۱. لغات سطحبندیشده ۲. گرامر سطحبندیشده ۳. اصطلاحات و عبارات کاربردی ۴. نکاتی برای یادگیری و تمرین بهتر زبان ۵. خطاهای رایج برای جلوگیری از تکرار مجدد ۶. معرفی منابع مفید ۷. تستای آموزشی و کلی چیزای خفن دیگه😎🤩 ارتباط با هلپدسک: @ELL_Helpdesk
📌A hot potato
دردسر بزرگ، گرفتارى
😇Meaning:
Something that is difficult or dangerous to deal with
😭Example:
Terrorism is a political hot potato in Afghanistan.
توی افغانستان تروریسم یه دردسر سیاسی بزرگه.
🔹یه سری از کلماتی که املاشون (مخصوصاً برای داوطلبای IELTS) دردسرساز میشه کلماتی هستن که ترکیب "ei" یا "ie" توشون هست، مثل کلمات زیر:
achieve, believe, deceive, hygiene, ceiling, retrieve, receipt, ....
🖥یه راهکار خیلی ساده که میتونه برای همیشه شما رو از این اشتباه دور نگه داره اینه که این rhyme ساده رو حفظ کنید:
🔺"I before E except after C"
➖➖➖➖➖➖➖➖
🟣یعنی همیشه تو املا کلمات بین دو تا ترکیب "ei" یا "ie"، ترکیب "ie" رو انتخاب میکنیم(I before E):
🟢achieve🟢 believe 🟢 hygiene
➖➖➖➖➖➖➖➖
⏺مگر اینکه قبل این ترکیب حرف C رو داشته باشیم، که در این صورت "ei" مینویسم ( except after C):
🟢 receive🟢 deceive 🟢 receipt
➖➖➖➖➖➖➖➖
➕چندتا کلمه استثنا هستند که تو این قاعده نمیگنجن:
⚪️Weird ⚪️Seize ⚪️Foreign ⚪️Neither ⚪️Leisure ⚪️Forfeit ⚪️ Efficiency
➖➖➖➖➖➖➖➖
✅So keep in mind, "I before E except after C"
🅰🅰🅰🅰🅰🅰🅰
🅰🅰🅰🅰🅰
🟢Summon up
فراخواندن (احساس یا شجاعت)، جمع کردن
✅She summoned up the courage to speak in public.
او شجاعتش را جمع کرد تا در جمع صحبت کند.
✅Old memories flooded back when I visited my hometown.
با بازدید از زادگاهم، خاطرات قدیمی زنده شدند.
✅He decided to put the past behind him and move on.
او تصمیم گرفت گذشته را پشت سر بگذارد و ادامه دهد.
✅New cafes are springing up all over the city.
کافههای جدید در سراسر شهر ناگهان در حال ظهور هستند.
✅His constant complaining grates on my nerves.
غر زدنهای مداوم او اعصابم را خرد میکند.
#آموزش_لغات5️⃣📓📓📓📓
🔴Compensation/ˌkɒmpənˈseɪʃən/
جبران، غرامت
The company offered fair compensation for the overtime work.
شرکت غرامت منصفانهای برای اضافهکاری ارائه داد.
She is an influential leader in the field of education.
او یک رهبر تأثیرگذار در حوزه آموزش است.
The support from the community was overwhelming.
حمایت جامعه بسیار غالب (فراگیر) بود.
Economic stability is essential for growth.
ثبات اقتصادی برای رشد ضروری است.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️
If you change the way you look at things, the things you look at change.
اگر طرز نگاهت را تغییر دهی، چیزهایی که به آنها نگاه میکنی تغییر میکنند.
#آموزش_لغات4️⃣📓📓📓📓
🔴 Armed /ɑːrmd/
مسلح، مجهز
The police were armed to handle the dangerous situation.
پلیس برای مقابله با وضعیت خطرناک مسلح بود.
Early detection can improve cancer treatment.
تشخیص زودهنگام میتواند درمان سرطان را بهبود بخشد.
He tried to justify his actions with logical reasons.
او تلاش کرد اقداماتش را با دلایل منطقی توجیه کند.
The movie’s ending was so moving that everyone cried.
پایان فیلم چنان تکاندهنده بود که همه گریستند.
The only real failure in life is not to be true to the best one knows.
تنها شکست واقعی در زندگی، وفادار نبودن به بهترین چیزی است که میدانی.
#آموزش_لغات3️⃣📓📓📓📓
🔴 Ambition /æmˈbɪʃən/
آرزو، جاهطلبی
Her ambition is to become a successful entrepreneur.
آرزوی او این است که یک کارآفرین موفق شود.
The company launched a new commercial for its product.
شرکت یک تبلیغ تجاری جدید برای محصولش راهاندازی کرد.
The team made an impressive progress in the project.
تیم پیشرفت چشمگیری در پروژه داشت.
The bird broke its wing and couldn’t fly.
پرنده بالش شکست و نتوانست پرواز کند.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️
We are what we repeatedly do. Excellence, then, is not an act, but a habit.
ما همانی هستیم که مکرراً انجام میدهیم. پس برتری یک عمل نیست، بلکه یک عادت است.
🔍 تفاوت بین کلمات: Council vs. Counsel vs. Consul
🟣 این سه کلمه در انگلیسی تلفظ و املای نسبتا مشابه دارند و خیلی وقتا اشتباه استفاده میشن:
1⃣ Council /ˈkaʊnsəl/
معنی: شورا، انجمن، هیئت مدیره
✅ The city council approved the new plan.
شورای شهر طرح جدید را تصویب کرد.
✅ She's a member of the student council.
او عضو انجمن دانشجویی است.
✅ Seek legal counsel before signing.
قبل از امضا از مشاوره حقوقی بگیرید.
✅ I counsel you to think carefully.
نصیحت میکنم با دقت فکر کنید.
✅ The French consul attended the meeting.
کنسول فرانسه در جلسه حاضر شد.
✅ Contact your local consul for assistance.
برای کمک با کنسولگری محلی تماس بگیرید.
🧩 جمعبندی:
- Council = گروه تصمیمگیرنده
- Counsel = مشاوره/مشاور
- Consul = نماینده دیپلماتیک
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Elementary
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
⭐️تو این پست میخوایم که با یه کتاب فوقالعاده به نام "Speaking" (تالیف Cheryl Pelteret) آشنا بشیم.
🔺اگه میخوای که مهارت گفتاریت رو بهبود ببخشی، قطعا این کتاب کمک زیادی بهت میکنه.
✅در کتاب "Speaking"، مؤلف به بررسی تکنیکها و استراتژیهای مختلفی میپردازه که به افزایش اعتماد به نفس و روانی در زبان گفتاری کمک میکنه. این کتاب بر اهمیت تمرین تأکید داره و تمرینها و سناریوهای واقعیای رو ارائه میده که باعث میشه شما بهطور فعال در یادگیری شرکت کنید.
✅ همچنین به ظرافتهای مکالمه پرداخته و به شما کمک میکنه تا بافتهای فرهنگی رو درک کرده و مهارتهای ارتباطی خودتون رو تقویت کنید.
✅یکی از ویژگیهای بارز این کتاب، تمرکزش بر جنبههای روانشناختی صحبت کردنه؛ به چالشها و نگرانیهای رایجی که بسیاری از زبانآموزان با اون مواجه میشن، میپردازه. نویسنده نکات ارزشمندی رو برای غلبه بر این چالشها ارائه میده و حرکت به سمت صحبت کردن روان رو راحتتر و لذتبخشتر میکنه.
🟠به شدت این کتاب رو به هر کسی که مشتاق بهبود مهارتهای گفتاری خود و افزایش اعتماد به نفس در ارتباطات انگلیسیه، توصیه میکنیم.
➕زبانآموزان سطح B1 ( و بالاتر) میتونن بیشترین بهره رو از این کتاب ببرن.
🩵🩵🩵🩵
#B1 #B2 #C1 #C2
#resources
🔗@En_Lg_Lab ❤️
#آموزش_لغات6️⃣📓📓📓📓
🔴 Iconoclast /aɪˈkɒnəklæst/
سنتشکن، بتشکن
The artist was an iconoclast, challenging traditional norms in every painting.
این هنرمند یک سنتشکن بود و در هر نقاشی، هنجارهای سنتی را به چالش میکشید.
The funeral was a lugubrious affair, with mournful music and weeping relatives.
مراسم تشییع جنازه یک اتفاق غمگین بود، با موسیقی سوزناک و بستگان گریان.
She has a propensity for exaggeration, often making small issues seem huge.
او تمایل ذاتی به بزرگنمایی دارد و اغلب مسائل کوچک را بزرگ جلوه میدهد.
The DNA evidence was incontrovertible proof of his guilt.
شواهد DNA دلیل انکارناپذیری از گناه او بود.
Out of suffering have emerged the strongest souls; the most massive characters are seared with scars.
از رنج، نیرومندترین روحها زاده میشوند؛ بزرگترین شخصیتها با زخمها شکل میگیرند.
📌Add insult to injury
نمک به زخم پاشیدن
😇Meaning:
to make a person who feels bad feel worse, to make a bad situation worse
😭Example:
Their basement was flooded, and then, to add insult to injury, a pipe burst in the kitchen.
زیرزمین خونهشون رو سیل زده بود، و سپس ترکیدن یه لوله توی آشپزخونه، نمک روی زخمشون شد.
🔍 تفاوت بین کلمات: Raise vs. Rise
🟣 این دو فعل در انگلیسی معانی مشابهی دارند، اما کاربردشان متفاوت است! بیایید دقیقتر بررسی کنیم:
1⃣ Raise /reɪz/
این یک فعل transitive است ( یعنی به مفعول نیاز دارد)
معنی: بلند کردن، افزایش دادن
✅ She raised her hand to ask a question.
او دستش را بلند کرد تا سوال بپرسد.
✅ The company raised salaries by 10%.
شرکت حقوقها را ۱۰٪ افزایش داد.
✅ The sun rises in the east.
خورشید از شرق طلوع میکند.
✅ Prices have risen sharply this year.
قیمتها امسال به شدت افزایش یافتهاند.
🧩 جمعبندی:
- Raise → نیاز به مفعول دارد (کسی/چیزی را بلند کردن)
- Rise → بدون مفعول ( بالا رفتن)
✅ He raised his voice in anger.
صدایش را از روی عصبانیت بلند کرد.
✅ The balloon rose slowly into the sky.
بالون به آرامی بالا رفت.
✅ They raised the flag at dawn.
پرچم را سحرگاه بالا بردند.
✅ Her popularity has risen recently.
محبوبیتش اخیرأ افزایش یافته.
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
🟢Put forward
پیشنهاد دادن، مطرح کردن
✅She put forward a new idea in the meeting.
او یک ایده جدید در جلسه مطرح کرد.
✅He’s gunning for the manager’s position.
او موقعیت مدیریت را هدف گرفته است.
✅The doctor attended to the patient immediately.
دکتر فوراً به بیمار رسیدگی کرد.
✅This evidence bears on the court case.
این شواهد به پرونده دادگاه مرتبط است.
🔍 تفاوت بین کلمات: Complacent vs. Complaisant
1⃣ Complacent /kəmˈpleɪsənt/
معنی: از خود راضی، خودپسند
✅ Don't become complacent after success.
پس از موفقیت از خود راضی نشوید.
✅ His complacent attitude worried the coach.
نگرش بیتفاوت (خودپسندانه) او مربی را نگران کرد.
✅ She was complaisant with all requests.
او با همه درخواستها سازگار بود.
✅ His complaisant nature made him popular.
طبع دلپذیر او محبوبش کرده بود.
🧩 جمعبندی:
- Complacent = منفی (رضایت بیجا)
- Complaisant = مثبت (سازگاری)
📌The Early Bird Catches the Worm
سحرخیز باش تا کامروا شوی
😇Meaning:
a person who gets up early in the morning has the best chance of success
😭Example:
"Let's leave at six o'clock in the morning. Remember, the early bird catches the worm."
بیا ساعت ۶ صبح راه بیفتیم. یادت باشه [که از قدیم گفتن] سحرخیز باش تا کامروا شوی.
این دوتا جمله رو بخون:
1️⃣The belt has the same colour as the coat.
2️⃣The belt is the same colour as the coat.
1⃣The flower petals are orange.
گلبرگهای گل نارنجی هستند.
2⃣His eyes were dark blue.
چشمهایش آبی تیره بودند.
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Intermediate
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
#آموزش_لغات2️⃣📓📓📓📓
🔴Abroad/əˈbrɔːd/
خارج از کشور، در خارج
Studying abroad can broaden your perspective.
تحصیل در خارج از کشور میتواند دیدگاه شما را گسترش دهد.
Preventive measures can reduce the spread of infectious diseases.
اقدامات پیشگیرانه میتوانند گسترش بیماریهای مسری را کاهش دهند.
His keys were nowhere to be found.
کلیدهایش هیچ جا پیدا نشد.
Please shut the door quietly.
لطفاً در را آرام ببندید.
Do not go where the path may lead, go instead where there is no path and leave a trail.
به جایی نرو که مسیر ممکن است تو را هدایت کند، بلکه به جایی برو که مسیری نیست و ردپایی از خود به جا بگذار.
🔍 تفاوت بین کلمات: Through, Thorough, Though, Thought
🟣 این کلمات در انگلیسی شبیه به نظر میرسند، اما معانی و کاربردهای کاملاً متفاوتی دارند! بیایید با هم بررسی کنیم
1⃣ Through /θruː/
معنی: از میان، از طریق، بهپایان رسیدن چیزی.
✅She walked through the door.
او از میان در عبور کرد.
✅We’re through with the project.
ما کار پروژه را تمام کردهایم.
✅He did a thorough research before writing.
او قبل از نوشتن، تحقیقی جامع انجام داد.
✅The doctor was very thorough in the examination.
دکتر در معاینه بسیار دقیق بود.
✅Though it was raining, we went out.
هرچند باران میآمد، ما بیرون رفتیم.
✅She’s shy, though very kind.
او خجالتی است، اما (با این حال) بسیار مهربان است.
✅I had a thought about the problem.
من یک ایده دربارهٔ مشکل داشتم.
✅His thoughts were deep and meaningful.
افکار او عمیق و پرمعنی بودند.
🧩 جمعبندی:
- Through = عبور کردن / تمام کردن
- Thorough = کامل و دقیق
- Though = هرچند / بااینحال
- Thought = فکر (اسم)
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Advanced
#Listening
📱@En_lg_lab❤️