» شدهاید.
🔹بررسیها نشان میدهد که این صفحات عمدتاً با اهدافی چون کلاهبرداری، اخاذی و حتی انتشار اطلاعات شخصی کاربران ایجاد شدهاند. این کانالها با استفاده از واژههایی چون «شرعی»، «اسلامی» و «قانونی»، تلاش میکنند اعتماد مخاطب را جلب کنند.
🔹نکتۀ تکاندهنده اینکه حتی اگر شما هرگز عضو چنین گروههایی نبودهاید، امکان دارد عکس یا اطلاعات شخصیتان بدون اطلاع در این کانالها منتشر شده باشد.
🔗ماجرای سردرآوردن عکسهای اینستاگرامی در کانالهای صیغهیابی را اینجا بخوانید
🔸پویش کاربران برای مقابله با کانالهای صیغهیابی را اینجا امضا کنید
@Farsna
#فقه_روز
سقطجنین؛ حق مادر یا حق جنین؟
سقطجنین یکی از موضوعات حساس و محل مناقشه است که در فقه اسلامی با دقت و احتیاط بررسی میشود.
بر اساس فتوای رهبر انقلاب، از لحظه استقرار نطفه در رحم، سقطجنین شرعاً جایز نیست و حق حیات جنین مستقل از خواست مادر است.
در نگاه اسلام، جنین از آغاز شکلگیری تا تولد، واجد حرمت و کرامت انسانی است.
#سقط_جنین
#فقه_اسلامی
#حق_حیات
@fars_zendedi -Link
#فقه_روز
بغل کردن کودک با لباس نجس در نماز
والدین زیادی پرسیدهاند که آیا میتوان در حال نماز کودکی با لباس یا پوشک نجس را در آغوش گرفت، بهگونهای که نجاست به نمازگزار منتقل نشود؟
دفتر مقام معظم رهبری در جدیدترین استفتا پاسخ داد: اجتناب از این کار، بنا بر احتیاط واجب ضروری است.
🔸 «احتیاط واجب» یعنی در شک و تردید، باید عمل محتاطانه صورت گیرد؛ مگر آنکه با نظر مجتهد دیگری تصمیم متفاوتی گرفته شود، به شرطی که مرجع آن شخص نیز برای اهل علم معلوم باشد.
نتیجه: روزی اگر اضطراری نبود، بغل کردن کودک با لباس نجس در نماز مناسب نیست—فقط در شرایط ضروری و بعد از راهنمایی فتوایی از مرجع دیگر ممکن است متفاوت شود.
#فقه_روز
#نماز
#احکام_فقهی
@Fars_zendegi -Link
دیروز علف خوردیم!
«احساس میکردم فقیرم و میخوام بمیرم… فقط دلم میخواست نون بخورم. به خدا دیروز علف خوردیم» با این جملات دخترک کوچک غزه، ألما السويسي، از گرسنگی و محرومیتش گفت. او و خواهر و برادرانش دو روز بود غذایی نخورده بودند و بیش از دو ماه است که مزهی نان را نچشیدهاند.
@fars_zendegi
دختری که با یک جمله امام مقابل تانک اسرائیلی ایستاد
وقتی زهرا قبیسی دختر آتش به اختیار لبنانی چشم در چشم تانک مرکاوای اسرائیلی ایستاده بود و در یک قدمی مرگ برای صهیونیستها رجز میخواند، من هم مثل همه از شجاعتش حیرت کردم.
میشناختمش،کلماتش همیشه رنگ و بوی شجاعت داشت. اما روی حد و اندازهاش آنقدر حساب نکرده بودم که جلوی تانک اسرائیلی بایستد و مارون الراس را آزاد کند. همان روز وقتی شنیدم ۸ ترکش از آن نبرد با خود به سوغات آورده به رسم آشنایی پیام دادم:«خوبی دختر؟! دنیا رو به هم ریختی ها! انصافا بگو این همه شجاعت رو از کجا میآری؟!»
بین آن حال نزار و مجروح جوابم را داد. آن هم چه جوابی!:«نحن خُمينيّون، وهذه البذرة من الشجاعة قد زرعها الإمام الخمينيّ في قلوبنا. ما خمینیون هستیم و این بذر شجاعت رو امام خمینی در دل ما کاشته.»
حرفش کلیدواژهای شد گوشه ذهنم برای امروز! برای روزی که مفصل بشینیم و واژه به واژه این بذر شجاعت را تفسیر کنیم! ادامه گفتوگو و ماجرای ارادت لبنانیها به امام خمینی را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
یک خطای بزرگ در ازدواج فامیلی!
الهام امینی، روانشناس و مشاور خانواده، از تجربه تلخ یکی از مراجعانش در یک ازدواج فامیلی میگوید. خطایی که زندگی آنها را زیر و رو کرد.
@fars_zendegi
سقوط فرهنگی در بازسازی سووشون
🔹کتاب سووشون نوشتۀ سیمین دانشور، اثری ماندگار است که رهبر انقلاب هم دربارهاش چنین فرمودهاند: «من کتاب سووشون را شاید در سالهای اول دهۀ پنجاه، یا آخر دهۀ چهل خریدم و شروع کردم خواندن. دیدم داستان، داستانی است که آمیخته با ناکامی است.
🔹یعنی انگلیسیها آمدند شیراز، پدر همه را درآوردند و همه کار کردند و بالاخره هم قهرمان داستان را کشتند و مردهاش را دادند دست زن و بچهاش که ببرند دفن کنند.
🔹من، هر کتابی را که میخوانم، پشتش دو سه جمله مینویسم. الان اگر آن کتاب را بیاورند، خواهید دید این جمله پشت آن نوشته شده که «این کتاب را طاقت نیاوردم بخوانم.» یعنی دیدم خواندنش، با این زندگی پر از غصه و دائم در حال مبارزه، جور در نمیآید. زندگی ما اینطور بود. این بود که بعد از انقلاب، سووشون را خواندم.»
🔹اما بازسازی این اثر توسط «نرگس آبیار» و تبلیغات منتشرشده از سریال به جای بازتاب عمق محتوای اصلی، به ابتذالی فراتر از حد تصور دچار شده است.
🔹صحنههای رقص مختلط زن و مرد، تصاویر اتاقخوابی، تماس زن و مرد بازیگر نامحرم که در دنیای خارج از فیلم نسبتی باهم ندارند و حتی اجبار سربازان انگلیسی به اجرای پرفورمنسها، صحنههایی هستند که نه تنها خلاف داستان اصلی کتاب بلکه کاملاً برخلاف ارزشها و شئونات فرهنگی و اسلامی ماست.
🔹نکتۀ تأسفبارتر این است که پلتفرم «نماوا» بدون در نظر گرفتن اصلاحات لازم و بدون دریافت مجوز نهایی از ساترا اقدام به انتشار سریال کرده که این کار نه تنها خلاف قانون بوده، بلکه در تکمیل همین روند آسیب به فرهنگ و اخلاق جامعه نقش بسزایی داشته است.
@Farsna - Link
با واسطه به خانه بخت بروید!
اسمش همدم است، یک برنامه موبایلی که دست بیشتر از ۴ هزار دختر و پسر را برای زیر سقف رفتن توی دست هم گذاشته. قصههایشان اما هزار تا حرف برای گفتن دارد؛ از مسائل مالی و فرهنگی و اختلاف طبقاتی تا دلایلی که شاید برای خیلیها خندهدار به نظر بیاید.
اگر از خواندن ماجرای به هم رسیدن این جوانها لذت میبرید، دردسرهای شیرین و البته ازدواجی آنها را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
قتل حیا در قاب چالشهای اینستاگرام!
فقط کافی است چالش تماس با مادر را در اینستاگرام یا یوتیوب سرچ کنید. آنوقت است که لیست بلندبالایی از ویدئوهای چند دقیقهای از لگدمال شدنِ بیرحمانه حیا جلویتان ظاهر میشود.
اما این چالش به یک تماس تلفنی و یک درخواست شرمآور ختم نمیشود. اصل ماجرا آنجاست که بعضی از مادرها، به جای یک واکنش درست، پاسخهایی میدهند که از خود چالش هم شرمآورتر است.
خانوادههایی که دغدغه تربیت فرزندانشان را دارند حالا باید با موجی مقابله کنند که فرزندانشان را نهفقط به تماشای بیحیایی، بلکه به تحسین آن میکشاند.
یکی از مادران میگوید: «ای کاش فقط هفتهای یکبار فضای مجازی رصد میشد تا ببینند بچههای ما چه مزخرفاتی را تماشا میکنند. دختر ۱۴ سالهام بعد از دیدن این چالشها به من گفت:خوش به حال اون دختر که مامانش اینقدر پایهست!»
@fars_zendegi _link
روایت تنها تکیۀ ایرانی در دل غزه
🔹در دل محاصره و زیر سایۀ جنگ، «بنیاد خیریۀ خدیجهالکبری» تنها تکیه ایرانی است که همچنان در غزه نفس میکشد؛ جایی که هنوز صدای زندگی از دیگهای غذایش بلند میشود. آنها در همین شرایط دشوار، آب، نان، غذای گرم و شیر خشک را به دست مردم غزه میرسانند. بهطوری که اگر امروز پولی به حسابشان واریز شود، یک هفته بعد ظرفهای غذا بهصورتهای رنگپریده و بیحال مردم غزه جان میدهد!
🔹ماه رمضان سال پیش بود که ۸ تکیۀ ایرانی در غزه فعال بود و روزانه ۲۴ هزار پرس غذا بین مردم توزیع میشد. البته هیچوقت نام یا پرچمی از ایران روی تکیهها ننشست. تکیهها اگر نشانی از ایران داشتند حتما هدف انتقامجویی اسرائیل میشدند.
🔹گرانی سرسامآور مواد غذایی، دایرۀ فعالیتها را روزبهروز کوچکتر کرده است. یک کیلو آرد تا ۱۴ دلار و گوجه تا ۲۳ دلار معامله میشود. با اینهمه، تکیه هنوز ایستاده است و پیام همدلی مردم ایران را به غزه میرساند.
🔗 روایت کامل را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
🔸جریانسازی یا جریانپذیری؟ مسئله تلویزیون این است
🔹زندگی روزمره ما به شدت تحت تأثیر فضای مجازی و محتواهای وایرال شده است. تلویزیون نیز مجبور به تطبیق با این تغییرات شده و گاهی دنبالهرو ترندهای فضای مجازی میشود، به طوری که برخی معتقدند دیگر حرف تازهای برای گفتن ندارد.
🔸اما هنوز راهی برای بازگشت به محتواهایی که از دل زندگی واقعی مردم بیرون بیاید و تأثیرگذار باشد وجود دارد. اگر تلویزیون به جای تقلید از ترندها، شجاعت و جسارت لازم برای خلق محتواهایی ماندگار را پیدا کند، میتواند دوباره اعتماد مخاطب را جلب کند. در نهایت، تلویزیون باید تصمیم بگیرد که جریانساز باشد یا تنها جریانپذیر بماند.
@Farsnart _ Link
وقتی مرگ زودتر از پیتزا رسید!
پیتزا خوردن کار سختی نیست، هر کجای دنیا که باشی با چند اشاره روی تلفن همراهت پر مخلفات ترین پیتزا، خودش را میرساند پشت در خانهات اما در غزه هیچ چیز به این آسانی نیست، در آن قحطی، حتی اگر چیزی شبیه به پیتزا پیدا کنی باید شانس بیاوری که برای خوردنش زنده بمانی!
رستوران تایلندی درست در مرکز شهر غزه، یکی از آخرین نشانههای زندگی بود. آدمهایی که آنجا رفت و آمد میکردند بیشتر از غذا دنبال امید بودند.
میدانستند که قرار نیست غذای خاصی گیرشان بیاید. اصلا غذاها مدتها بود شباهتی به منوی رستوران نداشتند. با این حال، میآمدند و با چند اسکناسِ، گذشته را میخریدند.
روی یک میز، چند تکه زیتون، ذرت و فلفل روی خمیری نیمپز، شکل پیتزا را به خود گرفتهاند. از دایرهی کامل پیتزا فقط یک تکهاش نیست، پیش خودت فکر میکنی: چه شده که در آن قحطی کسی غذایش را اینطور رها کرده و رفته است؟ نگاهت که روی میز کش میآید، لکههای قرمز رنگی را میبینی که جا خوش کردهاند. لکههایی که خبرنگار اهل غزه، دربارهشان میگوید:«این سس کچاپ نیست این خون دختری است که پیتزا سفارش داده بود!»
@fars_zendegi _link
اطلاعیه
با سپاس از حضور گرم شرکتکنندگان و قدردانی از لطف و همراهی مخاطبان عزیز جشنواره آقارضای معصومه، به اطلاع میرساند:
به درخواست مکرر شما، مهلت ارسال آثار تا ۲۴ اردیبهشت تمدید شد.
توجه داشته باشید که این مدت دیگر تمدید نخواهد شد.
همچنین، روایتهای منتخب خواهر و برادری که به دبیرخانه جشنواره ارسال شدهاند، اکنون منتشر شده و در دسترس شماست.
شما میتوانید این روایتها را «بازدید، پسند و بازنشر» کنید و با دیگر مشترکان فارس تعاملی به اشتراک بگذارید.
پس از پایان مهلت ارسال آثار، این روایتهای منتخب هر روز در صفحه زندگی خبرگزاری فارس منتشر خواهند شد.
@fars_zendegi
اراذلی که در اینستاگرام شاخ میشوند
نمایش زنده زورگیری، دعوا و ترساندن شهروندان در فضای مجازی و به طور خاص اینستاگرام، به ابزار کسب شهرت و درآمد افرادی تبدیل شده که در طبقهبندیهای جامعه، پذیرش اجتماعی ندارند اما این تکنولوژی رسانهای باعث شده تا از حاشیهنشینی خیابانی وارد مرکز توجه دیجیتال شوند و از لات و اوباشهای محدود به هر منطقه، با کمک گوشیهای هوشمند و دنبالکنندههای بالا، به شاخ شدن در اینستاگرام برسند.
در کمتر از بیست دقیقه، بیشتر از ۱۸ هزار نفر، لایو خفتگیری و عربدهکشی اراذل و اوباش را تماشا میکنند و از این عجیبتر اینکه، حجم زیادی از کامنتها بیشتر شبیه به تشویق خشونت است تا هشدار!
گزارش کامل نمایش زنده لاتیگری اراذل را اینجا بخوانید.
@fars_zendegi
این مرد، پدر بودن را بلد بود
🔹معروف بود به امام شنبه تا جمعه. آرام و قرار نداشت. یک ساعت دیدار عمومی داشت و به کارهای مردم رسیدگی میکرد، ساعت بعد در استادیوم بود، کنار جوانان. شب که میشد از خوابگاه دانشگاه سردرمیآورد.
🔹مریمالسادات آلهاشم، دختر امامجمعهٔ شهید تبریز، تعریف میکند: «با وجود فاصله و مسئولیت سنگین پدر، شبی نبود که تماس تلفنی نداشته باشند و صحبت نکنند. جلسات اولیا مربیان مدرسه که تشکیل میشد، بیشتر پدرها عذر میخواستند ولی پدر هر کاری داشت زمین میگذاشت و خودش را به جلسه مدرسه میرساند.
🔹پدرم بهخاطر شغلش خیلی مأموریت بود ولی هیچوقت نشد که به خانه بیاید و بگوید خستهام.»
🔹محمدمهدی، پسر شهید آلهاشم هم میگوید: وقتی پدرم ارتشی بود، ما در محلهٔ مسکونی نیروهای مسلح زندگی میکردیم. پدرم مخصوصاً اسم من را در مدرسهای بیرون شهرک ثبتنام کرد و گفت که دوست ندارم بهخاطر اسمورسم من، کسی ملاحظه تو را بکند.
🔹تابهحال شنیدهاید که وقتی یک نفر از دنیا میرود، یک فامیل یتیم میشود نه یک خانواده. حالا حکایت آلهاشم است که با رفتنش یک شهری به عظمت تبریز یتیم شد.
@Farsna - Link
عروس و داماد کفنپوش
علاء ابوالعینین و هاله زعرب عروس و دامادی هستند که تمام زندگیشان در یک خط خلاصه میشود:«دیروز عروسی کردند و امروز شهید شدند!». زندگی زیر یک سقف برای علا و هاله معنایی نداشت درست چند ساعت پس از عروسیشان یک هواپیمای اسرائیلی از بالای سرشان عبور کرد و تمام نقشههای عاشقانهشان را، یکشبه، خاکستر کرد.
ویدئویی از مادر و خواهر هاله منتشر شده که کنار پیکرش نشستهاند و مادر با صورتی رنگ و رو پریده و چشمانی بی رمق با صدای حزین مدام زمزمه میکند:« مقطّعين يما...تکهتکهشون کردن، مادر... پارهپارهشون کردن، مادر...» خواهرش حلقه هلا را که رنگ خون گرفته نشان دوربین میدهد و بریده بریده میگوید:« این حلقه ازدواجش بود. از دست تکه تکه شدهاش درآوردم.»
قصه هاله و علا شاید غمانگیزترین عاشقانهی جهان باشد. عاشقانی که دنیا حتی یک روز هم برایشان مهلت نداشت و جنگ، پیش از آنکه زندگی مشترکشان آغاز شود، پایانش را نوشته بود. روایت عروس و داماد غزه را از اینجا بخوانید.
@fars_zendegi