abi_asman | Unsorted

Telegram-канал abi_asman - آسمان آبی

922

وزندگی دوسه نخ کاام است ...... وعمرسرفه ی کوتاهی!!!!! شروع فعالیت کانال https://t.me/Abi_Asman/5

Subscribe to a channel

آسمان آبی


🎹«عمر اکرم»
🎧 کلبه‌ی آخر

🎬آلبوم: پژواک عشق
تاریخ انتشار: ٢٠١٢
🎹ژانر: نیو ایج

منم در کلبه احزان نشسته
غریب و بیکس و حیران نشسته

بیا و کلبه احزان من بین
زمانی دیده گریان من بین

منم جان بر میان چون بیقراری
گرفته از همه عالم کناری



@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی


🔗امیدوارم بدانی که در پس لحظات دشوار، در گذر روزها... دیده می‌شوی، ارزشمندی، حمایت می‌شوی و دوست‌داشتنی هستی‌

آرزو دارم در این مکان که به اجبار و بدون انتخاب خودت قرار گرفته‌ای، افراد دیگری را پیدا کنی که نه‌تنها درک می‌کنند، بلکه می‌توانند صادقانه با آنچه قلبت را دو تکه کرده است همدلی کنند.
برایت آرزو می‌کنم افرادی را پیدا کنی، جنگجویانی در راه سوگ خود که تو را دلگرم و از تو محافظت و دفاع می‌کنند.

~ 
چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم

✍نوشتهٔ مگان دیواین
📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌یک لذت چیست به‌جز تحریک احساسِ قدرت توسط یک مانع (یعنی یک مشکل و مانعی برای آدمی پیش می‌آید سپس انسان با پس زدنِ آن احساس افزایش قدرت می‌کند که این احساس، فی‌نفسه لذت است)

از این رو هر لذتی، متضمن درد و رنج است.

اگر لذت قرار است که بسیار بزرگ باشد، درد و رنجها نیز باید بس پایدارتر و طولانی‌تر باشند و کشمکش میان آن‌ها کماکان بی‌نظیر و عظیم.

🖊اراده‌ی‌قدرت
🗞قطعه‌ی 659
✍فردریش_نیچه


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔗پذیرش_تفاوت_انسان‌ها

من دچار این اشتباه رایج نمی‌شوم که دیگران را به مَحکِ خودم بزنم و بر اساس آن‌چه خودم هستم درباره‌ی آن‌ها قضاوت کنم.
به راحتی می‌پذیرم که دیگری ممکن است ویژگی‌هایی غیر از ویژگی‌های من داشته باشد.
من چون خودم را مُقید به صورت خاصی از زندگی می‌یابم، همه‌ دیگر افراد را مُلزم به تاییدِ آن صورت نمی‌دانم.


هزاران شیوه‌ مختلف زیستن برایم قابل تصور و قابل تصدیق است و بر خلاف معمول آدم‌ها، من تفاوت میان ما آدمیان را راحت‌تر از شباهت میانمان می‌پذیرم.
تا دلتان بخواهد آماده‌ام دیگران را از پذیرفتن شرایط و اصولم معاف کنم.

من دیگری را صرفا به صورتی که خودش هست می‌خواهم، فارغ از شباهت یا عدم شباهتش با دیگران، من او را بر مبنای خودش می‌شناسم...

✒️میشل_دو_مونتنی
📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌فلسفه همیشه نمایندهٔ انسانی ترین بخشِ وجود ما بوده است.
شاید آنچه به آن نیاز داریم فرهیختگی بیشتر نیست
بلکه فراخ اندیشی ست، نیازی نیست باهوش تر از آنی که هستیم باشیم
نیازمندیم که شنوندگان بهتری باشیم
...

فلسفه بیش از هر چیز فراخ اندیشی عمیق درباره دنیاست شورِ خرد است...

🗞شور_خرد
✍رابرت_سولومون

📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔗نیهیلیست کسی است که اعتقاد دارد هیچ چیز معنی ندارد و هر کاری مجاز است.

اما سارتر اعتقاد داشت زندگی باید معنایی داشته باشد. ولی خود ماییم که به زندگی معنا می‌دهیم.
وجود داشتن به معنای آفریدن زندگی خود است.

یوستین گردر
🗞دنیای سوفی

📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم‌بیگ - قصه‌ی فساد در ایران :

سیاحت‌نامه یک رمان سه جلدیه. شخصیت اصلی داستان ابراهیم‌بیگ پسر تاجری ایرانی است که در مصر زندگی می‌کند. این تاجر عاشق و شیفته‌ی ایران بوده و همین احساس رو به فرزندش هم منتقل کرده. ابراهیم بیگ با شور و شوق تصویری از وطن آباد و پیشرفته در ذهنش داره و تصمیم می‌گیره سفری به ایران بکنه و شرایط کشور رو از نزدیک ببینه.

🖇چرا کتاب سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ را پیشنهاد می‌کنیم؟

مشروطه اتفاق مهمی در تاریخ معاصر ما بوده. یه کنجکاوی که دربارش داریم اینه که مشروطه خواه‌ها ایده‌هاشون رو از کجا آوردن. چه نگاهی به جامعه داشتن و چه درکی از شرایط جامعه داشتن. کتاب سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ یکی از کتاب‌های اثر گذار پیش از مشروطه‌اس که با همین نگاه رفتیم سراغش. داستانی که توش می‌تونیم جنبه‌های مختلف زندگی جامعه‌ رو مرور کنیم. سیاست، اقتصاد، روحانیت، آموزش، اخلاق و اعتقادات.

📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔗 آنچه هستیم
🔗 آنچه داریم
🔗 آنچه می‌نماییم

📌ارسطو موهبت‌های زندگی انسان را به سه گروه تقسیم کرده است:

موهبت‌های جهان خارج، موهبت‌های روحی و موهبت‌های جسمی.
از این تقسیم بندی فقط عدد سه را به عاریت می‌گیرم و می‌گویم:

آنچه سرنوشت انسان‌های فانی را پی می‌افکند، از سه مشخصّه اساسی ناشی می‌گردد:

۱- آنچه هستیم:
یعنی شخصیت به معنای تام که از این لفظ سلامت، نیرو، زیبایی، مزاج، خصوصیات اخلاقی، هوش و تحصیلات را می‌فهمیم.

۲- آنچه داریم:
یعنی مالکیت و دارایی از هر نوع.

۳- آنچه می‌نماییم:
چنان که می‌دانیم معنای این لفظ این است که در نظر دیگران چه هستیم، یا به بیان روشن‌تر:

دیگران چه تصویری از ما دارند. پس این مشخصه عبارت است از عقیدهٔ دیگران دربارهٔ ما و به آبرو، مقام و شهرت تقسیم می‌شود.

تفاوت‌هایی که تحت عنوان اول مشاهده می‌کنیم، تفاوت‌هایی هستند که طبیعت میان انسان‌ها نهاده است. از این واقعیت می‌توان نتیجه گرفت که تأثیر این‌ها بر سعادت یا شوربختی انسان بسیار اساسی‌تر و پردامنه‌تر از تأثیر تفاوت‌هایی است که صرفاً توسّط [ خودِ ] انسان‌ها تعیین می‌شوند و تحت دو عنوان بعدی آمده‌اند.

امتیازات واقعی شخصی، چون بزرگی روح یا خوش‌قلبی در مقایسه با امتیازاتی چون مقام، اصل و نسب (حتی اگر اصل و نسب شاهی باشد)، ثروت و از این قبیل، مانند تفاوت میان پادشاه واقعی و هنرپیشه‌ای است که در صحنه نمایش نقش پادشاه را ایفا می‌کند
... ادامه


🔎 در باب حکمت زندگی
✍ آرتور شوپنهاور
✒️ محمد مبشری

📚



@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌آلبرکامو می‌گوید:

«بزرگ‌ترین خطای انسان در این است که فکر می‌کند آمده است روی زمین تا کاری انجام دهد.»؛

خودت را هنگام انجام کار ببین که چگونه با کار کردن به‌خودت آسیب می‌زنی اما محصولی که به‌دست می‌آوری باعث می‌شود آسیبی که به خودت زده‌ای را فراموش کنی، گاهی آنقدر کار می‌کنی که اصطلاحا «Workaholic» می‌شوی یعنی معتاد به کار؛ اعتیاد به کار می‌تواند شکلی از افسردگی باشد، چون به هرحال تو با فرار کردن از خودت تمایل داری که زمان را از دست بدهی؛ درنظر داشته باش که «Workaholic» به معنای انجام کار سخت نیست، بلکه به معنای مشغول بودن بیش از اندازه است،
یعنی با وجود اینکه بیش از ۸ ساعت در طول شبانه روز کار کرده‌ای بازهم به دلیل فشارهای درونی تمایل به انجام کار داری و آنقدر زمان خود را صرف انجام کار می‌کنی که در نهایت از پارتنر، خانواده و دوستانت غافل می‌شوی، پزشک یا پرستار یا کارمندی که در طول شبانه روز بیش از ۸ ساعت کار می‌کند، ورزشکار، هنرمند یا هر انسانی که با وجود شرایط مالی مساعد در طول هفته بیش از ۴۰ ساعت کار می‌کند از خودش و افراد نزدیکش غفلت می‌کند.

یا کارگری که به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی مجبور به انجام کار بیش از اندازه است همگی نمونه‌هایی از اعتیاد به کار است.

📌سورن کیرکگور می‌پرسد:
«آیا ما شبیه کسی نیستیم که گیج و دستپاچه دستگیره‌ی در را نجات داده‌ایم، در حالی که خانه‌مان طعمه‌ی آتش شده است؟» به راستی ما چه چیزی را از آتشِ عظیمِ زندگی نجات خواهیم داد؟ آیا جز برای دیدن ماه و ستارگان و خورشید و دریاها و در آغوش گرفتن و بوسیدن و بوسیده شدن آمده‌ایم؟ ما اسیر شتاب و سرعت در زندگی شده‌ایم تا دستگیره‌ی در را از آتش عظیم زندگی نجات دهیم اما «از رنجی که می‌کشیم پیداست به آن چه می‌بایست، عمل نکرده‌ایم

✍🏽 عباس_ناظری
📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌ارتباط_بدون_خشونت

Non_violent_communication

🖇ما هر روز با افراد متعدد و با دلایل متفاوتی در ارتباط هستیم. پیامد هر ارتباط را چگونه "احساس" می‌کنیم؟ بیشتر احساس خشنودی داریم و یا عدم رضایت؟ در ارتباطی که پیامد آن سرور بود چه ویژگی‌هایی وجود داشت؟ کدام کلمات را استفاده کردیم که ارتباط عمیق‌تر و غنی‌تری را برای‌مان به همراه داشت…

«ارتباط بدون خشونت» دعوتی است برای ایجاد تغییرات در الگوهای کلامی خودمان تا بتوانیم کیفیت ارتباطات انسانی خود را بهبود بخشیم.

«ارتباط بدون خشونت»  ارتباطی است بدون خشونت و به ما کمک می‌کند تا با خود و دیگران به گونه‌ای مرتبط شویم که محبت ذاتی‌مان شکوفا شود. همچنین ما را راهنمایی می‌کند تا بتوانیم روش ابراز خودمان و گوش کردن به دیگران را با تمرکز بر چهار عرصه دوباره‌سازی کنیم؛ آنچه را که "مشاهده می‌کنیم"، "احساس می‌کنیم"، "نیاز داریم" و آنچه را که ما "تقاضا کنیم" تا زندگی‌مان را غنی سازیم.

🔎برگرفته ازسایت زبان زندگی

📚
@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌چرا نوجوانان باید فلسفه بخوانند ؟

فلسفه برای کودکان: راهی برای التیام آثارِ مغزیِ مخربِ فقر


پژوهشی که در نشریه‌ی روانپزشکی ملکولی منتشرشده نشان می‌دهد برخی ارتباطات مغزی در کودکان خانواده‌های فقیر به خوبی رشد نمی‌کند. پژوهش دوم که کاملاً مستقل از پژوهش نخست است و نتایج آن در نشریه‌ی ساینتیفیک رپورترز، از مجموعه‌ی نیچر منتشرشده نشان می‌دهد که با آموزش فلسفه و تفکرات استعلایی در یک بازه‌ی زمانی پنج‌ساله بر روی کودکان بزرگترِ خانواده‌های کم‌درآمد، می‌توان ارتباط بخش‌های مختلف مغز را تقویت کرد.

یافته‌ی دوم داده‌ای علمی‌ست در دفاع از اهمیت فلسفه‌ورزی در همه‌ی نوجوانان.

پژوهش نخست:

از قبل می‌دانستیم که میان حجم قشر خاکستری مغز کودک و درآمد خانواده همبستگی مثبتی وجود دارد: قشر خاکستری مغز کودکان خانواده‌های کم درآمد رشد کمتری نسبت به همتایان متمول خود دارد. اما اینکه فقر چگونه بر ارتباطات بخش‌های مختلف مغز اثر می‌گذارد نامشخص بود. پژوهش نخست که بر روی حدود نه‌هزار کودکِ نه تا یازده ساله‌ی آمریکایی انجام شد نشان می‌دهد ارتباطات بخش‌هایی از مغز کودکان فقیر در ناحیه‌‌هایی که به حافظه، تفکرات درونی، و تفکرات مستقل از زمینه مرتبط است همانند همتایان آنها از خانواده‌های متمول رشد نمی‌کند. در عوض اتصالات بیشتری در بخش‌های مربوط به حسی و حرکتی برقرار می‌شود.

پژوهش دوم:

مدت‌هاست که روان‌شناسان رشد از قابلیتِ تفکرات استعلایی در نوجوانان حدود ۱۴ تا ۱۸ ساله به عنوان مرحله‌ی بارزی از رشد سخن گفته‌اند که باعث ایجاد معنای عمیق در مورد جهان اجتماعی و خودِ فرد می‌شود. اما تا کنون پژوهشی که رابطه‌ی تفکرات استعلایی با رشد مغز را بسنجد انجام نشده بود. در این مطالعه‌ی طولی پنج‌ساله، شصت‌وپنج نوجوان ۱۴ تا ۱۸ ساله از خانواده‌های کم‌درآمد را به نحوی مستمر در سناریوهایی شرکت دادند که به قضاوت‌های اخلاقی و تفکرات سطح بالاتر درباره‌ی مسائل اجتماعی، فردی، و اقتصادی-سیاسی نیاز داشت و فرد از منظری کلان‌نگر در مورد مسائل استدلال عرضه می‌کرد (کاری که فیلسوفان انجام می‌دهند).
در آغاز پژوهش از طریق اف.ام.آر.آی ارتباطات بخش‌های مختلف مغز را سنجیدند و در پایان دوره نیز این کار را تکرار کردند و متوجه افزایش قابل‌توجه ارتباطات مغزی در این گروه، نسبت به سایر نوجوانانی که در چنین فعالیت‌هایی شرکت نکرده بودند، شدند. نتیجه‌ی این فعالیت فکری سطح بالا، افزایش حس خوب جوانان نسبت به خود و جهان پیرامون و افزایش به‌زیستی آنها بود.

آزمایش دوم نور امیدی است بر اینکه بخشی از ضایعات مغزی ناشی از فقر قابل جبران است. اگر، چنانکه شواهد تجربی می‌گویند، برای کودکان کم‌سن بازی‌های جمعی در محیط‌های طبیعی از بهترین ابزارهای کم‌هزینه، و در عمومِ موارد قابل دسترس، برای رشد مغزی کودکان است، در سنین بالاتر علاوه بر آن، پرداختن به تفکرات استعلایی و جدا از زمینه می‌تواند برخی کاستی‌های رشدی در سنین پایین‌تر را جبران کند.

کافی‌ست این دسته از یافته‌های علمی را در آموزش و پرورشِ رسمی و غیررسمی جدی بگیریم. اگر در جهان امروز در مبارزه با فقر ناکام بوده‌ایم لااقل راهکارهای کم‌هزینه در کم‌کردن عوارض آن را به کار گیریم. علم راهکارهایی عملی، در دسترس، و بسیار ارزان برای به‌زیستی انسان‌ها دارد. گام نخست آگاهی از این راهکارهاست. اخبار علمی چیزی بیش از سرگرمی به ما می‌دهند. نمونه‌ای دیگر از این یافته‌ها را ببینیم.

🔎فلسفه‌ورزی: راه مقابله با اخبار جعلی :

انسان امروز در معرض بمباران اخبار جعلی و نادرست است. عموم این اخبار به قصد هدایت رفتار انسان‌ها در مسیر مورد نظرِ سازندگان خبر منتشر می‌شوند. هدف از این کار می‌تواند سوء‌استفاده‌ی اقتصادی یا سیاسی یا هر سنخ دیگری از بهره‌برداری‌های مغرضانه با ایجاد انحراف در انتخاب‌های صحیح ما باشد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند بهترین ابزار مقابله، برخورداری از تفکر نقادانه است. فلسفه‌ورزی با تقویت تفکر نقادانه از مهم‌ترین ابزارهای مقابله با اخبار جعلی است. وقتی نمی‌توانیم جلوی پخش خبرهای جعلی را بگیریم به این معناست که نمی‌توانیم مانع ورود این اخبار به مغز شویم. پس بهترین راه نصب فیلترهای ذهنی است که این اخبار را بیرون بریزد؛ و تفکر انتقادی بهترین ابزار برای این کار است. راه تقویت تفکر انتقادی انجام تمرینات فلسفی از راه اجرای سناریوهای جذاب و متناسب با سن برای کودکان است. (به عنوان شواهدی تجربی برای این دعاوی اینجا و اینجا را ببینید.)

✍هادی صمدی
📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🖇احساساتِ جامعه‌ی امروزی در سه چیز خلاصه می‌شود:
خودپسندی، لذات شهوی و خستگی از زیستن.

انسان اگر از آنچه گناه شمرده می‌شود محروم شود، نمی‌تواند به حیاتش ادامه دهد، اما می‌تواند با محروم شدن از چیزهای مقدس زندگی خوبی داشته باشد.

~ یادداشت ها
✍نوشتهٔ : آلبر کامو

📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔎احیای_اندیشه_سیاسی" ٢

حکمت سیاسی پیشین یا دیرین ١

✍به قلم: حسین بشیریه

🔖حکمت سیاسی پیشین یا کهن , مجموعه اندیشه فلاسفه‌ای چون:
سقراط
افلاطون
ارسطو
سیسرون
ابن‌سینا
فارابی است.
همانطور که قابل ملاحظه است "حکمت پیشین" ارای متفکران رومی,یونانی و مسلمان را در بر دارد.

🔖فراتر از اعلان اشخاص,مشخصه حکمت سیاسی پیشین رویکرد اخلاقی به سیاست است.بنابر دیدگاه انان,اخلاق و سیاست تداوم یکدیگرند و یکی دیگری را ایجاب می‌کند.به عبارتی بهتر سیاست همان "اخلاق جمعی" و اخلاق نوعی "سیاست فردی" است.

🔖افلاطون عدالت را به مثابه صفتی اخلاقی ثمره اعتدال در قوای سه‌گانه بشر می‌دانست.(به همین جهت چندان جای تعجب ندارد که اعتدال و عدالت یک ریشه واحد دارند.).وی باور داشت در انسان عادل "خرد","اراده" و "شهوت" با یکدیگر در توازن هستند.
افلاطون در درک ساحت انسان او را چون ارابه‌ای در حال حرکت می‌داند که سوارکاری انرا با دو اسب به پیش می‌راند. در این ارابه یکی از اسب ها سرکش و دیگری مطیع جدال بین اسب سرکش و سوارکار است.سوارکار در حکم "عقل" و اسب چموش در مقام "شهوت" است که جدال بین انها,جانبداری اسب دیگر که همان اراده است را مشخص خواهد کرد.
تعمیم  تعادل قوای سه‌گانه در فرد , تجلی بخش توازن در "معرفت","حراست","تولید" در جامعه است.
فلذا اگر رسالت اخلاق , خلق اعتدال در بعد فردی می‌باشد,اکنون وظیفه سیاست خلق عدالت در بعدی جمعی است.
در نقطه مقابل  تعادل جمعی بین قوای سه‌گانه,اشوب اجتماعی را می‌توان ناشی از عدم اعتدال بین قوای کلان دانست.

🔖رویکرد یونانیان به سیاست , بر رومیان نیز تاثیر گذاشت.به عنوان مثال سیسرون,ادیب و وکیل مطرح دوران جمهوری‌روم , در کتاب " رساله ای درباره جمهوری" یاداور می‌شود به همان جهت که زیبایی در موسیقی در گرو "هماهنگی" اواهاست,عدالت و تعالی جامعه در گرو تعادل بین اجزای ان است که دستیابی به ان تنها با سیاست میسر است.

🔖ارسطو سیاست را جزئی ماهوی از فطرت بشری می‌دانست.بدین معنا که انسان را موجودی سیاسی تلقی می‌کرد.
فلذا از منظر ارسطو , بشر با دوری از سیاست  "از خودبیگانگی" خود را رقم می‌زند.ثمره تجلی میل ذاتی و طبیعی به سیاست‌ورزی , دولت ها را پدید می‌اورد.
اما در ارای ارسطو دولت تنها محصول این میل فطری نیست;بلکه دولت فراتر از نسبت معلولی خود با فطرت سیاسی,می‌بایست مجری و یاری دهنده این خصلت طبیعی باشد.به عبارتی بهتر دولتی از منظر ارسطو بر حق است که ظرفیت‌های هر چه بهتر سیاست‌ورزی را خلق کند.مردمان هم کارگزاران و هم کارفرمایان دولت هستند.
ارسطو رویکردی تقلیل‌گرایانه نسبت به دولت نداشت.به عبارتی دقیقتر از منظر ارسطو کارکرد دولت تنها به تسهیل دادوستد و امنیت معطوف نیست.بلکه دولت ابزار تحقق حیات مکفی و کامل است.

🔖از نظر ارسطو درک مختصات فکری سیاست در منظومه علمی بشر چنین است:
  علوم و معلومات بشری را به دو دسته مجزا  قابل تفکیک است:

١.علوم نظری:مقوله و قواعد مورد بررسی دانش نظری تنها قابل شناختند.اما امکان تخلف در انها نیست.به عبارتی دیگر, "دانش نظری" تنها به سر حد "بینش" و "هستی" امور اکتفا کرده و نمی‌تواند وارد عرصه "ارزش" و "بایسته و نابایسته" شود.لذا دانش نظری فاقد صلاحیت برای خلق معنا و هدف است.

٢.علوم عملی:همچنان که موضوعات مورد بحث ان قابل شناختند,قابل تغییر نیز هستند.پس مقوله علمی "دانش عملی" از سر حد شناخت فراتر رفته و هدف می‌افریند.سیاست,اخلاق و... در این دسته جای دارند.
بنابراین ارسطو سیاست را چونان حرفه‌ای می‌دانست که بستری فطری دارد که انسان را مستعد اموزش سیاسی می‌کند.

📚

ادامه دارد

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌‌زمانی که دیگر نتوانیم شرایطی را تغییر دهیم، به چالش کشیده شده ایم تا خودمان تغییر کنیم.

من به جرات می گویم که در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن معنی وجودی خود در زندگی یاری کند.در این گفته نیچه حکمتی عظیم نهفته است که "کسی که چرایی زندگی را یافته است، با هر چگونگی خواهد ساخت..
." ‌

~ انسان در جستجوی معنا
✍نوشتهٔ : ویکتور فرانکل


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌اتاق پژواک چیست؟

🔗The Echo Chamber

محمدرضا سلیمی

آیا تاکنون به این فکر کرده‌اید که در واتس‌آپ یا در تلگرام عضو «اتاق پژواک» هستید؟ اتاق پژواک چیست؟ در اتاق پژواک چه می‌‌گذرد؟ چگونه تشخیص دهیم در اتاق پژواک هستم؟

تصور کنید در اتاقی هستید که هیچ صدا یا سخنی به‌جز صدا و سخن خودتان را نمی‌شنوید؛ این اتاق فقط صداها و سخنان خودتان را بازتاب می‌دهد. به این اتاق «اتاق پژواک» می‌گویند. اتاق پژواک فضایی است که در آن افراد اطلاعاتی را به اشتراک می‌گذارند که صرفاً باورها و عقاید خودشان را بازتاب می‌دهند و آن باورها و عقاید را تقویت می‌کنند. در اتاق پژواک افراد اطلاعات نادرست و تحریف‌شده را از منابع ناموثق به طور اغراق‌آمیز و افراطی به اشتراک می‌گذارند تا باورها و دیدگاه‌های همدیگر را تقویت کنند.

زمانی که افراد هم‌عقیده و هم‌سلیقه گروه یا محفلی را در فضای مجازی یا در دنیای واقعی تشکیل می‌دهند، «اتاق پژواک» شکل می‌گیرد. در این اتاق اطلاعاتِ ناموجه بدون استدلال به طور مکرر و افراط‌گونه به اشتراک گذاشته می‌شود. برای مثال، زمانی که دوستان یا همکاران با عقاید یکسان دور هم جمع می‌شوند و به‌ طور اغراق‌آمیز درباره‌ی موضوعی خاص اطلاعات ناموثق را ردوبدل می‌کنند اتاق پژواک شکل می‌گیرد. در اتاق پژواک «یک صدا» حاکم است.

احزاب و گروه‌های سیاسی هم «اتاق پژواک» تشکیل می‌دهند و در آن فعالیت می‌کنند که، به‌اصطلاح، به آن «اتاق فکر» می‌گویند؛ یعنی اطلاعاتی را ردوبدل می‌کنند که صرفاً نظرات و دیدگاه‌های همدیگر را بدون ارائه‌ی دلیل منعکس و تقویت می‌کنند.

🔎چگونه بفهمیم در اتاق پژواک هستیم؟

زمانی که حضوری یا آنلاین در جمع دوستان یا همکارانتان هستید و با هم بحث و تبادل نظر می‌کنید، این سوال‌ها را از خودتان بپرسید:

آیا داریم جانبدارانه و مغرضانه درباره‌ی موضوعی خاص گفت‌وگو می‌کنیم؟

آیا همه‌ی ما «موضعی» یکسان نسبت به آن «موضوع» داریم؟

آیا تمایل داریم مکرراً درباره‌ی آن موضوع صحبت کنیم؟

آیا از به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌های مخالف واهمه داریم و نسبت به آنها واکنش تند نشان می‌دهیم؟

آیا بدون ارائه‌ی دلایل کافی و ذکر منبع موثق اطلاعات را ردوبدل می‌کنیم؟

اگر پاسختان به این سوال‌ها مثبت بود، بدون شک بدانید که شما در اتاق پژواک گیر افتاده‌اید.

🔐افرادی که در اتاق پژواک هستند در دام خطاهای شناختی زیر می‌افتند.

۱. خطای تایید (confirmation bias): در این خطا افراد اطلاعاتی که باورهایشان را تایید می‌کنند به راحتی می‌پذیرند و اطلاعاتی که با باورهایشان ناسازگارند رد می‌کنند.

۲. خطای عدم تایید (disconfirmation bias): در خطای عدم تایید افراد ادعاهایی را که مخالف باورهایشان هستند موشکافانه واکاوی می‌کنند و آنها را به چالش می‌کشند. در این خطا افراد ادعاهای موافقانشان را بدون دلیل به راحتی می‌پذیرند، اما ادعاهای مخالفانشان را حتی با ارائه‌ی دلیل رد می‌کنند.

۳. توهم حقیقت (the illusion of truth): در این خطا افراد تصور می‌کنند تکرار موضوع موجه بودن آن را اثبات می‌کند.

۴‌. گروه‌اندیشی (groupthink): در این خطا افراد به دلایل گوناگون نظر خودشان را ابراز نمی‌کنند و صرفاً به تایید نظرات دیگر اعضای گروه اکتفا می‌کنند.

۵. اثر ووزِل¹ (Whoozle effect): اثر ووزل زمانی اتفاق می‌افتد که افراد به نفع ادعاهایشان منابعی را به طور گسترده ذکر می‌کنند، اما این منابع به اندازه‌ی کافی از آن ادعاها پشتیبانی نمی‌کنند ولی به آنها اعتبار می‌بخشند. درواقع، در این خطای شناختی افراد از منابعی برای اثبات ادعاهایشان استفاده می‌کنند که به‌درستی و به اندازه‌ی کافی از آن ادعاها پشتیبانی نمی‌کنند، اما درعین‌حال به آنها اعتبار کاذب می‌دهند.

🖇پانوشت

۱. خطای شناختی  ووزل از شخصیت تخیلی ووزل در کتاب وینی‌-د-پو اثر آلن الکساندر میلن نویسنده‌ی کتاب کودکان گرفته شده است. در این کتاب یک بچه خوک و یک بچه خرس به نام‌های وینی و پو به دنبال شکار ووزل دور یک درخت می‌چرخند. آنها خیال می‌کنند دارند رد پای ووزل را دنبال می‌کنند، اما درنهایت متوجه می‌شوند که دارند رد پای خودشان را دنبال می‌کنند.‌ اصطلاح به دور خود چرخیدن (کار بیهوده کردن) به این خطای شناختی (اثر ووزل) اشاره می‌کند.

〰〰آموزش تفکر نقادانه

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌در جهان به ارزش‌های واقعی اعتنایی نمی‌کنند و به آنچه اعتنا می‌کنند، ارزشی ندارد. انزوای انسانهای شایسته و ممتاز، هم علت این امر است و هم نتیجه ی آن.

بنابر آنچه گفته شد، روش خردمندانه ی زندگی برای هرکسی که ارزشی در درون خود دارد این است که در صورت لزوم نیازهای خویش را محدود کند تا بتواند آزادیش را نگاه دارد یا گسترش دهد و از آنجا که آدمی ناگزیر با همنوعان خود سر و کار دارد
بهتر است تا آنجا که ممکن است آنان را به زندگی خصوصی خود راه ندهد.

✍ آرتور_شوپنهاور
📖
در_باب_حکمت_زندگی

📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

Artist: "ibi"
Album: "Experience"
Released: "2019"
..............

📌‌ارزش حقیقی زندگی ما در تأثیری است که بر انسان‌های دیگر می‌گذاریم.

هرچند تلاش لازمهٔ موفقیت یک رابطه است، برای جلب محبت و عشق یک نفر نباید تلاش کرد. او یا تو را دوست دارد یا ندارد. دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن باید آسان و بدون دردسر به دست بیاید.


در نهایت هیچ انسان دیگری نمی‌تواند عشقی را که از والدینمان دریافت کرده‌ایم به ما بدهد. اما برخی از افراد تلاششان را می‌کنند، بنابراین به هم نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شوند. سپس عشق بیشتری طلب می‌کنند و عشق بیشتری نیز می‌دهند تا اینکه کاملاً وابسته می‌شوند و استقلال خود را از دست می‌دهند.

~ از عشق گفتن
✍نوشتهٔ ناتاشا لان



@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی


🎧 : موسیقی

📌«دوستت دارم‌»های اصیل، شبیه به سکوت‌ میان نت‌ها هستند.

درست، به موقع همانجایی مینشینند که باید بنشینند.

و زمانی که یک آدم «درست»، شما را «درست» دوست دارد، روزی شما متوجه می‌شوید پتانسیل‌هایتان در حال رشد، هویتتان در حال تنظیم شدن و ورژن درستی از خودتان هم در رابطه در حال شکل گرفتن است.

سکوت های درست، موسیقی‌های عمیق، پخته ‌و درستی را شکل می‌دهند.
برای همین مهم است که چطور دوستتان دارند و چطور به شما عشق میورزند.

پونه_مقیمی


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌 احتمال اینکه کسی جین گودال را نشناسد زیاد است. اما او از تأثیرگذارترین دانشمندان علم رفتارشناسی و مردم‌شناسی تاریخ است.
گودال شصت سال از عمرش را وقف حقوق حیوانات کرده و با پنجاه سال زندگی در آفریقا با مسائلی دربارۀ زندگی حیوانات برخورد داشته که تا قبل از او کسی نمی‌دانست.
مثلاً پیش از او کسی نمی‌دانست که شامپانزه‌ها گوشت می‌خورند و همچون انسان‌های اولیه از ابزار استفاده می‌کنند و موارد بسیار دیگر...
برای گودال حق هم‌زیستی شامپانزه‌ها و دیگر حیوانات وحشی با انسان بازتاب عشقی است که او در سرتاسر زندگی‌اش نسبت به حیوانات داشته.
او بنیان‌گذار انستیتوی گودال است که دهه‌هاست در جمهوری کنگو فعالیت می‌کند و حافظ و نگهبان زندگی شامپانزه‌هاست.
در این ویدئو گودال پانزدهمین شامپانزۀ تیمارشده در این انستیتو را به آغوش جنگل بازمی‌گرداند.
نام این شامپانزه وونداست و مدت‌هاست شریک زندگی‌اش نلی را از دست داده. او در واقع طعمۀ شکارچیان گوشت شامپانزه شده است.

در سایۀ انسان | جین گودال | ترجمۀ حمیدرضا حسینی، عبدالحسین وهاب‌زاده

ــــــــــــــــــــــــــــــــ
📚

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

من به دستان تو پل بستم به زیباتر شدن

از تو میخواهم از این هم با تو تنهاتر شدن

از تو میخواهم خودت را مثل باران از بهار

از تو میخواهم قرار روز های بی قرار

هیچکس در من جنونم را به تو باور نکرد

هیچکس حال من دیوانه را بهتر نکرد

ای که از تو باز هم زلف پریشان خواستم

من برای شهر دلتنگی باران خواستم

من برای شهر دلتنگی باران خواستم

من همانم که اگر مستم تویی در ساغرم

من از آنی که تو در من ساختی ویران ترم

من به دستان تو پل بستم به زیباتر شدن

از تو میخواهم از این هم با تو تنهاتر شدن


🎼🎼

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🎙 پادکست

📈رادیوراه : دکتر مجتبی شکوری


🎼 مديريت کردن ۱۰۰درصد قدرت ناخودآگاه
💽

@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🎧 : موسیقی __ نوستالژی
🎸 : جبپسی_کینگز

🎬اوریانا فالاچی می‌گه:

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺭﻭﺡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺭﻭﺣﺶ ﺭﺍ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﻨﺪ
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﺪﯾﻪ ﻧﻤﯿﺪﻫﺪ ﻗﺪﺭ ﻫﺪﯾﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ...


🍷
@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🎧 : Vimen-Desert-Rose


آهنگ انگلیسی و عربی استینگ و چب مامی 
بنام  : Desert Rose 
سبک : پاپ
تاریخ انتشار  : ۱۲ آذر ۱۳۸۲


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

عشق و نقص

مردی که زنی را دوست دارد، تنها به نقص‌های معشوق، به هوس‌ها و ضعف‌های او نیست که وابسته است: چین‌های صورتش، خال‌هایش، لباس‌های ژنده‌اش، و یک‌وری راه‌رفتن‌اش، او را استوارتر و بی‌رحمانه‌تر از هرگونه زیبایی به زن وابسته می‌کند…

احساسات ما، همچون فوجی پرنده‌ی خیره شده در تلألوهای زن محبوبمان پروبال می‌زند.

و همانطور که پرنده‌ها در کنج پر شاخ و برگ درختی پناه می‌گیرند، احساسات نیز به درون چین‌های پرسایه، و به سوی
#نقاط‌ضعف‌پنهان و حرکت‌های ناشیانه‌ی بدنی که دوستش داریم می‌گریزند و آنجا آرام و قرار می‌گیرند؛

و هیچ رهگذری حدس نمی‌زند که دقیقاً در همین جاست، در همین جای پر عیب و سرزنش‌آمیز، که برق شتابناک
#عشق لانه کرده است.


#والتربنیامین

📚
#خیابان‌یک‌طرفه

🔃
#حمیدفرازنده

#عشق، #زیبایی


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌تا زمانی که از وضعیتی در درون خویش ناهشیار باشید، آنرا در بیرون و زندگی خویش به شکل سرنوشت ملاقات می‌کنید.

در پس هر فرايند دردناك زندگی، پاداشی نهفته است كه در ابتدا برای خودآگاهی قابل‌ درك نيست.

اما هر رنجی در خدمت روشن‌ كردن قسمت تاريكی از ناخودآگاهی و حركتی از پراكندگی به سوی يكپارچگی است
.

همه ی ما با انکار بخش های منفی درون خود، در حال پرورش یک جنایتکار هستیم.

✍ کارل گوستاو یونگ


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🎧 موسیقی


آنچه از سوگ هایمان باقی می‌ماند،
آن کسی که از تنهایی و درد عبور میکند.
آدمی ست که زندگی‌تان را تغییر خواهد داد.
پس زمانی که لازم است تنها باشید، تنها باشید.
زمانی که باید رابطه ای را ترک کنید، ترک کنید.
زمانی که باید بجنگید، بجنگید
و زمانی که باید رها کنید، رها کنید.
وارد درد شوید….و اجازه دهید درد تمام شما را در بربگیرد و بعد به  شما آن بخشی از خودتان را برگرداند، که شما برای ادامه ی مسیر به آن احتیاج دارید.
به درد اعتماد کنید.

متن : پونه_مقیمی




@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

📌زندگی زن است. برای مشاهده‌ی والاترین زیبایی‌های یک اثر هیچ علم و حسن نیتی کافی نیست. برای آن‌که پرده‌ی ابر‌ها را از قلل مرتفع کنار بزنیم و آفتاب را بر روی آن‌ها بتابانیم به شاد‌ترین اتفاقات و نادرترین تصادفات نیاز هست؛ و برای درک این تابلو قرار گرفتن در جایی مناسب کافی نیست، بلکه خود روح باید حجاب از مقامات رفیع خود برگیرد و نیاز به نوعی بیان و نوعی قیاس بیرونی را احساس کند تا بتواند بر خود متکی و بر خود مسلط شود. اما همه‌ی این‌ها آن‌قدر به‌ندرت با یکدیگر مقارن می‌شوند که من به‌راحتی باور می‌کنم که مرتفع‌ترین قله‌ی هر چیز خوب، خواه یک اثر، عمل، انسان یا طبیعت، تاکنون از نظر مردم، حتا از نظر بهترین مردم، به صورت چیزی پنهان و پوشیده باقی مانده است و آن‌چه خود را به ما می‌نمایاند فقط یک بار می‌نمایاند! درواقع یونانیان در نیایش خود می‌خواستند که: هر چیز زیبا دو یا سه بار بازگردد. آن‌ها در خواسته‌ی چنین چیزی از خدایان دلیل خوبی داشتند زیرا واقعیت غیرالهی زیبایی را هرگز به ما نمی‌دهد یا فقط یک بار به ما نشان می‌دهد. منظور من آن است که جهان گرچه مملو از چیز‌های زیباست اما در ارائه‌ی لحظات زیبا و پرده‌برداری از چیز‌های زیبا بسیار ممسک است. شاید همین امساک بزرگ‌ترین لطف زندگی باشد. زندگی بر روی خود پرده‌ای مطلا، نوید‌بخش، مقاوم، محجوب، ریشخندآمیز، فریبنده و مهربان کشیده است. آری، زندگی زن است...

~ Friedrich Nietzsche

در تجربه‌ی ما از زندگی چیز‌هایی هست که از درآمیزی بيرون می‌مانند و آن‌ها مرتفع‌ترین قله‌ها و زیباترین لحظات‌اند. زندگی اغوا و وسوسه است و به همین دلیل می‌توان آن را با زن(ابژه‌ی محبوب انسانی) مقایسه کرد. تصور کنید که بتوانیم والاترین زیبایی‌ها را هماره ببینیم. در این صورت آن‌ها دیگر والاترین زیبایی‌ها نمی‌بودند. به‌عکس این‌ها زیبایی‌هایی هستند که در لحظات یکتا، نایاب و پرمخاطره‌ی زندگی درک می‌شوند و هیچ هستی عینی مستقل از چنین لحظاتی ندارند. زن دقیقا همین لحظات نایاب است؛ این زیبای پرفریب والاترین زیبایی است و والاست به این دلیل که فقط یک مرتبه آن را خواهیم دید. نیچه این لحظه را با لفظ Ein Mal مورد خطاب قرار می‌دهد. اما انسان فاقد چنین شناختی است و هنگامی که آن را برای لحظه‌ای درک می‌کند دوباره در لحظه‌ی بعدی به فراموشی می‌سپاردش؛ انسان برده‌ی چنین لحظات است و آن را در قالب عشق به سرنوشت خود گره می‌زند. زن در نیچه همچون هنر است، شاید گمان کنید که نیچه در تلاش برای فروکاستن زن به یک ابژه یا اثر هنری است که در معنای اولی خود کوچک‌شمردن زنان را تداعی می‌کند اما چنین نیست. مطلقا!!، در واقع ما اثر هنری را شی نمی‌گیریم و آن را یک عالم تلقی می کنیم؛ همین که ما عالمی را از طریق این آثار می‌بینیم، تاییدی است بر این که هنر ادراک حسی نیست بلکه معرفت (Knowledge) است. ما خودمان را از خودمان و یا از آنچه که غیر زیبایی شناختی است جدا نمی‌کنیم‌. ما به خانه‌ی خود در می‌آییم و به تحقق بیشتری دست می‌یابیم. وقتی ما اثر هنری را مشاهده می‌کنیم، عالمی که در آن زندگی می‌کنیم ناپدید می‌شود و به جای آن عالمی که در اثر هنری تجلی کرده، زمام امور ما را در دست می‌گیرد و برای لحظاتی ما مسحور به سحر آن عالم و مفتون به فتنه آن می‌شویم و لذا عالم متجلی در اثر، هیچ معیاری در ماورای خود ندارد تا توسط آن سنجیده و یا ابژه قرار گیرد. از این رو زن هنر است از آن جهت که ما را مسحور به سحر خود می‌کند و از عالم و اکنونیت خود خارجمان می‌سازد... آری، نیچه درست می‌گوید:

زندگی، زن است...


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔎احیای_اندیشه_سیاسی" ١

✍به قلم : "حسین بشیریه"

مقدمه:

دغدغه نویسنده کتاب نه ناشی از تجربیات کوتاه‌مدت که برخواسته از موضوعی به قدمت حیات سیاسی یک کهنه‌کار است.

دکتر بشیریه انگاه که پا به دانشگاه گذاشت,متوجه شد که کلیت "علوم سیاسی" تنها لاشه‌هایی پراکنده از جامعه‌شناسی,فلسفه و تاریخ است که در مجموع ابزار کاربردی به او نمی‌دهند.

در پزشکی هدف از مطالعه بیماری‌ها,درمان انهاست.در نقشه‌کشی هدف از خوانش نقشه,طراحی و ترسیم ان است.

به عبارتی اهداف هر علم از جنس معلومات ان هستند.اما دانش‌پژوهان عرصه علوم سیاسی علی رغم مطالعه این لاشه ها,نمی‌توانند در سیاست‌ورزی دخیل باشند.تراژدی که بشیریه انرا "جدایی سیاست از علم سیاست" می‌نامد.
این تراژدی چنان معنا دار است که منجر شده تا علوم سیاسی را تنها در ایینه درسنامه و الواح کاغذی جست‌و‌جو کرد و در عرصه سیاست نتوان انرا به کار بست.

چندان جای تعجبی ندارد که به سبب شکاف بین تئوری و عمل,بشیریه علی‌رغم دید غیرمارکسیستی خود کتاب خود را با جمله مارکس در تز یازدهم فویرباخ اغاز کرده است:

"فلاسفه جهان را به اشکال گوناگون تفسیر کرده‌اند,اما هدف تغییر آن است."

📚


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔍تالار فرهاد ما را به فکر وا می دارد..

همۀ انسان ها عشق را به طور واقعی تجربه نمی کنند بلکه عده ای تنها در ذهن خود عاشق می شوند و آن را زندگی می کنند.

نویسندۀ «تالار فرهاد» در قالب این رمان و قهرمان آن سه عشق را با هم تلفیق می کند. یکی عشقی که در دوران کودکی برای او اتفاق می افتد و دیگری وقتی است که در یک شهر غریبه عاشق می شود و یک عشقِ دیگر. اما در شرح آنها ترتیبِ زمانیِ اتفاقات را رعایت نمی کند. بعد از پایان رمان می توان فهمید برای چه ترتیب طبیعی آن ها رعایت نمی شود.
در یکی از این ها، که با یک نگاه برای قهرمانِ رمان شروع می شود و او از این عشق فقط به دیدنِ معشوق خود و شنیدن صدایش بسنده می کند  عشق به والاترین و متعالی ترین صورتِ خود در می آید. عشقی یک طرفه که سخت ترینِ آن هم می باشد. این مرحله از داستان آن قدر در  زندگی قهرمانش مهم و تاثیر گذار بوده که محل به وقوع پیوستن و جرقۀ اولیه اش، که تالاری بوده است، اسمش را به کتاب می بخشد. عشقی که با یک لحظه خیره شدن به دو چشم زیبا شروع می شود و بعد از سال ها همچنان در دل راوی باقی می ماند.
عشق دیگری که بعداً در زندگیِ راوی اتفاق می افتد ظاهراً عشق دیگری است، اما  کم کم معلوم می شود تماماً تکرار حالاتی است که می خواهد عشق قبلی را تکرار کند. ظاهراً معشوق هم متوجه این مسئله شده است که در موقعیت خاصی سرنوشت خاصی را برای خود رقم می زند. سرنوشتی که قبلاً هم یک بار آن را با ایجاد یک تصادف تجربه کرده بود!

فردی که یک بار عشقِ والایی را  تجربه کرده است انگار دیگر هیچ گاه نمی تواند آن طور که باید و شاید عشقِ دیگری را تجربه کند. بلکه تنها می تواند  خاطراتِ آن عشقِ والا را در عشق های دیگر ببیند.

شاید عاشق هم تا عشق یکطرفه را تجربه نکند نمی تواند نام عاشق بر خود بگذارد و مدعی شود عاشق بوده . چرا که تنها در این نوع است که عشق می تواند خود را به صورتِ کامل متجلی کند. تالار فرهاد ما را به فکر کردن وامی دارد.

✍رحیم جانزاده
[١١ خرداد ١٣٩۵]


@Abi_Asman

Читать полностью…

آسمان آبی

🔗افرادی که عاشقشان شده‌اید، واقعاً مرد یا زن رؤیاهایتان هستند، و شما پیش از آنکه ملاقاتشان کنید دربارۀ آنها رؤیاپردازی کرده‌اید؛ و این رؤیاپردازی نه از دل هیچ —از هیچ که هیچ نمی‌زاید— بلکه از تجربیات گذشتۀ خودتان سربرآورده، هم تجربیات واقعی و هم تجربیاتی که آرزویشان را داشته‌اید.

شما آنها را با اطمینان بازمی‌شناسید چراکه، به‌نوعی می‌توان گفت، از قبل می‌شناختیدشان؛ و چون به معنای واقعی انتظار آنها را داشته‌اید، احساس می‌کنید که همیشه آنها را می‌شناخته‌اید، و درعین‌حال، آنها برای شما غریبه‌اند. آنها غریبه‌های آشنایند. اما در این داستانِ اساسی نکته‌ای بسیار جالب‌توجه وجود دارد:
هرچقدر هم که مشتاق و آرزومندِ دیدار فرد رؤیاهایتان بوده باشید و دربارۀ او رؤیاپردازی کرده باشید، تنها از زمانی که ملاقاتش می‌کنید است که دلتنگی برایش آغاز می‎شود. به نظر می‌رسد حضور یک ابژه لازم است تا غیاب آن احساس شود.
K
〰~ حسرت
✍نوشتهٔ آدام فیلیپس


@Abi_Asman

Читать полностью…
Subscribe to a channel