afsharfoundation | Unsorted

Telegram-канал afsharfoundation - بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

4967

موقوفات دکتر محمود افشار به منظور تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی توسط دکتر محمود افشار در سال ۱۳۳۷ بنیاد گرفته است تهران - خيابان ولی‌عصر - سه‌راه زعفرانيه - خيابان شهيد عارف‌نسب - کوی دبیرسیاقی - شماره ۶ 📞 021-2271-6834 🌐 www.MahmoudAfshar.ir

Subscribe to a channel

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

سی‌ام فروردین‌ماه زادروز محمّدتقی دانش‌پژوه

دانش‌پژوه در تمام سفرهای داخلی و خارجی خود یگانه همّش بر آن بوده است که به مجموعه‌های نسخ خطی دست بیابد و به فهرست‌برداری آنها بپردازد. بی‌دلیل نیست که مستشرقان شوروی گفته‌اند که دانش‌پژوه در قبال سؤال تنظیم‌کنندگان برنامۀ سفر خود در آن کشور گفته بوده است که من فقط سه چیز می‌خواهم: کتابخانه، مسجد و گورستان (البته روشن است که برای ثبت و ضبط کتابه‌های قبور قدیم). نتیجۀ کار بزرگ و نادرالمثال دانش‌پژوه آن است که فؤاد سزگین در تألیف معتبر و مهم خود به نام Geschichte des arabischen Schrifttums و نیز بریگل در تحریر روسی کتاب‌شناسی مشهور Persian Literature; A Bio-bibliographical Survey تألیف استوری عالم فقید انگلیسی از فهارس دانش‌پژوه استفادۀ شایان برده‌اند. آن‌چنان‌که بی‌تردید می‌توان گفت که اگر بیست و چند جلد فهرست دانش‌پژوه نبود، آن دو تألیف به کمال وضع موجود نرسیده بود.
مجموعۀ فهرست‌های دانش‌پژوه منبع بزرگ و از مراجع اساس اخذ اطلاعات کتاب‌شناسی اسلامی برای تمام کسانی است که در طول بیست سال اخیر در ایران و خارج از ایران به تحقیق در مباحث مختلف مربوط به فرهنگ ایران و اسلام پرداخته‌اند.
ارجاعاتی که در مقدمه‌ها و مراجع و مصادر کتب منتشرشده در این مدت به آثار دانش‌پژوه و حتی راهنمایی‌های شفاهی او شده است گواهی است روشن‌تر بر این نکته.
دانش‌پژوه در تهیۀ فهارس خود برخلاف اکثر فهرست‌نویسان شرقی و علی‌الخصوص ایرانی سعی کرده است که فهارس و مراجع مغربی یعنی آثار شرق‌شناسان و آن هم در اکثر زبان‌ها را ببیند و به دیدۀ نقد بنگرد.
خصوصیت دیگر فهرست‌های دانش‌پژوه آن است که او در معرفی نسخه‌ها از معرفی متن و تحقیق در احوال مؤلف و سنجش و بیان احتمالات غافل نمانده است، ولو آنکه مجبور شده باشد که چندین صفحه مطلب دربارۀ نسخه‌ای منفرد اختصاص دهد که از حدّ یک فهرست معمولی خارج باشد. بعضی از آگاهان این کار او را بسیار می‌پسندند و بعضی از خرده‌گیران هم نمی‌پسندند.
اگر تا کنون در تاریخ کتاب‌شناسی اسلامی تألیفات ابن‌الندیم و حاجی خلیفه و شیخ آقا بزرگ طهرانی از مآخذ اصلی و اولی بود، اینک فهرست‌هایی که دانش‌پژوه از نسخه‌های خطی و میکروفیلم‌ها منتشر کرده است در کنار آن آثار برای همیشه و به‌طور زوال‌ناپذیر مرجع مسلّم در تحقیقات اسلامی و ایرانی خواهد بود.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۷۰-۱۱۷۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁠⁣⁠بیست‌ و‌‌ هشتم فروردین‌ماه سالروز درگذشت دکتر جواد شیخ‌الاسلامی، از اعضای شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزهٔ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

درگذشت دکتر جواد شیخ‌الاسلامی برای جامعۀ دانشگاهی ایران تنها مرگ انسان نبود ضایعۀ علمی آفاقی بود. چراکه او یکی از ستون‌های استوار پژوهش در تاریخ سیاسی عصر قاجار بود‌. بی‌هیچ احتیاطی می‌توان گفت نخستین محققی بود که با نگرش علمی صرف و نقد تاریخی دقیق به چند موضوع اساسی مربوط به تاریخ ایران که از روزگار پادشاهی مظفرالدّین‌شاه تا زمان لغو قرارداد دارسی و عقد قرارداد تمدید مدت امتیاز دربارۀ نفت پیش آمده بود پرداخت. او با تکیه بر نصوص اسناد و تطبیق دادن اقوال با یکدیگر ناگفته‌ها و ناشنیده‌هایی را مکشوف کرد. سخنش همیشه بااعتبار بود‌. زیرا با اعتنا به نوشته‌های مرتبط به این مقولات می‌نگریست و مقاله می‌نوشت. برای به دست آوردن اسناد تازه‌یاب دو بار مراکز اسناد دولت انگلیس را مورد تجسس قرار داد. می‌گفت نگارش تاریخ وقایع سیاسی ایران صورت کمال نمی‌پذیرد مگر آنکه اسناد موجود در انگلستان زیر و رو شود. آنجا در مطالعۀ چند مبحث ژرف و دقیق شد: وقوع مشروطیت و اقدامات انگلیسی‌ها- قتل اتابک- قرارداد ۱۹۱۹- خلع احمدشاه- قرارداد جدید نفت- عزل تیمورتاش.
همۀ مطالب مربوط به این موضوع‌ها را در مقاله‌های دلنشین خود گنجانیده و در کتاب‌های نام‌آور احمدشاه، قتل اتابک و صعود و سقوط تیمورتاش مندرج ساخته است. ترجمۀ سه‌جلدی اسناد محرمانۀ قرارداد ۱۹۱۹ هم از جمله کارهای بسیار ارجمند اوست.
مرحوم شیخ‌الاسلامی از سال ۱۳۶۲ که به‌طور منصوص به انتخاب مرحوم دکتر محمّدعلی هدایتی جانشینی او را در شورای تولیّت موقوفات دکتر محمود افشار یافت با صداقت و صمیمیت و علاقه‌مندی واقعی به منظور خدمت به زبان فارسی در جلسات و مذاکرات موقوفه شرکت کرد. از این بابت من باید نسبت به لطف عمیم او اظهار سپاسگزاری خاص بنمایم.
تألیفات او مشتمل است بر کتاب‌هایی که چند جلد تحقیق است و چند جلد ترجمه. جز این مقالاتی به انگلیسی در دائرة‌المعارف بریتانیکا (چاپ امریکا) دارد که همه مربوط به تاریخ سیاسی ایران است.
یادش پایدار می‌ماند چون نوشته‌هایش آویزۀ گران‌قدر بر تاریخ یک قرن اخیر کشورمان است. روانش شاد باد.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۳۲۵-۱۳۲۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

نادرشاه

نادر بی‌گفت‌وگو باید یکی از نوابغ نظامی و نجات‌بخش ایران در یکی از پرمخاطره‌ترین ادوار تاریخ آن به شمار آید. او به دورانی قدرت را به دست گرفت که ضعف و فساد صفویان متأخر و کارگزاران غالباً بی‌کفایت و جاهل و فرومایۀ آن‌ها، سبب شده بود تا همسایگان ایران باز بر قسمت‌هایی از این سرزمین مستولی شوند. سیاست‌های خشن مذهبی و خونریزی‌های نخستین شاهان صفوی، که به مهاجرت خیلی از ایرانی‌ها به ماوراء‌النهر و عثمانی و بین‌النهرین و شمال و جنوب قفقاز انجامید، نه تنها بیشتر مسلمانان و حکومت‌های اطراف را از ایران رمانیده بود، بلکه زمینه‌ای شد تا همواره فرصتی بجویند برای مقابله با ایرانیان و تجزیۀ ایران. در اواخر این عهد، اروپا دامنۀ کوشش‌های خود را همه جا می‌گسترانید و روسیه در تکاپوی استیلا بر سرزمین‌های وسیع اطراف دریای سیاه و شمال غرب دریای مازندران و سراسر قفقاز بود. ازبکان جنگجو از شمال، ناراضیان تیموریان هند و افغانان از شرق، عثمانیان از غرب و شمال غربی، همه گویی برای محو صفویان و تجزیۀ ایران دست اتحاد به یکدیگر داده بودند. اما پیروزی‌های شگفت نظامی نادر آرزوهای اینان را بر باد داد. نادر به سبب پیروزی‌های بزرگ و جلوگیری از تجزیۀ ایران، یقیناً سزاوارتر از هر کس به پادشاهی بود.
اینکه برخی محققان نسب حقیر نادر را سبب بی‌اقبالی به او و شکست سیاسی‌اش دانسته‌اند، ابداً وجهی ندارد؛ چه غالب فرمانروایان ایران پس از اسلام، که مورد اقبال مردم هم بوده‌اند از یعقوب رویگرزاده و بوئیان ماهیرگیرنسب تا سلسله‌های ترک و ترکمان، هیچ‌یک نسب عالی نداشتند و خود به ضرب تیغ نسب و حسب ساختند. نظامیگری و سیاست‌مداری و کشورداری محتاج نسب نیست؛ نیازمند خرد و تدبیر و دلیری و اطلاع از آیین ملکداری است. اینها اوصاف دیوان‌سالاران و وزیران خردمند و باکفایتی است که در مهم‌ترین ادوار تاریخ ایران، دست و بازوی سیاسی فرمانروایان به شمار می‌رفتند؛ و نادر از این نیز محروم بود.

[تاریخ مختصر ایران در عصر اسلامی، دکتر سید صادق سجادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۵۳۷-۵۳۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

بیست و پنجم فروردین‌ماه روز بزرگداشت عطّار نیشابوری

سلطان محمود و خارکش


مگر محمود می‌شد با سپاهی
ز هامون تا به گردون پایگاهی

سپه می‌راند هر سویی شتابان
که تا صیدی بیابد در بیابان

خمیده‌پشت پیری دید غمناک
برهنه پا و سر با رویِ پُرخاک

دِرمنه می‌کشید و آه می‌کرد
میان خار خود را راه می‌کرد

شه آمد پیش و گفتش ای گرامی
زبان بگشای با من تا چه نامی

چنین گفت او که من محمودنامم
چو همنام توام این خود تمامم

شهش گفتا که ماندم در شکی من
تو یک محمود باشیّ و یکی من

تو یک محمود و من محمود دیگر
کجا باشیم ما هر دو برابر

جوابش داد پیر و گفت ای شاه
همی چون هر دو برخیزیم از راه

رویم اوّل دو گز زینجا فروتر
شویم آنگه به محمودی برابر

برابر گر نی‌ام با تو که خُردم
برابر گردم آن ساعت که مردم

عطّار

[فرائد الادب، عبدالعظیم قریب گرکانی، به کوشش دکتر ناصر رحیمی و محمدرسول دریاگشت، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۸، ص ۶۱۱-۶۱۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

بیست و سوم فروردین‌ماه سالروز درگذشت شاهرخ مسکوب

هویّت ایرانی و زبان فارسی


در مورد ملّتی که استقلال سیاسی ندارد و تحت تسلط خارجی است، تشکیل حکومت ملّی یعنی به دست گرفتن سرنوشت اجتماعی خود، یعنی پی افکندن و بنا کردن تاریخ خود؛ کاری که در ایران قرن چهارم هجری شد. دولت‌های ملّی شکل می‌گیرند یا «صورتمند» می‌شوند. علت وجودی این حکومت‌ها پیدایش «ملّیت ایرانی» بود؛ بنابراین از همان آغاز سعی کردند تا علّت وجودی و پایگاه حکومتی خود - ایرانی بودن - را تقویت کنند؛ «ایرانیت»، هویت و حسّ ملّی ایرانی بر دو شالوده و دو ستون عمده استوار بود: زبان و تاریخ. آنها برای اینکه صاحب اختیار زمان حال خود بشوند، باید زمان گذشته را بازمی‌شناختند و «زمام» آن را به دست می‌گرفتند و این کار را کردند. در مورد زبان، خاندان‌هایی مثل سامانیان، صفّاریان، بلعمیان، آل محتاج، آل سیمجور در خراسان و سیستان و ماوراءالنهر هم شروع‌کننده و هم تشویق‌کننده بودند. آنها از مردم دانا و سخندان، از شاعران و نویسندگان خواستند که به زبان فارسی بسرایند و بنویسند و به این ترتیب فارسی‌نویسی شروع شد و امّا بعد که ترکان به حکومت رسیدند، در زمینۀ زبان و ادب، همان سیاست و روش پیشینیان یعنی سامانیان و دودمان‌های ایرانی دیگر را ادامه دادند. سپاه و سپاهی به دست ترکان افتاد و در دست آنها باقی ماند، ولی دستگاه دیوانی و بسیاری از دیوانیان که فارسی‌زبان بودند به فرمانروایان تازه و ترک‌زبان پیوستند ... خلاصه نزدیکان پادشاه و صاحب مقام‌های درباری و لشکری، ترک‌اند، اما نه‌تنها سپاه‌سالاران کدخدای فارسی‌زبان دارند، بلکه مراسم شاهانۀ نوروز و مهرگان و جشن سده برجاست و بزرگان لشکری و کشوری به یکسان در آن شرکت می‌کنند.
مهم‌تر از اینها رسمیّت زبان فارسی است. وقتی رسول خلیفۀ بغداد نامۀ او را به سلطان مسعود می‌‌دهد، نخست متن عربی و سپس ترجمۀ فارسی (نه ترکی) آن به‌وسیلۀ بونصر مشکان خوانده می‌شود. سند و نوشته میان ترک و فارس یا حتّی خود ترکان به فارسی است؛ مثل عهدنامۀ مسعود و منوچهر قابوس، امیر گرگان و طبرستان، یا نامۀ سلطان مسعود به خان ترکستان، قدرخان، که متن این هردو در تاریخ بیهقی آمده است.
مقصود این است که به‌طور کلّی سیاست فرهنگی ترکان غزنوی ادامۀ سیاست سامانی بود و سپس جانشینان آنها، سلجوقیان، نیز همان راه و رسم را دنبال کردند. جالب توجّه این است که در دوره‌های بعد نیز ترکان دیگری در سرزمین‌های دیگر، یعنی گورکانیان هند و عثمانیان دوستدار زبان فارسی بودند و آن را در هندوستان و آسیای صغیر رواج دادند. در طی قرن‌ها سلسله‌ها و فرمانروایان ترک وسیلۀ گسترش فرهنگ و ادب ایران و زبان فارسی بودند. زور آن‌ها بر ما و فرهنگ ما بر آن‌ها حکومت می‌کرد.

هویّت ایرانی و زبان فارسی، شاهرخ مسکوب، تهران: انتشارات فرزان، ۱۳۸۵، ص ۲۹ - ۳۰.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

نامه‌های منوچهر ستوده و ایرج افشار


عشق به ایران، کتاب و تحقیقات ایران‌شناسی و طبیعت‌گردی، رشته‌هایی بود که منوچهر ستوده و ایرج افشار را به هم پیوند داد و دوستی استوار و دیرپایی میانشان پدید آورد. دلبستگی عمیق ایشان به آموختن و تجربه‌اندوزی و تکمیل مطالعات، موجبات سفرهایی متعدّد به گوشه و کنار ایران و جهان را برایشان فراهم کرد و از همین رهگذر هر گاه از یکدیگر دور افتادند با نوشتن نامه از حال هم باخبر شدند.
این کتاب مجموعۀ نامه‌هایی است که از این مردان فرهنگ و ادب به یکدیگر باقی مانده است. باب نامه‌نگاری میان این دو از آغاز دههٔ سی مفتوح بود و تقریباً تا اواخر ایّام عمرشان ادامه داشت. فایدهٔ اصلی این کتاب در درجهٔ اوّل تصویری روشن است که از قلب اوضاع و مسائل فرهنگی ایران به دست می‌دهد. نیز از خلال این نامه‌ها به بسیاری از خلقیات شخصی و مراودات فرهنگی ستوده و افشار و عدّه‌ای از دوستان ایشان پی می‌بریم و اینها همه برای تکمیل تاریخ ایران‌شناسی سودمند تواند بود.

[نامه‌های منوچهر ستوده و ایرج افشار، به کوشش محمد افشین‌وفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار]

علاقه‌مندان می‌توانند از بیستم فروردین تا دوم اردیبهشت‌ماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁠⁣نوزدهم فروردین‌ماه سالروز درگذشت صادق هدایت

کار اصلی هدایت داستان‌نویسی بود. در این زمینه آثار متعدد و جاندار و مردم‌پسندی دارد. چون بدبین و ناراحت و برخوردش با حوادث و اشخاص دقیق بود، ناچار بسیاری از آثار قلمش دقیق و در حدّ سخن است.
تنها به وصف آنچه می‌دید قناعت نمی‌کرد. تأثرات درونش را نیز به کار می‌برد. او به خیام عشق می‌ورزید. گویی می‌خواست که پیرو او و خیام عصر خود باشد. اما تا کجا پیروز آمد، سخنی است که باید از تلو آثارش بیرون کشید.
به سنن ملّی و مردان دلیر ایران، چو مازیار، احترام می‌گذاشت. اما به ظاهر و برای دوستان بی بند و بارش مرد دیگری بود‌. برای چنین کسانی سخن از زبان آنها می‌گفت. نمی‌خواست که آنها از کلامش برنجند. زندگی او در این شعر کلیم خلاصه شده بود:

طبعی به‌هم رسان که بسازی به عالمی
یا همّتی که از سر عالم توان گذشت

او به هر آیین که می‌زیست مرد. اکنون باید از آنچه به یادگار گذاشته و از این پس معرف او نزد آیندگان خواهد بود سخن گفت. مقصود امروز من نام بردن از آثاری است که وی دربارۀ ادبیات گذشته و فرهنگ عامیانۀ مردم ایران پرداخت و به جهان گذاشت.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، چاپ دوم ج ۱، ص ۹۳-۹۵]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

عید است و از سبزه زمی، چون گنبدِ خضرا بود
گاهِ نشاط و خرّمی، وقت می و مینا بود

عید آمد و نوروز شد، شامِ غم از نو روز شد
کارِ جهان فیروز شد، خرّم در و صحرا بود

وه وه چه عیدی محترم، کو یادگارستی ز جم
در نزدِ شاهان عجم، هر رتبه را دارا بود

روزی چنین عشرت‌فزا، فصلی بدین‌سان دلگشا
کآفاق از روح و صفا، چون جنّت‌المأوی بود

در خانه بنشستن چرا؟ بر روی در بستن چرا؟
خاطر ز غم خستن چرا؟ کاین کار بس بی‌جا بود

یک‌دم به صحرا شو روان بگذر به صحن بوستان
بنگر گلِ سوری چسان؟ از رخ چمن‌پیرا بود

بشکفته گل در باغ بین خرّم هوایِ راغ بین
بلبل به جایِ زاغ بین در نغمه و غوغا بود ...

[دیوان اشعار شعاع شیرازی به انضمام مراسلات، تصحیح و تحقیق دکتر محمّدهادی خالق‌زاده، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۱۵۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

پانزدهم فروردین‌ماه سالروز درگذشت پروین اعتصامی

نوروز


سپیده‌دم نسیمی روح‌پرور
وزید و کرد گیتی را معنبر

تو پنداری ز فروردین و خرداد
به باغ و راغ بد پیغام‌آور

به رخسار و به تن مشّاطه‌کردار
عروسان چمن را بست زیور

گرفت از پای بندِ سرو و شمشاد
سترد از چهره گردِ بید و عرعر

ز گوهرریزی ابرِ بهاری
بسیطِ خاک شد پر لؤلؤ تر

مبارک‌بادگویان درفکندند
درختان را به تارک سبز چادَر

نمانْد اندر چمن یک شاخ کان را
نپوشاندند رنگین حلّه در بر

ز بس بشکفت گوناگون شکوفه
هوا گردید مشکین و معطّر

بسی شد بر فراز شاخساران
زمرّد همسر یاقوتِ احمر

به تن پوشید گل استبرقِ سرخ
به سر بنهاد نرگس افسرِ زر

بهاری لعبتان آراسته‌ چهر
به کردار پری‌رویانِ کشمر

چمن با سوسن و ریحان منقّش
زمین چون صُحفِ انگلیون مصوّر

در اوج آسمان خورشیدِ رخشان
گهی پیدا و دیگر گه مضمَّر

فلک از پست‌رایی‌ها مبرّا
جهان زآلوده‌کاری‌ها مطهّر

پروین اعتصامی (۱۲۸۵- ۱۳۲۰)، فرزند میرزا یوسف‌خان آشتیانی (اعتصام‌الملک)، یکی از دو بانوی بزرگ شعر فارسی و احیاکنندۀ نوع ادبی مناظره است. اشعار پروین آمیزه‌ای است از حکمت و اندرز در حدود سنّت و متمایل به اصلاحات اخلاقی با گام‌هایی در راه تجدّد به لحاظ فرم، همراه با طرحی تازه‌ از مسائل اجتماعی و انسانی. دیوان اشعار او با دیباچۀ ملک‌الشعراء بهار نخستین بار در سال ۱۳۱۴ در تهران به چاپ رسید.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

با دریغ محمود نیکویه پژوهشگر، تاریخ‌نگار و گردآورندۀ کتاب نادره‌کاران درگذشت.

محمود نیکویه (۱۳۲۹- ۸ فروردین ۱۴۰۴) متولد حاجی‌آباد رشت و فارغ‌التحصیل رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. او کار نویسندگی را با نشر مقالاتی در مطبوعات گیلان آغاز کرد و بعدها نقدها و دیگر نوشته‌های خود را در مجلاتی چون نگین، رودکی، راهنمای کتاب، کلک و آینده به چاپ رسانید.
نیکویه به تاریخ گیلان و مفاخر آن سامان توجهی خاص داشت و در این زمینه چند کتاب منتشر کرد که از آن جمله می‌توان به تاریخ‌ بلدیۀ رشت از مشروطه تا ۱۳۲۰ و گیلان در سفرنامه‌های سیاحان خارجی اشاره کرد. کتاب پورداود، پژوهندۀ روزگار نخست نیز حاصل دیدار و مصاحبۀ او با مرحوم پورداود، استاد نامدار گیلانی است که نیکویه سال‌ها بعد با افزودن مقالات و اشعاری از دیگر صاحب‌نظران به چاپ رساند. او همچنین در کتاب از نقطه تا خط مجموعه‌ای از نقدها و نظرات را دربارۀ نصرت رحمانی، شاعر معاصر گرد آورد.
کار بزرگ و ماندگار مرحوم نیکویه گردآوری مجموعۀ مطالبی است که زنده‌یاد ایرج افشار در معرفی و یادکرد رجال فرهنگی ایران و ایران‌شناسان غیرایرانی معاصر نوشته است. او این کتاب را با نام نادره‌کاران منتشر کرد که تاکنون سه بار در انتشارات دکتر محمود افشار به چاپ رسیده است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت شادروان محمود نیکویه را به خانوادۀ محترم ایشان، مردم فرهنگ‌پرور و ایران‌دوست گیلان و همۀ هموطنان عزیز تسلیت می‌گوید. خاک بر او خوش باد.

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁠⁣⁣دوازدهم فروردین‌ماه زادروز دکتر احسان یارشاطر، بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک

هویت ملّی


هویت ملّی از احساسی درونی می‌زاید. چنان‌که از مقالات دانشمندان برمی‌آید عواملی چند مثل زبان و مذهب و نژاد و وطن و از همه مهم‌تر اشتراک در تجارب تاریخی در تکوین آن مؤثر است.
بحران هویت هنگامی روی می‌دهد که یکی یا بیشتر از این عوامل در خطر بیفتد یا در اثر رویدادها و دگرگونی‌ها پریشان شود. ایران در طی تاریخ پر فراز و نشیب خود چند بار با چنین بحرانی روبه‌رو شده است. سرزمینِ آن گاه به تصرف بیگانگان (آسوریان، مقدونیان، تازیان، ترکان و مغولان) درآمده، مذهب ملّی آن به مذهبی دیگر جای سپرده، اقوام دیگر در آن سکنی گرفته و نژادی آمیخته در آن ساخته‌‌اند، خط آن دیگرگون شده و زبان آن پاکی خود را از دست داده است. با این همه، ایران به پای خود ایستاده و هویت خود را از معرکه به در برده است.
باید گفت ایران برای حفظ خودی خود و پرهیز از گمنامی وسیله‌ای در اختیار دارد که از دیرباز وی را در پاسداری هویت ملّی یاری کرده و از بر افتادن هخامنشیان تا کنون پیوسته دستگیر و مددکار ما بوده است و آن تجارب مشترک تاریخی و حاصل آنهاست که به صورت میراث ملّی به ما رسیده است. ظرف این میراث و پاسبان قوام آن زبان فارسی است که صرف نظر از زبان‌های محلّی از روزگار ساسانیان زبان رسمی و ادبی ایران بوده است. زبان فارسی بستر فرهنگ و تمدن و تاریخ ما، گنجینۀ افکار ما و دستمایۀ شاعران و نویسندگان ماست. تنها با گرامی داشتن زبان فارسی و آموختن و آموزاندن آن و مهر ورزیدن به آن و بارورتر کردن آن است که می‌توانیم امیدوار باشیم که از تنگنای بحران کنونی نیز برهیم و خطر را از سر بگذرانیم و از زوال هویت دیرپای خود مصون بمانیم.

[«هویت ملّی»، احسان یارشاطر، ایران‌نامه، سال ۱۲، شمارۀ ۳، تابستان ۱۳۷۳، ۴۲۳-۴۳۰]

عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار و عکاس ایرج افشار

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

یازدهم فروردین‌ماه زادروز محمد قزوینی

⁠میر نوروزی


سخن درپرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون‌ آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
حافظ

رسم «پادشاه نوروزی» سابق در ایران معمول بوده و تا همین اواخر (و شاید هنوز هم) در بعضی نواحی ایران آثاری از آن باقی بوده است. یکی از دوستان موثّق نگارنده، از اطبای مشهور، در جواب استفسار من از ایشان در این موضوع مکتوب ذیل را به این‌جانب مرقوم داشته‌اند که عیناً درج می‌شود:
«در بهار ۱۳۰۲ هجری شمسی برای معالجهٔ بیماری به بجنورد رفته بودم. از اول فروردین تا چهاردهم فروردین در آنجا بودم. در دهم فروردین دیدم جماعت کثیری سواره و پیاده می‌گذرند که یکی از آنها با لباس‌های فاخر بر اسب رشیدی نشسته چتری بر سر افراشته بود. جماعتی هم سواره در جلو و عقب او روان بودند. یک دسته هم پیاده به عنوان شاطر و فرّاش که بعضی چوبی در دست داشتند در رکاب او؛ یعنی پیشاپیش و در جنبین و در عقب او روان بودند. چند نفر هم چوب‌های بلندی در دست داشتند که بر سر هر چوبی سر حیوانی از قبیل سر گاو یا گوسفند بود؛ یعنی استخوان جمجمهٔ حیوانی و این رمز از آن بود که امیر از جنگی فاتحانه برگشته و سرهای دشمنان را با خود می‌آورد. دنبال این جماعت انبوه کثیری از مردم متفرقه، بزرگ و خُرد روان بودند و هیاهوی بسیار داشتند.
تحقیق کردم گفتند که در نوروز یک نفر امیر می‌شود که تا سیزدهِ عید امیر و حکم‌فرمای شهر است. به اعیان و اعزّهٔ شهر حوالهٔ نقد و جنس می‌دهد که همه کم یا زیاد تقدیم می‌کنند؛ به این طریق که مثلاً حکمی می‌نویسد برای فلان متعیّن که شما باید صدهزار تومان تسلیم صندوق‌خانه کنید، البته مفهوم این است که صد تومان باید بدهید، البته این صد تومان را کم و زیاد می‌کردند، ولی در هر حال چیزی گرفته می‌شد. غالب اعیان به رغبت و رضا چیزی می‌دادند‌؛ زیرا جزو عادات عید نوروز به فال نیک می‌گرفتند. از جمله به ایلخانی هم مبلغی حواله می‌دادند که می‌پرداخت، بعد از تمام شدن سیزدهِ عید دورهٔ امارت او به سر می‌آید و گویا در یک خانواده این شغل ارثی بود.»

«میر نوروزی»، محمد قزوینی، یادگار، سال اول، شمارهٔ ۳، آبان ۱۳۲۳، ص ۱۳-۱۶.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁠آفرین نوروزی

آیین ملوک عجم از گاه کیخسرو تا به روزگار یزدجرد شهریار که آخر ملوک عجم بود چنان بوده است که روز نوروز نخست کس از مردمان بیگانه موبد موبدان پیش ملک آمدی با جام زرّین پر می و انگشتری و دیناری خسروانی و یک دسته خوید سبز رسته و شمشیری و تیر و کمان و دوات و قلم و اسپی و بازی و غلامی ‌خوب‌روی و ستایش نمودی و نیایش کردی او را به پارسی به عبارت ایشان. چون موبد موبدان از آفرین بپرداختی پس بزرگان دولت درآمدندی و خدمتها پیش آوردندی.

آفرین موبد موبدان به عبارت ایشان:
۱. شها به جشن فروردین به ماه فروردین آزادی کن بر یزدان (سپاسگزاری کن) و دین کیان
۲. سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی
۳. دیر زی با خوی هژیر (پسندیده) و شاد باش بر تخت زرّین و انوشه خور به جام جمشید
۴. رسم نیاکان در همّت بلند و نیکوکاری و ورزش داد و راستی نگاه دار
۵. سرت سبز باد و جوانی‌‌ات چون خوید
۶. اسپت کامگار و پیروز به کارزار و تیغت روشن و کاری به دشمن
۷. بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر
۸. هم کشوری بگیر نو بر تختش نشین با درم و دینار
۹. پیشت هنری و دانا گرامی و درم‌خوار
۱۰. سرایت آباد و زندگانی‌ات بسیار

چون این بگفتی چاشنی کردی (از آن چشیدی) و جام به ملک دادی و خوید در دست دیگر نهادی و دینار و درم در پیش تخت او بنهادی و بدین آن خواستی که روز نو و سال نو هرچه بزرگان اول دیدار چشم بران افگنند تا سال دیگر شادمان و خرّم با آن چیزها در کامرانی بمانند و آن بریشان مبارک گردد که خرمی و آبادانی جهان درین چیزهاست که پیش ملک آوردندی.

[دوازده متن باستانی، تدوین، ترجمه، توضیح و تفسیر دکتر بیژن غیبی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۵، ص ۳۷۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

من امروز نگاه نمی‌کنم که با همسایگان روابط دوستانه داریم. بسیار دورتر را می‌بینم که ممکن است روزی در آنها تحریکی بشود. پس چه عیب دارد که ما احتیاط خود را هم‌اکنون به کار ببریم. من سی سال پیش از آنکه پیشه‌وری و یارانش آن غائله را درست کنند از چنان پیش‌آمدی می‌ترسیدم.
با وضع کنونی اگر غائله‌ای مانند پیشه‌وری پیش آید قادر است که در ظرف ده سال تأثیر عمیق و جبران‌ناپذیری بنماید.
باید به اطراف کشور خود نگاه کنیم و ببینیم چه همسایگانی داریم، زبان آنها چیست و در این طرف مرز چه زبانی دارند. من هرچه نگاه می‌کنم جز در مشرق که با افغانستان همسایه هستیم و آنها نیز مانند ما فارسی‌ حرف می‌زنند، دیگر همسایگان ما فارسی‌زبان نیستند و زبان سرحدی مشترک میان دو طرف مرز است. این وضع خطر دائمی برای وحدت ملی ما می‌باشد. دولت و ملت باید به آن با نظر جدّی و ژرف بنگرند.

دکتر محمود افشار
کلینیک گلان (سوئیس)، دسامبر ۱۹۵۹، دی‌ماه ۱۳۳۸

[پنج وقفنامه، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۳، ص ۱۸-۱۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁠هفتم فروردین سالروز درگذشت ریچارد نلسون فرای، برگزیدۀ سیزدهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار و استاد پیشین ایرانشناسی دانشگاه هاروارد

ترجمۀ عالی او از کتاب تاریخ بخارا با چنان حواشی و پانوشت‌های دقیقی همراه بوده که در اثبات پیوندهای عمیق فرهنگی و تاریخی میان ایران خاوری پیش از اسلام و دورۀ شکوفایی عصر آغازین اسلامی نقش بسیار مهمی ایفا کرد. هر مکان، آیین و آداب و مبحثی شناسایی و ریشه‌یابی شده و به شیوه‌ای روشن توضیح داده شده است. کتاب میراث ایران او به‌علت روشنی بیان، روانی نثر، غنای منابع که به‌آسانی با اندیشۀ خواننده همخوانی می‌یابند و تصویرهای زیبا، در مدتی کوتاه به اثری کلاسیک و معتبر تبدیل شد. احساسات گرم مؤلف نسبت به فرهنگ ایران از هر صفحۀ آن پیداست، منتهی با چنان هوشمندی بیان شده‌اند که هیچ‌کس نمی‌تواند برچسب جانبداری به آن بزند. این کتاب از لحاظ پافشاری بر این واقعیت که فرهنگ آغازین اسلامی ایران ادامۀ مستقیم تمدن ساسانی بوده، بدین معنا که فتح اعراب نتوانسته تغییر چندانی در بنیاد خصلت ایرانی ملت ایجاد کند، نقطۀ عطفی در پژوهش علمی بود. افزون بر این، کتاب میراث ایران در بحث‌های خود دربارۀ جنبه‌های گوناگون میراث همۀ ایرانیان، افغان‌ها، تاجیک‌ها، اُست‌ها، ایرانیان ترک‌زبان، بلوچ‌ها و گروه‌های فراوان دیگر- برای ایرانیان عاملی وحدت‌بخش بود و هست که بر ریشه‌ها و دستاوردهای مشترک ایشان تأکید می‌ورزد. هدف کتاب بعدی او، عصر زرّین فرهنگ ایران که درواقع دنبالۀ کتاب قبلی محسوب می‌شود نمایان این نکته بود که ایرانیان مسلمان از طریق اسلام جهان‌بینی فرهنگی پرباری ساختند و توانستند اسلام را به مذهب و تمدنی جهانی تبدیل کنند که بدون مشارکت ایشان این امر مقدور نبود. و نیز گواهی هستند بر استفاده از روشی عالمانه که روشن‌بینی را با ژرف‌نگری و شور و اشتیاق را با بی‌طرفی در هم آمیخته است. بعلاوه تلاش فرای در نظارت و ویرایش چهار جلد کتاب تاریخ ایران کمبریج (از یورش اعراب تا زمان سلجوقیان) که گزارش پربار او دربارۀ سامانیان را دربردارد، بی‌گمان خدمت ماندگار دیگری به پژوهش‌های علمی دربارۀ ایران است.

«تقدیر از ریچارد نلسون فرای»، نوشتۀ علیرضا شاپور شهبازی، ترجمۀ مرتضی ثاقب‌فر

به نقل از:
[دفترچۀ سیزدهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهدایی به دکتر ریچارد نلسون فرای، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۳، ص ۲۰-۲۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

با دریغ دکتر شیرین مهدوی، پژوهشگر تاریخ دورۀ قاجار درگذشت.

شیرین مهدوی فرزند ابراهیم مهدوی، از رجال سیاسی ایران، بود. او دکترای خود را از دانشگاه علوم اقتصادی و سیاسی لندن دریافت کرد و سال‌ها در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشگاه یوتا در امریکا به تدریس پرداخت.
مهم‌ترین پژوهش علمی دکتر مهدوی، رسالۀ دکتری اوست که تحقیقی است در زندگی حاج محمدحسن امین‌الضرب. این پژوهش بعدتر به زبان انگلیسی به چاپ رسید و ترجمۀ آن نیز با عنوان زندگی‌نامۀ حاج محمدحسن کمپانی امین دارالضرب در سال ۱۳۹۶ منتشر شد.
از دیگر آثار او می‌توان به کتاب اسناد امین‌الضرب: مکاتبات اصغر مهدوی و شیرین مهدوی اشاره کرد که با مقدمۀ زنده‌یاد ایرج افشار و همکاری نادر مطّلبی کاشانی به چاپ رسیده است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت دکتر شیرین مهدوی را به خانوادۀ محترم ایشان، جامعۀ دانشگاهی و دوستداران و پاسداران تاریخ و فرهنگ ایران تسلیت می‌گوید. یاد و نام ایشان در خاطر مردم حق‌شناس ایران زنده و ماندگار خواهد ماند.

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

بیست‌ و‌ هفتم فروردین‌ماه سالروز درگذشت احمد اقتداری، منتخب بیست‌ و‌ یکمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار

بحرین


ناصر خسرو که به بحرین سفر کرده است، جزیرۀ منامه، پایتخت امروزی بحرین را دیده و آن را «اُوال» نامیده است. مرحوم سید محمد محیط طباطبایی، «اُوال» را مرکب از «او» و «آل» به معنای آب و آل، چون چنگال دانسته است و «منامه» را از ریشۀ نوم و به معنای محل خواب نمی‌داند، بلکه آن را تحریفی از مینو و میان آب می‌داند. در بحرین دو دسته مردم زندگی می‌کنند؛ یک گروه بحرینی یعنی عرب‌تبارهای ساکن بحرین و یک گروه بحرانی یعنی ایرانی‌تبارهای ساکن بحرین. بحرین به معنای دو دریا نیست و ریشه در بهر و بهره با هاء هوز و زبان فارسی دارد‌. چون سرزمین پر نعمت و باغ و بوستان بوده و در دورۀ ساسانی مرزبان عربستان، سپهبد نیمروز ایرانی ساسانی در اینجا ساکن بوده و دارای بهر و باغ و بوستان و املاک بوده است. در دوران ساسانی، بحرین بری و بحرین بحری بر روی هم ایالت «میش ماهیگ» نام داشته و مستقیماً با دربار تیسفون مربوط بوده است.

به نقل از:
«ریشۀ اعلام جغرافیایی خلیج فارس و دریای عمان بر اساس فقه‌اللغۀ ایرانی»، دکتر احمد اقتداری، فصلنامۀ تخصصی مطالعات خلیج فارس، سال چهارم/ شمارۀ اوّل (پیاپی ۱۳)، تابستان ۱۳۹۷، ص ۸.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

نگرش‌های فرهنگی و علمی فروغی در نامه‌هایش

در بررسی نامه‌های محمدعلی فروغی، می‌توان به عمق تفکر و نگرش‌های او در عرصۀ علم و فرهنگ پی برد. این نامه‌ها نشان‌دهندۀ دغدغه‌های فرهنگی و آموزشی فروغی نیز هستند. در عرصۀ آموزش و فرهنگ، فروغی در نامه‌هایش به وزیر معارف وقت (یحیی قراگوزلو) و دیگر مقامات فرهنگی از وضعیت آموزش و پرورش ایران و لزوم اصلاح آن سخن گفته است. او تأکید کرده است که باید روش‌های آموزشی برای کودکان ساده‌تر و جذاب‌تر شود و از فشارهای بی‌جا به معلمان پرهیز گردد. همچنین او به‌طور ویژه بر ضرورت اصلاح خط فارسی و حمایت از صنایع دستی مانند قالی‌بافی تأکید کرده است.

نگاه به تاریخ و میراث فرهنگی: فروغی به حفظ میراث فرهنگی ایران نیز توجه داشته است. در نامه‌ای به وزارت معارف، به لزوم تصحیح آثار بزرگان ادب فارسی مانند گلستان و بوستان سعدی اشاره کرده و نشان داده است که در دوران خانه‌نشینی نیز دغدغه‌های فرهنگی را پیگیری می‌کرده است. همچنین در مکاتباتی که به مؤلفان کتاب‌ها نوشته، به اهمیت گسترش علم و فرهنگ اشاره کرده و از آن‌ها خواسته است تا با نگارش آثار خود، به گسترش دانش و پیشرفت فرهنگ کمک کنند.

نگرش فرهنگی و علمی: فروغی به ترجمه و نگارش کتاب‌ها و تأثیر مجلات علمی و ادبی اهمیت زیادی می‌داد. او مجلۀ آینده به سردبیری دکتر محمود افشار را یکی از بهترین مجلات ایران می‌دانست و نامه‌ای به سردبیر این مجله نوشته بود. علاوه بر این، نامه‌هایی نیز به نویسندگان و مترجمان کتاب‌ها ارسال کرده و از زحمات آن‌ها تشکر کرده بود. همچنین در مکاتباتش به ارزش کتاب‌ها و آثار علمی تأکید کرده و نشان داده است که در برابر نوآوری‌ها و پژوهش‌های جدید، نگرشی باز و استقبال‌کننده داشته است.

مطبوعات و ارتباطات بین‌الملی: فروغی در نامه‌های خود به اهمیت رسانه‌ها و مطبوعات نیز پرداخته است. در یک نامه به وزیر مختار آلمان و دیگر مقامات، به انتقادهای برخی از روزنامه‌های خارجی از دولت ایران پاسخ داده و همچنین در نامه‌ای به محمدرضا پهلوی دربارۀ مسائل مرتبط با مطبوعات و نقد در زمان جنگ جهانی دوم هشدار داده بود. او معتقد بود که مطبوعات باید مرز میان نقد و توهین را درک کنند و در شرایط بحرانی، انتقادات باید با احتیاط و دقت بیشتری مطرح شوند.
از دیگر نامه‌های مهم فروغی، مکاتباتش با محمدولی اسدی، نایب‌التولیۀ آستان قدس رضوی و محمد قزوینی ایران‌شناس برجسته است. نامه‌های فروغی به قزوینی نشان‌دهندۀ دوستی عمیق و احترام متقابل میان این دو شخصیت است. علاوه بر اینکه فروغی به قزوینی کمک کرده بود تا در اروپا به پژوهش بپردازد، در نامه‌هایش از احساسات صمیمانه و دوستی‌های دیرین سخن گفته است. در این نامه‌ها، فروغی به دغدغه‌های فرهنگی، علمی و وضعیت اجتماعی کشور اشاره کرده و بر اهمیت پژوهش‌های علمی و فرهنگی تأکید کرده است.

پاسخ‌گویی به مسائل دینی و مذهبی: در نامه‌ای به آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، به اعتراض شرعی ایشان نسبت به تغییرات ظاهری در لباس و کلاه شاه پاسخ داده بود و در نامه‌های دیگری به سید ابوالقاسم کاشانی از اهمیت رعایت اصول اخلاقی در جامعه و احترام به سنت‌های دینی سخن گفته است.

https://irna.ir/xjSRNw

[نامه‌های محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشین‌وفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین‌‌شاه قاجار (جلد یازدهم)


در این مجلد، ابتدا شرحی کامل از سفر دوم ناصرالدّین‌شاه به ارض اقدس آمده است. در ادامه و پس از بازگشت به دارالخلافه، مطابق روال معمول روزنامه‌های خاطرات، ذکر وقایع روزانه و نیز سفرهای کوتاه برای شکار و تفرّج به اطراف و اکناف شهر تهران پی گرفته شده است. همچنین توصیفاتی از برگزاری مراسم شبیه‌خوانی در تکیۀ دولتی تهران و اجرای مراسم تحویل سال و اتفاقات مربوط به این مراسم ملی ارائه گردیده است.

[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین‌شاه قاجار از شعبان ۱۳۰۰ تا جمادی‌الثانی ۱۳۰۱ق. به انضمام سفرنامۀ دوم خراسان (جلد یازدهم)، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار]

علاقه‌مندان می‌توانند از بیست و چهارم فروردین تا ششم اردیبهشت، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

با دریغ علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، پژوهشگر، مترجم و استاد دانشگاه، درگذشت.

علیرضا ذکاوتی قراگوزلو (۱۳۲۲ - ۲۰ فروردین ۱۴۰۴) استاد دانشگاه آزاد همدان و عضو هیئت مؤلفان دائرةالمعارف تشیع بود و با بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و مرکز نشر دانشگاهی نیز همکاری علمی داشت.
زنده‌یاد ذکاوتی در ادب فارسی و عربی، عرفان، مذاهب و عقاید اسلامی و تاریخ اجتماعی ایران بعد از اسلام مطالعات پیوسته و گسترده داشت و تألیفات و ترجمه‌های پرشماری را از خود بر جای گذاشت.
او به سبب چاپ مقالات متعدد در نقد کتاب در سال ۱۳۷۷ به عنوان منتقد نمونه و در سال ۱۳۸۵ به عنوان منتقد پیش‌کسوت موفق به دریافت جایزه شد.
از آثار او می‌توان به قرآنیات، قصه‌های عامیانۀ ایرانی، مجموعۀ خیال در سبک هندی، بدیع‌الزمان همدانی و مقامات‌نویسی، زندگی و آثار جاحظ، عمر خیام، تصحیح اسکندرنامه و ترجمۀ تلبیس ابلیس، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری و تاریخ ادبی عرب (عصر جاهلی) اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار خدمات علمی شادروان علیرضا ذکاوتی قراگوزلو را ارج می‌نهد و درگذشت آن پژوهشگر فقید را به خانوادۀ ذکاوتی قراگوزلو، جامعۀ دانشگاهی و علمی کشور و مردم شریف ایران تسلیت می‌گوید. یاد و نامش گرامی باد.

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

بیستم فروردین‌ماه سالروز درگذشت منوچهر ستوده، از واقفان بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

در مدت شصت سال که با ستوده بوده‌ام چند صفت او برجسته‌تر است: یکی خاکی بودن اوست. به تجمّل و تعیّن اعتنایی ندارد. دیگر بیابانی بودن اوست یعنی طبیعت‌دوستی و به هر سنب و سوراخی سر کشیدن و به دیدۀ تیز در رنگ‌های کوه و کویر و بیابان و کازه و ماهور و تالاب نگریستن. یکی دیگر نظر کردن و دل بستن به آداب و رسوم بومی و ملی و یکی را با دیگری سنجیدن و همه را در حافظه نگاه داشتن و به موقع به یاد آوردن. یکی دیگر بی‌اعتنا بودن به فلک، هیچ صاحب کبکبه و دبدبه‌ای پیش او ارزشی ندارد. یکی دیگر مسلط بودن بر اعصاب خویش و به اندازه و معتدل خوردن آنچه خوردنی است.
گواه مراتب علمی او کتاب‌های بی‌مانند از آستارا تا استارباد، آثار تاریخی ورارود و خوارزم، چند فرهنگ لغوی محلی، چاپ چندین متن جغرافیایی و تاریخی است. او نخستین ایرانی است که نخستین فرهنگ گویشی را به چاپ رسانید و راه را به دیگران نمود. در کتیبه‌شناسی و خواندن آنچه مخصوصاً به خط کوفی است باز پیشگام بود. نسبت به تواریخ محلی اهمیت بسیار قائل است و در این زمینه چندین متن کم‌نام یا گمنام را چاپ کرده است.
ستوده مرد سفر است، سفر بی‌ آرایه و بی پیرایه. جای خواب برای او مهم نیست. بیشتر به دلش می‌چسبد که خانه روستایی باشد. از زلم و زیمبو بیزار است. ساده زندگی می‌کند. تا روزی که پاها سستی نگرفته بود بیشتر بر زمین می‌نشست. هر کجا که باشد باشد.
با کوه و در کوه زندگی برایش دلچسب‌تر است. پنجاه سال است که تابستان‌ها را در کوشک لورا می‌گذراند. سی سال است که تهران خسته‌کننده را رها کرده و به گوشۀ جنگلی نزدیک چالوس پناه برده است. باغی ساخته و مرکباتی بار آورده و آن را برای نشر کتب تاریخی مرتبط به ایران بزرگ وقف کرده است.

ایرج افشار

«ستوده مرد سفر بی آرایه و پیرایه»، بخارا، سال پانزدهم، شمارۀ ۹۳، خرداد – تیر ۱۳۹۲، ص ۳۱۴-۳۱۵.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

خطر زرد

در سال ۱۹۰۵ به بهانۀ اختلافات سرحدی، عثمانی‌ها به ناحیۀ غربی آذربایجان عسکر فرستاده و این تصرف غاصبانۀ آنها تا سال ۱۹۱۲ که مصادف با جنگ بالکان بود ادامه داشت. در این زمان کمیسیون مختلطی تمام سرحدات ایران و عثمانی را از خلیج فارس تا ارمنستان به‌طور قطعی تعیین نمود. مع‌‌هذا ترک‌ها دست تعدی و تجاوز خود را نسبت به این نواحی کوتاه نکردند. موقع جنگ بین‌الملل به بهانۀ بودن قشون روس در ایران به آذربایجان حمله آورده و حتی تبریز را گرفتند، ولی مدت آن چندان نبود و به‌زودی روس‌ها آنها را بیرون کردند. سپس به‌واسطۀ شکست و انقلاب روسیه قشون عثمانی وارد قفقاز شد و تا سواحل بحر خزر پیش آمد. در این موقع «دولتی» در نواحی تاتارنشین این‌طرف جبال قفقاز، یعنی خانات سابق بادکوبه و شکی و شیروان و قره‌باغ و گنجه و نخجوان از طرف ترک‌ها تشکیل گردید. این دولت جدید در حقیقت مشتمل است بر نواحی که در ایام قدیم به اسم «اران» معروف بود و یکی از ایالات ایران را تشکیل می‌داد. البته در این وقت هم بهترین اسمی که لایق «دولت» جدید باشد همان اسم تاریخی و زیبای «اران» بود، اما چون ترک‌ها نسبت به ایران و مخصوصاً این ایالت ایران و اشتراک زبان ارانی‌ها با آذربایجانیان سوء نیت داشتند از همجواری با این ایالت ایران و اشتراک زبان ارانی‌ها با آذربایجان سوء استفاده کرده و نام «آذربایجان» را سرقت نموده به مملکت جدید دادند.
مخصوصاً لیتن، قنسول آلمان در تبریز، در مجلۀ آلمانی شرق جدید، منطبعۀ برلین راجع به همین موضوع می‌نویسد که سردار عثمانی فرمانده قوای قفقاز به او اظهار داشته بود: «آه! خوب اسمی پیدا کردیم!».
این نواحی هیچ‌وقت به اسم آذربایجان موسوم نبوده و سابقۀ تاریخی ندارد. مخصوصاً موقعی که نویسندۀ این سطور در برلین بودم از علامۀ شهیر و مستشرق معروف آلمانی، مارکوارت، مؤلف کتاب ایرانشهر که اطلاعات تاریخی و جغرافیایی زیاد راجع به این قسمت آسیا دارد و متخصص و متبحر در فن است در این‌خصوص تحقیقات کردم و ایشان هم گفتند هرگز آن نواحی به آذربایجان موسوم نبوده است.
مقصود عثمانی‌ها پرواضح بود: غالب سیاستمداران بادکوبه و گنجه و سایر نواحی مسلمان‌نشین آن طرف رود ارس را ترک‌ها کاملاً به طرف خود متمایل نموده و عقاید ملی خود را در آنها تزریق کرده‌ بودند. از طرف دیگر منتظر بودند که به‌واسطۀ وحدت مذهب و وحدت زبان میانۀ قفقازی‌ها و اهالی آذربایجان، همین‌که اسم آذربایجان را هم قفقازی‌ها قبول کنند کم‌کم یک سوء تفاهم تاریخی ایجاد خواهد شد، به نحوی که در آیندۀ دور یا نزدیکی وسائل تجزیۀ آذربایجان از ایران فراهم خواهد گردید.
خلاصه سیاستی را که عثمانی‌ها نسبت به ارامنه تعقیب کرده و نظریات سوئی که طرفداران «اتحاد ترک» در بلعیدن نواحی ترک‌زبان دارند مضافاً به اینکه اسم عثمانی را نیز اخیراً به «ترکیه» تبدیل نموده و پایتخت خود را نیز از اسلامبول به آنقره انتقال داده‌اند تا سیاستاً نزدیک‌تر به نواحی طمع‌کرده‌شده باشند و بهتر بتوانند تبلیغات شوم خود را ادامه دهند، خطر عظیمی را در برابر وحدت ملی و سیاسی ایران برانگیخته است. به عقیدۀ نگارنده خطر زرد بزرگ‌ترین خطرهای ملی است که تا کنون ایران را تهدید نموده و وحشتناک‌تر از خطر روس و انگلیس و دیگران است.

دکتر محمود افشار

[آینده: سال دوم (دی ۱۳۰۵ - اسفند ۱۳۰۶)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ۹۲۱ - ۹۲۶]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

تفسیر نجف


در این کتاب متن مصحح ترجمه و تفسیری کهن از قرآن به چاپ رسیده که به اعتبار محل نگهداری نسخۀ منحصربه‌فرد و ناقص آن، «تفسیر نجف» نامیده شده است.
مؤلف ناشناختۀ تفسیر نجف، احتمالاً در قرن ششم هجری در شرق خراسان بزرگ می‌زیسته است. وی با نثری ساده و روان ترجمه‌‌ای آزاد از سه سورۀ آل عمران، نساء و مائده به دست داده که به لحاظ ترکیب‌ها و ساختارهای نحوی خاص و ویژگی‌های آوایی حائز اهمیت است.

[تفسیر نجف: بخشی از ترجمه و تفسیری کهن از قرآن کریم، تصحیح و تحقیق، امیرحسین آقامحمدی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار]

علاقه‌مندان می‌توانند از شانزدهم تا سی‌ام فروردین، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁠⁣سیزده‌بدر

در پایان مراسم نوروز که بیشتر روزهایش صرف تفریح و آسایش و دید و بازدید می‌شود سیزدهمین روز که معمولاً مراسم آن در خارج از شهر انجام‌ می‌یابد جنبۀ رمزی و تشریفات مربوط به نوروز را کامل می‌کند. این روزی است که سیزده‌بدر نام دارد و با پایان آن مراسم نوروز در میان حداکثر شادی و نشاط پایان می‌گیرد. بشقاب سبزه‌ای که در این روز... به خارج از شهر برده می‌شود و برای شگون به آب انداخته می‌شود در مدت دوازده روز تعطیلات عید در ضمن رشد خود همراه با دگرگونی‌هایی که در هوای روزهای بهار، غالباً اجتناب‌ناپذیر است به پیران باتجربه فرصتی برای پیش‌بینی دوازده ماه آیندۀ سالی را که تازه آمده است به دست می‌دهد. هنوز در دهات و شهرها شاید کسانی هستند که از روی وضع هوای این دوازده روز از وضع بشقاب سبزه ماه‌های آینده را به اعتقاد خویش پیشگویی می‌کنند. این از آن روست که به اعتقاد عامه دوازده روز اول سال نمونۀ تمام دوازده ماه سال محسوب است و چون به روزهای عید تعلق دارند رمز روزهای آغاز خلقت به شمار می‌آیند و در واقع نفحۀ الهی در آنها می‌وزد.
در واقع سیزده متضمن فالی است که با آن و با خوش گذراندن آن مردم می‌کوشند در طی سالی که تازه به آن وارد شده‌اند تمام دوازده ماه را به‌‌سلامت، به‌‌آسایش و به‌‌شادخواری به سر برند و به ماوراء آن- سال بعدش- که روز سیزده نمایندۀ آن به شمار می‌آید برسند. اینکه این روز را با حداکثر شادی و خوشی به سر می‌برند متضمن بیان این آرزوست که نحوست سیزده در سال جاری و در آنچه بعد از آن برای آنها پیش می‌آید دامان آنها را نگیرد و بدین گونه از نحوست سیزده برکنار بمانند.

[«نوروز و آیین‌های وابسته به آن»، دکتر عبدالحسین زرّین‌کوب، نقش بر آب، تهران، سخن، ۱۳۷۶، ص ۴۵۱-۴۷۳]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

دوازدهم فروردین سالروز درگذشت اللهیار صالح، عضو پیشین شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

راستی و درستی اداری از برازندگی‌ها و جوهر مقام صالح بود. او به این صفت نامور شده بود. معروف است که مصدق در موردی خاص در حق صالح گفته بود: «هرکس می‌تواند بی‌ دغدغهٔ خاطر امانت خود را به صالح بسپارد که بهتر ازو کسی را نمی‌شناسم» (یا جمله‌ای شبیه بدان).
پدرم برای امانت‌داری موقوفات خود در میان سه نفر متولی منصوص، اوّل صالح را انتخاب کرده بود و صالح بعد از خویش دکتر مهدی آذر را. عباس آریا هم برای نظارت بر ترکه‌اش صالح را معین کرده بود. وصیّ حسین شهشهانی هم او بود و شاید برای افراد دیگر هم که نامشان را نمی‌دانم. می‌دانم که ناظر صغار علی‌اکبر داور هم او بوده است.
از صفات دیگر صالح پرهیز مطلق از توصیه‌بازی اداری و جز آن بود. اما از مساعدت و کمک کردن به بیماران و دانشجویان ابایی نداشت. در طول سال‌های پس از ۱۳۳۲ آنچه از دستش بر‌می‌آمد درین راه می‌کرد. بیماران را به محکمهٔ دوستان پزشک خود می‌فرستاد تا مداوا و یا به مدد آنها بستری شوند. دانشجویان را به دوستانی که در دانشگاه داشت می‌سپرد که نسبت به مدد معاش و تهیّهٔ خوابگاه و کتاب درسی به آنان کمک بشود.
از خدمات سیاسی دلیرانهٔ صالح که با همفکری محمود نریمان انجام داد، افشای نیّت دولت‌های امریکا و شوروی و انگلیس در تشکیل کمیسیون سه‌جانبه برای نظارت سیاسی (و شاید اداری) در مورد ایران بود. این واقعه مربوط است به ماه دی سال ۱۳۲۴ و در دورهٔ نخست‌وزیری ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک). آن سه دولت چنان پیشنهادی را داده بودند و در هیئت دولت مطرح شده بود.
صالح و نریمان که از این خفّت برآشفته شده بودند، محرمانه مذاکرات هیئت دولت را نادیده می‌انگارند و دکتر مصدق را که در آن موقع وکیل مجلس بود از جریان مطلع می‌سازند.
به یکی دیگر از خصیصه‌های صالح هم باید اشاره کرد و آن قناعت و بی‌نیازی بود. در مناصب دولتی که قرار می‌گرفت از دریافت وجوه مختلف که مرسوم و معتاد است امتناع می‌کرد. از عجایب کارهای او که در خزانه‌داری شهرت پیدا کرده بود، بازگردانیدن مبلغ زیادآمدهٔ خرج سفر از بابت ایامی بود که در هندوستان مأموریت خرید کالا داشت و طبق رویهٔ متعارف از آن خودش باید باشد ولی او به خزانه برگردانیده بود.
کوشایی او را در حفظ اموال عمومی، در هر سمتی که بود، نباید از یاد برد. خود تعریف می‌کرد روزی به زیرزمین سفارت ایران در واشنگتن رفتم و دیدم مقادیری قالی کهنه و فرسوده در آنجاست. دادم همه را از گرد و خاک سالیان دراز پاک کردند و به تناسب در اتاق‌های سفارت پهن کردم.
ضمناً از زیر فرش‌ها مجسمهٔ نیم‌تنهٔ برنزی مظفرالدّین‌شاه بیرون آمد. آن را هم در تالار سفارت گذاردم و بر پلاکی نویساندم در زمان این پادشاه، ایران به مشروطیت نایل شد. حیفم آمد که آن مجسمه و آن فرش‌ها که از اموال عمومی بود از میان برود.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۶۶۳-۶۶۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

فروردین آمد سپس بهمن و اسفند
ای ماه بدین مژده بر آذر فکن اسپند

برخیز و به بستان گذر امروز که بستان
از لاله و نسرین به بهشت است همانند

در کوه تو گفتی که یکی زلزله افتاد
وانگه ز دل خاک به صحرا بپراگند

صد کان پر از گوهر و صد گنج پر از زر
صد مخزن پیروزه و صد معدن یاکند

صحرا ز گل لعل چو رامشگه پرویز
بستان ز گل سرخ چو آتشگه ریوند

بلبل چو مغان خرده اوستا کند از بر
مرغان دگر زند کنند از بر و پازند

یک مرغ نیایشگر مهر آمد و فرورد
یک مرغ نیایشگر ارد آمد و پارند

فرورد ز مینو به جهان آمد و آورد
همراه گل سرخ بسی فرّه و اورند

صبح است و گلان دیده گمارند به خورشید
چون سوی بت نوش‌لبی شیفته‌ای چند

ما نیز نیایش بر خورشید گزاریم
خوشا که نیایش بر خورشید گزارند

آنگه که برون آید و از اوج بتابد
وانگاه که پنهان شود اندر پس الوند

زرّین شود از تافتنش سینۀ البرز
چون غیبۀ زر از بر خفتان و قزاگند

چون خیمۀ زربفت شود باز چو تابد
مهر از شفق مغرب بر کوه دماوند

ملک‌الشعراء بهار

آینده، سال دهم (۱۳۶۳)، ش ۱، ص ۶.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁠⁣دهم فروردین‌ماه سالروز درگذشت قاسم غنی

دکتر غنی از دورۀ دهم تا سیزدهم سمت نمایندگی سبزوار را داشت. چندی هم وزیر بهداری و از آن پس سفیر ایران در مصر و ترکیه بود.
سالیانی در دانشکدۀ طب تدریس کرد. نیز در دانشکدۀ معقول و منقول مدرس روان‌شناسی بود. در فرهنگستان از اعضای پیوسته به شمار می‌رفت.
مرحوم غنی از دوستان نزدیک مرحوم علّامه قزوینی بود و با او در تصحیح دیوان حافظ همکاری کرد. در انتشار مجلۀ نفیس یادگار با عباس اقبال پایمردی و یاوری فرمود و مقالاتی که در مجلۀ مذکور نوشت از سر تحقیق و فاضلانه بود. از آثار دکتر غنی کتبی که به چاپ رسیده است اینهاست:
ابن‌سینا، معرفة النفس، تاریخ عصر حافظ، تاریخ تصوّف، بحثی در تصوّف، بحث در سیاست، تصحیح تاریخ بیهقی به مشارکت دکتر فیاض.
جز اینها دکتر غنی سه کتاب طائیس، عصیان فرشتگان، بریان‌پزی ملکۀ سبا از آثار آناتول فرانسیس را از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه و نشر کرد.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۱۱۷-۱۱۸]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

باد نوروز بیاراست به گل بستان را
ساخت دیوانه چو من بلبل خوش‌الحان را

در چنین فصل نشاید که نشینم بی می
می‌روم تا گرو باده کنم دیوان را

باد از طرف چمن بوی سمن‌ می‌آرد
می‌رسد صد فرح از باد بهاری جان را

خوش‌زمانی‌ست که در باغ نسیم سحری
می‌برد هر طرفی رایحۀ ریحان را

ای که امروز تویی ساقی صاحب‌نظران
قدح باده بده طالب سرگردان را

گفته‌ای تا به ابد بر سر پیمان توام
باشد آیا که به جای آوری این پیمان را؟

در شب و روز دمادم به تضرّع طالب
از خدا می‌طلبد وصل سیه‌چشمان را

[دیوان اشعار طالب جاجرمی، تصحیح و تحقیق دکتر محمدهادی خالق‌زاده، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۶۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

دو جشن یکی جشن عروسی و دیگری جشن نوروز از جشن‌های بسیار مهم و سرگرم‌کنندۀ ایرانیان به شمار می‌روند.
دومین جشن بسیار شادمانه و مهم نوروز است که با طبیعت پیوند دارد و پیام‌آور نو شدگی سال و باززایی طبیعت است. جشن‌های نوروزی مدت دو هفته به درازا می‌کشد و مردم در آن به شادی و تفریح و دید و بازدید از یکدیگر می‌پردازند. در روزهای پایانی سال کهنه دسته‌های بازیگر دوره‌گرد مانند آتش‌افروز یا حاجی‌فیروز و غولک یا غول بیابانی به‌طور جمعی در یک دسته یا تک‌تک با دنبک‌زن یا دف‌نواز و با شکل و شمایل چشمگیر و شادی‌آور و صورت سیاه و آرایش‌شده و لباس‌های سرخ و زرد و رنگین و کلاه‌های شیپوری یا بوقی در کوچه و گذرهای محلات شهر راه می‌افتادند (هنوز هم راه افتادن برخی از این پیک‌های شادی نوروزی ادامه دارد) و با خواندن شعر و ترانه و لودگی کردن و مسخرگی آمدن نوروز و بهار را به مردم نوید می‌دادند و آنها را چند گاهی مشغول می‌داشتند.
پولاک در سفرنامه‌اش به تفریح و سرگرمی شاه و درباریان و بزرگان مملکت در نوروز و تماشای بازی‌های میدانی و نمایشی مقلدان و لوطیان و پهلوانان در میدان توپخانه اشاره و به‌تفصیل آنها را وصف می‌کند. معیر‌الممالک می‌نویسد: در این سرگرمی‌ها دسته‌های قوچ‌باز، خرس‌باز، میمون‌باز، هنرمندان بندباز و کشتی‌گیر و تقلیدچیان درباری مانند کریم‌ شیره‌ای و اسماعیل بزاز هنرنمایی می‌کردند. سپس پهلوانان به میدان می‌آمدند و با میل‌بازی، کباده‌گیری و چرخ زدن همراه با نوای تنبک و آوای مرشد به شیرین‌کاری می‌پرداختند. سرانجام پهلوانان مدعی پهلوانی پایتخت به کشتی گرفتن و زورآزمایی با یکدیگر می‌پرداختند و کسی که پشت همۀ پهلوانان را به خاک می‌رساند از دست شاه بازوبند پهلوانی که به «بازومهره» معروف بود می‌گرفت.

[مردم‌شناسی جامعۀ تهران قدیم و گفتارهایی دربارۀ خانه و خانواده و سنت‌های خانوادگی، دکتر علی بلوکباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ۱۴۷-۱۴۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

بهار جان‌فزا آمد جهان شد خرّم و زیبا
به باغ و راغ گستردند فرشِ حلّه و دیبا

به راغ اندر بنفشه شد چو قدّ بیدلان چفته
به باغ اندر شکوفه شد چو خدّ دلبران زیبا

همه اطراف صحرا هست پُریاقوت و پُربسّد
همه اکناف بستان هست پُرمرجان و پُرمینا

هوا شد تیره و گریان بسان دیدۀ وامق
زمین شد تازه و خندان بسان چهرۀ عذرا

چو بخششگاه جمشید است از نعمت همه بستان
چو کوششگاه کاووس است از زینت همه صحرا

کنار سبزه از لاله شده پُرزهرۀ ازهر
دهان لاله از ژاله شده پُرلؤلؤ لالا

ز دریا سوی هامون رفت ابر و از نثار او
ز گوهر عرصۀ هامون سراسر گشت چون دریا

ز نقش گلبنان مانده به غیرت صورت پروین
ز لحن بلبلان مانده به حیرت نغمت عنقا

به خوشّی و به کشّی باغ همچون خلد و در صحنش
به خوبی و به لعلی ارغوان همچون رخ حورا

درختان همچو مستان در تمایل آمده جمله
تو گویی ساقیانِ ابر دادستندشان صهبا

ز انوار ریاحین باغ و بستان گشته سرتاسر
منوّر چون عبادتگاه رهبانان شب یلدا

جهان است این ندانم یا فضای جنّت‌ مأوی؟
زمین است این ندانم یا رواق گنبد خضرا؟

همه آفاق را افتاد سودای طرب در دل
که تا بنمود ابر از برق رخشنده ید بیضا

جهانِ پیرِ بی‌رونق به سعی طارم ازرق
چو بخت شهریار حق شد ازسر تازه و برنا

[دیوان رشیدالدّین وطواط، تصحیح و تحقیق دکتر سارا سعیدی ورنوسفادرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۱۸۲-۱۹۴]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Читать полностью…
Subscribe to a channel