شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی. ارتباط با مدیریت کانال: @aDaryosh مسئول تبادلات کانال: @Kardarigan_respendial
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخچه_پرستشگاه_زرتشتیان
#روحانیت_در_ایران_باستان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
چهار تاقی نیاسر _چشم انداز غربی
🔥 @atorshiz 🔥
تصویری قدیمی از یک موبد زرتشتی در هندوستان، دهه آغازین سده هجدهم میلادی.
#تاریخ_کیش_زرتشت
#روحانیت_در_ایران_باستان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
🔥 @atorshiz 🔥
تصویری قدیمی از دو موبد زرتشتی در یزد
#تاریخ_کیش_زرتشت
#روحانیت_در_ایران_باستان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
🔥 @atorshiz 🔥
کتاب صورة الارض تألیف: ابن حوقل و کتاب تقویم البدان تألیف: ابولفدا
#فروشی
#کتاب_مرجع
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
♦️♦️♦️ قیمت دو جلد ۲ میلیون تومان♦️♦️♦️
چاپ بسیار نایاب انتشارات بنیاد فرهنگ ایران
♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
@aDaryosh
@atorabanorg
شرایط اهل ذمه در رساله ی صواعق الیهود از محمد باقر مجلسی
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخچه_پرستشگاه_زرتشتیان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
سرفصل ها و خلاصه احکامی را که محمد باقر مجلسی در رساله ی صواعق الیهود ذکر کرده به شرح زیر است:
۱_جزیه فقط شامل اهل کتاب میشود و سایر کفار شامل احکام جزیه نمیشوند.
۲_جزیه فقط از مردان بالغ اهل ذمه گرفته میشود و کودکان، زنان و مردان پیر و علیل را شامل نمیشود.
۳_از فقرای آنها هم باید جزیه گرفت و اگر نداشته باشند باید حتی گدایی کنند تا مبلغ جزیه را پرداخت نمایند.
۴_جزیه مقدار معینی ندارد و بستگی به نظر امام یا نایب امام دارد.
۵_میزان جزیه برای فقرا ۱۲ درهم و افراد متوسط الحال ۲۴ درهم و برای ثروتمندان ۴۸ درهم است.
۶_اهل ذمه نباید با مسلمانان جنگ کنند و یا به کافران کمک کنند.
۷_باید احکام مسلمانان را رعایت کنند و از حکمی که حاکم مسلمان طبق شرع اسلام بر آنها قرار میدهد، اطاعت کنند.
۸_با زنان مسلمان، زنا نکنند.
۹_مسلمانان را وسوسه نکنند و از دین برنگردانند.
۱۰_راهزنیِ مسلمانان را نکنند.
۱۱_جاسوسان کافران را پناه ندهند و با کافران همکاری نکنند.
۱۲_زنان و اطفال مسلمانان را نکشند.
۱۳_آنچه که در اسلام ممنوع ولی در دین آنها آزاد است را انجام ندهند. مانند نوشیدن شراب، خوردن گوشت خوک و ازدواج با محارم.
۱۴_کلیسا، معبد و آتشکده در کشورهای اسلامی بنا نکنند. اگر احتیاج به تعمیر داشته باشند اجازه ی تعمیر دارند ولی اگر خراب شود نمیتوانند بازسازی کنند.
۱۵_هنگام خواندن کتاب های مذهبی خود، صدای خود را بلند نکنند و ناقوس کلیسا را به صدا درنیاورند.
۱۶_خانه های خود را بلندتر از خانه ی مسلمانان نسازند.
۱۷_لباس های آنان باید از مسلمانان متفاوت باشد. یهودی ها لباس عسلی بپوشند. مسیحیان لباس های سیاه و کبود. مسیحیان زنار به کمر ببندند و یهودیان وصله ای که رنگ دیگری دارد بر لباس خود بدوزند. کفش هایی که میپوشند باید هر لنگه به رنگی مختلف باشد.
۱۸_انگشتری مسی یا آهنی بر گردن ببندند.
۱۹_زنان در حمام، زنگی به پا ببندند.
۲۰_بر اسب سوار نشوند، بر قاطر و یا الاغ سوار شوند. آنها حق ندارند زین بر مرکب گذارند و باید بر پالان سوار شوند، هر دو پای خود را از یک طرف مرکب آویزان کنند.
۲۱_حق ندارند شمشیر ببندند و یا سلاح با خود حمل کنند. حتی آنها نمیتوانند این وسایل را در خانههای خود هم نگاه دارند.
۲۲_مقدار جزیه نباید مقدار مشخصی داشته باشد، تا آنها در تمام طول سال در تشویش و اضطراب باشند و در هنگام پرداخت جزیه باید نزد گیرنده ی جزیه بایستند و بگویند بشمار و او زر را بشمارد تا وقتی که مسلمان بگوید بس است.
۲۳_در راه ار میان جاده عبور نکنند و در کنار جاده راه بروند.
۲۴_در حمام هنگامی که مسلمانی در حوض است وارد حوض نشوند.
۲۵_مسلمانان به آنها سلام نکنند فقط هنگامی که آنها سلام کردند، مسلمان در جواب علیک بگوید.
۲۶_مسلمانان نباید با آنان در تجارت مشارکت کنند.
۲۷_مواد غذایی که قابل تطهیر نیست، مانند روغن و مایعات، که آنرا نجس کرده اند را نباید از آنها گرفت.
۲۸_پوست حیوانات و آنچه که از پوست ساخته میشود، مانند کفش و چکمه را نمیتوان از آنها گرفت.
۲۹_مایعاتی که در داخل پوست(مشک)قرار دارد را نمی توان از آنها گرفت.
۳۰_در روزهای برفی و بارانی نباید از خانه خارج شوند، چون مسلمانان را نجس میکنند.
۳۱_اگر شنیده شود که به مسلمانی دشنام داده اند و یا اهانت کرده اند، باید زجر و مجازات شوند.
۳۲_اگر میان آنها و مسلمانان اختلافی بوجود آید، فقط حاکم شرع مسلمان است که میتواند در مورد آنان قضاوت کند.(ص ۵۲۲_۵۱۳)
مأخذ: مجلسی.محمد باقر. ۲۵ رساله ی فارسی. رساله ی صواعق الیهود. تحقیق سید مهدی رجایی. قم. کتابخانه ی آیت الله مرعشی. ۱۴۱۲ قمری
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۷)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
ازدواج کهن که دوباره زنده شده بود، جز گروهی انگشت شمار هواخواه و هوادار پیدا نکرد، و با این حال، همین هواخواهان و هواداران انگشت شمارنیز از ازدواج با خویشاوندان بی فصل و بسیار نزدیکشان سر بر می تافتند، و در نتیجه همین امتناعها بود که متشرّعهایی که می خواستند احکام و فرامین «کتب مقدسه» را مو به مو به جای آورند به تحريضهایی پارسایانه می پرداختند. مردم، در صورتی که ضرورتی محض در میان بود از میان عمو زادگان و عمّه زادگان و خاله زادگان و این گونه خویشاوندان زن می گرفتند. به همان گونه ای که هنوز هم ایرانیان مسلمان و مزداییها رفتار می کنند. اما، در واقع، از رفتن تا پایان این راه، و به زبان دیگر از تندروی تنفر داشتند. اعضای دودمان ساسانی هم، در این احساس، با مردم دمساز بودند. حتی دو سه تنشان هم به خلاف احکام و فرامین زردشتی عصر خودشان، دختران « کفار» را به زنی گرفتند: چون خشایارشا با استر(۱) عقد زناشویی بسته بود ، یزدگرد اول زنی از یهود را ملکه ایران زمین کرد. وهرام پنجم شاهدختی هندو را به حباله نکاح در آورد و خسرو پرویز ، اگر چه پارسا و پابند دین بود، با یکی از زیبارویان دیار شام ازدواج کرد. یگانه شاهنشاهی که به قرار معلوم یکی از خویشاوندانش را به عقد ازدواج در آورد کواد اول بود. و چنانکه ظواهر امر حکایت دارد ، تهمت ناروایی که حزب مخالف بر او زد، سرانجام مایه آن شد که حکم تکفیر این شاهزاده دلیر و جوانمرد داده شود. وانگهی، همه تاریخ نویسان درباره او ضد و نقیض سخن گفته اند: یشوع استیلیتس(۲) می گوید که وی با دختر خواهرش ازدواج کرده بود، کنت کورسه(۳) این تهمت را به او می زند که دخترش سامبیکه(۴) را به عقد ازدواج خویش در آورده بود. در صورتی که بیرونی، کسی نشانش می دهد که زن یکی از فرزندان اعمام خویش را گرفته باشد . حرف کدامیک را باید باور داشت؟ نجبا، مثل هر چیز دیگر، در اینجا هم، روش خاندان پادشاهی را سرمشق خودشان کرده اند . مَثَل شاذ وهرام زوبین، در دوره پادشاهی خسرو دوم (۵۹۰- ۶۲۸ م) نمی تواند دلیل و مدرک چیزی باشد. این وهرام، این شورشی که کشور شاهنشاهی را ، [ درست در آن زمانی که تبلیغ حضرت محمد بادیه نشینان را در سرتاسر عربستان شیفته می کرد] شقه شقه و ناتوان و کم خون و بی رمق کرده بی گمان، روزی که خواهرش گردیه را به زنی گرفت، در اندیشه آن بود که از الطاف و مراحم دستوران برخوردار شود و نظر لطف این جماعت را به سوی خویش معطوف بدارد. و خلاصه، چنین می نماید که روحانیون هم، روی هم رفته، به ازدواج خویشاوندان نزديک باهمدیگر، نظری مساعد نداشته اند: «جانماز آبکش»هایی که پیروی ارداویراف - اردای ویراژ- افسانه ای می کرده اند، بسیار انگشت شمار بوده اند. برای کاری ساده و پیش پا افتاده، نه طبقه دوم بهشت، مکانی که مختص به جمع قليلی از نیکبختان است، و نه آمرزش همه معاصی کبیره نوید داده می شود. تعداد آن کسانی که آیین خویت ودثه را به جای می آوردند و خویشاوندان نزدیکشان را به زنی می گرفتند، به قرار معلوم، بسیار اندک بود: و تازه، همین جمع قليل هم، کم و بیش، مثل مهران گشنسپ، آن پیرو دقیق آیین مزدا ، که چندی دیگر پیرو آیین مسیح شد، آن موجودی که قرعه تقدس از روز ازل به نامش زده شده بود، بی گمان روحی آتشین و مضطرب داشته اند.(ص ۱۴۰_۱۴۱)
۱)Esther
۲)Joshua stylites
۳)Quinte - Curce
۴)Sambyke
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۵)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
در فصل صد و نود و پنجم کتاب سوم دینکرد ، زردشت چنین به سخن آورده می شود: «رسم خویت ودثه را به جای بیاورید تا دیوان درمانده شوند!» فصل صد و نود و ششم خبر می دهد که دیو آخت(۱) از اهل این عملِ مقدّس متنفّر است. فصل دویست و هشتاد و هفتم همین توصیه ها را در دهان زردشت می گذارد. سپس، به دوره ای می رسیم که مزداییان سخت کم نوشته اند. در روایتی دستنبشته که کهنتر از دادستان دینیک باشد، از زبان اور مزد به زردشت گفته می شود که چون، در پایان روزگار ، سوشیان(۲) بیاید، همه مردم آیین ازدواج همخون را به جای خواهند آورد. سپس، در اینجا، سخن از سه طبقه همخون به میان می آید و نابرادریها و ناخواهریها در طبقه سوم و وصلت پدر و دختر «چاکر» در طبقه دوم جای داده می شوند. اما آنچه مشكوک است این است که این روایت بر پایه روایتی درست استوار باشد. خلاصه، از روایتی ایرانی که یادگار قرن سیزدهم است، چنین برمی آید که در نتیجه مداخله پادشاهی مسلمان خویت ودثه تنها به ازدواج در میان فرزندان اعمام منحصر و محدود ماند . «وست» در پایان چنین می گوید: «نتیجه ای که از خویت ودثه انتظار می رفت، پیش از هر چیز، صیانت میراث، تولد وارث طبیعی، و در مرحله دوم، پاک و پاکیزه نگه داشتن سنن مذهبی خانواده بود. از این رو، هرچه شماره مزداییان کمتر می شد، این احتياجها آشکارتر می گشت و دستوران اهل ایمان را بیشتر به این عمل تحریض می کردند و و از این رو، هیچ تعجبی ندارد که در دوره تسلط اسلام تجدید حیاتی در این زمینه صورت گرفته باشد و حتی شاید این رسم و عرف تعمیم هم یافته باشد . پس، این تصور که ایرانیان همیشه و در هر زمانی به زناشوییهای همخون مبادرت داشته اند، اشتباه خواهد بود. بدین گونه، زردشت ترجیح می دهد که دخترش را که دختری از تیره اسپیتامی(۳) است، به بیگانه ای از تیره هود گوا(۴) بدهد. مسأله هوتوسه(۵) که خواهرشوهر خوانده شده است، چندان روشن نیست. حتی اگر تفسیر مودی را هم دور اندازیم، این وصلت نمی تواند دلیل رضایِ زردشت باشد، زیرا که این شاهدخت، پیش از گروِشِ خود به آیین زردشت شوهر کرده بود. وانگهی گاثها با یشتهای پانزدهم و نهم نیز از هوتوسه به عنوان خواهر هیستاسپس(۶) [وشتاسپ] حرف نمی زند. شهادتِ یادگار زریران(۷) هم چندان در خور اعتماد و وثوق نیست.(ص ۱۳۷_ ۱۳۹)
۱)Axt
۲)Sõšayān
۳)Spitāmi
۴)Hvõgvā
۵)Hutaosa
۶)Hystaspes
۷)Aiyâdkār- i - Zarirān
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۳)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
مینوی خرد خویت ودثه را در میان هفت حمد و شکران در مرتبه دوم و در میان سی وسه کردار نیك دیگر ( ۱۲،۳۷) در مرتبه نهم جای می دهد. به عکس، فسخ ازدواج همخون را در میان سی گناهی که بدترین گناهها باشد، در رده چهارم می گذارد(۷،۳۶). در بهمن یشت(۱) که شاید متن پهلوی کنونیش یادگار زمانی پیش از استیلای عرب باشد، گفته می شود که مرد پرهیزکار و پارسا، حتی در زمان تسلط بیگانه هم باید از خانواده خویش زن بگیرد. بخش سوم دینکرد که به دست اتورپات - هیمیت (آذربادھیمیت - آذربادامید -)(۲) مصنّفی نسبهً متأخر نگاشته شده است، در فصل هشتادو دوم دفاع ذیل را از ازدواج همخون در بردارد: «هرچه میزان خویشاوندی در «خویت ودثه نزدیکتر باشد، تنومندی و فرزانگی و خصال نیکوی فرزندان نمایانتر و مزدایی تر خواهد بود. این سخنان خطاب به خاخامی گفته می شود و دستوری که سخن می گوید در شرح و بسط تئوری برگزیدگی برخی از انواع، همانند اسب و سگ (و به زبان دیگر، تئوری بقایِ انسب) برای حریف خویش کوتاهی نمی کند. اظهار می دارد که خویت ودثه مایه بقا و اصلاح نژاد می شود و از پی این سخنان چنین می گوید: «گواهی می دهم که تنها اهریمن می تواند بر گرده انسانها بگذارد که ازدواج همخون را که برای آسایش و خوشبختی و نگهداری نژاد سودمند است، وادهند...)
تصدیق می کنم که زیبایی و نشوء ونماء و صحت عقل و سلامت مزاج و سلامت قوای دیگر كودک با میزان نزدیکی و درجه خویشاوندی طبیعی پدر و مادری که به او زندگی می دهند تناسب مستقیم دارد و میزان این نزدیکی هرچه بیشتر باشد، کودک، به همان میزان، زیباتر و نیکوتر و پخته تر است.» تصدیق می کنم که خویت ودثه در میان برادر و خواهر باید به سه طرز ذیل باشد : یکی آنکه فرزندان دو برادر باشند (یعنی، پسر عمو و دختر عمو باشند) -دوم آنکه فرزندان برادر و خواهر باشند (ازدواجی که در میان برادر زاده و خواهرزاده صورت می پذیرد) و سوم آنکه فرزندان دو خواهر باشند .» قضيه کودکانی هم که فرزندان پدر و دختر و پسر و مادر هستند، به همین گونه است... پسر بچه ای که از پشت تو و شکم مادرت آمده است، در واقع برادر تو است... چنین فرزندی برادر پدر خویش است. مگر این کار کاری خوب(۳) نیست؟» اگر، از سوی دیگر، مادر ، خواهر یا دختر گرفتار مرضی نهانی باشد ، مگر نیکوتر نخواهد بود که جراحی که به معالجه آنان می پردازد، به عوض هر مردی که با خانواده بیگانه است، پسر ، برادر، پدر باشد؟ نیکوتر است که قباله (نبشتِ(۴) چنین ازدواجی در خفا (در پشت(۵) نگاشته شود . در اوائل ویس و رامین می بینیم که چنین قباله ای، مثل سند عادی ازدواج، نیازی به این ندارد که به مهر هیربد (۶) آراسته شود. - و بسی نیکوتر است که «کار» ازدواج در نهان به اتمام برسد، بی آنکه شیپورها قضيه را به مردم محلّه یا دِه خبر دهند. زیرا که، در چنان صورتی، ممکن است که بیگانه ای - چون يك نفر رومی- از آن آگاه شود. یکی دیگر از امتیازهای این وصلت بر زناشوییهای دیگر آن است که زن و شوهر بیشتر از آن حدی که دو بیگانه بتوانند یکدیگر را دوست بدارند، یکدیگر را دوست می دارند. در چنین وصلتی، شوهر، به ملایمت و ملاطفت، صاحب دارایی (بنك شاه(۷) است، زیرا که خشونت بیگانه در او دیده نمی شود. به جهاز و مهر (کابین (۸) و لباس و عطر و هر چیزی هم که باعث خرج و نقصان میراث شود نیازی نیست» - در وِیس و ورامین نیز همین دلیل آورده شده است.(ص ۱۳۵ _ ۱۳۶)
۱)Bahman - yast
۲)Aturpat - Hemat
۳)xūp- kār
۴)nipist
۵)dar pust
۶)herpatt
۷)Bunak - šah
۸)kābēn
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
ده جلد کتاب ♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
♦️♦️قیمت ده جلد یک میلیون تومان♦️♦️
عناوین:
۱)دین های ایران باستان - نوشته: هنریک ساموئل نیبرگ
۲)دین ایران باستان- نوشته دوشن گیمن
۳)جغرافیای تاریخی دریای پارس- تألیف ایرج افشار (سیستانی)
۴)بناهای چهار تاقی ایران - تألیف: دکتر عباس نامجو
۵)مقالات سعید نفیسی در زمینه زبان و ادب فارسی
۶)مطالعاتی درباره تاریخ، زبان و فرهنگ آذربایجان- تألیف: فیروز منصوری(دو جلدی)
۷)آذری گویش دیرین مردم آذربایجان - تألیف: رحیم رضازاده ملک
۸)گویش افتری- تحقیق همادخت همایون
۹)گویش دماوندی - تألیف: مهدی علمداری
#فروشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
@aDaryosh
@atorabanorg
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام(شماره ۱۰)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
در سایه کشف رمز و بررسی منابع ایرانی، امروز ، حقیقت تاریخی به مقیاس درست خود روشن شده است. «وست» یکی از نخستین کسانی است که در متون پهلوی به بررسی مطالبی که درباره زناشوییهای همخون ارتباط دارد، پرداخته است. چنانکه «وست » در کتاب خویش موسوم به «معنی خویت ودثه - زناشویی با افراد همخونه(۱) می گوید، زردشتیان عصر ما وجود ازدواجهایی را با خویشاوندان نزدیك» در میان نیاکان خویش نمی پذیرند. علت این امر آن است که اکنون چنین وصلتهایی در اجتماع ایشان حرام است. هر شهادتی را که از ناحیه نویسندگان یونان یا نویسندگان سرزمینهای دیگر سرچشمه گرفته باشد و به ازدواج ایرانیان پیشین با مادر و خواهران یا دختران خودشان ارتباط داشته باشد، چیزی جز «افترائی زاده جهل» نمی شمارند. زیرا که، به قول زردشتیان، این گونه وصلتها، تنها کار فرقه هایی بود که اهل رفض بوده اند. وست از پی این سخنان چنین می گوید: « با این همه، کلمه «خويتوك دث(۲) از لغت اوستایی(۳) می آید که به معنی «تفویض خویشتن» یا «تفویض به دست خویش» است. ما این اصطلاح را در گاهان، کهنترین بخش کتاب مقدس نمی یابیم، اما تنها کلمه خویتو(۴) را در آن پیدا می کنیم که به معنی «خویشتن» یا خویشاوند است ( مراجعه فرمایید به فارسی امروز که خویش xYes به معنی خویشتن و خویشاوند است). کهنترین نشانه اصطلاح(۵) در یسنا(۶) دید می شود. و این بند در آن باره چنین می گوید:«خودوده بزرگترین و نیکوترین و برترین چیزی است که هست و خواهد بود، چنین کاری اهورایی و زردشتی است.» وست، در دنباله حرفهایش چنین می گوید: در بندهای دیگر «اوستای تازه اصطلاح :(۷) - ازدواج با همخون - تنها به معنی عمل نیست که به معنی عامل، به معنی شخصی است که این کار را انجام می دهد. و خلاصه جایی دیگر، به ما می گوید که این کردار نيك، این ازدواج با همخون در میان مرد و زن، در میان خوئیتودثه ، و خوئیتیودثی انجام می پذیرد. آنگاه تفسیر متن درباره این اصطلاح، دو سه توضیح خوب به ما ارزانی می دارد. اما جایی که موضوع بسیار زیبا شرح داده شده است، در ترجمه پهلوی یسنا (۴۱ - ۴۴) است که در دوره پادشاهی خسرو اول (۵۳۱-۵۷۹ میلادی) صورت گرفته است. اینجا، برایمان شرح داده می شود اورمزد چگونه با سپندارمذ(۸) دختر خود، به «ازدواج همخون» خویت ودثه دست زد و وهومن (بهمن)(۹) را به بار آورد. سپس، به واپسین بخش درشت مانسر- نسك ( فرگرد۱۹) (۱۰) می رسیم که برایمان از زناشویی در میان برادر و خواهر حرف می زند و از تأثیر مذهبی خجسته ای که چون خودیت ودثه «به میل منقابل... و به يك دل و به يك زبان انجام پذیرد» به بار می آورد، سخن می گوید. بکونسک (بغ نسک)(۱۱) (فردگرد ۱۴-۱۰) از وصلت پدر ودختر حرف می زند. ارداویرافنامه(۱۲) که به نیوشاپور(۱۳) مفسری که مشاور خسرو اوّل یا مردی همنام بوده است . اسناد داده می شود، و به احتمال در اواخر قرن ششم نوشته شده است، برایمان از عروج قدیس به آسمان، به مدت هفت روز، حرف می زند و قدیس در جریان این هفت روز در مرتبه دوم آسمان، در میان چیزهای دیگر، ارواح آن کسانی را می بیند که چون آیین «خویت ودثه» را به جای آورده اند و به زبان دیگر زناشویی همخون کرده اند، از سعادت جاودانی برخوردار می شوند. و در اعماق دوزخ روح زنی را می بیند که خویت ودثه را زیر پا گذاشته است و گرفتار بدترین شکنجه ها و عذابها شده است. این عبارتها ، سراپا ، در یکی از دستنبشته ها هست . و چنین می نماید که ویراز قدیس(۱۴) قهرمان خویت ودثه بوده است و هفت تن از خواهرانش را به زنی گرفته بوده است.(ص ۱۳۰ _ ۱۳۲)
۱)Meaning Of Khvetikdas
۲)Khvatik - das
۳)hvaet- vadaea
۴)hvaetu
۵)hvact - vadaei
۶)XIII- ۲۸
۷)hivanet vil : i10
۸)Spendarma
۹)Vohuman
۱۰)Viarastminsair - Nask ( Farg . XIX
۱۱)Bako - Nask
۱۲)Arta - VIraiz namak
۱۳)Nizsapor
۱۴)VIraiz
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۸)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
خلاصه، بیرونی معروف ، هم آواز و همداستان با شهرستانی، درباره به آفرید رافضی می گوید که پیروان خویش را بر می انگیخت که ازدواج با خواهر و مادر و دختر یا خواهرزاده و برادرزاده خویش را بر ازدواج با هر کسی دیگر مقدم بدارند. اشتراک زنان، به اتفاق اشتراک همه داراییها اساس آیین مزدک شد. اما چنانکه میدانیم، مانویان که زندگی خانوادگی را به باد سرزنش می گرفتند، از همان دوره امپراتوری بیزانس گرفتار تهمت زناء با محارم شدند . شخص سنت اوگوستن نیز در مذمت و ملامت اینان، به گناه چنین کاری کوتاهی نکرده است. مانویان که در قرن سیزدهم، به نام کاتارها(۱) در ایتالیا و فرانسه پدید آمدند، دوباره به اتهام این شناعتها گرفتار سرزنش شدند. یکی از پیشنمازان مجامله دوست آلمان، معروف به هيان بن بیان پاساو(۲) ، تفاصيل ذیل را که شارل مولينيه باور نمی دارد، درباره ایشان به روی کاغذ آورده است: «اهل رفض می گویند که جماع طبیعی با مادر خویش یا خواهر خویش یا نامادری خویش جماعی حلال است، به شرط آنکه طبق آیین فرقه مربوطه صورت گرفته باشد : پس اگر یکی از ایشان بخواهد مادرش را به تصرف دربیاورد باید هیجده دینار به او بدهد، برای آنکه مادرش به او شیر داده است. بدین گونه، ناموس طبیعی از میان می رود و به او اجازه میدهد که مادرش را به تصرف بیاورد برای آنکه تصور می رود که دیگر چیزی وی را به مادرش پیوند نمی دهد، و ذمه او پاك از قید هر گونه احترام طبیعی در قبال مادرش آزاد است، به مانند کیسه ای تهی که چون از گندم تهی شد، پاك آزاد می شود. و کسی که خواسته باشد با خواهر خود به جماع (زناء) برخیزد باید شش دینار به او بدهد و کسی که خواسته باشد با نامادریش نزديک شود باید نه دینار به او بدهد و بدین گونه اهل رفض می گویند که زناء با محارم کاری مجاز است و کمترین گناهی ندارد. به این متن که بسیار روشن است. برای شارل مولینیه که آن را افتراء محض می داند، تشویش و اضطرابی به بار می آورد. بی گمان، درصدد اعاده شرف کاتارها برآمدن، فکری جوانمردانه است. اما اندیشه های تازه ما را نباید به پیشینیان و آیینها و مرامهایشان اسناد داد : نیکوتر این است که بکوشیم تا حقیقت تاریخی را روشن کنیم و درونی ترین و ژرفترین اعتقادهایمان را پنهان نداریم. به نظر مانویان، جماع، طبق نصّ و معنی و روح متون، عملی حیوانی است، گناهی است که پاکان باید از آن خودداری و احتراز داشته باشند. عنصر هواخواه، بدین گونه، با اقدام خویش به ازدواج، گناه می کند، گناهی که گناه نفس است، خواه ازدواج او ، با مفهوم ازدواج در میان یهود و نصاری، مفهوم و عقیده ای که امروز همه نژاد سفید پذیرفته است، مطابق باشد، خواه مطابق با این مفهوم نباشد، و زنش زنی بیگانه یاخویشاوندی نزدیك باشد، باز هم باید کفاره این گناه، چنانکه شاید و باید ، پرداخته شود و باز هم گنهکار باید در مقام توبه و استغفار برآید. ازدواج، خواه همخون باشد و خواه همخون نباشد، به نظر کاتارها، گناه است. و این امر، درست نتیجه واپسین جمله کشیش آلمانی است که بی گمان، آن را ، از خود در نیاورده است. مانویان، پیش از آمرزش، زناء با محارم را ، مثل هر وصلتی دیگر، مباح و حلال می دانستند اما هرگز در مقام توصیه آن برنمی آمدند و پیروانشان را پیوسته از این کار برحذر می داشتند. اگرچه بد نهادانی از این آزادی زودگذر، از این جواز موقت، سوءاستفاده کرده اند، گناه به گردن آیین مانوی که از هر گناه نفس، هر چه باشد ، دهشت دارد، نمی تواند بود.(ص ۱۲۶ _ ۱۲۷)
۱)Cathares
۲)Passau
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
کتاب بسیار نایاب باستان شناسی ایران باستان
تألیف: لوئی واندنبرگ با مقدمه رمن گیرشمن
ترجمه: عیسی بهنام
انتشارات دانشگاه تهران ـ شهریور ماه ۱۳۴۸
♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
#فروشی
#کتاب_مرجع
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@aDaryosh
@atorabanorg
مجموعه مقالات و کتب از استاد رهام اشه(نایاب)
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg
خرفسترهای تغییر نقش دهنده
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
به مرور زمان و به واسطهی پیشرفت و به کارگیری برخی خرفستران مانند زنبور عسل و کرم ابریشم برای امور سودمند، جهان بینی متون پهلوی که باعث شده بود برخی از این جانوران در گروه خرفستران قرار گیرند، به چالش کشیده شد. موبدان به چشم خود دیدند که بسیاری از جانورانی که با عنوان «خرفستر» مردود و مطرود به حساب میآمدند، اینک وارد زندگی طبقهی عامه و تولیدکننده شده بودند و مردم از این «خرفستران» فایدههای زیادی میدیدند. لذا برای توجیه این چالش، اقدام به ارائهی مجوز شرعی کردند. نمونهی این تجویز شرعی را میتوان در بندهش دید:
«بسیاری از خرفستران را هرمزد، به(واسطهی)همه آگاهی به سود آفریدگان بازگردانید، مانند مگس که انگبین کند، کرم که ابریشم و کژ(قژ، نوعی ابریشم پست است)از اوست و ادک(؟)که کژدم را، و برگمار که مار را کشد و دیگر از این گونه، به مانند تیر دشمنان اند که چون بیاید، از کار نماند. باز به همان دشمنان افگنند. آن کار هرمزد نیز به همان آیین افتاد. مانند ماهی که ماهی، مرغ که مرغ، دد که دد را کشد و خورد. این نیز نشان نبرد و آمیزش است که هیچ پاکی در او به کار نرود».
البته همچنان که پیش از این هم دیدیم، خود بندهش نیز یک توجیه منطقی ارائه داده مبنی بر اینکه کالبد خرفستران از چهار عنصر اهورایی آب، باد، خاک و آتش تشکیل شده، لذا میتوان از وجود آنان حتی دارو نیز تهیه کرد:
«ددانِ بدآفریده همانا نَه خرفستر گونهاند، باشد که از بیم دوری جویند و باشد که نیز به میل رام شوند، مانند پیل و شیر. ایشان را هستیمندی از چهار عنصر "آب، زمین، باد و آتش است"».
مولف بندهش در بحث خرفستران نیز اشاره کرد که هستی خرفستران را اورمزد به شکل مادی درآورد تا مردمان آنان را دیده و از آسیبشان در امان باشند و بتوانند نابودشان کنند.
یکی دیگر از این خرفستران مگس زرین است. طبق روایات داراب هرمزدیار یکی از عجایب هفتگانهی جمشید مگسان زرین بود «که همی پریدند، اگر کسی زهر خورده بودی، آواز پر مگسان بشنودی، زهر از او بشدی» (ص ۱۱۰_۱۰۹)
ماخذ: قلی زاده.خسرو، دانشنامهی اساطیری جانوران و اصطلاحات وابسته، تهران، بنگاه نشر ترجمه و نشر کتاب پارسه، چاپ اول ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥
کتاب (بسیار نایاب) آیین شاهنشاهی ایران
♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️
نوشته: دکتر ذبیح الله صفا
امضای شخص دکتر ذبیح الله صفا در صفحه اول کتاب موجود است که کتاب رو تقدیم کردند به دکتر عیسی سپهبدی
بیادگار جشن فرخنده تاجگذاری اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی و علیا حضرت فرح پهلوی (آبان ۱۳۴۶)
@aDaryosh
@atorabanorg
موبد زرتشتی در حال خوراک دادن به آتش مقدس.
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخچه_پرستشگاه_زرتشتیان
#روحانیت_در_ایران_باستان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
🔥 @atorshiz 🔥
عکسی قدیمی از دانش آموزان زرتشتی در یزد
#تاریخ_کیش_زرتشت
#روحانیت_در_ایران_باستان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
🔥 @atorshiz 🔥
تصویری از دو موبد زرتشتی در یزد، دهه آغازین سده هجدهم میلادی.
#تاریخ_کیش_زرتشت
#روحانیت_در_ایران_باستان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
🔥 @atorshiz 🔥
احکام و محدودیت های زرتشتیان در زمان محمد باقر مجلسی
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
محمد باقر مجلسی احکام و محدودیت های اهل ذمه را در رساله ای به نام"صواعق الیهود"آورده است. این رساله در مورد احکام اهل ذمه و گرفتن جزیه از اهل کتاب است. او در این رساله محدودیت ها و الزام هایی را که باید اهل ذمه رعایت و اجرا کنند را آورده است. او معتقد است که جزیه را فقط میتوان از اهل کتاب(یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان)گرفت. جزیه شامل سایر کفار(حربی)نمیشود. او معتقد بود که اهل کتاب به هدایت نزدیک ترند از سایر کافران. او عقیده داشت که:
...هرگاه شرایط جزیه را در حق ایشان رعایت نمایند و به خواری و مذلت در میان مسلمانان زندگی کنند، تعصب ایشان را مانع از قبول دین حق نخواهد گردید.(ص ۱۰۴)
مأخذ: شریفی.یوسف. درد اهل ذمه: نگرشی بر زندگی اجتماعی اقلیت های مذهبی در اواخر عصر صفوی. ویراستار علمی و ادبی رضا گوهرزاد. ناشر یوسف شریفی. چاپ اول ۱۳۸۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۸)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
آنچه بیشتر از هر چیز دیگر، «قوت از کف دادن» و «از رونق افتادن» زناشویی در میان خویشاوندان نزدیک را در دوره ساسانیان نشان می دهد، آن مورد فرضی و یکتا است که در همه آثاری که فرخ (قرن پنجم - قرن ششم) درباره همخونی نوشته است، دیده می شود _ آنجا که فقیهی خوشش می آید که زناشویی در میان خویشاوندان نزديک را امری متناقض با ساده ترین اصول و موازین حقوق ایران در آن دوره بداند. فقیه چنین می گوید: فرض کنیم که مردی که پدر دختر و پسری است، به موجب وصیّت همچنانکه حق دارد ، دستور بدهد که داراییش، پس از خودش، میان دو وارث قسمت بشود و هر نیمی به دست موصّی واحد داده شود. از این گذشته، برای این دو میراث، نخستین فرزندی را که از پشت پسرش بیاید و نخستین نوه ای را که دخترش بزاید نامزد کرده باشد. پس، اگر برادر، خواهر را به زنی بگیرد، و بدین گونه، پدر دختر و پسری شود ، به کار بستن وصیت محال و ممتنع خواهد بود. چنین تناقضی در میان زناشویی خویشاوندان نزدیک با همدیگر و حقوق ساسانی درباره آزادی وصیت و تقسیم میراث، به وضوح بسیار نشان می دهد که این ازدواج کهن و مهجور از میان رسوم و اخلاق آن دوره کم و بیش رخت بربسته بوده است. در آن دوره ای که دینکرد نوشته می شود ، زناشویی خویشاوندان نزدیک با همدیگر، [ پاک فراموش شده است. کلمه خویت ودثه که به کلمه ای چون خویش دهشن (۱) برگردانده می شود و از این راه برای مردم مفهومی روشنتر پیدا می کند دیگر برایش معنائی جز زناشویی فرزندان اعمام با همدیگر ندارد، و این همان رسم و آیینی است که هنوز هم از سوی همه ایرانیان، خواه آنان که مزدایی مانده اند و خواه آنان که به دین مسیح یا دین اسلام روی آورده اند، به کار بسته می شود. گرجیها و ارمنیها و خوارزمیها و آریاییهای هندوکش، از این حیث، به ایرانیان فلات مشابهت دارند. اما از همان اوائل قرن ششم، نقشها دیگر گون و وارو شده بود: دیگر زناشوییهای همخون حربه ای نبود که از سوی کفّار در راه ملامت و مذمّت مزداییان به کار برده شود، و اکنون نوبت زردشتیان شده بود که پیروان مزدک کمونیست را به اتهام زناء با محارم به باد سرزنش بگیرند. ایرانیان چنین فریاد بر می آوردند: «مزدکیان خواهان معاشرت و مزاوجت با مادران خودشان هستند و زنانشان می خواهند مثل میش و بز زندگی کنند!»(۲) پس، داستان زناشویی خویشاوندان نزدیک را، در دوره ساسانیان، باید به چشم رسم و عرفی بنگریم که در شرف از میان رفتن است (ص ۱۴۱_۱۴۳)
۱)xēš - dahišn
۲)دینکرد،۷، سنجانا_ خویشان نزدیک_صفحه ۸۸.
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۶)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
احتمال می رود که، در میان شاهزادگان، عده ای که هنوز به آیین زردشت نگرویده بوده اند، با همخونهای خودشان ازدواج می کرده اند و از این راه می خواسته اند خونشان را پاك نگه دارند. پس از زردشت، به احتمال، اوستای تازه به دست آن عده از پیروانش نوشته شده است که مبلغها و مروجهای دین او بوده اند و اینان به قصد پسند افتادن در نظر پشتیبانان مذهب خودشان، یا شاید از راه دادن رنگ مزدایی به انبوهی از اسطوره ها که منشاهای گوناگون داشته است، خویت ودثه را به نام رسم و عرفی زردشتی رقم زده اند. اما چون آیین زردشت که در اواخر قرن ششم پیش از میلاد در باکتریان(۱) پدید آمده بود، شش هفت قرن طول داشت تا در سرتاسر فلات ایران گسترده شود و مذهب کشور گردد، در اثنای پیروزی خود، در قرن سوم میلادی، به اجتماعی برخورد که دیگر به اجتماعی که در آغوشش تولد یافته بود، مشابهتی نداشت. عرف و نظام نیز مثل زبان تحول یافته بود، خانواده قرن سوم، حتی خانواده «شاهانه» نیز دیگر همان خانواده ایران دوره هخامنشی نبود. برای شناختن نظامهای کهن می بایست به سوی کتابهای کهن، به سوی کتب مقدسه ای روی آورد که عوام و اغلب شاهزادگان نیز از زبان آن سر در نمی آوردند... اما ، از سال ۲۲۶ میلادی، رهبران ایران اندیشه ای بیش در سر نداشتند: و آن احیای نظامهای کهن به همان صورت دوره داریوش سوم بود، و راه احیای نظامهای کهن مراجعه به کتب مقدسه بود. پس، دانشمندان آن زمان، همه متون را گرد آوردند و آنگاه دست به ترجمه و تفسیر این متنها زدند. زبان زنده، هیچ کلمه ای برای بیان و افادۂ معنی اصطلاح «تازه اوستایی»(۲) ازدواج همخون، نداشت، چندانکه مفسرها ناگزیر شدند که کلمه کهن را بپذیرند و این کلمه را به شکل متقدم خود(۳) و کاملا به مفهومی خاص تعمیم دهند. (ص ۱۳۹_۱۴۰)
۱)Bactriane
۲) hviaēt- Vadā
۳)x ēôvay-dās
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۴)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
در چنین ازدواجهایی - این حادثه پیش نمی آید که زن۔ چنانکه در ازدواجهای دیگر دیده شده است - به عللی که جنبه مادی و پولی دارد ، در صدد طلاق گرفتن بر آید. سرانجام، دستور به معارض خود هشدار می دهد: «با همه این مزایای بی چون و چرایی که برشمردم، باز هم می توانی بگویی که کاری زشت و مدهش (دروخ (۱) و شناعت است! آن وقت جواب می دهم که زیبایی با زشتی، در حقیقت، چیزی نسبی است، و في نفسه وجود ندارد، چیزی مبتنی بر عادت است. چه بچه هایی که در نظر اول، به چشممان زشت می نمایند و اگر در قضیه تعمق کنیم، می بینیم که از لحاظ حفظ و صیانت نژاد زیبا هستند! و چه بچه های به ظاهر زیبا، که آفت و ننگ خانمان - خاندان- هستند !» «و اگر از ما می پرسی، به نظر ما، یگانه حسنِ این وصلت توصیه ای است که آفریدگار در آن باره کرده است، آنجا که گفته است که انسانها باید این ازدواج را که مایه کمال نژاد و نگهدار خانواده است، که دلخوری و بیزاری (۲) در نهادش نیست و مهربانی و امید و خوشی به بار می آورد ، زنده و پابرجا نگه بدارند.» «پدران ما این چیزهای زیبا را هر یک در خانواده خود جاودانی می کردند.» « اگر جماعتی به ما بگویند : «این کار را مکنید. قانون به صراحت آن را حرام دانسته است!» هر آینه باید چنین جواب دهیم: ما به این تحریم که، در میان ما امر و توصیه ای است گردن نمی نهیم، زیرا که خویت ودثه الهام و وجدانی است که زاده عقل غریزی و عقل مکتسب است، یکی مؤنث و دیگری مذکر، و هر دو برادر و خواهرند... برای آنکه به دست يک آفریدگار به بار آورده شده اند. وانگهی، خویت ودثه، خود همان قانونی است که مایه جاودانگی جهان است: و این است که در تن ما، «آتش» موجود مذکّر، با «آب» مؤنث، پیوند می یابد.» این دفاع از خویت ودثه که بیشتر از هفده قرن پیش صورت گرفته است، نشان می دهد که خویت ودثه، از همان زمان، ازدواج عموزاده و عمه زاده و خاله زاده و دایی زاده بی فصل را با همدیگر در بر می گرفته است.(ص ۱۳۶ _ ۱۳۷)
۱)durvax
۲)apizār
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۲)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
چنانکه وست از پی سخنان خود می گوید، طبق روایت، از نسک های گمگشته اوستا، نسک دوباسوجیذ(۱) اطلاعهایی درباره «خویت ودثه» در برداشته است. به گمانِ «وست»، آنچه از این توضیحها برای ما به جای مانده است، می توان در برخی از بندهای کتاب نهم دینکرد پیدا کرد. یکی آنکه، فرگرد(۲) ، هیجدهم درشت مانسر-نسك(۳) درباره این مسأله نظری لاهوتی اظهار می دارد. دوم آنکه، فرگرد چهاردهم بغ نسك(۴) دلائل ذیل را درباره ازدواج با افراد همخون می آورد: «ازدواج همخون نخستین جفت باید به چشم سنتی درست و روا نگریسته شود تا آنچه مایه توالد و تناسل «به جای آورندگان این سنت است، تحقق پذیرد، زیرا که علت توالد و تناسل «به جای آوردگان سنت» همان ابوّت ( پدری) بشر است. پس، ابوّت بشر، از هیچ راهی جز راه تولید نسل نمی تواند وجود داشته باشد. تولید نسل همان پرورش نسل در حدّ ذات خود، به اتفاق تمایل به نخستین تمنّی و اشتیاق است...پس، پرورش نسل به عنوان نسل و در حدّ ذات خود، به کار بستن ازدواج همخون است. از این رو، کسی که «وظیفه» ابوّت بشر را به جای می آورد، برای آن مایه مسبّب توالد و تناسل «به جای آورندگانِ» سنّت میشود که در واقع «خویت ودثه» را به جای آورده است. انسان، برای آنکه اندیشه هایش پرهیزکارانه باشد ، باید خویت ودثه را به چشم مائده خویش بنگرد... باید ازدواج همخون را بکار بست برای آنکه سپندارمذ(۵) دختر اورمزد بوده است، خدایی که خردش روح کامل است، برای آنکه خرد و روح کامل همان شروط هستی اورمزد و اسپندارمذ است: و چون خرد اسپندارمذ، و روح کامل محصول و ثمره خرد است، درست به همان گونه اسپندارمذ تخمه اورمزد است. کسی که آیین خویت ودثه را به جای می آورد، بدین گونه خرد را به جوهر روحانی پیوند می دهد .»
سوم آنکه مطلبی که در وسط فر گرد بیست و یکم همان نسك آمده است، مطلبی است که معنی و مفهوم خویت ودثه را شرح می دهد ، و در این مقام چنین می گوید: دختری به نامِ زن، به پدرش داده می شود، درست به همان گونه ای که زنی به مردی داده می شود. و این تکلیف را به گردن دارد که احترام این مرد را _ به عنوان شوهر و ، به عنوان پدر _ دو چندان نگه بدارد.» (ص ۱۳۳_ ۱۳۵)
۱) Dobāsojē _ nask
۲)fairgard
۳)Varastminsar - Nask
۴)Bak( õ ) - Nask
۵)Sepandarma
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۱)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
خلاصه، کتاب سوم دینکرد، به بررسی این موضوع می پردازد و برای تشریح کلمه خویت ودثه، لغتهای تازه ای چون خویشتن دهشن(۱)(توالد و تناسل) و نزد پتوند(۲) (نزد پیوند (۳)_ وصلت، همخونها ) به کار می برد. پدر و دختر، برادر و خواهر ، در این کتاب نزدپتوندار (۴) یا همخونهایی خوانده می شوند که با هم پیوند دارند. مفسری که نامش نوسای برزمهر(۵) است، وصلتهای همخون را دارای خوش فرجام ترین و خجسته ترین نتیجه ها می داند. و از جمله می گوید که زناشوییهای همخون معاصی کبیره را خثنی و نابود می کند. روشنترین مبحث دینکرد مبحثی است که در خلال آن یکی از دستوران مزدایی با «جهود»ی به مباحثه می پردازد و چنین می گوید: «خویت ودثه کمال تعاون متقابل در میان انسانها است. این وصلت، وصلت با خویشان، و بویژه خویشان بی فصل است. و پیوند متقابل در میان سه خویشاوندی - که عبارت از پدر و دختر، پسر و زنی که او را زاده است، و خلاصه، برادر و خواهرند . به نظر من مظهر منتهای کمال است.(۶) وانگهی، این سه نوع زناشویی در خود اساطیر ایران هم توضيحها و مثالهایی دارد یکی آنکه، اهورمزدا ، خدای بزرگ، با دخترش اسپنتا ارمئیتی(۷) ، الوهه زمین، عقد زناشویی بست و ثمره این وصلت گیو (ک) مرد (کیومرث)(۸) نخستین انسان، شد. (در اساطیر یونان نیز زئوس(۹)- خدای خدایان - دخترش ارا(۱۰) را که یونانیان به چشم «الوهه زناشویی» می نگرند، به زنی گرفت. دوم آنکه گیو (ک) مرد با مادرش اسپنتا ارمئینی، زمین، جفت شد و مشيا(۱۱)، (مرد)، و مشیائوی(۱۲)، [زن]، را به وجود آورد. سوم آنکه، مشیا، مرد، با خواهرش مشیائوی، زن، عقد زناشویی بست و مایه تولد انسانها شد (برادران و خواهران، فرزندان هر مشيا و مشیائوی، هم نمی توانستند مایه تکثیر نژاد بشر شوند، مگر آنکه به راه زناشوییهای آغشته به زناء بروند. همه این افسانه ها، خواه از زئوس و ارا ، خواه از اهورمزدا و اسپنتا ارمئیتی یا دیگران سخن بگوید، دوره ای را به یاد می آورد که انسانها هنوز در قبال زناشویی با نزدیکترین خویشاوندانشان هیچ نفرت و دهشتی نداشتند. چنانکه وست خاطر نشان می کند، در همان دوره ای که دینکرد نوشته شد، دیگر زناشویی در میان اقربای بی فصل وجود نداشت ودیگر ازدواجهای همخون چیزی جز وصلت در میان اقربای درجه دوم نبود و وصلتهایی که به چشم زناء با محارم می نگریم، دیگر چیزی جز «حوادث گذشته» نبود. بندهشن، که به منزله «سفر تکوین» ایرانیان است، همچنان، این کارهای کهن را به «پهلوانان» اسطوره ها اسناد می داد. «از زناشویی منوش خورشید- ونيک(۱۳) و خواهرش، منوش خورنر(۱۴) تولد یافت. از زناشویی منوش خورنر (و خواهرش)، منوش چهر-منوچهر- (۱۵) بزاد.» فریدون افسانه ای که قهرمان مشترک بسیاری از اساطیر هندواروپایی است و ایرانیان شمار سالهای زندگیش را (مثل حضرت نوح) به رقمی باور نکردنی می رسانند. این سعادت را یافت که بتواند دختر و نوه و نبيرة خویش، و از پی دختر و نوه و نبیره، فرزندان و زادگان خویش را تا نسل هفتم به زنی بگیرد.(ص ۱۳۲_۱۳۳)
۱)Xvestan- dahisn
۲)nazdpalvand
۳)nazd paywand
۴)nazdpatvandar
۵)Nasaiburzmitr
۶) دینکرد، کتاب سوم، ص ۸۲
۷)Spenta- Armaiti
۸)Vidyo K- Mart
۹)Zeus
۱۰)Heri
۱۱)Masya
۱۲)Masyadi
۱۳)Manusi Xwarsed Venig
۱۴)Manusi XVarnar
۱۵)Manus - Cihar
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۹)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
این تهمتها تنها به فرقه ها ربط دارد ، اما تهمتهایی هم هست که بر مزداییان زده شده است. مسعودی ازدواجهایی را خاطرنشان می کند که در میان پدر و دختر صورت گرفته است اما باید دانست که این ازدواجها در عهد ساسانی انجام نپذیرفته است، که در دنیای افسانه، و بویژه در اساطیر ایران رخ داده است. بلعمی وزیر دوره سامانیان اتهامی بسیار مبهم به زردشتیان می زند، آنجا که از مزدک سخن به میان می آورد می گوید که «وی مذهبی تازه نیاورد، و آنچه به نام مذهب آورد آیین مزدا و آیینی بود که معاشرت و مزاوجت با مادر و خواهر خویش را مباح میدانست.» طبری مثالهایی از اساطیر و تاریخ افسانه ای بر می گیرد. آنچه نویسندگان بیگانه و «بیرون از آیین مزدا» به ما گفته اند، کم و بیش همین است. و اگر ما، برای فهم و درك گفته های این گروه، منابع و مراجع پاک زردشتی در دست نمی داشتیم، هرآینه شهادتهای آنان رغبت و علاقه ای در دل ما، نمی توانست برانگیزد. دکتر وست، یکی از نخستین کسانی بود که به چنین فکری افتاد و راجع به مساله، کتابی بسیار در خور توجه نوشت و این کتاب را به اتفاق ترجمه در سه کتاب پهلوی در مجموعه «کتب مقدسه شرق»(۱) انتشار داد. مزداییان که چندین قرن بود که این چیزها را پاک به دست فراموشی سپرده بودند و به پاکی رسوم و اخلاق و به آبروی معنوی اجتماع خودشان به منتهی درجه اهمیت می دهند، از کتابهایی که دانشمند انگلیسی انتشار داده بود ، دلخور و خشمگین شدند، زیرا که، «ازدواج با همخون» خودوده-خویت و دثه - به نظر زردشتیان امروز ما، همان ازدواج دخترعمه و پسرعمه و دختر خاله و پسرخاله و دخترعمه و پسرعمه است، نه ازدواجی که در میان خویشاوندان نزدیک صورت بگیرد. بررسی انتقادی تورات، دو سه قرن پیش، کاتولیکها را به خشم می آورد، و ممکن نبود که مزداییان در برابر بررسی کتب مقدس ایران در قرن نوزدهم خونسرد و بی اعتناء بمانند. پس، یکی از زردشتیان بمبئی، داراب دستور پشوتن سنجانا(۲) ، که دستوری بسیار فاضل است، چنین پنداشت که از راه انتشار کتابی در دفاع از مذهب خویش به هواداری راه حق و آرمان راست و درست برخیزد، و برای اعاده شرف همکیشان و نیاکانش کتابی مختصر - که کتاب مجادله بود . به نام «ازدواج با اقربا در ایران باستان»(۳) نوشت. و در این کتاب (که در سال ۱۸۸۸ در لندن انتشار یافت) نتایجی را که دکتر وست به دست آورده بود، طرح کرد، و از نو به بررسی این نتایج پرداخت. سنجانا اگرچه نتوانست اعتبار پژوهشهایی را که بر مبنای علم صورت گرفته بود و ارزشی بی چون و چرا داشت، از میان ببرد، توفیق یافت که شاخ و برگ را از میان بردارد و موضوع را به قید چارچوب درست خود بیاورد و نظر مزدایی عصر جدید را به کرسی بنشاند، مؤلف این کتاب مختصر، پیش از هر چیز، در مقام رد دو سه شهادتی که جای شک و شبهه دارد، برمی آید و برای حصول به این منظور، از روی دقت و وسواس، به سوی منابع باستانی روی می آورد و از نو به کاوش و بررسی این منابع می پردازد. چنانکه سنجانا می گوید، اگر کامبوزیا خواهرش را به زنی گرفت، موضوع در مصر، و طبق رسم فراعنه، جریان یافته بود. و اگر کواد اول دخترش سامبیکه(۴) را به زنی گرفت، برای این بود که آیین مزدك را پذیرفته بود و دین و مذهب نیاکانش را رها کرده بود. سپس، سنجانا با ما چنین می گوید: مگر مثالهای جداگانه ای که از همه کتب دوره باستان برگرفته شده است، به راستی این اجازه را به ما می دهد که در صدد تعمیم و اطلاق قضیه برآییم؟ نمونه هایی از ازدواج در میان خویشان نزديك در میان ملل دیگر کم نیست (صفحه های 2-II). ازدواج با همخون در روم و یونان و حتی به چیزی که عجب و غرابتی بس بیشتر دارد . در میان عبرانيون هم وجود داشته است. مگر خود «عهد عتیق» از ناحوم(۵) و عمرام(۶) و لوط(۷) و دیگران سخن نمی گوید؟ مگر باید از این سخنان چنین نتیجه بگیریم که زناشوییهای همخون، در میان ملل، رسمی رایج بوده است؟ اما سنجانا سرانجام در وظیفه خود که اعادة شرف بود ، شکست خورد، زیرا که دانشمند آلمانی هوبِشمان پشت سر هم، جوابی بسیار خشن به او داد که چند صفحه ای از مجله «انجمن خاور شناسی آلمان» را پر کرد. و جوابی که هوبشمان داده بود، به این مباحثه و مجادله پایان داد. (ص ۱۲۷_ ۱۳۰)
۱)The Sacred Books of the East
۲)D . D . P . Sunjana
۳)The Next
- of - kin Marriages in old Iran
۴)Sambyke
۵)Nahom
۶)Amram
۷)Lot
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥
کتاب بسیار نایاب بستان السیاحه یا سیاحت نامه
تألیف: حاج زین العابدین شیروانی
از انتشارات کتابخانه سنائی. با همکاری انجمن آثار ملی
گراور از نسخه خطی
♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
#فروشی
#کتاب_مرجع
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@aDaryosh
@atorabanorg
سفرنامه شاردن
دوره پنج جلدی (متن کامل) با جلد گالینگور
چاپ نخست سال ۱۳۷۲ـ یکی از بهترین ترجمه ها و کاملترین نسخههای موجود سفرنامه شاردن هستش. این چاپ بسیار نایاب هستش. و از مهمترین منابع دوران صفویه
♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
#فروشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@aDaryosh
@atorabanorg
سومین ضربه از تن ضحاک بس گونه خرفستر پدید آمدن
#تاریخ_کیش_زرتشت
#اساطیر
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
فریدون(پهلوی: frēdōn، اوستا: θraētaona)، با معنایی که روشن نیست... باید گفت که در اوستا اشاره به فریدون اندک است، او پسر -āθwya است که دومین کسی بود که گیاه هوم را بر فشرد تا عصاره ی آن در آیین های دینی نوشیده شود (یسنه ۹، بند ۸_۷). او کسی است که بر اژی دهاک غالب می شود و دو زن او را از وی می رباید(یشت ۵، بند ۳۵_۳۳). فریدون فرّ شاهی را که به پیکر مرغِ وارَغنَه از جمشید جدا شده بود، بدست می آورد (یشت ۱۹، بند ۳۶). در دینکرد درباره ی علت این که فریدون ضحاک را نکشت و وی را در بند کرد چنین آمده است:"درباره ی غلبه ی فریدون[بر] ضحاک. برای میراندن ِ[ضحاک]،گرز بر شانه و دل و سر کوبیدن و نمردن ضحاک از آن ضربه و سپس به شمشیر زدن و به نخستین، دومین و سومین ضربه از تن ضحاک بس گونه خرفستر پدید آمدن. گفت دادار اورمزد به فریدون که او را مَشکاف که ضحاک است، زیرا اگر وی را بشکافی، ضحاک این زمین را پُر کند از مورِ گزنده و کژدم و چلپاسه و کشف و وزغ".(ص ۱۹۲_۱۹۱)
مأخذ: بهار.مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران. ویراستار کتایون مزداپور. ویرایش ۳. تهران. آگاه. چاپ دهم ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥
کشتار زرتشتیان در زمان حمله محمود افغان
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بانوی ایرانشناس فرانسوی، منان در کتاب پارسیان (چاپ سال ۱۸۹۷ میلادی) در مورد زرتشتیان ایران می نویسد: چون محمود افغان در حمله خود به کرمان در سال ۱۷۲۰ میلادی نتوانست حصار شهر را بشکند به محله زرتشتیان که در بیرون دروازه شهر بود حمله کرد و پس از قتل و غارت آنان برگشت نمود. محمود باز در سال ۱۷۲۲ به کرمان حمله برد و آن مقارن با اوقاتی بود که سلطان حسین صفوی حکم به کشتار همه زرتشتیان اصفهان داده بود. عده ای از آنها به یزد و از بندرعباس به هندوستان مهاجرت نمودند. پیران و سالخوردگان زرتشتی کرمان آنچه را از پدران خود شنیده اند برایم چنین گفته اند: موقعی که افغانان بشهر کرمان حمله ور شدند چون در خندق شهر آب انداخته شده بود نتوانستند به اندرون شهر رخنه کنند. ناچار به پیرامون شهر در محلی که از همه آبادتر و پرجمعیت تر و بنام گبرآباد (شمال شهر کرمان) بود حمله ور شدند و از آنجا به دروازه گبری آمدند. آن روز مصادف بود با روز اورمزد تیرماه که جشنی به نام خرفستر کشی Xarafastar (حشرات و گزندگان موذی) در خارج از آبادی با شرکت جوانان و توانمندان برگزار شده بود. اما پیران و کودکان که توانایی شرکت در جشن نداشتند در شهر بودند. پس لشکریان افاغنه در آن حمله پیران و کودکان را کشتار، و خانه ها را ویران و تاراج کردند و سپس به سوی برگزاران جشن که در خارج از آبادی بودند رفتند و چون جنگ ابزاری با خود نداشتند همگی از پای در آمدند و قتل عام شدند. تنها عده ای توانستند خود را در چاههای قنوات بیندازند و به شهر برسانند و پس از چندی عده ای از بهدينان خراسان و سیستان هم به آنها می پیوندند. گاهی آثاری از کفش و کمر چرمی آن کشته شدگان در دخمه ای بنام ساردین در چهار کیلومتری شمال شهر کرمان دیده می شود.(ج ۷ _ ص ۴۰۰۶)
مأخذ: سروشیان.جمشید سروش، مقاله: زرتشتیان یزد و کرمان در سده پیش، نامواره دکتر محمود افشار، جلد هفتم، گردآورنده: ایرج افشار با همکاری کریم اصفهانیان، موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، تهران ۱۳۷۲
🔥 @atorshiz 🔥
مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش ازاسلام(شماره ۷)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
به هر حال، شمارۀ آنان که تهمت زده اند ، از شماره نمونه ها و مثالها بیشتر است. بزرگترین شهودی که از میان مسیحیون، به تهمت زنی برخاسته اند، فوستوس ارمنی(۱) و ازنيك ارمنی(۲) هستند که چندان خبر و اطلاعی به ما نمی دهند. ایرانیانی که از دین باستانی خودشان برگشته اند، در دوره ای که سالهای سال از نابود شدن کشور شاهنشاهی و ملی شان گذشته است و بیش و کم همه چیز مذهب پیشینشان را فراموش کرده اند، بیشترین جماعتی هستند که آبروی نیاکانشان را می برند و تهمتها به ایشان می زنند. در حقیقت، بیشتر از آنکه مزداییان راستین را به باد سرزنش بگیرند، فرقه هایی چون مانویان و مزدکیان و خرم دینان و پیروان مازیار و دیگران را به گناه زناشوییهای آمیخته به زناء به باد ملامت می گیرند. بگذارید تا سه چهار تن را از میانشان نام ببریم.
ابن الندیم الوراق، در جایی که از خرمدینان، پیروان بابك، سخن می گوید، روایت می کند که اینان با نزدیکترین خویشاوندان خودشان معاشرت و مخالطت دارند و نزدیکترین رابطه ها را در میان همخونها و زنان همخون حرام نمی دانند (ولهم مشاركة في الحرم والاهل ولايمتنع الواحد منهم من حرمة الاخر ولايمنعه لا باحتهم المحرمات والمحارم ) مؤلفی دیگر، طاهر اسفراینی در مقام سخن گفتن از پیروان همان بابك [که در دوره خلافت المعتصم سرزمین مدی آتروپاتن « آذربایجان»(۳) را بر هم زدند] - و پیروان مازیار (که در آن واحد در کوههای گرگان(۴) و طبرستان آشوب و شورشی به راه انداختند و می گوید که به ایشان تهمت زناء با خویشاوندان نزديك زده میشد، (يستحيل المحرمات كلها). طاهر چنین می گوید: «مردان و زنان شبانه در این کوهها گرد می آمدند، سپس چراغها و مشعلها را خاموش می کردند و هر مردی به سوی زنی می رفت...» (والبابكية في تلك الجبال - يجتمعون فيها ليلة... و يجتمع فيها الرجال و النسا، ثم يطفئون السُرج والنيران و يقوم كل واحد منهم إلى واحدة من النساء اللاتي جلسن معهم كمايقع...). اگر سخن طاهر را باور داریم، این گردهماییهای شبانه به راستی عرصه و موسم هرزگی و فسق و فجور بوده است. این شهادتها ، شهادتهایی است که باید درباره شان شک و شبهه داشت، چه شایعه هایی که در آن زمان درباره این شورشیان بر سر زبانها افتاده بود، چندان اساس نداشت و در پشت نقاب مذهب، غرضی سیاسی نهفته بود: المعتصم می خواست که از راه کشتن مازیار ، هوادار مخوف سلطنت دودمان ساسانی را که خطرها داشت، از پای در آورد و کانون مقاومت ملت ایران را در امتداد کوههای البرز از میان بردارد ... مليون که شمارشان بسیار بود، در آن زمان چندین کانون سلطنت خواه را نگه می داشتند و همه حوائج و لوازم این کانونها را فراهم می آوردند و این کانونهای سلطنت خواه، در خفا، در آرزوی تجدید حیات شاهنشاهی ساسانی به سر می بردند. مازیار که نزديك آمل شکست خورد و اسیر شد و به سوی بغداد برده شد، یا در عالم مستی، یا زیر شکنجه، زبان به این اعترافها گشود:
افشین - خیذر(۵) پسر کاوس - بابك و من روزگاری دراز بود که سوگند خورده بودیم که اعراب را بیرون برانیم و شاهنشاهی را به خاندان ساسانی بازگردانیم.» چنانکه مرعشی می گوید، این اعترافها که در آن زمان هیاهوی بسیار برانگیخت، تشویشی در دربار بغداد به بار آورد، باعث رعب و وحشت خليفه المعتصم و دو پسرش الوثيق و المتوكل شد و جان بسیاری از ایرانیان، و از جمله افشین بدبخت را که با آن همه بیرگی و نامردی به دشمن فروخته شده بود، به باد داد.(ص ۱۲۴ _ ۱۲۶)
۱)Faustus
۲)Eznik
۳)Medie- Atropatene
۴)Hyrcanic
۵)Xcysur
مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥