۱. لغات سطحبندیشده ۲. گرامر سطحبندیشده ۳. اصطلاحات و عبارات کاربردی ۴. نکاتی برای یادگیری و تمرین بهتر زبان ۵. خطاهای رایج برای جلوگیری از تکرار مجدد ۶. معرفی منابع مفید ۷. تستای آموزشی و کلی چیزای خفن دیگه😎🤩 ارتباط با هلپدسک: @ELL_Helpdesk
🔍 تفاوت بین کلمات: Perspective vs. Prospective
🟣 این دو کلمه در انگلیسی اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند!
1⃣ Perspective /pərˈspektɪv/
معنی:
1) دیدگاه، زاویه نگاه
2) پرسپکتیو (در هنر)
✅ Let me offer a different perspective.
بگذارید دیدگاه متفاوتی ارائه دهم.
✅ The painting shows amazing perspective.
این نقاشی پرسپکتیو خارقالعادهای دارد.
✅ We met with prospective buyers.
با خریداران احتمالی ملاقات کردیم.
✅ The prospective benefits are significant.
منافع آتی قابل توجه هستند.
🧩 جمعبندی:
- Perspective = نگرش/زاویه دید (اسم)
- Prospective = مربوط به آینده (صفت)
📌 ترفند به خاطر سپردن:
"Perspective" → "View" (دیدگاه)
"Prospective" → "Potential" (بالقوه)
📌Be over the hill
سنی از کسی گذشتن، پیر و فرتوت بودن
😇Meaning:
to be too old to do something
😭Example:
I thought that my friend was over the hill and should not be working at all.
فکر کردم دوستم سنی ازش گذشته باشه و اصلا نباید کار کنه.
❤️سلام دوستان!
امروز میخوایم یک کتاب مرجع فوقالعاده برای یادگیری و رفع اشکالهای زبان انگلیسی به شما معرفی کنیم به نام "Practical English Usage" نوشته Michael Swan. این کتاب یک راهنمای جامع و کاربردی برای کسانی است که میخواهند گرامر، واژگان و کاربردهای روزمره انگلیسی را به درستی یاد بگیرند و از اشتباهات رایج جلوگیری کنند.
❕چرا این کتاب؟
خیلی از زبانآموزان با وجود سالها یادگیری انگلیسی، هنوز در برخی موارد گرامری یا کاربرد کلمات شک دارند و گاهی اشتباههایی میکنند که نشان از یادگیری ناقص و یا غلط است. این کتاب دقیقاً مانند یک معلم خصوصی، تمام نکات ریز و درشت زبان انگلیسی را به صورت واضح و مختصر توضیح داده و به شما کمک میکند تا انگلیسی را دقیقتر و طبیعیتر صحبت کنید یا بنویسید.
➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿
🟢ویژگیهای اصلی کتاب:
1️⃣ پوشش کامل گرامر و کاربردها:
این کتاب تمام مباحث گرامری از سطح مبتدی تا پیشرفته را پوشش میدهد و تفاوتهای ظریف بین ساختارهای مشابه را توضیح میدهد. مثلاً تفاوت "I used to" و "I’m used to" یا کاربرد صحیح حروف تعیین (a, an, the).
2️⃣ رفع اشتباهات رایج زبانآموزان:
بخشهای خاصی از کتاب به اشتباهات متداول زبانآموزان اختصاص دارد و به شما کمک میکند از این خطاها دور بمانید.
3️⃣ توضیحات ساده و مثالهای واضح:
هر مطلب با مثالهای روشن و جملات کاربردی آموزش داده شده تا درک آن آسان باشد.
4️⃣ مناسب برای مهارتهای مختلف:
چه در Speaking، چه در Writing یا حتی آمادگی برای آزمونهایی مثل آیلتس و تافل، این کتاب میتواند یک همراه مطمئن برای شما باشد.
➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿
⭕️چطور از این کتاب استفاده کنیم؟
- به عنوان یک مرجع سریع: هر زمان در مورد یک نکته گرامری یا کاربرد کلمه شک داشتید، میتوانید به این کتاب مراجعه کنید.
- مطالعه منظم: اگر روزانه چند بخش کوچک را مطالعه کنید، به مرور دانش انگلیسی شما بسیار دقیق و قوی میشود.
- تمرین عملی: بعد از یادگیری هر مبحث، سعی کنید از آن در جملات خود استفاده کنید تا ملکه ذهنتان شود.
➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿➿
✅ این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟
- زبانآموزان همه سطوح (از مبتدی تا پیشرفته)
- معلمان انگلیسی که میخواهند توضیحات دقیقتری به دانشآموزان بدهند.
- کسانی که برای آزمونهای بینالمللی آماده میشوند.
#resources
🔗@En_Lg_Lab👌
#آموزش_لغات4️⃣📓📓📓📓
🔴 Adjust /əˈdʒʌst/
تنظیم کردن، تطبیق دادن
She had to adjust her glasses to see clearly.
او مجبور شد عینکش را تنظیم کند تا واضح ببیند.
Scientists tested the hypothesis with experiments.
دانشمندان فرضیه را با آزمایشها بررسی کردند.
The final outcome of the game was surprising.
نتیجه نهایی بازی شگفتانگیز بود.
There is a shortage of water in this city.
در این شهر کمبود آب وجود دارد.
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
🔗@En_lg_lab❤️
این ویدیو چون زیرنویس فارسی هم داره توضیحات خاصی نمیخواد. به نظرم قشنگ و قابل تامله💌
عنوانش Let go به معنی "رها کن" هستش. let go معمولا اینطوری به کار میره:
🔺Let go of sb/sth
دوتا جملهی مثالی ببینید:
1⃣. The little boy let go of the string and his balloon drifted high above the trees.
2⃣. As soon as Sally let go of the leash, her dog ran away.
#آموزش_لغات3️⃣📓📓📓📓
🔴Accurate/ˈæk.jə.rət/
دقیق، درست
The weather forecast was accurate today.
پیشبینی آبوهوا امروز دقیق بود.
She bought a beautiful leather bag.
او یک کیف چرمی زیبا خرید.
He tried to persuade me to join the trip.
او سعی کرد مرا متقاعد کند که به سفر بپیوندم.
I totally agree with your idea.
من کاملاً با ایدهی تو موافقم.
📌Shake a leg
عجله کردن، دست جنبوندن
😇Meaning:
used to tell somebody to start to do something or to hurry
😭Example:
Come on, shake a leg! The film starts in 20 minutes.
یالا، عجله کن! فیلم ۲۰ دقیقهی دیگه شروع میشه.
🔍 تفاوت بین کلمات: Assure vs. Ensure vs. Insure
🟣 این سه کلمه در انگلیسی اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند!
1⃣ Assure /əˈʃʊr/
معنی: اطمینان دادن (به کسی)
✅ I assure you the product is safe.
به شما اطمینان میدهم محصول ایمن است.
✅ The doctor assured me it was minor.
دکتر به من اطمینان داد که مسئله کوچکی است.
✅ Please ensure the door is locked.
لطفاً مطمئن شوید در قفل است.
✅ This app ensures data security.
این برنامه از امنیت دادهها اطمینان حاصل میکند.
✅ Did you insure your new car?
آیا ماشین جدیدت را بیمه کردی؟
✅ The house is insured against fire.
خانه در برابر آتشسوزی بیمه شده است.
🧩 جمعبندی:
- Assure = اطمینان دادن به شخص
- Ensure = تضمین کردن نتیجه
- Insure = بیمه کردن (مالی)
📝در انگلیسی تجاری:
"Quality assurance" = تضمین کیفیت
"Insurance policy" = بیمهنامه
📌In a nutshell
به صورت مختصر، به صورت خلاصه
😇Meaning:
briefly, in a few words
😭Example:
We went to the meeting and they told us in a nutshell about the plans for our company.
رفتیم جلسه و اونها به صورت مختصر و مفید بهمون در مورد برنامهها برای شرکت گفتن.
این دوتا جمله رو ببین:
1️⃣I think that these packages are ours.
2️⃣I think that these packages are our's.
از این ویدیو چه عباراتی میتونیم یاد بگیریم که در صحبتکردنامون ازشون استفاده کنیم؟🤔
💡 Step back (for a minute)
(یک دقیقه) درنگ کردن، تامل کردن
Example:
We need to step back and look at all our options.
💡 Dive into sth
با عجله دستبهکار شدن
Example: Our mistake was to dive into the work without much preparation.
💡 Save sb time/money
در وقت/پول کسی صرفهجویی کردن؛ وقت/پول کسی را نگرفتن
Example: A professional wedding coordinator can save you time and money.
🎞️#Videos
📱@En_lg_lab❤️
#آموزش_لغات📓📓📓📓
⬅️تو این پست چندتا لغت واسه توصیف شخصیت رو با هم بررسی میکنیم:
🔴 Diligent /ˈdɪlɪdʒənt/
سختکوش، پرتلاش
She was a diligent student, studying late into the night to master the material.
او یک دانشآموز سختکوش بود و تا دیروقت برای تسلط بر مطالب مطالعه میکرد.
After years of living alone, he became self-reliant, solving problems without help.
پس از سالها زندگی مستقل، او خوداتکا شد و مشکلات را بدون کمک حل میکرد.
The tenacious climber refused to give up, even in the face of strong winds.
کوهنورد سرسخت تسلیم نشد، حتی در برابر بادهای شدید.
The negligent driver caused an accident by ignoring traffic rules.
راننده سهلانگار با نادیده گرفتن قوانین رانندگی، باعث تصادف شد.
The meticulous editor checked every comma and footnote before publishing.
ویراستار وسواس قبل از انتشار، هر ویرگول و پاورقی را بررسی کرد.
As a gregarious host, she filled the party with laughter and lively conversations.
به عنوان یک میزبان خونگرم و خوشبرخورد، مهمانی را با خنده و گفتگوهای پرجنبوجوش پر کرد.
Despite failures, the resilient entrepreneur kept launching new ideas.
علیرغم شکستها، کارآفرین تابآور به راهاندازی ایدههای جدید ادامه داد.
😨🥵😫😀😓😀😤
🥸😶🌫️😫😃😓
🟢 Pick up
برداشتن، جمعآوری کردن
She decided to pick up her books and study for the exam.
او تصمیم گرفت کتابهایش را بردارد و برای امتحان درس بخواند.
Despite the challenges, he decided to go on with his plans.
با وجود چالشها، او تصمیم گرفت که به برنامههایش ادامه دهد.
The workers had to tie down the cargo to prevent it from shifting.
کارگران مجبور شدند بار را ببندند تا از جابجایی آن جلوگیری کنند.
When he realized he was wrong, he decided to back off from the argument.
وقتی متوجه شد که اشتباه کرده، تصمیم گرفت از بحث عقبنشینی کند.
She chose to drop out of the course to focus on her career.
او تصمیم گرفت که دوره را کنار بگذارد تا بر روی حرفهاش تمرکز کند.
#آموزش_لغات5️⃣📓📓📓📓
🔴 Abortion /əˈbɔːr.ʃən/
سقط جنین
The debate over abortion laws continues in many countries.
بحث درباره قوانین سقط جنین در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
His statement was a clear contradiction of his earlier words.
اظهارات او تناقض آشکاری با حرفهای قبلیاش داشت.
She started her own enterprise last year.
او سال گذشته کسبوکار خودش را راهاندازی کرد.
Be careful with that vase—it's very fragile.
مواظب آن گلدان باش، بسیار شکننده است.
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Advanced
#Listening
📱@En_lg_lab❤️
📌Old habits die hard
ترک عادت موجب مرض است، ترک عادات قدیمی سخت است
😇Meaning:
People find it difficult to change their accustomed behavior
😭Example:
He retired last month, but still gets up at the same time in the morning. Old habits die hard.
اون ماه پیش بازنشسته شد ولی هنوز هم هر صبح راس ساعت بیدار میشه. ترک عادات قدیمی سخته.
🔍 تفاوت بین کلمات: Fewer vs. Less
🟣 این دو کلمه برای بیان "کمتر" استفاده میشوند، اما خیلی وقتا جابهجا استفاده میشن:
1⃣Fewer /ˈfjuːər/
معنی:تعداد کمتر (برای چیزهای قابل شمارش)
✅This store has fewer customers than before.
این فروشگاه مشتریان کمتری نسبت به قبل دارد.
✅Use fewer plastic bottles to help the environment.
برای کمک به محیط زیست، بطریهای پلاستیکی کمتری استفاده کنید.
✅She spends less time on social media now.
او الآن وقت کمتری در شبکههای اجتماعی میگذراند.
✅We need less sugar in this recipe.
در این دستور غذا به شکر کمتری نیاز داریم.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️
📌Give sb the benefit of the doubt
به کسی اعتماد کردن
😇Meaning:
to decide you will believe someone or something
😭Example:
I gave the man the benefit of the doubt but I still think that he is lying.
به اون مرد اعتماد کردم اما هنوز فکر میکنم داره دروغ میگه.
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.
کل مشکل جهان اینه که افراد احمق و دیوانه همیشه به خودشون اعتماد کامل دارند و افراد عاقل پر از شک و تردید هستند.
#آموزش_لغات2️⃣ 📓📓📓📓
🔴Adventure /ədˈven.tʃər/
ماجراجویی، هیجان
They went on an adventure in the Amazon rainforest.
آنها به یک ماجراجویی در جنگل آمازون رفتند.
I bought this shirt with a 50% discount.
من این پیراهن را با ۵۰٪ تخفیف خریدم.
Please put the milk back in the refrigerator.
لطفاً شیر را دوباره در یخچال بگذارید.
This app is very useful for learning English.
این برنامه برای یادگیری انگلیسی بسیار مفید است.
The privilege of a lifetime is to become who you truly are.
امتیاز یک عمر زندگی، تبدیل شدن به کسی است که واقعاً هستی.
#آموزش_لغات📓📓📓📓
👈 تو این پست چندتا لغت مربوط به احساسات و عواطف رو با هم بررسی میکنیم:
🔴Melancholic/ˌmelənˈkɒlɪk/
غمگین، حزنآلود
The melancholic melody brought back memories of her childhood.
ملودی غمگین خاطرات دوران کودکیاش را زنده کرد.
She was ecstatic when she received the surprise gift.
او با دریافت هدیه غافلگیرکننده، سرمست شد.
His apathetic response showed he didn’t care about the issue.
پاسخ بیتفاوت او نشان داد که به موضوع اهمیت نمیدهد.
The fans gave a fervent cheer when their team scored.
هواداران وقتی تیمشان گل زد، تشویقی پرشور سر دادند.
She felt apprehensive before her job interview.
او قبل از مصاحبه شغلیاش احساس نگرانی میکرد.
He was indignant when he was falsely accused.
وقتی به ناحق متهم شد، خشمگین شد.
What we achieve inwardly will change outer reality.
آنچه در درون به دست میآوریم، واقعیت بیرونی را تغییر خواهد داد.
📌Actions speak louder than words
به عمل کار برآید، به سخندانی نیست؛ عملکردن مهمتر از حرفزدنه
😇Meaning:
What you do is more significant than what you say
😭Example:
✏️:I am sorry. I’ll try to be a better person henceforth.
✏️: Actions speak louder than words.
✏️: متاسفم. تلاش میکنم از این به بعد آدم بهتری باشم.
✏️: مهم عمل کردنه. حرف رو که همه میزنن.
🔍 تفاوت بین کلمات: Lose vs. Loose
1⃣ Lose /luːz/ (verb)
معنی: گم کردن، باختن
✅ Don't lose your keys again!
دوباره کلیدهات رو گم نکن!
✅ Our team never loses hope.
تیم ما هرگز امیدش را از دست نمیدهد.
✅ These pants are too loose.
این شلوار خیلی گشاد است.
✅ The dog broke loose from its chain.
سگ از زنجیرش رها شد.
🧩 جمعبندی:
- Lose = فعل (گم کردن/باختن)
- Loose = صفت (شل/آزاد)
🟢🟢💎➡️🟡⬅️💎🟢🟢
🩵🩵🩵🩵
#Elementary
#Listening
🔗@En_lg_lab❤️