و در تاریخی که میکنم سخن نرانم که آن به تعصبی و تزیدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را (بیهقی) این کانال به هیچ حزب و گروه و سازمانی وابسته نیست. ارتباط با ادمین: @Adm_apoh
معرفی کتاب "ایران و آمریکا: تاریخ یک شروع" نوشته "علی شهبانی"
ورود اروپاییها به قاره آمریکا تقریباً با ظهور حکومت صفویه در ایران همزمان شد. با این حال تا دو قرن پس از آن، ایرانیان چندان تصوری از این سرزمین نداشتند.
با ورود مبلّغان مذهبی امریکایی به ایران و گسترش فعالیت آنها در دوره محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار، نخستین تصویر از "آمریکا" و "آمریکایی" به مثابه یک کشور، دولت، جامعه و فرهنگ به دست آمد. تصویری که به خصوص در مقایسه با دو اَبَرقدرت آن روزگار یعنی روسیه و بریتانیا، بسیار دوستانهتر و همدلانهتر به نظر میرسید. بر پایه این درک و شناخت بود که کشور ایالات متحده آمریکا به تدریج جایگاهی در سیاست خارجی دولتمردان قاجار پیدا کرد و آنها تلاش کردند روابط رسمی و دیپلماتیک میان دو کشور را برقرار کنند.
شروع روابط با آمریکا بر پایه مفروضات و انتظاراتی متفاوت و متناقض بود که موجب شد حکومت قاجار نتواند حداقل در کوتاهمدت به بیشتر برنامههای خود در این مناسبات جامه عمل بپوشاند.
این کتاب درباره همین مسیر پر فراز و نشیب بحث میکند.
خبرنگار آمریکایی خطاب به شاه: خودت را به حکومت انقلابی تسلیم کن!
شاه: احمق نیستم!
جیمی برسلین مقاله نویس روزنامه "نیویورک دیلی نیوز" یک ماه پس از اشغال سفارت آمریکا در ایران(13 آبان 1358) نوشت: "باید شیپوری باشد که شاه را از خواب بیدار کند. او با تسلیم شدن به حکومت انقلابی ایران این فرصت را دارد تا نجابت واقعی خود را نشان دارد و زندگی کسانی که اکنون در اسارت به سر می برند را نجات دهد."
شاه در برابر این پیشنهاد که توسط باربارا والترز (خبرنگار ABC) نیز تکرار شد، گفت: "تاکنون دشمنانم صفات زیادی به من نسبت داده اند، اما هیچکس مرا احمق خطاب نکرده است."
آخرین سفر شاه، ویلیام شوکراس، ص 388
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
شرابچیباشی در دوره صفویه
تاورنیه جهانگرد فرانسوی که در عصر صفویه به ایران آمده بود، در اینباره نوشته است:
"شرابچىباشى يا شيرکچىباشى كسى است كه نظارت شرابها و ميخانۀ شاه با اوست و چون شراب شيراز مخصوص خوراک شاه است و شراب نوع ديگرى نمىنوشد، در شيراز احدى اجازه ندارد تا به اندازۀ كفاف دربار شراب تدارک نشود شراب بيندازد و اين اجازه بايد از طرف شرابچىباشى داده شود. و غالبا شرابچىباشى جز به فرنگیها و يهوديها به كسى اجازه نمىدهد شراب بيندازد."
سفرنامه تاورنیه، ص 576
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
اشغال سفارت آمریکا و بحران در کاخ سفید
بعد از گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران، بیل گلد ستوننویس واشنگتنپست نوشت: «دعوت آیتالله از همه مسلمین برای پیوستن به جنگی مقدس علیه آمریکا، کارتر را در مخمصهای سخت قرار داده و این سزای کسانی است که میخواهند به رفتاری غیرمنطقی پاسخی عقلانی بدهند.»
ریچارد نیکسون سه هفته بعد گفت که آمریکا داشت با «مردمی غیرمنطقی و رهبری غیرمنطقی» سر و کله میزد. خود کارتر هم ساعتها وقتش را صرف خواندن گزارشهای سازمان اطلاعات میکرد که تصویری روانشناختی از آیتالله به عنوان فردی «غیرمنطقی و بسیار زیرک» بدست میداد.
پاسخ اولیه دولت آمریکا در ادامه همان چارچوب «رئالیستی» جنگ سرد قرار داشت. پل هنس(یکی از کارکنان شورای امنیت ملی) تاکید کرد: «به چیزی فراتر از بلوای کنونی بیندیشیم» و «اجازه ندهیم احساساتمان منافع بلندمدت ما را در این نقطه از جهان به خطر بیندازد.»
کارتر تحت فشار برژینسکی نیز قرار داشت تا «راهحلی» بیابد و «به جهان نشان دهد که قادر است بحرانی با پیامدهای بینالمللی را مدیریت کند.»
در دولت کارتر نگاههای متفاوتی به بحران گروگانگیری وجود داشت. سایروس ونس و وزارت خارجه متعهد به روشی دیپلماتیک بودند. برژینسکی کمتر نگران جان گروگانها و بیشتر نگران افول اعتبار جهانی آمریکا بود. او بر خلاف ونس به ملاقات خانواده گروگانها نرفت و معتقد بود شاید شرایطی پیش آید که آنها «قربانی غرور ملی آمریکا» شوند.
بلافاصله بعد از یورش شوروی به افغانستان، برژینسکی به کارتر توصیه کرد که اگر قاطعیت شوروی در تقابل با خویشتنداری آمریکا قرار بگیرد، «آمریکا بیشتر بزدل به نظر میآید تا دور اندیش.» او پیشنهاد داد واشنگتن پاسخی تهاجمی به بحران گروگانگیری بدهد.
وزیر دفاع از پاسخ نظامی کموبیش فوری حمایت کرد. هارولد براون از اینرو با برژینسکی موافق بود که گمان میکرد این بحران میتواند «فرصت برای بازیابی حیثیت آمریکا» باشد. او تصریح کرد اگر گروگانها آسیب ببینند، آمریکا باید ابه دنبال شغال جزیره نفتخیز خارک و نابودسازی تأسیسات نفتی ایران باشد.
کارتر بشدت با براون و برژینسکی مخالفت کرد و ترکیبی از تحریمهای اقتصادی، فشارهای چند جانبه دیپلماتیک و مذاکرات بیسروصدا را ترجیح میداد. این تصمیم گویای نگرانی شدید او نسبت به حفظ جان گروگانهای آمریکایی بود.
منبع: سیاست خارجی آمریکا و انقلاب ایران، کریستن امری، ترجمه عبداللهی نژاد، صص ۲۳۹ تا ۲۴۱
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
روسپیان ایران از همه جا گرانتر هستند!
ژان شاردن جهانگرد مشهور فرانسوی که در زمان صفویه 2 بار به ایران آمده نوشته است:
"با اينكه عده روسپيان اصفهان بسيار زياد است، براى تمتع گرفتن از آنان بايد پول زياد پرداخت. آنها براى یک شب همخوابگى، پانزده تا بيست پيستول طلب میكنند. به گمان من در هيچ كشورى بهاى همخوابگى با زن روسپى بدين گرانى نيست و براى من علت اين مسئله همچنان مجهول ماند"
"سفرنامه شاردن، جلد اول، ص 429"
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
باغ فین کاشان، عکس از سِوریوگین
1880 الی 1895 میلادی.
از موزه ملی هلند.
منبع
مستند مهرگان کاری از بهرام روشن ضمیر
با صدای پروانه شامخی و امیرحسین سمیعی
https://www.aparat.com/v/6BtFe
سازمان سیا به مقامات دولت موقت(بازرگان) درباره حمله قریب الوقوع عراق به ایران هشدار داده بود!
در تابستان 1358، مقامات آمریکایی تلاش داشتند تا بهوسیله همکاریهای اطلاعاتی با دولت موقت بازرگان، روابط خود را با حکومت تازه ایران را بازسازی کنند. جورج کیو مامور سازمان سیا، جلسات خوبی با عباس امیرانتظام در سوئد داشت.
اما مهترین ملاقات بین مقامات ایرانی و آمریکایی، در 24 مهر(3 هفته پیش از اشغال سفارت آمریکا) در تهران صورت گرفت. جورج کیو در مصاحبه با مارک گازیوروسکی میگوید: "لب مطلب این بود که عراق برنامهریزی برای حمله به ایران را آغاز کرده است." فقط نقشهای بزرگ برای حمله میتوانست تحرکات نظامی عراق را توجیه کند.
کیو هشدار داده بود که عراق در حال مستقر کردن تجهیزات نظامی و اجرای پروژههای مهندسی در اطراف مرز است. او به ایرانیها اطلاع داد که عراق عملیاتی سری برای حمله دارد، بخشی از این عملیات شامل تاسیس سازمانی با نام جبهه آزادیبخش عرب میشد که میتوانست بلافاصله به محض یورش عراق، شورشی یکپارچه در میان اعراب خوزستان ایجاد کند.
ابراهیم یزدی که به عنوان یکی از اعضای رده بالای دولت موقت بازرگان در آن جلسه حاضر بود، در واکنش به این اطلاعات جورج کیو گفت: "جرات نمیکنند حمله کنند."
"سیاست خارجی آمریکا و انقلاب ایران، کریستین امری، ص 218"
همچنین برای اطلاعات بیشتر این مطلب را بخوانید
@apageofhistory
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
دروازه قرآن، شیراز
عکس از سِوریوگین 1880-1895
از موزه ملی هلند
منبع
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
یکی از صفات مصدق که حتی دشمنانش دربارهی آن حرفی نداشتند فسادناپذیری او بود. او در سمتهای نمایندگی مجلس شانزدهم و نخستوزیری از دریافت حقوق خودداری کرد و آن را به موسسات خیره اهدا نمود. این شاید بزرگترین سرمایه او در چارچوب ساختار دزدسالانهی حکومت ایران و در جامعهای بود که شمار کمی از سیاستمداران آن از اتهام فساد برکنار بودند.
همچنین با سختگیری و دشوارپسندی میکوشید همکارانش را از میان افراد درستکار برگزیند. مصدق بدون اینکه بخواهد به دیگران درس اخلاق بدهد علاقهمند بود میزان دلبستگی به ارزشهای اخلاقی موازین مدنی را در فرهنگ سیاسی ایران بالا ببرد. آرزو یا رویای اصلی او این بود که جامعهای سیاسی ایجاد کند که در برابر فساد آسیبناپذیر باشد و در نتیجه اعتبار و پذیرنگی دولت را بیفزاید و غایتاً به شهروندی و مشارکت سیاسی استحکام و مفهوم ببخشد. عبدالحسین بهنیا یکی از مقامات بلندپایه وزارت دارایی که خودش در مقام رئیس کمیسیون ارز به اتهام اخذ رشوه از جانب دولت مصدق تحت تعقیب قرار گرفته بود، موکداً مدعی شد که مصدق "ماورای هرکونه فساد مالی قرار داشت و اصولاً از همکاری با افراد فرصتطلب و بدنام خودداری می کرد
بحران دموکراسی در ایران، فخرالدین عظیمی، نشر البرز، چاپ 1372، ص 457
@APageOfHistory
——-
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
معرفی کتاب "100 اثر موزهای ایران"
آثار موزهای افزون بر ارزشی که از جنبههای گوناگون دارند، با مفاهیم مدرن هم در ارتباطاند. در این کتاب که به معرفی صد اثر موزهای ایران اختصاص یافته، هر اثر روایتگر فرهنگ، هنر، باورها، آداب و وقایع دورۀ خود است. بنابراین در این کتاب اشیاء نمایندۀ دورۀ تاریخی خود هستند. فقط از خود نمیگویند، بلکه سیری از رویدادها را نیز روایت میکنند. بنابراین این کتاب مجموعهای از آثار موزهای موجود در موزههای داخل ایران را به همراه ویژگیهای دورۀ تاریخی خود معرفی میکند.
در این کتاب کوشیده شده دلایل جذابیت سفر به ایران در قالب میراث ملموس موزهای در حد امکان معرفی شود. همچنین کوشیده شده متنها چه از لحاظ نگارش، چه به لحاظ توچه به کلیدواژهها و چه از لحاظ کوتاهبودن برای استفاده در شبکههای اجتماعی، منطبق با استانداردهای تولید محتوای کارآمد و بهروز باشد.
ساختار کتاب سه فصل دارد که شامل آثار دوران ایران باستان از قدیمیترین آثار سنگی تا دورۀ ساسانی، آثار سدههای میانه از ورود اسلام به ایران تا پایان دورۀ صفوی و آثار دورۀ معاصر از حکومت قاجارها تا امروز میشود. هر فصل شامل چند بخش است که بر اساس نام حکومتها یا عنوانی که باستانشناسان برای آن در نظر گرفتهاند، مشخص شده است. هر سه فصل کتاب به وسیلۀ صفحههای ورودی تفکیک شدهاند و بخشهای هر فصل نیز با صفحههای ورودی خاکیرنگ قابل تشخیص هستند. در صفحههای ورودی اطلاعات مختصری از محتوای فصل یا بخش به همراه توضیح کوتاه آورده شده است. همچنین کوشیده شده ترتیب تاریخی افزون بر دورهها و سلسلهها، در چینش آثار نیز رعایت شود؛ بنابراین نخستین اثر معرفیشده از نظر زمانی قدیمیتر و آخرین اثر جدیدتر است.
برای انتخاب آثار، بیش از هر مورد دیگری، قدرت روایتگری آن اثر مدنظر قرار گرفته است؛ اثری که بتواند داستان یا ماجرایی را روایت کند. اما بیشک آثار معرفیشده در این کتاب هیچگونه برتری نسبت به سایر آثار همدورۀ خود ندارند. بنابراین انتخاب آثاری که بتواند راوی یک دورۀ تاریخی باشد، یکی از مراحل حساس و دشوار نگارش این کتاب بوده است.
فهرست مطالب کتاب:
* ایران باستان، روایتگران سرسخت
آثار پیش از تاریخ
آثار تمدن عیلام
آثار دورۀ هخامنشی
آثار دورۀ اشکانی
آثار دورۀ ساسانی
* سدههای میانه، شاهکارهای دوبعدی
آثار سدههای نخستین اسلام
آثار دورههای سلجوقی، ایلخانی و تیموری
آثار دورۀ صفوی
آثار دورههای افشار و زند
* دورۀ معاصر، جلوههای مدرن
آثار دورۀ قاجار
آثار دورۀ پهلوی
آثار دهههای اخیر
* منابع عکس و عکاسان
* نمایۀ اشخاص
* نمایۀ شهرها، کشورها و اماکن
* منابع
————
پدیدآور: نسیم محمدی زیرنظر آرش نورآقایی
ناشر: اگر
تاریخ چاپ: ۱۴۰۱
مکان چاپ: تهران
تیراژ: ۱۰۰۰
شابک: 4ـ43ـ7695ـ622ـ978
تعداد صفحات: ۲۵۴
———-
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
شیر در اساطیر ایرانی
هر چند در اوستا از شیر نامی برده نشده، اما در متون پهلوی این جانور به دلیل درندگی و خطری که برای جامعه چوپانی دارد، از جمله خرفستران است. شیر در "بندهش" با گرگ در یک گونه قرار دارد و از دزدان گله است. از طرف دیگر، سگ جانوری ایزدی است که برای مقابله با شیر و پابانی از گله آفریده شده است. در "صد در بندهش" هم بر کشتن درندگانی مثل شیر و پلنگ و گرگ تاکید شده است.
در شاهنامه، نشان اهریمنی بودن شیر وجود آن در هفتخوان رستم و هفتخوان اسفندیار در کنار دیو و جادو و موجودات اهریمنی است. زال راه پر خطر هفتخوان را اینگونه توصیف میکند:
پر از دیو و شیر است و پر تیرگی/بماند بدو چشمت از خیرگی
شیر در شاهنامه فقط جنبه اهریمنی ندارد و جانوری است با وجههای دوگانه؛ چنانکه فردوسی بخواهد هرگاه دلاوری پهلوانان را به تصویر بکشد، آنها را به شیر تشبیه میکند. مبارزه با خطرناکترین جانوران از جمله شیر، یکی از مضامین داستانهای پهلوانی است و پیروزی بر شیر نوید بخش پیروزیهای دیگر اوست.
مبارزه با شیر و کشتن یا زنده شکار کردن آن با کمند یکی از راه های نشان دادن توانایی و نیرومندی برای همه پهلوانان و پادشاهان است. سیاوش بعد از فراگیری اصول جنگاوری از رستم، شیری را با کمند به بند میکشد. اسفندیار در خوان دوم خود با دو شیر مبارزه میکند. از داستانهای زیبای شاهنامه نبرد رخش با شیر در خوان دوم هفتخوان رستم است. در دوره تاریخی شاهنامه نیز چنانکه در داستان بهرام گور آمده است، تاج شاهی را میان دو شیر میگذارند. با این قرار که از مدعیان سلطنت هر کس این شجاعت را داشته باشد که با شیران بجنگد و تاج را از میان آنها بردارد، بر تخت خواهد نشست.
شیر در اندیشههای اسلامی نماد حفاظت در برابر شر، در اسطورههای بودایی مدافع قانون، در بین رومیان نماد سلطنت و در اسطورههای عبری نماد ستمگری است. در روانکاوی شیر نماد گرایشهای اجتماعی منحرف است: گرایش به سلطهطلبی از طریق استبداد که فرد مستبد عموماً با خشونت و اقتدار، عقاید خود را تحمیل میکند.
منبع: خرفستران در اندیشه ایرانیان بر اساس اوستا، متون پهلوی و شاهنامه/حمید ایاز و دکتر احمد طحان/فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی/شماره 44، پاییز 1395
@apageofhistory
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
با دشتان و ماهینگی چه کنیم؟!
دستورالعمل جدید فرهنگستان زبان پیرامون استفاده از معادلهای فارسی واژه پریود، باعث به وجود آمدن موجی عظیم از بحثها در شبکههای اجتماعی شده. نگارنده این سطور لازم دید نکاتی را یادآوری کند:
۱- قدمت واژه دشتان به هزاران سال قبل و ادبیات پهلوی میرسد. پس این کلمه یک شبه خلق نشده.
۲- یکبار برای همیشه: شخص حداد عادل دخالتی در معادلسازی و مصوبات فرهنگستان ندارد! دشمنی سیاسی احتمالی با او نباید باعث نادیدهگرفتن زحمات اعضای فرهنگستان شود.
۳- برخلاف گمان کاربران شبکههای اجتماعی و اکثر خبرگزاریها، واژه جدید توصیه شده، ماهینگی است و نه دشتان!
۴- واژه دشتان در سال ۱۳۸۷ توسط فرهنگستان مصوب شده بود.
۵- تصویب یه واژه در فرهنگستان حاصل همکاری متخصصان علوم مختلف با اعضای فرهنگستان است. به عنوان نمونه مصطفی مفیدی سالها قبل از تصویب فرهنگستان و در سال ۱۳۷۵، در ترجمه کتاب فرهنگ پزشکی آکسفورد، از واژه دشتان استفاده کرده بود.
۶- همین واژه جدید ماهینگی اتفاقا پیشنهاد چند متخصص از جمله دکتر نسیمه ستایش(دانش آموخته دکتری تخصصی سلامت باروری از دانشگاه علوم پزشکی تهران) و همکارانشان است. دکتر ستایش و همکارانشان در خرداد ماه امسال همایش "حقوق قاعدگی، مشابه حقوق بشر" را برگزار کرده بودند.
۷- این موضوع که فلان واژه برای مردم پذیرفته و عادی شده و واژگان جدید استفاده نخواهند شد، لزوماً حکم درستی نیست. به عنوان نمونه بعد از تصویب فرهنگستان اول واژگانی مثل بلدیه و دوسیه، جای خود را به شهرداری و پرونده دادند.
۸- انتقاد از مصوبات فرهنگستان امری تازه نیست. صادق هدایت واژه باشگاه را مسخره میکرد و اقبال آشتیانی استفاده از واژه دانشگاه را جنایت ادبی میدانست! زمان ثابت کرد آن دو بزرگوار اشتباه میکردند.
۹- البته کار فرهنگستان عاری از خطا نیست. امروزه من و شما قطعاً از واژه رایانک به جای تبلت استفاده نمیکنیم اما در همین زمینه، از سختافزار، نرمافزار، تراکنش، بدافزار، سامانه و ... استفاده میشود.
۱۰- فرهنگستان فعلی بیشتر به کلمات تخصصی ورود میکند و نه بخش عمومی. تصویب دشتان و سپس ماهینگی برای حوزه تخصصی پزشکی است و کسی توقع ندارد افراد عادی از این واژگان استفاده کنند(هرچند از این حرکت استقبال می کنند).
۱۱- شوخی یا تسمخر فرهنگستان ایرادی ندارد. اما برای نقد جدی باید حداقلهایی رعایت شود. مثلا بدانیم واژههایی مثل دراز آویز زینتی به جای کراوات یا کش لقمه به جای پیتزا مصوبات فرهنگستان نیستند و اینها حاصل ذوق و قریحه طنز پردازی افراد هستند.
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
زنده باد ملت ایران!
در جریان تظاهراتهای مشروطهخواهان، برای نخستین بار، شعار "زنده باد ملت ایران" به شعارهای "زنده باد اسلام" و "مرگ بر امینالدوله" اضافه شد. اهمیت این شعار را نباید دستکم گرفت. تا آن زمان بیشتر ایرانیان خود را جزئی از یک منطقه، گروه قومی یا یک مذهب میدانستند. اما به جز اقلیتهای شناخته شده یعنی مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان، هویت اصلی ملت همان اسلام شیعی بود.
به این ترتیب، شعار غیرمذهبی "زنده باد ملت ایران" نه تنها از هویتهای قومی و منطقهای فراتر میرفت، بلکه با هویت غالب و مسلط اکثر ایرانیان برابری مینمود.
انقلاب مشروطه ایران، ژانت آفاری، ص 82
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
یزدگرد اول ساسانی؛ بزهکار یا صلحطلب؟!
یزدگرد روی سکههایش خود را "یزدگرد رامشهر" میخواند که مراد از آن "یزدگرد، برقرار کنندهی آرامش در کشور" است.
منابع عربی و فارسی از او چهرهای نکوهیده ارائه کردهاند. در منابع عربی او را "الاثیم" لقب دادهاند که مترادف "بزهکار" فارسی است. جاحظ نوشته است که یزدگرد «آداب و رسوم ساسانیان را عوض کرد، در زمین آشوب بهپا کرد، به مردم ستم کرد و ظالم و فاسد بود». دوران پادشاهی او در مجمل التواریخ در چند سطر بیان شده که جملهی نخست آن چنین است: "کاری نکرد جز ستمکاری". اما باید به یاد داشت که یزدگرد اول را فقط منابعی بزهکار خواندهاند که به پیروی از سنت ساسانی و تحت نظارت موبدان زرتشتی نوشته شدهاند.
برخی از منابع چند دلیل برای بزهکار بودن او ارائه کردهاند. دلیل مهم آنکه، میگویند قدرت بزرگان و موبدان را محدود کرد. به نوشته سقراط اسکولاستکوس، یزدگرد اول فرمان داد گروه مغان را نابود کنند. این گفته با سیاست دینی یزدگرد در قبال زرتشتیان و نیز پیروان سایر ادیان ساکن در قلمروی وی مطابقت دارد.
یزدگرد اول در متون یهودی - مسیحی، چهرهای کاملاً پسندیده دارد. در این منابع، او را پادشاهی مهربان توصیف کردهاند که با پیروان همهی ادیان مدارا میکرده و به آنان اجازه میداده تا بهراحتی در میان دیگران زندگی کنند؛ ببالند و حتی جوامعی نیرومند تشکیل دهند. رفتار آزاد منشانهی او با پیروان دیگر ادیان حتی در منابع زرتشتی هم دیده میشود؛ آنجا که از رابطهی او با یهودیان سخن میرود: یزدگرد با شیشیندخت، دختر پادشاه یهودیان تبعیدی، ازدواج کرد. در منابع تلمودی نیز از یزدگرد اول به احترام و نیکی یاد کردهاند و نویسندگانشان برآناند که او از دین یهود آگاه بوده است. منابع سریانی او را "شاه پیروز و باشکوه" خواندهاند. در دوران پادشاهی او بود که مسیحیت در شاهنشاهی ایران رسماً پذیرفته شد و برخورد او سبب شد به این سرزمین راه یابند.
بهاینترتیب، مدارا و رفتار صلحجویانه یزدگرد با همهی اهالی شاهنشاهی ایران از علل اصلی ملقب شدن او به "رامشهر" است.
«تورج دریایی، ناگفتههای امپراتوری ساسانیان، برگ 75 و 76»
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
دانلود کتاب "کوروش بزرگ: پادشاه باستانی ایران" به ویراستاری تورج دریایی(متن انگلیسی)
"کوروش بزرگ: پادشاه باستانی ایران" کتابی به ویراستاری تورج دریایی است که هر فصل آن توسط یک پژوهشگر نوشته شده و شامل هفت فصل (مقاله) دربارهٔ کوروش بزرگ، پادشاه هخامنشی است.
پنج مقالهٔ آغازین این کتاب به بررسی جنبههای گوناگون زندگی کوروش و پایتختش پاسارگاد میپردازند و دو فصل پایانی نیز به ترجمههای انگلیسی و فارسی استوانهٔ کوروش اختصاص یافته است. این کتاب که در سال ۲۰۱۳ میلادی توسط انتشارات افشار در ایالات متحده امریکا منتشر شده بود، در سال ۱۳۹۲ توسط آذردُخت جلیلیان به فارسی ترجمه شد و انتشارات توس آن را منتشر کرد.
این کتاب، شرحی خواندنی و جذاب و در عین حال علمی از کوروش بزرگ را به خوانندگان غیرمتخصص ارائه میدهد و در واقع، خواننده در کمتر از ۱۰۰ صفحه با زندگی کوروش آشنا میشود. احاطه و اشراف نویسندگان به موضوع مقالات، باعث شده تا تحلیلهایی دقیق و آگاهانه ارائه شود و به گفته لوید لولین جونز، استاد دانشگاه ادینبرو، «کوروش بزرگ، توسط تورج دریایی و گروه او به خوبی معرفی شده است».
پیرامون واژه جنده:
دربارۀ ریشۀ واژۀ «جنده» تاکنون سخنان گوناگونی گفته شدهاست. نخست به این دیدگاهها نگاهی میاندازیم.
دیدگاهها دربارۀ ریشۀ واژۀ «جنده»:
محمد قزوینی (مسائل پاریسیه، ج ۲، ص ۱۳۱) اشاره میکند که هوارت متوجه ارتباط میان «ژنده» و «جنده» شدهاست.
محمد معین (فرهنگ فارسی، امیرکبیر، ذیل «جنده»)، با قید نشانۀ پرسش، حدس زده که ممکن است از «ج (= جه، پهلوی: jeh «فاحشه») + نده، پسوند؟» باشد، ولی در توضیحات آوردهاست که «در وجه تسمیۀ این کلمه حدسهای مختلف زدهاند».
حسن عمید «ژنده» را گونۀ دیگرِ «جنده» دانستهاست (فرهنگ فارسی عمید، ذیل «جنده»).
محمدِ حسندوست (فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ١٣٩٣) آوردهاست که «ظاهراً به لغت "جَندَر" مربوط است». «جَندَر» به معنی «جامۀ کهنه و مندرس» است. «جندره» در «جُلوجِندِره»، به معنی «تکهپارچههای پارهپوره»، و «جِندِرهپِندِره»، به معنی «ژندهپوش، گداگشنه کثیف (گونۀ شندرهپندره)» (ابوالحسن نجفی، فرهنگ فارسی عامیانه، نیلوفر، ١٣٨٧) نیز بهکار میرود. «شِندِره» و «شِندِر(ه)پِندِر(ه)» نیز به معنی «ژندهپوش، با لباسهای مندرس» و «لباس ژندره، رخت مندرس» است (همان).
مُرگنشتیرنه معتقد است که «ارتباط لغات یادشده با "جندره" بهدرستی معلوم نیست» (به نقل از حسندوست، همان).
چئونگ نیز، بیتوجه به جدید بودن واژۀ «جنده»، آن را از ریشۀ -jaiH «خراب و فاسد شدن» میداند (EDIV 23، به نقل از حسندوست ١٣٩٣).
گارنیک آساطوریان «جنده» را وامواژه از هندی میداند (2012), p. 108)، ولی از آنجا که «جنده» در دو سه قرن اخیر در فارسی به کار رفته و قدمت چندانی ندارد و در این زمان واژهای از هندی وام نگرفتهایم، این سخن چندان درست نمینماید.
——
ارتباط میان «ژنده» و «جنده»:
چنانکه دیدیم، برخی پژوهشگران، بهدرستی، به ارتباط میان واژههای «ژنده» و «جنده» پی بردهاند، اما اشارهای نکردهاند که ارتباطِ معناییِ میان این دو واژه چیست. به گمان نگارنده، ارتباط میان دو معنیِ واژههای «ژنده» و «جنده»، یعنی «مندرس» و «روسپی»، دستفرسود (= فرسودهشده با دست) بودن آنهاست.
برگرفته از توییتر فرهاد قربان زاده
علاقه آمریکاییان به فرهنگ و تاریخ ایران در قرن 18 و 19 میلادی
با رسیدن به سالهای پایانی دهه ۱۷۲۰ نوعی از ایراندوستی در میان آمریکاییان پدیدار شده بود که تبلوری آرمانگرایانه از فرهنگ ایرانی و مفاهیم ایرانی در آن موج میزد.
بنجامین فرانکلین سال ۱۷۲۹ ایرانیان باستانی را به واسطه ارج نهادن به کردار نیک و کسب دانش ستود و از آمریکاییان خواست تا ایرانیان را الگوی خود قرار دهند.
شاید از همه مهمتر نوشتههای کاتون ماتر یکی از شناخته شدهترین رهبران مذهبی آمریکا باشد که آکنده از شور و احساسات ایران دوستی است.
آمریکاییان در ادامه سده هجدهم همچنان احساس ایراندوستی نوشکوفانده را تداوم بخشیدند. سال ۱۷۶۱ قالیهای محصور کننده ایرانی در بوستون تبلیغ میشد. سال ۱۷۷۴ یک فرش بزرگ ایرانی در نیویورک به حراج گذاشته شد. سال ۱۷۶۵ دانشگاه هاروارد اولین درسهای زبان فارسی را ارائه کرد.
اواخر سال ۱۷۹۰ و اوایل سال ۱۸۰۰ ویلیام بنتلی کشیش قدرتمند و با نفوذ شهر سیلم ماساچوست زبان فارسی آموخت و دهها اثر از زبان و دانش فارسی را گردآوری کرد و بر چندین اثر حاشیه نوشت.
آمریکاییان عادی در سده هجدهم و نوزدهم شیفته شکوه و عظمت امپراطوری ایران باستان بودند. بسیاری از مردمان عادی نام خود را کوروش میگذاشتند و بسیاری گشاده دستی او را به واسطه اینکه یهودیان را از ستم امپراطوری بابل رهانیده بود ارج مینهادند.
نامهای داریوش و خشایارشا به راحتی از زبان کودکان شنیده میشد. آمریکاییان با ابتداییترین سواد و معلومات هم شکوه افسانهای امپراتوری ایران باستان مطلع بودند.
تمام دانشآموزان ابتدایی حروف الفبا را با کتاب "نیوانگلیند پریمیر" فرا میگرفتند و این بدان معنا بود که وقتی به حرف X میرسیدند، برای یادگیری این حرف به جای ساز زیلوفون(Xylophone) کلمه خشایارشا(Xerxes) را سرمشق میگرفتند و به طور موزون میخواندند: "خشایارشای کبیر از دنیا رفت ،من و تو هم روزی از دنیا خواهیم رفت"(Xerxes the Great did die, and so must you and I).
چندین شهرک آمریکایی در آن مقطع نام خود را به ماد پرشیا و حتی کوروش تغییر دادند. سال ۱۸۳۴ سیلوانوس کوب واعظ شهیر ایالت مین هیچ عجیب نمیدانست که نام دو پسر خود را داریوش و کوروش بگذارد.
"ایران و آمریکا تاریخ یک رابطه، جان قزوینیان، صص 61 تا 67"
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
جشنِ مازندرانیِ "تیرماه سیزده شو"
چیزی شبیه به شب چله و هالووین
از آئینها و جشنهای کهن مازندران، جشن تیرما سیزه شو یا لال شو (برگرفته شده از جشن بزرگ تیرگان) است که در ۱۳ تیرِماه مازندرانی برابر با ۱۲ آبان خورشیدی در مازندران و به خصوص درمناطق کوهستانی جشن گرفته میشود.
طبق روایات میگویند این جشن پیروزی کاوه بر ضحاک است، بعضی نیز پرتاب تیر از سوی آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران و توران دانسته، برخی آن را جشن مهرگان میدانند و برخی نیز آن را آئین شکر گزاری جهت پیروزی ایزد آب ،باران و باروی "تیشتر" بر دیو خشکسالی "اپوشه" میدانند.
در گذشته رسم بود که در جشن تیرما سیزده شو در مازندران، ۱۳ نوع خوراکی آماده میکردند و باور داشتند که خوردن آن در طول شب تا ۱۳ بیماری و بلا را از اهل خانه و اطرافیانش دور میکند. برای این جشن خوراکیهایی مانند «کماج،پیس گنده، پشت زیک،بئودونه و ...» تهیه میشود.
در این شب مانند شب چله همه خانواده کنار هم جمع میشوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه بزرگترها و ساز آواز و شعرخوانی و گاهی مانند شب چله با گرفتن فال حافظ و گردو سپری میکنند. مازندرانیها اعتقاد دارند در این شب هیچ کسی نباید از کسی کدورتی داشته باشد.
مهمترین آئین جشن، رسم "لالِ شیش" است که به همین بهانه، این جشن را لال شو هم مینامند. شیش به معنای چوب نازک است و لال هم کسی است که در این شب به خانههای مردم میرود و با همان ترکهها آرام بر تن آنان میزند. لال مظهر سلامتی و زایش و چوب آن نمادی از تیر آرش کمانگیر است.
لال به خانه های اهالی سر میکشد و سلامتی و زایش را برای آنها به ارمغان میآورد. در شب سیزده، مردم لال و گروهش راپیامآوران تندرستی و سعادت و دورکننده بلاها و رنجها می دانند.
لال با دردست داشتن ترکهای بلند که کیسهای به انتهای آن بسته شدهاست، همراه کودکان به در خانهها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به درخانهها و لال بازی از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند.
به آنها پول، میوه، شیرینی داده میشود. هنگامی که لال -که صورتش پوشیده و قیافه اش کمی ترسناکبه نظر می رسد - به همراه گروه خود در کوچهها شروع به حرکت میکند، این اشعار را میخواند:
لال بیمو، لال بیمو، پارسال و پیرار بیمو، چل بزن دیگه بزن، لال انه لالک انه، پیسه گنده خوانه، سال وما ارزون نوه،لال مار رسوا نو،لال انه لالک انه.
لال بدون سلام وارد حیاط منزل و اتاق میشود، سخن نمیگوید و حتی لبخند هم نمیزند. او جدی است، گدایی نیز نمیکند، مردم بابت اجرای مراسم به او مزد و پاداش میدهند. لال مأموریت دارد همه داشتهها و جانداران و بیجانها را با شیش یا همان ترکه بنوازد.
بنا به گفته برخی پژوهشگران، لال نمادی است از موقعیت ایرانیان قدیم که به بهانه گبر بودن از برگزاری آداب و سنتهایشان جلوگیری شد و آنها در سکوت فرو رفتند.
(توضیحات برگرفته از صفحه مازندران در توییتر)
این رفتارهای وحشیانه با پناهجویان و مهاجران افغان، جنایت است!
نوک پیکان انتقاد باید بهسوی مسئولینی باشد که ساز و کار ورود پناهجویان جدیدِ افغان را شفاف اعلام نمیکند.
#نه_به_نژادپرستی
شیراز به روایت ويليام فرانكلين
ويليام فرانكلين افسر ارتش انگليس و شرقشناس معروف كه در سال ۱۷۸۶ ميلادى - ۱۱۶۵ شمسی - به ايران سفر كرده و هشت ماه در شيراز اقامت داشته است دربارۀ اين شهر نوشته:
در سراسر روى زمين زيباتر از درهاى كه شيراز در آن افتاده نمىتوان يافت. گلهاى رنگارنگ كه هريك عطرى دلاويز و جانپرور مىپراگنند، گياهانى كه هر كدام رايحهاى لطيف دارند همه چنان فضا را عطرآگين كردهاند كه آدمى از ديدن آن مناظر و استشمام آنروائح سير نمىشود.
هواى شيراز لطيف است. من بر اين گمانم كه در هيچيك شهرهاى روى زمين انواع نعمت به فراوانى و ارزانى شهر شيراز نيست. در شهر و آباديهاى پيرامونش بهترين، درشتترين و خوشمزهترين انواع ميوههايى كه در اروپاست به دست مىآيد. انگور شيراز مخصوصا بىنظير است.
ارامنه و يهوديان از انگور سياه شراب درست مىكنند كه بىاندازه خوبست و به خارج صادر مىكنند به عبارت ديگر ستاره مىشكنند آفتاب مىسازند. از انگور معروف به صاحبى سركه درست مىكنند. زنان شيرازى به زيبايى شهرهاند، و هيچ چشمى چشم دلفريبتر و فتنهانگيزتر از چشم زنان جوان و دختران شيرازى نديده است.
"مشاهدات سفر از بنگال به ایران، ويليام فرانكلين، ترجمه محسن جاویدان"
@apageofhistory
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
روزنامهگردی
در پی شکست تجاوزات ارتش عراق به ایران، صدام حسین رسماً خواستار قطع فوری جنگ شد.
روزنامه انقلاب اسلامی، 8 مهر 1359
سقوط رضاشاه، فروغی و موضوع جمهوریخواهی
فروغی پس از چند سال خانهنشینی، در شهریور 1320 پیشنهاد نخستوزیری را قبول کرد. در پاسخ به برادرش که از او علت این تصمیم را پرسیده بود، گفت: "یک عمر مردم به ما احترام گذاشتند، مقام دادند و زندگی ما را تامین کردند. همه اینها را برای یک شب و آن امشب است که به من احتیاج دارند.بگویم نه؟"
پیشنهاد اسمیرنوف(سفیر شوروی) و بولارد(سفیر بریتانیا) در مذاکره با فروغی، تاسیس حکومت جمهوری به ریاست خود فروغی یا ساعد مراغهای(سفیر ایران در شوروی) و یا بازگشت سلطنت قاجاریه به ایران بود. فروغی این پیشنهادات را رد کرد و خواهان جانشینی ولیعهد شد.
بعدها محمود فروغی(پسر محمدعلی فروغی) نوشت: "خیلی تقلا کردند که سلطنت از بین برود ولی پدرم زیر بار نرفت. این را مسلم به شما میگویم علاقه به شخص خاصی در میان نبود. تنها مظهر استقلال مملکت در آن زمان همین سلطنت بود. چیز دیگری نداشتیم و با اشغال کشور معلوم نبود چه خواهد شد."
روغی به طور کلی به هیچ یک از پسران رضاشاه دید مثبتی نداشت و حتی سفیر بریتانیا نوشته که او هیچ یک از پسران رضاشاه را "متمدن" نمیداند. با این حال روسیه و بریتانیا سرانجام در مقابل پافشاری او تسلیم میشوند و ولیعهد پادشاه ایران میشود.
اسناد نشان میدهد که پیشنهاد کنار گذاشتن رضاشاه از سلطنت ابتدا از جانب خود فروغی مطرح شده و یا دستکم او در تقویت این اندیشه موثر بوده باشد.
منشی مخصوص چرچیل در یادداشت 18 شهریور خود نوشته است: "... ایرانیها از هماکنون دارند به ما پیشنهاد میکنند شاه را بیرون کنیم."
رضاشاه کار را به جایی رسانده بود که فروغی دیگر وجود او را به مصلحت ایران نمیداست. بولارد در خاطراش مینویسد: "فروغی به دلیل اعتقادی که به مبانی حکومت مشروطه داشت، چنین نشان میداد که تا رضاشاه بر تخت سلطنت نشسته است، محال است بتوان به اجرای اصلاحات اقدام کرد."
بولارد بعد از استعفای رضاشاه نوشت: "فروغی متن استعفانامه شاه را به سفارت آورد تا من ببینیم. او را خیلی خوشحال دیدم و این طور به نظرم آمد که او احساس میکند که در ایران ورق برگشته و اوضاع واقعاً دگرگون شده است."
منبع:
خاطرات محمد علی فروغی به همراه یادداشت های روزانه از سال 1293 تا 1320، به کوشش محمد افشین وفایی و پژمان فیروزبخش، انتشارات سخن، 1396
@apageofhistory
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
گربه در اساطیر ایرانی
طبق بندهش، گربه از انواع خرفستران گرگ سرده است. در روایات داراب هرمزد آمده است: "از ازدواج دیو ناپاک با جمه(خواهر جمشید) سوسمار و لاک پشت و وزغ و گربه زاده شدند."
شاید بتوان بازتاب این نظر را در این عقیده یافت که گربه به نوعی با جن و شیاطین ارتباط دارد و با گذشت زمان نزد ایرانیان هاله ای از ترس بر گرد این حیوان به وجود آمد.
طبق فرگرد 14 وندیداد، یکی از انواع خرفسترها مار سگنماست. مار سگنما روی بخش پسین خود مینشیند. به نظر میرسد جانوری که بدین نام خوانده شده است همان گربه باشد. در تفسیری از بند در یک روایت پارسی، گربه در شمار جانوران گزند رسان آمده که کشتن آن ها برای بخشایش گناهان سفارش شده است.
با وجود این، ظاهراً در قدیم هم مانند امروز گربه را در خانه نگه میداشتند زیرا طبق بندی از کارنامه اردشیر بابکان، وقتی آذرفرنبغ جام زهر از دست اردشیر بر زمین انداخت، "گربه و سگ که اندر خانه بودند، خورش بخوردند و بر مردند."
به نوشته بویس گربه با آنکه با موش دشمن بود، مانند خویشاوند نزدیک ترش(شیر و ببر) از خرفستران شمرده میشد. شاید بدان سبب که گربه بیشتر حیوان شب بیدار است و با آن که اهلی شده بود، در دید زرتشتیان بر خلاف سگ، حیوانی بیوفا و بوالهوس مینمود.
دانش نامه اساطیری جانوران و اصطلاحات وابسته، خسرو قلی زاده
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
آیا عزیز من را دیدهاید؟!
26 مرداد، سالروز بازگشت اسرا به ایران
عکسها از جاسم غضبانپور
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
مقبره کوروش بزرگ
کارتپستال
دوران قاجار
منبع
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
دانلود کتاب "مقتل ابومخنف"(مقتل الحسین) - ترجمه فارسی
ابومخنف از مورخان و راویان مشهور در نیمه اول قرن دوم هجری است. ارزشمندترین اثر او مقتل الحسین می باشد که تقریباً 70 سال پس از رخداد کربلا نوشته شده است. روایات او مورد استناد مورخان و محدثان بزرگ بعدی همچون طبری و شیخ مفید و ... قرار گرفته است.
امروزه اصل کتاب مقتل الحسین در دسترس نیست اما روایات او بر اساس نوشته های طبری، شیخ مفید، ابن جوزی و ابوالفرج اصفهانی بازسازی شده است.
کتاب پیش رو، ترجمه این بازسازی است.
@apageofhistory
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
سیزدهم تیر، روز ملی دماوند گرامی باد.
ثبت زیبای دماوند و کهکشان راه شیری در یک قاب.
منبع
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
کورش بزرگ در میان رومیان
کورش بزرگ در بین نجبای رومی نیز به منزله رهبر سیاسی نمونه نگریسته میشده است. البته این موضوع تازگی ندارد و ارجاعات رومیان به "کورشنامه" گزنفون نشان میدهد آنها تصویری بسیار مثبت از این پادشاه ارائه میدادند.
با این وجود به نظر میرسد رومیان برای کورش حرمتی خاص خود(شاید مستقل از یونانیان) قائل بودهاند. سیسرو(خطیب و سیاستمدار رومی) اقتباس از الگوی کورش را به آنان توصیه کرده است.
سیسرو در کتاب جمهوریت خود، کورش را دادگرترین و خردمندترینِ پادشاهان مینامد. او به مجرد اینکه رومیان، رفتار فرهنگیِ مشابهی بروز میدادند، آن رفتار را ممتاز برمیشمرده است
کورش بزرگ و برداشت رومیان از ایران باستان، جیسن اشلوده، ص 189
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️
در سده چهارم هجری ازدواج با بیوهها در دیلمان ممنوع بود و به احتمال در دیگر نواحی، گرچه این منع رفتهرفته از بین رفت.
به علت سست بودن مقررات طلاق، ازدواجهایی را که به دلایل سیاسی یا دلایل دیگر انجام شده بود به راحتی میشد به هم زد. با این حال تمایلی با ازدواج با زن بیوه وجود نداشت. در قابوسنامه به فرزند پند داده میشود: «زنی که شوی بسیار داشته مایه احترام نیست»
تاریخ اجتماعی روابط سکسی در ایران، ویلهم فلور، صفحه 59
https://www.instagram.com/bargiaztarix
صفحه اینستاگرام برگی از تاریخ ☝️