┃ ◥تنها کانال رسمی مجموعه یکرمان◤ ┫ انجمن برتر یکرمان؛ حآمیِ درجه یک نویسندگان ┫ مرجع معرفی بهترین رمانها ┫آدرس انجمن forum.1roman.ir ┃◢ راه ارتباطی @NAST2L ◣
سلام و درود خدمت شما حامیان عزیز یکرمان
انجمن در دسترس عموم قرار گرفت
از صبوری و همراهی شما متشکریم⭐️
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
✧ یه تمرین کوچیک برای شروع. #تمرین_نویسندگی
الان که اینو میخونی، یه نگاه به اطرافت بنداز.
اولین چیزی که چشمات بهش میافته چیه؟
➤ یه لیوان، یه پنجره، یه کتاب؟
سه خط دربارهش بنویس، ولی انگار اون چیز زندهست و یه راز داره.
مثلاً:
«این لیوان رومیزم انگار داره بهم زل میزنه، شاید از دیروز که چاییم رو نصفه ول کردم ناراحته.»
╰┉╍╍╍╸╸╸╸╸╸╸╍┉ 𖦹𖥔 ࣪˖
✧ قدم سوم: چطور مثل یه نویسنده فکر کنیم؟ #آموزش_نویسندگی
نویسنده بودن یعنی یه جور عاشق دنیا بودن، اما با چشمای باز و یه کم شکاک. نویسندهها فقط نمیبینن، بلکه حس میکنن، کشف میکنن، و گاهی چیزایی رو پیدا میکنن که حتی خودشونم انتظارش رو ندارن. این قدم دربارهی ساختن این ذهنه، نه فقط با یه سری تمرینهای ساده، بلکه با تغییر اساسی توی نگاهت به زندگی. 💙🪁
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
تا حالا شده یه کتاب رو نصفه رها کنی؟ چی بود و چرا ادامه ندادی؟ ⌯ ׅ ໋ 𓈒۫ 🧯 ໋ׅ≀ ⬞
داستان خوب، آن است که وقتی چشمانت را میبندی، هنوز بتوانی آن را ببینی. 𓈒 ࣪ 𖥻۫ ୭ ׅ ۟ ָ 🌌
Читать полностью…عیدتون مبارک بچهها😍☘️
امیدوارم سال جدید براتون پر از قشنگیهایی باشه که لبخند به لبتون میاره🥹❤️
✧ چالش قدم اول:
همین الان، یه جمله بنویس. دربارهی چیزی که امروز تو ذهنت چرخید ۫ یه منظره، یه آدم، یه حس، هر چی. لازم نیست شاهکار باشه، فقط بنویس. ⊹
🔹 مثلاً:
𓍯 «امروز یه پرنده دیدم که انگار یه چیزی یادش رفته بود»
𓍯 «بوی خاک بارونخورده انگار خاطرههامو تکون داد»
حالا یه لحظه به جملهت نگاه کن.
چرا اینو نوشتی؟ چی تو ذهنت بود که این اومد رو کاغذ؟
شاید این اولین سرنخ باشه که بفهمی چرا داری مینویسی. ✧
⏳ زیر این پست برام بفرستین. چندتاش رو (با اجازهتون) توی کانال میذارم تا با هم ببینیم چقدر دنیاهامون قشنگ و متفاوته.
💬 بریم؟
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
🎧 ֹ ִ #اسحاق_انور ִ ֹ ★ ִ
یه روح سرکش که تو قفس جا نمیشه، موجی که ساحل نگهش نمیداره، و دلی که جنون عشقو با افتخار داره🌊🔥
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
هر نویسندهای در کلماتش پنهان شده، اما همیشه ردپایی از خودش باقی میگذارد. 𓈒 ࣪ 𖥻۫ ୭ ׅ ۟ ָ 👣
Читать полностью…گاهی یک جمله ساده، سنگینتر از یک رمان ۵۰۰ صفحهای است.‧⋅𓂃 ✨
Читать полностью…◌ ایمان سرورپور: هر قطره جدا از دریا فقط یک قطره ست، ولی وقتی به دریا میریزه، دیگه نمیتونی پیداش کنی، دیگه میشه دریا. انگار برای دریا شدن باید هیچ بشی، باید در خودت حل بشی، باید تمام نقاط تاریک و روشن وجودت رو به یک میزان دوست داشته باشی.
𖹭 سفر کوانتومی وال تنها
یک خبر خوب دیگه هم بدم🥰
ثبت سفارش پلنر از امشب باز میشه❤️
⭐️قیمت پلنر 265 تومن
✨هزینه ارسال 25
برای ثبت سفارش من اینجام👇
(。◕‿◕。)➜ @yek_roman1
(。◕‿◕。)➜ @yek_roman2
صائب تبریزی:
فرصت نمیدهد که بشویم ز دیده خواب
از بس که تند میگذرد جویبار عمر
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
اگر بتوانید با یکی از دوستانتان درباره یک راز صحبت کنید، مکالمه را به چه جملهای آغاز میکنید؟ 𝅄 ׄ 〭 𝇅👀 ׅ ᣟ ֶָ֢ ․ㅤ
✧ مهارتهایی برای تقویت ذهن نویسنده
•| 🧵 یک بانک ایده برای خود بساز
همیشه یک دفترچه یا یک اپلیکیشن ساده توی گوشیت داشته باش که دسترسی راحتی بهش داشته باشی. اما این فقط برای یادداشت ایدهها نیست، هر چیزی که توجهت رو جلب کرد، بنویس:
یک جمله عجیب که توی کوچه شنیدی، رنگ غروب امروز، یا حتی حس یه لحظه سکوت.
این جزئیات بعدها مثل تکههای پازل کنار هم قرار میگیرن و داستانهایی خاص خودشون رو میسازن.
˚. ֹ ꒰ ✎
•| 🦋 نوشتن رو به یه بازی تبدیل کن
نوشتن هر روز اهمیت زیادی داره، اما نباید حس وظیفه و فشار بهت بده. میتونی نوشتن رو تبدیل به یه بازی کنی:
هر روز سه خط بنویس، اما از دید کسی غیر از خودت یا یه چیز غیر از خودت. امروز از دید یه گربه خیابونی، فردا از نگاه یه درخت پیر توی پارک.
این کار ذهنت رو خلاق و انعطافپذیر نگه میداره.
˚. ֹ ꒰ ✎
•| 🌊 سوالهای عجیب از خودت بپرس
نویسندهها هیچ خط قرمز فکری ندارن. به هر چیزی نگاه کن و سوالات عجیبی بپرس:
چرا اینجوریه؟
اگه برعکس بود چی؟
مثلاً وقتی که یه ماشین با سرعت از کنارت رد میشه، به این فکر کن:
«اگه این ماشین داشت از چیزی فرار میکرد، چی؟»
این سوالها ذهن تو رو به سمت جاهایی میبره که خیلیها ازش رد میشن، جایی که داستانها از اونجا شروع میشن.
˚. ֹ ꒰ ✎
•| ❄️ جزئیات رو با همه حواست ثبت کن
یه لحظه بایست و از خودت بپرس:
الان چه حسی دارم؟ چه صدایی میشنوم؟ چه بویی میاد؟
نویسندگی یعنی توجه به جزئیاتی که اغلب بقیه نادیده میگیرن.
همین الان به صداهای اطرافت گوش بده، حس انگشتات روی گوشی، یا بوی هوایی که نفس میکشی.
این توجه به جزئیات نوشتههات رو زندهتر میکنه.
˚. ֹ ꒰ ✎
•| 🪺 از اتفاقات روزمره الهام بگیر
آدمها، حرفها و اتفاقات اطرافت بزرگترین گنجهای تو هستن.
توی مترو، کافه، یا حتی خونه، گوش بده و نگاه کن.
یه پیرزن که داره با نوهش حرف میزنه، یا یه راننده که غر میزنه.
همین آدمها و موقعیتها میتونن شخصیتهای جالبی بشن که فقط با یه کمی تخیل از تو، داستانهای جذابی ازشون بیرون میاد.
˚. ֹ ꒰ ✎
•| 📘 به ایدههای عجیب بها بده
نویسندگی یعنی نترسیدن از این که فکرهات عجیب به نظر بیان.
اگه روزی به ذهنت اومد که:
«اگه سایهام یه روز صبح غیبش بزنه، چی؟»
دنبالش برو!
ایدههای عجیب و به ظاهر غیرعادی همون چیزهایی هستن که میتونن داستانهای متفاوت و جذاب خلق کنن.
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
میترسم از روزی که بفهمم چشمک زدن ستارگان در شب طنز پردازی بیش نبود تا ما سیاهی شب را جدی نگیریم. صدای زمزمهی شب، سکوتوار گوشم را تیغ میاندازد... ، بوی تعفنِ تظاهر از صورتکم، موی دماغ را وز میکند.
تعبیر وارونهی رویاهایم مرا به این درک رساند که حجم عظیمی از آنها قرار نیست تحقق یابد. گاهی باید سوزش حسرت در قلب را دو دستی چسبید و به واقعیت لبخندی تلخ زد.
دلنوشتهی نالهی کمدین_ #فاطمه_آماده
🎧 ֹ ִ #کاوه_آفاق ִ ֹ ★ ִ
روایتی غمگین در عین حال زیبا، که یادآور غم و عشقهای از دست رفته شماست❄️🫧
⊹ 𓈒 قدم دوم: چطور بنویسیم؟ ✧
«چشمهایت را جوری باز کن که انگار اولینبار است که این دنیا را میبینی.»
قبل از اینکه قلم را روی کاغذ بگذاری، یاد بگیر چگونه ببینی، چگونه بشنوی، چگونه لمس کنی. نویسندگی فقط چیدن کلمات کنار هم نیست، یک جور سبک زندگی است.
✧ به جزییات گوش بده. در یک روز بارانی، خیلیها فقط میگویند «باران میبارید.» اما تو باید صدای اولین قطرهای که به پنجره خورد، بوی خاکی که بلند شد، لرزش شیشه از وزش باد را بشنوی.
✧ دنیای اطرافت را لمس کن. وقتی از درختی مینویسی، فقط اسمش را نگو. لمسش کن، بگذار پوست زبرش از روزهای گرم و سردی که گذرانده برایت بگوید.
✧ به آدمها دقت کن. وقتی کسی با تو حرف میزند، فقط کلماتش را نشنو. سکوتهایش را هم بشنو، تُن صدایش را، مکثهایش را. دستهایش چه میگویند؟ آیا بیقرار چیزی را میچرخاند بین انگشتانش؟ چشمهایش چطور؟
✧ از لحظات عبور نکن، در آنها بمان. نویسندگی یعنی دیدن چیزی که بقیه نادیده گرفتهاند. پس قبل از اینکه قلم را برداری، یاد بگیر جهان را با تمام حسهایت ببینی.
و وقتی دیدی، آنگاه بنویس؛ نه از آنچه فقط دیدهای، که از آنچه احساس کردهای.
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
🎧 ֹ ִ #Anathema ִ ֹ ★ ִ
هر نت این آهنگ مثل یک اشک، احساسات عمیق و دردهای پنهان رو براتون یادآوری میکنه. این موزیک بهتون یاد میده که گاهی اوقات برای رسیدن به شخصیت اصلی خودتون باید مقابل احساساتتون وایسید و بجنگید.
و در آخر، درون هر تاریکیای نوری از امید وجود داره که بهتون یادآوری میکنه تنها نیستید🌑✨
Sometimes in life you just need a hug. No words. No advice. Just a hug.
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
⊹ 𓈒 قدم اول: چرا مینویسیم؟ ✧
«سلام، پیش خودم فکر کردم شاید هنوز نمیدونین از کجا باید شروع کنین یا سبک نوشتههاتون پیدا نکردین!»
این مسیر ترسیم شده برای شما:
قبل از اینکه قلم دستتون بگیرین، بیاین با هم یه سوال بپرسیم: چرا مینویسیم؟ شاید فکر کنین نویسندگی یعنی فقط داستان عاشقانهی مجازی یا یه متن پر زرقوبرق که همه بگن وای چه قشنگ! ولی نه، خیلی بزرگتر از این حرفهاست ۫
✧ نویسندگی یعنی یه تیکه از خودت رو بذاری رو کاغذ. یه فکر که شبها نمیذاره بخوابی، یه حس که تو دلت گیر کرده، یا یه چیزی که فقط تو میتونی بگی. بعضیا مینویسن که یادشون نره کی بودن، بعضیا که یه دنیای جدید بسازن، بعضیا هم که خودشونو بهتر بفهمن. تو چی؟
کافکا یه جمله داره:
«یک کتاب باید مانند تیشهای برای شکستن دریای یخ زدهی درون ما باش.»
حس میکنی تو درون تو هم یه چیزی یخ زده که باید بشکنه؟ یا هنوز نمیدونی چیه که میخوای بنویسیش؟ یا شاید همیشه یه چیزی تو ذهنت بوده، ولی هیچوقت جرأت نکردی بنویسیش؟
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
#شفیعی_کدکنی:
گيريم
خنجر حرف تو بر پهلوي باورها نشست
نوشدارويي
شرابي
شيوني
شعري به كارش مي كنيم؛
دل كه چركين شد
چكارش ميكنيم…
یکی از نویسندههای مورد علاقه من توی اینستاگرام این دختره
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
دو شخصیت مختلف از دو دنیای مختلف (مثلاً یک قهرمان و یک ضدقهرمان) چه گفتگویی با هم خواهند داشت؟ 𝅄 ׄ 〭 𝇅𝇃𝇅🧞♂ ׅ ᣟ ֶָ֢ ․ㅤ
20 جلد فروخته شد🔥
موجودی فعلی پلنر 60 جلد❤️
انجمن شاعران مرده
بنظرم آقای کیتینگ توی این صحنه میخواست بگه باید خارج از چارچوبهای معمول فکر کنیم و دیدگاههای تازه رو امتحان کنیم.
کیتینگ میخواست به بچهها یاد بده که زندگی رو فقط از یه زاویه نبینن و شجاعت داشته باشن که متفاوت باشن، حتی اگه بقیه مسخرهشون کنن یا نفهمن.
اگر هنوز نرفتین سراغ این فیلم و کتابش، بیشتر از این وقت رو از دست ندین.