abi_asman | Unsorted

Telegram-канал abi_asman - آسمان آبی

922

وزندگی دوسه نخ کاام است ...... وعمرسرفه ی کوتاهی!!!!! شروع فعالیت کانال https://t.me/Abi_Asman/5

Subscribe to a channel

آسمان آبی

📌انکار هیجانات قوی و واقعی روی بدن ما تأثیر می گذارد.

▫️تجربه شخصی و جلسات روان‌درمانی نشان می دهد بعضی افراد نمی‌توانند پدر و مادر خود را دوست داشته باشند و به آنها احترام بگذار‌ند، زیرا هنوز ناخودآگاه از آنها می ترسند؛ آنها هر قدر هم تلاش کنند نمی توانند رابطه ای راحت و مطمئن با والدین خود برقرار کنند.

▫️در عوض، رابطه‌ای که به وجود می‌آید، نوعی «وابستگی بیمارگونه»، یعنی مخلوطی از ترس و اطاعت از سر وظیفه است که به هیچ عنوان نمی‌توان آن را عشق یا دوست داشتن نامید.

▫️این چیزی جز فریبکاری و تظاهر نیست.

▫️افرادی که در کودکی آزار دیده‌اند، در تمام عمر انتظار می کشند که بالاخره روزی عشقی را که از آنها دریغ شده، دریافت کنند.

▫️چنین انتظاری،‌ وابستگی آنها را به پدر و مادر تشدید می کند.

▫️این وابستگی همان چیزی است که در اعتقادات دینی از آن با نام عشق یاد می شود و به عنوان فضیلت، ستایش می شود.

▫️متأسفانه چون هنوز بیشتر مردم زیر سیطره اصول اخلاقی قرار دارند، در بیشتر روش های درمانی نیز این وابستگی ستوده می شود.

افراد ناچارند برای این اصول اخلاقی بهایی بپردازند و این بها را بدن می پردازد.

🔗بدن هرگز دروغ نمی گوید
✍ | آلیس میلر

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

زندگی کردن جرات می‌خواهد
مثل عشق
مثل بوسیدن.

باید دل را به دریا زد،
باید سایه‌ها را شکافت
و با هر قدم، صدای قلب را شنید.

دردها را در آغوش گرفت
و آرزوها را مثل پرچم به اهتزاز درآورد.

چون زندگی قصه‌ای بی‌پایان است
که در هر صفحه‌اش، عشق در انتظار است
.

✍ : ناهید

🍷

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



چقدر سال باید بگذرد تا یکی دوباره آهنگی به شکوه و زیبایی "سوغاتی" هایده را بخواند؟

یک چیزی که چند نسل با آن عاشقی کنند، شبهایی که دلشان هوای کسی را کرده که نیست، دستشان را ببرند توو آرشیو آهنگها و سوغاتی را بردارند، غبارش را بتکانند،
دکمه‌ی ضبط را بزنند و بگذارند آهنگ با خودش ببردشان یک جای دوری، به روزهایی که دنیا هنوز کمر نبسته بود به تنهایی آدمهایی که عزیزترین سوغاتیشان غبار پیراهن کسی بود...

چقدر شاعر و آهنگساز و خواننده باید بیایند و بروند تا یکی بشود اردلان سرفراز،
یکی بشود محمد حیدری، یکی بشود هایده تا آهنگی زاده شود که از همان اولین جمله که میگوید

"وقتی میای صدای پات از همه‌ جاده‌ها میاد" دلت را بلرزاند...

تا لحظه‌ی آخری که آهنگ تمام میشود و دلت میخواهد این خلسه تمام نشود و تا ابد هایده با صدای جادویی‌اش همینجوری نرم‌نرم بخواند

"عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو، عمر دوباره‌ی منه دیدن و بوییدن تو"...

و تو هی پیراهن آبیش یادت بیاید و با خودت فکر کنی حالا کجای دنیاست او که زیباترینِ دنیا بود وقتی آبی میپوشید...


🍷


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🎐

📌چقدر آذر شبیه من است. یک بانوی پخته سال که دارد از این آخرین وقت‌های بودنش، به قشنگ‌ترین شیوه، لذت می‌برد.....

زیبایی‌هایش را دریغ ندارد و از لحظه لحظه هستی، برای خودش و دیگران
، عشق می‌آفریند....

چقدر این روزهای پاییز به سن و سال من شباهت دارد. به یک بانوی پخته سال ؛ سن عاشقی با خودت، سن رها شدن و رها کردن خیلی چیزها؛ سن رسیدن‌های قشنگ؛
می‌دانید.....

داشتم فکر می‌کردم پاییز باید یک زن پخته سال بوده باشد صبور، باوقار، در سکوتی باشکوه. گاهی هم زیر لب ترانه می‌خواند. با زرد و نارنجی‌ها و عاشقی‌هایش. با آرامش و نجابتش.....

پاییز برای از دست دادن‌هایش، نگران نیست. پاییز می‌داند که هر جداشدنی آغاز رشد است.
پاییز می‌داند تغییر در رها کردن است و افتادن قشنگ است. درست مثل یک بانوی پخته سال با موهای افشان مشکی وشرابی......

🥃

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

.
📖کتاب روانشناسی توده ها یکی‌ از نخستین آثار جامعه‌شناسی‌ اجتماعی و نوشتۀ یکی از بنیانگذاران این‌ رشته در ادبیات‌ علوم‌انسانی است.

📌«روانشناسی توده‌ها» را می‌توان از نخستین آثاری دانست که مشخصاً به‌حیطهٔ روانشناسی‌ اجتماعی گام می‌نهد. هرچند ممکن است این تعریف با معیاری امروزی ناظر بر روانشناسی اجتماعی - که عموماً ماهیت تجربی یافته است - کاملاً منطبق نباشد؛ زیرا گوستاو لوبون بنابر سنت علمی زمان خود در گستره‌ای به تفحص می‌پردازد که در آن عناصری از فلسفهٔ نظری، فلسفهٔ سیاسی و دورهٔ طفولیت روانشناسی فردی در کنار هم یافت می‌شود.

«روانشناسی توده‌ها» بیش از هرچیز به مقولهٔ وسیعی تعلق می‌یابد که «دوتراسی» آن‌را «علوم ایدئولوژیک» نامیده است.
از نظر لوبون، روانشناسی توده فقط به منزلهٔ یافتن جایگاه کنش‌های فرد در جامعه نیست، بلکه کوششی است در تبیین نظری و اظهارنظر فلسفی دربارهٔ پدیده‌ای که در زمان نگارش این اثر قطعاً افکار بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول می‌داشت.
توده از نظر لوبون شامل کسانی است که «اتحادیه‌هایی تشکیل می‌دهند، بورس کار تأسیس می‌کنند و علیرغم تمام قوانین اقتصادی، در جهت بهبود شرایط کار و دستمزد می‌کوشند.»
تلقی لوبون از هدف توده نیز «تنزل دادن جامعه فعلی در جهت جامعهٔ اشتراکی است» توده از نظر او همان انبوه کارگرانی بودند که فعالان کمونیست به خیزش دعوت کرده و وعدهٔ انقلاب آنان را می‌دادند. پس هراس او از حرکت توده‌ها را باید واکنشی در برابر انقلاب سوسیالیستی دانست که در آن زمان هنوز امری تجربه نشده و ناشناخته بود.
البته در زمان حیات لوبون انقلاهای سوسیالیستی صورت گرفت، اما اگر او چند سالی بیشتر زنده می‌ماند مشاهده می‌کرد که چگونه این تحولات به‌جای از هم گسیختن نظام حکومت، در روسیه به برقراری یکی از مقتدرترین، متمرکزترین و به تعبیری خونریزترین حکومت‌های تاریخ منجر شد و اندکی بعد نیز می‌توانست نمود بخشی از نظریهٔ خود در حرکت توده‌ها را در رژیم‌هایی ببیند که از هرج‌ومرج در آلمان پس از جنگ اول جهانی و در ایتالیا و اسپانیا سربرآوردند. بدین‌گونه نتایج نظری لوبون نه کاملاً تأیید و نه کاملاً مردود شد.

طبیعی است که پاره‌ای از اظهارنظرهای لوبون بر زمینهٔ مشاهدات تاریخی نیم‌قرن گذشته و دگرگونی‌هایی که جهان امروز در پیش دارد، باورنکردنی و مشکوک جلوه می‌کند. برای انسان معاصر توده‌ها می‌توانند هم منشأ هرج‌ومرج و ویرانی و هم آفرینندگان آزادی و عدالت باشند. با این همه، مطالعهٔ «روانشناسی توده‌ها» به‌عنوان مبدأ مطالعه در روانشناسی اجتماعی و درک مسیری که این شاخهٔ مهم از علوم پیموده و خواهد پیمود، مفید و ضروری است.

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌پسرک نگاهی به اسب انداخت و لبخندی زد، گفت:
«حق با توئه هر قدمی که برمی‌دارم، قوی‌تر و مصمم‌تر می‌شم.»

اسب با نرمی گفت:
«یادت باشه که مسیر رسیدن به مقصد همیشه هموار نیست، اما هر بار که از مانعی عبور می‌کنی، در واقع به چیزی بزرگ‌تر و بهتر دست پیدا می‌کنی.»

پسرک سری تکان داد و پاسخ داد:
«ممنونم که کنار من هستی و این حرف‌ها رو به من می‌زنی. با وجود تو، احساس می‌کنم می‌تونم از پس هر چالشی بر بیام.»

اسب آرام خندید و گفت:
«من هم از همراهی با تو خوشحالم. حالا بیا با هم به راه ادامه بدیم، هیچ چیزی نمی‌تونه جلوی ما رو بگیره.»

پسرک و اسب در کنار هم به مسیرشان ادامه دادند، هر قدمی که برمی‌داشتند، به امید و انگیزه‌شان اضافه می‌کرد و آن‌ها را به مقصد نزدیک‌تر می‌کرد. آن‌ها دانستند که با هم، توانایی عبور از هر دشواری را دارند و هر مانعی که بر سر راهشان می‌آمد، فقط آن‌ها را قوی‌تر می‌کرد.

✍ : ناهید

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



🖇اندر دل من، درون و بیرون همه او است
اندر تن من، جان و رگ و خون همه اوست


اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد؟!
بی‌چون باشد وجود من، چون همه اوست

مولانا جان
🍷

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



📌صبح زمانی مناسب است هم برای فعالیتِ ذهنی، هم بدنی، زیرا صبح جوانیِ روز است:
همه چیز شاداب، تازه و آسان است، احساس نیرومندی میکنیم و همهٔ قابلیت هایمان کاملاً در دسترس هستند.

صبح را نباید با خواب طولانی یا مشغولیتها و گفتگوهای بی‌ارزش تلف کرد بلکه باید به منزلهٔ جوهر زندگی به آن نگریست و آن را تا اندازه‌ای مقدّس داشت...

هربار که از خواب بیدار می‌شویم و برمی‌خیزیم، تولدی کوچک است و هر صبحِ پُرطراوت به منزلهٔ جوانیِ کوتاهی است
.

🔗در باب حکمت زندگی
✍ آرتور شوپنهاور

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌لذت بردن، توانایی احساس است. اصلا به سن ربط ندارد. 
تمام سالهای سن زیباست
و تجربه این سالها کمک می‌کند به لذت بردن بیشتر. شیوه نگاه کردن ذهن را به اندیشه وامیدارد زیبا ببیند و مسبب لذت از  زیبایی خود مائیم. خود ما شادی را در هر سن برای خودمان تعیین میکنیم.

✍فرح آریا



🔗اتود مانیفست کلمات

Etudes manifest of words




@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌ما تنهاییم، بدون دستاویزی که عذرخواه ما باشد.
این معنی، همان است که من با جمله‌ "بشر محکوم به آزادی است" بیان می‌کنم. بشر محکوم است، زیرا خود را نیافریده و در عین حال، آزاد است، زیرا همین که پا به جهان گذاشت مسئول همه‌ کارهایی است که انجام می‌دهد.

اگزیستانسیالیسم به قدرت عواطف و شهوات معتقد نیست. این مکتب هیچ‌گاه عقیده ندارد که عواطف سیلی بنیان‌کن است که بشر را جبرا به‌سوی بعضی اعمال می‌راند و در نتیجه ممکن است وسیله‌ رفع مسئولیتی به‌شمار رود. به اعتقاد ما بشر مسئول عواطف و شهوات خود است
.

📃 اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر

✒️ ژان پل سارتر

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

اگر که نتوانم تو را تا ابد ببینم
بدان که همواره تو همراه من خواهی بود

از درون
و از برون
همراه من خواهی بود

بر نوک انگشتانم
بر تیغه های ذهنم
و در میانه ها

در میانه های آنچه که هستم
از آنچه که از من باقی خواهد ماند

✍چارلز بوکوفسکی


🎤ناهید
🍷

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی




چرا هيچ خلوتِ عاشقانه‌ای، خلوت نيست. ازدحامِ جمعيت است در تختخوابی دو نفره؟
چرا هر كسی چند نفر است، چهره‌هايی تماماً گوناگون؟

چرا عاشق كسی می‌شويم اما با كسی ديگر به بستر می‌رویم؟

از کتابِ : وردی‌_که‌_بره‌_ها‌_میخوانند

🥂


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📖 کتاب «خدایان خندان، باکره‌های گریان: خنده در تاریخ ادیان»

LAUGHING GODS, WEEPING VIRGINS
Laughter in the History of Religion
✍️ نویسنده: اینوِلد سَلِد گیلهوس
Ingvild Sælid Gilhus
✒️ ترجمه: دکتر قربان عباسی

🖇از کتاب:

همسان با گوشه‌نشینان و حکیمان پیرو مکتب هرمس، گروه مسیحی دیگری که به ستردن خنده از زندگی‌شان تشویق می‌شدند، باکره‌ها بودند. چه وجه اشتراکی میان راهبان و باکره‌ها وجود داشت که پرهیز از خنده را برایشان تا این اندازه برجسته می‌کرد؟

راهبه‌های باکره

«بگذار بیوه‌زنان و باکره‌ها از او پیروی کنند، بگذار زنان متأهل او را ارج نهند، بگذار زنان گناهکار از او بترسند و بگذار اسقف‌ها به او احترام بگذارند» (هیرونیموس، نامه‌ها، 24، 5). این سخنان هیرونیموس دربارۀ آسلا در اواخر قرن چهارم، تجلیل بالای کلیسا از باکره را نشان می‌دهد. پدران کلیسا دغدغه زیادی نسبت به باکرگی داشتند؛ آن‌ها باکره‌ها را به زنان متأهل برتری می‌دادند و به‌عنوان نوع ایده‌آل زن مسیحی می‌دیدند (سالزبری 1992). یکی از چیزهایی که باکره‌ها باید از آن پرهیز می‌کردند، خنده بود. هیرونیموس، نامه‌نویس برجسته‌ای بود که نامه مشهور دربارۀ باکرگی را خطاب به یوستوخیوم نوشت، زنی که زندگی باکرگی خود را به‌عنوان راهبه و عالمه در بیت‌لحم گذراند. هیرونیموس در این نامه به یوستوخیوم توصیه می‌کند که به شوخی‌ها نخندد، چراکه این کار می‌تواند چاپلوسان را تشویق کند و با زندگی وقف‌شده به خدا سازگاری ندارد (نامه‌ها، 22، 24، 1، میلر 1993).

دیگر پدران کلیسا نیز به‌اندازه هیرونیموس نسبت به خندۀ باکره‌ها انتقاد داشتند (ادکین 1985). آمبروز استدلال می‌کرد که هنگامی‌که خنده رخنه می‌کند، عفت سست می‌شود.

کروسوستوم، مانند هیرونیموس و آمبروز و همکارانشان، پیوستگی نزدیکی میان خنده و بی‌عفتی می‌دید (ادکین 1985). بدیهی است که خنده به‌عنوان پرده‌ای نازک بر شهوت تلقی می‌شد _تمایلات جنسی در پس آن پنهان بود. پدران کلیسا نمی‌خواستند هیچ‌یک از این تمایلات جنسی برانگیخته شود، زیرا آن‌ها را بزرگ‌ترین گزند برای زندگی باکرگی می‌دانستند
.


راه‌های تهیه کتاب‌های انتشارات شمع آوید:


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌در میان تمامی چیزهای مسخره‌ عالم، مسخره‌ترین چیز در نظر من مشغول بودن در عالم است،  زیستن به کردار مردانی که با عجله غذا می‌خورند و با عجله سر کار می‌روند.
بدین سان، وقتی در لحظه‌ حساس می‌بینم مگسی روی دماغ مرد پر مشغله‌ای از این دست می‌نشیند یا کالسکه‌ای با شتابی صدچندان از کنار او می‌گذرد و به سر تا پایش گل‌ولای می‌پاشد، یا ناگهان پلِ متحرک بلند می‌شود یا سفالی از بام خانه‌ای فرو می‌افتد و بر سرش می‌خورد و هلاکش می‌کند، از ته دل میخندم.

و چه کسی می‌تواند جلوی  خنده‌ خود را بگیرد؟
آخر این آدم‌های پر جنب‌وجوشِ همیشه گرفتار، به چه دست می‌یابند؟
آیا شبیه خانمی نیستند که گیج و دستپاچه انبر بخاری را نجات داده، در حالی که خانه‌اش طعمه‌ آتش شده است؟
آخر ایشان چه چیزی بیش از این را از آتش عظیم زندگی نجات می‌دهند؟

✍کی‌یرکگور
🔗یا_این_یا_آن
📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🎬تاریخ هنر در تصویر

📌گذشته در یک نگاه، در یک تصویر آویخته به دیوار.

و پس از سالها خندیدن و خنده به لب اوردن جماعتی در دنیا، تصادفا با لباسی شبیه لباس زندانیان، دو چیز را تداعی میکند از اسطوره‌ی سینما؛

(در زمان گذشته زندانی شدن،
یا
در زندان بودن بدون گذشته.)

چهره‌ی متفکر و نگاه خیره به یک نقطه،
راوی گذشته‌ای پر سروصداست که ساکت شده و کلاه و عصای هنر را روزگار به یغما برده است.

حقیقت زندگی و آنچه بجا میماند خاطره‌ایست که آه از سینه می‌کشد.
چارلی چاپلین هم که باشی به جایی میرسی که کمتر میگویی، کمتر حرکت میکنی و اغلب تماشاگری. و این واقعیتی گریزناپذیر است.

✍فرح آریا


My scattered writing
A LITTLE BIT OF ME


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌«زندگی در دایره ریا و دروغ و سکوت».
▪️تعرض جامعه به خودش

🔗۱. واتسلاو هاول در کتاب " قدرت بی قدرتان" در وصف حکومت های توتالیتر معتقد است این حکومتها چون در همان آغاز همه نیروهای سیاسی مخالف را از بین می برند مجبورند در مرحله بعد به زندگی روزمره مردم تجاوز کنند و با در اختیار گرفتن ابعاد متفاوت زندگی روزمره مردم بر آنها اعمال قدرت کنند. هاول معتقد است در اینجا سیاست تبدیل به منازعه میان دو برداشت مختلف از زندگی می شود : « زندگی در دایره حقیقت » یا «زندگی در دایره ریا و دروغ و سکوت».  به باور هاول، رژیم های توتالیتر زندگی روزمره مردم را تبدیل به زندگی در ریا و دروغ و سکوت می کنند.

۲. از اینرو، هاول معتقد است قدرت اصلی یک نظام توتالیتر سربازان و اسلحه ها و باتوم های آن رژیم نیستند. برعکس، قدرت اصلی این نظام های سیاسی مردمی هستند که به «زندگی در دایره ریا و دروغ ادامه می دهند».

  به باور هاول، قدرت واقعی یک نظام سیاسی توتالیتر ریشه در جامعه ای دارد که «از اخلاق دل بریده است» و «در دایره ریا و دروغ زندگی می کنند و به جامعه خود تعرض و تجاوز می کنند».

۳.به باور هاول، در این وضعیت مهمترین خطری که نظام توتالیتر از آن می ترسد مردمانی هستند که به دفاع از حقیقت می پردازند و با صداقت و شجاعت از دروغ فاصله می گیرند. از این رو، هاول معتقد است یگانه نقطه شروع برای رسیدن به یک سرنوشت محترمانه تر خود انسان ها هستند.انسانهای صادقی که نشان می دهند پادشاه لخت است!


۴. واتسلاو هاول چنین نتیجه می‌گیرد :
«حالا که کار سیاسی و ریختن به خیابان‌ها هزینه دارد و شاید ناممکن باشد، {قدم به عرصه پیشا_سیاسی بگذارید و با زیستن در دایره حقیقت، رژیم را از قدرتمندترین سلاحش، دروغ، محروم بکنید}. رژیم در واقع بنایی است ساخته شده بر ستون‌های دروغ، و این بنا تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند. من اصلا اعتقاد ندارم که فقط کسانی که فعال سیاسی‌اند و علیه رژیم و ساختارهای سیاسی‌اش می‌جنگند شایسته ستایش ما هستند. من برای این افراد ارزش بسیاری قایلم اما کسان دیگری هم هستند که شایسته ستایشند. این‌ها کسانی هستند که تصمیم گرفته‌اند از این پس در هیچ حرکتی که در آن رگه‌ای از دروغ و ناراستی باشد شرکت نکنند.
📚
✍️ مصطفی مهرآیین

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌نظام سیاسی زیر چتر تقدس

پَهن کردنِ چتر تقدس بر سر نظام سیاسی یک سرزمین یکی از صدها اشتباه هولناکی هست که هرگز قابلیت ترمیم شدن ندارد؛ زیرا چه آن‌هایی که این چتر را باز می‌کنند و چه توده مردمی که در ابتدا آن را می‌پذیرند، نمی‌‌دانند حکومت دستاوردی بشری‌ست و حاکمان نیز انسان‌‌هایی هستند که شاید به انواع خطاها آلوده باشند.
این اشتباه هولناک صاحبان قدرت را از دایره نقد بیرون می‌برد و لباسی آسمانی بر قامتشان می‌دوزد.

وقتی نظام سیاسی مقدس شود دیگر نمی‌توان از کاستی‌های آن سخن گفت و هنگامی که اربابان قدرت مشروعیت خود را نه از سوی زمین بلکه از آسمان دانستند‌‌، مسلما خود را پاسخگو به جامعه هم نمی‌دانند و به واسطه این توهم از مردم اطاعت مطلق و بی‌ چون و چرا طلب می‌کنند..

🔗نظريه جامعه‌شناسی دوران معاصر
✍جورج ریتزر
📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



هوا بس ناجوانمردانه در خاک سرد است ،

اما همچون دهه ی سیِ اخوان سرها در گریبان نیست ،

امید به بهاری در پیش ، بیش تر از همیشه است

🍷
@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌بخشی از کتاب روانشناسی توده ها :

«در نگاه نخست، چنین می‌نماید که تنش‌های شدید متقدم بر هر تحول فرهنگی، از تغییرات مهم سیاسی حاصل از تهاجم اقوام بیگانه یا سقوط کاخ‌شاهان ناشی می‌شوند. اما بررسی‌دقیق‌تری از رخدادهای اجتماعی، آشکار می‌سازد که عامل اصلی، در پس این علل ظاهری پنهان است. این عامل، پیدایش دگرگونی‌های ژرف در بینش مردم می‌باشد. آنچه انسان را مسحور عظمت خود می‌سازد، نه تحولات واقعی تاریخی، بلکه تحولات مهمی هستند که در بینش‌ها، ارزش‌ها و باورها پدید می‌آیند و به دگرگونی فرهنگی می‌انجامند. رخدادهای بزرگ تاریخی را می‌توان نتایج قابل مشاهده‌ای از تغییرات نامرئی پیدا شده در اندیشه انسان‌ها دانست. رخدادهای بزرگ تاریخی، بدین‌سبب به‌ندرت پیش می‌آیند که در میان یک نژاد، چیز پایدارتر از میراث احساسی‌آن، نمی‌توان یافت. عصرحاضر، یکی ازدوره‌های بحرانی است که دگرگونی‌اندیشهٔ انسان را درپی خواهد داشت. از آنجا که پندارهای دوره‌های پیشین، علی‌رغم منسوخ شدن مبانی بسیاری از آنها، هنوز از قدرت زیادی برخوردارند و نیز از آنجا که شکل‌گیری پندارهای نوینی که باید جای آنها را بگیرند هنوز کامل نشده است، عصر حاضر دوران گذار و آنارشی است. البته به سادگی نمی‌توان گفت که گذار از چنین دورهٔ لزوماً آشفته‌ای، نهایتاً به کجا خواهد انجامید و بنیادهای فکری جامعهٔ آینده کدام خواهد بود.
ما این را هنوز نمی‌دانیم، اما همین‌قدر می‌توان پیش‌بینی کرد که جامعهٔ آینده در فرآیند تشکل خود، با قدرت حاکمیت نوینی در عصرحاضر سروکارخواهد داشت که همانا قدرت توده‌ها است. قدرتی که به تنهایی، از میان خاکستر نظریات مردهٔ فراوانی که روزگاری حقیقت انگاشته می‌شدند و از میان نیروهای کثیر تدریجاً مضمحل شده براثر انقلاب‌ها، سر برداشته است و دور نیست که تمامی قدرت‌های دیگر را در خود مستحیل سازد.
اینک پایه‌های تمامی بینش‌های کهن و بنیادهای باستانی جامعه به لرزه درآمده‌اند و از هم می‌گسلند. اما قدرت توده، تنها قدرتی است که از هیچ جانب موردتهدید نیست و حیثیتی رو به تعالی دارد. عصری که در آن پای می‌گذاریم، به راستی «عصر توده‌ها» خواهد بود.»

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی


و شعری از : فرخی سیستانی:

دل من همی داد گفتی گوایی
که باشد مرا روزی ازتو جدایی

بلی هر چه خواهد رسیدن به مردم
بر آن دل دهد هر زمانی گوایی

من این روز را داشتم چشم وزین غم
نبوده ست با روز من روشنایی


🍷

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌 هنر و زیبایی‌شناسی راهی برای فرار از رنج است ؛

〰〰 شوپنهاور اعتقاد داشت که هنر می‌تواند به ما کمک کند تا برای مدتی از چنگال اراده و رنج ناشی از آن رهایی یابیم. موسیقی، به‌ویژه، برای او عالی‌ترین شکل هنر بود که مستقیم به اراده دسترسی پیدا می‌کند و آرامش موقتی ایجاد می‌کند.

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



بوسه، پیامی است که شب را می‌نگرد
رازهایی که در دل‌ها جا می‌گیرند

چون نسیمی نرم بر دل‌های بی‌قرار
از شوق عشق در گوشه‌ی لب‌ها زمزمه می‌کنند

هر بوسه، قصه‌ای به نهان دارد
سرشار از احساسات، بی‌پایان و بی‌فرجام

گویی دل به دل پیوند می‌زند
در دنیایی که زبان عشق، بوسه‌هاست

بوسه، پلی میان دو جان خسته
آرامشی که بر زخم‌ها مرهم می‌گذارد


✍ : ناهید
🍷

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



🖇زندگی در ذات خویش، گاه نومیدی است از ابتذال انسان بودن.
محرک ها کشته می‌شوند، کوره‌راهی به‌نام اختیار انعکاسی می‌سازد از تو، در حال چنگ زدن به محرک‌هایی کذایی برای رفع عطش زندگی و یا بستری از رنج و جنون برای سردرآوردن از مقصود حقیقی و فرار از بزدلی.


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌هانا آرنت در آثار خود، به‌ویژه در کتاب بررسی‌هایی درباره توتالیتاریسم و سایر نوشته‌ها، به ایده‌ای اشاره می‌کند که می‌توان آن را «حیوان زحمتکش» یا animal laborans دانست. این مفهوم ریشه در فلسفه آرنت و تفکیک او میان سه فعالیت اساسی انسان دارد: کار، تولید، و عمل. آرنت در این چارچوب توضیح می‌دهد که نظام‌های توتالیتر تلاش می‌کنند انسان را به سطح animal laborans تقلیل دهند؛ یعنی موجودی که تنها به نیازهای زیستی و زحمت‌کشی روزمره می‌پردازد و از عرصه تفکر، خلاقیت و عمل سیاسی جدا می‌شود.

📌توضیح مفهوم
۱. animal laborans:

آرنت از این مفهوم برای توصیف انسانی استفاده می‌کند که زندگی‌اش تنها به تأمین نیازهای زیستی، کارهای روزمره و تلاش برای بقا محدود شده است. چنین انسانی از فعالیت‌های بالاتری مثل اندیشیدن، گفتگو و اقدام سیاسی محروم می‌شود.

۲. هدف نظام‌های توتالیتر:

آرنت معتقد است که یکی از اهداف اصلی رژیم‌های توتالیتر این است که افراد را از حیوان سیاسی (zoon politikon) به animal laborans تبدیل کنند. در این حالت، فرد به جای آنکه در فضای عمومی شرکت کند یا درگیر معنای زندگی و عدالت شود، صرفاً به زنده ماندن مشغول می‌شود.
این نوع تسلط، با حذف آزادی‌های فردی، سرکوب تفکر و شکستن روابط اجتماعی و معنوی انسان‌ها محقق می‌شود.

۳. ویژگی انسان در نظام‌های توتالیتر:

افراد تحت چنین رژیمی، هم از توانایی‌های خودمختاری و خلاقیت محروم می‌شوند و هم از حس تاریخی و آینده‌نگری. آنها به «ابزارهای کارآمد» بدل می‌شوند که صرفاً برای خدمت به اهداف رژیم (مثل تولید یا ایدئولوژی) استفاده می‌شوند.

آرنت تأکید می‌کند که یکی از خطرات جدی توتالیتاریسم، از بین بردن فضایی است که در آن افراد می‌توانند به معنای واقعی، انسان باشند؛ یعنی موجوداتی با تفکر، آزادی و تعامل اجتماعی. او با استفاده از این تحلیل، نشان می‌دهد که چطور نظام‌های توتالیتر، با تقلیل انسان به animal laborans، از آنان ابزارهایی بدون روح و معنا می‌سازند
.

برگرفته از کتاب «اندیشه سیاسی هانا آرنت

مطالب مرتبط با این کتاب:

- یادداشت دکتر مصطفی مهر آیین
- ماهیت سیاست و فضای عمومی از دیدگاه آرنت

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



📌پشت نقاب بزرگسالی همه ما كودكيست

نیازمند عاطفه، گذشت، عشق

و ترسیده از تنهایی....


🥂


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔎زنان اگر مجبور شوند
، روی دیوار های زندان آسمان آبی را نقاشی خواهند کرد،اگر پارچه های زخم بندی سوزانده شود،پارچه های بیشتری خواهند بافت،
اگر خرمنها نابود شوند بذرهای بیشتری خواهند پاشید.

آنجاکه دری نیست زنها درخواهند ساخت و آن را باز خواهند کرد و از آن عبور خواهند کرد و به راههای جدید
و زندگی های جدید گام خواهند نهاد


📖کتاب : زنانی که با گرگ ها می دوند
✒️اثر :کلاریسا پینگولا استس


📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌کتاب خدایان خندان، باکره‌های گریان: خنده در تاریخ ادیان نوشته‌ی اینوِلد سَلِد گیلهوس، یکی از آثار برجسته در زمینه‌ی مطالعه‌ی ادیان و تاریخ فرهنگی است که نقش خنده و شوخ‌طبعی را در چارچوب‌های مذهبی بررسی می‌کند.

این کتاب بر اهمیت مفاهیمی مانند خنده، گریان بودن و تأثیر آنها در تاریخ ادیان تأکید دارد و دیدگاه‌های تازه‌ای درباره‌ی تعامل احساسات انسانی با ساختارهای مذهبی ارائه می‌دهد
.

🔗اهمیت کتاب :

این اثر از جمله معدود کتاب‌هایی است که به‌طور جدی به نقش خنده در مذهب و تاریخ فرهنگی می‌پردازد. در حالی که مطالعات بسیاری درباره‌ی قدرت، آیین‌ها و اندوه مذهبی صورت گرفته، توجه به خنده و شوخ‌طبعی معمولاً نادیده گرفته شده است.

اینوِلد گیلهوس در این کتاب نشان می‌دهد که خنده، به‌ویژه در بسترهای مذهبی، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی شکل‌گیری مقاومت، تسلی، یا حتی تخریب اقتدار مذهبی باشد.

✍نویسنده :

اینوِلد سَلِد گیلهوس، یک محقق برجسته‌ی نروژی در زمینه‌ی تاریخ ادیان است که آثارش معمولاً به بررسی تعامل میان مذهب، جامعه، و فرهنگ می‌پردازد. رویکرد او در این کتاب، میان‌رشته‌ای است و از مطالعات انسان‌شناسی، تاریخ و فلسفه بهره می‌برد.

🔗پرسش‌های کلیدی کتاب :

چگونه خنده به‌عنوان یک عنصر فرهنگی و مذهبی نقش‌آفرینی می‌کند؟
آیا خنده در مذاهب مختلف دارای معنایی واحد است یا این مفهوم در بسترهای مختلف تغییر می‌کند؟
چگونه خنده و اندوه، دو حس متضاد، در آیین‌ها و باورهای مذهبی همزیستی می‌کنند؟
آیا خنده می‌تواند به عنوان ابزاری برای انتقاد یا مقاومت در برابر اقتدار مذهبی عمل کند؟

🔗مباحث محوری کتاب :

خنده در متون مقدس و اساطیر: نویسنده به تحلیل روایت‌هایی از خدایانی که می‌خندند و تأثیر این رفتار بر ساختارهای مذهبی می‌پردازد.
تضاد میان خنده و اندوه در آیین‌ها: بررسی رابطه‌ی میان خنده و باکره‌های گریان که نمادهای اندوه در ادیان هستند.
خنده به‌عنوان ابزار مقاومت: تحلیل خنده به‌عنوان یک کنش اجتماعی که می‌تواند اقتدار مذهبی را به چالش بکشد.
تحولات تاریخی خنده: تغییر نقش خنده در بسترهای مذهبی و فرهنگی از دوران باستان تا مدرن.

🔗پاسخ نویسنده به پرسش‌ها :

گیلهوس معتقد است که خنده در ادیان نقش چندبعدی و پیچیده‌ای دارد. او نشان می‌دهد که خنده می‌تواند به‌عنوان راهی برای نزدیک شدن به امر قدسی، تقویت همبستگی اجتماعی، یا حتی تخریب ساختارهای مذهبی عمل کند. همچنین، خنده در مذاهب مختلف بسته به زمینه‌ی فرهنگی و تاریخی، معنای متفاوتی پیدا می‌کند. گیلهوس به‌ویژه بر این نکته تأکید دارد که مطالعه‌ی خنده در تاریخ ادیان می‌تواند به ما در درک عمیق‌تر رابطه‌ی میان احساسات انسانی و باورهای مذهبی کمک کند.

🔗این کتاب برای علاقه‌مندان به تاریخ ادیان، مطالعات فرهنگی و فلسفه‌ی خنده اثری ارزشمند به شمار می‌آید و دریچه‌ی جدیدی برای نگاه به خنده به‌عنوان عنصری مهم در تکامل باورها و آیین‌های مذهبی می‌گشاید.

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

#Oliver_Shanti_and_Friends
#New_Age



🔗ابرها را نمي توان نگاه داشت
رودها را نمي توان از رفتن باز داشت.
جوانه ي نو از ريشه ي زنده بر خواهد دميد.
از کف دادن ,
تسليم شدن ,
رها کردن ،
هر يک گونه ي خاصي از نگه داشتن است ...


🥂

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

گاهی دیوانگی باید کرد
در دلِ شب، زیر باران سرد

به ستاره‌ها نگریست و لبخند زد
به جهان از نگاه دیوانگان نگریست

گوش سپرد به زمزمه باد
آواز پرندگان را تکرار کرد

رها شد از قید و بند عادت‌ها
دیوانگی در هر لحظه جاریست


✍ناهید


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی



📌وقتی در مقابل شجاعت یک زن فقط باید ایستاد و تمام قد برای او دست زد


برای تمام پرستو‌هایی که ماندند تا پرواز را به ما یادآوری کنند.

✨✨


@Abi_Asman

Читать полностью…
Subscribe to a channel