کلیپ های الهام بخش و اندیشه ساز برای ایجاد یک زندگی پرمهر ؛ آیدی مدیر کانال: @zlife2
🔸شمع درون (79)
ادامه داستان فریفتن روستایی، شهری را
؛🔸🔹🔸
نسخه های زندگی🔰
☄️ @zlife ☄️
📚 عطر چشمان او
📝 روزبه معین
داستان من و چشمان تو،
داستان پسرکی است که هر روز غروب پشت شیشه دوچرخه فروشی می نشیند و از پشت شیشه، دوچرخه ای را می بیند که سال ها برای خودش بود!
با آن دوچرخه تمام کوچه های شهر را می گشت، از کنار رودخانه آوازکنان عبور می کرد.
سر بالایی ها را با همه ی قدرت رکاب میزد و در سرپایینی ها، دستانش را باز می کرد، از میان سرو ها و کاج ها می گذشت و بلند بلند می خندید.
داستان من و چشمان تو، داستان آن پسرک و دوچرخه است...
پسرکی که حالا پشت شیشه دوچرخه فروشی در خیالش رکاب می زند!
می خندد، رکاب می زند
می گرید، رکاب می زند...
رکاب می زند...
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
💥درمورد فیلم کوتاه "واقعیتِ افزوده"،
لطفا برداشت و دیدگاه خود را با دیگران به اشتراک بگذارید:
@zlife2
📚 نیروی حال
📝 اکهارت تول
به دنبال آرامش نگرديد
ودر پىِ هيچ حالتى
به جزحالتى که اکنون در آن هستيد، نباشید.
وگرنه تضادِ درونى
و مقاومت ناآگاهانه در خود ايجاد مىکنيد.
از اين که در آرامش نيستيد،
خود را ببخشيد.
همين که ناآرامى خود را
به طور کامل بپذيريد،
عدم آرامشِ شما
به آرامش تبديل مىشود.
هر چيزى را که به طور کامل بپذيريد،
شما را به مقصد
و به آرامش مىرساند.
اين معجزهٔ تسليم است.
هنگامى که آنچه را که هست مىپذيريد،
يکايکِ لحظات، بهترين هستند.
اين پذيرش،همان روشنبينى است.
نسخه های زندگی🔰
☄️ @zlife ☄️
🔰 نسخه های زندگی 🔰
دو مشکل بزرگ در جامعه ما وجود دارد :
1- همه، "من" هستیم.
2- "ما" کتاب نمیخوانیم .
؛🔸🔹🔸🔹🔸
از همین امروز تا مدتهای زیاد، اگر اصلاً تلویزیون نبینید،
اطمینان می دهم چیزی را از دست نخواهید داد
اما اگر کتاب نخوانید، خیلی چیزها هست که از به دست آوردن شان محروم خواهید ماند.
عمر شما که بزرگترین سرمایه شماست، می تواند صرف اموری ارزشمندتر شود.
کتاب خواندن،کتاب خوب خواندن و کتاب ها را خوب خواندن،
زندگی شما را از پایه تغییر می دهد؛ پایه ای که روی آن می توانید بهترین زندگی را بنا کنید.شما می توانید درخودتان تحول ایجاد کنید،
لطفا شروع کنید.
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
🔸شمع درون (78)
؛🔸🔹🔸
نسخه های زندگی🔰
☄️ @zlife ☄️
📕اﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﺴﺘﺠﻮﻱ معنا
وقتی ویکتور فرانکل (روانپزشک اتریشی) پس از گذراندن سه سال اسارت در اردوگاه «آشویتز» و اردوگاه کار اجباری «داخاو» بعد از شکست نازیها آزاد شد، به یک نتیجهٔ مهم علمی دست یافته بود که بعدها به یکی از مکاتب روانشناسی مدرن به اسم «معنا درمانی» تبدیل شد.
این دانشمند اسیر در پی سه سال تجربهٔ شخصی و مشاهدهٔ نحوهٔ تعامل دیگر زندانیان این کمپها با مشکلات روزمرهشان نتیجه گرفته بود که: انسانها قادر هستند هر رنج و مشقتی را تحمل کنند، مادام که در آن رنج و مشقت «حکمت» و معنایی بیآبند.
به عنوان مثال، اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل کتک بزنید؛ به اولی بگویید کتک خوردنش جزئی از یک «تمرین» برای یک ورزش رزمی است و به دومی هیچ دلیلی برای کتک خوردنش ارائه ندهید، به احتمال بسیار قوی برادر اول بعد از سه سال به یک رزمی کار سالم و با اعتماد به نفس تبدیل شده است؛ و برادر دوم به یک انسان تلخِ تحقیر شده که سرشار از عقدهها و کینههاست.
عمل کتک خوردن یکی است! رنج و درد یکی است. اما تفاوت این دو برادر "یا تفاوت بازماندگان موفق آشویتز و شکستخوردگان آن به تعبیر فرانکل" تنها در «حکمت» و «معنایی» است که به رنج کشیدنشان بخشیدهاند. یکی به امیدِ رشد و تعالی و در پی روزهای بهتر (ولو برای دیگران) کتک خورده و رنج کشیده و دیگری با هر ضربه خرُدتر و حقیرتر و منفعلتر شده است.
حال - به گفته فرانکل و بسیاری از عُرفا و معلمان معنوی مشرقزمین که پیش از او به این مقولهها پرداختهاند - اینکه چگونه با سختیها و مشقتهای زندگی کنار بیاییم و به آنها واکنش نشان دهیم، نهایتاً محصول یک «تصمیم شخصی» است.
میتوانیم تصمیم بگیریم به سختیها و مصائب اجتنابناپذیر زندگی از منظر «معنا و حکمت» نگاه کنیم تا در پسِ هر ضربهٔ روحی و هر لطمهٔ جسمی تنومندتر، مقاومتر و آگاهتر بیرون بیاییم؛ یا اینکه تصمیم بگیریم راه معناگریزی و پوچگرایی را پیش بگیریم و در بهترین حالت - به مثابه یک «قربانی منفعل» - زندگی را با تلخی و غم و افسردگی سپری کنیم.
نسخه های زندگی🔰
☄️ @zlife ☄️
🌀 اندیشه
📝 برتراند راسل
انسانها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند، بیش از فقر، حتی بیش از مرگ.
«اندیشه» انقلاب میکند. از تخت به زیر میکشد و نابود میسازد، امتیازات دروغین، سنتها و عرفهای جوامع و عادات راحتطلبانهی انسانها را بدون ذرهای رحم، از دم تیغ میگذراند.
هیچ قانونی را به رسمیت نمیشناسد، آنارشیست است!
مراجع قانونی را به پشیزی نمیانگارد و بر خردِ کهن نیز وقعی نمینهد.
اندیشه بهسادگی در گودال جهنم مینگرد و هراسی او را فرا نمیگیرد.
بشر لکه کوچکی مغروق در ژرفای بیپایانی از سکوت است. اندیشه این را میبیند و با این حال، غرورمندانه خود را به نمایش میگذارد، گویی ارباب کائنات است.
«اندیشه»، چالاک، آزاد و عظیم است. یگانه روشنایی این جهان است و بزرگترین مایه فخر بشر!
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
🔸شمع درون (77)
؛🔸🔹🔸
نسخه های زندگی🔰
☄️ @zlife ☄️
اگر مر تو را صلح، آهنگ نیست
مرا با تو ای جان سر جنگ نیست
تو در جنگ آیی، رَوَم من به صلح
خدای جهان را جهان، تنگ نیست
هم آب و هم آتش برادر بُدند
ببین اصل هر دو به جز سنگ نیست
"مولانا"
؛🍃🍂🍃
💠 @zlife
📚آنتارکتیکا،هشتاد و نه درجه جنوبی
📝روزبه معین
هیچ وقت اون کریسمس یادم نمیره!
وقتی به دنیا اومدم پدرم اسمم رو گذاشت آرتور،به خاطر علاقه ای که به آرتورشاه داشت!هر وقت بغلم می کرد می گفت آرتورشاه،پسرم تو باید سعی کنی همیشه برنده باشی.
برخلاف حرف پدرم من همیشه یه بازنده بودم،این قابلیت رو از بچگی نمایان کردم،اما در همسایگی ما خانواده ای زندگی می کردن که یه پسر هم سن و سال من داشتن،بدجوری بهش حسودیم میشد،اسمش سام بود،از اون بچه خوشگل ها که انواع و اقسام خوش شانسی ها رو به ارث بردن.
من و سام تو همه مسابقاتی که توی شهرمون برگزار می شد شرکت می کردیم،از شنا و دوچرخه سواری گرفته تا نقاشی!پدرم همیشه بین تماشاچی ها بود و فریاد میزد،آرتور شاه،آرتور شاه!
اما من هیچ وقت نبردم و همیشه سام قهرمان می شد،بعد از هر شکست احساس می کردم پدرم چند سال پیرتر شده!
تا اینکه یه روز ما رو واسه گروه سرود شب کریسمس انتخاب کردن،قرار بود در سرود فقط یه نفر تک خوانی کنه،به خاطر همین رقابت شدیدی بین من و سام درگرفت،تا جاییکه مربی روزی چند ساعت با ما تمرین می کرد،اما آخر سام انتخاب شد،دوست داشتم بزنم گردنش رو بشکنم
سرشار از مالیخولیا برگشتم خونه و راستش نتونستم به پدرم بگم باز شکست خوردم،گفتم من انتخاب شدم و شب کریسمس من تک خوانی می کنم،چشم هاش شروع کرد به برق زدن و گفت آرتور شاه!
شب کریسمس رسید و می دونستم که اگه حرکتی نزنم بدون شک پدرم سکته می کنه،واسه همین چند ساعت قبل از اجرا با یه نقشه از پیش کشیده شده وقتی سام رفت تو انباری تا لباس عوض کنه،در رو از پشت روش قفل کردم و کلید رو انداختم توی توالت و سیفون رو کشیدم!
اون شب کلی تماشاچی اومده بود،تا چند دقیقه قبل از اجرا منتظر سام موندیم و وقتی مربی دید خبری ازش نیست به من گفت تو بخون،بال درآوردم،بالاخره یک بار هم که شده داشتم برنده می شدم،ولی ناگهان سروکله سام پیدا شد،نفهمیدم چطور در رو باز کرد ولی هرچی بود مربی گفت که سام بخونه
سرود شروع شد اما وقتی نوبت سام شد،نخوند،خیره مونده بود به کف زمین،مربی به من اشاره کرد،من خوندم،همه کلی کیف کردن،درطول اجرا نگاهم به پدرم بود،اشک می ریخت،حس می کردم توی دلش داره میگه،آرتور شاه
بعد از اینکه اجرا تموم شد،سام به بچه ها گفت که سرما خورده،اما فقط من میدونستم که سرما نخورده بود،من و سام دیگه هیچ وقت با هم حرف نزدیم
سام و خانواده اش از شهر ما رفتن و پدر منم فوت کرد،دیگه نه من توی مسابقه ای شرکت کردم،نه دیگه کسی بهم گفت آرتور شاه
چند سال بعد که سام رو دیدم گفت که قفل اون انباری رو پدرت شکست...
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
📚عامه پسند
📝چارلز بوکوفسکی
یک روز داشتم به دنیای بدون خودم فکر میکردم.
دنیایی بود که داشت کار خودش را میکرد و من آن تو نبودم.
خیلی عجیب بود. فکر کنید ماشین شهرداری بیاید و آشغال ها را جمع کند و من نباشم. یا روزنامه جلوی در افتاده باشد و من برای برداشتنش نباشم. غیر ممکن است.
و بدتر آنکه یک زمانی بعد از مرگم، قرار است کامل کشف شوم. آنهایی که وقتی زنده بودم، از من میترسیدند یا از من متنفر بودند، ناگهان من را در آغوش میفشارند، کلماتم همه جا خواهند بود. کلوپها و انجمنهایی شکل میگیرند.
تهوع آور است. یک فیلمی از زندگیام درست میکنند. مردی خیلی خیلی شجاع تر و با استعدادتر از خودم خواهم بود. خیلی خیلی بیشتر...
آنقدر که خداها را هم به استفراغ وادار میکنند.
بشریت در هر چیزی اغراق میکند،
در قهرمانهایش، دشمنهایش، اهمیتاش.
مرده شور نژاد بشر را ببرند،
حالا حالم بهتر شد.
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
🌀حدیث جعلی، حدیث واقعی
🔸پیامبر(ص) فرمود: «بر هر حقی، حقیقتی است و بر هر راه درستی، نور وچراغی هست. پس آن چه از روایات مطابق قرآن باشد، آن را مورد عمل قرار بدهید و آن چه را مخالف قرآن باشد، رها کنید».(1)
امام صادق (ع) فرمود:«احادیثی که موافق قرآن نباشد، باطل است ». (2)
🔸پیامبر (ص) در سرزمین منی برای مردم خطبه خواند و فرمود: «ای مردم ! آن چه از من به شما رسید و ازمن نقل کردند، اگر موافق قرآن باشد، آن را گفته ام و قبول دارم و آن چه که مخالف قرآن باشد، آن را نگفته ام ».(3)
🔸همچنین فرموده است:
🍃اگر سخنی از من شنیدید که:
🔹دلتان گواه بود؛
🔹پوست و مویتان به آن نرم شد؛
🔹حسّ نزدیکبودن بدان پیدا کردید؛
پس من سزاوارتر از شما به آنم؛
🍂 و اگر سخنی از من شنیدید که:
🔹دلتان راه نمیداد؛
🔹پوست و مویتان از آن سخن بیزاری میجست؛
🔹احساس دوری از آن داشتید؛
پس خودِ من از شما نسبت به آن دورترم.(4)
؛🍃🍂🍃🍂🍃
1. کاظم مدیر شانهچی، علم الحدیث، ص 184.
2. همان ص 122-123
3. همان، ص122 ـ 126.
4. الطبقات الكبرى محمد بن سعد ج 1 ص 387 و 388).
نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
شمع درون
(پرسش و پاسخ) 1
؛🍃🍂🍃
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
🌀 سخنی در باره مولانا
💠پروفسور فرانسوی "هانری ماسه"
من عمرم را وقف ادبیات فارسی ایرانی کردم،
و برای اینکه به شما استادان و روشنفکران جهان بشناسانم که این ادبیات عجیب چیست، چارهای ندارم جز اینکه به مقایسه بپردازم، و بگویم که ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا
🔸فردوسی،هم سنگ و همتای هومر یونانی است
و برتر از او …
🔸سعدی ، آناتول فرانس فیلسوف را به یاد ما می آورد و دانا تر از او …
🔸حافظ با گوتهی آلمانى قابل قیاس است،
که او خود را، شاگرد حافظ و زنده به نسیمی که از جهان او به مشامش رسیده، می شمارد…
🔸اما مولانا…
در جهان هیچ چهرهای را نیافتم،
که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم،
او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند،
او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل، که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد،
قدر او را بدانید
و بوسیله ی او خود را و خدا را بشناسید..
کانال نسخه های زندگی🔰
☄️ @zlife ☄️
🎼 موسیقی پاپ
🔸 عاشق شدم رفت
🔹 خواننده: حامد همایون
نسخه های زندگی🔰
☄️ @zlife ☄️
🔺فیلم کوتاه:
💥 واقعیتِ افزوده
🔺 حتما ببینید..
داشتن قدرت مهم نیست، اینکه با آن چه خواهی کرد مهم است.
"رولد دال"
؛🔹🔸🔹
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
💥عرض خیرمقدم حضور عزیزانی که به تازگی به کانال نسخه های زندگی می پیوندند،
با لمس آدرس زیر، امکان مشاهده تعداد بیشتری از کلیپهای الهام بخش نسخه های زندگی را خواهید داشت:
@zlifeclips
؛🌿🌷🌿🌷🌿
سگی که راحت نفس میکشد.
پیرمردی که بدون فشار جمعیت وارد اتوبوس شده.
مردانی باشرافت داخل اتوبوس.
و زنانی که می توانند به مردان اعتماد کنند..
همه مدیون کتابی هستند که دردست آن جوان است.
☄️ @zlife ☄️
🔺انیمیشن کوتاه:
🔸زندگی
🔹بر روی یک
🔸صفحه گرامافون..
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
انتقام
چیز خوبی نیست.
انتقام مثل سیاست است،
یک چیز
همیشه به یک چیز دیگر
منجر می شود
تا اینکه بد بدتر می شود
و بدتر بدترین..
؛🔸🔹🔸
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
نسخه های زندگی (90)
🍒ببخش و لذت ببر🍒
باران باش و ببار،
مپرس پیاله های خالی از آن کیست.
کانال نسخه های زندگی:
💠 @zlife
https://telegram.me/joinchat/CElO3TwGd1NRSWdm_zAi7Q
🍂جهنم یعنی وابستگی؛
🍃وابستگی به قضاوت دیگران؛
🍂افراد بسیاری
🍃در جهنم بسر میبرند،
🍂زیرا سخت وابسته به داوری دیگرانند.
📝 "ژان پل سارتر"
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
اگر به فایلهای دقایقی با مثنوی مولانا (شمع درون) علاقمند شده اید، برای دسترسی به فایل شماره (1) لینک زیر را لمس نموده و با مرور پستهای بعدی، شماره های دیگر این درسها را دنبال کنید:
/channel/zlife/3065
🔺فیلم کوتاه:
🍀میخورد بر بام خانه
🍂احساسی و زیبا
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
💠 فیلم کوتاه:
اگرجای مردان
و زنان عوض شود..
؛🔸🔹🔸
نسخه های الهام بخش زندگی
☄ @zlife ☄
پسر ملانصرالدین پرسید:
پدر، فقر چند روز طول میکشد؟
ملا گفت: چهل روز پسرم
پسرش گفت:
بعد از چهل روز ثروتمند میشویم؟
ملا جواب داد:
نه پسرم، عادت میکنیم!
؛🔸🔹🔸
کانال نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
شخصی می گفت:
من سی سال دارم.
بزرگی به او خرده گرفت وگفت:
نباید بگویی سی سال دارم،
باید بگویی:
آن سی سال را دیگر ندارم
راستی، شما بجای سالهایی که دیگر ندارید،چه دارید؟
🍂نسخه های زندگی:
☄️ @zlife ☄️
سرگذشت حسین
عشق آزادگان را
به فداکاری در راه خدا برمی انگیزد
و استقبال مرگ را بهترین آرزوها
به شمار می آورد
چنان که برای شتاب به قربانگاه،
بر یکدیگر پیشی جویند.
"علامه طنطاوی" (مصر)
☄️ @zlife ☄️