feqdanedel | Unsorted

Telegram-канал feqdanedel - خُنیآگر شعر و قلم

-

یک بغل شعر سرودم نبرد از یادم... لیکن از بخت بدم شعر و غزل دوست نداشت... 📕 کتب صوتی نایاب به همراه pdf / زندگینامه مشاهیر ، موسیقی و ... ارتباط با ادمین👇 @Vidamahdavi

Subscribe to a channel

خُنیآگر شعر و قلم

📽 فیلمنامه
❇️ تردید (شک) ۲۰۰۸
🎬 کارگردان: جان پاتریک شنلی
🔁 مترجم: آروین ملک
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🔸#نمایشنامه
📕 #بیرون_از_مولینگار
#جان_پاتریک_شنلی
🔁 حمید احیاء
🎙اطهر کلانتری، ناصرکوشان، مرضیه بدرقه، میترا امجدی
🎛 رادیو گوشه
©نشر بیدگل
1⃣
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🔸نمایشنامه
📕 بیرون از مولینگار
جان پاتریک شنلی
🔁 حمید احیاء
🎙اطهر کلانتری، ناصرکوشان، مرضیه بدرقه، میترا امجدی
🎛 رادیو گوشه
©نشر بیدگل
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

تئاتر ستوان آینیشمور
#ستوان_آینیشمور
بر اساس نوشته #مارتین_مک_دونا
کارگردان: #حسن_معجونی
بازیگران: نوید محمدزاده، هوتن شکیبا، رضا بهبودی، سعید چنگیزیان، مازیار سیدی، امیرحسین طاهری، به آفرید غفاریان و فربد فرهنگ
ساخت: ۱۳۹۴

ستوان آینیشمور، نمایشنامه ای نوشته ی مارتین مک دونا است که اولین بار در سال ۲۰۰۱ به انتشار رسید. داستان این نمایشنامه، تصویری بسیار خنده دار و البته تأثربرانگیز از زندگی تروریستی ایرلندی به نام پادریک است که عواطف قربانیانش برایش هیچ اهمیتی ندارد و در عوض، به گربه ی خانگی اش بسیار وابسته است و به آن عشق می ورزد. زمانی که پادریک در حال بمباران غیرنظامیان در در ایرلند شمالی است، گربه اش به دلایلی نامعلوم می میرد. پس از این اتفاق، خانواده و دوستان او در آینیشمور با تمام توان خود تلاش می کنند تا مرگ گربه و دلیل پشت پرده ی آن را از او پنهان کنند.
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟡 #نمایشنامه
📙 ملکه زیبایی لی نین
مارتین مک دونا
🔁 حمید احیا
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟠 #نمایشنامه
📙 یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه
مارتین مک دونا
🔁 بهرنگ رجبی
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟡 #نمایشنامه
📙 غرب مغموم
مارتین مک دونا
🔁 مهرداد بهراد
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

♦️پایان
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📘 مراسم قطع دست در اسپوکن
مارتین مک دونا
🔁 بهرنگ رجبی
🎙کامیار محبی، آرمان سلطان زاده، سحر بیرانوند، امید تقوی
🎛 آوانامه
©نشر بیدگل
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟣 مارتین مک‌دونا
نویسنده و کارگردان اهل ایرلند

مارتین فارانان مک‌دونا (انگلیسی: Martin Faranan McDonagh؛ زادهٔ ۲۶ مارس ۱۹۷۰) نمایشنامه‌نویس و فیلم‌ساز بریتانیایی-ایرلندی است. او بابت به‌کار بردن کمدی سیاه ابسوردیست خود که اغلب زیبایی‌شناسی تئاتر مدرن را به چالش می‌کشد، شناخته شده‌است. او جوایز متعددی از جمله یک جایزه اسکار، شش جایزه بفتا، چهار جایزه گلدن گلوب، سه جایزه اولیویه و نامزدی پنج جایزه تونی دریافت کرده‌است.
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🎵 نفس

▪️خواننده: حبیب
▪️شاعر: محمدرضا شفیعی‌کدکنی
▪️ملودی: حبیب
▪️تنظیم: لو واروژان


🎧 با هم بشنویم
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📘 انگیزه های غیرطبیعی
پی دی جیمز
🎙گروهی از گویندگان
🎬 علی عمرانی
قالب: نمایشی
دسته بندی: رمان و داستان


آدام برای گذراندن تعطیلات، نزد عمه‌اش در منطقه‌‌ی ییلاقی اطراف لندن می‌‎رود. در آنجا متوجه می‌‌شود که موریس استون، نویسنده‌‌ی داستان‌‌های پلیسی، ناپدید شده است.


بازرس ریکلس جسدی را درون قایق پیدا می‌‌کند که مربوط به موریس استون است. دست‌‌های جسد بریده شده است. پلیس به همه‌‌ی نویسندگان مربوط به منطقه‌‌ی ییلاقی ظنین است.

از طرفی، آدام دالگلایش و بازرس ریکلس، بعد از ملاقات با برادر موریس، متوجه می‌شوند که پس از مرگ موریس، ارثیه‌ی فراوانی به او می‌رسد؛ به شرط اینکه ازدواج کند.

آدام درمی‌‌یابد که موریس زندگی خانوادگی بدی داشته و همسرش مرده است. آدام، ساتورِ گم‌شده‌ی عمه‌اش را درحالی که در میزِ خانه فرورفته است، پیدا می‌کند؛ همان ساتوری که باعث سوءظن فراوان شده بود.
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📔 #تاملات_و_مجادلات
#فئودور_داستایوفسکی
🔁 عبدالمجید احمدی
🎙تایماز رضوانی
10 : 47 : 04
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🔸#داستان_کوتاه

🔮 #وانکا
#آنتوان_چخوف
🔁 سروژ استپانیان
🎙ناصر زراعتی
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📓 #زن_ددری
✍ #آنتوان_چخوف
🔁 سروژ استپانیان
🎙ناصر زراعتی
1 : 33 : 45
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

5⃣
♦️پایان
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📖 معرفی کتاب بیرون از مولینگار

بیرون از مولینگار نمایشنامه‌ای عاشقانه از جان پاتریک شنلی است؛ نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویسی که با شک و ماه‌زده به شهرت جهانی رسید. این اثر که در سال ۲۰۱۴ به روی صحنه رفت، ریشه در خاک و خیال ایرلند دارد و میان مزارع باران‌خورده و سکوت‌های سربسته‌اش، تم‌هایی از تنهایی، عشق فروخورده و میراث خانوادگی را با زبان تغزلی و طنز درون‌گرایانه درهم می‌تند. شنلی، با تکیه بر نیاکان ایرلندی‌اش، جهانی خلق می‌کند که در آن دل‌های دورافتاده راهی نامطمئن اما امیدبخش به سوی هم می‌جویند.
داستان در میان دو مزرعه همسایه در قلب ایرلند می‌گذرد؛ جایی که آنتونی ریلی و رزماری مولدون، دو همسایه خجالتی و در آستانه میانسالی، سال‌ها در سکوت و بی‌خبری عاطفی از هم زیسته‌اند. رزماری، عاشقی صبور و سرسخت، از کودکی دل به آنتونی سپرده، اما آنتونی در حصار تردید، کم‌اعتمادی و سایه پدری که میراث را مشروط به صلابت پسرانه می‌داند، خود را منزوی کرده است. روایت از یک مراسم تشییع آغاز می‌شود و طی سال‌ها، لایه‌های پنهان ناگفته‌ها، کشمکش‌های نسل‌ها، و زخمی‌های قدیمی را آشکار می‌سازد. در پس این زمین‌های خیس، دغدغه‌هایی ملموس جریان دارد: اختلافی بر سر قطعه‌ای زمین، بار سنگین انتظارات، و ترس از طرد شدن. زبان نمایشنامه مملو از سکوت‌های باردار، ظرافت‌های طنازانه و مکالماتی‌ست که گویی در پس هر جمله، کوهی از احساس فروخورده نشسته است. رزماری، با جسارتی بی‌ادعا، تلاش می‌کند آنتونی را از گور ذهنی‌اش بیرون بکشد.
شنلی در این اثر، با لطافت و دقت، مسائلی چون انزوا، سرکوب احساسی و تمنای عشق را کاوش می‌کند. "بیرون از مولینگار" پرسشی‌ست درباره آنچه ما را از بیان خواسته‌های درونی بازمی‌دارد، از هراس‌های نهفته تا بارهای فرهنگی زندگی روستایی. رابطه شخصیت‌ها در تنشی میان سنت و فردیت شکل می‌گیرد، و هر یک در تلاش‌اند از زیر سایه گذشته‌ی موروثی بیرون آیند. نمایشنامه با ظاهری ساده، به تامل در باب پیوند انسانی بدل می‌شود: گفت‌وگویی درونی درباره دشواری‌های عریان شدن در برابر دیگری، و ضرورت همین عریانی برای نجات. در زیر لحن ظاهرا ملایم، تعلیقی عاطفی نهفته است که نمایش را به سوی کشف‌هایی تلخ‌وشیرین می‌برد.
"بیرون از مولینگار" نمایشی است لطیف و تأثیرگذار که در بستری مالیخولیایی، از امکان عشق در میانه‌ی ناامیدی می‌گوید. شنلی با زبان شاعرانه‌اش، داستانی کوچک را به پژواکی جهان‌شمول بدل می‌کند؛ گواهی بر این حقیقت ساده اما عمیق که برای گشودن دل، هیچ‌گاه دیر نیست.
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟣 جان پاتریک شنلی یک نمایش نامه نویس و فیلم نامه نویس اهل ایالات متحده آمریکا است. او موفق شده است برای نمایش نامهٔ تردید: یک حکایت تمثیلی، جایزه پولیتزر، جایزه تونی و جایزه دراما دسک را از آن خود کند.
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟠 #نمایشنامه
📙 ستوان آینیشمور
مارتین مک دونا
🔁 زهرا جواهری
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟡 #نمایشنامه
📙 مرد بالشی
مارتین مک دونا
🔁 زهرا جواهری
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟠 #نمایشنامه
📙 جمجمه ای در کانه مارا
مارتین مک دونا
🔁 بهرنگ رجبی
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📘 #مراسم_قطع_دست_در_اسپوکن
#مارتین_مک_دونا
🔁 بهرنگ رجبی
🎙کامیار محبی، آرمان سلطان زاده، سحر بیرانوند، امید تقوی
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

مک‌دونا در سال ۲۰۰۴ برای شش‌لول برنده جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه شد. او در شش بخش دیگر نامزد دریافت جایزه اسکار بوده‌است. او کارگردانی فیلم‌های کمدی سیاه در بروژ (۲۰۰۸)، هفت روانی (۲۰۱۲)، سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری (۲۰۱۷) و بنشی‌های اینیشرین (۲۰۲۲) را بر عهده داشت.

☑️ حرفه
تئاتر
شش نمایشنامه اول مک‌دونا که به دو سه‌گانه تقسیم شده‌اند، در کانتی گالوی و اطراف آن واقع شده‌اند، جایی که او تعطیلات خود را در کودکی گذراند. داستان اول در ملکه زیبایی لی‌نین، دهکده‌ای کوچک در ساحل غربی ایرلند، اتفاق می‌افتد و شامل ملکه زیبایی Leenane (1996)، جمجمه در Connemara (1997) و The Lonesome West (1997) است.سه گانه دوم او در سراسر جزایر آران، در سواحل کانتی گالوی، اتفاق می‌افتد و شامل The Cripple of Inishmaan (1996)، ستوان Inishmore (2001) و Banshees of Inisheer است. سومین نمایشنامه هرگز منتشر نشد، زیرا مک‌دونا اصرار داشت که «خوب نیست»، اگرچه او تمایل خود را برای بازگشت به آن در سنین بالاتر ابراز کرده‌است.

اولین نمایشنامه غیرایرلندی مک‌دونا، مرد بالشی در یک حالت توتالیتر ساختگی می‌گذرد و پس از خوانش در تئاتر فینبورو در سال ۱۹۹۵، در تئاتر ملی سلطنتی در سال ۲۰۰۳ به درآمد.

مراسم قطع دست در اسپوکن اولین نمایشنامه مک‌دونا است که در ایالات متحده اتفاق می‌افتد و در مارس ۲۰۱۰ در برادوی نمایش داده شد. کریستوفر واکن بازیگر نقش اول برای بازی در نقش قاتل به دنبال دستی که در جوانی از دست داده بود نامزد دریافت جایزه تونی برای بهترین بازیگر مرد در یک نمایشنامه شد.

مک‌دونا همچنین دو نمایشنامه رادیویی برنده جایزه نوشت که یکی از آنها داستان گرگ و هیزم شکن است.

در فوریه ۲۰۱۰، اعلام شد که مک‌دونا در حال کار بر روی یک موزیکال جدید است.

☑️ زندگی شخصی
مک‌دونا در ۲۶ مارس ۱۹۷۰ در خانواده‌ای ایرلندی در کمبرول، لندن به دنیا آمد. پدر و مادرش پس از مدتی او و برادرش را در لندن رها کردند و به گالوی در ایرلند بازگشتند. مک‌دونا و برادرش جان مایکل مک‌دونا در لندن ماندند. او در ۱۶ سالگی مدرسه را رها کرد و چند سال در جنوب لندن بیکار و سرگردان بود تا این‌که شغل سطح پایینی دست و پا کرد. پس از مدت کوتاهی آن شغل را هم رها کرد تا قلمش را امتحان کند.

شش اثر ابتدایی نمایشی او در واقع دو تریلوژی است که ماجراهای همگی‌شان در شهرستان گالوی یا اطراف آن می‌گذرد، جایی که مک‌دونا تعطیلات کودکی‌اش را می‌گذراند.

مارتین مک‌دونا سه‌گانهٔ «لی‌نین» را در سال ۱۹۹۵ به سالن‌های نمایش ایرلند و لندن فرستاد تا این‌که ملکهٔ زیبایی لی‌نین در فوریهٔ ۱۹۹۶ در گالویِ ایرلند به روی صحنه رفت. سپس در سالنِ «رویال کورت» لندن اجرا شد و منتقدان را به وجد آورد. مک‌دونا که ۲۷ساله بود توانست پس از شکسپیر دومین کسی باشد که همزمان چهار نمایشنامه‌اش در سالن‌های تئاتر لندن روی صحنه رفته‌است.

مک‌دونا از سال ۲۰۱۸ با فیبی والر-بریج، بازیگر، نویسنده و تهیه‌کنندهٔ بریتانیاییِ رابطهٔ عاشقانه دارد.

☑️ نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌ها
ملکهٔ زیبایی لی‌نین (۱۹۹۶)، برگردان حمید احیاء، انتشارات نیلا
جمجمه‌ای در کُنه‌مارا (یا کانه‌مارا) (۱۹۹۷)، برگردانِ بهرنگ رجبی، انتشارات بیدگل
غرب غمزده (۱۹۹۷)، برگردانِ بهرنگ رجبی، انتشارات بیدگل
چلاق آینیشمان (۱۹۹۷)، برگردانِ شادی فرزین، انتشارات نیلا
ستوان آینیشمور (۲۰۰۱)، برگردانِ زهرا جواهری، انتشارات افراز
بانشی‌های آینیشیر (منتشرنشده)
مرد بالشی (۲۰۰۳)، برگردانِ زهرا جواهری، انتشارات افراز
مراسم قطع دست در اسپوکن (۲۰۱۰)، برگردانِ بهرنگ رجبی، انتشارات بیدگل
مأمورین اعدام (۲۰۱۵)،[۱۳] برگردانِ بهرنگ رجبی، انتشارات بیدگل
یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه (۲۰۱۸) برگردان بهرنگ رجبی، انتشارات بیدگل
سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری (۲۰۱۸) برگردان سینا شاه بابا، انتشارات چترنگ

☑️ فیلم‌ها
تهیه‌کننده اجرایی

مرگ دوم (۲۰۰۰)
نگهبان (۲۰۱۱)

☑️ جوایز و افتخارات
جوایز اسکار
جوایز فیلم بفتا
گلدن گلوب
جشنواره ونیز
جایزه لورنس الیویه
جوایز تونی
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🌱بهترین کانال‌های علمی و فرهنگی در تلگرام🌱


🤝جهت شرکت در تبادل:
@HHo_bb

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📘 #انگیزه_های_غیرطبیعی
#پی_دی_جیمز
مجید حمزه مهیننصیری احمد آقالو صفا آقاجانی آشا محرابی نرگس هاشم پورضیایی
🎛 ایرانصدا
2 : 18 : 19
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🟣 پی. دی. جیمز
نویسنده و سیاست‌مدار بریتانیایی

پی. دی. جیمز (انگلیسی: P. D. James; ۳ اوت ۱۹۲۰ – ۲۷ نوامبر ۲۰۱۴) نویسنده و رمان‌نویس ژانر جنایی و معمایی اهل انگلستان بود.

وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون همکار انجمن سلطنتی هنر و جایزه ادگار شده‌است.
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

📔 تاملات و مجادلات
فئودور داستایوفسکی
🔁 عبدالمجید احمدی
🎙تایماز رضوانی
🎛 رادیو گوشه
©نشر برج


«چرا هنر الزاماً همیشه به واقعیت موجود وفادار نیست؟» در کتاب صوتی تاملات و مجادلات، پاسخ به این پرسش مهم و اساسی در دنیای هنر را از زبان یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان روسیه و جهان، یعنی فئودور داستایوفسکی خواهیم شنید. داستایوفسکی در کنار رمان‌نویسی، روزنامه‌نگار و منتقد فعالی نیز بوده و مقالات مختلفی از او به‌جا مانده است. در این کتاب با گزیده‌ای از مقالات او که حاوی پاسخ‌های مهمی به مسائل چالشی و پرتکرار اجتماعی،‌ ادبی و هنری هستند، آشنا خواهیم شد.


🔗جهت آشنایی با داستایوفسکی و دسترسی آسان به آثارش👇
/channel/feqdanedel/2428

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🔸داستان کوتاه

🔮 وانکا
آنتوان چخوف
🔁 احمد گلشیری
🎙ناصر زراعتی


فریادی خاموش از اعماق دل یک کودک

داستان بسیار زیبا و تکان دهنده ی وانکا نوشته ی آنتون چخوف و ترجمه احمد گلشیری ست.
این داستان عموما به عنوان یکی از بهترین شاهکارهای کوتاه جهان به همراه درونمایه ای قوی و پر از احساسات انسانی، محسوب میشود

وانکا، پسر بچه‌ای ده ساله و یتیم است که برای شاگردی به مسکو فرستاده شده و در شرایط سخت و طاقت‌فرسایی کار می‌کند.
@feqdanedel

Читать полностью…

خُنیآگر شعر و قلم

🔸داستان کوتاه

📓 زن ددری
آنتوان چخوف
🔁 سروژ استپانیان
🎙ناصر زراعتی


اولگا ایوانونا زنی جسور و پرشور است که به همسر خودش که پزشک نجیب و انسان دوستی است خیانت می کند تا اینکه متوجه می شود....
@feqdanedel

Читать полностью…
Subscribe to a channel