۱. لغات سطحبندیشده ۲. گرامر سطحبندیشده ۳. اصطلاحات و عبارات کاربردی ۴. نکاتی برای یادگیری و تمرین بهتر زبان ۵. خطاهای رایج برای جلوگیری از تکرار مجدد ۶. معرفی منابع مفید ۷. تستای آموزشی و کلی چیزای خفن دیگه😎🤩 ارتباط با هلپدسک: @ELL_Helpdesk
📌A hot potato
دردسر بزرگ، گرفتارى
😇Meaning:
Something that is difficult or dangerous to deal with
😭Example:
Terrorism is a political hot potato in Afghanistan.
توی افغانستان تروریسم یه دردسر سیاسی بزرگه.
⭐️تو این پست میخوایم که با یه کتاب فوقالعاده به نام "Speaking" (تالیف Cheryl Pelteret) آشنا بشیم.
🔺اگه میخوای که مهارت گفتاریت رو بهبود ببخشی، قطعا این کتاب کمک زیادی بهت میکنه.
✅در کتاب "Speaking"، مؤلف به بررسی تکنیکها و استراتژیهای مختلفی میپردازه که به افزایش اعتماد به نفس و روانی در زبان گفتاری کمک میکنه. این کتاب بر اهمیت تمرین تأکید داره و تمرینها و سناریوهای واقعیای رو ارائه میده که باعث میشه شما بهطور فعال در یادگیری شرکت کنید.
✅ همچنین به ظرافتهای مکالمه پرداخته و به شما کمک میکنه تا بافتهای فرهنگی رو درک کرده و مهارتهای ارتباطی خودتون رو تقویت کنید.
✅یکی از ویژگیهای بارز این کتاب، تمرکزش بر جنبههای روانشناختی صحبت کردنه؛ به چالشها و نگرانیهای رایجی که بسیاری از زبانآموزان با اون مواجه میشن، میپردازه. نویسنده نکات ارزشمندی رو برای غلبه بر این چالشها ارائه میده و حرکت به سمت صحبت کردن روان رو راحتتر و لذتبخشتر میکنه.
🟠به شدت این کتاب رو به هر کسی که مشتاق بهبود مهارتهای گفتاری خود و افزایش اعتماد به نفس در ارتباطات انگلیسیه، توصیه میکنیم.
➕زبانآموزان سطح B1 ( و بالاتر) میتونن بیشترین بهره رو از این کتاب ببرن.
🩵🩵🩵🩵
#B1 #B2 #C1 #C2
#resources
🔗@En_Lg_Lab ❤️
دوستان و همراهان عزیز
ممنون میشیم با شرکت در نظرسنجی زیر، مارو در بهبود محتوای کانال کمک کنید🌸🙏
📱@En_lg_lab
⁉️به نظرت کدوم یکی درسته؟
1⃣Simon insisted to go to London.
2⃣Simon insisted on going to London.
🟣ساختار درست استفاده از فعل insist (به معنی «اصرار کردن) اینطوریه:
🔺Insist on + _ing
پس جمله دوم درسته:
✅Simon insisted on going to London.
📝Here are some more examples:
✅She insisted on attending the meeting despite feeling unwell.
✅They insisted on finishing the project before the deadline.
✅He insisted on helping her with the preparations.
✅We insisted on taking a different route to avoid traffic.
#آموزش_لغات6️⃣📓📓📓📓
🔴Perspicacious /ˌpɜːr.spɪˈkeɪ.ʃəs/
تیزبین، زیرک، بصیر
A perspicacious detective noticed the tiny clue everyone else missed.
یک کارآگاه تیزبین سرنخی را که دیگران ندیده بودند، متوجه شد.
The metamorphosis of a caterpillar into a butterfly is fascinating.
دگردیسی کرم ابریشم به پروانه شگفتانگیز است.
Her limpid eyes reflected pure innocence.
چشمان زلال او بیگناهی محض را نشان میداد.
The artist juxtaposed light and dark colors to create a striking effect.
هنرمند رنگهای روشن و تیره را کنار هم گذاشت تا اثری چشمگیر خلق کند.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️
What lies behind us and what lies before us are tiny matters compared to what lies within us.
آنچه پشت سر ما و آنچه پیش روی ما قرار دارد، در مقایسه با آنچه در درون ماست، اموری ناچیز هستند.
#آموزش_لغات5️⃣📓📓📓📓
🔴Analogy/əˈnæl.ə.dʒi/
تشبیه، قیاس، مشابهت
The teacher used an analogy to explain how the heart works like a pump.
معلم از یک قیاس استفاده کرد تا توضیح دهد قلب چگونه مثل یک پمپ کار میکند.
This room is exclusively for VIP guests.
این اتاق منحصراً برای مهمانان ویژه است.
Her argument was based on sound logic.
استدلال او بر پایهٔ منطقِ درستی بود.
His rude comments provoked an angry response.
اظهارات بیادبانهاش پاسخ خشمگینی را برانگیخت.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️
Know thyself.
خودت را بشناس.
#آموزش_لغات4️⃣📓📓📓📓
🔴Accommodate/əˈkɒm.ə.deɪt/
جا دادن، تطبیق دادن، میزبانی کردن
The hotel can accommodate up to 200 guests.
هتل میتواند تا ۲۰۰ مهمان را جا دهد.
There is no certainty about the future of the project.
هیچ قطعیتی درباره آینده پروژه وجود ندارد.
The lion is the dominant animal in the jungle.
شیر حیوان غالب در جنگل است.
Vaccinated people are immune to many diseases.
افراد واکسینهشده در برابر بسیاری از بیماریها مصون هستند.
Stop thinking, and end your problems.
فکر کردن رو متوقف کن تا مشکلاتت تموم بشن.
#آموزش_لغات3️⃣📓📓📓📓
🔴Backwards/ˈbæk.wədz/
عقب، به سمت عقب
He walked backwards without looking.
او بدون نگاه کردن به عقب راه رفت.
I tried to convince him to join us.
من سعی کردم او را متقاعد کنم که به ما بپیوندد.
It’s a soldier’s duty to protect his country.
وظیفهی یک سرباز محافظت از کشورش است.
She was cooking; meanwhile, her brother set the table.
او در حال پختن غذا بود؛ در همین حال، برادرش میز را چید.
Do not go where the path may lead, go instead where there is no path and leave a trail.
به جایی نرو که مسیر ممکن است تو را هدایت کند، بلکه به جایی برو که مسیری نیست و ردپایی از خود به جا بگذار.
🔍 تفاوت بین کلمات: Through, Thorough, Though, Thought
🟣 این کلمات در انگلیسی شبیه به نظر میرسند، اما معانی و کاربردهای کاملاً متفاوتی دارند! بیایید با هم بررسی کنیم
1⃣ Through /θruː/
معنی: از میان، از طریق، بهپایان رسیدن چیزی.
✅She walked through the door.
او از میان در عبور کرد.
✅We’re through with the project.
ما کار پروژه را تمام کردهایم.
✅He did a thorough research before writing.
او قبل از نوشتن، تحقیقی جامع انجام داد.
✅The doctor was very thorough in the examination.
دکتر در معاینه بسیار دقیق بود.
✅Though it was raining, we went out.
هرچند باران میآمد، ما بیرون رفتیم.
✅She’s shy, though very kind.
او خجالتی است، اما (با این حال) بسیار مهربان است.
✅I had a thought about the problem.
من یک ایده دربارهٔ مشکل داشتم.
✅His thoughts were deep and meaningful.
افکار او عمیق و پرمعنی بودند.
🧩 جمعبندی:
- Through = عبور کردن / تمام کردن
- Thorough = کامل و دقیق
- Though = هرچند / بااینحال
- Thought = فکر (اسم)
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Advanced
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
📌Money talks
پوله که حرف اول رو میزنه
😇Meaning:
money can influence what is done or how it is done
😭Example:
He was a fool to take the job, but money talks, so of course he took it.
اون باید احمق میبود که اون شغل رو قبول کنه ولی از اونجا که پول حرف اول رو میزنه با کمال میل قبولش کرد.
📌Cost an arm and a leg
خیلی گران بودن
😇Meaning:
to be very expensive
😭Example:
These opera tickets cost us an arm and a leg!
این بلیطهای اُپرا خیلی گرونن.
⁉️من everyone بنویسم یا every one؟
اول این سوال رو جواب بده که کدوم یک از این دوتا جمله درسته:
1️⃣This problem affects each and everyone of us.
2️⃣This problem affects each and every one of us.
✅Send my best wishes to everyone in the family.
✅I look forward to seeing each and every one of you.
🔺Each and every one
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
📌Make ends meet
در حد بخور و نمیر داشتن، بخور و نمیر زندگی کردن
😇Meaning:
to have only just enough money to buy the things you need
😭Example:
My wages were so low that I had to take a second job just to make ends meet.
اونقدر دستمزدم کم بود که واسه بخور و نمیر زندگی کردن مجبور شدم شغل دومی رو هم داشته باشم.
🔍 تفاوت بین کلمات: Formal vs. Formative vs. Former
🟣 این سه کلمه گاهی اوقات با هم اشتباه گرفته میشوند!
1⃣ Formal /ˈfɔːrməl/
معنی: رسمی، تشریفاتی
✅ The wedding was a formal event.
مراسم عروسی یک رویداد رسمی بود.
✅ You need to wear formal attire.
باید لباس رسمی بپوشید.
✅ Childhood is a formative period.
دوران کودکی یک دوره شکلدهنده است.
✅ His college years were formative.
سالهای دانشگاهش سازنده بودند.
✅ The former president spoke today.
رئیسجمهور سابق امروز سخنرانی کرد.
✅ I prefer the former option.
من گزینه پیشین را ترجیح میدهم.
🧩 جمعبندی:
- Formal = مربوط به آداب و رسوم رسمی
- Formative = تاثیرگذار در شکلگیری
- Former = مربوط به گذشته/چیز قبلی
📌 ترفند تشخیص:
"Formal" → "Official" (رسمی)
"Formative" → "Forming" (شکلدهی)
"Former" → "First" (اولین/قبلی)
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Intermediate
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
📌Make a mountain out of a molehill
از کاه کوه ساختن
😇Meaning:
to exaggerate a minor problem and make it seem much bigger than it really is
😭Example:
Calm down! You're making a mountain out of a molehill—it's just a small scratch on the car.
آروم باش! داری از کاه کوه میسازی—این فقط یه خط کوچیک روی ماشینه.
🔍 تفاوت بین کلمات: Economic vs. Economical
🟣 این دو صفت از ریشه یکسان میآیند اما معانی متفاوتی دارند و خیلیها اونا رو با هم قاطی میکنند:
1⃣ Economic /ˌiːkəˈnɒmɪk/
معنی: مربوط به اقتصاد
✅ The country faces economic challenges.
کشور با چالشهای اقتصادی روبرو است.
✅ This decision has economic implications.
این تصمیم پیامدهای اقتصادی دارد.
✅ This car is very economical on fuel.
این ماشین در مصرف سوخت بسیار مقرون به صرفه است.
✅ She leads an economical lifestyle.
او سبک زندگی صرفهجویانهای دارد.
🧩 جمعبندی:
- Economic = مربوط به سیستم اقتصادی
- Economical = صرفهجویانه/کارآمد
📌 ترفند به خاطر سپردن:
"Economic" → "Economy" (اقتصاد کلان)
"Economical" → "Efficiency" (بهرهوری)
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Elementary
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
📌Mind one's P's and Q's
مواظب رفتار و گفتار خود بودن
😇Meaning:
be very careful about what one does or says
😭Example:
You should mind your P's and Q's and not say anything to offend your aunt.
باید مراقب رفتار و گفتارت باشی تا چیزی نگی که به خالهت بیاحترامی کنی.
🔍 تفاوت بین کلمات: Complement vs Compliment
🟣 این دو کلمه همآوا (Homophone) هستند یعنی تلفظ یکسان اما معانی متفاوت دارند و خیلی از زبانآموزا اونا رو با هم اشتباه میگیرند:
1⃣ Complement /ˈkɒmplɪment/
معنی:
1) تکمیل کردن، مکمل بودن
2) چیزهایی که با هم کامل میشوند (مکمل)
✅ The dessert perfectly complements the meal.
این دسر به خوبی غذا را تکمیل میکند.
✅ The shoes are a nice complement to her outfit.
این کفشها مکمل خوبی برای ست او هستند.
✅ She gave me a lovely compliment.
او تعریف زیبایی از من کرد.
✅ I must compliment you on your cooking skills.
باید از مهارت آشپزیتان تعریف کنم.