zzemm | Unsorted

Telegram-канал zzemm - زمزمه

562

https://t.me/joinchat/AAAAADwkX321U1KUiEdCIA

Subscribe to a channel

زمزمه

نمِ باران نشسته روی شعرم، دفترم یعنی!
نمی‌بینم تورا ابری‌ست درچشم تَرم یعنی




مهدی فرجی

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

در سال جدید
برایتان سلامتی و حال و احوال خوب آرزو می‌کنم
سال نو مبارک عید نوروز مبارک ❤️🌹

Читать полностью…

زمزمه

دوباره طفل دل من بهانه ی تو گرفت
شبانه  گریه  کنان  راه  خانه  تو  گرفت

به هر گلی که گذر کرد عطر زلف تو خواست
ز  برگ  برگ  درختان  نشانه  تو  گرفت

لبم نشست به باغ لبت چو پروانه
مکید عطر لب و راه شانه گرفت

به گاه رفتن تو اشک دیده چکید
لبم به نغمه ی غمگین ترانه ی تو گرفت

دمید در شب تنهایی ام ستاره اشک
دوباره طفل دل من بهانه ی تو گرفت



مهدی سهیلی

اجرای آنلاین

#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای ، دور اجاقی ساده بود

شب که می شد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود

می شدم پروانه ، خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود

زنده گی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود

قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود

ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود

#قیصر_امین_پور

اجرای آنلاین 

#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🌸🌸🌸
🍃🌺🍂
🌿🍂
مناجات خواجه عبدالله انصاری

بارالها…
از كوي تو بيرون نشود
پاي خيالم
نكند فرق به حالم ....
چه براني،
چه بخواني…
چه به اوجم برساني
چه به خاكم بكشاني…
نه من آنم كه برنجم
نه تو آني كه براني..
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهي چه نخواهي
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهی

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🌸🌸🌸

Читать полностью…

زمزمه

ایرانیان شب سرد
را به آتش میکشند
به امید روزهای گرم و نیک
کانون زندگیتون
همچو آتش اهورای
گرم گرم
جشن باستانی 4شنبه سوری مبارک

Читать полностью…

زمزمه

مرا با سوز جان بگذار و بگذر
اسیر و ناتوان بگذار و بگذر …

چو شمعی سوختم از آتش عشق
مرا آتش به جان بگذار و بگذر

دلی چون لاله بی داغ غمت نیست
بر این دل هم نشان بگذار و بگذر

مرا با یک جهان اندوه جانسوز
تو ای نامهربان، بگذار و بگذر …

دو چشمی را که مفتوح رخت بود
کنون گوهر فشان بگذار و بگذر

در افتادم به گرداب غم عشق
مرا در این میان بگذار و بگذر


#حمید_مصدق

اجرای آنلاین

#سید_یوسف_صفوی_هیر

🥀🥀🥀

Читать полностью…

زمزمه

حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم||

خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم

چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست

روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم

دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم

چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس

که در سراچه ترکیب تخته بند تنم

اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید

عجب مدار که همدرد نافه ختنم

طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع

که سوزهاست نهانی درون پیرهنم

بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار

که با وجود تو کس نشنود ز من که منم

#حافظ


اجرا:
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

دوباره شعر نوشتم به دلبری که ندارم
غزل ، قصیده ، دوبیتی به دفتری که ندارم

چگونه نامه خود را به دست او برسانم ؟
شکسته بال نحیفِ کبوتری که ندارم

گلی که چیده ام اینبار برای موی خودم نیست
برای بافه ی موهای دختری که ندارم .....

"هوای حوصله ابریست" مصمّمَم که ببارم
به برگهای خزان زارِ  آذری  که ندارم

عجیب خسته ام از  "من"  از این توهّمِ مجنون
پناه میبرم از خود به بستری که ندارم

سرِ جنازه ی خود ایستاده ، خیره ام اکنون 
به دستهای پر از خون  به خنجری که ندارم

#پروین_نوروزی 🌹🍃

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

سـلامِ من به تـو کز دیدنِ تو محرومم
گرفته حال و هـوایم ، نوشته ام خوبم

دلم برای تو تنگ است هوای غم دارم
تـو را بـرای نمــــردن ، چقـــدر کـــم دارم

گــرفتــه پنجـره ها را ، هــــوای شیدایی
تو ڪی بـرای همیشه دوباره  می آیی؟

تمـامِ سهمِ من از تـو، فقط سرابی بود
شبیهِ خاطره ای تلخ، شبیهِ خوابی بود

اگر چه روی کتـــابم نـوشتـه ای قهـــــرم
بـرای دیــــدنِ رویـت خــرابِ این شهـــرم

غـــزل بـرای تـو گفــتم دلم سبک تر شد
صــدای سرفـه ی قلبــم دوبـاره بهتر شد

ســــلامِ من بـه تـو کــز دیدنِ تو بی تابم
نگــاهِ صورتِ مــــاهـت نشســـته در قـابم

دلــم برای تو تنگ است و خــوب مــیدانم
بــرای بـــوسه ی رویت همـــیشه میـمـــانم

#علی_محمد_پورحسن

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

با توام؛
ای شور،
ای دلشوره‌ ی شیرین.
با توام؛
ای شادی غمگین‌!
هر چه هستی باش.
اما کاش . . .
نه!
جز اینم آرزویی نیست.
هر چه هستی باش؛
اما باش...

#قیصر_امین_پور

اجرا

#سید_یوسف_صفوی_هیر

🥀🥀🥀

Читать полностью…

زمزمه

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود


گاهی همان کسی که دم از عقل می زند
در راهِ هوشیاری خود مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست 
وقتی که قلبِ خون شده بشکست می رود

اول اگر چه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفته ست می رود

گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند
وقتی غبارِ معرکه بنشست می رود

اینجا کسی برایِ خودش حکم می دهد
آن دیگری همیشه به پیوست می رود

وای از غرورِ تازه به دوران رسیده ای
وقتی میانِ طایفه ای پست می رود

هرچند مضحک است و پر از خنده های تلخ
بر ما هر آنچه لایقمان هست می رود

این لحظه ها که قیمتِ قدِ کمان ِ ماست
تیری ست بی نشانه که از شصت می رود

بیراهه ها به مقصد ِ خود ساده می رسند
اما مسیرِ جاده به بن بست می رود

(افشین یداللهی)

اجرا

#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

میلاد حسین(ع)، آهنگ بلوغ ملکوت است برای آوازهای جشن اهل آسمان


هاتفم گفت: که میلاد حسین است امروز

زین جهت بوی بهشت از همه جامی آید


ژولیده نیشابوری

اجرا

#سید_یوسف_صفوی_هیر

@zzemm

Читать полностью…

زمزمه

غزل‌نویسِ پریشانِ کیستم، بی‌تو؟
منی که معنیِ دیوانگیستم بی‌تو

شمیم عطر تو مانده به باغ تنهایی
همینکه صحبت گل شد گریستم، بی‌‌تو

کسی به من بشناسد مرا، گمم، گیجم
که لحظه‌های نبود تو چیستم بی‌تو؟

تو رفته‌ای و کنار نبودنت، حتی
هنوز ثانیه‌ای را نزیستم، بی‌تو

بخواه پای من از پا بیفتد از اینکه
مگر به پیش خودم هم نایستم، بی‌تو

کجا پناه دهم اشک‌ چشم خیسم را؟
رفیق شانه‌ی خود هم که نیستم بی‌تو

تو رفتی و همه‌ی کافه‌های خالی را
کنار خاطره‌هایت، گریستم بی‌تو...

#آرمن_فرناد


اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

مبعث پیامبر خوبی‌ها،

حضرت محمد

(ص) مبارک

Читать полностью…

زمزمه

شعری بگو که حال دلم را عوض کند
هم خواب و هم خیال دلم را عوض کند

مغزم جواب كرد كه پرسيد از او دلم
شعری بخوان سوال دلم را عوض كند

باغ غزل نشان بده اي باغبان ناز
تا ميوه های  كال دلم را عوض كند

بيتی  لبالب از لب و بوس و بغل بگو
شايد كتاب فال دلم را عوض كند

در واژه های گرم تو يك ماه خفته است
رو كن كه رنگ سال دلم را عوض كند

قدری از آب و آینه و گل سخن بگو
شاید کمی روال دلم را عوض کند

#فرشته_خدابنده

اجرا :
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانی ها
دست ها تشنه تقسیم فراوانی ها

با گلِ زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغ های دل ما، جای چراغانی ها

حالیا دستِ کریمِ تو برای دل ما
سر پناهی است در این بی سر و سامانی ها

وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی
ای سر انگشت تو آغاز گل افشانی ها

فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزل ها و غزل خوانی ها

سایه ی امن کسای تو مرا بر سر بس
تا پناهم دهد از وحشت عریانی ها

چشم تو لایحه ی روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانی ها..

قیصر امین پور

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

فرارسیدن سال نو و عید نوروز بر همه عزیزان مبارک باد

Читать полностью…

زمزمه

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم...

یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم...

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم...

این کوزه ترک خورد، چه جای نگرانی است
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم...

خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم...♥️

#فاضل_نظری ♥️

اجرای آنلاین

#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

ای مهربان رفیق پر از عشق ماندگار
ای نازنین خدا !
تو بمان تا تمام عمر !

#لیلا_رضاوند #تمنا

اجرا:  #سیدیوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

‍ 🍂🌸ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ...
به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﺗﺎ بیکران در کوچ
خدایاچون عبوری روشن از اندیشه ی فانوس ها
مرا هم مست باران کن ...
ﻣﺮﺍ هم روشنایی بخش ...
خداونداچون اقاقیهای بی تاب شب باران ...
مرا بی تاب خود گردان ...
خدایا ...
ﭼﻮﻥ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺎ که از ﺷﺒﻨﻢ , ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ...
ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ که ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ ...
به ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺁﻣﻮﺯ ...
خداوندا ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ که ﻣﯿﺸﻮﯾﺪ ﭘﺮ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ را ...
ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ...
ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ،،, از پندار ،،,از گفتار،،از کردار ،، تمام آنچه نازیباست ...

آمین

؟؟؟؟

اجرا:  #سیدیوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم
مستانه در این گوشهء میخنانه بمیرم

درویشم و بگذار قلندر منشانه
کاکل همه افشان به سرِ شانه بمیرم

من دُرّ یتیمم، صدفم سینهء درياست
بگذار یتیمانه و دُردانه بمیرم

بیگانه شمردند مرا در وطن خویش،
تا بی وطن و از از همه بیگانه بمیرم


در زندگی افسانه شدم در همه آفاق
بگذار که در مرگ هم افسانه بمیرم..


#شهریار

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

روز مرگم، هر که شيون کند از دور و برم دور کنيد
همه را مســــت و خراب از مــــي انــــگور کنيـــــد

مزد غـسـال مرا سيــــر شــــرابــــــش بدهيد
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهيد

بر مزارم مــگــذاريــد بـيـــايد واعــــــظ
پـيــر ميخانه بخواند غــزلــي از حــــافـــظ

جاي تلقــيـن به بالاي سرم دف بـــزنيـــد
شاهدي رقص کند جمله شما کـــف بزنيد

روز مرگــم وسط سينه من چـــاک زنيـد
اندرون دل مــن يک قـلمه تـاک زنـيـــــــد

روي قــبـــرم بنويـسيــد وفــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از اين دار برفــــت

#علی_اصغر_وفادار (استهبانی)

   اجرا:

#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت!

خوب می دانم که "تنهایی" مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت!

آنقدر می ترسم از بی رحمی پاییز که
ترس من را روز پایانی شهریور نداشت!

زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت!

حال من، حال گل سرخی ست در چنگ مغول
هیچ کس حالی شبیه من به جز "قیصر" نداشت!

مریم آرام

اجرا

#سید_یوسف_صفوی_هیر
🍁🍂🍁

Читать полностью…

زمزمه

تو آبروی تباری، نرفته‌ای که بیایی
تو چهار فصل بهاری، نرفته‌ای که بیایی

که گفته غایبی آخر، حضور روشن مهری
تو آفتاب دیاری، نرفته‌ای که بیایی

تو وعده داده‌ای آخر، نمی‌روی ز دل ما
خدای قول و قراری، نرفته‌ای که بیایی

کنار کعبه میاید، همیشه بانگ اذانت
مؤذّن دل یاری، نرفته‌ای که بیایی

که گفته جمعه میایی، که دیده‌ام همه روزت
تو در میان و کناری، نرفته‌ای که بیایی

#مریم_عربلو

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

در توبه مرا گفت که برگیر شرابی
ساقی تو که خود بیشتر از خلق خرابی

این ماهی دلمرده در این برکه ی دلگیر
جز دوری آن ماه ندیده ست عذابی

من عارف دلتنگم  یا زاهد دلسنگ
هر روز نقابی زده ام روی نقابی

یک عمر ملائک همه گشتند و ندیدند
در نامه ی اعمال من مست ثوابی

ساقی، همه بخشوده ی یک گوشه چشمیم
آنجا که تو باشی چه حسابی، چه کتابی؟



فاضل نظری
اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

هرچند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرام تو شد ای عشق حلالت!

طاووسی و حُسنت قفس پر زدن توست
ای مرغ گرفتار! چه سود از پر و بالت

زیبایی امروز تو گنجی ابدی نیست
بیچاره تو و دلخوشی رو به زوالت

مانند اناری که سر شاخه بخشکد
افسوس که هرگز نرسیدی به کمالت!

پرسیدی‌ام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوار سکوت است سؤالت

یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل
این‌بار اگر اصرار کنی، وای به حالت!


#فاضل_نظری

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

کنعان محمدی

اجرا
#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…

زمزمه

بیا غزل بباف با حریر گیسوان من
بپیچ دور گردنم بپیچ دور جان من

تو قطره های شبنم سپیده دم به گونه ای
ترنم ترانه ها درون کهکشان من

تو مرغ عشق می شوی به کنج خلوتم شبی
بساز با غزل قفس به جای آشیان من

تو را غزل صدا کنم؟ ویا.....چه فرق می کند
به شعر دل سپرده است روح نیمه جان من

اسیر واژه ها شدم به بیت های شعر تو
تو خود شکوه واژه ای جهان بیکران من

ببین چه می سرایمت به بیت بیت جان خود
تو بهترین غزل شدی درون داستان من

#فاطمه_حبیبی_مهریاس


اجرا

#سید_یوسف_صفوی_هیر

🥀🥀🥀

Читать полностью…

زمزمه

شب ها که پیشم نیستی...خوابم نمی گیرد
وقتی نمی بوسی مرا...با "قرص" می خوابم

#اصغر_معاذی


اجرا

#سید_یوسف_صفوی_هیر

@zzemm

Читать полностью…

زمزمه

می جویمت ، به نام و نشانی که نیستی!
دیرآشنای من ، تو همانی که نیستی!



می جویمت به باغ خیال و گمان و وهم
در کوچه های دل، به گمانی که نیستی!


شاعر؟؟؟

اجرا

#سید_یوسف_صفوی_هیر

Читать полностью…
Subscribe to a channel